تاریخ بهروزرسانی: 1403/08/10
محمد مجدی
دانشکده کشاورزی / گروه تولید و ژنتیک گیاهی
پایاننامههای کارشناسیارشد
-
بررسی مولکولی بیوسنتز آلکالوئیدهای مورفینان در قارچهای اندوفیت برخی از گونههای Papaver استان کردستان
1403گیاهان جنس Papaver که اغلب با نام خشخاش شناخته میشوند، منبع ارزشمندی از آلکالوئیدهای مورفینان مورد استفاده در صنعت داروسازی محسوب میشوند. ازآنجاییکه قارچهای اندوفیت در اثر همزیستی طولانیمدت با گیاه میزبان خود قادر به تولید متابولیتهای مشابه هستند، در این پژوهش جداسازی قارچهای اندوفیت از چهار گونه P. glaucum, P. fugax, P. argemone و P. bracteatum و همچنین بررسی بیوسنتز آلکالوئیدهای مورفینان در آنها مورد بررسی قرار گرفت. گیاهان سالم و عاری از هرگونه بیماری، از رویشگاههای طبیعی آنها در مناطق مختلفی از استان کردستان، در بهار سال 1397 جمعآوری شدند. از بین 17 جدایه قارچی جداسازی شده، شش جدایه انتخاب گردید و عصارهی آنها با استفاده از کروماتوگرافی مایع (HPLC) از لحاظ حضور آلکالوئیدهای مورفینان بررسی گردید. برترین جدایه بر اساس نتایج HPLC، با بیشترین میزان مورفین و کدئین اندازهگیری شده، برای شناسایی براساس ویژگیهای ریختشناختی و توالی DNA (ناحیهITS ، بخشی از ژن TUB2 و (TEF مورد مطالعه قرار گرفت. این جدایه بهعنوان یک گونه قارچی جدید به نامPithoascus kurdistanensis CBS 149789 شناسایی شد. تولید ترکیبات مورفینان توسط P. kurdistanensis توسط کروماتوگرافی گازی- طیفسنجی جرمی (MS-GC) تائید گردید. بهمنظور بررسی مولکولی تولید ترکیبات مورفینان در اینگونه قارچی جدید، برای اولین بار در دنیا، توالییابی کامل ژنومی از جنس Pithoascus انجام شد که اهمیت قابلتوجهی در زمینه افزایش دانش ژنومیک قارچها دارد. همچنین، در بخش بعدی این تحقیق، یک مجموعه همگذاری از سرنو ژنومی همراه با حاشیهنویسی ژنها برای P. kurdistanensis ارائه گردید. فرمت نهایی ژنوم برهمگذاری شده P. kurdistanensis از شاخه آسکومیکوتا با سایز تخمینی Mbp 34، شامل نه کانتیگ با سایز کروموزومی (Mbp 61/2 تا 64/6) و چهار کانتیگ کوچکتر (Kbp 6/21 تا 4/51) میباشد. با تائید حضور ژنهای میتوکندریایی، کانتیگ شماره 10 با سایزKbp 3/51 بهعنوان ژنوم میتوکندری P. kurdistanensis در نظر گرفته شد. طبق نتایج 8292 ناحیه کد کننده ژن برای ژنوم P. kurdistanensis پیشبینی شد. در طی بررسیهای ترانسکریپتومی با روش هدایت شده توسط ژنوم، 20524 رونوشت ژنی با میانگین طول 178691 جفت باز شناسایی شد. پس از حاشیهنویسی ژنها، حضور 18 ژن فرضی که کدکننده 27 آنزیم درگیر در مسیر بیوسنتزی آلکالوئیدهای ایزوکینولین بر اساس مسیر ثبت شده در KEGG میباشد در ژنوم این قارچ تائید گردید. این پژوهش یک گام مهم رو به جلو در درک چشمانداز ژنومی قارچهای اندوفیت جداسازی شده از گونههای Papaver، بهویژه آنهایی که قادر به تولید آلکالوئیدهای مورفینان مشابه گیاهان میزبان خود هستند، محسوب میشود. با روشن شدن اساس ژنومی فرآیند انتقال ژن بین میزبان و اندوفیت آن در آینده، این یافتهها میتواند به درک عمیقتر قارچها بهعنوان منابع ارزشمند متابولیتها کمک کند. پژوهشهای بیشتر با در دسترس قرار دادن ژنومهای قارچی توالییابی شده جامعتر، میتواند نویدبخش دانش بیشتر در مورد زیستشناسی قارچها و کاربردهای بالقوه متابولیتهای قارچی در زمینههای مختلف باشد.
-
بهینه سازی القای ریشه های مویین جهت تولید تیموکینون در سیاهدانه
1402تولید ریشه های مویین یک سیستم ارزشمند جهت مطالعات بیوسنتز متابولیتهای ثانویه و تولید ترکیبات دارویی است. این پژوهش به منظور بهینه سازی و تولید متابولیتهای ثانویه از طریق القای ریشه مویین گیاه سیاهدانه انجام گرفت. سه سویه متفاوت آگرو باکتریوم رایزوژنز (A13, A4, MSU440)و سه ریزنمونه برگ، ساقه و گره و دو محیط کشت MS,B5به منظور بهینه سازی القای ریشه مویین استفاده شدند. درصد تراریختگی، تعداد ریشه های مویین و طول ریشه ها بعد از خراش دهی و تلقیح ریزنمونه ها با سویه های آگرو باکتریوم رایزوژنز اندازه گیری شدند. نتایج نشان داد که تمام سویه ها ریشه های مویین را در ریز نمونه های برگ، ساقه، گره در دو محیط کشت MSو B5القا نمودند. آنالیز ها نشان داد که ریزنمونه های برگ واکنش بهتری به القا ریشه زایی دارند، همچنین سویه A4منجر به بالاترین درصد تراریختگی و بیشترین القا، تعداد و طول ریشه مویین گردید. محیط کشت MSنسبت به محیط کشت B5نتایج بهتری داشت. تراریخته بودن ریشه های مویین با استفاده از پرایمرهای اختصاصی ژن rolBبا کمک PCRتایید شد. به طور کلی نتایج بهینه سازی نشان داد که نوع سویه باکتریایی و نوع ریزنمونه و محیط کشت میتواند اثرات متفاوتی در تولید ریشه مویین داشته باشند. در آزمایش های بعدی تولید متابولیت های ثانویه تیموکینون در ریشه مویین و اثر الیسیتور نانوذره نقره نیترات در راستای افزایش زیست توده ریشه های مویین بررسی شد. عصاره گیری از ریشه های مویین با استفاده از حلال متانول صورت گرفت. اندازه گیری میزان تیموکینون با روش GC-MSانجام شد. الیسیتور مورد نظر منجر به تغییر در تولید زیست توده و میزان تیموکینون گردید. به طور کلی که ریشه های مویین القا شده تحت تاثیر الیستور نانوذره نقره نیترات نسبت به ریشه های مویین بدون اعمال الیسیتور میزان متابولیت بیشتری را سنتز کردند.
-
کشت بافت گیاه دارویی رازیانه (Foeniculum vulgare miller) به منظور افزایش میزان باززایی
1402گیاه دارویی رازیانه با نام علمی Foeniculum vulgare Mill. گیاهی دو یا چند ساله، دیپلوئید و علفی متعلق به خانواده چتریان است. وجود بسیاری از متابولیتهای ثانویه از جمله ﻣﻮﻧﻮﺗﺮﭘﻦها و ﺳﺰﻛﻮئی ﺗﺮﭘﻦها، ﻓﻨﻴﻞ ﭘﺮوﭘﺎﻧﻮﺋﻴﺪها، ﻫﻴﺪروﻛسی کومارینها، ﭘﻴﺮاﻧﻮ ﻛﻮﻣﺎرﻳﻦها، ﻓﻼوﻧﻮﺋﻴﺪﻫﺎ، ﺗﺎﻧﻦﻫﺎ باعث اثر بخشی دارویی برای گیاه رازیانه شده است. این پژوهش به منظور افزایش میزان باززایی گیاه دارویی رازیانه صورت گرفت. آزمایشات در دو محیط کشتMS ۱/۲ و MS کامل و سه نوع ریز نمونه برگ، ساقه و هیپوکوتیل استفاده شدند. درصد کالوسزایی، باززایی مستقیم و غیر مستقیم به محیط کشت، نوع تنظیم کننده های رشدی و ریزنمونه اندازه گیری شدند. در آزمایش اول اثر غلظتهای مختلف هورمونهای 2,4-D و بنزیلآدنین در ترکیب با یکدیگر بر کالوسزایی سه ریزنمونه ی برگ، ساقه و هیپوکوتیل در دو محیط کشت مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که بیشترین میزان (۱۰۰ درصد) کالوسزایی از ریزنمونه هیپوکوتیل در غلظتهای ۵/۱ میلی گرم در لیتر بنزیلآدنین و ۵/۰ و ۱ میلی گرم در لیتر 2,4-D در محیطMS ۱/۲ بدست آمده و از ریزنمونه ساقه در غلظت ۲ میلی گرم در لیتر بنزیلآدنین و ۱ میلیگرم در لیتر 2,4-D و همچنین هیپوکوتیل در غلظت ۲ میلی گرم در لیتر بنزیلآدنین و ۵/۱ میلی گرم در لیتر 2,4-D در محیط MS حاصل شد. در مرحله ی بعد کالوسهای حاصله به محیط کشت MS ۱/۲ حاوی ۵/۰ میلی گرم در لیتر هورمون NAA و۵/۱ میلی گرم در لیتر هورمون IAA منتقل شده که بیشترین درصد ساقهزایی را داشتند. همچنین در محیط کشت MS بیشترین میزان ساقهزایی در همچنین هورمون IBA در غلظت ۱ میلی گرم در لیتر و هورمون BA در غلظت ۵/۱ میلی گرم در لیتر به تنهایی در محیط کشت MS حاصل شدند. در آزمایش ریشهزایی از هورمونهای مختلف با غلظتهای متفاوتی استفاده شد که بیشترین میزان ریشهزایی، هورمون NAA در غلظت ۱ و۲ میلی گرم در لیتر و IAA در غلظت ۱ میلی گرم در لیتر در محیط کشتMS ۱/۲ بدست آمده و همچنین NAA در غلظت۲ میلی گرم در لیتر و IBA در غلظت ۱ میلی گرم در لیتر در محیط کشت MS ایجاد شد. در آزمایش باززایی مستقیم از ریزنمونههاو در غلظتهای مختلف هورمونی استفاده شد که بیشترین میزان باززایی ریزنمونههای برگ و هیپوکوتیل در محیط کشت هورمون TDZ با غلظت ۵/۰ میلی گرم در لیتر و هورمون Zeatin در غلظت ۵/۰ میلی گرم در محیط کشت ۱/۲ MS لیتر دیده شد. همچنین بیشترین تعداد باززایی گیاه در ریزنمونههای برگ و هیپوکوتیل در محیط کشت هورمون TDZ در غلظت ۱ میلی گرم در لیتر و Zeatin در غلظت ۱ میلی گرم در لیتر در محیط کشت MS کامل حاصل شد. به طور کلی نتایج القای کالوس و باززایی نشان داد که نوع محیط کشت، تنظیم کننده های رشدی و ریزنمونه میتوان نتایج متفاوتی نشان داد.
-
اثر پرتو دهی نور ماورای بنفش روی بیان برخی ژن های دخیل در بیوسنتز آنتوسیانین ها در توت فرنگی
1399میوه گیاه توت فرنگی بدلیل طعم و رایحه منحصر بفرد و ارزش غذایی خاص بسیار مورد علاقه مصرف کنندگان می باشد. این میوه همچنین غنی از آهن، ویتامین C و سایر ترکیبات زیستی فعال از جمله آنتوسیانین ها است که رنگدانه های طبیعی و دارای خواص مفید برای سلامت انسان هستند. نور یکی از مهم ترین عوامل در تجمع و تولید آنتوسیانین ها است همچنین میوه بد رنگ و بی کیفیت یکی از نتایج کشت توت فرنگی در شرایط نوری نامناسب است. در نتیجه بنظر می رسد تکمیل شرایط نوری توسط تولید کنندگان می تواند در تولید میوه مناسب و با کیفیت موثر باشد. نورهای آبی و سرخ بطور کل دارای اثرات قوی بر رشد و متابولیسم گیاهان هستند. در این تحقیق ما اثر دو شدت متفاوت نور فرابنفش شامل 2 و 4 کیلو ژول بر ژن های دخیل در مسیر بیوسنتز آنتوسیانین ها را روی سه سطح متفاوت رسیدگی میوه شامل میوه با رسیدگی 25%، 50% و 75% مورد بررسی قرار داد یم. در نهایت بیان ژن های ANS، ANR و UFGT در میوه های تیمار شده و شاهد بعد از پرتودهی و همچنین در 3 و 6 روز پس از پرتودهی توسط PCR نیمه کمی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاکی از تاثیر مثب تیمارهای یاد شده بر بیان دو ژن UFGT و ANS بود. این در حالی بود که این تاثیر برای بیان ژن ANR بصورت عکس مشاهده شد. بطوریکه بیان ژن ANR تحت تاثیر تیمار با اشعه ماورابتفش نسبت به شاهد کاهش یافت. نتایج همچنین حاکی از تفاوت معنادار بیان هر 3 ژن مورد بررسی در رسیدگی های مختلف در حالت های شاهد و تیمار بود. تیمار با اشعه UV باعث افزایش یا کاهش الگوی بیان ژن ها شده بود و تاثیری در تغییر الگوی بیان نداشت. بنظر می رسد تاثیر تیمار UV روی افزایش بیان ژن ANS یک تاثیر غیر مستقیم و تاخیری بود بطوری که ابتدا شاهد کاهش بیان ژن مذبور در روز سوم پس از تیمار و افزایش بیان ژن ANS در روز ششم پس از تیمار بودیم.
-
مطالعه بیان ژن های کلیدی مسیر بیوسنتزی هایپریسین تحت محرک های غیرزنده در گیاه دارویی گل راعی (Hypericum perforatum L.)
1398گل راعی (Hypericum perforatum) یکی از گیاهان دارویی با ارزش است که دارای متابولیت های ثانویه منحصر به فرد از جمله نفتودی انترون ها مانند هایپریسین و هایپرفورین می باشد. هایپریسین مهمترین متابولیت ثانویه گل راعی بوده که دارای خاصیت ضد افسردگی است. این ترکیب با ارزش به صورت گسترده استفاده می شود و دارای خواص دیگری از جمله خاصیت ضد ویروسی است. به منظور پیدا کردن راهکاری برای افزایش تولید هایپریسین از طریق ژن های کلیدی مسیر بیوسنتزی مانند Hphyp-1، HpPKS1 و HpPKS2 بیان این ژن ها بررسی شد. محرک های سالیسیلیک اسید و متیل جاسمونات با غلظت های صفر، 10 و 100میکرومولار (در مرحله قبل از گلدهی) به عنوان القاگرهای بیان ژن مورد استفاده قرار گرفتند. در زمان های صفر، 12، 24 و 48 ساعت پس از اعمال تیمارها از دو بافت برگ و ساقه نمونه برداری انجام شد. پس از استخراج RNA و سنتز cDNA ، میزان بیان ژن های کلیدی مورد نظر با استفاده از آغازگرهای اختصاصی طراحی شده با روش RT-PCR نیمه کمی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از دو محرک سالیسیلیک اسید و متیل جاسمونات نشان می دهد که هر سه ژن مذکور در هر دو بافت افزایش بیان نشان دادند. غلظت و زمان اثر این تیمارها بر میزان بیان ژنها معنی دار بود. تمام ژن های مورد مطالعه در غلظت 100 میکرومولار سالیسیلیک اسید و متیل جاسمونات بیشترین میزان بیان را نشان دادند. در تیمار سالیسیلیک اسید ژن Hphyp-1 در هر دو بافت برگ و ساقه و ژن HpPKS2 فقط در بافت ساقه، بیشترین میزان بیان را در زمان 24 ساعت پس از اعمال تیمار نشان داد. همچنین میزان بیان ژن HpPKS1 در هر دو بافت مورد مطالعه با افزایش غلظت و نیز گذشت زمان روندی افزایشی داشت. بررسی بیان این ژن ها تحت تیمار با متیل جاسمونات نشان داد که ژنهای Hphyp-1 و HpPKS1 در هر دو بافت برگ و ساقه و ژن HpPKS2 فقط در بافت برگ، با گذشت زمان و افزایش غلظت، افزایش بیان داشتند، در حالی که ژن HpPKS2 در بافت ساقه در غلظت 100 میکرومولار و در زمان 24 ساعت بیشترین میزان بیان را نشان داد. بررسی بیان ژن های مسیر بیوسنتز هایپریسین بیانگر این واقعیت است که این ژن ها تحت تاثیر تیمار سالیسیلیک اسید و متیل جاسمونات قرار می گیرند و هایپریسین در پاسخ به این تیمارها احتمالا افزایش می یابد.
-
باززایی و القای ریشه های مویین در سیاهدانه
1398سیاهدانه (.Nigella sativa L)، متعلق به خانواده آلاله، گیاهی یکساله و دیپلویید (2n=2x=12) و یکی از گیاهان مهم دارویی است که انواع متعددی از متابولیت های ثانویه گیاهی از جمله ترپن ها را تولید می کند. این مطالعه با هدف بررسی امکان القاء و بهینه سازی رشد ریشه های مویین، و همچنین به منظور بهینه سازی شرایط القای تشکیل کالوس و باززایی مستقیم و غیرمستقیم در سیاهدانه انجام گرفت. برای این هدف انواع مختلف ریزنمونه (ساقه، ریشه و برگ) از گیاهچه های30 روزه و سویه های ATCC15834 و A4 آگروباکتریوم رایزوژنز مورد بررسی قرارگرفتند. نتایج نشان داد که سویه ATCC، ریزنمونه ساقه با غلظت باکتریایی (8/0) به عنوان مناسب ترین فاکتورها برای القای ریشه مویین انتخاب شدند. مدت زمان آلودگی (20، 25، 30 و 35 دقیقه) و هم کشتی (24، 48 ،72 و 96 ساعت) ریزنمونه ها با باکتریATCC نیز بررسی شد. به منظور رشد و تکثیر مناسب ریشه ها از محیط کشت MS 1/2 استفاده شد. اما مرحله دوم این پروژه باززایی غیرمستقیم گیاه سیاهدانه به روش کالوس زایی بود، پس از رشد گیاهچه ها به منظور القای کالوس از ریزنمونه های بذر، ریشه، ساقه و برگ به قطر 5/0 سانتیمتر استفاده شد. ریزنمونه های مذکور روی محیط کشتMS 1/2حاوی غلظت های مختلف هورمون در 6 سطح تیمار متفاوت ](2 میلی گرم بر لیتر D-2,4 + 1/0 میلی گرم بر لیتر BA)، (4 میلی گرم بر لیتر D-2,4 + 1/0 میلی گرم بر لیتر BA)، (2 میلی گرم بر لیتر D-2,4 + 5/0 میلی گرم بر لیتر BA)، (4 میلی گرم بر لیتر D-2,4 + 5/0 میلی گرم بر لیتر BA)، (5/0 میلی گرم بر لیتر D-2,4 + 5/0 میلی گرم بر لیتر BA)، و (5/0 میلی گرم بر لیتر D-2,4 + صفر میلی گرم بر لیتر BA)[ کشت شدند. نمونه ها ی کشت شده درون شیشه ای به صورت مداوم ارزیابی شدند و تعداد ریزنمونه هایی که کالوس تولید کردند شمارش شده و درصد کالوس زایی برای هر تیمار و هر ریزنمونه به طور جداگانه محاسبه گردید. محیط کشت استفاده برای باززایی، محیط کشت پایه ایMS 1/2 با سطوح مختلف هورمون های BA و KT استفاده شد.
-
باززایی و القای پلی پلوئیدی درون شیشه ای در بومادران
1396بومادران (Achillea millefolium L.) هزار برگ گیاهی خودگشن و چند ساله متعلق به خانواده Astreaceae است. این گیاه از جمله گیاهان دارویی ارزشمندی است که طبق تحقیقات اخیر اثرات آن در پیشگیری و معالجه انواع بیماری ها به اثبات رسیده است. کشت بافت برای افزایش سطح تولید گیاهان استفاده می شود، که با ایجاد یک سیستم کارآمد برای گیاه می توان تکثیر آن را افزایش داد. به منظور بررسی باززایی گیاه بومادران از ریزنمونه های برگ، ساقه و کوتیلدون و هورمون NAA و BAP استفاده شد. برگ مناسب ترین ریزنمونه و محیط کشت MS حاوی 5/0 میلی گرم در لیتر NAA و 6/0 میلی گرم در لیتر BAP بهترین ترکیب برای باززایی بود. باززایی کالوس های تولید شده فقط در محیط MS حاوی 75/0 میلی گرم در لیتر BAP مشاهده شد و مناسب ترین محیط ریشه زایی نوساقه های باززایی شده محیط MS 2/1 شامل 5/0 میلی گرم در لیتر NAA بود. القای پلی پلوئیدی یک تکنیک مهم و کاربردی در اصلاح گیاهان دارویی و معطر می باشد. در این پژوهش جهت القای پلی پلوئیدی درون شیشه ای از تیمار بذور خشک با غلظت-های مختلف کلشی سین (005/0، 02/.، 05/0، 1/0، 2/0 درصد) و مدت زمان های متفاوت (6، 12، 18، 24 ساعت) استفاده شد. نتایج این بررسی نشان داد که غلظت 2/0 درصد کلشی سین با مدت زمان تیمار 24 ساعت و بازدهی 87/54 درصد باعث القای گیاهان تتراپلوئیدی از کالوس شد و غلظت 1/0 کلشی سین با مدت زمان تیمار 24 ساعت سبب ایجاد گیاهان میکسوپلوئید شد. در گیاهچه های تتراپلویید باززایی شده افزایش تعداد نو شاخه ها نسبت به گیاهان دیپلوئید مشاهده شد. نتایج حاصل از ارزیابی خصوصیات مورفولوژیکی مانند روزنه در گیاهان تتراپلوئید و دیپلویید نشان داد طول و عرض روزنه به طور معنی داری در گیاهان تتراپلوئید بیشتر از گیاهان دیپلوئید است. همچنین تراکم روزنه در گیاه تتراپلوئید نسبت به گیاه دیپلوئید به طور معنی داری کمتر است که این کاهش تراکم در گیاه تتراپلوئید ناشی از افزایش اندازه سلول ها در نتیجه افزایش سطح پلوئیدی است.
-
کاربرد زیست تبدیلی میکروبی برای تولید ال-دوپا از ال-تیروزین
1396ال- دوپا اولین بار در دهه 1960 میلادی شناسایی شد که موثرترین دارو در درمان بیماری پارکینسون می باشد. زیست تبدیل میکروبی ال ـ تیروزین به ال-دوپا، فرآیندی همسو و متناسب با محیط زیست بوده (شیمی سبز) و ال-دوپای تولیدشده به وسیله این فرآیندها جزء ترکیبات طبیعی طبقه بندی می شود. در این پژوهش، برای اولین بار در کشور زیست تبدیل میکروبی ال-تیروزین به ال-دوپا با استفاده از سویه های باکتری بومی آبزی به عنوان زیست واکنش گر مطالعه شد. 94 جدایه ی باکتریایی در محیط های کشت غنی کننده حاوی ال-تیروزین به دست آمد که تحمل-پذیری ذاتی آن ها از طریق روش رقت در آگار تعیین شد و 61 سویه باکتری دارای تحمل پذیری بالا نسبت به ال-تیروزین جهت آزمایش های بعدی برگزیده شدند. بر اساس نتایج به دست آمده از آنالیزهای کیفی TLC و کمی اسپکتروفتومتری، سویه باکتری CT4W که از سواحل بوشهر جدا شده بود به عنوان سویه برتر در تولید ال-دوپا مورد شناسایی فنوتیپی و مولکولی قرار گرفت. سویه CT4W دارای مشابهت بیش از 97 درصدی با گونه های Paenibacillus antarcticus بود.توالی نوکلئوتیدی ژن 16SrDNA سویه CT4W با شماره دسترسی KX507264 در بانک اطلاعات ژنی NCBI قابل دسترسی است. این مطالعه اولین گزارش از تولید زیستی ال-دوپا از ال-تیروزین در جنس Paenibacillus است. در ادامه با هدف افزایش بازده واکنش و جلوگیری از تجزیه متابولیت های تولیدی (ال-دوپا)، میزان ال-دوپای تولید شده تحت استراتژی سلول های در حال استراحت با استفاده از روش های بهینه سازی تک عاملی و طراحی آزمایش تاگوچی در سویه مذکور سنجش شد که در بهینه سازی تک عاملی، چهار عامل شامل ال-تیروزین، یون مس، عصاره مخمر و بیومس سلول بیش ترین تاثیر را داشتند. در طی بهینه سازی مرحله دوم از روش آماری تاگوچی جهت یافتن ترکیب بهینه عامل های مذکور استفاده شد. بر اساس نتایج به دست آمده عوامل با تاثیر معنی داری بر زیست تبدیلی ال- تیروزین به ال- دوپا به ترتیب اهمیت یون مس، غلظت اولیه سوبسترای ال-تیروزین و بیومس ورودی تعیین شدند. تحت شرایط بهینه در سطوح انتخاب شده این عامل ها، حداکثر غلظت ال- دوپا در سطح معنی داری 5 % (p<0.05) 728/0 گرم در لیتر تخمین زده شده است. نتایج نشان داد که طراحی تاگوچی ابزاری قدرتمند برای بهینه سازی و زیست تبدیلی ال-تیروزین به ال-دوپا در این سویه بوده چون در مرحله اول بهین
-
شناسایی و بررسی بیان برخی از ژن های دفاعی درگیاه نخود زراعی در مواجه با بیماری برق زدگی
1396نخود یکی از گیاهان مهم خانواده بقولات می باشد که بسیاری از بیماری های قارچی باعث بیماری و عامل محدودکننده این گیاه می باشد. یکی از مهم ترین بیماری قارچی در نخود، برق زدگی می باشد که در بسیاری از مزارع خسارت 100% به گیاه وارد می کند. در رابطه متقابل گیاه و پاتوژن، پس از شناسایی پاتوژن، مجموعه ای از مکانیسم های دفاعی از طریق انتقال آبشارهای سیگنالی، ژن های دفاعی متعدد در نخود بیان می شوند. در این مطالعه ژن های AFP-ca، CaD2، LRR و PGIP انتخاب شدند و پاسخ گیاه نسبت به پاتوژن در دو ژنوتیپ مقاوم و حساس به پاتوژن A. rabiei مورد بررسی قرار گرفت. کشت نخود در سه تکرار در سیستم گلخانه ای برای هر دو رقم انجام شد. هم چنین با گیاه شاهد در شرایط یکسان مورد آزمایش قرار گرفت. استخراج RNA از ژنوتیپ مقاوم ICC12004 و ژنوتیپ حساس FLIP82-150c با استفاده از کیت RNX-Plus در زمان های 0، 6، 12، 24، 48، 72 و 96 ساعت پس از مایه زنی گیاه با قارچ A. rabiei انجام شد. بیان ژن های انتخاب شده پس از مایه زنی با قارچ در ارقام مقاوم و حساس با استفاده از RT-PCR نیمه کمی اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که سطح بیان ژن های CaD2، AFP-ca و PGIP در گیاه مقاوم نسبت به بیماری A. rabiei افزایش یافت. هم چنین نتایج نشان داد که بیان ژن LRR در مقایسه با سایر ژن های کاندید، سطح بیان در رقم مقاوم نسبت به رقم حساس کمتر بود. نتایج نشان داد که ژن های انتخاب شده CaD2 و AFP-ca از خانواده پپتیدهای ضدمیکروبی در ارقام مقاوم در زمان های اولیه 24-6 ساعت پس از مایه زنی و هم چنین ژن PGIP از خانواده پروتئین های مهارکننده گالاکتوروناز در زمان 48 ساعت پس از مایه زنی حداکثر بیان را نشان می دهند. به طور کلی می توان نتنیجه گیری کرد که تمام ژن های مورد بررسی این تحقیق از جمله ژن LRR، به فعالیت های درونی گیاه کمک کرده و در برابر بیماری برق زدگی پاسخ مقاومتی نشان می دهند.
-
القای ریشه های مویین و تولید متابولیت ثانویه در گیاه مرزه سهندی (Satureja Sahandica) با استفاده از آگروباکتریوم رایزوژنز
1396مرزه سهندی Satureja sahandica، یک گیاه دارویی از خانواده نعناعیان ، بومی ایران و تنها رویشگاه آن غرب ایران است، که انواع مختلف متابولیت های ثانویه ی گیاهی از جمله ترپن ها را تولید می کند. مونوترپن های مهمی مانند تیمول و کارواکرول از اجزای اصلی تشکیل دهنده اسانس مرزه می باشند. اخیراً تلاش های زیادی درزمینه ی تولید متابولیت های ثانویه از طریق کشت ریشه های مویین گیاهان دارویی صورت گرفته است. تراریختگی به کمک آگروباکتریوم رایزوژنز پتانسیل بالایی در تولید متابولیت های ثانویه از طریق القای ریشه مویین در گیاهان دارویی دارد. به منظور بهینه سازی و تولید متابولیت های ثانویه از طریق القای ریشه های مویین در گیاه مرزه سهندی این پژوهش انجام شد. سه سویه متفاوت آگروباکتریوم رایزوژنز ATCC 15834)، A4 وLBA 9402 ) و چهار ریز نمونه مختلف گره، میان گره، برگ وکالوس در قالب طرح آزمایشی به منظور بهینه سازی القاء ریشه های مویین استفاده شد. درصد ترا ریختگی، طول و تعداد ریشه های مویین بعد از 20 روز خراش دهی و تلقیح ریز نمونه ها با سویه های آگروباکتریوم رایزوژنزاندازه گیری شدند. نتایج نشان داد که سویه های ATCC 15834) ، A4 وLBA9402 ) رﻳﺸﻪ ﻫﺎی ﻣﻮﻳﻴﻦ را در ریز نمونه های گره و میانگره اﻟﻘﺎ نمودند و سویه LBA 9402 تنها در القای ریشه مویین در یک ریز نمونه کالوس موثر بود. بررسی های بیشتر نشان داد که ریز نمونه گره واکنش بهتری به القاء ریشه زایی داشت، به علاوه سویه LBA9402 منجر به بالاترین درصد تراریختگی و بیشترین القاء تعداد و طول ریشه های مویین گردید. تراریخته بودن ریشه های مویین با استفاده از پرایمرهای اختصاصی ژن rolB به کمک PCR تایید شد. به طورکلی نتایج این بخش نشان داد که نوع سویه باکتریایی و نوع ریزنمونه می توانند اثرات متفاوتی در تولید ریشه مویین داشته باشند. اثر تیمارهای متیل جاسمونات و آمونیوم نیترات در راستای افزایش زیست توده ریشه های مویین و تولید تیمول بررسی شدند. عصاره گیری از ریشه های مویین و محیط کشت به ترتیب با استفاده از حلال "ان هگزان" و "اتیل استات" صورت گرفت. اندازه گیری میزان تیمول با روش های TLC و GC تعیین گردید. ترکیبات متیل جاسمونات و آمونیوم نیترات به کار رفته منجر به تغییر در تولید زیست توده و میزان تیمول گردیدند. به طورکلی نتایج اندازه گیری تیمول نشان داد که ریشه های مویین القا
-
جدا سازی ژن 6 - متیل سالیسیلیک اسید سنتتاز از Neofusicoccum parvum و بررسی الگوی بیان برخی ژن های دفاعی انگور(Vitis vinifera ) در بر هم کنش با آن
1396بوتریوسفراسه خانواده ای از قارچ ها است که دامنه وسیعی از میزبان ها ، به ویژه گیاهان چوبی دارد. بیشتر گونه های این خانواده به عنوان عوامل بیماریزا ضعیف عمل می کنندکه از طریق زخم ناشی از تنش خشکی، تگرگ، باد، یخبندان و هجوم حشرات موجب بیماریزایی گیاه می شوند. یا مستقیما از طریق عدسک، روزنه ها و دیگر شکاف ها بدون ایجاد علائم مشهود وارد گیاه شده و بیماریزایی ایجاد می کنند. پنج متابولیت به نام های تریموتین، تریموتین هیدرات، اپی ساروپسیدون ،4-کلرو تریموتین هیدرات و 4-هیدروکسی سوکسینات تریموتین هیدرات مربوط به خانواده دی هیدروتولئوکوینون است که از قارچ های بوتریوسفراسه به ویژه قارچNeofusicoccum parvum جداسازی شده است .تریموتین موجب القای بیان ژن های مختلف به ویژه ژن های دخیل در خنثی سازی سم می شود و از این لحاظ دارای اهمیت بوده و قابل توجه می باشد.برهمکنش بین گیاه میزبان و عوامل بیماریزا موجب تغییراتی در متابولیسم سلول ها و فعالیت آنزیم ها از جمله پلی فنل اکسیدازها و پراکسیداز می شود. پلی فنل اکسیداز در مراحل اولیه دفاع گیاه که در آن غشا آسیب می بیند نقش مهمی ایفا می کند و موجب آزادسازی اسیدکلرژنیک می شود. گلوتاتیون اس ترانسفرازها با محدود کردن القای تنش اکسیداتیو در حذف سم سلول های انگور نقش دارد. نقش سیستم GST در سم زدایی مستقیم متابولیت های قارچی و سم زدایی سلولی پس از شیوع اکسیداتیو مربوط به آن، پیشنهاد شد. در این تحقیق پس از ایجاد بیماریزایی برگ انگور به وسیله قارچ نئوفوزیکوکوم پاروم القای ژن های دفاعی گلوتاتیون اس ترانسفراز1 و پلی فنل اکسیداز1 در بازه های زمانی 36 و 48 ساعت پس از بیماریزایی نسبت به ژن مرجع مشاهده شد.
-
بررسی بیان ژن های دفاعی در برهمکنش بین قارچ Botryosphaeria dothidea و گیاه انگور
1396گیاهان ساز و کارهای زیادی برای محافظت از خود در مقابل پاتوژن های میکروبی و بیماری ها دارند. پروتیین های مرتبط با بیماری زایی (PR پروتیین ها) به عنوان بخشی از پاسخ دفاعی فعال برای جلوگیری از حمله پاتوژن تولید می شوند. اعضای جنس Botryosphaeria باعث ایجاد بیماری های مختلفی از جمله سرخشکیدگی (Botryosphaeria dieback) انگور می شوند. یکی از گونه های بیماری زای انگور B. dothidea می باشد که به آسانی زخم ها را آلوده می کند و معمولا در انگور بعد از زخم های ناشی از هرس، باعث ایجاد بیماری می شود. در این تحقیق تلقیح این قارچ روی گیاه انگور (Vitis vinifera) جهت القای مکانیسم دفاعی میزبان و بررسی بروز ژن های مرتبط با بیماری زایی انجام شد. نتایج آنالیز بیان ژن ها به روش PCR نیمه کمی نشان داد که بیان ژن کیتینازIII در زمان های 48 و 72 ساعت بعد از تلقیح و بیان ژن بتا 1 و 3 گلوکوناز 48 ساعت بعد از تلقیح در گیاهان آلوده نسبت به گیاهان شاهد افزایش یافت و شدت افزایش بیان ژن کیتیناز III نسبت به ژن بتا 1 و 3 گلوکوناز بیشتر بود. بر اساس نتایج به دست آمده میزان تغییرات ژن های دفاعی مختلف گیاه انگور در برهمکنش با قارچ متفاوت است.
-
اثر الیسیتورهای مختلف روی زیست توده ریشه مویین و تولید رسوراترول در انگور وحشی
1395چکیده رسوراترول (C4H12O3) (3، ˊ4، 5 تری هیدروکسی استیلبن) نوعی متابولیت ثانویه از دسته آنتی اکسیدان های موسوم به ترکیبات پلی فنولی هستند که به گروهی از فیتوالکسین ها به نام استیلبن ها تعلق دارد. انگور و بادام زمینی مهمترین تولید کننده رسوراترول بوده و انگور و فراورده های آن اصلی ترین منبع این ماده در رژیم غذایی انسان محسوب می شوند. جنس Vitis به علت وجود سطوح بالایی از ترکیبات پلی فنولی در اندام های مختلف آن، بسیار مورد مطالعه قرار گرفته است. در سال های اخیر تلاش های متعددی به منظور افزایش تولید رسوراترول از طریق کشت بافت و ریشه های مویین انگور صورت گرفته است. در این پژوهش القای ریشه های مویین به وسیله آگروباکتریوم رایزوژنز و تولید متابولیت ثانویه رسوراترول در سه ژنوتیپ انگور (رشه، W2، W16) انجام گرفته است. فاکتورهای مختلفی شامل سویه باکتریایی(ATCC15834 و A4) و ریزنمونه (میانگره، گره و دمبرگ) از این سه ژنوتیپ اندازه گیری گردید. نتایج این بررسی نشان داد که تلقیح ریزنمونه میانگره ژنوتیپ W16 با سویه ATCC15834 منجر به تولید ریشه های مویین در کوتاه ترین زمان با بالاترین درصد تراریختگی، درصد کالوس دهی و همچنین بیشترین طول و تعداد ریشه مویین از هر ریزنمونه گردید. تراریختگی ریشه های مویین به وسیله آنالیز PCR و با استفاده از پرایمرهای اختصاصی ژن rolB تایید شد. بعد از بهینه سازی شرایط، اثر تیمارهای متیل جاسمونات، سدیم استات، استیک اسید و آمونیوم نیترات با غلظت های مختلف جهت تولید زیست توده ریشه مویین و در نهایت تولید رسوراترول سنجیده شد. استخراج رسوراترول با استفاده از حلال اتانول صورت گرفت. میزان رسوراترول تولیدی از طریق کروماتوگراف های TLC و HPLC تعیین گردید. به طور کلی نتایج این پژوهش ثابت کرد که ژنوتیپ گیاهی، سویه باکتریایی و نوع ریزنمونه تولید ریشه های مویین را تحت تاثیر قرار می دهند. در ریشه های مویین تولید زیست توده و رسوراترول نسبت به ریشه های طبیعی بیشتر بود. الیسیتورهای مختلف اثرات معنی داری در تولید زیست توده ریشه مویین و میزان رسوراترول داشتند. در این پژوهش تیمار استیک اسید با غلظت 3 میلی مولار و متیل جاسمونات با غلظت 50 میکرومولار به ترتیب سبب تولید بیشترین و کمترین میزان زیست توده ریشه مویین و رسوراترول گردیدند
-
بررسی بیان مکانی و زمانی برخی ژنهای دخیل در مسیر بیوسنتزی ترپنها و فنیل پروپانوییدها در بومادران
1394گیاهان منبع بسیاری از مواد شیمیایی گیاهی هستند،که به عنوان ترکیب دارویی مورد استفاده قرار گرفته اند. گیاهان دارویی خانواده گل ستاره ای (Asteracea) به دلیل انعطاف اکولوژیک بسیار زیاد نسبت به اقلیم های متنوع، ذخایر ژنتیکی مهمی محسوب می گردند. بومادران هزار برگ (Achillea millefolium subsp. millefolium) گیاهی خودگشن از خانواده گل ستاره ای است که انواع متعددی از متابولیت های ثانویه گیاهی از جمله ترپنوییدها و فنیل پروپانوییدها راتولید می کند. ژن های کدکننده 1 دی اکسی دی زایلولز 5 فسفات - - - ردوکتوایزومراز (DXR) و ژرانیل دای فسفات سنتاز (GPPS) از ژن های مهم در بیوسنتز مونوترپن ها در مسیر 2 -C- متیل اریتریتول 4 فسفات - (MEP) و ژن های فنیل آلانین آمونیا لیاز (PAL) و چالکون سنتاز (CHS) از ژن های مهم در بیوسنتز فنیل پروپانوییدها می باشد. در این تحقیق ژن های DXR و GPPS از مسیر MEP و ژن های PAL و CHS از مسیر فنیل پروپانویید برای اولین بار جداسازی شدند و بیان ژن های DXR ، GPPS ، لینالول سنتاز (LIS) ، PAL و CHS با استفاده از PCR نیمه کمی در مراحل مختلف نموی برگ و تحت تیمارهای متیل جاسمونات و اسید ترانس سینامیک در بافت های برگ و گل بررسی شد. جهت تعیین وضعیت بیان ژن های مورد مطالعه درکرک های غده ای، حذف کرک های غده ای از سطح برگ به وسیله کلروفرم انجام شد. نتایج حاصل از RT-PCR نیمه کمی نشان داد که ژن های DXR ، GPPS ، PAL و CHS بیان بیشتری در بافت گل و ژن LIS بیان بیشتری در برگ های جوان دارد. به علاوه بیان ژن های مذکور تحت تیمارهای متیل جاسمونات و اسید ترانس سینامیک تغییرات معنی داری را نشان دادند، به طوری که در ژن های مربوط به بیوسنتز مونوترپن ها شامل DXR ، GPPS و LIS تحت تیمار متیل جاسمونات و اسید ترانس سینامیک افزایش بیان و در ژن های مربوط به مسیر فنیل پروپانوییدها شامل PAL و CHS تحت تیمار متیل جاسمونات افزایش و تحت تیمار اسید ترانس سینامیک کاهش بیان نسبت به گیاهان شاهد مشاهده شد. بررسی بیان ژن های DXR ، LIS ، PAL و CHS بعد از قرار گرفتن در کلروفرم کاهش بیان را نشان داد که نشان دهنده میزان بیان بیشتر این ژن ها درکرک های غده ای می باشد اما میزان بیان ژن GPPS نسبت به برگ های شاهد مشابه بود. آنالیز ترکیبات اسانس به وسیله دستگاه کروماتوگرافی گازی متصل به طیف سنج جرمی انجام شد که از بی
-
جداسازی و بررسی الگوی بیان برخی ژنهای دخیل در بیوسنتز "پیرترین" در گیاه پیرتروم
1393پیرتروم با نام علمی (Chrysanthemumcinerariaefolium) متعلق به خانواده گل ستاره ای هاو یکی از منابع مهم گیاهی بوده و به عنوان حشره کش های طبیعی به شمار می آید که یکی از مهمترین پیرترین ها را به عنوان ماده ضد حشره به نام پیرترین نوع 1 را تولید می کند. پیرترین نوع 1 دارای یک سر اسیدی و یک سر الکلی می باشد که سر اسیدی این ماده یک مونو ترپن بوده که دارای یک حلقه سیکلو پروپان است و در مسیر 2-سی-متیل اریترول 4-فسفات (MEP) ساخته می شود و سر الکلی این ماده از مسیر اگزوپیلین با استفاده از لیپید های غشایی ساخته می شود و در نهایت سر الکلی و سر اسیدی ساخته شده از دو مسیر جداگانه توسط آنزیم چند عملکردی GLIP لیپاز (TcGLIP) به یکدیگر متصل می شوند. در این تحقیق قسمتی از دو ژن 1-داوکسی دی-زایلوز 5 –فسفات (DXS) از مسیر MEP و آلن اکساید سنتاز (AOS) از مسیر لیپوکسی ژناز با استفاده از آغاز گر های اختصاصی طراحی شده برای هر کدام جدا سازی شدند و همچنین بیان ژن های 1-داوکسی دی-زایلوز 5 –فسفات (DXS)، کریزانتمیل دی-فسفات سنتاز (CDS)، فارنسیل دی-فسفات سنتاز (FPP)، آلن اکساید سنتاز (AOS)، 13-لیپوکسی ژناز (13-LOX) و GLIPلیپاز (TcGLIP) تحت تیمار های متیل جاسمونات، اسید سالیسیلیک، اسید ترانس سینامیک و اشعه ماورا بنفش بررسی شد. همچنین محل اصلی بیان ژن های دخیل در ساخت این ماده نیز با استفاده از معرف های وِیژه برای شناسایی متابولیت ها و بررسی بیان بعد از حذف کرک های غده ای به وسیله کلروفرم نیز تعیین شد. همچنین آنالیز بیان این ژن ها با بیان احتمالی بالا در کرک های غده ای در سه مرحله نمو برگی نیز انجام گرفت. نتایج به دست آمده نشان می دهد که ژن های CDS، FPP و 13-LOX بیان بالاتری را در کرک های غده ای دارند و با توجه به نتایج به دست آمده کرک های غده ای محل اصلی تجمع و بیوسنتز پیرترین می باشنذ و همچنین بیان بیشتر این ژن ها در مرحله برگ جوان می باشد. همچنین آنالیز بیان ژن های دخیل در سنتز پیرترین نوع 1 تحت تیمار های متیل جاسمونات، اسید سالیسیلیک و اشعه ماورا بنفش باعث افزایش بیان ژن های مورد بررسی نسبت به حالت شاهد نشان داد.
-
جدا سازی و بررسی بیان ژن های گاماترپینن سنتاز و 1-دی اکسی دی زایلولز-5-فسفات ردوکتوایزومراز در سطح رونوشت در گیاه دارویی مرزه (Satureja hortensis L.)
1393طبق برآوردهای صورت گرفته در سال های اخیر، ارزش جهانی داروهای گیاهی که شامل گیاهان دارویی و فرآورده های آن هاست، همواره با رشد رو به افزایش و قابل توجهی همراه بوده است. گیاه مرزه (Satureja hortensis L.) از جمله گیاهان مهم دارویی در جهان و نیز ایران می باشد که انواع مختلف متابولیت های ثانویه ی گیاهی از جمله ترپن ها را تولید می کند. مونوترپن های مهمی مانند تیمول و کارواکرول از اجزای اصلی تشکیل دهنده اسانس مرزه می باشند. ژن های 1-دی اکسی دی زایلولز-5-فسفات ردوکتوایزومراز و گاماترپینن سنتاز نقشهای مهمی در بیوسنتز مونوترپن ها را دارند. لذا با توجه به اهمیت آن ها، در این تحقیق جداسازی و بررسی بیان این دو ژن در گیاه مرزه مورد توجه قرار گرفت. ابتدا با استفاده از آغازگرهای اختصاصی طراحی شده، جداسازی این ژن ها با موفقیت صورت گرفت. سپس بیان این ژنها (1-دی اکسی دی زایلولز-5-فسفات ردوکتوایزومراز و گاماترپینن سنتاز) به کمک ژن خانه دار عامل افزایش طول 1 آلفا (EF1α) به عنوان ژن مرجع، تحت تیمارهای مختلف مورد بررسی قرار گرفت. مقایسه نواحی توالی یابی شده این ژن ها با سایر ژن های توالی یابی شده در خانواده نعناعیان (Lamiaceae) و دیگرخانواده های خویشاوند ونیز آنالیزهای فیلوژنتیکی نشان داد که این ژن ها مشابهت زیادی با ژنهای 1-دی اکسی دی زایلولز-5-فسفات ردوکتوایزومراز و گاماترپینن سنتاز دارند. همچنین نتایج حاصل از RT-PCR نیمه کمی جهت اندازه گیری های بیان ژن نشان داد که این ژن ها در تمامی بافت های مورد مطالعه بیان شده و در بافت های گل آذین و برگ بیشتر از ساقه و ریشه بیان می شوند. به علاوه بیان ژن های مذکور تحت تیمارهای اسیدسالیسیلیک، متیل جاسمونات و اشعه UV تغییرات معنی داری را شان دادند، به طوری که در بسیاری از موارد افزایش در گیاهان تیمار شده نسبت به گیاهان شاهد مشاهده شد.به طور کلی نتایجحاصل از این پژوهش می تواند در مطالعات تکمیلی و راه کارهای افزایش متابولیت های تیمول و کارواکرول مفید واقع شود.
-
همسانه سازی و بررسی بیان ژن گلوکوزیل ترانسفراز درگونه Crocus danfordiae Mawsubsp. kurdistanicus Maroofi&Assadi
1393کروسین پیکروکروسین و سافرانال سه آپوکاروتنویید اصلی زعفران به ترتیب عامل رنگ، طعم و عطر ویژه زعفران هستند. اهمیت دارویی و اقتصادی زعفران ناشی از وجود این ترکیبات در بافت کلاله است. دو ژن کلیدی مسیر بیوسنتز این مواد (carotenoid cleavage dioxygenase)CCD2 و(Crocus sativus UDP-glucosyltransferase)CsUGT2 هستند که به ترتیب واکنش های ابتدا و انتهای مسیر بیوسنتز کروسین را کاتالیز می کنند. با هدف بررسی فعالیت یا عدم فعالیت این مسیر بیوسنتزی در چهارگونه زعفران وحشی استان کردستان، بیان این دو ژن با استفاده از تکنیک RT-PCR در کلاله، تپال، برگ و بنه آنها مورد بررسی قرار گرفت. همچنین بخشی از ژن CsUGT2در هر چهار گونه توالی یابی شد. ترکیبات موجود در تپال زعفران کردستان با استفاده از GC-MS بررسی شد. براساس نتایج RT-PCR ژن های CCD2 و CsUGT2 در بافت کلاله هر چهار گونه بیان می شوند. در زعفران کردستان این ژن ها علاوه بر کلاله در تپال نیز بیان می شوند. بر اساس نتایج توالی یابی، توالی آمینواسیدی ژن CsUGT2 در گونه های وحشی دارای %55 تا 88% تشابه با زعفران زراعیاست. با استفاده از آنالیز GC-MSچهار عدد از ترکیبات فرار اصلی کلاله زعفران زراعی و مالتول که یک ترکیب فرار طعم دهنده و دارویی شناخته شده است در تپال زعفران کردستان شناسایی شد.
-
جدا سازی و بررسی بیان ژن تری بتا هیدروکسی استروئید دهیدروژناز (Δ5-3β-hydroxysteroid dehydrogenase) و ژن های mlncRNAدر سطح رونوشت در گیاه دارویی گل انگشتانه
1393گیاهان دارویی از مهمترین منابع دارویی می باشند که ازهزاران سال پیش در طب سنتی مورد استفاده بوده اند و بسیاری از دارو های شیمیایی نیز با الگو برداری از ترکیبات گیاهی ساخته می شوند. گیاهان Digitalisاز جمله گیاهان دارویی مهم می باشند که انواع مختلفی از متابولیت های ثانویه را تولید می کنند. گل انگشتانه نروسا Digitalis nervosa متعلق به خانواده Scrophulariaceae، تنهاگونه گل انگشتانه بومی ایران است که درمناطق وسیعی ازشمال وغرب کشورمی روید .برگ گیاه گل انگشتانه محل تجمع گلیکوزید های قلبی است، و در درمان بعضی از بیماری های قلبی مورد استفاده قرار می گیرد. تری بتا-هیدروکسی استروئید دهیدروژناز(3β-HSD) یک ژن کلیدی مهم در مسیر بیوسنتزی گلیکوزید ها است که شناسایی و دست ورزی ژنتیکی آن می تواند تاثیر مهمی در تولید لاناتوزید C داشته باشد. بنابراین داشتن اطلاعات مولکولی مرتبط با این ژن می تواند در راستای افزایش این متابولیت مهم گیاهی موثر باشد.در این پژوهش ابتدا با استفاده از آغازگرهای طراحی شده از نواحی حفظ شده ژن 3β-HSD در گونه های متعلق به جنس دیجیتالیس و انجام واکنش RT-PCR اقدام به جداسازی و سپس توالی یابی این ژن در گیاه گل انگشتانه نمودیم. همچنین بیان ژن 3β-HSD و سه ژن مهم دیگر که مرتبط با تنظیم ژنهای درگیر در متابولیتهای ثانویه در شرایط تنش می باشند ( mlncRNA23, mlncRNA28, mlncRNA30 ) به روش RT-PCR نیمه کمی انجام شد. ابتدا بررسی توالی حاصل نشان داد که ژن 3β-HSD در گونه نروسا مشابهت زیادی با همین ژن در سایرگونه های خویشاوند این گیاه دارد. به علاوه آنالیز فیلوژنتیکی نیز این نتایج را تایید کرد. نتایج حاصل از RT-PCR نیمه کمی جهت بررسی بیان ژن ها نشان داد که میزان بیان ژن 3β-HSD در بافت -های ساقه و برگ به طور معنی داری بیشتر از بافت ریشه می باشد. همچنین بیان هر چهار ژن مورد بررسی تحت تاثیر تنش های غیر زنده از قبیل سرما و کم آبی به همراه تیمار با اشعه ی UV و تیمارهای هورمونی سالیسیلیک اسید و متیل جاسمونات 1/0 میلی مولار بررسی شد. نتایج نشان داد که بیان این ژن ها دراثر تیمار با متیل جاسمونات، سالیسلیک اسید و اشعه ی UV-B نسبت شاهد تغییرات معنی داری نشان می دهند که می تواند دلیلی بر نقش سالیسیلیک اسید و متیل جاسمونات و نیز تنش های اعمال شده دیگر مانند سرما و کم آبی بر روی ژن های درگیر در
-
بررسی الگوی بیان ژن های گاماترپینن سنتاز، DXR و سیتوکروم P450های دخیل در بیوسنتز تیمول در گیاه دارویی آویشن (Thymus vulgaris)
1393آویشن (Thymus vuggaris L.) متعلق به خانواده نعناعیان، از جمله گیاهان دارویی مهم می باشد که انواع متعددی از متابولیت های ثانویه گیاهی از جمله ترپن ها را تولید می-کند. مونوترپن ها یکی از مهمترین گروه های تشکیل دهنده ترپن ها می باشد. تیمول یکی از مونوترپن های فنلی موجود در گیاه آویشن می باشد که 38 درصد از ترکیبات اصلی اسانس فرار این گیاه را به خود اختصاصی داده است. ژن 1-داوکسی دی زایلوز 5-فسفات ردوکتوایزومراز(DXR) به عنوان یک نقطه کنترلی مهم عمل می کند، زیرا اولین مرحله اصلی و متمایزکننده مسیر 2-سی متیل اریتریتول 4-فسفات(MEP) می باشد، که برای بیوسنتز ترکیبات مونوترپنی مهم می باشد. در این مطالعه ژن DXR از گیاه آویشن باغی جداسازی شد.جداسازی و تعیین توالیقسمتی از ژن DXRبا استفاده از آغازگرهای اختصاصی از گیاه آویشن انجام شد. همچنین بیان ژن های DXR، گاماترپینن سنتاز، CYP71D178 و CYP71D180 در بافت های برگ و گل و تحت تیمار با متیل-جاسمونات، اسید سالیسیلیک و ترانس سینامیک و همچنین اشعه UV با استفاده از آغازگرهای اختصاصی و ژن مرجع با استفاده از تکنیک RT-PCR نیمه کمی مورد بررسی قرار گرفتند.جهت تعیین وضعیت بیان ژن های مورد مطالعه در کرک های غده ای، حذف کرک های غده ای به وسیله کلروفرم انجام شد. مقایسه توالی های آمینواسیدی ژنDXR در آویشن باغی با گیاهان دیگر در پایگاه داده انجام شد، که بیش ترین درجه یکسانی را با دو گونه ی نعناع (Mentha x piperita) و مریم گلی (Salvia miltiorrhiza) از خانواده نعناعیان با 97% یکسانی را نشان داد. نتایج حاصل از RT-PCR نیمه کمی نیز نشان داد که بیان ژن-های DXR، گاماترپینن سنتاز، CYP71D178 و CYP71D180در بافت گل بیشتر از بافت برگ می باشد، همچنین میزانبیان این ژن ها تحت تیمار با اسید سالیسیلیک، متیل جاسمونات، ترانس سینامیک و اشعه UV بعد از 24 ساعت نسبت به قبل از اعمال تیمار افزایش یافت. بررسی بیان ژن هایDXR، گاماترپینن سنتاز، CYP71D178 و CYP71D180بعداز قرار گرفتن در کلروفرم، کاهش بیان این ژن های گاماترپینن سنتاز، CYP71D178 و CYP71D180 را نشان داد، ولی میزان بیان ژن DXR نسبت به حالت کنترل مشابه بوده است.
-
مطالعه ساختار ژنومی و مورفولوژی برخی از لاین های حاصل از تلاقی گندم نان و تریتی پایروم
1393گندم نان معمولی خویشاوندان زیادی در تبار تریتیسه دارد که این تبار منبع ارزشمندی برای افزایش تنوع ژنتیکی بوده و ممکن است ژن هایی را برای مقاومت به آفات و بیماری ها در بهبود گندم در اختیار ما قرار می دهد. روش های مختلفی برای انتقال ژن از گونه های بیگانه به گندم براساس ارتباطات تکاملی گونه ها مورد استفاده قرار گرفته است. یک گام مهم در انتقال بیگانه تولید جابجایی رابرتسونی است، این نوع جابجایی می تواند به سرعت و از طریق مکانیسم شکست و اتصال برای کروموزوم های مورد نظر ایجاد گردد. به وجود آوردن لاین های گندم دارای جابجای کروموزوم های بیگانه استفاده عملی از آنرا در بهبود گندم آسان خواهد کرد. هدف از این مطالعه تولید گندم دارای جابجایی رابرتسونی شامل کروموزوم های 2B گندم و 2Eb تینوپایروم بیسارابیکوم از طریق مکانیسم شکست و اتصال سانترومری است. جابجایی رابرتسونی از طریق تقسیم نادرست سانترومر یونی والنت ها در آنافاز یک و به دنبال آن حرکت کروموزوم های تلوسنتریک ایجاد شده به یک قطب و اتصال انتهاهای شکسته شده طی اینترکینزیز میوز II ایجاد می شود. این مکانیسم هر دو نوع جابجایی جبرانی و غیر جبرانی را ایجاد می کند. هدف از این تحقیق مهندسی هدفمند کروموزوم از طریق کوتاه کردن کروموزوم تینوپایروم بسارابیکوم در لاین دارای جابجایی 2Eb(2B) که قبلا ایجاد شده بود می باشد و در این راستا حصول لاین های دارای جابجایی رابرتسونی دور از انتظار نخواهد بود. بسته به اینکه کدام کروموزوم ها در گندم جابجا شده است، شرایط محیطی چگونه است، جابجایی رابرتسونی مورد نظر را می توان با فراوانی نسبتا بالایی در نسل F2 و F3 بدست آورد. طی این تحقیق یک جمعیت F2 متشکل از 41 بذر از تلاقی این لاین دارای جابجایی DS2Eb(2b) گندم نان رقم روشن به وجود آمد. این بذرها در گلدان کشت شده و41 لاین F2(L1-L41) بدست آمد وساختار کروموزومی 41 لاین حاصل با استفاده از 3 نشانگر PLUG که قبلا بر روی کروموزوم های 2Eb و 2B نقشه یابی شده بودند مطالعه شد. در بین گیاهان F2 دو لاین دارای جابجایی رابرتسونی (حدود 5 درصد) شناسایی شد. لاین دارای جابجایی T2EbS.2BL دارای ریشک های بلندتری نسبت به والدین خود بود این گیاه از نظر سیتوژنتیکی پایدار بود و ممکن است برای بهبود گندم مفید باشد. لاین های F3 (بذور حاصل از گیاهان F2) در پاییز سال 1392در مزرعه کشت شده
-
جداسازی یک ژن مونوترپن سنتازی و بررسی الگوی بیان برخی ژن های دخیل در مسیر بیوسنتزی مونوترپن ها و تری ترپن ها در سیاه دانه (Nigella sativa L.)
1393سیاه دانه(Nigella sativa L.)متعلق به خانواده آلاله، جزء گیاهان دارویی مهم می باشدکه انواع متعددی از متابولیت های ثانویه ی گیاهی از جمله ترپن ها را تولید می کند. مونوترپن ها و تری ترپن ها از مهم ترین گروه های تشکیل دهنده ی ترپن ها می باشند. در مسیر بیوسنتزی مونوترپن ها تحت عنوان مسیرMEP واقع در پلاستید، ژن های مختلفی دخیل می باشند که مونوترپن سنتازها تحت عنوان ژن های محدودکننده سرعت واکنش در این مسیر شناخته شده اند. در طی مسیر بیوسنتزی مونوترپن ها، آنزیم ژرانیل دی فسفات سنتاز مسئول کاتالیز ژرانیل دی فسفات به عنوان پیش ماده عمومی مونوترپن ها می باشد. اکسیدواسکوآلن سیکلازها از مهم ترین آنزیم های کاتالیزکننده مسئول بیوسنتز تری ترپنوییدها می باشند که بتاآمیرین سنتاز و اسکوآلن اپوکسیداز از جمله ی این آنزیم ها هستند. به منظورجداسازی ژن مونوترپن سنتازی، آغازگرها براساس نواحی حفظ شده پروتیینی طراحی شدند. با استفاده از تکنیک رونوشت برداری معکوس و سپس واکنش زنجیره ای پلی مراز با استفاده از cDNA بافت برگ به عنوان الگو، یک ژن مونوترپنسنتازی از گیاه سیاه دانه برای اولین بار جداسازی والگوی بیان آن بررسی شد. مقایسه توالی به دست آمده با توالی های موجود در پایگاه های اطلاعاتی موجود نشان داد که توالی های گیاهان سیاه دانه و تاج الملوک مربوط به خانواده آلاله بیشترین شباهت را نسبت به هم دارند. در این پژوهش بیان ژن های مختلف شامل ژن مونوترپن سنتازی، ژرانیل دی فسفات سنتاز، بتاآمیرین سنتاز و اسکوآلن اپوکسیداز بررسی شد. بیان نیمه کمی ژن های مونوترپن سنتاز، ژرانیل دی فسفات سنتاز، بتاآمیرین سنتاز و اسکوآلن اپوکسیداز در سطح رونوشت در اندام های ریشه، ساقه، برگ، کپسول و بذر بررسی شد و نتایج نشان داد که الگوی بیان این ژن ها در بافت های مختلف متفاوت است. هم چنین بررسی الگوی بیان این ژن ها در برگ های تیمارشده با متیل جاسمونات و اسیدسالیسیلیک نشان دهنده ی تغییر بیان این ژن ها در پاسخ به متیل جاسمونات و اسیدسالیسیلیک می باشد .
-
بررسی بیان ژنهای شبه سایکلوتاید Zm cycl 1 و Zm cycl 5 در گیاه ذرت
1392سایکلوتایدها گروهی از پپتیدهای ضد میکروبی گیاهی هستند که به دلیل وجود خواص ساختاری منحصر به فرد از قبیل اتصال انتهای C و N و ساختار حلقوی، در کنار 6 عدد سیستئین حفظ شده و 3 پل دی سولفیدی دارای خواص زیستی متنوعی مانند سمیت زدایی سلولی، فعالیت ضد میکروبی، ضد سرطانی، حشره کشی، نماتد کشی و نرم تن کشی هستند. این پپتیدها اغلب در گونه های دو لپه ی و غیر زراعی کشف و بررسی شده ند، و بیشتر مطالعات انجام شده، روی خواص دارویی و درمانی این پپتیدها صورت گرفته است. تحقیقات بیوانفورماتیکی انجام شده روی غلات منجر به کشف توالی هایی شد که شبیه به سایکلوتایدها ولی فاقد ساختار حلقوی بودند لذا این توالی ها شبه سایکلوتاید نامیده شدند. به نظر می رسد با توجه به خاصیت دفاعی سایکلوتایدها، شبه سایکلوتایدها نیز دارای چنین نقش هایی در گیاه هستند. با توجه به نقشی که غلات در تامین غذا انسان دارند در صورت وجود چنین نقشی برای شبه سایکلوتایدها می توان از آن ها بعنوان گزینه در ایجاد و افزایش مقاومت این گیاهان در برابر تنش ها بهره جست. در این تحقیق بیان دو ژن شبه سایکلوتاید با نام های Zm cyc1 و Zm cyc5 در گیاه ذرت با استفاده از Real time PCR بررسی شد و بیان این دو ژن در بافت ها، سنین مختلف برگی و همچنین تحت اثر تنش های زنده و غیرزنده از قبیل خشکی، شوری، تنش حشره و بیماری های قارچی به همراه تیمارهای هورمونی با سالیسیلیک اسید و متیل جاسمونات 1 میلی مولار بررسی شد. نتایج نشان داد که بیان ژن های تحت بررسی در اثر تیمار با زخم، متیل جاسمونات و تنش حشره نسبت به قبل از تیمار و گیاه شاهد افزایش قابل توجهی یافت که می تواند دلیلی بر نقش دفاعی شبه-سایکلوتایدها در برابر حمله حشرات گیاه خوار باشد. چنین نتایجی در تیمار با سالیسیلیک اسید و آلودگی با قارچ های Fusarium grminearum و Ustilago maydis با افزایش بیان بیشتری مشاهده شد لذا می توان برای این 2 ژن بیشتر نقش دفاعی در برابر بیماری های گیاهی را متصور بود. بررسی بیان ژن های Zm cyc1 و Zm cyc5 در گیاه تحت تنش های شوری و خشکی نشان دهنده افزایش بیان برای هر دو ژن بود که می تواند نشان دهنده نقش های متنوع تری برای سایکلوتایدها باشد.
-
بررسی بیان ژن ژرانیل دی فسفات سنتاز (Geranyl diphosphate synthase) در سطح رونوشت در بافت های مختلف گیاه دارویی سیاه دانه (Nigella sativa L)
1392استفاده از گیاهان به عنوان دارو از ابتدای تمدن انسان شروع شده و تاکنون ادامه دارد. از جمله گیاهان دارویی مهم، گیاه سیاه دانه (Nigella sativa L) می باشد که انواع متعددی از متابولیت های ثانویه ی گیاهی از جمله ترپن ها را تولید می کند. مونوترپن ها یکی از مهمترین گروه های تشکیل دهنده ترپن ها می باشند که به صورت موادی چون لیمونن، کارواکرول و تایموکینون در گیاه سیاه دانه وجود دارند. یکی از ژن های مهم اثر گذار در مسیر بیوسنتزی مونوترپن ها ژن ژرانیل دی فسفات سنتاز است که تولید کننده پیش ساز مونوترپن ها می باشد. هدف از این تحقیق بررسی بیان این ژن در ژنوتیپ های گیاه دارویی سیاه دانه بود لذا استخراج RNA، سنتز cDNA، جدا سازی و تعیین توالی این ژن از گیاه دارویی سیاه دانه انجام شد و در ادامه بیان ژن ژرانیل دی فسفات سنتاز از طریق RT-PCR نیمه کمی، با استفاده از آغازگرهای اختصاصی GPPS و ژن خانه دار GAPDH انجام شد. بررسی قسمت توالی یابی شده نشان داد که ژن ژرانیل دی فسفات سنتاز سیاه دانه مشابهت زیادی با همین ژن در سایر گیاهان دارد، همچنین رسم دندروگرام نیز نشان داد که دو گیاه سیاه دانه و تاج الملوک در یک گروه و سایر گیاهان هم خانواده نیز در گروهای مجزا قرار می گیرند. نتایج حاصل از RT-PCR نیمه کمی نشان داد که بیان این ژن در بافت های ساقه و برگ به طور معنی داری بیشتر از بافت های ریشه، کپسول و بذر می باشد.