Faculty Profile

بهروز حریقی
تاریخ به‌روزرسانی: 1403/08/03

بهروز حریقی

دانشکده کشاورزی / گروه گیاه پزشکی

Theses Faculty

پایان‌نامه‌های کارشناسی‌ارشد

  1. بررسی مکانسیم‎‌های مولکولی و فیزیولوژیکی افزایش مقاومت به تنش خشکی در گیاه نخود (Cicer arietinum L.) توسط باکتری اندوفیت جنس باسیلوس
    1402
    تنش خشکی یکی از مهمترین عوامل تنش‌زای محیطی است که رشد و نمو گیاه را تحت تاثیر قرار می‌دهد و عامل اصلی خسارات شدید در بیشتر محصولات گیاهی می‌باشد. تحقیقات گسترده ای در سراسر جهان برای توسعه استراتژی‌های مقابله با تنش خشکی جهت توسعه انواع مختلف گیاهان مقاوم به خشکی در حال انجام است. یکی از راه‌های مهم برای مقابله با تنش خشکی استفاده از میکروارگانیسم‌ها جهت ایجاد گیاهان مقاوم می‌باشد. باکتری‌های اندوفیت میکروارگانیسم‌هایی هستند که چرخه زندگی خود را به طور کامل یا جزئی در داخل گیاه، فضاهای درون و بین سلولی یا در بافت آوندی می‌گذرانند. برخی از باکتری‌های اندوفیت شناسایی شده‌اند که به مقاومت و بهبود رشد گیاه در برابر تنش خشکی کمک می‌کنند. براین اساس، پژوهش حاضر به دنبال بررسی نقش باکتری اندوفیت در مقاومت گیاه نخود در برابر تنش خشکی است. برای این هدف شناسایی باکتری اندوفیت جنس Bacillus با استفاده از توالی ژن‌های 16s rDNA و gyrB انجام شد. بررسی تبار شناسی سویه مورد بررسی حاکی از قرار گرفتن آن در کنار گونه Bacillus safensis بود. باکتری مورد نظر به دو رقم ثمین (مقاوم به تنش خشکی) و ILC3279 (حساس به تنش خشکی) بذر نخود تلقیح شد. و از طریق مطالعه صفات فیزیولوژیکی پرولین، محتوای نسبی آب برگ، پایداری غشاء، پراکسید هیدروژن و کلروفیل و همچنین بیان ژن‌های NAC3، NAC72 و RD22 نقش این باکتری بررسی گردد. نمونه‌برداری از اندام برگ‌‌های گیاه نخود در مرحله بعد از گلدهی صورت گرفت. برای بررسی بیان ژن‌های مورد نظر در دو گروه تلقیح شده و تلقیح نشده با باکتری اندوفیت جنس B. safensis و در سه سطح شاهد، خشکی متوسط و خشکی زیاد پس از استخراج RNA کل و تبدیل آن به cDNA با استفاده از آغازگرهای اختصاصی طراحی شده، از دستگاه Real-time PCR استفاده شد. همه آزمایشات در 3 تکرار با استفاده از طرح کاملا تصادفی (فاکتوریل) انجام شد.. کمی‌سازی نتایج با روش 2-deltaCt انجام و نمودارها با استفاده از نرم افزار Excel 2016 رسم گردید. در نهایت برای تجزیه و تحلیل‌های آماری از نرم‌افزار SAS استفاده شد. نتایج نشان داد تنش خشکی و تلقیح با باکتری روی صفات فیزیولوژیکی ارقام نخود اثر معناداری داشت به طوریکه که مقدار پرولین و پراکسید هیدروژن با تشدید تنش خشکی افزایش یافت. اما مقدار محتوای نسبی آب برگ، پایداری غشاء و کلروفیل، کاهش یافت. لازم به ذکر است که در نمونه‌های تلقیح یافته با باکتری این صفات کمتر تحت تاثیر تنش خشکی قرار گرفتند. نتایج بررسی بیان ژن‌های NAC72، NAC3 و RD22 نشان داد که با بالا رفتن سطح تنش خشکی، بیان این ژن‌ها افزایش می‌یابد. تلقیح باکتری باعث تغییر بیان ژن‌های مورد بررسی نسبت به حالت بدون تلقیح شد که حاکی از تاثیر باکتری در کاهش اثرات تنش و در نتیجه تغییر بیان ژن‌های مسیر تنش است.
  2. تعیین خصوصیات باکتری های اندوفیت جداسازی شده از چغندرقند (Beta vulgaris) و چغندر وحشی (Beta maritima) و بررسی برهم کنش آنها با عامل پوسیدگی نرم باکتریایی
    1401
    نمونه های با علایم پوسیدگی ریشه از سیلو و مزارع چغندرقند واقع در استان های اصفهان، کرمانشاه، خوزستان و آذربایجان غربی در سال های 97-96 جمع آوری گردید. در مجموع 48 جدایه باکتری از بافت های آلوده جداسازی و مورد آزمون قرار گرفت. سه جدایه با بیشترین توانایی در ایجاد پوسیدگی انتخاب شدند. جدایه Isf19 و جدایهKh2 به ترتیب با 86/99% و 36/99% دارای بیشترین شباهت نوکلئوتیدی با Bacillus pumilus و Enterobacter roggenkampii بوده و توانایی ایجاد پوسیدگی نرم در دیسک های چغندر قند را داشتند. همچنین جدایه Buk12 با 79/99% دارای بیشترین شباهت با Pseudomonas thivervalensis بوده و قادر به ایجاد پوسیدگی خشک در چغندرقند بود. جداسازی باکتری های اندوفیت از گیاهان چغندرقند و چغندر وحشی نمونه برداری شده از سه استان اصفهان، کرمانشاه و خوزستان انجام گرفت. جدایه ها براساس خصوصیات فنوتیپی، بیوشیمیایی، محرک رشدی و کنترل زیستی تقسیم بندی و تاثیر همستیزی باکتری های اندوفیت منتخب از هر گروه برعلیه عوامل مولد پوسیدگی نرم چغندر قند، Bacillus sp.Isf19 و Enterobacter sp.Kh2 و همچنین عامل مولد پوسیدگی خشک، Pseudomonas sp.Buk12 در شرایط آزمایشگاهی و در غده های چغندرقند بررسی شد. نتایج نشان داد جدایه های Bt851 Pseudomonas sp. و Dez632، Sh622، B86 Streptomyces sp. برعلیه بیمارگر Bacillus sp.Isf19 و پنج جدایه Sh800 Streptomyces sp. و Bacillus sp. Andi542، Bacillus sp. H274، Pseudomonas sp.B451، B186 Bacillus sp. در مقابل جدایه بیمارگر Entrobacter sp. Kh2 بیشترین توانایی همستیزی را داشتند. همچنین، جدایه های Bt870 sp. Staphylococcus و Sh800 Streptomyces sp. ، Bacillus sp. Andi542، B451 Pseudomonas sp. ، Bacillus sp. S411، B86 Streptomyces sp. بیشترین توانایی همستیزی را برعلیه Pseudomonas sp.Buk12 داشتند. تاثیر متابولیت های فرار سویه های اندوفیت بر فاکتورهای مرتبط با بیماریزایی سه بیمارگر سنجیده شد. همچنین تاثیر اندوفیت ها بر مقاومت در غده های چغندرقند بر علیه بیمارگر Bacillus sp.Isf19 با استفاده از ژن های PR1 و NBS-LRR2 سنجیده شد.
  3. تفکیک زنبورهای عسل ایرانی (Apis mellifera meda) از زیرگونه های تجاری زنبورعسل با استفاده از ژن های ND1 و ND5
    1400
    نمونه های زنبورعسل از 26 ناحیه از ایران جمع آوری شد. هدف از این تحقیق ارزیابی ژن های( bp630) ND1 و ( bp630) ND5 درتفکیک زنبورهای عسل ایرانی A. m. meda)) از زیرگونه های تجاری زنبورعسل (A. m. carnica، A. m. ligustica، A. m. caucasica و A. m. mellifera) بود. توالی های دو ناحیه ژنی ND1 و ND5 زنبورهای عسل ایرانی و زیرگونه های دیگر زنبورعسل با استفاده از روش های بیزی (Bayesian) و پارسیمونی (Parsimony) مورد ارزیابی قرار گرفتند. ژن هایND1 و ND5 به ترتیب هشت و پنج هاپلوتیپ را در جمعیت های زنبورعسل ایرانی شناسایی کردند. درخت فیلوژنی حاصل از ژن ND1، نمونه های زنبورعسل ایرانی را با استفاده از روش بیزی به چهار گروه (clade) تقسیم کرد. گروه اول شامل هاپلوتیپ 1 (گلستان، خراسان جنوبی، کردستان، لرستان و مازندران)، گروه دوم شامل هاپلوتیپ 2 (سیستان وبلوچستان)، گروه سوم شامل هاپلوتیپ 3 (یزد و ایلام) و گروه چهارم شامل هاپلوتیپ های 4 (اردبیل)، 5 (کرمان)، 6 (زنجان)، 7 (کرمانشاه) و 8 (بوشهر، آذربایجان غربی، چهار محال و بختیاری، قزوین، قم، همدان، هرمزگان، خراسان رضوی، خراسان شمالی، کهکلویه بویر احمد، خوزستان، مرکزی، سمنان، فارس) بودند. درخت های فیلوژنی حاصل از دو روش بیزی و پارسیمونی، توانایی بالاتر ناحیه ژنی ND1 را نسبت به ناحیه ژنیND5 به اثبات رساندند به طوری که درخت های فیلوژنی حاصل از ژنND1 توانستند زیر گونه های تجاری زنبورعسل را از نمونه های زنبورعسل ایرانی تفکیک کنند. همچنین با استفاده از روش پارسیمونی، تعداد بیشتری از مکان های نوکلئوتیدی حاوی اطلاعات مفید فیلوژنتیک (informative sites) در ND1 نسبت به ND5 شناسایی شد. تجزیه به مولفه های اصلی (PCA)، نتایج درخت های فیلوژنی ND1 حاصل از روش های بیزی و پارسیمونی و درخت فیلوژنی ND5 حاصل از روش بیزی را تایید کرد. همچنین نتایج تجزیه به مولفه های اصلی به اثبات رساند که ND1 نسبت به ND5 کارایی بیشتری در تفکیک گروه های تکاملی زنبورعسل (Z-subgroup، A، M و C) داشت.
  4. بررسی چند جانبه ای بازدارندگی باکتریهای جداشده از قارچهای کلاهکدار خودرو علیه فاکتورهای بیماریزایی Pseudomonas tolaasii عامل لکه قهوه ای قارچ دکمه ای
    1399
    بیماری لکه قهوه ای قارچ خوراکی که توسط Pseudomonas tolaasii ایجاد می شود، منجر به صدمات زیادی به بافت قارچAgaricus bisporus می گردد. این مطالعه مکانیسم های کنترل زیستی توسط باکتری های همستیز جدا شده از قارچ های کلاهک دار خودرو علیه P. tolaasii Pt18 را بررسی کرده است. ترکیبات آلی فرّار (VOCs) و ترکیبات آلی غیر فرّار باکتریایی توانایی بالقوه در کنترل بیمارگر های گیاهی دارند. در این مطالعه پس از غربالگری اولیه ی 40 جدایه ی باکتری همستیزجداشده از قارچ های کلاهک دار خودرو، VOCs های تولید شده توسط باکتری-های همستیزPseudomonas sp. Bi1، Bacillus sp. De3، Pantoea sp. Ma3 و Pseudomonas sp. De1 در شرایط آزمایشگاهی علیه P. tolaasii Pt18 مورد بررسی قرار گرفت. آنالیز کروماتوگرافی-طیف سنجی جرمی (GC-MS) نشان داد که جدایه های همستیز Pseudomonas sp. Bi1 و Bacillus sp. De3 هشت ترکیب وPseudomonas sp. De1، و Pantoea sp. Ma3به ترتیب سیزده و یازده ترکیب VOCs را تولید کردند. همه ی جدایه ها VOCهایی را تولید کردند که علائم بیماری را بطور معنی داری در بافت قارچ کاهش دادند و در سطوح مختلف از رشد P. tolaasii Pt18 جلوگیری کردند. نتایج میکروسکوپ الکترونی آشکار کرد بعد از قرار دادن P. tolaasii Pt18 در معرض VOCs تولید شده توسط Pseudomonas sp. Bi1 و Pseudomonas sp. De1، تعداد سلول های با دیواره و شکل مشخص در مقایسه با شاهد بدون تیمار به مراتب کمتر و آثار تغییر شکل سلولی به وضوح دیده شد. بعلاوه، VOCهای تولیده توسط جدایه های همستیز، فرآیند های تحرک twitching، swimming، swarming، کموتاکسی و تشکیل بیوفیلم در P. tolaasii Pt18 که لازمه ی بیماری زایی هستند را به طور معنی داری کاهش دادند. ترکیبات آلی غیر فرّار باکتری های Pseudomonas sp. De1، Bacillus sp. De3،Sa5 Microbacterium sp. و Sa7 Scandinavium sp. تشکیل بیوفیلم را کاهش و اثر بازدارندگی از رشد P. tolaasii Pt18 را نشان دادند. همه ی باکتری های همستیز فوق بجزء Pseudomonas sp. Bi1 یک یا تعداد بیشتری از ژن های کد کننده ی ترکیبات ضد میکروبی را داشتند. نتایج ما شواهدی مبنی بر اینکه جدایه های باکتریایی قادر به کلونیزه کردن میسلیوم قارچ A. bisporus هستند، را ارائه داد. نتایج نشان داد، همه ی جدایه های همستیز فوق بجز Pantoea sp. Ma3 قادر به بی اثر کردن تولاسین که فاکتور کلیدی در بیماری زاییP. tolaasii Pt18 است، هستند. همچنین نتایج نشان داد، تمامی جدایه های همستیز توانایی کاهش علائم قهوه ای شدن روی کلاهک قارچ خوراکی در مقایسه-ی علائم ایجاد شده با تلقیح P. tolaasii Pt18 به تنهایی را دارند. سطح بیان نسبی ژن AbPPO3 در مرحله ی رشدی میسلیومی و اسپوروفوری A. bisporus به طور قابل ملاحظه ای در تلقیح با P. tolaasii Pt18 افزایش یافت. نتایج مطالعات ما نشان داد، سطح بیان نسبی ژن AbPPO3 در زمان تلقیح جدایه های Pseudomonas sp. Bi1 و Pantoea sp. Ma3در بافت قارچی به طور قابل ملاحظه ای کمتر از سطح بیان نسبی تلقیح P. tolaasii Pt18 به تنهایی بود. بطور کلی، یافته های موجود دراین مطالعه کارایی باکتری های همراه قارچ ها را در کنترل زیستیP. tolaasii و امکان استفاده از این جدایه ها را به عنوان عوامل میکروبی مفید برای مدیریت بیماری لکه قهوه ای قارچ خوراکی نشان داد.
  5. شناسایی و بررسی باکتری های اندوفیت در گندم های امر اهلی (Triticum dicoccon) و وحشی (T. dicoccoides) استان کردستان
    1399
    باکتری های اندوفیت باکتری هایی هستند که بدون آسیب رساندن به گیاه حداقل در بخشی از زندگی خود بافت گیاهی را کلونیزه می کنند. . نقش اصلی این باکتری ها بهبود گیاه، حفاظت گیاه در مقابل بیماری ها، تولید هورمون های گیاهی مانند اکسین، سیتوکنین و جبرلین می باشد. طی بازدید از مناطق کوهستانی استان کردستان، شش نمونه گندم لگزی، اورامان، خانه میران،کوچک، سیدصالح، ظفرآباد و قره بوغره جمع آوری شد. و تمامی این نمونه ها همراه با یک نمونه نسل اول(F1) حاصل از تلاقی اورامان و و قره بوغره برای شناسایی و بررسی باکتری های اندوفیت مورد بررسی قرار گرفتند. پس از استریل سطحی نمونه ها و کشت گندم 45 جدایه از باکتری ها در دو مرحله رشدی چهاربرگی و ظهور سنبلچه بر اساس شکل،اندازه و نوع کلونی شناسایی شد و بر اساس مورفولوژی، ترکیبات محرک رشد و تاتیر آنها بر رشد ریشه و اندام های هوایی نمونه های گندم 5 جدایه Acinetobacter pitti، Ornithinibacillus contaminans، Microbacterium phyllosphearea، Enterobacter ludwigii و Microbacterium oxydans انتخاب و شناسائی براساس تعیین توالی بخشی از ناحیه ژن 16S rDNA صورت گرفت. نتایج نشان داد، تمامی جدایه ها توانایی تولید اندول استیک اسید را دارند و همه ی باکتری ها دارای آنزیم کاتالاز می باشند. جدایه Gha-B-27 بیشترین و جدایه Haw-B- 4 کمترین مقدار تولید اندول اسید استیک را داشتند. 36 جدایه از باکتری ها (80 درصد) اکسیداز مثبت بودند و در آزمایش لوان تنها 4 جدایه (8 درصد) منفی اعلام شدند. در آزمون سیمون سیترات و تجزیه نشاسته یه ترتیب 10 (22 درصد) و 11 (24 درصد)عدد از جدایه ها منفی اعلام شدند.32 (71 درصد) جدایه از باکتری ها گرم منفی و 13 جدایه (19 درصد) گرم مثبت بودند. 16 جدایه از باکتری ها (35 درصد) توانایی تولید آنزیم حل فسفات را دارا بودند. در آزمون تاثیر جدایه بر رشد گندم، گندم نان را با جدایه های خالص شده از دو مرحله چهار برگی و سنبلچه تلقیح شدند ریشه و اندام های هوایی نمونه های گندم پس از 42 روز جمع آوری و کاملا خشک گردید پس از اندازه گیری نمونه ها تنها سه جدایه Haw-A-3، Haw-A-7 و H-A-13 جدا شده در مرحله چهار برگی بر رشد اندام های هوایی گندم تاثیر معنا داری داشت در حالی که 17 (60 درصد جدایه خاصل شده در مرحله سنبلچه) جدایه که از مرحله سنبلچه خالص سازی شده بودند بر روی رشد اندام های هوایی تاثیر گذار بودند. در آزمون تاثیر باکتری بر رشد ریشه تنها جدایه های Haw-B- 7 و Haw-B- 10 تاثیر معناداری را ایفا کردند. تاثیر باکتری های اندوفیت بر روی گیاهان مختلف بیان می کند که این باکتری ها می توانند باعث به حداقل رساندن نهاده های کشاورزی ازقبیل سم و کود باشد و راهگشای مشکلاتی باشد که کشاورزی مکانیزه در اثر افزایش نهاده ها به وجود آورده است و باعث بر هم زدن تعادل بین گیاه و خاک و میکروارگانیسم های موجود در خاک شده است. بنابراین باکتری های محرک رشد گیاهان برای گیاهان مفید است.
  6. ارزیابی نقش باکتری های اندوفیت مقاوم به آرسنیک در تحریک به رشد گیاهان لگومینوز و مطالعه میزان القا مقاومت
    1399
    امروزه آلودگی خاک ها به فلزات سنگین خصوصا آرسنیک به معضلی جهانی تبدیل شده است. علاوه بر این استفاده از کود های شیمیایی منجر به افزایش این آلودگی ها شده است و. بنابراین رشد گیاهان در این خاک ها، و همچنین تولید محصولات سالم با مشکل مواجه شده است. باکتری های اندوفیت مقاوم به آرسنیک با تحریک تولید محرک های رشد، و هورمون های گیاهی فیتوهرمون ها و همچنین فراهم کردن نیتروژن و فسفر مورد نیاز گیاه علاوه بر اینکه می توانند جایگزین خوبی برای کودهای فسفاته و نیتروژنه باشند همچنین می توانند منجر به رشد بهتر گیاهان در خاک های آلوده به آرسنیک و تولید محصلات سالم تر شوند. در این تحقیق باکتری های اندوفیت از ریشه گیاهان نخود و یونجه ی رشد یافته در خاک های آلوده به آرسنیک شهرستان قروه جداسازی شدند. بررسی درخت فیلوژنی تبارزایی براساس توالی نوکلئوتیدی مربوط به ژن 16s rDNA باکتری های جداسازی شده نشان دهنده ی تعلق جدایه ها به جنس های Pseudomonas،Rahnella و Acinetobacter بود. که باکتری های Pseudomonas sp. و Rahnella sp. از نخود و باکتری Acinetobacter sp. از یونجه جداسازی شدنده بودند. نتایج آزمون تست های بیوشیمیایی نشان دهنده ی توانایی تولید لیپاز توسط جنس سویه های Acinetobacter و Rahnella، تولید پروتئاز توسط جنس سویه Pseudomonas، تثبیت نیتروژن توسط جنس سویه Rahnella و تولید آنزیم فسفاتاز توسط هر سه باکتری بود. همچنین وجود ژن آرسنات ردوکتاز در سویه های Acinetobacter و Rahnella اثبات شد. همچنین نتایج نشان داد که باکتری های Pseudomonas و Rahnella به ترتیب توانایی رشد در غلظت های 300 و 250 میلی مولار آرسنیک را دارا بودند و باکتری Acinetobacter نیز توانایی رشد در غلظت 250 میلی مولار آرسنیک را دارا بود.داشت. تاثیر همزمان آرسنیک در غلظت های 0، 10، 50، 75 و 100 میلی گرم بر کیلوگرم خاک و تاثیر تلقیح باکتری های جداسازی شده بر فاکتور های رشدی گیاه هان های یونجه و نخود همانند تعداد گره، ارتفاع اندام های هوایی و زمینی و همچنین وزن خشک و تر ریشه، ساقه و برگ مورد بررسی قرار گرفته و نتایج حاکی از توانایی سویه ها در کلونیزاسیون اندام های مختلف گیاه بود. و همچنین در اکثر تیمارها مشاهده شد که در بسیاری از موارد آرسنیک باعث کند شدن رشد گیاه و تلقیح باکتری منجر به افزایش رشد گیاه گردید.شده است. جهت بررسی القای مقاومت عمومی مسیر SAR یا ISR توسط این باکتریهای اندوفیت، بررسی بیان ژن NPR3 با روش qRT-PCR در تعدادی از تیمار ها انجام گرفت. نتایج بدست آمده مشاهده شده حاکی از کاهش بیان ژن NPR3 در اثر تلقیح باکتری ها بود. هرچند که در گیاه نخود تاثیر آرسنیک بر بیان این ژن مشهود نبود، اما در گیاه یونجه آرسنیک منجر به افزایش بیان NPR3 شد. نتایج به دست آمده تائید کننده ی اثر مثبت باکتری های اندوفیت بر رشد گیاهان در خاک های آلوده به آرسنیک بود.
  7. جداسازی و شناسایی باکتری های اندوفیت همراه با تاکهای اهلی و وحشی در استان های آذربایجان غربی و کردستان و بررسی اثر متقابل آنها با عامل بیماری گال طوقه
    1398
    طی بازدید از باغات تاک استان های کردستان نمونه های مشکوک به بیماری گال طوقه جمع آوری و عوامل بیماری براساس خصوصیات مولکولی و آزمون بیماری زایی Agrobacterium tumefaciens و Allorhizobium vitis تشخیص داده شدند. طی سالهای 95-94 نمونه برداری از اندام های مختلف تاک های کشت شده و نیز انواع وحشی آنها واقع در مناطق مختلف استان های آذربایجان غربی و کردستان به عمل آمد. تعداد 314 جدایه باکتری اندوفیت جداسازی و براساس خصوصیات مورفولوژیکی و بیوشیمیایی گروه بندی اولیه انجام گرفت. نتایج حاکی از تعلق 57٪ از جدایه ها به باکتری های گرم منفی بود. تعداد 160 جدایه به منظور بررسی خصوصیات محرک رشدی و نیز بازدارندگی هر دو گونه بیمارگر در شرایط آزمایشگاه انتخاب شدند که 22 جدایه توانایی تولید آنتی بیوتیک و نیز همستیزی را نشان دادند. همچنین نتایج آزمون های پروتئاز، لیپاز و نیز دی ان آز به ترتیب برای 53 ، 70 و 25 درصد از جدایه ها و تثبیت ازت، حل فسفات، تولید سیدروفور و اکسین به ترتیب برای 70، 38، 86 و 50 درصد از آنها مثبت ارزیابی شد. با توالی یابی ژن 16S rRNA که روی 30 جدایه منتخب انجام گرفت تعلق آنها به 10 جنس مختلف باکتریایی Erwinia، Enterobacter، Pantoea، Serratia، Stenotrophomonas، Brevibacterium،Micrococcus ، Streptomyces و Rathayibacter با غالبیت جنس Pseudomonas به اثبات رسید. نتیجه ردیابی مولکولی جدایه های مورد مطالعه نشان داد که پنج جدایه دارای ژن نیتروژناز (nif H) بودند. تعداد 7 جدایه جهت انجام آزمایشات تکمیلی روی گیاهچه های تاک حاصل از کشت بافت انتخاب شدند. نتایج روی میزبان حاکی از توانایی کلونیزاسیون تمامی سویه ها به غیر از M. aloeverae Sv71، روی بخش های مختلف تاک بود. تاثیر سه سویه P. agglomerans Sa14،P. kilonensis Sn48 و P. kilonensis Ba35 در کاهش اندازه گال ها و علائم بیماری در مقایسه با شاهد معنی دار ارزیابی شد. همچنین سویه های P. agglomerans Sa14 ،P. chlororaphis Ba47 ،P. reactans Sa15 و P. kilonensis Sn48 افزایش رشد معنی دار گیاهچه ها را سبب شدند. بررسی اثر متقابل سویه های اندوفیت با A. tumefaciens در بروز پاسخ های دفاعی در میزبان، در قالب بررسی مقادیر ترکیبات فیتوآلکسینی و نیز پلی آمین ها با استفاده از روش کروماتوگرافی مایع با کارایی فوق العاده (ACQUITY UPLC) و نیز ارزیابی میزان بیان ژن هایPR1، PR2 و PR4 به وسیله پی سی آر کمی (RT-qPCR) انجام گرفت. نتایج بدست آمده نشاندهنده پرایمینگ سیستم دفاعی میزبان توسط سویه های P. agglomerans Sa14 ، P. reactans Sa15 و P. kilonensis Sn48 برای تجمع فیتوآلکسین ها و تغییر در مقادیر پلی آمین ها و افزایش بیان دو ژن PR1 و PR2 در بخش های مختلف میزبان بود.
  8. اثرات کشندگی برخی گونه های باکتری باسیلوس و حشره کش اسپینوزاد روی سنین مختلف لاروی بید سیب زمینی
    1397
    بید سیب زمینی Phthorimaea operculella (Zeller) (Lepidoptera: Gelechiidae)یکی از آفات محصولات خانواده سولاناسه می باشد که به طور گسترده ای در نواحی گرمسیری و نیمه گرمسیری دنیا پراکنش یافته است. این آفت هم در مزرعه و هم به غده های انباری خسارت وارد می کند. لارو ها مینوز برگ ها و ساقه های سیب زمینی می باشند اماخسارت اصلی تغذیه آفت از غده های سیب زمینی می باشد که می تواند سبب پوسیدگی غده ها در انبار هایی که بدون تهویه شود. با توجه به مزیت های فراوان کنترل بیولوژیک نظیر اثر اختصاصی روی لارو های حشرات آفت، عدم تاثیر نامطلوب روی محیط زیست و جانداران و تلفیق با سایر روش های کنترلی جایگاه ویژه ای در مدیریت کنترل آفت داراست. دراین پژوهش اثر دو گونه باکتری Bacillus firmus، Bacillus thuringiensis subsp. Kurstaki و حشره کش اسپینوزاد روی سنین مختلف لاروی بید سیب زمینی بر روی غده و برگ سیب زمینی در شرایط آزمایشگاه مورد بررسی قرار گرفت. کلیه آزمایشات و مراحل پرورش بید سیب زمینی در داخل اتاقک رشد با دمایی 2 ±25 درجه سانتی گراد، رطوبت نسبی 5 ±65 درصد و دوره نوری 14 ساعت روشنایی و 10 ساعت تاریکی انجام گرفت. لارو های مورد نیاز برای آزمایش ها از کلنی پرورشی ایجاد شده بر روی غذای طبیعی تامین شد. سنین لاروی مورد نظر با اندازه گیری لارو و تغییر رنگ آن ها تفکیک گردید. جهت انجام آزمایشات و بدست آوردن غلظت های اصلی ابتدا یک زیست سنجی مقدماتی روی هر کدام از سنین لاروی بید سیب زمینی صورت گرفت. حداقل و حداکثر غلظت هایی که سبب مرگ و میر لارو ها می شود محاسبه شد و سپس از طریق فرمول ثابت لگاریتمی 4 غلظت دیگر نیز محاسبه و آزمایش ها در 3 تکرار انجام گردید. از آب مقطر برای شاهد استفاده شد. تمام آزمایشات به روش غوطه وری انجام شد. مقایسه دو حشره کش باکتریایی B. firmusوB. thuringiensis با واحد اندازه گیری CUF مشخص گردید در برگ و غده سیب زمینی LC50 حشره کش باکتریایی B. thuringiensisکمتر از LC50 حشره کش باکتریاییB.frmus است. که نشان دهنده اثر کشندگی بیشتر حشره کش B. thuringiensis در غلظت کمتر نسبت به B. firmus است. مقایسه دو حشره کش باکتریایی B. thuringiensis و Spinosad با واحد اندازه گیری ppm مشخص گردید در برگ و غده سیب زمینی LC50 حشره کش باکتریایی B. thuringiensis بیشتر از LC50 حشره کش Spinosad است. که نشان دهنده اثر کشندگی بیشتر حشره کش Spinosad در غلظت کمتر نسبت به B. thuringiensis است.
  9. بررسی فعالیت حشره کشی باکتری های جنس با سیلوس روی مینوز برگ گوجه فرنگی در شرایط آزمایشگاه و گلخانه
    1396
    در سال های اخیر یکی از عوامل محدود کننده ی میزان تولید گوجه ‎فرنگی، آفت مهم گلخانه ای شب پره مینوز گوجه فرنگی Tuta absoluta را می توان نام برد. T. absoluta، شب پره کوچکی است که بومی آمریکای جنوبی می باشد و جزء آفات کلیدی گوجه فرنگی در تمام دنیا است که بالای 60 درصد از محصولات گوجه فرنگی را مورد خسارت قرار می دهد. کنترل شب پره مینوز گوجه فرنگی به دلیل زیست شناسی و رفتارش مشکل است به علاوه نبود دشمن طبیعی با کارایی بالا عامل دیگری است که می تواند منجر به گسترش آفت در مقایسه با سایر آفات دیگری که دارای دشمن طبیعی می باشند شود .در این تحقیق، ارزیابی خاصیت حشره کشی باکتری های جنس باسیلوس شاملBacillus firmus ، Bacillus anthracis (بومی استان کردستان) و Bacillus thuringiensis برروی مینوز برگ گوجه فرنگی انجام گرفت. این آزمایش بر روی سنین سوم و چهارم لارو های شب پره مینوز گوجه فرنگی پس از رشد بوته های گوجه فرنگی و رسیدن اندازه آنها تقریبا به 30 سانتی متری، انجام شد. در تمام آزمایشات زیست سنجی در آزمایشگاه و گلخانه، برگ ها در شاهد با آب مقطرتیمار شدند. طبق نتایج بدست آمده از بررسی خاصیت حشره کشی B. firmus، B. anthracis و thuringiensis .B در شرایط آزمایشگاه بر روی لارو سن سوم LC50 در24 ساعت به ترتیب 163/10، 338/99 و7/786 و در 48 ساعت، 5/623، 38/045 و 425/4 بوده و در بر روی لارو سن چهارم LC50 در24 ساعت به ترتیب 20/259، /912361 و 19/944 و در 48 ساعت 7/581، 354/84 و /9874 بود. هم چنین طبق نتایج بدست آمده از بررسی خاصیت حشره کشی B. firmus، B. anthracis و thuringiensis B. در شرایط گلخانه بر روی لارو سن سوم LC50 در24 ساعت به ترتیب 17/304، 211/395 و 15/193 و در 48 ساعت 399/9، 328/88 و 063/9 بوده و بر روی لارو سن چهارم LC50 در24 ساعت به ترتیب 18/899، 1000/481 و251/18 و در 48 ساعت13/360، 017/249 و 021/12 بود. نتایج نشان داد باکتری های باسیلوس فیرموس در مقایسه با باسیلوس تورینژینسیس تجارتی کارایی خوبی را در کنترل توتا نشان داده اند. لارو های سن سوم نسبت به چهارم حساسیت بیشتری نسبت به باکتری ها از خود نشان داد. حساسیت لاروها در آزمایشگاه بیشتر از گلخانه بود. طی آزمایش بعدی اثر B. firmus و B. thuringiensis بر روی رشد شب پره مینوز گوجه فرنگی، تا چهار هفته بعد ازاثر باکتری مورد یررسی قرار گر
  10. برهمکنش باکتریهای عامل بیماری لکه قهوه ای و نکروز مرکزی پایه قارچ دکمه ای با باکتریهای اندوفیت جداشده از قارچهای کلاهکدار خودرو
    1395
    طی بازدید از موسسات تولیدی قارچ دکمه ای در استان کردستان نمونه های مشکوک به بیماری لکه قهوه ای و نکروز مرکزی جمع آوری و عامل بیماری بر اساس خصوصیات فنوتیپی و مولکولی Pseudomonas tolaasii و Ewingella americanaتشخیص داده شد. در سال 1394 از قارچ های کلاهک دار خودرو در استان کردستان نمونه برداری انجام شد و 66 جدایه باکتری اندوفیت جداسازی شد. بر اساس خصوصیات فنوتیپی، تولید ترکیبات بازدارنده و ترکیبات محرک رشد، 11 جدایه انتخاب، و شناسایی تکمیلی براساس تعیین توالی بخشی از ناحیه ژن 16S rDNA صورت گرفت. نتایج نشان داد، که جدایه های Bi1، Di1، Ka4، و Ma2 دارای 100- 99 % شباهت نوکلئوتیدی به جنس Pseudomonas، جدایه های De3، Sag1 و De4 واجد 100% شیاهت به جنس Bacillus و جدایه های Ka7، De8، De9 و Sa10 دارای 100% شباهت نوکلئوتیدی به ترتیب با جنس های Serratia، Stenotrophomonas، Brochothrix و Ewingella هستند. تحت شرایط in vitro، تمامی جدایه ها توانایی تولید مقادیر متفاوتی هورمون اکسین و جیبرلین را داشتند. تمامی جدایه ها به جز De9 توانایی تولید آنزیم پروتئاز را داشتند اما نتیجه آزمون تولید هیدروژن سیانید برای کلیه جدایه ها منفی بود. نتیجه آزمون حلالیت فسفات برای تمامی جدایه ها به جز De3 و De8 مثبت مشاهده گردید. نتیجه آزمون تثبیت ازت، تولید لیپاز و سیدروفور در بین جدایه ها متفاوت بود. بعلاوه تمامی جدایه ها به جز De4 و Sa10 قادر به تحریک ریشه زایی در بافت هویج بودند. در آزمون کشت متقابل تمامی جدایه ها به جز Sag1 قادر به تولید هاله بازدارنده در واکنش به باکتری P. tolaasii بودند. نتیجه این آزمون در واکنش به E. americana برای جدایه های Sag1، De4 و Bi1 مثبت بود. آزمون واکنش متقابل باکتری های اندوفیت و جدایه های بیمارگر در شرایط in vivo و بر روی کلاهک ضد عفونی شده قارچ دکمه ای نشان داد که جدایه Bi1 با 7/96% کنترل کنندگی بیشترین تاثیر را در کاهش بیماری لکه قهوه ای دارا بود. همچنین جدایه De4 با 25/72% توانایی کنترل کنندگی بیشترین تاثیر را در کاهش بیماری نکروز پایه قارچ دکمه ای نشان داد. تحقیق حاضر اولین گزارش از جداسازی باکتری های اندوفیت از قارچ های کلاهک دار خودرو با توانایی تحریک کنندگی رشد و توانایی کنترل زیستی عامل بیماری لکه قهوه ای و نکروز پایه قارچ در ایران می باشد. بعلاوه P. tolaasii به
  11. شناسایی باکتری های اندوفیت محرک رشد جدا شده از درختان گردو در استان کرمانشاه
    1395
    درخت گردو با نام علمی Juglans regia L. در ایران از لحاظ اقتصادی، زیست محیطی، اکولوژیکی و دارویی بسیار با ارزش است. باکتری های اندوفیت در داخل این گیاه می توانند بدون زیان آشکار به میزبان زندگی کرده و بافت درخت را کلنیزه نمایند و موجب افزایش رشد گیاه به طرق مختلف شوند. در بررسی و مطالعه حاضر از ریشه، برگ و ساقه سالم درختان گردو در باغات شهرستان های مختلف استان کرمانشاه نمونه برداری صورت گرفت و 66 جدایه باکتری اندوفیت از بافت های مختلف جداسازی و مورد مطالعه قرار گرفت. بر طبق آزمون های تولید ترکیبات محرک رشد گیاه و ترکیبات بازدارنده 12 جدایه انتخاب شد و بر اساس توالی قسمتی از ناحیه ژن 16S rDNA شناسایی صورت گرفت. بر اساس نتایج به دست آمده جدایه های 12، 13، 47 و 70 متعلق به جنس Bacillus، جدایه های 36، 66، 69، 72 و 74 متعلق به جنس Pseudomonas، جدایه 54 متعلق به جنس Arthrobacter ، جدایه 26 متعلق به جنس Streptomyces و جدایه 42 متعلق به جنس Roseomonas تشخیص داده شدند. در بررسی های آزمایشگاهی تمامی این جدایه ها قادر به تولید هورمون رشد گیاهی اکسین و جیبرلین به میزان های مختلف بودند. در آزمون ریشه زایی جدایه های 12، 54، 66 و 74 نتیجه مثبت را در بر داشتند. در آزمون توانایی تثبیت ازت تنها جدایه های 12، 36، 47، 69، 70 و 72 واکنش مثبت نشان دادند. در آزمون توانایی تولید آنزیم فسفاتاز جدایه های 36، 47، 66، 69، 72 و 74 واکنش مثبت نشان دادند. جدایه های 13 و 70 توانایی تولید سیدروفور را دارا بودند. نتیجه آزمون تولید پروتئاز در جدایه های 12، 13، 47، 54، 66، 69، 70، 72 و 74 مثبت بود. جدایه های 12، 26، 66، 69 و 72 قادر به تولید آنزیم لیپاز بودند. همچنین در آزمون توانایی تولید سیانید هیدروژن جدایه های 66 و 74 به میزان کم سیانید هیدروژن تولید کرده و نتیجه برای سایر جدایه ها منفی بود. در آزمون تولید آنتی بیوتیک جدایه های 13، 42، 54، 66، 70، 72 و 74 علیه Pseudomonas syringae و سویه های 13، 26، 70 و 74 علیه باکتری Breneria nigrifluens نتیجه مثبت نشان دادند. در آزمون کشت متقابل جدایه های 12، 13، 26، 66، 70 و 74 نتیجه مثبت در بر داشتند. جنس های Pseudomonas, Bacillus, Streptomyces, Arthrobacter و Roseomonas برای اولین بار از گردو در ایران گزارش می شوند و بیشترین فراوانی مربوط به جنس های Pseudomon
  12. مقایسه باکتری های اندوفیت و بررسی بیان برخی ژن های مرتبط باعطرو طعم میوه در دو رقم توت فرنگی
    1395
    توت فرنگی یکی از میوه های مهم و قابل توجه برای مصرف کننده می باشد. عطرو طعم در میوه ی توت فرنگی از ویژگی های مهم استکه تحت تاثیر شرایط مختلف قرار می گیرد. باکتری های اندوفیت باکتری هایی هستند که درون بافت گیاه بدون ایجاد آسیب ظاهری زندگی می کنند و در افزایش سطح تولید اجزای سازنده عطرو طعم در میوه موثر می باشند. در این پژوهش باکتری های اندوفیت از دو رقم توت فرنگی کردستان و پاروس از سه منطقه مختلف در استان کردستان جداسازی شدندو پس از خالص سازی از لحاظ نوع باکتری و میزان تراکم مورد مطالعه قرار گرفتند، همچنین بیان ژنdesaturaseFragaria×ananassa omega-6 fatty acid (FaFAD1) موثر در سنتز عطر و طعم در این دو رقم مورد بررسی قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان داد که باکتری جدا شده متعلق به جنسMethylobacteriumدر هر دو رقم و هر سه منطقه می باشد. تراکم این باکتری در دو رقم مورد مطالعه و مناطق مختلف جمع آوری متفاوت می باشد. رقم کردستان در مقایسه با رقم پاروس، در منطقه نشور نسبت به سایر مناطق تفاوت معناداری نشان داد. در بررسی بیان ژن مورد نظر در دو رقم در طی مراحل رسیدگی میوه ، مشاهده شد که در رقم کردستان در منطقه نشور بیان بالایی در میوه رسیده نسبت به میوه های نارس و نیمه رسیده مشاهده می شود. به دلیل این که در طی مراحل رسیدگی میوه ، میزان ترکیبات موثر در عطر و طعم به واسطه بیان بالای ژن مورد نظر روبه افزایش می باشد، بنابراین می توان نتیجه گرفت که، احتمالا تراکم بالای این باکتری ها در میوه رسیده و قرمز می تواند تاثیر مثبتی در جهت افزایش این خصوصیات و افزایش بیان ژن FaFAD1در میوه داشته باشد.
  13. شناسایی باکتری های اندوفیت محرک رشد جداسازی شده از درختان بلوط در مناطق جنگلی بانه و مریوان
    1394
    درختان بلوط از مهمترین و گسترده ترین پوشش جنگلی زاگرس می باشند و به دلیل ارزش اقتصادی و صنعتی حائز اهمیت هستند. تعدادی از باکتری ها به صورت اندوفیت درون بافت گیاهی بدون ایجاد علائم یا زیان آشکار به میزبان استقرار می یابند، رابطه طولانی مدت با میزبان دارند و به روش های مختلف موجب افزایش رشد گیاه می شوند. در مطالعه حاضر نمونه برداری از ریشه، برگ، ساقه و میوه سالم درختان بلوط از جنگل-های بانه و مریوان صورت گرفت و 63 جدایه باکتری اندوفیت جداسازی و مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس آزمون های تولید ترکیبات محرک رشد گیاه و ترکیبات بازدارنده 7 جدایه انتخاب شد و شناسایی براساس توالی بخشی از ناحیه ژن16S rDNA صورت گرفت. طبق نتایج بدست آمده جدایه های 54، 88، 95 و 177 متعلق به جنس Pseudomonas، جدایه های 59 و 79 متعلق به جنس Stenotrophomonas و جدایه 172 متعلق به جنس Bacillus تشخیص داده شدند. در بررسی های آزمایشگاهی تمامی این جدایه ها قادر به تولید هورمون رشد گیاهی اکسین و جیبرلین به میزان های مختلف بودند. در آزمون توانایی تثبیت ازت تنها جدایه های 79، 54، 88 و 95 واکنش مثبت نشان دادند. واکنش برای همه جدایه ها در آزمون توانایی تولید آنزیم فسفاتاز منفی بود. نتیجه آزمون تولید پروتئاز در جدایه های 59، 88 و 177 مثبت بود. جدایه های 88، 95، 172 و 177 قادر به تولید سیدروفور بودند. همچنین در آزمون توانایی تولید سیانید هیدروژن جدایه های 79 و 95 به میزان کم سیانید هیدروژن تولید کرده و نتیجه برای سایر جدایه ها منفی بود. جنس های Bacillus، Pseudomonas و Stenotrophomonas برای اولین بار از بلوط در ایران گزارش می شوند و بیشترین فراوانی مربوط به جنس Pseudomonas می باشد.
  14. شناسایی باکتری های اندوفیت محرک رشد جداسازی شده از درخت پسته وحشی از مناطق جنگلی بانه و مریوان
    1394
    هدف از این پژوهش شناسائی باکتری های اندوفیت محرک رشد جداسازی شده از درخت پسته وحشی در برخی از مناطق استان کردستان (بانه و مریوان) می باشد. بدین منظور نمونه برداری از برگ و شاخه سالم درختان پسته وحشی در سال 1393 طی ماه های تیر و مرداد انجام پذیرفت. 61 جدایه باکتری اندوفیت جداسازی و مورد بررسی قرار گرفت. براساس آزمون های تولید ترکیبات محرک رشد گیاه، 10 جدایه انتخاب شد و شناسائی براساس واکنش زنجیره ای پلی مراز و تعیین توالی بخشی از ناحیه ژن 16S rDNA صورت گرفت. نتایج نشان داد جدایه های 3، 24، 71 و 78 متعلق به جنس Pseudomonas، جدایه های 25 و 97 مربوط به جنس Stenotrophomonas و جدایه های 66 و 108 از جنس Bacillus، جدایه 15 از جنس Serratiaجدایه 1 به جنس Pantoea تشخیص داده شدند. تمامی سویه ها قادر به تولید هورمون های رشد گیاهی اکسین و جیبرلین در مقادیر مختلف بودند. سویه های 1، 15، 24، 71 و 78 قادر به تثبیت ازت گردیدند و تولید سیدروفور در سویه های 1، 15، 71، 78 و 108 مشاهده شد. نتیجه آزمون توانائی تولید پروتئاز در سویه های 24، 25، 66 و 78 مثبت بود. هم چنین در آزمون توانائی تولید سیانید هیدروژن تنها سویه 66 توانست سیانید هیدروژن تولید کند. جنس های Pseudomonas، Stenotrophomonas، Bacillus، Serratia و Pantoea بعنوان باکتری اندوفیت و برای اولین بار از درخت پسته وحشی گزارش می شوند.
  15. شناسایی و ارزیابی تنوع ژنتیکی عامل شانکر باکتریایی درختان میوه هسته دار در استان کردستان
    1394
    شانکر باکتریایی درختان میوه هسته دار بوسیله گونه Pseudomonas syringae پاتووارهای syringae وmorspronorum ایجاد می شود یکی از پاتووارهای مهم این باکتری (Pss) Pseudomonas syringae pv. syringae است. این پاتووار در شرایط اقلیمی مساعد، خسارت قابل توجهی را به باغات وارد می سازد. به منظور بررسی پراکنش سویه های عامل یا همراه بیماری در مناطق مختلف استان کردستان و نیز بررسی خصوصیات فنوتیپی و ژنوتیپی، جدایه های باکتری در سال های 91-92 از باغ های گیلاس، زردآلو، آلو، هلو و شلیل جمع آوری شدند. جداسازی و خالص سازی جدایه های باکتری، بر روی محیط کشت KingB انجام شد. خصوصیات فنوتیپی باکتری های جدا شده براساس آزمون های LOPAT و GATTa مورد مطالعه قرار گرفت. برای شناسایی دقیق تر20 جدایه انتخاب شده، از آغازگر اختصاصی ژن syrB استفاده گردید. در 12جدایهPss قطعه ی مورد نظر به اندازه تقریبی 752 جفت باز تکثیر شد. آنالیز خوشه ای نتایج به دست آمده از rep-PCR با استفاده از آغازگرهای اختصاصی ERIC وREP به ترتیب در سطح تشابه 60 و50 درصد و با ترکیب دو آغازگر در سطح تشابه 49 درصد گروه بندی جدایه های Pss را در سه گروه اصلی نشان دادند. نتایج نشانگر وجود تنوع ژنتیکی درون جدایه های Pss عامل بیماری شانکر درختان میوه هسته دار بود. بررسی تکمیلی به روش MLST با استفاده از آغازگرهای اختصاصی، ژن هایgyrB ، rpoD، gltA و gapA انجام گردید. در درخت فیلوژنی ترسیمی، 12 جدایه Pss در سه گروه مجزا قرار گرفتند و هشت جدایه به عنوان سودوموناس های فلورسان همراه با بیماری، شامل گونه های P. fluorescens،P. orientalis ، P. putida و P. graminis در استان کردستان شناسایی شدند.
  16. کنترل زیستی باکتری Erwinia amylovora عامل بیماری آتشک گلابی با استفاده از باکتریهای همستیز در شرایط آزمایشگاهی
    1393
    بیماری آتشک ناشی از باکتری Erwinia amylovora از مهم ترین بیماری های درختان میوه دانه دار به خصوص گلابی می باشد. در این مطالعه اثر همستیزی جدایه هایPantoea agglomerans و Pseudomonas fluorescens جداسازی شده از درختان سیب و گلابی به همراه تعدادی جدایه موجود در آزمایشگاه بیماری شناسی گیاهی دانشگاه کردستان روی عامل بیماری آتشک مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس نتایج حاصل از آزمون میوه نارس گلابی 11 جدایه برای برای مطالعات بعدی در نظر گرفته شد. بر اساس توالی 16S rDNA، جدایه Ps170 متعلق به جنس Pseudomonas، جدایه En112، En113 و En23 متعلق به جنس Enterobacter و جدایه Se111 به جنس Serratia تشخیص داده شد. در بررسی های آزمایشگاهی تمامی جدایه ها در آزمون کشت متقابل توانستند با تشکیل هاله بازدارنده از رشد جدایه بیمارگر ممانعت کنند، همچنین همه جدایه های همستیز با تولید آنتی بیوتیک از رشد جدایه بیمارگر ممانعت کنند. در آزمون تولید هیدروژن سیانید تنها دو جدایه Ps117 و Ps170 واکنش مثبت نشان دادند. جدایه-های Ps170، Ps117 و Ps49 نیز با تولید سیدروفور مانع از رشد E. amylovora شدند. نتیجه آزمون تولید پروتئاز در جدایه های Ps89، Ps170، Pa112 و Ps49 مثبت بود. در آزمون برگ بریده گلابی از میان جدایه های Ps170، Ps117، En113 و Pa21 در آزمون گل بریده گلابی جدایه Ps170 و در آزمون میوه گلابی جدایه Pa21 از توانایی همستیزی بیشتری برخوردار بودند. نتایج مطالعات مولکولی پیرامون ردیابی ژن آنتی بیوتیک PCA، phl، prn و plt نشان داد که جدایه Ps170 توانایی تولید هر چهار نوع آنتی بیوتیک را دارا می باشد. ژن های سنتزکننده آنتی بیوتیک های PCA و phl در جدایه های Ps170 و Ps117 ردیابی گردید. همچنین ژن مسئول تولید آنتی بیوتیک های prn در جدایه های Ps170 و Ps89، En113 و Se111 شناسایی شد. ژن سنتز آنتی بیوتیکplt در جدایه های Ps170، Ps117، Ps49 و Ps89 و En113 ردیابی گردید.
  17. کنترل زیستی پژمردگی باکتریائی سیب زمینی ناشی از Ralstonia solanacearum توسط باکتریهای جداشده از ناحیه ریشه سیب زمینی در استان کردستان
    1392
    سیب زمینی یکی از محصولات مهم زراعی در استان کردستان می باشد. بیماری پژمردگی باکتریایی سیب زمینی با عامل R. solanacearum یکی از عوامل محدود کننده کشت این محصول به شمار می رود. در نمونه برداری از مزارع سیب زمینی کردستان 50 جدایه مربوط به این بیمارگر جداسازی و شناسایی شد که بر اساس نتایج دندروگرام حاصل از آزمون های فنوتیپی 5 جدایه (3، 10، 11، 28، 33 و 34) به همراه سویه ایزوله ارسالی از شیراز (KOB) جهت بررسی های تکمیلی انتخاب شدند. شناسائی جدایه های 3، 11، 28، 33، 44 و KOB در واکنش زنجیره ای پلیمراز با استفاده از آغازگرهای اختصاصی 759 و 760 مورد تایید قرار گرفت.شناسایی شدند. بر اساس نتایج آزمون بیماری زایی جدایه های (P1) 3 ، (P2) 11 و KOB برای مطالعات بعدی انتخاب گردید. در این بررسی نمونه هایی از خاک ناحیه ریشه رایزوسفر گیاه سالم و بخش های مختلف بوته های سالم سیب زمینی جهت جداسازی رایزوباکترهای همستیز به صورت تصادفی از مزارع مختلف در سطح استان کردستان جمع آوری گردید. بر اساس نتایج دندروگرام حاصل از آزمون های فنوتیپی 8 جدایه برای بررسی های آزمایشگاهی و گلخانه ای انتخاب شدند. در بررسی های آزمایشگاهی تمامی جدایه با تولید آنتی بیوتیک توانستند از رشد جدایه های بیمارگر ممانعت کنند، ولی توانایی جدایه ها در تولید ترکیبات فرار ناچیز بود. در آزمون تولید هیدروژن سیانید تنها دو جدایه 17 و 40 واکنش مثبت نشان دادند. جدایه های 3، 16، 17، 23 و 38 نیز با تولید سیدروفور مانع از رشد R. solanacearum شدند. نتیجه آزمون تولید پروتئاز تنها در جدایه های 38 و 40 منفی بود. بر اساس نتایج حاصل از آزمون های فنوتیپی جدایه 3 به عنوان جنس Pseudomonas شناسایی شد. همچنین بر اساس توالی ژن 16S rDNA، سایر جدایه ها به جنس هایPseudomonas (جدایه های11، 16، 17 و 23)، Paenibacillus (جدایه 28)، Enterobacter (جدایه 38) و Serratia (جدایه40) تعلق داشتند. در مطالعات گلخانه ای اثر جدایه های همستیز در افزایش فاکتورهای رشدی، وقوع و کاهش بیماری مورد ارزیابی قرار گرفت. با وجود وقوع بیماری در همه تیمارها، جدایه های همستیز نسبت به شاهد آلوده تاثیر معناداری در کاهش وقوع بیماری از خود نشان دادند و در این میان جدایه های 3 و 17 از ظرفیت بیوکنترلی بالاتری برخوردار بودند. همچنین تقریباً کلیه ی جدایه ها باعث تحریک رشد گیاه و افزای
  18. بررسی خصوصیات فنوتیپی، ژنوتیپی و تعیین نژاد باکتری Ralstonia solanacearum عامل پژمردگی باکتریائی سیب زمینی در شرق استان کردستان
    1392
    بیماری پژمردگی باکتریایی سیب زمینی اولین بار در ایران در سال 1367 توسط بهار و دانش از مزارع استان های اصفهان وچهار محال و بختیاری گزارش شد و عامل بیماری با انجام آزمایش های فیزیولوژیکی، بیوشیمیایی و بیماریزایی نژاد3 یا بیووار2 باکتری Pseudomonas solanacearum تشخیص داده شد. در تحقیق حاضر، تنوع در میان جدایه های R. solanacearum جدا شده از مزارع استان کردستان براساس تعیین بیووار، بیماریزایی، روشrep-PCR با استفاده از آغازگرهای ERIC, REP,BOX، تعیین فیلوتیپ و تعیین نژاد، مورد بررسی قرار گرفت. در کل 24 جدایه به عنوان باکتری عامل پژمردگی از ریشه و غده سیب زمینی با استفاده از محیط تری فنیل تترازولیوم کلرید جداسازی شدند. براساس خصوصیات بیوشیمیایی و فیزیولوژیکی جدایه ها در سه گروه قرار گرفتند. براساس توانایی استفاده از کربوهیدرات ها20 جدایه، بیووار 2 و چهار جدایه بیووار 3 شناسایی شدند. براساسmultiplex PCR، 19 جدایه ها با تکثیر قطعاتی به اندازه سایز 372 و 282 جفت باز درفیلوتیپ II و پنج جدایه با تکثیر قطعاتی به اندازه 191 و 282 جفت باز در فیلوتیپ I قرار گرفتند. براساس نتایج حاصل از روش rep-PCR جدایه ها در سطح تشابه 56% در پنج گروه قرار گرفتند وکه این گروه بندی با منطقه جغرافیایی جدایه ها مطابقت نداشت ندارد. تمامی جدایه ها با توجه به توانائی ایجاد بیماری این که در سیب زمینی و گوجه فرنگی ایجاد بیماری کردند و عدم توانایی بیماریزایی در فلفل و تنباکو را نداشتند، در نژاد 3 تشخیص داده شدند. قرار گرفتند.
  19. بررسی توان همستیزی سودوموناسهای فلورسنت جداسازی شده از مزارع شرق استان کردستان بر روی عامل مولد پوسیدگی نرم سیب زمینی
    1392
    از خاک اطراف ریشه و غده سیب زمینی در مناطق مختلف استان کردستان نمونه برداری شد. از نمونه های کشت شده 72 جدایه سودوموناس فلورسنس جداسازی گردید. توانائی بیوکنترلی 15 جدایه منتخب برعلیه P. carotovorum عامل پوسیدگی نرم سیب زمینی بررسی شد.
  20. مطالعه اثر ضد باکتریایی برخی عصاره های گیاهی علیه باکتری Erwinia amylovora عامل بیماری آتشک درختان دانه دار
    1391
    گیاهان دارویی همواره به عنوان یکی از مهم ترین منابع ترکیبات فعال زیستی مورد توجه بوده اند. ترکیبات فعال (متابولیت های ثانویه) موجود در این گیاهان، مسئول خاصیت ضد میکروبی آن ها می-باشند. این ترکیبات همچنین در دفاع از گیاهان در برابر آفات و عوامل بیماری زای گیاهی موثرند. مطالعه ی حاضر با هدف بررسی اثر ضد باکتریایی عصاره های گیاهی در کنترل باکتری Erwinia amylovora عامل بیماری آتشک درختان میوه دانه دار به اجرا در آمد. به این منظور ابتدا عصاره خالص 70 نمونه گیاهی با استفاده از حلال متانول، علیه باکتری E. amylovora بر اساس روش دیسک کاغذی به مقدار 5 میلی گرم بر هر دیسک بررسی شد. در مرحله ی بعد از بین گیاهان مورد مطالعه سه گیاه انار (Punica granatum)، موسیر (Allium hirtifolium) و اکالیپتوس (Eucalyptus sp.) انتخاب گردید و عصاره خام این گیاهان با استفاده از سه نوع حلال مختلف شامل آب مقطر استریل، اتانول و متانول استحصال گردید. سپس اثر ضد باکتریایی عصاره های حاصل به روش دیسک کاغذی مورد ارزیابی قرار گرفت. در نهایت عصاره متانولی گیاهان مذکور که بیشترین اثر بازدارندگی را علیه باکتری E. amylovora نشان داده بود انتخاب گردیده و اجزای این عصاره ها با استفاده از کروماتوگرافی لایه نازک جداسازی و اثرات بازدارندگی هر کروماتوگرام علیه باکتری فوق بررسی گردید. براساس نتایج حاصل از کروماتوگرافی و اثرات بازدارندگی شان ترکیبات موجود در 0Rf = در باند 1از عصاره متانولی انار و 45/0 Rf =در باند 4 از عصاره متانولی موسیر و 0Rf =، 11/0Rf= و 73/0Rf = به ترتیب در باند های 1، 2 و 5 از عصاره متانولی اکالیپتوس بیشترین اثر بازدارندگی را روی باکتری E. amylovora نشان دادند. در نهایت اثر عصاره متانولی گیاهان منتخب در مهار باکتری E. amylovora در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار روی میوه سیب مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد عصاره متانولی موسیر دارای بیشترین اثر بازدارندگی بر علیه باکتری فوق می باشد. گیاه موسیر برای انجام آزمایشات تکمیلی انتخاب گردید و اجزای موجود در آن با استفاده از فلش کروماتوگرافی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل نشان داد باند های 10 و 11 عامل اثر بازدارندگی این گیاه می باشند.
  21. تعیین جایگاه تاکسونومیکی باکتری عامل بیماری سوختگی برگی سیا تلو در استان کردستان
    1391
    سوختگی برگی باکتریایی درختچه سیاه تلو(Christ’s thorn)، بیماری جدیدی است که تا کنون جایگاه دقیق تاکسونومیکی عامل بیماری مشخص نشده است. تحقیق حاضر به منظور تعیین جایگاه تاکسونومیکی باکتری عامل بیماری، از طریق بررسی ژن 16s rDNA و پروفیل اسیدچرب باکتری عامل بیماری و مقایسه آن با جدایه های استاندارد صورت گرفت. در این بررسی از 15 جدایه که در طی بهار و تابستان سال های 86 و 87 ، از برگ درخت سیاه تلو با علائم سوختگی برگی جداسازی شده بود، استفاده گردید در تحقیق حاضر ژن 16s rDNA باکتری عامل بیماری به وسیله PCR تکثیر شد و توالی مربوط به دو جدایه از 15 جدایه تعیین گردید. تعیین توالی این ژن و مقایسه با نمونه های استاندارد با استفاده از برنامه Blast 2 sequence همولوژی بالای 97 درصد به جنس Sphingomonas را نشان داد. ترسیم درخت فیلوژنتیکی با استفاده از نرم-افزار MEGA4 وبا روش های UPGMA و Neighbor- joining نشان داد که جدایه های مورد مطالعه در این تحقیق در یک گروه فیلوژنتیکی متعلق به گونه Sphingomonas melonis قرار دارند. همچنین در این تحقیق پروفیل اسیدچرب یک جدایه تهیه گردید پروفیل اسیدچرب جدایه موردبررسی در این تحقیق نشان داد که نوع اسیدچرب های موجود در جدایه ی مورد بررسی با اسیدچرب های موجود در گونه ی Sphingomonas melonis به صورت کامل مطابقت دارد ودرصد اسیدچرب های موجود در جدایه مورد بررسی در این تحقیق با درصد اسیدچرب های موجود در گونه ی Sphingomonas melonis شباهت بالایی دارد. باتوجه به نتایج به دست آمده از آنالیز ژن 16s rDNA ، پروفیل اسیدچرب، خصوصیات مرفولوژیکی، بیوشیمیایی و فیزیولوژیکی باکتری عامل سوختگی برگی سیاه تلو و مطابقت آن با باکتری گونه Sphingomonas melonis ، عامل بیماری سوختگی برگی سیاه تلو در استان کردستان گونه Sphingomonas melonis تشخیص داده شد.
  22. تعیین خصوصیات فنوتیپی و ژنتیکی عامل بیماری آتشک گلابی در استان کردستان
    1391
    بیماری آتشک با عامل بیماری Erwinia amylovora یکی از بیماری های درختان میوه انه دار در بسیاری از مناطق دنیا می باشد که خسارات زیادی را به این محصولات وارد می کند. این بیماری اولین بار توسط شریف نبی و داکری از منطقه برغان کرج، بر روی گلابی مشاهده شد و پس از آن به تدریج به بسیاری از مناطق پرورش سیب و گلابی در پرورش سیب و گلابی در کشور گسترش یافت. این بیماری در سال های اخیر خسارات هنگفتی به باغات میوه دانه دار در برخی مناطق کشور وارد کرده است و هم اکنون یکی از مهمترین بیماری های درختان میوه دانه دار محسوب می شود. به علت اهمیت موضوع و از آنجا که بدون شناخت دقیق عامل بیماری مدیریت مبارزه با آن مشکل خواهد بود، لزوم بررسی و شناخت دقیق عامل بیماری ضروری می باشد. ابزار و وسایل پیش آگاهی، دستورالعمل های قرنطینه ای و برنامه های اصلاح نژادی و مهندسی ژنتیک جهت انتخاب پایه ها و کولتیوارهای مقاوم نیازمند داشتن اطلاعات جامعی در مورد تنوع ژنتیکی استرین ها می باشد. با توجه به اینکه عامل بیماری آتشک در استان کردستان بطور دقیق مورد بررسی قرار نگرفته است، مطالعه حاضر به شناسایی و بررسی تنوع ژنتیکی عامل بیماری اختصاص یافت. در این تحقیق پس از نمونه برداری از درختان گلابی مشکوک به بیماری در مناطق مختلف استان کردستان (شهرستان های سنندج، بانه، مریوان، کامیاران، سروآباد و دیواندره)، جداسازی و خالص سازی باکتری ها انجام گرفت. 75 ایزوله لحاط ویژگی های بیوشیمیایی، فیزیولوژیکی و تغذیه ای مورد مقایسه قرار گرفتند. آزمون-هایفیزیولوژیکی و بیوشیمیایی نشان داد که استرین ها درسطح تشابه 63% به سه گروه تقسیم شدند. برای شناسایی دقیق تر از آغازگرهای اختصاصی Amsb1 و Amsb2(آغازگرهای که ژن سنتزکننده آمیلوران را تکثیر می دهند) و همچنین pEA29 و pEB29 (آغازگرهای مرتبط با پلاسمید)، استفاده شد که تنها ایزوله های گروه فنوتیپی B، به ترتیب قطعات 1600 و 1000 بازی را تکثیر کردند. از آغازگرهای RecA1 و RecA2 نیز استفاده گردید که آنالیز تعیین توالی، تشابه بالایی با دو گونه E. amylovora و Pantoea agglomerans نشان داد. همچنین تعداد 52 ایزوله برای بررسی تنوع ژنتیکی با استفاده از تکنیک rep-PCR انتخاب و مورد ارزیابی قرار گرفتند. دندروگرام های حاصل از آنالیز پروفیل ژنتیکی شباهت زیادی بین گروه بندی فنوتیپی و ژنوتیپی را نشان داد.
  23. بررسی مقاومت باکتری های ریزوبیای همزیست با ریشه گیاهان لگومینوز به آرسنیک، در مناطق آلوده جنوب شرقی استان کردستان
    1390
    آلودگی خاک ها به آرسنیک، به یک نگرانی جهانی تبدیل شده است. اخیراً برهمکنش همزیستی Rhizobia-legume در گیاهان لگوم به عنوان یک روش جایگزین جهت اصلاح زیستی خاک به همراه بهبود نیتروژن خاک مورد توجه قرار گرفته است. در این تحقیق مقاومت باکتری های ریزوبیای همزیست با ریشه گیاهان تیره لگوم از قبیل یونجه و نخود به آرسنیک مورد مطالعه قرار گرفت. خصوصیات بیوشیمیایی 27 جدایه مورد بررسی قرار گرفت. جدایه های انتخابی جدا سازی شده از یونجه، نخود، عدس، ماشک، یونجه زرد و خارشتر با استفاده از آغازگر مربوط به ژن 16S rDNA مورد مطالعه و شناسایی قرار گرفت. با استفاده از یک جفت آغازگر اختصاصی ژن arsC، وجود ژن مقاومت به آرسنات در 18 جدایه تایید گردید. در بررسی میزان تحمل پذیری جدایه ها به آرسنیک در محیط کشت مایع YEM حاوی غلظت های مختلف آرسنات (100، 200، 250، 300، 350 و 400 میلی مولار)، جدایه های یونجه(AB1, AB3) ، سویه استاندارد (Sinorhizobium meliloti SM117)، جدایه های نخود (PA2, PC2)، جدایه عدس (L2)، جدایه های ماشک (VE1, VE2)، جدایه یونجه زرد (YA1) و جدایه خارشتر (Cth1) متحمل به غلظت 350 میلی مولار آرسنات و جدایه های (AB1, PA2, L2, VE2, YA1, Cth1) قادر به رشد در محدوده غلظتی بین 350 تا 400 میلی مولار آرسنات بودند. به منظور ارزیابی تاثیر آرسنیک بر توان گره زایی جدایه ها و میزان رشد گیاهان یونجه و نخود، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه سطح (دو سطح تلقیح و یک سطح بدون تلقیح) و پنج سطح آرسنیک (صفر، 10، 50، 75 و 100 میلی گرم آرسنیک بر کیلوگرم خاک) و با سه تکرار در شرایط گلخانه ای به مدت 8 هفته انجام شد. داده ها با روش تجزیه واریانس و با استفاده از نرم افزار SAS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از آزمایش گلخانه نشان داد که تلقیح گیاه یونجه توسط سویه های AB1 و RM (سویه استاندارد) و تلقیح گیاه نخود توسط سویه های PC2 و PF2، بر وزن تر و خشک اندام های هوایی و ریشه در غلظت های مختلف آرسنیک تاثیر معنی داری داشته است. به علاوه از لحاظ تاثیر تلقیح بر میزان رشد گیاهان در غلظت های مختلف آرسنیک، بین سویه های باکتری (AB1, RM) در یونجه و (PF2, PC2) در نخود با ضریب تبیین 99% تفاوت معنی د اری وجود نداشت. به طور متوسط در تیمارهای با تلقیح باکتری و بدون آرسنیک گیاهان یونجه و نخود به ت
  24. بررسی امکان استفاده از باکتری های آنتاگونیست برای کنترل بیولوژیک بیماری پوسیدگی سفید سیر در شرایط آزمایشگاه و گلخانه
    1390
    یکی از محصولات مهم استان همدان سیر است که بیماری های قارچی مهمی ان را تهدید می کند. از جمله آنه می توان پوسیدگی سفید سیر ناشی از Sclerotium cepivorum. Berk را نام برد. در این تحقیق بعد از جداسازی بیمارگر از گیاهان آلوده، با آزمون اثبات بیماری زایی مناسب ترین جدایه برای مطالعات آزمایشگاهی و گلخانه ای انتخاب گردید. همچنین به منظور کنترل زیستی این بیماری با باکتری های آنتاگونیست، 62 نمونه خاک به طور تصادفی از مزارع سیر استان همدان جمع آوری و با استفاده از روش هاب آزمایشگاهی از جمله رقیق سازی و کشت در محیط غذایی آگار غذایی 175 جدایه باکتری از آنها جداسازی گردید.
  25. مطالعه مقایسه ای خصوصیات فنوتیپی و مولکولی باکتری مولد پوسیدگی نرم در استان های کردستان و آذربایجان غربی
    1390
    Pectobacterium carotovorum subsp. carotovorum ، Pectobacterium atrosepticum و Dickeya chrysanthemi از باکتری های پکتولیتیک می باشد که باعث بیماری پوسیدگی نرم و ساق سیاه در بسیاری از محصولات مهم تجاری در طول فصل رشد، حمل و نقل و انبار می شود. هر سه-ی این باکتری ها جز بیمارگر های فرصت طلب بوده که تمایل به ایجاد بیماری را در مواقعی که مقاومت گیاه میزبان شکسته شده باشد را دارند. 108 جدایه از غده و ساقه ی گیاهان میزبانی( سیب-زمینی، گوجه فرنگی، هویج و چغندرقند) که علائم بیماری را داشتند از مناطق مختلف استان کردستان و آذربایجان غربی جمع آوری گردید. خصوصیات فنوتیپی، بیوشیمیایی و انگشت نگاری DNA در مورد همه ی جدایه ها مورد مطالعه قرار گرفت. مطابق خصوصیات افتراقی فنوتیپی جدایه-ها Pectobacterium، Dickeya و جنس های حدواسط شناسایی شدند. بر اساس آنالیز های نتایج خصوصیات بیوشیمیایی و فنوتیپی جدایه ها به شش گروه تقسیم شدند. 31 جدایه نیز برای مطالعه خصوصیات ژنتیکی بر اساس توالی های تکرار شونده در واکنش زنجیره ایی پلیمراز انتخاب شدند. برای انگشت نگاری ژنتیکی از آغازگر های REP، ERIC و BOX استفاده شد. الگو های به دست آمده از REP-PCR بر اساس ضریب جاکارد تجزیه شدند و دندروگرام با استفاده از نرم افزار NTSYS ver 2/02 و روش UPGMA رسم گردید. آغازگر های REP، ERIC و BOX به ترتیب هشت، شانزده و پانزده گروه را تشخیص دادند. انگشت نگاری انجام شده توسط REP-PCR توانایی جدا کردن جدایه ها را حتی در سطح زیر گونه دارد در این مطالعه ERIC-PCR و BOX-PCR این توانایی را داشتند ولی به نظر می رسد که rep-PCR روش مناسبی جهت تفکیک باکتری ها در سطح زیر گونه نبوده است.
  26. بررسی تنوع فنوتیپی وژنتیکی باکتری عامل پزمردگی باکتریایی سیب زمینی در استان کردستان و مرکزی
    1389
    باکتری
  27. بررسی فعالیتهای انتاگونیستی جدایه های سودوموناس و باسیلوس جدا شده از ریزوسفر نخود برروی عامل پژمردگی فوزاریومی نخود در استان کردستان
    1389
    عامل پژمردگی فوزاریومی نخود
  28. مقایسه فنوتیپی، بیوشیمیائی و مولکولی جدایه های باکتری Pseudomonas syringae pv. syringae عامل بیماری سوختگی باکتریائی ساقه یونجه در استان کردستان
    1389
    بیماری سوختگی باکتریائی ساقه یونجه از بیماریهای مهم یونجه در استان کردستان است که هرساله خسارت زیادی وارد مینماید
  29. مطالعه اثر ضد قارچی عصاره های گیاهی علیه عوامل مولد مرگ گیاهچه
    1389
    امروزه بدلیل بروز برخی مشکلات ناشی از استفاده بی رویه از سموم شیمیائی گرایش زیادی به استفاده از مواد بیولوژیک در راستای کنترل بیماریهای گیاهی ایجاد شده است
  30. شناسائی، تعیین پراکنش و فراوانی ویروسهای مهم مو در استان کردستان
    1388
    برای تعیین دامنه پراکنش 13 ویروس مهم مو تعداد 209 نمونه تصادفی از 9 شهرستان استان کردستان و آذربایجان غربی جداسازی و با آزمون الایزا مورد ارزیابی قرار گرفت
  31. تاثیر جدایه های فلورسنت سودوموناس بر روی بیماری بوته میری طالبی در شرایط آزمایشگاه وگلخانه
    1388
    بیماری بوته میری یکی از بیماریهای مهم گیاه طالبی میباشد که خسارت قابل توجهی به این محصول وارد میکند
  32. شناسائی و بررسی تنوع ژنتیکی باکتریهای متعلق به خانواده Enterobacteriacae عامل پوسیدگی نرم در استان کردستان
    1388
    پوسیدگی نرم باکتریائی سیب زمینی از مشکلات اصلی در استان کردستان میباشد. تحقیق حاضر به منظور شناسائی و تعیین تنوع جدایه های باکتری عامل بیماری و مقایسه آن ها با جدایه های استاندارد صورت گرفت.
  33. بررسی خصوصیات فنوتیپی و محتویات ژنتیکی باکتری عامل لکه برگی سیاه تلو در استان کردستان
    1388
    لکه برگی سیاه تلو بیماری جدیدی است که تاکنون مطالعات مدونی در رابطه با آن صورت نگرفته است. تحقیق حاضر به منظور شناسائی عامل بیماری ، مطالعه تنوع سویه های باکتری عامل بیماری و مقایسه آن با جدایه مرجه صورت گرفت.
  34. بررسی خصوصیات فنوتیپی و محتویات ژنتیکی عامل بیماری شانکر پوستی گردو در استان کردستان
    1387
    شانکر باکتریائی گردو از مشکلات اصلی در استان کردستان است.
  35. بررسی وجود یا عدم وجود پلاسمید در باکتریهای بیماریزای گیاهی و مطالعه نقش آنها
    1386
    بیماریهای شانکر باکتریائی درختان میوه هسته دار از بیماریهای مهم در استان کردستان است