تاریخ بهروزرسانی: 1403/08/10
احمد امانی
دانشکده علوم انسانی و اجتماعی / گروه مشاوره
پایاننامههای کارشناسیارشد
-
تبیین مدلی بر اساس خیانت زناشویی و ارتباط آن با اعتیاد به شبکههای اجتماعی مبتنی بر موبایل از طریق متغیرهای میانجی احساس تنهایی و رضایت جنسی در معلمان متاهل آموزشوپرورش سنندج
1402هدف از انجام این پژوهش، تبیین مدلی بر اساس خیانت زناشویی و ارتباط آن با اعتیاد به شبکههای اجتماعی مبتنی بر موبایل از طریق متغیرهای میانجی احساس تنهایی و رضایت جنسی در معلمان متاهل آموزشوپرورش سنندج بود. طرح تحقیق حاضر توصیفی و از نوع همبستگی با تکنیک تحلیل مسیر (رگرسیون) بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه معلمان متاهل آموزشوپرورش سنندج در سال تحصیلی 1402-1401 بودند. نمونه آماری باتوجهبه نظریه کلاین 290 نفر در نظر گرفته شد که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. جهت گردآوری اطلاعات در پژوهش حاضر از پرسشنامههای خیانت زناشویی ینیسیری و کوکدمیر (2006)، پرسشنامهی اعتیاد به شبکههای اجتماعی مبتنی بر موبایل خواجه احمدی و همکاران (1395)، پرسشنامه احساس تنهایی راسل، پیلائو و کاترونا و پرسشنامه رضایت جنسی هادسون، هریسون و کروسکاپ استفاده شد. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که بین احساس تنهایی و خیانت زناشویی رابطهای وجود ندارد؛ سطح معنی داری بالاتر از 05/0 (57/0P=) و نسبت بحرانی یا مقدار تی کمتر 96/1 این فرضیه را رد کرد. به علاوه بین رضایت جنسی و خیانت زناشویی اثر مستقیم و معنی داری وجود دارد، سطح معنی داری کمتر از 05/0 (039/0(P= و نسبت بحرانی یا مقدار تی بالاتر 96/1 این فرضیه را تایید یا حمایت کرد. همچنین بین اعتیاد به شبکههای اجتماعی مبتنی بر موبایل و احساس تنهایی اثر مستقیمی وجود دارد، سطح معنی داری کمتر از 05/0 (023/0(P= و نسبت بحرانی یا مقدار تی بالاتر 96/1 این فرضیه را تایید یا حمایت کرد؛ اما بین اعتیاد به شبکههای اجتماعی مبتنی بر موبایل و رضایت جنسی به عشق اثر مستقیمی وجود ندارد، سطح معنی داری بالاتر از 05/0 (35/0P=) و نسبت بحرانی یا مقدار تی کمتر 96/1 این فرضیه را رد کرد. همچنین بین اعتیاد به شبکههای اجتماعی مبتنی بر موبایل و خیانت زناشویی اثر مستقیمی وجود دارد، سطح معنی داری کمتر از 05/0 (001/0p= ) و نسبت بحرانی یا مقدار تی بالاتر 96/1 این فرضیه را تایید یا حمایت کرد و با بررسی اثرات غیر مستقیم نشان داد که احساس تنهایی و رضایت جنسی رابطهی اعتیاد به شبکههای اجتماعی مبتنی بر موبایل و خیانت زناشویی را میانجیگری نمیکنند؛ سطح معنی داری بالای 05/0 این دو فرضیه را رد کرد. از نتایج این پژوهش میتوان در راستای استفاده موثر و مفید از شبکههای اجتماعی و آسیبهای آن و همچنین بررسی ویژگیهای احساس تنهایی و رضایت جنسی و خیانت زناشویی بهره جست.
-
اثر بخشی زوجدرمانی متمرکز بر هیجان مبتنی بر مدل حل آسیب دلبستگی برکاهش پریشانی زناشویی، دلزدگی زناشویی و بهبود رضایت جنسی در زوجهای پرتعارض مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان بهشهر
1402زمینه و هدف: تعارض زوجین بهعنوان عوامل آسیبزا در روابط صمیمانه با همسر میباشد که پیوندهای عاطفی را سست نموده و علت بسیاری از جدایی زوجها و طلاقها پس از ازدواج میباشد. پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی زوجدرمانی متمرکز بر هیجان مبتنی بر مدل حل آسیب دلبستگی در کاهش دلزدگی زناشویی، پریشانی زناشویی و بهبود رضایت جنسی در زوجهای پرتعارض مراجعهکننده به مراکز مشاوره بهشهر انجام شد. مواد و روش: در این پژوهش از طرح پیشآزمون - پسآزمون با گروه کنترل استفاده شد. بهمنظور انجام این پژوهش، از بین زوجهای پرتعارض مراجعهکننده به مراکز مشاوره شهرستان بهشهر، تعداد 12 زوج که 6 زوج در گروه آزمایش و 6 زوج در گروه کنترل به شیوه نمونهگیری داوطلبانه انتخاب شدند. زوجین گروه آزمایش به مدت 8 جلسه، با فراوانی یکبار در هفته و هر بار به مدت 90 دقیقه (بهصورت زوجی) در معرض مداخله زوجدرمانی متمرکز بر هیجان مبتنی بر مدل حل آسیب دلبستگی قرار گرفتند، درحالیکه زوجین گروه کنترل این مداخله را دریافت نکردند. ابزارهای گردآوری دادهها شامل فرم بازبینیشده پرسشنامهی نارضایتی زناشویی اشنایدر (MSIR) ، مقیاس دلزدگی پاینز ((CBM و مقیاس رضایت جنسی هادسون (ISS) بودند. دادههای جمعآوری شده از طریق آزمون تحلیل واریانس آمیخته با اندازهگیری مکرر مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. یافتهها: نتایج این پژوهش نشان داد زوجدرمانی متمرکز بر هیجان مبتنی بر مدل حل آسیب دلبستگی بر کاهش دلزدگی زناشویی و بهبود رضایت جنسی تاثیر مثبت دارد. همچنین نتایج این پژوهش نشان داد که زوجدرمانی متمرکز بر هیجان مبتنی بر مدل حل آسیب دلبستگی بر پریشانی زناشویی اثر معنیداری ندارد.
-
تبیین مدل کیفیت زندگی زناشویی براساس چشمانداز زمان و هیجانپذیری با نقش میانجی هیجانات مثبت ادراک شده در زوجین شهرستان دهگلان
1401هدف از انجام این پژوهش تبیین مدل کیفیت زندگی زناشویی براساس چشمانداز زمان و هیجانپذیری با نقش میانجی هیجانات مثبت ادراک شده در زوجین شهرستان دهگلان بود. طرح تحقیق حاضر توصیفی و از نوع همبستگی با تکنیک تحلیل مسیر (رگرسیون) بود. جامعه آماری این پژوهش متشکل از کلیه زوجین ساکن در شهرستان دهگلان در سه ماهه چهارم سال 1400 به تعداد 80 هزار نفر بود. نمونه آماری براساس جدول کرجسی و مورگان (1970) 383 نفر در نظر گرفته شد که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب شدند. جهت گردآوری اطلاعات در پژوهش حاضر از پرسشنامههای کیفیت زندگی زناشویی فلچر، سیمپسون و توماس (2000)، هیجانات مثبت ادراک شده واتسون، کلارک و تلگن (1988)، چشمانداز زمان زیمباردو و بوید (1999) و هیجانپذیری زاکرمن، کولین، پرایش و زوپ (1978) استفاده شد. نتایج حاصل از برآورد مدل پژوهش نشان داد چشمانداز زمان آینده (01/0> p)، چشمانداز زمان حال لذتگرایانه (05/0> p) و چشمانداز زمان گذشته مثبت (05/0> p) بصورت مثبت و چشمانداز زمان گذشته منفی (01/0> p) بصورت منفی از طریق هیجانات مثبت ادراک شده بر کیفیت زندگی زناشویی تاثیر غیرمستقیم دارند اما هیجانپذیری با کیفیت زندگی زناشویی با نقش میانجی هیجانات مثبت ادراک شده بصورت غیر مستقیم رابطه ندارد. همچنین بین چشمانداز زمان آینده و کیفیت زندگی زناشویی با ضریب تاثیر 18/0 (01/0> p) رابطه مثبت وجود دارد. اما بین هیجانپذیری با کیفیت زندگی زناشویی در زوجین رابطه ندارد. بین هیجانات مثبت ادراک شده و کیفیت زندگی زناشویی با ضریب تاثیر 29/0 (01/0> p) رابطه مثبت وجود دارد. نهایتا، چشمانداز زمان آینده (01/0> p)، چشمانداز زمان حال لذتگرایانه (05/0> p) و چشمانداز زمان گذشته مثبت (01/0> p) بصورت مثبت و چشمانداز زمان گذشته منفی (01/0> p) بصورت منفی بر کیفیت زندگی زناشویی تاثیر دارند، اما هیجانپذیری با کیفیت زندگی زناشویی رابطه ندارد. از نتایج این پژوهش میتوان در راستای بهبود کیفیت زندگی زناشویی با بررسی ویژگیهایی همچون چشمانداز زمان و هیجانپذیری و هیجانات مثبت ادراک شده بهره جست.
-
تبیین مدل رضایت زناشویی براساس کیفیت زناشویی و حالتهای مثبت روانشناختی: نقش واسطهای سبکهای عشقورزی در بین فرهنگیان شهرستان مریوان
1401هدف پژوهش حاضر بررسی رضایت زناشویی با کیفیت زناشویی و حالتهای مثبت روانشناختی: نقش واسطهای سبکهای عشقورزی بود. این پژوهش از حیث روششناسی کمی و از لحاظ هدف کاربردی است که با روش همبستگی از نوع مدل معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی فرهنگیان شهرستان مریوان در سال 1400 تا 1401 بودند که به روش نمونهگیری تصادفی ساده و با استفاده از فرمول حجم نمونهی کوکران تعداد 350 نفر انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها در این پژوهش از پرسشنامه رضایت زناشویی (ENRICH)، پرسشنامه حالتهای مثبت روانشناختی (PPS)، پرسشنامه کیفیت زناشویی تجدید نظر شده (RDAS) و پرسشنامه سبک عشقورزی استرانبرگ (STLS) استفاده شد. یافتههای این پژوهش نشان داد که کیفیت زناشویی 79/0 از تغییرات سبکهای عشقورزی را پیشبینی میکند. حالت-های مثبت روانشناختی نیز با 09/0 و سطح معنیداری 04/0 هر چند دارای اثر ضعیفتری نسبت به کیفیت زناشویی میباشد ولی تاثیر مثبت و معناداری بر روی سبکهای عشقورزی دارد. به علاوه سبکهای عشقورزی با میزان 55/0 صدم، نقش میانجی مثبت و معناداری را بین کیفیت زناشویی و رضایت زناشویی ایفا میکند. از طرفی سبکهای عشقورزی با میزان 08/0 نمیتواند نقش میانجی معناداری را بین ساختارهای روانشناسی و رضایت از زناشویی زوجین ایفا نماید. لذا براساس نتایج مدل همزمان، بر خلاف مدل تفکیکی، تنها نقش میانجی معنادار سبکهای عشق-ورزی در ارتباط بین کیفیت زناشویی و رضایت از زناشویی تایید میشود.
-
بررسی اثربخشی طرحواره درمانی هیجانی بر تنظیم هیجان و راهبردهای خودمهارگری نوجوانان با اختلال نافرمانی مقابلهجویانه
1401یکی از دلایل عمده ارجاع کودکان و نوجوانان به کلینیکهای خدمات مشاوره و روانشناختی، اختلال نافرمانی مقابلهجویانه است. بسیاری از نوجوانان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابلهجویانه توانایی کنترل و مهار رفتارهای تکانشگری را ندارند و در حوزه راهبردهای خودمهارگری دارای ضعف هستند. یکی از درمانهای موثر برای کار با کودکان و نوجوانان با اختلال نافرمانی مقابلهجویانه طرحواره درمانی هیجانی میباشد. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی طرحواره درمانی هیجانی بر تنظیم هیجان و راهبردهای خودمهارگری نوجوانان با اختلال نافرمانی مقابلهجویانه است. طرح پژوهش یک طرح تک آزمودنی از نوع ABA بود که شامل؛ سه خط پایه، سه دوره درمان و سه دوره پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش نیز شامل تمام دانشآموزان مدارس متوسطه اول شهرستان دالاهو، شهر ریجاب در سال تحصیلی 1399-1400 بود که پس از بررسی ملاکهای ورود و خروج (مانند؛ رضایت آگاهانه، داشتن اختلال نافرمانی مقابله-ای، و عدم مصرف دارو)، 6 دانشآموز با روش نمونهگیری هدفمند و با رعایت کامل ملاحظات اخلاقی انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش عبارت بودند از؛ مصاحبه بالینی نیمه ساختار یافته بر مبنای DSM-5، مقیاس درجهبندی اختلال نافرمانی مقابلهای، پرسشنامه تنظیم هیجان برای کودکان و نوجوانان و مقیاس خودمهارگری تانجی. سپس آزمودنیها 10 جلسه مداخله مبتنی بر طرحواره درمانی هیجانی لیهی را دریافت کردند و پس از جلسات چهارم، هفتم و دهم توسط ابزارهای پژوهش مورد ارزیابی قرار گرفتند. بهمنظور پاسخگویی به سوالات پژوهش و بررسی فرضیات از شاخصهای d کوهن، درصد دادههای ناهمپوش، شاخص تغییر پایا و نمودارهای بصری تحلیل روند ABA استفاده شد. در بررسی نتایج پژوهش مشاهده شد که مداخله انجام گرفته در همه مولفههای پژوهش و در تمام 6 مشارکت کننده در پژوهش، دارای اثرگذاری بالا و باثبات میباشد. مجموع شاخصهای آماری نشانگر اثرگذاری بالا و با ثبات طرحواره درمانی هیجانی بر تنظیم هیجان و راهبردهای خودمهارگری نوجوانان با اختلال نافرمانی مقابله جویانه در هر 6 مشارکتکننده است. بنابراین میتوان نتیجه گرفت طرحواره درمانی هیجانی بر تنظیم هیجان و راهبردهای خودمهارگری نوجوانان با اختلال نافرمانی مقابله جویانه اثربخش است.
-
بررسی اثربخش ی طرحواره درمانی هیجانی بر تنظیم هیجان و راهبردهای خودمهارگری نوجوانان با اختلال نافرمانی مقابله جویانه
1401یکی از دلایل عمده ارجاع کودکان و نوجوانان به کلینیک های خدمات مشاوره و روانشناختی ، اختلال نافرمانی م قابله جو یانه است. بسیاری از نوجوانان مبتلا به اختلال نافرمانی م قابله جو یانه توانایی کنترل و مهار رفتارهای تکانشگری را ندارند و در حوزه راهبردهای خودمهارگری دارای ضعف هستند . یکی از درمان های موثر برای کار با کودکان و نوجوانان با اختلال نافرمانی م قابله جو یانه طرحواره درمانی هیجانی می باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی طرحواره درمانی هیجانی بر تنظیم هیجان و راهبردهای خودمهارگری نوجوانان با اختلال نافرمانی م قابله جو یانه است. طرح پژوهش یک طرح تک آزمودنی از نوع ABA بود که شامل؛ سه خط پایه ، سه دوره درمان و سه دوره پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش نیز شامل تمام دانش آموزان مدارس متوسطه اول شهرستان دالاهو ، شهر ریجاب در سال تحصیلی 1399-1400 بود که پس از بررسی ملاک ها ی ورود و خروج (مانند؛ رضایت آگاهانه ، داشتن اختلال نافرمانی مقابله ای ، و عدم مصرف دارو) ، 6 دانش آموز با روش نمون ه گیر ی هدفمند و با رعایت کامل ملاحظات اخلاقی انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش عبارت بودند از؛ مصاحبه بالینی نیمه ساختار یافته بر مبنای DSM-5 ، مق ی اس در جه بند ی اختلال نافرمان ی مقابله ا ی ، پرسشنامه تنظیم هیجان برای کودکان و نوجوانان و مقیاس خودمهارگری تانجی. سپس آزمودنی ها 10 جلسه مداخله مبتنی بر طرحواره درمانی هیجانی لیهی را دریافت کردند و پس از جلسات چهارم ، هفتم و دهم توسط ابزارهای پژوهش مورد ارزیابی قرار گرفتند. به منظور پاسخ گویی به سوالات پژوهش و بررسی فرضیات از شاخص های d کوهن ، درصد داد ه ها ی ناهمپوش ، شاخص تغییر پایا و نمودارهای بصری تحلیل روند ABA استفاده شد. در بررسی نتایج پژوهش مشاهده شد که مداخله انجام گرفته در همه مولف ه ها ی پژوهش و در تمام 6 مشارکت کننده در پژوهش ، دارای اثرگذاری بالا و باثبات می باشد. مجموع شاخص های آماری نشانگر اثرگذاری بالا و با ثبات طرحواره درمانی هیجانی بر تنظیم هیجان و راهبردهای خودمهارگری نوجوانان با اختلال نافرمانی م قابله جو یانه در هر 6 مشارکت کننده است. بنابراین می توان نتیجه گرفت طرحواره درمانی هیجانی بر تنظیم هیجان و راهبردهای خودمهارگری نوجوانان با اختلال نافرمانی م قابله جو یانه اثربخش است
-
اثربخشی آموزش مهارت فرزند پروری به سبک آدلر- درایکورس بر جو خانواده و رابطه والد- فرزندی والدین در دانشآموزان ابتدایی با اختلال اضطراب اجتماعی در استان حلبچه
1400اضطراب یکی از شایع ترین مشکلات روانی- اجتماعی است، ویژگی اصلی اضطراب معمولاً یک احساس مبهم، ناخوشایند و فراگیر است ومهمترین نوع اختلال اضطراب، اختلال اضطرابی اجتماعی است. ویژگی اصلی اضطراب اجتماعی ترس شدید از موقعیتهایی است که در آن ها فرد در جمع دیگران قرار میگیرد. با توجه به این که هدف پژوهش حاضر، اثربخشی آموزش مهارت فرزند پروری به سبک آدلر - درایکورس بر جو خانواده و رابطه والد- فرزندی والدین در دانشآموزانی ابتدایی با اختلال اضطراب اجتماعی میباشد، طرح پژوهش پارادایم کمی با روش نیمه آزمایشی بوده و روش تحقیق آن از نوع پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری دوماهه با گروه آزمایش و گروه کنترل میباشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه والدین دانشآموزان مدارس ابتدایی در سال تحصیلی 1398- 1399 (2019 -2020) در استان حلبچه و حجم نمونه شامل 30 نفر از جامعه آماری بودکه 15 نفر از آن ها در گروه آزمایشی و 15 نفر نیز در گروه کنترل و روش نمونهگیری بهصورت هدفمند بود و ابزار اندازه گیری در این پژوهش پرسشنامه بود. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که مقطع پیش آزمون با هر یک از مقاطع پس آزمون و پیگیری بر آموزش مهارت فرزند پروریبا متغیرهای عامل (ارتباطات بین والد فرزند، جو خانواده، تعیین هویت و ارتباطات بینوالد- فرزند) در دانشآموزان ابتدایی با اختلال اضطراب اجتماعی تاثیر معنیداری دارد اما با متغیرهای عامل احساسات مثبت و گمگشتگی نقش اختلاف معنی داری در هیچ سطحی از پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری مشاهده نشد.با توجه به یافته هایاین پژوهش،به نظر می رسد با تدوینیک برنامه جامع آموزش مهارت فرزند پروری که دربرگیرنده مداخلاتی برای بهبود روابط والدین وکودک باشد می توان در جهت رفع مشکلات و اختلالات اضطراب اجتماعی فرزندان گام برداشت.
-
اثر بخشی گروه درمانی تحلیل تبادلی اریک برن بر تاب آوری و خود تنظیمی هیجانی در دانش آموزان دختر اقدام کننده به خودکشی مقطع متوسطه دوم شهرستان دیواندره
1399زمینه وهدف:هدف این پژوهش تعیین اثربخشی گروه درمانی تحلیل تبادلی اریک برن بر تاب آوری و خودتنظیمی هیجانی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم اقدام کننده به خودکشی بود. مواد و روش: روش انجام این پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل است و همچنین جامعه آماری پژوهش، کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهر دیواندره که درسال تحصیلی 99-98مشغول به تحصیل بوده اند،می باشد. نمونه آماری در انجام این پژوهش 30نفر از میان دانش آموزان اقدام کننده به خودکشی بود که به مرکز مشاوره مراجعه کردند و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش (15نفر)گروه گوا(15نفر)تقسیم شدند، ابزار های بکار رفته در این پژوهش دو پرسشنامه،تاب آوری کانر ودیویدسون، وسبک های عاطفی هافمن وکاشدان برای خودتنظیمی هیجانی بود.ابتدا پیش آزمون برای هر دو گروه انجام گرفت وسپس مداخلات درمانی به مدت 10جلسه 90 دقیقه ای بصورت گروهی برای افراد گروه آزمایش ارائه شد .ولی برای گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای صورت نگرفت. پس ار انجام مداخلات درمانی از هر دو گروه پس آموزن گرفته شد و پس از گذشت یک ماه از مداخلات و پس آموزن برای هر دو گروه پیگیری انجام پذیرفت. برای تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها:یافته های پژوهش نشان می دهد که گروه درمانی تحلیل تبادلی اریک برن بر مولفه های متغیر تاب آوری تصور از شایستگی(p<./ 001)، تحمل عاطفه منفی(p<./ 001)، پذیرش مثبت تغییر(p<./ 001)،کنترل(p<./ 001)، مقیاس کلی تاب آوری(p<./ 001) موثر واقع شده است و در مقیاس تاب آوری،تنها برمولفه تغییرات معنوی(p>./ 05)تاثیر معنا دار نداشته است. همچنین بر مولفه های متغیر خود تنظیمی هیجانی تنها بر خرده مقیاس سازگاری(p<./ 001) تاثیر معنا دار داشته است، و بر خرده مقیاس های پنهانکاری(p<./ 001)، سبک تحمل(p<./ 001) تاثیر معنا دار داشته است. نتیجه گیری:نتایج پژوهش نشان داده که گروه درمانی تحلیل تبادلی اریک برن موجب افزایش برخی از مولفه های تاب آوری (تصور از شایستگی،تحمل عاطفه منفی،پذیرش مثبت تغییر،کنترل)و مولفه سازگاری در مقیاس خودتنظیمی هیجانی دانش آموزان دختر شده است. و با یافته های قبلی همسو می باشد. از این رو افرادی که با پیشگیری ،درمان و آموزش دانش آموزان سرو کار دارند این رویکرد می تواند مفید واقع گردد.
-
اثربخشی برنامه چارت پیمایشی مدیریت رفتار(BMFC) و بارکلی برجوعاطفی خانواده و رابطه فرزند- والدی در والدین دانش آموزان ابتدایی دارای اختلال پرخاشگری
1399هدف پژوهشحاضر اثربخشیبرنامهآموزشمدیریترفتاربارکلی و برنامه چارت پیمایشی مدیریت رفتار (BMFC)برجوعاطفی خانواده ورابطه فرزند- والدیدر والدین دانش آموزان ابتدایی با اختلال پرخاشگری بود. پژوهشحاضرپژوهشینیمه آزمایشیازنوعپیش آزمون،پس آزمون دارای پیگیری با گروه کنترل و آزمایش بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمام دانش آموزان یکی از مدارس ابتدایی شهر کرمانشاه بود. اجرای فرایند نمونه گیری پرسشنامه پرخاشگریAGQبه عنوان آزمون غربالگری بر روی دانش آموزانی که حاضر به همکاری بودند، اجرا شد. سپس 40 نفر از افرادی که نمره آنها در خرده مقیاس های پرخاشگری یک انحراف بالاتر از میانگین بود قرار گرفت به روش نمونه گیری به صورت در دسترس انتخاب شدند. نمونه پژوهش شامل 40 نفر از والدین کودکان پرخاشگر 7 تا 12 ساله می باشند که 20 نفربه صورت گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرارگرفتند.. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه جو عاطفی خانواده و پرسشنامه رابطه فرزند والدی و پرسشنامه پرخاشگری AGQبود. برنامه آموزش مدیریت رفتار به مدت 9 جلسه 90 دقیقه ای برای گروه آزمایش اجرا شد و مجدداًبعداز 2 ماهازاتمامدوره ها، پیگیری از هر دو گروهبهعملآمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش آمارتوصیفی(میانگین و انحراف معیار)و برای بررسی فرضیه های پژوهش از آماراستنباطی(تحلیل واریانس با اندازه مکرر) استفاده شد.با توجه به تایید فرضیه های فرعی پژوهش، فرضیه اصلی مبنی بر برنامه آموزش مدیریت رفتار بر جو عاطفی خانواده و رابطه فرزند- والدی دانش آموزان پرخاشگر پذیرفته شد.با توجه به یافته های پژوهش، آموزش مدیریت رفتاروالدین بر اساس یک برنامه منظم و سازمان یافته، می تواند نقش بسزایی در کاهش مشکلات رفتاری مانند پرخاشگری داشته و در بهبود رابطه فرزند والدی و جو عاطفی خانواده نیز تاثیرگذار است، بنابراین آموزش اینگونه برنامه ها برای دانش آموزان و خانواده ها ضروری به نظر می آید.
-
تجربه زیسته قصه عشق در زوجین متقاضی طلاق
1399طلاق به عنوان یکی از شایع ترین آسیب های اجتماعی با طیفی از بدکارکردی های جسمانی، روان شناختی و اجتماعی در زوجین همراه می باشد. افزایش شیوع طلاق این ضرورت را ایجاد کرده است که راهکارهایی برای مقابله با آن اندیشیده شود. یکی از عواملی که می تواند تبیین کننده گرایش زوجین به طلاق باشد، قصه عشق طرفین می باشد. قصه عشق ماهیت داستان عاشقانه افراد و برداشتی است که طرفین از عشق به عنوان یک پیوند دوسویه دارند که ضمن تعیین چگونگی عشق ورزی آن ها به یکدیگر، میزان موفقیت و ثبات تعاملات عاشقانه آن ها را تا حد زیادی مشخص می کند. در این پژوهش که در سال 1398 انجام گرفت، سعی بر آن بوده تا در قالبی پدیدارشناسانه و با بهره گیری از مصاحبه های عمیق، قصه های عشق زوجین متقاضی طلاق را در شهر سنندج مورد بررسی قرار دهد. برای انجام این پژوهش از روش پدیدارشناسی تفسیری استفاده شد و با 14 زوج متقاضی طلاق در قالب یک پرسشنامه نیمه ساختار یافته به صورت عمیق مصاحبه شد. متن مصاحبه ضبط شده به نگارش درآمد و در ادامه با استفاده از روش Van Manen مورد تفسیر قرار گرفت. 4 طبقه از تعامل قصه های عشق با یکدیگر از مصاحبه مشارکت کنندگان دریافت گردید که شامل 1- قصه عشق ایثار_قصه عشق پلیس 2- قصه عشق ایثار_قصه عشق جنگ 3- قصه عشق ایثار_قصه عشق وحشت 4- قصه عشق باغ_قصه عشق جنگ بود. یافته های حاصل از پژوهش حاضر نشان داد که که این 4 طبقه از قصه ها تناسب زیادی با هم ندارند و بروز تعارض و نارضایتی زوجین را پیش بینی می کند. همسرانی که قصه عشق آنها مکمل یکدیگر نمی باشد تعارض و آشفتگی در سطح بالاتری ادراک می کنند و میزان رضایت آنها از زندگی در سطح پایینی قرار دارد. نفوذ و تاثیر سبک های دلبستگی و طرحواره ها و مسائل فرهنگی در قصه های عشق قابل توجه می باشد.
-
اثربخشی آموزش مهارت فرزند پروری مثبت ( TRIPLE P ) بر کیفیت رابطه مادر-کودک، خودکارآمدی والدگری و کنترل عواطف مادران دارای کودکان طلاق
1399پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش مهارت فرزند پروری مثبت ( TRIPLE P ) بر کیفیت رابطه مادر-کودک، خودکارآمدی والدگری و کنترل عواطف مادران دارای کودکان طلاق انجام شد . این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون ، پس آزمون و پی گیری با گروه کنترل بود. بدین منظور 30 نفر از مادرای دارای کودکان طلاق که به دادگاه خانواده شهرکرج مراجعه کرده بودند به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و سپس برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های کیفیت رابطه مادر-کودک ( PSAM )، خودکارآمدی والدگری ( PCRS ) و کنترل عواطف ( ACS ) استفاده شد و مادران به صورت گمارش تصادفی در دو گروه 15 نفری کنترل و آزمایش قرار گرفتند. سپس آموزش مهارت فرزندپروری مثبت ( TRIPLE P ) به مدت 8 جلسه به صورت گروهی برای گروه آزمایش اجرا شد و بر روی گروه کنترل مداخله ای صورت نگرفت. هر دو گروه در پیش آزمون، پس آزمون و پی گیری با فاصله یک ماه شرکت کردند. نتایج تحلیل واریانس مختلط نشان داد که مادران گروه آزمایش با مادران گروه کنترل سطح خشم، خلق افسرده و اضطراب کمتری داشتند و همچنین کیفیت رابطه مادر-کودک در گروه آزمایش بهبود یافت. آموزش مهارت فرزند پروری مثبت ( TRIPLE P ) منجر به ارتقاء خودکارآمدی والدگری و عاطفه ی مثبت مادران شده است. بنابراین می توان از این برنامه جهت کمک به مادران دارای کودکان طلاق استفاده کرد.
-
تبیین مدل براساس بررسی رابطه بین آشفتگی های زناشویی با افکار خودکشی و تاب آوری زوجین در خانواده های شهرستان سنقر
1399زمینه و هدف: پژوهش حاضر به منظور تبیین مدلی برای افکار خودکشی بر اساس آشفتگی زناشویی و تاب آوری انجام شده است. موادوروش: در این پژوهش روش و طرح تحقیق از نوع توصیفی، همبستگی و ارائه ی معادلات ساختاری می باشد. جامعه پژوهشی در این تحقیق را کلیه زوجین شهرستان سنقر در سال 1398 تشکیل می دهند. روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی بوده است. پرسشنامه های مورد استفاده شامل مقیاس افکار خودکشی بک، مقیاس آشفتگی زناشویی اشنایدر و پرسشنامه تاب آوری سیکبی بود. نتایج به کمک نرم افزارهایSPSS نسخه 19وAMOSنسخه 20 تجزیه و تحلیل شد. روش آماری شامل آمار توصیفی (میانگین، انحراف استاندارد و فراوانی) و آمار استنباطی (معنی داری همبستگی و معادلات ساختاری) بود. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن است که بین آشفتگی زناشویی و افکار خودکشی رابطه ی مثبت معنی داری وجود دارد. و بین آشفتگی زناشویی و تاب آوری رابطه ی منفی معنی داری وجود دارد و بینتاب آوری و افکار خودکشی رابطه ی منفی معنی داری وجود دارد. نتیجه گیری:نتایج پژوهش نشان داد که بین آشفتگی زناشویی و افکار خودکشی با میانجیگری تاب آوری رابطه ی معنی داری وجود دارد.
-
اثربخشی طرحواره درمانی هیجانی بر خود تنظیمی هیجانی و آشفتگی زناشویی در زوجین دارای تعارض زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان سنندج
1399زمینه و هدف: تعارضات زناشویی یکی از عوامل زمینه ساز طلاق است که بنیان خانواده را متزلزل می کند. طرحواره درمانی هیجانی با اصلاح طرحواره های هیجانی که عامل مهم در تعارضات زناشویی است، آشفتگی زناشویی را کاهش و خود تنظیمی هیجانی را افزایش داده و بنابراین از پیامدهای مخرب آن ها بر روابط زناشویی پیشگیری می کند. هدف از اجرای این پژوهش بررسی اثربخشی طرحواره درمانی هیجانی بر خود تنظیمی هیجانی و آشفتگی زناشویی در زوجین دارای تعارض زناشویی بود. مواد و روش ها: روش پژوهش از نوع آزمایشی مورد منفرد با طرحA-B-A همراه با خط پایه چندگانه است. جامعه آماری شامل تمامی زوجین دارای تعارض زاشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان سنندج بود که تعداد 3 زوج به روش نمونه گیری در دسترس وارد درمان شدند. طرحواره درمانی هیجانی در 12 جلسه همراه با 3 خط پایه و 3 پیگیری اجرا گردید. برای انجام پژوهش از پرسشنامه آشفتگی زناشویی اشنایدر و دشواری در تنظیم هیجان گرتز و روئمر استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که طرحواره درمانی هیجانی باعث کاهش همه خرده مقیاس ها در آشفتگی زناشویی و افزایش خودتنظیمی در زوجین شد و اثربخشی خود را پس از سه ماه به طور معنادار حفظ کرد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که طرحواره درمانی هیجانی آشفتگی زناشویی را کاهش و خود تنظیمی هیجانی را افزایش داد که همسو با نتایج تحقیقات مشابه است و بنابراین اثربخشی این درمان را در حیطه ی مشکلات زناشویی ثابت کرد و باعث بهبود روابط زوجین گردید.
-
پیش بینی خیانت زناشویی بر اساس دل زدگی زناشویی و آشفتگی زناشویی
1399هدف پژوهش حاضر پیش بینی خیانت زناشویی بر اساس دل زدگی زناشویی و آشفتگی زناشویی در فرهنگیان متاهل ناحیه دو شهرستان سنندج بود. روش پژوهش از نوع همبستگی بود، اما با توجه به ماهیت فرضیه ها می توان پژوهش را همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری دانست. جامعه آماری جامعه آماری فرهنگیان (زن و مرد) متاهل منطقه دو شهرستان سنندج در سال 1398 بودند که تعداشان 3482 نفر (2019 مرد 1463 زن) بود و از بین آن ها به شیوه تصادفی سهمیه ای 346 نفر (200 مرد و 146 زن) به عنوان نمونه انتخاب شدند و پرسشنامه های خیانت زناشویی مارک واتلی (2006)، سازگاری دو نفری آموزگار و حسین نژاد (1383) و دلزدگی زناشویی توسط پاینز (1996) را تکمیل نمودند. تحلیل اطلاعات حاصل شده از پرسشنامه ها با ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون و الگویابی معادلات ساختاری انجام گرفت. نتایج حاصل از معادلات ساختاری نشان داد که آشفتگی زناشویی و دل زدگی زناشویی توان پیش بینی خیانت زناشویی در زوجین را دارند. همچنین نتایج حاصل از ضریب همبستگی و رگرسیون چند متغیره نشان داد که بین مولفه های آشفتگی زناشویی با خیانت زناشویی در سطح (01/0) وجود دارد و می توانند 17 صدم از واریانس خیانت زناشویی را در فرهنگیان پیش بینی کنند. علاوه بر این، بین مولفه های دل زدگی زناشویی با خیانت زناشویی در سطح (01/0) وجود دارد و می توانند 18 صدم از واریانس خیانت زناشویی را در فرهنگیان پیش بینی کنند.
-
اثربخشی آموزش غنی سازی مبتنی بر رویکرد درمان پذیرش و تعهد بر الگوهای ارتباطی و تنظیم شناختی هیجان در زوجین
1398مقدمه: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در برقراری ارتباط با دیگران و تقویت رابطه و تنظیم هیجانات خود کمک می کند، با ارتقای این مهارت ها الگوهای ارتباطی مناسبی از طریقیادگیری به دست آورده و زوجین را در پاسخ دهی به افکار، احساسات و هیجانات خود به نحو سالم تری از نظر روانی یاری دهد و باعث غنی سازی روابط شود. هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش غنی سازی مبتنی بر درمان پذیرش و تعهد بر الگوهای ارتباطی و تنظیم شناختی هیجانی زوجین می باشد. روش:روشپژوهشنیمهآزمایشی(پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه)می باشد. به منظور انجام فرآیند پژوهشی جامعهآماریاینپژوهششامل کلیه زوج های مراجعه کننده به مراکز خدمات روان شناختی و مشاوره شهر قروه بود. به منظور انتخاب نمونه، اطلاع رسانی برای تشکیل این گونه کلاس ها از طریق اطلاعیه ها در مراکز سطح شهر انجام گرفت و بر اساس معیارهای ورود و خروج40 نفراز داوطلبان انتخاب شدندو به طور تصادفی به شیوه اختصاص فرد به گروه در گرو ه ها یآزمایش و کنترل قرار گرفتند. نتیجه گیری: اجرای درمان بر انعطاف پذیری روان شناختی و تمامی مولفه های تنظیم شناختی هیجان شامل پذیرش، تمرکز مجدد مثبت، تمرکز مجدد بر برنامه ریزی، ارزیابی مجدد مثبت، دیدگاه پذیری، ملامت خود، نشخوارگری، فاجعه انگاری و ملامت دیگران موثر بوده و دستاوردهای درمانی در مرحله ی پیگیری پایدار مانده است.
-
تجارب زیسته زوجین با ضربه دلبستگی (دلبستگی ناایمن ) در روابط زناشویی: پژوهش پدیدارشناسی
1398زمینه و هدف: مطالعه و تحقیق در زمینه روابط زناشویی به آشکار شدن چهارچوب های ساختاری که روابط در زناشویی در آن شکل می گیرد ، کمک می کن د . از جمله علل های مهم در روابط زناشویی سبک دلبستگی زوجین است سبک دلبستگی ، پیوند و ارتباط عاطفی پایداری است که در اوایل کودکی بین کودک و مادر و یا مراقب اصلی به وجود می آ ید . هدف این پژوهش بررسی تجارب زیسته زوجین با ضربه دلبستگی (دلبستگی ناایمن ) بر روابط زناشویی است . مواد و روش ها : این پژوهش کیفی با روش پدیدار شناسی تفسیری است . با 14متآهل که دارای سبک دلبستگی ناایمن که ابتدا با اجرای پرسشنامه دلبستگی کارور برای مصاحبه انتخاب شدند و مصاحب ه ها ی عمیق و نیمه ساختار یافته بر روی آنها انجام شد . مصاحب ه ها ضبط شدند و بعد مصاحبه به صورت نوشتاری درآمدند و سپس داد ه ها ب ا شیوه تحلیل من ونن مورد آنالیز مضمونی قرار گرفتند . یا فت ه ها : در تلاش برای فرموله کردن و استخراج معانی از نقل قول های مشا رکت کنند گان ، از تجزیه و تحلیل داد ه ها ی بدست آمده در این پژوهش 5 مضمون اصلی و 29 مضمون فرعی از دیدگاه مشا رکت کنند گان دارای سبک دلبستگی ناایمن بدست آمد . نتی جه گیر ی: از نتایج تحقیق این است که زوجین با ضربه دلبستگی الگو های ارتباطی مختلی دارند که زندگی زناشویی آنها را به سمت طلاق عاطفی و در نهایت به سمت طلاق قانونی پیش می برد . از طرف دیگر زوجین با ضربه دلبستگی به دلیل تجربه نکردن دلبستگی امن در مقایسه با زوجین بهنجار اختلالات روانی بیشتری را در زندگی تجربه می کن ند و دشواری بیشتری درتنظیم هیجانات خود دارند به گونه ای که آنها در ابراز خشم و یا شادی به موقع و مناسب با موقعیت دچار مشکلات زیادی می شو ند که این امر نتیجه ای جز تجربه خشونت و پرخاشگری خانگی را به دنبال ندارد.
-
اثربخشی برنامه توانمند سازی اولسون - گاتمن به شیوه گروهی بر کاهش تعارضات زناشویی و میل به طلاق
1398هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی برنامه توانمندسازی اولسون -گاتمن به شیوه گروهی بر کاهش تعارضات زناشویی و میل به طلاق می باشد. روش پژوهشی نیمه تجربی طرح آن به صورت پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل و مرحله ی پیگیری است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زوجینی بود که در زمستان سال 1397 به مراکز مشاوره شهر ورامین مراجعه کرده بودند. 30 زوج به صورت نمونه گیری داوطلبانه انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند(15 زوج در گروه کنترل و 15 زوج در گروه آزمایش). جهت گردآوری اطلاعات پرسشنامه تعارضات زناشویی ثنایی و همکاران (1379) و پرسشنامه میل به طلاق روزلت، جانسون و مورو (1986)استفاده شد. برنامه توانمند سازی اولسون -گاتمن در 12 جلسه به صورت گروهی برای گروه آزمایش اجرا شد. اما گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. داده ﻫﺎ ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر در نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد، توانمندسازی اولسون -گاتمن به شیوه گروهی بر کاهش تعارض زناشویی و ابعاد آن (کاهش همکاری، کاهش روابط جنسی، افزایش واکنش های هیجانی زوجین و جدا کردن امور مالی از همدیگر ) زوجین موثر بوده است و این تاثیر تا مرحله پیگیری نیز تداوم یافته است. توانمندسازی اولسون -گاتمن به شیوه گروهی بر کاهش میل به طلاق و ابعاد آن (مسامحه و تمایل به طلاق ) زوجین موثر بوده است و این تاثیر تا مرحله پیگیری نیز تداوم یافته است. بنابراین می توان گفت، برنامه توانمندسازی اولسون -گاتمن می تواند بر دوام و پایداری زندگی زناشویی و کاهش تعارضات زناشویی موثر باشد.
-
اثربخشی گروه درمانی وجودی به روش یالوم بر کیفیت زندگی و صمیمیت زناشویی زنان دچار طلاق عاطفی
1398مقدمه: طلاق عاطفی و از هم گسیخ تگی پیوند عاطفی زوجین با یکدیگر، یکی از مخرب ترین عواملی است که ضمن مختل کردن امنیت روان شنا ختی و کارکردی، ثبات پیوندِ آن ها را نیز در معرض تزلزل قرار می دهد. هدف: پژوهش حاضر به منظور تعیین اثربخشی گروه درمانی وجودی به روش یالوم بر کیفیت زندگی و صمیمیت زناشویی زنان دچار طلاق عاطفی شهرستان قروه در سالِ 1397 انجام شد. روش: روش پژوهشی مورد استفاده در پژوهش حاضر، روش نیمه آزمایشی با پیش آزمو ن و پس آزمو ن و گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامیِ زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان قروه در سال 1397 بود که دچار طلاق عاطفی بودند. روشِ ن مونه گیر ی مورد استفاده، ن مونه گیر ی در دسترس و هدفمند بود که طیِ آن پژوهشگر پس از مراجعه به مراکز مشاوره شهرستان قروه تعداد 24 زن را برای مشارکت در پژوهش حاضر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین کرد. سپس مداخله ی درمانی (گروه درمانی وجودی به روش یالوم) در قالب 10 جلسه 90 دقیقه ای بر روی مشارکت کنندگان گروه آزمایش اجرا شد و پس از اتمام مداخله ی درمانی، پس آزمو ن و سپس جلسه پیگیری (دو ماه پس از اتمام مداخله درمانی) بر روی مشارکت کنندگان گروه آزمایش و کنترل اجرا شد و در نهایت داده ها ی جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و در دوسطح آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (تجزیه و تحلیل کوواریانس چند متغیره) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یا فته ها : یا فته ها ی حاصل از پژوهش نشان داد که گروه درمانی وجودی به روش یالوم به استثنای خرده مقیاس های عملکرد جسمانی، ایفای نقش جسمانی و درد جسمانی، نقش معناداری در بهبود کیفیت زندگی در مقیاس کلی و هم چنین در بهبود سایر خرده مقیاس های آن (عملکرد اجتماعی، ایفای نقش عاطفی، سلامت عمومی، انرژی و نشاط و سلامت روانی) دارد. همچنین یا فته ها نشان داد که گروه درمانی وجودی به روش یالوم در بهبود صمیمیت زناشویی و خرده مقیاس های آن (صمیمیت عاطفی، صمیمیت روان شنا ختی، صمیمیت عقلانی، صمیمیت جنسی، صمیمیت معنوی و صمیمیت اجتماعی _ تفریحی) به استثنای خرده مقیاس صمیمیت بدنی و زیبایی شناختی نقش معناداری دارد ( p<0/05 ). نتی جه گیر ی: بنابر نتایج به دست آمده از پژوهش حاضر می توان به این نتیجه رسید که این رویکرد می تواند به عنوان یک الگوی درمانی موثر در مراکز مشاوره و رواندرمانی خانواده، جهت بهبود کیفیت زندگی و صمیمیت زناشویی زنان دچار طلاق عاطفی مورد استفاده قرار دهند و بدین شکل کارکرد آن ها را در رسیدگی به تکالیف خود در ابعاد مختلف زندگی زوجی و محیطی تقویت کند.
-
بررسی اثر بخشی گروه درمانی به شیوه ی یالوم بر تاب آوری و کیفیت زندگی خانواده های دارای فرزند معلول
1398زمینه و هدف: پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی گروه درمانی به شیوهییالوم بر تاب آوری و کیفیت زندگی خانواده های دارای فرزند معلول انجام شده است. مواد و روش ها: طرح این پژوهش از نوع تحقیقات کاربردی و به روش پژوهش نیمه آزمایشی و با بهرگیری از طرح پیش آزمون –پسآزمونوپیگیری با گروه کنترل است. جامعه این پژوهش کلیه خانواده های دارای فرزند معلول مراجعه کننده به مرکز کاردرمانی کردستان واقع در شهر سنندج در نیمه دوم سال 1397 بودند. همزمان پس از مصاحبه اولیه با خانواده های متقاضی شرکت در جلسات و واجد شرایط شرکت در پژوهش 24 نفر برگزیده شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 12نفر) گمارده شدند آزمودنی ها گروه آزمایش به مدت 10 جلسه90 دقیقه ای به صورت گروه درمانی به شیوهییالوم را تجربه کردند و گروه کنترل هیچ مداخله ای را دریافت نکردند و هر دو گروه در یک جلسه پیگیری بعد از سه ماه جهت اثر ماندگاری مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده های پرسشنامه های پژوهش با استفاده از نرم افزار 22 SPSS و روش آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها:یافته های حاکی از آن است پس از مداخله گروه درمانی به شیوهییالوم در گروه، آزمودنی های گروه آزمایش در متغیر تاب آوری و کیفیت زندگی افزایش معناداری را در مقایسه با گروه کنترل نشان می دهد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که گروه درمانی به شیوهییالومسودمند و اثر بخش بوده و در جهت افزایش و بالا بردن تاب آوری و کیفیت زندگی خانواده های دارای فرزند معلول می باشد.
-
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر رابطه والد-فرزندی، سخت رویی و استرس والدگری مادران دارای فرزندADHD
1398زمینه و هدف: درمانمبتنی بر پذیرشوتعهد (ACT)، یکی از درمان های رفتاری نسل سوم است که در آن تلاش می شود به جای تغییر شناخت ها، ارتباط روانشناختی فرد با افکار و احساساتش افزایش یابد. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به شیوه گروهی بر استرس والدگری، سخت رویی و رابطه والد-فرزندی در مادران دارای فرزندADHD بود. روش:روش پژوهش نیمه تجربی با گروه کنترلو طرح پیش آزمون، پس آزمون، پیگیری 2ماهه و جامعه آماری شامل تمام مادران دارای فرزند ADHD بود که کودکان شان در مدارس سنندج مشغول به تحصیل بودند. از میان آن هابه روش نمونه گیری در دسترس ابتدا30 نفر که ملاک های ورود به پژوهش را داشتند فهرست و سپس به صورت تصادفی در گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از پرسش نامه رابطه مادر کودک پیانتا، شاخص تنیدگی والدگری و پرسش نامه سخت رویی کوباسا. گروه آزمایش تحت درمان گروهی پذیرش و تعهد، طی 8 جلسه دو ساعته قرار گرفت و گروه کنترل، هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. در مرحله پس آزمون، پرسشنامه های فوق روی هر دو گروه مجددا ًاجرا شد. همچنین مرحله پیگیری بعد از دو ماه روی هر دو گروه مجددا اجرا شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که در مرحله پس آزمون، نمرات استرس والدگری کاهش یافته، رابطه والد فرزندی و سخت رویی در مادران گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل به طور معناداری افزایش یافته است و این افزایش در مدت پیگیری دو ماه تغییر چشمگیری نیافته است.بنابراین درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر استرس والد گری، سخت رویی، و رابطه والد فرزندی مادران دارای فرزندADHD موثربوده است. نتیجه گیری: نتایج بر اهمیت کاربرد این مداخلات بر سخت رویی، رابطه والد فرزندی و استرس والد گری در مادران دارای فرزند ADHD و ارائه افق های جدید در مداخلات بالینی این مادران و فرزندان این بیماران تاکید دارد.
-
تجربه زیسته زنان آسیب دیده از روابط فرازناشویی همسر
1397زمینه و هدف:رابطه ی زناشویی، یک رابطه ی چند وجهی است که متاثر از عوامل گوناگونی است و در معرض چالش های مختلفی قرار دارد و خیانت زناشویی یکی از آسیب زاترین این چالش-هااست. خیانت، نقض تعهد در رابطه ی دو نفره که توام با درجاتی از صمیمیت عاطفی و فیزیکی با شخصی غیر از همسر است که حتی می تواند رابطه را با نابودی مواجه کند. هدف این پژوهش بررسی تجربه ی زیسته ی زنان آسیب دیده از روابط فرازناشویی بود. مواد و روش ها: این پژوهش کیفی با روش پدیدارشناسی توصیفی انجام شد. با 14 زن آسیب-دیده از روابط فرازناشویی مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته انجام شد. مصاحبه ها به صورت دیجیتالی ضبط و کلمه به کلمه به زبان فارسی رونوشت شدند و سپس داده ها با استفاده از روش کلایزی مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: در تلاش برای فرموله کردن و استخراج معانی از نقل قول های مشارکت کنندگان 80 کد توصیفی بدست آمد و تلاش برای ارائه ی توصیف های کلی تری از معانی موجب دست یابی به 16 کد تفسیری شد. همچنین برای کشف و تبیین ساختارهای بنیادی، خوشه بندی کردن کدهای تفسیری سبب دست یابی به 4 کد تبیینی اصلی شد. 4 کد تبیینی استخراج شده شامل افزایش مشکلات در زندگی، تشویش و پریشانی در خلق و خو و روحیه، آشفتگی ذهن و نابسامانی در کارکردهای ارتباطی بود. نتیجه گیری:براساس یافته های پژوهش، خیانت می تواند پیامدهای منفی بسیاری بر زنان آسیب دیده و البته کل خانواده بگذارد. البته واکنش به خیانت، عمق و گستردگی پیامدهای منفی این بحران و حتی مدت زمانی که طول می کشد تا خانواده و همسر آسیب دیده از این آشفتگی عبور کنند در زنان مختلف، متفاوت است و این تفاوت تحت تاثیر عوامل بسیاری از جمله نحوه ی واکنش همسر خطاکار به مسئله ی افشای خیانت است. در نتیجه آگاهی از تجارب افراد خیانت دیده و شناخت حالات روانی و انتظارات و نیازهای آنان، این امکان را فراهم می کند که با آموزش همسران پیمان شکن از برخوردهای مخرب با مسئله کاست و با برآورده کردن انتظارات و نیازهای فرد مورد بی وفایی قرار گرفته، احتمال بهبود او و ماندن در رابطه را افزایش داد.شناخت دامنه ی وسیع پیامدهای پیمان شکنی می تواند روش صحیح مدیریت بحران و واکنش موثر به همسر خیانت دیده را مرتفع کند و احتمال موفقیت جلسات درمانی را افزایش دهند.
-
اثربخشی آموزش طرحواره درمانی گروهی بر احساس تعلق به مدرسه و سازگاری دانش آموزان دبیرستانی
1397زمینه و هدف: هدف از اجرای پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش طرحواره درمانی گروهی بر احساس تعلق به مدرسه و سازگاری دانش آموزان دبیرستانی بود. مواد و روشها: روش پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون-پس آزمون-پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش دانش آموزان چهارم دبیرستان مدارس شهرستان رودبار )رستمآباد(، که دارای سلامت جسمانی بودند و تحت هیچگونه درمان روانشناختی و دارویی قرار نگرفته بودند. از بین این افراد 97 نفر بهعنوان نمونه در دسترس در پژوهش انتخاب شدند که بهطور تصادفی به شیوه اختصاصی به گروههای آزمایش ) 72 ( و کنترل ) 72 ( جایگزین شدند. متغیر مستقل آموزش طرحواره درمانی به شیوه گروهی بود که در طی 77 جلسه بر روی گروه آزمایش اجرا شد و بر روی گروه کنترل هیچگونه مداخلهای انجام نشد و بعد از مدت یک ماه در مرحله پی گیری، بار دیگر دو گروه آزمایش و گواه موردسنجش و اندازهگیری مجدد قرار گرفتند تا میزان پایداری درمان در بین دو گروه از طریق مقایسه آنها مشخص شود. ابزار پژوهش پرسشنامه احساس تعلق به مدرسه و پرسشنامه سازگاری دانش آموزان دبیرستانی بود. برای تحلیل داده ها از یافته های توصیفی، شاخصهای آماری گروه نمونه از قبیل فراوانی، میانگین و انحراف معیار و در بخش یافتههای استنباطی با استفاده از تحلیل اندازهگیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی تصمیمگیری در خصوص پذیرش یا عدم پذیرش فرضیههای پژوهش صورت گرفته است. یافتهها: یافتههای پژوهشی نشان داد که آموزش طرحواره درمانی به شیوه گروهی باعث افزایش احساس تعلق به مدرسه در خرده مقیاسهای حمایت معلم، ارتباط فرد با مدرسه و مشارکت علمی در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه شده و در خرده مقیاسهای احساس تعلق به همسالان، احساس رعایت احترام و عدالت در مدرسه و مشارکت در اجتماع تاثیر معناداری نداشته است. همچنین این رویکرد باعث افزایش سازگاری دانش آموزان دبیرستانی در خرده مقیاسهای سازگاری عاطفی و سازگاری آموزشی در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه شده و در خرده مقیاس سازگاری اجتماعی تاثیر معناداری نداشته است. نتیجه گیری: یکی از درمانهایی که میتواند در افزایش سازگاری و احساس تعلق به مدرسه ثمربخش باشد، آموزش طرحواره درمانی به شیوه گروهی است. جفری یانگ معتقد است که با شناسایی طرحوارههای ناسازگار اولیه، سبکهای مقابلهای افراد و اثرات مثبت و منفی آن در ارتباط با محیط و استفاده از تکنیکهای راهبردهای شناختی، راهبردهای تجربی، الگو شکنی رفتار و ایفای نقش میتوان طرحوارههای ناسازگار افراد را ترمیم کرد. در این پژوهش تکنیکهای بالا توسط پژوهشگر مورداستفاده قرار گرفت و بعد از تجزیهوتحلیل دادهها، نتایج نشان داد که آموزش طرحواره درمانی به شیوه گروهی توانسته باعث افزایش احساس تعلق به مدرسه و سازگاری در دانش آموزان دبیرستانی شود.
-
مطالعه ی اثربخشی زوج درمانی هیجان مداربه شیوه ی گروهی بر کارکردهای خانواده و صمیمیت زوجین
1397مقدمه:ازدواج یکی از اصلی ترین تکالیف تحولی زندگی است که موفقیت در آن به گستره ای از لازمه ها و توانمندی های درون فردی و بین فردی نیاز دارد و خلل در ابعاد کارکردی آن می تواند زمینه را برای فروپاشی این سیستم ارتباطی فراهم کند. هدف:پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار بر بهبود کارکردهای خانواده و صمیمیت زناشویی در زوجینِ مراجعه کننده به مراکز مشاوره سازمان بهزیستی شهرستان سروآباد در سالِ 1396 انجام شد. روش: روش پژوهشی مورد استفاده در پژوهش حاضر، روش نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامیِ زوجینِ مراجعه کننده به مراکز مشاوره سازمان بهزیستی شهرستان سروآباد در سالِ 1396 بود که از این میان با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 10 زوج (20 نفر) برای شرکت در پژوهش به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل انتخاب شدند و مداخله ی درمانی (زوج درمانی هیجان مدار) درقالب 10 جلسه 90 دقیقه ای بر روی مشارکت کنندگان گروه آزمایش اجرا شد و پس از اتمام مداخله ی درمانی پس آزمون و سپس جلسه پیگیری (دو ماه پس از اتمام مداخله درمانی) بر روی مشارکت-کنندگان گروه آزمایش و کنترل اجرا شد و در نهایت داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم-افزارSPSSو در دو سطح آمار توصیفی(میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (تجزیه و تحلیل کوواریانس چندمتغییره) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها:یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که زوج درمانی هیجان مدار به استثنای خرده مقیاسِ کنترل رفتار خانواده، نقش معناداری در بهبود خرده مقیاس های کارکردهای خانواده (خرده مقیاس های حل مسئله، ارتباطات خانوادگی، نقش های خانوادگی، پاسخ عاطفی و آمیزش عاطفی) دارد. همچنین یافته ها نشان داد که زوج درمانی هیجان مدار در بهبود صمیمیت زناشویی و خرده مقیاس های آن (صمیمیت عاطفی، صمیمیت روانشناختی، صمیمیت جنسی، صمیمیت جسمی، صمیمیت فکری _ عقلانی و صمیمیت اجتماعی _ تفریحی) به استثنای خرده مقیاس صمیمیت معنوی و زیبایی شناختی نقش معناداری دارد (p<0/05). نتیجه گیری: بنابر نتایج به دست آمده از پژوهش حاضر می توان به این نتیجه رسید که این رویکرد درمانی می تواند به عنوان یک رویکرد درمانی موثر در مراکز مشاوره و رواندرمانی خانواده، جهت تقویت ابعاد صمیمیت زناشویی زوجین و کارکردهای سیستم خانوادگی آن ها مورد استفاده قرار گیرد و بدین شکل ضمن تقویت عملکرد سیستم زوجی، زمینه را برای ثبات بخشی به نهاد خانواده فراهم کند.
-
اثربخشی مفاهیم واقعیت درمانی گروهی بر صمیمیت زناشویی و الگوهای ارتباطی زنان آسیب دیده از بی وفایی همسر
1397هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی مفاهیم واقعیت درمانی گروهی بر صمیمیت زناشویی و الگوهای ارتباطی زنان آسیب دیده از بی وفایی همسر بود . این پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. از میان زنان آسیب دیده از بی وفایی همسر مراجعه کننده به مراکز مشاوره در شهر شیراز که از بین آنان با استفاده از روش نمونه گیری غیر تصادفی مبتنی بر هدف 03 ) هر گروه 51 عضو( نفر انتخاب و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده به هریک از دو گروه مقایسه و کنترل گمارده شدند. سپس جمع آوری داده ها علاوه بر پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک، ازمقیاس نیاز های صمیمیت باگاروزی و پرسشنامه الگوهای ارتباطی) CPQ ( استفاده شد. انجام مداخلات در 8 جلسه 03 دقیقه ای طبق رویکرد واقعیت درمانی صورت گرفت. یافتههای توصیفی مرتبط به متغیرهای جمعیت شناختی و متغیرهای مورد مطالعه در دو گروه ارائه شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس اندازه مکرر استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش گروهی مفاهیم واقعیت درمانی بر افزایش نمره کل صمیمیت زناشویی، موثر بوده است همچنین بر ارتباط سازنده در الگوهای ارتباطی به طور معناداری اثربخش بوده است. براساس آزمون، نمره کل صمیمیت در گروه مداخله دارای رشد بوده است و این رشد به صورت معنیدار متفاوت از نمرات گروه کنترل است. در ابعاد صمیمیت روانشناختی، عقلانی و جسمانی نیز این تفاوت معنیدار بین دو گروه مشاهده میشود. نتیجه گیری: افزایش صمیمیت زناشویی و الگوهای ارتباطی، تابع روشهای آموزش گروهی بود.
-
تجربه زیسته رابطه جنسی زنان متاهل مراجعه کننده به مراکز مشاوره سطح شهر تهران
1397زمینه و هدف: پژوهش حاضر به منظور بازنمایی تجربه زیسته رابطه جنسی زنان متاهل مراجعه کننده به مراکز مشاوره سطح شهر تهران انجام شده است. مواد و روش ها: طرح این پژوهش به شیوه کیفی و به روش پدیدارشناسی از نوع تجربه زیسته است که در صدد می باشد به ادراک زنان متاهل درباره رابطه جنسی شان آن طور که در نظرشان جلوه و نمایان میشود دست یابد به عبارتی تجربه آن ها را از دیدگاه خودشان ببینند. جامعه آماری شامل زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره سطح شهر تهران که در سال 96 به مراکز مراجعه کرده بودند و از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شده است و بعد از مصاحبه با 12 نمونه به اشباغ نظری دست یافتیم. شیوه گرآوری داده ها طبق مصاحبه عنیق نیمه ساختاریافته که به صورت حضوری با ضبط صدای زنان مورد مطالعه انجام گرفته است. یافته ها: نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که عواملی از جمله جسمانی، روانی و رفتاری (مهارت های جنسی) در تجربه زیسته رابطه جنسی زنان موثر است که باعث می شود فرد این رابطه را به صورت مساله دار، معمولی و یا کاملا رضایت بخشی تجربه کند. مورد دیگری که از آن نتایج به دست آمد مربوط به چگونگی تجربه مراحل رابطه جنسی است که به وضعیت جسمی، روانی و رفتاری خلاصه می شود.
-
اثربخشی درمان شناختی – رفتاری بر مشکلات رفتاری، امید به زندگی و خودکارآمدی دانش آموزان دختر خانواده طلاق شهر سنندج
1396چکیده: هدف: طلاق یکی از آسیب زاترین بحران های روانی _ اجتماعی است که تاثیراتِ مخربی بر فرزندان به ویژه در دوره ی نوجوانی دارد. این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی درمان شناختی – رفتاری بر مشکلات رفتاری، امید به زندگی و خودکارآمدی دانش آموزان خانواده های طلاق شهر سنندج صورت گرفت. روش : روش پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهر سنندج در سال تحصیلی 95-96 بود. نمونه مورد مطالعه 30 نفر بود که به شیوه نمونهگیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15نفر) به طور تصادفی جایگزین شدند. برنامه ی مداخله درمان شناختی – رفتاری به شیوه بک بود که در 8 جلسه بر روی مشارکت کنندگانِ گروه آزمایش اجرا شد و گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. پرسشنامه های مورد استفاده جهت جمع-آوری داده ها پرسشنامه خودکارآمدی شرر مادوکس، مِرکاندانتِ و روگِرس، چک لیست تجدیدنظرشده ی مشکلات رفتاری (RBPC) و پرسشنامه امید به زندگی میلر و پاورز (MHS) بود. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 21 و در قالب روش تحلیل کواریانس چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته های پزوهش حاضر نشان داد که درمان شناختی- رفتاری بر کاهش مشکلات رفتاری و افزایش امید به زندگی و خودکارآمدی دانش آموزان دارای والدین مطلقه تاثیر معناداری دارد (P<0/05). نتیجه گیری: نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که پروتکل شناختی _ رفتاری مورد استفاده در این پژوهش می تواند توسط مراکز درمانی و آموزشی جهت کاهش مشکلات رفتاری، امید به زندگی و خودکارآمدی دانش آموزان به ویژه دانش آموزان دارای والدین مطلقه مورد استفاده قرار گیرد.
-
بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به شیوه گروهی بر آشفتگی زناشویی،تعارض زناشویی و خوش بینی در زنان متاهل مراجعه کننده به مرکز مشاوره کمیته امداد شهر کرمانشاه
1396زمینه و هدف:درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، یکی از درمان های رفتاری نسل سوم است و در آن تلاش می شود به جای تغییر شناخت ها ارتباط روانشناختی فرد با افکار و احساساتش افزایش یابد. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به شیوه ی گروهی بر آشفتگی-زناشویی، تعارض زناشویی و خوش بینی در زنان متاهل بود. مواد و روش ها: در قالب مداخله نیمه تجربی به شیوه پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل، 24 زن متاهل به شیوه نمونه گیری در دسترس از میان زنان دارای مشکلات زناشویی مراجعه کننده به مرکز مشاوره کمیته امداد شهر کرمانشاه در بهار 1396 انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل (هر کدام 12 نفر) تقسیم شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه آشفتگی-زناشویی اشنایدر (MSI-R)، پرسشنامه تعارض زناشویی (فرم تجدید نظر شده) (R-MCQ) و پرسشنامه جهت گیری به زندگی (LOT-R) بودند. گروه آزمایش مداخله درمانی به شیوه ی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را به مدت 10 جلسه 90 دقیقه ای به شیوه ی گروهی دریافت نمودند اما برای گروه کنترل درمانی ارائه نشد. پس از اتمام جلسات درمان از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. برای تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به شیوه ی گروهی بر آشفتگی زناشویی(P< 0/05)، تعارض زناشویی(P< 0/05) و خوش بینی (P< 0/05) موثر بوده است.نتایج پیگیری بعد از یک ماه نیز نشان داد که بین گروه آزمایش و کنترل در آشفتگی زناشویی، تعارض زناشویی و خوش بینی در سطحP< 0/05)) تفاوت معنی داری وجود دارد.و اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بعد از یک ماه همچنان باقی مانده است . نتیجه گیری:نتایج پژوهش نشان داددرمان مبتنی بر پذیرش و تعهد موجب بهبود آشفتگی زناشویی، تعارض زناشویی و خوش بینی در زنان متاهل شده است که با یافته های قبلی همسو است. توصیه می گردد مشاوران و درمانگران خانواده از این شیوه درمانی در مراکز مشاوره و کلاس های آموزش خانواده جهت حل مشکلات زناشویی بهره ببرند.
-
اثربخشی مشاوره گروهی آدلری بر آشفتگی زناشویی و تعارضات بین فردی زوجین
1396زمینه و هدف: هدف از اجرای پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مشاوره گروهی آدلری بر آشفتگی زناشویی و تعارضات بین فردی زوجین بود. مواد و روش ها: روش پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون - پس آزمون -پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری این پژوهش شامل تمامیِ زوجینِ دارای تعارضات بین فردی وآشفتگی زناشویی مراجعه کننده به مراکزمشاوره سازمان بهزیستی شهر سنندج در سالِ 1395 بود. نمونه ی مورد مطالعه 12زوج (24 نفر) بود که از بین افراد شرکت کننده به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش (6 زوج) و کنترل (6 زوج) به طور تصادفی جایگزین شدند. متغیر مستقل مشاوره گروهی آدلری بود که در 12 جلسه بر روی گروه آزمایش اجرا شد. و بر روی گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای انجام نشد. ابزار پژوهش پرسشنامه تجدید نظرشده تعارضات زناشویی وپرسشنامه آشفتگی زناشویی بود.برای تحلیل داده ها ازآنالیز واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که مشاوره ی گروهی آدلری باعث کاهش آشفتگی زناشویی در تمامی خرده مقیاس های این متغیر در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه شده و همچنین تعارضات بین فردی زوجین در تمامی خرده مقیاس هایش در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه کاهش چشم گیری داشته است که این نشان دهنده اثربخشی این مشاوره درمانی بوده است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که مشاوره ی گروهی آدلری باعث کاهش آشفتگی زناشویی و کاهش تعارضات بین فردی زوجین می شود که با یافته های قبلی همسو است. نتایج این پژوهش می تواند اطلاعات مفیدی را برای پژوهشگران، مشاوران و روان درمانگران در زمینه آشنایی با مشاوره ی گروهی آدلری فراهم نماید.
-
تبیین مدل معادله ساختاری بر اساس باورهای مذهبی، سبک های حل تعارض و تعهد زناشویی با نگرش به خیانت زناشویی
1395پیمان شکنی به عنوان یک رویداد آسیب زا، قادر است زندگی زناشویی یک زوج را به مخاطره اندازد. به بیان دیگر، این رفتار یکی از دلایل اصلی جدایی در خانواده های ایرانی محسوب می شود. علت های زیادی را برای پیمان شکنی یک زوج می توان برشمرد که مهم ترین آن ها به مشکلات شخصیتی، کم رنگ شدن آموزه های دینی، عدم تعهد و نبود نگرش پایبندی به خانواده ، باز می گردد. این پژوهش به منظور بررسی رابطه بین باورهای مذهبی، سبک های حل تعارض زناشویی و نگرش به خیانت زناشویی با بررسی نقش واسطه ای تعهد زناشویی پرداخته است. روش این پژوهش توصیفی – همبستگی ( از نوع معادلات ساختاری ) می باشد. جامعه آماری مورد مطالعه، کلیه والدین دانش آموزان پیش دبستانی و دبستانی شهرستان پلدختر در سال 94-95 بودند. به منظور جمع آوری داده ها از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از بین والدین دانش آموزان پیش دبستانی و دبستانی شهرستان پلدختر نمونه ای به حجم 279 نفر گردآوری شد. داده های مورد نیاز برای تحلیل با استفاده از پرسشنامه های جهت گیری مذهبی آذربایجانی، سبک های حل تعارض رحیم ، تعهد زناشویی آدامز و جونز و پرسشنامه نگرش به خیانت زناشویی واتلی جمع آوری گردید. برای انجام تحلیل داده ها از دو نرم افزار آماری SPSS و AMOS استفاده شد. نتایج تحلیل ها نشان داد که بین باورهای مذهبی و سبک های حل تعارض زناشویی با تعهد زناشویی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. همچنین بین باورهای مذهبی زوجین با نگرش آن ها به خیانت زناشویی رابطه منفی و معنادار وجود دارد. بین ابعاد تعهد زناشویی و نگرش زوجین به خیانت زناشویی نیز رابطه ی منفی و معنادار وجود دارد. اما رابطه بین سبک های حل تعارض و نگرش به خیانت زناشویی معنادار نبود.
-
تبیین مدلی برای تعهد زناشویی بر اساس طرحواره های ناسازگاراولیه و الگوهای ارتباطی
1395زمینه و هدف: پژوهش حاضر به منظور تبیین مدلی برای تعهد زناشویی با استفاده از طرحواره های ناسازگار اولیه و الگوهای ارتباطی انجام شده است. مواد و روش: در این پژوهش روش و طرح تحقیق از نوع توصیفی، همبستگی و ارائه معادلات ساختاری می باشد. جامعه آماری این پژوهش را کارمندان متاهل دانشگاه علوم پزشکی مشهد تشکیل می دهند. از جامعه مذکور تعداد 500 کارمند متاهل به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل: فرم کوتاه پرسش نامه طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ (YSQ-SF)، پرسش نامه الگوهای ارتباطی (CPQ) و پرسش نامه تعهد زناشویی (DCI) بود. نتایج به کمک نرم افزارهای SPSS و AMOS تجزیه و تحلیل شد.. یافته ها: نتایج پژوهش حاکی از آن بود که بین طرحواره های ناسازگار اولیه و تعهد زناشویی و طرحواره های ناسازگار اولیه و الگوی ارتباطی سازنده متقابل رابطه ی منفی و معنادار و بین طرحواره های ناسازگار اولیه و الگوی ارتباطی اجتناب متقابل و طرجواره های ناسازگار اولیه و الگوی ارتباطی توقع/کناره گیر رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل نشان داد که بین الگوی ارتباطی سازنده متقابل و تعهد زناشویی رابطه ی مثبت و معنادار و بین الگوی ارتباطی اجتناب متقابل و تعهد زناشویی رابطه ی منفی و معنی داری وجود دارد. نتایج پژوهش حاضر فرضیه ی رابطه ی طرحواره های ناسازگار اولیه به واسطه ی الگوهای ارتباطی (سازنده متقابل، اجتناب متقابل و توقع/کناره گیر) با تعهد زناشویی را تایید کرد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که بین تعهد زناشویی با طرحواره های ناسازگار اولیه به صورت مستقیم و همچنین به واسطه الگوهای ارتباطی رابطه ی معنی داری وجود دارد.
-
پیش بینی سندرم ضربه عشق و افسردگی بر اساس سبک های دلبستگی
1395میزان شیوع افسردگی به قدری زیاد است که آن را سرماخوردگی روانی می دانند. بررسی آن در دانشجویان به عنوان قشر فرهیخته و تاثیر گذار در جامعه مهم است. از سوی دیگر قرار گرفتن دانشجویان در فضا و سن همسر گزینی ممکن است آنها را با شکست های عاطفی رو به رو سازد، که این نیز به نوبه خود در پیشرفت قشر دانشجو تاثیر گذار خواهد بود. هدف از پژوهش حاضر پیش بینی سندرم ضربه عشق و افسردگی بر اساس سبک های دلبستگی در دانشجویان شکست عشقی خورد دانشگاه قم است. این پژوهش توصیفی و از نوع دلبستگی است که طی آن 200 نفر از دانشجویان دانشگاه قم به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای پاسخ به فرضیات پژوهش از نرم افزار spss استفاده شد که طی آن مشخص شد بین ضربه عشق و سبک دلبستگی ایمن رابطه منفی و معنادار وجود دارد. همچنین بین ضربه عشق و سبک دلبستگی اضطرابی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. اما بین ضربه عشق و سبک دلبستگی اجتنابی رابطه وجود ندارد. یافته دیگر پژوهش نشان داد بین افسردگی و سبک دلبستگی ایمن رابطه منفی و معنادار وجود دارد. همچنین بین افسردگی و سبک دلبستگی اضطرابی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد، و بین افسردگی و سبک دلبستگی اجتنابی رابطه وجود ندارد. اما سبک دلبستگی اجتنابی قادر به پیش بینی ضربه عشق و افسردگی می باشد. سبک دلبستگی به عنوان پایه روابط بعدی فرد در نظر گرفته می شود، فردی که در دوران کودکی سبک دلبستگی ایمن داشته باشد در روابط خود بصورت تعقلی پیش می رود، و جدایی ها و ناراحتی ها را بصورت منطقی برای خود حل می کند اما فردی که سبک دلبستگی ناایمن دارد با کوچکترین اضطراب در روابط خود به هم می ریزد و در کارکردش اختلال ایجاد می شود، چرا که وی در دوران کودکی با مادر، روابط پایدار و مطلوبی نداشته است و مدام مورد اضطراب قرار می گرفته است.
-
تبیین مدل معادلات ساختاری براساس نظام ارزشی و کمال گرایی با تمایل به ازدواج در دانشجویان مجرد کارشناسی دانشگاه کردستان
1395زمینه و هدف: پژوهش حاضر به منظور تبیین مدلی برای تمایل به ازدواج بر اساس نظام ارزشی و کمال گرایی انجام شده است. مواد و روش: در این پژوهش روش و طرح تحقیق از نوع توصیفی، همبستگی و ارائه ی معادلات ساختاری می باشد. جامعه پژوهشی در این تحقیق کلیه دانشجویان مجرد شاغل به تحصیل، مقطع کارشناسی دانشگاه کردستان سال تحصیلی 93- 94 تشکیل می دهند. روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی بوده است. پرسشنامه های مورد استفاده شامل مقیاس کمال گرایی هیل (HPS)، مقیاس بررسی ارزش های شوارتز (SVS) و پرسشنامه رغبت به ازدواج بود. نتایج به کمک نرم افزارهای SPSS نسخه 17 وAMOS نسخه 20 تجزیه و تحلیل شد. روش آماری شامل آمار توصیفی (میانگین، انحراف استاندارد، کمینه و بیشینه و فراوانی) و آمار استنباطی (معنی داری همبستگی و معادلات ساختاری) بود. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن است که بین نظام ارزشی (جمعی) و تمایل به ازدواج رابطه مثبت معناداری وجود دارد، در حالی که بین نظام ارزشی (فردی) و تمایل به ازدواج رابطه منفی معناداری وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد، بین نظام ارزشی (جمعی) و کمال گرایی (بهنجار و نابهنجار) رابطه معناداری وجود ندارد؛ در حالی که بین نظام ارزشی فردی و کمال گرایی (بهنجار و نابهنجار) رابطه مثبت معناداری وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل نشان داد بین کمال گرایی (بهنجار) و تمایل به ازدواج رابطه مثبت معناداری وجود دارد؛ در حالی که بین کمال گرایی (نابهنجار) و تمایل به ازدواج رابطه منفی معناداری وجود دارد. بنابر این و با توجه به آنچه که گفته شد، بین نظام ارزشی (جمعی) و تمایل به ازدواج با میانجیگری کمال گرایی رابطه معناداری وجود ندارد، در حالی که بین نظام ارزشی (فردی) و تمایل به ازدواج با میانجیگری کمال گرایی رابطه وجود دارد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج، تلاش افراد کمال گرا جهت دستیابی به معیارها و اهداف ارزشمند فردی صورت می گیرد، که در این میان کمال گرایان (نابهنجار) در معیارهای خود از جمله در زمینه ی ازدواج دچار افراط می شوند، و همین امر باعث بالاتر رفتن سن ازدواج در آنها می شود.
-
بررسی اثربخشی آموزش پیش از ازدواج به شیوه تصویرسازی ارتباطی بر انتظار از ازدواج و نگرش به ازدواج دانشجویان دختر در آستانه ازدواج دانشگاه کردستان
1395زمینه و هدف: رویکرد تصویرسازی ارتباطی بر همکاری زخم های دوران کودکی که هر زوج با خود دارند تاکید دارد. این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش پیش از ازدواج به شیوه ایماگوتراپی(تصویسازی ارتباطی) بر انتظار از ازدواج و نگرش به ازدواج دانشجویان دختر در آستانه ازدواج دانشگاه کردستان صورت گرفت. مواد و روش ها: روش پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش کلیه دانشجویان دختر در استانه ازدواج دانشگاه کردستان در سال تحصیلی 94-95 می باشند. نمونه مورد مطالعه 30 نفر بود که از بین افراد شرکت کننده به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل(15نفر) به طور تصادفی جایگزین شدند. متغیر مستقل آموزش پیش از ازدواج به شیوه ایماگوتراپی بود که در 6 جلسه بر روی گروه آزمایش اجرا شد. و گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای انجام نشد. ابزار پژوهش پرسشنامه نگرش به ازدواج براتن و روزن(MAS) و پرسشنامه انتظار از ازدواج جونز و نلسون(MES) بود. برای تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس چند متغیره استفاده شد. یافته ها: یافته های پزوهش نشان داد که آموزش پیش از ازدواج به شیوه ایماگو تراپی(تصویرسازی ارتباطی) بر انتظار از ازدواج(P< 0/05) و نگرش به ازدواج(P< 0/05) موثر بوده است. نتایج پیگیری بعد از دو ماه نیز نشان داد که بین گروه آزمایش و کنترل در انتظار از ازدواج و نگرش به ازدواج در سطح(P< 0/05 ) تفاوت معنی داری وجود دارد. و اثربخشی آموزش پیش از ازدواج بعد از دو ماه همچنان باقی مانده است . نتیجه گیری: نتایج پزوهش نشان داد که آموزش پیش از ازدواج به شیوه ایماگوتراپی موجب بهبود انتظار از ازدواج و نگرش به ازدواج دختران در آستانه ازدواج شده است که با یافته های قبلی همسو است. نتایج این پژوهش می تواند اطلاعات مفیدی را برای پژوهشگران، مشاوران و روان درمانگران در زمینه آشنایی با ایماگو تراپی(تصویرسازی ارتباطی) و پیامدهای آموزش پیش از ازدواج فراهم نماید.
-
اثربخشی غنی سازی روابط(RE) بر سبک های حل تعارض و الگوهای ارتباطی در زنان متاهل مراجعه کننده به کمیته امداد امام خمینی( ره)
1394هدف از این پژوهش تعیین اثربخشی غنی سازی روابط(RE) بر سبک های حل تعارض و الگوهای ارتباطی زنان متاهل بوده است. روش این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آمون-پس آزمون با گروه کنترل بوده و جامعه ی آماری مورد مطالعه کلیه زنان متاهل مراجعه کننده به مرکز مشاوره کمیته امداد با سابقه 2 الی 3 سال تاهل بودند. از بین کسانی که نمرات پایین تری را به تناسب سلبک های حل تعارض و الگوی ارتباطی کسب کردند به شکل تصادفی30 نفر برگزیده شدند و نهایتا با انتخاب تصادفی15نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل گمارده شدند. آزمودنی های گروه آزمایش به مدت 8 جلسه مداخله را تجربه کردند و گروه کنترل هیچ مداخله ای را دریافت نکردند. داده های پرسش نامه های پژوهش با استفاده از نرم افزار 16spss و روش آماری تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاکی از آن است پس از مداخله به به شیوه غنی سازی روابط(RE) ، آزمودنی های گروه آزمایش در متغیرالگوی ارتباطی سازنده متقابل افزایش و در متغیر متوقع/کناره گیر و اجتناب متقابل کاهش معناداری را در مقایسه با گروه کنترل نشان می دهند همچنین در متغیر سبک های حل تعارض، سبک یکپارچگی و سبک مصالحه افزایش و سبک های ملزم شده، مسلط و اجتنابی کاهش معناداری را در مقایسه با گروه کنترل نشان می دهد. یافته ها حاکی از آن است که غنی سازی روابط(RE) شیوه ای اثربخش و سودمند در جهت بهبود الگوهای ارتباطی و سبک های حل تعارض در زنان متاهل می باشد.
-
تبیین مدلی برای رابطه ی دختر و پدر با استفاده از سبکهای دلبستگی و عشق آتشین
1394ژوهش حاضر به منظور تبیین مدلی برای رابطه ی دختر و پدر با استفاده از سبک دلبستگی و عشق آتشین انجام شده است نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن بود که بین رابطه ی دختر و پدر با عشق آتشین و همچنین سبک دلبستگی با عشق آتشین رابطه ی منفی معنی داری وجود دارد، همچنین نتایج تحلیل نشان داد که بین رابطه ی دختر و پدر و سبک دلبستگی رابطه ی مثبت معنی داری وجود داشت . نتایج پژوهش حاضر فرضیه رابطه ی دختر و پدر به واسطه ی دلبستگی بر عشق آتشین را تایید کرد.
-
رابطه بین پویایی های محیط خانواده با سبک های هویت یابی (با بررسی نقش واسطه ایی سبک فرزند پروری)
1394جامعه آماری مورد مطالعه، دانشجویان رده ی سنی 22 – 18 سال دانشگاه کردستان در سال تحصیلی 94 – 93 بودند. به منظور جمع آوری داده ها از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از بین دانشجویان رده ی سنی 22 – 18 سال دانشگاه کردستان نمونه ای به حجم 300 نفر گردآوری شد و به وسیله پرسش نامه داده های موردنیاز برای تحلیل جمع آوری شدند و برای انجام تحلیل داده ها از دو نرم افزار آماری SPSS و LESREL استفاده شد. نتایج تحلیل ها نشان دادند که بین پویایی های محیط خانواده و سبک های هویت یابی چه به صورت مستقیم و چه به صورت نقش واسطه ای سبک فرزندپروری و غیر مستقیم رابطه معناداری وجود دارد.
-
بررسی اثربخشی طرح واره درمانی بر سبک های مدیریت خشم، مکانیسم های دفاعی و تعیین طرح واره های غالب زنان در آستانه ی طلاق
1394هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی طرح واره درمانی بر سبک های مدیریت خشم، مکانیسم های دفاعی و تعیین طرح واره های غالب زنان در آستانه ش طلاق بود. بدین منظور نمونه ای شامل 5 نفر ازمراجعان زن در آستانه ی طلاق مرکز مداخله در بحران شهرستان پارسیان به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها پرسشنامه های خشم اشپیلبرگر، مکانیسم های دفاعی اندروز و همکاران (1993) و طرح واره های یانگ فرم کوتاه (1993) توسط مراجعین تکمیل شد. همچنین جلسات آموزش طرح واره درمانی یانگ در 10 جلسه ی 40 دقیقه ای اجرا شد. داده ها با استفاده از نرم افزار شاخص تعیین پایا و نمودارهای چشمی تحلیل شدند. نتایج نشان داد طرح واره-درمانی منجر به بهبود سبک های مدیریت خشم و مکانیسم های دفاعی زنان در آستانه ی طلاق می-شود به طوری که طرح واره درمانی منجر به کاهش چشمگیری در نمرات خشم درونی و افزایش نمرات کنترل خشم درونی و بیرونی شده و مکانیسم دفاعی رشدیافته را بهبود و مکانیسم های دفاعی رشدنایافته و روان آزرده را کاهش می دهد.
-
اثربخشی درمان گروهی مبتنی بر رویکرد نظریه عقلانی، هیجانی و رفتاری (REBT) برآشفتگی زناشویی، باورهای ارتباطی و نگرش های ناکارامد در زنان متاهل مراجعه کننده به مراکز مشاوره ای سنندج
1394دف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان گروهی مبتنی بر رویکرد عقلانی، هیجانی و رفتاری (REBT) برآشفتگی زناشویی، باورهای ارتباطی و نگرش های کارامد در زنان متاهل بود. جامعه ی آماری در این پژوهش کلیه زنان متاهل مراجعه کننده به مراکز مشاوره ای سنندج در سال 1394 می باشد. روش نمونه گیری به صورت در دسترس از بین زنان متاهل مراجعه کننده به مراکز مشاوره ایی سنندج 24 نفر انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل (هرکدام 12 نفر) قرار داده شدند. مداخله بر اساس رویکرد درمان عقلانی، هیجانی و رفتاری به صورت پروتکل 8 جلسه ای 90 دقیقه ای و هفته ای یک بار به شیوه گروهی اجرا گردید. پرسشنامه ی به کاربرده شده شامل پرسشنامه آشفتگی زناشویی، باورهای ارتباطی و نگرش های ناکارامد بود نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد درمان عقلانی، هیجانی و رفتاری (REBT) تاثیر معنی داری برآشفتگی زناشویی (P<0/0001)، باورهای ارتباطی (P<0/0001) و نگرش های ناکارامد (P<0/0001) داشته است.
-
اثربخشی مشاوره ی گروهی با رویکرد ارتباطی ستیر بر فرسودگی زناشویی و میل به طلاق زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره
1393هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی مشاوره ی گروهی مبتنی بر رویکرد ارتباطی ستیر بر فرسودگی زناشویی و میل به طلاق زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره ی شهر اشنویه در سال 1393 بود. در پژوهش حاضر که به شیوه ی نیمه تجربی باپیش آزمون و پس آزمون وگروه گواه انجام پذیرفته است، تاثیر خانواده درمانی ارتباطی ستیر به عنوان متغیّر مستقل بر میزان میل به طلاق و فرسودگی زناشویی زوجین به عنوان متغیّر های وابسته مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه ی آماری این پژوهش شامل زوج های مراجعه کننده به مرکز مشاوره ی خانواده ی شهر اشنویه در سال93 است. از این جامعه 40 زوج(20زوج گروه آزمایش و 20 زوج گروه کنترل)انتخاب شدند اما به دلیل ریزش در گروهها تعداد زوجین به 15 زوج در هر گروه تقلیل یافت. مشاوره ی گروهی مبتنی بر رویکرد ارتباطی ستیر به مدت 7 جلسه ی 120دقیقه ای به مدت 2 جلسه در هفته در مورد گروه آزمایش اعمال شد و اما گروه کنترل هیچ گونه آموزشی دریافت ننمود یک هفته بعد از خاتمه ی آموزش پس آزمون بر روی هر دو گروه انجام گردید و نتایجتحلیل واریانس چندمتغیری (مانوا) و تحلیلکواریانسهمچنین از آزمون پیگیری بونفرنی یا سیداک و یا تی برای مقایسه در متغیر وابسته جهت مقایسه تفاوت های بین گروهی درمانی و گواه تفاوتمعناداری را درنتایج حاصل از پس آزموندوگروهآزمایشوکنترل،نشان داد. بدین معنی که میزان متغیرهای وابسته در آزمودنی های گروه آزمایش به طور معناداری نسبت به گروه کنترل کاهش یافت.پس می توان نتیجه گیری نمود که مشاوره ی گروهی مبتنی بر رویکرد ارتباطی ستیر در کاهش فرسودگی زناشویی و میل به طلاق زوجین مراجعه کننده تاثیر گذار بوده است.همچنین مشاوره ی گروهی مبتنی بر رویکرد ستیر بر روی خرده مقیاس های فرسودگی زناشویی شامل خستگی جسمی،خستگی روانی ،خستگی روانی و میل به طلاق شامل بعد شناختی،بعد عاطفی،بعد رفتاری تاثیر گذار بوده است.
-
دیدگاه شریعت اسلامی درباره ی شادی و احکام آن
1393اسلام دین کاملی است که به تمام نیازهای فطری و اساسی انسان توجه کامل نمده و جهت برآوردکردن نیازهای مادی و معنوی و ابعاد متنوع و مختلف آن و زوایای آشکار و پنهان زندگی بشر قانون و برنامه کار ارائه داده است. شادی از جمله نیازهای روحی و روانی انسان است که در بسیاری از جنبه ها ی حیات نقش اساسی ایفا می کند. وجود آیات متعدد و و سخنان گوهربار پیامبراسلام و سیره عملی صحابه گواه بر این مدعاست که اسلام موضوع شادی را مورد توجه قرار داده است. آموزه های دین اسلام شادی را در سه نوع ممدوح و مذموم و مباح تقسیم بندی می کند. تعبیر دین از شادی این است که شادی دنیوی خود هدف نیست بلکه عاملی مهم برای رسیدن انسان به به کمال والای انسانی است که خوشبختی انسان را در آن سرای تحقق می بخشد.
-
اثربخشی درمان وجودی به صورت گروهی بر تمایزیافتگی و الگوهای ارتباطی دانشجویان دختر مرحله ی عقد
1393هدف از پژوهش تعیین اثربخشی درمان وجودی به شیوه گروهی بر تمایزیافتگی و الگوهای ارتباطی دختران دانشجوی مرحله عقد بوده است. روش این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آمون-پس آزمون با گروه کنترل بوده و جامعه ی آماری مورد مطالعه کلیه دانشجویان عقد کرده ی دانشگاه کردستان در سال تحصیلی 91-92 بودند. از بین کسانی که نمرات پایین تری را به تناسب سطح تمایز خود و الگوی ارتباطی کسب کردند به شکل تصادفی20 نفر برگزیده شدند و نهایتا با انتخاب تصادفی10نفر در گروه آزمایش و 10 نفر در گروه کنترل گمارده شدند. آزمودنی های گروه آزمایش به مدت 10جلسه به صورت گروهی درمان وجودی را تجربه کردند و گروه کنترل هیچ مداخله ای را دریافت نکردند. داده های پرسش نامه های پژوهش با استفاده از نرم افزار 16spss و روش آماری تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاکی از آن است پس از مداخله به شیوه ی وجود درمانی در گروه، آزمودنی های گروه آزمایش در متغیرالگوی ارتباطی سازنده متقابل افزایش و در متغیر متوقع/کناره گیر کاهش معناداری را در مقایسه با گروه کنترل نشان می دهند همچنین در متغیر تمایزیافتگی، جایگاه من و واکنش عاطفی افزایش معناداری را در مقایسه با گروه کنترل نشان می دهد. یافته ها نشان داد که درمان وجودی به شیوه گروهی شیوه ای اثربخش و سودمند در جهت بهبود الگوهای ارتباطی و افزایش تمایزیافتگی و جایگاه من و کاهش واکنش عاطفی در دانشجویان دختر عقد کرده می باشد.
-
اثر بخشی خانواده درمانی مبتنی بر نظام عاطفی بوون بر مهارت های ارتباطی و تعهد زناشویی در زنان دارای تعارض زناشویی
1393خانواده یک نهاد اجتماعی اولیه و حیاتی است که تثبیت و تضمین سلامت فرد و بقای جامعه در این کانون شکل می گیرد. فرد نه تنها از نظر جسمی و زیستی بلکه از نظر عاطفی- روانی و شخصیتی نیز تحت تاثیر خانواده قرار دارد چرا که خانواده جایگاهی است که فرد می تواند با تکمیل شخصیت خویش اماده ی پذیرش نقش های اجتماعی گردد. هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی خانواده درمانی مبتنی بر رویکرد بوون بر مهارت های ارتباطی و تعهد زناشویی در زنان دارای تعارض زناشویی شهرستان مریوان در سال 1392 بود. طرحاینپژوهشازنوع نیمهآزمایشیبهشیوهپیشآزمون -پسآزمونباگروهکنترلبود.جامعه تحقیق، شامل 50 زن مراجعه کننده به شورای حل اختلاف بوداز این جامعه تعداد 24مراجع که نمره تعارض زناشویی بیشتری داشتند، انتخابگردیده و بهشیوهجایگزینیتصادفی،افراددردوگروه آزمایشی و کنترل، گماشته شدند. ابزارهای پژوهش حاضر شامل آزمون های مهارت های ارتباطی کویین-دام و تعهد زناشویی آدامز و جونز بوده و مداخله براساسرویکردخانواده درمانی بوونبه صورت پروتکل 8جلسه ای 90 دقیقه ای وهفتهای یک باربهشیوهمشاوره گروهیاجرا گردید. نتایج تحلیل واریانس چندمتغیری (مانکوا) و تحلیل کواریانس تفاوت معناداری را در نتایج حاصل از پس آزمون دو گروه آزمایش و کنترل، نشان داد. پس می توان نتیجه گیری نمود که خانواده درمانی مبتنی بر نظام عاطفی بوون بر مهارت های ارتباطی و تعهد زناشویی در زنان دارای تعارض تاثیر گذار بوده است.
-
اثر بخشی خانواده درمانی مبتنی بر نظام عاطفی بوون بر دلزدگی زناشویی و عملکرد خانواده در مردان متاهل
1393خانواده پایه ای ترین تشکل اجتماعی و اصلی ترین جز اجتماع است. دستیابی به جامعه ای سالم در گرو سلامت خانواده و خانواده سالم در گرو برخورداری افراد آن از سلامت روانی و داشتن ارتباط مطلوب با یکدیگر است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی خانواده درمانی مبتنی بر رویکرد بوون بر دلزدگی زناشویی و عملکرد خانواده مردان متاهل شهر مریوان در سال 1393 بود. طرح این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی به شیوه پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه تحقیق، کلیه مردان متاهل شهر مریوان که به مراکز مشاوره ای مراجعه کرده بودند را شامل می شد. از این جامعه تعداد 20 مراجع به شیوه تصادفی هدفمند، انتخاب گردیده و به شیوه جایگزینی تصادفی، افراد در دو گروه آزمایشی و کنترل، گماشته شدند. ابزارهای پژوهش حاضر شامل آزمون های دلزدگی زناشویی پاینز و عملکرد خانواده شده و مداخله براساس رویکرد خانواده درمانی بوون به صورت پروتکل 8 جلسه ای 1 ساعته و هفته ای یک بار به شیوه مشاوره گروهی اجرا گردید. نتایج تحلیل واریانس چندمتغیری (مانوا) و تحلیل کواریانس تفاوت معناداری را در نتایج حاصل از پس آزمون دو گروه آزمایش و کنترل، نشان داد. پس می توان نتیجه گیری نمود که خانواده درمانی مبتنی بر نظام عاطفی بوون بر کاهش دلزدگی زناشویی و افزایش عملکرد خانواده مردان متاهل تاثیر گذار بوده است.
-
اثربخشی معنادرمانی به شیوه گروهی بر تاب آوری و احساس تنهایی دانشجویان دختر دارای نشانگان ضربۀ عشق
1393زمینه و هدف: پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی معنادرمانی به شیوه گروهی بر تاب آوری و احساس تنهایی دختران دانشجوی دارای نشانگان ضربه عشق انجام شده است. مواد و روش: طرح این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه پژوهشی در این تحقیق را کلیه دانشجویان دختر دانشگاه کردستان تشکیل داده اند که در سال تحصیلی 1393-1392 مشغول به تحصیل بوده اند. نمونه گیری با استفاده از روش نمونه گیری داوطلبانه بوده که در مجموع 30 نفر از دانشجویان مراجعه کننده که نمرات بالایی را در پرسشنامه نشانگان ضربه عشق (1999) (LTI) کسب کردند به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند (هر گروه 15 نفر). سپس پرسشنامه های تاب آوری کانر-دیویدسون (2003) (CD-RISC) و احساس تنهایی(1998) (UCLA) توسط دو گروه تکمیل شد. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه تحت روش معنادرمانی گروهی قرار گرفت. پس از اتمام دوره درمانی هر دو گروه مجدداً مورد آزمون فوق قرار گرفتند. نتایج، به کمک نرم افزار spss نسخه 21 تجزیه و تحلیل شد. روش آماری شامل آمار توصیفی (شامل میانگین، انحراف معیار، حداقل و حداکثر نمره ها) و آمار استنباطی (آزمون تحلیل کوواریانس) بود. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد که بین نمرات پس آزمون تاب آوری و احساس تنهایی دو گروه آزمایشی و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد(05/0P<). همچنین نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که بین نمرات پس آزمون نشانگان ضربه عشق بین دو گروه تفاوت معنادار وجود دارد (05/0P<). نتیجه گیری: نتایج نشان داد که معنادرمانی به شیوه گروهی می تواند به عنوان درمان موثری در کاهش احسا س تنهایی و نشانگان ضربه عشق دانشجویان به کار برده شود. این درمان در افزایش تاب آوری نیز سودمند است.
-
اثربخشی خانواده درمانی مبتنی بر رویکرد ارتباطی ستیر بر کیفیت زندگی، رضایت زناشویی و تعارض زناشویی در زنان ازدواج کرده به شیوه زن به زن، فرار کرده و عادی شهرستان اشنویه
1392هدف پژوهش حاضر تعیین میزان تاثیر خانواده درمانی ستیر بر کاهش تعارض زناشویی و افزایش کیفیت و رضایت زناشویی در زنان ازدواج کرده به شیوه عادی، زن به زن و فرار کردن بود. این پژوهش نیمه آزمایشی، شامل یک پیش تست و پس تست روی هر سه گروه بود. جامعه ی آماری زنان ازدواج کرده به هر سه شیوه بودند و نمونه، شامل 15 نفر از هر گروه بود. متغیرهای وابسته شامل رضایت زناشویی،کیفیت زندگی . تعارض زناشویی بود که توسط پرسشنامه کیفیت زندگیSF-36 مقیاس زوجی اینریچ و پرسشنامه تعارضات زناشویی(MSQ) اندازه گرفته می شدند. متغیر مستقل خانواده درمانی ستیر بود. زنان هر سه گروه طی10 جلسه مورد درمان ستیر قرار گرفتند. داده های پرسشنامه های پژوهش با استفاده از نرم افزار 19 spss و روش آماری تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که رویکرد ارتباطی ستیر بر افزایش رضایت زناشویی و کاهش تعارض زناشویی موثر بوده ولی بر بهبود کیفیت زندگی تاثیر نداشته است.
-
اثربخشی درمان- شناختی ـ رفتاری بر طرحواره-های ناسازگار اولیه و سبک-های دلبستگی ناایمن و میل به مواد در معتادان تحت درمان نگهدارنده با شربت متادون
1392هدف پژوهش حاضر تعیین میزان تاثیر درمان شناختی رفتاری بر طرحواره های ناسازگار اولیه و سبک های دلبستگی ناایمن و میل به مواد در معتادان تحت درمان نگهدارنده با شربت متادون بود. این پژوهش نیمه آزمایشی، شامل یک پیش تست و پس تست با گروه های کنترل وآزمایش بود. جامعه ی آماری معتادان تحت درمان نگهدارنده با شربت متادون بودند و نمونه، شامل 22 معتاد است که به طور تصادفی در دو گروه آزمایش وگوا قرار گرفتند. متغیرهای وابسته شامل طرحواره-های ناسازگار اولیه و سبک های دلبستگی ناایمن و میل به مواد بود که توسط پرسشنامه های برنن وکلارک و شیور و پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه و مقیاس پیش بینی بازگشت اندازه گرفته می شدند. متغیر مستقل درمان شناختی رفتاری بود. معتادان در گروه آزمایش تحت10جلسه ی درمان شناختی رفتاری قرار گرفتند. داده های پرسشنامه های پژوهش با استفاده از نرم افزار 19 spss و روش آماری تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. یافته های این پژوهش به این صورت بود که درمان شناختی رفتاری بر بهبود طرحواره های ناسازگاراولیه و سبک های دلبستگی ناایمن و کاهش میل به مواد در معتادان تحت درمان نگهدارنده با شربت متادون موثر است.
-
تاثیر واقعیت درمانی (نظریه انتخاب)به صورت گروهی بر درمان کمال گرایی واضطراب پیشرفت در دختران نوجوان مدارس خاص
1392هدف از پژوهش حاضر اثربخشی واقعیت درمانی (نظریه انتخاب) بر کمال گرایی و اضطراب پیشرفت در دختران دوره راهنمایی مدارس خاص می باشد. روش این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون –پس آزمون با گروه کنترل بوده و جامعه آماری مورد مطالعه کلیه دانش آموزان دختر دوره راهنمایی مدارس خاص شهرستان سنندج در سال تحصیلی 92-91 بودند . 30 نفر از دانش آموزان با کمال گرایی منفی بالا واضطراب پیشرفت بالا پس از اجرای آزمون تشخیصی (پرسش نامه های مربوطه) به شیوه نمونه گیری تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایشی و کنترل گمارش شدند.آزمودنی های گروه آزمایش به مدت 10 جلسه به صورت گروهی واقعیت درمانی را تجربه کردند وگروه کنترل هیچ مداخله ای را دریافت نکردند . داده های پرسشنامه های پژوهش با استفاده از نرم افزار 16 spss و روش آماری تحلیل کوواریانس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج حاکی از آن است پس از مداخله به شیوه واقعیت درمانی در آزمودنی های گروه آزمایشی کمال گرایی منفی و اضطراب پیشرفت به طور معناداری در مقایسه با گروه کنترل کاهش یافت، همچنین کمال گرایی مثبت در آزمودنی های گروه آزمایشی به طور معنا داری در مقایسه با گروه کنترل افزایش یافته است . همچنین نتایج اجرای آزمون پیگیری پس ازدو ماه نشان دهنده پایدار بودن اثر مداخله بر روی گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل بوده است . یافته ها نشان دادند که رویکرد واقعیت درمانی شیوه ای اثر بخش و سودمند در جهت کاهش اضطراب پیشرفت تحصیلی و کمال گرایی منفی و افزایش کمال گرایی مثبت در دانش آموزان دختر دوره راهنمایی مدارس خاص می باشد.
-
اثربخشی طرحواره درمانی در درمان بیماران مبتلا به اختلال شخصیت وسواسی-جبری و تعیین طرحواره های غالب آنها
1392پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی طرحواره درمانی در درمان بیماران مبتلا به اختلال شخصیت وسواسی-جبری و تعیین طرحواره های غالب در آنها انجام شد. در این پژوهش که به صورت طرح تجربی تک آزمودنی انجام شد، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند پنج نفر بیمار مبتلا به اختلال شخصیت وسواسی-جبری انتخاب شده و در یک فرایند مداخله 18 جلسه ای قرار گرفتند. برای سنجش اثربخشی طرحواره درمانی از پرسشنامه های طرحواره های ناسازگار یانگ (EIMSS)، وسواس فکری-عملی مادسلی و حیطه های نگرانی استفاده شد. نتایج حاصل از این پژوهش که با استفاده از روش های تحلیل دیداری-تفسیری، درصد بهبودی (معنی داری بالینی)، شاخص تغیر پایا (RCI) و ملاک های کارایی تعیین شدن نشاد که طرحواره درمانی در درمان بیمارن مبتلا به اختلال شخصیت وسواسی-جبری اثر بخش بود. همچنین نتایج نشان داد که طرحواره درمانی باعث کاهش معنی دار طرحواره های بیماران شرکت کننده در هر پنج حوزه طرحواره ای شد. همینطور شدت حیطه های نگرانی و علائم وسواسی جبری نیز در این بیماران کاهش پیدا کرد. طرحواره های معیارهای سرسختانه، بازداری هیجانی و تنبیه در این بیماران به عنوان طرحواره های غالب مشخص شدند.
-
اثر بخشی درمان شناختی- رفتاری بر تغییر سبک های مدیریت خشم
1391خشم هیجانی فراگیر است و شیوه های مدیریت (ابراز و مهار) مختلف دارد. اما، درمان های شناختی-رفتاری، به عنوان شناخته شده ترین مداخلات روان شناختی در زمینه خشم، بر کاهش خشم و پرخاشگری تمرکز یافته اند. پژوهش حاضر، تلاشی در جهت بررسی اثر بخشی درمانگری شناختی- رفتاری بر تغییر سبک های مدیریت خشم است. دو جنبه مهم این پژوهش، تجربه خشم و سبک های مدیریت آن است. از میان روش های درمانگری شناختی رفتاری، شیوه درمانگری بک مورد استفاده قرار گرفت. به این ترتیب از طرح شبه آزمایشی پیش آزمون-پس آزمون با دو گروه استفاده شد. به منظور ارزیابی وضعیت بالینی، تجربه خشم، و سبک های مدیریت خشم از آمون فرم کامل آزمون چند وجهی شخصیتی مینه سوتا (MMPI- 2)، آزمون وضعیت هیجانی، و پرسشنامه بروز حالت- رگه خشم2 (STAXI-2) اسپیلبرگر مورد استفاده قرار گرفت. به این ترتیب درمان شناختی به عنوان متغیر مستقل و نتایج مقیاس خشم آزمون MMPI، آزمون وضعیت هیجانی، STAXI-2 متغیرهای وابسته بودند. از میان دانشجویان داوطلب 33 نفر انتخاب شدند که 15نفر آن ها در گروه مداخله و 18 نفر آن ها در گروه گواه جای داده شدند. بعد از پیش آزمون گروه مداخله مورد ده جلسه درمان قرار گرفت و بعد پس آزمون انجام شد. بعد از آن، گروه گواه مورد مداخله قرا گرفت سپس نتایج گروه مداخله از دو ماه پیگیری شد. میانگین گروه ها با استفاده از تحلیل کوواریانس مورد آزمون قرار گرفت، و برای بررسی تغیرات گروه مداخله در طول جلسات، پیگیری از تحلیل مبتنی بر اندازه گیری های مکرر استفاده شد. یافته ها پژوهش حاضر نشان می دهد که میزان خشم و نیاز به بیان کلامی آن، بعد از مداخله درمانی کاهش یافت و در پیگیری دو ماهه بعد از آن ماندگار بود. اما تغییر در سبک های مدیریت خشم به سطح معنی دار نرسید. نتایج بیانگر این است که درمانگری شناختی- رفتاری در زمینه کاهش خشم احساس فاعلی خشم موثر است. اما تغییر سبک های مدیریت خشم، احتمالاً نیازمند درمان بلند مدت تری است.
-
اثربخشی درمان شناختی رفتاری مبتنی بر پیروی از دستورات دارویی و افسردگی در افراد مبتلا به ایدز تحت درمان متادون و داروی ضد ویروسی و درمان نگهدارنده متادون
1390در این پژوهش، به روش کارآزمایی کنترل شده تصادفی، تاثیر شناخت درمانی ویژه بیماران HIV+ بررسی شد وضعیت بیماران از لحاظ افسردگی، پیروی از دستورات دارویی، و CD4 مطالعه شد. تحقیق حاضر روی گروه بزرگتری نسبت به تنها مطالعه ی مشابه قبلی که بررسی موردی بود انجام شد و دارای گروه کنترل نیز بود. مطالعه ی دیگر نیز معتادان تحت درمان متادون را بررسی نکرده است. نتایج این مطالعه نشان داد که مداخلهCBT-AD در افزایش پیروی از دستورات دارویی، افزایشCD4 ، و کاهش افسردگی به طور معناداری موثر است. تاثیر این مداخله در افزایش CD4 برای اولین بار نشان داده شد.