Faculty Profile

پرویز فتحی
تاریخ به‌روزرسانی: 1403/09/01

پرویز فتحی

دانشکده کشاورزی / گروه مهندسی آب

Theses Faculty

پایان‌نامه‌های کارشناسی‌ارشد

  1. بهینه‌سازی شبکه‌پایش آب زیرزمینی دشت دهگلان با استفاده از یک روش فرا ابتکاری
    1403
    بهینه‌سازی شبکه‌پایش کمی آب‌های زیرزمینی برای تعیین تعداد و مکان بهینه آنها، اهمیت بسیار ویژه ای در اندازه‌گیری مکفی مکانی و زمانی داده‌ها با حداقل تعداد چاهک‌های مشاهده و با کمترین هزینه اجرایی دارد. بازطراحی و یا بهینه‌سازی شبکه‌پایش کمی آب زیرزمینی تحت تاثیر عوامل محلی مختلفی نظیر موقعیت مکانی چاهک‌های موجود، مشخصات چاهکها (نظیر عمق چاه و ابعاد صفحه مشبک چاه)، فاصله بین آنها(تعداد چاهک های مشاهده‌ای)، میزان دسترس‌پذیری آنها، هزینه و بودجه تخصیصی برای احداث چاهک‌های جدید و برنامه پایش دارد. یک شبکه‌پایش مناسب می‌تواند داده‌های کمی و کیفی ارزشمندی برای تصمیم‌گیری آگاهانه برای پژوهشگران و مدیران بخش آب فراهم کند. انتخاب تعداد بهینه چاهک‌ها و توزیع مکانی آن‌ها بزرگترین چالش در زمینه علم آب زیرزمینی محسوب می-شود. دلیل اصلی اهمیت این امر، ضرورت کاهش هزینه‌های پایش ضمن مطلوب بودن تعداد اندازه‌گیری داده‌ها و اطلاعات است. بسط مدل جریان آب زیرزمینی و اتصال آن به یک روش بهینه‌سازی کارا، اولین و مهمترین قدم در جهت بازطراحی شبکه‌پایش کمی جریان آب زیرزمینی می‌باشد. هدف از تحقیق حاضر، بسط مدل شبیه‌سازی جریان آب زیرزمینی دشت دهگلان با استفاده از مدل مکانیسمی MODFLOW و اتصال آن به روش بهینه‌سازی فرا ابتکاری زنبور‌عسل جهت ارزیابی عملکرد و بازطراحی شبکه‌پایش کمی آب زیرزمینی دشت دهگلان بود. برای این منظور با جمع‌آوری داده‌ها، اطلاعات و نقشه‌های موردنیاز، مدل جریان آب زیرزمینی دشت دهگلان بسط و توسعه داده‌شد. در ادامه با استفاده از مدل شبیه‌سازی پیشنهادی، عملکرد شبکه‌پایش موجود در دشت گلان مورد ارزیابی قرار گرفت. سپس با استفاده از مدل شبیه‌سازی و کاربرد روش فراابتکاری زنبور‌عسل، اقدام به بازطراحی شبکه‌پایش کمی آب زیرزمینی در دشت مذکور گردید. تابع هدف مورد استفاده در الگوریتم بهینه‌سازی به‌صورت مجموع شاخص کارایی نش-ساتکلیف و ضریبی(W) از شاخص هزینه درنظر گرفته‌شد. بطوریکه تعداد و توزیع مکانی چاهکها در شبکه‌پایش بهینه بستگی به اهمیت نسبی هر یک از شاخص‌های داشت. لذا مقدار ضریب وزنی W باتوجه به یک اهمیت شاخص‌های کارایی و هزینه انتخاب می‌گردد. نتایج نشان داد که مقدار ضریب کارایی نش-ساتکلیف برای شبکه‌پایش موجود در دشت دهگلان(با 54 پیزومتر) برابر 48 درصد بود. نتایج همچنین نشان داد، تعداد بهینه چاهک‌های مشاهده‌ای با هدف حداکثرسازی کارایی برابر 95 حلقه بدست آمد. اما در شرایط حداقل‌سازی هزینه‌ها، تعداد چاهکهای مشاهده‌ای برابر33 حلقه بدست آمد. در شرایط یکسان‌ بودن اهمیت شاخص‌های هزینه و کارایی، تعداد بهینه چاهک‌ها در شبکه‌پایش کمی آب زیرزمینی به تعداد 49 حلقه تعیین گردید.
  2. بررسی اثر سطوح مختلف آبیاری و ورمی کمپوست بر کارایی جذب و مصرف عناصر غذایی، ویژگی های خاک و عملکرد کمی و کیفی کینوا تحت سیستم آبیاری قطره‌ای- نواری
    1403
    ه‌منظور بررسی اثر سطوح مختلف آبیاری و ورمی‌کپوست بر کارایی جذب و مصرف عناصر غذایی، ویژگی‌های خاک و عملکرد کمی و کیفی کینوا تحت سیستم آبیاری قطره‌ای- نواری، آزمایشی به‌صورت اسپلیت پلات بر پایه طرح بلوک‌های کامل تصادفی در سال‌های 1401-1400 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه کردستان واقع در دهگلان انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل چهار سطح آبیاری به ترتیب معادل 50، 75، 100 و 125 درصد نیاز آبی گیاه کینوا و فاکتور فرعی شامل چهار سطح کود ورمی‌کپوست به‌ترتیب برابر صفر، 5، 10 و 15 تن در هکتار در سه تکرار بود. بیشترین ارتفاع بوته (2/110 سانتی‌متر)، طول ریشه (13/19 سانتی‌متر)، وزن هزار دانه (63/3 گرم) در تیمار 125 درصد نیاز آبی گیاه و 15 تن در هکتار ورمی‌کپوست مشاهده شد. بیشترین عملکرد دانه و عملکرد بیولوژیک در تیمار 125 درصد نیاز آبی (51/2131 و 10/4975 کیلوگرم در هکتار) و 15 تن در هکتار ورمی‌کپوست (01/1784 و 25/4100 کیلوگرم در هکتار) به‌دست آمد. کاربرد ورمی‌کپوست موجب افزایش معنی دار درصد روغن در همه سطوح آبیاری گردید. بیشترین (54/2 درصد) غلظت نیتروژن دانه کینوا در سال دوم و کاربرد 15 تن در هکتار ورمی‌کپوست ، در تیمار 50 درصد نیاز آبی گیاه اندازه‌گیری گردید. کاربرد 15 تن در هکتار ورمی‌کپوست موجب افزایش 54 درصدی فسفر، 51 درصدی پتاسیم و 79/23 درصدی کلسیم دانه در مقایسه با تیمار شاهد شد. بیشترین غلظت آهن دانه در تیمار کاربرد 15 تن در هکتار ورمی‌کپوست و آبیاری 125 (07/400 میلی‌گرم بر گرم) و 100 (75/398 میلی‌گرم بر گرم) درصد نیاز آبی کینوا به‌دست آمد. افزایش سطح آبیاری از 50 درصد نیاز آبی به 125 درصد باعث کاهش 44 درصدی پروتئین علوفه گردید. درصد الیاف نامحلول در شوینده خنثی در تیمارهایی که با محدودیت آب مواجه بودند، بیشتر از تیمارهای آبیاری کامل و 125 درصد نیاز آبی بود. بیشترین (81/49 درصد) درصد الیاف نامحلول در شوینده خنثی به‌ترتیب در تیمارهای 50 درصد نیاز آبی گیاه و 15 تن در هکتار ورمی‌کپوست حاصل گردید. فسفر قابل دسترس خاک با افزایش رطوبت خاک کاهش یافت. همچنین به موازات افزایش ورمی‌کپوست در تمامی سطوح آبیاری مقادیر فسفر قابل دسترس خاک افزایش پیدا کرد. کاربرد 5، 10 و 15 تن ورمی‌کپوست در خاک به‌ترتیب باعث افزایش 34 ،20 و 13 درصدی نیترات خاک در مقایسه با تیمار شاهد شد. کمترین مقدار پتاسیم قابل دسترس خاک در تیمار 50 درصد نیاز آبی و بیشترین مقدار این صفت در تیمار 125 درصد نیاز آبی گیاه بود. در هر دو سال آزمایش افزایش سطح آبیاری باعث افزایش فسفاتاز قلیایی خاک گردید، همچنین مقادیر فسفاتاز اسیدی خاک به موازات کاربرد ورمی‌کپوست و افزایش عمق آب آبیاری افزایش یافت و روند مشابهی با فسفاتاز قلیایی خاک داشت. کمترین کارایی مصرف آب در تیمارهای 100 و 125 درصد نیاز آبی و به‌ترتیب برابر 42/0 و 41/0 کیلوگرم در متر مکعب بود. با افزایش سطح کود ورمی‌کپوست ، مقدار کارایی مصرف کود مورد استفاده کاهش یافت. بیشترین کارایی بازیابی نیتروژن دانه در تیمار آبیاری کامل و 15 تن در هکتار ورمی ‌کمپوست (35/21 درصد) حاصل گردید. ورمی‌کپوست دارای درصد بالایی از عناصر غذایی می‌باشد. همچنین آزادسازی این عناصر نیز به صورت تدریجی انجام می‌شود، بنابراین تغذیه گیاه با آن کارآمدتر می‌باشد. کاربرد کود آلی ورمی‌کپوست همراه با سطوح مختلف آبیاری در آزمایش حاضر توانست موجب بهبود عملکرد و اجزای عملکرد، غلظت عناصر دانه کینوا ، ویژگی های کیفی علوفه و ویژگی‌های فیزیکوشیمیایی خاک گردد.
  3. شبیه‌سازی آب باران قابل استحصال با استفاده از مدل SWMM و انتخاب مکان‌های مناسب مخازن ذخیره آب باران جهت استفاده برای آبیاری فضای سبز در دانشگاه کردستان
    1402
    استفاده از آب بارش قابل استحصال به‌عنوان منبعی پایدار و ارزان‌قیمت، می تواند نقش مهمی در تامین آب آبیاری فضای سبز و محصولات کشاورزی داشته باشد. دانشگاه کردستان با توجه به مساحت و شیب‌دار بودن اراضی محدوده آن، پتانسیل بالایی در تولید رواناب ناشی از باران دارد. با طراحی صحیح شبکه‌ زهکشی جهت جمع‌آوری و هدایت رواناب به مخازن ذخیره آب قابل استحصال بارش می‌توان بخش قابل توجهی از آب آبیاری موردنیاز فضای سبز محدوده دانشگاه را تامین نمود. این مهم مستلزم برآورد دقیق کمیت رواناب حاصل از بارندگی و احداث مخازن ذخیره رواناب در مکان‌های مناسب در سطح دانشگاه می باشد. لذا هدف از تحقیق حاضر شبیه سازی فرایند بارش- رواناب در اراضی محدوده دانشگاه کردستان، بررسی امکان استفاده از آب بارش قابل استحصال برای آبیاری فضای سبز اراضی و مکان‌یابی محل‌های احداث مخازن ذخیره رواناب در محدوده دانشگاه کردستان بود. برای این منظور، ابتدا پس از جمع آوری داده ها و اطلاعات موردنیاز، مدل SWMM برای شبیه سازی فرایند بارش-رواناب اراضی محدوده دانشگاه کردستان واسنجی و اجرا گردید. همچنین مقدار نیاز آبیاری فضای سبز دانشگاه کردستان به روش کالیفرنیا محاسبه و با مقدار آب بارش قابل استحصال برآورد شده توسط مدل SWMM مقایسه گردید. در ادامه، با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی فازی، محل های مناسب برای احداث مخازن ذخیره رواناب مکان‌یابی گردید. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که مدل SWMM کارایی بالایی در شبیه‌سازی فرایند بارش- رواناب در اراضی محدوده دانشگاه کردستان دارا است. نتایج همچنین نشان داد که ذخیره سازی آب بارش قابل استحصال ماه‌های فروردین، اردیبهشت و خرداد، بیش از 32 درصد نیاز آبیاری فضای سبز دانشگاه را تامین می کند. همچنین، مقادیر عمق آبیاری فضای سبز دانشگاه کردستان برای گیاه چمن و درختان به ترتیب 519/2 و 350/4 میلی‌متر در سال برآورد شد.
  4. کاربرد روش های یادگیری تجمیعی برای پیش بینی عمق تجمعی و سرعت نفوذ آب در خاک
    1402
    نفوذ آب درخاک نقش اساسی وپایه درعملکردسیستم هاوفرآیند های مرتبط باآبیاری، زهکشی، هیدرولوژی، خاکشناسی ایفا می کند. اندازه گیری نفوذآب درخاک بسیارمشکل و زمانبرمی باشد. فرضیات ساده کننده متعدد نظیر همگن بودن خاک، و نیاز به داده مشاهداتی جهت واسنجی از جمله نقاط ضعف معادلات و مدل های موجود برای برآورد مقدار و سرعت نفوذ می باشد. به طوریکه هیچ یک از مدل های موجود نمی توانند با دقت قابل قبولی مقدار تجمعی وسرعت نفوذ را در تمامی خاک ها برآورد نمایند. لذا هدف از تحقیق حاضراستفاده از روش های یادگیری جمعی جهت بسط یک مدل هوشمندبرای برآورد مقدار تجمعی و سرعت نفوذ آب در خاک های نواحی مختلف دنیا بود. برای این منظوربانک اطلاعاتی حجیمی از خصوصیات زود یافت خاک و مقادیر تجمعی و سرعت نفوذ جمع آوری گردید وبا استفاده از آن یک مدل تجمیعی جهت برآوردمقدار تجمعی وسرعت نفوذ بسط و توسعه داده شد. نتایج نشان داد که مدل تجمیعی با شاخص های ترکیبی رگرسیون خطی چندگانه و میانه به ترتیب برای برآورد مقدار تحمعی نفوذ وسرعت نفوذ از دقت بالایی برخوردار می باشد. نتایج همچنین نشان داد که ویژگی زمان و ویژگی های رس وسیلت بیشترین تاثیر را بر دقت برآورد مقدارتجمعی وسرعت نفوذ را دارد. در این تحقیق برای تقسیم بندی داده ها از ایده تقسیم بندی به روش نمونه گیری بدون جایگذاری استفاده شد.
  5. بررسی اثرات کم آبیاری بر برخی صفات فیزیولوژیک، بهره وری مصرف آب و عملکرد گندم در سیستم آبیاری قطره ای در دشت دهگلان
    1399
    گندم نان یکی از مهم ترین غلات دنیاست و عمده ترین تامین کننده نیاز غذایی جامعه بشری به شمار می رود. با توجه به قرارگیری ایران در منطقه خشک و نیمه خشک و با توجه به کمبود منابع آبی در ایران، افزایش بهره وری مصرف آب در زراعت این گیاه از جمله مهم ترین دغدغه های تولید در کشور است. این مطالعه جهت ارزیابی تاثیر کم آبیاری به روش آبیاری قطره ای بر خصوصیات فیزیولوژیکی و عملکرد گندم آبی، تعیین بهترین فاصله تیپ گذاری در مزارع گندم آبی و تعیین تابع تولید گندم آبی در روش آبیاری قطره ای انجام شد. بدین منظور آزمایشی مزرعه ای به صورت کرت های خردشده بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه کردستان واقع در دشت دهگلان اجرا شد. تیمارهای آبیاری شامل 120، 100، 80 و60 درصد نیاز آبی به عنوان کرت های اصلی و فواصل نوار های تیپ شامل 15، 30، 45 و 60 سانتی متر به عنوان کرت های فرعی در نظر گرفته شد. در این تحقیق عملکرد، اجزای عملکرد، کارایی مصرف آب، خصوصیات مورفولوژیک گندم نظیر ارتفاع بوته، طول پدانکل و طول اکستراژن و برخی صفات فیزیولوژیک نظیر کلروفیل a، b و کل، میزان کاروتنوئیدها، غلظت پرولین، محتوای نسبی آب برگ و میزان نسبی آب از دست رفته برگ اندازه گیری شد. به منظور تحلیل اقتصادی اثر تیمارهای تحقیق بر عملکرد و کارایی مصرف آب آبیاری از روش نسبت درآمد به هزینه استفاده شد و در نهایت تابع تولید گندم آبی در دشت دهگلان در روش آبیاری قطره ای ارزیابی گردید. نتایج نشان داد که اثر تیمارهای مختلف آبیاری و فاصله نوارهای تیپ بر عملکرد و کارایی مصرف آب در سطح احتمال یک درصد معنی دار شد. اگرچه بیش ترین عملکرد در تیمار نیاز آبی 120 درصد با فاصله 45 سانتی متری نوار تیپ حاصل گردید، اما بیش ترین میزان کارایی مصرف آب در تیمار 60 درصد نیاز آبی با فاصله 15 سانتی متری نوار تیپ به دست آمد. نتایج نشان داد که بیش ترین میزان طول پدانکل، اکستراژن در تیمار 100 درصد نیاز آبی مشاهده شد. هم چنین بیش ترین میزان پرولین و کاروتنوئید در تیمار 60 درصد نیاز آبی با فاصله 60 سانتی متری نوار تیپ، کلروفیل a وکل در تیمار 100 درصد نیاز آبی با فاصله 30 سانتی متری نوار تیپ و کلروفیل b در تیمار 100 درصد نیاز آبی با فاصله 60 سانتی متری نوار تیپ مشاهده شد. با توجه به نتایج مقایسه میانگین عملکرد دانه و درآمد خالص تیمار 120 درصد نیاز آبی با فاصله 45 سانتی متری نوار تیپ برای گندم در دشت دهگلان پیشنهاد می شود.
  6. بررسی اثر کود ازته و سطوح آبیاری بر عملکرد و برخی خصوصیات فیزیولوژیکی گندم زمستانه تحت آبیاری قطره ای
    1399
    بحران آب یکی از مشکلات اساسی در اغلب کشورهای جهان می باشد. در این رابطه کم آبیاری یک استراتژی مطلوب است که می تواند کارایی مصرف آب را در محصولات زراعی افزایش دهد. در چنین شرایطی تعیین سطح بهینه مصرف کود نیتروژن بسیار حائز اهمیت می باشد. در مطالعه حاضر اثر سطوح مختلف آبیاری به میزان 60، 80، 100 و120 درصد نیاز آبی گیاه به عنوان کرت اصلی و تیمارهای کود نیتروژنه به میزان 50، 75، 100 و 125 درصد نیاز ازته گیاه براساس نتایج آزمون خاک به عنوان کرت فرعی بر عملکرد گندم رقم پیشگام در قالب آزمایشی به صورت کرت های خرد شده بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی مورد بررسی قرار گرفت. در این مطالعه تاثیر تیمارهای فوق بر عملکرد، اجزا عملکرد و صفات مورفوفیزیولوژیکی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این تحقیق نشان داد که حداکثر کارایی مصرف آب به میزان 08/3 کیلوگرم بر متر مکعب آب آبیاری در سطح تیمار تامین 60 درصد نیاز آبی گیاه و تامین 100 درصدی نیتروژن به دست آمد. علاوه بر این بیشترین مقدار عملکرد دانه به میزان 6498 کیلوگرم در هکتار در تیمار تامین 120 درصد نیاز آبی به دست آمد که با تیمار تامین 100 درصد نیاز آبی از نظر آماری تفاوت معنی داری نداشت. از آنجایی که بین سطوح کودی 75 ، 100 و 125 درصد تامین نیاز کودی از لحاظ عملکرد دانه تفاوت آماری معنی داری وجود نداشت، در راستای کاهش هزینه تولید و رفع مشکلات زیست محیطی اعمال تیمار کود نیتروژنه با سطح نیاز 75 درصد توصیه می شود.
  7. اثر میکوریزا، میزان محلول غذایی و نوع محیط کشت بر رشد، عملکرد و کارایی مصرف آب توت فرنگی
    1399
    افزایش عملکرد و بهبود کیفیت میوه از اهداف مهم تولید توت فرنگی در گلخانه می باشد. برای نیل به این هدف می توان از بسترهای کشت بدون خاک استفاده کرد. همچنین امروزه استفاده از قارچ میکوریزا در باغبانی مدرن به عنوان یک عامل مهم در افزایش کیفیت مورد توجه قرار گرفته است. استفاده از میکوریزا در کشت هیدروپونیک می توانند به بهبود کارایی مصرف آب در گیاهان کمک کند. این پژوهش به منظور دستیابی به عملکرد مطلوب با بهره وری بهینه آب مصرفی در کشت گلخانه ای در محیط کشت بدون خاک اجرا گردید. آزمایش بصورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی با سه فاکتور مقدار محلول غذایی (در 2 سطح 200 و 300 سی سی)، محیط کشت (زئولیت + کوکوپیت و زئولیت + ورمیکولیت) و میکوریزا (در دو سطح با میکوریزا و بدون میکوریزا) در سه تکرار اجرا شد. در این آزمایش، محتوای نسبی آب برگ، شاخص پایداری غشاء سلولی، عملکرد میوه، مواد محلول جامد، ویتامین ث میوه، اسیدیته قابل تیتراسیون میوه، سفتی بافت میوه، طول ریشه، حجم ریشه، وزن تر و خشک ریشه، تعداد طوقه، وزن تر و خشک طوقه، تعداد برگ، وزن خشک برگ، سطح کل برگ، فعالیت ضداکسایشی، فلاونوئید میوه، فنل کل میوه، کربوهیدرات محلول کل، پروتئین محلول کل، آنزیم های پراکسیداز و سوپراکسید دیسموتاز، پرولین، پراکسید هیدروژن، کلروفیل برگ، کاروتنوئید،آنتوسیانین و کارایی مصرف آب اندازه گیری شدند. نتایج نشان داد که اثرات متقابل عوامل سه گانه (محلول غذایی، محیط کشت و قارچ میکوریزا) روی کارایی مصرف آب، عملکردمیوه، وزن خشک برگ، سطح کل برگ، محتوای نسبی آب برگ، میزان کربوهیدرات محلول کل، پروتئین محلول کل، کلروفیل a و b و کلروفیل کل برگ و میزان آنزیم سوپراکسید دیسموتاز معنی دار بوده است.
  8. اثر کود ازته و عمق آب آبیاری بر عملکرد و کارایی مصرف آب محصول گندم پاییزه تحت آبیاری قطره ای-نواری سطحی در شهرستان سنندج
    1398
    کمبود آب بزرگ ترین چالش بخش کشاورزی در مناطق خشک و نیمه خشک به شمار می آید. استفاده پایدار و حفاظت از منابع آبی موجود، مستلزم افزایش بهره وری آب در بخش کشاورزی است. استفاده از روش های نوین آبیاری نظیر آبیاری قطره ای نواری و نیز مدیریت بهینه آب و کود در مزرعه از جمله راهکار های افزایش بهره وری آب محسوب می شود. به منظور بررسی تاثیر کود ازت و آب آبیاری بر عملکرد و بهره وری آب محصول گندم (رقم سیروان) آزمایش مزرعه ای در سال زراعی 97-1396، در قالب کرت های خرد شده بر پایه بلوک های کامل تصادفی شامل سطوح آبیاری (60، 80، 100و 120 درصد نیاز آبی گیاه) به عنوان کرت اصلی و ازت (50، 75، 100و 125 درصد از کود ازته بر اساس آزمون خاک) به عنوان کرت فرعی در نظر گرفته شد. نتایج تحقیق نشان داد که سیستم آبیاری قطره ای- نواری با مدیریت عمق آب آبیاری برابر 80 درصد نیاز آبی گیاه و مقدار کود ازته معادل 100 درصد توصیه کودی حداکثر میزان عملکرد (31/8 تن در هکتار) را به دست داد. علاوه بر این حداکثر کارایی مصرف آب آبیاری محصول گندم زمستانه نیز در تیمار مذکور (برابر11/ 5کیلوگرم بر متر مکعب آب آبیاری) حاصل شد. سطوح مختلف آب آبیاری و مقادیر کود ازته تاثیر معنی‎داری بر صفات مورد بررسی از‎ جمله وزن هزار‎دانه و تعداد سنبله در مترمربع داشت. همچنین نتایج نشان داد بیشترین "نسبت درآمد به هزینه" در تیمار I2N3 به دست آمد. لذا در شرایط استفاده از سیستم آبیاری قطره ای_نواری سطحی در شهرستان سنندج برای محصول گندم، تیمار مذکور توصیه می شود.
  9. ارزیابی عملکرد شبکه های آبیاری و زهکشی با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی و تکنیک تاپسیس
    1398
    آب منبعی محدود، در عین حال ضروری برای جوامع بشری و سیستم اکولوژیکی وابسته به آن است. باتوجه به حجم عظیم سرمایه گذاری انجام شده در شبکه های آبیاری و زهکشی و همچنین محدودیت منابع آب جهت احداث پروژه های جدید، توجه به رفع مشکلات پروژه های موجود و بهبود عملکرد آنها امری ضروری است. هدف از این تحقیق ارزیابی عملکرد شبکه های آبیاری دربند و بیله ور با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی و تکنیک تاپسیس است. بدین منظور، شاخص های ارزیابی در 4 گروه فنی، مدیریتی، اقتصادی و اجتماعی و 15 زیر معیار تعریف شدند سپس با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی بهبود یافته وزن شاخص ها و زیرشاخص ها محاسبه شد بدین صورت که 15 پرسشنامه در بین دو گروه متخصصین آب و بهره برداران شبکه توزیع گردید و با ادغام نظرات خبرگان و با استفاده از مقایسات زوجی، اهمیت و تاثیر گذاری هرکدام از معیارها و زیرمعیارها تعیین شد. در مرحله بعدی با استفاده از تکنیک تاپسیس با به کار گیری داده های جمع آوری شده و وزن های محاسبه شده از روش تحلیل سلسه مراتبی فازی، شبکه ها اولویت بندی شدند. نتایج نشان داد، طبق نظر متخصصین آب شاخص مدیریتی با وزن 355/0 بیشترین وزن و مهم ترین شاخص در ارزیابی عملکرد شبکه های آبیاری و زهکشی محسوب می شود همچنین شاخص های فنی و اقتصادی به ترتیب با وزن 279/0 و 226/0 از اهمیت کمتری برخوردارند و شاخص اجتماعی با وزن 173/0 کم اهمیت ترین شاخص، طبق نظر متخصصین آب ارزیابی شده است. با توجه به به نتایج بدست آمده از تحقیق، طبق نظر بهره برداران شاخص مدیریتی با وزن 330/0 مهمترین و تاثیر گذارترین شاخص و شاخص های فنی و اجتماعی به ترتیب با وزن 272/0 و 203/0 از اهمیت کمتر و شاخص اقتصادی با وزن 193/0 کمترین تاثیر را در ارزیابی عملکرد شبکه ها ایفا می کنند. نتایج بدست آمده از تکنیک تاپسیس نشان می دهد ، شبکه دربند با وزن 616/0 در اولویت قرار گرفته وعملکرد بهتری از شبکه بیله ور داشته است.
  10. اثر فاصله لترالها و عمق آب آبیاری بر عملکرد و کارایی مصرف آب محصول گندم پاییزه تحت آبیاری قطره ای - نواری سطحی در شهرستان سنندج
    1398
    چکیده: محدودیت منابع آب از مهم ترین عوامل محدودکننده تولید محصولات کشاورزی و باغی در ایران است.مدیریت صحیح آب در مزرعه و بهینه سازی مصرف آب کشاورزی ضرورتی اجتناب ناپذیر در بهبود کارایی مصرف آب آبیاری به شمار می آید. گندم بیشترین سطح زراعی محصولات کشاورزی در شهرستان سنندج را دارا می باشد. سیستم های رایج در این شهرستان آبیاری محصول گندم آبیاری سطحی و آبیاری کلاسیک ثابت با آبپاش متحرک می باشد این در حالی است که که ارزیابی سیستم های رایج آبیاری در این شهرستان بیانگر پایین بودن راندمان این سیستم ها می باشد. در سیستم آبیاری قطره ای-نواری ، تعیین فاصله مناسب نوارهای آبیاری از هم و عمق آب آبیاری ازجمله فاکتور های مهم در حصول حداقل سازی هزینه های اجرایی سیستم و حصول حداکثر سازی عملکرد و کارایی مصرف آب آبیاری این محصول می باشد. هدف از تحقیق حاضر تعیین فاصله مناسب نوارهای آبیاری قطره ای و عمق آب آبیاری بهینه محصول گندم در شهرستان سنندج می باشد. برای این منظور آزمایش مزرعه ای در قالب کرت های خردشده بر پایه بلوک های کامل تصادفی و در سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی کشاورزی ایستگاه گریزه اجراِ شد. کرت های اصلی و فرعی این طرح، به ترتیب، شامل عمق آب آبیاری( 100،80،60 و 120 درصد نیاز آبی گیاه) و فاصله نوارهای آبیاری 20، 40، 60و 80 سانتیمتری تعیین شد. در این تحقیق عملکرد، اجزای عملکرد محصول گندم، کارایی مصرف آب و خصوصیات مورفولوژِیک گندم اندازه گیری شد. به منظور تحلیل اقتصادی اثر تیمارهای تحقیق بر عملکرد و کارایی مصرف آب آبیاری از روش نسبت درآمد به هزینه استفاده شد. نتایج نشان داد که اثر عمق آب آبیاری و فاصله نوارها آبیاری از هم آبیاری قطرهای بر عملکرد و کارایی مصرف آب آبیاری در سطح آماری یک درصد معنی دار می باشد بیشترین عملکرد و کارایی مصرف آب آبیاری به ترتیب مربوط به تیمارهای آبی 100 و 60 درصد نیاز آبی بود. نتایج همچنین نشان داد که اثر عمق آب آبیاری و فاصله نوارهای آبیاری از هم بر شاخص برداشت و نسبت درآمد به هزینه وزن هزار دانه ، تعداد سنبلچه در خوشه و تعداد دانه در سنبله در سطح آماری یک درصد معنی دار بود نتایج بیانگر این مطلب بود که تیماربا عمق آب آبیاری 100 درصد نیاز آبی و فاصله نوارهای آبیاری برابر با 60 سانتی متر بهترین تیمار در شرایط استفاده از سیستم آبیاری قطره ای-نواری در مزارع گندم شهرستان سنندج می باشد.
  11. بررسی اثر سیستم‎های آبیاری قطره ای سطحی و زیرسطحی در اعماق مختلف با مقادیر مختلف آب آبیاری بر کارایی مصرف آب و عملکرد گندم
    1397
    محدودیت منابع آب از مهم‎ترین عوامل محدود‎کننده تولید محصولات کشاورزی درمناطق خشک و نیمه‎خشک نظیر ایران محسوب می‎شود. مدیریت و بهینه‎سازی مصرف آب در بخش کشاورزی به عنوان مصرف‎کننده عمده منابع آب، ضرورتی اجتناب‎ناپذیر به شمار می آید. بکارگیری سیستم‎های نوین آبیاری و اعمال سناریوهای مدیریتی نظیرکم‎آبیاری نقش بسزایی در حفظ منابع آب و بهبود کارایی مصرف آب ایفا می‎کند. گندم جزوه کالاهای اساسی، ضروری و استراتژیک بخش کشاورزی محسوب می‎شود که حدود60 درصد اراضی زراعی کشور به کشت این محصول اختصاص یافته است. تحقیق حاضر با هدف بررسی اثر سطوح مختلف آب آبیاری و عمق های مختلف جایگذاری لاترال آبیاری قطره‎ای زیرسطحی بر عملکرد و کارایی مصرف آب محصول گندم در پاییز سال 1396 صورت پذیرفت. برای این منظور آزمایشی در قالب طرح کرت‎های خرد‎شده بر پایه طرح بلوک کاملا تصادفی در شهرستان سنندج اجرا شد. کرت‎های اصلی و فرعی تحقیق حاضر به ترتیب شامل چهار سطح آب آبیاری (60، 80، 100، 120 درصد نیاز‎آبی) و چهار عمق جایگذاری لاترال آبیاری (30،0 ،40 و50 سانتی‎متر) در سه تکرار می‎باشد. نتایج نشان داد که ‎حداکثر‎ عملکرد دانه محصول گندم در تیمار آبیاری کامل (100درصد نیاز آبی) و عمق جایگذاری لاترال برابر30 سانتی‎متر بدست آمد که اختلاف معنی‎داری مابین تیمار مذکور با تیمار کم‎آبیاری برابر 80 درصد نیاز آبی و عمق جایگذاری لاترال برابر40 سانتی‎متر وجود نداشت. علاوه براین بیشترین کارایی مصرف آب آبیاری و سود خالص سالیانه در سیستم آبیاری زیرسطحی با عمق جایگذاری لاترال برابر40 سانتی‎متر و عمق آب آبیاری برابر80 درصد نیاز آبی حاصل می گردد. لذا در شرایط استفاده از سیستم آبیاری قطره‎ای زیرسطحی در شهرستان سنندج برای محصول گندم، تیمار مذکور توصیه می‎شود. همچنین نتایج پژوهش نشان داد سطوح مختلف آب آبیاری و عمق جایگذاری لاترال تاثیر معنی‎داری بر صفات مورفولوژک مورد بررسی از‎ جمله وزن هزار‎دانه و تعداد سنبله در متر مربع داشت.
  12. اثر سرعت شستشو و دبی اسمی قطره چکان بر گرفتگی نوارهای آبیاری در شرایط استفاده از فاضلاب تصفیه شده شهر سنندج
    1395
    در بیشتر شهر های بزرگ دنیا، قسمت اعظم منابع آب شیرین به تامین نیاز های شرب، بهداشت و صنعت اختصاص داده می شود. این امر باعث کمبود آب جهت آبیاری اراضی کشاورزی شده است. در چنین شرایطی، استفاده از پساب فاضلاب شهری برای مقاصد مختلف و به خصوص کشاورزی به عنوان راه حلی موثر مورد توجه متخصصان مربوطه قرار گرفته است. مزایای عمده این جایگزینی، ذخیره و حفظ منابع آب و کاهش آلودگی می باشد. در روش آبیاری قطره ای-نواری بدلیل فشار نسبتاً پایین آب و کوچک بودن مجرای حرکت آب، گرفتگی قطره چکان ها مهم ترین مشکل این سیستم ها در شرایط استفاده از فاضلاب تصفیه شده می باشد. گرفتگی قطره چکان باعث کاهش یکنواختی پخش آب، افزایش مدت کارکرد سیستم و تعویض پیوسته قطره چکان ها می گردد. به منظور بررسی اثر فاضلاب تصفیه شده شهر سنندج بر گرفتگی قطره چکان ها و همچنین بررسی اثر سرعت شستشو بر کاهش گرفتگی قطره چکان ها در شرایط استفاده از پساب، مدل فیزیکی آبیاری قطره ای طراحی و ساخته شد. در این تحقیق از نوار های آبیاری با دبی های 1/3، 1/6و 2/6 لیتر بر ساعت استفاده گردید. نتایج نشان داد که هر دو فاکتور کیفیت آب و دبی نوار آبیاری بر گرفتگی قطره چکان ها موثر است و تاثیر تیمار دبی اسمی بر گرفتگی قطره چکان ها در سطح آماری 1 درصد معنی دار می باشد. نتایج همچنین نشان داد که اثر تیمار سرعت شستشو در سطح آماری 1 درصد معنی دار است و باعث کاهش گرفتگی نوارهای آبیاری در شرایط آبیاری با فاضلاب تصفیه شده شهر سنندج گردید. در شرایط انجام شستشو میزان کاهش گرفتگی در نوار آبیاری با دبی 2/6 لیتر بر ساعت بیشتر از سایر دبی ها بود. نتایج همچنین بیانگر این مطلب است که در نوارهای آبیاری با دبی بیشترمی توان از سرعت های شستشوکمتر بهره گرفت.
  13. اثر نوع کود و دوره شستشو بر گرفتگی قطره چکان های نوار آبیاری قطره ی در شرایط کود آبیاری
    1395
    آب از جمله عوامل اصلی محدودکننده فعالیت های کشاورزی در مناطق خشک و نیمه خشک است. نظر به محدودیت آب شیرین و افزایش روزافزون جمعیت، مدیریت صحیح منابع آبی ضرورتی اجتناب ناپذیر است. روش های آبیاری تحت فشار با توجه به راندمان بالایی که می توانند داشته باشند یکی از راهکارهایی است که می تواند منجر به حفظ منابع آبی گردد. در این میان روش آبیاری قطره ای نواری یکی از کاراترین روش ها در جهت رسیدن به این هدف است. یکی از مزیت های بالقوه سیستم آبیاری قطره ای نواری به کارگیری هم زمان کود و سم همراه با آب آبیاری است. در این سیستم به دلیل مصرف بهینه آب و کود مشکلات زیست محیطی ناشی از مصرف بی رویه کودهای شیمیایی به حداقل می رسد. گرفتگی قطره چکان ها از رایج ترین مشکلات سیستم های آبیاری قطره ای نواری در شرایط کودآبیاری است. تزریق کود در سیستم های آبیاری قطره ای نواری خطر گرفتگی ناشی از رسوب حاصل از ترکیب کود با کلسیم و منیزیم موجود در آب آبیاری را افزایش می دهد. همچنین تزریق کود باعث افزایش فعالیت های میکروبی که باعث ایجاد لجن و گرفتگی دهانه قطره چکان ها می گردد. شستشوی نوارهای آبیاری با دوره و مدت زمان مناسب باعث کاهش گرفتگی سیستم و افزایش یکنواختی پخش سیستم آبیاری قطره ای نواری در شرایط کودآبیاری می گردد. در این تحقیق اثر کودهای اوره، نیترات آمونیوم، پتاسیم سولفات و دوره شستشوهای دوهفته ای و ماهانه بر گرفتگی قطره چکان های نوارهای آبیاری با دبی اسمی 1/3، 1/6 و 2/6 لیتر بر ساعت مورد بررسی و مطالعه قرار گرفت. اندازه گیری دبی قطره چکان ها به روش وزنی و در دوره های 4 روزه انجام گرفت. نتایج بیانگر این مطلب بود که کود اوره و پتاسیم سولفات به ترتیب باعث ایجاد بیشترین و کمترین میزان گرفتگی در نوارهای آبیاری مورد مطالعه گردید. همچنین نتایج نشان داد که دوره شستشوی دوهفته ای در نوارهای آبیاری باعث بیشترین افزایش در عملکرد نوارهای آبیاری می شود. همچنین نوارهای آبیاری با دبی 2/6 و 1/3 لیتر بر ساعت دارای کمترین و بیشترین میزان گرفتگی در شرایط کودآبیاری می باشند.
  14. بررسی اثر نوسانات قیمت نفت بر بخش کشاورزی ایران طی سالهای 1373-1393 بوسیله مدل ARIMAX و شبکه عصبی
    1395
    نفت یکی از مهم ترین منابع درآمدی برای کشورهای صادرکننده نفت و همچنین ماده خـام اصـلی در فراینـد تولیـد است. نوسانات قیمتی نفت می تواند موجب بی ثباتی در بخش های کشاورزی و صنعت در کشور ایران که جزء کشورهای صادرکننده نفت است، گـردد. بر اساس پدیده ی بیماری هلندی پیش بینی می شود، درنتیجه ی افزایش درآمدهای نفتی آثار و پیامدهای آن در تمام بخش های اقتصادی ازجمله بخش سنتی منعکس گردد. هدف این پژوهش بررسی اثر نوسانات قیمت نفت بر متغیرهای بخش کشاورزی می باشد. داده های مورد استفاده جهت بررسی تولید، سرمایه گذاری، ارزش افزوده، صادرات، واردات، قیمت دو محصول پسته و خرما طی دوره ی 1373-1393 به صورت سالانه می باشد. داده های مربوط به سری زمانی قیمت نفت از سایت اداره اطلاعات انرژی ایالات متحده و داده های مربوط به متغیرهای بخش کشاورزی (تولیدات، سرمایه گذاری، ارزش افزوده، صادرات، واردات، قیمت پسته، قیمت خرما) از طریق سایت جهاد کشاورزی و مرکز آمار ایران و سایت بانک مرکزی گردآوری شده است. نتایج دو مدل Arimax و شبکه ی عصبی مشاهده می شود، ترتیب شدت اثرگذاری نوسانات قیمت نفت بر هر یک از متغیرها در هر دو مدل یکسان می باشد. اما، در مدل شبکه عصبی جهت تاثیرگذاری نوسانات قیمت نفت بر متغیرها با دقت بالاتری صورت گرفته به صورتی که رابطه ی معکوس بین قیمت نفت با دو متغیر تولید و سرمایه گذاری، که عامل رخ دادن پدیده ی بیماری هلندی می باشد، به وضوح نشان داده شده است. از همین رو مدل شبکه ی عصبی نسبت به مدل Arimax از دقت بالاتری به منظور بررسی نوسانات قیمتی نفت بر متغیرهای تحت بررسی برخوردار می باشد.
  15. برآورد منحنی مشخصه رطوبتی خاک با استفاده از توابع انتقالی مدل Soilpar2
    1394
    منحنی مشخصه رطوبتی خاک مهمترین خصوصیت هیدرولیکی خاک در شبیه سازی جریان در محیط غیراشباع محسوب می گردد. شکل این منحنی به عوامل متعددی چون بافت و ساختمان خاک و میزان مواد آلی خاک بستگی دارد. اندازه گیری منحنی مشخصه آب خاک، نسبتاً پرهزینه، مشکل و اغلب وقت گیر است. امروزه توابع انتقالی خاک، کاربرد وسیعی در برآورد پارامترهای هیدرولیکی با استفاده از خصوصیات زودیافت خاک پیدا نموده است. هدف از این تحقیق، برآورد منحنی مشخصه رطوبتی خاک با استفاده توابع انتقالی مدل نرم افزاریSoilpar2 در بافت های مختلف خاک می باشد. برای این منظور، تعداد 60 نمونه خاک، از عمق 30 سانتی متری در نواحی مختلف شهرستان سنندج جمع آوری شد. سپس خصوصیات زودیافت خاک شامل درصد ماسه، سیلت و رس، درصد کربن آلی خاک و چگالی ظاهری و همچنین منحنی مشخصه رطوبتی خاک در آزمایشگاه اتدازه گیری گردید. در ادامه پارامترهای ثابت معادله مربوط به منحنی مشخصه رطوبتی خاک به روش های کمپل، هاتسون- کاس (کمپل اصلاح شده)، بروکز و کوری و ون گنوختن توسط نرم افزار Soilpar2 برآورد گردید. مقایسه میانگین و انحراف معیار شاخص های آماری نشان داد که مدل هاتسون- کاس برای خاک های ریزبافت و مدل بروکز و کوری برای خاک های متوسط بافت و درشت بافت عملکرد مناسب تری در برآورد منحنی مشخصه رطوبتی خاک دارا می باشند.
  16. تعیین تابع تولید آب و کود نیتروژن سیب زمینی در دشت دهگلان با استفاده از روش آبیاری آبیاری بارانی منبع خطی
    1394
    بحران آب مهم ترین معضل در مناطق خشک و نیمه خشک نظیر ایران می باشد. همچنین در این مناطق مصرف بی رویه ی کود عواقب زیست محیطی شدیدی را ایجاد نموده است. در چنین شرایطی، ارزیابی واکنش گیاهان به تنش آبی و مقدار کود و تخمین تابع تولید جهت مصرف بهینه آب و کود اجتناب ناپذیر است. همچنین بررسی عملکرد، اجزای عملکرد وکارایی مصرف آب آبیاری گیاهان می تواند در مدیریت بهینه ی کشاورزی کمک شایانی بکند. هدف از تحقیق حاضر ارتباط عملکرد، عمق آب آبیاری و مقدار کود ازته محصول سیب زمینی در شرایط آبیاری بارانی به روش منبع خطی می باشد. همچنین در این تحقیق به بررسی عملکرد، اجزای عملکرد و کارایی مصرف آب آبیاری در عمق های مختلف آب آبیاری و مقادیر کود نیتروژن محصول سیب زمینی در شرایط آبیاری بارانی به روش منبع خطی پرداخته خواهد شد. بدین منظور، یک پژوهش مزرعه ای در سال 93 در یکی از مزراع دشت دهگلان واقع در استان کردستان به اجرا درآمد. آزمایش در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با دو تیمار کود نیتروژن و عمق آب آبیاری در سه تکرار انجام گرفت. سطوح کود ازته برابر صفر، 0/5، 1 و 1/5 برابر نیاز کودی نیتروژن بود. سطوح تیمار آبی نیز با فاصله گرفتن از خط آبیاری در 4 ردیف مشخص شد. در انتهای فصل رشد، مقدار عملکرد در واحد سطح غده سیب زمینی اندازه گیری گردید. در این تحقیق از معادله های خطی و درجه دوم برای تعیین تابع تولید آب و کود استفاده شد. نتایج نشان داد که تابع تولید درجه 2 مقدار عملکرد غده سیب زمینی را با دقت بالاتری برآورد می نماید. همچنین نتایج نشان داد که عمق آب آبیاری I2 برابر 633/572 میلی متر و کود نیتروژن N3 برابر 250 کیلوگرم بر هکتار، بیشترین عملکرد و کارایی مصرف آب آبیاری به دست آمد.
  17. تعیین عمق نصب نوار آبیاری قطره ای و آب آبیاری محصول سیب زمینی در دشت دهگلان
    1394
    بحران آب یکی از مسائل اساسی در مناطق خشک و نیمه خشک مانند ایران است. لذا در این مناطق استفاده بهینه ازمنابع آبی از اهمیت فراوانی برخوردار می باشد. سیب زمینی یکی از محصولات تولیدی عمده در دشت دهگلان می باشد. به دلیل افت شدید سطح ایستابی آبخوان در این دشت، استفاده از روش های نوین و کم مصرف آبیاری نظیر آبیاری قطره ای نواری به دلایلی نظیر حساسیت بالای سیب زمینی به تنش آبی و پایین بودن راندمان آبیاری در سایر روش های آبیاری مورد استفاده در دشت دهگلان، موضوعی درخور اهمیت می باشد. آبیاری قطره ای نواری یکی از روش های کارآمد برای افزایش کارایی مصرف آب آبیاری در محصولات زراعی محسوب می-شود. در این روش، تعیین عمق بهینه نصب نوارها در داخل خاک و عمق آب آبیاری ازجمله فاکتورهای مهم در حصول حداکثر عملکرد و کارایی مصرف آب آبیاری در محصول سیب زمینی می باشد. هدف از تحقیق حاضر تعیین عمق نصب نوار آبیاری قطره ای و عمق آب آبیاری محصول سیب زمینی در دشت دهگلان، استان کردستان می باشد. برای این منظور آزمایش مزرعه ای در قالب کرت های خرد شده بر پایه بلوک های کامل تصادفی و سه تکرار در یکی از مزارع دشت دهگلان انجام شد. کرت های اصلی و فرعی این طرح، به ترتیب، شامل عمق آب آبیاری ( 100،80،60و 120 درصد نیاز آبی گیاه ) و عمق نصب نوار آبیاری قطره ای (0، 5، 10 و 15 سانتی متری) بود. در این تحقیق عملکرد، اجزای عملکرد غده سیب زمینی، کارایی مصرف آب و خصوصیات اندام هوایی محصول سیب زمینی اندازه گیری گردید. برای تحلیل اقتصادی اثر تیمارهای تحقیق بر عملکرد و کارایی مصرف آب آبیاری از روش نسبت درآمد به هزینه استفاده شد. نتایج نشان داد که اثر عمق آب آبیاری و عمق نصب نوار آبیاری قطره ای بر عملکرد و کارایی مصرف آب آبیاری در سطح آماری یک درصد معنی دار می باشد. بیشترین عملکرد و کارایی مصرف آب آبیاری به ترتیب مربوط به تیمارهای آبی 120 درصد و 60 درصد نیاز آبی گیاه بود. نتایج همچنین نشان داد که اثر عمق آب آبیاری بر درصد ماده خشک غده سیب زمینی، ارتفاع بوته و نسبت درآمد به هزینه در سطح آماری یک درصد معنی دار می باشد. نتایج بیانگر این مطلب بود که اثر عمق نصب نوار آبیاری قطره ای بر وزن خشک اندام های هوایی، ارتفاع بوته، قطر ساقه و نسبت درآمد بر هزینه در سطح آماری یک درصد معنی دار می باشد. بیشترین کارایی مصرف آب آبیاری در تیمار 60
  18. اثر عمق آب آبیاری و مالچ بر عملکرد و کارایی مصرف آب سیب زمینی تحت آبیاری قطره ای- نواری در دشت دهگلان
    1394
    آبیاری قطره ای یکی از روش های کارآمد برای صرفه جویی در مصرف آب و افزایش کارایی مصرف آب آبیاری محسوب می شود. به رغم مزایای فراوان آبیاری قطره ای، مقدار قابل توجهی آب از طریق تبخیر از خاک مابین ردیف های کشت و همچنین تعرق توسط علف های هرز تلف می گردد. استفاده از مالچ در بین ردیف های کشت می تواند ضمن حفظ رطوبت خاک از طریق کاهش تبخیر از خاک و تعرق از علف های هرز باعث کاهش آب آبیاری مصرفی و افزایش عملکرد محصول گردد. به منظور بررسی اثر توام مقدار آب آبیاری و مالچ بر عملکرد، اجزای عملکرد ( تعداد غده (در بوته، مترمربع و ساقه اصلی)، درصد ماده خشک، وزن مخصوص، بازارپسندی غده ها، ارتفاع بوته، تعداد ساقه اصلی (در بوته و مترمربع)، قطر ساقه و وزن خشک اندام های هوایی) و کارایی مصرف آب آبیاری محصول سیب زمینی یک طرح آزمایشی در یکی از مزارع دشت دهگلان واقع در استان کردستان به اجرا درآمد. آزمایش در قالب کرت های خردشده بر پایه بلوک های کامل تصادفی و در سه تکرار انجام شد. فاکتور اصلی طرح شامل مقادیر آب آبیاری در چهار سطح (60، 80، 100 و 120 درصد نیاز آبی محصول سیب زمینی) و فاکتور فرعی شامل نوع مالچ در سه سطح (بدون مالچ، مالچ کاه کلش گندم و مالچ پلاستیک) بود. نتایج نشان داد که اثر عمق آب آبیاری و مالچ بر عملکرد غده سیب زمینی در سطح آماری یک درصد معنی دار می باشد. بیشترین و کمترین مقدار عملکرد غده سیب زمینی به ترتیب مربوط به تیمارهای 120 و 60 درصد نیاز آبی بود. نتایج همچنین نشان داد که اثر مالچ بر کارایی مصرف آب آبیاری محصول سیب زمینی در سطح آماری یک درصد معنی دار می باشد. بیشترین میزان کارایی مصرف آب مربوط به مالچ پلاستیکی به میزان 96/14 کیلوگرم بر مترمکعب به دست آمد. اثر تیمار عمق آب آبیاری در کلیه صفات اندازه گیری شده به جز وزن مخصوص، درصد غده های بین 120-80 گرم و تعداد ساقه (در بوته، مترمربع و ساقه اصلی) در سطح احتمال یک درصد معنی دار بود. در بیشتر صفات اندازه گیری شده مالچ پلاستیک تاثیر بهتری نسبت به مالچ کاه و کلش گندم نشان داد. همچنین تاثیر تیمار مالچ برکلیه صفات به جز وزن مخصوص، بازار پسندی غده ها و تعداد ساقه (در بوته و مترمربع) در سطح احتمال یک درصد معنی دار بود. با توجه به نتایج به دست آمده کاربرد آبیاری قطره ای توام با مالچ پلاستیکی و اعمال کم آبیاری به میزان 80 درصد نیاز آبی محص
  19. شبیه سازی ریاضی جریان آب زیرزمینی دشت چهاردولی با استفاده از روش تفاضلات محدود
    1394
    یکی از جدی ترین چالش های آب کشور از بین رفتن منابع آب زیرزمینی است. در دهه های اخیر بهره برداری بی رویه و بیش از حد مجاز آب زیرزمینی، باعث افت شدید سطح ایستابی در بعضی از آبخوان های مهم کشور شده است. بنابراین، ایجاد ساز و کار لازم جهت اعمال یک مدیریت جامع و واحد منابع آب از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده و در این راستا استفاده از مدل های ریاضی جهت پیش بینی وضعیت آینده آبخوان بسیار کارآمد خواهد بود . یکی از چالش های موجود استان کردستان کم آبی دشت های شرق استان از جمله دشت چهاردولی است که با توجه به افت شدید سطح ایستابی در سال های اخیر ممنوعه اعلام شده است. هدف از تحقیق حاضر شبیهسازی جریان آب زیرزمینی دشت ممنوعه چهاردولی با استفاده از نرم افزار GMS7.1 میباشد. در این تحقیق در ابتدا مدل مفهومی سفره آب زیرزمینی تهیه گردید. در ادامه با استفاده از هیدروگراف آب زیرزمینی دشت، ماه تعادل سفره شناسایی گردید. در این تحقیق از دادههای مربوط به سال های 1378 تا 1388 برای شبیه سازی جریان استفاده گردید. از داده های سطح ایستابی سال 1388 تا 1389 برای واسنجی مدل های پایدار و ناپایدار جریان آب زیرزمینی بکار برده شد. برای بسط مدل های مذکور، داده های مربوط به چاه های بهره برداری، مشاهده ای، شرایط مرزی و سایر خصوصیات آبخوان به نرم افزارGMS وارد گردید. واسنجی مدل های مذکور به صورت دستی و خودکار انجام شد. از داده های سطح ایستابی سال 1389 برای آزمون مدل های پیشنهادی استفاده گردید. نتایج نشان دادند مدل های پیشنهادی کارایی بالایی در پیش بینی تراز سطح ایستابی در دشت چهاردولی دارا می باشند. نتایج همچنین نشان دادند که مدل ناپایدار نسبت به مدل پایدار از دقت بالاتری برخوردار است. در نهایت جهت بررسی وضعیت آتی جریان در سفره ها چند سناریو مدیریتی اعمال گردید و نتایج حاصل از سناریوهای فوق الذکر مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. مشاهده گردید با ده درصد کاهش در میزان پمپاژ از چاه ها در شرایط مطلوب ذخیره سالانه دشت به میزان حدود 5 میلیون مترمکعب نسبت به وضعیت کنونی افزایش می یابد.
  20. بررسی اثر شستشو بر کاهش گرفتگی قطره چکانها ها در شرایط استفاده از فاضلاب تصفیه شده شهر سنندج
    1393
    بحران آب یکی از مسایل اساسی مناطق خشک و نیمه خشک مانند ایران است. این وضعیت در سال های اخیر به دلیل خشک سالیهای اخیر حادتر شده است. استفاده از آب های نامتعارف، ضرورتی اجتناب ناپذیر جهت صرفه جویی در مصرف منابع آب معمولی می باشد. یکی از این منابع با ارزش، فاضلاب تصفیه شده شهری می باشد. نتایج تحقیقات نشان داده است که سیستم آبیاری قطره ای بهترین روش آبیاری در جهت استفاده از فاضلاب تصفیه شده در کشاورزی به شمار می آید. استفاده از پساب در آبیاری قطره ای علاوه بر حل مشکل کمبود آب، به طور هم زمان، مسئله آلودگی محیط زیست و مشکلات بهداشتی را نیز به حداقل ممکن کاهش می دهد. گرفتگی قطره چکان ها از رایج ترین مشکلات استفاده از پساب در آبیاری قطره ای محسوب می گردد. شستشو راهکاری موثر جهت کاهش گرفتگی سیستم های آبیاری قطره ای می باشد. شستشو با دوره و مدت زمان مناسب باعث زدودن مقادیر قابل توجهی از رسوبات از داخل لوله های سیستم آبیاری قطره ای گردیده و باعث افزایش آبدهی و یکنواختی پخش قطره-چکان ها و در نهایت مسبب افزایش راندمان سیستم آبیاری می گردد. به منظور بررسی تاثیر دوره ها و مدت زمان های مختلف شستشو بر کاهش گرفتگی قطره چکان ها، مدل فیزیکی آبیاری قطره ای طراحی و ساخته شد. در این تحقیق از سه نوع قطره چکان میکروفلاپر، کرونا و نوار آبیاری استفاده گردید. نتایج نشان داد که تیمار مدیریتی شستشو باعث افزایش آبدهی قطره چکان ها در شرایط استفاده از فاضلاب تصفیه شده شهر سنندج می شود. نتایج همچنین نشان داد که اثر دوره، مدت زمان شستشو ونوع قطره-چکان و اثر متقابل آن ها بر کاهش گرفتگی قطره چکان ها در سطح آماری 1 درصد معنی دار می باشد. نتایج همچنین نشان داد که انجام شستشو ی ماهانه در قطره چکان میکروفلاپر و انجام شستشوی آخر فصل باعث بیشترین کاهش در میزان گرفتگی قطره چکان کرونا و نوار آبیاری می گردد. همچنین نتایج حاکی از آن بود که مدت زمان شستشو برابر 5، 10 و 15 دقیقه بترتیب، باعث بیشترین کاهش در گرفتگی قطره چکان میکروفلاپر، کرونا و نوار تیپ می گردد.
  21. اندازه گیری نیاز آبی و ضریب گیاهی توت فرنگی در شرایط گلخانه ای
    1393
    رشد جمعیت و به موازات آن، افزایش تقاضا برای محصولات کشاورزی از یک طرف و استفاده ی بی رویه از منابع آب موجود و کاهش حجم آب این منابع برای نسلهای آینده باعث گردیده است که برای تامین نیاز غذایی از راهکارهایی استفده شود که ضمن مصرف بهینه ی آب و تامین نیاز آبی گیاه، منابع آبی موجود برای نسل های آینده محافظت شود. تعیین میزان آب مورد نیاز یک گیاه در دوره های مختلف رشد آن، نقش بسیار مهمی در بهرهبرداری مدیریت و توسعه منابع آبی موجود ایفا مینماید. استان کردستان قطب اصلی تولید محصول توت فرنگی در سطح کشور می باشد. هدف از این تحقیق اندازه گیری مقدار تبخیرو تعرق و ضریب رشد گیاه توت فرنگی در طی دوره ی رشد رویشی، تحت شرایط گلخانه ای در استان کردستان میباشد. به همین منظور در اواخر سفند 1391 گیاه های توت فرنگی و چمن، بصورت همزمان، در داخل میکرولایسیمترهای با قطر 30 و ارتفاع 30 سانتیمتر در گلخانه ی دانشکده کشاورزی دانشگاه کردستان کشت گردید. مقدار تبخیرو تعرق این گیاهان به روش وزنی و به صورت روزانه در میکرولایسیمترها اندازه گیری شد . نتایج نشان داد که مقدار کل تبخیرو تعرق توت فرنگی در طی دوره رویشی برابر 822.48 میلی متر می باشد.
  22. ارزیابی عملکرد عدم گرفتگی قطره چکان های آبیاری قطره ای با استفاده از روش آزمون کوتاه مدت
    1393
    آبیاری قطره ای یکی از روش های کارای آبیاری است که در سال های اخیر کاربرد وسیعی در بخش کشاورزی ایران پیدا نموده است. استفاده از آب های با کیفیت پایین باعث ایجاد مشکلاتی در این سیستم ها می گردد. گرفتگی فیزیکی قطره چکان ها از جمله مهم ترین این مشکلات می باشد. گرفتگی قطره چکان ها راندمان آبیاری و طول عمر سیستم آبیاری قطره ای را کاهش می دهد. ذرات فیزیکی معلق در آب آبیاری، مهمترین عامل گرفتگی قطره چکان ها به شمار می آید. ارزیابی عملکرد عدم گرفتگی قطره چکان ها، اولین و مهمترین قدم در انتخاب قطره چکان مناسب و طراحی بهینه سیستم تصفیه آب آبیاری محسوب می شود. هدف از تحقیق حاضر ارزیابی پتانسیل عدم گرفتگی تعدادی از قطره چکان ها و نوارهای آبیاری درزدار و پلاک دار و بررسی تاثیر دما، دبی قطره چکان و فاصله قطره چکان ها بر گرفتگی آنها می باشد. برای این منظور با ساخت یک مدل فیزیکی آزمایشگاهی و استفاده از ذرات شن با اندازه ها و غلظت های مختلف، مقاومت به گرفتگی قطره چکان ها و نوارهای آبیاری در دماهای 13، 23، 33 و 43 درجه سانتی گراد مورد مطالعه و بررسی قرار گرفت. از شاخص های دبی میانگین، نرخ گرفتگی و ضریب یکنواختی برای ارزیابی عملکرد عدم گرفتگی قطره چکان ها و نوارهای آبیاری استفاده شد. نتایج نشان داد که قطره چکان کرونا با دبی اسمی 8 لیتر بر ساعت با دارا بودن نرخ گرفتگی و ضریب یکنواختی کریستیان سن به ترتیب برابر 8 و 92 درصد، در بدترین حالت، بهترین عملکرد مقاومت به گرفتگی فیزیکی را دارا می باشد. نتایج همچنین نشان داد، افزایش دما و دبی اسمی قطره چکان ها باعث کاهش معنی دار (در سطح آماری یک و پنج درصد) در گرفتگی آنها می گردد. همچنین با افزایش دما و فاصله بین قطره چکان های نوارهای آبیاری، میزان گرفتگی آنها به صورت معنی داری کاهش پیدا می نماید.
  23. اندازه گیری تبخیروتعرق و ضریب گیاهی فلفل دلمه ای در گلخانه با استفاده از میکرولایسیمتر
    1392
    کشور ایران به دلیل قرار گرفتن در منطقه خشک نیمه خشک جهان، همواره با معضل کمبود آب مواجه بوده است و نیاز به تامین غذای بیشتر با توجه به افزایش جمعیت در سال های اخیر، کشور را بیش از پیش با این مشکل درگیر نموده است. بنابراین بهینه سازی مصرف آب از نیازهای ضروری کشاورزی در کشور بوده و برای سازگاری با محیط، استفاده از روش های نوین کشت امری اجتناب ناپذیر می باشد. با افزایش تعرفه های انرژی، بحث هزینه های مصرف انرژی در سامانه های آبیاری ابعاد تازه ای به خود گرفته است و در توجیه اقتصادی این طرح ها نقش مهمی را بر عهده دارد. لذا با توجه به ضرورت بهره برداری بهینه از آب، خاک، نهاده ها و نیروی انسانی کشور در جهت رشد درآمد ناخالص ملی و تامین مواد غذایی، برنامه های توسعه ی شهرک های گلخانه ای یکی از اولویت های بخش کشاورزی کشور می باشد. هدف از این تحقیق اندازه گیری نیاز آبی و ضرب گیاهی فلفل و تعیین مناسبترین معادله جهت برآورد تبخیر و تعرق مرجع در درون گلخانه می باشد. در این تحقیق از میکرولایسیمتر بررسی اندازه گیری نیاز آبی گیاه فلفل بصورت روزانه در داخل گلخانه استفاده گردید. نتایج نشان داد که مقدار ضرایب رشد گیاه فلفل در مراحل رشد اولیه، میانی و انتهایی به ترتیب 5/5،0/1 و 8/0 می باشد. نتایج همچنین نشان داد که معادله مک کینگ بهترین معادله برای برآورد تبخیر و تعرق مرجع در شرایط گلخانه ای در شهرستان سنندج می باشد.
  24. ارزیابی گرفتگی نوار تیپ آبیاری قطره ای در اندازه ها و غلظت های مختلف ذرات ریز
    1392
    آبیاری قطره ای – نواری از جمله روش های نوین آبیاری می باشد که نقش موثری در افزایش کارائی آب و افزایش راندمان محصولات زراعی و باغی دارد. در طراحی این روش آبیاری، گرفتگی قطره چکان ها، به خصوص گرفتگی فیزیکی، مهم ترین عامل گرفتگی قطره چکان ها بشمار می رود و عدم توجه به آن باعث کاهش یکنواختی پخش آب، افزایش مدت کارکرد سیستم و تعویض پیوسته نوار ها می گردد. با وجود سیستم تصفیه مناسب، باز هم یک سری از ذرات با قطر کمتر از 075/0 میلی متر (کمترین قطر فیلترهای توری در سیستم آبیاری قطره ای)، از صافی ها عبور نموده و باعث گرفتگی می شوند. هدف از این تحقیق بررسی گرفتگی فیزیکی قطره چکان های نوار آبیاری توسط این ذرات در غلظت های مختلف از آنها می-باشد. نتایج نشان داد که تاثیر قطر ذرات ریز برگرفتگی قطره چکان ها در سطح احتمال یک درصد معنی دار است. نتایج همچنین نشان داد که، با ریزتر شدن قطر ذرات میزان گرفتگی افزایش می یابد. غلظت ذرات ریز نیز تاثیر قابل توجهی بر دبی خروجی از قطره چکان دارد. مشاهده گردید که آب گل آلود با غلظت 2 گرم در لیتر وبازه قطری کمتر از 037/0 میلی متر بیشترین گرفتگی را در قطره چکان های نوار آبیاری ایجاد می نمایند.
  25. بررسی آزمایشگاهی اثر پساب تصفیه شده شهرسنندج و آب معمولی بر گرفتگی قطره چکانها در سیستم آبیاری قطره ای
    1391
    محدودیت منابع آب در کشورهای واقع در مناطق خشک و نیمه خشک، رشد روزافزون جمعیت و توسعه شهرنشینی و فشار بر منابع آب متعارف، در کنار مشکلات و هزینه های دفع بهداشتی فاضلاب ها باعث رویکرد به سمت استفاده از پساب در بخش کشاورزی شده است. تحقیقات نشان داده است که از میان روش های مختلف آبیاری، روش قطره ای بهترین سازگاری را با کاربرد پساب دارد. با این وجود بزرگترین مشکل کاربرد پساب در آبیاری قطره ای گرفتگی قطره چکان هاست. به منظور بررسی اثر پساب تصفیه شده و آب معمولی بر گرفتگی قطره چکان ها و همچنین بررسی اثر شستشو بر بهبود عملکرد قطره چکان ها در شرایط استفاده از پساب، مدل فیزیکی آبیاری قطره ای طراحی و ساخته شد. در این تحقیق از چهار نوع قطره چکان میکروفلاپر، نتافیم، لوله قطره چکان دار و آنتیلکو که از کاربردی ترین قطره چکان ها در آبیاری تحت فشار محسوب می شوند استفاده گردید. نتایج نشان داد که هر دو فاکتور کیفیت آب و نوع قطره چکان بر کاهش دبی قطره چکان ها موثر است. کاهش دبی قطره چکان ها در شرایط آبیاری با پساب بیشتر از آب معمولی می باشد و اثر پساب در کاهش دبی در مقایسه با آب معمولی در کلیه قطره چکان ها به جز نتافیم در سطح 5 درصد معنی دار می باشد. از طرفی تیمار مدیریتی شستشو باعث افزایش عملکرد قطره چکان ها در شرایط آبیاری با پساب گردیده که این افزایش بستگی به نوع قطره چکان ها داشته و در این میان بیشترین تاثیر را در کاهش درصد گرفتگی قطره چکان آنتیلکو داشت.
  26. برآورد تبخیروتعرق مرجع با استفاده از سیستم استنتاج عصبی-فازی ( مطالعه موردی شهرستان سنندج)
    1391
    تبخیروتعرق یکی از اجزای اصلی چرخه هیدرولوژی و تخمین نیاز آبیاری است. در این تحقیق پتانسیل سیستم استنتاج تطبیقی عصبی-فازی (ANFIS) و شبکه عصبی مصنوعی (ANN) در برآورد تبخیروتعرق مرجع (ETo) روزانه مورد بررسی قرار گرفت. از داده های روزانه سالهای 1389و 1390 مربوط به ایستگاه هواشناسی سنندج استفاده شد. داده های مورد استفاده در این تحقیق، شامل دمای ماکزیمم، دمای مینیمم، رطوبت نسبی حداکثر، رطوبت نسبی حداقل، سرعت باد و ساعت آفتابی بوده و تبخیروتعرق محاسبه شده به روش فائو پنمن مانتیث به عنوان خروجی استفاده شد. همچنین برآوردهای ETo از روش های (ANFIS) و (ANN) با مدل های تجربی ماکینگ، پرستی تیلور، فائو بلانی کریدل، هارگریوز سامانی و ریچی مقایسه شد. برای مقایسه کارایی روش های مختلف از آماره های ریشه میانگین مجور خطا (RMSE)، ضریب کارایی(CE) و ضریب همبستگی (R)، میانگین قدرمطلق خطا (MAE) استفاده گردید. نتایج نشان داد که روش های مبتنی بر شبکه های عصبی و سیستم استنتاج عصبی-فازی می توانند مقدار تبخیروتعرق مرجع روزانه را با دقت بالایی برآورد نمایند. نتایج آنالیز حساسیت نشان داد که دمای ماکزیمم (Tmax) به عنوان موثرترین پارامتر در برآورد تبخیروتعرق مرجع می باشد. نتایج همچنین نشان داد که ترکیب منطق فازی با شبکه عصبی مصنوعی سبب بهبود نتایج شبکه عصبی مصنوعی نمی گردد و نتایج شبکه عصبی مصنوعی در برآورد تبخیروتعرق با اختلاف ناچیز بهتر از روش عصبی-فازی بود. همچنین در کلیع ساختارهای مدل هوشمند عصبی، قانون آموزش لونبرگ- مارکوارت با تابع تانژانت منجر به نتایج دقیق تری نسبت به سایر توابع و قوانین آموزشی شد.
  27. شبیه سازی عددی جریان در سیستم منابع آب زیرزمینی دشت مریوان
    1391
    استفاده از مدلسازی یکی از روش های غیرمستقیم مطالعه منابع آب زیرزمینی است که با توجه به کارایی بالا و هزینه کمتر نسبت به روش های دیگر، امروز بسیار مورد توجه قرار گرفته است. در این تحقیق مدل جریان آب زیرزمینی دشت مریوان به وسعت 109.8 کیلومترمربع واقع در غرب شهرستان مریوان بسط و توسعه داده شد. درک کمی جریان آب زیرزمینی و مولفه های گوناگون بیلان دشت اهداف اصلی تهیه مدل آبهای زیرزمینی دشت مریوان است. در این راستا پس از انتخاب الگوریتم و بسته نرم افزاری مناسب ( VISUAL MODFLOW) اقدام به تهیه مدل تفهیمی گردید. طی مرحله طراحی مدل، منطقه مورد مطالعه به شبکه های منظم تقسیم بندی شد و شرایط اولیه و شرایط مرزی تعیین و بر مدل اعمال گردید سپس مدل از مهر 1388 تا شهریور 1389 در حالت ناماندگار طی 12 دوره تنشی واسنجی و پس از بهینه سازی پارامترهای هیدروژئولوژیکی ( مدلسازی معکوس)، مدل برای دوره زمانی از مهر 1389 تا شهریور 1390 صحت سنجی شد. در نهایت برخی گزینه های مدیریتی با استفاده از مدل کمی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که مدل پیشنهای، می تواند خصوصیات جریان آب زیرزمینی در دشته مریوان را با دقت بالایی شبیه سازی نماید
  28. تهیه نقشه تراکم تاج پوشش جنگل با استفاده از داده های سنجش از دور (مطالعه موردی: بخشی از جنگل های مریوان)
    1390
    تحقیق حاضر با هدف بررسی قابلیت داده های سنجنده Liss III ماهواره IRS-P6 در تهیه نقشه تراکم تاج پوشش جنگل در شهرستان مریوان استان کردستان صورت گرفت. تصحیح هندسی داده ها با خطای RMSE کمتر از یک پیکسل صورت گرفت. شاخص های گیاهی مناسب برای کاهش اثر بازتاب خاک و باندهای مصنوعی از طریق تجزیه مولفه های اصلی ایجاد شدند. نقشه واقعیت زمینی نمونه ای از طریق روش تصادفی سیستماتیک و با شبکه ای به ابعاد 400×250 متر و با سطح قطعات نمونه 50×50 متر تهیه گردید. ترکیب باندی مناسب برای طبقه بندی به کمک نمونه های تعلیمی و با استفاده از شاخص واگرایی تبدیل شده صورت گرفت. طبقه بندی داده ها به روش نظارت شده و با استفاده از خوارزمی های متوازی السطوح، حداقل فاصله از میانگین، حداکثر احتمال و شبکه عصبی مصنوعی در ابتدا با 5 طبقه تراکم تاج پوشش(1- 5، 5-10، 10-25، 25-50 و 50 < درصد) انجام و با نقشه واقعیت زمینی مورد ارزیابی صحت قرار گرفت. به دلیل تفکیک پذیری کم بین برخی طبقه-ها، این طبقات با هم ادغام شدند. در نهایت طبقه بندی با 3 طبقه تراکمی تاج پوشش (تنک، نیمه انبوه و انبوه) انجام شد و بالاترین صحت کلی و ضریب کاپا به ترتیب معادل 47/78 درصد و 66/0 با روش حداکثر احتمال به دست آمد. در پایان جهت مقایسه تحقیق حاضر با سایر تحقیقات انجام شده در زاگرس، طبقه بندی با 2 طبقه تراکمی تاج پوشش (نیمه انبوه تا انبوه و تنک) انجام شد و بالاترین صحت کلی و ضریب کاپا به ترتیب معادل 57/90 درصد و 80/0 با روش شبکه عصبی مصنوعی به دست آمد. نتایج به دست آمده نشان دهنده قابلیت مناسب داده های سنجنده Liss III ماهواره IRS-P6 برای کارهای اجرایی در طبقه بندی 2 و 3 طبقه ای می باشد.
  29. مدل سازی عددی موقعیت زمانی جبهه رطوبتی تحت یک منبع قطره ای با استفاده از روش حجم کنترل
    1390
    آبیاری قطره ای به دلیل راندمان بالا و مصرف انرژی پایین نسبت به دیگر سیستم های تحت فشار همواره مورد توجه طراحان و مجریان طرح های آبیاری بوده است. در این سیستم ، تعیین مقادیر مناسب برای پارامترهای طراحی نظیر دبی قطره چکان و فاصله قطره چکان ها اولین و مهم ترین قدم در طراحی بهینه این سیستم ها به شمار می آید. در این میان آگاهی از الگوی رطوبتی خاک تحت قطره چکان( پیاز رطوبتی) ، برای طراحی سیستم آبیاری قطره ای و جانمایی آن، از اهمیت زیادی برخوردار می باشد. به-دلیل تغییرات گسترده مکانی و زمانی خصوصیات خاک، اندازه گیری دقیق مشخصات پیاز رطوبتی وقت گیر و بسیار پرهزینه می باشد. از این رو ارائه روشی که با استفاده از آن بتوان موقعیت جبهه رطوبتی را در شرایط آبیاری قطره ای شبیه سازی نموده و هزینه آن نسبت به روش های متداول کمتر باشد، بسیار مطلوب و مقرون به صرفه خواهد بود. امروزه استفاده از مدل سازی ریاضی یکی از روش های غیر مستقیم مطالعه سیستم های مختلف می باشد که با توجه به کارائی بالا و هزینه کمتر آن نسبت به روش های اندازه گیری، بسیار مورد توجه قرار گرفته است. در این تحقیق با حل عددی معادله حاکم بر جریان غیر اشباع با روش عددی حجم محدود مدلی عددی جهت پیش بینی پیشروی زمانی مکانی جبهه رطوبتی تحت یک قطره چکان ارایه گردیده است. به منظور تعیین دقت مدل، نتایج مدل با نتایج مشاهداتی تقوی و همکاران(1984) و نتایج مدل عددی برسلر(1978) و مدل تحلیلی کوک و همکاران (2006) مقایسه گردید. نتایج این مشاهدات نشان داد که مدل پیشنهادی از دقت بالایی جهت پیش بینی پیشروی زمانی و مکانی جبهه رطوبتی تحت یک منبع قطره ای برخوردار می باشد.
  30. پیش بینی نوسانات سطح آب زیرزمینی دشت دهگلان با استفاده از شبکه های عصبی و سیستم های استنتاج نرو-فازی
    1390
    پیش بینی عمق سطح آب زیرزمینی و برآورد نوسانات آن، یکی از اقدامات لازم در جهت برنامه ریزی های جامع مدیریتی در رابطه با منابع آب زیرزمینی می باشد. با توجه به روابط غیرخطی و پیچیده حاکم بر جریان آب زیرزمینی، طراحی مدلی دقیق و در عین حال ساده ضرورتی اجتناب ناپذیر در جهت پیش بینی رفتار منابع آب زیرزمینی محسوب می گردد. امروزه سیستم های خبره و از آن جمله شبکه های عصبی مصنوعی و سیستم های استنتاج نرو-فازی به عنوان ابزاری مفید و قابل اعتماد جهت مدل سازی نگاشت های پیچیده مورد توجه قرار گرفته اند. هدف از این تحقیق بسط مدل های هوشمند شبکه عصبی و سیستم استنتاج عصبی-فازی برای پیش بینی نوسانات سطح ایستابی سیستم منابع آب زیرزمینی دشت دهگلان می باشد. بدین منظور مقادیر زمانی عمق سطح ایستابی ، بارندگی، تبخیر و درجه حرارت برای بسط مدل های پیشنهادی استفاده گردید و مدل های دینامیکی، استاتیکی و هیبرید با استفاده از شبکه های عصبی و سیستم استنتاج نرو-فازی جهت شبیه سازی نوسانات سطح ایستابی توسعه داده شد. در انتها مدل های پیشنهادی با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی( AHP) مقایسه و اولویت بندی گردید. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که مدل های دینامیکی و استاتیکی به ترتیب دارای بیشترین و کمترین دقت در پیش بینی نوسانات سطح ایستابی بودند. مدل دینامیکی شبکه عصبی با پارامترهای ورودی عمق سطح آب زیرزمینی یک، دو و سه ماه قبل با میانگین مربعات خطا برابر 0.776 و ضریب همبستگی به میزان 0.936 بهترین مدل جهت پیش بینی دقیق تر نوسانات سطح ایستابی در دشت دهگلان شناخته شد.
  31. مدل سازی آورد ماهانه ورودی به سد میناب با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی
    1390
    پیش بینی دقیق مقدار دبی متوسط ماهیانه ورودی به منابع آبی نظیر سدها، نقش اساسی در برنامه ریزی، مدیریت و بهره برداری بهینه و پایدار آنها ایفا می کند. با معلوم بودن مقدار دبی ورودی به سد می توان حجم سالیانه ورودی به آن را محاسبه و برنامه ریزی مناسب جهت تخصیص بهینه آب به بخش های مختلف مصرف آب نظیر آب شرب، کشاورزی، تولید انرژی برق آبی و ... را تدوین نمود. پارامترهای مختلفی بر میزان دبی ورودی به سد تاثیرگذار هستند. این پارامترها کاملا شناخته شده نبوده و ارتباط آنها با دبی ورودی پیچیده و غیرخطی می باشد. لذا ارائه رابطه تحلیلی و ریاضی از این ارتباط، مشکل و غیرعملی است. شبکه های عصبی مصنوعی به علت خصوصیات منحصربفرد خود، دارای قابلیت بالایی در شبیه سازی روایط غیرخطی و پیچیده دارا می باشد. در این تحقیق سعی شده است با تبیین ویژگی های شبکه عصبی مصنوعی، شبکه ای از نوع پرسپترون چند لایه با الگوریتم یادگیری پس انتشار خطا برای بازیابی ارتباط غیرخطی بین متغیرهای مستقل و وابسته طراحی شده تا به کمک آن تخمین هوشمند دبی متوسط ماهیانه ورودی به سد میناب میسر گردد. معماری و طراحی اجزای فنی شبکه بر پایه دو روش آستانه میانگین مربعات خطا و روش Cross validation صورت گرفت. همچنین از قوانین یادیگری مختلف برای انتخاب اجزای مناسب شبکه استفاده بعمل آمد. با مقایسه نتایج حاصل از مدل شبکه عصبی و مدل دینامیکی و هیبرید، عملکرد مدل پیشنهادی مورد ارزیابی و سنجش قرار گرفت. نتایج حاص از تحقیق نشان داد که انطباق قابل قبولی مابین مقادیر پیش بینی شده با شبکه عصبی مصنوعی و داده های مشاهده ای وجود دارد. نتایج همچنین نشان داد که مدل شبکه هیبرید با دقتی بیشتر از دو روش دیگر، مقدار دبی متوسط ماهیانه را پیش بینی می نماید. نتایج حاصل از فرایند آنالیز حساسیت نیز نشان داد که در مدل استاتیکی بارندگی و حداقل درجه حرارت به ترتیب دارای بیشترین و کمترین تاثیر بر دقت پیش بینی مدل شبکه عصبی پیشنهادی می باشد.
  32. شبیه سازی تغییرات کیفیت آب زیرزمینی با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی ( مطالعه موردی: دشت دهگلان)
    1390
    کیفیت آب مبحثی است که امروزه بسیار مورد توجه روزافزون قرار گرفته است. مساله کاهش کیفیت آب، بسیاری از کشورهای جهان را وادار ساخته تا دیدگاههای خود را در زمینه مدیریت جامع منابع آب مورد بازبینی و تجدید نظر قرار دهند. در این راستا، مدیریت سیستم منابع آب های زیرزمینی که در آن اخذ هر گونه تصمیمی با در نظرگرفتن دو معیار کمیت و کیفیت آب مطرح باشد، نیاز به ابزاری دارد تا بتواند با توجه به اطلاعات فعلی و متغیرهای تصمیم گیری، وضعیت سفره را در آینده پیش بینی نماید. شبکه های عصبی مصنوعی ابزاری مناسب و کارا در تعیین و استخراج نگاشت های غیرخطی پیچیده محسوب می گردد. این شبکه ها تحولی عظیم در تحلیل رفتار سیستم های دینامیک در علوم مختلف مهندسی آب ایجاد کرده است. هدف از تحقیق حاضر مدل سازی کیفی منابع آب زیرزمینی دشت دهگلان با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی ( ANN) می باشد. بدین منظور، 11، 6 و 5 مدل به ترتیب جهت پیش بینی میزان هدایت الکتریکی، نیترات و اسیدیته آب زیرزمینی دشت دهگلان بسط و نتایج آنها با هم مقایسه گردید. در نهایت از روش تحلیل سلسله مراتبی ( AHP) برای اولویت بندی شبکه ها و انتخاب مناسب ترین مدل استفاده گردید. نتایج حاصل از تحقیق نشاد داد که مدل های استاتیکی و هیبرید با دقت بالاتری میزان هدایت الکتریکی را پیش بینی نمودند. جهت پیش بینی میزان نیترات، مدل استاتیکی با پارامترهای ورودی منیزیم، سولفات، کلر، کربنات، هدایت الکتریکی و کل املاح محلول با دقت بهتری میزان نیترات را پیش بینی کرد. نتایج همچنین نشان داد که، مدل دینامیکی یک فاکتوره با دقت بالاتری میزان اسیدیته را پیش بینی می کند.
  33. تخمین هوشمند تبخیروتعرق مرجع با فراوانی های متفاوت با استفاده از شبکه های عصبی مصنوعی در شهرستان سنندج
    1389
    محدودیت منابع آبی و وقوع خشکسالی های اخیر از مهمترین عواملی است که توسعه کشاورزی در مناطق خشک و نیمه خشک تحت تاثیر قرار داده است، بنابراین مدیریت منابع آب در این مناطق نقش کلیدی را در توسعه پایدار کشاورزی برعهده دارد. استفاده بهینه از منابع آبی مستلزم تخمین دقیق مقدار تبخیروتعرق مرجع و به تبع آن محاسبه آب مصرفی محصولات زراعی و باغی می باشد. معمولا در طراحی سیستم های آبیاری، از میانگین مقادیر تبخیر و تعرق مرجع برای یک دوره چند ساله داده های هواشناسی استفاده می شود. در این حالت احتمال وقوع تبخیروتعرق مرجع استفاده شده 50 درصد می باشد. بنابراین سیستم آبیاری که بر این اساس طراحی می شود، در یک دوره ده ساله آبیاری تنها می تواند نیاز آبی گیاهان را در 5 سال تامین نماید و در 5 سال دیگر نیاز آبی گیاه ممکن است بیش از توانایی سیستم برای تامین آب باشد. در این راستا با توجه به پتانسیل بالای استان کردستان و شهرستان سنندج در تولید محصولات زراعی و باغی، براورد دقیق تبخیروتعرق مرجع، در سطوح احتمالاتی مختلف، با استفاده از روشهای دقیق نظیر شبکه های عصبی مصنوعی ضرورتی اجتناب ناپذیر در طراحی دقیق تر سیستم های آبیاری و استفاده بهینه از منابع آبی به شمار می آید. در این تحقیق، از داده های 30 ساله هواشناسی ایستگاه سینوپتیک سنندج برای محاسبه تبخیر و تعرق با سطوح احتمالاتی مختلف استفاده گردید. ابتدا داده های هواشناسی ایستگاه فرودگاهی و غیرمرجع سنندج اصلاح گردید. سپس، با استفاده از داده های لایسیمتری، روش های مختلف برآورد تبخیروتعرق مرجع مورد مقایسه قرار گرفت و روش های منتخب پنم-مانتیث، هارگریوز-سامانی و تابش فائو نسبت به داده های مشاهداتی واسنجی شد. در ادامه امکان استفاده از شبکه های عصبی مصنوعی در برآورد تبخیروتعرق مرجع مورد ارزیابی قرار گرفت و نتایج حاکی از برتری این روش نسبت به سایر روش های دیگر بود، در ادامه تحقیق، مقادیر تبخیروتعرق مرجع روزانه در سطوح احتمال وقوع متفاوت، محاسبه و منحنی های مربوط به آن استخراج گردید. همچنین مقادیر تبخیروتعرق مرجع میانگین روزانه با سطوح احتمالاتی مختالف، برای دوره های 1 تا 30 روزه حداکثر نیازآبی نیز محاسبه و منحنی های مربوط به آن استخراج شد. به منظور سهولت در استفاد از این منحنی های برنامه های کامپیوتری متناظر آنها به زبان ویژوال بیسیک نوشته شد. در ادامه امک
  34. برآورد هوشمند ویژگی های هیدرودینامیک اشباع خاک با استفاده از روش مسئله معکوس
    1389
    خصوصیات هیدرودینامیک اشباع از چاش برانگیزترین خصوصیات خاک می باشند. در این میان هدایت هیدرولیکی اشباع و تخلخل موثر خاک از جمله مهمترین خصوصیات هیدرودینامیکی اشباع خاک جهت طراحی زهکش ها محسوب می گردند. همچنین این ویژگی ها، پارامترهای ورودی به بسیاری از شبیه سازی هیدرولوژی، آلودگی، انتقال املاح و سایر مدل های مرتبط با علوم آب و خاک به شمار می آیند. لذا با توجه به اهمیت موضوع و ضعف روش های موجود در تخمین مقدار متوسط واقعی هدایت هیدرولیکی و تخلخل موثر خاک، هدف از این تحقیق ارائه روشی جهت برآورد مقادیر متوسط پارامترهای مذکور با استفاده از روش مسئله معکوس هوشمند می باشد. در این تحقیق از مدل های تحلیلی زهکشی گلور-دام، کومار و همکاران، سینگ و همکاران، آپادهایا و همکاران و تاپ و مودی جهت شبیه سازی نوسانات سطح ایستابی در اطراف زهکش استفاده گردید. همچنین جهت یافتن مقادیر بهینه هدایت هیدرولیکی اشباع و تخلخل موثر از برنامه الگوریتم ژنتیک استفاده گردید. به منظور واسنجی مدل های معکوس پیشنهادی یک مدل فیزیکی زهکشی در آزمایشگاه طراحی و ساخته شد. از داده های محققین دیگر نیز برای واسنجی استفاده گردید. مدلهای معکوس هوشمند در دو حالت با فرض ثابت و متغیربودن تخلخل موثر واسنجی شدند. نتایج حاصل از این تحقیق موید این مطلب است که روش مسئله معکوس هوشمند از کارایی و قابلیت بالایی جهت برآورد هدایت هیدرولیکی خاک و تخلخل موثر برخوردار می باشد. نتایج آنالیز حساسیت صورت گرفته در هر دو حالت تخلخل موثر ثابت و متغبر نشان می دهد که تاثیر پارامتر هدایت هیدرولیکی اشباع خاک از بقیه پارامترها بیشتر می باشد.
  35. مدل سازی ریاضی سیستم منابع آب زیرزمینی دشت دهگلان
    1388
    دشت دهگلان یکی از قطب های کشاورزی در استان کردستان محسوب می شود. رشد بی رویه جمعیت مناطق شهری و روستایی، گسترش مزارع کشاورزی فاریاب، واحدهای صنعتی، اکتشاف و استخراج معادن از یک طرف و کاهش میزان نزولات جوی در سالهای اخیر از طرف دیگر، موجب افزایش بی رویه میزان بهره برداری از منابع آب زیرزمینی و افت شدید سطح ایستابی در دشت مذکور گردیده است. لذا بقای آتی اجتماعات کشاورزی و روستایی منطقه، بستگی شدیدی به مدیریت بهینه منابع آب زیرزمینی دشت دارد. بسط مدل ریاضی سیستم منابع آب زیرزمینی اولین و مهمترین قدم در مدیریت پایدار و بهینه این منابع به شمار می آید. هدف از تحقیق حاضر، بسط و توسعه مدل ریاضی جریان آب زیرزمینی در دشت دهگلان می باشد. برای این منظور با استفاده از کد کامپیوتری Modflow مدل عددی ماندگار و غیرماندگار جریان آب زیرزمینی در دشت دهگلان بسط و توسعه داده شد. از داده های سطح ایستابی در محل چاهک های مشاهده ای در سال های آبی 82-81 و 83-82 برای واسنجی و آزمون مدل های پیشنهادی استفاده گردید. همچنین با استفاده از فرایند آنالیز حساسیت تاثیر خصوصیات هیدرودینامیکی سفره بر دقت پیش بینی مدل های ریاضی بررسی گردید. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که نتایج مدل های پیشنهادی انطباق بالایی با داده های مشاهده ای دارد و لذا از مدل عددی پیشنهادی می توان به عنوان ابزاری کارآمد در مدیریت منابع آب زیرزمینی دشت دهگلان استفاده نمود. نتایج همچنین نشان داد که آبدهی ویژه موثرترین پارامتر بر دقت پیش بینی مدل پیشنهادی می باشد.
  36. تاثیر مقادیر مختلف پرلیت و آبیاری بر کارایی مصرف آب در گیاه دارویی ریحان
    1388
    در این تحقیق تاثیر مقادیر0، 270، 810 و 2430 کیلو گرم پرلیت درهکتار و چهار سطح آبیاری 40، 60، 80 و 100 درصد عمق آبیاری بر کارایی مصرف آب در ریحان بررسی شده است.
  37. بررسی اثرات مقادیر مختلف پرلیت بر کارآیی مصرف آب و عملکرد گندم ( آبی و دیم )
    1387
    به منظور بررسی اثرات مقادیر مختلف پرلیت بر خصوصیات فیزیکی خاکهای تحت کشت، عملکرد و اجزای عملکرد گندم آبی و دیم و افزایش کارایی مصرف آب در گندم آبی، آزمایشی با هفت تیمار مصرف پرلیت شامل صفر، 75، 150، 600، 1200 و 2400 کیلوگرم در هکتار، در دو فاز آبی ( گندم رقم زرین) و دیم ( گندم رقم سرداری ) و در چهار تکرار در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی، بصورت مزرعه ای به مدت یک سال زراعی از پاییز 1386 در شهرستان قروه به اجرا در آمد. نتایج نشان داد که افزودن پرلیت به خاکهای مورد آزمون، موجب افزایش انواع و میزان تخلخل در خاک می گردد. همچنین با افزودن پرلیت به خاک، سهولت حرکت آب در خاک ( هدایت آبی ) افزایش می یابد، بطوریکه در بافت نسبتا سنگین، هدایت آبی خاک از متوسط به نسبتا تند تغییر یافت، در حالیکه برای بافت متوسط، تفاوت معنی داری مشاعده نگردید. نتایج نشان داد که مصرف پرلیت در خاک باعث افزایش میزان نفوذ تجمعی آب در خاک، سرعت نفوذ لحظه ای و متوسط و نیز سرعت نفوذ پایه آب در خاک می گردد. با افزایش سطوح مختلف پرلیت به خاک، عملکرد و اجزای عملکرد در گندم آبی و دیم افزایش یافت. بطوریکه مصرف 2400 کیلوگرم در هکتار پرلیت، ضمن افزایش عملکرد دانه به میزان 9/39 و 88/77 درصد به ترتیب در گندم آبی و دیم، کارایی مصرف آب را نیز به میزان 12/40 درصد افزایش داد. با توجه به ماندگاری پرلیت در خاک و نتایج حاصل از پیش بینی توجیه اقتصادی مصرف تیمارهای پرلیت، نشان داد که مصرف پرلیت در خاک مقرون به صرفه می باشد.
  38. تخمین هوشمند دبی متوسط ماهیانه با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی، مطالعه موردی حوزه آبخیز قشلاق سنندج
    1386
    پیش بینی دقیق مقدار دبی متوسط ماهیانه ورودی به منابع آبی نظیر سدها، نقشی اساسی در برنامه ریزی، مدیریت و بهره برداری بهینه و پایدار آنها ایفا می کند. با معلوم بودن مقدار دبی ورودی به سد می توان حجم سالانه آب ورودی به آنرا محاسبه و برنامه ریزی مناسب جهت تخصیص بهینه آب به بخش های مختلف مصرف نظیر آب شرب، کشاورزی، تولید انرژ برق-آبی و . . . را تدوین نمود. پارامترهای مختلفی بر میزان دبی ورودی به سد تاثیر گذار هستند. این پارامترها کاملا شناخته شده نبوده و ارتباط آنها با دبی ورودی پیچیده و غیرخطی می باشد. لذا ارائه رابطه تحلیلی و یاضی از این ارتباط، مشکل و غیرعملی است. شبکه های عصبی مصنوعی به علت خصوصیات منحصربفرد خود، دارای قابلیت بالایی در شبیه سازی روابط غیر خطی و پیچیده دارا می باشد. در این تحقیق سعی شده است با تبیین ویژگی های شبکه عصبی مصنوعی، شبکه ای از نوع پرسپترون چند لایه با الگوریتم یادگیری پس انتشار خطا برای بازیابی ارتباط غیرخطی بین متغیرهای مستقل و وابسته طراح شده تا به کمک آن تخمین هوشمند دبی متوسط ماهیانه ورودی به سد قشلاق میسر گردد. معماری و طراحی اجزا فنی شبکه بر پایه دو روش آستانه میانگین مربعات خطا و روش Cross Validation صورت گرفت. همچنین از قوانین یادگیری مختلف برای انتخاب اجزا مناسب شبکه استفاده به عمل آمد. با مقایسه نتایج حاصل از مدل شبکه عصبی و روش تجربی خوسلا، عملکرد مدل پیشنهادی مورد ارزیابی و سنجش قرار گرفت. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که انطباق قابل قبولی بین مقادیر پیش بینی شده با شبکه عصبی مصنوعی و داده های مشاهداتی وجود دارد. نتایج همچنین نشان داد که مدل شبکه عصبی پیشنهادی با دقتی بیشتر از روش تجربی خوسلا، مقدار دبی متوسط ماهیانه را پیش بینی می نماید. نتایج حاصل از فرایند آنالیز حساسیت نیز نشان داد که بارندگی و دما به ترتیب دارای بیشترین و کمترین تاثیر بر دقت پیش بینی مدل شبکه عصبی پیشنهادی می باشند.