استاد دانشگاه کردستان گفت: استفاده از انرژیهای پاک و تجدیدپذیر ضمن کاهش نیاز به احداث و بهرهبرداری از نیروگاههای با قدرت مانور زیاد، قابلیت اطمینان بهتری را برای تأمین انرژی مورد تقاضا فراهم میکند.
استفاده از انرژیهای پاک یکی از راهکارهای کاهش آلایندگی ناشی از نیروگاههای سوخت فسیلی است
دکتر نوید رضایی در گفت و گو با خبرنگار روابط عمومی در رابطه با راهکارهای بهینهسازی مصرف انرژی به منظور جلوگیری از کمبود و قطعی برق در تابستان، اظهار داشت: کمبود انرژی به معنای عدم توانایی شبکه در برآورده کردن تقاضای انرژی الکتریکی بوده و در افق زمانی کوتاهمدت کاهش قطعی ناشی از کمبود انرژی، به کاهش مصرف برق توسط مشترکین بستگی دارد.
به گفته استاد دانشگاه کردستان، این موضوع در ساعات اوج مصرف نمود بیشتری پیدا میکند زیرا در این ساعات برقراری تعادل بین تولید و مصرف انرژی الکتریکی به استفاده از ذخیره غیرگردان و قدرت مانور نیروگاهها بستگی دارد.
وی افزود: در سمت تقاضا، هدف اصلی بهینهسازی مصرف در چنین ساعاتی کاهش قله منحنی بار در ساعات اوج مصرف است و در افق زمانی کوتاهمدت برای مدیریت مصرف برق دو دسته راهکار وجود دارد.
وی با اشاره به ۲ راهکار کوتاهمدت مدیریت مصرف برق، تصریح کرد: این دو راهکار شامل: روشهای مستقیم و روشهای غیرمستقیم است که در روشهای مستقیم مدیریت مصرف، ارتباط بین متولی صنعت برق با برخی از تجهیزات مصرف کننده برقرار میشود.
وی در ادامه خاطرنشان کرد: برای مدیریت مستقیم تاکنون سه راهکار به صورت موفقیتآمیز بکار گرفته شدهاند که نخستین راهکار کنترل مستقیم بار است که در آن کنترل برخی تجهیزات مصرفکننده به طور مستقیم در اختیار متولی صنعت برق قرار میگیرد.
دکتر رضایی عنوان کرد: به عبارت دیگر روشن یا خاموش شدن برخی تجهیزات با مصرف غیرقابل انتقال و شرایط کارکرد آنها، در ساعات اوج مصرف تابع شرایط شبکه به لحاظ قابلیت اطمینان و تضمین برقراری تعادل تولید و مصرف خواهد بود (مانند دستگاههای تهویه مطبوع به ویژه در ادارات) و دومین راهکار استفاده از دستگاههای کنترل بار هر مشترک است که در آن بارهای قابل انتقال برنامهریزی و کنترل میشوند.
به گفته این عضو هیأت علمی دانشگاه کردستان، دستگاههای کنترل بار هر مشترک از جمله بارهای خط تولید کارخانجات، ماشینهای لباسشویی، ظرفشویی، خشککنها در منازل، رستورانها، هتلها و ... هستند.
وی همچنین تصریح کرد: سومین راهکار استفاده از سیستمهای ذخیرهسازی انرژی حرارتی بوده به طور مثال تولید یخ در ساعتهای کمباری توسط چیلرها و استفاده از آنها در ساعات اوج در سیستمهای سرمایشی و همچنین در روشهای غیرمستقیم مدیریت مصرف، از مکانیزمهای تعرفهگذاری استفاده میشود و ایجاد انگیزه در مشترکین جهت پاسخ به تعرفهها مد نظر قرار میگیرد.
وی گفت: روشهای تعرفهگذاری بسیار متنوع هستند اما همه آنها در تعرفه بالاتر در ساعات پرباری و تعرفه کمتر در ساعات کمباری مشترک هستند و در این راستا دو طرح عمده وجود دارد: ترغیب مشترکین به انصراف از بکارگیری برخی وسایل مصرفکننده در ساعات اوج مصرف یا انتقال مصرف از ساعات اوج مصرف به دورههای زمانی غیر اوج از دیگر راه حلهای این موضوع است.
دکتر رضای بیان داشت: از طرف دیگر در افق زمانی بلندمدت به منظور جلوگیری از کمبود انرژی و قطعی ناشی از آن هدف اصلی اصلاح بازدهی در بخشهای تولید، انتقال، توزیع و مصرف انرژی الکتریکی است.
وی در ادامه نیز افزود: طبق گزارش منتشر شده توسط KEPCO اجرای یک پروژه بزرگ در زمینه بهینهسازی مصرف برق که تمام راهکارهای مذکور را شامل شده است، در کوتاه مدت ضریب بار را به طور قابل ملاحظهای بهبود بخشیده است و در بلند مدت ضرورت ساخت سه نیروگاه جدید به ظرفیت یک گیگاوات در مواجهه با رشد تقاضای انرژی را منتفی ساخته است.
وی در پاسخ به این سوال که برای جبران کمبود برق و حل مشکلات این صنعت استفاده از انرژیهای پاک و تجدیدپذیر چقدر مؤثر است، اظهار داشت: یکی از دلایل عمده قطعی برق، عدم توانایی برآورده کردن تقاضای انرژی الکتریکی در دورههای زمانی است که در آنها موازنه انرژی با توجه به مصرف زیاد برق مستلزم در مدار قرار دادن نیروگاههای با قدرت مانور زیاد (مانند نیروگاههای گازی) است این نیروگاهها هزینه احداث پایین و هزینه بهرهبرداری بسیار زیادی دارند و فقط در ساعتهای اوج مصرف به کار گرفته میشوند.
وی با بیان اینکه یکی از مشکلات صنعت برق هزینههای بالای بهرهبرداری از چنین نیروگاههایی تأمین انرژی الکتریکی مورد تقاضا در ساعتهای اوج مصرف است، افزود: استفاده از انرژیهای پاک و تجدیدپذیر ضمن کاهش نیاز به احداث و بهرهبرداری از نیروگاههای با قدرت مانور زیاد، قابلیت اطمینان بهتری را برای تأمین انرژی مورد تقاضا فراهم میکند و علاوه بر این استفاده از انرژیهای پاک به عنوان تنها راهکار کاهش تهیسازی منابع انرژی فسیلی و کاهش آلایندگی ناشی از نیروگاههای با سوخت فسیلی شناخته شده است.
استاد دانشگاه کردستان در پاسخ به سوال خبرنگار روابط عمومی مبنی بر تأثیرات استخراج بیتکوین در مصرف برق کشور، اظهار داشت: به طور کلی پاسخ به این پرسش بسته به استراتژی اتخاذ شده در مدیریت کلان بخش انرژی یک کشور متفاوت است، به عنوان مثال وقتی استراتژی مدیریت کلان در بخش انرژی بر مبنای نگهداشت انرژی باشد، هر فعالیتی که افزایش تقاضای انرژی را به صورت نامتناسب با ظرفیتهای موجود در صنعت برق در پی داشته باشد، نامطلوب خواهد بود.
وی در ادامه افزود: بالعکس اگر استراتژی اصلی بهرهوری اقتصادی در صنعت برق باشد، فعالیتهایی که منحنی بار شبکه را در طول ۲۴ ساعت به یک میزان به سمت بالا سوق دهند، مؤثر خواهند بود، پس معیار تشخیص مطلوبیت، استراتژی مدیریت کلان در بخش انرژی است و علاوه بر این، افزایش تقاضای انرژی از طریق ایجاد هر نوع فعالیت صنعتی که در ارتقاء کیفی و کمّی تولیدات داخلی نقش داشته باشد، ایجاد ارزش افزوده را هم به دنبال خواهد داشت.
دکتر رضایی در پایان عنوان کرد: طبق گزارشهای منتشر شده توسط سازمان انرژیهای تجدیدپذیر و بهرهوری انرژی برق در زمینه پتانسیل استفاده از انرژی بادی و خورشیدی در ایران، و همچنین تجربه احداث و بهرهبرداری از این نیروگاهها در سطح کشور، میتوان به ترتیب انرژی خورشیدی و انرژی بادی را با صنعت برق کشور متناسبتر دانست و ضمن اینکه جذب سرمایههای بخش خصوصی برای نیروگاههای خورشیدی آسانتر بوده است و زیرساختهای بهتری از نظر قراردادهای خرید تضمینی، دسترسی به تکنولوژی و ... در این زمینه وجود دارد.
وی در ادامه افزود: بالعکس اگر استراتژی اصلی بهرهوری اقتصادی در صنعت برق باشد، فعالیتهایی که منحنی بار شبکه را در طول ۲۴ ساعت به یک میزان به سمت بالا سوق دهند، مؤثر خواهند بود، پس معیار تشخیص مطلوبیت، استراتژی مدیریت کلان در بخش انرژی است و علاوه بر این، افزایش تقاضای انرژی از طریق ایجاد هر نوع فعالیت صنعتی که در ارتقاء کیفی و کمّی تولیدات داخلی نقش داشته باشد، ایجاد ارزش افزوده را هم به دنبال خواهد داشت.
دکتر رضایی در پایان عنوان کرد: طبق گزارشهای منتشر شده توسط سازمان انرژیهای تجدیدپذیر و بهرهوری انرژی برق در زمینه پتانسیل استفاده از انرژی بادی و خورشیدی در ایران، و همچنین تجربه احداث و بهرهبرداری از این نیروگاهها در سطح کشور، میتوان به ترتیب انرژی خورشیدی و انرژی بادی را با صنعت برق کشور متناسبتر دانست و ضمن اینکه جذب سرمایههای بخش خصوصی برای نیروگاههای خورشیدی آسانتر بوده است و زیرساختهای بهتری از نظر قراردادهای خرید تضمینی، دسترسی به تکنولوژی و ... در این زمینه وجود دارد.