Faculty Profile

مهدی صالحی
تاریخ به‌روزرسانی: 1403/08/10

مهدی صالحی

دانشکده علوم انسانی و اجتماعی / گروه علوم تربیتی

Theses Faculty

پایان‌نامه‌های کارشناسی‌ارشد

  1. بررسی رابطه بین سبک رهبری مشارکتی مدیر با افزایش کیفیت آموزشی معلمان با نقش میانجی اعتماد سازمانی
    1402
    هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین سبک رهبری مشارکتی مدیر با افزایش کیفیت تدریس معلمان با نقش میانجی اعتماد سازمانی بود. پژوهش حاضر از نظر روش، توصیفی از نوع همبستگی، بر حسب هدف، کاربردی و بر حسب نحوه‌ی گردآوری داده‌ها جزء تحقیق کمّی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر دربرگیرنده معلمان دوره‌ی ابتدایی منطقه 13 شهر تهران ( 625 نفر) بود که در سال 1403-1402 مشغول به تدریس بودند. نمونه پژوهش با توجه به جدول کرجسی و مورگان 242 نفر و به روش تصادفی خوشه‌ای مرحله‌ای انتخاب شدند. اطلاعات متغیرها از طریق پرسش‌نامه‌ رهبری مشارکتی آرنولد و همکاران (2000) پرسش‌نامه‌ی کیفیت تدریس سراج (1381) و پرسش‌نامه‌ی اعتماد سازمانی (کاناواتاناچای و یو، 2002) جمع‌آوری شد. داده‌ها از طریق مدل معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفتند. با توجه به یافته‌ها، اثر مستقیم رهبری مشارکتی بر اعتماد سازمانی و کیفیت تدریس معنادار بود (05/0>P، 97/5=t، 57/0=β) و (05/0>P، 96/2=t، 33/0=β). همچنین اثر غیرمستقیم رهبری مشارکتی با میانجی‌گیری اعتماد سازمانی بر کیفیت تدریس معنادار به‌دست آمد. اثر مستقیم اعتماد سازمانی بر کیفیت تدریس نیز معنادار بود (05/0>P، 52/2=t، 26/0=β).
  2. واکاوی ادراک اعضای هیئت علمی نسبت به چالش‌های رهبری زنان در موسسات آموزش عالی
    1402
    هدف ازپژوهش حاضر، واکاوی ادراک اعضای هیئت علمی نسبت به چالش‌های رهبری زنان در موسسات آموزش عالی بود.رویکرد تحقیق حاضر با توجه به ماهیت موضوع کیفی و به طور خاص از راهبرد پدیدار شناسی تفسیری استفاده گردید. میدان تحقیق کلیه اعضای هیئت علمی دانشگاه رازی کرمانشاه بودند که به صورت نمونه‌گیری هدفمند و ملاک‌محور 15 نفر (6 نفر زن و 7 مرد) به عنوان مشارکت‌کنندگان تحقیق انتخاب شدند. جهت گردآوری داده‌های تحقیق از منشور مصاحبه نیمه‌ساختار یافته استفاده گردید و تا رسیدن به حد نصاب اشباع مقوله نظری مصاحبه‌ها ادامه یافت. همچنین با استفاده از نرم‌افزار تحلیل داده‌های کیفی MAXqda تحلیل داده‌های و خروجی داده‌های صورت پذیرفت. شیوه تحلیل داده‌های پژوهش با توجه به حساسیت موضوع و تعداد کم کدهای باز از شیوه کدگذاری دو مرحله‌ای (باز و محوری) استفاده گردید. یافته‌های تحقیق نشان داد که 3 مقوله به عنوان برای رهبری زنان در آموزش عالی ایجاد چالش می‌کنند که عبارتند از: موانع فردی، موانع نهادی و موانع فرهنگی می باشد. همچنین یافته‌های 8 مقوله محوری را به عنوان راهکارهای اساسی مرتفع ساختن چالش‌های رهبری زنان نمایان ساخت که عبارتند از: تحول بینشمندی و آغشته به خودآگاهی، موازنه‌کردن ترتیبات دانشگاه برای زن و مرد، تقویت جو غیررسمی در دانشگاه، ارائه برنامه‌های توسعه رهبری، پرداختن به سوگیری ناخودآگاه، پرداختن به سوگیری ناخودآگاه، تشویق زنان به دنبال کردن نقش رهبری و حمایت از تغییر سیاست‌های دانشگاهی‌.
  3. تاثیر تمرکززدایی بر تعادل‌ عملکرد و کارایی اداری کارکنان موسسات آموزشی اقلیم کردستان (مطالعه موردی استان سلیمانیه)
    1402
    تمرکززدایی یکی از بسترهایی است که انتظار می‌رود در موسسات و سازمان‌های آموزشی زمینه‌ساز تعادل عملکرد شود و کارایی اداری را ارتقاء بخشد. با توجه به حاکم بودن سامانه سیاسی فدرال در عراق و اقلیم کردستان، پژوهش حاضر باهدف بررسی تاثیر تمرکززدایی بر دستیابی به تعادل عملکرد و ارتقای کارایی اداری موسسات آموزشی در اقلیم کردستان انجام شده ست. ماهیت پژوهش از نوع کاربردی، رویکرد آن از نوع کمی و راهبرد آن مبتنی بر طرح‌های توصیفی ـ همبستگی و توصیفی ـ پیمایشی بود. جامعه آماری شامل کلیه ناظران، مدیران و معلمان مدارس دولتی ابتدایی و متوسطه اداره آموزش‌وپرورش استان سلیمانیه بود. بنابراین، 1472 نمونه بر اساس روش نمونه‌گیری طبقه‌ای تصادفی بر اساس حدنصاب جدول کرجسی و مورگان موردمطالعه قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه‌ای 30 سوالی از نوع پژوهشگرساخته مبتنی بر پیشینه و ابزارهای مشابه با طیف 3 گزینه‌ای لیکرت برای گردآوری داده‌ها استفاده شد. جهت تجزیه‌وتحلیل داده‌های پرسشنامه از نرم‌افزار اس‌پی‌اس‌اس نسخه 27 استفاده شد. از آزمون‌های آماری شامل تحلیل عاملی اکتشافی، تی نمونه‌های مستقل، تحلیل واریانس یکراهه، همبستگی پیرسن و رگرسیون خطی برای تحلیل داده‌ها استفاده به عمل آمد. یافته‌های پژوهش نشان داد که مدل تحلیل عاملی با روش مولفه‌های اصلی و چرخش پرومکس تناسب دارد. آلفای کرونباخ کل پرسشنامه در سطح 9/0 و معیار روایی سازه بر مبنای نتایج تحلیل عاملی، بیش از 41 درصد قدرت تبیین واریانس مولفه‌های سازنده عوامل تمرکززدایی، تعادل عملکرد و کارایی اداری را دارد. نتایج آزمون تی حاکی از تفاوت معنادار بین جنسیت و متغیرهای اصلی تحقیق )تمرکززدایی آموزشی، تعادل عملکرد و کارایی اداری( است. نتایج تحلیل واریانس یکطرفه میان پست سازمانی با متغیرهای اصلی تحقیق، نشانگر تفاوت معنادار است، میان مدرک تحصیلی با عادل عملکرد و کارایی نیز تفاوت معنادار است اما بین مدرک و تمرکززدایی آموزشی تفاوت معنادار نیست. هچنین میان سن و سابقه خدمت با متغیرهای اصلی تحقیق تفاوت معنادار است. نتایج همبستگی پیرسن نشان داد که میان متغیرهای اصلی تحقیق رابطه مستقیم و معنادار است. همچنین نتایج رگرسیون بیانگر مدل پیش‌بینی تمرکززدایی اداری بر مبنای تعادل عملکرد و کارایی اداری است.
  4. شناسایی چالش‌ها و موانع انتصاب زنان در پست‌های بالای مدیریتی در اقلیم کردستان عراق
    1402
    با وجود نقش بنیادین زنان در توسعه جوامع، حضور آنان در تصمیم‌گیری‌های کلان و مدیریت‌های سطح بالا، کمتر دیده می‌شود. مدیریت آموزشی به عنوان حوزه‌ایی که وظیفه آموزش و تربیت نسل جدید را برعهده داشته و مدیران آموزشی به مثابه رهبران تعلیم و تربیت، هدایتگر تغییرات و اصلاحات جوامع بشری‌اند؛ حضور زنان به هدف تحقق عدالت محوری در سطوح بالای مدیریتی و تصمیم‌گیری از الزامات و مهمّات این حوزه محسوب می‌شود. لذا، هدف از انجام این تحقیق، شناسایی چالش‌های موجود در عدم انتصاب زنان در سطوح بالای مدیریتی در جامعه عراق و ارائه راهبردهایی جهت تقویت حضور زنان در پست‌های بالای مدیریتی بلاخص در آموزش و پرروش اقلیم کردستان عراق است. رویکرد و روش بکار رفته، کیفی از نوع داده بیناد است؛ چرا که شناسایی چالش‌ها و تعمیق در موضوعاتی که به تجربه زیسته افراد وابسته است، با روش داده بنیاد و با ابزارهایی همچون مصاحبه‌هایی عمیق قابل تحقق است. روش تجزیه و تحلیل داده‌ها به صورت کدگذاری سه مرحله‌ای همزمان با مصاحبه انجام شد که نتایج آن در قالب 105 کد باز، 14 کد محوری و 4 کد گزینشی در چهار بعد: عوامل علّی، عوامل زمینه‌ای، راهبرد و پیامد به دست‌آمد. در بعد عوامل علّی سه کد محوری شامل اولویت داشتن خانه‌داری نسبت به شغل ( 10 کد باز)، طولانی بودن زمان بارداری تا استقلال کودک (12 کد باز) و ناتوانی آموخته شده (11 کد باز)، در قالب یک کد گزینشی با عنوان موانع فردی- خانوادگی تعریف شدند. در بعد عوامل زمینه‌ایی، با 5 کد محوری شامل: عدم وجود حلقه های حمایتی زنان از هم (9 کد باز) دادن هویتی مردانه به مدیریت (10 کد باز) قوانین و ساختار محدودکننده ( 10 کد باز)، عدم حضور زنان در عرصه‌های رقابتی (9 کدباز) و حاکمیت فرهنگ مردسالاری (10 کد باز) در قالب یک کد گزینشی با عنوان موانع فرهنگی- سازمانی مفهوم بندی شدند. در بعد عوامل راهبردی، با 3 کد محوری شامل ایجاد باورهای اعتمادساز (11 کد باز)، ایجاد ساختار و قوانین سازمانی عدالت محور (5 کدباز) و اصلاح فرایند تربیتی و آموزشی (6 کد باز) در قالب یک کد گزینشی با عنوان سیاستگذاری آموزشی مبتنی بر برابری تعریف شدند. در نهایت بعد پیامد شامل 3 کد محوری توسعه عدالت محوری اجتماعی (7 کد باز)، حرکت جوامع به سمت دموکراسی (5 کد باز) و تربیت نسلی فرهیخته (6 کد باز) در قالب کد گزینشی خلق باورهای جدید کد گذاری و مفهوم سازی شدند.
  5. بررسی تجارب بدو خدمت مدیرآموزگاران شهرستان دیواندره
    1402
    پیشرفت و موفقیت نظام‌های آموزشی مستقیما به توسعه حرفه‌ای مدیران آموزشی و مشارکت آنها با معلمان و اولیای دانش‌آموزان مرتبط است. اوایل خدمت مدیران مهمترین و حساسترین برهه خدمت آن‌ها می‌باشد. برنامه‌های آموزش بدو خدمت ازجمله برنامه‌های آشنا سازی مدیرآموزگاران و معلمان در توانمندسازی آنها می‌باشد. از آنجایی که مدیرآموزگار نقش‌های متفاوتی از صرفا یک مدیر یا معلم بودن را داراست به خودی خود دارای چالش‌های زیادی است که اگر در اوایل خدمت خود نیز باشند این مشکلات بیشتر خودنمایی می‌کنند. هدف اصلی پژوهش حاضردرک و بررسی تجارب اوایل خدمت مدیرآموزگاران شهرستان دیواندره است. ازنظر هدف روش پژوهش ما کاربردی و ازنظر ماهیتی یک روش تحقیق کیفی براساس رویکرد تجربه زیسته می‌باشد. همه‌ی مدیرآموزگارانی که سه سال اول خدمت خود را در شهرستان دیواندره سپری می‌کردند به عنوان جامعه هدف انتخاب شده و با روش نمونه‌گیری هدفمند تعداد 9 مصاحبه انجام گرفت که به اشباع اطلاعاتی منجرشد. ابزار جمع‌آوری اطلاعات مصاحبه‌های نیمه ساختاریافته بود که این داده‌ها با روش تحلیل هفت مرحله‌ای کلایزی تجزیه و تحلیل شد که در نهایت به 5 مضمون اصلی و 15 خوشه 123 کد مفاهیم کدگذاری شد. روایی کدهای استخراج شده از مصاحبه‌ها با بررسی شرکت‌کنندگان مطالعه و نظرافراد صاحب‌نظر در علوم تربیتی و برای اطمینان بیشتر با مطالعات مکرر وقیاس داده‌ها و دسته‌بندی و خلاصه سازی داده‌ها استفاده شد. نتایج نشان داد که مدیرآموزگارانی که تازه در این پست مشغول به کار شدند از مواردی مانند شناخت خودشان قبل از تصدی شغل، فرآیند آشناسازی و آموزش‌های بدوخدمت، چالش‌ها و فرصت های اوایل خدمت و به عنوان مهمترین و بحث برانگیزترین مورد، رفتارها و وظایف چندگانه مدیرآموزگار را به عنوان مضامین اصلی تجارب زیسته خود در اوایل خدمت بیان کرده‌اند. به عنوان نتیجه می توان بیان کرد که سازمان آموزش و پرورش در هنگام انتصاب مدیرآموزگاران در این پست دوره‌های آموزش بدوخدمت را برگزار کند و همینطور از معلمانی که سابقه 3 سال تدریس درکلاس‌های چند پایه را دارند برای تصدی پست مدیرآموزگار استفاده نماید
  6. دوره های یک ساله مهارت آموزی معلمان ابتدایی ماده 28: نگاهی به چالش های انتقال از آموزش به شرایط تدریس در کلاس درس و پیوند تئوری و عمل در این دوره ها
    1401
    پژوهش حاضر باهدف ارزشیابی دوره های یک ساله مهارت آموزی داوطلبان آموزگاری ماده 28 برمبنای نظر معلمانی که از این طریق جذب شده اند، انجام شده است. رویکرد پژوهش کیفی مطالعه موردی هست. جهت جمع آوری داده ها از ابزار مصاحبه نیمه ساختارمند استفاده شده است. میدان تحقیق در پژوهش حاضر شامل کلیه معلمان مدارس استان کرمانشاه است که از طریق برنامه های ماده 28 جذب سازمان آموزش وپرورش شده اند؛ مشارکت کنندگان به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و ملاک ادامه پژوهش نیز اشباع نظری بود. جهت تعیین روایی پژوهش از سه روش اعتبار پذیری، انتقال پذیری و تائید پذیری استفاده شد. در بخش نتایج در ارتباط با سوال اول پژوهش، پژوهشگر درنهایت به 5 مقوله درباره چالش های برنامه درسی یک ساله مهارت آموزی معلمان ماده 28 دست یافت؛ همچنین در ارتباط با سوال دوم پژوهش پژوهشگر به 3 مقوله اصلیِ عوامل همسو و کمک کننده مهارت آموزان در عمل (کلاس درس)، دست یافت؛ درمجموع نتایج بیانگر آن بود که برنامه های آموزش یک ساله دانشگاه فرهنگیان برای مهارت آموزان از اثربخشی لازم برخوردار نبوده است و چالش اساسی که بین تئوری و عمل این برنامه وجود دارد به قوت خود باقی است؛ و درنهایت در ارتباط با سوال سوم پژوهش 5 مقوله مرتبط با راهبردهای پیشنهادی جهت ایجاد پیوند بین تئوری و عمل در دوره مهارت آموزی یک ساله ماده 28 استخراج گردید. واژگان کلیدی: مهارت آموزان ماده 28، تئوری و عمل، چالش ها، موانع، مطالعه موردی
  7. نقش راهبران آموزشی در تغییرات مدارس: واکاوی رویکردها از دیدگاه مدیران و معلمان
    1401
    پژوهش حاضر، به نقش راهبران آموزشی در تغییرات مدارس: واکاوی رویکردها از دیدگاه مدیران و معلمان می پردازد. رویکرد پژوهش کیفی از نوع پدیدارشناسی تفسیری می باشد. جهت جمع آوری داده ها از ابزار مصاحبه نیمه ساختارمند استفاد ه شده است. نمونه پژوهش شامل 14 نفر از مدیران و معلمان مدارس استان کرمانشاه است که از طریق نمونه گیری با بالاترین قدرت (بررسی مواردی که پدیده های موردنظر در آن ها بروز بسیار قوی دارد) انتخاب شده اند. تجزیه وتحلیل داده ها از تکنیک رویداد بحرانی صورت گرفته است. جهت تعیین روایی پژوهش از سه روش اعتبار پذیری، انتقال پذیری و تائید پذیری استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد 7 مقوله محوری به مثابه رویکردهای موثر راهبران آموزشی در مدارس جهت تغییرات در مدارس وجود دارد که عبارتند از: رویکرد مربیگری همتا، رویکرد راهبری فکورانه/خردورزانه، رویکرد مکانیسم انگیزشی، رویکرد امدادگرایانه/بالینی،رویکرد دموکراتیک بودن راهبری، رویکرد ارتباط مدار و اطمینان محور و رویکرد چندجانبه نگری راهبران در امر ارزیابی و قضاوت می باشد. همچنین 5 مقوله محوری به مثابه رویکردهای ناکارآمد راهبران آموزشی در مدارس در پژوهش احصاء گردید که عبارتند از: چشم انداز محدود/ راهبران، ضعف فرهنگ تخصص گرایی، نبود دیدگاه وحدت گرا/ترکیبی از سوی راهبران، ماهیت درونیِ رابطهِ ضعیف بین راهبر آموزشی و معلمان و تاکید و پافشاری صرف روی بازرسی است.بنابراین می توان نتیجه گرفت با وجود اهمیت نقش راهبران آموزشی در مدارس اما تخصصی بودن این عنوان در مدارس مورد غفلت سیاستگذاران آموزش و پرورش قرار گرفته است که این امر می تواند در نهایت منجر به افت تحصیلی دانش آموزان در مدارس گردد. واژگان کلیدی: راهبران آموزشی، رویکردهای کارآمد، رویکردهای ناکارآمد، تغییر مدارس
  8. درک تجارب دانش آموزان استعداد درخشان در فرآیند تحصیل (مطالعه ی موردی: دانش آموزان مددجوی کمیته امداد شهرستان سنندج)
    1401
    هدف پژوهش حاضر با مطالعه و تحلیل درک تجارب و چالش های دانش آموزان استعداد درخشان در فرآیند تحصیل: مطالعۀ موردی دانش آموزان مددجویان کمیتۀ امداد امام خمینی (ره) شهرستان سنندج به انجام رسید. رویکرد تحقیق حاضر کیفی است و به طور خاص از راهبرد پدیدار شناسی استفاده به عمل آمد. افراد مشارکت کنننده 15 دانش آموز(پسر) (دختر) مددجو بودند که به صورت هدفمند و ملاک محور انتخاب و بر مبنای شاخص اشباع نظری مطالعه شدند. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته بازو اطلاعات رسانه ای ( اینترنتی) بود. بعد از پیاده سازی متن مصاحبه های کیفی و استخراج دیدگاه مصاحبه شوندگان، محتوای متون مصاحبه ها بر اساس شیوه کدگذاری دو مرحله ای (باز و محوری) تحلیل شد. بعد از انجام کدگذاری، در مجموع تعداد کد های به دست آمده بعد از حذف کدهای زائد و تکراری، درمجموع (189) کد باز و (25) کد محوری از دل داده های پژوهشی احصاء گردید. برای پایایی و روایی داده ها، از تشریح مراحل انجام تحقیق، شرح مشخصات نویسندگان، غنی سازی منابع، مثلث سازی جمع آوری داده ها، بررسی خبرگان و تطبیق توسط مشارکت کنندگان در پزوهش استفاده شد. یافته های پژوهش 9 مقوله اثرگذار به عنوان چالش و آسیب های پیش رو دانش آموزان و 7 راهبردو فرصت های پیش رو دانش آموزان مددجوی کمیته امداد امام خمینی (ره) را نشان داد. 9 مقوله اثرگذار به عنوان چالش و آسیب های پیش رو دانش آموزان عبارتنداز: مشکلات مالی خانواده ،محدودیت دسترسی به منابع ، یآس و ناامیدی به آینده ،فشار روحی و روانی ،جو نامناسب خانواده ،عدم مطلوبیت برخی از مربیان در آموزش دانش آموزان از چالش ها می باشدوبی انگیزگی و ترک تحصیل ،ایجاد زمینه ناهنجاری اجتماعی ،تلف شدن استعدادهابه عنوان اسیب پیش رو نام بردوهمچنین راهبردو فرصت پیش رو دانش آموزان عبارت از:ایجاد انگیزه وتضمین آینده کاری ،حمایت مالی سازمان ها و دولت ،توجه به مسائل روان شناختی ،تقویت زیر ساخت ها به عنوان راهبرد وبهرمندی از فرصت شغلی پر درامد ،دست یابی به سطوح علمی در ایران و جهان ،رسیدن به اهداف و آرزوهاازفرصت های پیش رو می باشد . لذا پیشنهاد می گردد سازمان کمیته امداد خمینی(ره) شهرستان سنندج و سیاست گذاران آموزشی با ریشه شناسی عمیق علل تاثیرگذار بر مشکلات دانش آموزان مددجو کمیته امداد خمینی (ره) شهرستان سنندج و با ارائه برنامه های ویژه و راهبردهای ویژه به دست آمده حاصل از پژوهش حاضر برای کاهش یا جلوگیری ازآسیب های پیش رو دانش آموزان مددجو اقدام نمایند تا به کاهش و جلو گیری از موانع و چالش ها و پیامدهای مطبوع ودست یابی به فرصت های پیش رو در انها ایجاد انگیزه کنیم و از تلف شدن استعداد ها جلو گیری شود . کلید واژگان: استعداد درخشان، دانش آموزان مددجو، کمیته امداد
  9. بهبود عملکرد سازمانی معلمان در پرتو رهبری فضیلت گرا با نقش میانجی معنویت در کار
    1401
    این پژوهش بررسی بهبود عملکرد سازمانی معلمان در پرتو رهبری فضیلت گرا با نقش میانجی معنویت در کار ‌انجام گرفت. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی، از لحاظ روش؛ توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل معلمان شهر کرمانشاه بود. حجم نمونه ، 312 نفر بود که به شیوه نمونه‌گیری تصادفی – طبقه ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه‌ رهبری فضیلت گرا وانگ و هکت (2015)، پرسشنامه معنویت در کار کینجرسکی و اسکرایپ نک در سال (2006)، پرسشنامه عملکرد سازمانی هرسی و گلداسمیت (2003)بود. که روایی صوری و محتوایی پرسشنامه‌ها مورد تایید اساتید دانشگاهی قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون‌های کلموگرف اسمیرونوف؛ همبستگی پیرسون؛ و تحلیل مسیر با استفاده از نرم‌افزار SPSS و PLS استفاده شد. نتایج نشان داد که همه فرضیات مورد تایید قرار گرفته است و مدل اندازه‌گیری پژوهش برازش مناسبی دارند و این همسو بودن نشانگرها با متغیرهای پژوهش است.
  10. بهبود عملکرد سازمانی معلمان در پرتو رهبری فضیلت گرا با نقش میانجی معنویت در کار
    1401
    این پژوهش بررسی بهبود عملکرد سازمانی معلمان در پرتو رهبری فضیلت گرا با نقش میانجی معنویت در کار ‌انجام گرفت. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی، از لحاظ روش؛ توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل معلمان شهر کرمانشاه بود. حجم نمونه ، 312 نفر بود که به شیوه نمونه‌گیری تصادفی – طبقه ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه‌ رهبری فضیلت گرا وانگ و هکت (2015)، پرسشنامه معنویت در کار کینجرسکی و اسکرایپ نک در سال (2006)، پرسشنامه عملکرد سازمانی هرسی و گلداسمیت (2003)بود. که روایی صوری و محتوایی پرسشنامه‌ها مورد تایید اساتید دانشگاهی قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون‌های کلموگرف اسمیرونوف؛ همبستگی پیرسون؛ و تحلیل مسیر با استفاده از نرم‌افزار SPSS و PLS استفاده شد. نتایج نشان داد که همه فرضیات مورد تایید قرار گرفته است و مدل اندازه‌گیری پژوهش برازش مناسبی دارند و این همسو بودن نشانگرها با متغیرهای پژوهش است.
  11. بازنمایی تجارب معلمان از مدیران خود شیفته
    1400
    تصمیمات و تفکرات و رفتار مدیران در پیش برد اهداف در همه‌ی سازمان‌ها و به صورت خاص در مدارس نقش بسیار تاثیرگذاری دارد. بر اساس ارزش و اهمیت مساله در پژوهش حاضر محققان به بازنمایی دیدگاه معلمان از مدیران خودشیفتگی و عوامل تاثیرگذار بر میل به خودشیفتگی مدیران پرداختند. رویکرد پژوهش حاضر تفسیری و راهبرد مورد استفاده روایت پژوهی مجموعه‌ای از داستان‌ها را که روایتی از تجارب زندگی افراد است، به عنوان منبع داده‌های خود برمی‌گزیند. میدان تحقیق شامل تمام معلمان سطح شهرستان سنندج بوده که 15 نفر از معلمان به صورت غیر احتمالی و در قالبی هدفمند و به شیوه‌ی گلوله برفی در پژوهش مشارکت داشتند. تحلیل روایت ها براساس کدگذاری انجام یافته و سپس خروجی اصلی در قالب مفاهیم کلی استخراج گردیده است. نتایج پژوهش براساس سوالات اصلی پژوهش در سه بخش مفهوم خودشیفتگی شامل غرور کاذب، منفعت طلبی و اختلال در شخصیت و مولفه‌های خودشیفتگی شامل خودرای بودن، تنش بین فردی، قدرت طلبی و اختلال شخصیتی و عوامل موثر بر خودشیفتگی مدیران شامل ستایش و تحسین بی دلیل، شرایط محیطی، ویژگی‌های شخصیتی و انزوا و تنهایی فرد استخراج گردید.
  12. تدوین الگویی در جهت شناخت شایستگی های مدیران مدارس در عصر دیجیتال
    1400
    در عصر حاضر فناوری اطلاعات، نقش مهمی در حوزه های گوناگون ایفا می کند. یکی از عرصه هایی که با ورود فناوری اطلاعات، دچار تحول اساسی شده، حوزه آموزش است در واقع قرن بیست و یکم دنیای استیلای فناوری نوین اطلاعات و دنیای شتاب زدگی تاریخ ازلحاظ تحولات و تغییرات شتاب آمیز علمی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی خواهد بود پیشرفت سریع فنّاوری آشکارا بر هر جنبه از زندگی ما از جمله رهبری و محیط های آموزشی در سراسر جهان تاثیر می گذارد. فن آوری های پیشرفته ای مانند هوش مصنوعی و اینترنت نقش رهبری مدرسه، رویکردهای تدریس و بازسازی کلاس ها را تغییر می دهند. رهبری مدیران مدارس در عصر دیجیتال مسئله ای است که نمی تواند نادیده گرفته شود و شایسته توجه بیشتر، مطالعه، انتشار نتایج پژوهش ها و به کارگیری آن در برنامه های آماده سازی پیش از خدمت و آموزش های ضمن خدمت برای مدیران مدارس است. بر این اساس محقق در پژوهش حاضر به بررسی شایستگی های مورد نیاز مدیران مدارس در عصر دیجیتال پرداخته است. با توجه به ماهیت موضوع و اهداف پژوهش از روش کیفی استفاده شده است. با توجه به اینکه در این پژوهش به برداشت ها و تجارب مدیران، مدیرآموزگاران، معاونین و کارشناسان فناوری مدارس از شایستگی های مورد نیاز مدیران مدارس مورد تحلیل قرار می گیرد از این رو از راهبرد کیفی گراندد تئوری استفاده شده است. مشارکت کنندگان در پژوهش 15 نفر از اعضای جامعه ی مدرسه بوده که تجربه ی شرکت در دوره های مجازی را داشته اند. ابزار جمع آوری پژوهش شامل پروتکلی 8 سوالی در برگیرنده ی اهداف اصلی پژوهش بوده است. روایی این پروتکل با نظر اساتید متخصص و پایایی آن نیز با روش اطمینان پذیری مورد تایید قرار گرفت. دیدگاه های افراد در فرآیند کدگزاری با استفاده از نرم افزار Nvivo مورد بررسی و تحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد که مهم ترین شایستگی های مورد نیاز مدیران مدارس در عصر دیجیتال در 5 مولفه اصلی شامل: هماهنگی و همکاری، نیازمندی به دانش تخصصی دیجیتالی، توانایی مدیریت سیستم های مجازی و غیر حضوری، تغییر ساختار و قوانین مدرسه و تغییر نقش و سبک مدیران خلاصه می شود.
  13. تحلیلی بر رابطه ی بین رهبری مشارکتی با سکوت سازمانی با نقش میانجی همدلی سازمانی
    1400
    سکوت سازمانی یکی از متغیرهای مهمی در سازمان ها است که بر پیشرفت و یا عدم پیشرفت در سازمان تاثیر بسزایی دارد. هدف از تحقیق حاضر بررسی تحلیلی بر رابطه ی بین رهبری مشارکتی با سکوت سازمانی با نقش میانجی همدلی سازمانی در مدارس هیئت امنایی شهر مریوان بود پژوهش حاضر با رویکرد کمی و با استفاده از روش تحقیق همبستگی انجام شد، با توجه به هدف آن جز پژوهش های کاربردی محسوب می شود، جامعه ی آماری پژوهش تمامی مدارس هیئت امنایی شهرمریوان می باشند که تعداد آن ها با توجه به نظر کارشناسان اداره ی آموزش و پرورش این شهر برابر با 18 مدرسه می باشد. از آنجا که جامعه آماری این تحقیق، تمامی مدارس هیئت امنایی شهرمریوان بودند و جامعه به طور مشخص و محدود بود بنابراین از روش نمونه گیری تمام شمار تعداد 15 مدرسه به عنوان نمونه ی آماری انتخاب شدند. ابزار گرد آوری داده های تحقیق سه پرسشنامه ی استاندارد رهبری مشارکتی (2010) Cawthorne، سکوت سازمانی (2003) Vandyne و پرسشنامه استاندارد همدلی اساسی (Jolliffe and farrigton, 2006) بودند. یافته های توصیفی تحقیق نشان داد که میانگین متغیر رهبری مشارکتی مدیران از نظر آزمودنی ها بالاتر از حد متوسط بوده است. همچنین همه مولفه های رهبری مشارکتی از حد متوسط بالاتر بوده اند. میانگین متغیر همدلی سازمانی نیز از حد متوسط بالاتر بوده است. و میانگین سکوت سازمانی پاسخگویان از سطح متوسط بالاتر بوده است. یافته های تحلیلی تحقیق هم با استفاده تحلیل همبستگی و تحلیل مسیر نشان داد که رهبری مشارکتی بر سکوت سازمانی تاثیر مثبت و معنی داری دارد (p<0/05) همچنین رهبری مشارکتی با همدلی سازمانی به صورت مستقیم رابطه ی مثبت و معنی داری با دارد. سکوت سازمانی 38/29 از واریانس رهبری مشارکتی را تبیین کرده است رهبری مشارکتی با سکوت سازمانی به صورت غیرمستقیم رابطه ی معنی داری دارد، همدلی سازمانی با سکوت سازمانی رابطه ی معنی داری دارد. چنانچه شاخص مشارکت (035/0)، شاخص عدالت (028/0) توانسته اند واریانس سکوت سازمانی را به صورت معنی دار تبیین کنند.
  14. نقش انسجام سازمانی و عوامل درون سازمانی بر شادمانی سازمانی معلمان
    1400
    با توجه به اینکه متولیان سازمان ها در دنیای رقابتی سازمان ها انسان ها هستند پس فلسفه ی وجودی سازمان ها متکی به حیات انسان هاست و همچون کالبدی در روح انسان ها می دمند چنانچه تحولات سریع فناوری و تغییرات پی درپی و پیچیده محیطی، شرایط جدیدی را برای حیات سازمان های پژوهشی ایجاد نموده است. هدف از انجام این پژوهش بررسی تاثیر انسجام سازمانی و عوامل درون سازمانی بر شادکامی سازمانی در میان معلمان آموزش و پرورش شهر مریوان بوده است. برای تدوین مبانی نظری تحقیق از نظریه های مختلف سازمانی از جمله نظریه انسجام گروهی کرون و اسپینک، نظریه عوامل درون سازمانی کلوین، نظریه شادکامی آرگیل و سلیگمن و غیره استفاده شده است. این تحقیق با استفاده از رویکرد کمی و از نوع تحقیقات همبستگی می باشد که با توجه به هدف آن جز تحقیقات کاربردی است. جامعه ی آماری پژوهش حاضر تمامی معلمان دوره ی ابتدایی شهرستان مریوان در سال تحصیلی 1400 -1399 بودند، حجم نمونه ی این تحقیق 234 نفر معلم ابتدایی بودند که این تعداد با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده و طبقه ای انتخاب شدند ابزار گردآوری داده ها شامل سه پرسشنامه، عوامل درون سازمانی فضیلی و علیشاهی (1391)، انسجام سازمانی (2005)captain et al. ، شادمانی سازمانی هیل و آرگیل (2002)، بودند، روایی پرسشنامه ها صوری بود و پایایی پرسشنامه عوامل درون سازمانی 89/0 پرسشنامه انسجام سازمانی 80/0 و پرسشنامه شادمانی سازمانی 90/0 به دست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیره انجام شد. یافته های توصیفی تحقیق نشان داد که انسجام سازمانی آزمودنی در سطح متوسط روبه پایین بوده است. شادکامی سازمانی پاسخگویان در سطح متوسطی بوده است. و همچنین عوامل درون سازمانی پاسخگویان در سطح متوسط رو به پایین بوده است. همچنین میانگین همه شاخص های عوامل درون سازمانی پاسخگویان پایین تر از سطح متوسط بوده است. همچنین آزمون فرضیه های تحقیق نشان داد که انسجام سازمانی بر شادمانی سازمانی معلمان تاثیر مستقیم و معنی داری داشته است، عوامل درون سازمانی بر شادمانی سازمانی معلمان تاثیر مستقیم و معنی داری داشته است. و 08/0 درصد واریانس مربوط به شادکامی سازمانی توسط عوامل درون سازمانی تبیین شده است.
  15. نقش مدیریت استعداد بر بهره وری شغلی و توسعه شغلی معلمان (مطالعه ی موردی: معلمان دوره ابتدایی ناحیه ی 2 شهرستان سنندج)
    1400
    هدف پژوهش حاضر بررسی نقش مدیریت استعداد بر بهره وری شغلی و توسعه شغلی معلمان دوره ابتدایی بود. روش این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ شیوه گردآوری اطلاعات، میدانی و از نظر روش تحلیل، همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی معلمان دوره ابتدایی ناحیه 2 شهرستان سنندج در سال تحصیلی 1400- 1399 بود که تعداد آن ها 783 نفر (344 نفر مرد و 439 زن) بود که از بین آن ها به شیوه تصادفی طبقه ای 258 نفر (113 مرد و 145 زن) به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری متغیرها، پرسشنامه های مدیریت استعداد (Phillips & Roper, 2009)، بهره وری شغلی (Hersi & Goldasmit, 1980) و توسعه شغلی پورصادق و علی میرزایی (1384) بود. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون انجام گرفت. نتایج همبستگی نشان داد که بین مدیریت استعداد با بهره وری شغلی و توسعه شغلی رابطه مثبت و مستقیم وجود دارد. همچنین نتایج رگرسیون نشان داد که مولفه های مدیریت استعداد می توانند 35 درصد از واریانس بهره وری شغلی و 50 درصد از واریانس توسعه شغلی را در معلمان پیش بینی کنند.
  16. دیدگاه اعضای جامعه مدرسه درباره دو کارکرد نظارت آموزشی و ارزشیابی آموزشی در مدرسه
    1400
    هدف پژوهش حاضر بررسی نقش مدیریت استعداد بر بهره وری شغلی و توسعه شغلی معلمان دوره ابتدایی بود. روش این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ شیوه گردآوری اطلاعات، میدانی و از نظر روش تحلیل، همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی معلمان دوره ابتدایی ناحیه 2 شهرستان سنندج در سال تحصیلی 1400- 1399 بود که تعداد آن ها 783 نفر (344 نفر مرد و 439 زن) بود که از بین آن ها به شیوه تصادفی طبقه ای 258 نفر (113 مرد و 145 زن) به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری متغیرها، پرسشنامه های مدیریت استعداد (Phillips & Roper, 2009)، بهره وری شغلی (Hersi & Goldasmit, 1980) و توسعه شغلی پورصادق و علی میرزایی (1384) بود. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون انجام گرفت. نتایج همبستگی نشان داد که بین مدیریت استعداد با بهره وری شغلی و توسعه شغلی رابطه مثبت و مستقیم وجود دارد. همچنین نتایج رگرسیون نشان داد که مولفه های مدیریت استعداد می توانند 35 درصد از واریانس بهره وری شغلی و 50 درصد از واریانس توسعه شغلی را در معلمان پیش بینی کنند.
  17. واکاوی تجارب سوپروایزرهای آموزشی زن از چالش های رهبری در بیمارستان های شهر کرمانشاه
    1399
    زمینه و هدف: در عصر حاضر بسیاری معتقدند که عوامل بیولوژیک، تاثیر زیادی در شکل گیری نقش های جنسیتی زن و مرد در سطح جامعه دارند و ویژگی های متفاوتی را به رهبران زن و مرد نسبت می دهند. لازم به ذکر است که این تفاوت ها غالباً به جنس بیولوژیکی آن ها نسبت داده می شود. اخلاق مراقبت، چهارچوب های عام اخلاقی را موردپذیرش قرار نمی دهد و تاکید دارد که فاعل اخلاقی و احساسات بر قضاوت اخلاقی اثر دارد. با درنظرگرفتن تاثیر احساسات بر قضاوت، تحقیق پیش رو به واکاوی تجارب سوپروایزرهای آموزشی زن از چالش های رهبری در بیمارستان های شهر کرمانشاه می پردازد. مواد و روش ها: رویکرد مطالعه حاضر کیفی و استراتژی آن پیش روایت بود. مشارکت کنندگان شامل کلیه سوپروایزرهای آموزشی زن شهر کرمانشاه بودند که سابقه 5 سال خدمت و 2 سال سوپروایزری آموزشی داشتند. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری و از طریق تحلیل مضمون تجزیه و تحلیل گردید. زمان مصاحبه ها به طور متوسط 45 دقیقه بود. یافته ها: بر اساس نتایج این مطالعه 5 مضمون اصلی استخراج گردید. این مضامین شامل معنای رهبری آموزشی، ویژگی های برتر رهبری زنان، چالش های و عوامل پیشبرد رهبری ناشی از اخلاق مراقبت، نحوه پیشبرد کارها توسط زنان، نقدهای وارد بر رهبری زنان بودند. مضامین فرعی شامل مدیریت فرایند یاددهی- یادگیری، مدیریت اقتضایی، نیازسنجی آموزشی، ویژگیهای فردی، اخلاق مراقبت، چالش ها: اعتماد به نفس پایین و تاثیر اتفاقات زندگی خانوادگی بر کار عوامل پیش برد: صبوری، حس همدلی و هدفمندی، توانایی برقراری ارتباط، رشد شغلی و توسعه حرفه ای، ناتوانی در مدیریت فرهنگ و جو سازمانی، ناتوانی در تدوین، نظارت و ارزیابی برنامه های آموزشی بودند. نتیجه گیری: آگاهی سوپروایزرهای آموزشی از ارزش های حرفه ای به منظور آماده بودن برای حل تعارض های رهبری به وجودآمده در اثر اخلاق مراقبت، بر پایه راه های اخلاقی و حرفه ای از اهمیت بالایی برخوردار است. از این رو، ضروری است که سوپروایزرهای آموزشی زن با پیش بینی راهکارهایی، با جنبه های ارزش های حرفه ای و اخلاقی پرستاری آشنایی پیدا کنند و با اهمیت درونی سازی ارزش های یادشده و بهبود عملکرد حرفه ای، تشویق شوند تا رهبری ناشی از اخلاق مراقبت را بر پایه این ارزش ها انجام دهند.
  18. معلمی، حرفه ای بدون لنگرگاه ترقی: دلایل گرایش معلمان به پست اجرایی مدیریت مدارس
    1399
    این پژوهش با هدف ارائه مدلی جهت بررسی دلیل گرایش معلمان به پست مدیریت مدرسه انجام شد. رویکرد این پژوهش کیفی و راهبرد گرند تئوری است. جامعه آماری شامل معلمان و مدیران مدارس ناحیه دو سنندج به تعداد 20 نفر است که سابقه پست مدیریت داشته اند و مدیرانی که قبل از بر عهده گرفتن پست مدیریت معلم بوده اند که به روش نمونه گیری هدفمند و بیشینه تنوع انتخاب شدند. از مصاحبه نیمه ساختاریافته در این پژوهش استفاده شد. به منظور تحلیل داده ها، از طرح سامانمند بر اساس سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که عوامل زمینه ای شامل مدیریتی، شخصیتی، اجتماعی و قانونی است. همچنین یافته ها نشان داد که پست مدیریتی برای یک معلم می تواند از طریق مقوله های فردی، بین فردی و فرا شخصیتی برقرار شود و در بعد مداخله گر نیز مقوله های فردی و مدیریتی شناسایی شد که در مدیریت تاثیر دارند و در بعد پیامدها نیز پیامدهای توسعه محور، مالی، تعلیم و تربیت، فردی و مدیریتی شناسایی شد. نتایج نشان داد که عواملی مانند تغییر یافتن وضعیت موجود به سمت وضعیت مطلوب در تمام ابعاد به شرطی است که غیر از مدیر افرادی مانند معلمان و دانش آموزان و اولیا آن را تائید کنند و وضعیت مدرسه را به سمت اهداف از پیش در نظر گرفته سوق دهد؛ بنابراین پیشنهاد می شود سنجش شایستگی های واقعی مدیریتی متقاضیان مدیریت مدارس بدون دخالت مسائل و سلایق شخصی انجام گیرد.
  19. بررسی امکان بکارگیری شیوه مدیریت بر مبنای هدف و رابطه آن با اثربخشی کارکنان دانشگاه کردستان
    1399
    مدیریت بر مبنای هدف فرآیندی است که از طریق آن مدیران سطوح بالا و پایین مشترکا هدف های سازمان را مشخص می سازند و حدود مسئولیت ها و وظایف هر فرد را با در نظر گرفتن نتایج مورد انتظار تعیین می کنند و تمامی این عوامل برای اداره واحد و ارزشیابی فعالیت های افراد به کار می رود. بنابراین، هدف اصلی محقق از اجرای تحقیق حاضر بررسی امکان بکارگیری شیوه مدیریت بر مبنای هدف و رابطه آن با اثربخشی کارکنان دانشگاه کردستان است. رویکرد این پژوهش کمی است و از طرح تحقیق پیمایشی استفاده شد جامعه آماری در این پژوهش کلیه کارکنان دانشگاه کردستان به تعداد 252 نفر است که با استفاده جدول کرجسی مورگان حجم مناسب نمونه برای شرکت در پژوهش تعیین شد که تعداد 140نفر از افراد انتخاب شدند که 49 نفر پاسخگو بودند و نمونه گیری به صورت تصادفی طبقه ای انجام شد. ابزار گردآوری داده های این تحقیق، پرسشنامه بوده که از نظر روایی و پایایی مورد تائید قرارگرفته است. اولین بخش پرسشنامه، بخش مدیریت بر مبنای هدف می باشد که با 18 سوال تهیه و تنظیم شده است. پرسشنامه سه متغیر را اندازه گیری می کند. سوالات 1 تا 6 متغیر مقررات، سوالات 7 تا 12 متغیر مولفه و سوالات 13 تا 18 متغیر چشم انداز را اندازه گیری می کنند. دومین بخش پرسشنامه، بخش اثربخشی می باشد که دارای دو قسمت است. قسمت اول شامل مشخصات فردی از قبیل مدرک تحصیلی، سابقه خدمت، نوع استخدام و جنسیت و قسمت دوم با 28 سوال تهیه و تنظیم شده است که متغیر اثربخشی را اندازه گیری می کند. در تحلیل داده ها از آزمون تی تک نمونه ای، آزمون ناپارامتری فریدمن، آزمون همبستگی اسپیرمن، آزمون تی دونمونه ای مستقل، آزمون یوی مان – ویتنی، تحلیل واریانس یکطرفه، آزمون نرمالیتی شاپیرو- ویلک استفاده شد که نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که بین مقررات، مولفه و چشم انداز مدیریت بر مبنای هدف با اثربخشی کارکنان رابطه وجود ندارد.
  20. فضیلت سازمانی زنانه در مدیریت آموزشی: مطالعه موردی مدیران زن مدارس شهرستان مریوان
    1399
    زنان به عنوان یکی از عوامل انسانی در مدارس درحرکت نظام آموزشی به سمت اهداف و چشم اندازهای خود موثر هستند. در واقع می توان گفت که زنان در توسعه و ارتقاء کیفیت مدارس نقش موثری دارند بنابراین توجه به دیدگاه ها و رفتارهای آنان در این نظام بسیار مهم آموزشی ضروری به نظر می رسد. پژوهش حاضر با هدف درک فضیلت سازمانی مدیران زن و تحلیل کدهای اخلاقی تجربه شده توسط آن ها به عنوان یک امر مهم در مدیریت، انجام شده است. رویکرد این پژوهش تفسیری و راهبرد آن قوم نگاری فمینیستی است که تحلیل تجربه زنان در یک موقعیت و شرایط خاص مدنظر است. میدان تحقیق مدیران زن شهرستان مریوان در سال تحصیلی 1399-1398 بودند که با استفاده از نمونه گیری هدفمند و در نظر گرفتن اشباع نظری داده ها، 15 نفر از آن ها به عنوان نمونه انتخاب و در پژوهش مشارکت داشتند. داده های این پژوهش با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری و از طریق روش تحلیل مضمونی و با استفاده از نرم افزار 10 MAXQDA مورد تحلیل قرار گرفت. تحلیل ها نشان داد که مدیران فضیلت سازمانی را به عنوان یک رفتار شهروندی سازمانی برداشت کرده و سعی در بهبود وضعیت حرفه ای معلمان در راستای افزایش این امر داشتند از طرف دیگر تحلیل ها نشان داد که آن ها در ارتباط با دانش آموزان اخلاق مادرمآبانه، در ارتباط با همکاران عدالت جنسیتی و در ارتباط با والدین شفافیت سازمانی را به عنوان کدهای اخلاقی در فضیلت سازمانی تجربه کرده بودند. نتایج پژوهش پیشنهاد می کند که ضرورت حضور زنان در پست های مدیریتی خصوصاً در حوزه آموزش، بهره گیری از تجارب آن ها در این زمینه و تشویق هرچه بیشتر مدیران زن جهت ارائه ایده های خلاقانه در راستای بهبود فرآیند آموزش موردتوجه قرار گیرد.
  21. پیشنویبررسی میزان گرایش و علل ترک خدمت کارکنان سازمان آموزش و پرورش شهرستان دهگلان
    1399
    اهمیت معلمان و تاثیر آن ها بر کیفیت مدارس و اجرای برنامه های آموزشی انکارناپذیر است. تمامی کشورهای پیشرفته جهان به اهمیت نیروی انسانی خود پی برده اند و می دانند که تنها راه تامین این نیرو ها از طریق آموزش وپرورش است. اکنون هم که کشور ما در این شرایط قرارگرفته است. چاره ای جز سرمایه گذاری بر روی آموزش وپرورش نداریم. ‎ این پژوهش با رویکرد کیفی و گراند تئوری چالش های پیشروی معلمان را در آموزش وپرورش دهگلان روشن می کند. میدان تحقیق، شامل معلمانی است که در چهار سال گذشته در آموزش وپرورش دهگلان شغل خود را ترک کرده اند. برای جمع آوری اطلاعات پژوهش، از پروتکل مصاحبه پنج سوالی استفاده شد که برای روایی منشور مصاحبه از دیدگاه متخصصان حوزه مدیریت آموزشی (اساتید گروه) استفاده شده است؛ و با استفاده از نمونه گیری هدفمند و در نظر گرفتن اشباع نظری داده ها 12 نفر در پژوهش مشارکت کردند. داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته عمیق جمع آوری و با استفاده از روش کدگذاری نظری مورد تحلیل قرار گرفتند. به همین دلیل در این پژوهش با صورت بندی سوالات پژوهش بر اساس میزان گرایش و علل ترک خدمت کارکنان سازمان آموزش وپرورش دهگلان 26 بعد شناسایی شده است که شامل: 1-حقوق و مزایا 2-سختی کار 3- عوامل انگیزشی 4- مخالفت ها 5- چالش ها 6-نقطه شروع ترک خدمت 7- عوامل تشدیدکننده ترک خدمت 8-تبعیض ها 9-نشانه های ترک خدمت 10-اقتصادی 11-تعارض ها 12- اولیا 13- شرایط جغرافیای محل کار 14- محیط تعاملی 15-وضعیت فرهنگی 16- سیستم اداری آموزش وپرورش 17-پیامدهای ترک خدمت بر شخص 18-پیامدهای ترک خدمت جامعه و اطرافیان 19-پیامدهای ترک خدمت بر سازمان 20-ادامه تحصیل 21- شغل جایگزین 22- شغل دوم 23- مدیریت همسرداری 24-حمایت شدن 25- غرامت گرفتن از سازمان 26 -ترک نکردن شغل است. بر مبنای یافته های این پژوهش آموزش پرورش باید تلاش کند تا معلم و مدرسه محوری را توسعه دهد. به معلمان به عنوان مهم ترین عضو آموزش وپرورش این فرصت را بدهد که در امر برنامه ریزی در امور مدرسه دخالت کنند و با این کار موفقیت مدرسه و دانش آموزان تضمین می شود. یکی از مهم ترین مشکلات سیستم آموزش کشور کمبود منابع و بودجه است که لازم است، به اختصاص بودجه و اعتبارات جهشی به این موضوع توجه جدی شود تا معلمان باعلاقه و دلگرمی بیشتری به کار خود ادامه دهند
  22. بازنمایی برداشت های مدیران و معلمان از نابرابری های آموزشی و راهکارهای جبرانی آنان در مواجهه با نابرابری های آموزشی: مطالعه موردی مدارس شهرستان سنندج
    1398
    یکی از شاخص های پیشرفت اجتماعی در جهان، آموزش وپرورش و نحوه بهره مندی از آن است؛ بنابراین باید کشورها باید در راستای ایجاد فرصت های برابری برای دستیابی به آموزش بکوشند. پژوهش حاضر با هدف درک نابرابری های آموزشی به عنوان یک عامل مهم در تعلیم و تربیت و بررسی راهکارهای استفاده شده برای رفع آن انجام شده است. در این پژوهش از روش روایت نگاری استفاده شد. میدان تحقیق معلمان و مدیران شهرستان سنندج در سال 1398 بودند که با استفاده از نمونه گیری هدفمند و در نظر گرفتن اشباع نظری داده ها، 17 نفر از آن ها به عنوان نمونه انتخاب و در پژوهش مشارکت داشتند. داده های این پژوهش با استفاده از مصاحبه اپیزودیک جمع آوری و با داده ها به شکل استقرایی و با استفاده از تحلیل مضمونی و با استفاده از نرم افزار 10 MAXQDA مورد تحلیل قرار گرفت. تحلیل ها نشان داد که که معلمان و مدیران نابرابری های آموزشی را به عنوان محرومیت از اشتیاق تحصیلی و نابرابری در عدالت توزیعی برداشت کرده بودند و سعی در ایجاد شرایط مطلوب و به حداقل رساندن این امر داشتند از طرف دیگر برابرسازی فرصت های آموزشی و عدالت گستری راهکارهای جبرانی بود که آن ها در مواجهه با نابرابری های آموزشی به کار می بردند. نتایج پژوهش پیشنهاد می کند که سیاست های نظام آموزش وپرورش در راستای توجه به مدارس نواحی کم برخوردار و کاهش نابرابری های آموزشی مورد تجدی نظر قرار بگیرند.
  23. درک و تجربۀ اعضای جامعۀ مدرسه دربارۀ مفهوم مدرسۀ فراخوانی: مطالعۀ موردی مدارس دورۀ اول متوسطه سنندج
    1398
    دیدگاه انسانگرایانه به آموزش و پرورش از روانشناسی، علوم انسانی و انسانگرایی اجتماعی نشات می گیرد. دل مشغولی این دیدگاه ارزش های انسانی و احترام برای این ارزش ها است. متاسفانه امروزه بیشتر مدارس جذابیت زیادی برای دانش آموزان و والدین آن ها ندارند. احتمالاً والدین دانش آموزان مدارسی را بیشتر می پسندند که علاوه بر توجه به مسایل علمی و درسی، خودپندارۀ مثبت و مهارت های بین فردی بچه ها را تقویت کنند. هدف پژوهش حاضر آگاهی از درک و انتظار اعضای جامعۀ مدرسه (دانش آموزان، معلمان، مدیر و معاونان، والدین و کارکنان مدرسه) از مدارس دعوت کننده یا مدارس فراخوانی و استفاده از این نظرات در تغییر فضای فیزیکی و روانی مدرسه و انسانگرا تر کردن محیط مدارس است. از این رو، در این پژوهش با رویکردی تفسیری و کیفی از راهبرد پدیدارنگاری استفاده شد. با بکارگیری روش نمونه گیری هدفمند و انجام مصاحبه نیمه ساختاریافته با 40 نفر از اعضای جامعۀ مدرسه تفاوت ها در درک و آگاهی آنها در رابطه با مدرسۀ فراخوانی احصاء گردید. نتایج پژوهش پنج دیدگاه متفاوت را در رابطه با مفهوم مدرسۀ فراخوانی نشان می دهد که در طبقات توصیفی مدرسۀ فراخوانی به عنوان محیطی سازنده و محرک، محیطی برای یادگیری لذت بخش، محیط تسهیل کننده یادگیری خودراهبر، محیطی نشاط آفرین و محیطی به عنوان مدرسه خانوادگی دسته بندی شدند مقاله با ترسیم جهت گیری های درونی و بیرونی فضای نتیجه، به مدیران و معلمان راهکارهایی ارائه می دهد تا با بینشی وسیع تر و به صورت آگاهانه مدارس و کلاس های درس را به شیوه فراخوانی سازمان دهی کنند.
  24. رهبری برنامه درسی مدیران مدارس: مطالعه موردی شهر سنندج
    1398
    اهمیت مدیران و تاثیر آنها بر کیفیت مدارس و اجرای برنامه های آموزشی انکارناپذیر است. نقش رهبر برنامه درسی قسمتی از کار حرفه ای مدیران به حساب می آید، بعضی از رهبران در کار با معلمان و در جهت پیشرفت دانش آموزان و مدرسه موفق عمل کرده اند، و این موفقیت از طریق شواهد کار دیگران ثابت شده است. این پژوهش با رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی توصیفی رهبری برنامه درسی مدیران را مورد بررسی قرار داده است. میدان تحقیق، شامل همه مدیران مقاطع ابتدایی و متوسطه اول نواحی یک و دو شهر سنندج بود. برای جمع آوری اطلاعات پژوهش، از پروتکل مصاحبه شش سوالی استفاده شد که برای روایی منشور مصاحبه از دیدگاه متخصصان حوزه مدیریت آموزشی (اساتید گروه) استفاده شده است و با استفاده از نمونه گیری هدفمند و در نظر گرفتن غلظت نظری داده ها 15نفر از مدیران در پژوهش مشارکت کردند. داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته عمیق جمع آوری و با استفاده از روش کدگذاری نظری مورد تحلیل قرار گرفتند، که 157 کد باز، 35 کد محوری و 8 کد گزینشی به دست آمد. نتایج پژوهش نشان داد که مدیران به عنوان رهبران برنامه درسی باید به هشت عامل اساسی تفویض اختیار یا رهبری تسهیم شده، ایفای نقش رابط، تدوین چشم انداز، عدم تمرکززدایی، مسئولیت پذیری و پاسخگویی، مشکلات متمرکز بودن برنامه ریزی، عوامل اثربخشی برنامه درسی و پیشرفت مدرسه و عملکرد موثر مدیر در برنامه ریزی عمل نمایند. یافته های پژوهش توصیه می کند که برنامه ها و سیاست هایی جهت تمرکززدایی، مدرسه محوری و دادن اختیارات هرچه بیشتر به مدیران در راستای بهبود نقش رهبری برنامه درسی مدیران در نظر گرفته شوند.
  25. آسیب شناسی پایان نامه های رشته زبان و ادبیات عربی دانشگاه کردستان از سال 1380 تا سال 1396
    1398
    آسیب شناسی آثار پژوهشی به خصوص پایان نامه ها، یکی از ضرورت های عصر حاضر به شمار می آید که می تواند نواقص و ضعف های پایان نامه ها را از لحاظ موضوع و روش و محتوا نمایان سازد و علاوه بر آن، راهکارهائی ارائه شود تا این نواقص به حداقل ممکن برسند. پژوهش حاضر به دنبال این است تا با بررسی پایان نامه های گروه عربی دانشگاه کردستان از سال 1380 تا سال 1396، آسیب ها و کاستی های آن را از لحاظ موضوع و روش تحقیق و محتوا مورد بررسی قرار دهد و پیشنهادهایی جهت اصلاح این ضعف ها ارائه گردد. اثر حاضر با روش تحلیل محتوا به نگارش درآمده است؛ ابتدا با مطالعۀ کتاب ها و منابع مرتبط با روش تحقیق، نکات اصلی و لازم برای نگارش یک پایان نامه گرد آوری شد، سپس بر اساس اصول و قوانین موجود در کتاب های روش تحقیق، پایان نامه های رشتۀ زبان و ادبیات عربی مورد ارزیابی قرار گرفت و آسیب های آن مشخص شد. در بررسی های صورت گرفته مشخص شد که دانشجویان در زمینۀ انتخاب موضوع، انتخاب روش تحقیق و نگارش محتوا دارای اشکالاتی هستند. در زمینۀ انتخاب موضوع به آسیب هایی چون؛ انتخاب موضوع های تکراری، تقلیدگرایی، و انتخاب موضوعات کلی می توان اشاره کرد. در زمینۀ انتخاب روش تحقیق هم دچار آسیب هایی بودند که مهم ترین آن عدم اشاره به روش های به کار گرفته شده در طول مسیر پژوهشی است. یکی دیگر از آسیب های این بخش عدم انتخاب روشی متناسب با مسالۀ پژوهشی می باشد. در قسمت آسیب شناسی محتوای پایان نامه هم با مواردی چون کپی برداری زیاد مطالب دیگران، نقل قول های غیر معقول، و عدم بهره گیری از منابع اصیل و معتبر مواجه شدیم.