Faculty Profile

حاجی حسین عزیزی
تاریخ به‌روزرسانی: 1403/06/29

حاجی حسین عزیزی

دانشکده مهندسی / گروه مهندسی معدن

Theses Faculty

پایان‌نامه‌های کارشناسی‌ارشد

  1. به کارگیری روش های فرمول نویسی و فیلترینگ برای بارزسازی و پی جویی کانسارهای آهن در زون شمالی سنندج_سیرجان
    1402
    زون سنندج-سیرجان به عنوان یکی از واحدهای ساختاری ایران در غرب کشور با راستای NW-SE بین دو گسل زاگرس در غرب و زون ماگمایی ارومیه-دختر در شرق محصور شده است. این زون با پی سنگ پرکامبرین محتمل فعالیت های ماگماتیسم چند مرحله ای در ادوار مختلف زمین شناسی شده است. به‌علاوه در این زون کانسارهای فلزی متنوعی که عمدتا مرتبط با ماگماتیسم هستند در زمان های مختلف تشکیل شده‌اند. در این پژوهش، بخش شمالی این زون بر اساس رده بندی های جدید که از سنندج تا مهاباد در نظر گرفته شده جهت کانی زایی آهن مورد بررسی قرار گرفت. در این پژوهش، از دو تصویر ماهواره لندست 8 با عبور / گذر 167/035 و 168/035 برای بارزسازی کانی‌های آهن در بخش شمالی زون سنندج- سیرجان استفاده گردید. در ابتدا، تصحیحات رادیومتریک و اتمسفری با استفاده از روش FLAASH که یک ماژول شبیه‌سازی جو در زمان اخذ داده است، انجام گردید. سپس، از روش‌های مختلف پردازش برای بارزسازی کانی‌های آهن مانند ترکیب رنگی کاذب (FCC)، روش آنالیز مولفه‌های انتخابی کروستا، روش MTMF، SAM و LSU استفاده گردید. بر اساس بکارگیری روش های فیلترینگ، فرمول نویسی بر اساس ارزش عددی پیکسل ها و آنالیز مولفه های اصلی نتایج به دست آمده از این روش‌ها نشان داد که پراکندگی آهن گسترش قابل توجهی در بخش شمالی سنندج-سیرجان دارد که بر اساس آن دو کمربند کانی‌سازی آهن، در جهت NE-SW عمود بر تراست زاگرس بارز شدند که انطباق مناسبی با پراکندگی توده‌های آذرین در این محدوده نشان می‌دهند. نتایچ این پژوهش حاکی از آن است که این مناطق می-تواند الگویی برای اکتشافات ذخایر آهن در آینده باشد. دستاوردهای حاصل از این پژوهش با داده‌ها و کارهای قبلی و مطالعات ژئوشیمیایی کانی سنگین و مشاهدات صحرایی مورد راستی آزمایی قرار گرفت که انطباق خوبی با الگوی پراکندگی و گسترش اندیس های آهن در منطقه دارد که بدون شک می تواند قدم موثری در پی جویی اکتشافات کانسارهای پنهان آهن در بخش شمالی سنندج-سیرجان باشد. قطعاً تلفیق نتایج حاصل از این تحقیق با مطالعات ژئوشیمیایی و ژئوفیزیکی می تواند گستره مناطق محدود تر و نقاط با پتانسیل بالا را برای ما مشخص کند
  2. Geochemical modeling by using stream sediment data in Baneh-Saqqez area; Northwest Iran
    1401
    The aim of this research is the study and an interpretation of stream sediment data to identify the anomalies points in the Saqqez, Baneh and Alut areas which are situated in the northwest Iran and in the border of Iran and Iraq. Around 2000 stream sediment samples which have collected and were measured by the Geology survey of Iran were used in this study to identify some possible anomalies for Au, As, Ag, Cu and Hg. To highlighted the anomalies points different methods such as statistical analysis for univariate and multivariate, elemental correlation, factor analysis, mean, standard deviation and fractal analysis such as concentration number (C-N), multifractal modeling have been used to delineated anomaly thresholds from the background. Based on the different methods, anomalies points were detected in the different areas. The single and multi-elements maps were prepared which show overlapping for Au, As, Bi and B in the south and west of Saqqez. The elements were classified based on correlation coefficient, cluster analysis and factor analysis. In this study, some elements such as Ag-Zn (R2=0.436), As-Sb (R2=0.598), As-Pb (R2=0.432), As-B (R2=0.480), Au-W (R2=0.563), B-Zn (R2=0.448), B-Bi (R2=0.511), Bi-Zn (R2=0.412), Cu-Zn (R2=0.477), Pb-Zn (R2=0.499) are showed moderate correlation coefficient and in the cluster analysis methods Ag, Bi, Hg, Mo and Sb are having classified as a single group. Finally, we suggested a few areas as a high potential for future poly-metal deposits in northwest Iran.
  3. مقایسه فراوانی اورانیوم و توریم در زیرکن و سنگ میزبان گرانیتوئیدی در زون سنندج - سیرجان
    1400
    زیرکن یکی از کانی های نزوسیلیکات ها، با فرمول شیمیایی ZrSiO4 است که درسیستم تتراگونال متبلور می شود. این کانی، رایج ترین کانی فرعی در اکثر سنگ های آذرین، دگرگونی و رسوبی است. کانی زیرکن می تواند عناصر با شدت میدان بالا (HFSE) که مهمترین آن ها شاملU ،Th، Hf و عناصر نادر خاکی (REEs) است، را در ساختار خود جای دهد. در این پژوهش 15 توده آذرین در زون سنندج-سیرجان، جهت بررسی مقادیرو رفتار U وTh و سایر عناصروابسته در زیرکن و سنگ میزبان مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این بررسی نشان ازتمرکز بالای غلظت UوTh در زیرکن نسبت به سنگ میزبان دارد. UوTh دارای ضریب توزیع بزرگتری در زیرکن هستند و در سنگ میزبان عمدتا غلظت Th بیشتر از U است، اما در زیرکن، غلظت U بیشتر از Th است و دارای نسبت کمتری از Th/U درمقایسه با سنگ میزبان است. به طور کل، تغییرات U و Th در زیرکن و ترکیب شیمی سنگ میزبان را می توان در سه گروه خلاصه کرد. گروه اول عناصری که ارتباط مستقیمی بین غلظت U و Th در سنگ کل و زیرکن نشان می دهند مانند پتاسیم و سیلسیوم . گروه دوم عناصری که مقدار آنها با میزان U وTh در زیرکن نسبت عکس دارد به عنوان مثال با افزایش Al2O3 و غلظت U و Th زیرکن کاهش می یابد. گروه سوم عناصری که مقدار آنها در سنگ میزبان اثر خاصی بر روی شیمی زیرکن ندارد و یا اثر آن ها بسیار ناچیز است. از مهمترین آن میتوان به Na2O ، TiO2 اشاره کرد.
  4. مقایسه سن سنجی Rb-Sr و Sm-Nd با داده های U-Pb زیرکن گرانیتوئیدهای بخش مرکزی زون سنندج -سیرجان
    1400
    زون سنندج سیرجان (SaSZ) با طولی حدود1200 و عرضی حدود 50 الی 150 کیلومتر به موازات زاگرس چین خورده کشیده شده است که توسط توده های گرانیتوئیدی بسیاری به ویژه در بخش مرکزی قطع شده است. این پژوهش به مقایسه سن سنجی به روش های مختلف Rb-Sr و Sm-Nd و با داده های رادیومتری U-Pb زیرکن می پردازد. نتایج داده ها نشان می دهد علی رغم تغییرات ناچیز سنU-Pb کانی زیرکن، سن سنگ کل Rb-Sr تقریباً در دو گروه متفاوت قرار می گیرند: گروه اول حدود170 میلیون سال که نشان دهنده ی تزریق توده ها و همزمان با بیشترین نفوذ توده های گرانیتوئیدی در منطقه است. گروه دوم سن حدود110-100 میلیون سال را نشان می دهد که این سن بیشتر با تزریق گرانیتوئیدهای کرتاسه در بخش شمالی زون سنندج سیرجان همخوانی دارد که می تواند در نتیجه فرورانش نئوتتیس به زیر سنندج سیرجان باشد. این فرآیند، به خوبی می تواند دو حادثه حرارتی را در زون سنندج سیرجان برای ما روشن کند. به گونه ای که فاز اول همزمان با کشش و ماگماتیسم کششی بخش مرکزی سنندج سیرجان است و فاز دوم نیز بیانگر افزایش گرادیان حرارتی منطقه احتمالا به دلیل فرورانش ورقه نئوتتیس به زیر زون سنندج سیرجان است. شیب مثبت سنRb-Sr از شمال به جنوب در این زون دیده می شود که خود می تواند دلیلی بر جوان شدگی تزریق ماگما از جنوب به سمت شمال در کرتاسه باشد. بررسی کلی داده های سن سنجی به روش های مختلف نشان می دهدکه زون سنندج سیرجان در مزوزوئیک متحمل تغییرات شدید ماگماتیسم در نتیجه تغییرگرادیان زمین گرمایی در دو فاصله زمانی متفاوت گردیده است.
  5. استفاده از روش فرکتال جھت بررسی آنومالی ژئوشیمیایی رسوبات آبراھھای ورقھ قجور و مناطق مجاور و تلفیق آن با زونھای آلتراسیون
    1400
    منطقه ی مورد مطالعه با طول جغرافیایی 47°30^'-48°00' شرقی و عرض های جغرافیایی 36°00^'-36°30' شمالی، دراستان کردستان واقع شده است و بر اساس تقسیم بندی زمین شناسی ساختاری ایران بخشی از زون سنندج-سیرجان و ایران مرکزی قرار گرفته است. هدف از این پزوهش، بررسی داده های ژئوشیمیایی رسوبات آبراهه ای ورقه قجور و تفسیر تصاویر ماهواره ای به منظور کشف مناطق امید بخش می باشد. در ابتدا به بررسی زمین شناسی منطقه از لحاظ سنی و سنگ-های تشکیل دهنده پرداخته، سپس به بررسی داده های رسوبات آبراهه ای برداشت شده و تفسیر آن جهت شناسایی مناطق امید بخش، به کمک روش آماری کلاسیک و روش فرکتال عیار- مساحت پرداخته ایم. در این پژوهش از تصاویر سنجنده ASTER جهت شناسایی زون های آلتراسیون آرژیلیک، فیلیک، پروپلتیک و ... استفاده گردید است. غلظت و پراکندگی عناصر مختلفی مانند Ag As, Au, B, Bi, Ba, Cd, Co, Cr, Cu, Hg, Ni, Pb, Sb, Sc, Sn, Sr, V, W, Y, Zn جهت پتانسیل یابی و مناطق آنومال بر اساس تکنیک های مختلف آماری مورد بحث و برسی قرار گرفت که بر مبنای آن نقشه های آنومالی های عناصر تهیه و مورد تفسیر قرار گرفت. مقایسه نتایج حاصل از آمار کلاسیک، آنالیز خوشه ای، ضرایب همبستگی و آنالیز فاکتوری مطابقت خوبی را باهم نشان داند. پراکندگی مناطق دارای آنومالی همپوشانی مناسبی را با زونهای التراسیون استخراج شده از تصاویر ماهواره ای نشان داد. که این محدوده ها عبارتند از: آنومالی های نقره، آنتیموان، وانادیم، کروم و نیکل در محدوده ی شمال غربی قجور(شمال و شمال غربی تبریزک)، آنومالی های قلع و تنگستن در محدوده-ی جنوب غربی منطقه قجور(حوالی غرب چشمه سنگین)، آنومالی های مس(مس پورفیری) و اسکاندیم در محدوده ی غرب قجور(حوالی منطقه ی سراب)، آنومالی آرسنیک در محدوده ی شمال تبریزک و اطراف سراب و آنومای های سرب و روی در محدوده ی شمال قجور(شمال ساوانتو
  6. ژئوشیمی و ژئودینامیک پیسنگ پهنه مهاباد - مریوان
    1400
    چکیده هدف پژوهش: ارائه مدل ژئودینامیکی برای تکامل سنگهای ماگمایی پرکامبرین – پالئوزوئیک شمال زون سنندج – سیرجان. روششناسی پژوهش:در این تحقیق از سنسنجی Pb-U زیرکن، شیمی سنگ کل و نسبت ایزوتوپی Nd-Sr استفاده شده است. یافتهها: در پهنه مهاباد – مریوان حجم عمده سنگها پرکامبرین در نظر گرفته شده ولی بر اساس سن سنجیهای انجام شده در رساله حاضر مشخص شد که حجم وسیعی از آن ها پرکامبرین نیست بلکه گرانیت میلونیتهای کرتاسه هستند که در اثر دگرشکلی، ساختاری جهت دار پیدا کردهاند و به اشتباه پی سنگ پرکامبرین در نظر گرفت هاند. از اینرو این سنگ ها به به دو گروه پرکامبرین )منطقه جنوب مهاباد( و کرتاسه )منطقه جنوب سقز( تقسیم شدند. متوسط سنین Pb-U زیرکن محا سبه شده برای سنگ های فل سیک جنوب مهاباد Ma 555-555 ا ست که ن شان می دهد این سنگ ها در اواخر نئوپروتروزوییک )ادیاکاران( بوجود آمده اند. سننننگ های این منطقه پرآلومینوس تا کمی متاآلومینوس و از نوع S با کمی آثار I میباشنننند. گرانیت های نوع S منطقه جنوب مهاباد به طور عمده از ذوب جزئی گری وکها، پ سامیت و شیل در دمای بال )C °511 )>ت شکیل شده اند. این نوع گرانیتها معمولً در سی ستم های همزمان تا بعد از کوهزایی تشنکیل می شنوند اما سننگ های مهاباد که تقریباً سنن یکسنانی با سننگ های رسنوبی مرتبط دارند . بر اسناس نمودارهای ژئوشیمیایی در یک رژیم تکتونیکی پس از برخورد ناشی از کشیدگی ایجاد شده اند. میانگین سنی بدست آمده از نمونههای جنوب سنقز نشنان میدهد که این سننگهای ماگمایی در اواخر کرتاسنه پایینی )آپتین - آلبین( در Ma 005- 001 متبلور شده اند و بسیار جوان تر از سنین فرض شده در نقشه های زمینشناسی هستند. شیمی سنگ کل سنگ های بازالتی و آندزیتی ن شان می دهد که آنها متعلق به سری های کالک آلکالن و تولئیتی بوده و اغلب آنها در یک حاشنننیه فعال هاره ای بوجود آمده اند. مقدار مثبت (t(εNd تقریباً 0 +برای برخی از بازالت های تمایز نیافته همراه با ناهنجاریهای منفی Nb وTi ارتباط این سنگ ها با ماگماتیسم کالک آلکالن و ایجاد شدن توسط ذوب جزئی گوشته لیتوسفری زیرهارهای (SCLM (را نشان می دهند. سنگ های فلسیک منطقه از نوع پرآلومینوس هستند و اغلب نمونهها مقادیر منفی از (t(εNd( 5/3 )-همراه با ناهنجارهای منفی از Nb و Ti دارند که بیانگر تشنننکیل آن ها در یک محیط حاشیه فعال هارهای میباشد. نتیجهگیری: در منطقه جنوب مهاباد رسوبات در طی ادغام ریز هارهها در اواخر نئوپروتروزوئیک در یک منطقه فرورانش در امتداد مرز شمالی گندوانا، در عمق دفن شدهاند و سپس فرسایش رسوبات بالی آنها و یا نازک شدن به دلیل کشش، باعث بالآمدگی آستنوسفر و نفوذ یک ماگمای مافیک شده است، که این ماگما باعث ذوببخشی سنگهای رسوبی دفن شده و تولید سنگهای فلسیک منطقه شده است. عدم وجود سنگهای ماگمایی مرتبط با هوس ژوراسیک و وجود فعالیتهای ماگمایی کالک آلکالن کرتاسه در سنندج -سیرجان شمالی نشان میدهد که فرورانش نئوتتیس به زیر سنندج- سیرجان شمالی در اواخر کرتاسه پایینی آغاز شده است. ک
  7. Geochemical investigation of the slope materials of Darbandikhan dam reservoir, southern Sulaimani
    1400
    Dams are known as the one of the most important water supplier and it is essential to maintain its water quality. Erosional instability of the slopes is a gradual phenomenon and threatens the water quality of the dam reservoirs. In physical type, erosion occurs due to poor adhesion between particles and grain separated and in chemical erosion, the chemical composition is the main cause of erosion which is activated in contact with water and particles undergo chemical dispersion. Darbandikhan dam is located in southeast of Kurdistan region of Iraq and its reservoir with length of more than 20 km is located on various geological formations. West and northwest slope of reservoir is composed of cyclic deposit of sandstone, siltstone and claystone which has erosional instability and has led to form badlands. In this study, by sampling different units, the cause of erodibility of units was investigated. Petrographic studies and SEM and EDX showed that sandstone has an undeveloped matrix of clay and carbonate and in many cases the grains are in contact with each other so they do not have the necessary adhesion. chemical tests showed that most of samples havedispersion potential and Crumb and hydrometric experiments showed that most of the samples have dispersion potential.
  8. بررسی فرآیند اختلاط ماگمایی بر اساس شواهد ژئوشیمیایی و نسبت های ایزوتوپی توده آذرین جنوب شرق قروه
    1399
    توده آذرین گرانیتوئیدی میهم واقع در جنوب شرق قروه و در قسمت شمالی زون سنندج-سیرجان قرار دارد. سنگ های آذرین این منطقه مربوط به ژوراسیک است که به طور کلی در یک حاشیه فعال شکل گرفته اند. نمونه ها در سه توده ی مهم منطقه که شامل توده های گرانیتی، گابرو و گابرو- دیوریتی و کوارتز مونزونیتی است، برداشت شده است. سنگ های برداشت شده ترکیبی از لوکوگرانیت تا مونزودیوریت و مونزونیت می باشند. بر اساس داده های آنالیز شده سن سنجی، نمونه ها دارای دو سن میانگین با اختلاف 10 میلیون سال می باشند، به این صورت که دسته اول دارای سن میانگین 144 میلیون سال و دسته دوم از داده ها دارای سن میانگین 153 میلیون سال می باشند. بر اساس شیمی کل و رده بندی های ژئوشیمیایی انجام گرفته، نمونه ها در سه دسته اسیدی، حدواسط و بازیک قرار گرفته و از نوع متاآلومین تا پرآلومین می باشند که نمونه های گرانیتی در محدوه پرآلومین، نمونه های بازیک در محدوده متاآلومین و حدواسط ها در بین این دو قرار می گیرند. نمونه های اسیدی (گرانیتی) غنی از عناصر آلکالن و فقیر از MgO می باشند و در قسمت سری کالک آلکالن قرار گرفته اند. به همین ترتیب نمونه های حدواسط و بازیک با افزایش مقدار MgO و FeOt به سری توله ایتی نزدیک شده اند. در نمودار عناصر نادر خاکی نرمالیزه شده به کندریت، نمونه ها در عناصر لیتوفیل بزرگ یون (LILE) مانند Rb، Ba، Th، U و Pb غنی شدگی و در عناصر با شدت میدان بالا (HFSE) مانند Nb و Ti تهی شدگی نشان می دهند. بر پایه میزان تغییرات اکسیدهای اصلی در مقابل Zr ، Nb ، Ce و Y، گرانیتوئیدهای منطقه در محدوده گرانیتوئیدهای I و S قرار می گیرند. نسبت های 87Sr/86Sr(i) و 143Nd/144Nd(i) به ترتیب برابر 0.706729- 0.703798 و 0.512677-0.512379 است. همچنین نمودار Nd(i)ϵ در مقابل 87Sr/86Sr(i) تغییرات زیاد و پراکنده ای را نشان می دهند که می تواند نشانگر دو ترکیب متفاوت از ماگما و نتیجه ای از اختلاط ماگمایی باشند، زیرا دو آرایه مشخص و جدا از هم قابل تشخیص می باشند. بر اساس نمودارهای تعیین محیط تکتونیکی، بیشتر نمونه ها مناطق همزمان با برخورد قاره ای (Syn COLG) و پس از برخورد (Post-COLG) و تعدادی نیز مربوط به گرانیت های درون صفحه ای (WPG) قرار می گیرند
  9. ژئوشیمی توده نفوذی گرانیتویید سنوزوییک شرق تکاب و ارتباط آن با تحول ماگماتیسم منطقه
    1399
    توده نفوذی سراب در شمال غربی ایران و در بخش شمالی زون سنندج سیرجان، در شرق شهرستان تکاب واقع شده است. بر اساس بازدید صحرایی سنگ نگاری و داده های ژئوشیمیایی سنگ های این منطقه در محدوده دیوریت قرار دارند. پلاژیوکلاز، پیروکسن و آمفیبول از کانی های اصلی این توده نفوذی هستند. بافت اصلی سنگ ها پورفیری تا گرانولار است. بر اساس شواهد ژئوشیمی این سنگ ها دارای سرشت کالک آلکالن تا حدودی توله ایتی می باشند. از نظر درجه اشباع شدگی از آلومینیوم (ASI) متاآلومین هستند. غنی شدگی عناصر LILE (Pb, Th, Ce, Sr, U, K, Br) و LREE نسبت به عناصر (P, Ti, Y, Zr, Nb) HFSE و HREE و پایین بودن نسبت Nb/U و Ba/Nb نشان دهنده ی تشکیل این سنگ های آذرین در پهنه فرورانش حاشیه فعال قاره ای است. آنومالی منفی Nb, Ti, P در نمودارهای عنکبوتی و همچنین مقادیر مثبت ɛNd(i) این موضوع را تائید می کند. براساس نمودارهای رسم شده برای87Sr/86Sr و 143Nd/144Nd در مقابل SiO_2 نمونه ها اختلاط و تفریق ماگمایی را نشان می دهند. بر پایه ی نمودار شناسایی پهنه زمین ساختی، نمونه های دیوریتی بررسی شده در ارتباط با فرایند فرورانش هستند.
  10. بررسی ژئوشیمیایی دایک های مافیک مشیرآباد در جنوب غرب قروه
    1399
    دایک های مافیک مشیـرآبـاد در بخش جنـوب غربـی ورقـه ی قـروه دارد. ورقـه ی قـروه، بخـشی از پهنـه ی ساختــاری سنندج-سیرجان در غرب ایران می باشد که در یک امتـداد شمـال غربی-جنوب شرقـی گسترش یافته است. دایک های مافیک مشیرآباد به دو صورت، ضخیم (بیش از دو متر) و کم ضخامت دیده می شوند که به داخل مجموعه گـرانیتوئیدی منطقه نفوذ کرده اند. سنگ میزبان این دایک ها از نوع گرانیت S می باشد. دایک هـا بـه رنگ تیـره بوده و دارای بـافت متـوسط تـا درشت دانـه می باشند. دایک ضخیـم لایـه شامل مونزونیت و تونالیـت می باشند و دایک نـازک لایه از نوع گرانودیوریـت و کـوارتزمونزونیت هستند. بـراسـاس سن سنجی ایـزوتوپـی بـه روش اورانیوم-توریوم-سرب، سن سنگ گرانیت میـزبـان 2/2±8/195 میـلیـون سال و سن دایک هـای مورد مطالعـه 2/3 ±2/161میـلیـون سال بدست آمده است برخی از داده های ژئوشیمیایی عناصراصلی بـرای دایک های مـافیک مشیـرآبـاد عبارتند: SiO2 (3/57-7/68 درصد)، MgO (6/2-6/0 درصد)، Al2O3 (88/18-08/16 درصد) و میزان استرانسیم در مجموعه دایک مافیک بیش از ppm 400 می باشند. همچنین میزان عناصر نادر خاکی کمیاب سنگین مانند Y و Yb بسیار پایین بوده و میانگین آنها به ترتیب برابر ppm 7/15 و 6/1 می باشند. عناصر خاکی کمیاب سبک و بزرگ یون لیتوفیل مانند روبیدیوم و پتاسیم این مجموعه سنگی آنومالی مثبت و بالایی را نشان می دهند. خصوصیات شیمیایی بیان شده نشانگر سنگ های آداکیتی می باشند. با توجه به شواهد موجود مانند مجموع عناصر آلکالن که کمتر از 11 درصد می باشد و میزان کمتر ppm 1100 برای استرانسیم، دایک های مافیک مشیرآباد در گروه آداکیت های سیلیس بالا قرار می گیرند. میزان ƐNd(t) محاسبه شده برای این دایک ها بین 1/1+ تا 5/2+ می باشند که مثبت بودن این مقادیر می تواند منشا گوشته تهی شده را برای خاستگاه این سنگ ها را مطرح کند. البته شواهد حاکی از آلایـش پوسته ای و دخالت پوستـه قاره ای نیز در شکل گیـری ماگمای تشکیل دهنده این سنگ ها را نشان می دهد. نمونه هـای سنگی در نمودارهای مرتبط بـرای دایک هـای مافیک مشیرآبـاد و سنگ میزبان گـرانیـتی آن نشـانـگر تفریق بلوری می باشند. سن های بدست آمده از نمونه های مورد مطالعـه این فرضیه را تداعی میکند که دایک های مافیک مشیـرآبـاد و تـوده گـرانیتی میـزبـان آنها، هم سن هستند و احتمـالاً بیانگر شکل گیری هم زمان دو ماگمای بازیک (حدواسط) و اسیدی در دوره ژوراسیک هستند
  11. بررسی داده های ژئوشیمیایی رسوبات آبراهه ایی پهنه تکاب-قجور به روش حوضه آبریز به منظور شناسایی مناطق آنومال
    1399
    پهنه اکتشافی تکاب_قجور(یاسوکند) در بخش جنوبی نقشه زمین شناسی 1:2500000 تکاب بین طولهای شرقی ´00 ⁰ 47 تا ´00 ⁰ 48 و عرضهای شمالی 00 ⁰ 36 تا ´36⁰30 جای گرفته است، که قسمت اعظم این پهنه در استان کردستان واقع شده است از دیدگاه ساختاری، در زون خوی_مهاباد (محل تلاقی زونهای ساختمانی سنندج_سیرجان، البرز-آذربایجان و ایران مرکزی) قرار دارد که شامل ورقههای 1:100000 تکاب و یاسوکند میباشد. بررسی داده های ژئوشیمیایی رسوبات آبراههایی به روش حوضه آبریز جهت تعیین مناطق امید بخش کانیسازی و تعیین مناطق پرتجمع فلزی از اهدف این پروژه میباشد. در تحقیق فوق تعداد 1366 نمونه رسوبات آبراههایی مورد پردازش قرار گرفته است که در ابتدا پس از آماده سازی دادهها در نرم افزار GIS به تعداد نمونهها، حوضههای آبریز متناطر با هرنمونه ترسیم گردید و به دو روش ساختاری (X+ts) و غیرساختاری فرکتالی عیار- تعداد جامعه زمینه از جامعه آنومال تفکیک گردید و سپس نقشه پتانسیل ژئوشیمیایی تک عنصری و چند عنصری عناصر مختلف تهیه و مناطق پرتجمع فلزی تعیین گردید. در بررسی چند متغیره به دو روش آنالیز خوشهایی و آنالیز فاکتوری نتایج حاصل با هم مطابقت نزدیک و تاییدکننده هم بودند. با بررسی دادههای ماهواره استرزونهای آلتراسیون غالب (که شامل آرزیلیک فیلیک وپروپلتیک میباشند) تعیین گردید که با تودههای نفوذی مشهود منطقه همپوشانی بالایی دارند. مناطق آنومال پلی متال با تودههای نفوذی و ساختارهای تکتونیکی منطقه در ارتباط نزدیک می باشند. بررسی نقشههای تلفیقی لایههای اطلاعاتی از قبیل، لیتولوژی منطقه، ساختارهای زمینشناسی، آلتراسیونهای بارز منظقه، نقشههای مناطق آنومال فلزی و چک نمودن اندیسهای معدنی منطقه، تاییدکننده کانیسازی اپی ترمال و رگهای چند فلزی میباشد. و با توجه به اینکه عنصر طلا از اهمیت اکتشافی و اقتصادی بیشتری برخوردار است در مجموع 15 نقطه آنومال برای عنصر فوق تعیین گردید که در مطابقت کامل با اندیسهای معدنی موجود در ورقه تکاب می باشد.
  12. کلاسه بندی زون های التراسیون بر اساس نقشه بردار زاویه طیفی و روش حداکثراحتمال با نگرشی بر داده های ژیوشیمیایی، مطالعه موردی شمال غرب ایران
    1398
    زون های آلتراسیون که محصول عملکرد محلول های هیدروترمال هستند می توانند وسیله ای برای کشف ذخایر پنهان در عمق زمین باشند. تصاویر ماهواره ای بویژه داده های طیفی مادون قرمز ابزار خوبی برای تشخیص و تفکیک زون های آلتراسیون محسوب می گردند، در این پروژه با جمع آوری داده های طیفی مادون قرمز سنجنده استر، بخش وسیعی از منطقه کردستان جهت تفکیک و تشخیص زون های آلتراسیون مورد بررسی قرار گرفت. پس از بررسی مقدماتی داده ها، عملیات پیش پردازش که شامل تصیحات هندسی و اتمسفری است بر روی آن ها اعمال گردید. با بکارگیری روش های ترکیب رنگ کاذب، نسبت باندی، آنالیز مولفه اصلی،کاهش حداقل نویز و MTMF انواع خاصی از زون های آلتراسیون مانند آرژیلیک، فیلیک، پروپلتیک و آلونیت در این منطقه با دو روش نقشه بردار زاویه طیفی و حداکثر احتمال، شناسایی گردید. این زون ها در چند منطقه می توانند به عنوان مناطق امید بخش تلقی گردند. پس از نقشه برداری و زون بندی کلاس های طیفی حاصله، عملیات فیلترینگ جهت حذف نویز بر روی آن ها اعمال گردید. نقشه-زون بندی طیفی حاصله از هر دو روش با شواهد زمین شناسی، ساختاری و داده های ژئوشیمی رسوبات رودخانه ای منطبق گردید. نتایج نشان می دهد که بین آنومالی های ژئوشیمیایی و نقشه های بدست آمده از تصاویر ماهواره ای انطباق کاملاٌ خوبی وجود دارد. بنابراین تصاویر ماهواره ای می تواند وسیله ای ارزان و دقیق در پی جوئی کانسارها محسوب گردند.
  13. ژنز و نحوه تکامل کانسار آهن باباعلی (شمال غرب همدان)، براساس شیمی مانیتیت با استفاده از LA-ICP-MS
    1397
    کانسار باباعلی در کمپلکس آلموقولاق، در زون سنندج- سیرجان قرار دارد. این کانسار در مرز همبری سنگ های دیوریتی و کربناته و همچنین درون توده نفوذی دیوریتی قرار گرفته است. که کانسار مانیتیت درون توده دیوریتی دارای ارزش اقتصادی است. مانیتیت به صورت رگه ای، نواری، پراکنده و توده ای همراه با مقادیر متغیری پیریت، اپیدوت، اکتینولیت، بیوتیت، تورمالین، کلریت، کوارتز و کلسیت تشکیل شده است. داده های LA-ICP-MS روی مانیتیت، فرایندهای موثر در شکل گیری کانسار آهن مانیتیت باباعلی را به ما نشان می دهد و به نظر می رسد با تیپ اسکارن تطابق بیشتری دارد. تمرکز پایین عناصر Ti، Cr، Al و Zr و نسبت تقریبا بالا Ni/Cr و دیاگرام های مختلف بیانگر آن است که کانسار آهن باباعلی از نوع تیپ هیدروترمال است و مشاهدات صحرایی، پاراژنز کانیایی و شیمی سنگ کل و شیمی مانیتیت همگی دلالت بر شکل گیری آن از سیالات هیدروترمال ماگمایی دارند که ممکن است آب های جوی که با سنگ های کربناته بالایی واکنش داده باشند، در تشکیل آن سهم بسزایی ایفا کرده باشند. از طرف دیگر احتمال دارد سیالات کانه زایی هنگامی که به سنگ میزبان تزریق می شوند، با سقوط زنولیت های آهکی لایه ای در بالا، همراه شده و رگه مانیتیت همراه با رگه آهکی شکل گیرد. مانیتیت های حاصل در دماهای نسبتا بالا (300 درجه سانتی گراد) و در شرایط احیا تشکیل شده اند. موقعیت کانسار آهن حاکی از آن است که فشارهای تکتونیکی حاصل منجر به تشکیل شکستگی هایی در سنگ میزبان شده و براثر کاهش ناگهانی دما و فشار کانه های آهن دار نهشته شده و کانسار باباعلی شکل گرفته است.
  14. بررسی داده های ژیوشیمیایی اکتشافی پهنه کامیاران-ززینه به منظور آشکارسازی مناطق مستعد کانه زایی
    1397
    پهنه اکتشافی کامیاران- زرینه در استان کردستان و در بین طولهای '00°74 - '00 °74 شرقی و عرضهای '00 °04- '00 °07 شمالی، در شمال زون سنندج- سیرجان واقع شده است. این منطقه ورقههای 0:000000 چاپان، باینجوب، تیژتیژ و کامیاران را شامل میشود. هدف از این پژوهش، بررسی دادههای ژیٔوشیمیایی و تفسیر تصاویر ماهوارهای به منظور اکتشاف نواحی امیدبخش است. در ابتدا واحدهای رقومی زمینشناسی و گسلهای یکصدهزار یکپارچهسازی شد. سپس با استفاده از ترکیب رنگی کاذب، نسبت- گیری باندها و مقایسه با منحنی استاندارد USGS بر روی تصاویرسنجنده ASTER گسلهای خطی و دگرسانیهای مرتبط با کانهزایی شامل زونهای پروپیلیتیک، آرژیلیک، فیلیک و سیلیسی شناسایی گردید. دگرسانیهای آرژیلیک و سیلیسی در مناطق آنومال طلا رخنمون دارد. به منظور جدایش مقدار زمینه از آنومالی ژیٔوشیمیایی از روشهای کلاسیک آماری، فرکتال عیار- تعداد(C-N) و فرکتال عیار- مساحت (C-A) استفاده شد. در مجموع بر روی 0343 نمونه رسوب آبراههای پردازش انجام و در نهایت محدوده- های آنومالی طلا و عناصر Ag, Cu, Zn, Pb, As, Bi, Sb, Hg, Sn, Cr, Co, Ni, Mn, Mo بر مبنای تمرکز غلظتی بالاتر از مقدار زمینه تهیه شد. نتایج حاصل از ضرایب همبستگی، آنالیز خوشهای و آنالیز فاکتوری با یکدیگر مطابقت داشته و همدیگر را تایٔید میکنند. در نقشههای ژیٔوشیمیایی طلا با عناصر نقره، آرسنیک، آنتیموان، بیسموت و روی دارای همپوشانی است. آنومالی طلا با سنگهای آذرین نفوذی، حد- واسط و واحدهای آتشفشانی کرتاسه در ارتباط است. تلفیق لایههای اطلاعاتی رقومی زمینشناسی، آلتراسیون، ژیٔوشیمی و ساختارها در سامانه اطلاعات جغرافیایی(GIS) به روش همپوشانی شاخص وزنی نقشههای چند کلاسه و مدل سلسله مراتب تحلیلی (AHP) جهت تشخیص تیپ کانهزایی اپیترمال، اسکارن و طلای کارلین صورت گرفت. تلفیق دادهها بیشتر با مدل طلای کارلین همخوانی دارد. در پایان با هدف کنترل دادههای ژیٔوشیمیایی 01 نمونه مینیرالیزه برداشت شد.
  15. بررسی ژئودینامیک سنگ های گرانیتوئیدی سهیل پاکوه (شمال نائین): براساس شواهد ژئوشیمیایی و رادیوایزوتوپ ها
    1397
    با استفاده از داده های ژئوشیمیایی و ایزوتوپی Sr-Nd حاصل از توده نفوذی سهیل پاکوه که در مرکز قوس ماگمایی ارومیه – دختر، با امتداد شمال غربی- جنوب شرقی قرار دارد می توان گفت این توده شامل ترکیب سنگ شناسی کوارتز دیوریت، کوارتز مونزودیوریت، تونالیت، گرانودیوریت و به مقدار جزئی تر گرانیت است که با استفاده از سن سنجی به روش U-Pb سنی معادل 3/1±4/39 میلیون سال برای آن به دست آمده است. اکثر نمونه های مورد مطالعه در محدوده کالک آلکالن قرار می گیرند و دارای ویژگی متاآلومین هستند و در نمودار عنکبوتی نرمالیز شده نسبت به گوشته اولیه دارای خصوصیات ژئوشیمیایی مشابهی هستند از جمله غنی شدگی از عناصر لیتوفیل (LILEها به عنوان مثال K, Rb, Ba و Cs) و تهی شدگی از عناصر قوی (HFSEها به عنوان مثال Nb، Ta، Ti و ‍P). الگوی نمودار نرمالیز شده به کندریت به صورت تقریبا مقعر است و آنومالی منفی Eu را نشان می دهد. نمونه های مورد مطالعه نسبت 87Sr/86Sr(i) از 70427/0 تا 70469/0 و نسبت 143Nd/144Nd(i) از 51284/0 تا 51287/0 و مقدار εNd(t)برابر 8/4 تا 5/5 و سنTDM1 483–766 میلیون سال هستند. که این مقادیر بیانگر آن است که سنگ های گرانیتوئیدی منطقه مورد مطالعه از پوسته جوان بازالتی مشتق شده از گوشته (90%~) و پوسته پایینی قدیمی (10%~) تشکیل شده اند با اینکه فرآیند های ماگمایی (مانند اختلاط ماگمایی و تفریق بلوری) در تکامل آن در یک محیط کششی مرتبط با حاشیه فعال قاره ای موثر بوده اند. داده های ایزوتوپی حاصل از نمونه های مورد مطالعه شبیه به داده های ایزوتوپی حاصل از گرانیتوئیدهای فانروزوییک کمربند آسیای مرکزی هستند که این گرانیتوئید ها بر اثر ذوب پوسته جوان مشتق شده از گوشته حاصل شده اند که این نشان می دهد پوسته قاره ای جوان در زمان کامبرین - نئوپروتروزوئیک در زون فرورانش در زیر مرکز قوس ماگمایی ارومیه - دختر اضافه شده است. می توان تولید این نوع گرانیتوئیدها را به وسیله این مدل بیان کرد که عقب گرد صفحه فرورانده شده (Roll back) و یا شکسته شدن پوسته اقیانوسی فرورانده شده (Slab breakoff) در حین فرورانش و کشش لیتوسفری باعث بالا آمدن مذاب گوشته ای و ذوب شدن پوسته قاره ای جوان مافیکی در زیر کمربند ماگمایی ارومیه دختر در زمان ائوسن پسین شده است.
  16. بررسی ژئوشیمیایی سنگ کل و ایزوتوپی Nd-Sr توده گرانیتوئیدی گلشکنان، شمال نائین
    1397
    سنگ های گرانیتوئیدی گلشکنان عمدتاً از گرانیت، گرانودیوریت و کمی دیوریت و مونزونیت تشکیل شده است که بخش کوچکی از کمربند ماگمایی ارومیه-دختر محسوب می شود. تاکنون سن، منشا و پتروژنز آن به خوبی مطالعه نشده است. نتایج آنالیز LA-ICP-MS روی زیرکن ها، نشان می دهد که این سنگ ها در سن (54/0±62/37) میلیون ها سال پیش جایگزین شده اند. مطالعات ژئوشیمیایی نشان می دهد که این سنگ ها دارای ماهیت کالک آلکالن و متاآلومین هستند (A/CNK≤1.10) و میزان سیلیس از 55/70 تا 97/59 (میانگین 66/66) درصد وزنی و میزان منیزیم از 82/0 تا 29/3 (میانگین 81/1) درصد وزنی تغییر می کند. نمودارهای عناصر فرعی که نسبت به گوشته اولیه نرمالایز شده اند، بیانگر غنی شدگی از عناصر لیتوفیل (LILE) مانند Rb، Ba، K و Cs و تهی شدگی از عناصر با شدت میدان بالا (HFSE) مانندTa ،Ti ،Nb ، P هستند. همچنین در تمام این سنگ ها غنی شدگی از عناصر LREE نسبت به HREE (Avg:(La/Yb)CN=4.34) و آنومالی منفی Eu (Avg:Eu/Eu* = 0.75) در الگوی عناصر نادر خاکی نرمالایز شده نسبت به کندریت مشاهده می شود و این ویژگی های ژئوشیمیایی تداعی کننده ماگماتیسم کمان حاشیه فعال قاره ای است. علاوه بر این، دارای مقادیر پایین i(87Sr/86Sr) از 70504/0تا 70440/0، مقادیر بالای εNd(t) از 22/5+ تا 94/3+ و سن مدل جوان Nd (795-458) میلیون سال هستند که مشابه با گرانیتوئیدهای فانروزوئیک و گدازه های فلسیک کمربند کوهزایی آسیای مرکزی هستند. بر اساس داده های ایزوتوپی Sr و Nd، به نظر می رسد، سنگ های گرانیتوئیدی مورد مطالعه از پوسته جوان (%80-90) تشکیل شده اند که مقادیر کمی از پوسته پایینی قدیمی (%10-20) نیز به آن اضافه شده است. علاوه بر آن می توان گفت که ماگمای بازالتی جوان نقش مهمی در رشد پوسته در کمربند ماگمایی ارومیه - دختر درکامبرین - نئوپروتوزوئیک داشته است. به نظر می رسد بر اثر بالا آمدن مذاب گوشته ای در یک فرآیند کششی در مراحل پایانی فرورانش صفحه اقیانوسی نئوتتیس که احتمالاً با فرآیند عقب گرد پوسته اقیانوسی فرورانده و یا شکسته شدن پوسته اقیانوسی مرتبط هستند، منجر به ماگماتیسم در این منطقه شده است. به طور کلی نتایج تحقیق می دهند که احتمالاً ماگمای سازنده توده گرانیتوئیدی گلشکنان در یک محیط کششی مرتبط با فرورانش صفحه اقیانوسی نئوتتیس به زیر صفحه قاره ای ایران مرکزی تشکیل
  17. ژئوشیمی و ژئودینامیک شیل های سنندج
    1396
    بررسی شیل ها در شناسایی شرایط آب و هوایی گذشته، سنگ منشا، موقعیت تکتونیکی، تعیین سن، میزان مواد آلی، درجه پختگی و فراوانی عناصر نادرخاکی مهم می باشد. شیل های سنندج در زون سنندج- سیرجان واقع شده اند. رسم داده های اکسیدهای اصلی روی نمودارهای تقسیم بندی سنگ های آواری ترکیب شیل ها را وکی و لیتارنایت ها نشان می دهد. تعیین اثر هوازدگی در ناحیه منشا با استفاده از اندیس های دگرسانی شیمیایی (CIA) و هوازدگی شیمیایی (CIW) میزان هوازدگی این شیل ها را در منطقه منشا متوسط و شرایط آب و هوایی دیرینه به نسبت گرم و مرطوب معرفی می کند. اندیس تنوع ترکیبی (ICV) در رسوبات مورد مطالعه، کمتر از 1 و این نشان دهنده فراوانی کانی های رسی در مقایسه با کانی های دیگر سازنده سنگ است و این شیل ها مربوط به چرخه دوم رسوبی هستند. شاخص های Mn*، V/(V+Ni)، Ni/Co ،Eu/Eu* و Ce/Ce* نشان می دهند که شیل های سنندج در شرایط احیایی نهشته شده اند. نسبتAl2O3/TiO2 ، شاخص K2O-Na2O، شاخص Zr TiO2-، نسبت های Cr/V و Y/Ni، La/Sc، Th/Sc،Th/Cr ، Th/Coو La/Co هستند که نشان دهنده منشا حدواسط تا فلسیک برای این شیل ها هستند. با استفاده از نمودارهای متمایز کننده محیط زمین ساختی همراه با الگوی نمودارهای چندمتغیره نیز نشان دهنده این است که سنگ های مورد مطالعه در حاشیه فعال قاره (ACM)ایجاد شده اند. الگوی توزیع عناصر خاکی کمیاب (REE) نرمالایز به کندریت برای نمونه های شیل سنندج نشان دهنده غنی شدگی LREEها نسبت به HREEها است. و آنومالی منفی Eu را نشان می دهند. تعیین سن شیل های سنندج با استفاده از داده های ایزوتوپی و بر پایه ی روش سن سنجی Rb-Srو براساس محاسبات ایزوکرون و با در نظر گرفتن 6/3= MSWD سن این سنگ ها41±129 میلیون سال (کرتاسه پایین - بارمین) است. نتایج آنالیزهای XRD, SEM نشان دهنده کانی رسی ایلیت در این شیل ها است.
  18. ژیٔوشیمی عناصر نادر خاکی و نسبتهای ایزوتوپی استرانسیم – نیٔودیمیم کمپلکس متابازیت جنوب غرب قروه
    1396
    در منطقه قروه در بخش شمالی زون سنندج سیرجان، حجم وسیعی از سنگهای دگرگونی و گرانیتویٔیدی وجود دارد، سنگهای دگرگونی این مجموعه سن ژوراسیک داشته، تحت تاثیر دگرشکلی- های چند مرحلهای و دگرگونی مجاورتی ناشی از نفوذ تودههای گرانیتویٔیدی قرار گرفتهاند. دومین گروه نیز سنگهای گرانیتویٔیدی میباشند که عمدتاً رنج وسیعی از سنگهای دیوریتی تا گرانیتی را نشان میدهند. بررسیهای پیشین بیشتر بر روی ژیٔوشیمی و ژیٔودینامیک گرانیتویٔیدها متمرکز بوده و مطالعه بر روی مجموعه دگرگونی کمتر صورت گرفته است. این مجموعه دگرگونی از سنگهای متابازالتی که به صورت بینلایهای با مرمر و شیست هستند، تشکیل شده است که در حد رخساره شیست سبز یا پایینتر دگرگون شدهاند. دادههای سنسنجی U-Pb زیرکن نشان میدهد که این سنگها در 1/9±111 میلیون سال پیش و در ژوراسیک پسین متبلور شدهاند. این سنگها مقادیر پایینی از SiO2 (19-14 درصد وزنی) و Al2O3 (11> درصد وزنی) داشته و مقادیر بالایی از TiO2 (1< درصد وزنی) و MgO (15/55-5/41 درصد وزنی) دارند. متابازالتهای مورد بررسی در نمودار بهنجار شده نسبت به NMORB و EMORB، مقادیر بالاتری از 87Sr/86Sr(i) 0/1-1/1) و نسبت پایین( ƐNd(t) دارند. مقادیر مثبت HREEs در مقایسه با LREEs (0/5055-0/5049) در متابازالتهای قلایلان، نشانگر منشا گوشتهی تهیشده برای این سنگها بوده و نمودارهای مختلف تعیین محیط تکتونیکی نیز تمایل بسیار زیاد این سنگها به محیطهای پشت قوسی و ریفتهای قارهای با نقش اندک سیالات مشتق شده از صفحه فرورو را نشان میدهند.
  19. نقش فیلترینگ در آشکارسازی زونهای آلتراسیون
    1396
    همواره در پروژه های اکتشافی، بخصوص در مراحل پی جویی، کوچک نمودن محدوده های اکتشافی به مناطق امید بخش از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است. منطقه مورد مطالعه به وسعت تقریبی 400 کیلومتر مربع در ورقه زمین شناسی 1:100000 ایرانخواه در استان کردستان واقع شده است و راه اصلی دسترسی به آن جاده اصلی سنندج – دیواندره – ایرانخواه – سقز می باشد. از لحاظ زمین شناسی عمده ترین واحدهای سنگی منطقه را سنگ های آتشفشانی از نوع پیروکسن آندزیت و آندزیت تشکیل می دهد. در این پروژه ابتدا تصاویر ماهواره ای سنجنده ASTER )Advanced Spaceborne Thermal Emission and Reflection Radiometer( مربوط به تاریخ 2012/03/19 منطقه مورد نظر تهیه شد و پس از تبدیل کردن آنها از پلن L1A (خام) به پلن L1B(ژیٔورفرنس شده)، تصاویر مربوط به منطقه به منظور برش زدن محدوده مورد مطالعه موزایٔیک(کنارهم گذاشته شدند) شدند در ادامه تصحیح اتمسفری IAR(Internal average )relative reflectance روی تصویر برش زده شده اعمال شد. پس از آماده شدن تصویر برای پردازش، آشکارسازی زون های آلتراسیون آرژیلیک، فیلیک و پروپیلیتیک با استفاده از تکنیک های تر کیب رنگی کاذب، تقسیم باندی، آنالیز مولفه اصلی و کمترین مربعات روی آن پیاده سازی شد و پس از آن در وحله اول برای هموار کردن و همچنین شفاف تر دیده شدن آنها از فیلترهای پایین گذر نظیر فیلتر میانگین و میانه استفاده شد. سپس با توجه به اهمیت اکتشافی زون های فیلیک و آرژیلیک برای کوچک کردن آنها با همان شکل قبلی از عملکردهای مورفولوژیکی نظیر Erosion و Opening استفاده شد. این کار توسط عملکردهای مورد نظر با عناصر ساختاری در شکل های مختلف و اندازه های مختلف انجام شده است که پس از آزمون و خطاهای بسیار، نتایج بدست آمده نشا ن داده است که در ابتدا اعمال فیلتر میانه بر روی زون آرژیلیک یا فیلیک باعث بارزتر دیده شدن آن می شود. سپس با اعمال عملکرد مورفولوژیکی Opening با عنصر ساختاری مربع در اندازه 3×3 زون آرژیلیک یا فیلیک جمع تر و کوچک تر شد و علاوه بر آن باعث تفکیک پیکسل هایی از تصویر که در آن احتمال وجود زمین زراعی به جای آلتراسیون می رود، شده است. در ضمن با بردن تصویر خروجی به سیستم های رنگی مختلف شدت آلتراسیون در نقاط مختلف بدست آمد. در نهایت خطوط هم شدت آلتراسیون توسط نقشه کانتور شده تهیه
  20. بررسی پتانسیل اکتشافی خاک های نادر وفلزات با ارزش در گرانیتوییدهای بخش شمالی زون سنندج-سیرجان
    1396
    امروزه عناصر نادر خاکی برای صنعت مدرن، تکنولوژی و پزشکی بسیار مهم هستند که سبب افزایش تقاضا برای این عناصر در طول چند سال گذشته شده است که آنها توسط تعداد کمی از ذخایر معدنی شناخته شده بدست میآیند. این امر سبب شده پژوهش ما در راستای کشف ذخایری از این نوع باشد. در این پژوهش به بررسی حدود 591 نمونه تجزیه و تحلیل شده از گرانیتوئیدهای بخش شمالی زون سنندج سیرجان پرداخته شده است. حدود 541 نمونه از آنها توسط محققینی در این چند سال جمع آوری شده بر اساس تجزیه و تحلیل عناصر HREE و LREE است. محور اصلی این پژوهش مطالعه رفتار و فراوانی در I و A کمیاب در نمونههای سنگی میباشد. همانطور که گزارش شده است، رخنمونهایی از تیپهای منطقه حسن سالاران و تیپهای دیگر گرانیتی در مناطق مختلفی از قبیل ابراهیم عطار، پنجه، قروه، کنگره، قلیلان و مبارک آباد وجود دارد. با مقایسه فراوانی عناصر نادر خاکی در این مناطق با استفاده از داده های نرمالایز شده بر طبق سنگهای پوسته بالایی نشان داده شده است که برخی گرانیتوئیدهای آلکالن در مناطقی مانند حسن سالاران در جنوب سقز و همچنین مبارک آباد در جنوب دهگلان، دارای پتانسیل اقتصادی از در برخی نمونهها به بیش از 111 و حتی 5111 REE نهشتههای عناصرنادر خاکی میباشند که مجموع غلظت نیز میرسد که آن مناطق به عنوان مناطق امید بخش بر روی نقشههای زمین شناسی مشخص شده اند.
  21. بررسی پتانسیل اقتصادی کانسارهای آهن استان کردستان و اثر آن بر رونق اقتصادی منطقه
    1396
    در این پژوهش ذخایر آهن گلالی، میمونآباد، ظفرآباد و حسنسالاران در بخش شمالی زون سنندج - سیرجان مورد برر سی قرار گرفتهاند. ذخیره آهن گلالی در جنوب شهر ستان قروه و 1 کیلومتری رو ستای گلالی قرار دارد. مطالعات صییحرایی نشییان میدهد در این منطقه کانیسییازی آهن از نوم مگنتیت در میان توالی آتشفشانی یییی رسوبی با سن های آتشفشانی بازالت، آندزیت و ریولیت به سن پرموتریاس صورت گرفته و تحت تأثیر فعالیتهای زمینسییاختی و نفوذ تودههای آذرین، دچار دگرگونی و دگرشییکلی شییده ا ست. مطالعات میکرو سکوپی ن شان میدهد که کانهزایی از نوم ا سکارن و همچنین مگنتیت کانه ا صلی در ذخیره گلالی می باشد. سن در برگیرنده ماده معدنی شامل، اسکارن با کانیهای فراوان اپیدوت، کلریت، کوارتز است که کلریتی و اپیدوتی شدهاند. محدوده اکتشافی حسنسالاران در فاصله 02 کیلومتری جنوب شرق شهرستان سقز واقع شده است. در این منطقه کانی سازی آهن به صورت مگنتیت همراه با هماتیت و به ندرت مس در تماس بین توده گرانیتی و آهک پرمین تشکیل شده است. در این ذخیره در خود توده گرانیتی و همچنین در قسمتهایی که سن آهک به مقدار مناسب برای جانشینی موجود بوده، مگنتیت به صورت کانسار اسکارن در آمده است. ذخیره آهن ظفرآباد در 10 کیلومتری شیییمال لرب شیییهر دیواندره واقع شیییده اسیییت. به طور عمده سیین های آتشفشییانی و آهکهای کرتاسییه و سیین های دگرگون شییده پرکامبرین از نوم آمفیبولیت، گنیس و میکاشیست در منطقه رخنمون دارند. این ذخیره دارای شکل عدسی تا صفحهای بوده و درون یک زون برشی در سن های میزبان کالک شیستی و آهکی تشکیل شده است. بر اساس مطالعات کانهنگاری، مگنتیت با بافتهای تودهای، کاتاکلاستی(برشی)، مارتیتی و جانشینی، کانهی اصلی این کانسار است. ذخیره آهن میمونآباد در 0 کیلومتری روستای میمونآباد از توابع شهر دهگلان واقع شده است. طیفی گسیییترده از سییین های آذرین درونی و بیرونی با ترکیب اسییییدی تا بازیک در این محدوده رخنمون دارند.کانیهای لالب در این محدوده مگنتیت و هماتیت میباشد. در مجموم ذخایر آهن مورد مطالعه از نوم کانسییارهای تیا کایرونا بوده و همانند اللب کانسییارهای ایران در دورانهای مختلف پرکامبرین و پالیٔوزویٔیک در محیطهای خاصییی مانند ریفتهای قارهای شییکل گرفتهاند. ظرفیتهای بسییار عظیم معادن اسیتان کردسیتان میتواند نق
  22. ژیوشیمی، ژیوکرونولوژی ،ژیودینامیک توده گرانیتویید غرب بانه
    1396
    توده گرانیتوئیدی بانه در زون تراستی زاگرس بین ورقه عربی و ایران در شمال غرب ایران واقع شده است. این توده به دو بخش اصلی گرانیت، گرانودیوریت و کوارتز دیوریت (آپینیت) تقسیم می شود که اختلاف اصلی آنها در فراوانی آمفیبول در خانواده دیوریتی است. داده های سن سنجیU-Pb زیرکن تایید می کند که تبلور این توده در 38-41 میلیون سال قبل صورت گرفته و توده دیوریتی تا حدودی بعد از گرانیتوئیدها (38–39 میلیون سال) متبلور شده است. شیمی سنگ کل بعضی تغییرات اصلی را برای عناصر اصلی و فرعی مانند SiO2، TiO2، MgO، Na2O + K2O ، Cr، Ni ، Vو عناصر آلکالن در هر دو گروه نشان می دهد. غلظت عناصر نادر خاکی (REE) در سنگهای گروه دیوریتی بالاتر از گرانیتوئید ها می باشد. نسبت اولیه 87Sr/86Sr و 143Nd/144Nd در هر دو گروه مشابه و برابر 0.7034 - 0.7132 و 0.5013 - 0.5131 به ترتیب در تغییر است، به علاوه εNd(t) در هر دو گروه تغییراتی از-1.20 تا 2.56 + را نشان می دهد. ترکیب شیمی این سنگ ها عمدتاً بیانگر سین کولیژن بودن این گرانیت ها با بعضی تمایلات به طرف قوس و رژیم های درون صفحه ای است. اشکال رمبوهدریک توده بانه با ساختار سیگموئید، چین های برگشته و نامتقارن سنگ های اطراف دلالت بر آن دارد که تزریق ماگما توسط زون های برشی کنترل شده است که این حالت بیانگر رژیم تکتونیکی ترا فشارشی در منطقه است که در طی برخورد ورقه عربی و ایران (بلوک شمال غرب) روی داده است. نتایج حاصل از کارها دلالت بر ذوب بخشی متابازالت های کالک آلکالن در طی برخورد داشته که نفوذ و جایگیری توسط گسل ها کنترل شده است. در طی برخورد و پس از آن، تزریق ماگمای بازیک از زیر موجب افزایش گرادیان زمین گرمایی شده و در نتیجه سیستم های ترا فشارشی محیط مناسبی برای تزریق ماگما در طی حوزه های کششی فراهم آورده است.
  23. بررسی زمین شیمی و ایزوتوپی گرانیتوییدهای شمال غرب مریوان
    1396
    توده گرانیتوئیدی شمال غرب مریوان در شمال زون سنندج – سیرجان قرار دارد، این توده نفوذی جوان به داخل مجموعه رسوبی کرتاسه نفوذ کرده است. توده گرانیتوئیدی مریوان عمدتا از سنگ های گرانیت، گرانودیوریت، مونزونیت، دیوریت و آپینیت (غنی از آمفیبول) تشکیل شده است. تعیین سن U-Pb کانی زیرکن برای سه نمونه از سنگ های گرانیتوئید مریوان نشان می دهد که این توده 1/1 ± 8/37 میلیون سال پیش در ائوسن تبلور حاصل کرده است. ترکیبات شیمیایی نشان می دهد که سنگ های گرانیتوئیدی مریوان غنی از SiO2، Al2O3 و عناصر آلکالی (Na2O+K2O) است. براساس دیاگرام های شیمیایی این سنگ ها در سری پتاسیم بالا تا شوشونیتی و همچنین پرآلومین تا متاآلومین قرار می گیرند. این سنگ ها غنی از کانی های گارنت و مسکوویت هستند و عمدتا ارتباط خوبی با گرانیت های تیپ S نشان می دهند. مقدار ε〖Nd〗_((i)) بین 03/0تا 3/3- و نسبت 87Sr/86Sr(i) در محدوده 7030/0 تا 7075/0 قرار دارد که نشان دهنده ترکیبات پوسته قاره ای مانند آمفیبولیت در منشا این سنگ ها است. براساس داده های شیمیایی، ایزوتوپی و پتروگرافی احتمالا نفوذ یک ماگمای مافیک به داخل پوسته قاره ای پایینی دلیل اصلی برای ذوب بخشی از سنگ های پوسته زیرین و در نتیجه تکامل گرانیتوئیدهای ترشیاری شمال زون سنندج – سیرجان می باشد.
  24. ژیوکرونولوژی وژیودینامیک توده گرانیتوییدی غرب بانه
    1396
    توده گرانیتوئیدی بانه در زون تراستی زاگرس بین ورقه عربی و ایران در شمال غرب ایران واقع شده است. این توده به دو بخش اصلی گرانیت، گرانودیوریت و کوارتز دیوریت (آپینیت) تقسیم می شود که اختلاف اصلی آنها در فراوانی آمفیبول در خانواده دیوریتی است. داده های سن سنجیU-Pb زیرکن تایید می کند که تبلور این توده در 38-41 میلیون سال قبل صورت گرفته و توده دیوریتی تا حدودی بعد از گرانیتوئیدها (38–39 میلیون سال) متبلور شده است. شیمی سنگ کل بعضی تغییرات اصلی را برای عناصر اصلی و فرعی مانند SiO2، TiO2، MgO، Na2O + K2O ، Cr، Ni ، Vو عناصر آلکالن در هر دو گروه نشان می دهد. غلظت عناصر نادر خاکی (REE) در سنگهای گروه دیوریتی بالاتر از گرانیتوئید ها می باشد. نسبت اولیه 87Sr/86Sr و 143Nd/144Nd در هر دو گروه مشابه و برابر 0.7034 - 0.7132 و 0.5013 - 0.5131 به ترتیب در تغییر است، به علاوه εNd(t) در هر دو گروه تغییراتی از-1.20 تا 2.56 + را نشان می دهد. ترکیب شیمی این سنگ ها عمدتاً بیانگر سین کولیژن بودن این گرانیت ها با بعضی تمایلات به طرف قوس و رژیم های درون صفحه ای است. اشکال رمبوهدریک توده بانه با ساختار سیگموئید، چین های برگشته و نامتقارن سنگ های اطراف دلالت بر آن دارد که تزریق ماگما توسط زون های برشی کنترل شده است که این حالت بیانگر رژیم تکتونیکی ترا فشارشی در منطقه است که در طی برخورد ورقه عربی و ایران (بلوک شمال غرب) روی داده است. نتایج حاصل از کارها دلالت بر ذوب بخشی متابازالت های کالک آلکالن در طی برخورد داشته که نفوذ و جایگیری توسط گسل ها کنترل شده است. در طی برخورد و پس از آن، تزریق ماگمای بازیک از زیر موجب افزایش گرادیان زمین گرمایی شده و در نتیجه سیستم های ترا فشارشی محیط مناسبی برای تزریق ماگما در طی حوزه های کششی فراهم آورده است.
  25. ژئوشیمی نهشته های گوانوی غار کرفتو، دیواندره-ایران
    1395
    غار کرفتو در 76 کیلومتری شمالغربی دیواندره، استان کردستان جای دارد. این غار دربردارنده ی 4 طبقه است. در طبقه ی دوم غار، در تالار خفاش ها، نهشته های ضخیمی از گوانو ساخته شده اند. در این نوشته کانی های ثانویه، توزیع عناصر اصلی، جزیی و نادر خاکی، کربن 14 گوانوها، شیمی آب داخل غار و خارج غار و اثرات زیست محیطی آن ها بررسی شده است. کانیه ای ثانویه شامل کانی های کربناته، سولفاته، فسفاته و نیتراته است. اغلب کانی های نیتراته و سولفاته در شرایط گرم و خشک و کانی های فسفاته در شرایط مرطوبتر ساخته شده اند. نرخ آبشویی نهشته های گوانو از تغییرات الگوی پراکندگی عناصر مختلف، نسبت عناصر Th/U و LREE/ƩHREE Ʃ ، و از نسبتهای Eu/Eu* و Ce/Ce* شرایط احیایی و اکسیداسیون محیط آن ها تعیین شده اند. بر پایه این برررسی ها، گوانوها سه دوره آب و هوایی گرم و خشک، گرم و مرطوب و گرم و خشک را تجربه کرده اند. همچنین داده- های آنالیز ژئوشیمیایی گوانوها در نمودارهای 41 Th-Sc- Zr/ و Th/Sc در مقابل Zr/Sc به ترتیب موقعیت تکتونیکی جزایر قوسی قاره ایی و سنگ منشا پوسته ی فوقانی را نشان می دهند. بر پایه سن- سنجی به روش C14 شروع نهشته شدن گوانوها در غار کرفتو BP 14260±50 و میانگین نرخ ته- 3/7 میلیمتر در سال بوده است. گوانوها بستر مناسبی برای فعالیت میکروارگانیسم ها / نشینی آن ها فراهم می کنند. که این فعالیت ها منجر به بالا بردن غلظت عناصر و افزایش آلودگی آبهای منطقه می- شود. در این بررسی آنالیز نمونه های آب نشاندهنده ی غلظت بیش از حد مجاز نیکل در آب شرب و اثرات زیست محیطی این نهشته ها است.
  26. بررسی ژئوشیمیایی نسبت های ایزوتوپی کمپلکس آذرین ـ دگرگونی پنجه جنوب غربی قروه
    1395
    کمپلکس پنجه در شمال غرب ایران و در شمال زون سنندج - سیرجان واقع شده است. این کمپلکس شامل دو گروه اصلی سنگ های بازالتی و آندزیتی ـ میکرودیوریتی می باشد که توسط دایک های گابرویی و گرانیتوئیدی قطع شده اند. این کمپلکس به عنوان بخشی از پی سنگ دگرگونی ژوراسیک در شمال غرب ایران در نظر گرفته شده است. داده های U-Pb بلور های زیرکن در سنگ های آندزیتی، تایید کننده ی تبلور این سنگ ها در 145-149 میلیون سال پیش (اواخر ژوراسیک) می باشد. بازالت-ها با درصد بالایی از wt.%) TiO20/1<) و مقادیر پایین Nb ppm) 37 (< و ppm) Ta 2>) مشخص می شوند اما آندزیت ها تغییرات گسترده ای در مقدار SiO2 و Al2O3نشان می دهند به علاوه آندزیت ها، مقادیر کم Fe2O3، MgO، Ni و میزان بالای عناصر آلکالن، ppm) Ba 400< ) و La ppm)27<) را نشان می دهند. آنومالی منفی Ti و Nb در هر دو گروه، ارتباط آن ها را با سنگ های حاشیه های فعال تائید می کند. بر اساس سن دانه های زیرکن (145 میلیون سال) نسبت های ایزوتوپی اولیه Sr86Sr/87 و 143Nd/144Nd محاسبه گردید. برای سنگ های بازالتی نسبت 87Sr/86Sr(i) برابر 7039/0 الی 7061/0 و i)) 143Nd/144Nd برابر 51244/0 الی 51267/0 و در آندزیت ها i))87Sr/86Sr از 7043/0 تا 7051/0 و i)) 143Nd/144Nd از 51236/0 تا 51254/0 متغیر است. مقدار εNd(t) برای اغلب سنگ های بازالتی مثبت (2/0– تا 3/4+) و برای سنگ های آندزیتی نزدیک به صفر ( 8/1– تا 8/1+) می باشد. ترکیب شیمیایی و نسبت های ایزوتوپی Sr و Ndدو منشا متفاوت برای این سنگ ها نشان می دهند. در این تحقیق، رژیم تکتونیکی کششی بالای زون فرورانش مانندarc و back arc برای سنگ های منطقه پنجه پیشنهاد می گردد که در نتیجه آن، ذوب بخشی هر دو گوشته تهی شده و گوشته استنوسفری متاسوماتوز شده روی داده است. در نهایت سنگ های بازالتی با کمی مشابهت با مورب و سنگ های آندزیتی با ترکیبی متمایل به ماگماهای کالکوآلکالن حاشیه های فعال و بازالت های میان اقیانوسی به ترتیب فوران نموده اند.
  27. ژئوشیمی و رفتار ایزوتوپی Sr-Nd توده های گرانیتوئیدی حسن سالاران، جنوب شرق سقز
    1395
    مجموعه گرانیتوئیدی حسن سالاران در بخش شمالی زون سنندج سیرجان و در جنوب شرق سقز، - از دو تیپ گرانیتوئید با منشا متفاوت تشکیل شده است. این توده با مورفولوژی ملایم و رنگ خاکستری تا روشن از سنگهای اطراف متمایز میشود و شامل رنج وسیعی از سنگهای گرانیتوئیدی از جمله گرانیت، مونزونیت، دیوریت و سینیت میباشد. نتایج حاصل از دادههای U-Pb دانههای زیرکن نشان دهنده تبلور این سنگها در دو زمان 6 / 5 ± 7 / 360 میلیون سال قبل )پالئوزوییک( و 6 / 3 ± 103 میلیون سال قبل)کرتاسه( میباشد. شیمی سنگ کل و نسبتهای ایزوتوپی گواه بر این است که توده حسن سالاران، در دو قلمرو جداگانه A و I قرار میگیرند که هر یک میتواند سرگذشت جداگانهای داشته باشد. گرانیتوئید تیپ A با سن پالئوزوییک به صورت یک توده کوچک در اطراف روستای حسن سالاران مشاهده میشود که توسط گرانیتوئیدهای تیپ I با سن کرتاسه احاطه شده است. گرانیت تیپ A غنی از Zr, Ga, Zn, Y و عناصر نادر خاکی (REEs) و نسبت بالای Ga/Al با آنومالی منفی شدید Eu نسبت به گرانیتوئید تیپ I در این منطقه مشخص می شود. مقدار پایین ԐNd(i) در سنگهای تیپ A )کمتر از 3 ( و همچنین محدوده وسیع نسبت 87Sr/86Sr(i) نقش جزئی قاره را در تکامل گرانیتوئیدهای تیپ A در منطقه حسن سالاران نشان میدهد. نمودارهای عنکبوتی گرانیتوئید تیپ I با آنومالی منفی P, Ti و Nb و همچنین مقادیر مثبت ԐNd(i) حاکی از شکلگیری ماگمای اولیه آنها در یک محیط تکتونیکی مرتبط با فرورانش است. از دیگر شواهد ژئوشیمیایی گرانیتوئیدهای تیپ I میتوان به پایین بودن مقدار CaO و نسبتهای Ga/Al و FeO/MgO اشاره کرد. تنوع گرانیتوئیدهای تیپ A1 و A2 بین دو گسل تبریز در شمال و زاگرس در جنوب، همچنین همراهی آنها با سنگهای مافیک با خصوصیات بازالتهای اقیانوسی (OIB) و پشتههای میان اقیانوسی (P-MORB) دلالت بر رژیم تکتونیکی کششی پالئوزوییک دارد. بنابراین با توجه به شواهد تکتونیکی منطقه و سنگهای قدیمیتر میتوان علت این کشش را جریانات رُل بَک پوسته اقیانوسی پروتوتتیس به زیر بخشهای شمالی سنندج سیرجان در پالئوزوییک دانست.
  28. بررسی اثر تتراد در الگوی پراکندگی خاکهای نادر پگماتیت ابراهیم عطار قروه با تاکید بر شواهد ژئوشیمیایی و ایزوتوپی
    1395
    توده لوکوگرانیتی ابراهیم عطار در شمالغرب ایران و بخش شمالی زون سنندج-سیرجان واقع شده است. این توده به داخل کمپلکس دگرگونی ژوراسیک منطقه قروه نفوذ کرده است. این گرانیت عمدتاً از آلکالی فلدسپار، کوارتز، پلازیوکلاز سدیک و به میزان کمتری مسکوویت و بیوتیت تشکیل شده است. گارنت و بریل نیز به صورت فرعی در این سنگها مشاهده میشوند. لوکوگرانیت ابراهیم عطار دارای میزان بالایی از 2SiO ( 0 / 81 - 4 / 71 درصد وزنی( و Rb ( ppm 440 - 145 (، همچنین مقدار کمی ا ز MgO ( 2 / 0 < درصد وزنی(، 3O2Fe ( 68 / 0< درصد وزنی(، Sr ( ppm 20< عمدتا(، Ba ( ppm 57< ،) Zr ( ppm 53 - 10 ( و عناصر نادر خاکی ) 9 / 94 – 88 / 3 به طور متوسط 2 / 21 ( میباشد. الگوهای عناصر نادر خاکی نشان دهنده اثر تتراد نوع M و آنومالی منفی شدید Eu در نمونههای سنگ کل میباشد. بر اساس دادههای ژئوشیمیایی و بافت سنگها، پیشنهاد میشود که حجم بالای سیالات در مراحل پایانی تبلور نقش اصلی را در توسعه اثر تتراد نوع M ، در این سنگها داشته اند. ترکیب شیمیایی و پاراژنز کانیها نشان دهنده این است که توده ابراهیم عطار بر اثر ذوب بخشی سنگهای رسوبی و سیلیسی آواری تشکیل شده است و میتوان آنها را به عنوان لوکوگرانیتهای پرآلومین یا گرانیتهای به شدت پرآلومین طبقه بندی کرد. ایزوکرونهای Rb-Sr سنگ کل و کانی تایید میکند که تبلور این توده در Ma1 / 6 ± 5 / 102 و در آلبین رخ داده است. نسبتهای اولیه Sr86Sr/87 و Nd144Nd/143 از ایزوکرونهای سنگ کل به ترتیب 900 / 0 ± 7081 / 0 و 00005 / 0 ± 51220 / 0 و مقادیر Nd(t)Ԑ برای نمونه های گرانیتی در محدوده 5 / 1 - تا 9 / 5 - قرار دارد. این مقادیر تائید میکندکه منشاء این توده پوسته قاره ای میباشد. سن مدل )2DMT( در بازه Ga 3 / 1 - 0 / 1 متغیر است که با پی سنگ پوسته پانآفریقایی سازگار است. بر اساس این نتایج پیشنهاد میشود که نازک و گرم شدن پوسته قارهای بعد از کوهزایی سیمرین پایانی موجب شکل گیری گرانیتهای شدیداً پرآلومین بر اثر ذوب بخشی رسوبات سرشار از مسکوویت یا رسوبات دگرگون شده فلسیک، در شمال زون سنندج-سیرجان شده است.