Faculty Profile

تیمور جوادی
تاریخ به‌روزرسانی: 1403/08/03

تیمور جوادی

دانشکده کشاورزی / گروه علوم و مهندسی باغبانی

Theses Faculty

پایان‌نامه‌های کارشناسی‌ارشد

  1. اثر تیمار سیلیس بر صفات کمی و کیفی رز بریدنی رقم سامورایی در شرایط کشت بدون خاک
    1403
    گل رز با نام علمی Rosa hybida L. از تیره Rosaceae یکی از مهم‌ترین و پرطرفدارترین گل‌های زینتی شاخه بریده در دنیا است که به طور گسترده در سراسر دنیا کشت می‌شود. این گل بیش از یک سوم تولید گل‌های شاخه بریده دنیا را به خود اختصاص داده است. کمیت و کیفیت گل رز به عوامل محیطی و تغذیه ای در طول دوره پرورش در گلخانه وابسته است. این آزمایش با بررسی اثر دو منبع سیلیس (معمولی و نانو ذرات سیلیس) با دو شیوه کاربرد (محلول‌دهی و محلول‌پاشی) و نیز در غلظت‌های مختلف اجرا شد. تیمارها شامل شاهد (آب مقطر)، سیلیس معمولی با غلظت 100 و 200 میلی‌گرم در لیتر به‌صورت محلول‌دهی و محلول پاشی و نیز نانوذرات سیلیس با غلظت 50 و 100 میلی‌گرم در لیتر به‌صورت محلول‌دهی و محلول‌پاشی بودند. این پژوهش در قالب طرح کاملاً تصادفی با 9 تیمار در 4 تکرار (بوته) انجام گرفت. نتایج نشان داد اثر تیمارهای منبع سیلیس بر صفات وزن خشک ریشه و ساقه، قطر دمگل، پرولین، پراکسیدهیدروژن، مالون دآلدئید، کلروفیل a، کلروفیل b، کلروفیل کل و کارتنوئید در سطح احتمال یک درصد و بر صفت قطر ساقه در سطح احتمال پنج درصد معنی‌دار گردید. همچنین نتایج مقایسه میانگین نشان داد که تیمار محلول‌دهی نانو ذرات سیلیس 100 پی‌پی‌ام منجر به افزایش وزن خشک ساقه و ریشه، کلروفیل a، کلروفیل کل، کارتنوئید گردید. و محلول‌دهی سیلیس معمولی 200 پی‌پی‌ام منجر به افزایش قطر دمگل و ساقه، پرولین، پراکسید هیدروژن گردید. همچنین محلول‌دهی سیلیس معمولی 100 پی‌پی‌ام و محلول‌دهی نانو ذرات سیلیس 50 پی‌پی‌ام به ترتیب منجر به افزایش مالون دآلدئید و کلروفیل b گردید. بیشترین تاثیر در روش محلول‌دهی و در غلظت 100 و 200 پی‌پی‌ام مشاهده شد.
  2. تاثیر گاما-آمینوبوتیریک اسید (GABA) و پیکروتوکسین بر رشد و عملکرد توت-فرنگی تحت تنش شوری در شرایط کشت بدون خاک
    1402
    شوری از مهمترین عوامل محیطی محدود کننده تولید محصولات کشاورزی به شمار می رود. توت‌فرنگی یکی از بی-نظیرترین میوه‌های ریز مناطق معتدله است که به‌طور گسترده کشت می‌شود. این گیاه حساس به شوری می‌باشد و رشد و عملکرد آن بستگی به کیفیت آب و خاک دارد. این پژوهش با هدف ارزیابی اثر گابا و پیکروتوکسین در کاهش اثرات مخرب شوری در گیاه توت‌فرنگی رقم آلبیون انجام شد. به همین منظور آزمایشی گلخانه‌ای به‌صورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی با دو تیمار، گابا در سه سطح(0، 15 و 30 میلی‌مولار) و پیکروتوکسین در دو سطح (0 و 100 میکرومولار( تحت تنش شوری (0 و 50 میلی‌مولار) با 3 تکرار (در هر تکرار سه بوته) در شرایط کشت بدون خاک اجرا گردید. نتایج نشان داد که تنش شوری سبب کاهش ویژگی‌های مورفولوژیکی گیاه شامل وزن خشک برگ، تعداد برگ، سطح برگ، وزن خشک ریشه، وزن خشک طوقه، وزن خشک‌کل گیاه و ویژگی‌های فیزیولوژیکی شامل رنگدانه‌های فتوسنتزی، محتوای نسبی آب برگ،‍ پایداری غشاء سلولی و همچنین میزان عناصر نیترات، پتاسیم و کلسیم در برگ شد. علاوه بر این شاخص‌های محتوای پرولین، پراکسید هیدروژن، فعالیت آنزیم‌های ضداکسایشی، مالون‌دی‌آلدهید، پروتئین-های محلول، میزان سدیم، کلر و منیزیم در ریشه و برگ و برخی ویژگی‌های میوه از قبل سفتی، فنل، فلاونوئید، مواد جامد محلول کل، کربوهیدرات، اسیدیته کل و ظرفیت ضد اکسایشی در شرایط تنش شوری افزایش یافتند. در تنش شوری، محلول‌پاشی گابا سبب بهبود ویژگی‌های مورفو-فیزیولوژیکی مانند وزن خشک برگ، تعداد برگ، سطح برگ، وزن خشک ریشه، وزن خشک طوقه، وزن خشک‌کل گیاه، رنگدانه‌های فتوسنتزی، پراکسید هیدروژن، محتوای گابا و پایداری غشاء سلول و شاخص‌های کیفی میوه شامل عملکرد، محتوای فنل و فلاونوئید، آنتوسیانین و ویتامین سی و همچنین میزان نیترات و پتاسیم در برگ شد. نتایج نشان داد که محلول‌پاشی پیکروتوکسین سبب کاهش شاخص‌های رویشی، عملکرد میوه، ویتامین سی، کربوهیدرات، رنگدانه‌های فتوسنتزی، محتوای نسبی آب برگ،‍ پایداری غشاء سلولی و پروتئین‌های محلول در تنش شوری شد. علاوه بر این پیکروتوکسین سبب افزایش شاخص‌های آنزیم‌های آنتی‌اکسیدان، پراکسید هیدروژن، پروتئین‌های محلول و مالون‌دی‌آلدئید تحت تنش شوری شد. به‌طور کلی نتایج ما نشان داد که محلول‌پاشی 30 میلی‌مولار گابا موثرترین تیمار در کاهش اثرات مخرب شوری بود.
  3. عنوان: تاثیر فولویک اسید بر تعدیل اثرات تنش خشکی در توت فرنگی (Fragaria × ananassa) رقم سابرینا
    1401
    تنش خشکی یکی از عوامل مهم محیطی است که رشد، توسعه و تولید گیاه را محدود می سازد و روی کمیت و کیفیت محصول اثر منفی دارد و باعث کاهش عملکرد می شود. ایران به عنوان کشوری نیمه خشک سالانه خسارات زیادی را از کمبود آب در بخش کشاورزی متحمل می شود که عمده ترین دلیل آن گرم شدن کره ی زمین و کمبود بارندگی در چند سال اخیر است. برای کاهش تلفات آب گیاهان و جهت جلوگیری از خسارت به محصولات کشاورزی، باید راه کارهایی را ارائه کرد. ازجمله ی این راه کارها استفاده از ترکیبات زیست محرک مانند فولویک اسید است که جهت افزایش مقاومت گیاهان در برابر تنش های محیطی به کار می رود. فولویک اسید به عنوان یک زیست محرک که توانایی افزایش تقسیم سلولی، رشد ریشه و جذب مواد مغذی را دارد و می تواند در کاهش شرایط تنش موثر باشد. این پژوهش به منظور به کارگیری فولویک اسید در راستای کاهش اثرات تنش خشکی در توت فرنگی رقم سابرینا صورت گرفت. آزمایش در پاییز سال 1400 در گلخانه و آزمایشگاه گروه علوم باغبانی دانشگاه کردستان به صورت طرح فاکتوریل با دو عامل محلول پاشی با فولویک اسید در چهار سطح (0، 400، 800 و 1200 میلی گرم در لیتر) و عامل خشکی در دو سطح (شاهد و تیمار 60 درصد رطوبت حجمی خاک) استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان دادند که کاربرد فولویک اسید در تنش خشکی باعث افزایش خصوصیات مورفولوژیکی ازجمله تعداد برگ، سطح برگ، وزن خشک برگ، طوقه و ریشه، حجم ریشه شد که به دلیل مصرف عنصر فسفر و پتاسیم بود زیرا این دو عنصر در برگ کاهش یافته بودند. کاربرد فولویک اسید علاوه بر بهبود خصوصیات مورفولوژیکی، باعث بهبود محتوای نسبی آب برگ، پایداری غشاء سلولی، میزان پرولین، کربوهیدرات های میوه و برگ و فعالیت ضداکسایشی شد. میزان کلروفیل،b ، aکلروفیل کل، کاروتنوئید در طی تنش کاهش یافت اما فلورسانس محیط، عملکرد سامانه فتوسنتزی افزایش یافت.کاربرد فولویک اسید در تنش خشکی صفات کمی و کیفی میوه را تحت تاثیر قرار داد. تحت تنش خشکی، تعداد میوه و عملکرد، سفتی بافت میوه، میزان فنول، فلاونوئید، آنتوسیانین، ظرفیت ضد اکسایشی کاهش و میزان TA و TSS نیز افزایش یافت. نتایج نشان داد افزایش غلظت فولویک اسید باعث تعدیل وضعیت تنش خشکی می شود.
  4. پاسخ رشدی چمن فستوکای قرمز رقم کاروسل ( (Festuca rubra cv. Carousel به کاربرد زئولیت و بیوچار پوسته‎ی برنج در شرایط تنش خشکی
    1401
    چمن یکی از ارکان اساسی پوشش فضایسبز بیشتر باغ‎ها، زمین‎های ورزشی، پارک ها و زمینه‎ طرح‎های پردیسه ها می باشد. اما امروزه تنش کم‎آبی سبب کاهش رشد و کیفیت ظاهری چمن ها شده است و استفاده از آن‎ها را محدود کرده است. یکی از راه‎های مقابله با تنش خشکی،کاربرد مواد آلی مانند بیوچار و مواد معدنی مانند زئولیت است. بنابراین این پژوهش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با 12 تیمار و 6 تکرار انجام شد. در این آزمایش فاکتور اول تنش خشکی در 3 سطح (25، 50 و 100 درصد WHC) و فاکتور دوم زئولیت در دو سطح (صفر و 100 گرم در هر کیلوگرم خاک) و فاکتور سوم بیوچار در دو سطح (صفر و 15 درصد وزنی) بودند که بر ویژگی‎های مورفولوژیکی، فیزیولوژیکی، بیوشیمایی و مقدار عناصر چمن فستوکای قرمز اعمال شدند. نتایج نشان داد که تنش خشکی با کاهش پتاسیم و رنگدانه های فتوسنتزی (کلروفیل a، b و کل) منجر به کاهش میزان وزن تر و خشک شاخساره و ریشه و نیز کیفیت ظاهری شد. همچنین تنش خشکی سبب کاهش معنی دار RWC، MSI، TSC شد. مقدار نیتروژن و فسفر برگ و نیز مقدار TSP، H2O2، MDA، پرولین وفعالیت آنزیم POD در تنش خشکی افزایش یافت. کاربرد بیوچار در تنش خشکی ملایم سبب افزایش کلروفیل b، وزن تر ریشه و نسبت وزن خشک ریشه به شاخساره شد و کاربرد زئولیت سبب افزایش TSC، کلروفیل کل، وزن خشک شاخساره و کیفیت ظاهری شد و میزان پرولین، H2O2 و MDA را کاهش داد. در همین شرایط استفاده از ترکیب زئولیت و بیوچار سبب افزایش معنی دار RWC، MSI، TSP، وزن خشک ریشه و وزن تر شاخساره شد. در تنش خشکی شدید کاربرد بیوچار سبب افزایش RWC و کلروفیل کل و کاهش MDA شد و کاربرد زئولیت نیز سبب افزایش TSP، وزن تر شاخساره و کیفیت ظاهری چمن شد. در همین شرایط استفاده از ترکیب زئولیت و بیوچار سبب افزایش معنی دار MSI، TSC، کلروفیل b، وزن تر و خشک ریشه، وزن خشک شاخساره و نسبت وزن خشک ریشه به شاخساره و کاهش H2O2 شد. بر اساس این پژوهش استفاده از زئولیت و بیوچار پوسته برنج، به منظور کاهش اثرات مخرب تنش خشکی در چمن فستوکای قرمز و افزایش کیفیت ظاهری آن، موثر واقع شد هرچند که اثر ترکیبی آن ها بهتر بود. بنابراین استفاده از بهبود دهنده‎های زئولیت و بیوچار در محیط کشت چمن، در کاهش هدر رفت آب وآسیب های اکسیداتیو ناشی از تنش خشکی می‎تواند موثر واقع شود.
  5. اثر کاربرد برگی و ریشه ای نانو ذرات سیلیس بر صفات رویشی و بیوشیمیایی میوه توت فرنگی در کشت بدون خاک
    1401
    به منظور بررسی اثر نانوذرات سیلیس بر رشد و نمو توت فرنگی رقم کاماروسا آزمایشی در قالب طرح کاملا تصادفی با 7 تیمار و 3 تکرار انجام شد. تیمارها به ترتیب شامل: 1- تیمار شاهد (0 mM nano SiO2)، 2- محلول پاشی برگی 1 mM nano SiO2، 3- محلول پاشی برگی 2 mM nano SiO2، 4- محلول پاشی برگی 3 mM nano SiO2، 5- کاربرد ریشه ای 1 mM nano SiO2، 6- کاربرد ریشه ای 2 mM nano SiO2 و 7- کاربرد ریشه ای 3 mM nano SiO2 بود. نتایج نشان داد محلول پاشی برگی با 1 میلی مولار نانوذرات سیلیس با افزایش سطح برگ های بوته، وزن خشک طوقه، حجم و وزن خشک ریشه، محتوای نسبی آب برگ، پایداری غشای سلولی، کلروفیل a و کلروفیل کل، ویتامین ث، ظرفیت ضد اکسایشی، آنتوسیانین و میزان پتاسیم منجر به افزایش عملکرد شد. همچنین در همین شرایط استفاده از غلظت 2 میلی مولار منجر به افزایش وزن خشک برگ و میزان نیتروژن و فسفر شد و کاربرد 3 میلی مولار نیز میزان کاروتنوئید، اسیدیته، مواد جامد محلول و سفتی را افزایش داد. در این پژوهش کاربرد ریشه ای نانوذرات سیلیس در هر سه غلظت، میزان وزن خشک طوقه را به طور معنی داری افزایش داد. استفاده از غلظت 1 میلی مولار به صورت ریشه ای میزان پروتئین را افزایش و فعالیت آنزیم سوپراکسید دیسموتاز را کاهش داد. در همین شرایط استفاده از غلظت 2 میلی مولار منجر به افزایش وزن خشک ریشه، کاروتنوئید، فسفر و آنتوسیانین و کاهش فعالیت آنزیم پراکسیداز شد. همچنین نتایج داد افزودن 3 میلی مولار نانوذرات سیلیس به بستر کشت توت فرنگی منجر به افزایش کاروتنوئید، فنل و فلاونوئید شد. علاوه بر این نتایج نشان داد کاربرد نانو ذرات سیلیس تاثیر معنی داری بر تعداد طوقه و میزان کلروفیل b نداشت. در نهایت با توجه به نتایج به دست آمده و مقایسه دو روش کاربرد، تیمار نانو ذرات سیلیس در غلظت های متفاوت اثرات گوناگونی به همراه داشته است اما محلول پاشی برگی با غلظت 1 میلی-مولار را برای بهبود رشد و عملکرد این رقم موثر واقع شد.
  6. تاثیر لامپ های LED بر برخی خصوصیات میوه توت فرنگی رقم کاماروسا در شرایط کشت بدون خاک
    1401
    این مطالعه با هدف بررسی تاثیر لامپ های LED بر برخی خصوصیات میوه توت فرنگی رقم کاماروسا در شرایط کشت بدون خاک انجام شد. این مطالعه در زمستان 1399 و بهار 1400 در گلخانه ی تحقیقاتی دانشگاه کردستان انجام شد. در این مطالعه، تاثیر تیمارهای نوری بر برخی خصوصیات گیاه توت فرنگی در 7 تیمار و 4 تکرار انجام شد. آزمایش بر پایه طرح کاملاً تصادفی انجام شد. صفات اندازه گیری شده شامل تعداد برگ و طوقه، وزن خشک برگ و طوقه، مواد جامد محلول، محتوای کلروفیل و کاروتنوئید، کربوهیدرات های محلول میوه و برگ، حجم ریشه، سفتی بافت میوه، اسیدیته، pH، فنل کل، فلاونوئید، آنتوسیانین، ویتامین ث، فعالیت آنتی اکسیدانی، نیترات میوه، برگ و ریشه، شاخص رنگ میوه بودند. نتایج نشان داد که تیمار نوردهی بر تعداد برگ اثر معنادار داشته (01/0>P) اما بر تعداد طوقه تاثیر معنادار نداشت. همچنین تیمار نوردهی بر وزن خشک برگ و بر حجم ریشه اثر معنادار داشته (05/0>P) اما بر وزن خشک طوقه اثر معناداری نداشت. تیمار نوردهی اثر معنادار بر مواد جامد محلول داشته (01/0>P) اما بر فعالیت آنتی اکسیدانی توت فرنگی اثر معنادار نداشت. به طور کلی، نتایج این پژوهش نشان داد که نوردهی با LED در شرایط کشت بدون خاک، اثرگذاری مثبتی بر بیشتر خصوصیات مورد مطالعه میوه توت فرنگی رقم کاماروسا داشت. بیشتر خصوصیات رویشی، فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی توت فرنگی رقم کاماروسا در شرایط کشت بدون خاک تحت تاثیر نورهای ترکیبی قرمز و آبی بهبود پیدا می کنند و در این میان نور ترکیبی 25% نور آبی + نور قرمز 75% اثرگذاری بیشتری داشت و شرایط رویشی و کیفی توت فرنگی رقم کاماروسا را بهبود بخشید.
  7. اثر تنش شوری بر ویژگی‎های مورفو-فیزیولوژیکی توت-فرنگی رقم کاماروسا پیش تیمار شده با مارمارین در شرایط کشت بدون خاک
    1401
    تنش شوری یکی از مهم‎ترین تنش‎های محیطی است که با افزایش غلظت سدیم‎کلرید در محیط رشد ریشه اثرات عمده‎ای بر ویژگی‎های مورفو-فیزیولوژیکی توت‎فرنگی دارد. محرک‎های رشد گیاهی می‎توانند راه‎حل مناسبی برای کاهش صدمات ناشی از شوری باشند. مارمارین یک محرک رشد طبیعی است که از جلبک دریایی Ascuphyllum nodsom استخراج شده وشامل انواع ترکیبات، هورمون‎گیاهی، اسید آلی و آنزیم است. به منظور بررسی تعدیل اثرات تنش شوری با استفاده از مارمارین این تحقیق اجرا گردید. نشاءهای توت‎فرنگی رقم کاماروسا پیش‎تیمار شده با مارمارین در شرایط محیط بدون خاک کشت شدند. آزمابشی به صورت فاکتوریل دو فاکتوره در قالب طرح کاملا تصادفی با 6 تیمار، 3 تکرار و چهار واحد آزمایشی و در کل بر روی 72 گیاه کشت شده در گلدان های 4 لیتری اجرا گردید. در این تحقیق یک ماه قبل از شروع تنش‎شوری گیاهان تحت تیمار مارمارین به صورت محلول دهی در سه غلظت 0، 600، 1200 میلی‎گرم در لیتر قرار گرفتند و بعد از یک ماه تیمار دهی مارمارین گیاه تحت تاثیر دو تیمار شوری 0 و 50 میلی مولار قرار می‎گیرند. صفات رویشی، فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی در طول آزمایش اندازه گیری شدند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که تنش شوری اثرات نامطلوبی بر صفات رویشی داشت و سبب کاهش مساحت کل برگ ها، وزن خشک ریشه، حجم ریشه و وزن کل گیاه شد. اما تیمار مارمارین 1200 میلی گرم در لیتر سبب افزایش این صفات هم در شرایط تنش و بدون تنش شوری گردید. در شرایط شوری میزان کلروفیل a، b و کل گردید. اما مارمارین در غلظت 1200 میلی گرم در لیتر سبب افزایش مقدار کلروفیل a و کل گردید. فعالیت آنزیم های ضداکسایشی SOD و POD در شرایط تنش شوری افزایش یافت و تیمار مارمارین با غلطت 1200 mg.L-1 سبب افزایش فعالیت این دو آنزیم گردید. محتوای مالون دآلدئید و H2O2 در شرایط تنش شوری نسبت به شاهد افزایش یافت و تیمار با مارمارین در شرایط شوری سبب کاهش مقدار این ترکیبات در برگ گردید. تیمار با مارمارین سبب افزایش مقدار کربوهیدرات محلول برگ و محتوای نسبی آب برگ در شرایط تنش شوری گردید. شاخص پایداری غشاء در شرایط تنش شوری کاهش یافت، اما تیمار با مارمارین در هر دو غلظت 600 و 1200 میلی گرم در لیتر سبب افزایش آن در شرایط تنش شوری گردید. صفات کمی و کیفی میوه شامل عملکرد، محتوای آنتوسیانین، فنل کل، ویتامین ث، TSS و ظرفیت ضد اکسایشی میوه در شرایط تنش کاهش یافت ولی تیمار با مارمارین در هر دو شرایط تنش شوری و بدون تنش شوری سبب افزایش این صفات گردید. به طور کلی نتایج حاصل از این آزمایش نشان داد که کاربرد مارمارین باعث کاهش صدمات ناشی از تنش‎شوری و افزایش خصوصیات رویشی، فیزیولوژیکی، عملکرد و خصوصیات کیفی میوه رقم کاماروسا شد که غلظت 1200 میلی‎گرم در لیتر بیشترین تاثیر را داشت.
  8. اثر زیست محرک عصاره جلبک دریایی بر ویژگی های گلدهی رز بریدنی (رقم آنجل) در شرایط کشت بدون خاک
    1400
    بخش مهمی از صنعت باغبانی مربوط به گل های بریدنی می باشد و گل رز یکی از شاخص ترین های آنها می باشد. در چند دهه گذشته به دلیل استفاده روزافزون و اغلب نامحدود کودهای شیمیایی در کشاورزی مبتنی بر عملکرد، مواد آلی خاک به شدت کاهش یافته است. امروزه جهت کاهش مصرف کودهای شیمایی، از کودهای محرک زیستی به عنوان مکمل کود برای بهبود رشد گیاهان زینتی استفاده می شوند. به این منظور پژوهش حاضر در قالب طرح کاملاً تصادفی با 5 تیمار انجام شد. تیمارها شامل 4 غلظت عصاره جلبک دریایی آکادین 300، 600، 900 و 1200 میلی گرم در لیتر همراه با تیمار شاهد (آب مقطر) بود. یک هفته پس از کشت بوته های رز، محلول پاشی عصاره جلبک دریایی به مدت 4 ماه و به تعداد 16 بار به صورت هفتگی انجام شد. نتایج نشان داد کاربرد عصاره جلبک دریایی در این پژوهش به طور معنی داری سبب افزایش ارتفاع کل بوته، وزن خشک پاشاخه ها، وزن خشک برگ های روی بوته، کارایی کوانتومی غیر فیتوشیمیایی تنظیم شده فتوسیستم Ⅱ، خاموشی غیر فیتوشیمیایی، ضریب خاموشی غیر فیتوشیمیایی، سرعت انتقال الکترون و سرعت فتوسنتز شد. اما میزان وزن تر و خشک برگ های روی ساقه گل، وزن تر ساقه گل و نیز وزن تر و خشک ریشه با کاربرد عصاره جلبک دریایی در مقایسه با شاهد کاهش یافت. همچنین نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد در صفاتی مانند تعداد برگ ساقه گل، طول و قطر ساقه گل، قطر غنچه گل، حداکثر کارایی کوانتومی فتوسیستم Ⅱ وکارایی کوانتومی فیتوشیمیایی موثر فتوسیستم Ⅱ هیچ تفاوتی در گیاهان تیمار شده با غیر تیمار شده مشاهده نشد. افزون بر این، نتایج نشان داد با اینکه محلول پاشی عصاره جلبک دریایی به ویژه در غلظت 900 میلی گرم در لیتر سبب بهبود صفاتی مانند تعداد پاشاخه، تعداد برگ روی ساقه گل وزن خشک ساقه گل، میانگین طول ریشه، تعداد شاخه گل، عمر گلجایی و کارایی کوانتومی غیر فیتوشیمیایی تنظیم نشده فتوسیستم Ⅱ در مقایسه با شاهد شد، اما تفاوت آنها معنی دار نبود. به نظر می رسد استفاده از این عصاره جلبک دریایی با اثر بر پارامترهای فتوسنتزی (به ویژه سرعت انتقال الکترون و سرعت فتوسنتز) بیشتر سبب افزایش تعداد و وزن خشک پاشاخه ها و نیز ارتفاع کل بوته می شود. بنابراین می توان گفت غلظت 900 میلی گرم بر لیتر عصاره جلبک دریایی برای بهبود ویژگی های کمی و کیفی رز بریدنی رقم آنجل تا حدودی موثر واقع شده است، هرچند جهت توصیه این غلظت نیاز به بررسی های بیشتر در ارقام دیگر رز بریدنی و نیز محلول پاشی آن در زمانهای دیگر سال به ویژه در تابستان و پاییز می باشد.
  9. تاثیر نوع پایه و تیمارهای آبیاری بر خصوصیات رویشی، عملکرد و کیفیت میوه به رقم عسکری اصفهان
    1400
    هدف از این تحقیق، تاثیر نوع پایه و تیمارهای آبیاری(تامین نیاز آبی و کم آبیاری) بر ویژگی های رویشی، عملکرد و کیفیت میوه بِه بود. بدین منظور آزمایشی مزرعه ای به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در یکی از باغات روستای کلاته واقع در اطراف شهرستان کامیاران اجرا شد. فاکتورهای مورد بررسی شامل پایه پیوند (به و زالزالک) و میزان آبیاری (تامین نیاز آبی گیاه و 50 درصد نیاز آبی) بود. در این پژوهش ویژگی های رویشی درخت بِه در طول دوره آزمایش ویژگی های روشی مانند قطر پایه پیوند و پیوندک و طول شاخه های سال جاری اندازه گیری گردید. هم چنین عملکرد کل، وزن میوه، طول و قطر و تعداد میوه، سفتی بافت میوه بعد از برداشت، میزان مواد جامد محلول، اسیدیته قابل تیتراسیون، ویتامین C، فنل، پلی فنول اکسید، تانن، کلروفیل a، b و کاروتنوئید اندازه گیری و مورد ارزیابی قرار گرفتند. بیش ترین میزان وزن و طول میوه مربوط به درخت بِه با پایه زالزالک وتیمار شاهد و بیشترین طول شاخه درخت مربوط به پایه بِه تحت تیمار آبیاری کامل (شاهد) بود. رشد عمودی تنه و شاخه ها در پایه بِه بیشتر بود، که این امر نشان دهنده پاکوتاه کنندگی پایه زالزالک می باشد. بیش ترین میزان صفاتی مانند قطر پایه در پابه زالزالک و در تیمار شاهد و پیوندک در تیمار شاهد در پایه به و سپس پایه زالزالک بود که نشان دهنده سازگاری بین پایه و پیوندک می باشد. نهایتاً صفات دیگر هم چون فلاونوئید، پلی فنول ‎اکسیداز، آنزیم فنیل آلانین آمونیالیاز و کاروتنوئید در پایه زالزالک تحت تیمار آبیاری کم آبیاری (تنش آبی) بیشتر بود. صفاتی مانند تعداد میوه هر درخت، سفتی میوه بعد از برداشت، مواد جامد محلول و رادیکال های آزاد تحت شرایط تیمارهای مختلف آبیاری قرار نگرفتند. در نهایت بیش ترین میزان عملکرد کل در تیمار شاهد در پایه زالزالک و سپس در پایه بِه مشاهده شد که اختلاف معنی داری باهم نداشتند. می توان نتیجه گرفت درختان که بِه با پایه زالزالک تحت تیمار کم آبیاری صفاتی ارتفاع کم درخت به دلیل کوتاهی طول شاخه درخت به جهت انجام آسانتر عملیات باغی، وزن و طول و عرض بیشتر میوه برای بالا بردن بازار پسندی میوه به، نسبت به درختان با پایه بِه دارای برتری است. لذا پیشنهاد می گردد به دلیل داشتن خواص زالزالک در مواجهه با شرایط تنش آبی و به دست آمدن عملکرد و ویژگی های بیوشیمیایی و زیست شیمیایی بهتر به عنوان پایه مناسب جهت پایه پیوند مورد استفاده قرار گیرد.
  10. اثر براسینولید در تعدیل تنش شوری در توت فرنگی(Fragaria × ananassa Duch.) در شرایط کشت بدون خاک
    1400
    توت فرنگی به عنوان گیاهی حساس به شوری در اقلیم های شور به شدت تحت تاثیر قرار گرفته و عملکرد آن به شدت کاسته می شود. براسینواستروئید توانایی حفاظت از گیاهان را در برابر تنش های مختلف محیطی را دارا هستند. بنابراین این پژوهش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با دو فاکتور تنش شوری در دو سطح (50 میلی مولار و صفر (شاهد)) و براسینولید نیز در سه سطح (بدون استفاده صفر، 3 میکرومولار و 6 میکرومولار) با 5 تکرار بر ویژگی های مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی توت فرنگی رقم کاماروزا انجام شد. نتایج نشان داد که تنش شوری سبب کاهش RWC، MSI، فنل کل، فلاونوئید، DPPH، آنتوسیانین، مواد جامد محلول، کروفیل a، b و کل، محتوای کربوهیدرات محلول کل، وزن خشک اندام هوایی، تعداد طوقه، مساحت، عملکرد و وزن خشک بوته شد. همچنین میزان فعالیت آنزیم SOD، POD، پرولین، پراکسیداسیون لیپیدی غشا و پراکسیدهیدروژن در تنش شوری افزایش یافت. کاربرد براسینولید تحت شرایط تنش شوری با افزایش مقدار RWC، فنل کل، فلاونوئید، DPPH، آنتوسیانین، مواد جامد محلول، کروفیل b و کل و محتوای کربوهیدرات محلول کل و کاهش مقدار فعالیت آنزیم SOD، میزان پرولین، پراکسیداسیون لیپیدی غشا منجر به افزایش حجم ریشه، تعداد و وزن خشک طوقه، مساحت و وزن خشک بوته شد. بر اساس نتایج این پژوهش می توان براسینولید 6 میکرومولار را برای کاهش اثرات منفی تنش شوری بر توت فرنگی توصیه کرد. هر چند که نیاز به بررسی های بیشتری برای استفاده از آن در مقدارهای بیشتر از 6 میکرومولار می باشد.
  11. اثر اسید هیومیک و هدایت الکتریکی‎ ‎محلول غذایی بر رشد، عملکرد و برخی ویژگی‎‎های میوه توت فرنگی
    1400
    افزایش هدایت الکتریکی و شوری در محلول خاک یکی از مهم ترین عوامل محدود کننده رشد و عملکرد در گیاهان است. شوری با سمیت یونی، تنش اسمزی، عدم تعادل هورمونی، کاهش تحرک عناصر غذایی و تولید گونه های اکسیژن فعال بر رشد و عملکرد گیاه تاثیر می گذارد‎.‎ توت فرنگی یکی از محصولات حساس به شوری با آستانه تحمل dSm-1‎ 1 هدایت‎ ‎الکتریکی در عصاره اشباع خاک است. به منظور بررسی اثر هدایت الکتریکی و اسید هیومیک روی خصوصیات رویشی، فیزیولوژیکی، عملکرد و برخی خصوصیات توت فرنگی رقم کاماروزا آزمایشی در چهار سطح هدایت الکتریکی ( dSm-1‎ 8/0، 2/1، 6/1 و 2) و دو سطح اسید هیومیک (صفر و 1000 میلی گرم در لیتر) در شرایط گلخانه ای و به صورت کشت بدون خاک انجام شد. در این آزمایش وزن خشک ریشه، طوقه و اندام هوایی، حجم ریشه، تعداد طوقه، محتوای نسبی آب برگ، پایداری غشای سلولی، پرولین، پروتئین های محلول کل، فعالیت آنزیم های سوپراکسید دیسموتاز و پراکسیداز، پراکسید هیدروژن، پرولین، کلروفیل a، b، کل و کاروتنوئید، غلظت عناصر نیتروژن، پتاسیم، روی و آهن، عملکرد و برخی خصوصیات کیفی و ضداکسایشی میوه اندازه گیری شدند. نتایج حاصل نشان داد که برخی شاخص های رشدی، محتوای نسبی آب برگ، شاخص پایداری غشاء سلولی، کلروفیل a، b، کل و کارتنوئید، غلظت عناصر نیتروژن، پتاسیم، روی و آهن، مواد جامد محلول و ویتامین ث با افزایش سطوح هدایت الکتریکی محیط کشت کاهش یافتند. با افزایش سطوح هدایت الکتریکی میزان‎ ‎پرولین، پراکسید هیدروژن، اسیدیته قابل تیتراسیون، فنول و فلاونوئید در این گیاهان افزایش یافتند. در هدایت الکتریکی dSm-1‎ 2 فعالیت آنزیم های سوپراکسیددیسموتاز و پراکسیداز افزایش یافت. بیش ترین میزان پروتئین های محلول کل و میزان آنتوسیانین نیز در هدایت الکتریکی d dSm-1‎ 2/1 و کم ترین آن در هدایت الکتریکی dSm-1‎ 2 بدست آمد. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که کاربرد اسید هیومیک در شرایط تنش و بدون تنش سبب افزایش در برخی خصوصیات رویشی، پایداری غشای سلولی، کلروفیل a، b، کل و کارتنوئید، آنزیم های سوپراکسیددیسموتاز و پراکسیداز، عناصر روی، آهن، عملکرد میوه، برخی خصوصیات کیفی و ضداکسایشی میوه و کاهش پراکسید هیدروژن گردید. می توان گفت تیمار اسید هیومیک با بهبود شرایط رشدی و همچنین بهبود صفات کیفی و ضداکسایشی میوه، مقاومت توت فرنگی رقم کاماروزا را در سطوح مختلف هدایت الکتریکی افزایش داد.
  12. اثر نانو ذرات روی بر ویژگی های فیزیولوژیکی توت‎فرنگی رقم آروماس (Fragaria×ananassa cv. Aromas) تحت تنش شوری در شرایط کشت بدون خاک
    1400
    تنش های محیطی، از جمله تنش شوری، تمام جنبه های رشد و نمو گیاه را تحت تاثیر قرار می دهند. نانوتکنولوژی از نانوذرات برای بهبود تحمل گیاه در برابر تنش های محیطی استفاده می کند. روی یکی از عناصر ریز مغذی ضروری برای تغذیه گیاه است. محلول پاشی نانوذرات اکسید روی می تواند روشی موثر برای افزایش جذب روی و افزایش عملکرد باشد. آزمایشی به منظور بررسی اثر نانوذرات روی بر خصوصیات رویشی، فیزیولوژیکی و عملکردی توت فرنگی (Fragaria × ananassa Duch) رقم آروماس انجام شد. آزمایش فاکتوریل دو عاملی در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار و 6 تیمار در شرایط گلخانه ای و بدون خاک انجام شد. فاکتورها روی با سه سطح (9/1 میلی گرم در لیتر سولفات روی، 03/0 و 06/0 میلی گرم در لیتر نانوذرات روی) و عامل دوم تنش شوری (صفر و 50 میلی مولار) بودند. نتایج نشان داد که صفات رویشی (وزن خشک ریشه، طوقه، ساقه و وزن خشک کل، حجم ریشه، تعداد طوقه و سطح برگ) با نانوذرات روی بهبود یافت. محتوای نسبی آب برگ، شاخص پایداری غشای سلولی، کربوهیدرات ها و پروتئین های محلول کل، کلروفیل a، b، کل و کاروتنوئیدها، غلظت آهن و روی، عملکرد میوه ویتامین C، مواد جامد محلول، آنتوسیانین ها، فنل ها، ظرفیت آنتی اکسیدانی و آنتی اکسیدانی به دلیل تنش شوری کاهش یافت. اما میزان کربوهیدرات ها و پروتئین های محلول کل برگ، کلروفیل a و کل، عملکرد میوه در تیمار نانوذرات روی 06/0 میلی گرم در لیتر بیشتر بود. در اثر تنش شوری، میزان پرولین، پراکسید هیدروژن، مالون دی آلدئید، فعالیت آنزیم های سوپراکسید دیسموتاز و پراکسیداز، میزان سدیم، نسبت سدیم به پتاسیم و اسیدیته قابل تیتراسیون افزایش یافت. نانوذرات روی در هر دو شرایط بدون شوری و تنش شوری باعث بهبود صفات رویشی، فیزیولوژیکی، عملکرد و برخی خواص کیفی و خاصیت ضداکسایشی توت‎فرنگی رقم آروماس شد. بر اساس نتایج مطالعه حاضر، تیمار نانوذرات روی و به ویژه غلظت 06/0 میلی گرم در لیتر نانوذرات روی می تواند با بهبود صفات رویشی، فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی، اثرات نامطلوب تنش شوری را در توت‎فرنگی رقم آروماس بهبود بخشد.
  13. پاسخ های رشد و نموی لاله واژگون (Fritillaria imperialis L.) به اندازه سوخ و خیساندن سوخ در نیترات پتاسیم
    1399
    لاله واژگون اشک مریم (Fritillaria imperialis L.) به عنوان یکی از 20 گونه جنس Fritillaria در ایران، از سوخوارهای بهار گل است که دارای قابلیت های زینتی زیادی برای کشت در فضای سبز می باشد. اندازه سوخ و نیز پیش تیمارسوخ، می تواند بر رشد و نمو گیاهان سوخوار تاثیر گذار باشد. به همین دلیل پژوهش حاضر به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با دو عامل اندازه سوخ در 3 سطح (کوچک، متوسط و بزرگ) و خیساندن سوخ در نیترات پتاسیم در 3 سطح (صفر ، 500 و 1000 میلی گرم در لیتر) انجام گرفت. به طور کلی، این پژوهش دارای 9 تیمار بود که هر تیمار 3 تکرار و هر تکرار 3 واحد آزمایشی (سوخ) داشت. نتایج نشان داد بجز صفاتی مانند درصد جوانه زنی سوخ، تعداد برگ و قطر ساقه گل در سایر صفات ارزیابی شده اثر برهمکنش هر دو عامل معنی دار بود. سوخ های با اندازه متوسط و بزرگ در مقایسه با سوخ های کوچک، درصد جوانه زنی سوخ و نیز تعداد برگ بیشتری داشتند. بیشترین مقدار وزن تر و خشک برگ و ساقه گل، طول ساقه گل، عمر مزرعه ای گل، کلروفیل های a، b و کل، کاروتنوئیدها و پروتئین های محلول کل در سوخ های با اندازه بزرگ خیسانده شده در 500 میلی-گرم در لیتر نیترات پتاسیم به دست آمد. همچنین، نتایج نشان داد که بیشترین درصد گلدهی و تعداد گلچه، مربوط به سوخ های بزرگ تیمار شده با 1000 میلی گرم در لیتر نیترت پتاسیم می باشد. بیشترین فعالیت آنزیم های پراکسیداز و سوپراکسید دیسموتاز، به ترتیب در سوخ های بزرگ و کوچک بدون کاربرد نیترات پتاسیم مشاهده شد. افزون بر این، نتایج آنالیز نقشه حرارتی (هیت مپ) صفات و تیمارها، نشان داد که اهمیت اندازه سوخ، بیشتر از خیساندن سوخ ها در نیترات پتاسیم است. افزون بر این، بر اساس این آنالیز، می توان سوخ های با اندازه بزرگ و خیساندن آن ها در 500 میلی گرم در لیتر نیترات پتاسیم را برای کشت لاله واژگون اشک مریم به صورت مزرعه ای یا در فضای سبز توصیه کرد.
  14. عنوان: بررسی اثر زمان کاشت و تیمارهای کودی بر رشد، عملکرد و خصوصیات کیفی میوه توت فرنگی تحت کاربرد خاک پوش پلاستیکی
    1399
    توت فرنگی یکی از ریزمیوه های مهم است که کشت آن در دنیا در حال توسعه است. یکی از روش های کشت توت فرنگی جهت بالا بردن کیفیت و پیش رسی، استفاده از مینی تونل است. استفاده از خاکپوش و عملیات کوددهی مناسب سبب بالا رفتن کمیت و کیفیت محصولات می-شود. در این تحقیق خصصوصیات رویشی و صفات کمی و کیفی میوه توت فرنگی چین پاییزه در شرایط کشت مینی تونل بررسی شد. در این آزمایش تاثیر سه فاکتور شامل رقم (پاروس و ونتانا)، تیمار کودی (شاهد (عدم کوددهی)، یک بار کوددهی و دو بارکوددهی) و خاکپوش (عدم استفاده از خاکپوش و استفاده از خاکپوش)) استفاده شدند. صفات رویشی شامل تعداد برگ و طوقه، وزن خشک برگ، طوقه و ریشه، صفات فیزیولوژیکی شامل محتوای نسبی آب برگ، شاخص پایداری غشا و کربوهیدرات محلول برگ، محتوای عناصر برگ شامل نیتروژن، فسفر، پتاسیم، کلسیم، منیزیم، آهن، روی و بر و صفات کمی و کیفی میوه شامل آنتوسیانین، فنول کل، عملکرد، موادجامد محلول و کربوهیدرات محلول کل میوه اندازه گیری شدند. نتایج نشان داد که استفاده از خاکپوش در رقم پاروس سبب افزایش وزن خشک برگ، ریشه و طوقه شد. استفاده از خاکپوش و دوبار کوددهی سبب افزایش شاخص پایداری غشا و کربوهیدرات برگ گردید. اثر متقابل خاکپوش، کوددهی سبب افزایش مقدار پتاسیم، کلسیم و آهن به ویژه در رقم پاروس گردید. استفاده از خاکپوش سبب افزایش محتوای آنتوسیانی، ظرفیت ضداکسایشی، عملکرد و کربوهیدرات های محلول کل میوه در دو رقم پاروس و ونتانا گردید. به طور کلی نتایج این آزمایش نشان داد که استفاده از خاکپوش سبب بهبود صفات رویشی گیاه توت فرنگی و خاکپوش و کوددهی سبب افزایش صفات کمی و کیفی میوه گردید.
  15. تعدیل اثرات تنش شوری در توت فرنگی به وسیله تریاکانتانول در شرایط کشت هیدروپونیک
    1399
    تنش شوری یکی از مهمترین تنش های محیطی است که رشد وعملکرد را کاهش میدهد. ازجمله‎ی راهکارهای مورداستفاده جهت کاهش اثرات نامطلوب تنش شوری استفاده از تنظیم کننده های رشد است. توت فرنگی ازجمله ی مهم ترین محصولات استان کردستان بوده که حساسیت زیادی به تنش شوری دارد. در این پژوهش تاثیر کاربرد خارجی تریاکانتانول ‎(TRIA)‎ در دو سطح (0 و 10 میکرومولار) بر تعدیل اثرات تنش شوری ناشی از کلرید سدیم در دو سطح (0 و 50 میلی مولار) در دو رقم توت فرنگی آروماس و کاماروزا بررسی گردید. آزمایش به صورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار به صورت کشت بدون خاک در شرایط گلخانه ای انجاو شد. در این پژوهش برخی خصوصیات رویشی، فیزیولوژیکی، برخی عناصر غذایی برگ و خصوصیات کمی و کیفی میوه اندازه گیری شدند. نتایج حاصل نشان داد که تنش شوری سبب کاهش اکثر صفات رویشی شده و تریاکانتانول سبب تعدیل اثرات تنش شده و صفات رویشی را بهبود بخشید. در صفات رویشیِ اندازه گیری شده، بیشترین مقدار در تیمار تریاکانتانول بدون تنش شوری مشاهده شد. کمترین تعداد برگ، وزن خشک برگ، طول ریشه و ماده خشک کل در تیمار شوری 50 میلی مولار و بدون استفاده از تریاکونتانول مشاهده شد. بیشترین میزان RWC و MSI در تریاکانتانول بدون تنش شوری و کمترین میزان در تنش شوری 50 میلی مولار مشاهده شد. همچنین بیشترین میزان پرولین آزاد، کربوهیدرات محلول کل، MDA، H2O2‎، فعالیت آنزیم های POD و SOD در تیمار شوری 50 میلی مولار و کمترین میزان آن در تریاکانتانول بدون تنش شوری مشاهده گردید. کمترین مقدار کلروفیل در تنش شوری 50 میلی مولار بدون TRIA و بیشترین مقدار در تیمار بدون تنش شوری و استفاده از TRIA یافت شد. غلظت عناصر سدیم و کلر در اثر تنش شوری در بافت برگ افزایش یافت و با کاربرد تریاکانتانول این میزان کاهش پیدا کرد. تنش شوری و TRIA اثری بر ویتامین ث و سفتی بافت میوه نداشتند. تیمار بدون تنش شوری و TRIA و مرحله اول برداشت بیشترین میزان TA را داشته و تنش شوری 50 میلی مولار + تریاکانتانول میزان TSS را افزایش داد. کاربرد تریاکانتانول در طی تنش شوری سبب بهبود صفات کیفی و بیوشیمیایی میوه و همچنین عملکرد بیشتر میوه شد. تنش شوری کمترین عملکرد و تعداد میوه را دارا بوده و بیشترین عملکرد و تعداد میوه در مرحله اول برداشت مشاهده شد. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که کاربرد تریاکانتانول در شرایط بدون تنش و تنش سبب بهبود صفات میوه و عملکرد در هر دو رقم شد. همچنین نتایج داد که رقم آروماس نسبتبه شوری حساس تر از رقم کاماروزا است.
  16. اثر میکوریزا، میزان محلول غذایی و نوع محیط کشت بر رشد، عملکرد و کارایی مصرف آب توت فرنگی
    1399
    افزایش عملکرد و بهبود کیفیت میوه از اهداف مهم تولید توت فرنگی در گلخانه می باشد. برای نیل به این هدف می توان از بسترهای کشت بدون خاک استفاده کرد. همچنین امروزه استفاده از قارچ میکوریزا در باغبانی مدرن به عنوان یک عامل مهم در افزایش کیفیت مورد توجه قرار گرفته است. استفاده از میکوریزا در کشت هیدروپونیک می توانند به بهبود کارایی مصرف آب در گیاهان کمک کند. این پژوهش به منظور دستیابی به عملکرد مطلوب با بهره وری بهینه آب مصرفی در کشت گلخانه ای در محیط کشت بدون خاک اجرا گردید. آزمایش بصورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی با سه فاکتور مقدار محلول غذایی (در 2 سطح 200 و 300 سی سی)، محیط کشت (زئولیت + کوکوپیت و زئولیت + ورمیکولیت) و میکوریزا (در دو سطح با میکوریزا و بدون میکوریزا) در سه تکرار اجرا شد. در این آزمایش، محتوای نسبی آب برگ، شاخص پایداری غشاء سلولی، عملکرد میوه، مواد محلول جامد، ویتامین ث میوه، اسیدیته قابل تیتراسیون میوه، سفتی بافت میوه، طول ریشه، حجم ریشه، وزن تر و خشک ریشه، تعداد طوقه، وزن تر و خشک طوقه، تعداد برگ، وزن خشک برگ، سطح کل برگ، فعالیت ضداکسایشی، فلاونوئید میوه، فنل کل میوه، کربوهیدرات محلول کل، پروتئین محلول کل، آنزیم های پراکسیداز و سوپراکسید دیسموتاز، پرولین، پراکسید هیدروژن، کلروفیل برگ، کاروتنوئید،آنتوسیانین و کارایی مصرف آب اندازه گیری شدند. نتایج نشان داد که اثرات متقابل عوامل سه گانه (محلول غذایی، محیط کشت و قارچ میکوریزا) روی کارایی مصرف آب، عملکردمیوه، وزن خشک برگ، سطح کل برگ، محتوای نسبی آب برگ، میزان کربوهیدرات محلول کل، پروتئین محلول کل، کلروفیل a و b و کلروفیل کل برگ و میزان آنزیم سوپراکسید دیسموتاز معنی دار بوده است.
  17. تاثیر قارچ میکوریزا بر رشد و عملکرد توت فرنگی در محیط کشت‎های مختلف
    1399
    افزایش رشد و عملکرد، یکی از اهداف مهم در تولید توت فرنگی بوده و از روش های مختلفی برای رسیدن به این هدف استفاده می شود. محیط کشت مناسب و تغذیه ی کامل سبب رشد و افزایش گل و میوه ی توت فرنگی در شرایط کشت بدون خاک می شود. در این پژوهش اثر نوع محیط کشت و تیمار میکوریزا بر توت‎فرنگی رقم کاماروزا مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش بر پایه طرح کاملاً تصادفی به صورت فاکتوریل با دو فاکتور محیط‎کشت و قارچ میکوریزا و با سه تکرار اجرا شد. در این پژوهش محیط کشت در7 سطح شامل کوکوپیت (100)، پرلایت (100)، ورمی کولیت (100)، زئولیت (100)، کوکوپیت + پرلایت (حجمی 50:50)، کوکوپیت + ورمی کولیت (حجمی 50:50)، کوکوپیت + زئولیت (حجمی 50:50)، و میکوریزا در دو سطح شامل تلقیح با میکوریزا و عدم تلقیح با میکوریزا استفاده شدند. نتایج آزمایش نشان داد که تیمار میکوریزا و نوع محیط کشت بر بیشتر صفات رویشی از جمله تعداد و سطح برگ، وزن خشک برگ، طول و حجم ریشه، تعداد طوقه، وزن خشک طوقه، وزن خشک ریشه و ماده ی خشک کل اثر داشته و اثر میکوریزا بر صفات مذکور افزایشی بود. دراکثر صفات رویشی مورد بررسی محیط‎کشت پرلایت در تیمار شاهد کمترین میزان را دارا بود. تیمار میکوریزا بر محتوای آب برگ و میزان کلروفیل نیز اثر مثبت داشته و سبب افزایش آن ها گردید. در مورد خصوصیات کیفی میوه، میکوریزا بر میزان سفتی، اسیدیته قابل تیتراسیون، مواد جامد محلول و ویتامین ث اثر افزایشی داشت و بیشترین میزان سفتی بافت میوه و TA در محیط کشت کوکوپیت + زئولیت و بیشترین میزان ویتامین ث و TSS/TA در محیط کشت های کوکوپیت + ورمی کولیت و کوکوپیت + پرلایت مشاهده شد. محیط کشت بر میزان فنول، آنتوسیانین و ظرفیت ضداکسایشی اثر معنی داری نداشت اما اثر تیمار میکوریزا بر هر سه صفت ذکر شده به صورت معنی داری افزایشی بود. تیمار میکوریزا میزان فنول کل را افزایش داد اما بر میزان ظرفیت ضداکسایشی اثر معنی داری نداشت. میزان فلاونوئید در محیط‎کشت های ترکیبی در مقایسه با محیط کشت های خالص به طور معنی داری بالاتر بودند. همچنین تعداد میوه و عملکرد کل در اثر کاربرد میکوریزا به طور معنی داری افزایش یافت. کمترین تعداد میوه و عملکرد در محیط کشت پرلایت در شرایط بدون کاربرد میکوریزا به دست آمد. نتایج این پژوهش نشان داد که تیمار میکوریزا بر بیشتر صفات بررسی شده اثر مثبت داشته و اکثر صفات در شرایط بدون کاربرد میکوریزا و محیط کشت پرلایت کاهش یافتند.
  18. تاثیر نوع محیط کشت و اسید هیومیک بر ویژگی های مورفوفیزیولوژیکی نرگس شهلا
    1399
    نرگس (Narcissus tazetta L.) گیاهی تک لپه و از خانواده نرگس سانان است. جنس Narcissus دارای حدود 63 گونه و هزاران دو رگه های طبیعی می باشد. امروزه به دلیل استفاده بی رویه از کودهای شیمیایی و عدم استفاده از کودهای آلی، میزان ماده آلی خاک های کشور به طور چشمگیری کاهش یافته است از این رو طی سالیان اخیر مصرف انواع کودهای آلی رو به افزایش است. در این پژوهش به منظور بررسی اثر اسید هیومیک در سه سطح (صفر، 500 و 1000 میلی گرم در لیتر) و محیط کشت در پنج سطح (100% خاک، 100% کوکوپیت، 50% خاک + 50% کوکوپیت، 75% خاک + 25% کوکوپیت و 25 % خاک + 75% کوکوپیت) بر ویژگی های مورفو-فیزیولوژیکی نرگس شهلا، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با 15 تیمار و 3 تکرار انجام گرفت. در این پژوهش صفات درصد جوانه زنی سوخ، ارتفاع بوته، وزن تر و خشک برگ، طول، قطر و وزن تر سوخ، طول، وزن تر و خشک ریشه، کربوهیدرات های محلول کل، محتوای نسبی آب برگ، رنگدانه های فتوسنتزی و پروتئین های محلول کل، فعالیت آنزیم سوپر اکسید دیسموتاز، میزان پراکسید هیدروژن و مالون دی آلدئید مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشان داد که اسید هیومیک سبب افزایش درصد جوانه زنی سوخ، ارتفاع بوته، وزن تر و خشک برگ، طول، قطر و وزن تر سوخ، طول، وزن تر و خشک ریشه، کربوهیدرات های محلول کل، محتوای نسبی آب برگ، رنگدانه های فتوسنتزی و پروتئین های محلول کل شد. بیشترین درصد جوانه زنی (100%)، طول سوخ (25/6)، وزن خشک ریشه (55/0)، کربوهیدرات برگ (88/17) و کلروفیل کل (98/7) در محیط کشت 50% خاک + 50% کوکوپیت با کاربرد 500 میلی گرم در لیتر اسید هیومیک و بیشترین وزن تر سوخ (41/34)، طول (24/37)، وزن تر (74/6) و خشک ریشه (55/0)، کربوهیدرات ریشه (76/9)، کاروتنوئید (47/3)، پروتئین سوخ (02/97) و برگ (39/53) در محیط کشت 50% خاک + 50% کوکوپیت با کاربرد 1000 میلی-گرم در لیتر اسید هیومیک مشاهده شد. اسید هیومیک با غلظت 1000 میلی گرم در لیتر در محیط کشت 25% خاک + 75% کوکوپیت وزن تر و خشک برگ، قطر سوخ، طول ریشه، محتوای نسبی آب برگ، کربوهیدرات سوخ و پروتئین ریشه و برگ را افزایش داد. بر اساس نتایج این پژوهش می توان کاربرد اسید هیومیک 500 و 1000 میلی گرم در لیتر در محیط کشت 50% خاک + 50% کوکوپیت را توصیه کرد.
  19. بررسی اثر ورمی کمپوست بر عملکرد و ویژگی های کیفی میوه ی توت فرنگی کشت شده در زمان های مختلف
    1399
    استفاده از کودهای آلی، به عنوان یک ابزار موثر برای بهتر شدن ساختمان خاک و افزایش حاصلخیزی خاک شناخته شده است همچنین انتخاب تاریخ کاشت مناسب به علت ضرورت استفاده حداکثر از منابع محیطی طی فصل رشد حائز اهمیت است. به همین دلیل آزمایشی در قالب طرح فاکتوریل بر پایه‎ی طرح بلوک های کامل تصادفی با 4 تیمار و 3 تکرار و طی فصل رشدی بهار و تابستان 1397 در مزرعه ی تحقیقاتی کشاورزی واقع در دانشگاه کردستان اجرا شد تیمارهای آزمایش ورمی کمپوست در دو سطح(ورمی کمپوست و شاهد) به هر بوته ی آزمایشی گیاه توت فرنگی 5/0 کیلو کود ورمی کمپوست داده شد و تیمار زمان کشت در دو سطح (کشت بهاره اواخر اردیبهشت و کشت پاییزه واخر شهریور ماه) اجرا شد. نتایج نشان داد ورمی- کمپوست‎ ‎باعث‎ ‎رشد‎ ‎بهتر‎ ‎گیاه‎ ‎و‎ ‎بهبود‎ ‎کیفیت‎ ‎و‎ ‎شاخص های‎ ‎رشدی‎ ‎افزایش‎ ‎سطح‎ ‎برگ،‎ ‎کربوهیدرات،‎ ‎ویتامین‎ ‎ث،‎ ‎فنل،‎ ‎فلاونید،‎ ‎درصد‎ ‎سفتی‎ ‎میوه،‎ ‎تعداد‎ ‎برگ،‎ ‎وزن‎ ‎خشک‎ ‎برگ،‎ ‎تعداد‎ ‎میوه،‎ ‎عملکرد،‎ ‎مواد‎ ‎جامد‎ ‎محلول،‎ ‎ظرفیت اکسایشی،‎ ‎آنتوسیانین‎ ‎و‎ ‎پروتیئن‎ ‎شد‎ ‎همچنین‎ ‎سبب‎ ‎کاهش‎ ‎وزن‎ ‎تر‎ ‎ریشه‎ ‎و‎ ‎وزن‎ ‎خشک ریشه‎ ‎شد. کشت‎ ‎بهاره‎ ‎باعث‎ ‎افزایش‎ ‎مساحت‎ ‎برگ،‎ ‎کربوهیدرات،‎ ‎ویتامین‎ ‎ث،‎ ‎تعدادبرگ،‎ ‎وزن‎ ‎خشک‎ ‎برگ،‎ ‎تعداد‎ ‎میوه،‎ ‎عملکرد،‎ ‎مواد محلول‎ ‎جام‎ ‎،‎ ‎اسید‎ ‎کل،‎ ‎درصدشاخص‎ ‎رسیدگی‎ ‎و‎ ‎پروتئین‎ ‎شده‎ ‎است‎. ‎کشت‎ ‎تابستانه‎ ‎موجب‎ ‎افزایش‎ ‎ظرفیت‎ ‎اکسایشی، آنتوسیانین،‎ ‎آنزیم‎ ‎پراکسیداز،‎ ‎آنزیم‎ ‎پلی‎ ‎فنیل‎ ‎آلانین‎ ‎آمونیالیاز،‎ ‎وزن‎ ‎خشک‎ ‎ریشه،‎ ‎وزن‎ ‎تر‎ ‎ریشه،‎ ‎سفتی‎ ‎میوه، فلاونوئید و‎ ‎فنل‎ ‎شد. در‎ ‎نهایت بهترین‎ ‎تیمار‎ ‎کشت در‎ ‎بهار و تیمار ورمی کمپوست‎ ‎به‎ ‎دلیل‎ ‎عملکرد‎ ‎بالاتر‎ ‎می باشد‎.‎
  20. اثر مینی تونل و برگ زنی بر عملکرد و خصوصیات میوه پاییزه توت فرنگی ارقام پاروس و ونتانا
    1399
    توت فرنگی ( Fragaria × ananassa Duch.‎ ) ‎ ‎یک هیبرید اکتاپلوئید علفی ، چندساله، دولپه و دارای گونه های متعددی است. سرما یکی از مهم ترین تنش های امحیطی است، که عملکرد محصولات را به طور قابل توجهی کاهش می دهد. سرما بر همه ی جنبه های فیزیولوژی و بیوشیمیایی گیاهان اثر گذار است. مینی تونل با پوشش پلاستیکی می تواند به طور معنی داری دمای هوای درون تونل را تغییر دهد و سبب محافظت گیاهان از تنش سرمازدگی شود. در مزارع توت- فرنگی عملیات برگ زنی با هدف جوان سازی و کنترل بیماری انجام میگیرد. این آزمایش به منظور بررسی اثرات برگ زنی و مینی تونل بر خصوصیات رویشی و عملکرد توت فرنگی انجام شد. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه فاکتور؛ رقم در دو سطح(ونتانا و پاروس)، مینی تونل در دو سطح (استفاده از مینی تونل و عدم استفاده از مینی- تونل) و برگ زنی در دوسطح (برگ زنی و عدم برگ زنی) اجرا شد. نتایج آزمایش نشان داد که کاربرد مینی تونل سبب افزایش آنزیم پراکسیداز، سوپر اکسیداز دیسموتاز و کلرفیل b برگ شد.عمکرد بوته توت فرنگی تحت تاثیر مینی تونل معنی داری نسبت به شرایط بدون مینی تونل نشان داد. همچنین استفاده از مینی تونل بر صفات بیوشیمیایی میوه اثر گذار بود و مقدار TSS/TA، سفتی و آنتوسیانین میوه را افزایش داد. در مقابل تیمار مینی تونل سبب کاهش صفات پراکسید هیدروژن و ترکیبات اسمولیتی مانند پروتئین، پرولین و کربوهیدرات شد. همچنین ترکیبات بیوشیمیایی میوه همانند مواد جامد محلول کل، اسیدیته ی قابل تیتراسیون و ویتامین ث را نسبت به تیمار عدم مینی تونل کاهش داد. برگ زنی سبب افزایش ترکیبات اسمولیتی همانند کربوهیدرات، پروتئین، پرولین، مقدار کلروفیل a ‎ و عملکرد میوه شد. همچنین صفات دیگر شامل مواد جامد محلول کل، اسیدیته ی قابل تیتراسیون، سفتی، فلاونویید و آنتوسیانین میوه را افزایش داد. اما در مقابل سبب کاهش مقدار پراکسیداز برگ و سوپر اکسید دیسموتاز برگ شد. رقم ونتانا کربوهیدرات، مواد جامد محلول، اسیدیته ی قابل تیتراسیون و نسبت TSS/TA بالاتری نسبت به رقم پاروس داشت. همچنین مقدار پراکسیداز برگ، عملکرد و ویتامین ث بالاتری در پاروس نسبت به ونتانا مشاهده شد.
  21. اثر مینی تونل و کود ورمی ‎کمپوست بر عملکرد و خصوصیات میوه پاییزه توت فرنگی ارقام پاروس و ونتانا
    1399
    توت فرنگی یکی از ریز میوه های مناطق معتدله است که در بسیاری از کشورها در هوای آزاد و گلخانه کشت می گردد. مینی تونل های پلاستیکی با ارتفاع کم گرمای خورشید را گرفته و گیاه را از سرما حفاظت کرده و همچنین سبب طولانی شدن فصل رشد می شوند. ورمی کمپوست یک کود بیولوژیکی است که سبب تثبیت مواد آلی و در تعامل بین کرم های خاکی و میکروارگانیسم ها تولید می شود و سبب حاصلخیزی و افزایش محصول خواهد شد. این آزمایش به منظور بررسی اثر ورمی کمپوست در شرایط کشت استفاده از مینی تونل بر خصوصیات رویشی و عملکرد توت فرنگی انجام شد. به همین دلیل آزمایشی در قالب طرح بلوک کامل تصادفی به صورت فاکتوریل با سه عامل رقم در دو سطح (ونتانا و پاروس)، ورمی کمپوست در دو سطح (استفاده از ورمی کمپوست و عدم استفاده ورمی کمپوست) و مینی تونل در دو سطح (استفاده از مینی تونل و عدم استفاده مینی تونل) در مزرعه تحقیقاتی دوشان دانشگاه کردستان در سال های 97 و 98 اجرا شد. نتایج نشان داد که ورمی کمپوست سبب افزایش مقدار مالون دی آلدهید شده است. همچنین بر مقدار آنزیم سوپر اکسید دیسموتاز برگ تاثیر گزار بود و سبب افزایش این آنزیم شده است. این کود بیولوژیک مقدار ترکیبات اسمولیتی همانند کربوهیدرات، پروتئین و پرولین را افزایش داده است. همچنین رنگیزه های فتوسنتزی همانند کلروفیل a در رقم ونتانا، کلروفیل b، کلروفیل کل و کاروتنوئید را افزایش داد. عملکرد، مواد جامد محلول و TSS/TA را افزایش داد. اما در مقابل سبب کاهش مقدار پراکسید هیدروژن برگ و اسیدیته ی قابل تیتراسیون میوه شد. نتایج آزمایش مینی تونل نشان داد که استفاده از مینی تونل سبب کاهش مقدار مالون دی آلدهید شده است و همچنین مقدار پرولین محلول برگ را نیز کاهش داده است و مقدار اسیدیته ی قابل تیتراسیون میوه، ویتامین ث و فلاونویید میوه (در رقم پاروس) را کاهش داد. همچنین مقدار مقدار کلروفیل a در رقم ونتانا را کاهش داد. در مقابل مینی تونل سبب افزایش مقدار کلروفیل a در رقم پاروس و کلروفیل b در رقم ونتانا شد. همچنین استفاده از مینی تونل سبب افزایش عملکرد توت فرنگی نسبت به شرایط عدم استفاده از مینی تونل شد و موجب افزایش مقدار TSS/TA، سفتی، فنول و فلاونویید (در رقم ونتانا) در میوه ی گیاهان رشد کرده در مینی- تونل گردید. مطالعه ارقام مورد مطالعه نشان داد که کربوهیدرات کل، مواد جامد محلول، اسیدیته ی قابل تیتراسیون و ظرفیت ضد اکسایشی میوه رقم ونتانا نسبت به رقم پاروس بالاتر بوده است. همچنین پروتئین، کاروتنویید، عملکرد، سفتی و ویتامین ث رقم پاروس بالاتر از ونتانا بود.
  22. اثر دی کلروفنوکسی تری اتیل آمین ( DCPTA ) در تعدیل اثرات تنش آبی در توت فرنگی در شرایط کشت بدون خاک
    1399
    تغییر آب و هوا به تدریج باعث افزایش وضعیت نامطلوب در سطح جهان شده است‎.‎ گیاهان در معرض تنش های محیطی قرار می گیرند و رشد و نمو آنها را تحت تاثیر قرار می دهد و در نتیجه مانع بهره وری محصول گیاهی می شود. دی کلروفنوکسی تری اتیل آمین ( DCPTA ) گروهی از تنظیم کننده های رشد گیاهی است که‎ ‎تاثیرات مختلفی بر فرآیندهای فیزیولوژیکی در گیاهان دارد. بنابراین این پژوهش به منظور به کارگیری DCPTA در جهت کاهش اثر تنش خشکی برروی رقم توت فرنگی آروماس انجام شد. آزمایش در بهار و تابستان سال 1398 در گلخانه ی تحقیقاتی گروه علوم باغبانی دانشگاه کردستان به صورت فاکتوریل درقالب طرح کاملاً تصادفی با دوم عامل انجام گرفت. عامل DCPTA در چهار سطح (صفر، 8، 16 و 24 میلی گرم در لیتر) و عامل آبیاری در سه سطح (تیمار آبیاری اول روز اول محلول دهی با 1000 سی سی نصف محلول هوگلند، روز دوم و سوم آبیاری با 1000 سی سی آب، تیمار آبیاری دوم روز اول محلول دهی با 1000 سی سی نصف محلول هوگلند، روز دوم آبیاری با 1000 سی سی آب، روز سوم بدون آبیاری، تیمار آبیاری سوم روز اول محلول دهی با 1000 سی سی نصف محلول هوگلند، روز دوم و سوم بدون آبیاری) و 3 تکرار به صورت کشت بدون خاک اعمال شدند. نتایج حاصل از اثرات DCPTA بر گیاهان در شرایط تنش خشکی نشان داد که DCPTA در شرایط کمبود آب می تواند وزن خشک ریشه، حجم ریشه، وزن خشک برگ را به طور معنی داری نسبت به شاهد افزایش داده است. همچنین کربوهیدرات برگ در غلظت 16 میلی گرم در لیتر DCPTA در تیمار آبیاری دوم و سوم افزایش یافت. مقدار پرولین، پروتئین، پایداری غشای سلولی در تیمار آبیاری سوم و رنگدانه فتوسنتزی شامل کلروفیل a، b، کل و کاروتنوئید در تیمار آبیاری سوم افزایش یافته است. همچنین DCPTA سبب افزایش آنزیم سوپر اکسید دیسموتاز برگ، پراکسیداز برگ و سوپر اکسید دیسموتاز میوه شد. عملکرد میوه، اسیدیته ی قابل تیتراسیون، ویتامین ث، فنول کل و فلاونوئید میوه در شرایط تیمار آبی سوم نسبت به شاهد افزایش یافت. همچنین DCPTA سبب کاهش هیدروژن پراکسید در شرایط کمبود آب شد. نتایج این پژوهش نشان داد که تیمار DCPTA می تواند در شرایط کمبود آب اثرات تنش را تعدیل کند و اثرات زیان بار تنش آب بر صفات رویشی و زایشی گیاه را تعدیل می کند.
  23. اثر نانوذرات دی اکسید تیتانیوم بر تعدیل اثرات تنش آبی در توت فرنگی در شرایط کشت بدون خاک
    1399
    تنش خشکی یکی از عوامل مهم زیست محیطی است که رشد، توسعه و تولید گیاه را محدود می سازد و بر عملکرد اثر منفی دارد. ایران به عنوان کشوری نیمه خشک سالانه خسارات زیادی را از کمبود آب در بخش کشاورزی متحمل می شود. جهت جلوگیری از خسارت به محصولات کشاورزی باید راهکارهایی را برای کاهش اثر تنش آبی بر گیاهان گیاهان ارائه کرد. ازجمله ی این راهکارها استفاده از ترکیباتی مانند نانو ذرات دی اکسید تیتانیوم است که جهت افزایش مقاومت گیاهان در برابر تنش های محیطی به کار می‎رود. بنابراین این پژوهش به منظور به کارگیری محلول پاشی نانو ذرات دی اکسید تیتانیوم در جهت کاهش اثر تنش خشکی برروی رقم توت فرنگی ونتانا صورت گرفت. آزمایش در بهار و تابستان سال 1398 در گلخانه ی تحقیقاتی گروه علوم باغبانی دانشگاه کردستان انجام شد. این آزمایش صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با دو عامل شامل نانو ذرات دی اکسید تیتانیوم در چهار سطح (صفر، 02/0، 04/0 و 06/0 میلی گرم در لیتر) و تیمار آبیاری در سه سطح (تیمار آبیاری اول روز اول محلول دهی با 1000 سی سی محلول هوگلند، روز دوم و سوم آبیاری با 1000 سی سی آب، تیمار آبیاری دوم روز اول محلول دهی با 1000 سی سی محلول هوگلند، روز دوم آبیاری با 1000 سی سی آب، روز سوم بدون آبیاری، تیمار آبیاری سوم روز اول محلول دهی با 1000 سی سی محلول هوگلند، روز دوم و سوم بدون آبیاری) و 3 تکرار به صورت کشت بدون خاک اجرا شد. نتایج به دست آمده نشان دادند که تیمار دی اکسید تیتانیوم در شرایط تنش سبب افزایش وزن خشک طوقه، تعداد طوقه، حجم ریشه، کربوهیدرات برگ، رنگدانه های فتوسنتزی، فعالیت آنزیم پراکسیداز، آنزیم سوپر اکسید دیسموتاز، کربوهیدرات میوه، مواد جامد محلول کل، ویتامین ث، آنتوسیانین، فنول، فلاونویید، فعالیت ضد اکسایشی شد. همچنین نانوذرات دی اکسید تیتانیوم در شرایط تنش خشکی به خوبی توانست عملکرد گیاه توت فرنگی را نسبت به تیمار شاهد افزایش دهد. از این رو کاربرد محلول پاشی نانو اکسید تیتانیوم در شرایط تنش به خوبی می تواند تنش آبی را در توت فرنگی تعدیل کند و از این رو خسارت وارد به گیاه به دلیل کم آبی را کاهش دهد.
  24. اثر کاربرد خارجی ملاتونین بر تحمل تنش شوری در توت فرنگی در شرایط کشت بدون خاک در گلخانه
    1398
    تنش شوری از مهم ترین عوامل محدود کننده ی رشد و عملکرد در گیاهان است. توت فرنگی گیاهی چند ساله و یکی از محصولات دانه ریز حساس به تنش شوری است. به منظور بررسی اثر کاربرد خارجی ملاتونین روی خصوصیات رویشی، فیزیولوژیکی ، عملکرد و برخی خصوصیات میوه توت فرنگی، ارقام آروماس، کاماروزا، آزمایش با دو سطح ملاتونین (0 و 15/0 میکرو مولار) همرا با محلول هوگلند و دو سطح کلرید سدیم (0 و 45 میلی مول) به صورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار به صورت کشت بدون خاک انجام شد. ملاتونین به عنوان یک تنظیم کننده رشد گیاهی توانایی کاهش صدمات ناشی از تنش های محیطی از جمله شوری را دارا می باشد. در این آزمایش تعداد و سطح برگ، حجم ریشه، وزن تر و خشک بخش هوایی و ریشه، ماده خشک کل، شاخص پایداری غشای سلولی، کلروفیل a، b و کل، کارتنوئید، محتوای نسبی آب برگ، پرولین، کربوهیدرات های محلول کل، پراکسید هیدروژن، پروتئین محلول کل، فعالیت آنزیم های سوپراکسید دیسموتاز و پراکسیداز، عملکرد و تعداد زیادی از خصوصیات میوه مانند سفتی ، اسیدیته کل، مواد جامد محلول، ویتامین ث، فنل کل، فلاونوئید، آنتوسیانین و ظرفیت ضد اکسایشی اندازه گیری شدند. نتایج نشان داد که در شرایط بدون تنش شوری، ملاتونین باعث افزایش تعداد طوقه، تعداد برگ و وزن خشک کل در هر دو رقم کاماروزا و آروماس گردید. در این شرایط، حجم و وزن خشک ریشه در رقم آروماس تحت تاثیر تیمار ملاتونین افزایش یافت، اما در رقم کاماروزا با تیمار شاهد تفاوتی نداشتند. در شرایط تنش شوری، تیمار ملاتونین سبب افزایش تعداد طوقه، محتوای نسبی آب برگ و فعالیت آنزیم سوپر اکسید دیسموتاز (SOD) در هر دو رقم کاماروزا و آروماس گردید. تیمار ملاتونین در شرایط تنش شوری سبب افزایش مقدار فلاونوئید، فنل کل، اسیدیته و سفتی میوه ارقام کاماروزا و آروماس گردید. نتایج کلی نشان داد که در شرایط شوری، تیمار ملاتونین بعضی از صفات مرتبط به تحمل تنش شوری را بهبود می بخشد.
  25. تاثیر زمان کاشت و خاکپوش پلی اتیلن بر خصوصیات فیزیولوژیکی، بیوشیمیایی و عملکردی توت فرنگی تحت تیمارهای مختلف آبیاری
    1398
    آب یکی از مهم ترین عوامل محیطی است که رشد و نمو گیاه را تنظیم می کند و کمبود آن مهم ترین عامل محدودکننده برای پرورش محصولات گیاهی است. برنامه ریزی آبیاری یکی از روش های مرسوم برای بهبود کارایی مصرف آب می باشد. یکی از این راهکارها برای بهبود راندمان مصرف آب، کم آبیاری با هدف بهینه سازی استفاده از آب آبیاری و بارش می باشد. یکی دیگر از راهکارهای مناسب برای حفظ منابع آب و جلوگیری از تلفات آب استفاده از خاکپوش در سطح خاک می باشد. توت فرنگی یکی از محصولات مهم و استراتژیکی است که در استان کردستان در سظح وسیع کشت می شود و با داشتن سیستم ریشه ای کم عمق به کم آبی بسیار حساس است. زمان کاشت نیز به عنوان یکی از مهم ترین عوامل برای کشت توت فرنگی در نظر گرفته شده است که بر کیفیت و مرحله بلوغ میوه موثر است و بهینه سازی آن یک پیش نیاز برای کشت موفقیت آمیز توت فرنگی است. به منظور بررسی اثر کم آبیاری، خاکپوش و زمان کاشت بر ویژگی-های دو رقم توت فرنگی ونتانا و پاروس آزمایشی با 12 تیمار و سه تکرار به صورت فاکتوریل بر پایه ی طرح بلوک های کامل تصادفی انجام شد. در این آزمایش کربوهیدرات های محلول کل برگ، پروتئین های محلول کل، پراکسید هیدروژن، پراکسیداسیون لیپیدی، فعالیت آنزیم های پراکسیداز و سوپر اکسید دیسموتاز، عملکرد و اجزای عملکرد و برخی خصوصیات کیفی میوه اندازه گیری شدند. نتایج نشان داد که با افزایش دور آبیاری کربوهیدرات های محلول کل در رقم پاروس به طور معنی داری افزایش یافتند. محتوای مالون دی آلدئید، پراکسید هیدروژن و پروتئین های محلول کل تحت تاثیر دور آبیاری در دو رقم قرار نگرفت. کم ترین وزن و عملکرد میوه در دور آبیاری هفته ای یک بار در رقم پاروس به دست آمد. تعداد میوه، وزن و عملکرد در رقم ونتانا تحت تاثیر دور آبیاری قرار نگرفت. بیش ترین تعداد، وزن و عملکرد میوه در زمان برداشت دوم و سوم در رقم ونتانا حاصل شد که با کاربرد خاکپوش این صفات افزایش معنی داری را نشان دادند. خاکپوش باعث زودرسی محصول در کشت تابستانه شد. در هر دو رقم بیش ترین تعداد و عملکرد میوه مربوط به کاشت بهاره بود. مواد جامد محلول و ظرفیت ضداکسایشی در رقم ونتانا به طور معنی داری بالاتر از رقم پاروس بودکه بیش ترین ظرفیت ضداکسایشی در این رقم در دور آبیاری چهار روز یک بار حاصل شد. بیش ترین فلاونوئید در رقم ونتانا در دور آبیاری پنج روز یک بار و بیش ترین آنتوسیانین در رقم پاروس در دور آبیاری هفته ای یک بار به دست آمد. هم چنین نتایج حاصل از این پژوهش مقاومت بیش تر رقم ونتانا به تنش کم آبیاری را نسبت به رقم پاروس نشان داد.
  26. اثر هدایت الکتریکی محلول غذایی بر رشد، عملکرد و کیفیت میوه توت فرنگی در بسترهای مختلف کشت بدون خاک
    1397
    توت فرنگی (.Fragaria × ananassa Duch) یکی از مهم ترین محصولات باغی در ایران و جهان به شمار می رود. کشت توت فرنگی به خاطر پتانسیل بالای تولید و کیفیت میوه، مواد معدنی غنی، ویتامین ها، الاژیک اسید، آنتوسیانین ها، فلاونول ها، فلاونویید ها و برخی آمینو اسیدهای ضروری و فعالیت ضدسرطانی دارای اهمیت اقتصادی و تغذیه ای است. به منظور بررسی اثر هدایت الکتریکی و سه نوع بستر کشت مختلف بر ویژگی های رویشی، فیزیولوژیکی، عملکرد و کیفیت میوه توت فرنگی رقم کاماروزا، آزمایشی به صورت فاکتوریل بر پایه ی طرح کاملا تصادفی با 9 تیمار و 3 تکرار در گلخانه گروه علوم باغبانی، دانشکده کشاورزی دانشگاه کردستان انجام گرفت. تیمارها شامل بستر کشت کوکوپیت-پرلایت، کوکوپیت-ورمی کولایت و کوکوپیت-زئولیت به نسبت مساوی 50 درصد بود. سه سطح هدایت الکتریکی 8/0، 7/1 و 4 دسی زیمنس بر متر برای تغذیه گیاهان همراه با محلول غذایی استفاده گردید. در این آزمایش تعداد و سطح برگ، طول و حجم ریشه، تعداد طوقه، وزن خشک بخش هوایی و ریشه، ماده خشک کل، سطح سوخته برگ ، کلروفیل a، b و کل، محتوای نسبی آب برگ،‍ شاخص پایداری غشاء سلولی، پرولین، کربوهیدرات های محلول کل، پراکسیداسیون لیپیدی، پراکسید هیدروژن، پروتئین محلول کل، فعالیت آنزیم های پراکسیداز و سوپر اکسید دیسموتاز، غلظت برخی عناصر، عملکرد و برخی خصوصیات میوه اندازه گیری شدند. نتایج نشان داد که شاخص های رشدی (سطح برگ، طول و حجم ریشه، وزن خشک اندام های هوایی و ریشه، ماده خشک کل)، محتوای نسبی آب برگ (LRWC)، شاخص پایداری غشاء سلولی (MSI)، عملکرد و تعداد میوه با افزایش سطوح EC کاهش یافتند. از طرفی درصد سوختگی برگ، میزان پرولین، کربوهیدرات های محلول کل برگ و میوه، مالون دی آلدئید، میزان H2O2، فعالیت آنزیم های پراکسیداز، سوپراکسیددیسموتاز، میزان عناصر (به غیر از آهن)، مواد جامد محلول میوه، ویتامین ث، pH، آنتوسیانین، DPPH، فنول و فلاونوئید میوه با افزایش هدایت الکتریکی محلول غذایی افزایش یافتند. به طور کلی کشت گیاهان در بستر کشت کوکوپیت- ورمی کولیت در مقایسه با سایر محیط های کشت سبب بهبود خصوصیات رویشی گردید. کم ترین درصد سوختگی برگ در محیط کشت کوکوپیت-زئولیت و بیش ترین میزان شاخص تحمل به شوری در محیط کشت پرلایت-کوکوپیت بدست آمد. عملکرد میوه های درجه اول با افزایش سطح هدایت الکتریکی از ds/m8/0 به ds/m4 به طور معنی داری کاهش پیدا کرد. از طرفی عملکرد میوه درجه اول، در محیط کشت کوکوپیت- پرلایت به طور معنی داری بیش تر از محیط کشت کوکوپیت -زئولیت بود. علاوه بر این بیش ترین تعداد و عملکرد کل میوه در بستر کشت کوکوپیت-ورمی کولیت و غلظت 7/1 دسی زیمنس برمتر به دست آمد. میزان کلسیم و مواد جامد محلول میوه نیز در بستر کشت کوکوپیت-زئولیت بیشترین میزان بود
  27. تاثیر عصاره جلبک دریایی (مارمارین) بر صفات کیفی و کمی انگور رقم رشه در شرایط تنش خشکی و بدون تنش خشکی
    1397
    تنش خشکی به عنوان یکی از شایع ترین عوامل زیستی محدودکننده تولید محصولات باغبانی است، که در بسیاری از مناطق جهان در حال گسترش است. تنش خشکی یک تنش محیطی رایج برای انگور است که معمولاً در خاک های با محتوای پایین آب رخ می دهد. استفاده از محرک های زیستی بر پایه جلبک دریایی ممکن است یک نقش کلیدی در توسعه استراتژی های زراعی دوستدار محیط زیست برای بهبود عملکرد، تحمل به تنش های زنده/ غیرزنده و کیفیت میوه داشته باشد. در این تحقیق، اثر عصاره جلبک دریایی قهوه ای Ascophyllum nodosum (مارمارین) بر فیزیولوژی و کیفیت انگور در شرایط تنش خشکی و بدون تنش خشکی بررسی گردید. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کامل تصادفی با دو عامل و سه تکرار طراحی شد. عامل اول (تنش خشکی) در دو سطح (شاهد و تنش خشکی) و عامل دوم (مارمارین) در سه سطح (صفر، 1000 و 2000 پی پی ام) بود. نتایج نشان داد که تنش خشکی کلروفیل a، کلروفیل کل، محتوای نسبی آب برگ، شاخص رنگ L*‎، سفتی، اسیدیته قابل تیتراسیون، ویتامین ث، فنول کل، فلاونوئید کل و فعالیت ضداکسایشی کل را کاهش داد اما میزان پرولین برگ، پراکسید هیدروژن، پروتئین های محلول کل، فعالیت آنزیم سوپراکسید دیسموتاز، شاخص رنگ a*‎ و مواد جامد محلول میوه را افزایش یافت؛ کاربرد تیمارهای 1000 و 2000 پی پی ام مارمارین در شرایط تنش خشکی موجب کاهش پراکسید هیدروژن، پروتئین های محلول کل، فعالیت آنزیم سوپراکسید دیسموتاز، شاخص رنگ a*‎، pH و مواد جامد محلول و افزایش کلروفیل a، کلروفیل b، کلروفیل کل، کاروتنوئید کل، محتوای نسبی آب برگ، پرولین برگ، شاخص رنگ b*‎، L*‎، سفتی، اسیدیته قابل تیتراسیون، ویتامین ث، فنول کل، فلاونوئید کل و فعالیت ضداکسایشی کل گردید. استفاده از عصاره جلبک دریایی در شرایط تنش خشکی توانست موجب بهبود ویژگی های کمی و کیفی و کاهش اثرات منفی تنش خشکی در انگور رقم رشه گردد.
  28. اثرتنش شوری بر رشد چمن ریگراس چند ساله (Lolium perenne) در محیط های رشد دارای زئولیت و زئولیت غنی شده با پتاسیم
    1397
    چمن ها یکی از ارکان اصلی در فضای سبز، پارک ها و زمین های ورزشی می باشند و به دلیل کمبود آب کاهش سطح آب های زیرزمینی و نیز شور شدن آب ها با مشکلات زیادی مواجه شده اند. شوری خاک به عنوان یک تنش غیرزیستی از مهمترین عوامل محدود کننده رشد گیاهان به ویژه در مناطق خشک و نیمه خشک جهان محسوب می شود. این پژوهش به منظور بررسی اثر زئولیت طبیعی و نیز زئولیت غنی شده با پتاسیم بر ویژگی های مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی چمن ریگراس چند ساله به صورت طرح کاملا تصادفی در قالب فاکتوریل با دو فاکتور تنش شوری در 3 سطح (شاهد، شوری 50 و 100 میلی مولار) و زئولیت در 3 سطح (بدون زئولیت، زئولیت معمولی و غنی شده با پتاسیم) با 4 تکرار و به صورت گلدانی انجام شد. نتایج نشان داد که شاخص های رشد (وزن تر و خشک روشاخساره، وزن تر و خشک ریشه و حجم ریشه)، محتوای نسبی آب برگ (RWC)، شاخص پایداری غشاء یاخته ی (MSI)، کلروفیل a، b و کل در اثر تنش شوری کاهش یافتند و با افزودن زئولیت معمولی و غنی شده به محیط کشت این شاخص ها افزایش یافتند. همچنین در اثر تنش شوری میزان پرولین، کربوهیدرات های محلول کل، مالون دی آلدئید، پروتئین های محلول کل، پراکسید هیدروژن، سوپر اکسید دیسموتاز و پراکسیداز افزایش یافتند. کاربرد زئولیت معمولی و غنی شده در هر دو شرایط تنش و عدم تنش شوری سبب بهبود ویژگی های رویشی و فیزیولوژیکی این گیاه شد، اما تاثیر این بهبوددهنده ها در شرایط تنش چشمگیر تر بود. به نظر می رسد که کاربرد زئولیت معمولی و غنی شده با پتاسیم توانسته آسیب های ناشی از تنش شوری را در چمن ریگراس چند ساله تا حدود زیادی تعدیل نماید، این در حالی بود که در کل میزان تاثیر گذاری مثبت زئولیت غنی شده با پتاسیم بیشتر از زئولیت معمولی بود.
  29. اثر جاسمونیک اسید و نانوذرات آهن بر ویژگی های مورفو- فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی توت فرنگی تحت تنش خشکی درکشت درون شیشه ای
    1397
    تنش خشکی یکی از مهم ترین تنش های محیطی محدود کننده رشد و بهره وری گیاهان است. در این راسنا برای مطالعه اثر جاسمونیک اسید و نانوذرات آهن بر ویژگی های مورفو- فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی توت فرنگی رقم کوئین الیزا تحت تنش خشکی درکشت درون شیشه-ای، دو آزمایش فاکتوریل موازی در قالب طرح کاملاً تصادفی با 5 تکرار اجرا شد، در آزمایش اول فاکتورهای تنش خشکی (A) با استفاده از پلی اتیلن گلیکول-6000 (PEG-6000) در سه سطح تیماری 0، 5 و 7 درصد (وزن به حجم) و جاسمونیک اسید (B) در سه سطح 0، 01/0 و 05/0 میلی مولار و در آزمایش دوم فاکتورهای تنش خشکی (A) و نانوذرات آهن (C) در سه سطح صفر، 8/0 و 2/1 پی پی ام مورد استفاده قرار گرفتند. صفات مورد اندازه گیری در هر دو آزمایش شامل: تعداد و طول شاخه، تعداد و طول ریشه، وزن تر و خشک ریشه، وزن تر و خشک اندام هوایی و ماده خشک کل، محتوای نسبی آب برگ(RWC)، پایداری غشای سلولی (MSI)، محتوای کلروفیل a، b و کل، کاروتنوئید، پروتئین های محلول کل، محتوای پرولین، کربوهیدرات-های محلول کل، مالون دی آلدئید (MDA)، پراکسید هیدروژن (H2O2)، فعالیت آنزیم های سوپراکسید دیسموتاز و پراکسیداز بود. نتایج به دست آمده در این تحقیق نشان داد که تنش خشکی سبب کاهش ویژگی های مورفولوژیکی یعنی تعداد و طول ریشه و شاخه، وزن تر و خشک ریشه و اندام هوایی، ماده خشک کل شده و در صفات فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی نیز محتوای نسبی آب برگ، شاخص پایداری غشاء سلولی ، محتوای کلروفیلa ، b و کل، کاروتنوئید و پروتئین های محلول کل را کاهش و محتوای پرولین آزاد، کربوهیدرات های محلول کل، مالون دی آلدئید ، پراکسید هیدروژن، فعالیت آنزیم های سوپراکسید دیسموتاز و پراکسیداز را افزایش می دهد. کاربرد جاسمونیک اسید و نانوذرات آهن سبب افزایش تعداد و طول ریشه و شاخه، وزن تر و خشک ریشه و اندام هوایی، ماده خشک کل، محتوای نسبی آب برگ، پایداری غشای سلولی، محتوای کلروفیل، کاروتنوئید، پرولین، کربوهیدرات های محلول کل، پراکسید هیدروژن، پروتئین های محلول کل، فعالیت آنزیم های سوپراکسید دیسموتاز، پراکسیداز و کاهش مالون دی آلدئید و پراکسید هیدروژن شدند. تیمار 05/0 میلی مولار جاسمونیک اسید و تیمار 2/1 پی پی ام نانوذرات آهن نتایج بهتری نشان دادند. بر اساس نتایج این تحقیق جاسمونیک اسید و نانوذرات آهن می توانند در کاهش اثر تنش خشکی موثر
  30. اثر هیومیک اسید و دو نوع محیط کشت بر برخی ویژگی های مورفو- فیزیولوژیکی توت فرنگی در شرایط کشت بدون خاک
    1396
    توت فرنگی (.Fragaria × ananassa Duch) یکی از مهم ترین محصولات باغی در ایران و جهان به شمار می رود. کشت توت فرنگی به خاطر پتانسیل بالای تولید و کیفیت میوه، غنی از ویتامین ث، منگنز، پتاسیم، اسیدفولیک، آنتوسیانین ها، فلاونول ها و فلاونویید ها دارای اهمیت اقتصادی و تغذیه ای است. به منظور بررسی اثر اسیدهیومیک و دو نوع محیط کشت مختلف بر ویژگی های توت فرنگی رقم آروماس و دیامنت، آزمایشی در قالب طرح کاملاً تصادفی با 6 تیمار و 3 تکرار در گلخانه دانشکده کشاورزی دانشگاه کردستان انجام گرفت. تیمارها شامل محیط کشت حاوی 50 درصد کوکوپیت و 50 درصد پرلایت و ترکیبی از پوکه ریزودرشت به نسبت مساوی بود. سه سطح هیومیک اسید 0، 300 و 600 میلی گرم در لیتر برای تغذیه گیاهان همراه با محلول غذایی استفاده گردید. عناصر غذایی موردنیاز گیاهان توت فرنگی با دادن محلول غذایی هوگلند تغییر داده شده به صورت یک روز در میان صورت گرفت. دور آبیاری، دمای محیط و رطوبت اشباع برای تیمارها ثابت در نظر گرفته شد. در این آزمایش تعداد و سطح برگ، طول و حجم ریشه، وزن تر و خشک بخش هوایی و ریشه، ماده خشک کل، ، کلروفیل a، b و کل، کربوهیدرات های محلول کل، پروتئین محلول کل، عملکرد و تعداد زیادی از خصوصیات میوه( وزن میوه، سفتی، اسیدیته کل، مواد جامد محلول میوه، ویتامین ث، شاخص های رنگینگی، فنول کل، فلاونوئید و ظرفیت ضد اکسایشی)، میزان فعالیت آنزیم نیترات رداکتاز برگ و ریشه اندازه گیری شدند. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که کاربرد هیومیک اسید در هر دو نوع محیط کشت باعث بهبود در خصوصیات رویشی، فیزیولوژیکی، عملکرد و خصوصیات کیفی میوه در هر دو رقم شد. کاشت گیاهان توت فرنگی در محیط کشت کوکوپیت و پرلایت در مقایسه با محیط کشت پوکه سبب افزایش حجم و طول ریشه، وزن تر و خشک ریشه، تعداد و وزن تر طوقه، سطح برگ، وزن تر و خشک دم برگ، وزن تر و خشک برگ، وزن خشک شاخساره، وزن خشک کل و عملکرد شد. رقم دیامنت خصوصیات رویشی مناسب تری نسبت به آروماس نشان دادند. فعالیت آنزیم نیترات رداکتاز در ریشه هردو رقم با افزایش غلظت هیومیک اسید در هردو محیط افزایش یافت. میزان سفتی میوه، مواد جامد محلول و اسیدیته با افزایش مصرف هیومیک اسید افزایش یافت. به طورکلی کاربرد هیومیک اسید و کاشت گیاهان توت فرنگی در ترکیب کوکوپیت + پرلایت سبب بهبود رشد، عملکرد و خصوصی
  31. ارزیابی ویژگی های رویشی، عملکرد و کیفیت میوه توت‎فرنگی در محیط های مختلف کشت بدون خاک
    1396
    امروزه تحقیقات گسترده ای روی بسترهای رایج در کشت بدون خاک انجام می شود تا با توجه به مسائل اقتصادی، نوع کشت و تاثیر این بسترها روی خصوصیات کمی و کیفی محصول، بستر مناسب برای هر گیاه تعیین شود. به منظور بررسی صفات کمی و کیفی توت فرنگی در واکنش به بسترهای مختلف کشت بدون خاک، این پژوهش در گلخانه ی گروه علوم باغبانی دانشکده کشاورزی دانشگاه کردستان در تابستان 1395 در شش محیط کشت شامل پوکه + پرلایت (50 :50)، زئولیت + پرلایت (50 :50)، پوکه + زئولیت (50 :50)، پوکه 100 درصد، پرلایت 100 درصد و زئولیت 100 درصد انجام گرفت. آزمایش به صورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی با 6 تیمار و 3 تکرار اجرا گردید. هر واحد آزمایشی دربرگیرنده ی 4 گلدان بوده و درمجموع 72 گلدان استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان داد که محیط کشت زئولیت نسبت به سایر محیط کشت ها سبب بهبود خصوصیات رشدی توت فرنگی از جمله تعداد برگ، تعداد طوقه و وزن خشک ریشه و بخش‎های هوایی شد. بیشترین میزان K، Fe، Zn و Cu در زئولیت و یا محیط کشت های ترکیبی زئولیت مشاهده شد. میزان TA و TSS تحت تاثیر مرحله برداشت قرار گرفت. همچنین محیط کشت، میزان TA، ویتامین ث و سفتی را تحت تاثیر قرار داد. سایر ترکیبات کیفی میوه از جمله فنول، فلاونوئید، DPPH و آنتوسیانین تحت تاثیر مراحل برداشت، اختلاف معنی داری نشان دادند. اثر محیط کشت و مرحله برداشت بر تعداد میوه و عملکرد کل معنی دار بود. بیشترین تعداد میوه و عملکرد در مرحله سوم و بیشترین وزن میوه در مرحله اول برداشت به دست آمد. بیشترین تعداد میوه در محیط کشت های ترکیبی زئولیت با پوکه و پرلایت به دست آمد و محیط کشت زئولیت + پرلایت بیشترین وزن میوه را داشت. بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش، محیط کشت زئولیت سبب بهبود خصوصیات رشدی شد و در ترکیب با پرلایت سبب بهبود عملکرد میوه ی توت فرنگی گردید.
  32. اثرات نانوذرات نقره و مس بر عمر پس از برداشت گل های بریدنی میخک و داودی
    1396
    یکی از محدودیت های اصلی در زمینه تولید، حمل و نقل و صادرات گل های شاخه بریدنی پیری زودرس است که دلایل این مشکل ناتوانی جذب آب، از دست دهی آب، عرضه ی کم کربوهیدرات برای تنفس، تولید اتیلن، رشد میکروارگانیسم ها و انسداد سیستم آوندی ساقه می باشد. بنابراین یافتن روش های مناسب جهت حفظ کیفیت و عمر گلجایی از اهمیت زیادی برخوردار است. به همین دلیل، این پژوهش به منظور بررسی اثر نانو ذرات نقره و نانو ذرات مس روی دو نوع گل خیلی حساس به اتیلن (میخک) و غیر حساس به اتیلن (داودی) به صورت دو آزمایش جداگانه انجام شد. آزمایش ها به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با دو فاکتور (عامل اول نانو ذرات نقره و مس هر کدام در 3 سطح و عامل دوم یعنی زمان نمونه-برداری در 4 سطح) با 3 تکرار و هر تکرار شامل 8 شاخه گل بریدنی بود. در آزمایش اول اثر نانو ذرات نقره (در 3 غلظت صفر،40 و 80 میلی گرم در لیتر) و در آزمایش دوم اثر نانو ذرات مس (در 3 غلظت صفر،10 و 20 میلی گرم در لیتر) بر وزن تر نسبی ساقه، میزان جذب محلول گلجایی، جمعیت باکتریایی انتهای ساقه و محلول گلجایی، قطر ساقه و گل، pH محلول گلجایی، شاخص پایداری غشا، میزان پروتئین های قابل حل، کربوهیدرات های محلول کل، فعالیت آنزیم-های سوپر اکسید دیسموتاز و پراکسیداز، پراکسید هیدروژن، درصد پژمردگی و عمر گلجایی هر دو گل بررسی شد. نتایج نشان داد که نانوذرات نقره و مس اثر مثبتی بر ویژگیهای ذکر شده داشته و غلظت های 80 میلی گرم در لیتر نانو ذرات نقره و 20 میلی گرم در لیتر نانو ذرات مس بیشترین کارایی داشتند.
  33. بررسی محتوای بتاگلوکان دانه درژنوتیپ‎های یولاف و تعیین ارتباط احتمالی آن‎ها با برخی نشانگرهای ISSR
    1396
    مطالعه روابط ژنتیکی، پیش نیازی برای اصلاح گیاهان زراعی و نیز پیش نیازی جهت حفظ و نگهداری منابع ژنتیکی می باشد. در این مطالعه به منظور بررسی تنوع ژنتیکی 22 ژنوتیپ از گونه های Avena از مناطق مختلف کشور از 23 نشانگر ISSR استفاده شد. در مجموع 212 قطعه (به طور متوسط 22/9 نوار به ازای هر آغازگر) تکثیری امتیازدهی شدند که از این تعداد 156 مکان چندشکلی (80/74 درصد) نشان دادند. میانگین PIC و MI به ترتیب برابر با 13/0 و 7/0 به دست آمد. میانگین شاخص های هتروزیگوتی مورد انتظار، ضریب شانون و قدرت تفکیک نشانگر به ترتیب برابر با 15/0، 24/0 و 19/2 برآورد شد. ترکیب آغازگرهای ISSR5+ISSR7 دارای بالاترین مقدار شاخص نشانگری (MI) بودند که می تواند برای مطالعه و تفکیک ژنوتیپ‎های یولاف در سطح وسیع مورد استفاده قرار بگیرد. با انجام تجزیه خوشه ای با استفاده از ضریب تشابه دایس و الگوریتم UPGMA، ژنوتیپ های مورد بررسی یولاف به چهار گروه براساس گونه های مختلف Avena تفکیک شدند. میانگین محتوای بتاگلوکان در دانه های یولاف برابر با 55/5 درصد برآورد شد. مقدار محتوای بتاگلوکان دانه از 59/4 تا 44/6 درصد متغیر بود. از نظر صفات مورفولوژیک نیز تنوع بالایی در بین ژنوتیپ های یولاف مورد مطالعه وجود داشت. برای مشخص کردن نشانگرهای مرتبط با محتوای بتاگلوکان دانه ها و نیز صفات مورفولوژیک تجزیه رگرسیون گام به گام صورت گرفت. آغازگر IS2+ISSR2(700bp) با ضریب تبیین 48 درصد دارای بیشترین ارتباط با محتوای بتاگلوکان دانه بود. بیشترین ارتباط با صفات مورفولوژیک مربوط به ارتفاع ساقه بود که توسط آغازگر ISSR5(1300bp)با ضریب تبیین برابر با 59 درصد برآورد شد. براساس آزمون کروسکال- والیس مشخص شد که ترکیب آغازگرهای IS2+ISSR2(700bp) با صفت محتوای بتاگلوکان و ترکیب آغازگرهای IS2+IS7(1500bp)با صفت قطر ساقه بیشترین همبستگی مثبت و معنی داری را دارند. این آغازگرها احتمالابا محتوای بتاگلوکان دانه و یا صفات مورفولوژیک مرتبط هستند.
  34. بررسی اثر نوع محیط کشت و هیومیک اسید بر عملکرد و کیفیت میوه توت فرنگی در طول دوره برداشت تحت شرایط کشت بدون خاک
    1396
    توت فرنگی یکی از مهم ترین محصولات باغبانی در ایران و جهان به شمار می رود. کشت توت فرنگی به دلیل دارا بودن ویتامین ث، منگنز، پتاسیم، اسیدفولیک، آنتوسیانین ها، فلاونول ها و فلاونویید ها دارای اهمیت اقتصادی و تغذیه ای است. به منظور بررسی اثر اسیدهیومیک در سه سطح )صفر، 300 و 600 میلی گرم در لیتر)، محیط کشت در دو سطح ( کوکوپیت و پرلیت به نسبت مساوی، پوکه ریز و درشت به نسبت مساوی) و زمان برداشت در سه سطح (15 فروردین تا 15 اردیبهشت، 15 اردیبهشت تا 15 خرداد، 15 خرداد تا 15 تیر) بر ویژگی های کمی وکیفی توت فرنگی رقم آروماس، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با 18 تیمار و 3 تکرار در گلخانه دانشکده کشاورزی دانشگاه کردستان انجام گرفت. در این آزمایش کربوهیدرات های محلول کل برگ و طوقه، پروتئین های محلول کل برگ و طوقه، عملکرد، عناصر معدنی (نیتروژن، فسفر، پتاسیم، کلسیم، آهن، منیزیم، بُر، مس، روی و منگنز) و برخی خصوصیات میوه (تعداد میوه، وزن تک میوه، نوع میوه در سه درجه (1، 2 و3)، سفتی، اسیدیته کل، مواد جامد محلول میوه، ویتامین ث، شاخص های رنگی، کربوهیدرات، پروتئین، آنتوسیانین، فنول کل، فلاونوئید و ظرفیت ضد اکسایشی) اندازه گیری شدند. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد بیشترین مقدار کربوهیدرات‎های محلول کل برگ و طوقه مربوط به تیمار هیومیک‎اسید با غلظت 600 پی پی‎ام در محیط کشت کوکوپیت پرلایت بود. بیش ترین مقدار پروتئین‎های محلول کل برگ و طوقه در تیمار300 پی‎پی‎ام هیومیک‎اسید در محیط کشت کوکوپیت پرلایت مشاهده شد. بیشترین مقدار کلسیم مربوط به شاهد در محیط کشت پوکه بود. تیمار هیومیک‎اسید در محیط کشت کوکوپیت پرلایت در غلظت 600 پی پی ام بطور معنی‎داری میزان عنصر کلسیم را افزایش داد. بیشترین مقدار عنصر آهن در تیمار هیومیک‎اسید با غلظت 600 پی‎پی‎ام هیومیک‎اسید در محیط کشت کوکوپیت پرلایت مشاهده شد. در محیط کشت پوکه کاربرد تیمار 300 پی‎پی‎ام هیومیک‎اسید نسبت به شاهد افزایش معنی‎داری روی مقدار آهن داشت. محیط کشت کوکوپیت پرلایت سبب افزایش معنی‎دار در مقدار عنصر روی شد. استفاده از تیمار هیومیک‎اسید در هر دو محیط کشت تفاوت معنی‎داری روی عنصر روی نداشت. بیشترین تعداد میوه مربوط به چین سوم محیط کشت کوکوپیت و پرلیت تیمار شده با 600 پی پی ام هیومیک اسید، بیشترین وزن تک میوه در چین دوم م
  35. بررسی تنوع محتوای بتاگلوکان دانه در ژنوتیپ های جو و تعیین ارتباط احتمالی آن ها با برخی نشانگرهای ISSR
    1396
    با توجه به اهمیت بتاگلوکان از دیدگاه تامین سلامت، افزایش محتوای این ماده در دانه گیاهانی مانند جو و یولاف ضروری به نظر می رسد. محتوای بتاگلوکان دانه در 12 ژنوتیپ مختلف جو مورد بررسی قرار گرفت و بیشترین وکمترین آن به ترتیب برابر با 07/12 درصد در ژنوتیپ یوسف و 13/7 در ژنوتیپ سرارود با متوسط برابر با 04/10 درصد برآورد شد. تنوع بالایی از نظر محتوای بتاگلوکان در بین ژنوتیپ های مورد مطالعه جو وجود داشت. تنوع ژنتیکی بین20 ژنوتیپ جو نیز با استفاده از 20 نشانگرISSR مورد بررسی قرار گرفت. مجموعاً 192 نوار تشکیل شدند که 134 نوار از آن ها چندشکل بودند. تعداد متوسط نوارهای چند شکل به ازای هر نشانگر 7/6 برآورد شد. نشانگر ISSR1، دارای بیشترین نوار تکثیر شده (15 نوار) و بیشترین درصد چند شکلی (33/93) و نشانگر IS7 دارای کمترین نوار (5 نوار) و کمترین درصد چند شکلی (45) بودند و متوسط چند شکلی 76/68 درصد برآورد شد. با استفاده از داده های ژنتیکی ISSR، تجزیه خوشه ای با استفاده از الگوریتم UPGMA و ضریب تشابه جاکارد انجام و ژنوتیپ ها در پنج گروه طبقه بندی شدند. دامنه ضریب تشابه جاکارد در بین ژنوتیپ ها از 779/0 تا 535/0 متفاوت بود. برای مشخص کردن نشانگرهای مرتبط با صفت بتاگلوکان اندازه گیری شده، تجزیه رگرسیون گام به گام، تجزیه همبستگی اسپیرمن، پیرسون و روش کروسکال والیس انجام گرفت. با توجه به نتایج حاصل از تجزیه کروسکال-والیس مشخص شد که ترکیب نشانگرهای (bp1200) ISSR1+IS11 و(bp1300)ISSR2 + IS2 در سطح احتمال 01/0با محتوای بتاگلوکان در ارتباط بودند. بیشترین ضریب تبیین با استفاده از تجزیه رگرسیون برای صفت بتاگلوکان، مربوط به نشانگر (bp1200) ISSR1 و ترکیب نشانگری (bp1300) IS2+ISSR2 به ترتیب برابر با 5/86% و 6/70% برآورد شد.
  36. اثر گاما-آمینوبوتیریک اسید (GABA) بر ویژگی های مورفو-فیزیولوژیکی، عملکرد و کیفیت میوه ی توت فرنگی تحت تنش شوری
    1396
    توت فرنگی یکی از بی نظیرترین ریزمیوه های مناطق معتدله و گیاهی حساس به شوری می-باشد. تنش شوری از عوامل عمده موثر بر رشد و متابولیسم گیاه و از جدی ترین عوامل محدود-کننده باروری محصولات کشاورزی محسوب می شود. استفاده از محلول پاشی برگی برخی مواد شیمیایی مانند گاما-آمینوبوتیریک اسید (GABA) یکی از روش های پیشنهادی برای به حداقل رساندن اثرات مضر ناشی از تنش شوری می باشد. به منظور بررسی اثر GABA، بر ویژگی های مورفولوژیکی، فیزیولوژیکی، عملکرد و برخی ویژگی های میوه توت فرنگی رقم آروماس تحت تنش شوری در شرایط کشت بدون خاک، آزمایشی به صورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی با دو فاکتور GABA (در دو سطح صفر و 25 میلی مولار ) و شوری (در سه سطح 7/0 (شاهد)، 3 و 5 دسی زیمنس بر متر) و سه تکرار اجرا گردید. نتایج این آزمایش نشان داد که تنش شوری سبب کاهش ویژگی های رویشی (شامل تعداد و سطح برگ، حجم ریشه، وزن خشک ریشه و بخش هوایی، ماده خشک کل)، رنگدانه های فتوسنتزی، محتوای نسبی آب برگ،‍ پایداری غشاء سلولی، پروتئین های محلول کل، میزان پتاسیم و نسبت پتاسیم به سدیم در اندام های گیاه، عملکرد و تعدادی از ویژگی های میوه شامل سفتی و محتوای فنول های کل شد. از سوی دیگر صفاتی مانند میزان پرولین، کربوهیدرات های محلول، میزان سدیم ریشه، طوقه و برگ، پراکسید هیدروژن، فعالیت آنزیم های ضداکسایشی و برخی ویژگی های میوه از قبیل محتوای ویتامین ث، مواد جامد محلول کل، اسیدیته کل، هدایت الکتریکی و ظرفیت ضد اکسایشی در شرایط تنش شوری افزایش یافتند. کاربرد تیمار GABA در این آزمایش به طور کلی سبب بهبود ویژگی های مورفولوژیکی (شامل تعداد و سطح برگ، حجم ریشه، وزن خشک ریشه و بخش هوایی، ماده خشک کل)، رنگدانه های فتوسنتزی، پایداری غشاء سلول و پروتئین های محلول کل شد. کاربرد GABA برخی ویژگی های کیفی و بیوشیمیایی میوه شامل محتوای آنتوسیانین و فنول های کل را در شرایط شوری بهبود بخشید. کاهش فعالیت پراکسید هیدروژن و محتوای مالون دی آلدئید و افزایش فعالیت آنزیم ضداکسایشی SOD در اثر کاربرد GABA در شرایط شوری مشاهده گردید. در نهایت کاربرد GABA سبب افزایش عملکرد در شرایط تنش شوری شد.
  37. تاثیر زمان برگ زنی و هیومیک اسید بر کیفیت و عملکرد پاییزه میوه توت فرنگی رقم پاروس
    1396
    به منظور بررسی اثر زمان برگ زنی،کود کامل و هیومیک اسید روی برخی خصوصیات فیزیولوژیکی، بیوشیمیایی و عملکرد توت فرنگی (Fragaria × ananassa Duch) رقم پاروس آزمایشی به صورت فاکتوریل بر پایه ی طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در شرایط مزرعه طی دو فصل رشدی 1394 و 1395 ا. تیمارها شامل تیمار برگ زنی در سه تاریخ دهم، بیستم و سی ام تیر ماه،کود الترا در دو سطح (0 و 5/2 میلی گرم) به همراه تیمار هیومیک اسید در سه سطح (0، 150 و 300 پی پی ام) بود. در این آزمایش محتوی کلروفیل a، b و کل، کارتنوئید،کربوهیدرات های محلول کل برگ، طوقه و میوه، پروتئین های محلول کل طوقه، عملکرد و برخی خصوصیات میوه از جمله سفتی بافت میوه، مواد جامد محلول، اسیدیته، ویتامین C، ظرفیت ضد اکسایشی، آنتوسیانین، فنول و فلاونوئید اندازه گیری شدند. نتایج نشان داد که تیمار 300 پی پی ام هیومیک اسید سبب افزایش معنی دار محتوی کلروفیل کل، کارتنوئید، پروتئین طوقه، عملکرد و اجزاء آن و بهبود صفات کیفی میوه شد. تاثیر تیمار برگ زنی روی تمام صفات به غیر از سفتی بافت میوه و فلاونوئید معنی دار بود؛ همچنین اثرات متقابل سه گانه ی برگ زنی و کودالتراسول و هیومیک اسید در رابطه با صفات مورد بررسی به غیر از محتوی کلروفیل a، b و کل، سفتی بافت و ظرفیت ضد اکسایشی میوه در سایر صفات معنی دار گردید. بطوریکه بالاترین میزان عملکرد و اجزاء آن با کاربرد تیمار 300 پی پی ام هیومیک اسید همراه کود اولتراسول در تاریخ دوم برگ زنی بدست آمد.
  38. اثر مارمارین بر رشد، عملکرد و ویژگی های کیفی میوه ی توت فرنگی تحت شرایط کشت بدون خاک
    1396
    مشکلات مهم تولید از قبیل مصرف بیش از حد کودهای شیمیایی، آلودگی آب های زیرزمینی و تخریب ساختار خاک به علت استفاده بیش از حد و نامتعادل کودهای شیمیایی باید با روش های مناسب حل شوند. تنظیم کننده های رشد گیاهی ترکیبات هستند که در غلظت های پایین باعث تغییر سیستم های فیزیولوژیکی گیاه بهمنظور رشد بهتر آن می شوند. محرک های رشد گیاهی باعث ایجاد استقرار بهتر گیاهان در خاک، حفاظت دراز مدت گیاهان و افزایش سطح کلروفیل می شوند که در نتیجه بر قدرت رقابت و بقاء گیاهان افزوده می شود. بدین ترتیب سبب حفظ خاک و کاهش اثرات مضر فرآیند فرسایش خاک در کشاورزی پایدار می شوند. جلبک دریایی، یکی از مواد آزمایش شده است که اثرات مفید آن به عنوان یک ترکیب ارگانیک در کشاورزی پایدار به اثبات رسیده است و از نظر اکولوژیکی بی خطر است. مارمارین یک محرک رشد طبیعی است که از نوعی جلبک دریائی به نام Ascuphyllum nodusom استخراج می گردد و دارای بیش از شصت نوع عنصر غذائی، آنزیم، اسید آلی و مواد موثر در رشد گیاهان است. به منظور بررسی اثر مارمارین بر ویژگی های توت فرنگی رقم آروماس، آزمایشی در قالب طرح کاملاً تصادفی با 4 تیمار و 3 تکرار در گلخانه دانشکده کشاورزی دانشگاه کردستان انجام گرفت. تیمارهای آزمایشی شامل تیمار شاهد و مارمارین در سه غلظت 500، 1000 و 1500 پی پی ام بودند. غلظت های مختلف مارمارین همراه با محلول غذایی به صورت یک روز در میان استفاده گردید. در این آزمایش صفاتی از قبیل تعداد برگ، تعداد طوقه، حجم ریشه، وزن خشک بخش هوایی، طوقه و ریشه، کلروفیل a،b و کل، کربوهیدرات های محلول کل، عملکرد و خصوصیات کمی و کیفی میوه همانند وزن میوه، سفتی، اسیدیته کل، مواد جامد محلول میوه، ویتامین ث، شاخص های رنگینگی، فنول کل، فلاونوئید، ظرفیت ضد اکسایشی و آنتوسیانین، میزان فعالیت آنزیم پلی فنل اکسیداز و فنیل آلانین آمونیا لیاز اندازه گیری شدند. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که کاربرد مارمارین باعث بهبود و افزایش خصوصیات رویشی، فیزیولوژیکی، عملکرد و خصوصیات کیفی میوه رقم آروماس شد که در بین غلظت ها، غلظت 1500 پی پی ام مارماین بیشترین تاثیر را داشت.
  39. اثر فراصوت، ژل آلوئه ورا و نانو اکسید روی بر ماندگاری و کنترل بار میکروبی سیب تازه برش یافته
    1396
    سیب از محصولات باغی مهم کشور است که از نظر صادرات نیز اهمیت زیادی دارد. این محصول به صورت های مختلف از جمله آب میوه، میوه کامل و میوه برش یافته مصرف می شود. اخیراً، استفاده از پوشش های خوراکی به عنوان یک راهکار امیدوارکننده برای بهبود کیفیت و گسترش ذخیره سازی و عمر انبارداری میوه ها مطرح شده است. در این پژوهش اثر امواج فراصوت به همراه پوشش خوراکی آلوئه ورا و نانو اکسید روی، بر ویژگی های فیزیکی، بیوشیمیایی و میکروبی سیبب تازه برش یافته رقم فوجی مورد مطالعه قرار گرفت. برای این منظور 4 تیمار: 1- تیمار شاهد (آب مقطر حاوی 5/0% کلرید کلسیم)، 2- تیمار فراصوت (مدت 5 دقیقه در آب مقطر حاوی 5/0% کلرید کلسیم در دمای ◦C 25)، 3- تیمار فراصوت (در آب مقطر حاوی 5/0% کلرید کلسیم) به همراه پوشش ژل آلوئه ورا (30 درصد) و 4- فراصوت ( در آب مقطر حاوی 5/0% کلرید کلسیم به همراه نانو اکسید روی 1/0درصد) و پوشش دهی آلوئه ورا (30 درصد)، در سه تکرار بر روی سیب های برش یافته اعمال گردید و سپس نمونه ها در ظروف پلی استایرنی قرار گرفته و در دمای 4 درجه نگهداری شد. . نمونه برداری در زمان های صفر، 1، 3، 6، 9 و 12 روز صورت گرفته و برخی صفات از جمله بار میکروبی، کاهش وزن، سفتی،pH ، اسیدیته، مواد جامد محلول، ویتامین ث، فنل کل، فلاونوئید، ترکیبات ضداکسایش و فعالیت برخی آنزیم ها مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد در میوه تیمار شده فراصوت به همراه پوشش آلوئه ورا و نانو اکسید روی، جمعیت باکتری های مزوفیل هوازی کل و مخمرها و کپک ها را نسبت به میوه های شاهد کاهش داد، سفتی بافت و ظرفیت ضد اکسایشی را بیشتر حفظ کرد و کمترین کاهش را در شاخص رنگ h◦ و کمترین افزایش را در میزان pH و پروتئین داشت. همچنین تیمار فراصوت و فراصوت به همراه پوشش ژل آلوئه ورا سبب به تاخیر افتادن افزایش مواد جامد محلول و قهوه ای شدن سیب تازه برش یافته نسبت به تیمار شاهد گردید. این یافته ها نشان داد تیمار فراصوت، پوشش ژل آلوئه ورا و نانواکسید روی را می توان برای حفظ کیفیت و کنترل پوسیدگی میوه سیب رقم فوجی در طول ذخیره سازی بکار برد.
  40. اثر تیمارهای کم آبیاری و کودی بر برخی خصوصیات فیزیولوژیکی، عملکرد و خصوصیات کیفی میوه ی هلوی رقم آلبرتا دیررس
    1396
    هلو (Prunus persica) یکی از مهم ترین محصولات باغی ایران است که بیشتر در مناطق خشک و نیمه خشک کشت می شود. درختان پرورش یافته در این مناطق به دلیل محدودیت منابع آبی همواره در معرض کم آبی قرار دارند. بنابراین به منظور بررسی تاثیر تیمارهای آبیاری و کودی بر خصوصیات فیزیولوژیکی، عملکرد و خصوصیات کیفی میوه ی هلو آزمایشی بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی اجرا شد. آزمایش با 9 تیمار ]1- شاهد: آبیاری کامل (هر 6 روز یک بار آبیاری) 2- آبیاری کامل + 1500 میلی گرم در لیتر کود 3- آبیاری کامل + 3000 میلی گرم در لیتر کود 4- تنش ملایم (آبیاری هر 9 روز یک بار) 5- تنش ملایم + 1500 میلی گرم در لیتر کود 6- تنش ملایم + 3000 میلی گرم در لیتر کود 7- تنش متوسط (آبیاری هر 12 روز یک بار) 8- تنش متوسط + 1500 میلی گرم در لیتر کود و 9- تنش متوسط + 3000 میلی گرم در لیتر کود[ و 3 تکرار اجرا گردید. هر واحد آزمایشی در برگیرنده ی 2 اصله درخت هلو بود. 18 اصله نهال در هر تکرار مورد استفاده قرار گرفتند و در کل 54 اصله درخت استفاده شد. محلول پاشی کودی در دو مرحله با کود کامل میکرو و ماکرو ایتالیایی به نام Maki صورت گرفت. مرحله ی اول محلول پاشی 43 روز قبل از اولین برداشت و مرحله ی دوم 20 روز بعد از مرحله ی اول صورت گرفت. نتایج به دست آمده نشان داد که تیمار کم آبی موجب کاهش محتوای نسبی آب برگ، کلروفیل a، b، کاروتنوئید و کلروفیل کل شد. تعداد میوه، عملکرد کل، وزن میوه، طول و عرض میوه، شاخص های رنگ میوه، سفتی بافت میوه، TSS و TA، آنتوسیانین، فنول و ظرفیت ضداکسایشی میوه، درصد NPK، میزان کلسیم، سدیم، بور و آهن نیز تحت تیمار کم آبی کاهش یافتند. همچنین تیمار کم آبی موجب افزایش میزان کربوهیدرات های محلول کل برگ و میوه، میزان پرولین و pH آب میوه شد. کاربرد کود کامل Maki در هر دو غلظت موجب افزایش محتوای نسبی آب برگ، میزان کلروفیل، تعداد میوه، عملکرد کل، طول و عرض میوه، شاخص های رنگ میوه، سفتی بافت میوه، TSS و TA، آنتوسیانین، فنول و ظرفیت ضداکسایشی میوه، میزان کربوهیدرات برگ و میوه، میزان پرولین، درصد NPK، میزان کلسیم، سدیم، بور و آهن شد و pH آب میوه را کاهش داد. تیمار کم آبیاری 9 روز یک بار عملکرد را کاهش نداد که این امر نشان دهنده تولید میوه بیشتر با مصرف آب کمتر در مقایسه با شاهد می باشد. کاربرد کود بصورت محلول پاشی
  41. اثر سیلیس و تنش خشکی بر ویژگی های مورفولوژیکی و بیوشیمیایی دو رقم توت فرنگی در کشت بدون خاک
    1395
    تنش خشکی یکی از عوامل مهم زیست محیطی است که رشد، توسعه و تولید گیاه را محدود می سازد و روی عملکرد اثرات منفی دارد. ایران به عنوان کشوری نیمه خشک سالانه خسارات زیادی را از کمبود آب در بخش کشاورزی متحمل می شود که می توان دلیل آن را گرم شدن کره ی زمین و کمبود بارندگی در چند سال اخیر عنوان کرد. جهت جلوگیری از خسارت به محصولات کشاورزی باید راهکارهایی را برای کاهش آب از دست دهی گیاهان ارائه کرد. ازجمله ی این راهکارها استفاده از ترکیباتی مانند سیلیس است که جهت افزایش مقاومت گیاهان در برابر تنش های محیطی به کار می‎رود. بنابراین این پژوهش به منظور به کارگیری عنصر سیلیس در جهت کاهش اثر تنش خشکی در دو رقم توت فرنگی پاروس و کاماروزا صورت گرفت. آزمایش در بهار سال 1395 در مزرعه ی گروه علوم باغبانی دانشگاه کردستان به صورت فاکتوریل با سه عامل شامل رقم (دو رقم پاروس و کاماروزا)، سیلیس (صفر، 6/0 و 2/1 میلی مولار) و خشکی (دو سطح شاهد و تنش خشکی) و 4 تکرار اجرا شد. در کل 48 گلدان مورد استفاده قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان دادند که تنش خشکی باعث کاهش خصوصیات مورفولوژیکی ازجمله تعداد برگ، سطح برگ، وزن خشک برگ، طوقه و ریشه، حجم ریشه و ماده ی خشک کل شد. تنش خشکی، محتوای نسبی آب برگ، پایداری غشاء سلولی، میزان کلروفیل a، b، کلروفیل کل، کاروتنوئید، پروتئین های محلول کل را کاهش و میزان پرولین، کربوهیدرات های محلول کل، مالون دی آلدئید، پراکسید هیدروژن و فعالیت آنزیم های ضداکسایشی را افزایش داد. کاربرد سیلیس سبب افزایش خصوصیات مورفولوژیکی، محتوای نسبی آب برگ، پایداری غشاء سلولی، میزان کلروفیل a، b، کلروفیل کل، کاروتنوئید، میزان پرولین، کربوهیدرات های محلول کل، پروتئین های محلول کل و فعالیت آنزیم های ضداکسایشی شده و کاهش میزان مالون دی آلدئید و پراکسید هیدروژن شد. همچنین تنش خشکی صفات کمی و کیفی میوه را تحت تاثیر قرار داد. تحت تنش خشکی، تعداد میوه و عملکرد، سفتی بافت میوه، میزان فنول، فلاونوئید، آنتوسیانین، ظرفیت ضد اکسایشی کاهش و میزان TSS، TA و ویتامین ث افزایش یافت. اما روی pHاثر معنی داری نداشت. کاربرد سیلیس سبب افزایش تعداد میوه و عملکرد، سفتی بافت میوه، میزان فنول، فلاونوئید، آنتوسیانین، ظرفیت ضد اکسایشی شد و میزان ویتامین ث را کاهش داد. غلظت 6/0 میلی مولار اثر بیشتری روی صفات فوق داشت.
  42. بررسی اثر گردوخاک بر ویژگی های مورفو-فیزیولوژیکی، عملکرد و کیفیت میوه ی توت فرنگی
    1395
    گردوغبار یکی از پدیده های جوی است که آثار و پیامدهای زیست محیطی نامطلوبی بر جای می گذارد، اثرات منفی بر سلامت، اقتصاد جامعه و محیط زیست داشته و خسارت های زیادی را بر کشاورزی وارد می کند. توت فرنگی ازجمله ریز میوه های مهم است که در استان کردستان کشت می شود. بوته های توت فرنگی در طول رشد سالیانه برای تولید بهینه به شرایط آب وهوایی مناسب و برگ هایی عاری از آلودگی جهت انجام فتوسنتز و عملکرد مطلوب نیاز دارند. با توجه به این که ایران و به ویژه استان کردستان و دیگر استان های غربی کشور ازجمله ی کانون های متاثر از ریز گردها است و خسارات زیست محیطی و انسانی ناشی از این پدیده هرساله گریبان گیر کشور می شود باید به این موضوع توجه خاصی مبذول شود. بنابراین برای مطالعه ی اثر گردوخاک بر خصوصیات فیزیولوژیکی توت‎فرنگی دو آزمایش به شرح زیر اجرا گردید. آزمایش اول به صورت طرح کاملاً تصادفی با 2 فاکتور شامل گردوخاک در دو سطح (سطح 1: شاهد بدون گردوخاک، سطح 2: با گردوخاک) و رقم در دو سطح (دو رقم پاروس و سلوا) در 3 تکرار و آزمایش دوم با سه فاکتور شامل گردوخاک در دو سطح (سطح 1: شاهد بدون گردوخاک، سطح 2: با گردوخاک)، رقم در دو سطح (دو رقم پاروس و سلوا) و زمان نگهداری میوه در انبار با دمای 4 درجه سانتیگراد در 6 سطح در 3 تکرار در سال 1394 اجرا گردید. نتایج آزمایش اول نشان داد که گردوخاک سبب کاهش صفات رویشی از جمله تعداد برگ، سطح برگ، طول و حجم ریشه، تعداد طوقه، وزن خشک طوقه، وزن خشک برگ و ماده ی خشک کل شد و سطح پهنک سوخته را افزایش داد. همچنین گردوخاک سبب افزایش کربوهیدرات های محلول کل، میزان پرولین، مالون دی آلدئید، H2O2، فعالیت آنزیم های ضد اکسایشی و ویتامین ث شد و این افزایش در رقم سلوا بیشتر مشاهده شد. گردوخاک سبب کاهش محتوای نسبی آب برگ، شاخص پایداری غشاء سلولی، ضخامت عرض برگ، تعداد و درصد روزنه های باز، میزان کلروفیل و پروتئین های محلول کل شد. نتایج آزمایش دوم نشان داد که گردوخاک سبب کاهش pH آب میوه، TSS، TA، تعداد و عملکرد میوه، میزان فنول و فلاونوئید، ظرفیت ضداکسایشی، میزان آنتوسیانین، وزن میوه، سفتی بافت میوه، شاخص های رنگ A* و B* شد و میزان کربوهیدرات های محلول کل، ویتامین ث، تعداد و درصد میوه های پوسیده را افزایش داد. به علاوه انبارداری میوه سبب کاهش بیشتر pH آب میوه، میزان فنول و فلا
  43. بررسی تغییرات برخی ترکیبات میوه انگور رقم رشه در مراحل مختلف رشد و نمو در شرایط محیطی مختلف
    1395
    شرایط آب و هوایی تاثیر بسیار زیادی در تعیین کیفیت انگور دارد. بررسی و تعیین برخی ترکیبات در قسمت های مختلف میوه انگور رقم رشه در مراحل مختلف رشد میوه و اثر جهت شیب و ارتفاع بر خصوصیات کیفی آن اهمیت بالایی دارد. لذا تحقیقی طی سال های 1393و 1394 بر روی انگور رقم رشه با هدف بررسی اثر چهار تیمار شیب جنوبی، شمالی، ارتفاع بالا و پایین و موقعیت خوشه بر روی بوته بر میزان مواد جامد محلول میوه،کاروتنوئید، آنتوسیانین، کربوهیدرات های محلول کل ، میزان تانن، میزان فنل در پوست، گوشت و بذر در سه مرحله رسیدگی میوه شامل غوره، تغییر رنگ و رسیده اجرا گردید. در این آزمایش از طرح بلوکهای کامل تصادفی با 24 تیمار و سه تکرار استفاده شد. نتایج نشان داد که بیشترین TA در شیب شمالی و ارتفاع بالا و کمترین میزان آن در ارتفاع پایین و در جهت جنوبی مشاهده گردید. میزان TSS بیشتری در ارتفاع پایین نسبت به ارتفاع بالا مشاهده گردید. در جهت جنوبی بوته نیز مقدار TSS نسبت به جهت شمالی بوته بیشتر بود. نسبت TSS به TA در اثر افزایش ارتفاع محل کاشت کاهش یافته و همچنین میزان آن در شیب شمالی نسبت به شیب جنوبی در هردو ارتفاع به طور معنی داری کاهش یافت. بیشترین میزان آنتوسیانین در مرحله رسیده و در ارتفاع بالا و شیب جنوبی در پوست میوه بدست آمد و کمترین میزان در مرحله شروع تغییر رنگ در هر دو ارتفاع بالا و پایین و همچنین در دو شیب شمالی و جنوبی بدست آمد. بیشترین میزان آنتوسیانین گوشت حبه در مرحله رسیده وارتفاع پایین در شیب شمالی حاصل گردید. بیشترین میزان کارتنوئید گوشت میوه در زمان رسیدن در شیب جنوبی و ارتفاع بالا مشاهده شد. کربوهیدراتهای محلول گوشت در مقایسه با کربوهیدراتهای پوست به میزان بیشتری تحت تاثیر موقعیت کاشت قرار گرفت. با افزایش ارتفاع محل کاشت و در شیب شمالی میزان کربوهیدراتهای محلول کل گوشت کاهش یافت. میزان فنل پوست حبه با افزایش رسیدن میوه افزایش یافت. میزان فنل در گوشت حبه با رسیدگی میوه در شیب جنوبی و ارتفاع پایین کاهش یافت. بالاترین میزان فنل بذر در مرحله غوره در شیب جنوبی و ارتفاع پایین و همچنین در مرحله شروع تغییر رنگ در شیب شمالی حاصل شد. فلاونوئید گوشت میوه در مرحله رسیده و شیب جنوبی افزایش یافت و در مرحله تغییر رنگ و در شیب شمالی کمترین میزان بود. میزان فلاونوئید گوشت در جهت شمالی بوته در مرحله شر
  44. بررسی اثر تنش خشکی و هورمون گاما- آمینو بوتیریک اسید بر برخی خصوصیات مورفولولوژیکی و فیزیولوژیکی دو رقم انگور
    1395
    خشکی از مهم ترین تنش های محیطی است که بیشتر خصوصیات رشدی و فیزیولوژیکی گیاهان را تحت تاثیر قرار می دهد و همه ساله خسارت عظیمی بر اثر خشک سالی به محصولات کشاورزی وارد می شود. با توجه به این که کشور ایران جزو مناطق خشک جهان محسوب می شود لذا اتخاذ روش هایی چون بهره برداری صحیح از آب موجود، کشت گیاهان مقاوم، شناسایی عواملی که در مقاومت گیاه نسبت به تنش خشکی نقش دارند و نیز به دست آوردن شاخص یا شاخص های که با اندازه گیری آن ها بتوان حساس یا مقاوم بودن گیاه را پیش بینی کرد از اهمیت خاصی برخوردار است. پلی آمین ها به منظور افزایش مقاومت گیاهان در برابر تنش های زنده به کار برده شده اند و امروزه از انواع مختلف پلی آمین ها جهت افزایش مقاومت گیاهان در برابر تنش های محیطی از جمله تنش خشکی و شوری و تنش گرمایی استفاده شده است؛ بنابراین این پژوهش به منظور به کارگیری پلی آمین گاما-آمینوبوتیریک اسید در جهت کاهش اثر تنش خشکی صورت گرفت. آزمایش در مزرعه ی گروه علوم باغبانی دانشگاه کردستان به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی، با سه عامل رقم (دو سطح)، گاما- آمینوبوتیریک اسید (سه سطح 0، 25 و 50 میلی مولار) و خشکی (دو سطح شاهد و 30 درصد تبخیر و تعرق) در طی بهار و تابستان 1394 انجام گرفت. هر بلوک آزمایشی شامل 24 گلدان (12 گلدان بی دانه سفید و 12 گلدان خوشناو) بود. نتایج به دست آمده نشان دادند که تنش خشکی باعث کاهش خصوصیات مورفولوژیکی ازجمله تعداد برگ، وزن خشک شاخه و ریشه، حجم ریشه و ماده ی خشک کل شد. همچنین تنش خشکی، محتوای نسبی آب برگ، پایداری غشاء سلولی، میزان کلروفیل a، b، کلروفیل کل و کاروتنوئید را کاهش و میزان پرولین، کربوهیدرات های محلول کل، پروتئین های محلول کل، مالون دی آلدئید، پراکسید هیدروژن و فعالیت آنزیم های ضداکسایشی را افزایش داد. کاربرد 25 و 50 میلی مولار گاما-آمینو بوتیریک اسید سبب افزایش خصوصیات مورفولوژیکی، محتوای نسبی آب برگ، پایداری غشاء سلولی، میزان کلروفیل a، b، کلروفیل کل و کاروتنوئید، میزان پرولین، کربوهیدرات های محلول کل، پروتئین های محلول کل و فعالیت آنزیم های ضداکسایشی شده و کاهش میزان مالون دی آلدئید و پراکسید هیدروژن شد. اثر غلظت 50 میلی مولار گاما آمینوبوتیریک اسید روی صفات موردبررسی بیشتر بود.
  45. بررسی اثر تنش خشکی و هورمون گاما- آمینو بوتیریک اسید بر برخی خصوصیات مورفولوژیک و فیزیولوژیک دو رقم انگور بیدانه سفید و خوشناو
    1395
    خشکی از مهم ترین تنش های محیطی است که رشد و عملکرد گیاهان را تحت تاثیر قرار می دهد و همه ساله خسارت عظیمی به محصولات کشاورزی وارد می کند. پلی آمین ها ترکیباتی‎اند که به منظور افزایش مقاومت گیاهان در برابر تنش های زنده به کار برده شده اند و امروزه از انواع مختلف پلی آمین ها جهت افزایش مقاومت گیاهان در برابر تنش های محیطی از جمله تنش خشکی و شوری و تنش گرمایی استفاده شده است؛ بنابراین این پژوهش به منظور به کارگیری پلی آمین گاما- آمینو بوتیریک اسید در جهت کاهش اثر تنش خشکی صورت گرفت. آزمایش در مزرعه ی گروه علوم باغبانی دانشگاه کردستان به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی، با سه عامل رقم (دو سطح، بی دانه سفید و خوشناو)، GABA (سه سطح، صفر، 25 و 50 میلی مولار) و خشکی (دو سطح، شاهد (آبیاری کامل) و 30 درصد ظرفیت مزرعه) در طی بهار و تابستان 1394 انجام گرفت. هر بلوک آزمایشی شامل 24 گلدان (12 گلدان بی دانه سفید و 12 گلدان خوشناو) بود. نتایج به دست آمده نشان دادند که تنش خشکی باعث کاهش خصوصیات مورفولوژیکی ازجمله تعداد برگ، میانگین طول ساقه، حجم ریشه و ماده ی خشک کل شد. تنش خشکی، RWC، MSI، میزان کلروفیل a، b، کلروفیل کل و کاروتنوئید را کاهش و میزان پرولین، قندهای محلول کل، MDA، H2O2 و فعالیت آنزیم های ضداکسایشی را افزایش داد. کاربرد 25 و 50 میلی مولار GABA سبب افزایش خصوصیات مورفولوژیکی، RWC، MSI، میزان کلروفیل a، b، کلروفیل کل و کاروتنوئید، میزان پرولین، قندهای محلول کل و فعالیت آنزیم های ضداکسایشی شده و کاهش میزان MDA و H2O2 شد. غلظت 50 میلی مولار GABA روی صفات موردبررسی نسبت به سایر تیمارها تاثیر بیشتری داشت.
  46. بررسی عارضه قهوه ای شدن برخی ارقام سیب در طول نگهداری در سردخانه
    1394
    میوه سیب یکی از مهمترین میوه های مناطق معتدل است که ارتباط زیادی با سلامت انسان دارد. هدف از پژوهش حاظر بررسی عارضه ی قهوه شدن برخی ارقام تجاری سیب طی نگهداری در انبار سرد می باشد. 11 رقم تجاری سیب در دمای 1 درجه سانتی گراد به مدت 5 ماه نگه داری شده و هر 30 روز یک بار نمونه برداری صورت گرفته و صفاتی مانند: کاهش وزن، سفتی، محتوای مواد جامد محلول، اسدیته قابل تیتراسیون، pH، خواص ضد اکسایشی، فنل وفلاونوئید کل، آنزیم های پراکسیداز ، پلی فنل اکسیداز، قهوه ای شدن آنزیمی و سرمازدگی (قهوه ای شدن گوشت) مورد ارزیابی قرار گرفت. بیشترین سفتی و اسید آسکوربیک در رقم دلبار استیوال، بیشترین مواد جامد محلول در قرمز مراغه، دلبار استیوال و برابرن و بیشترین کاهش وزن در رقم زرد مراغه، بیشترین شدت قهوه ای شدن گوشت در رقم قرمز مراغه مشاهده شد. سرما زدگی (قهوه ای شدن گوشت) برای اولین بار بعد از 5 ماه انبارداری در ارقام رد استارکینگ و قرمز مراغه مشاهده شد اما قهوه ای شدن مرکزمیوه در ارقام برابرن و گالا پس از 4 ماه انبار داری با شدت متوسط ملاحظه شد. به طور کلی اسیدیته قابل تیتراسیون، ویتامین ث، خواص ضد اکسایشی، فنل و فلاونوئید کل در طی انبار داری کاهش یافت، در حالی که pH، مواد جامد محلول، قهوه ای شدن آنزیمی، قهوه ای شدن گوشت، و فعالیت آنزیم پراکسیداز و پلی فنل اکسیداز افزایش پیدا کرد. محتوای ترکیبات زیستی در جلوگیری یا افزایش قهوه ای شدن آنزیم و سرمازدگی (قهوه ای شدن گوشت) می تواند نقش داشته باشد. به طوری که مابین قهوه ای شدن آنزیمی، سرمازدگی و کاهش ویتامین ث، کاهش سفتی، فنل کل، فلاونوئید کل، وفعالیت آنزیم پلی فنل اکسیداز و آنزیم پراکسیداز همبستگی مثبت وجود دارد.
  47. اثر تنش اسمزی و کاربرد خارجی گاما آمینو بوتیریک اسید(GABA) بر صفات مورفو– فیزیولوژیکی توت فرنگی رقم کویین الیزا
    1394
    تنش اسمزی یکی از تنش های محیطی است که روی رشد گیاهان اثرات منفی دارد و باعث کاهش سرعت رشد، طویل شدن ساقه، گسترش برگ و هدایت روزنه ای می شود. گاما آمینو بوتیریک اسید (GABA) می تواند مکانیسم کاربردی برای مقابله با تنش در گیاهان ایجاد کند. تجمع GABA با عوامل تنش زا در گیاهان در ارتباط است. هدف از این پژوهش، بررسی اثر GABA، بر خصوصیات مورفو- فیزیولوژیکی توت فرنگی رقم کوئین الیزا در شرایط تنش اسمزی می باشد. آزمایش به صورت فاکتوریل با دو فاکتور بر پایه طرح کاملاً تصادفی با 3 تکرار انجام شد. فاکتور اول محلول پاشی GABA در سه سطح (0، 30 و 60 میلی مولار) و فاکتور دوم تنش اسمزی ناشی از پلی اتیلن گلیکول (PEG) در سه سطح (شاهد، تنش 6/0- و تنش 2/1- مگاپاسگال) بودند. خصوصیات مورفو- فیزیولوژیکی بوته های توت فرنگی رقم کوئین الیزا اندازه گیری شدند. نتایج نشان داد که تنش اسمزی باعث کاهش تعداد برگ، وزن خشک برگ، سطح برگ، طول و حجم ریشه، وزن خشک ریشه، محتوای نسبی آب برگ، پایداری غشاء سلولی، کلروفیل a، b و کلروفیل کل، تعداد، وزن، حجم عملکرد و سفتی میوه، اسیدیته قابل تیتراسیون و فنل شد. از سوی دیگر تنش اسمزی باعث افزایش مالون دی آلدهید، پروتئین، پرولین، کربوهیدرات های محلول کل، پراکسید هیدروژن، آنزیم پراکسیداز، آسکوربات پراکسیداز، مواد جامد محلول، pH، کربوهیدرات و ویتامین ث، آنتوسیانین و ظرفیت ضد اکسایشی میوه گردید. GABA باعث افزایش تعداد برگ، وزن خشک برگ، سطح برگ، طول و حجم ریشه، وزن خشک ریشه، محتوای نسبی آب برگ، پایداری غشاء سلولی، کلروفیل a، b و کلروفیل کل، تعداد، وزن، حجم و عملکرد میوه، آنزیم پراکسیداز، آسکوربات پراکسیداز، مواد جامد محلول، pH، کربوهیدرات و سفتی میوه، ویتامین ث، آنتوسیانین و ظرفیت ضد اکسایشی میوه و کاهش میزان مالون دی آلدهید، پراکسید هیدروژن، اسیدیته قابل تیتراسیون و فنل گردید. بیش ترین تاثیر در غلظت 60 میلی مولار GABA مشاهده شد. کلمات کلیدی: آسکوربات پراکسیداز، آنتوسیانین، تنش محیطی، گابا، مواد جامد محلول
  48. اثر تنش اسمزی و کاربرد خارجی گاما آمینو بوتیریک اسید(GABA) بر صفات مورفو– فیزیولوژیکی توت فرنگی رقم کویین الیزا
    1394
    تنش اسمزی یکی از تنش های محیطی است که روی رشد گیاهان اثرات منفی دارد و باعث کاهش سرعت رشد، طویل شدن ساقه، گسترش برگ و جنبش های روزنه ای می شود. یکی از مکانیسم هایی که برای مقابله با اثرات نامطلوب حاصل از تنش اسمزی پیشنهادشده است استفاده از گاما آمینو بوتیریک اسید (GABA) به صورت محلول پاشی برگی است. هدف از این پژوهش، بررسی اثر GABA، بر خصوصیات مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی توت فرنگی رقم کویین الیزا در شرایط تنش اسمزی بود. آزمایش بر پایه طرح کاملا تصادفی با 3 تکرار(شامل 4 واحد آزمایشی) و محلول پاشی گاما آمینو بوتیریک اسید در سه سطح (0، 30 و 60 میلی مولار) و تنش اسمزی در سه سطح (شاهد، تنش 6/0- و تنش 2/1- مگاپاسگال) روی خصوصیات مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی توت فرنگی رقم کویین الیزا صورت گرفت. نتایج نشان داد که تنش اسمزی باعث کاهش وزن خشک برگ، سطح برگ، طول ریشه، محتوای نسبی آب برگ، پایداری غشاء سلولی، کلرفیلa، b، و کلرفیل کل، تعداد، وزن، حجم و عملکرد میوه، اسیدیته قابل تیتراسیون و فنول شد. از سوی دیگر باعث افزایش وزن خشک ریشه، حجم ریشه، مالون دی آلدئید، پروتئین، پرولین، کربوهیدرات، پراکسید هیدروژن، آنزیم پراکسیداز، آسکوربات پراکسیداز، مواد جامد محلول، pH، کربوهیدرات و سفتی میوه، ویتامین ث، آنتوسیانین و ظرفیت ضد اکسایشی میوه گردید. گاما آمینو بوتیریک اسید باعث افزایش محتوای نسبی آب برگ، پایداری غشاء سلولی، کلرفیلa، b، و کلرفیل کل، تعداد، وزن، حجم و عملکرد میوه، آنزیم پراکسیداز، آسکوربات پراکسیداز، مواد جامد محلول، pH، کربوهیدرات و سفتی میوه، ویتامین ث، آنتوسیانین و ظرفیت ضد اکسایشی میوه و کاهش مالون دی آلدهید، پراکسید هیدروژن، اسیدیته قابل تیتراسیون و فنول گردید.
  49. تاثیرهیومیک اسید بر خصوصیات مورفو-فیزیولوژیکی، بیوشیمیایی و عملکرد دو رقم توت فرنگی پاروس و کردستان در شرایط تنش شوری
    1394
    تنش های محیطی از جمله شوری تمام فرآیندهای رشدی گیاهان را تحت تاثیر قرار می دهند و به طور معنی داری موجب کاهش عملکرد می شوند. یکی از راهکارها برای کاهش اثرات نامطلوب تنش شوری استفاده از ترکیبات هیومیکی است. توت فرنگی یکی از مهم ترین محصولات استان کردستان می باشد که حساسیت زیادی به شوری دارد. در این پژوهش تاثیر کاربرد هیومیک اسید بر روی خصوصیات رویشی، فیزیولوژیکی، عملکرد و برخی خصوصیات میوه در دو رقم توت-فرنگی (Fragaria × ananassa Duch) کردستان و پاروس، با سه سطح هیومیک اسید (0، 150 و 300 پی پی ام) و دو سطح کلرید سدیم (0 و 50 میلی مولار) به صورت کرت های خرد شده فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در کشت بدون خاک در شرایط گلخانه ای و در دو فصل رشدی 1393 و 1394 بررسی شد. در این پژوهش طول و حجم ریشه، تعداد و سطح برگ، وزن خشک اندام های گیاه، کلروفیل a، b و کل، محتوای نسبی آب برگ،‍ شاخص پایداری غشاء سلولی، پرولین، کربوهیدرات های محلول کل، پراکسیداسیون لیپیدی غشاء، پراکسید هیدروژن ((H2O2، پروتئین های محلول کل، فعالیت آنزیم های پراکسیداز و سوپر اکسید دیسموتاز، عملکرد، برخی خصوصیات میوه و غلظت عناصر سدیم و پتاسیم در برگ و ریشه در دو رقم اندازه گیری شدند. نتایج نشان داد که تنش شوری باعث کاهش در صفات مورفولوژیکی (طول و حجم ریشه، تعداد برگ، سطح برگ، وزن خشک ریشه و اندام هوایی و ماده ی خشک کل)، محتوای نسبی آب برگ (RWC)، شاخص پایداری غشاء سلولی (MSI)، کلروفیل a، b و کل و میزان پتاسیم برگ و ریشه در هر دو سال شدند. میزان پرولین، کربوهیدرات های محلول کل، مالون دی آلدئید (MDA)، پراکسید هیدروژن، فعالیت آنزیم های ضداکسایشی، میزان سدیم و نسبت سدیم به پتاسیم برگ و ریشه در شرایط شوری افزایش یافتند. در این مطالعه تیمار هیومیک اسید با تحت تاثیر قرار دادن صفات ذکر شده، موجب بهبود مقاومت گیاه در شرایط شوری شد. تنش شوری عملکرد میوه و خصوصیات کیفی میوه را در هر دو رقم تحت تاثیر قرار داد و کاهش در عملکرد و خصوصیات کیفی میوه در شرایط شوری مشاهده شد. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که کاربرد هیومیک اسید در شرایط بدون تنش و تنش باعث بهبود در خصوصیات رویشی، فیزیولوژیکی، عملکرد و خصوصیات کیفی میوه در هر دو رقم شد. تیمار هیومیک اسید با بهبود شرایط رشدی گیاه، مقاومت گیاه را به شرایط شوری اف
  50. بررسی اثر تنش اسمزی و کاربرد خارجی گلایسین بتائین روی خصوصیات مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی توت فرنگی رقم پاروس
    1394
    عدم دسترسی به آب یکی از مهم ترین عوامل محدود کننده رشد و تولید محصول در سراسر دنیا به شمار می رود. تنش خشکی و شوری از طریق تاثیر بر پتانسیل آب در وضعیت آب در دسترس خاک تاثیر می گذارند. یکی از روش های مهم برای محدود کردن دسترسی گیاه به آب استفاده از پلی اتیلن گلیکول است. در این آزمایش گیاهان در معرض تنش اسمزی ناشی از پلی اتیلن گلیکول قرار گرفتند. همچنین برای تعدیل اثرات ناشی از تنش اسمزی از محلول پاشی گلایسین بتائین استفاده شد. به منظور انجام آزمایش بوته های توت فرنگی رقم پاروس در گلخانه در گلدان پلاستیکی کشت شدند. آزمایش به صورت فاکتوریل با دو فاکتور بر پایه طرح کاملا تصادفی با 3 تکرار انجام شد. فاکتور اول محلول پاشی گلایسین بتائین در سه سطح (0، 30 و 60 میلی مولار) و فاکتور دوم تنش اسمزی ناشی از پلی اتیلن گلیکول در سه سطح (شاهد، تنش 6/0- و تنش 2/1- مگاپاسگال) بودند. خصوصیات مورفو- فیزیولوژیکی بوته های توت فرنگی رقم پاروس اندازه گیری شدند. تنش اسمزی باعث کاهش مقادیر صفاتی مانند تعداد برگ، سطح برگ، وزن خشک برگ، حجم ریشه، وزن خشک ریشه، محتوای نسبی آب برگ، پایداری غشاء سلولی، کلروفیل a، b و کل و تعداد، وزن تر، عملکرد، اسیدیته، ویتامین ث، فنل و ظرفیت ضد اکسایشی میوه و افزایش صفاتی مانند طول ریشه، پرولین، کربوهیدرات های محلول کل، مالون دی آلدهید، پراکسید هیدروژن، محتوای پروتئین های محلول کل، فعالیت آنزیم های پراکسیداز و آسکوربات پراکسیداز، مواد جامد محلول، آنتوسیانین، کربوهیدرات و pH میوه در بوته های توت فرنگی شد. کاربرد گلایسین بتائین باعث کاهش محتوای مالون دی آلدهید، پراکسید هیدروژن، اسیدیته و فنل میوه و افزایش تعداد برگ، وزن خشک برگ، سطح برگ، طول ریشه، حجم ریشه، وزن خشک ریشه، محتوای نسبی آب برگ، پایداری غشاء سلولی، کلروفیل a، b، کلروفیل کل، پرولین، کربوهیدرات های محلول کل، پروتئین های محلول کل و فعالیت آنزیم های پراکسیداز، آسکوربات پراکسیداز و تعداد، وزن تر، عملکرد، سفتی، مواد جامد محلول، ویتامین ث، آنتوسیانین، کربوهیدرات، ظرفیت ضد اکسایشی و pH میوه در بوته های توت فرنگی شد، اما کاربرد محلول پاشی و تنش اسمزی روی تعداد طوقه تاثیر معنی داری نداشت. بیشترین تاثیرات هم در غلظت 60 میلی مولار گلایسین بتائین مشاهده شد.
  51. تاثیر سیلیکات پتاسیم بر عملکرد و برخی خصوصیات مورفو-فیزیولوژیکی توت فرنگی تحت تنش شوری
    1394
    تنش شوری یکی از مهم ترین تنش های محیطی محدودکننده ی رشد و عملکرد گیاهان است. نتایج تحقیقات مختلف نشان می دهدکه عناصر سیلیسیوم و پتاسیم قادرند آسیب های ناشی از تنش شوری در بسیاری از گیاهان را تعدیل نمایند. توت فرنگی گیاهی علفی، چندساله و حساس به شوری می باشد. به منظور بررسی اثر سیلیکات پتاسیم روی خصوصیات رویشی، فیزیولوژیکی و عملکرد دو رقم توت فرنگی (Fragaria × ananassa Duch) پاروس و کردستان، آزمایشی با سه سطح سیلیکات پتاسیم (1000،0 و 1500 پی پی ام) و دو سطح کلرید سدیم (0 و 50 میلی مولار) به صورت اسپلیت پلات فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در شرایط گلخانه ای به صورت کشت بدون خاک و در دو فصل رشد انجام شد. در این آزمایش، تعداد و سطح برگ، طول و حجم ریشه، وزن خشک بخش هوایی و ریشه، کلروفیل a، b و کل، محتوای نسبی آب برگ،‍ شاخص پایداری غشاء سلولی، پرولین، کربوهیدرات های محلول کل، پراکسیداسیون لیپیدی، پراکسید هیدروژن، پروتئین محلول کل، فعالیت آنزیم های پراکسیداز و سوپر اکسید دیسموتاز، عملکرد و برخی خصوصیات میوه و غلظت عناصر سدیم و پتاسیم در برگ و ریشه این ارقام اندازه گیری شدند. نتایج نشان داد که شاخص های رشدی (تعداد و سطح برگ، طول و حجم ریشه، وزن خشک اندام های هوایی و ریشه، ماده خشک کل،) و اجزاء عملکرد (تعداد و وزن میوه)، محتوای نسبی آب برگ (LRWC)، شاخص پایداری غشاء سلولی (MSI)، کلروفیل a، b و کل و میزان پتاسیم برگ و ریشه در این ارقام در اثر شوری ناشی از کلرید سدیم کاهش یافتند و با افزودن سیلیکات پتاسیم به محلول غذایی در این شرایط افزایش یافتند. در اثر تنش شوری میزان پرولین، کربوهیدرات های محلول، مالون دی آلدئید، فعالیت آنزیم های ضد اکسایشی، میزان H2O2 و میزان سدیم و نسبت سدیم به پتاسیم برگ و ریشه در این گیاهان افزایش یافتند. تیمار سیلیکات پتاسیم هم در شرایط طبیعی رشد گیاه و هم در شرایط تنش سبب بهبود خصوصیات رویشی و فیزیولوژیکی این ارقام شد اما تاثیر این تیمار در شرایط تنش چشمگیرتر بود. تنش شوری برخی صفات کیفی و بیوشیمیایی میوه هر دو رقم را تحت تاثیر قرار داد. اثر تنش شوری در کاهش عملکرد و خصوصیات کیفی میوه رقم پاروس شدیدتر از رقم کردستان بود. تیمار سیلیکات پتاسیم سبب افزایش عملکرد و اجزاء آن در رقم پاروس و بهبود صفات کیفی هر دو رقم در شرایط تنش و بدون تنش شد.
  52. اثر نانو ذرات آهن بر خصوصیات مورفو- فیزیولوژیکی توت فرنگی رقم ونتانا در شرایط کشت بدون خاک
    1394
    نانوذرات به عنوان مهم ترین کشف های علم جدید درنظر گرفته می شوند. اهمیت نانوذرات به دلیل خواص فیزیکی ثابت و پایدار که به شدت به اندازه ی آن ها که کم تر از 100 نانومتر می باشد، وابسته است.کشت بدون خاک گیاهان با توجه به افزایش روز افزون جمعیت و کاهش سرانه زمین و مزایای این روش، افزایش یافته است. آهن بخش کاتالیزوری بسیاری از آنزیم های اکسیداسیون و احیاست و برای بیوسنتز کلروفیل ضروری است. با توجه به اهمیت عنصر آهن، آزمایشی جهت ارزیابی تاثیر این عنصر به فرم نانو بر خصوصیات مورفو- فیزیولوژیک و عملکرد توت فرنگی رقم ونتانا در گلخانه دانشکده کشاورزی دانشگاه کردستان در طی سال های 1393-1394 طراحی و اجرا شد. آزمایش به صورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی با هفت تیمار شامل: شاهد (سولفات آهن 6 پی پی ام مخلوط در محلول غذایی)، نانوکود آهن Fe3O4 مخلوط در محلول غذایی (06/0 پی پی ام، 6/0 پی پی ام و 6 پی پی ام)، محلول پاشی برگی نانوکود آهن Fe3O4 ( 06/0 پی پی ام، 6/0 پی پی ام و 6 پی پی ام) و در 3 تکرار انجام شد. محلول دهی هوگلند هر هفته 3 بار و محلول پاشی برگی هر 15 روز یک بار صورت گرفت. در این آزمایش، وزن خشک اندام های گیاه شامل برگ، ریشه، وزن خشک کل بوته، طول ریشه، سطح برگ، تعداد گل آذین، تعداد گل، تعداد میوه، عملکرد میوه، کلروفیل، کربوهیدرات های محلول کل برگ، پراکسیداسیون لیپیدی غشاء سلولی، پراکسید هیدروژن، پروتئین برگ، آنزیم پراکسیداز و آنزیم سوپراکسیددیسموتاز و برخی خصوصیات میوه اندازه گیری شدند. نتایج نشان داد که نانوکود آهن باعث افزایش وزن خشک ریشه، وزن خشک برگ، وزن خشک کل بوته، طول ریشه، سطح برگ، تعداد گل آذین، تعداد گل، تعداد میوه، عملکرد میوه، کلروفیل، کربوهیدرات های محلول کل، پروتئین برگ، آنزیم پراکسیداز و آنزیم سوپراکسیددیسموتاز و کلیه خصوصیات میوه شد. میزان مالون د آلدئید و پراکسید هیدروژن کاهش یافت. نتایج این پژوهش نشان داد که استفاده از کود آهن به فرم ذرات نانو تاثیر مثبتی روی صفات اندازه گیری شده در توت فرنگی داشت و استفاده از این کود در غلظت پایین تر نتایج بهتری در مقایسه با سولفات آهن را نشان داد.
  53. بررسی برخی پاسخ های مورفو-فیزیولوژیکی توت فرنگی به گردوخاک و تنش خشکی
    1393
    در چند سال اخیر پدیده ی گردوغبار یکی از چالش های مهم در غرب و جنوب غربی ایران بوده که سالیانه خسارات فراوانی روی محیط زیست و محصولات کشاورزی به جا می گذارد. بوته های توت فرنگی در طول رشد سالیانه‎ی خود برای تولید مناسب به شرایط آب وهوایی مناسب و برگ های عاری از آلودگی برای انجام فتوسنتز و تولید بهینه نیاز دارند. با توجه به اینکه آلودگی هوا اخیراً در سطح استان کردستان فراگیر شده، لذا پرداختن به مشکلات کشت توت فرنگی و آلودگی هوا یکی از اولویت های استان کردستان است. ازآنجایی که پدیده ی گردوخاک اثرات زیان باری بر گیاهان می گذارد پی بردن به اثرات مخرب آن بر توت فرنگی به ارائه ی راهکار مقابله با آن کمک می نماید. از آنجایی که تحقیقات در زمینه ی اثر آلودگی هوا روی مقاومت توت فرنگی انجام نگرفته است لذا در این تحقیق، واکنش های مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی توت فرنگی به آلودگی هوا و تنش خشکی بررسی گردید. از این رو پژوهشی با هدف بررسی اثر گردوخاک و تنش خشکی روی دو رقم توت فرنگی (پاروس و کوئین الیزا) انجام گرفت. این پژوهش به صورت فاکتوریل بر پایه ی طرح کاملاً تصادفی با چهار تیمار (شاهد، تنش خشکی (2/1- مگاپاسکال)، گردوخاک، گردوخاک + تنش خشکی) و 3 تکرار در سال 1392- 1393 انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که گردوخاک بدون تنش خشکی باعث کاهش صفات رویشی گیاه (طول ریشه، حجم ریشه، تعداد طوقه، قطر طوقه، تعداد برگ، سطح برگ، درصد زنده مانی، ماده ی خشک گیاه)، صفات زایشی (تعداد گل بهاره و پاییزه، تعداد گل آذین بهاره و پاییزه، تعداد میوه، عملکرد میوه)، محتوای نسبی آب برگ،‍ شاخص پایداری غشاء سلولی در هر دو سال، کاهش فنول میوه در سال اول و تغییر خصوصیات بیوشیمیایی میوه (آنتوسیانین میوه، کربوهیدرات میوه، PH و TSS میوه)، افزایش دمای سطح برگ، پرولین، مالون دی آلدئید، پراکسید هیدروژن و فعالیت آنزیم های ضد اکسایشی (پراکسیداز و آسکوربات پراکسیداز) در هر دو سال شد. تنش خشکی در هر دو سال سبب کاهش رطوبت سطح برگ، صفات رویشی، زایشی، کاهش درصد زنده مانی، محتوای نسبی آب برگ، پایداری غشاء سلولی و افزایش صفات فیزیولوژیکی (پرولین، کربوهیدرات های محلول کل برگ، مالون دی آلدئید، پراکسید هیدروژن، آنزیم های ضد اکسایشی) شد. بیشترین کاهش حجم ریشه، تعداد برگ، درصد زنده مانی، رطوبت سطح برگ، محتوای نسبی آب برگ و افزایش پرولین و
  54. بررسی اثر کود بیولوژیک نیتروکسین و هیومیک اسید بر برخی خصوصیات مورفو- فیزیولوژیکی توت فرنگی تحت کاربرد مالچ
    1393
    امروزه به دلیل استفاده ی بی رویه از کود های شیمیایی، موادآلی زمین های کشاورزی در ایران کاهش یافته، از این رو استفاده از کودهای آلی و زیستی نقش مهمی را در سلامتی محیط زیست ایفا می کند. به منظور بررسی اثر کود بیولوژیک نیتروکسین و هیومیک اسید بر برخی خصوصیات مورفو - فیزیولوژیکی توت فرنگی تحت کاربرد مالچ (سفید)، طی دو فصل در سال 93-92 در مزرعه ی تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه کردستان آزمایشی به صورت فاکتوریل (مالچ × کود) بر پایه ی طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. آزمایش اول بر روی توت فرنگی رقم پاروس (دوساله) و آزمایش دوم بر روی توت فرنگی رقم کوئین الیزا (یک ساله) صورت گرفت. سطوح کودی مورد استفاده در هر دو آزمایش عبارت بودند از: به ازاء هر گیاه 3 گرم کود کامل N.P.K، 5 گرم کود آلی هیومیک اسید، 70 سی سی کود بیولوژیک نیتروکسین با غلظت 100 پی پی ام و 5 گرم کود هیومیک اسید + 70 سی سی کود بیولوژیک نیتروکسین با غلظت 100 پی پی ام در نظر گرفته شده است. صفات اندازه-گیری شده، صفات رویشی و بیوشیمیایی از جمله میزان کربوهیدرات های محلول کل میوه، برگ، طوقه و پروتئین های محلول کل برگ و طوقه، فعالیت آنزیم نیترات ردوکتاز برگ، ریشه و طوقه و عناصر نیتروژن کل، فسفر، پتاسیم در برگ توت فرنگی رقم پاروس در سال اول و اندازه گیری صفات رویشی رقم کوئین الیزا در سال دوم انجام شد. نتایج نشان داد که اثر متقابل مالچ × کود روی میانگین سطح برگ، سطح برگ کل بوته، سطح مخصوص برگ (سطح برگ بر وزن خشک برگ)، حجم ریشه، وزن تک میوه و وزن خشک کل در سال اول معنی دار شد. بیشتر صفات رویشی اندازه گیری شده و ماده خشک کل در شرایط مالچ و در کود نیتروکسین + هیومیک اسید بهبود یافته اند. اثر متقابل مالچ × کود میزان کربوهیدرات های محلول کل برگ، میوه و طوقه و پروتئین های محلول کل برگ و طوقه را تحت تاثیر قرار دادند. کاربرد کود زیستی نیتروکسین و هیومیک اسید همراه با مالچ غلظت عناصر غذایی نیتروژن کل، فسفر، پتاسیم برگ را افزایش دادند. میزان عملکرد میوه در دو سال آزمایش تحت تیمار نیتروکسین + هیومیک اسید تحت کاربرد مالچ بطور معنی داری بیشتر از سایر تیمارها بود.
  55. اثر کاربرد بتا- آمینوبوتیریک اسید بر برخی خصوصیات مورفو- فیزیولوژیکی گیلاس تحت تنش خشکی
    1393
    خشکی جزء مهم ترین تنش های غیرزنده می باشد که روی صفات فیزیولوژیکی و مورفولوژیکی گیاهان اثر می گذارد و هر ساله باعث آسیب به تولیدات کشاورزی می شود. بتا- آمینوبوتیریک اسید به منظور افزایش مقاومت گیاهان در برابر تنش های زنده به کاربرده شده است و جدیداً از این ترکیب برای افزایش مقاومت گیاهان در برابر تنش های محیطی از جمله تنش خشکی و شوری و تنش گرمایی استفاده شده است. بنابراین در این آزمایش اثر بتا- آمینوبوتیریک اسید بر روی خصوصیات مورفولوژیکی (طول ریشه، حجم ریشه، وزن خشک ریشه، وزن خشک برگ، تعداد برگ، سطح برگ، وزن خشک تنه، قطر تنه و وزن خشک کل)، محتوای نسبی آب برگ، پایداری غشاء سلولی، پرولین، کربوهیدرات های محلول کل، پراکسید هیدروژن، مالون د آلدئید، پروتئین های محلول کل، فعالت آنزیم های ضد اکسایشی (پراکسیداز و آسکوربات پراکسیداز)، دمای برگ و رطوبت برگ در یک رقم گیلاس (تک دانه مشهد) تحت تنش خشکی مورد بررسی قرار گرفت. دور های آبیاری در سه سطح آبیاری کامل، تنش خشکی 6/0 مگاپاسکال و تنش خشکی 2/1 مگاپاسکال و همچنین تیمار بتا- آمینوبوتیریک اسید در سه سطح (0، 8/0 و 6/1 میلی مولار) مورد بررسی قرار گرفت. نهال های شاهد هر روز آبیاری شدند. تیمارهای تنش آبی زمانی آبیاری شدند که پتانسیل آب خاک به 6/0 و 2/1 مگاپاسکال رسید. آزمایش برپایه طرح کاملاً تصادفی با نه تیمار و سه تکرار در مزرعه اجرا گردید. نتایج نشان داد که تنش خشکی اکثر خصوصیات مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی گیاه را تحت تاثیر قرار داده است. تنش خشکی باعث کاهش مقادیر صفاتی مانند تعداد برگ، سطح برگ، وزن خشک برگ، طول ریشه، حجم ریشه، وزن خشک ریشه، وزن ماده خشک کل، وزن خشک تنه، قطر تنه، محتوای نسبی آب برگ، پایداری غشاء، محتوای کلروفیل a، b، کل و کاروتنوئید و افزایش صفاتی مانند پرولین، کربوهیدرات های محلول کل، مالون د آلدئید، پراکسید هیدروژن، محتوای پروتئین های محلول کل و فعالیت آنزیم های پراکسیداز و آسکوربات پراکسیداز در نهال های گیلاس شد و همچنین کاربرد بتا- آمینوبوتیریک اسید باعث کاهش تعداد برگ، وزن خشک برگ، سطح برگ، محتوای مالون د آلدئید و پراکسید هیدروژن و افزایش طول ریشه، حجم ریشه، وزن خشک ریشه، محتوای نسبی آب برگ، پایداری غشاء سلول، کلروفیل a، b و کل، کاروتنوئید، پرولین، کربوهیدرات های محلول کل، پروتئین های محلول کل و فعالیت آنزیم
  56. بررسی اثر آبسزیک اسید بر روی هلوی رقم آلبرتا تحت تنش خشکی
    1393
    کمبود آب یک بحران محیطی است که میزان رشد گیاه و باروری آن را کاهش می دهد و از طریق ایجاد اختلال در تعادل بین تولید گونه های فعال اکسیژن و فعالیت های دفتعی ضداکسایشی گیاه باعث ایجاد تنش اکسایشی می شود. آبسزیک اسید یک هورمون تنشی است که تحت تنش خشکی تولید می شود و نقش بزرگی در تنظیم رشد گیاه و تحمل هدررفت آب از گیاه دارد. یکی از راهکارها برای غلبه یافتن بر اثرات نامطلوب خشکی کاربرد هورمون های گیاهی است.در این تحقیق به بررسی تاثیر کاربرد خارجی آبسزیک اسید در سه سطح (شاهد، 50 و 100 میکرومولار) و خشکی نیز در سه سطح (شاهد، 6/0 و 2/1 مگاپاسگال) روی نهال های هلو رقم آلبرتا پرداخته شد. این آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کامل تصادفی در سال های 1392 و 1393 انجام شد. تنش خشکی به عنوان یک تنش محیطی، باعث کاهش مقادیرصفاتی مانند تعداد برگ، سطح برگ، سطح مخصوص برگ، وزن خشک برگ، حجم ریشه، وزن خشک ریشه، بایوماس کل، قطر تنه، محتوای نسبی آب برگ، پایداری غشاء، کلروفیل a و کل و افزایش صفاتی مانند طول ریشه، محتوای کلروفیل b، پرولین، کربوهیدرات های محلول کل، مالون دی آلدهید، پراکسید هیدروژن، محتوای پروتئین های محلول کل و فعالیت آنزیم های پراکسیداز و آسکوربات پراکسیداز در نهال های هلو شد و همچنین کاربرد آبسزیک اسید باعث کاهش تعداد برگ، وزن خشک برگ، سطح برگ، سطح مخصوص برگ، بایوماس کل، محتوای مالون دی آلدهید و پراکسید هیدروژن و افزایش طول ریشه، محتوای نسبی آب برگ، پایداری غشاء سلول، کلروفیل a و b، کلروفیل کل، پرولین ، کربوهیدرات های محلول کل، پروتئین های محلول کل و فعالیت آنزیم های پراکسیداز و آسکوربات پراکسیداز شده است اما بر روی حجم ریشه، وزن خشک ریشه و قطر تنه تاثیر معنی داری نداشته است
  57. بررسی اثر تنش خشکی و گرد و خاک روی برخی خصوصیات مورفو- فیزیولوژیکی انگور
    1393
    خشکی جزء مهم ترین تنش های محیطی غیرزنده است که روی رشد و جنبه های فیزیولوژیکی گیاهان اثر می-گذارد و هر ساله باعث آسیب به تولیدات کشاورزی می شود. تنش محیطی ناشی از گرد و خاک هم چند سالی است که یکی از مشکلات عمده در ایران بخصوص در دهه ی اخیر بوده است. به دلیل این که این مسئله می-تواند بر رشد و نمو گیاهان تاثیر بگذارد، بررسی اثر آن بر خصوصیات رشد انگور به عنوان یکی از محصولات باغی مهم استان کردستان اهمیت دارد. ارقام انگور توان سازگاری با شرایط خشک را دارند. از طرفی چون کشت انگور در استان کردستان به صورت دیم است بررسی اثر متقابل گرد و خاک و تنش خشکی می تواند اثر نهایی آنها بر انگور را روشن نماید و با شناسایی عوامل موثر در مقاومت به تنش و استفاده از ارقام مقاوم می توان تا حدی از آسیب های تنش های محیطی کاست. برای مطالعه ی اثرگرد و خاک و خشکی بر برخی خصوصیات رویشی انگور، آزمایشی با تیمارهای آبیاری (شاهد (1/0-) و خشکی 2/1- مگاپاسکال) و گرد و خاک بر روی دو رقم انگور خوشناو و بیدانه سفید انجام شد. این آزمایش به صورت طرح کاملاً تصادفی با 4 تیمار (شاهد، تنش خشکی، گرد و خاک و تنش گرد و خاک + خشکی) و 3 تکرار در سال 1392 و 1393 انجام شد. نتایج نشان داد که تنش خشکی و گرد و خاک باعث کاهش صفات مورفولوژی (طول و حجم ریشه، تعداد برگ، سطح برگ، تعداد شاخساره، طول شاخساره، بیوماس)، رطوبت سطح برگ، محتوای نسبی آب برگ (RWC) و شاخص پایداری غشاء سلولی (MSI) در هر دو سال شدند. بیشترین کاهش زمانی به دست آمد که گرد و خاک و تنش خشکی با همدیگر اعمال شدند. در اثر تنش خشکی و گرد و خاک دمای برگ، میزان مالون دی آلدئید، فعالیت آنزیم های ضد اکسایشی و میزان H2O2 افزایش یافتند و تیمار تنش خشکی + گرد و خاک بیشترین مقدار را داشتند. در سال اول تیمار تنش خشکی بدون گرد و خاک بیشترین میزان پرولین آزاد و کربوهیدرات های محلول کل را دارا بود اما در سال دوم تنش خشکی + گرد و خاک بیشترین مقدار را داشت. براساس این نتایج به نظر می رسد که اثر منفی گرد و خاک بر هر دو رقم ظاهر شده و این مسئله در شرایط خشکی تشدید شده است. در کل رقم بیدانه سفید نسبت به خوشناو بیشتر تحت تاثیر تنش خشکی و گرد و خاک قرار گرفته است و سازگاری کمتری نسبت به تنش خشکی و گرد و خاک از خود نشان داد.
  58. تاثیر تنش خشکی و پاکلوبوترازول بر برخی خصوصیات فیزیولوژیکی و مورفولوژیکی توتفرنگی رقم پاروس
    1392
    تنش خشکی یکی از مهم ترین عوامل محدود کننده رشد و تولید محصولات کشاورزی است. بنابراین یافتن روش ها و استراتژی هایی برای القاء مقاومت به تنش یا اصلاح اثرات زیان بار خشکی بر گیاهان مورد توجه زیادی قرار گرفته است. یکی از راهکارها برای غلبه بر اثرات نامطلوب خشکی، کاربرد تنظیم کننده های رشد گیاهی است. پاکلوبوترازول یک کند کننده ی رشد گیاهی از گروه ترکیبات تریازولی است که اثرات مثبت آن در کاهش اثرات نامطلوب تنش های غیرزنده بر گیاهان گزارش گردیده است. به منظور بررسی تاثیر تنش خشکی و تیمار پاکلوبوترازول برخصوصیات رشدی، فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی توت فرنگی، دو آزمایش گلدانی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با 6 تیمار و در سه تکرار انجام گرفت. تیمارهای آزمایشی در آزمایش اول شامل سه سطح تیمار تنش خشکی شامل (شاهد (1-) بار، تنش 5- بار و 10- بار مکش خاک) و کاربرد پاکلوبوترازول با دو غلظت ( 0 و 100 میلی گرم در لیتر) بودند و در آزمایش دوم تیمارهای آزمایشی شامل سه سطح تیمار تنش خشکی شامل (شاهد (1-) بار، تنش 5- بار و 10- بار مکش خاک) و کاربرد پاکلوبوترازول با دو غلظت ( 0 و500 میلی گرم در لیتر) بودند. نتایج نشان داد که با افزایش سطح تنش خشکی، پارامترهای رشدی گیاه (ارتفاع طوقه، سطح برگ، وزن خشک ریشه، برگ، دمبرگ، طوقه، طول و حجم ریشه، تعداد ساقه های رونده، تعداد گیاهچه های روی ساقه های رونده) و محتوی نسبی آب برگ، هدایت روزنه ای، شاخص پایداری غشای سلول، مقادیر رنگیزه های قتوسنتزی کاهش یافت. در حالی که مقدار پرولین، کربوهیدرات محلول، پروتئین محلول وآنزیم های پروکسیداز، کاتالاز برگ ها افزایش یافت. کاربرد پاکلوبوترازول باعث کاهش ارتفاع طوقه، وزن خشک برگ، وزن خشک دمبرک و کاهش تعداد ساقه های رونده و تعداد گیاهچه های روی ساقه های رونده گردید. هم چنین کاربرد پاکلوبوترازول باعث افزایش رنگیزه های فتوسنتزی، میزان نسبی آب برگ، پرولین، قندهای محلول کل، پروتئین، آنزیم های ضداکسایشی گردید. در مجموع یافته های این تحقیق نشان داد که اثرات زیان آور تنش خشکی بر رشد توت فرنگی می تواند با کاربرد پاکلوبوترازول کاهش داده شود. هم چنین نتایج بیانگر کاهش رشد رویشی و کاهش تولید ساقه های رونده و رفع مشکل رویشی بیش از حد توت فرنگی می باشد.
  59. اندازه گیری تبخیروتعرق و ضریب گیاهی فلفل دلمه ای در گلخانه با استفاده از میکرولایسیمتر
    1392
    کشور ایران به دلیل قرار گرفتن در منطقه خشک نیمه خشک جهان، همواره با معضل کمبود آب مواجه بوده است و نیاز به تامین غذای بیشتر با توجه به افزایش جمعیت در سال های اخیر، کشور را بیش از پیش با این مشکل درگیر نموده است. بنابراین بهینه سازی مصرف آب از نیازهای ضروری کشاورزی در کشور بوده و برای سازگاری با محیط، استفاده از روش های نوین کشت امری اجتناب ناپذیر می باشد. با افزایش تعرفه های انرژی، بحث هزینه های مصرف انرژی در سامانه های آبیاری ابعاد تازه ای به خود گرفته است و در توجیه اقتصادی این طرح ها نقش مهمی را بر عهده دارد. لذا با توجه به ضرورت بهره برداری بهینه از آب، خاک، نهاده ها و نیروی انسانی کشور در جهت رشد درآمد ناخالص ملی و تامین مواد غذایی، برنامه های توسعه ی شهرک های گلخانه ای یکی از اولویت های بخش کشاورزی کشور می باشد. هدف از این تحقیق اندازه گیری نیاز آبی و ضرب گیاهی فلفل و تعیین مناسبترین معادله جهت برآورد تبخیر و تعرق مرجع در درون گلخانه می باشد. در این تحقیق از میکرولایسیمتر بررسی اندازه گیری نیاز آبی گیاه فلفل بصورت روزانه در داخل گلخانه استفاده گردید. نتایج نشان داد که مقدار ضرایب رشد گیاه فلفل در مراحل رشد اولیه، میانی و انتهایی به ترتیب 5/5،0/1 و 8/0 می باشد. نتایج همچنین نشان داد که معادله مک کینگ بهترین معادله برای برآورد تبخیر و تعرق مرجع در شرایط گلخانه ای در شهرستان سنندج می باشد.
  60. اثر محلول پاشی برگی اسید آسکوربیک بر روی برخی ویژگی های رویشی، فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی انگور تحت تنش خشکی
    1392
    خشکی، یک تنش محیطی متداول در انگور است که در خاک های با محتوای آب کم در شرایط انجام آبیاری نیز رخ می دهد. به دلیل کمبود منابع آبی، لازم است در انتخاب رقم و روش های حمایت درخت به هنگام احداث باغ بازنگری صورت گیرد. اسید آسکوربیک در سمیت زدایی گونه های اکسیژن واکنشگر نقش دارد و از صدمه ی اکسیداتیو به اسید های نوکلئیک، چربی ها و پروتئین ها جلوگیری می کند. به منظور ارزیابی تاثیر محلول پاشی برگی اسید آسکوربیک بر روی برخی ویژگی های رویشی، فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی انگور تحت تنش خشکی، پژوهش حاضر طی سال های 1392-1391 در زمین گروه علوم باغبانی دانشکده کشاورزی دانشگاه کردستان در شرایط محیط طبیعی و یک سال پس از استقرار قلمه ها در خاکی با بافت لومی رسی به اجرا درآمد. در این پژوهش رقم با دو سطح خوشناو و بی دانه سفید، تنش خشکی با دو سطح شاهد (رطوبت حجمی 75% ظرفیت زراعی) و تنش خشکی (رطوبت حجمی 25% ظرفیت زراعی یا آبیاری پس از 7 هفته) و محلول پاشی برگی اسیدآسکوربیک دارای سه سطح (شاهد، 150 و 300 میلی گرم بر لیتر) با سه تکرار با استفاده از طرح فاکتوریل در قالب بلوک های کامل تصادفی مورد بررسی قرار گرفتند. تنش خشکی باعث کاهش شاخص های رشد، محتوای نسبی آب برگ، پایداری غشاء سلولی، و میزان کلروفیل شد. تنش خشکی در سطح آماری 1% کلیه صفات مورفولوژیک و فیزیولوژیک غیر از پراکسید هیدروژن (با اختلاف معنی دار 5 درصد) را تحت تاثیر قرار داد. ارقام مورد بررسی از نظر رشد طولی ساقه، تعداد برگ، میزان کلروفیل، کاروتنویید، کربوهیدرات های محلول کل، پرولین، پراکسید هیدروژن و اسید آسکوربیک برگ اختلاف معنی داری در سطح آماری 1% داشتند. کاربرد اسید آسکوربیک به طور معنی داری در سطح آماری 1% اختلاف رشد طولی ساقه بین شروع و پایان آزمایش، همچنین به طور معنی داری در سطح آماری 5% فعالیت آنزیم آسکوربات پراکسیداز را تحت تاثیر قرار داد. عکس العمل ارقام در شرایط تنش خشکی (f. c 25%) و آبیاری کامل (f. c 75%) متفاوت از یکدیگر بود. رقم خوشناو در تنش خشکی، کاهش کمتر در رشد طولی ساقه، افزایش میزان کاروتنویید و پروتئین های محلول کل و در شرایط آبیاری کامل میزان کلروفیل a، کلروفیل b وکاروتنویید بیشتری را نشان داد. رقم بی دانه سفید در شرایط آبیاری کامل کاهش میزان پراکسید هیدروژن و کاهش میزان پروتئین های محلول کل نسبت به شاهد و افزایش
  61. تاثیر قارچ مایکوریزا بر جذب برخی عناصر غذایی و صفات مرتبط با تحمل خشکی در دو رقم توت فرنگی
    1392
    تنش خشکی یکی از عوامل تنش زای محیطی است که رشد و تولید محصول را محدود می کند. روش ها و استراتژی های برای القا مقاومت به تنش یا اصلاح اثرات زیانبار خشکی بر گیاهان مورد توجه زیادی قرار گرفته است. یکی از راهکارها برای غلبه بر اثرات نامطلوب تنش خشکی کاربرد قارچ مایکوریزا است. مایکوریزا نشان دهنده مشارکت همزیستی بین قارچ و ریشه گیاه میزبان می باشد. در این همزیستی قارچ، قند، اسیدهای آمینه، ویتامین ها و برخی مواد آلی دیگر را از میزبان دریافت و در مقابل مواد معدنی و بیشتر از سایر مواد، فسفات را از خاک جذب و در اختیار گیاه قرار می دهد. به منظور بررسی اثر دو گونه قارچ مایکوریزا بر برخی صفات در دو رقم توت فرنگی در شرایط تنش خشکی، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار و سه فاکتور آبیاری (آبیاری کامل و تنش خشکی 10- بار) و فاکتور قارچ مایکوریزا در سه سطح (شاهد، گونهGlomus mosseae و Glomus intraradices) و دو رقم توت فرنگی (پاروس و کوئین الیزا) انجام شد. بر اساس نتایج به دست آمده تنش خشکی باعث کاهش صفات رویشی مانند سطح برگ، وزن خشک برگ، حجم ریشه، وزن خشک ریشه، محتوای نسبی آب برگ، هدایت روزنه ای، پایداری غشا، کلروفیل a و کل، میزان پروتیین در رقم کوئین الیزا و عنصر فسفر شد و قارچ مایکوریزا صفات مذکور را در شرایط تنش افزایش داد. همچنین تنش خشکی باعث افزایش صفاتی مانند میزان پرولین، کربوهیدرات و آنزیم های پراکسیداز، آسکوربیک پراکسیداز، پراکسید هیدروژن شد ولی گیاهان آلوده به قارچ مایکوریزا این صفات را در شرایط تنش خشکی کاهش دادند. قارچ مایکوریزا در شرایط تنش خشکی بر صفاتی مانند طول ریشه، کلروفیل b و عناصر ازت، پتاس و آهن تاثیر نداشت. ولی میزان جذب مس در حالت شاهد (آبیاری کامل) را نسبت به گیاهان بدون قارچ افزایش داد در حالی که در شرایط تنش تاثیری معنی داری نداشت.
  62. بررسی اثرات ضد قارچی برخی اسانس های گیاهی و قارچ کش های شیمیایی در کنترل بوته میری ناشی از شبه قارچ فیتوفتورا در گیاهان خانواده کدوئیان و بادمجانیان
    1392
    امروزه بروز مشکلات ناشی از استفاده ی بی رویه سموم شیمیایی در مزارع کشاورزی، گرایش زیادی به استفاده از مواد بیولوژیکی از جمله متابولیت های ثانویه گیاهی جهت کنترل بیماری ها و آفات گیاهی را بهمراه داشته است. مطالعه ی حاضر با هدف بررسی اثرات ضد قارچی برخی اسانس های گیاهی و قارچ کش های شیمیایی به منظور کنترل بیماری بوته میری های فیتوفتورایی در چند گیاه مختلف انجام گردید. بدین منظور، نمونه های فلفل، خیار و طالبی مشکوک به بیماری بوته میری از دشت مغان استان اردبیل جمع آوری و پس از جداسازی و خالص سازی، آزمون بیماری زایی انجام گرفت. گونه های Phytophthora capsici، P. drechsleri و P. melonis برای انجام مراحل بعدی تحقیق انتخاب گردید. اسانس های سیر (Allium sativum L.)، علف لیمو (Cymbopogon citratus (DC.) Stapf)، آویشن کرکی (Thymus eriocalyx (Ronniger) Jalas) و ریحان ( Ocimum basilicum L.) به روش تقطیر با آب و بخار استخراج و ترکیبات اسانس به روش گاز کروماتوگرافی با طیف سنجی جرمی (GC-MS) شناسایی گردید. عصاره اسپند (Peganum harmala L.) نیز با استفاده از حلال اتانولی بدست آمد. بر این اساس در ترکیب اسانس سیر 25 ماده [(32/31%) Diallyl tetra sulfide ، (78/26%) Allyl disulfide]، اسانس علف لیمو 42 ماده [(16/39%) α-Citral و (95/30%) Z- Citral]، اسانس آویشن کرکی 35 ماده [(86/35%) Thymol] و اسانس ریحان 27 ماده [(06/60%) Borenol و (51/10%) β-Ocimen] شناسایی گردید. همچنین دو قارچ کش شیمیایی مانکوزب و متالاکسیل-مانکوزب مورد استفاده قرار گرفتند. در مرحله ی بعد اثرات ضد قارچی اسانس ها و عصاره ی گیاهی به همراه قارچ کش های شیمیایی علیه گونه های انتخاب شده از عامل پژمردگی ریشه و طوقه فلفل، بوته میری جالیز و بوته میری کدوییان به روش اختلاط با محیط کشت در 7 غلظت مختلف برای هر اسانس و برای هر گونه بررسی گردید. با توجه به نتایج به دست آمده، در شرایط آزمایشگاه اسانس های مورد مطالعه روی رشد میسلیومی قارچ های مورد مطالعه اثر بازدارندگی نشان دادند اما اسانس آویشن کرکی اثر بازدارندگی مناسب تری نسبت به سایر اسانس ها و در برخی موارد نسبت به مانکوزب از خود نشان داد و کمترین EC50 و بیشترین بازدارندگی را روی رشد گونه های مختلف Phytophthora spp داشت. دو قارچ کش مورد مطالعه هم اثر بسیار مطلوبی داشتند. در شرایط گلخا
  63. بررسی اثر کودهای نیتروکسین و نیتروژن بر خصوصیات فیزیولوژیکی و مرفولوژیکی توت فرنگی تحت شرایط کم آبی
    1392
    در خاکهای خشک عمدتاً مواد غذایی کمتر تحرک دارند زیرا خلل و فرج خاک با هوا پر شده و سطح جذب مواد از خاک به ریشه کاهش یافته است. نیتروژن عنصری پویا است که نقش مهمی را در تغذیه گیاهان دارد. امروزه به تثبیت بیولوژیک نیتروژن از طریق باکتری های آزادزی از جمله ازتوباکتر و آزوسپریلیوم توجه شده است. این باکتری ها سبب تحریک بیشتر رشد گیاه و افزایش مقاومت گیاه به تنش های محیطی می شوند. به منظور بررسی تاثیر کود اوره، کود نیتروکسین و اثر متقابل آنها بر خصوصیات رشدی، فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی توت فرنگی تحت شرایط کم آبی آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با 3 تکرار و 12 تیمار با تیمار تنش خشکی (10- بار) و شاهد (آبیاری کامل) به عنوان فاکتور اصلی و تیمار کود اوره در دو سطح (70 =U1 و140 U2= کیلوگرم در هکتار)، کود نیتروکسین (200 سی سی به ازاء هر100متر مربع)، کود اوره (U1) + کود نیتروکسین، کود اوره (U2) + نیتروکسین و شاهد (بدون کود دهی) به عنوان فاکتور فرعی، انجام شد. نتایج نشان داد تنش خشکی سبب کاهش پارامترهای رشدی (سطح و تعداد برگ، وزن خشک برگ، دمبرگ، طوقه و ریشه)، محتوای نسبی آب برگ، هدایت روزنه ای، شاخص پایداری غشاء، رنگیزه های فتوسنتزی و آنزیم نیترات ردوکتاز شد. در حالیکه مقدار پرولین، کربوهیدرات محلول، پروتئین و آنزیم های آنتی اکسیدانی، پراکسیداسیون لیپیدی و مقدار پراکسید هیدروژن افزایش یافت. کاربرد کود زیستی نیتروکسین در شرایط کم آبی سبب افزایش وزن خشک برگ، دمبرگ، اندام هوایی، حجم ریشه، پرولین و فعالیت آنزیم کاتالاز شد. بیشترین میزان محتوای نسبی آب برگ، هدایت روزنه ای، طول ریشه، تعداد و سطح برگ در شرایط کم آبی در تیمار کود اوره (U1) + نیتروکسین نسبت به تنش بدون تیمار کودی مشاهده گردید. اوره (U2) + نیتروکسین نیز در شرایط کم آبی بیشترین تاَثیر بر افزایش وزن خشک ریشه و طوقه، کلروفیل، کربوهیدرات محلول، پروتئین و فعالیت آنزیم پراکسیداز و کاهش پراکسیداسیون لیپید و مقدار پراکسید هیدروژن داشت. فعالیت آنزیم نیترات ردوکتاز در شرایط تنش خشکی با کاربرد هر سه تیمار کودی (نیتروکسین، اوره (U1) + نیتروکسین و اوره (U2) + نیتروکسین) افزایش یافت. در مجموع یافته های این تحقیق نشان داد کاربرد کود نیتروکسین به همراه کود اوره اثرات زیان آور ناشی از تنش خشکی را کاهش می دهد.
  64. بررسی برخی پاسخ های فیزیولوژیکی و مرفولوژیکی توت فرنگی به مالچ پلاستیکی تحت شرایط کم آبیاری
    1392
    خشکی از مهمترین عوامل محدود کننده رشد می باشد که در نتیجه آن تنش اکسیداتیو هم آغاز می شود. گیاهان از طریق ایجاد تغییرات مورفولوژیک و فیزیولوژیک، به خشکی واکنش نشان می-دهند. پوشش پلاستیکی مالچ می تواند در کاهش تبخیر موثر واقع گردد و از این طریق تاثیر بسزایی در افزایش رشد و عملکرد داشته باشد. یکی از عوامل محیطی که بر تولید این محصول موثر است آبیاری است. از طرفی مبارزه با علفهای هرز هزینه بالایی بر تولید کنندگان این محصول تحمیل می نماید. یکی از راههای مقابله با این دو مشکل استفاده از مالچ می باشد. بررسی میزان تحمل به خشکی ارقام مختلف و مقایسه با ارقام بومی استان کردستان منجر به انتخاب ارقام برتر برای شرایط آب و هوایی استان می شود. به این منظور آزمایشی جهت بررسی اثر مالچ پلاستیکی بر روی برخی خصوصیات فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی توت فرنگی(ارقام پاروس و کوئین الیزا) تحت تنش خشکی بصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با هشت تیمار و سه تکرار اجرا گردید. در این پژوهش اثر رقم در دو سطح (پاروس و کوئین الیزا) تیمار آبیاری در دو سطح (شاهد و تنش کم آبی) و مالچ در دو سطح (بدون مالچ و دارای مالچ) اجرا گردید. نتایج نشان داد که تنش خشکی سبب کاهش خصوصیات رشدی (سطح و تعداد برگ، وزن خشک برگ، دمبرگ، طوقه و ریشه)، محتوای نسبی آب برگ(RWC) ، هدایت روزنه ای، شاخص پایداری غشاء داشت در حالی که اثر معنی داری بر افزایش مقدار کربوهیدرات های محلول کل، مالون دی آلدهید، فعالیت آنزیم های ضد اکسایشی، کلروفیل و پراکسید هیدروژن داشت. با کاربرد مالچ خصوصیات رشدی، محتوای نسبی آب برگ(RWC) ، هدایت روزنه ای، شاخص پایداری غشاء، پروتئین و کربوهیدرات های محلول افزایش و سبب کاهش فعالیت آنزیم های ضد اکسایشی، پراکسید هیدروژن و مالون دی آلدهید شد. این نتایج نشان داد که کاربرد مالچ پلاستیکی باعث بهبود شاخصهای فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی توت فرنگی شده و به گیاه کمک می نماید که در شرایط تنش استفاده از مالچ رطوبت بالاتری در ناحیه ریشه در مقایسه با شرایط بدون مالچ دریافت نماید.
  65. بررسی اثر محلول پاشی برگی سولفات پتاسیم بر کیفیت میوه و فعالیت آنتی اکسیدانی در انگور (Vitis vinifera) رقم رشه
    1392
    میوه انگور یکی از محصولات باغبانی است که از لحاظ سطح کشت، ارزش اقتصادی و قابلیت مصرف دارای ارزش بالایی می باشد. همچنین میوه انگور سرشار از ترکیبات ضد اکسایشی از قبیل ترکیبات پلی فنلی می باشد. تغذیه برگی یکی از روش های موثر کوددهی می باشد که می تواند عناصر غذایی را برای بهبود کیفیت میوه، بهتر و سریع تر در اختیار گیاه قرار دهد. کیفیت میوه انگور مجموعه ای از پارامترهایی است که تحت تاثیر تامین پتاسیم کافی قرار می گیرد. این آزمایش به منظور بررسی اثر محلول پاشی برگی سولفات پتاسیم بر کیفیت میوه و فعالیت آنتی اکسیدانی در انگور (Vitis vinifera) رقم رشه انجام گرفت. این آزمایش در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 5 تیمار و 3 تکرار بر روی بوته های 7 ساله انگور مزرعه ای انجام گرفت. میوه انگور پس از رسیدن برداشت و در ازت مایع منجمد شدند و تا زمان استفاده در دمای 50- درجه نگهداری شدند. نتایج نشان داد که مساحت متوسط برگ و وزن خشک برگ تحت تاثیر محلولپاشی کود سولفات پتاسیم افزایش یافته است. تغذیه برگی سولفات پتاسیم همچنین باعث افزایش وزن خوشه، وزن حبه، حجم حبه، میزان مواد جامد محلول کل (TSS)، نسبت TSS/TA، کربوهیدرات محلول کل، میزان pH، آنتوسیانین پوست و گوشت شده است. میزان اسیدیته قابل تیتراسیون(TA)، کاهش یافته است. میزان پتاسیم حبه، فنل کل، ویتامین ث، ظرفیت ضداکسایشی کل(TAC)، پروتئین محلول کل، میزان آنزیم های پراکسیداز(POD) و پلی فنل اکسیداز (PPO)افزایش یافت.
  66. اثرات بذر سیاه دانه بر عملکرد جوجه های گوشتی
    1391
    این آزمایش با استفاده از 420 قطعه جوجه گوشتی سویه کاب 500 ( مخلوط دو جنس) برای تعیین اثرات افزودن آنتی بیوتیک ویرجینیامایسین (200 میلی گرم به ازاء هر کیلوگرم جیره)، ویتامین E مازاد بر نیاز (150 میلی گرم به ازاء هر کیلوگرم جیره) و سطوح مختلف پودرسیاه دانه (5/0، 0/1، 5/1 و 0/2 درصد) با استفاده از طرح کاملاً تصادفی انجام گرفت. هر کدام از گروه های آزمایشی شامل 4 تکرار وهر تکرار متشکل از 15 قطعه جوجه گوشتی بود. نتایج نشان داد که افزودن ویرجینیامایسین به جیره فاقد تاثیر معنی دار (05/0P) وزن نسبی سنگدان، پانکراس و بورس فابرسیوس در سن 27 روزگی؛ پیش معده و سنگدان در سن 47 روزگی در مقایسه با گروه شا
  67. بررسی باززایی درون شیشه ای ریزنمونه های سه رقم انگور
    1391
    توسعه تکنیک های درون شیشه ای فرصت های امید بخشی برای بسیاری از گونه های گیاهی جهت تکثیر سریع و معتبر گیاه فراهم می کنند. پاسخ انگور برای باززایی بسته به محیط های کشت، تنظیم کننده های رشد، ژنوتیپ، ترکیبات محیط کشت و نوع ریزنمونه متفاوت است. و این فاکتور ها به طور متفاوتی میزان موفقیت در ریزازدیادی انگور را تحت تاثیر قرار می دهند. در صورت یافتن پروتکل مناسب برای ارقام مختلف انگور در شرایط درون شیشه ای می توان آن را به آسانی، ساده و سریع در زمان کوتاهی برای اهداف مختلف (بهنژادی، انتقال ژن، جنین زایی و...) ریزافزایی کرد. در این راستا تحقیقی طی سال های 1390 و 1391 بر روی سه رقم مهم انگور یعنی بیدانه سفید، فرخی و خوشناو جهت تکثیر درون شیشه ای در آزمایشگاه باغبانی دانشکده کشاورزی دانشگاه کردستان انجام شد. در این آزمایش باززایی ریزنمونه های برگ، گره و نوک شاخساره سه رقم مذکور در دو محیط کشت MS و WPM با غلظت های 0، 5/0، 1، 5/1 و 2 میلی گرم در لیتر از تنظیم کننده های رشد BA و BAP در مرحله پرآوری بر صفات طول شاخساره، تعداد شاخساره، تعداد برگ، وضعیت برگ و وضعیت نهایی ریززنمونه مورد بررسی قرار گرفتند. در نهایت تیمار های هورمونی BA با غلظت 1 میلی گرم بر لیتر در ریزنمونه های گره و نوک شاخساره هر سه رقم خوشناو، فرخی و بیدانه سفید، و غلظت 1 میلی-گرم بر لیتر BAP در ریزنمونه های گره هر سه رقم و غلظت 5/1 میلی گرم بر لیتر BAP در ریزنمونه-های نوک شاخساره هر سه رقم، بهترین نتایج را در مرحله پرآوری نشان دادند. در مرحله ریشه زایی نیز اثر اکسین های NAA و IBA هر کدام در 3 سطح (0، 5/0 و 1 میکرومولار) در محیط کشت ½ MS بر صفات ریشه آغازی، تعداد ریزنمونه ریشه دار، طول ریشه و تعداد ریشه ارزیابی شدند. تیمار های 5/0 میکرومولار NAA برای رقم خوشناو و 5/0 میکرومولار IBA برای دو رقم فرخی و بیدانه سفید، بهترین نتایج را در تمام خصوصیات مورد بررسی این ارقام نشان دادند. در مرحله سازگاری، انتقال گیاهچه ها به ترکیب خاک باغچه، کوکوپیت، ورمی کولایت و پرلیت با نسبت 1:1:1:1 و تغذیه گیاهچه ها با عناصر غذایی رقیق شده ½ MS انجام شد. پس از 1 ماه، گیاهچه ها با موفقیت به شرایط محیطی سازگار شدند.
  68. اثر کاربرد اسید سالیسیلیک بر برخی خصوصیات فیزیولوژیکی توت فرنگی تحت تنش خشکی
    1391
    اسید سالیسیلیک در تنطیم رشد، نمو گیاهی و در واکنش به تنش های محیطی نقش مهمی ایفا می کند. بنابراین در آزمایشی اثر اسید سالیسیلیک (1/0 میلی مولار) بر روی خصوصیات رویشی (وزن خشک ریشه، وزن خشک طوقه، وزن خشک دمبرگ، وزن خشک برگ، تعداد برگ، سطح برگ و وزن خشک کل)، محتوای نسبی آب برگ، هدایت روزنه ای، پرولین، کربوهیدرات های محلول کل، پروتئین های محلول کل، فعالیت آنزیم های ضد اکسایشی (کاتالاز، پراکسیداز و آسکوربات پراکسیداز) در دو رقم توت فرنگی (کردستان و کوئین الیزا) تحت تنش خشکی (10-) مورد بررسی قرار گرفت. دورهای آبیاری در دو سطح شامل آبیاری کامل (زمانی آبیاری صورت گرفت که مکش خاک به 1- بار رسید) و تنش خشکی (زمانی آبیاری صورت گرفت که مکش خاک به 10- بار رسید) و تیمار اسید سالیسیلیک در دو سطح (0 و 1/0 میلی مولار) مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش بصورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی و با سه تکرار در گلخانه اجرا گردید. نتایج نشان داد که محتوای نسبی آب برگ و هدایت روزنه ای تحت تنش خشکی در هر دو رقم کاهش یافت در حالیکه که کاربرد اسید سالیسیلیک تاثیری بر محتوای نسبی آب برگ و هدایت روزنه ای نداشت. برخی خصوصیات رویشی تحت تنش خشکی در هر دو رقم کاهش یافت. تعداد برگ، سطح کل برگ یک بوته، میانگین سطح برگ، وزن خشک برگ، وزن خشک کل و حجم ریشه تحت تاثیر تنش خشکی در هر دو رقم کاهش یافت. وزن خشک طوقه و دمبرگ در رقم کوئین الیزا تحت تنش خشکی کاهش یافت. وزن خشک ریشه در تنش خشکی تقریباً بدون تغییر باقی ماند. سطح کل برگ، وزن خشک برگ و وزن خشک قسمت هوایی در اثر کاربرد اسید سالیسیلیک در هر دو رقم افزایش یافتند. تعداد برگ، وزن خشک ریشه، حجم ریشه و وزن خشک کل در رقم کردستان تحت تنش خشکی و کاربرد اسید سالیسیلیک افزایش یافت. رقم کردستان در تیمار تنش خشکی همراه با کاربرد اسید سالیسیلیک محتوای نسبی آب برگ، میزان کربوهیدرات های محلول کل و پرولین بیشتری داشت. همین تیمار تاثیری بر محتوای نسبی آب برگ ، کربوهیدرات های محلول کل و پرولین رقم کوئین الیزا نداشت. پروتئین های محلول کل در رقم کردستان تحت تنش خشکی بدون تغییر باقی ماند در حالیکه در رقم کوئین الیزا کاهش یافت. تیمار تنش خشکی همراه با کاربرد اسید سالیسیلیک سبب افزایش فعالیت هر سه آنزیم در دو رقم شد. در پایان کاهش کمتر ماده خشک کل و افزایش بیشتر محتوای نسبی
  69. بررسی میزان برخی پاداکساینده های آنزیمی، غیرآنزیمی و ترکیبات بیوشیمیایی در مراحل مختلف رسیدگی میوه توت فرنگی
    1391
    میوه ها و سبزیجات از جمله توت فرنگی، یکی از منابع غنی از ترکیبات ضداکساینده هستند، این ترکیبات به عنوان یکی از فاکتورهای حفاظتی مهم در برابر تنش اکسایشی که عواقب زیان آور برای سلامتی انسان دارد درنظر گرفته شده است. به منظور بررسی میزان ترکیبات ضداکسایشی آنزیمی و غیرآنزیمی میوه توت فرنگی، آزمایشی در دو فصل برداشت (پائیز 1390 و بهار 1391) و در قالب طرح فاکتوریل با دو فاکتور، شامل رقم (سلوا و کوئین الیزا) و مرحله برداشت (سفید، نیم رس و قرمز بالغ) با سه تکرار و در بلوک کامل تصادفی، در یکی از مزارع توت فرنگی اطراف شهرستان سنندج نمونه برداری و کارهای آزمایشگاهی در آزمایشگاه فیزیولوژی باغبانی دانشکده کشاورزی اجرا شد. نتایج تجزیه واریانس داده ها نشان داد که در برداشت بهاره، رقم اثر معنی داری بر روی میزان فنل کل، آنتوسیانین، فعالیت آنزیم پراکسیداز ، TSS و TA دارد. مرحله برداشت بر روی همه فاکتورها (فنل کل، کربوهیدرات محلول، آنتوسیانین، TSS، TA، TAC (ظرفیت ضداکسایشی کل)، پروتئین محلول و فعالیت آنزیم پراکسیداز) به جزء ویتامین ث از لحاظ آماری اثر معنی دار داشت. اثر متقابل رقم و مرحله برداشت بر میزان فنل کل، آنتوسیانین و TA معنی دار بود. در برداشت پائیزه رقم تاثیر معنی داری بر روی همه پارامترها به جزء کربوهیدرات محلول و پروتئین محلول داشت. اثر مرحله برداشت بر روی همه فاکتورها بجزء فنل و ویتامین ث معنی دار بود. اثر متقابل رقم و مرحله برداشت بر همه فاکتورها به غیر از فنل تاثیر معنی دار داشت. نتایج حاصل از مقایسه میانگین هم نشان داد که میزان فنل، TAC، TA و فعالیت آنزیم پراکسیداز در هر دو فصل برداشت با افزایش رسیدگی میوه کاهش پیدا می کند. کربوهیدرات محلول، TSS، آنتوسیانین و پروتئین محلول با افزایش رسیدگی میوه افزایش پیدا کردند. ویتامین ث در هر دو برداشت رقم سلوا و برداشت بهاره رقم کوئین الیزا، در مرحله سفید و قرمز بالغ بالاترین و در مرحله نیم رس کمترین میزان را دارا بودند، ویتامین ث رقم کوئین الیزا در برداشت پائیزه در مرحله نیم رس بالاتر از مراحل سفید و قرمز بود. در برداشت بهاره رقم سلوا و در برداشت پائیزه رقم کوئین الیزا بالاترین مقدار فنل کل و TA را داشتند. رقم کوئین الیزا در برداشت پائیزه، ویتامین ث بالایی را نسبت به رقم سلوا داشت و در بهاره اختلاف این دو رقم معنی دار نبود. کربوهی
  70. اثرات سطوح مختلف پودر خشک میوه سماق بر عملکرد جوجه های گوشتی تحت استرس گرمایی
    1390
    این آزمایش به منظور تعیین اثرات سطوح مختلف پودر خشک میوه سماق از دو منطقه و ویتامین E روی 504 قطعه جوجه خروس گوشتی سویه کاب 500 تحت استرس گرمایی (ºC2±32 به مدت 8 ساعت) در قالب نه تیمار و چهار تکرار (14 پرنده در هر تکرار) انجام گرفت. جیره های آزمایشی شامل جیره پایه بدون مکمل به عنوان شاهد، جیره های حاوی 100، 150، 200 و 250 میلی گرم در کیلوگرم ویتامین E، جیره های حاوی 10 و 20 گرم در کیلوگرم پودر سماق مناطق بانه یا ژاورود بودند. نتایج نشان داد که وزن بدن، مصرف خوراک، ضریب تبدیل خوراک و تلفات تحت تاثیر گروه های آزمایشی قرار نگرفت، ولی افزایش سطح پودر سماق جیره از یک به دو درصد، موجب افزایش ضریب تبدیل خوراک در دوره های سنی 11 تا 22، 23 تا 42 و 1 تا 49 روزگی و کاهش وزن بدن در سن 42 روزگی گردید (05/0>Р). مقایسات متعامد نشان داد که جوجه های تغذیه شده با جیره دارای پودر سماق در مقایسه با ویتامین E، دارای وزن بدن، افزایش وزن و مصرف خوراک بالاتری در دوره سنی 1 تا 10 روزگی بودند (05/0>Р). افزودن ویتامین Ε و یا پودر سماق به جیره فاقد تاثیر معنی دار روی اجزای لاشه، فراسنجه های سرمی و تعداد گلبول های قرمز در مقایسه با گروه شاهد بود (05/0>P)، ولی مقادیر هماتوکریت و غلظت هموگلوبین خون در گروه دریافت کننده پودر سماق بانه پایین تر از گروه شاهد یا سطح 100 میلی گرم ویتامین E بود. افزودن پودر سماق به جیره بدون تاثیر روی تعداد باکتری های اشریشیاکلی، موجب افزایش باکتری های لاکتوباسیلوس ایلئوم در سن 43 روزگی گردید. فعالیت آنزیم گلوتاتیون پراکسیداز گلبول های قرمز در گروه های دریافت کننده پودر سماق هر دو منطقه بطور معنی داری بالاتر از گروه شاهد بود، ولی فعالیت این آنزیم تنها در گروه دریافت کننده پودر سماق منطقه بانه بالاتر از گروه دریافت کننده ویتامین E بود. به علاوه پودر سماق در مقایسه با سطوح 150 و 250 میلی گرم ویتامین Ε، موجب افزایش فعالیت آنزیم سوپراکسید دیسموتاز گردید. افزودن ویتامین E به جیره فاقد تاثیر معنی دار بر مقادیر آنزیم گلوتاتیون پراکسیداز و سوپراکسیددیسموتاز در مقایسه با گروه شاهد بود (05/0
  71. تعیین ترکیب شیمیائی و عوامل ضد تغذیه ای میوه بلوط و ارزیابی اثرات بلوط خام و عمل آوری شده در جیره جوجه های گوشتی
    1390
    این آزمایش به منظور تعیین ترکیبات شیمیایی چهار نمونه میوه بلوط (,Q.castaneifolia Q.infectoria , Q.libani, Q.persica) واستفاده از میوه بلوط (Quercus castaneifolia) بر عملکرد جوجه های گوشتی انجام گرفت. برای ارزیابی اثرات بلوط از 420 قطعه جوجه گوشتی 21 روزه سویه راس 308 استفاده گردید که بطور تصادفی به هفت گروه آزمایشی، هر گروه شامل چهار تکرار (شامل 8 قطعه مرغ و 7 قطعه خروس) اختصاص داده شدند. در طول مدت انجام آزمایش (21 تا 42 روزگی) جوجه های گوشتی از جیره های 1) پایه ذرت-سویا یا شاهد؛ 2)پایه حاوی 15% میوه بلوط؛ 3) پایه حاوی 30% میوه بلوط؛ 4) پایه حاوی 15 درصد میوه بلوط عمل آوری شده (با خیسانیدن در آب)؛ 5) پایه حاوی 30 % میوه بلوط عمل آوری شده؛ 6) پایه حاوی 265/0 %اسید تانیک و 7) جیره پایه حاوی 530/0% اسید تانیک تغذیه می شدند. نتایج بیانگر وجود تفاوت معنی دار در مقادیر پروتئین خام، کلسیم، فسفر کل، چربی خام، خاکستر، فنول کل، تانن کل، تانن قابل هیدرولیز، تانن متراکم و کارایی بالاتر استخراج ترکیبات فنولی و تانن با استفاده ازاستون در مقایسه با خیسانیدن و جوشانیدن بود. استفاده از میوه بلوط خام در جیره موجب کاهش وزن بدن، افزایش وزن، مصرف خوراک، قابلیت هضم ایلئومی ماده خشک و پروتئین و افزایش مقادیر ضریب تبدیل خوراک گردید، که با افزایش سطح بلوط مصرفی تشدید گردید. خیسانیدن میوه بلوط موجب کاهش بخشی ازاثرات نامطلوب استفاده از میوه بلوط عمل آوری نشده روی فراسنجه های فوق گردید. افزودن اسیدتانیک به جیره پایه موجب کاهش عملکرد گردید، ولی اثرات نامطلوب آن کمتر از میوه بلوط عمل آوری نشده بود. استفاده از میوه بلوط بدون توجه به روش عمل آوری موجب افزایش وزن نسبی پانکراس، پیش معده و طول روده باریک گردید، ولی اسید تانیک فاقد اثرات فوق بود. استفاده از میوه بلوط همچنین دارای اثرات نامطلوب روی مورفولوژی روده و قابلیت هضم ایلئومی پروتئین و ماده خشک بود که با خیسانیدن میوه بلوط قبل از افزودن به جیره تا حدودی کاهش یافت. بطورکلی نتایج نشان داد که استفاده از سطوح بالای میوه بلوط در جیره دارای اثرات نامطلوبی روی عملکرد جوجه های گوشتی می باشد که اثرات منفی را می توان تا حدودی با خیسانیدن در آب قبل از افزودن به جیره تعدیل نمود.
  72. بررسی اثرات ضد قارچی برخی اسانس های گیاهی و قارچکش های شیمیایی در کنترل پژمردگی ناشی از فوزاریم در چند گیاه مختلف
    1389
    امروزه به دلیل مشکلات ناشی از استفاده بی رویه سموم شیمیایی در مزارع کشاورزی، گرایش زیادی به استفاده از موادبیولوژیکی از جمله متابولیت های ثانویه گیاهی جهت کنترل بیماریها و آفات گیاهی ایجاد شده است.
  73. تاثیر مقادیر مختلف پرلیت و آبیاری بر کارایی مصرف آب در گیاه دارویی ریحان
    1388
    در این تحقیق تاثیر مقادیر0، 270، 810 و 2430 کیلو گرم پرلیت درهکتار و چهار سطح آبیاری 40، 60، 80 و 100 درصد عمق آبیاری بر کارایی مصرف آب در ریحان بررسی شده است.
  74. تاثیر برخی اسانس های گیاهی و اسید سالیسیلیک در کنترل بیماریهای قارچی بعد از برداشت توت فرنگی (Fragaria ananasa cv. Selva)
    1387
    در سال های اخیر با بالا رفتن دانش و آگاهی مصرف کنندگان، تمایل برای کاهش یا حذف مواد شیمیایی نگهدارنده مواد غذایی فزونی یافته و مقدمات حذف این قبیل از ترکیبات را فراهم آورده است. توت فرنگی یکی از محصولات مهم باغی است که بویژه در مرحله بعد از برداشت و در حین انبارداری، حساسیت بسیار زیادی به بیماری های قارچی دارد. هدف این تحقیق، بررسی اثرات ترکیبات طبیعی (اسانسهای گیاهی و اسید سالیسیلیک) بر کنترل بیماری های قارچی بعد از برداشت توت فرنگی به عنوان جایگزینی برای روش های کنترل شیمیایی بود. برای این منظور آزمایشی بصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با چهار تکرار انجام گرفت. میوه های توت فرنگی رقم سلوا، در مرحله رسیدگی تجاری برداشت شده و ابتدا در محلول اسید سالیسیلیک (غلظت های صفر و 2 میلی مولار ) و سپس در محلول های آبی اسانس های گیاهان آویشنThymus migricus)) ، مرزه ( hortensis Satureja ) همیخک (Eugenia caryophyllata) ( غلظتهای 0، 200، 400 و 600 میکرو لیتر در لیتر) غوطه ور گردیدند و پس از خشک شدن به سردخانه با دمای صفر تا یک درجه سانتیگراد منتقل گردیدند. در حین نگهداری میوه ها در سردخانه، میزان رشد قارچ ها روی میوه ها هر 7 روز یکبار اندازه گیری شد. نتایج این تحقیق نشان داد که با پیشرفت دوره انبارداری، درصد میوه های آلوده افزایش یافت. درصد میوه های آلوده در میوه های تیمار شده کاهش معنی داری را نسبت به میوه های شاه (در هر سه زمان اندازه گیری) نشان داد. بیشترین و کمترین شدت آلودگی میوه ها (در اواخر دوره انبارداری) به ترتیب با میانگین 6 و 25/3 مربوط به تیمارهای شاهد و غلظت 2 میلی مولار اسید سالیسیلیک می باشد. نتایج این تحقیق همچنین بیانگر این واقعیت بود که، کاربرد تلفیقی تیمارهای اسید سالیسیلیک و اسانس های گیاهی نسبت به کاربرد اسانس های گیاهی به تنهایی تاثیر بیشتر و نسبت به کاربرد اسید سالیسیلیک به تنهایی تاثیر کمتری در کاهش آلودگی های قارچی داشت. به عبارت دیگر کاربرد اسید سالیسیلیک به تنهایی بیشترین تاثیر را در کاهش آلودگی های قارچی داشت. همچنین نتایج نشان داد که تیمار اسانس آویشن با غلظت 400 میکرو لیتر در لیتر و همچنین اسید سالیسیلیک 2 میلی مولار بازارپسندی را در میوه ها بهبود داد. میوه هایی که با اسانس مرزه تیمار شده بودند در پایان دوره انباری دارای کمترین pH بودند. کاربر
  75. اثر تنش شوری بر برخی ویژگی های رشدی و فیزیولوژیکی نهال دو رقم انگور(Vitis vinifera L.) ریش بابا و صاحبی
    1387
    شوری یکی از عوامل محدود کننده رشد و تولید محصولات کشباقرار دادن دو رقم انگور ریش باب و صاحبی در معرض سطوح مختلف شوری، در یک آزمایش فاکتوریل و در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با دو عامل رقم در دو سطح و تنش شوری در 7 سطح شامل صفر (شاهد)، 25، 50، 75، 100، 125 و 150 میلی مولار کلرید سدیم در 4 تکرار برخی شاخص های بیوشیمیایی ارزیابی گردیدند. نهال های ریشه دار، در گلدان های حاوی پرلیت کشت وبا محلول هوگلند تغذیه شدند. تیمارها به مدت 20 روز اعمال گردیدند. کاهش محتوای نسبی آب برگ در اثر شوری در رقم ریش بابا کمتر از صاحبی بود. افزایش پرولین و کربوهیدراتهای محلول در اثر شوری در رقم ریش بابا بیشتر بود. کاهش در میزان پروتئین های محلول در رقم ریش بابا بیشتر و کاهش در میزان کلروفیل در رقم صاحبی بیشتر بود. در کل رقم ریش بابا چون در شرایط شوری از مکانیسم تنظیم کننده های اسمزی به خوبی بهره برده و کاهش کلروفیل کمتری داشته، متحمل تر ارزیااورزی در دنیاست