Faculty Profile

شاهین کتابی
تاریخ به‌روزرسانی: 1403/09/01

شاهین کتابی

دانشکده علوم انسانی و اجتماعی / گروه علوم ورزشی

Theses Faculty

پایان‌نامه‌های کارشناسی‌ارشد

  1. ارتباط بین ثبات مرکزی و ثبات عملکردی با درد و ناتوانی مفصل شانه‌ در دانشجویان پسر ژیمناستیک‌کار دانشگاه گرمیان
    1403
    پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط بین ثبات مرکزی و ثبات عملکردی با درد و ناتوانی مفصل شانه‌ی دانشجویان پسر ژیمناستیک‌کار دانشگاه گرمیان انجام شد. برای انجام پژوهش در ابتدا بر اساس نتایج پرسشنامه درد و ناتوانی شانه (امتیاز بزرگ‌تر از 25 به عنوان ناتوانی مفصل شانه، و امتیاز کمتر از 10 بعنوان شانه سالم)، و معیارهای ورود به پژوهش از میان دانشجویان ژیمناست‌های داوطلب ، بر اساس تحقیقات مشابه، تعداد 28 دانشجوی ژیمناست در دو گروه مساوی (۱۴) دانشجو در گروه آسیب دیده و (۱۴) دانشجو در گروه سالم بعنوان آزمودنی انتخاب شد. و پس از امضای فرم رضایت نامه در پژوهش شرکت نمودند پس از هماهنگی اولیه ارزیابی‌ها طی دو جلسه برگزار شد. در جلسه اول علاوه بر ارزیابی‌های انتروپومتریک شامل قد، وزن ، طول دست و طول پا، از یک ژیمناست سالم خواسته شد تا آزمون‌های ثبات مرکزی و عملکردی را بصورت آزمایشی انجام دهد و سپس ارزیابی های ثبات مرکزی صورت گرفت. در طی جلسه دوم پس از گرم کردن هر چهار آزمون (ثبات پای برتر، ثبات پای غیر برتر، ثبات شانه سالم، ثبات شانه غیرسالم) تصادفی صورت گرفت. ترتیب اجرای آزمون‌ها در هر دو جلسه بصورت تصادفی بود. نتایج تمامی ازمون‌ها به دقت ثبت و پس از بررسی طبیعی بودن توزیع داده‌ها با استفاده از آزمون کلموگروف – اسمیرنف و همگنی واریانس‌ها با استفاده از آزمون لوین، جهت بررسی ارتباط مرکزی و ثبات عملکردی با درد و ناتوانی مفصل شانه از آزمون‌های تی مستقل و همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج پژوهش حاضر در زمینه ارتباط ثبات مرکزی و ثبات عملکردی با درد، ناتوانی عمومی و ورزشی شانه بیانگر تفاوت معنی دار شاخص کلی ثبات مرکزی(0.01=P ، 65.24 امتیازی)، ثبات شانه سالم (0.01=P، 41.58 امتیازی)، ثبات شانه غیرسالم،(0.01=P، 40.72 امتیازی)، ثبات پای برتر (0.01=P، 37.37 امتیازی)، و ثبات پای غیربرتر (0.01=P، 31.58 امتیازی) ، در دانشجویان ژیمناست دارای شانه سالم و شانه غیرسالم بود. همچنین همبستگی معنی داری (01/0) بین شاخص کلی ثبات مرکزی با درد (ضریب 95/0-)، با ناتوانی عمومی (96/0-)، و با ناتوانی ورزشی (93/0-)، بین شاخص کلی ثبات پای برتر با درد (ضریب 96/0-)، با ناتوانی عمومی (95/0-)، و با ناتوانی ورزشی (94/0-) ، بین شاخص کلی ثبات پای غیربرتر با درد (ضریب 88/0-)، با ناتوانی عمومی (89/0-)، و با ناتوانی ورزشی (87/0-)، بین شاخص کلی ثبات شانه سالم با درد (ضریب 95/0-)، با ناتوانی عمومی (94/0-)، و با ناتوانی ورزشی (91/0-) ، بین شاخص کلی ثبات شانه غیرسالم با درد (ضریب 94/0-)، با ناتوانی عمومی (93/0-)، و با ناتوانی ورزشی (98/0-)، بین شاخص کلی ثبات مرکزی با ثبات پای برتر (ضریب 97/0)، ثبات پای غیربرتر (88/0)، و ثبات شانه غیرسالم (ضریب 95/0)، و ثبات شانه سالم(96/0) مشاهده شد. بنظر می‌رسد در سیستم حرکتی انسان که مانند یک زنجیره متصل به یکدیگر عمل می‌نماید، آسیب و ناتوانی در یک بخش از زنجیره می‌تواند بر عملکرد سایر بخش‌ها تاثیر بگذارد و بالعکس. لذا توصیه می‌شود در برنامه‌های توانبخشی و پیشگیری از آسیب در یک سگمنت از بدن ،بعنوان مثال آسیب های شانه، تمرین و بازتوانی سایر سگمنت‌های بدن(مثل ناحیه مرکزی، ثبات عملکردی پاها و حتی ثبات عملکردی دست سالم) گنجانده شود.
  2. تاثیر 8 هفته تمرین مقاومتی فزاینده به همراه مصرف مکمل عصاره چای سبز بر غلظت هورمون های آپلین و کمرین در زنان چاق
    1398
    مقدمه: با توجه به نقش آدیپوکاین ها در سندروم متابولیکی و بیماری های قلبی-عروقی، در پژوهش حاضر تاثیر 8 هفته تمرین مقاومتی فزاینده به همراه مصرف مکمل چای سبز بر غلظت هورمون آپلین و کمرین در زنان چاق می باشد. روش شناسی: در این پژوهش 26 نفر از زنان غیر ورزشکار با استفاده از نمونه گیری تصادفی از میان زنان چاق (30 کیلوگرم بر مترمربع) انتخاب شدند. آزمودنی ها در سه گروه که شامل 10 نفر گروه تجربی GT (8 هفته تمرین مقاومتی به همراه مصرف عصاره چای سبز)، 7 نفرگروه تجربی PT(8 هفته تمرین مقاومتی به همراه مصرف دارونما) و 9 نفر گروه کنترل G (8 هفته مصرف مکمل عصاره چای سبز) قرار گرفتند. آزمودنی های گروه تجربی GT و گروه کنترل G (روزانه 2 عدد کپسول حاوی میلی گرم عصاره چای سبز 300) و گروه تجربی PT 2 عدد کپسول دارونما را بعد از وعده های غذایی نهار و شام به مدت 8 هفته با آب کافی مصرف کردند. هر دو گروه تجربی GT و PT هفته ای 3 جلسه به مدت 8 هفته و هر جلسه به مدت 60 الی 70 دقیقه با شدت 65% تا 80% یک تکرار بیشینه تمرین مقاومتی انجام دادند. اندازه گیری سطح هورمون ها با استفاده از روش الایزا انجام شد، و با سطح معنی داری 05/0p= تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر در مورد سطح آپلین نشان داد که، اثر زمان (000/0=p)، اثر گروه (006/0=p) و در مورد سطح کمرین اثر زمان (000/0=p)، اثر گروه (044/0=p) و تعامل زمان گروه (001/0p=) معنی دار بود. در گروه GT در مرحله پس آزمون و بی تمرینی نسبت به پیش آزمون در سطح سرمی آپلین تفاوت معنی دار مشاهده شد و در گروه GT در مرحله پس آزمون و بی تمرینی نسبت به پیش آزمون کاهش معنی دار کمرین مشاهده شد اما در گروه PT سطح سرمی آپلین در بی تمرینی نسبت به پیش آزمون و سطح سرمی کمرین در پس آزمون نسبت به پیش آزمون کاهش معنی دار مشاهده شد. سطح آپلین در گروه کنترل G (مصرف چای سبز) در پس آزمون و مرحله بی تمرینی نسبت به پیش آزمون کاهش میانگین دیده شد اما از نظر آماری معنی دار نبود و سطح کمرین در گروه G در پس آزمون نسبت به پیش آزمون کاهش میانگین وجود داشت اما در مرحله بی تمرینی نسبت به پیش آزمون میانگین کمرین نسبت به پیش آزمون افزایش یافته بود و در هر دو مرحله پس آزمون و پیش آزمون تفاوت معنی داری از نظز آماری مشاهده نشد. نتیجه گیری: 8 هفته تمرین مقاومتی فزاینده به همراه مصرف چای سبز در هر سه گروه باعث کاهش معنی داری نسبت دور کمر به باسن (05/0>P) شدند و در هر سه گروه کاهش معنی دار وزن (05/0>P) مشاهده شد و با توجه به کاهش وزن در گروه GT و PTتغییرات مطلوبی برروی تنظیم هورمون های بافت چربی (آدیپوکاین ها) ایجاد کردند و در کل ترکیب تمرین مقاومتی و مکمل عصاره چای سبز اثر بخشی بیشتری نسبت به تمرین مقاومتی به همراه مصرف دارونما در مرحله پس آزمون و بی تمرینی نسبت به پیش آزمون بر روی آزمودنی ها مشاهده شد.