تاریخ بهروزرسانی: 1404/07/01
مهدی سعیدی
دانشکده هنر و معماری / گروه شهرسازی
پایاننامههای کارشناسیارشد
-
برنامهریزی پارکهای شهری بر اساس نیازها و ترجیحات زنان، نمونه موردی: پارک شهدا سنندج
1404برنامهریزی پارکهای شهری مبتنی بر نیازها و ترجیحات زنان، بهعنوان یکی از جنبههای کلیدی توسعه فضاهای عمومی، نقش مهمی در ارتقاء کیفیت زندگی شهری ایفا میکند. زنان بهعنوان نیمی از جمعیت شهرها، دارای نیازها و خواستههای خاصی در استفاده از فضاهای عمومی هستند که در بسیاری از برنامهریزیهای شهری نادیده گرفته شدهاند. هدف اصلی این پژوهش، برنامهریزی بهینه پارکهای شهری با تاکید بر نیازها و ترجیحات زنان و بهکارگیری رویکرد مشارکت جنسیتی در فرآیند برنامهریزی است. با توجه به موانع و چالشهای متعدد، همچون عدم امنیت، کیفیت پایین مبلمان شهری و کمبود امکانات مناسب، که مانع حضور گسترده زنان در فضاهای عمومی به ویژه پارکها میشود، این مطالعه بهصورت موردی به بررسی پارک شهدا در شهر سنندج پرداخته است. روش تحقیق ترکیبی (کمی-کیفی) به کار گرفته شد تا دادهها با استفاده از پرسشنامههای ساختاریافته، مصاحبههای نیمهساختاریافته، تحلیل فضایی با نرمافزار GIS، تحلیل آماری دادهها با نرمافزار SPSS و تحلیل کیفی با نرمافزار MAXQDA جمعآوری و پردازش شود. جامعه آماری این پژوهش، زنان بالای ۲۰ سال ساکن شهر سنندج بودهاند که نمونهگیری کمی بهصورت تصادفی ساده و نمونهگیری کیفی بهصورت هدفمند انجام شده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که عوامل متعددی از جمله امنیت، کیفیت مبلمان شهری، دسترسی مناسب، وجود کاربریهای پیرامونی جذاب و پاسخدهی محیطی، تاثیر بسزایی بر میزان حضور و ماندگاری زنان در پارکها دارند. همچنین، تحلیل SWOT انجامشده، مبنای تدوین راهبردهای عملیاتی با رویکرد مشارکتی فراهم کرد که از جمله آن میتوان به ایجاد مسیرهای نورپردازیشده جهت تردد امن زنان در ساعات شب، افزایش امکانات رفاهی و فرهنگی، و بهبود فضای سبز اشاره کرد. نتایج این پژوهش تاکید دارد که مشارکت فعال زنان در فرآیند برنامهریزی شهری نه تنها به بهبود امنیت و آسایش آنان کمک میکند، بلکه موجب افزایش تعامل اجتماعی، بهرهوری فضا و ارتقاء کیفیت زندگی شهری خواهد شد.
-
بازآفرینی شهری فرهنگ مبنا مبتنی بر طراحی شهری زمینه گرا(نمونه موردی محله قطارچیان شهر سنندج)
1403چکیده پژوهشها و مداخلات انجام شده در زمینه احیای بافتهای تاریخی، به ویژه در ایران، غالبا ً بر ابعاد کالبدی و نمادین متمرکز بوده اند و به ارزشها، محتوای فرهنگی و اصالت تاریخی توجه کمتری داشته اند. این رویکرد، تبعات منفی نظیر از دست رفتن هویت فرهنگی-تاریخی، کاهش حس تعلق به مکان، مهاجرت ساکنان قدیمی و جایگزینی آنها با گروههای کم برخوردار، و در نهایت افت کیفیت زندگی و ناکارآمدی این بافتهای ارزشمند را به همراه داشته است. در مقابل، رویکرد بازآفرینی فرهنگ مبنا با تاکید بر تداوم ارزشهای تاریخی و بهره برداری بهینه از میراث فرهنگی-هویتی، امکان معاصرسازی این بافتها را با حفظ پیوند میان کالبد و کارکرد سنتی و معاصر فراهم میکند. محله قطارچیان، به عنوان یکی از بافتهای تاریخی و هویتی شهر سنندج، به دلیل ویژگیهای کالبدی خاص و موقعیت مرکزی در شهر، پتانسیل بالایی برای تبدیل شدن به یک محله فرهنگی-گردشگری بر پایه طراحی شهری زمینه گرا دارد. هدف اصلی این پژوهش، احیای عناصر با ارزش تاریخی این محله با رویکرد بازآفرینی فرهنگ مبنا، در راستای حفظ اصالت فرهنگی و بهره گیری مجدد از بناها و فضاهای موجود است.این پژوهش از نوع کاربردی- توسعه ای بوده و داده ها از طریق مطالعه اسناد بالادستی، مشاهدات میدانی، و مصاحبه های نیمه ساختاریافته گردآوری شده است. در مجموع،۲۲مصاحبه با ساکنان محله قطارچیان انجام شد که در فرایند انتخاب مصاحبه شوندگان، اصول برابری جنسیتی و همه شمولی رعایت گردید. برای اطمینان از دقت داده ها، از روش سه سوسازی با ترکیب اطالعات حاصل از مصاحبه، مشاهده و بررسی اسناد استفاده شد. این پژوهش تحت نظارت سه عضو هیئت علمی گروه شهرسازی دانشگاه کردستان انجام گرفت و تحلیل داده ها با روش تحلیل محتوای کیفی و کدگذاری سه مرحلهای صورت پذیرفت.نتایج پژوهش نشان داد که بازآفرینی عناصر ارزشمند محله تاریخی قطارچیان میتواند منجر به ارتقای کیفیت زندگی، تقویت هویت فرهنگی، و بهره گیری از ظرفیتهای محلی شود. این امر، علاوه بر افزایش سرمایه های گردشگری، به رونق اقتصادی و تحقق توسعه پایدار درونزا نیز کمک میکند. تحلیل های صورت گرفته بیانگر تاثیرگذاری عوامل متعددی نظیر هویت فرهنگی، بازآفرینی زمینه گرا، چالشهای شهری، فضای عمومی، اشتغال، و محیط زیست در فرآیند بازآفرینی بودند. از میان این عوامل، هویت فرهنگی بیشترین و اشتغال کمترین تاثیر را از دیدگاه ساکنان محله داشته است.