Faculty Profile

حسن غریبی
تاریخ به‌روزرسانی: 1403/09/01

حسن غریبی

دانشکده علوم انسانی و اجتماعی / گروه روانشناسی

Theses Faculty

پایان‌نامه‌های کارشناسی‌ارشد

  1. رابطه تعارض خانواده و سبک فرزندپروری با اختلالات درونی و برونی‌سازی نوجوانان؛ نقش میانجی سرشت عاطفی _ هیجانی
    1403
    پژوهش حاضر باهدف برازش مدل علی اختلالات درونی‌سازی و برون‌سازی در دانش‌آموزان نوجوان براساس تعارض خانواده، سبک‌های فرزندپروری با نقش میانجی سرشت عاطفی-هیجانی انجام شد. این پژوهش توصیفی و از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل 350 دانش‌آموز نوجوان 12 تا 18 ساله شهرستان دیواندره در سال تحصیلی 1402-1403 بود که از طریق نمونه‌گیری خوشه‌ای انتخاب شد. جهت جمع‌آوری داده‌ها از، پرسشنامه‌های مشکلات رفتاری کودک آخنباخ (Achenbach & Edelbrock, 1991)، مقیاس سرشت ترکیبی عاطفی و هیجانی (Lara et al., 2012)، پرسشنامه شیوه‌های فرزندپروری بامریند (Bamrind,1972)و پرسشنامه ارزیابی انطباق‌پذیری و همبستگی خانواده(Olsonm1985) استفاده شد. برارزش این مدل داده ها از طریق ضریب همبستگی و معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار SPSS27 و Amos24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. NFI , CFI به ترتیب در این مدل برابر 666/0 و 707/0 هستند. و باتوجه‌به اینکه مقدار های 9/0 و بالاتر قابل پذیرش است، این مقادیر قابل پذیرش نیستندRMSEA . مقدار مناسب ان کمتر از 08/0می باشد که باتوجه‌به مقدار به دست امده در این پژوهش 105/0 دارای برارش خوبی نیست.GFI در پژوهش ما 725/0 نشان از برارزش مناسب نیست. در تحلیل‌‌های صورت‌گرفته پایین‌بودن برارزش مدل به دلیل پایین‌بودن حجم نمونه است. باتوجه‌به تعداد زیاد متغیرها در این پژوهش برای به‌دست‌آوردن برازش مناسب باید حجم نمونه را افزایش دهیم. و در آخر میزان X2 یا خی دو 335 بوده است که نشان از معناداری این مدل است. شاخص های برارزش مدل تایید شد. یافته‌ها نشان داد که تعارض خانواده، سبک‌های فرزندپروری مستبدانه و سهل‌انگارانه و سرشت عاطفی-هیجانی منفی با اختلالات درونی‌سازی و برون‌سازی ارتباط مثبت و معنی‌داری دارند (P<0.001)، درحالی‌که سبک فرزندپروری مقتدرانه و سرشت عاطفی-هیجانی مثبت با این اختلالات ارتباط منفی و معنی‌داری دارند. همچنین، سرشت عاطفی-هیجانی نقش واسطه‌ای در رابطه بین تعارض خانواده، سبک‌های فرزندپروری و اختلالات درونی‌سازی و برون‌سازی ایفا می‌کند. نتایج این پژوهش نشان می‌دهد که مداخلات در جهت کاهش تعارض خانواده، ارتقای سبک‌های فرزندپروری مقتدرانه و تقویت سرشت عاطفی-هیجانی مثبت می‌تواند در پیشگیری و درمان اختلالات درونی‌سازی و برون‌سازی در دانش‌آموزان نوجوان موثر باشد.
  2. پیش بینی سازگاری هیجانی و استحکام روانی براساس منتالیزیشن با میانجیگری سازمان شخصیت در معلمان زن سنندج ناحیه یک
    1402
    این پژوهش به منظور شناسایی پیش‌بینی‌های سازگاری هیجانی و استحکام روانی در معلمان زن ناحیه یک شهر سنندج، با تمرکز بر روی منتالیزیشن و نقش میانجی‌گری سازمان شخصیت، اجرا گردیده است. این تحقیق از نوع کاربردی بوده و از روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و پیمایشی بهره‌مند شده است. مطالعه با استفاده از روش‌های همبستگی پیرسون، رگرسیون، و تحلیل مسیر انجام شده و داده‌ها از منابع میدانی جمع‌آوری گردیده‌اند.جامعه آماری تحقیق از 460 معلم زن ناحیه یک سنندج تشکیل شده است. نتایج نشان می‌دهند که میانجی‌گری سازمان شخصیت در پیش‌بینی سازگاری هیجانی و استحکام روانی تاثیرگذار است. همچنین، نتایج فرضیات فرعی نشان داده‌اند که بین متغیرهای مورد بررسی روابط معناداری وجود دارد. از دیگر نتایج حاصل از تحقیق، می‌توان به ارتباط مثبت بین سازگاری هیجانی و منتالیزیشن، ارتباط منفی بین استحکام روانی و منتالیزیشن، و نیز ارتباط مثبت بین سازگاری هیجانی و استحکام روانی اشاره کرد. این یافته‌ها، علاوه بر ارائه زمینه برای اقدامات بهبودی، ارتقاء آگاهی در حوزه تاثیرگذاری عوامل روانی بر عملکرد معلمان زن را نیز فراهم می‌سازد.
  3. بررسی تجربه زیسته معلمان در مواجهه با بی نظمی دانش آموزان
    1402
    این مطالعه در راستای تجربه زیسته معلمان در مواجهه با بی نظمی دانش آموزان در شهر مریوان انجام شده است؛ که در زمره تحقیقات کاربردی و بر مبنای رویکرد کیفی و با به کارگیری روش تحقیق پدیدارشناسی انجام شده است. جامعه آماری آن شامل تمامی معلمان دارای سنوات بالای 15 سال در دوره ابتدایی شهر مریوان در سال تحصیلی 1403-1402 بودند که تعداد آنها برابر با 280 نفر بود، روش انتخاب مشارکت کننده های تحقیق به صورت هدفمند بود؛ و برای تعیین کفایت تعداد مشارکت کننده ها نیز از قاعده اشباع نظری استفاده شد بر این اساس مشارکت های انتخاب شده مورد بررسی با تعداد 30 نفر به اشباع رسید، در این تحقیق برای گردآوری داده­ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. برای تهیه­ی سوالات مصاحبه سعی شد که تا حدی با توجه به سطح تحصیلات و رشته های مرتبط با معلمان سوالات استاندارد طراحی شوند. برای تحلیل سوالات از روش تحلیل کلایزی و مضمون استفاده شد نتایج نشان داد " اعمال مقررات کلاسی در ارتباط با دانش آموزان بد رفتار و دادن نتیجه و نمره به فعالیت دانش آموز، دخالت و مشارکت دادن دانش آموزان" بی نظم در فرایند تدریس می توانند در زمینه یابی رفتار های بی نظمی دانش آموز تاثیر داشته باشند." برقراری ارتباط موثر و مثبت و ارتباط معلم و اولیا در زمینه تحصیلات و تاثیر آن بر فرهنگ اجتماعی دانش آموزان" در نتیجه ویژگی های روانشناختی دانش آموزان بی نظم به دست آمدند."تاثیر شرایط فیزیکی و روانی محیط کلاس در امر بی نظمی دانش آموزان، به روز بودن معلم در امر آموزش و شیوه کلاسداری" از شیوه های مناسب مدیریت بی نظمی در کلاس بودند،" نظمی معطوف به دانش آموز و بی نظمی یا توجه قراردهای مشخص شده" از ماهیت و نوع بی نظمی از نظر معلمان بودند"تعیین تکلیف در کلاس و ارائه ی تکلیف برای دانش آموزان در سر کلاس و جهت دادن به سوی رفتار شهروندی و تعریف نقش های اجتماعی" از شیوه های بروز بی نظمی دانش آموزان از نظر معلمان بودند
  4. اثربخشی بازی های توجهی بر عملکرد ریاضی، حافظه کاری و توجه انتخابی دانش آموزان پایه پنجم شهر مریوان
    1402
    این تحقیق با هدف اثر­بخشی بازی های توجهی بر عملکرد ریاضی، حافظه کاری و توجه انتخابی دانش آموزان پایه پنجم شهر مریوان انجام شده است در این تحقیق با توجه به هدفی که برای آن تعیین شده است یعنی تاثیر یک روش درمانی بر چند متغیر وابسته می توان گفت روش مطالعه در زمره ی مطالعات کاربردی انجام شده است و چون جلسات درمانی برای این هدف تعیین شده اند می توان گفت شیوه اجرایی تحقیق به صورت شبه آزمایشی یعنی پیش آزمون – پس آزمون همراه با گروه شاهد بوده است. جامعه آماری این مطالعه تمامی دانش آموزان پایه پنجم شهر مریوان در سال تحصیلی 1403-1402 می باشد. که تعداد آنها با توجه به نظر کارشناسان آموزش ابتدایی آموزش و پرورش شهر مریوان 2690 نفر بودند که (به دلیل در دسترس بودن محقق)، مدارس شهری به عنوان جامعه مورد بررسی انتخاب شدند، با توجه به اینکه نمی توان تمامی دانش آموزان مدارس شهری را در تحقیق دخالت داد بنابراین تعداد 30نفر از دانش آموزان پایه پنجم شهر مریوان به روش نمونه گیری تصادفی ساده در دو گروه کنترل و آزمایش ( 15 نفر از دانش آموزان در گروه کنترل و 15 نفر دیگر در گروه آزمایش) انتخاب شدند. در این راستا در بین تمامی 2690 نفر دانش آموز پایه پنجم شهر مریوان تعداد 150 پرسشنامه اعم از عملکرد ریاضی، حافظه کاری و توجه انتخابی در بین دانش آموزان پایه پنجم توزیع شدند، سپس بعد ازجمع آوری پرسشنامه ها در بین این 150 نفر 30 نفر از دانش آموزان که میزان نمره ی آنها از نمره ی معیار این متغیر ها کمتر بود به عنوان نمونه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل و هر کدام 15 نفر قرار گرفتند. ابزار گرد آوری داده های تحقیق، پرسشنامه های استاندارد خودکارآمدی ریاضی میدلتون و مایگولی (1997)، آزمون رنگ واژه ریدلی و استروب(1935) و آزمون حافظه کاری دانیمن و کارپنتر(1980) بودند، نتایج به دست آمده در آزمون فرضیه ها نشان داد که مقدار سطح معنی داری به دست آمده برای پس­آزمون متغیر عملکرد ریاضی 044/0 و برای حافظه فعال 012/0 و برای پس آزمون توجه انتخابی 041/0 به دست آمده است این بدان معنی است که متغیرها در تقابل هم تاثیر گذار بوده اند . بنابراین از لحاظ آماری می توان گفت بازی های توجهی بر عملکرد ریاضی، حافظه کاری و توجه انتخابی دانش آموزان پایه پنجم تاثیر گذار بوده است. و با توجه به اینکه مقدار F در پس­آزمون متغیر حافظه فعال برابر با 40/7 بود؛ و این مقدار به دست آمده از مقدار Fسایر متغیر ها بیشتر بود بنابراین می توان گفت آموزش بازی های توجهی بر حافظه فعال بیشترین تاثیر را داشته است.
  5. بررسی اثربخشی خودتعلیمی کلامی بر مسئولیت پذیری، تنظیم هیجان و خودپنداره دانش آموزان پایه ششم ابتدایی شهر مریوان
    1402
    مطالعه حاضر در راستای بررسی اثر‌بخشی خودتعلیمی کلامی بر مسئولیت پذیری، تنظیم هیجان و خودپنداره دانش آموزان پایه ششم شهر مریوان صورت پذیرفته است این مطالعه با توجه به هدف آن از نوع مطالعات کاربردی است و با توجه به شیوه‌ی اجرا این مطالعه شبه آزمایشی به‌صورت پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود،جامعه آماری جامعه آماری تحقیق حاضر را تمامی دانش آموزان ششم ابتدایی شهر مریوان بودند که در سال تحصیلی 402-403 مشغول به تحصیل می‌باشند؛ که تعداد آن‌ها برابر با2300 نفر می‌باشد. و با توجه به فرایند تحقیقات آزمایشی حجم نمونه به صورت تصادفی انتخاب شد که حجم نمونه تحقیق 24 نفر از دانش آموزان ششم ابتدایی شهر مریوان بودندکه در 2 گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. به طوریکه این 24 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند به طوریکه در بین تمامی دانش آموزان پایه ششم شهر مریوان 120 پرسشنامه به صورت تصادفی توزیع شدند به گونه ای که از دانش آموزان خواسته شد که اسم خود را روی پرسشنامه ها درج کنند و به آنها اطمینان خاطر داده شد که اطلاعات آنها محرمانه خواهد ماند و در نهایت پس از گرد آوری پرسشنامه 24 نفر از دانش آموزان که در پرسشنامه ها نمره به دست آمده آنها از نمره برش پرسشنامه ها پایین تر بود به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گرد آوری داده های تحقیق پرسشنامه های استاندارد مسئولیت‌پذیری دانش آموزان لوئیس (2001)، تنظیم هیجان گراس و جان (2003) و خودپنداره تحصیلی یسن چن (2004) بودند ، داده های به دست آمده از پرسشنامه ها در دو سطح توصیفی و استنباطی تحلیل شدند نتایج توصیفی نشان داد که خود تعلیمی کلامی بر مسئولیت پذیری، تنظیم هیجان و خود پنداره تحصیلی دانش آموزان تاثیر دارد به طوری که این تاثیر گذاری در متغیر خودپنداره تحصیلی با توجه به مقدار F به دست آمده آن (80/13) و سطح معنی داری کمتر از 05/0 بیشتر از سایر متغیر ها بوده است
  6. اثربخشی آموزش خودتنظیمی بر فرسودگی تحصیلی، اهمال کاری و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان متوسطه دوم شهرستان گیلانغرب
    1402
    پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش خودتنظیمی بر فرسودگی تحصیلی، اهمال کاری و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان متوسطه دوم شهرستان گیلانغرب صورت گرفت. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ شیوه گردآوری داده‌ها از نوع نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه مورد مطالعه پژوهش حاضر تمامی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهرستان گیلان غرب در نیمسال اول سال تحصیلی 1402-1403 بود. با توجه به ماهیت نیمه آزمایشی بودن پژوهش نمونه پژوهش شامل 60 نفر از دانش‌آموزان دختر مقطع دبیرستان متوسطه دوم بود که به‌صورت نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند که به‌صورت تصادفی در دو گروه گواه (30 نفر) و گروه آزمایش (30 نفر) جایگذاری شدند. برای انجام دادن این پژوهش نمونه های مورد نظر پس از اجرای پیش آزمون برای گروه آزمایش دوره آموزش خودتنظیمی به مدت 8 جلسه اجرا شد. ابزار مورد استفاده در پژوهش حاضر پرسشنامه فرسودگی تحصیلی برسو و همکاران (1997)، پرسشنامه اشتیاق تحصیلی اسچافلی و همکاران (2002) و مقیاس اهمالکاری تحصیلی سولومون و راثبلوم (1984) بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده‌ها از آزمون تحلیل کواریانس چند متغیره (MANCOVA) استفاده شد که نتایج نشان داد آموزش خود تنظیمی منجر به کاهش فرسودگی تحصیلی و اهمالکاری و افزایش اشتیاق تحصیلی دانش آموزان شده است.
  7. تدوین مدل علی سبک تدریس و باورهای معرفت شناختی معلمان بر اساس تفکر انتقادی با میانجیگری سازمان شخصیت
    1402
    هدف این مطالعه تعیین مدل ساختاری فرسودگی تحصیلی براساس رفتارهای ارتقاء دهنده‌ی سلامت تحصیلی و باورهای انگیزشی با میانجی‌گری سبک های حل مسئله در دانش‌آموزان متوسطه شهرستان کامیاران بود. جامعه مورد مطالعه شامل کلیه دانش‌آموزان دوره دوم متوسطه آموزش و پرورش شهر کامیاران (3720 نفر) بود که بر اساس فرمول کوکران 348 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. پژوهش به روش توصیفی از نوع پیمایشی انجام شد. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه‌های استاندارد برسو و همکاران (1997)، رفتارهای ارتقا دهنده سلامت تحصیلی صالح‌زاده و همکاران (1396)، باورهای انگیزشی پینتریچ و دیگروت (1990) و سبک حل مساله کسیدی و لانگ (1996) بوده که بعد از برآورد اعتبار و پایایی در بین پاسخگویان توزیع گردید. داده‌ها استفاده از نرم افزار 27 و AMOS تجزیه و تحلیل شد که نتایج تحلیل مسیر نشان داد که مدل مفهومی پیش‌بینی فرسودگی تحصیلی بر اساس رفتارهای ارتقا دهنده سلامت تحصیلی و باورهای انگیزشی با واسطه‌گری سبک حل مساله با مدل تجربی برازش دارد. نتایج آزمون فرضیات نشان داد که رفتارهای ارتقا دهنده سلامت تحصیلی و باورهای انگیزشی، فرسودگی تحصیلی دانش‌آموزان را پیش‌بینی می‌کند. هم چنین رفتارهای ارتقا دهنده سلامت تحصیلی و باورهای انگیزشی از طریق سبک حل مساله، فرسودگی تحصیلی دانش‌آموزان را پیش‌بینی می‌کنند.
  8. پیش بینی اختلال مدرسه هراسی بر اساس جو مدرسه و اشتیاق تحصیلی با میانجی گری اضطراب اجتماعی در دانش آموزان مقطع دوم متوسطه شهر جوانرود
    1402
    هدف این تحقیق پیش بینی اختلال مدرسه هراسی بر اساس جو مدرسه و اشتیاق تحصیلی با میانجی گری اضطراب اجتماعی در دانش آموزان مقطع دوم متوسطه شهر جوانرود بود. شیوه این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه و روش توصیفی از نوع همبستگی بود که به سبک پیمایشی انجام شد. جامعه آماری را کلیه دانش آموزان مقطع دوم متوسطه شهر جوانرود که تعداد آنان 5826 نفر بود، تشکیل دادند، حجم نمونه به واسطه ی فرمول کوکران 360 نفر بدست آمد و روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی بود. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه های هراس از مدرسه بیماهر(????)، جو مدرسه مارینو و اسمینسون(2016)، اشتیاق تحصیلی فردریکز و همکاران(2004) و اضطراب اجتماعی ولز(1994) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار 26 انجام گرفت و نرمال بودن داده ها با آزمون کلموگروف-اسمیرنوف مورد بررسی قرار گرفت و آزمون فرضیه ها با آزمون ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون و مدل معادلات ساختاری انجام شد. طبق نتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسون، بین جو مدرسه و اشتیاق تحصیلی با اختلال مدرسه هراسی در دانش آموزان مقطع دوم متوسطه شهر جوانرود رابطه معکوس و معنادار وجود دارد. همچنین نتایج رگرسیون نشان داد که متغیرهای جو مدرسه(روابط دانش آموزان 163/.-=?، روابط دانش آموزان با معلم 032/.-=?، تاکید آموزشی 119/.-=? و ارزش و باورهای مشترک 064/.-=?)، اشتیاق تحصیلی(رفتاری 033/.-=? ، عاطفی 035/.-=? و شناختی 047/.-=? ) و اضطراب اجتماعی( 084/.=?) پیش بینی کننده اختلال مدرسه هراسی دانش آموزان هستند(p<%5). همچنین نتایج تکنیک معادلات ساختاری حاکی از آن بود که اضطراب اجتماعی در پیش بینی اختلال مدرسه هراسی بر اساس جو مدرسه و اشتیاق تحصیلی در دانش آموزان مقطع دوم متوسطه شهر جوانرود نقش میانجی دارد. بنابراین نتایج نشان داد جو مدرسه و اشتیاق تحصیلی با میانجی گری اضطراب اجتماعی توان پیش بینی اختلال مدرسه هراسی در دانش آموزان مقطع دوم متوسطه شهر جوانرود را دارند.
  9. پیش بینی مشغولیت تحصیلی و عملکرد تحصیلی بر اساس خودکارآمدی عمومی و سبک اسناد با میانجیگری باورهای معرفت شناختی در دانش آموزان متوسطه
    1402
    پژوهش حاضر با هدف پیش‌بینی مشغولیت تحصیلی و عملکرد تحصیلی بر اساس خودکارآمدی عمومی و سبک اسناد با میانجیگری باورهای معرفت‌شناختی در دانش آموزان متوسطه انجام شد. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و طرح پژوهش توصیفی از نوع همبستگی (تحلیل مسیر) می‌باشد. جامعه مورد مطالعه پژوهش حاضر تمامی دانش آموزان متوسطه دوم شهر سنندج در نیمسال اول تحصیلی 1402-1403 به تعداد 14000 نفر بود. حجم نمونه بر اساس فرمول پلنت و با توجه به تعداد متغیرهای پژوهش تعداد 258 نفر به روش در دسترس تعیین گردید. برای جمع‌آوری داده‌های مورد نیاز تحقیق از پرسشنامه عملکرد تحصیلی فام و تیلور (1990)، مشغولیت تحصیلی ریو و تسینگ (2011)، سبک اسنادی سلیگمن و سینگ (1982)، خودکارامدی عمومی شرر (1982) و باورهای معرفت شناختی شومر (1998) استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده‌ها از آزمون تحلیل مسیر استفاده شد که نتایج نشان داد مشغولیت تحصیلی و عملکرد تحصیلی بر اساس خودکارآمدی عمومی و سبک اسناد با میانجیگری باور معرفت‌شناختی در دانش‌آموزان متوسطه قابل پیش‌بینی است؛ همچنین نتایج نشان داد که بین بین سبک‌های اسناد و خودکارامدی با عملکرد تحصیلی و بین سبک اسناد و خودکارامدی یا مشغولیت تحصیلی نیز رابطه مستقیم وجود دارد.
  10. مدل یابی پرخاشگری و سازگاری بر اساس سبک فرزند پروری ادراک شده با میانجی گری توانایی ذهنی سازی در دانش آموزان
    1402
    این مطالعه با هدف مدل یابی پرخاشگری و سازگاری بر اساس سبک فرزند پروری ادراک شده با میانجی گری توانایی ذهنی سازی در دانش آموزان انجام شد. تحقیق حاضر از نظر دسته‌بندی تحقیقات براساس هدف از نوع پژوهش‌های کاربردی می باشد زیرا به بررسی ساختارهای نظری در بافت‌ها و موقعیت های علمی و واقعی می پردازد و از نظر ماهیت روش، یک تحقیق توصیفی و از نوع پیمایشی است. جامعه آماری این مطالعه شامل کلیه دانش آموزان دوره اول دبیرستان شهر مریوان به تعداد 2500 نفر بود که در سال 1402 مشغول به تحصیل اند. روش نمونه گیری خوشه ای و حجم نمونه 333 نفر از دانش آموزان شهر مریوان انتخاب شدند.جهت جمع آوری داده ها ازپرسشنامه خشم و پرخاشگری کودکان و نوجوانان نیسلون(2000)، پرسشنامه ذهنی‌سازی فوناگی(2016)،پرسشنامه شیوه های فرزندپروری بامریند(????) و پرسشنامه سازگاری دانش آموزان (سینها و سینگ؛1993) استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده‌های حاصل از پرسش‌نامه، از روش های آماری توصیفی و استنباطی(معادلات ساختاری) از نرم‌افزار SMART PLS3 استفاده گردید. نتایج نشان داد که توانایی ذهنی سازی می تواند نقش میانجی در رابطه با پرخاشگری بر اساس سبک فرزند پروری ادراک شده داشته باشد.اما توانایی ذهنی سازی نتوانست نقش میانجی در رابطه با سازگاری بر اساس سبک فرزند پروری ادراک شده داشته باشد.همچنین نتایج بیانگر این بود که بین سبک فرزندپروری ادراک شده و سازگاری، پرخاشگری، توانایی ذهنی سازی در دانش آموزان رابطه وجود دارد. بین توانایی ذهنی سازی و پرخاشگری در دانش آموزان رابطه وجود دارد.اما بین توانایی ذهنی سازی و سازگاری در دانش آموزان رابطه وجود ندارد
  11. پیش بینی خود کار آمدی و خود تنظیمی تحصیلی بر اساس فراحافظه با میانجی گری باورهای ضمنی هوش
    1402
    این پژوهش با هدف پیش بینی خودکارآمدی و خودتنظیمی تحصیلی بر اساس فراحافظه با میانجی­گری باورهای ضمنی هوش مطالعه صورت گرفته شده است. این پژوهش از چهار متغیر فراحافظه به عنوان متغیر مستقل، باورهای ضمنی هوش به عنوان متغیر میانجی، خود­کارآمدی و خود­تنظیمی تحصیلی به عنوان متغیرهای مستقل تشکیل شده است. جامعه آماری دانش­آموزان سال دوم متوسطه دوم شهر مریوان که1800 نفر می­باشد و روش مطالعه در این پژوهش همبستگی می­باشد و از نمونه­گیری خوشه­ای استفاده شده است که با استفاده از جدول مورگان و فرمول کوکران برابر است با 316 نفر. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش عبارتند از پرسشنامه­های استاندارد خود­کارآمدی تحصیل پاتریک، خود­تنظیمی بوفارد، چند عاملی فراحافظه تریر و ریچ و همچنین باورهای ضمنی هوش عبدالفتاح و بیتس. همچنین در بخش توصیفی پژوهش از روش های آمار توصیفی، جدول توزیع فراوانی نسبی و نمودارهای درصدی آن و به دست آوردن آمارهای میانگین، واریانس و انحراف معیار استفاده و در بخش استنباطی از روش های همبستگی اسپیرمن و نیز رگرسیون چندگانه بین متغیرهای پژوهش ، تحلیل مسیر و آزمون سوبل استفاده شده است. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها تایید تمامی فرضیه های پژوهش و معناداری تمامی عوامل موجود در مدل مفهومی را نشان داده است به عبارت بین فراحافظه بر اساس خودکارآمدی و خودتنظیمی با میانجی­گری باورهای ضمنی هوش رابطه مثبتی وجود دارد.
  12. پیش بینی باورهای ارتباطی و سبک تدریس معلمان زن شهر سقز بر اساس توانایی ذهنی سازی و مکانیسم های دفاعی
    1401
    هدف این پژوهش پیش‌بینی باورهای ارتباطی و سبک تدریس معلمان بر اساس توانایی ذهنی‌سازی و مکانیسم‌های دفاعی آنان می باشد. روش پژوهش توصیفی- پیمایشی از نوع همبستگی و جامعه آماری نیز معلمان زن شاغل در آموزش‌وپرورش شهرستان سقز به تعداد 450 نفر بود که از بین آنان با استفاده از جدول مورگان تعداد 210 نفر به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردید. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه های استاندارد شده مکانیسم های دفاعی، توانایی ذهنی سازی، سبک تدریس و باورهای ارتباطی بود. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها توسط نرم افزار با استفاده از آزمون های همبستگی تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین توانایی ذهنی سازی با برخی از مولفه های سبک تدریس و باورهای ارتباطی مثبت و معنی و دار و با برخی از مولفه های سبک تدریس و باورهای ارتباطی رابطه منفی و معنا دار دارد. همچنین نتایج حامی از آن بود که رابطه بین مکانیسم های دفاعی با برخی از مولفه های سبک تدریس و باورهای ارتباطی مثبت و معنی و دار و با برخی از مولفه های سبک تدریس و باورهای ارتباطی رابطه منفی و معنا دار دارد.
  13. پدیدارشناسی مشکلات و چالش‌های کودکان نابینای شهر کرمانشاه
    1401
    پژوهش حاضر با هدف بررسی و شناخت پدیدارشناسی مشکلات و چالش‌های کودکان نابینای شهر کرمانشاه انجام گرفت. جامعه آماری این پژوهش، کلیه کودکان نابینای شهر کرمانشاه بود که تعدادشان حدودا 1000 نفر بود، با استفاده از روش نمونه‌گیری در دسترس حجم نمونه هم تا حد اشباع نظری که 20 نفر بود؛ ادامه یافت. ابزار مصاحبه در این پژوهش مصاحبه عمیق نیمه ساختارمند بود که به مدت 30 دقیقه برای هر آزمودنی در نظر گرفته شد. مصاحبه ها به روش کدگذاری سه مرحله ای (باز، محوری و انتخابی) به روش تحلیل تم و با استفاده از نرم افزار MAXQDA 2022 انجام شد. نتایج حاصل از مصاحبه ها در قالب 39 کدباز؛ 13 تم فرعی و 4 تم اصلی گزارش شد. تم های فرعی شامل تعارضات و سازگاری، ویژگی های والدین، وابستگی و حمایت، اقتصاد خانوار، نقص در فضا، نقص در امکانات، مدیریت و برنامه ریزی، زیرساخت ها و امکانات، حمایت اجتماعی، مناسبات و روابط اجتماعی، عواطف منفی، مهارت های فردی و انگیزش بودند. با توجه به این نتایج می توان گفت که مسئولان امر می توانند با ارائه طرح هایی کمبودهایی که تا کنون با استناد به تجارب زیسته و همچنین خوداظهاری ها و مراجعه به مدارس در اختیار آنان قرار گرفته است؛ بودجه هایی درخور برای حل مشکلات آموزشی (ایجاد مدارس مقاطع بالاتر در مرکز شهر کرمانشاه) مقرر نمایند تا دانش آموزان بتوانند بدون دغدغه مهاجرت از شهر و دیار به تحصیل بپردازند.
  14. تبیین مفهوم دلبستگی در پدران 30 تا 50 ساله؛ گراندد تئوری
    1401
    هدف تحقیق حاضر تبیین مفهوم دلبستگی در پدران 30تا50 ساله بود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف بنیادی از نظر روش شناسی روش تحقیق حاضر به صورت کیفی و از نوع نظریه پردازی داده بنیاد دیدگاه کلاسیک بود. جامعه مورد مطالعه در تحقیق حاضر شامل پدران 30 تا 50 ساله شهرستان سقز بود. روش نمونه­گیری در تحقیقات کیفی که ماهیت اکتشافی دارد غیراحتمالی است و روش نمونه­گیری در تحقیق حاضر به صورت هدفمند و در دسترس انتخاب شد. ابزار گردآوری داده­ها مصاحبه نیمه­ساختاریافته بود و تا رسیدن محقق به اشباع نظری فرآیند مصاحبه­ها ادامه یافت و در آخر با 25 نفر مصاحبه انجام شد. ابزار تجزیه و تحلیل داده­ها کدگذاری دو مرحله­ای بود و یافته­ها تا انتزاعی­ترین مرحله کدگذاری که همان کدگذاری واقعی در روش گلیزری است ادامه یافت و در مجموع تعداد 39 کد باز و 9 کد محوری و 5 کدگزینشی استخراج شد. جهت تجزیه و تحلیل داده­های مصاحبه از نرم افزار ان ویوو نسخه 10 استفاده شد.
  15. تبیین مفهوم مادر به اندازه کافی خوب ( مادر با کفایت ) در مادران شهرستان بانه
    1401
    پژوهش حاضر با هدف تبیین مفهوم مادر به اندازه کافی خوب (مادر با کفایت) در مادران شهرستان بانه انجام شده است. روش پژوهش حاضر کیفی از نوع گراندد تئوری می­باشد که جامعه آماری در این پژوهش کلیه مادران دارای فرزند در شهرستان بانه در سال 1401 تشکیل دادند که با توجه به روش کیفی انتخاب حجم نمونه به صورت هدفمند و نمونه­گیری تا رسیدن به اشباع نظری ادامه پیدا کرد و محقق با مراجعه به مادران دارای فرزند در شهرستان بانه نسبت به نمونه­گیری و مصاحبه اقدام نموده است و ابزار گردآوری داده­ها مصاحبه می­باشد. در این پژوهش جهت شناسایی مولفه­های مادر با کفایت از رویکرد تحلیل مضمون استفاده شده است. لازم به ذکر است در این پژوهش کلیه تحلیل­های آماری در بخش کیفی با کمک نرم افزار Nvivo8 انجام گرفته است. همچنین نتایج نشان داد که به صورت کلی 138 مضمون پایه شناسایی شدند و در ادامه نتایج سوال اول نشان داد که مادر خوب باید مشاور، صادق و با تجربه باشد و سوال دوم نیز مشخص کرد که مادر با کفایت باید حدود رفتاری و کلامی داشته باشد. همچنین نتایج سوال سوم نشان داد که مادر با کفایت باید قاطع، مهربان، مدیر و دلسوز باشد و در نهایت نتایج سوال چهارم نیز نشان داد که مادر خوب باید به تربیت جسمی، روحی و روانی، اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی فرزند اهمیت بدهد.
  16. تبیین مفهوم دلبستگی در مادران 30 تا 50 ساله شهرستان دهگلان
    1401
    هدف پژوهش حاضر تبیین مفهوم دلبستگی در مادران 30 تا 50 ساله شهرستان دهگلان بوده است؛ جامعه آماری این پژوهش کلیه مادران 30 تا 50 ساله شهرستان در سال 1401 به تعداد 25215 بود، حجم نمونه مصاحبه با 20 نفر از مادران 30 تا 50 ساله به شیوه نمونه‌گیری هدفمند و از نوع روش گلوله برفی و در دسترس بود. پژوهش حاضر از حیث هدف در زمره پژوهش های کاربردی قرار داشته و از حیث روش پژوهش، با رویکرد کیفی و با استفاده از روش پدیدارشناسی توصیفی انجام شده است. ابزار گردآوری یافته‌ها مصاحبه نیمه ساختار یافته با روش هدایت کلیات بود و برای تحلیل یافته ها از روش اشتراوس و کوربین استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که تبیین دلبستگی برای پاسخگویی به سوال اول پژوهش در دو مقوله اصلی و سه مولفه جای می گیرد. مقولات در دو محور دلبستگی ایمن شامل زیر مقوله های (اعتماد و ارتباط) و 26 مفهوم و دلبستگی ناایمن(با زیر مقوله بیگانگی از همسر و فرزندان) و 10 مفهوم جای گرفت. در پاسخ به سوال دوم مبنی بر درک معنایی مادران از مفهوم دلبستگی، چهار زیر مقوله با عناوبن، روابط پایدار و قابل اعتماد، خود باوری، سهولت در به اشتراک گذاشتن احساسات با همسر، فرزندان و اطرافیان و دلبستگی اجتنابی و 12 مفهوم استخراج شد.
  17. مقایسه سبک دلبستگی، نظریه ذهن و عزت نفس در کودکان دیرآموز و عادی
    1401
    این پژوهش با هدف مقایسه سبک دلبستگی، نظریه ذهن و عزت نفس در کودکان دیرآموز و عادی در شهر مریوان انجام شده است. برای تدوین مبانی نظری پژوهش از تئورهای روانشناسی و نیز پژوهش های انجام شده در این زمینه استفاده شده است. این تحقیق به روش پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسشنامه انجام شده است. پرسشنامه تحقیق بر روی 100 نفر دانش آموز عادی و 100 نفر دانش آموز دارای اختلال دیر آموزی اجرا شده است. نتایج توصیفی تحقیق نشان داد که دلبستگی دانش آموزان نسبتا بالا بوده است. همچنین بیشتر پاسخگویان گفته اند به سطح بالایی از نظریه ذهن دست یافته اند. و میانگین عزت نفس دانش آموزان نسبتا بالا بوده است. آزمون فرضیه های تحقیق نشان داد که میانگین دلبستگی دانش آموزان عادی از دانش آموزان دارای اختلال دیر آموزی بیشتر بوده است. همچنین میانگین سطح ذهن دانش آموزان عادی از دانش آموزان دارای اختلال دیر آموزی بیشتر بوده است. و میانگین عزت نفس دانش آموزان عادی از دانش آموزان دارای اختلال دیر آموزی بیشتر بوده است.
  18. پیش بینی قضاوت اخلاقی وتفکر انتقادی براساس قدرت ایگو با میانجیگری ویژگی های شخصیتی در دانش آموزان دبیرستانی
    1401
    هدف کلی پژوهش پیش­بینی قضاوت اخلاقی و تفکر انتقادی براساس قدرت ایگو با میانجی­گری ویژگی­های شخصیتی در دانش آموزان دبیرستانی می­باشد. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و از حیث روش، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری را کلیه دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهرستان سقز در سال تحصیلی 1401-1400 به تعداد 4941 (دختر 2289 نفر و پسر2652 نفر) را در این پژوهش تشکیل دادند. حجم نمونه آماری براساس جدول مورگان، 357 نفر بدست آمد، انتخاب این حجم از نمونه آماری از طریق نمونه­گیری طبقه­ای نسبی از مدارس شهرستان سقز صورت گرفت. ابزار گرداوری داده­ها شامل پرسشنامه قدرت ایگو باررون (1995)؛ پرسشنامه تفکر انتقادی ریتکس (2003)؛ پرسشنامه قضاوت اخلاقی سینها و وارما (1998) و پرسشنامه شخصیت پائول، تی کوستا و روبرت آر، مک کری(1992) استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده­ها از روش توصیفی و استنباطی استفاده شده است. برای تحلیل داده­ها در سطح استنباطی برای فرضیه­های تحقیق از تحلیل معادلات ساختاری تحت نرم افزار pls استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که قدرت ایگو با میانجی­گری ویژگی­های شخصیتی، قضاوت اخلاقی و تفکر انتقادی در دانش آموزان دبیرستانی را به صورت معنی­داری رابطه معنادری دارد. همچنین قدرت ایگو با میانجی­گری ویژگی­های شخصیتی، قضاوت اخلاقی و تفکر انتقادی را پیش بینی می­کند.
  19. شناسایی بایدها و نبایدهای معلّمی از دیدگاه معلّمان شهرستان کامیاران
    1401
    پژوهش حاضر با هدف شناساییبایدهاونبایدهایمعلّمیازمنظرمعلّمانشهرستانکامیاران انجام شده است. این پژوهش از نوع تحقیقات کاربردی بوده و در آنرویکرد کیفی و با بکارگیری روش تحقیق پدیدارشناسیاستفاده شد. جامعه پژوهش عبارت بود از: کلیه­ی معلّمان شاغل در مدارس شهرستان کامیاران که در سال1401-1400 در این شهرستان مشغول به تدریس بودند. نمونه پژوهش، تعداد 20 نفر از همکاران شاغل در شهر کامیاران بودند که براساس نمونه­گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزارگردآوریداده­ها، مصاحبهنیمهساختاریافتهبود.طبق نتایج به­دست آمده از دیدگاه­های معلّمان، در مجموع تعداد 80 موضوع اصلی (کد باز) از بطن مصاحبه­ها استخراج گردید که بعد از طبقه بندی و دسته بندی کردن بر اساس دو سوال پژوهشی؛ 1- بایدهای معلمی از منظر معلمان چه می­باشد؟ کدهای سه گانه که به نوعی مربوط به سوال پژوهشی بایدهای معلمی می­باشد، شامل؛ یک کد انتخابی( بایدهای معلمی) و چهار کد محوری( مهارتی، تخصصی، شخصیتی و پداگوژیکی) می­باشد و 48 کد باز زیر جزو زیر شاخه، کدهای محوری چهارگانه زیر می­باشند؛ الف) بایدهای مهارتی معلّم از جمله آموزش مهارت­های زندگی و اجتماعی، تعامل و همکاری با اولیاء و همکاران، سلامتی جسمی و روحی و هیجانی، ایجاد اعتماد به نفس و انگیزه در کودک، آراستگی ظاهر، داشتن روابط اجتماعی بالا، آموزش چگونه اندیشیدن، استفاده از تجربیان همکاران باتجربه، استفاده از تشویق، انعطاف­پذیری، ب) بایدهای تخصصی معلّم از جمله داشتن مهارت تدریس، آشنایی با اصول تربیتی و روان شناسی، به روز بودن معلم، اخلاق حرفه­ای، فصاحت بیان و گفتار، استفاده از تشویق، مدیریت کلاس، صحبت و بیان کلمات در حد فهم کودک، آموزش به روش استقرایی، شنونده خوب بودن، تخصص کاری داشتن، حفظ جایگاه معلمی، تکیه بر نقاط قوت دانش­آموزان، استفاده از روش حل مساله، توجه به پرورش در کنار آموزش، ج) بایدهای شخصیتی معلّم از جمله صبور بودن، خوش­رویی و خوش خلقی، شوخ طبعی، الگویی خوب بودن، صداقت، تعهد اخلاقی و وجدان کاری، علاقه­ به شغل معلمی، چشم پوشی از خطا، ثبات شخصیت، دینداری، رازدار بودن، وفای به عهد، شادابی و مهربانی و د) بایدهای پداگوژیکی معلم از جمله توجه به تفاوت­های فردی، نظم و مسئولیت پذیری، توجه به یادگیری مشارکتی، آشنایی با اصول تربیتی و روان­شناسی، دانش­آموز محور بودن، مدیریت کلاس، مانوس بودن با فرهنگ آن جامعه، برقراری ارتباط صحیح با دانش­آموزان، توجه به تفاوت­های خانوادگی و اقتصادی، بدست آمده است. در خصوص سوال پژوهشی 2- نبایدهای معلمی از منظر معلمان چه می­باشد؟ کدهای سه­گانه که مربوط به سوال پژوهشی نبایدهای معلمی می­باشد شامل؛ یک کد انتخابی(نبایدهای معلمی) و دو کد محوری(رفتاری و شخصیتی) می­باشد و 32 کد باز می­باشد. کدهای باز زیر جزو زیر شاخه کدهای محوری الف) نبایدهای رفتاری از جمله تبعیض قائل نشدن، عدم مقایسه دانش آموزان بدون توجه به تفاوت­های فردی، کلاس خشک و خسته کننده، کیفیت را فدای کمیت نکند، سخت گیری یا سهل انگاری، نباید انتظار داشته باشد دانش آموزان عقایدش را کورکورانه بپذیرند، معلم نباید چند شغله باشد، فقط به کتب درسی بسنده نکند، نداشتن صدای یکنواخت، استفاده نکردن از پوشش زننده و خارج از عرف، عدم مقایسه خود با کارمندان سایر ادارات دیگر، نباید از تشویق دانش آموزان کوتاهی ورزد، نباید در کلاس در یک جای ثابت بنشیند، نباید رفتار و گفتار خلاف جایگاه معلمی باشد، عدم معاشرت با افرادی که مورد قبول جامعه نیستند و ب) نبایدهای شخصیتی از جمله عدم تحقیر و تمسخر دانش آموزان، فخر­فروشی، مشکلات شخصی را وارد کلاس نکنیم، عدم تخریب همکاران و معلمان قبلی، دوری از خشم و عصبانیت، عدم استعمال دخانیات، متکلم وحده نبودن، پیش داوری نکردن، تنگ نظر نبودن، دوری از تکبر و خودخواهی، عدم توهین به دانش آموزان، منت نگذاشتن بر دانش آموزان، دوری از فریاد زدن در کلاس، نباید یک رای و انتقاد ناپذیر باشد، نباید خود را کم ارزش جلوه دهد.
  20. پیش‌بینی سبک دلبستگی و تفکر خلاق نوجوانان دختر بر اساس سبک فرزندپروری و کمال‌گرایی پدران در شهرستان اسلام‌آباد غرب
    1401
    هدف اصلی این پژوهش، پیش­بینی سبک دلبستگی و تفکر خلاق نوجوانان دختر بر اساس سبک فرزندپروری و کمال­گرایی پدران در شهرستان اسلام­آباد غرب بوده، روش تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی بود و جامعه مورد بررسی این تحقیق شامل نوجوانان دختر دوره متوسطه دوم شهرستان اسلام آباد غرب در سال 1400 بوده، حجم نمونه آماری شامل 264 نفر بود، که بصورت در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش شامل پرسشنامه های سبک­های فرزندپروری بامریند، سبک­های دلبستگی بزرگسالان کولینز و رید، تفکر خلاق رندسیپ و مقیاس چند بعدی کمالگرایی هویت و فلت بوده، در بخش آمار استنباطی فرضیه های پژوهش با استفاده از آزمون آمار استنباطی ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره مورد آزمون قرار گرفته اند، نتایج نشان داد: بین سبک دلبستگی ایمن نوجوانان با فرزندپروری سهل گیرانه پدران رابطه معناداری وجود ندارد ، بین سبک دلبستگی ایمن نوجوانان با فرزندپروری استبدادی پدران رابطه معناداری وجودندارد، بین سبک دلبستگی ایمن نوجوانان با فرزندپروری اقتدارمنطقی پدران رابطه معنادار مثبت وجود دارد، بین سبک دلبستگی اجتنابی نوجوانان با فرزندپروری سهل گیرانه پدران رابطه معناداری وجود ندارد ، بین سبک دلبستگی اجتنابی نوجوانان با فرزندپروری استبدادی پدران رابطه معنادار منفی وجود دارد، بین سبک دلبستگی اجتنابی نوجوانان با فرزندپروری اقتدارمنطقی پدران رابطه معناداری وجود ندارد ،بین سبک دلبستگی اضطرابی نوجوانان با فرزندپروری سهل گیرانه پدران رابطه معناداری وجود ندارد ، بین سبک دلبستگی اضطرابی نوجوانان با فرزندپروری استبدادی پدران رابطه معناداری وجود ندارد ، بین سبک دلبستگی اضطرابی نوجوانان با فرزندپروری اقتدارمنطقی پدران رابطه معنادار منفی وجود دارد، بین سبک دلبستگی ایمن نوجوانان با کمال گرایی پدران رابطه معنادار منفی وجود دارد، بین سبک دلبستگی اجتنابی نوجوانان با کمال گرایی پدران رابطه معناداری وجود ندارد، بین سبک دلبستگی اضطرابی نوجوانان با کمال گرایی پدران رابطه معنادار مثبت وجود دارد، بین تفکر خلاق نوجوانان با شیوه فرزندپروری سهل گیرانه کمال گرایی پدران رابطه معناداری وجود ندارد، بین تفکر خلاق نوجوانان با شیوه فرزندپروری استبدادی پدران رابطه معنادار منفی وجود دارد، بین تفکر خلاق نوجوانان با شیوه فرزندپروری اقتدار منطقی پدران رابطه معنادار مثبت وجود دارد، سبک های فرزندپروری و کمال گرایی پدران به طور معناداری توانایی پیش بینی تفکر خلاق، سبک دلبستگی اجتنابی، ایمن و اضطرابی نوجوانان دختر را دارد.
  21. پدیدار شناسی تجربه ترومای کودکی و نمودهای آن در زندگی فعلی پدران
    1400
    پژوهش حاضر با هدف، پدیدار شناسی تجربه ترومای کودکی و نمود های آن در زندگی فعلی پدران انجام گرفت. این پژوهش جزء تحقیقات بنیادی بود و بر مبنای رویکرد کیفی و با روش تحقیق پدیدار شناسی انجام شد. جامعه آماری پژوهش، شامل تمامی پدران ساکن شهرستان دهگلان در سال 1400 بود. حجم نمونه پژوهش 21 نفر بود که به روش نمونه گیری هدفمند و با رسیدن به اشباع نظری انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شد و داده ها با استفاده از روش هفت مرحله ای کلایزی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. پس از بررسی و تحلیل دقیق 27 کد محوری و 10 کد انتخابی بدست آمد. با توجه به نتایج بدست آمده می‌توان گفت، اگر ترومای دوران کودکی برطرف نشود، با شخص تا بزرگسالی خواهد آمد و خود زمینه‌ای برای مشکلات فردی، میان فردی و اجتماعی، خانوادگی و شغلی خواهد بود.
  22. درک معنایی معلمان ابتدایی شهرستان مریوان از مفهوم آزادی
    1400
    هدف از پژوهش حاضر درک معنایی معلمان از مفهوم آزادی بود. پژوهش حاضر با استفاده از روش کیفی – گراندد تئوری و با استفاده از مصاحبه ی نیمه ساختاریافته به جمع آوری اطلاعات مورد نیاز در رابطه با اهداف پژوهش پرداخته است. جامعه مورد بررسی این پژوهش شامل معلمان ابتدایی شهرستان مریوان است که با نمونه­گیری غیر تصادفی و با روش هدفمند با 12 مشارکت کننده تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافته است. نتایج حاکی از آن است که آزادی در منظر معلمان ابتدایی شهرستان مریوان یعنی انجام دادن عمل دلخواه و بیان کردن نظر دلخواه، با حدود و ثغور معینی که قانون، فرهنگ ، طبیعت و درک درست از آزادی آن را تعیین می­کند. همچنین لازم است که آزادی در جامعه تحقق یابد چون باعث شکوفایی استعدادها، پویایی جامعه،اصلاح اشتباهات جامعه و کامل شدن انسان می شود که بسترهایی چون فرهنگ سازی، تامین نیازهای اولیه انسان، آموزش آزادی و درک صحیح آن برای تحقق آن لازم است وعواملی چون ذهنیت افراد، حکومت دیکتاتوری، عدم نقدپذیری در جامعه و ترس نیز از موانع و محدودیت های تحقق آزادی می باشد. در تعلیم و تربیت نیز معلمان عنوان نمودند که هیچ گونه آزادی برای آن ها و دانش آموزان وجود ندارد و مدیر مدارس و برنامه ی درسی متمرکز از محدودیت های آزادی در مدارسمی باشند.
  23. بررسی تجربه زیسته مادران در زندگی با فرزندان فاقد پدر (مرحوم)
    1400
    فوت یکی از والدین منجر به بروز تغییراتی در سطح خانواده شده و آثار قابل توجهی را در بسیاری از کودکان و رابطه شان با والد بازمانده و معلمان به وجود آورد می آورد. بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسیتجربهزیستهمادراندرزندگیبافرزندانفاقدپدر (مرحوم) بود. روشانجامپژوهشحاضرازلحاظهدفکاربردی،ازلحاظزمانمقطعی،ازلحاظراهبرد،کیفیاست. میدان پژوهش شاملتمامیمادرانِدارایکودکفاقدپدربودند. براساس اصل اشباع نظری تعداد 20 نفر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند به عنواننمونه پژوهشی انتخاب شدند.ابزار مورد استفاده در این پژوهش مصاحبه عمیق می باشد که بصورت نیمه ساختاریافته با مادران انجام شد که مدت زمان هر مصاحبه بین 30 تا 60 دقیقه بود.برای تحلیل داده ها از روش هفت مرحله روش کلایزی و دیکلمنو تحلیل تماتیکباکمکنرمافزارآماریMaxqdaنسخه 12 استفاده شد. نتایج حاصله نشان داد که تم های اصلی ارائه شده عبارتند از: ارتقای سلامت جسمانی و بهداشت روانی فرزندان، ارتقای مهارت های بین فردی، ارتقای مهارت های اعتقادی- اخلاقی، ارتقای مهارت های اعتقادی- اخلاقی، مهارت های زیست محیطی، مهارت های زیست در عصر فناوری اطلاعات و ارتباطات، رشد مهارت های فکری و تفکر سیاسی فرزندان، رشد مهارت های اقتصادی و مدیریت دخل و خرج آنها، مهارت های اجتماعی و شهروندی.
  24. پیش‌بینی ویژگی‌های شخصیتی و قدرت ایگو در دختران بر اساس الگوهای ارتباطی والدین و جو عاطفی خانواده آن‌ها
    1400
    پژوهش حاضر با هدف پیش­بینی ویژگی­های شخصیتی و قدرت ایگو در دختران بر اساس الگوهای ارتباطی والدین و جو عاطفی خانواده آن­ها انجام شد. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش حدودا شامل 600 نفر از دانش آموزان دختران دوره آخر متوسطه سال تحصیلی 1400-1401 شهرستان بانه بود و با توجه به جدول کرجسی و مورگان تعداد 234 نفر به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. روش­های گردآوری اطلاعات عبارت بود از پرسشنامه پنج عاملی شخصیتی نئو کاستا و مک کری، پرسشنامه قدرت ایگو مارکستروم و همکاران، پرسشنامه الگوهای ارتباطی والدین کوئرنر و فیتزپاتریک و پرسشنامه جو عاطفی خانواده هیل برن. برای تجزیه­وتحلیل داده­های آماری از روش همبستگی پیر سون و تحلیل رگرسیون چندمتغیره استفاده شد. داده‌های آماری با استفاده از آزمون تحلیل رگرسیون چندمتغیره در نرم‌افزار مورد تجزیه‌وتحلیل قرار گرفت. یافته­ها نشان داد بین مولفه‌ها رابطه­ی معناداری وجود دارد و مولفه‌های الگوهای ارتباطی والدین و جو عاطفی خانواده می‌توانند ویژگی­های شخصیتی و قدرت ایگو در دختران را پیش­بینی کنند؛ به این معنا که الگوهای ارتباطی در درختران بر تمامی ویژگی­های شخصیتی تاثیر معناداری دارد و آنها را پیش‌بینی می‌کند. و بین ویژگی شخصیتی و جوعاطفی خانواده در دختران رابطه­ی معناداری وجود دارد؛ مولفه الگوهای ارتباطی گفت وشنود و همنوایی در درختران بر قدرت ایگو تاثیر معناداری دارد و آنها را پیش‌بینی می‌کند. و همچنین بین قدرت ایگو و جو عاطفی خانواده در دختران رابطه­ی معناداری وجود دارد.
  25. واکاوی منابع تضعیف گر تعلق خاطر معلمان به حرفه خود
    1400
    کی از عناصر عمده ای که تشکیل سازمان های آموزشی بدون آن امکان پذیر نیست نیروی انسانی آموزشی آن سازمانها یعنی معلم است اغلب اوقات مشاهده می شود که معلمین احساس نارضایتی از شغل خود می کنند که این می تواند علل یا عواملی داشته باشد به این صورت که نگذارد معلمین با روحیه ای باال در جهت پرورش دانش آموزان نقش موثری داشته باشند. هدف از پژوهش حاضر این بود که منابع تضعیف گر تعلق خاطر معلمان به حرفه خود مورد واکاوی قرار گیرد در پژوهش حاضر با استفاده از روش کیفی - گراندد تئوری و با استفاده از مصاحبه به جمعآوری اطالعات موردنیاز دررابطهبا هدف پژوهش پرداخته شده است به جهت افزایش پایایی ابزار پژوهش از اعتباریابی یا بازبینی توسط مصاحبهشوندگان استفاده شده است. جامعه مورد بررسی در این پژوهش شامل معلمان شهرستان سنندج در سالتحصیلی 1399-1400 است که تعداد 25 نفر از آنها بهعنوان شرکتکننده در مصاحبه با استفاده از روش هدفمند مورد مصاحبه قرار گرفتند که پس از اشباع نظری نتایج 13 بررسی نشان از آن داشت که منابع تضعیف گر در تعلق خاطر معلمان شامل: چالشهای فردی، سازمانی، فرهنگی - اجتماعی و سیاسی - اقتصادی میباشد که تمامی این دسته از چالشها میتوانند موجب تضعیف تعلق خاطر معلمان به حرفه خود گردند.
  26. واکاوی مشکلات روانی تربیتی فرزندان طلاق از منظر والدین
    1400
    طلاق معضلی اجتماعی است که پیامدهای فردی و اجتماعی مهمی دربردارد فرزندان طلاق در طول زندگی خود با معضلات و مشکلات روانی و تربیتی زیادی مواجه‌اند و حتی می‌توان گفت که فرزندان، از طلاق والدین بیشترین ضربه را متحمل می‌شوند. در همین راستا هدف پژوهش کیفی حاضر واکاوی مشکلات روانی- تربیتی فرزندان طلاق از منظر والدین بود که با استفاده از روش گردد تئوری انجام شد. مشارکت‌کنندگان این پژوهش از میان دانش‌آموزان پسر دبیرستان‌های متوسطه اول شهرستان سنندج در سال ???? انتخاب شدند که والدینشان از هم طلاق‌گرفته بودند و با نمونه‌گیری غیرتصادفی و روش هدفمند با ?? مشارکت‌کننده انجام شد. مصاحبه نیمه‌ساختاریافته روشی بود که در این مطالعه مورداستفاده قرار گرفت و فرایند مصاحبه و تحلیل داده‌ها تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت نتایج به‌دست‌آمده حاکی از آن بود که مشکلات روانی و تربیتی که مشارکت‌کنندگان در این پژوهش بدان اشاره نموده‌اند شامل: عصبانیت و پرخاشگری، احساس تنهایی، احساس مسئولیت، استرس و اضطراب، حس حسادت، وسواس، آشفتگی فکری، احساس رضایت، تجربه تروما روانی، ناکامی، خودکشی، احساس گناه، افسردگی، بی‌توجهی، بی‌اعتمادی والدین به همدیگر بودند و همچنین مشکلات تربیتی مولفه‌های زیر را در خود جای‌داده است، ضعف درسی و افت تحصیلی، نابهنجار بهای رفتاری، محیط نامناسب، مواظبت افراطی، دغدغه مالی.
  27. واکاوی مفهوم مدارا در معلمان ابتدایی
    1400
    از آنجا که جهان ما از ساحت های مختلف زندگی انسانی دارای تفاوت ها و گوناگونی های زیادی می باشد، مدارا به مثابه یک ضرورت در رویارویی با این تفاوت ها و کنار آمدن با آنها از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. این پژوهش با بررسی واکاوی مفهوم مدارا در معلمان ابتدایی شهرستان کامیاران در سال تحصیلی 1399-1400 انجام شد. نتایج و کاربردهای این پژوهش می تواند برای معلمان و بازنگری در روش‌های تدریس آنان، بازشناسی مشکلات نظام آموزشی، نحوه‌ی ارتباط و تعامل معلم و دانش‌آموز و شناخت عمیق دانش‌آموزان و پیگیری مطالبات آنها از معلمان باشد. پژوهش به صورت کیفی و از نوع پژوهش‌های بنیادی بود. از میان روش‌های کیفی، روش گراندد تئوری برای انجام پژوهش انتخاب شد. برای جمع‌آوری داده‌ها نیز، از مصاحبه نیمه‌ساختاریافته استفاده شد. انتخاب نمونه با توجه به فرایند پژوهش های کیفی از روش اشباع نظری استفاده شده و فرایند نمونه گیری تا زمانی ادامه پیدا کرده است که نوعی اشباع اطلاعاتی حاصل شود. افرادی که اطلاعات خوبی در رابطه با موضوع داشتند به عنوان مشارکت‌کننده انتخاب شدند. در پانزدهمین نفر اشباع اطلاعاتی حاصل شد و تا 17 نفر مصاحبه انجام شد. مصاحبه‌های ضبط شده بر روی نرم‌افزار WORD پیاده‌سازی شدند و به کمک نرم‌افزار MAXQDA کدگذاری باز انجام شد و مفاهیم اولیه استخراج شدند. در مرحله بعدی کدگذاری محوری انجام شد و مقوله‌های فرعی مشخص شدند و در مرحله آخر کدگذاری گزینشی انجام شد و مقوله‌های اصلی به دست آمدند. باتوجه به هدف پژوهش مفهوم مدارا از نظر معلمان ابتدایی شامل سه حوزه‌ی کلی: عوامل فردی، جبرهای محیطی و سودمندی رابطه می‌باشد و در پایان کار نیز به تحلیل و تفسیر هر یک از حوزه ها پرداخته و محدودیت ها و پیشنهاداتی برای پژوهش‌های آینده ارائه شد.
  28. ادراک مدیران آموزش و پرورش از عدالت آموزشی
    1400
    عدالت ازجمله رویکردهایی است که در جامعه‌ی تربیتی و آموزشی امروزی به‌عنوان رویکرد موفق در سازمانی همچون آموزش‌وپرورش تاثیرگذار است در محیط‌های آموزشی زمانی عدالت تحقق می‌یابد که یادگیرندگان از طریق دروندادها و فرآیندها در مدارس، بتوانند اهداف علمی، اعتقادی، اجتماعی و آموزشی را کسب کنند؛ بنابراین این تحقیق در راستای بررسی ادراک مدیران آموزش‌وپرورش از عدالت آموزشی (موردمطالعه مدیران مدارس متوسطه شهرستان سروآباد) انجام‌گرفته است. این تحقیق با توجه به رویکرد کیفی بودن آن مطالعه‌ای اکتشافی و کاربردی است؛ که با توجه به ماهیت اکتشافی بر مبنای نظریه گراندد تئوری استفاده‌شده است. جامعه آماری این تحقیق را تمامی مدیران مدارس متوسطه شهرستان سروآباد تشکیل داده‌اند؛ که با توجه به آمار کارشناسان اداره‌ی آموزش‌وپرورش این شهرستان 68 مدیر در سطح شهرستان در مدارس متوسطه مشغول به خدمت بودند در این تحقیق نمونه‌گیری با نظر به منطق نمونه‌گیری تحقیقات کیفی هدفمند بود. برای گردآوری یافته‌های تحقیق از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده‌شده است. یافته‌های تحقیق با استفاده از تحلیل مضمون تجزیه‌وتحلیل شدند نتایج نشان داد که ادراک مدیران آموزش‌وپرورش از عدالت آموزشی در شاخص‌های توجه به دسترسی همگانی همه افراد جامعه به آموزش‌وپرورش بدون تفاوت‌های فردی، توجه همه‌جانبه به برنامه درسی و شایسته‌سالاری بود.
  29. پیش بینی نیمرخ شخصیتی و تحول اخلاقی نوجوانان بر اساس سازمان شخصیت و قدرت ایگوی مادران(مورد مطالعه: نوجوانان شهرستان کرج)
    1399
    زمینه و اهداف: هدف از پژوهش حاضر پیش بینی نیمرخ شخصیتی و تحول اخلاقی نوجوانان شهرستان کرج بر اساس سازمان شخصیت و قدرت ایگوی مادران است. روش بررسی: این پژوهش از نوع همبستگی است و در بین نوجوانان شهرستان کرج در سال 1399 انجام شده است. نمونه این پژوهش 384 نفر از نوجوانان شهرستان کرج که به شیوه در دسترس مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش 4 پرسشنامه ، روانشناختی قدرت ایگو، پرسشنامه شخصیتی neo- ffi، سازمان شخصیت و پرسشنامه تحول اخلاقی(ما) است. برای تحلیل دادهها از روشهای آمار توصیفی شامل میانگین و انحراف معیار و روشهای آمار استنباطی شامل رگرسیون چندگانه استفادهشده است. دادهای این پژوهش با استفاده از نرم افزار تحلیل شده است. یافته ها: نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که قدرت ایگو و سازمان شخصیت در سطح معناداری 005/0 می توانند نیمرخ شخصیتی نوجوانان را پیش بینی کنند. همچنین متغیرهای قدرت ایگو و سازمان شخصیت مادران در سطح معناداری 005/0 می توانند تحول اخلاقی نوجوانان را پیش بینی کنند. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد قدرت ایگو و سازمان شخصیت مادران بر شخصیت های روان رنجوری وبرون گرایی تاثیر منفی و معناداری دارد، اما بر سه شخصیت، پذیرابودن به تجربه مسئولیت پذیر بودن و سازگاربودن تاثیر مثبت و معناداری دارد.
  30. پیش بینی پردازش هیجانی و انعطاف پذیری روانشناختی بر اساس قدرت ایگو در زنان معلم کرمانشاه
    1399
    با توجه به نقش مدیریت سیستم روانی ایگو، همه مشکلات روانی موقعی ظهور پیدا می کنند که ایگو قادر به عمل کردن به مسئولیت هایش نباشد. یکی از فاکتورهای موثر بر سلامت روان، قدرت ایگو می باشد و شناسایی متغیرهای تاثیرگذار بر آن می تواند در فرایند رشد معلمان در شیوه های تدریس و یادگیری نقش موثری داشته باشند. پردازش هیجانی و انعطاف پذیری روانشناختی به عنوان دو متغیر پیش بین در پژوهش حاضر نقش کلیدی دارند. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین قدرت ایگو با پردازش هیجانی و انعطاف پذیری روان شناختی در معلمان زن شهر کرمانشاه می باشد. پژوهش حاضر از حیث هدف از نوع تحقیقات کاربردی و از حیث روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است که در آن ارتباط بین متغیرهای پیش بین و ملاک مورد بررسی قرار می گیرد. در این پژوهش قدرت ایگو متغیر ملاک، پردازش هیجانی و انعطاف پذیری شناختی متغیر پیش می‌باشد که از طریق بکارگیری ابزارهای پژوهش که پرسش نامه می‌باشد، سنجیده می شوند و روابط بین متغیرها تجزیه و تحلیل می گردد. با توجه به ماهیت موضوع و جامعه مورد مطالعه از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شد و تعداد 335 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گرداوری داده ها شامل پرسشنامه پذیرش و عمل (AAQ-II)، مقیاس پردازش هیجانی باکر و همکاران (2010) و پرسشنامه روانشناختی قدرت ایگو توسط مارکستروم و همکاران (1997) بوده است. نتایج نشان داد نتایج نشان داد فرضیه اصلی مبنی بر اینکه قدرت ایگو می تواند پردازش هیجانی و انعطاف پذیری شناختی را پیش بینی کند، تائید شد. همچنین قدرت ایگو می تواند پردازش هیجانی و انعطاف پذیری شناختی را پیش بینی کند. هوش هیجانی تصمیم گیری را تسهیل می کند و پیش بینی کننده ای برای عملکرد کار است. به همین ترتیب، انعطاف پذیری روانشناختی عملکرد شغلی را پیش بینی می کند و تصمیم گیری متناسب با ارزش های شخصی را تسهیل می کند.
  31. بازنمایی معنایی دانش آموزان و معلمان مدارس شاهد از فعالیتهای پرورشی این مدارس
    1399
    پژوهش حاضر به بررسی بازنمایی معنایی فعالیتهای پرورشی دانش آموزان و معلمان مدارس شاهددر شهر سنندج در سال تحصیلی 99-1398 می پردازد که یک پژوهش کیفی و از نوع گراندد تئوری است که جامعه آماری پژوهش شامل کلیه معلمان و دانش آموزان مدارس شاهد سطح شهر سنندج می باشد که در سال تحصیلی 99-1398 مشغول به تحصیل و فعالیت بوده اند که با توجه به روش نمونه 16 نفر(10 معلم و6 دانش آموز) تعیین شده است در این پژوهش از روش مصاحبه های عمیق برای گردآوری داده ها استفاده شده است وبه منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش کلایزی بهره گرفته شده است و در نهایت مفاهیم استخراج شده حاصل از دو نمونه آماری مورد مطالعه شامل معلمان و دانش آموزان کد گذاری سه مرحله ای شده و به منظور پایایی اعتبار بخشی با ارجاع به هر نمونه و پرسیدن درباره­ی یافته ها انجام شد؛ بعلاوه جهت استحکام تحقیق از دو معیار اطمینان­ پذیری و باور پذیری استفاده­ شد. در این پژوهش مفاهیم اولیه حاصل گردید که این مفاهیم برگرفته از گفته­های خود پژوهیده­ها و به عبارتی اخذ شده از زبان خود آنها بود .سطح سوم مربوط به ایجاد مولفه­ها بود. در این مرحله مفاهیم حاصل از کدگذاری در مرحله قبل با هم مقایسه شد و مفاهیمی که معنای مشترکی داشتند در ذیل یک مولفه جای گرفتند. جهت پاسخ دهی به سوال اصلی پژوهش مبنی بر چگونگی بازنمایی معنایی معلمان و دانش آموزان از فعالیتهای پرورشی؛ طبق نتایج کدگذاری مرحله ای 24 مفهوم استخراج شد که در نهایت در 5 زیرمقوله و 3 مقوله اصلی فرهنگی هنری و فرهنگی اجتماعی کدگذاری شد. در راستای پاسخ به سوال فرعی اول مبنی بر چگونگی بازنمایی معنایی دانش آموزان از فعالیتهای پرورشی، چالش ها و مشکلات فعالیتهای پرورشی؛ 37 مفهوم، 4 زیرمقوله و 2 مقوله اصلی استحراج شد. در نهایت، جهت پاسخ به سوال فرعی دوم پژوهش مبنی بر چگونگی بازنمایی معنایی معلم ها از فعالیتهای پرورشی، چالش ها ومشکلات فعالیتهای پرورشی 104 مفهوم و 4 زیرمقوله و 2 مقوله اصلی استخراج شد.
  32. پیش بینی نیمرخ شخصیتی و تحول اخلاقی نوجوانان بر اساس سازمان شخصیت و قدرت ایگوی مادران(مورد مطالعه: نوجوانان شهرستان کرج)
    1399
    زمینه و اهداف: هدف از پژوهش حاضر پیش بینی نیمرخ شخصیتی و تحول اخلاقی نوجوانان شهرستان کرج بر اساس سازمان شخصیت و قدرت ایگوی مادران است. روش بررسی: این پژوهش از نوع همبستگی است و در بین نوجوانان شهرستان کرج در سال 1399 انجام شده است. نمونه این پژوهش 384 نفر از نوجوانان شهرستان کرج که به شیوه در دسترس مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش 4 پرسشنامه ، روانشناختی قدرت ایگو، پرسشنامه شخصیتی NEO- FFI، سازمان شخصیت و پرسشنامه تحول اخلاقی(ما) است. برای تحلیل دادهها از روشهای آمار توصیفی شامل میانگین و انحراف معیار و روشهای آمار استنباطی شامل رگرسیون چندگانه استفادهشده است. دادهای این پژوهش با استفاده از نرم افزار تحلیل شده است. یافته ها: نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که قدرت ایگو و سازمان شخصیت در سطح معناداری 005/0 می توانند نیمرخ شخصیتی نوجوانان را پیش بینی کنند. همچنین متغیرهای قدرت ایگو و سازمان شخصیت مادران در سطح معناداری 005/0 می توانند تحول اخلاقی نوجوانان را پیش بینی کنند. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد قدرت ایگو و سازمان شخصیت مادران بر شخصیت های روان رنجوری وبرون گرایی تاثیر منفی و معناداری دارد، اما بر سه شخصیت، پذیرابودن به تجربه مسئولیت پذیر بودن و سازگاربودن تاثیر مثبت و معناداری دارد.
  33. پیش بینی سبک های مقابله ای و همدلی براساس مولفه های روابط موضوعی و عزت نفس در کارکنان نیروی انتظامی شهر سنندج
    1399
    هدف از این پژوهش، پیش­بینی سبک­های مقابله­ای و همدلی براساس مولفه­های روابط موضوعی و عزت نفس در میان کارکنان نیروی انتظامی شهر سنندج بود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی است و از لحاظ روش، جزو تحقیقات توصیفی از نوع همبستگی می‌باشد. جامعه آماری، کلیه کارکنان شاغل در کلانتری­های شهر سنندج مشتمل بر 450 نفر بودند. با استناد به جدول کوکران، تعداد 207 نفر به‌شیوه نمونه‌گیری تصادفی، به‌عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده‌ها چهار پرسشنامه سبک­های مقابله­ای، همدلی، روابط موضوعی و عزت نفس بود. پایایی پرسشنامه‌ها با استناد به ضریب آلفای کرونباخ مورد بررسی قرار گرفت. ضریب آلفای کرونباخ برای چهار پرسشنامه سبک­های مقابله­ای، همدلی، روابط موضوعی و عزت نفس، به ترتیب برابر با 90/0، 81/0، 81/0 و 77/0 بود و از پایایی قابل قبول پرسشنامه‌ها حکایت داشت. جهت تجزیه و تحلیل داده‌ها، پس از اطمینان از رعایت پیش‌شرط‌های پارامتریک، از ماتریس همبستگی، رگرسیون خطی و چندگانه و تحلیل مسیر استفاده شد. یافته‌ها نشان داد که مولفه­های روابط موضوعی (دلبستگی ناایمن، خودمحوری، بیگانگی و بی­کفایتی اجتماعی) با بعد رشدیافته همبستگی منفی و معناداری داشتند و با ابعاد رشدنیافته و روان­آزرده همبستگی مثبت و معناداری دارند. هم­چنین عزت نفس با سبک مقابله­ای رشد یافته دارای همبستگی مثبت و معنادار و با ابعاد رشدنیافته و روان­آزرده همبستگی منفی و معنادار مشاهده شد. در رابطه با همدلی ابعاد روابط موضوعی به جز دلبستگی ناایمن دارای همبستگی معنادار و منفی بودند و عزت نفس دارای همبستگی مثبت و معناداری با همدلی می باشد. در نهایت می­توان گفت مولفه­های روابط موضوعی و عزت نفس می­توانند همدلی و سبک­های مقابله­ای را پیش بینی کنند.
  34. پیش بینی نگرش به ازدواج در دختران بر اساس سبک های فرزندپروری و سازمان شخصیت مادرانشان
    1399
    هدف: هدف از این پژوهش پیش بینی نگرش به ازدواج در دختران بود بر اساس سبک های فرزندپروری و سازمان شخصیت مادران. روش: پژوهش حاضر از نظر روش توصیفی- پیمایشی با رویکرد همبستگی و از نظر هدف عملی. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان دختر مجرد دانشگاه های پیام نور، آزاد، کردستان و علوم پزشکی) در سنندج در سال تحصیلی 98-1377. در زمان این مطالعه 12000 نفر از آنها وجود دارد. بنابراین، با توجه به در جدول مورگان تعداد 372 نفر به صورت تصادفی به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. این در این پژوهش از پرسشنامه های استاندارد سبک فرزندپروری والدین بوری استفاده شد (1991)، سازمان شخصیت کرنبرگ (2002) و نگرش ازدواج مقیاس (براتون و روزن، 1998). به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون رگرسیون چندگانه برای بررسی پیش‌بینی متغیر وابسته بر اساس متغیر مستقل با استفاده از نرم افزار SPSS در سطح خطای 0.05. یافته ها: نتایج نشان می دهد که سبک های فرزندپروری و شخصیت مادران سازمان می تواند نگرش به ازدواج در دختران را پیش بینی کند.نتیجه گیری: بر یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که افزایش سبک های آزادی خواهی و اقتدار منطقه ای و شخصیت مادران سازمان می تواند تاثیر مثبت و مستقیمی بر نگرش دختران خود داشته باشد به سمت ازدواج دارند.
  35. اثربخشی آموزش خودتنظیمی بر کاهش قلدری و افزایش هوش هیجانی دانش آموزان پسر دوره اول متوسطه شهر دهگلان
    1398
    این مطالعه با هدف تعیین اثربخشی آموزش خودتنظیمی بر کاهش قلدری و افزایش هوش هیجانی دانش آموزان پسر دوره اول متوسطه شهر دهگلان در سال 13٩٧-٩٨ انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این مطالعه کلیه دانش آموزان پسر دوره اول متوسطه شهر دهگلان ) شامل 4 مدرسه و 360 نفر( در سال تحصیلی 13٩٨-13٩٧ بودند. برای انتخاب نمونه در این پژوهش ابتدا تمام دانشآموزان پسر دوره اول متوسطه شناسایی شدند. نمونه این پژوهش مشتمل بر 40 نفر از جامعه مذکور میباشد که بر اساس روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شد و به صورت تصادفی به 2 گروه آزمایشی )20 نفر( و گواه )20 نفر( تقسیم شدند، و آموزشهای لازم به گروه مداخله داده شد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه قلدری )BS )پاتچین و هیندوجا )2011( و پرسشنامهی هوش هیجانی )شوت و همکاران، 1٩٩٨( بود و آموزش خودتنظیمی به گروه آزمایش، آموزش داده شد. نتایج آزمون کوواریانس نشان داد که آموزش راهبردهای خودتنظیمی بر کاهش قلدری و افزایش هوش هیجانی دانش آموزان پسر دوره اول متوسطه موثر است.
  36. اثربخشی آموزش خود تعلیمی کلامی بر کاهش علائم نقص توجه - بیش فعالی ،پرخاشگری اجتماعی و اضطراب کودکان
    1398
    این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش خودتعلیمی کلامی بر کاهش نشانه‌های نقص توجه –بیشفعالی، پرخاشگریاجتماعیواضطرابکودکان انجام گرفت. به این منظور پاسخ به پرسشنامه مشکلات رفتاری کوای پترسون بین60 نفر از دانش آموزان 8 و 9 ساله مشکوک به این اختلال توسط والدین دانش آموز انجام گرفت که در این بین 16 نفر دانش آموز 8 تا 9 ساله مبتلا به اختلال نقص توجه- بیش فعالی، پرخاشگری اجتماعی و اضطراب که نمره‌ی بالاتری در پرسشنامه مذکور کسب نموده و نیز به کلینیک‌های روانشناختی شهر سقز مراجعه نموده بودند به صورت در دسترس انتخاب شده و به شکل تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم گردیدند. مداخله‌ی گروه آزمایش 15 جلسه‌ی 90 دقیقه ای آموزش خودتعلیمی کلامی در 5 هفته بود. بعد از 5 هفته آموزش پس آزمون اجرا شد. داده‌ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره تحلیل شد. یافته‌ها نشان دادند که آموزش خودتعلیمی کلامی بر کاهش نشانه‌های نقص توجه- بیش فعالی و اضطراب کودکان موثر است) 05/0 > (p اما در کاهش علائم پرخاشگری تاثیر چندانی نداشت. مبتنی بر یافته‌ها می‌توان بیان کرد که آموزش خودتعلیمی کلامی به دانش آموزان دارای اختلال نقص توجه –بیش فعالی واضطراب به عنوان یک شیوه‌ی موثر برای کاهش نشانه‌های این اختلالات بوده و در درمان این کودکان اثربخش می‌باشد.
  37. مقایسه تعارض با والدین، سبک‌های هویتی وسلامت روان در نوجوانان دارای والدین طیف‌های سنی مختلف در شهرستان سنندج
    1398
    هدف از این پژوهش مقایسه تعارض با والدین، سبک های هویتی وسلامت روان در نوجوانان دارای والدین طیف های سنی مختلف در شهرستان سنندج می‌باشد. اینپژوهشازنوععلیمقایسه ای (پس رویدادی) بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیهدانشآموزانمتوسطهدومسال1398درشهرسنندجبودکهحدودا100000نفرمیباشد. نمونه براساس فرمول کوکران جدول مرگان373 نفرمی باشد.روشنمونهگیریبهصورتخوشه ایمیباشد.با توجه به اینکه تعدادی از دانش آموزان به پرسشنامه هابه طور کامل پاسخ ندادند.تعدادمدارسازمیاندوناحیهیکودوانتخاب و287نفر از دانش آموزان از 4 مدرسه دخترانه و 3مدرسه پسرانه به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار اندازه‌گیری شامل پرسشنامه‌های استاندارد و پایایی آن نیز توسط آلفای کرونباخ محاسبه شد. همچنین از روش آماری توصیفی جهت توصیف داده‌های پژوهش و از آزمون‌های آمار استنباطی جهت تحلیل داده‌ها استفاده گردید. بین تعارض با والدین در نوجوانان دارای مادران با طیف های سنی مختلف تفاوت وجود ندارد. بین سبک های هویت نوجوانان دارای پدران طیف های سنی مختلف تفاوت وجود ندارد. بین مولفه های سلامت روان نوجوانان دارای پدران طیف های سنی مختلف تفاوت وجود ندارد.
  38. پیش بینی استعداد اعتیاد بر اساس سبک هویت و سلامت روان در دانش آموزان
    1398
    هدف از تحقیق حاضر پیش بینی استعداد اعتیاد بر اساس سبک های اسنادی و باورهای غیرمنطقی با میانجی گری الگوهای ارتباطی خانواده در دانش آموزان دوره دوم متوسطه بود، این تحقیق از لحاظ نوع هدف همبستگی بود. ازآنجا که دراین پژوهش تلاش شد رابطه بین استعداد اعتیاد براساس سبک اسنادی و باورهای غیرمنطقی با میانجی گری الگوهای ارتباطی دانش آموزان شهرستان سروآباد بررسی شود. بنابراین روش همبستگی روش مناسبی بود.جامعه ی آماری تحقیق حاضر را تمامی دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهرستان سروآباد درسال تحصیلی 98-97 تشکیل دادند، جهت نمونه‌گیری از روش نمونه‌گیری تصادفی ساده و طبقه‌ای استفاده ‌شده است،ابزار گرد آوری داده های تحقیق مقیاس استعداداعتیاد(ASQ-AV)، مقیاس سبکهای اسنادی(ASQ)، مقیاس باورهای غیر منطقی(IBT) و مقیاس الگوهای ارتباطی خانواده بودند . نتایج تحقیق در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی مورد بررسی قرار گرفت، نتایج نشان داد که بین استعداد اعتیاد و متغیر های سبک اسنادی، باور های غیر منطقی با نقش واسطه ای الگوهای ارتباطی خانواده رابطه وجود دارد که استعداد اعتیاد باور های غیر منطقی را با میانجی گری الگوهای ارتباطی 82/0 تبیین می کند، همچنین سبک های اسنادی با میانجی گری الگوهای ارتباطی خانواده نتوانسته است استعداد اعتیاد را پیش بینی کند.
  39. بررسی رابطه هوش هیجانی و سبک دلبستگی با اضطراب امتحان دانش آموزان دوره متوسطه اول
    1397
    هدف کلی پژوهش حاضربررسی رابطه بین هوش هیجانی و نوع سبک دلبستگی دانش آموزان متوسطه دوره ی اول منطقه کرانی از توابع استان کردستان با اضطراب امتحان در آنان می باشد .به دلیل کم بودن تعداد دانش آموزان تمامی دانش آموزان متوسطه اول منطقه (شامل 120 نفر دختر و 103 نفر پسر) به عنوان نمونه در پژوهش انتخاب شدند .در این پژوهش از پرسشنامه اضطراب امتحان فریدمن ، پرسشنامه هوش هیجانی گلمن و نیز پرسشنامه سبک دلبستگی کولینز و ریدر برای اندازه گیری متغیر ها استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده ابتدا در سطح توصیفی با استفاده از شاخصهای آماری به توصیف ویژگی های نمونه پزوهش می پردازیم.سپس در سطح استنباطی برای پیداکردن رابطه بین متغیرهای پژوهش ازآزمون ضریب همبستگی پیرسون و آزمون تی مستقل استفاده می شود.با توجه به اهداف و فرضیه های تحقیق و نتایج حاصل از روش همبستگی مشخص گردید که بین مقیاس هوش هیجانی ( و همچنین چهار مولفه از پنج مولفه آن )و نیز دوسبک دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا با اضطراب امتحان ( و نیز سه مولفه آن ) رابطه معناداری وجود ندارد(مقدار سطح معناداری بیشتر از 0.05) . همچنین بین گرو های پسران و دختران در مولغه خود انگیزشی در متغیر هوش هیجانی و سبک دلبستگی ایمن تفاوت معناداری وجود دارد .به این ترتیب که میانگین نمره سبک دلبستگی ایمن در گروه پسران بیشتر از گروه دختران و میانگین نمره خوانگیزشی در گروه پسران بیشتر از گروه دختران است. همبستگی منفی بین هوش هیجانی و اضطراب امتحان دیده می شود(ضریب همبستگی برابر است با005/-). این همبستگی منفی بین مولفه های همدلی، خودانگیزشی ،خودتنظیمی ومهارتهای اجتماعی با اضطراب امتحان به ترتیب با ضرایب همبستگی 007/- ،021/- ،059/- ،036/- مشاهده می شود.
  40. بررسی اثر بخشی آموزش مدیریت استرس بر کاهش اضطراب امتحان وافزایش خود کار امدی در دانش آموزان مقطع متوسطه اول (منطقه ی نازلوی ارومیه).
    1397
    هدف پژوهش حاضرتعیین اثر بخشی آموزش راهبردهای مدیریت استرس برکاهش نشانه­های اضطراب امتحان و بالعکس افزایش نشانه­های خودکارآمدی در بین دانش­آموزان مقطع متوسطه اول منطقه نازلوی ارومیه بود. این پژوهش از نوع تجربی با طرح پیش­آزمون و پس­آزمون با گروه کنترل بود، جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه­ی دانش­آموزان مقطع متوسطه­اول منطقه نازلو بود که مبتلا به اضطراب­امتحان بوده و به مشاوران­مدارس درطول سال­تحصیلی مراجعه کرده بودند. از جامعه آماری پژوهش تعداد30نفر که دارای اضطراب­امتحان بودند انتخاب و در دو گروه (کنترل و آزمایش) قرار گرفتند، ابزار پژوهش مقیاس اختلال اضطراب­امتحان­ساراسون و پرسشنامه خودکارآمدی­عمومی­شوارز بودند که در دو مرحله­ی پیش­آزمون و پس­آزمون مورد استفاده قرار گرفتند، روش تجزیه و تحلیل داده­های­آزمون تجزیه و تحلیل کوواریانس بود. نتایج حاکی از آن بود که اضطراب­امتحان گروه آزمایش در مقایسه با گروه­کنترل در مرحله­ی پس­آزمون کاهش معنا­داری داشته است و بالعکس نشانه­های خودکارآمدی در گروه­آزمایش در مقایسه با گروه­کنترل افزایش داشته است، در نتیجه می­توان ادعا نمود که آموزش راهبردهای مدیریت­استرس بر دانش آموزان دارای اضطراب­امتحان با خودکارآمدی­پایین اثر بخش بوده و می­توان از آن به عنوان یک روش­درمانی موثر برای کاهش اضطراب­امتحان و افزایش خودکارآمدی درافراد و دانش­آموزان مبتلابه استفاده نمود.
  41. پیش‌بینی باورهای ارتباطی و رضایت از زندگی بر اساس سبک های دلبستگی و امنیت روانی در معلمان زن شهرستان سقز
    1397
    ﻫﺪف از پژوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ پیشﺑﯿنی ﺑﺎورﻫﺎی ارﺗﺒﺎطی و رﺿﺎﯾﺖ از زﻧﺪگی ﺑﺮ اﺳﺎس ﺳﺒکﻫﺎی دﻟﺒﺴﺘگی و اﻣﻨﯿﺖ رواﻧی در ﻣﻌﻠﻤﺎن زن ﻣﻘﻄﻊ اﺑﺘﺪاﯾیﺷﻬﺮﺳﺘﺎن ﺳﻘﺰ ﺑﻮد. روش پژوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ ﻫﻤﺒﺴﺘگی وﺟﺎﻣﻌﻪ ﻣﻮرد ﺑﺮرﺳی ﺷﺎﻣﻞ کﻠﯿﻪ ﻣﻌﻠﻤﺎن زن ﺷﺎﻏﻞ در دوره اﺑﺘﺪاﯾی ﺷﻬﺮﺳﺘﺎن ﺳﻘﺰﺑﻮد که در ﺳﺎلﺗﺤﺼﯿﻠی97-96 ﺗﺪرﯾﺲ ﻣیکﺮدﻧﺪ. ﻧﻤﻮﻧﻪ اﯾﻦ پژوﻫﺶ ﻋﺒﺎرت ﺑﻮد از220ﻧﻔﺮ از ﻣﻌﻠﻤﺎن کﻪ ﺑﻪ ﺻﻮرت ﺗﺼﺎدﻓی و ﺑﺎ روش ﻧﻤﻮﻧﻪگﯿﺮی ﺗﺼﺎدﻓی ﺳﺎده اﻧﺘﺨﺎب ﺷﺪﻧﺪ. اﺑﺰارﻫﺎی گﺮدآوری اﻃﻼﻋﺎت ﻋﺒﺎرت ﺑﻮدﻧﺪ از :پرﺳﺸﻨﺎﻣﻪﻫﺎیﺳﺒکﻫﺎی دﻟﺒﺴﺘگی ﺑﺰرگﺴﺎﻻن ﻫﺎزن وﺷﯿﻮر )1978، (اﻣﻨﯿﺖ رواﻧیﻣﺰﻟﻮ)2004(ﺑﺎورﻫﺎی ارﺗﺒﺎطی اﯾﺪﻟﺴﻮنواپستین)1981(و رﺿﺎﯾﺖ از زﻧﺪگی داﯾﻨﺮ)1985. (ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده ازﺿﺮﯾﺐ ﻫﻤﺒﺴﺘگی پﯿﺮﺳﻮن ورگﺮﺳﯿﻮن دادهﻫﺎی آﻣﺎری ﺗﺠﺰﯾﻪ- وﺗﺤﻠﯿﻞ ﺷﺪ، ﻧﺘﺎﯾﺞ ﻧﺸﺎن داد ﺳﺒکﻫﺎی دﻟﺒﺴﺘگی ﺑﺎ ﺑﺎورﻫﺎی ارﺗﺒﺎﻃی راﺑﻄﻪ ﻣﻌﻨﺎدار ﻧﺪاﺷﺘﻪ، ﺑﺎ رﺿﺎﯾﺖ زﻧﺪگی راﺑﻄﻪ ﻣﺴﺘﻘﯿﻢ دارد، ﻫﻤچمین اﻣﻨﯿﺖ روانی ﺑﺎ ﺑﺎورﻫﺎی ارﺗﺒﺎﻃی راﺑﻄﻪ ﻣﻨﻔی و ﺑﺎ رﺿﺎﯾﺖ از زﻧﺪگی راﺑﻄﻪ ﻣﺴﺘﻘﯿﻢ و ﻣﺜﺒتی دارد.
  42. پیش بینی اشتیاق به تحصیل بر اساس رضایت از تحصیل و تفکر انتقادی دانشجویان دانشگاه پیام نور مرکز سنندج نیمسال اول سال تحصیلی 97-1396.
    1397
    پژوهش حاضر با هدف پیش­بینی اشتیاق به تحصیل براساس رضایت از تحصیل و تفکر انتقادی دانشجویان دانشگاه کردستان انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه کردستان مشغول به تحصیل در نیمسال اول تحصیلی97-96 بودند. جمعیت کل دانشجویان 9652 نفر بودند. مطابق جدول کرجسی و مورگان جمعیت نمونه تقریباً 370 نفر می­باشد البته این پژوهش در نهایت 372 نفر را با کمک روش نمونه­گیری خوشه­ای چند مرحله­ای برگزید. به منظور جمع­آوری داده­ها از پرسشنامه­های 1-مقیاس اشتیاق­تحصیلی (فردریکز، بلومنفیلد و پاریس) 2- مقیاس محقق ساخته رضایت از تحصیل محقق ساخته(شکورنیا، علیجانی، نجار و الهام­پور،1393) و 3-مقیاس تفکر انتقادی (ریکتس). برای تجزیه و تحلیل داده ها در این پژوهش، از نرم­افزار 24 ، برای تحلیل شاخص­های توصیفی و شاخص­های استنباطی استفاده شد از جمله برای آزمون فرضیه های پژوهش از ماتریس همبستگی، سپس به منظور بررسی و پاسخگویی به سوال پژوهش از آزمون رگرسیون به روش گام به گام استفاده شد. مطابق آزمون­ها فرضیه­ها و سوال پژوهشی مورد تایید قرار گرفت و معنی­دار شد. از این رو می­توان نتیجه گرفت رضایت از تحصیل و تفکر انتقادی می توانند اشتیاق به تحصیل را پیش­بینی کنند و با در نظر گرفتن این متغیرها و پرورش این ویژگی­ها در دانشجویان در محیط تحصیلی سبب افزایش رغبت، انگیزه­درونی و شوق تحصیلی در آنها شد و امکان بهبود هر چه بیشتر عملکرد تحصیلی را در آنها فراهم کرد.
  43. پیش بینی انعطاف پذیری شناختی و پرسشگری دانش آموزان دوره دوم متوسطه همدان بر اساس هوش های چندگانه
    1396
    هدف اصلی این پژوهش پیش بینی انعطاف پذیری شناختی و پرسشگری دانش آموزان دوره دوم متوسطه همدان بر اساس هوش های چندگانه بوده است، روش انجام پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری در این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر همدان بود که تعداد آنان5000 نفر است، نمونه آماری شامل 351 نفر که به صورت نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده اند ، ابزارهای اصلی جهت جمع آوری اطلاعات در این پژوهش شامل پرسشنامه های انعطاف پذیری شناختی، پرسشگری و هوش های چندگانه میباشد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمونهای آمار استنباطی آزمون کلموگراف اسمیرونف، ماتریس همبستگی و رگرسیون چند متغیره استفاده شد، نتایج نشان داد: بین هوش حرکتی- جسمانی، میان فردی و درون فردی با انعطاف پذیری شناختی دانش آموزان رابطه مثبت معنی داری وجود دارد، بین هوش درون فردی، موسیقیایی، طبیعت گرا با پرسشگری در دانش آموزان رابطه مستقیم معنی دار وجود دارد. هوش میان فردی، مکانی و هوش حرکتی- جسمانی، به طور معناداری توانایی پیش بینی انعطاف پذیری شناختی دانش آموزان را دارند، هوش طبیعت گرا و هوش زبانی به طور معناداری توانایی پیش بینی پرسشگری دانش آموزان را دارند.
  44. پیش بینی قلدری بر اساس سبک های دلبستگی و تاب آوری دانش آموزان پسر مقطع متوسطه اول شهرستان سرپل ذهاب
    1396
    هدف از پژوهش حاضر پیش بینی قلدری بر اساس سبک های دلبستگی و تاب آوری دانش آموزان مقطع متوسطه اول شهرستان سرپل ذهاب بود. روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان پسر مقطع متوسطه اول شهرستان سرپل ذهاب در سال تحصیلی 96-1395 می باشند که تعداد آنها حدود1334 نفر بودند. نمونه آماری 297 نفر از دانش آموزان پسر مقطع متوسطه اول مذکور بر اساس نمونه گیری چند مرحله ای و از طریق فرمول کوکران انتخاب شدند.. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش مقیاس دلبستگی هازن(1987)، تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) و مقیاس زورگویی ریجبی و اسلی(1993) می باشد.یافته‌ها با استفاده ار روش ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه نشان داد که بین سبک دلبستگی ایمن با قلدری در دانش آموزان رابطه منفی معنی داری وجود دارد بین سبک دلبستگی ناایمن دوسوگرا و سبک دلبستگی ناایمن اجتنابی با قلدری در دانش آموزان رابطه مثبت معنی داری وجود دارد. بین تاب آوری با قلدری در دانش آموزان رابطه منفی معنی داری وجود دارد. متغیرهای سبک دلبستگی ناایمن اجتنابی ، سبک دلبستگی ناایمن دوسوگرا و تاب آوری به ترتیب پیش بینی کننده قلدری در دانش آموزان می باشند.