تاریخ بهروزرسانی: 1403/08/03
بهمن بهرام نژاد
دانشکده کشاورزی / گروه تولید و ژنتیک گیاهی
پایاننامههای کارشناسیارشد
-
بررسی مولکولی بیوسنتز آلکالوئیدهای مورفینان در قارچهای اندوفیت برخی از گونههای Papaver استان کردستان
1403گیاهان جنس Papaver که اغلب با نام خشخاش شناخته میشوند، منبع ارزشمندی از آلکالوئیدهای مورفینان مورد استفاده در صنعت داروسازی محسوب میشوند. ازآنجاییکه قارچهای اندوفیت در اثر همزیستی طولانیمدت با گیاه میزبان خود قادر به تولید متابولیتهای مشابه هستند، در این پژوهش جداسازی قارچهای اندوفیت از چهار گونه P. glaucum, P. fugax, P. argemone و P. bracteatum و همچنین بررسی بیوسنتز آلکالوئیدهای مورفینان در آنها مورد بررسی قرار گرفت. گیاهان سالم و عاری از هرگونه بیماری، از رویشگاههای طبیعی آنها در مناطق مختلفی از استان کردستان، در بهار سال 1397 جمعآوری شدند. از بین 17 جدایه قارچی جداسازی شده، شش جدایه انتخاب گردید و عصارهی آنها با استفاده از کروماتوگرافی مایع (HPLC) از لحاظ حضور آلکالوئیدهای مورفینان بررسی گردید. برترین جدایه بر اساس نتایج HPLC، با بیشترین میزان مورفین و کدئین اندازهگیری شده، برای شناسایی براساس ویژگیهای ریختشناختی و توالی DNA (ناحیهITS ، بخشی از ژن TUB2 و (TEF مورد مطالعه قرار گرفت. این جدایه بهعنوان یک گونه قارچی جدید به نامPithoascus kurdistanensis CBS 149789 شناسایی شد. تولید ترکیبات مورفینان توسط P. kurdistanensis توسط کروماتوگرافی گازی- طیفسنجی جرمی (MS-GC) تائید گردید. بهمنظور بررسی مولکولی تولید ترکیبات مورفینان در اینگونه قارچی جدید، برای اولین بار در دنیا، توالییابی کامل ژنومی از جنس Pithoascus انجام شد که اهمیت قابلتوجهی در زمینه افزایش دانش ژنومیک قارچها دارد. همچنین، در بخش بعدی این تحقیق، یک مجموعه همگذاری از سرنو ژنومی همراه با حاشیهنویسی ژنها برای P. kurdistanensis ارائه گردید. فرمت نهایی ژنوم برهمگذاری شده P. kurdistanensis از شاخه آسکومیکوتا با سایز تخمینی Mbp 34، شامل نه کانتیگ با سایز کروموزومی (Mbp 61/2 تا 64/6) و چهار کانتیگ کوچکتر (Kbp 6/21 تا 4/51) میباشد. با تائید حضور ژنهای میتوکندریایی، کانتیگ شماره 10 با سایزKbp 3/51 بهعنوان ژنوم میتوکندری P. kurdistanensis در نظر گرفته شد. طبق نتایج 8292 ناحیه کد کننده ژن برای ژنوم P. kurdistanensis پیشبینی شد. در طی بررسیهای ترانسکریپتومی با روش هدایت شده توسط ژنوم، 20524 رونوشت ژنی با میانگین طول 178691 جفت باز شناسایی شد. پس از حاشیهنویسی ژنها، حضور 18 ژن فرضی که کدکننده 27 آنزیم درگیر در مسیر بیوسنتزی آلکالوئیدهای ایزوکینولین بر اساس مسیر ثبت شده در KEGG میباشد در ژنوم این قارچ تائید گردید. این پژوهش یک گام مهم رو به جلو در درک چشمانداز ژنومی قارچهای اندوفیت جداسازی شده از گونههای Papaver، بهویژه آنهایی که قادر به تولید آلکالوئیدهای مورفینان مشابه گیاهان میزبان خود هستند، محسوب میشود. با روشن شدن اساس ژنومی فرآیند انتقال ژن بین میزبان و اندوفیت آن در آینده، این یافتهها میتواند به درک عمیقتر قارچها بهعنوان منابع ارزشمند متابولیتها کمک کند. پژوهشهای بیشتر با در دسترس قرار دادن ژنومهای قارچی توالییابی شده جامعتر، میتواند نویدبخش دانش بیشتر در مورد زیستشناسی قارچها و کاربردهای بالقوه متابولیتهای قارچی در زمینههای مختلف باشد.
-
بررسی مکانسیمهای مولکولی و فیزیولوژیکی افزایش مقاومت به تنش خشکی در گیاه نخود (Cicer arietinum L.) توسط باکتری اندوفیت جنس باسیلوس
1402تنش خشکی یکی از مهمترین عوامل تنشزای محیطی است که رشد و نمو گیاه را تحت تاثیر قرار میدهد و عامل اصلی خسارات شدید در بیشتر محصولات گیاهی میباشد. تحقیقات گسترده ای در سراسر جهان برای توسعه استراتژیهای مقابله با تنش خشکی جهت توسعه انواع مختلف گیاهان مقاوم به خشکی در حال انجام است. یکی از راههای مهم برای مقابله با تنش خشکی استفاده از میکروارگانیسمها جهت ایجاد گیاهان مقاوم میباشد. باکتریهای اندوفیت میکروارگانیسمهایی هستند که چرخه زندگی خود را به طور کامل یا جزئی در داخل گیاه، فضاهای درون و بین سلولی یا در بافت آوندی میگذرانند. برخی از باکتریهای اندوفیت شناسایی شدهاند که به مقاومت و بهبود رشد گیاه در برابر تنش خشکی کمک میکنند. براین اساس، پژوهش حاضر به دنبال بررسی نقش باکتری اندوفیت در مقاومت گیاه نخود در برابر تنش خشکی است. برای این هدف شناسایی باکتری اندوفیت جنس Bacillus با استفاده از توالی ژنهای 16s rDNA و gyrB انجام شد. بررسی تبار شناسی سویه مورد بررسی حاکی از قرار گرفتن آن در کنار گونه Bacillus safensis بود. باکتری مورد نظر به دو رقم ثمین (مقاوم به تنش خشکی) و ILC3279 (حساس به تنش خشکی) بذر نخود تلقیح شد. و از طریق مطالعه صفات فیزیولوژیکی پرولین، محتوای نسبی آب برگ، پایداری غشاء، پراکسید هیدروژن و کلروفیل و همچنین بیان ژنهای NAC3، NAC72 و RD22 نقش این باکتری بررسی گردد. نمونهبرداری از اندام برگهای گیاه نخود در مرحله بعد از گلدهی صورت گرفت. برای بررسی بیان ژنهای مورد نظر در دو گروه تلقیح شده و تلقیح نشده با باکتری اندوفیت جنس B. safensis و در سه سطح شاهد، خشکی متوسط و خشکی زیاد پس از استخراج RNA کل و تبدیل آن به cDNA با استفاده از آغازگرهای اختصاصی طراحی شده، از دستگاه Real-time PCR استفاده شد. همه آزمایشات در 3 تکرار با استفاده از طرح کاملا تصادفی (فاکتوریل) انجام شد.. کمیسازی نتایج با روش 2-deltaCt انجام و نمودارها با استفاده از نرم افزار Excel 2016 رسم گردید. در نهایت برای تجزیه و تحلیلهای آماری از نرمافزار SAS استفاده شد. نتایج نشان داد تنش خشکی و تلقیح با باکتری روی صفات فیزیولوژیکی ارقام نخود اثر معناداری داشت به طوریکه که مقدار پرولین و پراکسید هیدروژن با تشدید تنش خشکی افزایش یافت. اما مقدار محتوای نسبی آب برگ، پایداری غشاء و کلروفیل، کاهش یافت. لازم به ذکر است که در نمونههای تلقیح یافته با باکتری این صفات کمتر تحت تاثیر تنش خشکی قرار گرفتند. نتایج بررسی بیان ژنهای NAC72، NAC3 و RD22 نشان داد که با بالا رفتن سطح تنش خشکی، بیان این ژنها افزایش مییابد. تلقیح باکتری باعث تغییر بیان ژنهای مورد بررسی نسبت به حالت بدون تلقیح شد که حاکی از تاثیر باکتری در کاهش اثرات تنش و در نتیجه تغییر بیان ژنهای مسیر تنش است.
-
بررسی بیان ژنهای مسیر بیوسنتز ملاتونین در گیاه نخود زراعی تحت تاثیر تنش خشکی و باکتری اندوفیت COBR7 Bacillus safensis بررسی بیان ژنهای مسیر بیوسنتز ملاتونین در گیاه نخود زراعی تحت تاثیر تنش خشکی و باکتری اندوفیت COBR7 Bacillus safensis
1402خشکی یکی از تنشهای محیطی است که اثرات منفی فراوانی روی بهرهوری و رشد گیاه دارد. ملاتونین در گیاهان به عنوان یک انتقالدهنده ایندولامینی عمل میکند و گزارش شده است که میتواند در برابر چندین عامل تنشزای زیستی و غیرزیستی مانند خشکی، شوری، دما، اشعه ماوراء بنفش و مواد شیمیایی سمی مفید باشد. باکتریهای اندوفیت میکروارگانیسمهای همزیست با گیاهان هستند که داخل بافتهای مختلف از جمله ریشه، ساقه، برگ و حتی دانهها یافت میشوند و قادر به تعامل با میزبان خود و تعدیل رشد و نمو گیاه هستند و به گیاهان در برابر تنشهای غیرزیستی کمک میکنند. با توجه به مطالعات گسترده در زمینه تاثیر ملاتونین در کاهش اثرات تنش خشکی، در این مطالعه بیان ژنهای ASMT، COMT، SNAT و TDC واقع در مسیر بیوسنتز ملاتونین با استفاده از دستگاهReal-time PCR و روش 2-Ct تحت تنش خشکی و تیمار با باکتری مورد بررسی قرار گرفتند. همچنین بررسی بیوانفورماتیکی ژنهای مورد نظر از لحاظ ساختاری و بیان ترانسکریپتوم مورد بررسی قرار گرفت. از باکتری اندوفیت Bacillus safensis COBR7 برای تلقیح بذرهای ارقام ثمین (مقاوم به خشکی) و ILC3279 (حساس به خشکی) گیاه نخود Cicer arietinum استفاده شد و بیان ژنها در دو سطح تلقیح شده و تلقیح نشده با باکتری و در سه سطح شاهد، خشکی متوسط و خشکی شدید مورد بررسی قرار گرفت. مقدار ملاتونین در هر دو رقم و در حالتهای تلقیح و بدون تلقیح با باکتری در تنش شدید و شاهد توسط کروماتوگرافی گازی طیفسنجی جرمی (GC-MS) اندازهگیری شد. بیان ژنهای مورد نظر بررسی شد و نمودارها با استفاده از نرمافزار Excel 2019 رسم شد. همه آزمایشها در 3 تکرار با استفاده از طرح کاملا تصادفی (فاکتوریل) انجام شد و در نهایت برای تجزیه و تحلیلهای آماری از نرمافزار SAS استفاده گردید. نتایج نشان داد که بیان ژنهای ASMT، COMT، TDC و SNAT تحت تنش خشکی افزایش یافت بطوری که بیشترین بیان در ژنهای ASMT، COMT و TDC در تنش خشکی شدید مشاهده شد. همچنین در بررسی بیان هر 3 ژن بیشترین مقدار بیان مربوط به تلقیح با باکتری در تنش شدید بود. نتایج نشان داد که تلقیح با باکتری باعث افزایش بیان این ژنها نسبت به حالت بدون تلقیح شد. نتایج حاصل از بررسی اندازهگیری میزان ملاتونین نیز حاکی از افزایش مقدار آن تحت شرایط تنش بود و مقدار آنها در نمونههای تلقیح یافته با باکتری بیشتر از نمونههای بدون تلقیح بود. آنالیزهای RNA-seq نتایج متفاوتی را در میزان بیان ژنهای مسیر بیوسنتز ملاتونین تحت تنشها، مراحل رویشی مختلف و در رقمهای متفاوت نخود نشان داد. نتایج حاصل از بررسی بیوانفورماتیکی ژنهای بیوسنتزی ملاتونین نشان داد که این ژنها روی همه کروموزومهای گیاه نخود به غیر از شماره ۸ پراکنش داشتند و 4 توالی از ژنهای خانواده ژنی ASMT روی هیچ کروموزومی مکانیابی نشدند، تعداد نواحی اینترون در توالیهای مورد بررسی مربوط به این خانواده بین ۱ تا ۳ عدد مشاهده شد. نتایج بررسی ساختار ژنی و ترکیب موتیفها نشاندهنده حفظشدگی بالا در ژنهای این مسیر در چینش و پراکندگی موتیفها بود. بررسی ناحیه تنظیمی مربوط به بالادست این ژنها نشان داد که این نواحی دارای توالی تنظیمی واکنش به خشکی، پاسخ به نور، پاسخ به آبسزیک اسید، پاسخ به اکسین، پاسخ به جیبرلین و ساعت مولکولی بود.
-
بررسی مولکولی نسل دوم (T1) گیاهان کاهوی تراریختهی حاوی ژن CTB-EX4
1401به دلیل تولید پروتئینهای نوترکیب با هزینه پایین، تولید انبوه و ایمنی بالا گیاهان به عنوان میزبانها ی مناسبی برای سیستمهای رایج تولید پروتئینهای نوترکیب دارویی مطرح میباشند. اکسندین-4 (EX-4) یک پروتئین شبیه به پپتید شبه گلوکان (GLP-1) است که در القای ترشح انسولین در بدن نقش دارد. اتصال پپتید EX-4 به زیر واحد B سم وبا (CTB) باعث افزایش کارایی آن از طریق افزایش جذب توسط سیستم گوارشی می شود. ناقلpBI121 دارای قطعه CTB-EX4 توسط آگروباکتریوم تومهفاشینس به هسته گیاه کاهو معرفی شد. در این تحقیق نسل دوم (T1) گیاهان کاهوی تراریخت شده با ژن CTB-EX4 با آنالیزهای مولکولی برای تراریختگی و بیان ژن CTB-EX4 در سطح RNA و پروتئین مورد بررسی قرار گرفت. تعداد 24 گیاهان رشد یافته از بذرهای T0 با استفاده از آغازگرهای اختصاصی ژن CTB-EX4 و آزمون PCR مورد بررسی قرار گرفتند. از گیاهان تائید شده RNA استخراج شد و بیان ژن CTB-EX4 در سطح RNAبا استفاده از روش های نیمه کمی با PCR و کمی با استفاده از دستگاهPCR Real time و روش2-∆∆Ct مورد بررسی قرار گرفت. بیان ژن CTB-EX4 همچنین در سطح پروتئین با استفاده از آزمون های ELISA و Western blot با استفاده از آنتی بادی اختصاصی CTB-EX4 مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت تعداد نسخه های انتقال یافته به گیاهان T1 با استفاده از دستگاه Real time PCR با استفاده از روش مطلق و منحنی استاندارد و همچنین روش نسبی، نسبت به ژن کنترل داخلی Actin مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد ازتعداد 24 عدد بذر T0 کشت شده، 42% به صورت کامل رشد کردند و به بذر نشستند. در 60% از لاینهای نسل دوم (T1) با استفاده از واکنش PCR، تراریختگی و حضور ژن CTB-EX4 تایید شد. نتایج بررسی بیان با استفاده از RT-PCR، Real time PCR، ELISA و Western Blot حاکی از بیان ژن CTB-EX4 در سطح mRNA و پروتئین بود و تفاوت آنان در سطح بیان مشاهده شد، به طوری که بیشترین مقدار بیان در سطح پروتئین و هم در سطح mRNA در لاین 105 مشاهده شد. نتایج آزمون تعیین تعداد نسخه انتقال یافته حاکی از انتقال بیشترین تعداد نسخه در لاین 101 شامل 7 انتقالی نسخه بود. نتایج حاصل نشان داد که فرآیند انتقال ژن CTB-EX4 موفقیتآمیز بود و با در نظر گرفتن فرآیندهای بعدی از جمله تخلیص و ارزیابی فعالیت بیولوژیکی پروتئین تولید شده، از گیاهان میتوان به عنوان یک بیوراکتور مناسب جهت تولید پروتئینهای نوترکیب بهره برد.
-
کارایی نشانگر IRAP در بررسی تنوع ژنتیکی جمعیتهای گرمک جمع آوری شده از ایران و عراق
1401کدوئیان خانواده بسیار مهم است که شامل تعداد زیادی از سبزیجات با ارزش اقتصادی با سطح وسیع کشت و کار میباشد. بر اساس منابع برخی از سبزیهای خانواده کوکوربیتاسه شامل خربزه و طالبی از ایران منشا پیدا کردهاند. گرمک یکی از سبزیهای میوهای با تنوع بالای مورفولوژی میوه میباشد که از گذشته تا به امروز در مناطق مختلف ایران و عراق کشت و کار میشود و بخش مهمی از میوههای مصرف شده توسط مردمان این نواحی است. ارزیابی تنوع درون و بین جمعیتی، یکی از اولین گامهای در برنامههای اصلاحی بسیاری از سبزیهای استراتژیک میباشد. وجود تنوع بالا، امکان تلاقی برای رسیدن به ژنوتیپ-های با صفات مطلوب را فراهم میسازد. با توجه به اینکه، مطالعات کمی بروی تودههای گرمک ایران صورت گرفته است، در مطالعه حاضر، تنوع ژنتیکی و ساختار جمعیت 52 ژنوتیپ گرمک مربوط به 20 منطقه ایران و عراق با 12 نشانگر IRAP مورد بررسی قرار گرفت. میزان کل قطعات تولید شده بهوسیله آغازگرهای IRAP 111 قطعه با میانگین درصد چندشکلی 66/78 بود. در مقابل، قدرت تفکیک آغازگرها (Rp) در محدوده 25/2 تا 05/34 قرار داشت. دندروگرام حاصل با استفاده از ضریب تشابه دایس و الگوریتم UPGMA، ژنوتیپها را در 6 دسته قرار داد که این گروهبندی توسط نتایج حاصل از تجزیه به مولفههای اصلی نیز تایید شد. نتایج حاصل از تجزیه واریانس مولکولی نشان داد که واریانس درون جمعیتی بیشتر از واریانس بین جمعیتی است. با توجه به نزدیکی جغرافیایی دو کشور ایران و عراق و همچنین مشترکات فرهنگی، در کل میتوان نتیجه گرفت که قرار گرفتن ژنوتیپهای مربوط به جمعیتهای ایران و عراق در کشورهای گروههای یکسان نشاندهنده جریان ژنی احتمالاً از طریق تبادل مواد ژنتیکی میباشد. هر دو نشانگر به خوبی ژنوتیپهای مورد مطالعه را از هم تفکیک نمود، هرچند استفاده از نشانگرهای مورفولوژیکی و به ویژه خصوصیات میوه برای انتخاب ژنوتیپهای برتر از نظر صفات بوته و میوه و ارتباط آنها با نشانگرهای مولکولی ضروری به نظر میرسد.
-
تعیین خصوصیات باکتری های اندوفیت جداسازی شده از چغندرقند (Beta vulgaris) و چغندر وحشی (Beta maritima) و بررسی برهم کنش آنها با عامل پوسیدگی نرم باکتریایی
1401نمونه های با علایم پوسیدگی ریشه از سیلو و مزارع چغندرقند واقع در استان های اصفهان، کرمانشاه، خوزستان و آذربایجان غربی در سال های 97-96 جمع آوری گردید. در مجموع 48 جدایه باکتری از بافت های آلوده جداسازی و مورد آزمون قرار گرفت. سه جدایه با بیشترین توانایی در ایجاد پوسیدگی انتخاب شدند. جدایه Isf19 و جدایهKh2 به ترتیب با 86/99% و 36/99% دارای بیشترین شباهت نوکلئوتیدی با Bacillus pumilus و Enterobacter roggenkampii بوده و توانایی ایجاد پوسیدگی نرم در دیسک های چغندر قند را داشتند. همچنین جدایه Buk12 با 79/99% دارای بیشترین شباهت با Pseudomonas thivervalensis بوده و قادر به ایجاد پوسیدگی خشک در چغندرقند بود. جداسازی باکتری های اندوفیت از گیاهان چغندرقند و چغندر وحشی نمونه برداری شده از سه استان اصفهان، کرمانشاه و خوزستان انجام گرفت. جدایه ها براساس خصوصیات فنوتیپی، بیوشیمیایی، محرک رشدی و کنترل زیستی تقسیم بندی و تاثیر همستیزی باکتری های اندوفیت منتخب از هر گروه برعلیه عوامل مولد پوسیدگی نرم چغندر قند، Bacillus sp.Isf19 و Enterobacter sp.Kh2 و همچنین عامل مولد پوسیدگی خشک، Pseudomonas sp.Buk12 در شرایط آزمایشگاهی و در غده های چغندرقند بررسی شد. نتایج نشان داد جدایه های Bt851 Pseudomonas sp. و Dez632، Sh622، B86 Streptomyces sp. برعلیه بیمارگر Bacillus sp.Isf19 و پنج جدایه Sh800 Streptomyces sp. و Bacillus sp. Andi542، Bacillus sp. H274، Pseudomonas sp.B451، B186 Bacillus sp. در مقابل جدایه بیمارگر Entrobacter sp. Kh2 بیشترین توانایی همستیزی را داشتند. همچنین، جدایه های Bt870 sp. Staphylococcus و Sh800 Streptomyces sp. ، Bacillus sp. Andi542، B451 Pseudomonas sp. ، Bacillus sp. S411، B86 Streptomyces sp. بیشترین توانایی همستیزی را برعلیه Pseudomonas sp.Buk12 داشتند. تاثیر متابولیت های فرار سویه های اندوفیت بر فاکتورهای مرتبط با بیماریزایی سه بیمارگر سنجیده شد. همچنین تاثیر اندوفیت ها بر مقاومت در غده های چغندرقند بر علیه بیمارگر Bacillus sp.Isf19 با استفاده از ژن های PR1 و NBS-LRR2 سنجیده شد.
-
بیان اختصاصی ژن اکسندین-4 متصل به زیر واحد CTB در ریشه هویج (Daucus carota L.)
1400اکسندین-4 (Ex-4) یک پروتئین شبیه به پپتید شبه گلوکان (GLP-1) است با این تفاوت که به دلیل نیمه عمر بیشتر نسبت به GLP-1 تاثیر بیشتری در القا ترشح انسولین در بدن را دارد. اتصال Ex-4 به زیر واحد B سم وبا (CTB) باعث می شود تا از طریق اتصال به پذیرنده سلول های اپیتلیال روده کارایی Ex-4 در القا ترشح انسولین افزایش یابد. در این تحقیق سازه pBI121 حاوی ژن CTB-Ex4 با استفاده از روش آگرواینفیلتریشن به برگ های گیاه کاهو انتقال یافت و بیان آن در سطح mRNA و پروتئین مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بررسی بیان با استفاده از روش های Real time PCR و ELISA حاکی از بیان CTB-Ex4 در سطح mRNA و پروتئین در برگ گیاهان تراریخت بود. نتایج نشان داد همه لاین های تراریخت شده قادر به بیان ژن CTB-Ex4 در سطح mRNA و پروتئین بودند و تفاوت آنها مقدار بیان بود به طوری که لاین تراریخت T2 دارای بیشترین مقدار بیان در سطح mRNA و پروتئین بود. بیان موقت پروتئین های نوترکیب دارای فواید زیادی مانند کاهش زمان و هزینه بیان ژن های خارجی در سیستم های گیاهی است که برای اهداف تحقیقاتی بسیار ارزشمند میباشد. با این حال، عدم انتقال ژن به نسل بعدی، انتقال پایدار و ایجاد گیاهان تراریخته در سطح ژنوم را ضروری می کند. همچنین بیان اختصاصی پروتئین های نوترکیب در یک بافت خاص میتواند باعث تولید واکسن های گیاهی با کارایی بیشتر شود. برای این منظور با استفاده از آنزیم های برشی راه انداز MLL مربوط به بیان اختصاصی در بافت ریشه ذخیره ایی چغندر قند در سازه pBI121 با راهانداز CaMV35S جایگزین شد. از هر دو سازه pBI121-Mll-CTB:Ex4 و pBI121-CaMV35S-CTB:Ex4 برای تراریخت کردن ریزنمونه های برگ هویج با استفاده از باکتری Agrobacterium tumefaciens استفاده شد. ریز نمونه های تراریخت شده در محیط درون شیشه به گیاه کامل باززایی شدند سپس به محیط خارج از شیشه درون گلدان انتقال یافتند. نتایج بررسی بیان با روش های RT-PCR و ELISA حاکی از بیان ژن CTB-Ex4 در بافت ریشه هویج تحت تنظیم راه انداز MLL بود در حالیکه هیچ بیانی در بافت برگ مشاهده نشد. همچنین نتایج نشان داد که ژن CTB-Ex4 تحت تنظیم راه انداز CaMV35S در هر دو بافت ریشه و برگ بیان شد اما بیان آن در ریشه نسبت به بیان تحت تنظیم راه انداز MLL کمتر بود. نتایج بدست آمده حاکی از توانایی راهانداز MLL برای بیان اختصاصی ژن CTB-Ex4 در ریشه گیاه هویج بود.
-
ارزیابی انتقال مجدد نیتروژن از اندام های رویشی و ارتباط آن با مقاومت به تنش کم آبی در چند رقم گندم
1400در زراعت دیم بسیاری از عوامل و پدیده ها با وجود اثرگذاری، غیر قابل کنترل و یا قابل تعدیل هستند. در نواحی مدیترانه ای مراحل پایانی رشد گندم با تنش خشکی مواجه است در چنین شرایطی بهره گیری از آبیاری تکمیلی می تواند سبب بهبود عملکرد این محصول گردد. بعد ازآبیاری، نیتروژن به عنوان مهم ترین عامل موثر در افزایش عملکرد کمی و کیفی گندم شناخته می شود. به منظور بررسی تاثیر آبیاری تکمیلی در دو سطح دیم (شاهد) و آبیاری در مرحله بوتینگ و مصرف کود نیتروژن در سه سطح (50 کیلوگرم اوره، 100 کیلوگرم اوره، 100 کیلوگرم اوره به علاوه محلول پاشی 20 کیلوگرم اوره در مرحله خوشه رفتن) روی عملکرد و اجزای عملکرد و ارتباط آن با انتقال مجدد ماده خشک سه رقم گندم (سرداری، آذر2 و ریژاو) آزمایشی در سال زراعی 96-1395 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه کردستان به صورت کرت های دوبار خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار اجرا گردید. نتایج آزمایش نشان داد، آبیاری تکمیلی سبب افزایش مقدار کلروفیل a، کلروفیل b، ماده خشک انتقال مجدد یافته، عملکرد بیولوژیک و عملکرد دانه شد. رقم ریژاو تعداد دانه و عملکرد بیشتری نسبت به آذر2 و سرداری داشت. سطوح مختلف کود نیتروژن تاثیر معنی داری بر کارآیی انتقال مجدد ماده خشک ساقه + غلاف برگ، سنبله، انتقال مجدد کل و سهم انتقال مجدد در عملکرد دانه گذاشت. افزایش مصرف کود نیتروژن و محلول پاشی آن در مرحله خوشه رفتن منجر به افزایش پروتئین دانه گردید. نتایج آزمایش نشان داد، آبیاری تکمیلی سبب افزایش مقدار ماده خشک انتقال مجدد یافته، عملکرد بیولوژیک و عملکرد دانه شد. رقم ریژاو تعداد دانه و عملکرد بیشتری نسبت به آذر2 و سرداری داشت. سطوح مختلف کود نیتروژن تاثیر معنی داری بر کارآیی انتقال مجدد ماده خشک ساقه + غلاف برگ، سنبله، انتقال مجدد کل و سهم انتقال مجدد در عملکرد دانه گذاشت. افزایش مصرف کود نیتروژن و محلول پاشی آن در مرحله خوشه رفتن منجر به افزایش پروتئین دانه گردید.
-
مهار زیستی بیماری آنتراکنوز توت فرنگی توسط باکتریهای اندوفیت و بررسی تاثیر آنها روی بیان برخی ژنهای دفاعی گیاه
1399توت فرنگی به عنوان یکی از محصولات مهم کشاورزی مطرح می باشد. آنتراکنوز یکی از بیماری های مخرب این محصول بوده و توسط گونه های مختلف Colletotrichum ایجاد می گردد. هدف تحقیق حاضر بررسی تاثیر ضد قارچی باکتری های اندوفیت جداسازی شده از گیاهچه های سالم توت فرنگی بر عامل بیماری آنتراکنوز، گونه C. nymphaeae و همچنین تاثیر باکتری Bacillus spp. سویه ABN14 بر بیان نسبی سه ژن مقاومتی PR5، PR10 و WRKY می باشد. پانزده جدایه قارچ بیمارگر از میوه های توت فرنگی با علائم تیپیک آنتراکنوز و 1300 جدایه باکتریایی اندوفیت از بخش های گیاهچه های سالم توت فرنگی جداسازی و خالص گردید. پس از انجام آزمون بیماری زایی بر روی بوته ها و میوه های توت فرنگی جدایه C15 با بیشترین توانایی بیماری زایی و 35 جدایه باکتریایی با انجام آزمون کشت متقابل با بیشترین تاثیر بازدارندگی از رشد پرگنه قارچ بیمارگر برای آزمایش های بعدی انتخاب گردید. توانایی ضد قارچی 35 جدایه باکتریایی با آزمون های تولید ترکیبات فرّار، ترکیبات خارج سلولی، تولید آنزیم های تجزیه کننده دیواره سلولی ارزیابی گردید. سویه های DM12 (%64) و MarG19 (%64) درآزمون کشت متقابل و سویه های MarR44 (%35) و MN17 (%32) در آزمون تولید ترکیبات فرّار و سویه MarG19 (%31/86) در آزمون تولید ترکیبات خارج سلولی بیشترین تاثیر را در بازدارندگی از رشد پرگنه قارچ بیمارگر داشتند. بر اساس آزمایشات مولکولی و بیوشیمیایی 31 سویه به جنس Bacillus spp. و بقیه سویه ها به جنس های Staphylococcus، Pseudomonas، Stenotrophomonas و Serratia شباهت داشتند. همچنین بررسی تاثیر سویه ABN14 بر بیان نسبی ژن های دفاعی در میوه توت فرنگی نشان داد که بیان این ژن ها در تیمارهای مختلف، متفاوت می باشد. بیان ژن PR5 در تیمارهای شاهد، تیمار تلقیح باکتری اندوفیت به تنهایی و تیمار تلقیح باکتری اندوفیت و قارچ بیمارگر با افزایش زمان از 24 ساعت تا 96 ساعت پس از تلقیح بیمارگر افزایش می یابد. بیان ژن PR10 در تیمارها ناچیز بود ولی در تیمار تلقیح باکتری اندوفیت و قارچ بیمارگر در زمان 96 ساعت افزایش معنی داری نسبت به شاهد داشت. همچنین بیان ژن WRKY در تیمارها محسوس نبود ولی در تیمار تلقیح بیمارگر به تنهایی در زمان 72 ساعت افزایش چشمگیری داشت که این نتایج می تواند به دلیل نقش این ژن ها در فرایندهای رشدونمو و مقاومتی گیاه باشد. نتایج این تحقیق حاکی از تاثیر مثبت سویه های باکتریایی بر جلوگیری از رشد قارچ بیمارگر بوده و می توانند به عنوان جایگزین مناسب روش های مبارزه شیمیایی مطرح باشند.
-
بیان ژن اکسندین-4 در ریشه های مویین کاهو (Lactuca sativa L.)
1399میزان ابتلای افراد به بیماری دیابت نوع 2 (T2DM) هم اکنون در جهان و نیز کشور ایران به گونه ی قابل توجهی در حال افزایش می باشد. طبق آن چه پیش بینی شده، تا سال 2045 میلادی، حداقل تعداد 629 میلیون نفر به این بیماری مبتلا خواهند بود. تا کنون هیچ گونه درمان کاملاً موثری که فاقد عوارض جانبی باشد و یا از وقوع بیماری بتواند جلوگیری کند، موجود نیست. در همین زمینه، تحقیقات بسیاری انجام گرفته که از جمله ی آن ها می توان به روش های استفاده از سیستم های بیان گیاهی به منظور تولید داروها و پروتیین های نوترکیب درمانی و امکان مصرف آن ها از راه خوراکی اشاره نمود. استفاده از چنین سیستم تولیدی به دلیل مزایای بسیاری که دارد، قادر است هزینه های تولید و درمان را پایین آورد. بنابراین در این پژوهش، به منظور تولید و بیان ژن نوترکیب اکسندین-4 (EX4) متصل با زیرواحد B سم وبا (CTB) در ریشه های مویین کاهوی (Lactuca sativa L.)، از سویه های A. rhizogenes ATCC 15834 و 1724 استفاده شد. برای این کار، ابتدا استخراج سازه از باکتری E. coli سویه ی TOP10حاوی ناقل بیان دوتایی pBI121-CTB-EX4 انجام گرفت و با روش ذوب و انجماد، انتقال سازه ی استخراج شده به سلول های مستعد تهیه شده از سویه های A. rhizogenes صورت پذیرفت. سپس آگروباکتریوم های تراریخت شده ی حاوی ژن نوترکیب، به روش دیسک برگی با گیاه کاهو تلقیح شدند و ریشه های مویین پس از 10 روز از محل های زخمی ریزنمونه های کاهو، ظاهر گردید. از ریشه های مویین حاصل، استخراج DNA و RNA صورت گرفت تا در سطوح مختلف مولکولی نیز ادغام ژن نوترکیب در ژنوم ریشه ها و بیان ژن تایید گردد. آنالیز نمونه های نوترکیب و شاهد از طریق آزمون های PCR و PCR نیمه کمی (RT-PCR)، با استفاده از آغازگرهای اختصاصی طراحی شده برای ژن های rolB، CTB-EX4 و Actin انجام شد و باندهای مورد انتظار در نمونه های تراریخت، مشاهده گردید. در هر مرحله نمونه های تراریخت از سایر نمونه های غیرتراریخت جدا شدند تا در مراحل بعدی از آن ها استفاده شود. در روش RT-PCR، پس از سنتز cDNA از RNAهای استخراجی، میزان بیان ژن CTB-EX4 در نمونه ها بر اساس ژن مرجع Actin با استفاده از نرم افزار GelQuantNET اندازه گیری و مقایسه شد. نتایج نشان داد بیان ژن نوترکیب CTB-EX4 در ریشه های مویین تراریخت با موفقیت صورت گرفته و در مقایسه میانگین بیان نسبی ژن CTB-EX4 پس از آنالیز داده ها با نرم افزار SAS 9.3، عملکرد سویه ی ATCC 15834 نسبت به سویه ی 1724 بالاتر ارزیابی شد.
-
همسانه سازی و بررسی بیان ژن های PAL و C4H در گیاه Ferula pseudalliacea
1397گیاه Ferula pseudalliacea، گیاهی است از خانواده چتریان که چند ساله و مونوکارپیک می باشد. رویشگاه این گیاه مناطق آسیای مرکزی تا نوار شمالی اروپا می باشد. ترکیبات اصلی تشکیل دهنده متابولیت های ثانویه این جنس شامل کومارین ها، سزکوئی ترپن کومارین ها و دی سزکوئی ترپن کومارین ها می باشد. با توجه به ترکیبات موجود در این گیاه از گذشته های دور توسط مردم بومی در طب سنتی به صورت گسترده استفاده شده است. مسیر اصلی بیوسنتز ترکیبات موثر این گیاه مسیر فنیل پروپانوئید است. دو ژن اصلی و کلیدی این مسیر فنیل آلانین آمونیا لیاز (PAL) و سینامات- 4- هیدروکسی لیاز (C4H) است. با توجه به اهمیت این دو ژن در تولید ترکیبات فنلی متنوع و نقش مهم در طول دوره تکامل گیاهان و همچنین ایجاد سازگاری گیاهان در مقابل تنش های زیستی وغیر زیستی، اقدام به شناسایی، جداسازی و بررسی الگوی بیانی این دو ژن در اندام های مختلف (ریشه، ساقه، برگ، گل آذین و بذر نرسیده) گیاه Ferula pseudalliacea شد. با استفاده از همسانه سازی و تکنیک 3´-RACE سه ایزوفرم ژن PAL و یک ژن C4H جداسازی شد. همچنین با بررسی الگوی بیانی این ژن ها در بافت های مختلف با استفاده از تکنیک Real Time PCR مشخص شد که سطوح رونویسی این ژن ها در اندام های مختلف متفاوت می باشد.کمترین میزان بیان سه ایزوفرم ژن PAL و C4H در برگ تشخیص داده شد. با توجه به بررسی های انجام شده روی محتوی ترکیبات فنلی کل اندام های مختلف این گیاه در سال های گذشته، این احتمال وجود دارد که ایزوفرم های دیگری از این دو ژن در Ferula pseudalliacea وجود داشته باشد.
-
انتقال ژن اکسندین-4 به کاهو (Lactuca sativa)
1397دیابت نوع 2 یکی از مشکلات حال حاضر جهان است. پپتید شبه گلوکان (GLP-1) که افزایش دهنده ترشح انسولین است، توسط آنزیم های درون بدن به سرعت تجزیه شده (نیمه عمر 2 دقیقه) و ازبین می رود. اکسناتاید (اکسندین-4 سنتز شده به صورت مصنوعی) به عنوان آنالوگ GLP-1، نیمه عمر بالاتری (دارای نیمه عمر حدود 4 ساعت) نسبت به GLP-1 دارد؛ که آن را گزینه مناسبی برای درمان دیابت تبدیل می کند. اکسناتاید با توجه به خطرات کم حتی در مقدار غلظت های بالا، می تواند به عنوان دارویی خوراکی مورد استفاده قرار گیرد. بنابراین در مطالعه حاضر، اکسناتاید به صورت متصل شده با زیرواحد B سم وبا (CTB) مورد استفاده قرار گرفت؛ که این بیواینکپسوله شدن تحویل آن به بدن در روده را تسهیل می کند. ناقل pBI121 دارای قطعه EX-4_CTB توسط آگروباکتریوم تومه فاشینس به هسته گیاه کاهو معرفی شد. از میان ریزنمونه های تلقیح شده 25/20 درصد انتقال ژن صورت گرفته و 06/10 درصد به مرحله ساقه زایی رسیدند. پس از باززایی و رشد کافی گیاهچه های به دست آمده از آن ها با روش CTAB استخراج DNA صورت گرفت. ادغام قطعه مورد نظر در ژنوم گیاهان تراریخته توسط PCR تایید شد. از نمونه هایی که حضور DNA در آن ها تایید شده بود، با روش Trizol استخراج RNA صورت گرفت. سپس بیان ژن اکسناتاید نیز توسط آزمون RT-PCR مورد بررسی قرار گرفته و تایید شد. گیاهان تراریخته به دست آمده مراحل سازگاری با محیط را طی کرده و پس از رشد و گلدهی، بذور گیاهان تراریخته حاوی ژن EX-4_CTB به دست آمد.
-
انتقال ژن اکسندین-4 متصل به زیر واحدBسم وبا (CTB) توسط آگروباکتریوم به تنباکو (Nicotiana tabacum)
1396شیوع بیماری دیابت نوع 2، به طور قابل توجهی در سراسر جهان رو به افزایش است. پپتید شبه گلوکاگون (GLP-1)، یک هورمون اینکرتینی است که ترشح انسولین را در مسیروابسته به گلوکز، افزایش می دهد. GLP-1نیمه عمر کوتاهی دارد ودر معرض تجزیه سریع آنزیمی قرار می گیرد و توسط آنزیم دی پپتیدیل پپتیداز IVبه فرم غیر فعال بیولوژیکی خود در میآید. اکسنتاید، یک اکسندین-4 مصنوعیاست که آنالوگ GLP-1می باشدو دارای نیمه عمر طولانی تر با اثرات انسولین درمانی قوی تری است،اما نیاز به نگهداری در دمای پایین و تزریق زیر جلدی روزانه دارد. در این مطالعه، اکسندین-4 جدا سازی شده از بزاق مارمولک، که آگونیست GLP-1می باشد، به عنوان یک پروتئین متصل شده به زیر واحد Bسم وبا، به طور موقت در گیاه تنباکو بیان شد. ابتدا توالی ژن اکسندین-4 متصل به زیر واحد Bسم وبا طراحی شد و جایگاههای برش آنزیمیBam HI وSacIبه ترتیب در ابتدا زیر واحد Bسم وباو در انتهای توالی ژن اکسندین-4 قرار داده شد و سپس سنتز گردید. ژن اکسندین-4 متصل به زیر واحد Bسم وباهمسانه سازی شده در داخل ناقل کلونینگPUC57 ، به باکتری اشرشیاکلی منتقل گردید. سپس پلاسمید PUC57-CTB-EX4 استخراج شده از باکتری اشرشیاکلی، با استفاده از آنزیم های محدودکننده Bam HI وSacIبرش داده شد و در ناقل دوتایی بیانی pBI121همسانه سازی گردیدو از طریق آگرواینفیلتراسیون به برگ گیاه تنباکو انتقال یافت. رونویسی ژن اکسندین-4 متصل به زیر واحد Bسم وبا، به روش RT-PCRدر برگ گیاه تنباکو اثبات شد. از برگهای آگرواینفیلتره شده، پروتئین کل استخراج گردید و با استفاده از آنتی بادی ضد زیر واحد Bسم وبا،آزمون الایزا صورت گرفت و تولید پروتئین نوترکیب تایید گردید.
-
تولید کالوس و بهینه سازی کشت سوسپانسیون سلولی سیب و اثر آن بر ترمیم زخم های پوستی موش
1395در این تحقیق، ابتدا دو آزمایش جداگانه جهت مشخص کردن بهترین ترکیب تنظیم کننده های رشد در محیط کشت MS برای کالوس زایی میوه سیب گرانی اسمیت انجام شد. به این منظور، از ترکیب هورمونی 2,4-D+BA و 2,4-D+ کینتین با غلظت های مختلف استفاده گردید. نتایج نشان داد که از بین تیمارهای اعمال شده، بهترین ترکیب هورمونی جهت کالوس زایی مربوط به محیط کشت MS + 2 میلی گرم بر لیتر 2,4-D + 1 میلی گرم بر لیتر BAبا میانگین وزن تر 754/2 گرم و میانگین وزن خشک 37/0 گرم و با حداکثر کالوس زایی 100 درصد بود. به علاوه این ترکیب هورمونی، کالوس زایی را در کم ترین زمان لازم (6/6 روز) القا کرد. همچنین مشخص شد که بهترین نوع کالوس از لحاظ کیفیت (نوع بافت و رنگ) مربوط به محیط کشت حاوی ترکیبات هورمونی 2,4-D+BA بود که در این محیط، بافت نرم و زرد رنگی تولید شد.در مرحله بعد،کشت سوسپانسیون سلولی سیب جهت تشخیص اثر درمانی آن بر ترمیم زخم پوستی در موش انجام گرفت. به همین منظور از کالوس دارای بافت نرم که از آزمایش اول به دست آمد، استفاده شد. پس از استقرار سوسپانسیون سلولی، جهت تشخیص زنده مانی سلول ها، آزمایش رنگ آمیزی سلولی با رنگ فلورسئین دی استات (FDA) انجام شد و جهت مشاهده سلول ها از میکروسکوپ فلورسنت استفاده گردید. آزمایش بعدی، تعیین میزان رشد سلول ها در سوسپانسیون سلولی بود. به این منظور، وزن تر و وزن خشک سلول ها برای یک دوره یک ماهه اندازه گیری شده و از این داده ها برای رسم منحنی رشد سلولی استفاده گردید.در نهایت، اثر ترمیمی سوسپانسیون سلولی روی زخم موش مورد بررسی قرار گرفت. این آزمایش بر روی 18 سر موش نر نژاد NMR1انجام شد که پس از ایجاد زخم، به صورت تصادفیدر چهار گروه مختلف تقسیم شدند. گروه اول، دوم و چهارم به عنوان گروه های کنترل، به ترتیب، بدون تیمار، تیمار با محیط کشت MSو تیمار با پماد فنی توئین 1٪ بودند و گروه سوم شامل گروه تیمار با سوسپانسیون سلولی سیب بود. در این آزمایش، پارامترهایی از جمله، سطح زخم، درصد بهبودی زخم و مدت زمان لازم جهت بهبودی کامل زخم در روزهای 0، 3، 6، 9، 12، 15، 18 و 21 روز پس از ایجاد زخم، در تمامی گروه ها اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که میانگین مدت زمان بهبودی کامل در گروه فنی توئین از دیگر گروه ها کمتر بود. همچنین مشخص شد که سوسپانسیون سلولی اثر مثبتی بر ترمیم زخم نداشته و از طرفی
-
اثر الیسیتورهای مختلف روی زیست توده ریشه مویین و تولید رسوراترول در انگور وحشی
1395چکیده رسوراترول (C4H12O3) (3، ˊ4، 5 تری هیدروکسی استیلبن) نوعی متابولیت ثانویه از دسته آنتی اکسیدان های موسوم به ترکیبات پلی فنولی هستند که به گروهی از فیتوالکسین ها به نام استیلبن ها تعلق دارد. انگور و بادام زمینی مهمترین تولید کننده رسوراترول بوده و انگور و فراورده های آن اصلی ترین منبع این ماده در رژیم غذایی انسان محسوب می شوند. جنس Vitis به علت وجود سطوح بالایی از ترکیبات پلی فنولی در اندام های مختلف آن، بسیار مورد مطالعه قرار گرفته است. در سال های اخیر تلاش های متعددی به منظور افزایش تولید رسوراترول از طریق کشت بافت و ریشه های مویین انگور صورت گرفته است. در این پژوهش القای ریشه های مویین به وسیله آگروباکتریوم رایزوژنز و تولید متابولیت ثانویه رسوراترول در سه ژنوتیپ انگور (رشه، W2، W16) انجام گرفته است. فاکتورهای مختلفی شامل سویه باکتریایی(ATCC15834 و A4) و ریزنمونه (میانگره، گره و دمبرگ) از این سه ژنوتیپ اندازه گیری گردید. نتایج این بررسی نشان داد که تلقیح ریزنمونه میانگره ژنوتیپ W16 با سویه ATCC15834 منجر به تولید ریشه های مویین در کوتاه ترین زمان با بالاترین درصد تراریختگی، درصد کالوس دهی و همچنین بیشترین طول و تعداد ریشه مویین از هر ریزنمونه گردید. تراریختگی ریشه های مویین به وسیله آنالیز PCR و با استفاده از پرایمرهای اختصاصی ژن rolB تایید شد. بعد از بهینه سازی شرایط، اثر تیمارهای متیل جاسمونات، سدیم استات، استیک اسید و آمونیوم نیترات با غلظت های مختلف جهت تولید زیست توده ریشه مویین و در نهایت تولید رسوراترول سنجیده شد. استخراج رسوراترول با استفاده از حلال اتانول صورت گرفت. میزان رسوراترول تولیدی از طریق کروماتوگراف های TLC و HPLC تعیین گردید. به طور کلی نتایج این پژوهش ثابت کرد که ژنوتیپ گیاهی، سویه باکتریایی و نوع ریزنمونه تولید ریشه های مویین را تحت تاثیر قرار می دهند. در ریشه های مویین تولید زیست توده و رسوراترول نسبت به ریشه های طبیعی بیشتر بود. الیسیتورهای مختلف اثرات معنی داری در تولید زیست توده ریشه مویین و میزان رسوراترول داشتند. در این پژوهش تیمار استیک اسید با غلظت 3 میلی مولار و متیل جاسمونات با غلظت 50 میکرومولار به ترتیب سبب تولید بیشترین و کمترین میزان زیست توده ریشه مویین و رسوراترول گردیدند
-
مقایسه باکتری های اندوفیت و بررسی بیان برخی ژن های مرتبط باعطرو طعم میوه در دو رقم توت فرنگی
1395توت فرنگی یکی از میوه های مهم و قابل توجه برای مصرف کننده می باشد. عطرو طعم در میوه ی توت فرنگی از ویژگی های مهم استکه تحت تاثیر شرایط مختلف قرار می گیرد. باکتری های اندوفیت باکتری هایی هستند که درون بافت گیاه بدون ایجاد آسیب ظاهری زندگی می کنند و در افزایش سطح تولید اجزای سازنده عطرو طعم در میوه موثر می باشند. در این پژوهش باکتری های اندوفیت از دو رقم توت فرنگی کردستان و پاروس از سه منطقه مختلف در استان کردستان جداسازی شدندو پس از خالص سازی از لحاظ نوع باکتری و میزان تراکم مورد مطالعه قرار گرفتند، همچنین بیان ژنdesaturaseFragaria×ananassa omega-6 fatty acid (FaFAD1) موثر در سنتز عطر و طعم در این دو رقم مورد بررسی قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان داد که باکتری جدا شده متعلق به جنسMethylobacteriumدر هر دو رقم و هر سه منطقه می باشد. تراکم این باکتری در دو رقم مورد مطالعه و مناطق مختلف جمع آوری متفاوت می باشد. رقم کردستان در مقایسه با رقم پاروس، در منطقه نشور نسبت به سایر مناطق تفاوت معناداری نشان داد. در بررسی بیان ژن مورد نظر در دو رقم در طی مراحل رسیدگی میوه ، مشاهده شد که در رقم کردستان در منطقه نشور بیان بالایی در میوه رسیده نسبت به میوه های نارس و نیمه رسیده مشاهده می شود. به دلیل این که در طی مراحل رسیدگی میوه ، میزان ترکیبات موثر در عطر و طعم به واسطه بیان بالای ژن مورد نظر روبه افزایش می باشد، بنابراین می توان نتیجه گرفت که، احتمالا تراکم بالای این باکتری ها در میوه رسیده و قرمز می تواند تاثیر مثبتی در جهت افزایش این خصوصیات و افزایش بیان ژن FaFAD1در میوه داشته باشد.
-
القای ریشه های مویین و تولید متابولیت های ثانویه درگیاه دارویی کمای کوه پاریز(Ferula pseudalliacea) با استفاده از آگروباکتریوم رایزوژنز
1395دی سزکوئی ترپن کومارین ها و سزکویی ترپنکومارین ها در سال 2012 از ریشه های طبیعی گیاه کمای کوه پاریزFerulapseudalliaceaerech.f.جداسازیشد. این مواد دارای خواص ضد سرطانی و ضد ویروسی( ازجمله ویروس HIV و ویروس عامل آنفولانزا) و خاصیت آنتی باکتریال و علف کشیمی باشند.در سال های اخیر تلاش های متعددی به منظور افزایش تولید ترپنوییدها از طریق کشت بافت (مانند ریشه های مویینه) صورت گرفته است.در این پژوهش القای ریشه های مویین به وسیله آگروباکتریوم رایزوژنزو تولید متابولیت های ثانویه ازجمله فارنسیفرول بی و کاریوتایپ گیاه و تعداد کروموزوم های آن انجام شد.ابتداشرایطجوانه زنی بذرها بهینه سازی و از تیمارهای سرما و جیبرلیک اسید برای غلبه بر خواب بذرها استفاده شد، سپس شرایط و محیط کشت جنین گیاه بهینه سازی شد.وبرای القای ریشه های مویین از 5 سویه آگروباکتریوم رایزوژنز(ATCC15834،A4،Ar318،1724،LBA9402)استفاده شد و از قسمت های مختلف جوانه های 10 تا 12 روزه ازجمله هیپوکوتیل،کوتیلدون، و ریشه و از جوانه های 10 تا 12 روزه به طور کامل بدون برش به عنوان ریزنمونه استفاده گردید سپس سوسپانسیون باکتری بعد از کشت باکتری و رسیدن به OD مناسب تهیه شد و با استفاده از سرنگ انسولین به ریزنمونه ها تزریق و سپس ریزنمونه ها به مدت 10 دقیقه در سوسپانسیون غوطه ور شدند.دو تا سه هفته بعد فقط در جوانه های 10 تا 12 روزهتلقیح شده با سویه های ATCC15834 و 1724، ریشه های موییناز محل زخم ظاهر شدند و سویه های دیگر هیچ ریشه ای را القا نکردند.فراوانی تولید ریشه های موییندر ریزنمونه-های آلوده شده با ATCC15834 و 1724 به ترتیب محاسبه گردید.تراریختگیریشه-های مویینبه وسیلهPCRو با استفاده از پرایمرهای اختصاصی ژن rolB تایید شد.و ریشه-های مویین پس از رشد در محیط 1/2B5 مایع، پودر و در حلال N-Hexanعصاره گیری شدند و مقدار فارنسیفرول بی آن ها با HPLC محاسبه گردید. به طور کلینتایج این مطالعه نشان داد که فاکتور های مختلفی مانند سویه آگروباکتریوم، سن گیاهچه ها ، نوع ریزنمونه و نوع محیط کشت باکتری و سوسپانسیون باکتری بر القای ریشه های مویین موثر می باشند.ضمناً نتایج آنالیز HPLC نشان داد کهمتابولیت های ثانویه از جمله فارنسیفرول بی در ریشه های موییناین گیاه تولید شده است
-
بیان موقت پروتئین اسپایک ویروس برونشیت عفونی طیور در گیاه توتون
1394بیماری ویروس برونشیت عفونی یکی از مهمترین بیماریهای طیور است. که به منظور کنترل آن در طول پرورش، چندین بار اقدام به واکسیناسیون میشود. جهت ساخت واکسن گیاهی برعلیه این بیماری، همسانهسازی ژن اسپایک که نقش اساسی در اتصال ویروس به سلول میزبان و در نهایت تکثیر و بیماریزایی آن دارد بهعنوان هدف پروژه در نظر گرفته شد. سیستم بیان موقت روشی برای تولید پروتئین هدف است که نیاز به بیان پایدار را برطرف نموده و روشی سریع، قابل انعطاف و تکرارپذیر جهت تولید میزان بالای این ژن است. در این مطالعه، بیان موقت ژن اسپایک در توتون Nicotiana tabacum مورد بررسی قرار گرفت. ابتدا به منظور تایید صحت توالی قطعه اسپایک تعیین توالی صورت گرفت. ناقل دوتایی بیانی pBI121 با دارا بودن ناحیه T-DNA ، حاوی ژن گزارشگر گاس و پیشبر CaMV35S دارای مشخصات لازم جهت استفاده برای انتقال ژن از طریق آگرواینفیلتریشن به گیاه بود و به همین دلیل بهعنوان ناقل هدف جهت همسانهسازی انتخاب شد. ناقل نوترکیب pBI121 ابتدا برای تکثیر داخل E.coli سویه DH5 همسانهسازی شد و بعد از تایید پلاسمید نوترکیب با استفاده از هضم آنزیمی و PCR متعاقبا در آگروباکتریوم تومهفاشینس سویه LBA4404 همسانهسازی و از طریق آگرواینفیلتراسیون به گیاه توتون انتقال داده شد. رونویسی S به روش RT-PCR در برگ گیاه توتون اثبات شد. تولید پروتئین نوترکیب بهوسیله آزمون الایزا تایید شد. برای بررسی میزان بیان موقت پروتئین نوترکیب از آزمون الایزا در قالب طرح کاملا تصادفی در سه تکرار استفاده شد. بر اساس نتایج حاصل از آزمون الایزا اختلاف معنی داری در سطح احتمال 1% بین میانگین میزان جذب پروتئین تیمارها و کتنرل منفی مشاهده شد.
-
شناسایی بیوانفورماتیکی میکروRNA ها در انگور و تایید توالی دقیق آن ها به روش miR-RACE
1394میکروRNAها کلاسی از RNA های کوچک درونزاد با 24-21 نوکلئوتید طول هستند که نقش های مهمی را در تنظیم پس از رونویسی ژن با هدف گرفتنmRNA ها برای برش یا سرکوب ترجمه ایفا می کنند. تمام پیش سازهای میکرو RNA دارای ساختارهای ثانویه حفظ شده مشابهی هستندکه به کمک آن و با استفاده از روش های بیوانفورماتیکی وجود اورتولوگ ها یا همولوگ های میکروRNA های جدید را در دیگر گونه های گیاهی می-توان پیش بینی کرد. درمطالعه حاضربرای شناسایی میکروRNA های جدید،ازمیکروRNA-های گیاهی موجود درپایگاه اطلاعاتیmiRBase جهت جستجوی همولوگ های احتمالی درژنوم وEST-انگوراستفاده شد. براین اساس تعداد 26 میکروRNA جدید متعلق به 3 خانواده mir-845 ، mir-5523و mir-171در بررسی های ژنومی و خانوادهmir-6483 در بررسی توالی های EST در انگور شناسایی شد. به منظور درک نقش میکروRNA های جدید در شبکه های تنظیم ژن در انگور، تعداد 30 ژن هدف برای 4 خانواده میکرو RNA با استفاده از پایگاه اطلاعاتی psRNATarget شناسایی شد که بیانگر عملکرد آن ها در فرآیند های مختلف بیولوژیکی است. توالی های همولوگ میکروRNA های کوچک جمع آوری شد و روابط فیلوژنتیکی آن ها بررسی گردید. از آن جایی که میکروRNA توسط RNA پلیمراز II رونویسی می شود، عناصر تنظیمی سیس آن ها روی ناحیه پروموتر توسط نرم افزار PlantCARE بررسی وبه منظور تایید توالی دقیق میکروRNA ها از این میان توالی پیش ساز mir-171 و mir-6483 بر اساس آزمایش های انجام گرفته تایید و بیان آن در بافت های مختلف انگور مشاهده شد. این داده ها با شناسایی میکروRNA های جدید و ژن های هدف آن-هااطلاعات مفیدی را پیرامون توصیف عملکرد میکروRNA ها در انگور فراهم آورد. نتایج حاصل می تواندجهت مطالعه روی نقش تنظیمی میکروRNA ها به کار گرفته شود.
-
بررسی الگوی بیان برخی از ژن های تنظیمی تحت تیمار سدیم کلرید در دو رقم گندم (Triticum aestivum)
1394تنش های محیطی به میزان قابل توجهی رشد گیاهان را تحت تاثیر قرار می دهند . تنش شوری یکی از مهمترین تنش های محیطی می باشد که به طرق مختلف از جمله سمیت یونی، اختلالات تغذیه ای، تنش اکسیداتیو، تغییر در فرایندهای متابولیک و کاهش تقسیم سلولی، گیاه را تحت تاثیر قرار می دهد. بروز پاسخ های گیاه جهت سازش با شرایط جدید همراه با تغییر الگوی بیانی برخی از ژن های عملکردی و تنظیمی می باشد. یکی از مهمترین فیتوهورمون ها که نقش مهمی در ایجاد مقاومت به تنشهای زیستی و غیر زیستی از جمله شوری دارد، سالیسیلیک اسید یا اورتو هیدروکسی بنزوئیک اسید می باشد که یک تنظیم کننده رشد درونی از گروه ترکیبات فنلی طبیعی می باشد و در تنظیم فرآیندهای فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی گیاهان که با شوری مواجه می شوند، نقش دارد. لذا سالیسیلیک اسید باعث تغییراتی در بیان ژنهای موثر در این فرآیندهای فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی می شود.لذا به منظور دستیابی به عکس العمل برخی ژنها در مواجهه گندم با تنش شوری الگوی بیان چندین ژن کلیدی از جمله TaNIP، TaSC، TaSRG ، TaWRKY10 و TaWRKY53 در دو رقم گندم، بم (مقاوم به شوری) و تجن (حساس به شوری)، تحت تنش شوری (سدیم کلرید با غلظت 170 میلی مولار) و همچنین تیمار با سالیسیلیک اسید با غلظت 0.1 میلی مولار مورد بررسی قرار گرفت. گیاهان به دو صورت در معرض تنش قرار گرفتند، ابتدا تیمار با سدیم کلرید به تنهایی، و سپس تیمار همزمان سالیسیلیک اسید و سدیم کلرید انجام شد. آزمایشها در قالب طرح کاملاً تصادفی برای هر تنش به طور جداگانه انجام گرفت. الگوی بیان ژنهای مذکور در گیاهان تیمار شده و شاهد، در زمان های 0، 12، 24 و 48 ساعت پس از اعمال تیمار، مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از آنالیز داده ها نشان داد که ژنهای تنظیمی TaNIP، TaSC، TaSRG و TaWRKY10 تحت تنش شوری در رقم مقاوم به صورت معنی دار و قابل توجهی افزایش بیان نشان دادند. در حالی که TaWRKY53 در رقم حساس به صورت معنی داری افزایش بیان نشان داد ولی در رقم مقاوم افزایش معنی داری مشاهده نشد. تیمار همزمان سدیم کلرید و سالیسیلیک اسید نیز تاثیر معنی داری بر تغییر بیان همه ژنهای مورد مطالعه در هر دو رقم داشت. به طوری که در هر دو رقم، میزان بیان ژن های TaSC، TaNIPو TaWRKY10 تحت تیمار همزمان کلرید سدیم و سالیسیلیک اسید نسبت به حالت تیمار با سدیم کلرید افزایش
-
اثرات سطوح تنش خشکی بر روابط آبی و تنظیم اسمزی در سه رقم گندم تحت شرایط مزرعه
1393به منظور بررسی اثرات سطوح تنش خشکی بر روابط آبی و تنظیم اسمزی در سه رقم گندم تحت شرایط مزرعه، آزمایشی در سال زراعی 92-1391 به صورت کرت های خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار در مزرعه آموزشی پژوهشی دانشکده کشاورزی دانشگاه کردستان اجرا شد. سطوح مختلف آبیاری به عنوان فاکتور اصلی در پنج سطح شامل 1- تامین 100% نیاز آبی گیاه (FI)، 2- تامین 75% نیاز آبی گیاه (75FI)، 3- تامین 50% نیاز آبی گیاه (50FI)، 4- تامین 25% نیاز آبی گیاه (25FI) و 5- تیمار دیم (NI) ) و سه رقم گندم شامل دو رقم حساس به خشکی گاسکوژن و سایونز و رقم مقاوم به خشکی آذر2 به عنوان فاکتور فرعی مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که اثر سطوح تنش خشکی و رقم بر صفات طول ساقه، طول پدانکل، طول اکستراژن، عملکرد، اجزای عملکرد، کلروفیل، پروتئین محلول برگ، مالون دِآلدئید، فعالیت آنزیم پراکسیداز، غلظت پرولین، کربوهیدرات محلول برگ و تنظیم اسمزی معنی دار بود. با افزایش شدت تنش خشکی میزان کاهش عملکرد دانه ی ارقام حساس گاسکوژن و سایونز با شیب تندتری نسبت به رقم مقاوم به خشکی آذر2 صورت گرفت. ارقام حساس گاسکوژن و سایونز و رقم مقاوم به خشکی آذر2 تنوع قابل توجهی از لحاظ صفات طول پدانکل، طول اکستراژن، عملکرد و اجزای عملکرد نشان دادند. ضرایب همبستگی در شرایط تنش و عدم تنش خشکی نشان داد که در شدت های بالای تنش شاخص STI را می توان به عنوان شاخص مطلوب برای تفکیک ارقام، مورد استفاده قرار داد و شاخص SSI برای تفکیک ارقام در شرایط تنش محدود مناسب است و تحت شرایط شدید فاقد کارایی مطلوب تفکیک ارقام است. با افزایش شدت تنش خشکی میزان پروتئین محلول برگ، فعالیت آنزیم پراکسیداز، غلظت مالون دِآلدئید، پرولین و کربوهیدرات های محلول برگ افزایش نشان دادند ولی میزان شاخص کلروفیل و تنطیم اسمزی کاهش یافت. به طور کلی تحت شرایط تنش غلظت پرولین و کربوهیدرات های محلول برگ و فعالیت آنزیم پراکسیداز رقم مقاوم به خشکی (آذر2) نسبت به ارقام حساس افزایش بیشتری نشان دادند اما میزان مالون دِآلدئید در رقم آذر2 نسبت به ارقام حساس افزایش کمتری داشت. همچنین نتایج نشان داد که رقم مقاوم آذر2 با افزایش شدت تنش خشکی فاقد سازوکار تنظیم اسمزی بود ولی در مقابل ارقام حساس، به ویژه رقم حساس تر گاسکوژن دارای بیشترین سازوکار تنظیم اسمزی بود. از آنجائیکه بین صف
-
جداسازی و بررسی الگوی بیان برخی ژنهای دخیل در بیوسنتز "پیرترین" در گیاه پیرتروم
1393پیرتروم با نام علمی (Chrysanthemumcinerariaefolium) متعلق به خانواده گل ستاره ای هاو یکی از منابع مهم گیاهی بوده و به عنوان حشره کش های طبیعی به شمار می آید که یکی از مهمترین پیرترین ها را به عنوان ماده ضد حشره به نام پیرترین نوع 1 را تولید می کند. پیرترین نوع 1 دارای یک سر اسیدی و یک سر الکلی می باشد که سر اسیدی این ماده یک مونو ترپن بوده که دارای یک حلقه سیکلو پروپان است و در مسیر 2-سی-متیل اریترول 4-فسفات (MEP) ساخته می شود و سر الکلی این ماده از مسیر اگزوپیلین با استفاده از لیپید های غشایی ساخته می شود و در نهایت سر الکلی و سر اسیدی ساخته شده از دو مسیر جداگانه توسط آنزیم چند عملکردی GLIP لیپاز (TcGLIP) به یکدیگر متصل می شوند. در این تحقیق قسمتی از دو ژن 1-داوکسی دی-زایلوز 5 –فسفات (DXS) از مسیر MEP و آلن اکساید سنتاز (AOS) از مسیر لیپوکسی ژناز با استفاده از آغاز گر های اختصاصی طراحی شده برای هر کدام جدا سازی شدند و همچنین بیان ژن های 1-داوکسی دی-زایلوز 5 –فسفات (DXS)، کریزانتمیل دی-فسفات سنتاز (CDS)، فارنسیل دی-فسفات سنتاز (FPP)، آلن اکساید سنتاز (AOS)، 13-لیپوکسی ژناز (13-LOX) و GLIPلیپاز (TcGLIP) تحت تیمار های متیل جاسمونات، اسید سالیسیلیک، اسید ترانس سینامیک و اشعه ماورا بنفش بررسی شد. همچنین محل اصلی بیان ژن های دخیل در ساخت این ماده نیز با استفاده از معرف های وِیژه برای شناسایی متابولیت ها و بررسی بیان بعد از حذف کرک های غده ای به وسیله کلروفرم نیز تعیین شد. همچنین آنالیز بیان این ژن ها با بیان احتمالی بالا در کرک های غده ای در سه مرحله نمو برگی نیز انجام گرفت. نتایج به دست آمده نشان می دهد که ژن های CDS، FPP و 13-LOX بیان بالاتری را در کرک های غده ای دارند و با توجه به نتایج به دست آمده کرک های غده ای محل اصلی تجمع و بیوسنتز پیرترین می باشنذ و همچنین بیان بیشتر این ژن ها در مرحله برگ جوان می باشد. همچنین آنالیز بیان ژن های دخیل در سنتز پیرترین نوع 1 تحت تیمار های متیل جاسمونات، اسید سالیسیلیک و اشعه ماورا بنفش باعث افزایش بیان ژن های مورد بررسی نسبت به حالت شاهد نشان داد.
-
همسانه سازی و بررسی بیان ژن گلوکوزیل ترانسفراز درگونه Crocus danfordiae Mawsubsp. kurdistanicus Maroofi&Assadi
1393کروسین پیکروکروسین و سافرانال سه آپوکاروتنویید اصلی زعفران به ترتیب عامل رنگ، طعم و عطر ویژه زعفران هستند. اهمیت دارویی و اقتصادی زعفران ناشی از وجود این ترکیبات در بافت کلاله است. دو ژن کلیدی مسیر بیوسنتز این مواد (carotenoid cleavage dioxygenase)CCD2 و(Crocus sativus UDP-glucosyltransferase)CsUGT2 هستند که به ترتیب واکنش های ابتدا و انتهای مسیر بیوسنتز کروسین را کاتالیز می کنند. با هدف بررسی فعالیت یا عدم فعالیت این مسیر بیوسنتزی در چهارگونه زعفران وحشی استان کردستان، بیان این دو ژن با استفاده از تکنیک RT-PCR در کلاله، تپال، برگ و بنه آنها مورد بررسی قرار گرفت. همچنین بخشی از ژن CsUGT2در هر چهار گونه توالی یابی شد. ترکیبات موجود در تپال زعفران کردستان با استفاده از GC-MS بررسی شد. براساس نتایج RT-PCR ژن های CCD2 و CsUGT2 در بافت کلاله هر چهار گونه بیان می شوند. در زعفران کردستان این ژن ها علاوه بر کلاله در تپال نیز بیان می شوند. بر اساس نتایج توالی یابی، توالی آمینواسیدی ژن CsUGT2 در گونه های وحشی دارای %55 تا 88% تشابه با زعفران زراعیاست. با استفاده از آنالیز GC-MSچهار عدد از ترکیبات فرار اصلی کلاله زعفران زراعی و مالتول که یک ترکیب فرار طعم دهنده و دارویی شناخته شده است در تپال زعفران کردستان شناسایی شد.
-
جداسازی یک ژن مونوترپن سنتازی و بررسی الگوی بیان برخی ژن های دخیل در مسیر بیوسنتزی مونوترپن ها و تری ترپن ها در سیاه دانه (Nigella sativa L.)
1393سیاه دانه(Nigella sativa L.)متعلق به خانواده آلاله، جزء گیاهان دارویی مهم می باشدکه انواع متعددی از متابولیت های ثانویه ی گیاهی از جمله ترپن ها را تولید می کند. مونوترپن ها و تری ترپن ها از مهم ترین گروه های تشکیل دهنده ی ترپن ها می باشند. در مسیر بیوسنتزی مونوترپن ها تحت عنوان مسیرMEP واقع در پلاستید، ژن های مختلفی دخیل می باشند که مونوترپن سنتازها تحت عنوان ژن های محدودکننده سرعت واکنش در این مسیر شناخته شده اند. در طی مسیر بیوسنتزی مونوترپن ها، آنزیم ژرانیل دی فسفات سنتاز مسئول کاتالیز ژرانیل دی فسفات به عنوان پیش ماده عمومی مونوترپن ها می باشد. اکسیدواسکوآلن سیکلازها از مهم ترین آنزیم های کاتالیزکننده مسئول بیوسنتز تری ترپنوییدها می باشند که بتاآمیرین سنتاز و اسکوآلن اپوکسیداز از جمله ی این آنزیم ها هستند. به منظورجداسازی ژن مونوترپن سنتازی، آغازگرها براساس نواحی حفظ شده پروتیینی طراحی شدند. با استفاده از تکنیک رونوشت برداری معکوس و سپس واکنش زنجیره ای پلی مراز با استفاده از cDNA بافت برگ به عنوان الگو، یک ژن مونوترپنسنتازی از گیاه سیاه دانه برای اولین بار جداسازی والگوی بیان آن بررسی شد. مقایسه توالی به دست آمده با توالی های موجود در پایگاه های اطلاعاتی موجود نشان داد که توالی های گیاهان سیاه دانه و تاج الملوک مربوط به خانواده آلاله بیشترین شباهت را نسبت به هم دارند. در این پژوهش بیان ژن های مختلف شامل ژن مونوترپن سنتازی، ژرانیل دی فسفات سنتاز، بتاآمیرین سنتاز و اسکوآلن اپوکسیداز بررسی شد. بیان نیمه کمی ژن های مونوترپن سنتاز، ژرانیل دی فسفات سنتاز، بتاآمیرین سنتاز و اسکوآلن اپوکسیداز در سطح رونوشت در اندام های ریشه، ساقه، برگ، کپسول و بذر بررسی شد و نتایج نشان داد که الگوی بیان این ژن ها در بافت های مختلف متفاوت است. هم چنین بررسی الگوی بیان این ژن ها در برگ های تیمارشده با متیل جاسمونات و اسیدسالیسیلیک نشان دهنده ی تغییر بیان این ژن ها در پاسخ به متیل جاسمونات و اسیدسالیسیلیک می باشد .
-
بررسی ساختار ژن اوو کالکسین- 32 در بلدرچین ژاپنی
1393برخی از پروتئین های موجود در پوسته تخم پرندگان اختصاصی هستند. اووکالیکسین-32 یکی از پروتئین های اختصاصی پوسته تخم مرغ است که در فاز نهایی کلسیفیکاسیون پوسته به میزان بالایی در ناحیه رحم و ایسموس بیان می شود و در بخش های بیرونی پوسته متراکم می شود. مطالعات نشان داده اووکالیکسین-32 خاصیت ضد باکتریایی دارد و در مهار بار میکروبی محیط پوسته و به تبع آن حفظ ارزش غذایی تخم مرغ و سلامت جنین نقش ایفا می کند. علاوه بر این مشخص شده است این پروتئین با تعدادی صفت مربوط به تخم مرغ همچون نرخ تولید تخم مرغ ، وزن خشکی، ضخامت پوسته، وزن زرده، اسکور شکست و ارتفاع آلبومین نیز در ارتباط هست و از این جهت می تواند به عنوان یک ژن کاندید برای بهبود کیفیت تخم مرغ انتخاب شود. هدف از این پژوهش خصوصیت یابی و بررسی بیان ژن اووکالیکسین-32 در بافت های مختلف بلدرچین ژاپنی با استفاده از روش های RT-PCR ، 3´-RACE و کلون سازی بود. پرایمرهای مورد استفاده در این تحقیق از نواحی حفاظت شده رونوشت های مرغ و بوقلمون طراحی شدند. پس از سنتز cDNA و توالی یابی مستقیم بخشی از رونوشت اووکالیکسین-32 بلدرچین ژاپنی، پرایمرهای بررسی نواحی اینترونی و انتهای 3ˊ-UTR از روی رونوشت بدست آمده طراحی شدند. پرایمرهای طراحی شده در برگیرنده طول کامل 5 اگزون و دو اینترون وبخشی از اگزون اول بود. انتهای 3ˊ-UTR با استفاده از روش 3ˊ-RACEتکثیر شد و سپس در پلاسمید pTG-19 و باکتری ای.کلی کلون شد. و در نهایت پلاسمید نوترکیب کلون شده توالی یابی گردید. نتایج این پژوهش نشان داد اووکالیکسین-32 در ناحیه رحم و ایسموس اویداکت، کبد، کلیه و بیضه بیان می شود و در بافت های ماهیچه، قلب، دئودنوم، طحال و پانکراس بیان نمی شود. بخش بزرگی از ناحیه کد کننده، طول کامل ناحیه غیر کد کننده انتهای ´3 رونوشت و طول کامل اینترون های دوم و سوم اووکالیکسین-32 بلدرچین ژاپنی بدست آمد. رونوشت حاصل دارای چارچوب خوانش باز به طول 1179 نوکلئوتید که کدکننده 266 اسدآمینه بود و تشابه بالایی با اووکالیکسین-32 مرغی و بوقلمون نشان داد.
-
جداسازی و الگوی بیان ژن β-آمیرین سنتاز در گیاه دارویی کاسنی
1392با ظهور داروهای شیمیایی و بیولوژیک، نقش و اهمیت گیاهان دارویی در تامین سلامت بشر، در معرض فراموشی قرار گرفت. اما با گذشت زمان، استقبال از گیاهان دارویی با رشد قابل توجهی روبرو شده است. از جمله گیاهان دارویی مهم، گیاه کاسنی (Cichorium intybus L.) می باشد که انواع متعددی از متابولیت های ثانویه ی گیاهی از جمله ترپن ها را تولید می کند. تری ترپن ها یکی از مهمترین گروه های تشکیل دهنده ترپن ها می باشند که تجمع این ترکیبات اغلب به فرم گلیگوزیله تحت عنوان ساپونین می باشد. یکی از آنزیم های مهم کاتالیز کننده در مسیر بیوسنتز ساپونین تری ترپنوییدها، اکسیدو اسکوالن سیکلازها می باشد که آنزیم بتا آمیرین سنتاز از جمله این آنزیم ها است. هدف از این تحقیق، جداسازی و بررسی بیان این ژن در رقم زراعی هیرا و ژنوتیپ بومی کردستان از گیاه دارویی کاسنی بود لذا استخراج RNA، سنتز cDNA، جدا سازی و تعیین توالی این ژن از گیاه دارویی کاسنی انجام شد همچنین بیان ژن بتا آمیرین سنتاز از طریق RT-PCR نیمه کمی، با استفاده از آغازگرهای اختصاصی BAS و ژن خانه دار GAPDH و ACTIN انجام شد. بررسی قسمت توالی یابی شده نشان داد که ژن بتا آمیرین سنتاز کاسنی مشابهت زیادی با همین ژن در سایر گیاهان دارد، همچنین نتایج حاصل از رسم دندروگرام نشان داد که سه گیاه کاسنی و آستر و آرتمیسیا در یک گروه و سایر گیاهان هم خانواده نیز در گروهای مجزا قرار می گیرند. نتایج حاصل از RT-PCR نیمه کمی نشان داد که بیان این ژن در بافت ریشه به طور معنی داری بیشتر از بافت برگ می باشد.
-
بررسی بیان ژنهای شبه سایکلوتاید Zm cycl 1 و Zm cycl 5 در گیاه ذرت
1392سایکلوتایدها گروهی از پپتیدهای ضد میکروبی گیاهی هستند که به دلیل وجود خواص ساختاری منحصر به فرد از قبیل اتصال انتهای C و N و ساختار حلقوی، در کنار 6 عدد سیستئین حفظ شده و 3 پل دی سولفیدی دارای خواص زیستی متنوعی مانند سمیت زدایی سلولی، فعالیت ضد میکروبی، ضد سرطانی، حشره کشی، نماتد کشی و نرم تن کشی هستند. این پپتیدها اغلب در گونه های دو لپه ی و غیر زراعی کشف و بررسی شده ند، و بیشتر مطالعات انجام شده، روی خواص دارویی و درمانی این پپتیدها صورت گرفته است. تحقیقات بیوانفورماتیکی انجام شده روی غلات منجر به کشف توالی هایی شد که شبیه به سایکلوتایدها ولی فاقد ساختار حلقوی بودند لذا این توالی ها شبه سایکلوتاید نامیده شدند. به نظر می رسد با توجه به خاصیت دفاعی سایکلوتایدها، شبه سایکلوتایدها نیز دارای چنین نقش هایی در گیاه هستند. با توجه به نقشی که غلات در تامین غذا انسان دارند در صورت وجود چنین نقشی برای شبه سایکلوتایدها می توان از آن ها بعنوان گزینه در ایجاد و افزایش مقاومت این گیاهان در برابر تنش ها بهره جست. در این تحقیق بیان دو ژن شبه سایکلوتاید با نام های Zm cyc1 و Zm cyc5 در گیاه ذرت با استفاده از Real time PCR بررسی شد و بیان این دو ژن در بافت ها، سنین مختلف برگی و همچنین تحت اثر تنش های زنده و غیرزنده از قبیل خشکی، شوری، تنش حشره و بیماری های قارچی به همراه تیمارهای هورمونی با سالیسیلیک اسید و متیل جاسمونات 1 میلی مولار بررسی شد. نتایج نشان داد که بیان ژن های تحت بررسی در اثر تیمار با زخم، متیل جاسمونات و تنش حشره نسبت به قبل از تیمار و گیاه شاهد افزایش قابل توجهی یافت که می تواند دلیلی بر نقش دفاعی شبه-سایکلوتایدها در برابر حمله حشرات گیاه خوار باشد. چنین نتایجی در تیمار با سالیسیلیک اسید و آلودگی با قارچ های Fusarium grminearum و Ustilago maydis با افزایش بیان بیشتری مشاهده شد لذا می توان برای این 2 ژن بیشتر نقش دفاعی در برابر بیماری های گیاهی را متصور بود. بررسی بیان ژن های Zm cyc1 و Zm cyc5 در گیاه تحت تنش های شوری و خشکی نشان دهنده افزایش بیان برای هر دو ژن بود که می تواند نشان دهنده نقش های متنوع تری برای سایکلوتایدها باشد.
-
ردیابی نپوویروس های مهم انگور با روش RT-PCR از تاکستان های استان کردستان
1392بیماری های ویروسی ناشی از نپوویروس ها از مخرب ترین بیماری های ویروسی مو در سراسر جهان به حساب می آیند که با نماتدهای خانواده Longidoridae منتقل می شوند. این ویروس ها غالبادارای میزبان-های طبیعی زیادی دربین گیاهان زینتی و غیر زینتی و درختان میوه و علف های هرز می باشند. پیکره اعضا این جنس دوذره ای، جورقطر و به قطر حدود 30 نانومتر می باشد. غلظت این ویروس ها در گیاه و به ویژه مو پایین است و در نتیجه ردیابی آن ها را مشکل می سازد.در این تحقیق کوشش به عمل آمد تاویروس-های مهم مو از تاکستان های استان کردستان مورد ردیابی قرار گیرد. به همین منظور در طول فصول تابستان و پاییز سال های 1391 و 1392 از تاکستان های شهرهای مختلف استان کردستان(سنندج، کامیاران، مریوان، سروآباد، اورامان، سقز، دیواندره، بانه و بیجار) نمونه برداری از درختچه های دارای علائم ویروسی و همچنین بدون علائم مشخص انجام گرفت. مجموعه ای از علائم احتمالی ناشی از ویروس که شامل زیگزاگی شدن ساقه، موزائیک، کوتاهی فاصله میان گره، دوقلو شدن جوانه،کوتولگی، رگبرگ زردی و بدشکلی می باشدبه صورت تکی یا ترکیبی از آن ها مشاهده شد. برای ردیابی دقیق نمونه های جمع آوری شده، از روش مولکولی آرتی.پی سی آر استفاده شد. به این منظور، ابتدا آران ای کل از برگ های جمع-آوری شده استخراج و تهیه دی ان ای مکمل با استفاده از آغازگر راندوم هگزامر انجام گرفت. سپس؛ آزمون پی سی آر با به کار گرفتن جفت آغازگرهای اختصاصی برای ژن رمزکننده پروتئین پوششی انجام گرفت. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که ویروس هایGFLV، ArMV، ToRSV، TBRS و RbRSV به ترتیب به میزان 54/14%، 18/1%، 27/7%، 18/1% و 45/5% در بین نمونه های مورد مطالعه ردیابی شدند.ویروس هایGFLV، ArMV، ToRSV، TRSV، RbRSV برای اولین بار با روش RT-PCR از استان کردستان و ویروس های RpRSV و TRSV برای اولین بار در تاکستان های ایران گزارش می شوند.نتایج حاصل از این تحقیق بیانگر آن است که با توجه به آلودگی چند ویروس مذکور در مناطق مورد تحقیق، استفاده از روش دقیق و حساس RT-PCR برای تشخیص پایه های مادری عاری از ویروس ضروری به نظر می رسد.
-
مقایسه الگوی متیلاسیون در ژنوم ارقام مقاوم وحساس نخود نسبت به بیماری پژمردگی فوزاریومی
1392گیاهان معمولاً از تغییرات قابل برگشت اپی ژنتیکی برای سازگار شدن با تنش های محیطی و اجتناب از تغییرات ژنتیکی استفاده می کنند. متیلاسیون DNA نقش اساسی در تنظیم اپی ژنتیکی بیان ژن در پاسخ به تنش های محیطی دارد.مقایسه الگوی متیلاسیون DNA در نمونه های آلوده به بیماری فوزایومی و شاهد بافت های برگ، ساقه و ریشه با استفاده از نشانگر MSAP انجام شد. به منظور جداسازی قارچ بیماری زا، از مزارع نخود استان کردستان در سال زراعی 1391-1390 نمونه برداری انجام شد. بیماری زایی جدایه ها در گلخانه با استفاده از مایه تلقیح قارچ آزمون و تفاوت معنی داری بین جدایه ها مشاهده شد ( 05/0p <). ایزوله F5 از سایر ایزوله ها بیماری زاتر بود و بنابراین، برایانجام سایر مراحل آزمایش از این جدایه استفاده شد. واکنش نسبت به عامل بیماری در هفت ژنوتیپ نخود و در سه بافت ریشه، ساقه و برگ ارزیابی شد.ژنوتیپ ها براساس واکنش به بیماری در سه دسته مقاوم، نیمه مقاوم و حساس تقسیم بندی شدند.تشخیص الگوی متیلاسیون سیتوزین با استفاده از نه ترکیب آغازگر صورت گرفت. در کل 27468 باند قابل نمره دهی و واضح در نمونه های کنترل و بیمار در سه بافت مشاهده شد.نتایج نشان داد که در بافت های ریشه و برگ مقدار دمتیلاسیون در ارقام مقاوم بیشتر از ارقام حساس بود. اما در بافت ساقه تغییر الگوی متیلاسیون در ارقام حساس و مقاوم دارای روند مشخصی نبود. هیچ تغییر معنی داری از نظر میزان متیلاسیون در برگ ارقام مقاوم و حساس در واکنش نسبت به بیماری وجود نداشت. اما، در بافت ریشه الگوی متیلاسیون در ژنوتیپ حساس(کاکا) با ژنوتیپ مقاوم (Sel 95 th 1716) تفاوت معنی داری داشت (01/0p <). همچنین،در این بافت تفاوت بین ژنوتیپ نیمه مقاوم (آرمان) با لاین مقاوم (Sel 95 th 1716) در سطح 1 درصد معنی دار بود. الگوی متیلاسیون در بافت ساقه نیز بین ارقام مقاوم (آزاد، Sel 95 th 1716 و FLIP02-50c) و نیمه مقاوم (آرمان) نخود در واکنش نسبت به بیماری تغییر کرده بود. این نتایج نشان می دهد که واکنش بافت ها و ژنوتیپ های مختلف نخود در برابر بیماری پژمردگی فوزاریومی متفاوت است.با توجه به نتایج حاصل می توان پیشنهاد داد که افزایش میزان دمتیلاسیون در ارقام مقاوم در طی بیماری زایی ممکن است در مقاومت به بیماری پژمردگی فوزاریومی در ریشه نخود دخالت داشته باشند. همچنین، بسته به مراحل رشد و بافت ه
-
القای ریشه مویین و تولید رسوراترول در چند ژنوتیپ انگور با استفاده از اگروباکتریوم رایزوژنز
1392چکیده: رسوراترول یک ترکیبپلی فنولیکی با وزن مولکولی کم است که به گروهی از فیتوالکسین ها (phytoalexins) به نام استیلبن ها (stilbenes) تعلق دارد. از مهم ترین استیلبن ها که نقش مهمی در سیستم دفاعی گیاهان در مقابله با عوامل بیماری زا و بویژه قارچ ها دارند، می توان به رسوراترول و پیسید (picied) اشاره نمود که در گیاهان خانواده ویتاسه (Vitaceae)، پیناسه (Pinaceae) و آراشاسه(Arashaceae) تحت تاثیر تنش های بیولوژیک و غیر بیولوژیک تولید می شوند. انگور و فراورده های آن، اصلی ترین منبع این ماده در رژیم غذایی انسان می باشند. رسوراترول یک ترکیب آنتی اکسیدان است که بیشتر در انگور های قرمز تجمع می یابد و می تواند در حفظ سلامتی انساننقش موثری داشته باشد، به طوری که از رشد سلول های سرطانی جلوگیری کرده و ابتلا به بیماری های قلبی عروقی را کاهش می دهد. این ماده به طور طبیعی در مقادیر اندک در اندام های مختلف درخت مو مانند ساقه، برگ و میوه تولید می شود اما در پاسخ گیاه به تنش های بیولوژیک و غیر بیولوژیک میزان آن افزایش فراوانی می یابد، از این رو جهت افزایش تولید متابولیت های ثانویه ی با ارزش، از ابزار های مختلف بیوتکنولوژی و فنون کشت بافت استفاده می شود. اخیرا کشت ریشه های موئین که اغلب در مقایسه با گیاهان مادری، توان بالایی در تولید متابولیت های ثانویه دارند، به عنوان یک منبع مهم و پایدار برای تولید متابولیت های ثانویه در گیاهان پیشنهاد شده است. در این تحقیق جهت القای ریشه های مویین و افزایش تولید رسوراترول در دو رقم انگور وحشی و نیز رقم رشه، از سه استرین مختلف آگروباکتریوم رایزوژنز (ArA4، Ar318 و LAB9402) استفاده گردید. عوامل مختلفی از قبیل نوع ریزنمونه، سن گیاهچه، غلظت های مختلف سوسپانسیون باکتری، مدت زمان آلودگی و مدت هم کشتی ریزنمونه ها با باکتری، برای افزایش تراریختی مورد بررسی قرار گرفت. به منظور تعیین بهترین محیط کشت جهت رشد بهتر ریشه های موئین، از مقایسه دو محیط کشت MS و MS2/1، استفاده گردیدکه محیط کشت MS2/1بخاطر تولید زی توده بیشتر، به عنوان محیط کشت مناسب برای رشد ریشه ها انتخاب گردید. جهت تایید تراریختی ریشه های موئین تولید شده، آنالیزPCR بااستفاده ازآغازگر اختصاصی ژن rolB انجام پذیرفت. پس از تکثیر ریشه های موئین، میزان تولید رسوراترول با استفاده از دستگاه HPLC ارزیابی گردید. ن
-
تغییرات فعالیت میزان آسکوبات در ژنوتیپهای نخود تحت تنش سرما و ارتباط آن با عملکرد در شرایط پاییزه و انتظاری
1392تنشهای محیطی یکی ازمهمترین عوامل کاهش دهنده رشد محصولات در مناطق خشک و نیمه خشک جهان میباشند و نقش مهمی را در نقصان متابولیسم گیاهان درتمامی مراحل رشدایفا می کننددر مناطق غربی ایران تنش خشکی و سرما تواماً عملکرد محصولات زراعی را کاهش میدهند. بهبود مقاومت به سرما درگیاهان زراعی باعث توسعه رشد در طی دوره سرمای پاییز و اوائل بهار شده و از برخورد دوره فعال رشد گیاه با تنش خشکی اواخر فصل جلوگیری مینماید. بخشی ازمقاومت به خشکی مشاهده شده درگیاهان ازطریق مقاومت به سرما حاصل شده است دراین رابطه به منظور بررسی اثر تنش سرماناشی از دماهای مختلف و تاثیر اسیدآسکوربیکدر ژنوتیپهای مختلف نخود، آزمایشی در سال زراعی90-1391 طی دوفاز مزرعه ای و آزمایشگاهی در ایستگاه تحقیقاتی و آزمایشگاه فیزیولوژی دانشکده کشارزی دانشگاه کردستان انجام شد ازمایش بصورت اسپلیت پلات برپایه بلوک کامل تصادفی در 3 تکرار انجام گرفت. در آزمایش مزرعه ای از دوعامل ژنوتیپ و تاریخ کاشت استفاده شد دربررسی ازمایشگاهی طرح بصورت بلوک کامل تصادفی بر پایه آزمایش فاکتوریلانجام گرفت و محلول پاشی با اسید اسکوربیک دردوسطح شاهدومحلول پاشی برروی گیاهچه ها صورت گرفت تنش سرمایی دردماهای ، - 5، صفر، 5 ،15-10 درجه سانتیگراد بر17 ژ«وتیپ نخود اعمال گردید صفات اندازه گیری شده دراین ازمایش درصد اسیب به غشا و میزان فولورازون برگ بودند. نتایج حاصل از تجزیه واریانس نشان داد که اثر سرما واثرژنوتیپ درسطح احتمال 5 درصد معنی دار بود به طوری که با کاهش دما درصد آسیب به غشاء افزایش یافتو در دمای 10 - درجه به حداکثر خود رسید و ازپایداری غشا کاسته شدوهمچنین میزان فولورازون برگ باکاهش دما یک روند کاهشی راطی نمود در بررسی مزرعه نیزاثر متقابل رقم و تاریخ کاشت بر عملکرددانه معنی دار بود
-
اثر تنش خشکی بر خصوصیات فیزیولوژیکی و روابط آبی ژنوتیپهای نخود در ارتباط با عملکرد
1392تحقیق حاضر به منظور مطالعه سرعت و طول دوره پر شدن دانه و رابطه ی بین عملکرد و اجزاء عملکرد، برآورد سهم مواد محلول در تنظیم اسمزی و تعیین شاخص های مناسب مقاومت به خشکی در ژنوتیپ های نخود در قالب دو آزمایش مجزا در شرایط مزرعه و کشت هیدروپونیک و هر یک در سه تکرار اجرا شد. کشت مزرعه ای به صورت کرت های خرد شده در قالب طرح بلوک-های کامل تصادفی در فروردین ماه 1391 اجرا شد. فاکتور اصلی شامل دو تیمار آبیاری کامل و دیم و فاکتور فرعی 19 ژنوتیپ نخود (18 ژنوتیپ کابلی و پیروز( دسی)) بود. آزمایش هیدروپونیک به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تیمار شاهد، تنش خشکی 6- و 9- بار و 19 ژنوتیپ نخود انجام گردید. نتایج نشان داد که در آزمایش مزرعه ای اثر تنش خشکی و ژنوتیپ بر عملکرد و اجزای عملکرد، سرعت و طول دوره فعال پر شدن دانه معنی دار بود. تنش خشکی موجب کاهش 6/71% عملکرد دانه گردید و تعداد دانه در بوته مهم-ترین جزء از عملکرد بوده و در تعیین عملکرد نهایی نقش تعیین کننده دارد. ژنوتیپ ها تنوع قابل توجهی از لحاظ سرعت و طول دوره فعال پر شدن دانه نشان دادند. ضرایب همبستگی بین شاخص های مقاومت به خشکی و میانگین عملکرد ژنوتیپ ها در شرایط تنش و آبیاری کامل نشان داد که شاخص های MP، STI، GMP وHarm جهت گزینش ژنوتیپ ها مناسب ترین شاخص ها می باشند. در شرایط کشت هیدروپونیک، تنش خشکی و ژنوتیپ اثر معنی داری بر میزان کربوهیدرات های محلول، پرولین، تنظیم اسمزی، محتوای نسبی آب برگ، داشت. به طور کلی در ژنوتیپ های نخود مورد بررسی اثر تنظیم کنندگی کربوهیدرات محلول بسیار بیشتر از اثر پرولین می باشد. در ژنوتیپ های مقاوم با افزایش شدت تنش خشکی از 6- به 9- بار تنظیم اسمزی بالاتری نسبت به ژنوتیپ های حساس انجام شد. نتایج نشان داد که در تنش 6- بار میزان سهم پرولین در تنظیم اسمزی ارقام مقاوم بیشتر از ارقام حساس بوده است. در تیمار تنش 9- بار تفاوتی بین ژنوتیپ های حساس و مقاوم از نظر میزان سهم پرولین در تنظیم اسمزی مشاهده نگردید. از آنجاکه بین صفات فیزولوژیکی اندازه گیری شده و میزان قاومت ژنوتیپ ها به خشکی رابطه ی مشخصی مشاهده نشد، لذا می توان نتیجه گرفت که یک صفت فیزیولوژیکی خاص نمی-تواند تعیین کننده ی مقاومت به خشکی باشد.
-
همسانه سازی و مطالعه ژن های دفنسین در توت فرنگی (Fragaria × ananassa
1392دفنسین های گیاهی خانواده مهمی از پپتیدهای کاتیونی در سلسله ی گیاهان هستند. دفنسین های گیاهی مانند بیشتر پروتئین های وابسته به دفاع، به وسیله ی خانواده های کوچک چند ژنی رمزگذاری می شود. این ژن ها دارای نواحی حفاظت شده ای می باشند که در این مطالعه بر اساس توالی نواحی حفاظت شده آغازگر طراحی شد و با استفاده از تکنیک رونوشت برداری معکوس و سپس واکنش زنجیره ای پلیمراز، ژن های کد کننده پروتئین های دفنسین در توت فرنگی (Fragaria ananassa) همسانه سازی و تعیین توالی شدند. مقایسه توالی به دست آمده با توالی های موجود در پایگاه داده ای مرکز بین المللی اطلاعات زیست فناوری صحت ژن دفنسین به دست آمد را نشان داد. تعداد اسید های آمینه حاصل از ترجمه ی توالی به دست آمده با نتایج قبلی یکسان و برابر با 54 اسیدآمینه و 8 اسید آمینه سیستئینی حفاظت شده با حفظ فواصل مورد نظر با دیگر اسیدهای آمینه بوده است . بیان نیمه کمی ژن دفنسین در سطح رونوشت در اندام های ریشه، ساقه، برگ، گل و میوه در سه رقم مختلف بررسی شد و نتایج نشان داد که در شرایط طبیعی بدون وجود عوامل محرک میزان بیان در اندام های مختلف در هر سه رقم برابر است به این صورت که بیشترین میزان بیان نسبی ژن دفنسین در میوه بود، و در ریشه هیچ گونه بیانی مشاهده نشد، همچنین بیان ژن دفنسین در اندام برگ با تیمارهای مختلف زخم و اسید سالیسیلیک مطالعه شد و نتایج به دست آمده نشان دهنده ی افزایش بیان ژن در زمان های متفاوت بوده است. بررسی بیان ژن دفنسین در مراحل مختلف رشدی میوه نشان دادند که در مراحل پیشرفته رشدی با افزایش بیان ژن همراه بوده است و در آزمایش دیگری که میوه ها با قارچ عامل کپک خاکستری آلوده شده بودند بررسی بیان ژن دفنسین در شدت های مختلف آلودگی نشان داد که با افزایش شدت بیماری میزان بیان ژن نیز افزایش یافته است.
-
ارزیابی تنوع ژنتیکی در جمعیت اسب کردی با استفاده از نشانگر (ISSR)
1391هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی تنوع و تفاوت های ژنتیکی موجود در جمعیت اسب کردی در ایران با استفاده از نشانگرهای بین ریزماهواره ای بود. در این پژوهش از 99 راس اسب کرد متعلق به استان های کرمانشاه، کردستان، همدان و آذربایجان غربی در ارزیابی تنوع و تفاوت ژنتیکی درون جمعیتی استفاده شد. استخراج DNA به روش استخراج نمکی از نمونه های خون جمع آوری شده، انجام گرفت. از بین چهار آغازگر طراحی شده، دو آغازگرP2:(GA)9C و P1:(AG)9C که تعداد باند و پلی مورفیسم بیشتری را نشان داده بودند، برای اجرای این تحقیق انتخاب شدند. آغازگر های مورد استفاده در مجموع 50 باند تولید کردند که 45 باند (90 %) آن پلی مورف بودند. دندروگرام روابط ژنتیکی درون جمعیت با استفاده از اطلاعات حاصل ماتریس باینری و به روش Xlstat ترسیم گردید. میانگین (± انحراف معیار) تنوع ژنی با استفاده از دو آغازگر (GA)9C و (AG)9C برای کل نمونه های جمعیت 1560/0± 3646/0بود. بررسی تشابه ژنتیکی درون جمعیت ها به دو روش استاندارد نئی (1972) و روش نا اریب نئی (1978) نشان داد که بیشترین تشابه ژنتیکی بین گروه های درون جمعیت اسب کردی توسط آغازگر (AG)9Cمشاهده شد. دندروگرام بدست آمده از آغازگر (AG)9C جمعیت را به چهار گروه، آغازگر (GA)9C جمعیت را به هفت گروه و ترکیب هر دو آغازگر جمعیت را به سه گروه تقسیم کرد. میانگین (± انحراف معیار) شاخص شانن بدست آمده توسط آغازگر (AG)9C مقدار 1832/0±5772/0، (GA)9C، 2546/0±5382/0 و برای ترکیب دو آغازگر 2091/0±5311/0 در جمعیت بود. مقادیر بدست آمده برای آلل موثر، درصد باند پلی مورف، تنوع ژنی نئی و شاخص شانون با آغازگر (AG)9C تنوع ژنتیکی بیشتری را نسبت به آغازگر (GA)9C در جمعیت اسب کردی نشان داد.
-
بهینه سازی انتقال ژن با استفاده از آگروباکتریوم بهارقام رایج توت فرنگی در استان کردستان
1391کلید موفقیت توسعه ژنتیکی ارقام توت فرنگی استقرار سیستم باززایی و سیستم انتقال ژن بوده، که پروتوکل های مختلفی برای انتخاب و گزینش گیاهان تغییر یافته ژنتیکی به دنبال انتقال ژن گزارش شده است. در این تحقیق انتقال ژن سه رقم تجاری توت فرنگی پاروس، کاماروزا و کردستان با استفاده از آگروباکتریوم تومه فاشینس مطالعه شده است. شاخه زایی بر روی محیط پایه MS حاوی 2% گلوکز باmg/l TDZ 4 انجام شد که فراوانی شاخه زایی برای ارقام پاروس، کاماروزا و کردستان به ترتیب 72، 65 و 30 درصد مشاهده شد. برای بهینه کردن غلظت کانامایسین بر روی محیط انتخابی این ارقام، عکس العمل برگ های دیسکی شکل بر روی غلظت های مختلف (mg/l100-0) بررسی شد. که غلظت mg/l 75 به عنوان بهترین غلظت انتخاب شد. آگروباکتریوم تومه فاشینس سویه C58C1RiFR(pGV220) حاوی وکتور دوگانه pTJK136 با ژن گاس همراه اینترون و سویه C58(pGV3101) حاوی وکتور منتقل شده pBI121-p5cs محتوی ژن p5cs برای آزمایشات انتقال ژن استفاده گردید. بعد از 5 روز پیش کشت نمونه ها بر روی محیط باززایی، 72 ساعت هم کشتی نمونه های ترانسفورم شده بر روی محیط انتخابی حاویmg/l 75 کامامایسین وmg/l 500 سفوتاکسیم باززا شدند در حالیکه نمونه های ترانسفورم نشده از بین رفتند. برای تایید سلول های ترانسفورم شده آنالیز گاس و PCR برای انتقال ژن گاس و آنالیز PCR برای ژن P5CS انجام شد. این پروتوکل استاندارد می تواند برای انتقال دیگر ژن ها به این ارقام توسط آگروباکتریوم تومه فاشینس مورد استفاده قرار گیرد
-
ارزیابی رابطه فعالیت آنزیم پلی فنل اکسیداز با کاهش پراکسیداسیون چربیهای غشایی و برخی صفات فیزیولوژیکی ژنوتیپهای نخود تحت تنش خشکی
1391به منظور ارزیابی اثر خشکی بر عملکرد و برخی اجزای آن و همچنین بررسی ارتباط صفات فیزیولوژیکی با عملکرد دانه در 1389 در دانشکده - شرایط تنش خشکی، 19 ژنوتیپ نخود در قالب یک آزمایش مزرعهای و یک آزمایش گلدانی در سال زراعی 90 کشاورزی دانشگاه کردستان مورد بررسی قرار گرفتند. آزمایش مزرعهای به صورت کرتهای خرد شده بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار به اجرا درآمد. دو رژیم آبیاری مطلوب و دیم در کرتهای اصلی و 19 ژنوتیپ نخود در کرت های فرعی قرار گرفتند و عملکرد دانه، اجزای عملکرد و شاخصهای تحمل و حساسیت به تنش خشکی مورد ارزیابی قرار گرفتند . آزمایش گلدانی به صورت فاکتوریل بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار اجرا شد. عامل اول شامل دو رژیم آبیاری (آبیاری در 3- و 12 - بار پتانسیل آب خاک ) و عامل دوم شامل 19 ژنوتیپ نخود بودند . در این آزمایش هدایت روزنه ای در مرحله رویشی و فعالیت آنزیم پلی فنل اکسیداز در مراحل رویشی و زایشی اندازهگیری شدند. ژنوتیپهای مورد بررسی بر اساس عملکرد دانه با استفاده از شاخصهای حساسیت و تحمل به تنش به گروههای پر محصول و کم محصول و حساس و متحمل به خشکی گروهبندی شدند. نتایج نشان داد که تنش خشکی باعث کاهش تعداد غلاف و دانه در واحد سطح به ترتیب به میزان 43 و 44 درصد و همچنین کاهش 43 درصدی عملکرد دانه شد، در حالیکه بر وزن صد دانه تاثیر چندانی نداشت. در آزمایش گلدانی میزان هدایت روزنهای تحت تنش خشکی 78 درصد کاهش یافت و ژنوتیپهای متحمل به خشکی دارای 33 درصد هدایت روزنه ای بیشتر در مقایسه با ژنوتیپهای حساس بودند. از طرف دیگر بین فعالیت آنزیم پلی فنل اکسیداز در مرحله رویشی و هدایت روزنه ای مشاهده شد. براساس نتایج آزمایش به نظر میرسد که میتوان از صفات هدایت روزنه ای و ( r =0/ رابطه مثبت و معنیداری (** 52 فعالیت آنزیم پلی فنل اکسیداز در گزینش ژنوتیپهای نخود جهت بهبود تحمل به تنش خشکی استفاده کرد
-
بررسی رابطه بین تجمع اسمولیتهای سازگار و فعالیت آنزیم سوپر اکسید دیسموتاز در ژنوتیپهای نخود تحت تنش خشکی
1391به منظور ارزیابی تاثیر تنش خشکی بر عملکرد 19 ژنوتیپ نخود آزمایشی به صورت اسپلیت پلات در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در بهار و تابستان 1390 صورت گرفت. فاکتورها شامل دو سطح آبیاری و تنش خشکیبه عنوان فاکتور اصلی و 19 ژنوتیپ نخود به عنوان فاکتور فرعی در نظر گرفته شد . تنش خشکی باعث کاهش معنی دار عملکرد دانه و بیولوژیک شد. شاخصهای مختلف حساسیت و مقاومت به تنش براساس عملکرد در شرایط تنش و بدون تنش محاسبه شدند. همبستگیهای مثبت و معنیداری بین عملکرد دانه (تنش و بدون تنش) با شاخصهایHM ،STI ،MP,GMPوجود داشت. همچنین شاخصهایTOL و SSIهمبستگی منفی و معنیدار و شاخصهایHM و YSI ،YIهمبستگی مثبت و معنیداری با عملکرد دانه در شرایط تنش داشتند براساس شاخصهای محاسبه شده ژنوتیپ ها به چهار گروه : پتانسیل بالا و مقاوم، پتانسیل پایین و مقاوم، پتانسیل بالا و حساس و پتانسیل پایین و حساس دستهبندی شدند
-
بررسی اثر آگروباکتریوم رایزوجنز بر ریز نمونه های برگی گیاه Satureja avromanica و القای ریشه موئینه در آن
1391گیاه Satureja avromanicaمتعلق به خانواده نعنائیان میباشد که جدیداً شناسایی و معرفی شده است و تحقیقات بر روی آن تازه شروع شده است، امید می رود که در آینده ای نزدیک جنبه های مفید و کاربردهای دارویی و غذایی آن همچون سایر گیاهان شناسای شده تیره نعناع شناسایی شوند. کشت ریشه های موئینه روش موثری برای تولید متابولیت های موجود در ریشه ی طبیعی گیاهان می باشد.در این تحقیق شاخساره گیاه طبیعی در محیط کشت MS تحت تاثیر تیمار هورمونی توفوردی وادار به کالوس زایی شده و سپس کالوس ها در اثر تیمار هورمونی BA و IBA باززایی شدند. بیشترین شاخه زایی در محیط کشت حاوی 5 میلی گرم در لیتر BA حاصل شد. ریشه های موئینه توسط باکتری و در نتیجه انتقال ژن هایC,B,Aو rolبه سلول های گیاهی ایجاد می شوند. در این تحقیق ریشه موئینه در گیاه مورد مطالعه توسط باکتری Agrobacterium rhizogenesis سویه های 15834 و LBA9402 بر روی ریزنمونه های هیپوکوتیل برگ، دمبرگ و ریشه و ساقه در شرایط درون شیشه ای القا شد و رگه های سلولی ریشه موئینه با قابلیت رشد بالا به دست آمد. پس از انجام مراحل انتقال ژن و حذف باکتری از محیط کشت، ریشه های موئینه بر روی ریز نمونه ها بعد از 8 تا 10روز مشاهده گردید. در نهایت رگه های سلولی ریشه موئینه با قابلیت رشد بالا انتخاب و در محیط کشت MS مایع تکثیر شدند. پس از استخراج DNA از ریشه های موئینه و گیاه طبیعی با استفاده از پرایمرهای اختصاصی ژن rolB، PCR انجام شد و نتیجه ی حاصل، ترا ریخت بودن ریشه های موئینه را نشان داد
-
کشت بافت و انتقال ژن پسته وحشی Pistacia atlantica subsp. kurdica
1391پسته وحشی Pistacia atlantica subsp. Kurdica یک گیاه چوبی جنگلی و از خانواده Anacardiacea می باشد. این گیاه از لحاظ منابع ژنتیکی، دارویی و اقتصادی دارای اهمیت خاصی در ایران است. به دلیل مقاومت به شرایط آب و هوایی نامساعد و همچنین عوامل بیماری زا از این گیاه بعنوان پایه ی پسته خوراکی استفاده می شود. هدف از انجام این مطالعه بررسی و قابلیت کالوس زایی اندام های مختلف از جمله برگ، محور ساقه و محور گل آذین در محیط کشت و همچنین بررسی تاثیر کشت بافت بر تولید متابولیت های ثانویه در شرایط کشت درون شیشه ای می باشد. در بخش دیگری از تحقیق، به بررسی تولید ریشه های مویین از این گیاه از طریق انتقال ژن پرداخته شده است. جهت القای کالوس از بافت های مختلف استفاده گردید که در این میان بافت برگ به دلیل تولید ترکیبات فنولی و از بین رفتن آنها از سایر مراحل حذف گردید و دو بافت محور ساقه و محور گل آذین به عنوان ریزنمونه های اصلی تحقیق مورد آزمایش قرار گرفتند. آزمایش در قالب سه طرح فاکتوریل کاملا تصادفی با پنج تکرار انجام شد. از محیط کشت محیط WPM (Woody Plant Medium) تهیه شده با ساکارز 30 درصد و آگار 7/0 درصد استفاده شد. در آزمایش کشت ساقه تیمارهایی که حاوی بنزیل آدنین بودند بهترین نتیجه را حاصل نمودند. کشت محور گل آذین در دو آزمایش جداگانه صورت گرفت. در آزمایش اول بنزیل آدنین و در آزمایش دوم تیدیازورون به عنوان فاکتورهای اصلی قرار داده شدند. بر این اساس بهترین وزن تر توده کالوس در غلطت های یک میلی گرم در لیتر بنزیل آدنین و یک و دو میلی گرم تیدیازورون حاصل شد. در بررسی وزن خشک کالوس غلطت های یک و دو میلی گرم بنزیل آدنین و یک میلی گرم تیدیازورون نتایج بهتری را به همراه داشتند. در بخش دیگری از آزمایش، عصاره چهار بافت میوه، برگ، کالوس ساقه و کالوس گل آذین مورد مطالعه قرار گرفتند و متابولیت های ثانویه آنها شناسایی و مقایسه شدند. همچنین از کالوس حاصل از محور ساقه و گل آذین و همچنین میوه نارس پسته وحشی مقدار آنتوسیانین کل و فنول کل اندازه گیری و گزارش شدند. جهت بررسی تولید ریشه مویین در این گیاه، ژن rolB توسط باکتری Agrobacterium rhizogenes با روش های معمول به این گیاه منتقل گردید و با انجام PCR از لحاظ مولکولی ریشه های مویین نیز تایید شدند.
-
کلونینگ و بررسی ژن های کد کننده پروتئین های سایکلوتاید در گیاه FenzelViolamodesta
1391سایکلوتایدهادستهایبزرگازپپتیدهایحلقویهستندکهفعالیت هایزیستیمتنوعیدارندکهازآنجمله می توانبهفعالیتضدمیکروبی،ضدتوموری،ضدویروسنقصایمنیاکتسابی،نابودی گلبول های قرمز، سلول کشی و حشره کشیاشارهکرد. سایکلوتاید ها در گیاهان به صورت خانواده ژنی بیان می شوند، قسمتی از این ژن ها دارای توالی حفظ شده می باشند که در این پژوهش بر اساس این توالی پرایمر طراحی شد و به کمک تکنیکRACE-PCR'3 به شناسایی ژن های کد کننده پروتئین های سایکلوتاید در Violamodesta پرداخته شد و در نهایت پس از تعیین توالی، 14 توالی های نوکلئوتیدی بدست آمد که با توالی موجود در پایگاه داده NCBIهمتراز و مشخص شدتوالی های بدست آمده سایکلوتاید بودند ، سایکلوتاید های بدست آمده در گروه بریسلت قرار گرفتند سایکلوتاید های بدست آمده از گیاه Violamodestaبر اساس رسم دندروگرام و مقایسه با سایر سایکلوتاید ها، در گروه بریسلت به دو دسته تقسیم شدند Vmcyc5، Vmcyc10، Vmcyc70،Vmcyc7، Vmcyc40 و Vmcyc11 در یک دسته وVmcyc1، Vmcyc9، Vmcyc3، Vmcyc16، Vmcyc17، Vmcyc4، Vmcyc12 و Vmcyc8 در دسته دیگر قرارگرفتند. تفاوت این دو دسته در تعداد اسید آمینه می باشد دسته اول توالی کوتاه تری نسبت به دسته دوم داشتند ( دسته دوم 104 اسید آمینه دارند در صورتی که در دسته اول ،Vmcyc5، Vmcyc7 و Vmcyc40 98 اسید آمینهو Vmcyc11 ، Vmcyc10 و Vmcyc40 100 اسید آمینه دارند) و همچنین اسید آمینه های ابتدایی دسته اول ATAFALP می باشند در صورتی که دسته دوم با AAFALP شروع می شوند. بیان دو سایکلوتاید Vmcyc1 و Vmcyc7 به عنوان نماینده از 14 سایکلوتاید بدست آمده از Violamodesta در اندام های گل، دم گل، ساقه، ریشه، کپسول و برگ بررسی شد و مشخص شد کهVmcyc7در همه اندام ها بیان شد و بیان آندر کپسول و گل بیشتر از سایر قسمت ها بود و Vmcyc1 در کپسول و محور گل بیشترین میزان بیان و در گل کمترین میزان بیان را داشت.
-
همسانه سازی و مطالعه ژن های شبه سایکلوتاید در گندم
1391سایکلوتایدهادسته ایاز پروتئین های کوچک غنی از سیستئین می باشند و این پپتیدها حدود 30 اسیدآمینه دارند. در آن ها یک ساختار منحصربه فردبه وسیله سه باند دی سولفید، به نام گره سیستئینی ایجاد می شود. سایکلوتایدها خانواده بزرگی ازپپتیدهایحلقویضدمیکروبیهستندکهفعالیت-هایزیستیمتنوعیدارندکه ازجملهمی توانبهفعالیتضدمیکروبی،ضدتوموری،ضدویروسی،از بین بردن گلبول های قرمز،سلول کشی و حشره کشیاشارهنمود. شبه سایکلوتاید ها در گیاهان به صورت خانواده ژنی بیان می شوند. این ژن ها دارای نواحی حفاظت شده ای می باشند که در این پژوهش بر اساس توالی نواحی حفاظت شده آغازگر طراحی شدو با استفاده از تکنیکRACE-PCR'3 ژن هایکدکننده پروتئین های شبه سایکلوتاید در گندم همسانه سازی و تعیین توالی شدند. مقایسه توالی های به-دست آمده با توالی موجود در پایگاه داده ای PGI نشان داد تعداد 11 توالی نوکلئوتیدی شبه سایکلوتاید از گندمبه دست آمده است. توالی های نوکلئوتیدی به دو دسته تقسیم شدند و توالی پروتئینی آن هانیز به دو دسته تقسیم شدند. توالیTacycl2 در یک دسته و بقیه توالی ها در دسته دیگر قرار گرفتند. این توالی ها شباهت زیادی با توالی های شبه سایکلوتاید احتمالی در خانواده گرامینه دارند. تعداد نوکلئوتیدهای این توالی ها 402-479 متغیر بود. بیان نیمه کمی یکی از ژن-هایشبه سایکلوتاید در اندام های ریشه، کلئوپتیل، ساقه، برگ و گل آذین مطالعه شد. کلئوپتیل بیشترین میزان بیان نسبی و ساقه کمترین میزان بیان نسبی را نشان داد. همچنین بیان ژن شبه سایکلوتایددر اندام برگ با تیمار اسید سالیسیلیک مطالعه شد اما نتایج به دستآمده نیاز به مطالعات کمی داشت. این اولین مطالعه در زمینه همسانه سازیژن های شبه سایکلوتاید در خانواده گرامینهبود و نشان داد که در گندم ژن های شبه سایکلوتاید وجود دارد.
-
مقایسه کیفیت کمپوست زباله جامد شهری کارخانجات کمپوست سازی تهران و کرمانشاه
1390آنالیز پسماندهای جامد شهری در کشور ما نشان می دهد، بخش عمده ترکیب پسماند شهری از مواد آلی فسادپذیر تشکیل شده است. بر همین اساس، تبدیل مواد آلی موجود در پسماند به کمپوست در اولویت برنامه های مدیریت مواد زائد جامد قرار می گیرد. هدف از تحقیق حاضر، نخست تعیین روند تغییرات شاخص های کیفی کمپوست حاصل از پسماند جامد شهری در طی فرآیند تولید در مجتمع پردازش آرادکوه تهران و شرکت بازیافت مواد و تولید کود آلی کرمانشاه و مقایسه کیفیت کمپوست تولید شده نهایی با استانداردهای ایران، استاندارد WHO و نظریه Gotass و در نهایت، بررسی ارتباط شاخص های کیفی کمپوست با پارامترهای رنگ در استاندارد CIELAB می باشد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که در طی دوره نود روزه کمپوست سازی، روند تغییرات شاخص های کیفی کمپوست دو شهر به غیر از روند تغییرات دما، مشابه یکدیگر بودند. در مقایسه شاخص های کیفی کمپوست نهایی با استاندارد ایران، نتایج حاکی از آن بود که کمپوست هر دو شهر از لحاظ ازت، پتاسیم، جوانه زنی، pH و EC در محدوده کمپوست درجه یک و از نظر ماده آلی کمپوست هر دو شهر در محدوده کمپوست درجه دو قرار گرفت. به علاوه ملاحظه گردید که دو شاخص نسبت C/N و درصد فسفر در هر دو شهر مورد مطالعه در محدوده کمپوست درجه دو قرار می گیرند. در مقایسه ی شاخص های بررسی شده با استانداردهای WHO و نظریه Gotass مشاهده شد که تمام شاخص های اندازه گیری شده کمپوست دو شهر در محدوده قابل قبول و استاندارد قرار دارند. در نتیجه گیری کلی می توان گفت اکثر شاخص های بررسی شده در کمپوست دو شهر در محدوده قابل قبولی قرار داشتند و تنها شاخص های درصد ماده آلی، درصد فسفر و نسبت C/N اندکی کمتر از حد مطلوب بودند. همچنین نتایج نشان داد پارامترهای رنگ CIELAB دارای قابلیت اعتماد بالایی به منظور ارزیابی کیفیت کمپوست پسماندهای جامد شهری در کشور می باشند که بر خلاف سایر روشهای مرسوم ارزیابی کیفیت کمپوست که اکثراً بر پایه آنالیزهای آزمایشگاهی استوارند و از اینرو بسیار زمان بر، پرهزینه و نیازمند آزمایشگاه های مجهز و افراد متخصص هستند روشی ساده و ارزان می باشد.
-
بررسی مقاومت باکتری های ریزوبیای همزیست با ریشه گیاهان لگومینوز به آرسنیک، در مناطق آلوده جنوب شرقی استان کردستان
1390آلودگی خاک ها به آرسنیک، به یک نگرانی جهانی تبدیل شده است. اخیراً برهمکنش همزیستی Rhizobia-legume در گیاهان لگوم به عنوان یک روش جایگزین جهت اصلاح زیستی خاک به همراه بهبود نیتروژن خاک مورد توجه قرار گرفته است. در این تحقیق مقاومت باکتری های ریزوبیای همزیست با ریشه گیاهان تیره لگوم از قبیل یونجه و نخود به آرسنیک مورد مطالعه قرار گرفت. خصوصیات بیوشیمیایی 27 جدایه مورد بررسی قرار گرفت. جدایه های انتخابی جدا سازی شده از یونجه، نخود، عدس، ماشک، یونجه زرد و خارشتر با استفاده از آغازگر مربوط به ژن 16S rDNA مورد مطالعه و شناسایی قرار گرفت. با استفاده از یک جفت آغازگر اختصاصی ژن arsC، وجود ژن مقاومت به آرسنات در 18 جدایه تایید گردید. در بررسی میزان تحمل پذیری جدایه ها به آرسنیک در محیط کشت مایع YEM حاوی غلظت های مختلف آرسنات (100، 200، 250، 300، 350 و 400 میلی مولار)، جدایه های یونجه(AB1, AB3) ، سویه استاندارد (Sinorhizobium meliloti SM117)، جدایه های نخود (PA2, PC2)، جدایه عدس (L2)، جدایه های ماشک (VE1, VE2)، جدایه یونجه زرد (YA1) و جدایه خارشتر (Cth1) متحمل به غلظت 350 میلی مولار آرسنات و جدایه های (AB1, PA2, L2, VE2, YA1, Cth1) قادر به رشد در محدوده غلظتی بین 350 تا 400 میلی مولار آرسنات بودند. به منظور ارزیابی تاثیر آرسنیک بر توان گره زایی جدایه ها و میزان رشد گیاهان یونجه و نخود، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه سطح (دو سطح تلقیح و یک سطح بدون تلقیح) و پنج سطح آرسنیک (صفر، 10، 50، 75 و 100 میلی گرم آرسنیک بر کیلوگرم خاک) و با سه تکرار در شرایط گلخانه ای به مدت 8 هفته انجام شد. داده ها با روش تجزیه واریانس و با استفاده از نرم افزار SAS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از آزمایش گلخانه نشان داد که تلقیح گیاه یونجه توسط سویه های AB1 و RM (سویه استاندارد) و تلقیح گیاه نخود توسط سویه های PC2 و PF2، بر وزن تر و خشک اندام های هوایی و ریشه در غلظت های مختلف آرسنیک تاثیر معنی داری داشته است. به علاوه از لحاظ تاثیر تلقیح بر میزان رشد گیاهان در غلظت های مختلف آرسنیک، بین سویه های باکتری (AB1, RM) در یونجه و (PF2, PC2) در نخود با ضریب تبیین 99% تفاوت معنی د اری وجود نداشت. به طور متوسط در تیمارهای با تلقیح باکتری و بدون آرسنیک گیاهان یونجه و نخود به ت
-
القا ریشه های مویین و تولید متابولیت ثانویه دوپامین در گیاه خرفه با استفاده از تکنیک آگروباکتریوم رایزوژنز
1389خرفه با نام علمی Portulaca oleracea L. گیاهی علفی و گوشتداراست که تقریباً درتمام نقاط ایران پراکندگی دارد ودرمناطق جنوبی ایران به عنوان سبزی خوردن کاشته میشود. این گیاه به عنوان آنتیسپتیک، ضداسپاسمودیک، دیورتیک، ضد تب، شل کننده عضلانی ،آنتی اکسیدان، تقویت کننده سیستم ایمنی، تصفیه کننده خون، رفع تشنگی کاربرد درمانی دارد.آزمایشهای فیتوشیمیایی عصاره خرفه نشان داد که این گیاه یک منبع غنی ازاسیدهای چرب امگا3، آلفاتوکوفرول، اسیداسکوربیک، بتاکاروتن، گلوتاتیون واسیدآلفالینولنیک، پروتئین، ساکارید (کربوهیدرات) پکتین، موسیلاژ، ویتامینA و B1، نورآدرنالین، دوپامین و ... می باشد. برای ایجاد ریشه های موئین در گیاه خرفه از rhizogenes A.استرین AR15834 استفاده شد. بدین ترتیب که ابتدا ریزنمونه ها را با باکتری های فعال شده در محیط Ms 2/1 کشت داده و سپس به محیط حاوی سفاتوکسیم جهت حذف باکتری ها منتقل کردیم. چند نمونه به محیط کشت MS2/1 مایع بدون هورمون و تحت شرایط دمای C°25 و فتوپریود (16:8) روشنایی و تاریکی، مستقر روی شیکر با دورrpm 110، به منظور رشد بیشتر و بهتر ریشه های مویین، انتقال یافتند. جهت تایید ریشه های مویین از روش PCR (با استفاده از پرایمر اختصاصی ژنB Rol ) و بررسی تولید باندهای مشابه روی ژل الکتروفورز استفاده شد. درنهایت همه نمونه های DNA مربوط به ریشه های مویین و پلاسمید اگروباکتریوم در موقعیت bp780 باندهای مشابهی ایجاد کردند. با استفاده از نتایج این تحقیق، با تولید و کشت ریشه های مویین می توان هم گیاهان دارویی با ارزش را حفظ نمود و باززایی کرد و هم می توان سطح تولید برخی متابولیت های ثانویه که به طور طبیعی کم تولید می شوند را افزایش داد.
-
اثر تنش خشکی در زمان گلدهی بر فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانت و پروتئین های محلول برگ در اکوتیپ های گندم سرداری
1389به منظور بررسی اثرات تنش خشکی بر خصوصیات فیزیولوژیک، آنزیم های آنتی اکسیدانت و پروتئین های محلول در اکوتیپ های گندم سرداری، آزمایشی در قالب طرح بلوک های نواری با سه تکرار در سال 89-1388 و به صورت مزرعه ای در ایستگاه تحقیقات کشاورزی قاملو وابسته به مرکز تحقیقات کشاورزی استان کردستان اجرا گردید. نتایج آزمایش نشان داد، تیمار خشکی بر روی کلیه صفات از جمله آنزیم های سوپراکسید دیسموتاز (SOD) و پلی فنل اکسیداز (PPO)، میزان پرولین، پروتئین، پراکسیداسیون لیپید، پایداری غشاء، کلروفیل، تبادلات گازی برگ، سرعت کاهش آب از برگ و اجزای عملکرد معنی دار بود، به طوری که صفات پرولین، پراکسیداسیون لیپید و میزان خسارت به غشاء سلولی افزایش نشان دادند. تحت تنش خشکی بواسطه افزایش تولید انواع اکسیژن فعال، فعالیت آنزیم های سوپراکسید دیسموتاز و پلی فنل اکسیداز افزایش پیدا کرد. به نظر می رسد که آنزیم سوپراکسید دیسموتاز نقش اصلی را در کاهش خسارت اکسیداسیونی تحت تنش خشکی بر عهده دارد. لذا اکوتیپ های با فعالیت بیشتر آنزیم ها، مالون دآلدئید کمتر و پایداری غشاء بیشتری داشته اند. در این تحقیق اکوتیپ های مورد بررسی از نظر صفات ذکر شده اختلاف معنی داری را با یکدیگر نشان دادند، به طوری که از نظر میزان پروتئین، سوپراکسید دیسموتاز و پرولین اکوتیپ تازه آباد بر سایر اکوتیپ های مورد مطالعه برتری داشت. حفظ میزان پروتئین تحت تنش با کاهش سرعت از دست رفتن آب برگ همراه بود. اثر تنش رطوبتی بر وضعیت باند های پروتئینی بیشتر در جهت حذف و یا تحلیل بعضی از باندها در تیمارهای تنشی خصوصاً در نواحی مربوط به زیر واحد های آنزیم روبیسکو بوده و کمتر موجب ظهور باندهای جدید در عکس العمل به تنش شده است. بررسی الگوی باندی پروتئین های محلول بر روی ژل اکریل آمید نشان داد که ظهور باندهای جدید یا حذف بعضی از باندها در سطوح مختلف تنش خشکی را می توان به عنوان نشانگرهای بیوشیمیایی پاسخ به تنش خشکی در نظر گرفت. می توان گفت پروتئین هایی که به کمبود آب در گیاه پاسخ می دهند با فرآیندهایی از قبیل: فعالیت آنتی اکسیدانت ها، فتوسنتز، آسیب به پروتئین ها و متابولیسم لیپید ارتباط دارند و نقش این پروتئین ها در پاسخ به تنش می باشد.
-
اثرات کاربرد مواد بیولوژیک حاوی باسیلوس و تریکودرما بر روی صفات کمّی و کیفی نخود در استان کردستان
1389به منظور بررسی اثرات کاربرد مواد بیولوژیک حاوی باسیلوس و تریکودرما بر روی صفات کمّی و کیفی نخود در استان کردستان، در سال 1387 آزمایشی در دو بخش مزرعه ای و گلخانه ای به اجرا در آمد. در بخش مزرعه ای اثر رقم در سه سطح (بیوینیج، پیروز وILC- 482 ) و مواد بیولوژیک در هشت سطح شامل شاهد، ضد عفونی با سم بنومیل ، مصرف ماده بیولوژیک سوبتیلین، تریکودرمین b، مصرف توام سوبتیلین و تریکودرمینb به صورت 5 در هزار و 10 در هزار و به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی و با چهار تکرار در مزرعه دانشکده کشاورزی واقع در روستای دوشان سنندج اجرا شد. در بخش گلخانه ای اثر رقم در سه سطح (پیروز، هاشم و ILC- 482 ) و مصرف مواد بیولوژیک در پنج سطح (شاهد، شاهد+ فوزاریوم، تریکودرمینb، سوبتیلین ، مخلوط تریکودرمینb و سوبتیلین به صورت 10 در هزار و شیوه مصرف در دو سطح (بذرمال و محلول) به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در گلخانه دانشکده کشاورزی اجرا شد. در بخش مزرعه صفات تعداد غلاف در بوته، وزن هزار دانه، عملکرد، تعداد گره های روی ریشه، وزن خشک گره ها ، ازت، فسفر، پتاسیم و کلسیم گیاه و دانه، محتوای ازت، فسفر، پتاسیم و کلسیم دانه و در بخش گلخانه صفات درصد بیماری، میزان پروتئین محلول گیاه و میزان فعالیت آنزیم بتا-1و3- گلوکاناز مورد بررسی قرار گرفتند. تجزیه واریانس داده ها نشان داد که . اثر تیمارها بر میزان کلسیم دانه (05/0 > p) و عملکرد دانه (01/0 > p) تاثیر معنی داری بود. ولی بر روی صفات فسفر گیاه و دانه، پتاسیم گیاه و دانه، وزن خشک گره های روی ریشه، وزن هزار دانه و تعداد غلاف در شرایط مزرعه ای (05/0 > p) معنی دار نبود. اثر متقابل رقم و مواد بیولوژیک بر میزان کلسیم دانه، محتوای کلسیم، پتاسیم، فسفر و ازت دانه، عملکرد دانه و تعداد غلاف در بوته (01/0 > p) و بر میزان کلسیم گیاه، ازت دانه و تعداد گره روی ریشه (05/0 > p) معنی دار بود و بر سایر صفات مورد مطالعه (05/0 > p) اثر معنی داری نداشت. مصرف مواد بیولوژیک بر میزان کلسیم دانه در هرسه رقم بسیار معنی دار و بر میزان کلسیم گیاه در رقم پیروز بسیار معنی دار و بر میزان ازت دانه در رقم ILC- 482 و محتوای ازت دانه در هرسه رقم بسیار معنی دار بود. اثر مواد بیولوژیک برمحتوای ازت، فسفر، پتاسیم و کلسیم دانه در رقم بیوینیج تیمارهای مخل
-
بررسی پیوستگی مارکر مولکولی ISSR با مقاومت به بیماری پژمردگی فوزاریومی نخود
1389دومین منبع مهم غذایی بشر ، پس از غلات ، حبوبات هستند در میان حبوبات، گیاه زراعی نخود از نظر سطح زیر کشت و تولید از جایگاه ویژه ای برخوردار است. نخود به عنوان یک منبع سرشار از پروتئین در جیره غذایی انسان به خصوص در برنامه غذایی طبقات کم درآمد جامعه نقش مهمی را ایفا می کند. یکی از مهمترین محدود کننده های تولید نخود، پژمردگی فوزاریوی نخود با عامل Fusarium oxysporum f.sp ciceri می باشد. پژمردگی فوزاریومی یکی ازبیماری های مهم نخود در ایران و بسیاری از کشورهای جهان می باشد.در بجش مطالعات بیماری شناسی جهت جداسازی قارچ بیمارگر، نمونه برداری هایی از مزارع نخود شهرستان های استان کردستان در سال 1387 به عمل آمد. نمونه های مورد نظر از شهرستان های سنندج (دوشان، حسن آباد)، دیواندره، مریوان، دهگلان، کامیاران، جمع گردید. جدایه های به دست آمده بااستفاده ازکلیدهای شناسایی تشخیص داده شدند.. آزمون بیماری زایی جدایه ها در گلخانه و با استفاده از مایه تلقیح قارچی انجام گرفت. نتایج نشان داد که 11 جدایه بیماریزا بودندواختلافات معنی داری بین هم از نظر شدت بیماری زایی داشتند. ایزوله های F6 ، F3وF10 که درآزمون بیماریزایی از ایزوله های دیگر بیماریزا تر بود جهت ادامه آزمایشات انتخاب شد. مقاومت ژرم پلاسم ها در برابر سه ایزوله بیماریزا در سه آزمایش مورد سنجش قرار گرفت. تجزیه خوشه ای ژنوتیپ ها را بر اساس مقاومت به بیماری پژمردگی نخود به دو کلاستر مجزایعنی مقاوم و حساس تقسیم کرده است در بخش مطالعات مولکولی ارزیابی ژنتیکی ژنوتیپ های مورد استفاده با استفاده از آغازگرهای ISSR انجام شد. آغازگرهای مورد استفاده که برای آنالیز ژنوتیپ نخود مورد استفاده قرار گرفتند در مجموع توانستند 61 مکان را شناسایی کنند که 44 مکان از آنها چند شکلی نشان دادند.درصد پلی مورفیسم مشاهده شده1/72% بود.از میان پرایمرها، پرایمر UBC-841 با پلی مورفیسم 100% بیشترین میزان پلی مورفیسم را داشت و پرایمر UBC-864 با پلی مورفیسم 40% کمترین میزان پلی مورفیسم را داشت. متوسط تعداد باندهای تولید شده توسط هر آغازگر 77/6 ومتوسط تعداد باندهای پلی مورف هر88/4 آغازگر بود دندوگرام حاصل از تجزیه خوشه ای بر اساس ضریب تشابه دایس (DICE) و به روش UPGMAرسم گردید.دندوگرام حاصله در سطح تشابه 7/0 برش داده شد که 10 گروه ایجاد شد.بخش بعدی استفاده از دو روش تابع
-
اثر تنش خشکی بر فعالیت آنزیم های کاتالاز، پراکسیداز و صفات فیزیولوژیکی ارقام نخود در شرایط کردستان
1389به منظور بررسی اثر تنش خشکی بر فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانت وصفات فیزیولوژیکی ارقام نخود، آزمایشی مزرعه ای در مزرعه دانشگاه کردستان بصورت اسپلیت پلات برپایه طرح بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار انجام گرفت. فاکتور اصلی سطوح تنش شامل شاهد(آبیاری در همه مراحل) تنش رویشی ( عدم آبیاری تا شروع گلدهی)، تنش زایشی(قطع آبیاری پس از گلدهی تا رسیدگی دانه) و تنش کامل( عدم آبیاری تا انتهای دوره رشدی) و فاکتور فرعی ارقام نخود شامل بیونیج، پیروز و ILC482 بودند. فتوسنتز، عملکرد دانه، تعداد غلاف در بوته، ارتفاع بوته، میزان کلروفیل، میزان پرولین و پروتئین های محلول، فعالیت آنزیم های کاتالاز و پراکسیداز اندازه گیری شدند. اثر تنش خشکی بر عملکرد دانه، تعداد غلاف در بوته، ارتفاع گیاه در همه ارقام معنی دار بود. بیشترین عملکرد دانه در همه تیمارها متعلق به رقم بیونیچ و کمترین عملکرد دانه متعلق به رقم پیروز بود. تنش خشکی تاثیر معنی داری بر میزان کلروفیل، میزان پروتئین های محلول، پرولین و فعالیت آنزیم های کاتالاز و پراکسیداز داشت. بیشترین فعالیت آنزیم های کاتالاز و پر اکسیداز به ترتیب در شرایط تنش کامل و زایشی مشاهده گردید.
-
مقایسه روند تجمع جیوه در بافت های عضله ای سفید و قرمز در دو گونه ماهی کپور نقره ای(Hypophthalmichthys molitrix) و کپور معمولی(Cyprinus carpio) دریاچه سد قشلاق
1389جیوه قابلیت تجمع در بافت های زنده را داشته و قابلیت بزرگنمایی زیستی در زنجیره های غذایی را دارد و از این طریق می تواند سلامت انسان ها در معرض خطر قرار دهد. مطالعات قبلی در دریاچه سد قشلاق سنندج نشان دادند که غلظت جیوه موجود در آب این سد، به سبب فرآیند های طبیعی زمین شناختی از حد مجاز بیشتر است. به همین سبب یک طرح مطالعاتی برای مقایسه سطوح غلظت جیوه کل ) (THgتجمع یافته در بافت عضلات سفید و قرمز ماهیان کپور معمولی و کپورنقره ای سد، طراحی شد. وجود ترکیبات سولفاته فراوان در بافت عضله قرمز ماهی با قابلیت ایجاد کمپلکس های نسبتاً پایداری با جیوه از یک سو، و وجود رگ های خونی فراوان که یک حامل زیستی برای انتقال و تجمع زیستی فلز جیوه به شمار می روند از سوی دیگر، این باور را پدید می آورد که سطح جیوه تجمع یافته باید در بافت عضله قرمز ماهی هایی که در معرض آلودگی به فلز سنگین جیوه هستند، بالاتر از عضله سفید باشد. برای اولین بار سعی شد تا غلظت جیوه تجمع یافته و روند تغییرات آن در بافت عضله قرمز و سفید ماهیان کپور معمولی و نقره ای به عنوان دو گونه پر مصرف در ایران مورد سنجش و مقایسه قرار گیرد. مجموعاً 48 نمونه ماهی (24 نمونه کپور معمولی + 24 نمونه کپور نقره ای) درخلال ماه های تیر تا آذر سال 1388 به صورت تصادفی از دریاچه سد قشلاق شهر سنندج صید و غلظت جیوه کل در بافتهای عضله سفید و قرمز این ماهی ها با استفاده از دستگاه پیشرفته اندازه گیری جیوه (Model, Leco 254 AMA) اندازه گیری شد. میانگین± اشتباه استاندارد THg در بافت عضلات سفید دو ماهی کپور معمولی و نقره ای به ترتیب 67/20 ± 233 و 43/26 ± 367 و برای عضلات قرمز نیز به ترتیب مقادیر 03/21 ± 227 و 22/32 ± 311 بر حسبppb یا ng g-1 وزن خشک به دست آمد. میانگین های ماهانه جیوه تجمع یافته در بافت عضله سفید دو گونه ماهی کپور معمولی و نقره ای اختلاف معنا داری از خود نشان ندادند (1926/0 P = , 29/2 =36, 5(F، درحالیکه میانگین THg تجمع یافته در بافت عضله سفید ماهی کپور نقره ای به صورت معناداری بیشتر از ماهی کپور معمولی بود (0068/0 P = , 70/19 =36 ,1(F. در ادامه میانگین های ماهانه وکل جیوه تجمع یافته در بافت عضله قرمز در دو گونه ماهی، در خلال ماه های مطالعه اختلاف معنی داری را نشان ندادند (3366/0P=, 49/1= 36 , 5 (F و (1499/0P= , 89/2= 36 , 1F). غل
-
بررسی فعالیتهای انتاگونیستی جدایه های سودوموناس و باسیلوس جدا شده از ریزوسفر نخود برروی عامل پژمردگی فوزاریومی نخود در استان کردستان
1389عامل پژمردگی فوزاریومی نخود
-
بررسی تنوع فنوتیپی وژنتیکی باکتری عامل پزمردگی باکتریایی سیب زمینی در استان کردستان و مرکزی
1389باکتری
-
اثرات تنش سرما و یخ زدگی در مراحل مختلف رشد بر فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانت در نخود
1389به منظور بررسی اثرات تنش سرما و یخ زدگی بر روی آنزیم های آنتی اکسیدانت در نخود، سه آزمایش مجزا در سه مرحله رشدی جوانه زنی، سبز شدن و رشد اولیه انجام گرفت. آزمایش بصورت فاکتوریل دو عاملی با استفاده از فاکتورهای دمایی در شش سطح شامل(15 درجه= 1T (تیمار شاهد)، 5 درجه= 2T، صفر درجه= 3T، 5- درجه= 4T، 10-درجه= 5T، 15-درجه= 6T) و رقم در سه سطح شامل(پیروز=1V، 482ILC=2V، بیونیج=3V) در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در سال 88-1387 و به صورت کاملاً آزمایشگاهی در آزمایشگاه فیزیولوژی گیاهان زراعی دانشکده کشاورزی دانشگاه کردستان اجرا گردید. نتایج حاصل از تجزیه واریانس نشان داد، تیمارهای سرما و یخ زدگی بر روی کلیه صفات از جمله آنزیم های کاتالاز(CAT) و پراکسیداز(POX)، پرولین، پروتئین، کربوهیدرات، پایداری غشاء، کلروفیل و پراکسید هیدروژن(2O2H) معنی دار بود، به طوری که کلیه صفات ذکر شده بجز کلروفیل با کاهش دما افزایش نشان دادند، در حالی که محتوای کلروفیل با کاهش دما کاهش پیدا کرد. در بین تیمارهای دمایی، در اکثر صفات دمای 5- درجه سانتی گراد بیشترین تاثیر را بر روی صفات فوق الذکر داشت. در این تحقیق ارقام مورد بررسی در مرحله جوانه زنی در صفات پایداری غشاء، پرولین، پروتئین، 2O2H، پراکسیداز و کاتالاز اختلاف معنی داری را با یکدیگر نشان دادند، به طوری که در کلیه این صفات ، رقم 482ILC به عنوان رقم متحمل شناخته شد در حالیکه در صفات کاتالاز و پراکسیداز این رقم با رقم بیونیج تفاوت معنی داری را نشان نداد . ارقام مورد بررسی در مرحله سبز شدن نیز در تمامی صفات مورد بررسی اختلاف معنی داری را نشان دادند، به طوری که رقم 482ILC در صفات پایداری غشاء، کربوهیدرات محلول در آب و پروتئین و در بقیه صفات رقم بیونیج به عنوان رقم متحمل شناخته شدند، که البته در صفت 2O2H و پراکسیداز این دو رقم فاقد اختلاف معنی دار بودند. در مرحله رشد اولیه نیز ارقام در صفات پایداری غشاء، پرولین، پروتئین، کربوهیدرات محلول در الکل، کلروفیل و 2O2H دارای اختلاف معنی داری بودند. در این مرحله رشدی رقم 482ILC در صفت پایداری غشاء متحمل شناخته شد و رقم بیونیج در صفات کربوهیدرات محلول در الکل و کلروفیل مقاوم شناخته شد، در صفت 2O2H این دو رقم فاقد اختلاف معنی دار بودند. البته در صفت پروتئین رقم بیونیج با پیروز فاقد اختلاف معنی دار ب
-
اثر تنش خشکی بر ویژگی های مورفولوژیکی و آنزیم های پراکسیدازی گلرنگ بهاره در شرایط کردستان
1388به منظور مطالعه اثر تنش خشکی بر ویژگی های مورفولوژیکی و فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانت ارقام گلرنگ بهاره، آزمایش مزرعه ای، در مزرعه دانشگاه کردستان با استفاده از ارقام اصفهان 78 ، سینا، 111IL و PI-250536 انجام شد. طرح آزمایشی به کار رفته در این آزمایش، اسپلیت پلات، با 4 تیمار و 3 تکرار بود. تیمارهای تنش خشکی عبارت بودند از؛ تنش رویشی با عدم آبیاری تا شروع گلدهی، تنش زایشی با عدم آبیاری بعد از شروع گلدهی و تنش کامل با عدم آبیاری تا انتهای دوره رشدی اعمال شدند . عملکرد دانه،وزن هزار دانه، شاخص برداشت، تعداد غوزه در بوته، تعداد دانه در غوزه، ارتفاع بوته، درصد روغن، عملکرد روغن، محتوی آب برگ، میزان کلروفیل، میزان پرولین و پروتئین های محلول،فعالیت آنزیم های کاتالاز و پراکسیداز و پایداری غشای سلولی اندازه گیری شدند . تنش خشکی تاثیر معنی داری روی صفات فوق داشت و سبب کاهش عملکرد دانه، وزن هزار دانه، شاخص برداشت، تعداد غوزه در بوته، تعداد د انه در غوزه، ارتفاع گیاه، عملکرد روغن، محتوی آب برگ در همه ارقام شد. در شرایط تنش خشکی بیشترین میزان عملکرد در رقم 111IL که بیشترین پایداری غشا را داشت، مشاهده گردید. تنش خشکی تاثیر معنی داری روی درصد روغن، میزان کلروفیل، میزان پروتئین های محلول، فعالیت آنزیم های کاتالاز و پراکسیداز نداشت، ولی سبب تجمع پرولین شد. در شرایط تنش خشکی بین پایداری غشای سلولی و عملکرد دانه و نیز بین پایداری غشای سلولی و فعالیت آنزیم کاتالاز همبستگی مثبت مشاهده شد . بین فعالیت آنزیم کاتالاز و میزان کلروفیلa و بین فعالیت پراکسیداز و کلروفیل b همبستگی مثبت مشاهده شد . نتایج این آزمایش پیشنهاد می کنند، ارقامی که میزان پرولین، محتوی آب برگ و پایداری غشای بالایی دارند، مقاومت بیشتری و به تنش خشکی دارند و آنزیم های کاتالاز و پراکسیداز به ترتیب می توانند نقش محافظتی از کلروفیل a و کلروفیل b را در گلرنگ داشته باشند.
-
اثر برگ ریزی بر روابط متقابل منبع و مخزن در آفتابگردان تحت شرایط تنش خشکی
1388به منظور ارزیابی اثرات تنش خشکی بر روابط منبع و مخزن و نیز پی بردن به اثرات کاهش سطح برگ ها بر میزان عملکرد دانه و درصد روغن، آزمایش مزرعه ای در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه کردستان واقع در منطقه گریزه به صورت اسپلیت پلات- فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی در چهار تکرار به اجرا گذاشته شد. در این آزمایش تنش خشکی و آبیاری به عنوان سطوح فاکتور اصلی در نظر گرفته شدند و در هر کدام از این فاکتورهای اصلی برگ ها در 5 سطح (0% ، 25% ، 50% ، 75% و100% ) به صورت یکنواخت در مراحل گل دهی (R5) و اتمام دانه بندی (R7) قطع گردید. به منظور بررسی محدودیت مخزن، بعد از گرده افشانی کامل، نصف دانه های طبق در 6 بوته از هر واحد آزمایشی حذف گردید. این کار در سطوح مختلف برگ ریزی صورت گرفت. صفات مورد بررسی عبارت بودند از: عملکرد در واحد سطح، تعداد دانه پر، تعداد دانه پوک، درصد مغز دانه، ارتفاع ساقه، وزن هزار دانه، قطر طبق، قطر ساقه، تعداد برگ، عملکرد بیولوژیک، محدودیت مخزن ( حذف نصف طبق)، محدودیت منبع (حذف برگ ها)، درصد روغن و درصد پروتئین. نتایج به دست آمده نشان داد که سطوح مختلف برگ ریزی و آبیاری در مراحل مختلف بر تعداد دانه پر، وزن هزاردانه، عملکرد دانه در واحد سطح، عملکرد بیولوژیک، محدودیت مخزن و ارتفاع گیاه از لحاظ آماری در سطح احتمال 1 درصد معنی دار است. همچنین مشاهده شد که درصدهای برگ ریزی بالاتر از 25 درصد در مرحله 5R و در شرایط تنش خشکی، بیشترین تاثیر را در روی صفات مورد بررسی داشته است، به طوری که هر چه درصد برگ ریزی بیشتر و زمان آن زودتر صورت گرفت، متناسب با آن میزان عملکرد دانه، وزن هزار دانه، تعداد دانه پر، درصد مغز دانه،عملکرد بیولوژیک، محدودیت مخزن و درصد روغن دانه کاهش ولی درصد پروتئین افزایش یافت. نتایج مربوط به حذف دانه های نصف طبق هم نشان داد که در شرایط تنش خشکی محدودیت منبع و در آبیاری هم محدودیت منبع و هم محدودیت مخزن وجود دارد. تنها اثر متقابل سه گانه مربوط به درصد روغن در سطح احتمال 5 درصد بود.
-
بررسی امکان کنترل غیر شیمیایی عامل بیماری کپک خاکستری توت فرنگی در استان کردستان
1388پوسیدگی میوه قبل وپس از برداشت
-
بررسی دقت مدل های انعکاس سنجی حوزه زمانی برای برآورد رطوبت خاک
1388استفاده از روش انعکاس سنجی حوزه زمانی TDR اخیراً به عنوان روشی غیرمخرب و سریع در تعیین رطوبت حجمی خاک شناخته شده است. کاربرد TDR نیاز به کالیبراسیون بر اساس ثابت دی الکتریک و رطوبت حجمی ارائه شده به دستگاه دارد. در این میان روابط تجربی متعددی بین ثابت دی الکتریک دستگاه و رطوبت حجمی منتشر شده که این معادلات بدون در نظر گرفتن تمامی خصوصیات خاک می باشند. هدف از این تحقیق بررسی دقت مدل های ارائه شده برای خاک های حاوی ماده آلی می باشد. این تحقیق در شرایط آزمایشگاهی در سه نوع خاک با بافت سبک، متوسط و سنگین و پنج سطح ماده آلی (5/0، 2، 5/3، 5 و 5/6 درصد) شامل کود لاشبرگ و در سه تکرار در قالب طرح کاملاً تصادفی انجام شد. در این تحقیق، از مدل های تاپ و همکاران (1980)، ترکیبی (1990)، مالیکی و همکاران (1996)، راس و همکاران (1992) و اولسزوک و همکاران (2004) استفاده شد. توانایی برآورد رطوبت حجمی هر یک از مدل ها با معیارهای جذر متوسط مربع خطا (RMSE) و خطای نسبی (RE) بررسی گردید. نتایج نشان داد که مدل تاپ و همکاران (1980)، مالیکی و همکاران (1996)، و اولسزوک و همکاران (2004)، به ترتیب با ضریب همبستگی 85/0، 84/0 و 84/0 کمترین خطا و مدل ترکیبی (1990) و راس و همکاران (1992) بیشترین خطا را در برآورد رطوبت خاک داشتند. همچنین در این مدل ها با افزایش درصد ماده آلی و درصد رس، میزان خطای برآورد رطوبت خاک افزایش یافت.