Faculty Profile

امیر رشیدی
تاریخ به‌روزرسانی: 1403/08/10

امیر رشیدی

دانشکده کشاورزی / گروه علوم دامی

Theses Faculty

پایان‌نامه‌های کارشناسی‌ارشد

  1. ارزیابی عملکرد صفات تولیدی و رفتاری نژادهای زنبور عسل ایرانی، کارنیولان و قفقازی در استان کردستان
    1400
    زنبورعسل یک حشره اقتصادی است که عوامل مختلفی نظیر فیزیولوژی، ژنتیک و شرایط محیطی بر رفتار و عملکرد آن‌ تاثیر‌گذار است. هدف از این مطالعه، ارزیابی صفات تولیدی و رفتاری نژادهای زنبورعسل کارنیولان، قفقازی و ایرانی در زنبورستان واقع در استان کردستان بود. در ابتدا ملکه‌های نژادهای مورد نظر در قالب 3 گروه نژادی مختلف از مراکز معتبر پرورش ملکه تهیه و در تعداد 30 کندو معرفی و ساماندهی شدند. مکان زنبورستان برای فصل سرد و زمستان‌گذرانی، روستای نوره شهرستان سنندج و برای فصل جمعیت‌سازی و تولید، روستای سرواله در منطقه لیلاخ بود (35.2080° N, 47.2200° E). صفات مورد مطالعه شامل تولید عسل، جمع‌آوری گرده، زمستان‌گذرانی، رفتار دفاعی، آرامش روی قاب و تمایل به بچه‌دهی بود.آزمایش در قالب طرح کاملاً تصادفی انجام شد و رکوردها با نرم افزار SAS آنالیز شدند. میانگین صفت تولید عسل به ازای هر کندو در نژاد کارنیولان (390/4 کیلوگرم) به طور معنی‌داری بیشتر از نژادهای ایرانی (99/2 کیلوگرم) و قفقازی (060/3 کیلوگرم) بود (05/0>p). نتایج حاصل نشان داد که میانگین صفت جمع‌آوری گرده به میزان 145 گرم در نژاد کارنیولان بیشتر از سایر نژادها بود (01/0>p). کیفیت امتیاز زمستان‌گذرانی در نژاد ایرانی 9/0 و کارنیولان 7/0 به طور معنی‌داری بیشتر از نژاد قفقازی 1/0 بود (01/0>p). بررسی صفت آرامش روی قاب و رفتار دفاعی در کلنی‌های مختلف گروه‌های نژادی نشان داد که نژاد ایرانی در مقایسه با دو نژاد دیگر ناآرام تر و تهاجمی‌تر است (01/0>p). میانگین نرخ رشد جمعیت 9/3 درصد در نژاد کارنیولان بیشتر از 2/3% در نژاد قفقازی و 5/2% در نژاد ایرانی بود (01/0>p). بر اساس نتایج حاصل از مطالعه حاضر، عملکرد نژاد ایرانی در مقایسه با سایر نژادها پایین تر بود که نیاز می‌رود اجرای برنامه‌های اصلاح نژادی در این نژاد بومی اجرا گردد.
  2. کاربرد شبکه‌های عصبی مصنوعی در پیش‌بینی ارزش اصلاحی وزن شیرگیری در بز مرخز
    1400
    شبکه‌های عصبی مصنوعی در چند دهه‌ی اخیر رشد چشمگیری در زمینه‌های مختلف علوم و از جمله علوم دامی داشته است. این پژوهش به‌منظور بررسی قابلیت کاربرد شبکه‌های عصبی مصنوعی در پیش‌بینی ارزش‌های اصلاحی صفت وزن از شیرگیری در بز مرخز انجام شد. در مرحله اول ارزش‌های اصلاحی صفت مذکور توسط نرم‌افزار DMU و بر اساس مدل حیوانی پیش‌بینی شد. ارزش‌های اصلاحی پیش‌بینی شده در بخش اول، به‌عنوان ورودی و متغیر پاسخ (وابسته) برای اجرای شبکه‌های عصبی مصنوعی در بخش دوم استفاده شد. برای اجرای شبکه‌های عصبی مصنوعی توسط نرم‌افزار R، ابتدا داده‌ها طی چند مرحله کنترل و پردازش شدند که شامل جایگذاری داده‌های گمشده و نامتعارف با روش PPCA، انتخاب متغیرها بر اساس آنالیز همبستگی، تبدیل مقیاس و نهایتا بخش‌بندی داده‌ها به دو دسته آموزش و آزمون (75%و25%) بود. در این تحقیق سه مدل از شبکه‌های عصبی مصنوعی اجرا شد که شامل مدل پرسپترون چند لایه(MLP)، تابع پایه شعاعی(RBF) و رگرسیون بردار پشتیبان (SVR) بود. در مرحله بعد برای هر کدام از این مدل‌ها بهترین معماری که شامل تعداد لایه‌ی پنهان و تعداد نورون‌ها در هر لایه می‌باشد، جستجو شد. هر سه مدل با تعداد دو لایه پنهان، بهترین معماری و کارائی را داشتند. تعداد نورون بهینه در لایه‌های پنهان اول و دوم به ترتیب برای مدل پرسپترون چندلایه 9و10 نورون، برای مدل تابع پایه شعاعی 10و6 نورون و برای مدل رگرسیون بردار پشتیبان 7و10 نورون برآورد شد. برای اعتبارسنجی و اطمینان از صحت یافته‌ها، بخش شبیه‌سازی نیز توسط نرم‌افزار QMSim انجام و داده‌های تولید شده با هر سه مدل شبکه عصبی مصنوعی آنالیز شدند. از آنجا که سه مدل اجرا شده از نظر معیارهای همبستگی و میانگین مربعات خطا متفاوت بودند، از دیاگرام تیلور برای انتخاب بهترین مدل استفاده شد. مقادیر عددی همبستگی ارزش اصلاحی واقعی و پیش‌بینی شده برای مدل‌های MLP،RBF و SVR در داده‌‌های مزرعه‌ایی به ترتیب 66/0، 47/0 و 66/0 و در داده‌‌های شبیه‌سازی شده به ترتیب 85/0، 75/0 و 85/0 برآورد شد. نتایج تحقیق براساس داده‌های مزرعه‌ایی و شبیه‌سازی شده نشان داد که مدل‌های MLP و SVR با ضریب همبستگی بالاتر و مقدار خطای پایین‌تری، قابلیت پیش‌بینی صفت ارزش اصلاحی وزن شیرگیری را دارند.
  3. برآورد پارامترهای ژنتیکی صفات تولید شیر، شمار سلول های سوماتیک و ورم پستان بالینی در گاوهای شیری هلشتاین
    1400
    این مطالعه باهدف برآورد نرخ وقوع ورم پستان بالینی، برآورد پارامترهای ژنتیکی صفت وقوع ورم پستان و ارتباط آن با صفات تولیدی در گاوهای شیری هلشتاین ایران انجام شد. بدین منظور اطلاعات 12397 گاو هلشتاین مربوط به شرکت کشت و صنعت قیام استان اصفهان از سال 2014 تا 2021 مورد ارزیابی قرار گرفت. در این مطالعه آنالیز ژنتیکی تنها برای ابتدای دوره شیردهی (5-150 روز) انجام شد. بر اساس نتایج حاصل از این تحقیق نرخ وقوع ورم پستان 31.67 مورد به ازای هر 100 راس گاو در سال بود. همچنین اثرات سن اولین زایش، سال-فصل زایش، مرحله شیردهی و نوبت زایش بر صفت وقوع ورم پستان معنی دار بود (p<0.01). وراثت پذیری صفت وقوع ورم پستان با استفاده از مدل خطی 0.006± 0.08 کمتر از مقدار برآورد شده با مدل آستانه ای 0.023±0.18 بود. همبستگی ژنتیکی بین وقوع ورم پستان و امتیاز سلول های بدنی موجود در شیر بالا و برابر 0.62 بود که نشان می دهد انتخاب برای امتیاز پایین سلول های بدنی موجود در شیر، بروز ورم پستان را کاهش می دهد. همبستگی ژنتیکی بالا بین امتیاز سلول های بدنی موجود در شیر و ورم پستان بالینی، امتیاز سلول های بدنی موجود در شیر را به یک شاخص معتبر برای ورم پستان بالینی تبدیل کرده است. همبستگی ژنتیکی صفات وقوع ورم پستان و امتیاز سلول های بدنی با صفت تولید شیر به ترتیب 0.49 و 0.22- برآورد شد. تغییرات میانگین ارزش اصلاحی ورم پستان طی سال های 2007 تا 2019 به ترتیب0.000986 و 0.000860- بود که نشان می دهد مقاومت به ورم پستان به آهستگی افزایش یافته است. بر اساس یافته های این تحقیق صفت وقوع ورم پستان دارای وراثت پذیری پایینی است. همچنین همبستگی نامطلوب بین این صفت باصفت تولید شیر نشان می دهد انتخاب برای افزایش تولید شیر خطر ابتلا به ورم پستان را افزایش می دهد.
  4. برآورد پارامترهای ژنتیکی صفات وزن بدن در بزهای مرخز با استفاده از مدل های رگرسیون تصادفی بی اسپلاین
    1400
    هدف از این پژوهش برآورد پارامترهای ژنتیکی صفات وزن بدن در بزهای مرخز با استفاده از مدل های رگرسیون تصادفی بی اسپلاین بود. اطلاعات استفاده شده در این پژوهش شامل 19549 رکورد صفات وزن بدن بود که طی 29 سال (1371 تا 1399) در ایستگاه پرورش و اصلاح نژاد بز مرخز شهرستان سنندج جمع آوری شده بود. از نرم افزارهایExcel و CFC برای ویرایش و آماده سازی داده ها استفاده شد. مدل مورد استفاده جهت تجزیه داده ها شامل اثرات عوامل ثابت (سال تولد، جنس، نوع تولد و سن مادر)، عوامل تصادفی شامل اثرات ژنتیکی افزایشی مستقیم، ژنتیکی افزایشی مادری، محیطی دائمی دام و محیطی دائمی مادری به صورت متجانس و نامتجانس بود. برای مقایسه مدل ها از معیار اطلاعات آکایک (AIC) و معیار اطلاعات بیزی (BIC) و برای برآورد مولفه های واریانس با استفاده از مدل رگرسیون تصادفی بی اسپلاین از نرم افزار Wombat استفاده شد. مطابق نتایج حاصل، مدل BSPQ 4.4.4.4 براساس معیارAIC وBIC دارای کمترین عدد بود و به عنوان بهترین مدل انتخاب شد. وراثت پذیری برآورد شده با این مدل برای وزن تولد، سه ماهگی، شش ماهگی، نه ماهگی و یکسالگی به ترتیب 16/0، 17/0، 08/0، 3/0و 3/0 برآورد گردید. مقادیر همبستگی ژنتیکی بین وزن تولد و وزن سه ماهگی، وزن تولد با وزن شش ماهگی، وزن تولد با وزن نه ماهگی، وزن تولد با وزن یکسالگی، وزن سه ماهگی با وزن شش ماهگی، وزن سه ماهگی با نه ماهگی، وزن سه ماهگی با یکسالگی، وزن شش ماهگی با وزن نه ماهگی، وزن شش ماهگی با یکسالگی و وزن نه ماهگی با یکسالگی به ترتیب 91/0-، 22/0، 38/0، 21/0، 56/0، 26/0-، 30/0، 62/0، 86/0و 77/0 بود. حداکثر همبستگی فنوتیپی با مقدار 82/0 بین وزن نه ماهگی و یکسالگی بود و کمترین میزان آن بین وزن تولد با سه ماهگی و شش ماهگی به مقدار 12/0 برآورد گردید.
  5. اثرات چندشکلی های تک نوکلئوتیدی در ژن های کدکننده ی miRNAها بر صفات تعداد نتاج در بزهای مرخز
    1400
    بز مرخز یک نژاد بسیار مهم و بومی ایران است که در دو دهه ی گذشته جمعیت آن کاهش شدیدی داشته است. یکی از راه های افزایش جمعیت این نژاد شناسایی و بکارگیری نشانگرهایی است که روی صفات مهم مانند تعداد نتاج در زمان زایش اثرگذار هستند. این مطالعه با هدف شناسایی و ارزیابی اثرات چندشکلی های تک نوکلئوتیدی (SNPs) در ژن های کدکننده ی برخی از miRNAها، ژن های هدف و نواحی کناری آن ها بر صفات تعداد نتاج در زمان زایش در بزهای مرخز انجام شد. به این منظور از روش های PCR-SSCP، مطالعات گسترده ارتباط ژنومی (GWAS) و متاآنالیز استفاده شد. برای انجام PCR-SSCP تعداد 88 نمونه و برای انجام GWAS تعداد 136 نمونه از بزهای موجود در ایستگاه پرورش و اصلاح نژاد بز مرخز سنندج انتخاب شدند. نتایج حاصل از PCR-SSCP وجود چهار SNP شاملC/A ، A/G، C/T و A/G را به ترتیب در ناحیه پروموتر ژن miR-9 و نواحی 3’UTR سه ژن miR-27a، KITLG و IGF1 تایید نمود. نتایج آنالیز میانگین حداقل مربعات نشان داد که ژنوتیپ AA ژن miR-9 به طور مثبت و معنی داری بر تعداد نتاج در زمان زایش در بزهای مرخز تاثیر می گذارد (01/0>p)، که این نتایج توسط آنالیز رگرسیون لجستیک نیز تایید شد. همچنین نتایج تجزیه به مولفه های اصلی ارتباط SNP موجود روی پروموتر ژن miR-9 و صفت مورد مطالعه را تایید کرد. اسکن ناحیه ی پروموتور ژن miR-9 نشان داد که تغییر آلل C به A ممکن است مانع از اتصال تعدادی از فاکتورهای رونویسی از جملهHES1 ،HES2 ، NRF1 وTCFL5 به پروموتور این ژن شود که می تواند بیان ژن miR-9 را کاهش دهد. آنالیز نمونه های ژنوتایپ شده با استفاده از چیپ 50K Illumina منجر به شناسایی چهار SNP معنی دار در ارتباط با تعداد نتاج در زمان زایش در بزهای مرخز شد. بررسی فاصله ی 500 هزار جفت باز بالادست و پایین دست SNPهای معنی دار منجر به شناسایی 11 ژن کاندیدا برای اثرگذاری بر صفت مورد مطالعه شد، که از میان آن ها دو ژن GABRA5 و AKAP13 به دلیل نقشی که در فرآیندهای تولیدمثلی دارند ممکن است اهمیت بیشتری داشته باشند. نتایج حاصل از متاآنالیز چندشکلی c.1189G>A روی ژن GDF9 نشان داد که این چندشکلی تحت مدل dominant و در صورت حذف یکی از مطالعات از فرآیند متاآنالیز تحت مدل additive روی تعداد نتاج در زمان زایش در بز اثر معنی دار دارد (05/0>p). به عبارت دیگر، بزهای دارای دو نسخه از آلل G (ژنوتایپ GG) تعداد نتاج بیشتری از بزهای دارای ژنوتایپ AG و AA دارند. نتایج پژوهش حاضر منجر به شناسایی SNPهای مهم مرتبط با صفت تعداد نتاج در زمان زایش در بز شد که می تواند در برنامه های اصلاحی بز مورد استفاده قرار گیرد.
  6. ارزیابی استراتژیهای مختلف برای بهبود صحت پیش بینی در برنامه انتخاب ژنومی با استفاده از جمعیت مرجع چندنژادی
    1399
    هدف از این مطالعه بررسی امکان بهبود صحت پیش بینی با محاسبه کردن تفاوتهای فاز عدم تعادل پیوستگی در یک جمعیت مرجع چند نژادی است. رگرسیون ریج بیزی برای برآورد اثرات نشانگری طی سه سناریو حاصل از ترکیب دو سطح اندازه جمعیت مرجع ( 1000و 2000 ) و تعدادQTL (200 ،100 و 300) مورد استفاده قرار گرفت. سناریوها دارای جمعیت مرجع جدا یا ترکیبی بودند. در روش پیشنهادی، زمانی که جمعیت مرجع با دو نژاد ترکیب شد، زیر مجموعه SNPهای مشترک بین دو نژاد با فاز عدم تعادل پیوستگی بالا و مشابه شناسایی گردید. سپس یک مدل بیزی رگرسیون ریج به منظور برآورد اثرات برای دو مجموعه از SNPها، SNPهایی با فاز عدم تعادل پیوستگی مشابه در هر دو نژاد و SNPهای باقیمانده مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که ادغام ساده دو جمعیت مرجع در داخل یک جمعیت مرجع واحد صحت پیشبینی را در مقایسه با یک جمعیت مرجع جداگانه بهبود نمیدهد. با این حال، محاسبه تفاوتهای فاز عدم تعادل پیوستگی در دو نژاد، صحت پیشبینی را در مقایسه با جمعیت مرجع جداگانه و ادغام ساده جمعیتهای مرجع بهبود داد. بنابراین برای جمعیتهای کوچک از جمله گاو گوشتی که اغلب جمعیت مرجع نسبتاً کوچکی دارند و در ارزیابی ژنتیکی ترکیبی که معمولاً بر روی نژادهای مختلف انجام میگیرد، میتواند مفید باشد
  7. ارزیابی ژنتیکی صفات تولیدی و تولیدمثلی گاو های هلشتاین مزرعه گواور
    1399
    هدف از اصلاح نژاد دام، تغییر عملکرد و افزایش بهره وری است. این هدف با انتخاب دام-های با عملکرد مطلوب و جلوگیری از همخونی امکان پذیر است. در این پژوهش برای ارزیابی ژنتیکی صفات تولیدی و تولیدمثلی گاو های شیری هلشتاین مزرعه کشت و صنعت بازوی کشاورز شهرستان گواوور استان کرمانشاه از اطلاعات 26495 رکورد مربوط به رکورد های صفات تولیدی و تولیدمثلی که از سال 2007 تا 2018 توسط مرکز کشت و صنعت بازوی کشاورز گردآوری شده بود استفاده شد. صفات تولیدی شامل مقدار شیر تولیدی 305 روز و صفات تولیدمثلی شامل سن اولین تلقیح، سن اولین زایش، فاصله گوساله زایی، فاصله زایش تا اولین تلقیح منجر به آبستنی، طول دوره آبستنی، روز های باز، طول دوره خشکی و طول دوره شیر دهی بود. برای برآورد از رویه GLM نرم افزار SAS 8.02 اثرات عوامل ثابت شامل شکم زایش، سال زایش، فصل زایش و سن زایش بر صفات موردنظر استفاده شد. میانگین حداقل مربعات حاصل برای صفات مقدار شیر تولیدی 305 روز، سن اولین تلقیح، سن اولین زایش، فاصله گوساله زایی، فاصله زایش تا اولین تلقیح منجر به آبستنی، طول دوره آبستنی، روز های باز، طول دوره خشکی و طول دوره شیر دهی به ترتیب برابر 05/2534±44/10501، 35/2±09/16، 66/2±45/25، 93/1±39/14، 64/30±95/88، 30/5±4/276، 76/39±52/107 و 01/11±58/58 بود. روند فنوتیپی برآورد شده برای صفات موردنظر به ترتیب: 83/327 کیلوگرم، 3694/3 ماه، 0784/0 ماه، 0716/0 ماه، 0928/0 ماه، 6978/1 روز، 0013/0- روز، 4122/2 روز و 9612/0 روز بود. ضریب همبستگی صفت شیر تولیدی- سن اولین زایش، شیرتولیدی- طول دوره خشکی، سن اولین زایش- سن اولین تلقیح، فاصله گوساله زایی- سن اولین زایش، روزهای باز- طول دوره آبستنی و روزهای باز- سن اولین تلقیح به ترتیب 49/0-، 04/0-، 95/0، 24/0، 03/0- و 18/0 بود.
  8. تاثیر آمیختهگری بزهای بومی قزوین با نژاد سانن بر عملکرد صفات اقتصادی
    1399
    هدف از این مطالعه بررسی صفات رشد، تولید شیر، ترکیبات شیمیایی و خصوصیات فیزیکی شیر، پروفایل اسیدهای چرب چربی شیر و گوشت گروه های ژنتیکی بزهای بومی قزوین (Q) و آمیخته های بومی قزوین×سانن به ترتیب با 50 (QS)، 75 (QSS) و 5/87 درصد (QSSS) ژن نژاد سانن بود. میانگین حداقل مربعات وزن تولد بزغالههای QSS بالاتر از مقدار آن برای بزغاله های QS و QSSS بود (05/0>p). وزن شیرگیری و افزایش وزن روزانه در دوره قبل ازشیرگیری بزغاله های گروه های ژنتیکی QS، QSS و QSSS تفاوت معنی داری نداشت (05/0 p) و 163، 160 و 166 روز بود (05/0p). غلظت اسیدهای چرب اشباع (SFA) چربی شیر برای گروه های ژنتیکی Q، QS و QSS به ترتیب 31/68، 42/67 و 34/75 گرم در100 گرم از کل اسیدهای چرب و نیز میزان اسیدهای چرب با بیش از یک باند مضاعف (PUFA) چربی شیر برای آن گروه های ژنتیکی به ترتیب 74/2، 10/4 و 25/3 گرم بود (05/0>p). همچنین غلظت اسیدهای چرب با یک باند مضاعف (MUFA) چربی شیر برای این گروه های ژنتیکی به ترتیب 16/20، 18/19 و 43/18 گرم در100 گرم از کل اسیدهای چرب بود (01/0p). یافته های این مطالعه نشان داد که علیرغم کاهش صفات ترکیبات شیمیایی شیر، آمیخته گری سبب افزایش میزان تولید شیر و مقدار PUFA در چربی شیر و عضله راسته آمیخته ها شد.
  9. ارزیابی استراتژی های مختلف اصلاح نژاد در مرغان بومی به وسیله شبیه سازی
    1398
    چکیده هدف از این تحقیق ارزیابی استراتژی های مختلف اصلاح نژاد در مرغان بومی بود. با استفاده از چهار برنامه انتخاب و دو روش پیش بینی ارزش های اصلاحی، هشت استراتژی به کمک شبیه سازی رایانه ای مورد بررسی قرار گرفت. صفات شبیه سازی شده شامل اوزان بدن در تولد (BW1)، هشت هفتگی (BW8)، دوازده هفتگی (BW12)، بلوغ جنسی (BWM)، سن در زمان اولین تخم گذاری (AFE)، وزن اولین تخم مرغ (EWM)، میانگین وزن تخم مرغ در هفته های 28 تا 32 (EW28-32) و تعداد تخم مرغ (EN) بود. اولین برنامه انتخاب شامل انتخاب خروس ها بر اساس ارزش اصلاحی BW12 و انتخاب مرغ ها براساس شاخص انتخاب بر اساس ارزش های اصلاحی چهار صفت BW12، AFE، EW28-32 و EN بود. در دومین برنامه انتخاب، همه خروس ها و مرغ-ها براساس شاخص انتخاب با چهار صفت BW12، AFE، EW و EN، انتخاب شدند. سومین برنامه انتخاب، شامل حذف بدترین افراد برای صفات EN و AFE و سپس انتخاب بهترین افراد به کمک یک شاخص انتخاب با صفات BW1، BW8، BW12 و BWM بود. در چهارمین برنامه خروس ها بر اساس ارزش اصلاحی صفت BW12 و مرغ ها براساس ارزش اصلاحی صفت EN انتخاب شدند. ارزش های اصلاحی افراد به کمک دو ویژگی BLUP و ssGBLUP پیش بینی شدند. تلاقی-ها براساس نسبت مشارکت بهینه انجام گرفت. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد ارزش اقتصادی کل (TEV) برای استراتژی های اول تا هشتم به ترتیب برابر با 434، 349، 191، 418، 450، 460، 334 و 421 هزار ریال بود. بنابراین استراتژی های ششم، پنجم و اول دارای بهترین عملکرد بودند. ضریب هم خونی حقیقی حاصل از استراتژی های مورد بررسی به ترتیب برابر 072/0، 116/0، 345/0، 024/0، 083/0، 287/0، 103/0 و 046/0 بود. اگرTEV هر استراتژی به ازای یک درصد افزایش هم خونی حقیقی مقایسه شود به ترتیب استراتژی چهارم و هشتم بهترین نتیجه را نشان دادند. علیرغم پیشرفت ژنتیکی بیشتر، استفاده از داده های ژنومی مزیتی نداشت چون موجب هم خونی بیشتر، هزینه تعیین ژنوتیپ و تفاوت نه چندان زیاد در بهبود ژنتیکی شد. بنابراین یک برنامه انتخاب کارآمد (استراتژی چهام) به وسیله پیش بینی های BLUP می تواند بر افزایش درآمد اقتصادی موثر باشد. بین استراتژی هایی که از پیش بینی های BLUP استفاده کردند، استراتژی اول برای یک گله مادر گوشتی ( گرم1457 = BW12 و عدد41 = EN)، استراتژی دوم برای یک گله دو منظوره (گرم1299 = BW12 و عدد48 = EN) و استراتژی چهارم برای یک گله تخم گذار (گرم1291 = BW12 و عدد59 = EN) مطلوب بود.
  10. ارزیابی انتخاب ژنومیک برای سنتز نژاد و انتقال ژن عمده در گوسفند بوسیله شبیه سازی
    1398
    هدف از این مطالعه مقایسه ی استراتژی های انتخاب داخل نژاد، سنتز نژاد و انتقال ژن برای بهبود صفت چندقلوزایی در گوسفند با روش های مختلف انتخاب بود. روش های انتخاب شامل انتخاب سنتی، انتخاب سنتی به کمک ژن، انتخاب ژنومیک و انتخاب ژنومیک به کمک ژن بود. بدین منظور صفتی با وراثت پذیری 1/0 شامل دو کروموزوم که هر یک به طول صد سانتی مورگان بود، شبیه سازی شد. بر روی هر کروموزوم 10000 SNPو 100QTL به صورت تصادفی توزیع شد. یکی از QTLها در موقعیت 7/25 سانتی مورگان در کروموزوم یک به عنوان ژن عمده در نظر گرفته شد، که 40 درصد از واریانس ژنتیکی افزایشی را به خود اختصاص می داد. بعد از شبیه سازی جمعیت تاریخی، از نسل آخر آن دو جمعیت A و B ایجاد شد. اثر آلل های مطلوب و نامطلوب برای ژن عمده مورد نظر پس از هفت نسل به ترتیب در دو نژاد A و B تثبیت شد. به منظور بررسی استراتژی انتخاب داخل نژاد، 30 حیوان نر و 300 حیوان ماده از نسل آخر نژاد B، و در استراتژی های سنتز نژاد و انتقال ژن، 30 حیوان نر از نژاد A و 300 حیوان ماده از نژاد B، براساس ارزش اصلاحی بالا انتخاب شد و برای پنج نسل آمیزش داده شدند. پیشرفت ژنتیکی و صحت ارزیابی در روش های انتخاب ژنومیک در مقایسه با روش های انتخاب سنتی در استراتژی های انتخاب داخل نژاد، سنتز نژاد و انتقال ژن بیشتر بود، ولی میانگین ضریب همخونی کمتر بود. پیشرفت ژنتیکی در استراتژی انتقال ژن تحت روش های انتخاب سنتی به کمک ژن، انتخاب ژنومیک و انتخاب ژنومیک به کمک ژن، بیشتر از استراتژی سنتز نژاد بود. علاوه بر این پیشرفت ژنتیکی در استراتژی های سنتز نژاد و انتقال ژن، در روش های انتخاب سنتی به کمک ژن و انتخاب ژنومیک به کمک ژن بیشتر از روش های انتخاب سنتی و انتخاب ژنومیک بود. فراوانی آلل مطلوب ژن عمده بعد از پنج نسل انتخاب با روش های انتخاب سنتی، انتخاب ژنومیک، انتخاب سنتی به کمک ژن و انتخاب ژنومیک به کمک ژن در استراتژی سنتز نژاد به ترتیب 623/0، 730/0، 850/0 و 848/0، و در استراتژی انتقال ژن به ترتیب 387/0، 778/0، 965/0 و 975/0 بود. نتایج این مطالعه نشان داد ترکیب کردن روش انتخاب سنتی و انتخاب ژنومیک با روش انتخاب به کمک ژن منجر به پیشرفت ژنتیکی بیشتر و افزایش فرآوانی آلل مطلوب ژن عمده در صفت چند قلوزایی می شود.
  11. ارزیابی اثرات اسپرم های وارداتی بر اساس شاخص های مختلف انتخاب بر صفات اقتصادی گاوهای هلشتاین ایران در اقلیم های مختلف
    1398
    هدف از پژوهش انجام شده، ارزیابی اثرات اسپرم های وارداتی بر صفات اقتصادی گاوهای هلشتاین ایران در اقلیم های مختلف بود. دختران حاصل از این اسپرم ها براساس شاخص های مختلف انتخاب کشورهای صادرکننده اسپرم دسته بندی شده بودند. در این پژوهش داده ها شامل رکوردهای صفات تولید شیر، چربی، پروتئین، سن زایش و فاصله گوساله زایی دوره اول شیردهی 270566 راس گاو هلشتاین بوده که توسط مرکز اصلاح نژاد دام و بهبود تولیدات دامی ایران طی سال های 1371 تا 1396 جمع آوری شده بودند. ارزش های اصلاحی نتاج برای صفات مورد مطالعه به روش بهترین پیش بینی نااریب خطی(BLUP) تحت مدل حیوانی چند صفتی به وسیله نرم افزار DMU پیش بینی شدند. شایستگی ژنتیکی- اقتصادی دختران با استفاده از شاخص درآمد خالص طول عمر (LNI) برآورد شد. تفاوت میانگین های حداقل مربعات شاخص LNI برآورد شده برای دختران حاصل از اسپرم های وارداتی تحت شاخص های مختلف انتخاب در اقلیم های مختلف معنی دار بود(01/0P<). در ایران بیشترین میانگین حداقل مربعات شاخص LNI مربوط به دخترانی بود که اسپرم پدرانشان از کشور فرانسه (سال 2011- 2001) وارد شده بودند. نتایج حاصل از پژوهش کنونی نشان داد که بیشترین میانگین حداقل مربعات شاخص LNI برآورد شده در اقلیم های سرد، نیمه سرد، معتدل و گرم مربوط به دخترانی بود که به ترتیب اسپرم پدرانشان از کشورهای آلمان (سال 2013-2008)، فرانسه (سال 2011-2001)، فرانسه (سال 2013- 2012) و هلند (سال 2013- 2012) وارد شده بودند. نتایج حاصل نشان داد شایستگی ژنتیکی- اقتصادی دختران حاصل از اسپرم های وارداتی در هر اقلیم تابع شاخص انتخاب گاو نر در کشور صادر کننده اسپرم بوده است.
  12. آنالیز ژنتیکی سخت زایی در گاوهای هلشتاین با استفاده از مدل های آستانه ای و خطی تصحیح شده
    1397
    سخت زایی یکی از صفات اقتصادی است که به صورت یک صفت قابل دسته بندی ثبت می-شود. ماهیت آستانه ای این صفت ممکن است سبب شود که فرضیات مدل خطی برای تجزیه این صفت فراهم نباشد. هدف از این مطالعه ارزیابی ژنتیکی صفت سخت زایی با استفاده از مدل های خطی، خطی تصحیح شده و آستانه ای در گاوهای هلشتاین بود. اطلاعات مربوط به 133876 رکورد زایش طی سال های 1384 تا 1397 در 8 گله گاو شیری، تهیه شده توسط شرکت تعاونی وحدت اصفهان، دریافت شد. ویرایش و کنترل کیفیت داده ها با نرم افزار SAS و تهیه فایل شجره با نرم افزارهای DmuTrace و CFC انجام شد. ارزیابی ژنتیکی حیوانات براساس مدل پدر-پدربزرگ مادری و به کمک نرم افزار DMU انجام شد. اثرات ثابت موجود در مدل شامل گله، سال-فصل زایش، جنسیت گوساله و سن اولین زایش بود. اثر تولید شیر نیز به عنوان متغیر کمکی برای گاوها در نظر گرفته شد. وراثت پذیری مستقیم سخت زایی در تلیسه ها و گاوها با مدل خطی به ترتیب 0.10 و 0.07 و با مدل آستانه ای به ترتیب 0.13 و 0.10 برآورد شد. به طور کلی وراثت پذیری برآورد شده با مدل آستانه ای بیشتر از مدل خطی و در تلیسه ها مقدار آن بیشتر از گاوها بود. مقادیر وراثت پذیری بیانگر این واقعیت است که همزمان با بهبود عوامل محیطی، انتخاب ژنتیکی برای کاهش سخت زایی تا حدی می تواند نتیجه بخش و سودمند باشد. وراثت پذیری برآورد شده با مدل خطی پس از تصحیح و تبدیل به مقیاس زمینه ای در تلیسه ها به 0.19و در گاوها به 0.14 افزایش پیدا کرد. براساس این نتایج و با توجه به پیچیدگی مدل آستانه ای می توان پیشنهاد داد در صورتی که هدف برآورد وراثت پذیری باشد می توان از مدل خطی تصحیح شده کمک گرفت. همبستگی ژنتیکی بین اثرات مستقیم و مادری در مدل های آستانه ای و خطی برای تلیسه ها و گاوها در دامنه 0.56- تا 0.74- برآورد شد. همبستگی های رتبه ای حیوانات براساس ارزش اصلاحی پیش بینی شده با مدل های خطی و آستانه ای متفاوت و معنی دار بود. که نشان می دهد این دو مدل به طور متفاوتی حیوانات را رتبه بندی می کنند. معیار آکایک محاسبه شده برای مدل آستانه ای از مدل خطی کمتر بود و نشان می دهد برای ارزیابی ژنتیکی سخت زایی و پیش بینی ارزش اصلاحی حیوانات لازم است از مدل آستانه ای استفاده نمود. به منظور تایید نتایج، استفاده از مطالعه شبیه-سازی که در آن ارزش های اصلاحی واقعی و شبیه سازی شده وجود دارد، پیشنهاد می شود.
  13. مدل سازی شبکه های تنظیمی بیان ژن در برخی از بافت های گاو
    1397
    هدف از این پژوهش استخراج روابط علّی- معلولی بین ژن های متفاوت بیان شده موثر بر صفات مهم گونه گاو شامل ورم پستان، چربی بین عضلانی، سیستم ایمنی و آبستنی با استفاده از داده های ریزآرایهDNA بود. بدین منظور داده های پنج سری آزمایش با شماره های دسترسی GSE75347 (عضله )، GSE24560 (غدد پستانی)، GSE25319 (کبد)، GSE33030 (رحم) و GSE23348 (تخمدان) از پایگاه بیان ژن GEO استخراج شد. پنج درصد ژن هایی که بیشترین میزان واریانس بیان ژنی را داشتند به عنوان ژن های متفاوت بیان شده، شناسایی شدند. برای استخراج روابط علّی- معلولی بین ژن ها از بسته نرم افزاریbnlearn در محیط R استفاده گردید. ژن های مشترک در بین 4 الگوریتم ساختار شناختی (درجه، نزدیکی، بینابینی و دور از مرکز)، به عنوان ژن های هاب در هر بافت و با استفاده از نرم افزار Cytoscape انتخاب شدند. برای تعیین بهترین مدل از روش مدل سازی معادلات ساختاری به دو شیوه تشخیص ارتباط بین ژن های هاب (5 حالت) و بین ژن های هاب و بافت (6 حالت) از معیار AIC و نرم افزار AMOS استفاده شد. در روش ژن محور، در بافت عضله ژن های CBR1 و LOC788826 در بافت غدد پستانی ژن های NID2، COL5A2،LOC616942 وFXYD3 در بافت کبد ژن های LOC100132279،MGC127133 ، MBOAT2،CLDN2 و ANKRD1 در بافت رحم ژن هایDGAT2 ،IGFBP1 ،CKMT1 و ISG15، در بافت تخمدان LOC286871 وINHBA به عنوان ژن های هاب شناسایی شدند. بعد از نگاشت کاوشگرهای هاب به ژن های متناظر در روش کاوشگر محور، در بافت غدد پستانی ژن-های ADAM12، C3، CFB،CHRDL1، NELL2، LOC507402 و JSP.1 در بافت کبد ژن های MICAL2، BOLA-DQB، MCF2،HAO1، FMO5 وJSP.1 ، در بافت رحم ژن های ADAMDEC1، SLC27A6، MAP2، IGFBP1، CFTR، BOLA-DQB و ANPEP در بافت تخمدان ژن های FABP3، FBXO32و HLA-DQA1و در بافت عضله GSTM3 به عنوان ژن های هاب شناسایی شدند. دسته بندی ژن های هاب شناسایی شده نشان داد اطلاعات حاصل از استخراج شبکه به روش ژن محور در مقایسه با روش کاوشگر محور متفاوت است. پس از اعتبار سنجی و تائید ژن های هاب حاصل از این پژوهش در پژوهش های آزمایشگاهی می توان از آن ها به عنوان زیست نشانگر در پژوهش های اصلاح نژاد استفاده کرد. مدل های حاوی اثرات همبستگی بین خطاها به عنوان بهترین حالات مدل سازی ساختاری برای نمایش روابط بین ژن های هاب و روابط بین ژن های هاب و بافت شناخته شد.
  14. مقایسه روش های آماری مختلف در انتخاب ژنومی بر اساس معیار اثر بخشی انتخاب
    1397
    هدف از این پژوهش مقایسه روش های مختلف ارزیابی ژنومی بر اساس معیارهای همبستگی (ρ)، رگرسیون (β)، میانگین مربعات خطا (MSE) و اثر بخشی انتخاب (SE) بود. به این منظور 9 سناریوی متفاوت بر اساس وراثت پذیری (شامل 3 سطح 0.1، 0.3 و 0.5) و تعداد QTL (شامل 3 سطح 20، 200 و 1000) طراحی شد. در این راستا به کمک نرم افزار QMSim ژنومی حاوی 5 کروموزوم هرکدام به طول 100 سانتی مورگان با تراکم نشانگری 2000 برای هر کروموزوم شبیه سازی شد. در این مطالعه جمعیت پایه ای با اندازه 1000 حیوان با نسبت جنسی برابر و آمیزش تصادفی شبیه سازی شد و این ساختار جمعیتی طی 1000 نسل ثابت باقی ماند. جمعیت پایه ابتدا تا نسل 1005 به صورت تدریجی به 500 حیوان کاهش و سپس از نسل 1005 تا 1010 به 2000 حیوان افزایش یافت. در مرحله پایانی، نسل های 1011 و 1012 به عنوان جمعیت مرجع و نسل های 1013 تا 1015 به عنوان جمعیت تایید در نظر گرفته شد. میزان LD میان نشانگر و QTL بر اساس آماره عدم تعادل پیوستگی (r2) در نسل 1010 از میانگین 10 تکرار، معادل 0.28 برآورد شد. پیش بینی ارزش های اصلاحی بر اساس سه روش الف) بهترین پیش بینی نااُریب خطی ژنومیک (GBLUP)، ب) بیز A و ج) بیزB و به کمک بسته نرم افزاری BGLR در محیط R انجام شد. برای سنجش صحت روش های ارزیابی در کنار معیارهای متداول الف) همبستگی(ρ)، ب) رگرسیون (β) و ج) میانگین مربعات خطا (MSE)، از معیار جدیدی تحت عنوان د) اثربخشی انتخاب (SE) استفاده شد. طبق نتایج، با افزایش فاصله نسل از جمعیت مرجع، صحت ارزش های اصلاحی برای هر 3 روش آماری کاهش یافت هرچند روش های بیزی از نظر تدوام صحت، عملکرد بهتری داشتند. بر اساس معیارهای همبستگی، رگرسیون و اثربخشی با افزایش سطوح وراثت پذیری، بهبود صحت مشاهده شد اما معیار میانگین مربعات خطا روند معکوسی نشان داد. در تعداد پایین QTL روش های بیزی عملکرد بهتری داشت اما در تعداد بالای QTL، تفاوت روش های مختلف ارزیابی ژنومی به حداقل رسید. اثربخشی انتخاب به عنوان نرخ اشتراک حیوانات برتر بر اساس ارزش اصلاحی واقعی و ارزش اصلاحی پیش بینی شده، در سطوح 40%، 20% و 5% افراد برتر محاسبه شد. در مقایسه عملکرد معیار همبستگی (ρ) به عنوان معیار استاندارد صحت با معیار اثربخشی انتخاب (SE)، نتایج نشان داد که همبستگی همیشه نمی تواند معیار مناسبی برای تعیین روش برتر ارزیابی ژنومی عمل نماید.
  15. مقایسه روش های بیزی و کلاسیک در پیش بینی ارزش اصلاحی ژنومی
    1397
    هدف از این مطالعه استفاده از شبیه سازی کامپیوتری برای مقایسه روش های گوناگون آماری در پیش بینی ارزش های اصلاحی ژنومی برای صفاتی با معماری ژنتیکی متفاوت بود. برای شبیه سازی سناریوهای مختلف ابتدا یک جمعیت پایه با تعداد 100 حیوان غیر خویشاوند ایجاد شد که جهت ایجاد عدم تعادل پیوستگی(LD) بین نشانگرها و QTLها و برقراری تعادل موتاسیون-رانش طی 50 نسل آمیزش تصادفی به 1000 حیوان افزایش یافت، سپس از نسل 50 تا 70 به 300 حیوان کاهش یافت، در نهایت در نسل 100 به 2000 حیوان افزایش یافت. از نسل آخر جمعیت پایه 5 نسل با اندازه 1000 حیوان شبیه سازی شد که 2 نسل نخست به عنوان جمعیت مرجع و 3 نسل بعدی به عنوان جمعیت تایید در نظر گرفته شد. برای هر حیوان ژنومی به طول 500 سانتی مورگان متشکل از 5 کروموزوم حاوی 50 هزار نشانگر تک نوکلئوتیدی شبیه سازی شد و توزیع های تاثیرات ژنی نرمال و گاما، تعداد متفاوت QTL شامل (20، 200، 500، 1000 و 1500) و نیز سه سطح وراثت-پذیری (0.1، 0.3 و 0.5) به صورت فرضیه های شبیه سازی صفات در نظر گرفته شد. بدین ترتیب 30 صفت با معماری ژنتیکی متفاوت ایجاد شد. به منظور مقایسه روش های آماری در صفات با معماری ژنتیکی متفاوت، از صحت پیش بینی ارزش های اصلاحی ژنومی توسط 4 روش آماری GBLUP، بیزی A، بیزی B و بیزی Cπ استفاده شد. نتایج نشان داد که در همه سناریوها صحت پیش بینی ارزش های اصلاحی صفات با وراثت پذیری بالا بیشتر از صفات با وراثت پذیری پایین بود (0.01 >P). در تعداد 20 QTL در هر دو توزیع نرمال و گاما روش های بیزی A و بیزی B برتری آشکاری را نسبت به دو روش دیگر نشان دادند (0.01 >P). با افزایش تعداد QTL صحت برای روش های بیزی A و بیزی B کاهش یافت اما برای روش GBLUP در سطح 1000 QTL بخصوص تحت توزیع نرمال به حداکثر خود رسید (0.01 >P). همچنین نتایج نشان داد که در توزیع گاما روش های بیزی A و بیزی B بخصوص در تعداد کم QTL برتری مشهودی دارند (0.01>P) به طور کلی زمانی که توزیع تاثیرات ژنی گاما بود روش های بیزی عملکرد بهتری نشان دادند، اما روش GBLUP تحت تاثیر نوع توزیع قرار نگرفت (0.01
  16. ارزیابی صفات پشم گوسفندان کردی در منطقه هورامان
    1396
    هدف از این مطالعه ارزیابی خصوصیات کمی و کیفی پشم تولیدی گوسفندان منطقه هورامان بود. تعداد 200 نمونه از الیاف گله های مختلف جمع آوری و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. صفات مورد مطالعه شامل قطر الیاف، طول الیاف، درصد الیاف حقیقی، درصد الیاف مدولائی مداوم، درصد الیاف مدولائی منقطع، درصد کمپ، درصد چربی و درصد بازده بود. داده ها با استفاده از نرم افزار SAS مورد آنالیز قرار گرفتند. اثرات جنس، سن و گله به عنوان اثرات ثابت برروی صفات مورد مطالعه برآورد شدند. میانگین حداقل مربعات صفات قطر الیاف 39.41 میکرون، طول الیاف 12.47 سانتی متر، الیاف حقیقی 90.88 درصد، الیاف مدولائی مداوم 3.67 درصد، الیاف مدولائی منقطع 2.49درصد، کمپ 3.59 درصد، چربی 1.9 درصد و بازده 68.75 درصد بود. نتایج حاصل نشان داد که اثرات جنس حیوان بر صفات قطر الیاف، طول دسته، درصد الیاف مدولائی منقطع، درصد بازده خیلی معنی دار (P<0.01) و بر درصد الیاف حقیقی و درصد الیاف مدولائی مداوم معنی دار بود (P<0.05) ولی اثرات جنس حیوان بر درصد چربی و درصد کمپ معنی دار نبود (P>0.05). تفاوت بین دو جنس نر و ماده به دلیل تفاوت در میزان ترشح هورمون های آندروژنی می باشد. چون همبستگی وزن بیده با قطر و طول مثبت است، بنابراین بالا بودن میانگین قطر و طول دسته در نرها به ماده ها مورد انتظار است. اثرات سن حیوان بر صفات قطر الیاف، طول الیاف، درصد الیاف حقیقی، درصد الیاف مدولائی منقطع، درصد الیاف کمپ و درصد بازده معنی دار بود (P<0.01)، اما بر درصد الیاف مدولائی مداوم و درصد چربی معنی دار نبود (P>0.05). افزایش طول پشم در دام های بالغ و مسن در مقایسه با جوان تر ها، به سبب رشد و نمو بافت های بدن و تکامل فولیکول های موجود در پوست حیوانات در حال رشد است. نتایج بیانگر کاهش طول الیاف در حیوانات مسن بود که نشان دهنده کاهش فعالیت سلول های سازنده الیاف پشم در سنین بالا می باشد. اثرات گله بر هیچ یک از صفات مورد مطالعه معنی دار نبود (P>0.05) که نشان دهنده یکنواختی گله ها و احتمالا نرخ بالای مهاجرت و تبادل دام در منطقه مورد مطالعه باشد. خصوصیات الیاف نشان می دهد صفات کیفی پشم در گوسفندان منطقه هورامان جزو دسته گوسفندان پشم نسبتا ضخیم و مناسب قالی بافی قرار دارد. به طور کلی نتایج این تحقیق تنوع بالایی در صفات مربوط به پشم در گوسفندان هورامان را نشان می ده
  17. برآورد همبستگی فنوتیپی بین خصوصیات مورفومتریک و تولیدمثلی ملکه های باکره زنبورعسل (Apis mellifera) در اقلیم های مختلف ایران
    1396
    هدف از این پژوهش ارزیابی اثرات منطقه پرورش و برآورد همبستگی فنوتیپی بین برخی از صفات مورفومتریک و تولیدمثل ملکه های زنبورعسل (Apis mellifera) در اقلیم های مختلف ایران بود. تعداد 100 ملکه تازه متولد شده باکره از استان های خراسان رضوی، مازندران، اصفهان، آذربایجان شرقی و کردستان بطور تصادفی انتخاب شدند. صفات مورفومتریک شامل وزن زنده، وزن سر، وزن سینه، وزن شکم، طول بال جلو، عرض بال جلو، طول کپسول سر، عرض کپسول سر، طول پنجه پا عقب، طول ران عقب، کوبیتالa، کوبیتالb، شاخص کوبیتال و صفات تولیدمثل شامل طول تخمدان، قطر تخمدان، طول اواریول، قطر اواریول و تعداد اواریول با روش روتنر اندازه گیری و با نرم افزار SAS آنالیز شدند. میانگین وزن زنده، وزن سر، وزن سینه و وزن شکم به ترتیب 2.50±146.20، 0.20±10.90، 0.80±64.54 و 1.80±70.70 میلی گرم بود. میانگین طول بال جلو، عرض بال جلو، کوبیتالa، کوبیتالb و شاخص کوبیتال به ترتیب 0.03±9.65، 0.01±3.20، 0.01±0.63، 0.01±0.28 و 0.07±2.76 میلی متر برآورد شد. اثرات منطقه پرورش بر صفات وزن سینه، طول بال جلو، عرض کپسول سر، کوبیتالa و شاخص کوبیتال معنی دار (P<0.05) و بر وزن زنده، وزن سر، وزن شکم، عرض بال جلو، طول کپسول سر، طول پنجه پا عقب، طول ران عقب و کوبیتالb غیر معنی دار بود(P>0.05). همچنین اثرات منطقه بر تمام صفات تولیدمثل به غیر از تعداد اواریول معنی دار بود (P<0.05). آزمون ضرایب همبستگی بین صفات نشان داد که همبستگی بین برخی از صفات مورفومتریک با صفات تولیدمثل شامل طول پنجه پا با طول تخمدان، عرض تخمدان، طول اواریول و تعداد اواریول معنی دار بود (P<0.01) و طول ران پا عقب با طول تخمدان، عرض تخمدان، طول اواریول و قطر اواریول معنی دار بود (P<0.01). همچنین همبستگی بین وزن زنده با طول تخمدان و طول اواریول معکوس و معنی دار بود (P<0.05). همبستگی وزن زنده با صفات وزن سینه، وزن شکم و وزن سر مثبت و معنی دار (P<0.05) و همبستگی طول سر با وزن سر معکوس و معنی دار بود (P<0.05). نتایج آنالیز واریانس صفات مختلف در این پژوهش نشان داد که تفاوت میانگین صفات مورفومتریک و تولیدمثل ملکه در مناطق مختلف ایران معنی دار است (P<0.05). با استفاده از آنالیز تابع تشخیص، تفکیک جمعیت ها در اقلیم های مختلف مورد ارزیابی قرار گرفت. مناطق مریوان و تبریز با 100 درصد تفکیک از اصفهان، سا
  18. اثرات سویه و عوامل مدیریتی بر قابلیت جوجه درآوری در مرغان مادر گوشتی
    1396
    هدف از این پژوهش برآورد اثرات سویه و عوامل محیطی بر درصد تولید تخم مرغ، درصد باروری و قابلیت جوجه درآوری مرغان مادر گوشتی بود. در این پژوهش اطلاعات مربوط به سویه های مرغ مادر گوشتی کاب، راس و آرین آنالیز شدند. میانگین درصد تولید تخم مرغ، درصد تولید تخم مرغ های بارور و درصد جوجه درآوری برای سویه کاب به ترتیب 64.97 و 96.15 و 87.83 و برای سویه راس به ترتیب 72.22، 93.48 و 82.00 درصد بود. میانگین درصد تولید تخم مرغ و درصد جوجه درآوری برای سویه آرین نیز به ترتیب 67.47 و 84.08 درصد بود. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که اثرات سویه و سن بر درصد تولید تخم مرغ معنی دار بود (0.01>P)، اما اثر سال بر درصد تولید تخم مرغ معنی دار نبود (0.05P). نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که اثرات سویه، سن و سال بر قابلیت جوجه درآوری در مرغان مادر گوشتی معنی دار بود (0.01>P)، در حالی که اثر وزن تخم مرغ بر قابلیت جوجه درآوری معنی دار نبود (0.05P)، ولی اثرات میزان پروتئین، انرژی، متیونین+سیستئین، کلسیم و فسفر جیره مصرفی بر قابلیت جوجه درآوری معنی دار نبود (0.05
  19. ارزیابی ژنتیکی صفات تولیدی و تولیدمثلی گاوهای آمیخته و بومی در استان کردستان
    1395
    آمیخته گری به عنوان ابزاری مفید برای بهبود بازده و سلامت حیوانات به کار می رود. از پیامدهای سودمند آمیخته گری می توان به معرفی ژن های مفید از نژادهای دیگر، حذف اثرات نامطلوب همخونی و تولید هتروزیس اشاره نمود. هدف از این پژوهش مقایسه عملکرد صفات تولیدی و تولیدمثلی گاوهای بومی و آمیخته های حاصل از آن با نژادهای مختلف خارجی در استان کردستان بود. به این منظور، از اطلاعات و داده های مربوط به 37125 راس دام، شامل 3357 راس گاو هلشتاین، 21517 راس گاو آمیخته و 12251 راس گاو بومی، که توسط مرکز اصلاح نژاد دام کشور و بخش دام سنگین معاونت بهبود تولیدات دامی جهاد کشاورزی استان کردستان در طی سال های 1385 تا 1394 جمع آوری شده بود، استفاده گردید. برای کنترل کیفیت داده ها و برآورد آمار توصیفی صفات مورد مطالعه از نرم افزار SAS استفاده شد. اطلاعات نهایی مورد استفاده شامل رکوردهای تولیدی شیر، درصد چربی، درصد پروتئین، رکورد تلقیح به ازای آبستنی، سن اولین زایش و فاصله گوساله زایی مربوط به آمیخته های هلشتاین×کردی(HK)، براون سوییس×کردی(BK)، جرزی×کردی(JK)، سیمنتال×کردی (SK) و گاو بومی کردی (K) در مناطق مختلف استان کردستان بود. میانگین تولید شیر روزانه گروه های مختلف ژنتیکی مورد مطالعه به ترتیب 0.01±7.32،0.15 ±6.79،0.02 ±6.31، 0.13±6.25 و 0.01± 3.82کیلوگرم بود. میانگین تولید چربی و پروتئین به ترتیب 3.29 و 3.25، 3.49 و 3.13، 3.41 و 3.31، 3.16 و 3.22 و 3.81 و 3.21 درصد بود(P<0.01) . عملکرد تولیدمثلی در گاوهای آمیخته و کردی در استان کردستان برای میزان تلقیح به ازای آبستنی به ترتیب 1.26 و 1.17، برای سن اولین زایش به ترتیب 2.3±910.28 و 6.63±890.3 روز و برای فاصله گوساله زایی به ترتیب0.3 ± 373.69و 58.7±361.2 روز بود. نتایج این تحقیق نشان داد در شرایط محیطی و مدیریتی استان کردستان آمیخته های هلشتاین×کردی نسبت به سایر آمیخته ها تولید شیر بیشتری دارند(P<0.01) اما برای صفات تولید چربی و پروتئین به ترتیب آمیخته های جرزی×کردی و براون سوییس×کردی عملکرد بهتری داشتند (P<0.01) . از نظر شاخص های تولید مثلی گاو بومی نژاد کردی برای صفات سن بلوغ جنسی، تعداد تلقیح به ازای آبستنی و فاصله گوساله زایی عملکرد بهتری نسبت به گاوهای آمیخته داشت. برای تصمیم گیری و تعیین استراتژی نهایی پیشنهاد می شود مطالعات اقتصادی مربوط
  20. اثرات عوامل ژنتیکی و محیطی بر ترکیبات شیر برخی از نژادهای بز در استان کردستان
    1394
    هدف از این پژوهش بررسی تولید و ترکیبات شیر و ارزیابی اثرات عوامل ژنتیکی و محیطی بر تولید شیر و ترکیبات آن در بزهای استان کردستان بود. صفات مورد بررسی شامل میزان تولید شیر روزانه، درصد چربی، درصد پروتئین، درصد مواد جامد بدون چربی(SNF)، دانسیته، لاکتوز، املاح و پروفایل اسیدهای چرب شیر بود. به این منظور تعداد 420 نمونه شیر از سه گله شامل بز مرخز ایستگاه سنندج، بز مرخز مراتع بانه و بز مویی مراتع بانه در اوایل، اواسط و اواخر دوره ی شیر دهی تهیه شد. از بزهای نژاد مرخز ایستگاه سنندج و مراتع بانه به ترتیب تعداد 171 و 168 نمونه و از بزهای نژاد مویی مراتع بانه تعداد 81 نمونه شیر تهیه گردید. علاوه بر این از هر گله تعداد 15 نمونه به منظور تعیین پروفایل اسیدهای چرب جمع آوری شد. نمونه ها توسط دستگاه لاکتو اسکن مدل SL60 مورد آنالیز قرار گرفت و درصد ترکیبات شیر تعیین گردید. چربی نمونه های شیر جمع آوری شده برای تعیین پروفایل اسیدهای چرب نیز استخراج و مشتق سازی شد. نمونه ها به دستگاه GC-MASS تزریق شده و پروفایل اسیدهای چرب تعیین شد. نتایج نشان داد که دامنه میانگین شیر تولیدی روزانه بزها از 18/509 گرم در اولین مرحله شیردهی تا 07/478 گرم در اواخر مرحله شیردهی متفاوت بود. درصد پروتئین از 21/3 به 36/3 و درصد چربی شیر از 92/3 به 11/4 افزایش یافت (05/0P<). میزان تولید روزانه، درصد چربی و میزان لاکتوز در گله بز مرخز بانه بیشتر از دو گله دیگر بود. اختلاف معنی داری بین گله ها در تولید روزانه وجود نداشت، اما در مورد درصد چربی و درصد لاکتوز اختلاف معنی دار بود (05/0P<). اثر مرحله شیردهی بر تمامی صفات بجز میزان تولید روزانه معنی دار بود (05/0P<). بجز میزان تولید روزانه و درصد لاکتوز، نژاد اثر معنی داری بر سایر صفات داشت (05/0P<). همچنین سن حیوان تنها بر میزان تولید روزانه و درصد چربی معنی دار بود. غلظت اسیدهای چرب C4، C6، C10، C16، C18:1 Cis، C18:2، CLA، C18:3 و C20 در گله های بز مرخز سنندج، مرخز بانه و مویی بانه بطور معنی داری تحت تاثیر گله قرار گرفتند (05/0P<). مرحله شیردهی اثر معنی داری (05/0P<) بر غلظت اسیدهای چرب C10، C12، C18:1 Cis، C18:1 Trans، C18:2، C18:3 داشت. اثر نژاد بر غلظت اسیدهای چرب C4، C10، C18:1 Cis، C18:2، C18:3 و C20 شیر معنی دار بود (05/0P<). همچنین غلظت اسیدهای چرب C4، C10،
  21. برآورد ضریب همخونی و اثرات آن بر صفات بیده در بزهای مرخز
    1393
    هدف از این پژوهش برآورد ضریب همخونی و بررسی اثرات آن بر صفات بیده در بزهای مرخز بود. تعداد 323 نمونه از الیاف بزهای مرخز ایستگاه دامپروری سنندج مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. صفات مورد مطالعه شامل وزن بیده، درصد چربی، درصد بازده، طول دسته، قطر الیاف، درصدتار حقیقی، درصد الیاف مدولائی مداوم، درصد الیاف مدولائی منقطع و درصد کمپ بود. داده ها با استفاده از نرم افزار SAS آنالیز شدند. اثر جنس، سن و رنگ پوشش به عنوان اثرات ثابت و اثر همخونی به عنوان متغییر کمکی در مدل منظور شدند. اثر سن حیوان بر صفات وزن بیده، درصد الیاف کمپ، طول دسته و قطرالیاف معنی دار بود (01/0>p). اما بر درصد چربی، درصد بازده، درصد الیاف مدولائی مداوم، الیاف مدولائی منقطع و درصد الیاف حقیقی معنی دارنبود(05/0p). اما اثر رنگ پوشش بدن بر صفات درصد بازده، درصد چربی و درصد الیاف کمپ معنی دارنبود (05/0p)، ولی بر سایر صفات اثر معنی داری نداشت (05/0
  22. برآورد ضریب همخونی و اثرات آن برصفات بیده در بزهای مرخز
    1393
    هدف از این پژوهش برآورد ضریب همخونی و بررسی اثرات آن بر صفات بیده در بزهای مرخز بود. تعداد 323 نمونه از الیاف بزهای مرخز موجود در ایستگاه تحقیقات دامپروری سنندج جمع آوری شده و مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفتند. صفات مورد مطالعه شامل وزن بیده ناشور، درصد بازده، درصد چربی، طول دسته، قطر الیاف، درصد تار حقیقی، درصد الیاف مدولائی مداوم، درصد الیاف مدولائی منقطع و درصد کمپ بود. داده ها با استفاده از نرم افزار SAS مورد آنالیز قرارگرفتند. اثرات جنس، سن و رنگ به عنوان اثر ثابت و اثر همخونی به عنوان کوواریت در مدل منظور شدند. نتایج حاصل نشان داد که اثر سن حیوان بر روی صفات وزن بیده، درصد الیاف کمپ، طول دسته و قطر الیاف معنی دار بود (01/0>p)، اما بر روی درصد چربی، درصد بازده، درصد الیاف مدولائی مداوم، الیاف مدولائی منقطع و درصد الیاف حقیقی معنی دار نبود (05/0p) و بر روی وزن بیده، درصد الیاف مدولائی مداوم و درصد الیاف مدولائی منقطع (01/0>p) معنی دار بود، اما رنگ پوشش بدن بر روی صفات درصد بازده، درصد چربی و درصد الیاف کمپ معنی دار نبود (05/0p). در این مطالعه، صفات بیده تحت تاثیر ضریب همخونی قرار نگرفتند (05/0
  23. مقایسه مدل های خطی و غیرخطی در برآورد مولفه های واریانس صفات تولیدمثل در بزهای مرخز
    1393
    هدف از این پژوهش، برآورد مولفه های (کو)واریانس و پارامترهای ژنتیکی صفات تعداد بزغاله متولد شده به ازای هر بز ماده در هر زایش (LSB)، تعداد بزغاله شیرگیری شده به ازای هر بز ماده در هر زایش (LSW) و مرگ و میر بزغاله ها از تولد تا شیرگیری در بزهای مرخز است. برای این منظور از اطلاعات 3439، 3439 و 4087 رکورد به ترتیب برای صفات LSB، LSW و مرگ و میر بزغاله ها از تولد تا شیرگیری که طی 21 سال (1392-1371) در ایستگاه پرورش و اصلاح نژاد بزمرخز شهرستان سنندج جمع آوری شده بودند، استفاده شد. اثرات ثابت سال زایش و سن مادر بر صفات LSB و LSW معنی دار بود (05/0>p) و اثرات ثابت سال زایش، سن مادر، تیپ تولد و جنس بزغاله بر صفت مرگ و میر بزغاله ها از تولد تا شیرگیری معنی دار بود (05/0>p). برای آنالیز ژنتیکی صفات LSB و LSW از دو مدل خطی و پواسن و برای صفت مرگ و میر بزغاله ها از تولد تا شیرگیری از دو مدل خطی و پروبیت استفاده شد. پارامترهای ژنتیکی و آماره نیکویی برازش با استفاده از کل رکوردها و توانایی پیش بینی از طریق اعتبارسنجی بر اساس پیش بینی میانگین مربعات خطا و همبستگی بین ارزش های مشاهده شده و برازش شده مورد آزمون قرار گرفت. مقادیر وراثت پذیری با استفاده از مدل خطی و غیر خطی برای صفت LSB به ترتیب 02/0 و 04/0، برای صفت LSW به ترتیب 02/0 و 05/0 و برای صفت مرگ و میر بزغاله ها از تولد تا شیرگیری به ترتیب 16/0 و 35/0 برآورد شد. مقدار همبستگی بین نتایج حاصل از مدل های مختلف از نظر پیش بینی اثرات تصادفی بالا بود. برای صفت تعداد بزغاله های متولد شده به ازای هر بز ماده در هر زایش، مدل خطی عملکرد بهتری از مدل پواسن براساس نیکویی برازش و توانایی پیش بینی نشان داد. برای صفت تعداد بزغاله های شیرگیری شده به ازای هر بز ماده، هر دو مدل خطی و پواسن عملکرد نیکویی برازش مشابه و مدل خطی عملکرد بهتری از مدل پواسن براساس توانایی پیش بینی نشان دادند. برای صفت مرگ و میر بزغاله ها از تولد تا شیرگیری، عملکرد مدل خطی بهتر از مدل پروبیت بر اساس نیکویی برازش بود. به طور کلی، بر اساس نتایج حاصل، استفاده از مدل های خطی برای ارزیابی ژنتیکی صفات مورد بررسی در بز مرخز مناسب می باشد.
  24. مقایسه عملکرد اسپرم های داخلی و خارجی برای صفات اقتصادی در گاوهای شیری هلشتاین
    1393
    هدف از این پژوهش مقایسه عملکرد اسپرم های داخلی و خارجی برای صفات اقتصادی در گاوهای هلشتاین ایران بود. به منظور برآورد روند ژنتیکی و فنوتیپی صفات تولید شیر، مقدار چربی، مقدار پروتئین، سن اولین زایش و روزهای باز در اسپرم های داخلی و خارجی گاوهای هلشتاین ایران، از 315279 رکورد گاو هلشتاین که در مرکز اصلاح نژاد و بهبود تولیدات دامی کشور طی سال های 1368 تا 1389 جمع آوری شده بود، استفاده گردید. جمعیت گاوهای هلشتاین بر اساس منشا اسپرم به 5 گروه تقسیم شدند. برای برآورد آمار توصیفی صفات مورد مطالعه از نرم افزار 9.1 SAS استفاده شد. مولفه های واریانس و وراثت پذیری صفات به کمک نرم افزار DMU و الگوریتم AIREML برآورد شدند. روند ژنتیکی و فنوتیپی به ترتیب از طریق رگرسیون میانگین ارزش اصلاحی و میانگین فنوتیپی صفات بر سال تولد و سال زایش برآورد شدند. وراثت پذیری صفات تولید شیر، مقدار چربی، مقدار پروتئین، سن اولین زایش و روزهای باز به ترتیب 0.004±0.262، 0.005±0.193، 0.007±0.222، 0.004±0.206 و 0.003±0.053 برآورد شد. روند ژنتیکی کل جمعیت برای صفات تولید شیر، مقدار چربی، مقدار پروتئین، سن اولین زایش و روزهای باز به ترتیب 2.63±40.04، 0.06±0.88، 0.06±1.42 کیلوگرم، 0.009±0.10- ماه و 0.03±0.60 روز در سال بود. نتایج نشان داد از نظر ژنتیکی جمعیت حاصل از اسپرم های کانادایی نسبت به سایر گروه ها روند بهتری دارند.
  25. برآورد روند ژنتیکی صفات اقتصادی در مرغان بومی آذربایجان غربی
    1393
    هدف از این پژوهش برآورد روند ژنتیکی صفات اقتصادی در مرغان بومی آذربایجان غربی بود. به منظور برآورد روند ژنتیکی، از تعداد 40588 رکورد مربوط به مرغ و خروس های بومی که طی15 نسل، از سال 1367 تا 1391 در ایستگاه اصلاح نژاد و تکثیر مرغ بومی، آذربایجان غربی واقع در شهرستان ارومیه تهیه شده بود، استفاده گردید. صفات مورد بررسی شامل وزن بدن در 8 هفتگی(BW8)، سن بلوغ جنسی(ASM)، وزن بدن در بلوغ جنسی(BWSM)، تعداد تخم مرغ(EN) و میانگین وزن تخم مرغ(MEW) بودند. تجریه و تحلیل داده ها و برآورد مولفه های واریانس و پارامترهای ژنتیکی، با مدل حیوانی چند صفتی، توسط نرم افزار ASReml با استفاده از روش حداکثر درستنمائی محدود شده (REML) برآورد شدند. روند ژنتیکی و فنوتیپی به ترتیب از طریق رگرسیون میانگین ارزش اصلاحی و میانگین فنوتیپی صفات بر نسل برآورد شدند. وراثت پذیری صفات وزن بدن در 8 هفتگی، سن بلوغ جنسی، وزن بدن در بلوغ جنسی، تعداد تخم مرغ و میانگین وزن تخم مرغ به ترتیب 0.17، 0.20، 0.17، 0.09 و 0.12 برآورد شد. بیشترین همبستگی ژنتیکی بین صفت سن بلوغ جنسی و تعداد تخم مرغ (0.85-) برآورد شد. روند ژنتیکی صفات وزن بدن در 8 هفتگی، سن بلوغ جنسی، وزن بدن در بلوغ جنسی، تعداد تخم مرغ و میانگین وزن تخم مرغ به ترتیب 0.246± 0.27 (گرم)، 0.145±0.27- (روز)، 0.664±0.38 (گرم)، 0.075±0.14 (عدد) و 0.005±0.006- (گرم) برآورد گردید. معنی دار نبودن روند های ژنتیکی صفات مورد بررسی (0.05< P)، نشان میدهد که پیشرفت ژنتیکی صفات اقتصادی در این ایستگاه کمتر از میزان مورد انتظار بوده است.
  26. مقایسه ی توان تولیدی نژاد های سنتز شده ی ایران بلک و آرمان با گوسفند بلوچی
    1393
    در این مطالعه، عملکرد گوسفندان آرمان، ایران بلک و بلوچی با استفاده از رکورد های جمع آوری شده از ایستگاه اصلاح نژاد عباس آباد در سال های 1364 تا 1390 مورد مقایسه قرار گرفت. صفات مورد بررسی بره ها شامل وزن تولد، وزن شیرگیری و زنده مانی بره ها از تولد تا شیرگیری بود. صفات تولید مثل هم شامل تعداد بره ی متولد شده و تعداد بره ی از شیر گرفته شده (به عنوان صفات اصلی)، مجموع وزن بره های متولد شده و مجموع وزن بره های شیرگیری شده (به عنوان صفات ترکیبی) بود. تجزیه واریانس داده ها نشان داد که اثرات نژاد و سایر عوامل ثابت بر روی صفات مورد مطالعه معنی دار است (01/0P<). وزن تولد بره های نژاد آرمان و ایران بلک کمتر از بره های نژاد بلوچی بود و زنده مانی بره های نژاد آرمان بیشتر از نژاد های دیگر بود. وزن شیرگیری بره ها در نژادهای آرمان، ایران بلک و بلوچی به ترتیب 98/20، 86/20 و 60/20 کیلوگرم بود. در صفات تولیدمثل میش، تعداد بره ی متولد شده در گوسفندان آرمان، ایران بلک و بلوچی به ترتیب 57/1، 59/1 و 31/1 بود. مجموع وزن بره های از شیرگرفته شده نیز در نژادهای آرمان، ایران بلک و بلوچی به ترتیب 67/33، 16/32 و 94/28 کیلوگرم بود. نتایج این تحقیق نشان داد که نژاد های سنتز شده در مقایسه با نژاد بلوچی، پتانسیل بهتری برای تولید بره و گوشت دارند. واژه های کلیدی: صفات تولیدمثل- مجموع وزن شیرگیری- گوسفند آرمان- سنتز نژاد- زنده مانی.
  27. برآورد همخونی و اثرات آن روی صفات تولیدمثلی در بزهای مرخز
    1393
    هدف از این پژوهش برآورد ضریب همخونی و اثرات آن روی صفات تولیدمثلی در بزهای مرخز بود. به منظور برآورد ضریب همخونی، شجره ی 5351 راس بز که طی سال های 1366 تا 1392 در ایستگاه پرورش و اصلاح نژاد بز مرخز شهرستان سنندج ثبت شده بود، آنالیز گردید. تعداد نرها 234 راس و نتاج حاصل از آن ها 4769 راس بود. تعداد ماده ها 1470 راس و نتاج حاصل از آن ها 4898 راس بود. میانگین ضریب همخونی گله، کمترین و بیشترین میزان همخونی به ترتیب 68/2، 006/0 و 25/31 درصد بود. تعداد حیوانات همخون 2777 راس بود و میانگین ضریب همخونی در جمعیت همخون 17/5 درصد برآورد شد. به منظور برآورد اثرات همخونی روی صفات تولیدمثلی، تعداد 3443 رکورد برای تعداد بزغاله هنگام زایش، تعداد بزغاله هنگام شیرگیری، مجموع وزن بزغاله هنگام زایش و میانگین وزن بزغاله هنگام زایش و تعداد 2918 رکورد برای مجموع وزن بزغاله هنگام شیرگیری و میانگین وزن بزغاله هنگام شیرگیری آنالیز گردید. ضرایب تابعیت از همخونی بزهای ماده برای صفت تعداد بزغاله هنگام زایش، تعداد بزغاله هنگام شیرگیری، مجموع وزن بزغاله هنگام زایش و مجموع وزن بزغاله هنگام شیرگیری، میانگین وزن بزغاله هنگام زایش و میانگین وزن بزغاله هنگام شیرگیری به ترتیب 064/0 ، 010/0- ، 261/0 ، 369/0- ، 035/0- و 330/2- بود. همچنین ضرایب تابعیت از همخونی بزغاله ها برای صفات ذکر شده بترتیب 278/0- ، 335/0- ، 530/0- ، 748/4- ، 048/0 و 226/0- برآورد شد. اثرات سن مادر و تیپ تولد روی صفات تولیدمثلی در سطح یک درصد معنی دار بود، اما اثر معنی دار همخونی روی صفات مورد مطالعه مشاهده نشد.
  28. برآورد پارامترهای ژنتیکی دوقلوزایی در گوسفند زندی
    1393
    هدف از این تحقیق برآورد پارامترهای ژنتیکی صفت دوقلوزایی در گوسفند زندی با مدل های خطی و آستانه ای بود. برای این منظور از 8076 رکورد گوسفندان زندی ایستگاه پرورش و اصلاح نژاد خجیر استان تهران که طی سال های 1371 تا 1390 جمع آوری شده بود، استفاده شد. اثرات ثابت سال و سن میش بر صفت دوقلوزایی معنی دار بود (0.01>P). مولفه های واریانس با استفاده از روش حداکثر درستنمائی محدود شده برآورد شدند. طبق معیار آکایک، در مدل های خطی و مدل آستانه ای به ترتیب مدل تکرارپذیری و مدل آستانه ای حیوانی مناسب ترین مدل بودند. وراثت پذیری مستقیم(h2) و نسبت واریانس محیط دائم به واریانس فنوتیپی(Pe2) با مدل خطی برای دوقلوزایی به ترتیب 0.01± 0.02، 0.01± 0.05 برآورد شد. وراثت پذیری پس از تصحیح با روابط مقیاس به 0.14 افزایش یافت. ضریب وراثت پذیری دوقلوزایی با مدل های آستانه ای حیوانی و پدری بترتیب 0.02± 0.11 و 0.06± 0.15 برآورد شد. ضریب تابعیت از همخونی صفت دوقلوزایی 0.07- برآورد شد، که نشان می دهد به ازای یک درصد افزایش درضریب همخونی به میزان 0.07 از میانگین صفت دوقلوزایی کم می شود. واریانس محیط دائمی از واریانس ژنتیکی افزایشی بیشتر بود، که نشان می دهد صفت دوقلوزایی بیشتر تحت تاثیر عوامل محیطی و یا اثرات ژنتیکی غیرافزایشی می باشد. تکرارپذیری صفت دوقلوزایی در این پژوهش 0.07 برآورد شد. مقادیر پایین وراثت پذیری برآورد شده برای دوقلوزایی بیانگر این است که پاسخ به انتخاب ژنتیکی بر اساس عملکرد میش، اندک خواهد بود و برای بهبود این صفت، بهبود و مدیریت عوامل محیطی توصیه می شود.
  29. آنالیز ژنتیکی زنده مانی بره و وزن تولد در گوسفند ماکویی
    1393
    در این تحقیق برای آنالیز صفات وزن تولد و زنده مانی و برآورد پارامترهای ژنتیکی از تعداد 3654 رکورد که طی سال های 1374 تا 1391 در ایستگاه اصلاح نژاد گوسفتد ماکویی جمع آوری شده بود استفاده شد. پارامتر های ژنتیکی با استفاده از 17 مدل مختلف در قالب مدل های دام، آستانه ای و پدری با روش REMELبرآورد شدند. برای تعیین مناسب ترین مدل از معیار AIC استفاده شد. بهترین مدل دام برای صفت وزن تولد شامل اثرات ژنتیکی افزایشی مستقیم، ژنتیکی افزایشی مادری، محیط مشترک، محیط دائمی مادری و کوواریانس بین اثرات ژنتیکی افزایشی مستقیم و مادری بود (مدل 12). ولی برای زنده مانی بره، بهترین مدل دام شامل اثرات ژنتیکی افزایشی مستقیم، ژنتیکی افزایشی مادری و کوواریانس بین ژنتیکی افزایشی مستقیم و مادری بود (مدل 4). مناسب ترین مدل پدری برای صفت زنده مانی شامل اثر ژنتیکی افزایشی مستقیم قوچ و با استفاده از مدل آستانه ای نیز، شامل اثر ژنتیکی افزایشی مستقیم قوچ بود. وراثت پذیری مستقیم وزن تولد 06/0±21/0 و وراثت پذیری مستقیم زنده مانی با مدل دام و پدری 04/0±15/0 و 04/0±09/0 برآورد شد. وراثت پذیری مستقیم برآورد شده برای زنده مانی توسط مدل های دام و پدری پس از تصحیح به 02/0±27/0 و 02/0±16/0 افزایش یافت. وراثت پذیری زنده مانی با استفاده از مدل آستانه ای 11/0±27/0 برآورد شد. همبستگی ژنتیکی، محیطی و فنوتبپی بین وزن تولد و زنده مانی به ترتیب 40/0±16/0، 02/0±15/0 و 01/0±13/0 برآورد شد )01/0> .(P
  30. اثرات نانوذرات اکسید روی بر عملکرد کبد، کلیه و پانکراس بلدرچین تخم گذار ژاپنی
    1392
    این تحقیق به منظور بررسی اثرات مقادیر مختلف نانوذرات اکسید روی بر عملکرد کبد، کلیه و پانکراس بلدرچین تخم گذار ژاپنی انجام شد. جهت انجام این آزمایش 200 قطعه جوجه بلدرچین ژاپنی در سالن پرورش طیور دانشکده کشاورزی دانشگاه کردستان روی بستر توزیع گردیدند. بعد از 42 روز تعداد 75 قطعه بلدرچین ماده در قالب طرح کاملا تصادفی در 5 تیمار (سطوح 0، 20، 60،180 ppm نانوذرات اکسید روی و 60 ppm روی تجاری) در 5 تکرار ( هر تکرار سه قطعه پرنده در هر قفس) مورد آزمایش قرار گرفت. مشاهدات با استفاده از نرم افزار SAS رویه GLM تجزیه و تحلیل آماری شد. میانگین ها با روش آزمون چند دامنه ای دانکن مقایسه شدند. نتایج این مطالعات نشان داد که مصرف 60 و 180 ppm نانو روی باعث کاهش معنی داری در وزن نسبی مغز نسبت به گروه کنترل شد (05/0 < P) ولی در سایر اوزان اجزای لاشه اختلاف معنی داری مشاهده نشد (05/0< P). تیمارهای آزمایشی 60 و 180 ppm نانوذرات اکسید روی باعث افزایش آنزیم آسپارتات آمینو ترانسفراز و اسید اوریک نسبت به گروه کنترل شد (05/0< P). افزایش کراتینین و آنزیم لیپاز سرم خون در تیمار آزمایشی 180 ppm نانو ذرات اکسید روی از گروه کنترل بیشتر بودند (05/0< P). مقادیر سایر پارمترهای بیوشیمیایی سرم خون شامل، کلسیم و فسفر در تیمارهای آزمایشی 20، 60 و 180 ppm نانو ذرات اکسید روی از گروه کنترل کمتر بودند(05/0< P). میزان منیزیم در تیمار آزمایشی کنترل منفی 0 ppm ، CPK در تیمارهای آزمایشی 60 و 180 ppm و مقدار روی سرم خون تیمار آزمایشی 180 ppm نانو ذرات اکسید روی بصورت معنی داری از گروه کنترل بیشتر بودند (05/0< P). نتایج هماتولوژی نیز نشان داد هموگلوبین، MCH و MCHC در تیمار آزمایشی 20 ppm نانو ذرات روی بصورت معنی داری از گروه کنترل کمتر بودند (05/0< P). بررسی هستوپاتولوژی کبد نیز کاهش واکوئل های چربی در بافت کبد نشان داد. به طور کلی نتایج این پژوهش نشان داد نانو ذرات اکسید روی در مقادیر بالاتر تاثیر معنی داری بر برخی فراسنجه های اندازه گیری شده داشت.
  31. برآورد ضریب همخونی و اثرات آن بر صفات قبل از شیرگیری و زنده مانی در گوسفند مغانی
    1391
    چکیده در این پژوهش از اطلاعات شجره 10644 راس بره نژاد گوسفند مغانی که طی سال های 1367 تا 1389 از مرکز پرورش و اصلاح نژاد گوسفند مغانی واقع در جعفرآباد مغان جمع آوری شده بود، برای برآورد ضریب همخونی و ارزیابی اثر آن بر صفات قبل از شیرگیری و زنده مانی استفاده شد. در این مطالعه، تعداد رکوردهای صفات وزن تولد، وزن شیرگیری و زنده مانی به ترتیب 7451، 6227 و 7070 رکورد بود. میانگین ضرایب همخونی کل جمعیت 57/0 درصد و جمعیت همخون که 12/33 درصد کل حیوانات شجره را شامل می شدند، 73/1 درصد بود. حداکثر ضریب همخونی 13/28 درصد بود. افزایش ضریب همخونی در هر سال 008/0±038/0 درصد بود، که از نظر آماری معنی دار بود (01/0P <). میانگین ضریب همخونی کل جمعیت و جمعیت همخون برای حیوانات دارای رکورد وزن تولد به ترتیب 67/0 و 79/1 درصد، برای حیوانات دارای رکورد وزن شیرگیری به ترتیب 62/0 و 84/1 درصد و برای حیوانات دارای رکورد صفت زنده مانی به ترتیب 65/0 و 85/1 درصد بود. تجزیه و تحلیل اثر همخونی بر صفات مورد نظر با روش حداکثر درستنمایی محدود شده (REML) با استفاده از 12 مدل حیوانی با نرم افزار ASReml انجام شد. مناسب ترین مدل با استفاده از معیار آکایک (AIC) تعیین شد. ضریب تابعیت وزن تولد و وزن شیرگیری از همخونی به ترتیب 003/0±003/0- و 025/0±029/0- کیلوگرم برآورد شد (05/0P >). همچنین، ضریب تابعیت صفت زنده مانی از همخونی برابر 132/0±270/0- درصد برآورد شد که معنی دار بود (05/0P <).
  32. برآورد ضریب همخونی و اثرات آن بر صفات وزن تولد و زنده مانی در بزهای مرخز
    1391
    در این پژوهش از شجره 4186 راس بز مرخز حاصل از 201 بز نر و 1323 بز ماده که در طی سال های 1371 تا 1390 در ایستگاه پرورش بز مرخز سنندج جمع آوری شده بود، به منظور برآورد ضریب همخونی و اثر آن بر صفات وزن تولد و زنده مانی استفاده شد. از کل جمعیت 07/58 درصد همخون بودند. میانگین ضریب همخونی کل جمعیت از سال های 1371 تا 1390 ، 03/3 درصد برآورد شد. میانگین همخونی در هر سال به طور میانگین 044/0±236/0 درصد افزایش یافته بود(05/0P<). بالاترین ضریب همخونی 25/31 درصد بود. میانگین ضریب همخونی در جمعیت حیوانات همخون، (2431 راس) 21/5 درصد بود. در این پژوهش بزغاله های نر و ماده به ترتیب 60/48 و 40/51 درصد کل جمعیت را تشکیل می دادند. میانگین ضریب همخونی آنها به ترتیب 10/3 و 95/2 درصد بود. از 2431 راس حیوان همخون، 1159 راس نر و 1272 راس ماده بوده، میانگین ضریب همخونی آنها به ترتیب 18/5 و 24/5 درصد بود. در این گله، 48/57 درصد بزغاله ها یک قلو، 85/41 درصد دو قلو و 67/0 درصد سه قلو بودند. میانگین ضریب همخونی آنها در کل جمعیت به ترتیب 29/3، 69/2 و 60/1 درصد و در جمعیت حیوانات همخون 36/5، 01/5 و 81/2 درصد بود. بررسی میزان همخونی بزغاله ها در سطوح مختلف سن مادر از 2 تا 7 سالگی نشان داد که میانگین ضریب همخونی برآورد شده در بزغاله های حاصل از بزهای جوان بیشتر از بزهای مسن است. نتایج حاصل نشان داد که در میان حیوانات همخون 15/27 و 55/25 درصد حیوانات به ترتیب از مادران 2 و 3 ساله متولد شده بودند. تجزیه و تحلیل اثر همخونی بر صفات مورد مطالعه با روش حداکثر درستنمایی محدود شده (REML) با استفاده از 12 مدل حیوانی برای هر صفت انجام شد. مناسب ترین مدل با استفاده از معیار آکایک تعیین شد. ضریب تابعیت وزن تولد از میزان همخونی برابر 57/1±50/0- گرم برآورد شد (05/0P>). ضریب تابعیت زنده مانی از میزان همخونی برابر10/0±17/0- درصد برآورد شد (05/0P>).
  33. برآورد پارامترهای ژنتیکی زنده مانی و وزن تولد در گوسفند مغانی
    1391
    در این پژوهش برای برآورد پارامترهای ژنتیکی صفات زنده مانی و وزن تولد به ترتیب از 7202 و 6585 رکورد جمع آوری شده در طی سال های 1374 تا 1388 توسط ایستگاه اصلاح نژاد گوسفند مغانی استفاده شد. پارامترهای ژنتیکی با 17 مدل مختلف در قالب مدل حیوانی، مدل آستانه ای و مدل پدری با روش REML و با استفاده از نرم افزارAsreml برآورد شدند. جهت تعیین مدل مناسب برای هر صفت از آزمون AIC استفاده شد. مدل مناسب برای آنالیز وزن تولد، شامل اثرات ژنتیکی افزایشی مستقیم، ژنتیکی افزایشی مادری و محیط مشترک بود. ولی مدل مناسب برای زنده مانی شامل اثرات ژنتیکی افزایشی مستقیم، ژنتیکی افزایشی مادری، محیط دائمی مادری، محیط مشترک و کواریانس بین ژنتیک افزایشی مستقیم و مادری بود. همچنین مدل مناسب برای آنالیز زنده مانی با استفاده از مدل پدری شامل اثرات ژنتیکی افزایشی مستقیم و محیط مشترک و با استفاده از مدل آستانه ای شامل اثرات ژنتیکی افزایشی مستقیم بود. وراثت پذیری مستقیم برای صفت وزن تولد 02/0±09/0 و وراثت پذیری مستقیم زنده مانی با استفاده از مدل حیوانی و پدری به ترتیب 002/0±070/0 و 02/0±05/0 بود که پس از تصحیح به 22/0، 15/0 تغییر کرد. همچنین وراثت پذیری با مدل آستانه 10/0±30/0 برآورد شد. همچنین همبستگی ژنتیکی، محیطی و فنوتیپی بین وزن تولد و زنده مانی به ترتیب 24/0±61/0، 02/0±08/0 و 01/0±07/0 برآورد شد.
  34. برآورد مولفه های (کو)واریانس و روند ژنتیکی صفات تولیدی در گاوهای هلشتاین استان کردستان
    1390
    در این پژوهش به منظور برآورد مولفه های (کو)واریانس و روند ژنتیکی صفات تولیدی در گاوهای هلشتاین استان کردستان از 1392، 1387 و 1387 رکورد مربوط به صفات شیر تولیدی، مقدار چربی و درصد چربی که طی سال های 1372 تا 1388 توسط مرکز اصلاح نژاد و بهبود تولیدات دامی کشور جمع آوری شده بود، استفاده گردید. مولفه های (کو)واریانس و پارامترهای ژنتیکی به روش حداکثر درستنمایی محدود شده(REML) با استفاده از مدل های تکرار رکورد و چند صفتی برآورد گردیدند. در مدل های مذکور اثرات گله، سال، فصل به عنوان اثر عوامل ثابت و اثر ژنتیکی افزایشی حیوانات و اثر محیطی دائمی ناشی از تکرار رکورد به عنوان اثر عوامل تصادفی و سن زایش به عنوان متغیر کمکی منظور شد. روندهای ژنتیکی و فنوتیپی صفات تولیدی از طریق تابعیت میانگین ارزش های اصلاحی و فنوتیپی حیوانات بر سال تولد و روند محیطی از تفاضل میانگین ارزش های اصلاحی و کل از میانگین فنوتیپی برآورد گردید. ضرایب وراثت پذیری شیر تولیدی، مقدار چربی و درصد چربی 03/0، 04/0 و 0001/0 برآورد شد. همبستگی ژنتیکی شیر تولیدی با مقدار چربی، شیر تولیدی با درصد چربی و مقدار چربی با درصد چربی به ترتیب 93/0 ، 86/0 و 99/0 بود. همچنین همبستگی فنوتیپی صفات مذکور به ترتیب 86/0، 30/0- و 22/0 برآورد شد. روندهای ژنتیکی، فنوتیپی و محیطی برای شیر تولیدی به ترتیب 18/0، 28/110 و 10/110 کیلوگرم در سال، برای مقدار چربی به ترتیب 0004/0، 74/2 و 74/2 کیلوگرم در سال و برای درصد چربی 7-10×4-، 02/0- و 02/0- درصد در سال برآورد گردید. که روندهای ژنتیکی از نظر آماری غیر معنی دار(05/0p).
  35. برآورد پارامترهای ژنتیکی وفنوتیپی برخی صفات تولیدمثل در گوسفند قزل
    1390
    در این پژوهش به منظور برآورد پارامترهای ژنتیکی صفات تولیدمثلی گوسفند نژاد قزل از تعداد 12294 رکورد مربوط به مجموع و میانگین وزن بره های متولد شده از هر میش و تعداد 4828 رکورد مربوط به مجموع و میانگین وزن بره های شیرگیری شده از هر میش که توسط ایستگاه پرورش و اصلاح نژاد گوسفند قزل واقع در استان آذربایجان غربی، طی سال های 1368 تا1388 جمع آوری شده بود، استفاده شد. مولفه های کو(واریانس) و پارامترهای ژنتیکی با روش حداکثر درستنمائی محدود شده(REML) نرم افزارWOMBAT برآورد شدند. اثر سال زایش، سن میش و گله به عنوان اثرات ثابت و اثر ژنتیکی افزایشی مستقیم و اثر محیط دایمی میش و اثر قوچ تلاقی کننده به عنوان اثرات تصادفی در نظر گرفته شدند. اثرات عوامل ثابت بر تمامی صفات مورد مطالعه معنی دار بودند )01/0>(p. وراثت پذیری صفات میانگین وزن بره های متولد شده، میانگین وزن بره های شیرگیری شده، مجموع وزن بره های متولد شده از هر میش و مجموع وزن بره های شیرگیری شده از هر میش به ترتیب 0001/0،05/0، 0001/0 و 0001/0 برآورد شد و میزان تکرارپذیری چهار صفت مذکور به ترتیب 16/0، 09/0، 016/0 و 0002/0 بود. همچنین همبستگی ژنتیکی میان صفات مورد مطالعه در محدوده 99/0 برای مجموع وزن بره های متولد شده با مجموع وزن بره های شیرگیری شده تا 99/0- در بین صفات میانگین وزن بره های متولد شده با مجموع وزن بره های شیرگیری شده از هر میش بود. همچنین همبستگی فنوتیپی و محیطی بین صفات از میزان همبستگی ژنتیکی آن ها کمتر بود. نتایج مطالعه حاضر نشان می دهد، با توجه به پایین بودن وراثت پذیری صفات تولیدمثلی، عوامل محیطی بر روی این صفات تاثیر زیادی دارند. بنابراین ضرورت دارد، جهت بهبود این صفات کنترل و بهبود شرایط محیطی مورد توجه بیشتری قرار گیرد.
  36. مقایسه روندهای ژنتیکی صفات تولیدی گاوهای هلشتاین در مناطق مختلف اقلیمی ایران
    1390
    در این پژوهش به منظور مقایسه روندهای ژنتیکی صفات تولیدی، گاوهای هلشتاین در اقلیم های مختلف ایران به ترتیب از 301649، 268035 و151091 رکورد مقدار شیر، چربی و پروتئین مربوط به دوره شیردهی اول که توسط مرکز اصلاح نژاد و بهبود تولیدات دامی کشور جمع آوری شده بود استفاده شد. بدین منظور کل ایران به چهار اقلیم سرد، نیمه سرد، معتدل و گرم تقسیم بندی شد. پارامترهای ژنتیکی با استفاده از مدل حیوانی دارای خاصیت (BLUP) برآورد شدند. روندهای ژنتیکی از طریق تابعیت میانگین ارزش اصلاحی حیوانات بر سال تولد از سال های 1370 تا 1388 برآورد شدند. مقدار وراثت پذیری صفات مقدار شیر، چربی و پروتئین در اقلیم های سرد، نیمه سرد، معتدل و گرم به ترتیب 001/0±25/0، 01/0±21/0، 015/0±21/0 و 001/0±27/0، 008/0±19/0، 009/0±20/0 و 001/0±27/0، 009/0±19/0، 015/0±22/0 و 001/0±21/0، 018/0±15/0، 066/0±29/0 برآورد شد. همچنین روندهای ژنتیکی صفات شیر، چربی و پروتئین در اقلیم های سرد، نیمه سرد، معتدل و گرم به ترتیب 57/1±55/28، 04/0±56/0، 04/0±77/0 و 95/1±21/33، 03/0±71/0، 05/0±89/0 و 86/1±4/33،04/0±62/0، 06/0±79/0 و 83/0±90/10، 03/0±22/0 ،02/0±04/0کیلوگرم بر سال تولد برآورد شد. آزمون تفاوت روند ژنتیکی اقلیم گرم با سایر اقلیم ها از نظر آماری معنی دار بود (01/0> p ).
  37. ارزیابی پلی مورفیسم ژن های لپتین و پرولاکتین و ارتباط ان ها با تولید شیر با استفاده از تکنیک PCR-RFLP در گاوهای هلشتاین غرب ایران
    1390
    هدف از این مطالعه بررسی پلی مورفیسم در قطعه294bpاز اگزون 4 ژن پرولاکتین و همچنین قطعه 522bp از اینترون 2 و اگزون 3 ژن لپتین بود. در این مطالعه فراوانی ژنوتیپی و اللی ژنهای لپتین ( با روش PCR-RFLP به وسیله آنزیمهای برشی RsaI و Eco721 به ترتیب) و ارتباط آنه با تولید شیر مشخص شد. در این پژوهش مجموع 145 گاو هلشتاین، 60 گاو آمیخته و 58 گاو بومی منطقه غرب ایران مورد مطالعه قرار گرفت. در قطعه 294bp تکثیر یافته ژن پرولاکتین فراوانی ژنوتیپی 0/768، 0/221 و 0/041 برای ژنوتیپهای AG، GG و AA و فراوانی اللی برای اللهای A وG 0/848و 0/152 به ترتیب مشاهده شد. در قطعه 522bp تکثیر یافته ژن لپتین فراوانی ژنوتیپی 0/6068، 0/3586 و 0/0346 برای ژنوتیپهای AG، GG و AA و فراوانی اللی برای اللهای A وG 0/2172و 0/7828 به ترتیب مشاهده شد. نتایج حاصل از این مطالعه نشان می دهد که گاوهای دارای ژنوتیپ AG برای ژن پرولاکتین و ژنوتیپ GG برای ژن لپتین بیشترین میزان تولید شیر را دارا بودند. انحراف از تعادل هاردی واینبرگ برای پلی مورفیسم مورد بررسی مشاهده نشد.
  38. ارزیابی تنوع ژنیکی اسب کردی با استفاده از نشانگرهای ریزماهواره ای
    1389
    در مطالعه حاضر تنوع ژنتیکی درون سه جمعیت اسب کرد (کردی، کلهر و افشاری) و بین سه نژاد (عرب، کرد و عرب- کرد) با استفاده از دو جفت آغازگر ریز ماهواره ای (NVHEQ70 وHMS7) مورد بررسی قرار گرفتند. استخراج DNA به روش استخراج نمکی انجام گرفت. تمامی جایگاه ها در همه جمعیت ها کاملاً چند شکل بودند. تمام جایگاه ها در سطح (05/0P<) از تعادل هاردی واینبرگ انحراف نشان دادند. کمترین و بیشترین فاصله ژنتیکی (DA) بترتیب بین نژاد کردی با عرب – کرد (073/0) و نژاد کردی با عرب (243/0) بدست آمد. در درون جمعیت های نژاد کرد، جمعیت افشاری با کردی بیشترین و با کلهر کمترین فاصله ژنتیکی را داشتند. دندروگرام حاصل از معیار DA به روش جفت گروهی غیر وزنی از طریق میانگین حسابی (UPGMA) ترسیم گردید. نژاد های کرد و عرب – کرد در یک شاخه و نژاد عرب در شاخه دورتر قرار داشت. جمعیت افشاری و کلهر در یک شاخه و جمعیت کردی در شاخه جداگانه قرار داشت. بیشترین وکمترین تنوع بین نژادها که برای هر نژاد بصورت متوسط هتروزیگوسیتی مورد انتظار همه جایگاهها برآورد گردید، بترتیب مربوط به نژاد کرد (844/0) وعرب (227/0) بود. در بین جمعیت های نژاد کرد تفاوت اندکی بین مقادیر حداکثر و حداقل هتروزیگوسیتی وجود داشت. تمام مارکرها نسبتاً محتوی پلی مورفیسم بالایی را نشان دادند (6/0
  39. اثرات ال-گلوتامین و BME در دو دمای متفاوت بر انجماد پذیری اسپرم در بز مرخز
    1389
    به دلیل عدم امکان کپی پیس چکیده در بخش ضمیمه فایل قرار دارد.
  40. اثر تیمارهای هورمونی و فلاشینگ بر افزایش درصد بزغاله زایی نژاد مرخز
    1389
    این پژوهش در ایستگاه دامپروری سنندج با استفاده از 48 راس بز ماده 5/3 ساله، تک قلوزا با سابقه 2 شکم زایش، وزن 23/1±44 کیلوگرم با وضعیت نمره بدنی تقریبا 3 انجام شد. بزها در 6 گروه 8 راسی مشتمل بر دو گروه تیمارهای هورمونی و فلاشینگ مورد بررسی قرار گرفتند. تیمارهای هورمونی شامل: گروه A (تزریق GnRH (سینارلین) 5 میلی لیتر) + جیره پایه) و گروه B (تزریق eCG به میزان IU600 + جیره پایه) و تیمارهای فلاشینگ شامل 3 گروه: گروه C (روزانه 400 گرم دانه جو + جیره پایه)، گروه D منبع چربی غیر اشباع (روغن سویا + جیره پایه)، گروه E منبع چربی اشباع یا هیدروژنه (روغن جامد آفتابگردان + جیره پایه) و گروه F بعنوان گروه کنترل فقط جیره پایه دریافت نمودند. طول دوره فلاشینگ 6 هفته بود و امتیاز وضعیت بدنی (BCS) بزها در شروع دوره در حدود 5/2 و در پایان دوره 3 بود. بزها بمدت 18 روز سیدرگذاری شدند و با استفاده از CIDR از نظر فحلی همزمان شده و 48 ساعت پس از سیدربرداری با اسپرم تازه بزهای همان نژاد با سابقه تک قلوزایی بیشتر، تلقیح گردیدند. خون گیری از بزها در فواصل 2، 48 و 92 ساعت پس از سیدر برداری و 20 روز بعد از تلقیح مصنوعی انجام شد. متابولیت های بیوشیمیایی و هورمونی سرم خون به ترتیب با دستگاه های اسپکتروفتومتر مدل Geneus 20 و الایزا مدل Awareness اندازه گیری شدند. تیمارهای آزمایشی منجر به بهبود بازده تولیدمثل بویژه درصد باروری و بزغاله زایی گردید. تیمار B با 16 راس بزغاله بیشترین، و تیمار F با 7 راس کمترین تعداد نتاج را داشتند. بیش از 80 درصد بزها با اولین تلقیح بارور شدند. مصرف منابع چربی در دوره فلاشینگ باعث افزایش وزن تولد نتاج شد. تغذیه جیره های فلاشینگ در طول آزمایش بطور متوسط باعث افزایش وزن بدن بمیزان 5 کیلوگرم در بزهای ماده شد. در بین تیمارهای فلاشینگ گروه C بیشترین تعداد نتاج را با 15 راس بزغاله به همراه داشت. همبستگی غلظت استروژن، پروتئین، گلوکز و فسفر با تعداد نتاج، مثبت و معنی دار بود. تغییر در غلظت استروژن نسبت به سایر متابولیت ها بیشترین تاثیر را بر تعداد نتاج داشت. مصرف منابع چربی باعث افزایش غلظت پروژسترون در مرحله تخمک ریزی و بعد از آن شد.
  41. ارزیابی مولکولی ژن سیتو کروم b در DNA میتوکندری اسب کردی به روش PCR-RFLP
    1389
    ژنوم میتوکندری پستاندران DNA دو رشته ای حلقوی بوده و حدود 5/16 کیلو باز طول دارد. این ژنوم در پستانداران از دو ناحیه کد کننده و غیر کدکننده (D-LOOP) تشکیل شده است و 37 ژن را کد می کند. سیتوکروم ها دسته اس از پروتئین های مرکب هستند که گروه پروستتیک آنها را حلقه پورفیرینی دارای آهن تشکیل می دهد. سیتوکروم ها در همه بافت ها یافت می شوند و به سه نوع اصلی a، b و c تقسیم بندی می گردند. سیتوکروم b یکی از پروتئین های کمپلکس III سیستمو فسفریلاسیون اکسیداتیو است که فقط به وسیله ژنوم میتوکندری کد می شود. ژن سیتوکروم b اطلاعات فیلوژنی مفیدی را در سطوح مختلف تاکسنومی ارائه می کند. در این تحقیق پلی مورفیسم ژن سیتوکروم b در سه نژاد اسب کردی، عرب و ترکمن در چهار استان کردستان، همدان، کرمانشاه و آذربایجان غربی با استفاده از تکنیک PCR-RFLP بررسی شد. DNA استخراج شده از نمونه های خون این سه نژاد، پس از تکثیر به وسیله PCR، تحت تاثیر 5 آنزیم محدود الاثر (RsaI، TaqI، HaeIII، EcoRI و BamHI) قرار گرفتند. دو آلل A (590 جفت بازی) و B ( 106، 484 جفت بازی) به وسیله آنزیم BamHI شناسایی شد. آلل A بیشترین فراوانی (976/0) را در بین سه نژاد داشت. دو آلل مختلف دیگر با استفاده از آنزیم TaqI شناسایی شدند که آلل C بیشترین فراوانی (98/0) را در بین سه نژاد و آلل D با فراوانی (02/0) فقط در اسب کردی مشاهده شد. سه آنزیم دیگر هیچ الگوی پلی مورفیسمی را نشان ندادند. در چهار اسب از نژاد کردی با آنزیم TaqI، الگوی برشی جدید در ناحیه مورد تکثیر مشاهده گردید. نتایج تحقیق نشان داد که در ناحیه مورد بررسی تنوع بسیار کمی بین سه نژاد وجود دارد. کلمات کلیدی: اسب کردی، DNA میتوکندریایی، ژن سیتوکروم b، PCR-RFLP
  42. تاثیر پلی مورفیسم ژن IGF-I بر صفات تولیدی در بزهای مرخز
    1389
    هدف از این مطالعه بررسی پلی مورفیسم در ناحیه کناری ( اگزون w1) و اگزون 4 و بخشی از اینترون های 3 و 4 ژن فاکتور رشد شبه انسولین بز (IGF-I) بود. آنالیز PCR-RFLP در ناحیه اگزون w1 دو الگوی باندی را نشان داد. فراوانی ژنوتیپ های AA، AB و BB در بزهای مرخیز استان کردستان به ترتیب (97/0، 03/0 و 0002/0) بود در حالیکه فراونی همین ژنوتیپ ها در بزهایی مویی استان به ترتیب (96/0، 04/0 و 0004/0) بود. آنالیز PCR-RFLP در ناحیه اگزون 4 و بخشی از اینترون های 3 و 4 سه الگوی باندی را نشان داد. فراوانی ژنوتیپ های GG، GC و CC در بزهای مرخز سنندج و سقز به ترتیب ( 58/0، 36/0 و 06/0) بود. انحرافی از تعادل هاردی واینبرگ در اگزون w1 دیده نشد اما اگزون 4 و بخشی از اینترون های 3 و 4 در حالت عدم تعادل قرار داشتند. قطعه اگزون w1 افراد دارای الگوی باندی جدید در روش PCR-SSCP تکثیر داده شد، از ژل آگارز استخراج شد و سپس تعیین توالی گردید. یک جهش جدید از نوع جابه جایی در موقعیت 1617 مطابق با شماره 2/26119 D که در آن گوانین تبدیل به آدنین شده بود شناسایی گردید. ارتباط پلی مورفیسم اگزون w1 و صفات تولیدی به دلیل وجود نداشتن افراد دارای ژنوتیپ BB در جمعیت و کم بودن تعداد افراد دارای ژنوتیپ AB محاسبه نگردید اما ارتباط بین پلی مورفیسم ناحیه اگزون 4 ژن IGF-I و صفات تولیدی غیر معنی دار بود (05/0 ≥ p).
  43. برآورد پارامترهای ژنتیکی صفات رشد در بزهای مرخز با استفاده از روش تابعیت تصادفی
    1389
    داده های این پژوهش شامل 13603 رکورد روزآزمون وزن بدن مربوط به 3851 راس بزغاله جمع آوری شده در طی سالهای 1371-1388 در ایستگاه پرورش و اصلاح نژاد بز مرخز واقع در شهرستان سنندج می باشد که به منظور برآورد پارامترهای ژنتیکی صفات وزن بدن بزغاله ها با استفاده از مدل تابعیت تصادفی مورد استفاده قرار گرفت. مدل مورد استفاده جهت تجزیه داده ها شامل اثر عوامل ثابت (سال تولد، جنس ، نوع تولد و سن مادر)، عوامل تصادفی شامل اثر ژنتیکی افزایشی مستقیم، اثر محیطی دائمی مادری و باقی مانده بود. مدل تابعیت تصادفی با درجه برازش 4 و واریانس باقیمانده نامتجانس برای تجزیه رکورد های وزن بدن بزغاله ها تا سن یکسالگی مناسب تر از سایر مدل ها بوده و مقدار ضریب وراثت پذیری برآورد شده با این مدل برای وزن تولد،1، 2، 3، 4، 5، 6، 7، 8، 9، 10، 11 و 12 ماهگی به ترتیب 24/0، 31/0، 26/0، 26/0، 28/0، 29/0، 30/0، 32/0، 36/0، 37/0، 34/0 و 36/0 بود. وراثت پذیری مادری صفات به ترتیب 03/0، 11/0، 09/0، 09/0، 08/0، 06/0، 04/0، 02/0، 02/0، 01/0، 01/0 و 01/0 برآورد شد. نسبت واریانس محیطی دائمی دام به واریانس فنوتیپی(Pe2) و نسبت واریانس محیطی دائمی مادری به واریانس فنوتیپی (C2) به ترتیب از 06/0 تا 46/0 /0 (که با افزایش سن روند افزایشی داشت) و 05/0 تا 10/0 بود (که با افزایش سن روند کاهشی داشت).
  44. برآورد پارامترهای ژنتیکی صفات رشد در گوسفند ماکوئی
    1388
    داده های مورد استفاده در این مطالعه عبارت بودند از 2540 رکورد وزن تولد، 2508 رکورد وزن شیرگیری، 1937 رکورد وزن شش ماهگی، 1515 رکورد وزن نه ماهگی و 723 رکورد وزن یک سالگی که در سال های 1375 تا 1387 در ایستگاه اصلاح نژاد گوسفند ماکوئی در آذربایجان غربی جمع آوری شده بودند. مولفه های کو(واریانس) و پارامترهای ژنتیکی به صورت یک و چند صفتی بر اساس مدل دام، به روش حداکثر درست نمایی محدود شده (REML ) برآورد شدند. اثر سال تولد، جنس بره، نوع تولد و سن میش بر صفات مورد مطالعه معنی دار بود (01/0P< ). همچنین جهت برآورد همبستگی های ژنتیکی افزایشی مستقیم، ژنتیکی افزایشی مادری، محیطی، فنوتیپی و محیط دائمی مادری از تجزیه چند صفتی برنامه (DFREML) استفاده شد. برای صفت وزن تولد مدل دارای اثرات ژنتیکی افزایشی مستقیم و ژنتیکی افزایشی مادری (مدل 3)، برای وزن شیرگیری مدل دارای اثرات ژنتیکی افرایشی مستقیم، ژنتیکی افزایشی مادری و اثرات محیط دائمی مادری (مدل 5) و برای صفت شش ماهگی مدل دارای اثرات ژنتیکی افزایشی مستقیم، ژنتیکی افزایشی مادری و کوواریانس بین اثرات ژنتیکی مستقیم و مادری (مدل 4)، برای صفت وزن نه ماهگی مدل دارای اثرات ژنتیکی افزایشی مستقیم و اثرات محیط دائمی مادری (مدل2 ) و برای صفت وزن یک سالگی مدل دارای اثر ژنتیکی افزایشی مستقیم (مدل 1) به عنوان مناسب ترین مدل انتخاب شد. وراثت پذیری مستقیم صفات اوزان تولد، شیرگیری، 6 ماهگی، 9 ماهگی و یک سالگی به ترتیب 21/0، 26/0، 18/0، 33/0 و 33/0 برآورد شد. همبستگی ژنتیکی بین وزن صفات اوزان تولد- شیرگیری، تولد- 6 ماهگی، تولد- 9 ماهگی، تولد- یک سالگی، شیرگیری- 6 ماهگی، شیرگیری- 9 ماهگی، شیرگیری- یک سالگی و 6 ماهگی- 9 ماهگی، 6 ماهگی- یک سالگی و 9 ماهگی- یک سالگی به ترتیب 58/0، 48/0، 37/0 11/0، 94/0، 92/0، 83/0، 98/0، 84/0 و 91/0بود. همبستگی ژنتیکی افزایشی مادری بین صفات (بجز همبستگی اوزان تولد- شیرگیری و تولد- نه ماهگی) مثبت بود. با توجه به نتایج حاصل از آنالیزهای تک صفتی و چندصفتی برای صفات رشد انتخاب والدین برتر بر اساس ارزش اصلاحی موجب بهبود صفات ورن بدن در نژاد ماکوئی خواهد شد. واژگان کلیدی: گوسفند ماکوئی، پارامترهای ژنتیکی، صفات رشد، مدل دام
  45. برآورد روند ژنتیکی، فنوتیپی و محیطی صفات رشد در گوسفند بلوچی
    1388
    داده های مورد استفاده در این پژوهش شامل اوزان تولد، شیرگیری، 6 ماهگی، 9 ماهگی و یکسالگی 7072 بره گوسفند نژاد بلوچی است که در سالهای 1361 تا 1385 در ایستگاه اصلاح نژاد عباس آباد مشهد رکوردگیری و جمع آوری شده بود. این داده ها برای برآورد روند ژنتیکی، فنوتیپی و محیطی مورد استفاده قرار گرفت. ارزش اصلاحی حیوانات با روش معادلات مدل مختلط و براساس مدل دام یک متغیره پیش بینی شد. روند فنوتیپی، ژنتیکی و محیطی بترتیب از طریق تابعیت میانگین فنوتیپی بر سال، میانگین ارزش اصلاحی بر سال و تفاوت ارزش اصلاحی از ارزش فنوتیپی بر سال بر آورد شد. پیشرفت ژنتیکی کل بعد از 24 سال برای اوزان تولد، شیرگیری، 6 ماهگی، 9 ماهگی و یکسالگی بترتیب 011/0 ، 488/1، 066/2، 062/2 و 034/2 کیلوگرم بود. روند ژنتیکی اوزان تولد، شیرگیری، 6 ماهگی، 9 ماهگی و یکسالگی بترتیب 06/0±1، 1±55، 2±72، 2±77 و 3±88 گرم در سال بر آورد شد . روند فنوتیپی برای اوزان تولد، شیرگیری، 6 ماهگی، 9 ماهگی و یکسالگی بترتیب 06/1±4، 9±3، 11±11-، 11±15 و 15±118 گرم در سال و روند محیطی برای صفات مذکور بترتیب 1±3، 8±52-، 9±83-، 9±62- و 12±30 گرم در سال بود.
  46. ارزیابی ژنتیکی برخی صفات تولیدمثل و شیر تولیدی در گاوهای هلشتاین ایران
    1388
    هدف از پژوهش حاضر برآورد پارامترهای ژنتیکی صفات شیر تولیدی، روزهای باز و نرخ آبستنی دختری بود. اطلاعات داده و شجره گاوهای هلشتاین ایران استفاده شده در این مطالعه توسط مرکز اصلاح نژاد دام کشور درطی سالهای 1384-1362 جمع آوری شده بود. مولفه های (کو) واریانس و پارامترهای ژنتیکی مربوط به رکورد شیرواری های مختلف با تجزیه و تحلیل های یک و دومتغیره با استفاده از روش حداکثر درست نمائی محدود شده (REML) و براساس مدل های حیوانی برآورد شدند. ارزش های اصلاحی حیوانات با استفاده از روش بهترین پیش بینی نااریب خطی (BLUP) تحت یک مدل حیوانی پیش بینی شدند. روندهای ژنتیکی شیر تولیدی و روزهای باز به صورت تابعیت میانگین ارزش های اصلاحی بر سال تولد برآورد گردیده شدند. وراثت پذیری مستقیم برآورد شده برای شیر تولیدی 29/0، 24/0، 20/0، 15/0 و 11/0، برای روزهای باز و نرخ آبستنی دختری 038/0، 030/0، 022/0، 022/0 و 013/0 به ترتیب در شیرواری های اول تا پنجم بود. همبستگی های ژنتیکی بین شیر تولیدی و روزهای باز 56/0، 61/0 و 54/0، بین شیر تولیدی و نرخ آبستنی دختری 56/0-، 61/0- و 55/0- و بین روزهای باز و نرخ آبستنی دختری 99/0-، 1- و 1- به ترتیب در شیرواری های اول تا سوم بود. همبستگی های فنوتیپی بین شیر تولیدی و روزهای باز 12/0، 14/0 و 12/0، بین شیر تولیدی و نرخ آبستنی دختری 12/0-، 14/0- و 12/0- و بین روزهای باز و نرخ آبستنی دختری 85/0-، 99/0- و 1- به ترتیب در شیرواری های اول تا سوم بود. همبستگی های محیطی بین شیر تولیدی و روزهای باز 07/0، 09/0 و 09/0، بین شیر تولیدی و نرخ آبستنی دختری 07/0-، 09/0- و 09/0- و بین روزهای باز و نرخ آبستنی دختری 85/0-، 99/0- و 1- به ترتیب در شیرواری های اول تا سوم بود. روندهای ژنتیکی و فنوتیپی برآورد شده برای شیر تولیدی به ترتیب 74/2 ± 85/25 و 11/4 ± 95/136 کیلوگرم در سال و برای روزهای باز به ترتیب 04/0 ± 03/0 و 26/0 ± 54/0 روز در سال بود. روند ژنتیکی برای شیر تولیدی مثبت و خیلی معنی دار بود (01/0>P)، اما برای روزهای باز غیرمعنی دار (05/0
  47. برآورد پارامترهای ژنتیکی صفات وزن در گوسفندان نژاد قزل
    1387
    به منظور برآورد پارامترهای ژنتیکی و فنوتیپی صفات رشد در گوسفندان نژاد قزل از داده های مربوط به صفات وزن تولد، وزن شیرگیری و وزن شش ماهگی که در طی سال های 1378 تا 1386 در ایستگاه اصلاح نژاد گوسفندان نژاد قزل جمع آوری شده بود، استفاده گردید. اثر سال تولد، جنس بره و گله بر تمام صفات مورد مطالعه معنی دار بود. اثر نوع تولد فقط بر صفات وزن شیرگیری، شش ماهگی معنی دار بود. و اثر سن مادر بر تمام صفات غیر معنی دار بود. آنالیز مشاهدات براساس مدل دام، با روش حداکثر درستنمایی محدود شده (REML)، با استفاده از نرم افزار DFREML به صورت یک صفتی و چند صفتی انجام شد. در آنالیز یک صفتی 3 مدل مختلف برنامه DFREML برای هر یک صفات استفاده شد. آزمون نسبت لگاریتم درستنمایی نشان داد مناسب ترین مدل برای برآورد مولفه های واریانس و وراثت پذیری صفات وزن تولد و وزن شیرگیری مدل 2 و برای وزن شش ماهگی مدل 1 می باشد. به منظور برآورد همبستگی ژنتیکی و محیطی و فنوتیپی بین صفات مختلف آنالیز چند صفتی انجام شد. وراثت پذیری صفات وزن تولد، وزن شیرگیری و وزن شش ماهگی به ترتیب 24/0، 29/0 و 37/0 برآورد شد. همبستگی ژنتیکی بین وزن تولد با صفات وزن شیرگیری و وزن شش ماهگی به ترتیب 359/0 و 337/0 برآورد شد. این برآورد برای همبستگی بین وزن شیرگیری با وزن شش ماهگی 852/0 بود. نتایج این پژوهش نشان داد که بهبود همزمان عوامل ژنتیکی و محیطی می تواند منجر به بهبود صفات وزن در این نژاد شود.
  48. اثر کلسترول بارگذاری شده بر روی سایکلودکسترون با و بدون زرده تخم مرغ بر انجماد اسپرم بز های مرخز
    1387
    چکیده در بخش ضمیمه فایل می باشد.
  49. برآورد ضرایب اقتصادی و پارامترهای ژنتیکی برخی صفات در بز مرخز
    1387
    هدف از این تحقیق برآورد ارزش اقتصادی برای سه صفات تولیدی گوشت، موهر و شیر بود. به این منظور مدلی ساده و مناسب که توصیف کننده شرایط تولیدی در سطح سیستم پرورشی بز مرخز در استان کردستان، ارائه شد. ارزش های اقتصادی صفات مورد بررسی در سه نوع گرایش انتخاب، حداکثر کردن سود، حداقل کردن هزینه های هر واحد تولید، حداکثر کردن نسبت درآمد ها به هزینه ها با اشتفاده از مشتق جزئی نوع اول در سطح گله برآورد شد. همچنین جهت مطالعه حساسیت مدل بر برآورد ارزش های اقتصادی، افزایش و کاهش 20% تغییر درقیمت کل هزینه ها، هزینه های ثابت، هزینه های غذایی و هزینه های غیر غذایی، در نظر گرفته شد. متوسط ارزش های اقتصادی مطلق در گرایش حداکثر سود برای تولید گوشت، موهر و شیر (بر حسب ریال به ازای هر راس بز مولد در سال) به ترتیب 87/11601، 55/7867 و 37/256 برآورد گردید. میانگین ارزش های اقتصادی برای تولید گوشت، موهر و شیر در گرایش بازده اقتصادی هر واحد محصول به ترتیب 512/19، 828/8 و 826/0- و در گرایش حداقل هزینه به ترتیب 880/0-، 053/1- و 109/0 برآورد شد. مطالعه حساسیت نشان داد که نوسان ضرایب اقتصادی صفات مورد مطالعه نسبتاً متغییر و با تغییر هزینه های مدیریتی و تغذیه ای حساس می باشند. با توجه به کم بودن هزینه های تغذیه ای، در حالت کلی ضرایب اقتصادی صفات، دارای حساسیت کمتری نسبت به تغییر هزینه های تغذیه ای در کل سیستم پرورشی بز مرخز می باشد. خصوصیات ژنتیکی و فنوتیپی صفات رشد و وزن بیده یکسالگی در بزهای نژاد مرخز با استفاده از رکورد های تعداد 4008 راس جمع آوری شده، طی سالهای 1372-1386 در ایستگاه های تحقیقاتی بز مرخز شهرستان های سقز و سنندج، تحت مدل حیوانی به روش حداکثر درستنمایی محدود شده توسط نرم افزار ASReml به روش تجزیه یک صفته و چند صفتی بررسی شد. صفات مورد مطالعه جهت برآورد پارامترهای ژنتیکی و فنوتیپی شامل وزن تولد، وزن شیرگیری، وزن 6 ماهگی، وزن 9 ماهگی، وزن یکسالگی و وزن بیده یکسالگی با میانگین کل (انحراف میانگین)، (01/0)59/2، (08/0)93/14، (08/0)13/17، (11/0)08/20، (14/0) 72/24 و (46/3)51/450 برآورد شد. بیشترین وراثت پذیری مستقیم برای وزن 9 ماهگی (03/0±33/0) و کمترین آن برای وزن بیده یکسالگی (04/0±21/0) برآورد شد و بیشترین وراثت پذیری مادری نیز برای وزن تولد ( 02/0± 12/0) بود که با افزایش سن کاهش یافت. ه
  50. ارزیابی پلی مورفیسم ژن کاپا کازئین در بزهای نژاد مرخز
    1387
    پلی مورفیسم ژنتیکی کازئینهای بزی به دلیل روابط آنها با ترکیبات و خصوصیات فنی شیر از موارد مورد توجه در تحقیقات می باشد. همچنین شیر بز به دلیل دارا بودن ترکیب کاملاً متفاوت نسبت به شیر گاو در رژیم غذائی انسان اهمیت دارد. دو قطعه 406 و 279 جفت بازی از اگزون 4 ژن کاپاکازئین به ترتیب توسط روشهای RFLPو SSCP مورد تکثیر واقع شدند. موقعیتهای برشی آنزیمهای محدود گر RsaI، BsuRIو TaqI به ترتیب موجب شناسائی آللهای E و K در روی قطعه 279 جفت بازی می شود. روش ACRS برای ایجاد جایگاه برش آنزیم RsaI و تفکیک آلل A از سایرین به کار برده شد. فرآوانی آلل A برابر 38/0 و فراوانی سایر آلل ها برابر 72/0 برآورد شد. در میان حیواناتی که تحت بررسی واقع شدند آلل A فراوانترین آلل شناسائی شده بود و آلل های E و K در این جمعیت مشاهده نشدند. در ژلهای SSCP 10 آلل منفرد و دو گروه آللی قابل شناسائی می باشد. در این مطالعه آللهایA ،G ، C′، J ، M،C ، H، B″، D/I/L و B′/B مشاهده شد. آلل A با دارا بودن فراوانی آللی برابر 401/0، آلل غالب محسوب می شود و آلل های C′ و B/B′ با فراوانی 125/0 دومین رتبه را به خود اختصاص می دهند.
  51. ارزیابی ژنتیکی خصوصیات کمی و کیفی موهر در بزهای مرخز
    1386
    در این پژوهش از رکوردهای خصوصیات الیاف موجود در دو دوره پیش و همچنین360 نمونه بز مرخز ایستگاه تحقیقاتی سنندج استفاده شد. صفات قطر الیاف، طول دسته، درصد کمپ، درصد الیاف مدولائی مداوم و منقطع ، درصد الیاف حقیقی و درصد راندمان مورد مطالعه قرار گرفت. ارزیابی خصوصیات نمونه های موهر در محل های گردن، پهلو و کپل نشان داد که تفاوت میانگین همه صفات بیده بین محل های نمونه گیری غیر معنی دار بود. (05/0p>). همچنین اثرات متقابل بین اثرات ثابت و محل های نمونه گیری معنی دار نبود (05/0p>) بنابراین تغییرپذیری خصوصیات الیاف در جنس، سنین و رنگ های مختلف یکسان می باشد. میانگین حداقل مربعات و اشتباه معیار صفات قطر الیاف، طول دسته، درصد کمپ، درصد الیاف مدولائی مداوم و منقطع ، درصد الیاف حقیقی و درصد راندمان به ترتیب 48/0 95/29 میکرون، 29/0 37/13 سانتیمتر، 16/0 19/1 درصد، 13/0 87/0 درصد، 15/0 47/0 درصد، 52/0 39/97 درصد و 01/0 25/85 درصد بود. اثرات فاکتور های محیطی ( جنس، سن، گله، سال تولید و رنگ) بر صفات بیده مورد بررسی قرار گرفت. اثر جنس بر طول دسته، درصد الیاف کمپ، الیاف مدولائی مداوم و منقطع، درصد الیاف حقیقی و راندمان معنی دار بود (01/0P<) ولی برای متوسط قطر الیاف معنی دار نبود(05/0P>). اثر سن بر قطر الیاف، طول دسته، درصد الیاف مدولائی منقطع و راندمان معنی دار بود(05/0P<). اثر گله بر همه صفات بجز قطر الیاف معنی دار بود (01/0P<). اثر سال تولید نیز بر روی همه صفات بجز قطر الیاف و الیاف مدولائی منقطع معنی دار بود. همچنین اثر رنگ پوشش بر قطر الیاف، طول دسته، درصد الیاف مدولائی مداوم و منقطع، درصد الیاف حقیقی و درصد راندمان معنی دار بود (05/0P<). میانگین حداقل مربعات و اشتباه معیار صفات قطر الیاف، طول دسته، درصد کمپ، درصد الیاف مدولائی مداوم و منقطع ، درصد الیاف حقیقی و درصد راندمان در بزغاله ها بترتیب 39/0 27/24، 43/0 06/10، 17/0 94/0، 32/0 63/1، 21/0 54/0، 08/1 88/96 و 01/0 15/90 بود. اثر جنس حیوان بر هیچ کدام از صفات در بزغاله ها معنی دار نبود (05/0P>). اثر نوع تولد و رنگ فقط بر الیاف مدولائی مداوم معنی دار بود (05/0P<). اثر سن مادر نیز بر هیچ کدام از صفات الیاف بزغاله ها بجز درصد کمپ معنی دار نبود (05/0P>). وراثت پذیری ها ( اشتباه معیار) برآورد شده برای صفات قطر الیاف، طول دسته، درصد ال
  52. ارزیابی تنوع درون جمعیتی بز مرخز با استفاده از تکنیک AFLP
    1386
    هدف از این مطالعه ارزیابی تنوع ژنتیکی درون جمعیتی بز مرخز ( آنقوره ایران ) و تیپ های رنگی ( زیر جمعیت ها ) آن بود. تکنیک AFLP جهت بررسی تنوع ژنتیکی در یک نمونه شامل 51 حیوان با استفاده از دو و سه ترکیب پرایمری مورد استفاده قرار گرفت. با استفاده از این ترکیبات پرایمری سه زیر جمعیت ( تیپ رنگی ) نیز مورد آنالیز قرار گرفت. هتروزیگوسیتی مورد انتظار در بین زیر جمعیت ها تفاوت معنی داری داشت ( 38/0-2/0 ). ضریب تمایز جمعیتی ( Gst ) نشان داد که تنوع ژنتیکی درون زیر جمعیت ها سهم بزرگی از تنوع ژنتیکی کل را شامل می شود ( 2161/0 ). آنالیز های درخت فیلوژنیک بر اساس دو معیار فاصله ژنتیکی استاندارد ( 1972، Nei ) و فاصله ژنتیکی نااریب ( 1978، Nei )در بین زیر جمعیت ها نشان داد که تیپ رنگی مشکی بیشترین فاصله و تیپ های رنگی قهوه ای تیره و روشن کمترین فاصله را دارا می باشند. همچنین آنالیز های آماری نشان داد که تیپ رنگی مشکی دارای کمترین تنوع در بین تیپ های رنگی می باشد. آنالیز های PCA بر اساس ضرایب تشابه دایس و جاکارد نیز این نتایج را تایید می کند. بررسی های تنوع ژنتیکی زیر جمعیت ها با مشاهدات فنوتیپی تیپ های رنگی مطابقت دارد. بنابراین جهت محافظت ژنتیکی از تیپ های رنگی بز مرخز، لازم است که تمرکز برنامه های اصلاحی در جهت حفظ و بهبود تنوع ژنتیکی تیپ رنگی مشکی باشد. همچنین بر اساس نتایج حاصل از این مطالعه، پیشنهاد می شود که تکنیک AFLP جهت بررسی ساختار ژنتیکی بز مرخز بسیار مناسب و مفید می باشد.
  53. برآورد پارامترهای ژنتیکی و ارزیابی روند ژنتیکی حاصل از آنالیزهای یک صفتی و چند صفتی صفات اقتصادی در بزهای مرخز
    1386
    در این پژوهش برای برآورد روند ژنتیکی بزهای مرخز از داده های جمع آوری شده برای صفات وزن تولد، شیرگیری، شش ماهگی، نه ماهگی، یکسالگی و وزن بیده یکسالگی در طی سال های84-1371 در ایستگاه دامپروری سنندج، استفاده شد. آنالیز مشاهدات بر اساس مدل دام، به روش حداکثر درستنمایی محدود شده (REML)، با استفاده از نرم افزار DFREML و بصورت یک صفتی و چند صفتی انجام گرفت. در آنالیز یک صفتی 5 مدل مختلف برنامه DFREML برای هر یک از صفات استفاده شد. آزمون نسبت لگاریتم درست نمایی نشان داد، مدلی که دارای اثرات عوامل ژنتیکی افزایشی مستقیم، مادری و محیط دائمی مادری بود( مدل 4) ، مناسب ترین مدل برای برآورد مولفه های واریانس، وراثت پذیری در مورد صفات وزن تولد، شیرگیری و شش ماهگی می باشد. برای وزن نه ماهگی مدلی که دارای اثرات عوامل ژنتیکی افزایشی مستقیم و مادری است ( مدل 3) و برای صفات وزن یکسالگی و وزن بیده یکسالگی مدلی که فقط دارای اثر عوامل ژنتیکی افزایشی مستقیم است ( مدل 1) مناسب ترین مدل می باشد. برای برآورد همبستگی های ژنتیکی مستقیم، مادری، محیطی دائمی مادری، محیطی و فنوتیپی بین صفات مختلف آنالیز شش صفتی انجام شد. برای برآورد روندهای ژنتیکی صفات از تابعیت ارزش های اصلاحی دام ها بر سال استفاده شد. مقادیر وراثت پذیری مستقیم بر اساس بهترین مدل برای صفات وزن تولد، شیرگیری، شش ماهگی، نه ماهگی، یکسالگی و وزن بیده یکسالگی به ترتیب 05/0±19/0، 04/0±15/0، 05/0±19/0، 05/0±41/0، 05/0±41/0 و 03/0±16/0 بود. وراثت پذیری مادری برای صفات وزن تولد، شیرگیری، شش ماهگی و نه ماهگی به ترتیب 04/0±06/0، 02/0±01/0، 00/0 و 07/0 بود. نسبت واریانس محیطی دائمی مادری به واریانس فنوتیپی برای صفات وزن تولد، شیرگیری و شش ماهگی به ترتیب 04/0±12/0، 03/0±08/0 و 09/0 بود. همبستگی ژنتیکی افزایشی مستقیم در دامنه 30/0- (وزن تولد و وزن بیده یکسالگی) تا 94/0 (وزن نه ماهگی و یکسالگی) بود. همبستگی ژنتیکی افزایشی مادری در دامنه 98/0- (وزن یکسالگی و وزن بیده یکسالگی) تا 98/0 ( وزن شیرگیری و وزن بیده یکسالگی) بود. همبستگی های محیطی دائمی مادری، فنوتیپی و محیطی بین همه صفات مثبت بود. روندهای ژنتیکی حاصل از آنالیزهای یک و شش صفتی برای صفات وزن تولد، شیرگیری، شش ماهگی،وزن بیده یکسالگی (01/0< P) و نه ماهگی (05/0< P) معنی دار و برای وزن یکسالگی
  54. ارزیابی تنوع ژنتیکی بزهای مرخز با استفاده از مارکرهای بین ریزماهواره ای (ISSR)
    1386
    هدف از این پژوهش، ارزیابی تنوع ژنتیکی موجود در بزهای مرخز(آنقوره ایران) و تیپ های رنگی آن با استفاده از مارکرهای بین ریزماهواره ای(ISSR) بود. استفاده از مارکرهای بین ریزماهواره ای در ارزیابی تنوع ژنتیکی بزها، برای اولین بار در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفت. نمونه های خون از 70 حیوان غیر خویشاوند موجود در ایستگاه بز مرخز سنندج گرفته شد و استخراج DNA به روش استخراج نمکی انجام گرفت. چهار پرایمر P1:(AC)9T، P2:(CA)9T، P3:(TG)9C وP4:(GT)9C طراحی گردید که دو پرایمر 1 و 2 به دلیل تعداد باند و چند شکلی بیشتر برای اجرای این طرح انتخاب شدند. دو پرایمر مورد استفاده در مجموع 28 باند تولید کردند که 23 باند پلی مورف و درصد پلی مورفیسم %14/82 بود. با استفاده از اطلاعات حاصل، دندروگرام روابط ژنتیکی بین حیوانات به روش UPGMA ترسیم گردید. میانگین( انحراف معیار) تنوع ژنی(h) موجود در بزهای مرخز 18/0 34/0 بود. بررسی تنوع ژنتیکی در بین تیپ های رنگی بز مرخز(قهوه ای تیره، قهوه ای روشن و مشکی) نیز نشان داد که کل تنوع موجود در تیپ های رنگی(Ht)، تنوع موجود در داخل تیپ ها(Hs) و تنوع بین تیپ های رنگی(Dst) به ترتیب 33/0،30/0 و 03/0 می باشد. ضریب تمایز جمعیتی 91/0 بود که نشان می دهد سهم تنوع بین تیپ های رنگی از تنوع کل، بسیار کم(%1/9) است. بررسی تنوع ژنتیکی بین تیپ های رنگی به دو روش استاندارد نئی(1972) و روش نااریب نئی(1978) نشان داد که کمترین فاصله ژنتیکی بین تیپ های رنگی قهوه ای تیره و قهوه ای روشن و بیشترین فاصله ژنتیکی بین تیپ های مشکی و قهوه ای روشن وجود دارد. درخت فیلوژنی بین آنها نیز نشان داد که دو تیپ رنگی قهوه ای تیره و قهوه ای روشن در یک شاخه و تیپ رنگی مشکی در شاخه دیگر دسته بندی می شود که این شاخه بندی با شباهت های فنوتیپی بین آنها نیز مطابقت دارد. نتایج بررسی تنوع تیپ های رنگی بز مرخز در این پژوهش نشان داد که بیشترین و کمترین تنوع ژنتیکی به ترتیب در تیپ های رنگی قهوه ای تیره و مشکی وجود دارد. بنابراین در جهت حفظ تنوع در تمام تیپ های رنگی باید برنامه هایی در جهت بهبود تنوع ژنتیکی تیپ رنگی مشکی تدوین گردد.
  55. اثر غلظت های مختلف ساکارز و ترهالوز برروی انجماداسپرم مرخز
    1386
    خلاصه مقاله در بخش سند-فایل ضمیمه می باشد.
  56. اثرات جیره حاوی روغن ماهی و ویتامین E بر خصوصیات اسپرم های بز مرخز
    1386
    خلاصه پایان نامه در بخش سند فایل ضمیمه می باشد
  57. برآورد روند روند ژنتیکی و محیطی صفات وزن بدن در یک گله گوسفند کردی
    1384
    مولفه های واریانس-کواریانس و پارامترهای ژنتیکی اوزن تولد، شیرگیری و شش ماهگی یک گله گوسفندان کردی با روش حداکثر درستنمائی محدود شده (REML) و با استفاده از مدل دام (مدل های 1، 2، 3، 4، 7 و 8 نرم افزار DFREML) برآورد گردید. برای این منظور از اطلاعات 2072 بره که در طول سال های71 تا 81 جمع آوری شده استفاده شد. آزمون نسبت لگاریتم درستنمائی (Log L) مدل های ششگانه در تمامی صفات برآورد شده نشان داد مدل دارای اثر عوامل ژنتیکی مستقیم مناسبترین مدل برای آنالیز همه صفات است. وراثت پذیری مستقیم وزن تولد، شیرگیری و شش ماهگی به ترتیب 44/0، 33/0 و 24/0 بود. همبستگی ژنتیکی افزایشی مستقیم بین اوزان مختلف در همه موارد مثبت و در دامنه 19/0 تا 74/0 قرار داشت. میانگین ارزش های اصلاحی به روش بهترین پیش بینی نااریب خطی(BLUP) پیش بینی و روندهای ژنتیکی، فنوتیپی و محیطی صفات مورد مطالعه برآورد شد.
  58. برآورد روند ژنتیکی صفات تولیدی در گاوهای هلشتاین ایران
    1384
    در این تحقیق، برای برآورد روند ژنتیکی و محیطی صفات تولیدی جمعیت گاوهای هلشتاین ایران از اطلاعات جمع آوری شده توسط مرکز اصلاح نژاد دام کشور در سالهای 1368 تا 1383 استفاده شد. مولفه های واریانس _ کوواریانس و پارامترهای ژنتیکی با استفاده از رکوردهای دوره اول شیردهی و روش حداکثر درست نمایی محدود شده با الگوریتم AIREML برآورد شد. وراثت پذیری تولید شیر، چربی و پروتئین به ترتیب 268/0 ، 217/0 و 245/0 و همبستگی ژنتیکی تولید شیر و چربی 77/0، شیر و پروتئین 80/0 و چربی و پروتئین 74/0 برآورد شد. روند ژنتیکی به صورت تابعیت خطی بهترین پیش بینی نااریب خطی( BLUP) ارزش های اصلاحی حیوانات بر سال تولد برآورد گردید. روند ژنتیکی تولید شیر در حیوانات نر، حیوانات ماده و کل حیوانات به ترتیب 01/4 ±49/35، 30/2± 15/32 و 81/2±84/33 کیلوگرم، برای مقدار چربی به ترتیب 08/0±58/0، 05/0±65/0 و 05/0±64/0 کیلوگرم و برای مقدار پروتئین به ترتیب 19/0 ±10/1، 08/0 ±87/0 و 08/0±00/1 کیلوگرم بود. روند ژنتیکی برآورد شده برای صفات تولیدی در همۀ موارد مثبت و معنی دار بود (P<0.01). روند محیطی صفات شیر، چربی و پروتئین در کل حیوانات به ترتیب 44/88 ، 78/3 و 06/2 کیلوگرم در سال برآورد شد. به طور کلی نتایج نشان داد که پیشرفت ژنتیکی در صفات تولیدی گاوهای هلشتاین ایران قابل توجه است. مهمترین عوامل موثر بر روند ژنتیکی صفات تولیدی در گاوهای هلشتاین ایران، افزایش جمعیت گاوهای هلشتاین ایران، شدت انتخاب پایین در حیوانات ماده به عنوان عامل بازدارنده، واردات و استفاده از اسپرمهای با ارزش اصلاحی بالا، رکوردگیری و ثبت مشخصات دقیق تر در سالهای اخیر می باشند.
  59. برآورد همخونی و تاثیر آن بر صفات اقتصادی بزهای مرخز
    1383
    در این مطالعه، ضرایب همخونی بزهای گله ایستگاه تحقیقات و پرورش بزهای مرخز سنندج مورد بررسی قرار گرفت. میانگین ضریب همخونی کل جمعیت بزهای تحت مطالعه، از سال 1371 تا 1381، 21/2 درصد برآورد شد. بالاترین ضریب همخونی 25/31 درصد بود. بیشترین جمعیت حیوانات را حیوانات با ضریب همخونی 5/12 درصد تشکیل داد. این نتایج نشان داد که در گله تحت مطالعه، آمیزش های بین حیوانات خویشاوند نزدیک هم صورت گرفته است. از تعداد 2371 حیوان که شجره آنها مورد بررسی قرار گرفت، 747 حیوان همخون بودند. میانگین ضریب همخونی حیوانات همخون که 5/31 درصد کل شجره را شامل می شدند، 19/10 درصد بود. میانگین ضریب همخونی در سالهای مورد مطالعه روندی تقریبا افزایشی داشت. در شجره حاضر حیوانات نر 65/50 درصد و ماده 35/49 درصد کل جمعیت را تشکیل دادند میانگین ضریب همخونی بزغاله های نر 49/2 درصد و بزغاله های ماده 00/2 درصد برآورد شد. از 747 حیوان همخون 398 راس نر و 349 راس ماده بودند. میانگین ضریب همخونی بزغاله های نر و ماده همخون به ترتیب 39/10 و 1/10 درصد بود. در این جمعیت تعداد حیوانات یک قلو، دو قلو و سه قلو به ترتیب 1332، 1024 و 15 راس بود. که 18/56، 19/43 و 63/0 درصد کل شجره بودند. میانگین ضریب همخونی آنها در کل جمعیت 66/2، 98/1 و 88/1 درصد و در جمعیت همخون 55/11، 14/10 و 4/9 درصد بود. میانگین ضریب همخونی بزغاله های متولد شده از مادران 2، 3، 4، 5، 6 و 7 ساله در کل جمعیت به ترتیب 45/3، 91/2، 5/2، 1/2، 65/1 و 5/1 درصد بود و در جمعیت همخون 2/10، 75/7، 01/9 ، 29/7، 1/7 و 22/14 درصد بود. نتایج نشان داد که با افزایش سن مادران میانگین ضریب همخونی بزغاله ها کاهش یافت. ضریب همخونی هر حیوان به عنوان متغییر کمکی با استفاده از مدل دام برای برآورد تاثیر همخونی بر صفات اقتصادی بررسی شد. ضریب تابعیت صفات وزن تولد، وزن شیرگیری، وزن شش ماهگی، وزن نه ماهگی، وزن یکسالگی و وزن بیده یکسالکی به ترتیب 006/0-، 024/0-، 033/0-، 200/0+، 002/0- و 021/0- محاسبه شد. همخونی بر صفات اقتصادی اثر منفی داشت.
  60. برآورد همخونی و تاثیر آن بر صفات اقتصادی بزهای مرخز
    1383
    در این مطالعه از شجره 2371 راس بز مرخز ثبت شده در سال های 1364 تا 1381 توسط مرکز اصلاح نژاد بز مرخز واقع در سنندج برای محاسبه ضریب همخونی استفاده شد. اثرات همخونی بر صفات اقتصادی شامل BW، WW، 6W، 9W، YW و FW برآورد شد و ضریب همخونی به عنوان متغیر کمکی در مدل قرار داده شد. میانگین ضریب همخونی برای کل جمعیت 2/21 درصد، حداقل و حداکثر همخونی به ترتیب 0 و 31/25 درصد بود. از کل حیوانات، 31/5٪ همخون بودند، با میانگین ضریب همخونی 10/19٪. میانگین ضریب همخونی در جنس نر و ماده 2/49و 2 بود. میانگین ضریب همخونی برای بزغاله‌های تک‌قلو، دوقلو و سه قلو به ترتیب 2/66، 1/98و 1/88 بود. تخمین افت ناشی از همخونی به ترتیب برای BW، WW، 6W، 9W، YW و FW 0/006-، -0/024، -0/033، 0/002، 0/002- و 0/021- کیلوگرم در هر 1 درصد همخونی بود.
  61. ارزیابی خصوصیات کمی وکیفی الیاف موهر در بزهای مرخز
    1383
    در این پژوهش از رکوردهای وزن بیده بزهای مرخز موجود در ایستگاه تحقیقاتی سنندج که در سال های 81- 1368 جمع آوری شده بود و همچنین345 نمونه بز مرخز ایستگاه تحقیقاتی سنندج و تعداد 430 نمونه بز مرخز گله های مردمی، استفاده شد. نمونه برداری توسط قیچی دوکارد از ناحیه پهلوی راست صورت گرفت . صفات قطر الیاف، وزن بیده، طول دسته، طول حقیقی، درصد الیاف مدولائی (مداوم و منقطع )، درصد کمپ، درصد رطوبت، درصد الیاف حقیقی و درصد چربی مورد مطالعه قرار گرفت. میانگین حداقل مربعات و اشتباه معیار صفات فوق به ترتیب (76/1±)96/30 میکرون، (03/1±)51/14 سانتیمتر، (13/2±)73/11 سانتیمتر، (76/0±)80/0 درصد، (17/0±)49/0 درصد، (47/0±)44/1 درصد، (97/0±)93/6 درصد، (74/0±)27/97 درصد و (98/0±)8/1 درصد بود. اثر جنس بر طول دسته، درصد الیاف مدولائی منقطع و راندمان معنی دار بود(01/0P<) ولی برای بقیه صفات معنی دار نبود(05/0P>). اثر سن بر قطر الیاف، وزن بیده، درصد الیاف مدولائی منقطع، درصد چربی و راندمان معنی دار بود(05/0P<). اثر گله بر قطر الیاف، طول دسته، درصد الیاف مدولائی مداوم، درصد چربی، درصد الیاف حقیقی، درصد کمپ و راندمان معنی دار بود (05/0P<). همچنین اثر رنگ پوشش بر قطر الیاف، طول دسته، وزن بیده و درصد الیاف مدولائی مداوم و منقطع و درصد الیاف حقیقی معنی دار بود(05/0P<). وراثت پذیری با روش REML برای صفات قطر و وزن بیده بترتیب (06/0±) 12/0 و (04/0 ±)18/0 برآورد گردید.
  62. روند ژنتیکی و محیطی صفات تولیدی در بزهای مرخز
    1382
    در این پژوهش داده های مربوط به صفات وزن تولد، وزن شیرگیری، وزن شش ماهگی، وزن نه ماهگی، وزن یکسالگی و وزن بیده یکسالگی بزهای مرخز به ترتیب برای 2371، 2106، 1912، 1725، 1596 و 1490 راس بزغاله، نتاج 104 راس بز نر و 778 راس بز ماده که در مدت 11 سال (81-1371) در ایستگاه دامپروری سنندج جمع آوری شده بود، برای برآورد روند ژنتیکی و محیطی مورد استفاده قرار گرفت. برای برآورد روندهای ژنتیکی و فنوتیپی صفات از تابعیت میانگین عملکرد و ارزش اصلاحی دامها بر سال استفاده شد و روند محیطی نیز بصورت تفاوت روند ژنتیکی از روند فنوتیپی برآورد گردید. کل پیشرفت ژنتیکی مستقیم برای صفات وزن تولد، وزن شیرگیری، وزن شش ماهگی، وزن نه ماهگی، وزن یکسالگی و وزن بیده یکسالگی به ترتیب 47، 392، 401، 1035، 1329 و 21 گرم و کل پیشرفت ژنتیکی مادری برای صفات وزن تولد، وزن شیرگیری و وزن شش ماهگی به ترتیب 15، 3 و 17 گرم برآورد گردید. روند ژنتیکی مستقیم برای صفات وزن تولد، وزن شیرگیری، وزن شش ماهگی، وزن نه ماهگی و وزن یکسالگی به ترتیب 001/0 003/0، 015/0 040/0، 015/0 045/0، 030/0 114/0 و 038/0 170/0 کیلوگرم در سال و برای وزن بیده یکسالگی 299/0 397/2 گرم در سال و روند ژنتیکی مادری نیز برای صفات وزن تولد، وزن شیرگیری و وزن شش ماهگی به ترتیب 001/0 0002/0، 000/0 0002/0 و 002/0 003/0 کیلوگرم در سال برآورد گردید.
  63. ارزیابی ژنتیکی صفات تولید مثل در بزهای مرخز
    1382
    در این پژوهش از داده های مربوط به بزغاله های متولد شده در ایستگاه تحقیقات دامپروری سنندج که در سالهای1381-1368 جمع آوری شده بود استفاده شد. درصد آبستنی، زایش، بزغاله زایی، یک قلوزایی، دوقلوزایی، ماندگاری بزغاله ها تا شیرگیری، تعداد بزغاله به ازای هر بز زایش کرده، میانگین وزن تولد، مجموع وزن تولد، میانگین وزن شیرگیری، مجموع وزن شیرگیری، میانگین وزن یکسالگی و مجموع وزن یکسالگی به ازای هر بز زایش کرده بعنوان صفات تولید مثلی و وزن تولد، شیرگیری و یکسالگی بعنوان صفات رشد مطالعه شد. درصد آبستنی، زایش، بزغاله زایی، یک قلوزایی، دوقلوزایی، ماندگاری بزغاله ها تا شیرگیری و تعداد بزغاله به ازای هر بز زایش کرده بترتیب 34/93، 48/89 ، 26/113، 23/71، 3/27، 29/93 و27/1 برآورد گردید. اثر عوامل محیطی(سال تولد، جنس بزغاله، نوع تولد و سن حیوان) بر صفات تولید مثل ترکیبی شامل میانگین وزن تولد، مجموع وزن تولد، میانگین وزن شیرگیری، مجموع وزن شیرگیری، میانگین وزن یکسالگی و مجموع وزن یکسالگی به ازای هر بز زایش کرده بجز اثر نوع تولد و سن حیوان بر میانگین وزن یکسالگی به ازای هر بز زایش کرده معنی دار بود(01/0P <). اثر عوامل محیطی(سال تولد، جنس بزغاله، نوع تولد و سن مادر) بر صفات رشد شامل وزن تولد، شیرگیری و یکسالگی بجز اثر سن مادر بر وزن یکسالگی معنی دار بـود(01/0P<). ضـریب وراثت پذیری بـرآورد شـده با استفـاده از همبستگـی داخل گــروهی نـاتنی های پدری برای صفات تولید مثل شامل میانگین وزن تولد، مجموع وزن تولد، میانگین وزن شیرگیری، مجموع وزن شیرگیری، میانگین وزن یکسالگی و مجموع وزن یکسالگی به ازای هر بز زایش کرده بترتیب 171/0 593/0، 170/0 565/0، 172/0 306/0، 170/0 222/0، 210/0 317/0 و 210/0 294/0 بود. ضریب وراثت پذیری با استفاده از روش حداکثر درستنمایی محدود شده (REML) برای صفات تولید مثل ترکیبی فــوق بتــرتیب 049/0 239/0، 048/0 226/0، 053/0 148/0، 061/0 177/0، 061/0 44/0 و060/0 235/0 برآورد گردید. ضریب وراثت پذیری برآورد شده با استفاده از همبستگی داخل گروهی ناتنی های پدری برای صفات رشـد شـامل وزن تولـد، شیـرگیـری و یکســالگی بتـرتیب 06/0 32/0، 05/0 21/0 و 10/0 60/0 بود. ضریب وراثت پذیری با استفاده از روش حـداکثر درستنمایی محـدود شده (REML) برای صفـات رشــد فــوق بتـرتیب 057/0 260/0، 052/0 170/0 و
  64. اثرات آمیخته گری بر توان تولیدی گاوهای کردی
    1381
    در این پژوهش به منظور برآورد اثرات ژنتیکی و محیطی بر توان تولیدی گاوهای کردی و آمیخته های آنها با نژادهای براون سوئیس و هلشتاین از اطلاعات مربوط به 374 رکورد از صفات تولید شیر، تولید چربی، درصد چربی و طول دوره شیرواری و 305 رکورد مربوط به صفت فاصله گوساله زائی که از 12 گله در دو منطقه سقز و دهگلان بین سالهای 1378 تا 1380 توسط جهاد کشاورزی استان کردستان جمع آوری شده بود، استفاده گردید. تجزیه و تحلیل داده ها بوسیله مدل یک نرم افزار هاروی با عوامل موثر بر صفات مذکور (گروه ژنتیکی، منطقه، سال زایش، فصل زایش، سن حیوان، گله داخل منطقه و اثرات متقابل آنها) صورت گرفت. میانگین حداقل مربعات صفات شیر تولیدی، تولید چربی، درصد چربی، طول دوره شیرواری و فاصله گوساله زائی برای گروههای ژنتیکی (نژاد کردی، آمیخته های کردی براون سوئیس و کردی  هلشتاین) به ترتیب (28/116 15/1446، 12/110 09/1792 و 77/7 64/1988 کیلوگرم)، (74/ 5 2/40، 46/5 93/50 و 77/3 78/53کیلوگرم)، (123/0 29/4، 093/0 31/3 و 063/0 42/3 درصد)، (28/12 22/238، 37/9 31/279 و 33/5 73/278 روز) و (8/16 88/352، 66/12 84/362 و 51/7 89/361 روز)بود. اثرات منطقه، گروه ژنتیکی، گله در داخل منطقه و اثر فصل زایش  سن حیوان (01/0  p) اثرات متقابل منطقه  سال زایش و سال زایش  گروه ژنتیکی برمقدار شیر تولیدی معنی دار (05/0  p)بود. اثرات منطقه، سن حیوان و گله در داخل منطقه دهگلان (01/0  p) و اثرات فصل زایش و گروه ژنتیکی بر مقدار چربی معنی دار (05/0  p) بود. اثرات گله در داخل منطقه سقز و گروه ژنتیکی بر درصد چربی معنی دار (01/0  p) بود. اثر گروه ژنتیکی بر طول دوره شیرواری معنی دار (01/0  p) بود. عوامل موجود در مدل بر فاصله گوساله زائی معنی دار (05/0  p) نبودند.
  65. روند ژنتیکی و محیطی برخی صفات تولیدی در گوسفند کردی
    1381
    در پژوهش حاضر از داده های مربوط به رکوردهای وزن تولد، شیرگیری و شش ماهگی 1722 گوسفند نژاد کردی (تیپ دشت) در منطقه بیجار که در سال های 1378-1371 جمع آوری و رکوردگیری شده بود جهت برآورد روند ژنتیکی و محیطی صفات مذکور بر اساس مدل دام مورد استفاده قرار گرفت. ارزش اصلاحی حیوانات با روش معادلات مدل مختلط و بر اساس مدل دام یک متغیره و چند متغیره پیش بینی شد. پیشرفت ژنتیکی کل بعد از 8 سال برای وزن تولد، شیرگیری و 6 ماهگی برای قوچها به ترتیب 416/0، 27/1 و 194/1 برای میش ها 009/0-، 01/0 و 01/0 و برای بره ها 25/0، 843/0 و 863/0 کیلوگرم برآورد گردید. روند های ژنتیکی را می توان در دو دوره زمانی 78-71 و 76-71 مورد بررسی قرار داد. روند های ژنتیکی از سال 71 تا 78 برای وزن تولد، شیرگیری و شش ماهگی باری بره ها، قوچ ها و میش ها معنی دار نبود (05/0p>). اما روند های ژنتیکی از سال 71 تا 76 برای وزن شیرگیری در بره ها و قوچ ها (05/0p<) و در وزن شش ماهگی برای بره ها و قوچ ها معنی دار بود (05/0p<). روند ژنتیکی وزن شیرگیری و شش ماهگی از سال 71 تا 78 برای بره ها به ترتیب 053/0±106/0 و 064/0±142/0، برای قوچ ها به ترتیب 119/0±37/0 و 10/0±48/0 و برای میش ها 015/0±026/0 و 012/0±044/0 کیلوگرم در سال برآورد گردید.
  66. برآورد پارامترهای ژنتیکی صفات رشد در گوسفند کردی
    1380
    چکیده: داده های مربوط به صفات وزن تولد ، وزن شیرگیری و وزن شش ماهگی بره های گوسفند کردی به ترتیب به تعداد 1722 ، 1722 و 1710 رکورد که در مدت 7 سال در گله ای از گوسفندان شهرستان بیجار جمع آوری شده بود مورد مطالعه و بررسی قرارگرفت . با حذف یا افزودن اثرات ژنتیکی و محیطی مادری برای هریک از صفات سه مدل مورد ارزیابی قرار گرفت . آزمون لگاریتم درستنمائی نشان داد مدلی که دارای اثرات ژنتیکی افزایش مستقیم و ژنتیکی افزایش مادری است مناسب ترین مدل برای صفات وزن تولد ، وزن شیرگیری و وزن شش ماهگی است . اگرچه تفاوت این مدل در وزن شیرگیری و شش ماهگی نسب به مدلهای 1 و 2 معنی دار نبود . وراثت پذیری صفات وزن تولد ، شیرگیری و شش ماهگی به روش حداکثر درستنمائی محدودشده براساس مدل دام یک متغیره برآورد شد . .
  67. برآورد پارامترهای ژنتیکی، روند ژنتیکی و فنوتیپی صفات رشد درگوسفند مهربان
    1378
    داده های مورد استفاده در این مطالعه عبارت بودند از 8028 رکورد وزن تولد، 5067 رکورد وزن شیرگیری و 3301 رکورد وزن 6 ماهگی که در سال های 1386-1373 از 26 گله گوسفند نژاد مهربان در استان همدان جمع آوری شده بودند. مولفه های (کو)واریانس و پارامترهای ژنتیکی به صورت یک و چند صفتی و بر اساس مدل حیوانی، به روش حداکثر درستنمایی محدود شده (REML)، با استفاده از نرم افزار DFREML برآورد شدند. مناسب ترین مدل بر اساس آزمون نسبت لگاریتم درست نمایی تعیین شد. سال تولد، فصل، جنس، نوع تولد، سن مادر و گله منابع معنی دار تغییرات بر روی صفات وزن تولد، شیرگیری و 6 ماهگی بودند به غیر از اثر سن مادر که بر روی وزن 6 ماهگی معنی دار نبود. همچنین جهت برآورد همبستگی های ژنتیکی، فنوتیپی و محیطی از تجزیه چند صفتی برنامه DFREML استفاده شد. روند ژنتیکی بر اساس تابعیت میانگین ارزش اصلاحی صفات بر سال تولد برآورد شد. وراثت پذیری مستقیم صفات وزن تولد، شیرگیری و 6 ماهگی به ترتیب 42/0، 67/0 و 61/0 برآورد شد. همبستگی ژنتیکی بین صفات وزن تولد- وزن شیرگیری، وزن تولد- وزن 6 ماهگی و وزن شیرگیری- وزن 6 ماهگی به ترتیب 15/0، 23/0- و 59/0 برآورد شد، همچنین همبستگی فنوتیپی و محیطی بین تمام صفات مثبت بود ( بجز همبستگی محیطی وزن تولد- وزن شیرگیری ). روند ژنتیکی، فنوتیپی و محیطی حاصل از تجزیه های یک و چند صفتی برای تمامی صفات غیر معنی دار درحالی که روند فنوتیپی و محیطی حاصل از تجزیه های یک و چند صفتی برای صفت وزن تولد معنی دار بود(01/0> (P. برآوردهای پارامترها و روندهای ژنتیکی نشان می دهند که برنامه اصلاحی بر اساس انتخاب ژنتیکی می تواند منجر به بهبود ژنتیکی گوسفند نژاد مهربان شود.
  68. ارزیابی پلی مورفیسم ژن MHC-DRB در بزهای نژاد مرخز با استفاده از تکنیک RFLP
    1378
    هدف از این پژوهش، ارزیابی پلی مورفیسم ژن MHC-DRB در بزهای نژاد مرخز با استفاده از تکنیک PCR-RFLP بود. نمونه های خون از 83 راس حیوان موجود در ایستگاه بز مرخز سنندج گرفته شد. استخراج DNA به روش استخراج نمکی انجام گرفت. محصول تکثیر قطعه ای از اگزون دوم ژن MHC-DRB با طول 285 جفت باز بود که توسط سه آنزیم محدود کننده TaqI، PstI و HaeIII هضم گردید. در هضم محصولات PCR با استفاده از آنزیم TaqI سه ژنوتیپ و دو آلل شناسایی گردید. فراوانی های ژنوتیپی و آللی برای ژنوتیپ های TT، Tt و tt به ترتیب 32/0، 55/0 و 13/0 و برای آلل های T و t به ترتیب 59/0 و 41/0 برآورد گردید. در هضم محصولات PCR با استفاده از آنزیم PstI دو ژنوتیپ و دو آلل شناسایی گردید. فراوانی ژنوتیپ های PP و Pp 74/0 و 26/0 و فراوانی آلل های P و p 87/0 و 13/0 برآورد گردید. همچنین ژنوتیپ pp در حیوانات مورد آزمایش مشاهده نگردید. در الگوی هضمی HaeIII نه ژنوتیپ و چهار آلل شناسایی گردید. فراوانی ژنوتیپ های AB، AC، AD، BB، BC، BD، CC، CD و DD به ترتیب 027/0، 083/0، 041/0، 07/0، 27/0، 055/0، 27/0، 125/0 و 041/0 و فراوانی آلل های A، B، C و D به ترتیب 076/0، 25/0، 52/0 و 15/0 برآورد گردید. همچنین نتایج نشان داد که تعادل هاردی واینبرگ برای ژن MHC-DRB در جمعیت برقرار است. ارتباط معنی داری بین پلی مورفیسم TaqI و HaeIII و صفات تولید بیده یک سالگی و دو سالگی و وزن تولد مشاهده نشد. ارتباط معنی داری بین فقط بین پلی مورفیسم PstI و تولید بیده یک سالگی مشاهده گردید (05/0 ≥ p).