Faculty Profile

احمد کریمی
تاریخ به‌روزرسانی: 1403/08/03

احمد کریمی

دانشکده کشاورزی / گروه علوم دامی

Theses Faculty

پایان‌نامه‌های کارشناسی‌ارشد

  1. اثرات زایلو الیگوساکاریدها بر عملکرد جوجه‌های گوشتی: متاآنالیز شبکه‌ای
    1402
    هدف از تحقیق حاضر بررسی اثرات افزودن ترکیبات پری‌بیوتیکی انتخابی (فروکتوالیگوساکارید، مانان الیگوساکارید، اینولین و زایلوالیگوساکارید) به جیره جوجه‌های گوشتی‌ با استفاده از روش متاآنالیز شبکه‌ای‌ بود. عبارات جستجوی مورد استفاده برای شناسایی مطالعات واجد شرایط برای گنجاندن در متاآنالیز شبکه‌ای شامل"پری بیوتیک‌ها"، "زایلو-الیگوساکاریدها"، "مانان الیگوساکاریدها"، "فروکتوالیگوساکاریدها"، "اینولین"، "گالاکتوالیگوساکارید"، "آنتی بیوتیک ها"، "جوجه‌های گوشتی"، "وزن بدن"، "مصرف غذا" و "ضریب تبدیل خوراک" بود. تعداد 48 مقاله معتبر یافت شده از مجلات و پایگاه‌های داده‌ پس از بکارگیری معیارهای حذف یا استفاده از مقالات استفاده شد. داده‌ها در نرم افزار اکسل بر اساس صفات مورد مطالعه (BW؛ وزن بدن، FI؛ مصرف خوراک، FCR؛ ضریب تبدیل خوراک) در صفحات جداگانه‌ از پیش طراحی شده وارد شدند. سازماندهی داده‌های استخراج شده شامل نام نویسنده و سال انتشار، نژاد پرنده، تیمارها، سطح مصرف پری بیوتیک، جیره پایه، دوره پرورش، حجم نمونه، میانگین تیمار، خطای استاندارد/انحراف استاندارد بود. پس از آن با استفاده از نرم افزاز R تجزیه و تحلیل و متاآنالیز شبکه‌ای داده‌ها انجام شد. نتایج متاآنالیز نشان داد که تیمار 5/1 گرم فروکتوالیگوساکارید (1.5g F) در مقایسه با سایر تیمار‌ها دارای اثر مثبت بر وزن بدن بود و توانسته است سبب بهبود وزن بدن در جوجه‌ها شود. پس از آن با اختلاف بسیار کمی تیمار 2/1گرم اینولین (1.2 g I) در رتبه دوم قرار گرفت. برای صفت FCR (ضریب تبدیل خوراک)، نتایج بدست آمده نشان داد که تیمار 5/1 گرم مانان الیگوساکارید (1.5g M) در مقایسه با سایر تیمار‌ها دارای اثر بهتری بر صفت مورد مطالعه FCR (ضریب تبدیل خوراک) بود و توانست سبب بهبود ضریب تبدیل خوراک در جوجه‌ها شود. پس از آن تیمار 2 گرم فروکتوالیگوساکارید (F 2g) در رتبه دوم قرار گرفت. در صفت FI (مصرف خوراک) اطلاعات نمودارها و مقایسات نشان داد که تیمار 3 گرم زایلو الیگوساکارید (3g X) در مقایسه با سایر تیمار‌هادارای اثر بهتری بر صفت مورد مطالعه FI (مصرف خوراک) بود و توانست سبب تاثیر مثبت بر مصرف خوراک در جوجه‌ها شود. پس از آن تیمار 5/0 گرم فروکتوالیگوساکارید (0.5g M) در رتبه دوم قرار گرفت. با توجه به نتایج حاصل از متاآنالیز شبکه‌ای حاضر که تیمارهای موثر بر سه صفت مورد بررسی شامل وزن بدن، مصرف خوراک و ضریب تبدیل خوراک را با احتمال بالای 95 درصد را مشخص نمود، پیشنهاد می‌گردد که تیمارهای پیشنهاد شده (5/1 گرم فروکتوالیگوساکارید برای صفت وزن بدن، 5/1 گرم مانان الیگوساکارید برای صفت ضریب تبدیل خوراک و 3 گرم زایلوالیگوساکارید برای صفت مصرف خوراک) در جیره جوجه‌های گوشتی بکار گرفته شود تا صحت نتایج این پژوهش مورد بررسی قرار گیرد.
  2. اثرات زایلو الیگوساکاریدها بر عملکرد جوجه‌های گوشتی: متاآنالیز شبکه‌ای
    1402
    هدف از تحقیق حاضر بررسی اثرات افزودن ترکیبات پری‌بیوتیکی انتخابی (فروکتوالیگوساکارید، مانان الیگوساکارید، اینولین و زایلوالیگوساکارید) به جیره جوجه‌های گوشتی‌ با استفاده از روش متاآنالیز شبکه‌ای‌ بود. عبارات جستجوی مورد استفاده برای شناسایی مطالعات واجد شرایط برای گنجاندن در متاآنالیز شبکه‌ای شامل"پری بیوتیک‌ها"، "زایلو-الیگوساکاریدها"، "مانان الیگوساکاریدها"، "فروکتوالیگوساکاریدها"، "اینولین"، "گالاکتوالیگوساکارید"، "آنتی بیوتیک ها"، "جوجه‌های گوشتی"، "وزن بدن"، "مصرف غذا" و "ضریب تبدیل خوراک" بود. تعداد 48 مقاله معتبر یافت شده از مجلات و پایگاه‌های داده‌ پس از بکارگیری معیارهای حذف یا استفاده از مقالات استفاده شد. داده‌ها در نرم افزار اکسل بر اساس صفات مورد مطالعه (BW؛ وزن بدن، FI؛ مصرف خوراک، FCR؛ ضریب تبدیل خوراک) در صفحات جداگانه‌ از پیش طراحی شده وارد شدند. سازماندهی داده‌های استخراج شده شامل نام نویسنده و سال انتشار، نژاد پرنده، تیمارها، سطح مصرف پری بیوتیک، جیره پایه، دوره پرورش، حجم نمونه، میانگین تیمار، خطای استاندارد/انحراف استاندارد بود. پس از آن با استفاده از نرم افزاز R تجزیه و تحلیل و متاآنالیز شبکه‌ای داده‌ها انجام شد. نتایج متاآنالیز نشان داد که تیمار 5/1 گرم فروکتوالیگوساکارید (1.5g F) در مقایسه با سایر تیمار‌ها دارای اثر مثبت بر وزن بدن بود و توانسته است سبب بهبود وزن بدن در جوجه‌ها شود. پس از آن با اختلاف بسیار کمی تیمار 2/1گرم اینولین (1.2 g I) در رتبه دوم قرار گرفت. برای صفت FCR (ضریب تبدیل خوراک)، نتایج بدست آمده نشان داد که تیمار 5/1 گرم مانان الیگوساکارید (1.5g M) در مقایسه با سایر تیمار‌ها دارای اثر بهتری بر صفت مورد مطالعه FCR (ضریب تبدیل خوراک) بود و توانست سبب بهبود ضریب تبدیل خوراک در جوجه‌ها شود. پس از آن تیمار 2 گرم فروکتوالیگوساکارید (F 2g) در رتبه دوم قرار گرفت. در صفت FI (مصرف خوراک) اطلاعات نمودارها و مقایسات نشان داد که تیمار 3 گرم زایلو الیگوساکارید (3g X) در مقایسه با سایر تیمار‌هادارای اثر بهتری بر صفت مورد مطالعه FI (مصرف خوراک) بود و توانست سبب تاثیر مثبت بر مصرف خوراک در جوجه‌ها شود. پس از آن تیمار 5/0 گرم فروکتوالیگوساکارید (0.5g M) در رتبه دوم قرار گرفت. با توجه به نتایج حاصل از متاآنالیز شبکه‌ای حاضر که تیمارهای موثر بر سه صفت مورد بررسی شامل وزن بدن، مصرف خوراک و ضریب تبدیل خوراک را با احتمال بالای 95 درصد را مشخص نمود، پیشنهاد می‌گردد که تیمارهای پیشنهاد شده (5/1 گرم فروکتوالیگوساکارید برای صفت وزن بدن، 5/1 گرم مانان الیگوساکارید برای صفت ضریب تبدیل خوراک و 3 گرم زایلوالیگوساکارید برای صفت مصرف خوراک) در جیره جوجه‌های گوشتی بکار گرفته شود تا صحت نتایج این پژوهش مورد بررسی قرار گیرد.
  3. اثر اندازه ذرات جیره و افزودن آنزیم بر عملکرد و قابلیت هضم مواد مغذی در جوجه‌های گوشتی
    1402
    این تحقیق به منظور بررسی اثر تغییر در اندازه ذرات جیره (با تغییر در اندازه ذرت آسیاب شده با الک‌های با اندازه روزنه متفاوت) (آزمایش اول) و بررسی اثرات متقابل تغییر در اندازه ذرات جیره و افزودن آنزیم زایلاناز (آزمایش دوم) بر روی عملکرد، مورفولوژی و قابلیت هضم در جوجه‌های گوشتی انجام شد. در آزمایش اول از 768 قطعه جوجه خروس گوشتی سویه راس 308 به مدت 42 روز استفاده شد. تمامی پرندگان به طور تصادفی به 8 گروه تقسیم‌بندی شدند که هر کدام دارای 6 تکرار و 16 پرنده داخل هر قفس بودند. در دوره آغازین (1 تا 11 روزگی) از تیمار‌های حاوی ذرتی که با استفاده از الک‌های 3 (36 تکرار)، 4 و 5 میلی‌متری (هر کدام 6 تکرار) آسیاب شده بودند استفاده شد. تیمارهای 4 و 5 میلی‌متری از ابتدا تا انتهای دوره یکسان بودند. تکرار‌های تیمار الک 3 میلی‌متری در دوره آغازین به شش گروه آزمایشی جدید در دوره‌های رشد و پایانی تقسیم بندی شدند. این شش گروه آزمایشی با مخلوط کردن نسبت‌های مختلف (وزنی/وزنی) از ذرت آسیاب شده با الک‌های 3 (100، 80، 60، 40، 20 و صفر درصد) یا 6 میلی‌متری (صفر، 20، 40، 60، 80 و 100 درصد) حاصل شدند. باقیمانده اجزای خوراک شامل کنجاله سویا و غیره با استفاده از الک 3 میلی‌متری آسیاب شدند. نتایج این آزمایش نشان داد که وزن بدن، افزایش وزن بدن و مصرف خوراک به‌طور معنی‌داری تحت تاثیر گروه‌های آزمایشی مختلف قرار نگرفت (05/0 < p). اگر چه در مقایسه تیمار‌ها به صورت متعامد، در دوره 12 تا 24 روزگی با افزایش میانگین اندازه ذرات از 775 میکرومتر به 1150 میکرومتر، وزن بدن به طور خطی کاهش یافت (03/0p=) و ضریب تبدیل خوراک به طور خطی افزایش یافت (05/0 p =). وزن نسبی سنگدان در سن 21 روزگی به طور خطی با افزایش اندازه ذرات درشت افزایش یافت (01/0p < )، در حالی که مورفولوژی روده کوچک در 21 روزگی تحت تاثیر گروه-های آزمایشی قرار نگرفت. مقادیر صفات بیوشیمی خون (گلوکز، کلسترول و تری گلیسرید) تحت تاثیر گروه‌های آزمایشی قرار نگرفتند. در آزمایش دوم از تعداد 1152 قطعه جوجه گوشتی مخلوط دو جنس (سویه راس 308) به مدت 42 روز استفاده گردید که به تعداد مساوی در هر قفس بستری تقسیم شدند. این آزمایش در قالب طرح کاملا تصادفی و به روش فاکتوریل (سه اندازه قطر الک و دو سطح آنزیم) انجام شد. در دوره آغازین (1 تا 11 روزگی) از دو الک با قطر روزنه 2 و 3 میلی‌متری و سپس در دوره‌های رشد (12 تا 24 روزگی) و پایانی (25 تا 42 روزگی) از ذرت آسیاب شده با الک 3 یا 6 میلی متری یا مخلوط مساوی هر دو به نسبت 50 به 50 درصد اختصاص داده شد از ابتدای دوره تا انتهای دوره پرورشی از دو سطح (صفر یا 100 میلی گرم در کیلوگرم) از آنزیم اکوناز (زایلاناز) استفاده گردید. نتایج نشان داد که افزودن آنزیم زایلاناز به جیره در دوره‌های سنی 1 تا 11 و 12 تا 24 روزگی موجب بهبود در ضریب تبدیل خوراک گردید (05/0 > p). اثرات آنزیم روی سایر صفات علملکردی معنی دار نبود. نتایج بیانگر عدم تاثیر معنی‌دار تغییر در اندازه ذرات جیره بر صفات عملکردی بود (05/0 < p). نتایج نشان داد که افزایش اندازه ذرات جیره موجب افزایش وزن نسبی سنگدان گردید. در این آزمایش مقادیر صفات مورفولوژی ژژنوم و ایلئوم، بیوشیمی خون (گلوکز، کلسترول و تری‌گلیسرید) و pH سنگدان تحت تاثیر گروه‌های آزمایشی مختلف قرار نگرفت (05/0 < p). به‌طورکلی نتایج نشان داد که اندازه ذرات خوراک در جیره آردی حاوی ذرت فاقد تاثیر معنی‌دار بر مقادیر صفات عملکردی یا مورفولوژی روده کوچک بود، اگرچه مقایسات متعامد نشان داد که افزایش اندازه ذرات خوراک دارای اثرات با روند کاهشی بر افزایش وزن بدن و روند افزایشی بر ضریب تبدیل خوراک در دوره سنی 12 تا 24 روزگی و همچنین افزایش وزن نسبی سنگدان در سن 21 روزگی بود. همچنین افزودن آنزیم زایلاناز به جیره بدون داشتن اثرات معنی‌دار بر افزایش وزن بدن و مصرف خوراک، موجب بهبود ضریب تبدیل خوراک در دوره‌های آغازین و رشد گردید.
  4. اثرات دانه، کنجاله و روغن کاملینا ساتیوا (Camelina sativa) و بیکربنات سدیم بر وضعیت آسیت در جوجه‌های گوشتی پرورش یافته در مناطق مرتفع
    1402
    این پژوهش با هدف بررسی اثرات گنجاندن دانه، کنجاله و روغن کاملینا ساتیوا و بیکربنات سدیم بر وضعیت آسیت در جوجه‌های گوشتی پرورش یافته در مناطق مرتفع در دو آزمایش انجام شد. در آزمایش اول، افزودن روغن (سطوح 2 و 4 درصد)، کنجاله و دانه کاملینا (سطوح 5 و 10 درصد) به جیره غذایی موجب کاهش مصرف خوراک و اضافه وزن بدن جوجه-ها در تمام گروه‌ها به جز گروه حاوی 2% روغن کاملینا در مقایسه با گروه شاهد شد (05/0 > P) اگر چه، ضریب تبدیل خوراک بین گروه‌های آزمایشی تفاوتی نداشت (05/0 < P). کمترین وزن‌ نسبی چربی محوطه بطنی و طحال در گروه‌های مکمل شده با کاملینا و بیشترین وزن نسبی کبد و ران به ترتیب در جوجه‌های گروه روغن و دانه کاملینا در مقایسه با گروه شاهد بود (05/0 > P). جوجه‌های دریافت‌ کننده جیره‌های حاوی کاملینا دارای مقادیر کمتر تری‌گلیسرید در سن 42 روزگی، کلسترول کل در سنین 28 و 42 روزگی، LDL- کلسترول و VLDL سرم خون در سن 42 روزگی بودند (05/0 > P). فعالیت آنزیم پلاسمایی آسپارتات آمینوترانسفراز با تغذیه دانه کاملینا کمترین بود (001/0 > P). غلظت مالون‌دی‌آلدهید سرم خون و کبد با تغذیه کاملینا به طور معنی‌داری کاهش یافت اما، میزان نیتریک اکسید سرم خون و فعالیت گلوتاتیون پراکسیداز کبدی افزایش یافت (05/0 > P). در جوجه‌های تغذیه شده با کاملینا در سن 42 روزگی، شمار گلبول‌های قرمز خون و هتروفیل و نیز نسبت هتروفیل به لنفوسیت در مقایسه با گروه شاهد کاهش و مقادیر لنفوسیت افزایش یافت (05/0 > P). همچنین، افزودن منابع کاملینا وزن‌های نسبی قلب و بطن راست و نسبت وزنی بطن راست به کل بطن و میزان تلفات ناشی از آسیت را به طور معنی‌داری کاهش داد (05/0 > P). در آزمایش دوم تیمارهای آزمایشی شامل جیره شاهد بر پایه ذرت و کنجاله سویا بدون جایگزینی نمک طعام با بیکربنات سدیم، جیره‌های حاوی 5 و 10 درصد کنجاله کاملینا همراه با سطوح جایگزینی 25، 50 و 75 درصد نمک با بیکربنات سدیم بودند. تغذیه جیره‌های آزمایشی موجب کاهش عملکرد تولیدی جوجه‌ها شد (05/0 > P) به ‌طوری ‌که، مصرف خوراک و افزایش وزن بدن در گروه‌های حاوی 10% کنجاله کاملینا با سطوح جایگزینی 50 یا 75 درصد بیکربنات سدیم در مقایسه با گروه شاهد کمتر و ضریب تبدیل غذایی بالاتر بود. تیمارهای آزمایشی بدون تاثیر بر درصد لاشه و وزن‌ نسبی سینه، ران و کبد (05/0 < P)، وزن‌ نسبی چربی محوطه بطنی، قلب، طحال و بورس فابریسیوس را کاهش دادند (05/0 > P). در سن 42 روزگی، فعالیت آنزیم‌های لاکتات دهیدروژناز و آسپارتات آمینـوترانسفـراز پلاسما با تغذیه تمام جیـره‌های حاوی کنجاله کاملینـا و فعالیت آنزیـم آلانین آمینوترانسفـراز‌ با دریافت جیـره‌ حاوی 10% کنجاله کاملینـا و جایگزینـی 50% نمک جیره با بیکربنات سدیم در مقایسه با گروه شاهد کاهش یافت (01/0 > P). جیره‌های مکمل شده با کنجاله کاملینا و بیکربنات سدیم سطوح مالون‌دی‌آلدهید سرم خون و کبد را کاهش و میزان اکسید نیتریک سرم خون را افزایش دادند (05/0 > P)، و بدون تاثیر بر غلظت هموگلوبین و لنفوسیت موجب کاهش شمار گلبول‌های قرمز خون، هماتوکریت، هتروفیل و نسبت هتروفیل به لنفوسیت در سن 42 روزگی شدند (05/0 > P). نسبت وزنی بطن راست به کل بطن و میزان مرگ و میر ناشی از آسیت با مصرف کنجاله کاملینا و جایگزینی نمک طعام با بیکربنات سدیم کاهش یافت (05/0 > P). به ‌طور کلی، افزودن 2% روغن کاملینا به جیره بدون کاهش عملکرد تولیدی می‌تواند وضعیت آسیت و تلفات ناشی از آن را بهبود بخشد در حالی که، سطوح 4% روغن، 5 و 10 درصد کنجاله و دانه کاملینا موجب کاهش عملکرد تولیدی می‌شود. همچنین، جیره حاوی 5% کنجاله کاملینا همراه با جایگزینی 25% نمک طعام با بیکربنات سدیم بدون اختلال در عملکرد رشد می‌تواند راهکار مناسبی در کاهش وقوع آسیت در جوجه‌های گوشتی باشد.
  5. اثر سبوس گندم تخمیرشده بر صفات عملکردی رشد در جوجه‌های گوشتی
    1402
    در این آزمایش اثرات استفاده از 5 درصد سبوس گندم )تخمیری یا تخمیر نشده) و آنزیم فیتاز در جیره‌های رقیق شده بررسی شد. به این منظور از 480 قطعه جوجه گوشتی یک روزه سویه‌ی راس 308 (مخلوط نر و ماده) در قالب 6 تیمار، هر تیمار شامل 5 تکرار (16 قطعه در هر تکرار) استفاده شد. جیره‌های آزمایشی شامل جیره شاهد، شاهد حاوی 5 درصد سبوس گندم تخمیر نشده و جیره‌های رقیق شده (سطح کلسیم، فسفر قابل دسترس و سدیم به ترتیب به میزان 16/0، 15/0 و 03/0 درصد پایین‌تر از جیره شاهد است) شامل جیره رقیق شده حاوی 5 درصد سبوس گندم معمولی، جیره رقیق شده حاوی 5 درصد سبوس گندم تخمیر شده، جیره رقیق شده حاوی 5 درصد سبوس گندم معمولی به همراه آنزیم فیتاز، جیره رقیق شده حاوی 5 درصد سبوس گندم تخمیر شده به همراه آنزیم فیتاز بودند. سطح آنزیم فیتاز مورد استفاده به میزان 2500 واحد در کیلوگرم خوراک بود. جوجه‌های مورد آزمایش تا سن 24 روزگی از جیره‌های آزمایشی حاوی سبوس و از سن 24 روزگی تا آخر دوره از جیره شاهد و شاهد رقیق شده بدون سبوس گندم تغذیه نمودند. نتایج نشان داد که افزودن 5 درصد سبوس گندم به جیره شاهد فاقد تاثیر معنی‌دار بر صفات عملکردی، وزن نسبی اجزاء لاشه و مقادیر کلسیم و پروتئین سرم در سن 21 روزگی بود ، اگرچه سطح فسفر سرم به طور معنی‌داری افزایش یافت. نتایج بیانگر اثرات منفی کاهش غلظت مواد مغذی جیره بر وزن بدن، اضافه وزن کل دوره و غلظت فسفر سرم بود، در حالیکه ضریب تبدیل خوراک و غلظت کلسیم و پروتئین کل سرم در سن 21 روزگی تحت تاثیر رقیق کردن جیره قرار نگرفتند . یافته‌های این آزمایش بیانگر این بود که افزودن 5 درصد سبوس تخمیر شده به جیره موجب بهبود اضافه وزن بدن، مصرف خوراک و بهبود ضریب تبدیل خوراک گردید. وزن نسبی اجزاء لاشه و مورفولوژی ژژنوم در سن 21 روزگی تحت تاثیر رقیق کردن جیره و یا افزودن سبوس گندم تخمیر شده به جیره قرار نگرفتند. افزودن آنزیم فیتاز به جیره بدون توجه به منبع سبوس گندم مورد استفاده موجب افزایش معنی‌دار وزن بدن در سن 42 روزگی، اضافه وزن در دوره سنی 25 تا 42 روزگی و مصرف خوراک در دوره‌های سنی 25 تا 42 و 1 تا 42 روزگی گردید. بعلاوه افزودن آنزیم فیتاز به جیره موجب افزایش سطح فسفر سرم و کاهش سطح کلسیم سرم در سن 21 روزگی گردید. بطورکلی نتایج بیانگر این بود که افزودن 5 درصد سبوس تخمیر شده به جیره جوجه‌های گوشتی توانست اثرات منفی کم کردن مواد معدنی ذکر شده تحت عنوان تیمارهای رقیق شده بر صفات عملکردی را جبران نماید و اثرات مفید افزودن آنزیم فیتاز به میزان بالاتر از حد توصیه شده توانست بدون توجه به منبع سبوس مورد استفاده موجب بهبود صفات عملکردی گردد.
  6. اثرات منابع مختلف فیبر بر عملکرد مرغ های تخم گذار و جوجه های گوشتی
    1401
    دو آزمایش به منظور ارزیابی اثرات منابع فیبر (سبوس گندم و تفاله چغندرقند) و مخلوط آنزیمی کربوهیدرازی با فعالیت غالب زایلاناز در مرغ های تخم گذار و جوجه های گوشتی اجرا گردید. جیره های آزمایشی در هردو آزمایش متشکل از شاهد، جیره های حاوی 3 یا 6 درصد سبوس گندم، جیره های حاوی 3 یا 6 درصد تفاله چغندرقند با یا بدون آنزیم (100 میلی گرم در هر کیلوگرم خوراک) بودند. آزمایش اول با استفاده از540 قطعه مرغ تخم گذار لگهورن سویه LSL لایت به مدت 9 هفته و آزمایش دوم با استفاده از 960 قطعه جوجه گوشتی نژاد راس 308 و به مدت 42 روز انجام گرفت. در آزمایش اول سطوح مختلف تفاله چغندرقند و 6 درصد سبوس گندم موجب کاهش تولید بر اساس روز مرغ گردید، لیکن افزودن زایلاناز آن را بهبود داد. جیره حاوی 6 درصد تفاله چغندرقند موجب کاهش توده تخم مرغ (05/0≥P) گردید. جیره های حاوی منابع فیبر به غیر از 3 درصد سبوس گندم موجب کاهش مصرف خوراک نسبت به شاهد گردید. جیره حاوی 3 درصد سبوس گندم موجب بهبود ارتفاع پرز، نسبت ارتفاع پرز به عمق کریپت و مساحت پرز در ژژنوم گردید(05/0≥P). مساحت پرز، قابلیت هضم ماده خشک، ماده آلی و پروتئین در نتیجه افزودن زایلاناز افزایش و pH سکوم در نتیجه افزودن سطح 3 درصد هر یک از منابع فیبری و زایلاناز کاهش یافت (05/0≥P). در آزمایش دوم افزودن 6 درصد سبوس گندم به جیره جوجه های گوشتی موجب کاهش وزن بدن در 13 روزگی، اضافه وزن بدن در 1 تا 13روزگی و مصرف خوراک در 1 تا 42 روزگی گردید(05/0≥P). جیره های حاوی منابع فیبر موجب کاهش وزن بدن در 25 و 42 روزگی، اضافه وزن بدن در 13 تا 24 روزگی و 1 تا 42 روزگی، کاهش قابلیت هضم ماده خشک، ماده آلی و پروتئین گردید (05/0≥P). سطوح 6 درصد هر یک از منابع فیبر موجب کاهش اضافه وزن بدن در 25 تا 42 روزگی و 3 درصد تفاله چغندرقند موجب کاهش مصرف خوراک در 13 تا 24 روزگی و pH ژژنوم گردید (05/0≥P). جیره های حاوی فیبر به غیر از 3 درصد سبوس گندم، موجب افزایش ضریب تبدیل خوراک در 25 تا 42 روزگی و 1 تا 42 روزگی شد(05/0≥P). سطوح مختلف تفاله چغندرقند موجب افزایش وزن سنگدان، کاهش قابلیت هضم خاکستر و 6 درصد تفاله چغندرقند موجب افزایش وزن دئودنوم گردید(05/0≥P). زایلاناز موجب بهبود عملکرد، شاخصهای مورفولوژی ژژنوم و ایلئوم، کاهش ضریب تبدیل خوراک وpH دستگاه گوارش گردید(05/0≥ P). به طور کلی افزودن 3 درصد سبوس گندم به جیره مستقل از اثر آنزیم دارای پتانسیل بهبود سلامت روده در مرغ های تخمگذار مسن بدون اثر منفی بر عملکرد بود.
  7. اثرات برخی مکمل های خوراکی به همراه پودر خرفه در جیره با پروتئین پایین در پیشگیری از وقوع آسیت در جوجه های گوشتی پرورش یافته در مناطق مرتفع
    1401
    در مطالعه حاضر اثرات برخی مکمل های جیره ای از قبیل آهن آلی، ال-کارنیتین، سلنیوم آلی و ویتامین E همراه با پودر خرفه در جیره با پروتئین پایین به منظور جلوگیری از آسیت در جوجه های گوشتی پرورش یافته در مناطق مرتفع و تحت استرس سرمایی مورد بررسی قرار گرفت. 1344 جوجه یک روزه نر (راس 308)، به طور تصادفی در 14 تیمار با 6 تکرار و 16 پرنده در هر تکرار اختصاص داده شد. تیمارهای آزمایشی شامل: 1) جیره با پروتئین معمولی (شاهد منفی)، 2) جیره با پروتئین پایین ( 2% پایین تر نسبت به مقدار توصیه شده به عنوان شاهد)، 3) جیره شاهد حاوی 2 گرم بر کیلوگرم پودر خرفه، 4) جیره شاهد+ پودر خرفه+ آهن آلی (20میلی گرم بر کیلوگرم)، 5) جیره شاهد+ پودر خرفه + ال-کارنیتین (150 میلی گرم بر کیلوگرم)، 6) جیره شاهد+ پودر خرفه+ سلنیوم آلی (3/0 میلی گرم بر کیلوگرم)، 7) جیره شاهد+ پودر خرفه+ ویتامین E ( 250 میلی گرم بر کیلوگرم)، 8) جیره شاهد+ پودر خرفه+ ویتامین E + آهن آلی، 9) جیره شاهد+ پودر خرفه+ سلنیوم آلی + آهن آلی، 10) جیره شاهد+ پودر خرفه+ ویتامین E + ال-کارنیتین، 11) جیره شاهد+ پودر خرفه+ سلنیوم آلی+ ال-کارنیتین، 12) جیره شاهد+ پودر خرفه + ال-کارنیتین + آهن آلی، 13) جیره شاهد+ پودر خرفه+ ویتامین E + ال-کارنیتین + آهن آلی و 14) جیره شاهد+ پودر خرفه+ سلنیوم آلی+ ال-کارنیتین + آهن آلی بود. در 11 تا 24 روزگی میانگین مصرف خوراک در تیمار شاهد منفی بالاتر بود. در 25 تا 39، 40 تا 49 و 1 تا 49 روزگی افزودنی ها باعث افزایش مصرف خوراک شدند. در دوره سنی 1 تا 10، 11 تا 24 و 25 تا 39 روزگی میانگین افزایش وزن بدن در تیمار شاهد منفی بالاتر بود. اما در 40 تا 49 روزگی میانگین افزایش وزن بدن در تیمارهای دارای افزودنی به خصوص شاهد + پودر خرفه + آهن آلی به طور قابل توجهی افزایش یافت. مکمل کردن جیره شاهد با خرفه، آهن آلی، ال-کارنیتین، سلنیوم آلی و ویتامین E مرگ و میر ناشی از آسیت و نسبت RV/TV را کاهش داد. در سن 42 روزگی افزودنی های جیره ای باعث کاهش شمار گلبول های قرمز، غلظت هموگلوبین و درصد هماتوکریت و نسبت H/L شده بودند. در جیره های مکمل شده با این افزودنی ها فعالیت گلوتاتیون پراکسیداز کبد و ظرفیت آنتی اکسیدانی کل پلاسما افزایش پیدا کرد در حالی که غلظت مالون دی آلدئید کبد و پلاسما کاهش پیدا کرد. استفاده از جیره کم پروتئین (شاهد) باعث کاهش نیتریک اکسید پلاسما در 42 روزگی و اسید اوریک در 28 و 42 روزگی شد. در 42 روزگی میزان فعالیت آنزیم های لاکتات دهیدروژناز، آلانین آمینوترانسفراز و آسپارتات آمینوترانسفراز در تیمارهای شاهد منفی و شاهد افزایش پیدا کرد. گلوکز و کلسترول در تیمارهای دارای افزودنی کاهش یافت و در مقابل میزان HDL افزایش پیدا کرد. تیتر آنتی بادی علیه SRBC و بیماری نیوکاسل به ترتیب در روزهای 41 و 27 توسط تیمارهای آزمایشی افزایش پیدا کرد. می توان نتیجه گرفت که استفاده از این مواد ضداکسیدانی در ترکیب با خرفه در جیره های کم پروتئین می تواند باعث ایجاد اثرات سینرژیک مفیدی در کاهش حساسیت به آسیت در جوجه های گوشتی باشد.
  8. اثرات پودرکاسنی، زردچوبه، گنکر فرنگی و خار مریم در پیشگیری از کبد چرب در مرغ های تخم گذار
    1401
    به منظور بررسی تاثیر پودرکاسنی، زردچوبه، گنکر فرنگی و خار مریم در پیشگیری از کبد چرب در مرغ های تخمگذار، آزمایشی با استفاده از 864 قطعه مرغ تخمگذار از نژاد لگهورن و از سویه ال اس ال سبک و در قالب طرح کاملاً تصادفی شامل 16 تیمار، 6 تکرار و 9 قطعه مرغ در هر تکرار طراحی شد. طول دوره آزمایش از سن 81 تا 93 هفتگی به مدت 12 هفته بود. مرغ ها با جیره توصیه شده در راهنمای مدیریت مرغ تخمگذار کاتالوگ سویه ال اس ال سبک تغذیه شدند. جیره ها به ترتیب شامل شاهد منفی، شاهد، پودر ساقه و ریشه کاسنی، پودر زردچوبه، پودر برگ کنگر فرنگی، پودر بذر خارمریم، مخلوط کاسنی و زردچوبه، مخلوط کاسنی و کنگر فرنگی، مخلوط کاسنی و خارمریم، مخلوط زردچوبه و کنگر فرنگی، مخلوط زردچوبه و خارمریم، مخلوط کنگر فرنگی و خارمریم، مخلوط کاسنی، زردچوبه و کنگرفرنگی، مخلوط کاسنی، زردچوبه و خارمریم، مخلوط کنگر فرنگی، زردچوبه و خارمریم و مخلوط کنگر فرنگی، کاسنی و خارمریم بودند. وزن و تعداد تخم مرغ های تولیدی به صورت روزانه و مصرف خوراک و سایر پارامترهای مربوط به عملکرد به صورت هفتگی ثبت گردید. پارامترهای کیفی تخم مرغ هر دو هفته یکبار اندازه گیری شد. نتایج این مطالعه نشان داد که بین تیمارها از نظر مصرف خوراک، درصد تولید و توده تخم مرغ، ضریب تبدیل غذایی و وزن تخم مرغ در کل دوره پرورش اختلاف معنی داری وجود نداشت (05/0 < P). اثر تیمارهای آزمایشی بر وزن و شاخص زرده، وزن سفیده و رنگ زرده معنی دار نبود (05/0 < P)، اما شاخص شکل با افزودن گیاهان دارویی نسبت به تیمار شاهد تغییر کرد (05/0 > P). مکمل کردن جیره با افزودنی های گیاهی منجر به افزایش واحد هاو گردید (05/0 > P). از نظر پارامترهای پوسته تخم مرغ، در بین تیمارها تفاوت معنی داری مشاهده نشد (05/0 < P). فاکتورهای خونی شامل تری گلیسرید، پروتئین، کلسترول، اسید اوریک و کراتین تحت تاثیر تیمارها قرار نگرفتند. فعالیت آنزیم AST در تیمارهای حاوی افزودنی گیاهی نسبت به تیمار شاهد کاهش یافت (05/0 > P). زردچوبه و خارمریم نسبت به تیمار شاهد فعالیت آلانین آمینوترانسفراز را کاهش دادند (05/0 > P). تفاوت معنی داری بین تیمارهای آزمایشی از نظر تعداد گلبول های سفید، هموگلوبین و هماتوکریت مشاهده نگردید (05/0 < P). بین تیمارهای مختلف از نظر وزن اندام های گوارشی و اسکور کبد تفاوتی مشاهده نشد. به طور کلی نتایج مطالعه حاضر نشان می دهد که استفاده از خارمریم، زرد چوبه، کاسنی و کنگرفرنگی عملکرد تولیدی را افزایش داده و موجب بهبود عملکرد کبد می شوند.
  9. استفاده از کومبوچای تولیدی بر پایه شکر و ملاس در جوجه های گوشتی
    1400
    این مطالعه در قالب دو آزمایش انجام شد. در آزمایش اول اثرات افزودن کومبوچا و سرکه ی آن که بر پایه چای سبز و منابع قندی شامل شکر، ملاس و ترکیب شکر و ملاس تهیه شدند در آب آشامیدنی جوجه های گوشتی در سطوح 3 و 6 درصد کومبوچا و 5/1 و 3 درصد سرکه ی کومبوچا بر روی عملکرد، مورفولوژی روده، قابلیت هضم ایلئومی، صفات لاشه، جمعیت میکروبی روده، فراسنجه های خونی، سیستم ایمنی، وضعیت آنتی اکسیدانی، مصرف آب و در آزمایش دوم اثر سرکه ی ملاس در سطح 5/1 درصد بر روی عملکرد، مورفولوژی روده، صفات لاشه، جمعیت میکروبی روده، فراسنجه های خونی و سیستم ایمنی جوجه های گوشتی راس بررسی شد. در هر دو آزمایش یک گروه بدون افزودن کومبوچا و سرکه ی آن در آب آشامیدنی به عنوان گروه شاهد در نظر گرفته شد و سایر تیمارها در آزمایش اول شامل کومبوچا و سرکه ی کومبوچا و در آزمایش دوم شامل سرکه ی کومبوچای ملاس بود. نتایج نشان داد که در آزمایش اول طی سن 1 تا 42 روزگی ، به جز تیمار کومبوچای شکر 3 درصد، تمام تیمارها میانگین افزایش وزن بیشتر از گروه شاهد داشتند و بیشترین مقدار مربوط به تیمار سرکه ی ملاس و سرکه ی ترکیب شکر و ملاس در سطح 3 درصد بود (05/0 > P). میزان مصرف خوراک در طول 1 تا 42 روزگی با گروه شاهد تفاوت نداشت (05/0 ≤ P). در مقایسه با گروه کنترل، کومبوچا و سرکه ی آن منجر به پایین آمدن ضریب تبدیل خوراک (05/0 > P) و کمترین مقدار مربوط به پرندگانی بود سرکه ی کومبوچا دریافت کردند. استفاده از کومبوچا در سطح 6 درصد و سرکه ی کومبوچا در هر دو سطح، باعث افزایش ارتفاع پرز روده شد وکومبوچا و سرکه ی آن در هر دو سطح باعث افزایش عرض پرز شد (05/0 > P). سرکه ی کومبوچای ملاس و سرکه ی مخلوط شکر و ملاس باعث افزایش قابلیت هضم ایلئومی پروتئین خام، کلسیم و خاکستر شد (05/0 > P). کومبوچا در سطح 6 درصد و سرکه ی کومبوچا در سطوح مختلف باعث کاهش کلی فرم در سکوم شد (05/0 > P)، در حالی که کومبوچا و سرکه ی آن باعث افزایش جمعیت لاکتوباسیلوس شد (05/0 > P). پرندگان دریافت کننده سرکه ی کومبوچا در سن 42 روزگی، تیتر آنتی بادی بیشتر (05/0 > P) در برابر NDV داشتند. فعالیتهای CAT، SOD، MDA و کل ظرفیت آنتی اکسیدانی در پلاسما و کبد در مقایسه با گروه کنترل در تمام تیمارها بهبود یافت. در نتیجه، کومبوچا و سرکه کومبوچا بر پایه چای سبز با شکر سفید، ملاس چغندرقند و یا ترکیب هر دو می تواند جایگزین مناسبی برای آنتی بیوتیک های محرک رشد در جوجه های گوشتی باشد.
  10. اثرات اسید بنزوئیک بر عملکرد، قابلیت هضم مواد مغذی، معدنی شدن استخوان و کارآیی استفاده از آنزیم فیتاز در جیره جوجه های گوشتی
    1399
    هدف از این مطالعات بررسی اثرات افزودن اسید بنزوئیک بر کارآیی استفاده از آنزیم فیتاز در سطوح توصیه شده (آزمایش اول) و سطوح بالاتر از سطح توصیه شده (آزمایش دوم) روی عملکرد رشد، معدنی شدن استخوان، قابلیت هضم و صفات خونی بود. در آزمایش اول، مکمل آنزیم فیتاز و اسید بنزوئیک به ترتیب در سطوح 500 واحد بر کیلوگرم و 5/0 گرم بر کیلوگرم به جیره های شاهد منفی و مثبت اضافه گردیدند. جوجه های گوشتی که جیره شاهد منفی را دریافت کردند دارای وزن بدن، مصرف خوراک، محتوای خاکستر انگشت پا و استخوان درشت نی، محتوای فسفر استخوان، سرم خون و قابلیت هضم ظاهری ایلئومی فسفر، کلسیم و پروتئین خام کمتری در سن 28 روزگی و ضریب تبدیل خوراک بالاتری در کل دوره ی آزمایش بودند (05/0 ≥ P). افزودن فیتاز به جیره شاهد منفی موجب بهبود ضریب تبدیل خوراک در دوره ی آغازین و رشد، محتوای خاکستر انگشت پا و استخوان درشت نی در سن 28 روزگی گردید و فعالیت آلکالین فسفاتاز سرم را در گروه تغذیه شده از جیره شاهد مثبت کاهش داد (05/0 ≥ P). افزودن اسید بنزوئیک محتوای خاکستر انگشت پا را افزایش داد (05/0 ≥ P). جوجه های گوشتی تغذیه شده با جیره شاهد مثبت همراه با اسید بنزوئیک دارای ضریب تبدیل خوراک بهتری در دوره ی پایانی آزمایش بودند (05/0 ≥ P). افزودن فیتاز به جیره حاوی اسید بنزوئیک، افزایش وزن بدن و مصرف خوراک را در دوره ی آغازین بهبود داد (05/0 ≥ P). در آزمایش دوم، مکمل آنزیم فیتاز و اسید بنزوئیک به ترتیب هر کدام در دو سطح 500 و 1000 واحد بر کیلوگرم و 5/0 و 1 گرم بر کیلوگرم به جیره شاهد منفی اضافه شدند. صفات عملکرد رشد زمانی که فیتاز به جیره شاهد منفی اضافه گردید، بهبود یافت (05/0 ≥ P). مکمل فیتاز، محتوای فسفر سرم، طول و محتوای خاکستر استخوان درشت نی، قابلیت هضم ظاهری ایلئومی فسفر و طول ویلی را افزایش و محتوای کلسیم سرم و رطوبت بستر را در سن 28 روزگی کاهش داد (05/0 ≥ P). افزودن اسید بنزوئیک به جیره باعث افزایش رطوبت بستر، محتوای کلسیم سرم، طول ویلی ژژنوم و عرض ویلی ایلئوم گردید (05/0 ≥ P). لیکن ترکیب مکمل فیتاز و اسید بنزوئیک قابلیت هضم ظاهری ایلئومی کلسیم و عمق کریپت ایلئوم را کاهش داد، اما عرض ویلی و نسبت طول ویلی به عمق کریپت را به ترتیب در ژژنوم و ایلئوم افزایش داد. بر این اساس، مکمل فیتاز موجب بهبود برخی صفات عملکرد رشد، معدنی شدن استخوان، قابلیت هضم ایلئومی ظاهری مواد مغذی و مورفولوژی روده به ویژه در جیره شاهد منفی گردید. مکمل اسید بنزوئیک موجب بهبود محتوای خاکستر انگشت پا و مورفولوژی روده گردید.
  11. اثر امولسیفایر و اسید صفراوی در جیره حاوی منابع مختلف چربی و سطوح متفاوت انرژی بر عملکردکیفیت تخم مرغ در مرغ های تخمگذار
    1399
    این مطالعه به منظور بررسی اثر استفاده از سطوح مختلف امولسیفایر و اسید صفراوی در جیره حاوی منابع مختلف چربی و سطوح متفاوتی انرژی، بر عملکرد، صفات کیفی تخم مرغ، فراسنجه های خونی، فعالیت آنزیم کبدی، هیستوپاتولوژی کبد و قابلیت هضم مواد مغذی در مرغ-های تخمگذار انجام گرفت. در این آزمایش405 قطعه مرغ تخمگذار نژاد لوهمن (ال اس ال) در سن 51 تا 64 هفتگی در قالب طرح کاملا تصادفی شامل 12گروه آزمایشی و 5 تکرار و هر تکرار شامل 9 قطعه مرغ تخمگذار انجام شد. تیمار های آزمایشی شامل دو سطح انرژی ( 2750 و 2600 کیلوکالری بر کیلوگرم) دو نوع چربی( روغن سویا و روغن طیور) و سه نوع افزودنی )بدون افزودنی، 100 گرم در کیلوگرم اسیدصفراوی و 300 گرم در کیلوگرم آرتیفایر ( در جیره غذایی بر پایه ذرت و سویا بودند. نتایج بدست آمده نشان دادکه استفاده از جیره غذایی با سطح2750 کیلوکالری انرژی و روغن سویا و افزودنی امولسیفایر باعث کاهش معنی داری مصرف خوراک و ضریب تبدیل شد(005/0>P). مرغ های که جیره حاوی سطح انرژی 2750 و روغن طیور و اسیدصفراوی را دریافت کرده بودند، بالاترین درصد تولید، وزن تخم مرغ و توده تخم مرغ را داشتند(005/0>P). مقاومت پوسته تخم مرغ های، مرغ های که از جیره حاوی سطح 2600کیلوکالری انرژی و روغن سویا وامولسیفایر استفاده کرده بودند به طوری معنی داری (005/0>P)کاهش یافت . همچنین استفاده از جیره حاوی سطح انرژی 2600 و روغن طیور و امولسیفایر، تری گلیسرید وکلسترول خون،AST و ALT آنزیم های کبدی، ضایعات کبدی و چربی کبد و متعاقبا کبد چرب را به طور معنی داری (005/0>P)کاهش داد. در این مطالعه همچنین استفاده از جیره حاوی سطح انرژی 2750 و روغن سویا و اسید صفراوی باعث افزایش معنی دار قابلیت هضم چربی و پروتئین شد. نتایج مطالعه حاضر نشان داد که استفاده از اسیدصفراوی وآرتیفایر در دوز های پیشنهادی شرکت های خود موجب بهبود تولید تخم مرغ، توده تخم مرغ، ضریب تبدیل خوراک و برخی از صفات کبدی نظیر آنزیم های کبدی، چرب کبد وضایعات کبدی درجیره های حاوی سطح 150کیلوکالری انرژی کمتر نسبت به سایر تیمار ها شد.
  12. اثرات باسیلوس سوبتیلیس و باسیلوس کواگولانس به عنوان پروبیوتیک بر عملکرد مرغ های تخم گذار
    1399
    این تحقیق به منظور بررسی اثرات باسیلوس سوبتیلیس و باسیلوس کواگولانس به عنوان پروبیوتیک بر عملکرد، صفات کیفی تخم مرغ و متابولیت های خونی مرغ های تخم گذار صورت گرفت.آزمایش روی 270 قطعه مرغ تخم گذار سویه ی لوهمن ال اس ال لایت در دورهِ سنی 38 تا54 هفتگی و در قالب طرح کاملا تصادفی شامل 5 تیمار در 6 تکرار و هر تکرار شامل9 قطعه مرغ تخم گذار انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل 5 سطح پروبیوتیک بر پایه گونه های باسیلوس (صفر، 01/0، 02/0، 03/0 و 04/0گرم در کیلوگرم جیره) بودند. نتایج به دست آمده نشان داد سطوح مختلف پروبیوتیک اثر معنی دار بر مصرف خوراک نداشتند(05/0P>).افزودن سطوح 01/0، 02/0 و 04/0 گرم در کیلوگرم پروبیوتیک به جیره سبب افزایش معنی دار میزان تولید تخم-مرغ شدند(05/0P<). استفاده از سطوح مختلف پروبیوتیک در جیره باعث بهبود معنی دار ضریب تبدیل خوراک و افزایش میزان توده تخم مرغ نسبت به گروه شاهد شدند (05/0P<). استفاده از سطح 03/0 گرم پروبیوتیک در کیلوگرم جیره باعث افزایش معنی دار وزن زرده تخم مرغ (05/0P<) و استفاده از سطح 04/0 گرم پروبیوتیک در کیلوگرم جیره باعث افزایش معنی دار استحکام پوسته تخم مرغ شد(05/0P<). استفاده از سطوح مختلف پروبیوتیک در جیره تاثیر معنی-داری روی مقادیر صفات خونی پرنده ها نداشت (05/0P>). نتایج مطالعه حاضر نشان داد که استفاده از گونه های باسیلوس سوبتیلیس و باسیلوس کواگولانس موجب بهبود تولید تخم مرغ، توده تخم مرغ، ضریب تبدیل خوراک و برخی صفات کیفی تخم مرغ نظیر وزن زرده،استحکام پوسته و واحد هاوو شد و با توجه به نتایج حاصل، سطح 02/0 گرم در کیلوگرم توصیه می گردد.
  13. اثرات سطوح کلسیم در جیره های کم فسفر بر عملکرد و کیفیت تخم در مرغهای تخمگذار
    1399
    این آزمایش به منظور تعیین اثرات سطح کلسیم و افزودن آنزیم فیتاز به جیره بر عملکرد و کیفیت تخم در مرغ های تخمگذار تغذیه شده با جیره کم فسفر در دوره سنی 79 تا 86 هفتگی انجام گرفت. در این آزمایش تعداد 720 قطعه مرغ تخم گذار نژاد لوهمن سویه ال اس ال لایت در سن 79 هفتگی در قالب 10 گروه آزمایشی و هر کدام با 8 تکرار، هر تکرار با 8 پرنده در هر قفس مورد آزمایش قرار گرفتند. جیره های آزمایشی شامل جیره کنترل (حاوی سطوح توصیه شده کلسیم (0/4 درصد) و فسفر قابل دسترس (33/0 درصد)) و نه جیره کم فسفر (15/0 درصد) شامل شش جیره با سطوح مختلف کلسیم (5/4، 0/4، 5/3، 0/3، 5/2، و 0/2 درصد) و سه جیره کم کلسیم (3، 5/2 و 0/2 درصد) مکمل شده با سطح بالای فیتاز(1200 واحد به ازاء هر کیلوگرم) بودند. نتایج نشان داد پرندگان تغذیه شده با جیره کم فسفر کم ترین مصرف خوراک، بیش ترین میزان تخم مرغ شکسته (درصد) و بیش ترین شاخص آلبومین را داشتند. بعلاوه پرندگان تغذیه شده با جیره دارای 0/3 درصد کلسیم به طور قابل توجهی بیش ترین تولید تخم مرغ، توده تخم مرغ و کم ترین میزان تخم مرغ شکسته و ضریب تبدیل را داشتند (05/0P<)، اما کاهش بیش تر سطح کلسیم جیره به 0/2 درصد اثرات منفی بیش تری بر تولید، توده تخم مرغ، پوسته تخم مرغ شکسته و ضریب تبدیل داشت. شاخص های کیفیت تخم مرغ از قبیل وزن پوسته تخم مرغ و ضخامت پوسته به طور منفی تحت تاثیر جیره کم کلسیم قرار گرفتند (05/0P<). تغذیه از جیره های کم کلسیم (0/3، 5/2 و 0/2) مکمل شده با فیتاز به طور قابل توجهی وزن تخم مرغ، مصرف خوراک، ضریب تبدیل و ضخامت پوسته تخم مرغ را افزایش داد، اما تاثیری بر کلسیم و فسفر سرم نداشت(05/0P>). افزودن فیتاز به جیره با سطح 5/2 درصد کلسیم موجب بهبود ضریب تبدیل و توده تخم مرغ شد، اما افزودن آن به جیره با سطح کلسیم 0/3 درصد موجب بدترشدن ضریب تبدیل بدتر شد. بطورکلی نتایج نشان داد که توجه به سطح کلسیم جیره های کم فسفر حائز اهمیت بوده و پاسخ مرغان تخمگذار به افزودن فیتاز به جیره های کم فسفر تابع سطح کلسیم جیره است.
  14. اثرات مقادیر بالای فیتاز بر عملکرد و کیفیت تخم مرغ در مرغ های تخم گذار
    1398
    این آزمایش برای بررسی اثرات افزودن سطوح مختلف آنزیم فیتاز بر عملکرد، ویژگی های کیفی تخم مرغ، قابلیت هضم مواد مغذی، وضعیت خاکستر،کلسیم و فسفر استخوان درشت نی و متابولیت های سرم خون با استفاده از 576 قطعه مرغ تخم گذار سویه ی لوهمن (ال اس ال لایت) در دوره سنی42 تا 73 هفتگی در قالب طرح کاملاً تصادفی در هشت تکرار و هر تکرار شامل 9 قطعه انجام گرفت. جیره های آزمایشی بر پایه ذرت-سویا شامل جیره کنترل مثبت (40/0 فسفر قابل دسترس و بدون فیتاز) و 7 جیره کنترل منفی (با سطح فسفر قابل دسترس 15/0 درصد) مکمل شده با سطوح مختلف آنزیم فیتاز (صفر، 300، 750، 1875، 5/4687، 75/11718 و 875/29296 واحد آنزیم فیتاز در کیلوگرم جیره) بودند. نتایج نشان داد که کاهش سطح فسفر قابل دسترس جیره از 4/0 به 15/0 درصد موجب کاهش وزن تخم مرغ، مصرف خوراک، ضریب تبدیل خوراک، سطح پوسته، سطح فسفر سرم در سن 59 هفتگی و قابلیت هضم فسفر در سن 75 هفتگی گردید (05/0>p). کاهش سطح فسفر جیره موجب افزایش درصد تولید تخم مرغ، توده تخم مرغ تولیدی و ضخامت پوسته گردید (05/0>p)، در حالیکه کلسیم سرم، معدنی شدن استخوان درشت نی و صفات لاشه در سن 76 هفتگی تحت تاثیر کاهش سطح فسفر قابل دسترس جیره قرار نگرفت (05/0p)، در حالیکه وزن پوسته تخم مرغ به صورت منفی تحت تاثیر افزودن آنزیم فیتاز به جیره قرار گرفت (05/0>p). نتایج نشان داد که مقادیر متابولیت های سرم از جمله کلسیم، فسفر، آلبومین، پروتئین و اسید اوریک، میزان خاکستر، کلسیم و فسفر استخوان درشت نی و وزن نسبی اجزاء لاشه در سن 76 هفتگی تحت تاثیر افزودن فیتاز به جیره قرار نگرفت. بطورکلی نتایج بیانگر پتانسیل افزودن آنزیم فیتاز به جیره مرغان تخمگذار در بهبود صفات عملکردی می باشد، بدون اینکه صفات کیفی تخم مرغ تولیدی یا قابلیت استفاده از فسفر و کلسیم جیره تحت تاثیر افزودن آنزیم فیتاز به جیره قرار گیرد.
  15. بررسی امکان استفاده از پروآنتوسیانیدین های عصاره هسته انگور به منظور بهبود کارایی استفاده از چربی در جیره غذایی کپور معمولی
    1398
    به منظور بررسی اثر پروآنتوسیانیدین عصاره هسته انگور بر قابلیت استفاده از سطوح مختلف چربی کلزا در جیره غذایی کپور معمولی، آزمایشی در قالب طرح فاکتوریل شامل سه سطح چربی 7، 10 و 13 درصد و دو سطح صفر و 400 میلی گرم در کیلوگرم پروآنتوسیانیدین در نظر گرفته شد. شش جیره غذایی با میزان پروتئین یکسان (34 درصد) به مدت 75 روز بر روی ماهیان آزمایشی مورد استفاده قرار گرفت. پس از پایان دوره آزمایش شاخص های رشد، ترکیبات بیوشیمیایی سرم، کیفیت فیله و پروفیل اسیدهای چرب فیله مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که با افزایش سطح چربی جیره از 7 به 13 درصد، وزن نهایی ماهیان، طول کل بدن، درصد افزایش وزن، نرخ رشد ویژه، شاخص کبدی و کارایی پروتئین به طور معنی دار افزایش و ضریب چاقی و ضریب تبدیل غذایی در ماهیان تحت تیمار کاهش یافت (05/0(P<. تیمار 400 میلی گرم پروآنتوسیانیدین نیز به طور معنی دار موجب افزایش درصد وزن بدن و طول کل بدن ماهیان گردید (05/0(P<. بررسی نتایج اثرات ترکیبی سطوح چربی و پروآنتوسیانیدین مورد استفاده نشان دهنده بهبود معنی دار درصد افزایش وزن، نرخ رشد ویژه، طول کل بدن و کاهش ضریب تبدیل غذایی در سطوح 10 و 13 درصد چربی و استفاده از سطح 400 میلی گرم پروآنتوسیانیدین در مقابل سطح صفر پروآنتوسیانیدین بود (05/0(P<. بررسی شاخص های بیوشیمیایی سرم نشان داد که استفاده از 400 میلی گرم پروآنتوسیانیدین در گروه ماهیانی که جیره غذایی با چربی بالا (13درصد) را دریافت نموده بودند در مقایسه با تیمار صفر پروآنتوسیانیدین مقادیر تری گلیسرید، کلسترول، گلوکز و لیپوپروتئین کم چگال کمتری داشته اند (05/0(P<. همچنین غلظت سرمی آنزیم های آلکالین فسفاتاز، لاکتات -دهیدروژناز و آسپارتات آمینوترانسفراز در ماهیان دریافت کننده چربی بالا (13درصد) و پروآنتوسیانیدین (400میلی گرم) به طور معنی دار کمتر از مقادیر سرمی ماهیان تیمار متناظر بدون دریافت پروآنتوسیانیدین بود (05/0(P<. بررسی نتایج ترکیب فیله نیز نشان دهنده افزایش معنی دار درصد پروتئین و کاهش نسبی چربی در بافت فیله ماهیان تحت تیمار چربی بالا (13درصد) و دریافت کننده پروآنتوسیانیدین (400 میلی گرم) در مقایسه با تیمار متناظر بدون پروآنتوسیانیدین بود (05/0(P<. بررسی نتایج پروفیل اسیدهای چرب فیله نشان داد که در صورت استفاده از سطح بالای چربی (13درصد)، استفاده از پروآنتوسیانیدین به مقدار 400 میلی گرم موجب کاهش معنی دار برخی اسیدهای چرب غیراشباع و اسیدهای چرب تک اشباع گردید. همچنین استفاده از پروآنتوسیانیدین موجب افزایش معنی دار اسیدهای چرب ضروری لینولئیک، ایکوزانوئیک، لینولنیک و ایکوزاتترانوئیک در مقایسه با تیمار صفر پروآنتوسیانیدین گردید. به طورکلی نتایج بیانگر این بود که در هنگام استفاده از سطوح بالای چربی در جیره غذایی کپور معمولی، استفاده از پروآنتوسیانیدین عصاره هسته انگور به مقدار 400 میلی گرم می تواند موجب بهبود کارایی این منبع انرژی در جیره به واسطه بهبود رشد، بهبود شاخص های بیوشیمیایی و ترکیب فیله گردد. همچنین استفاده از پروآنتوسیانیدین می تواند موجب ایجاد تغییر در پروفیل اسیدهای چرب گردد.
  16. مدل سازی و بهینه سازی کلسیم و فسفر موردنیاز جوجه های گوشتی در دوره آغازین
    1397
    این تحقیق بهمنظور مدل سازی و بهینه سازی کلسیم و فسفر مورد نیاز جوجه های گوشتی در دوره آغازین انجام گردید. برای این هدف، ابتدا یک پیش آزمایش و سپس دو آزمایش انجام شد. در پیش آزمایش، از شبکه عصبی مصنوعی، رگرسیون خط شکسته و رگرسیون چندجمله ای درجه دو برای بررسی پاسخ جوجه های گوشتی به 7 سطح فسفر از 15/0 تا 45/0 درصد جیره استفاده گردید. آنالیز آماری نشان داد که شبکه عصبی با دقت بیشتری فسفر مورد نیاز جوجه ها را در مقایسه با سایر مدلها پیش بینی کرد. همچنین، نتایج بهینه سازی به وسیله شبکه عصبی نشان داد که فسفر مورد نیاز جوجه ها برای بهینه افزایش وزن روزانه، خاکستر درشت نی و خاکستر انگشت پا به ترتیب 413/0، 430/0 و 373/0 درصد جیره بود. در آزمایش اول، از 840 قطعه جوجه نر برای بررسی اثرات دو منبع کلسیم (سنگ آهک و صدف معدنی) و هر کدام در 7 سطح (40/0، 55/0، 70/0، 85/0، 1، 15/1 و 30/1 درصد جیره) بر عملکرد و معدنی شدن استخوان استفاده گردید. نتایج نشان داد که منبع کلسیم و اثر متقابل منبع × سطح کلسیم اثر معنی داری بر روی مصرف خوراک و خاکستر درشت نی و انگشت پا نداشت (05/0 < P). بااین حال، افزایش وزن و ضریب تبدیل خوراک به طور معنی داری به وسیله اثر متقابل منبع× سطح کلسیم تحت تاثیر قرار گرفت (05/0 < P). همچنین، سطوح بالای کلسیم (85/0 درصد <) از منبع صدف معدنی منجر به عملکرد ضعیف تر برای همه شاخص ها در مقایسه با سنگ آهک گردید. آنالیز خط شکسته نشان داد که کلسیم مورد نیاز جوجه ها برای افزایش وزن و خاکستر درشت نی با منبع سنگ آهک به ترتیب 554/0 و 658/0 درصد جیره و با منبع صدف معدنی به ترتیب 580/0 و 643/0 درصد جیره بود. در آزمایش دوم از روش سطح پاسخ برای ارزیابی و بهینه سازی کلسیم و فسفر مورد نیاز جوجه های گوشتی استفاده شد. تعداد 750 قطعه جوجه به وسیله طرح مرکب مرکزی در 9 تیمار، 5 تکرار (تیمار مرکزی 10 تکرار) تقسیم شدند. سطوح کلسیم جیرهها 43/0، 56/0، 86/0، 17/1 و30/1 درصد و سطوح فسفر جیرهها 25/0، 29/0، 40/0، 50/0 و 54/0 درصد بودند. نتایج نشان داد که مدلهای ارائه شده برای افزایش وزن بدن (93/0 =R2 )، ضریب تبدیل خوراک (77/0 =R2)، و خاکسترهای درشت نی (86/0 =R2)، انگشت پا (85/0 =R2) و ران (84/0 =R2) معنی دار بودند (05/0 < P). بهینه سازی چندهدفه نیز نشان داد که کلسیم و فسفر مورد نیاز جوجه ها در دوره آغازین برای مجموع بهینه عملکرد و معدنی شدن استخوان به ترتیب 698/0 و 453/0 درصد جیره بود و میتوان آنها را بهترتیب تا 601/0 و 406/0 درصد جیره با بهبود عملکرد و بدون اثر منفی بر معدنی شدن استخوان ها کاهش داد.
  17. اثر ان استیل سیستئین، متیونین و آرژنین بر سیستم ایمنی، وضعیت آنتی اکسیدانی و عملکرد بلدرچین های مولد در هنگام تنش گرمایی
    1397
    این مطالعه در قالب چهار آزمایش انجام شد. در سه آزمایش اول اثر افزودن N- استیل سیستئین، متیونین و آرژنین به جیره و در آزمایش چهارم اثرات ترکیبی بهترین سطح این اسیدهای آمینه بر عملکرد، سیستم ایمنی و وضعیت آنتی اکسیدانی بلدرچین های مادر در شرایط تنش گرمایی بررسی شد. در هر چهار آزمایش یک گروه در شرایط دمایی ºC22 به عنوان گروه شاهد بدون تنش نگهداری و با جیره پایه تغذیه شدند و سایر گروه ها به منظور ایجاد تنش در دمای محیطی ºC34 نگهداری شدند. تیمارها در آزمایش اول شامل سطوح صفر، 5/2 و 5 گرم در کیلوگرم N- استیل سیستئین، در آزمایش دوم شامل مکمل متیونین به میزان 0، 15، 30 و 45 درصد بیشتر از نیاز توصیه شده توسطNRC و در آزمایش سوم شامل مکمل آرژنین به میزان 0، 15، 30 و 45 درصد بیشتر از نیاز توصیه شده توسطNRC بودند. هر تیمار شامل 5 تکرار (4 بلدرچین ماده و 1 بلدرچین نر) بود. در هر سه آزمایش، تنش گرمایی عملکرد پرندگان تغذیه شده با جیره پایه را کاهش (05/0 > P) داد. افزودن N- استیل سیستئین، متیونین و آرژنین به جیره موجب افزایش مصرف خوراک، تولید تخم، واحد هاو و جوجه درآوری شد (05/0 > P). پرندگان دریافت کننده N- استیل سیستئین، متیونین و آرژنین در شرایط تنش گرمایی دارای ایمنوگلوبولین G سرم مادری، ایمنوگلوبولین Y زرده تخم و ایمنوگلوبولین G سرم نتاج بالاتری (05/0 > P) نسبت به گروه تغذیه شده با جیره پایه و تحت تنش گرمایی بودند. پرندگان دریافت کننده هر سه اسید آمینه در شرایط تنش گرمایی دارای فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی بالاتر (05/0 > P) و غلظت مالون دی آلدهید پایین تری (05/0 > P) در پلاسما و کبد نسبت به پرندگان تغذیه شده با جیره پایه وتحت تنش گرمایی بودند. با توجه به نتایج سه آزمایش اول، سطوح 5 گرم در کیلوگرم جیره N- استیل سیستئین، 30 درصد مازاد بر نیاز متیونین و 15 درصد مازاد بر نیاز آرژنین به عنوان مناسب ترین سطوح تعیین شده و در آزمایش چهارم به صورت ترکیبی استفاده شدند. همه فراسنجه ها به وسیله مکمل سازی جیره با N- استیل سیستئین، متیونین و آرژنین بهبود یافت و بهترین سطح عملکرد، تولید مثل و پاسخ ایمنی به وسیله تیمار N- استیل سیستئین + متیونین + آرژنین حاصل شد. نتایج مطالعه حاضر نشان داد که مکمل سازی جیره با N- استیل سیستئین می تواند به عنوان یک راهکار تغذیه ای جهت تعدیل اثرات تنش گرمایی م
  18. اثر برخی عوامل تغذیه ای بر وضعیت ایمنی و عملکرد بلدرچین های مادر تحت شرایط استرس گرمایی
    1397
    مطالعه حاضر در قالب چهار آزمایش انجام شد. در سه آزمایش اول به بررسی اثر سلنیم، کروم و منگنز به اشکال آلی، معدنی و استفاده توام از اشکال آلی و معدنی آنها پرداخته شد. نتایج مطالعه اثر سلنیم نشان داد که استفاده از جیره با بیش بود سلنیم (5/0 میلی گرم در کیلوگرم سلنیم معدنی به اضافه 25/0 میلی گرم در کیلوگرم سلنیم آلی) باعث افزایش معنی دار درصد زرده و واحد هاو، کاهش ضریب تبدیل خوراک، کاهش نسبت هتروفیل به لنفوسیت، افزایش پاسخ ایمنی سلولی و افزایش سطح ایمنوگلوبولین Y در بلدرچین های مادر تحت استرس گرمایی شد(05/0P ≤). نتایج مطالعه دوم نشان داد که استفاده از جیره بیش بود کروم (1 میلی گرم در کیلوگرم کروم معدنی به اضافه 5/0 میلی گرم در کیلوگرم کروم آلی) ، باعث افزایش معنی دار درصد تولید، کاهش اثرات نامطلوب استرس حرارتی و نیز کاهش مرگ و میر دوران جنینی، افزایش پاسخ ایمنی و افزایش درصد انتقال ایمنوگلوبولین Y گردید (05/0P ≤). در ارزیابی صفات کیفی تخم های تولیدی بلدرچین تحت استرس گرمایی، اثر همکوشی در بین کروم آلی و معدنی مشاهده شد و استفاده همزمان از کروم آلی و معدنی باعث افزایش درصد زرده، واحد هاو و ضخامت پوسته گردید (05/0P ≤). در مطالعه سوم مشاهده شد که استفاده از جیره با بیش بود منگنز (60 میلی گرم در کیلوگرم منگنز معدنی به اضافه 30 میلی گرم در کیلوگرم منگنز آلی)، باعث افزایش (05/0P ≤) سطح ایمنوگلوبولین Y و کاهش نسبت هتروفیل به لنفوسیت در بلدرچین های مادر تحت استرس گرمایی شد. بالاترین درصد پوسته و واحد هاو نیز در گروه دریافت کننده منگنز آلی مشاهده شد. در مطالعه چهارم، اثرات استفاده از سطوح مختلف بره موم و روغن بذر کتان بر عملکرد، صفات تولید مثلی و ایمنی بلدرچین های مادر تحت استرس گرمایی مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج نشان داد که استفاده از 2 درصد روغن بذر کتان باعث افزایش درصد زرده، ایمنی سلولی و کاهش نسبت هتروفیل به لنفوسیت شد. استفاده از 100 میلی گرم در کیلوگرم عصاره الکلی بره موم باعث افزایش معنی دار درصد لنفوسیت شد (05/0P ≤) استفاده از روغن بذر کتان موجب افزایش واحد هاو، افزایش ضخامت پوسته و افزایش تیتر آنتی بادی در اولین مایه کوبی علیه ویروس نیوکاسل در مقایسه با گروه شاهد شد(05/0P ≤)، همچنین استفاده از روغن بذر کتان موجب افزایش پاسخ به تزریق فیتوهماگلوتینین در 12 ساعت نخست پس
  19. اثر پودر و عصاره ی آبی پنیرک بر عملکرد و وضعیت آنتی اکسیدانی جوجه های گوشتی
    1397
    این پژوهش به منظور بررسی اثرات پودر و عصاره ی آبی گیاه پنیرک بر عملکرد و وضعیت آنتی اکسیدانی جوجه های گوشتی انجام شد. بدین منظور 360 قطعه جوجه ی گوشتی (سویه راس 308) به طور تصادفی در 24 قفس و هر قفس حاوی 15 قطعه تقسیم شدند. تیمارهای آزمایشی شامل جیره بر پایه ی ذرت سویا به عنوان شاهد، دو سطح پودر (25/0 و 5/0 درصد)، دو سطح عصاره ی آبی (250 و500 میلی گرم بر کیلوگرم) و مخلوطی از پودر و عصاره ی آبی (25/0 درصد پودر و 250 میلی گرم بر کیلوگرم عصاره) پنیرک به مدت 42 روز برروی تغذیه جوجه ها مورد استفاده قرار گرفت. نتایج حاصل نشان داد که افزودن سطوح مختلف پودر، عصاره و مخلوط پودر و عصاره ی آبی پنیرک به جیره در کل دوره ی پرورش تاثیری بر مصرف خوراک نداشتند (5/0˃P). استفاده از جیره حاوی پودر و عصاره پنیرک در کل دوره ی پرورش باعث افزایش معنی دار (05/0˂P) وزن بدن نسبت به جیره شاهد شد. استفاده از سطوح مختلف پودر و عصاره ی آبی پنیرک در جیره از سن 24 تا 42 روزگی و همچنین در کل دوره ی پرورش (1 تا 42 روزگی) موجب کاهش معنی دار (05/0˂P) ضریب تبدیل خوراک شدند. سطوح مختلف پودر و عصاره ی پنیرک تاثیر معنی داری بر اجزای لاشه نداشت به جز وزن کبد، که در تیمار دریافت کننده 250 میلی گرم بر کیلوگرم عصاره و مخلوط پودر و عصاره کاهش (05/0˂P) یافت. در سنین 24 و 42 روزگی همه تیمارهای آزمایشی باعث افزایش معنی دار (05/0˂P) سطح لیپوپروتئین با چگالی بالا و کاهش معنی دار (05/0˂P) لیپوپروتئین با چگالی پایین شدند. تیمارهای آزمایشی تاثیری بر سطوح آسپارتات آمینوترانسفراز و آلانین آمینوترانسفراز سرم خون نداشتند(5/0˃P). سطوح 5/0 درصد پودر، 500 میلی گرم بر کیلوگرم عصاره و مخلوط پودر و عصاره باعث کاهش معنی دار (05/0˂P) میزان مالون دی آلدهید سرم خون شدند. نتایج مطالعه ی حاضر نشان داد که استفاده از سطوح مختلف پودر و عصاره ی آبی پنیرک موجب بهبود عملکرد و افزایش لیپوپروتئین با چگالی بالا و کاهش لیپوپروتئین باچگالی پایین شدند. همچنین استفاده از 50 گرم پودر ، 500 میلی گرم بر کیلوگرم عصاره آبی پنیرک و مخلوط آنها موجب بهبود وضعیت آنتی اکسیدانی سرم خون شد.
  20. ارزیابی برون تنی مقادیر بالای فیتاز در جیره های آغازین و ارتباط آن با شرایط درون تنی جوجه های گوشتی در دوره سنی 1 تا 21 روزگی
    1397
    هدف از این مطالعات، بررسی اثرات سطوح مختلف آنزیم فیتاز میکروبی و مایو-اینوزیتول بر عملکرد رشد در جوجه های گوشتی (آزمایش اول) و حلالیت مواد معدنی در یک روش هضم شبیه سازی شده خوراک در شرایط برون تنی (آزمایش دوم) بود. در آزمایش اول، تعداد 660 قطعه جوجه یکروزه گوشتی راس 308 از سن 1 الی 42 روزگی به طور تصادفی به 11 گروه آزمایشی تقسیم شدند. گروه های آزمایشی شامل جیره بر پایه ذرت-کنجاله سویا با سطح کلسیم (Ca) و فسفر غیر فیتاتی (nPP) توصیه شده (شاهد مثبت)، جیره با سطح پایین nPP به میزان 15/0 درصد (شاهد منفی)، جیره شاهد منفی + سطوح مختلف آنزیم فیتاز میکروبی (500، 1000، 2000، 3000، 4000، 5000 و 6000 واحد بر کیلوگرم)، جیره شاهد منفی + 15/0 درصد مایو-اینوزیتول و جیره شاهد منفی با سطح Ca کاهش یافته بودند. تغذیه از جیره کم فسفر تاثیر معنی داری بر وزن زنده، افزایش وزن، مصرف خوراک و ضریب تبدیل خوراک نداشت، اما موجب کاهش (05/0>P) مقادیر P سرم و درشت نی و قابلیت هضم ایلئومی پروتئین خام (CP) و افزایش (05/0>P) فعالیت آنزیم آلکالین فسفاتاز (ALP) سرم در سن 21 روزگی گردید. افزودن آنزیم فیتاز در سطوح بالاتر از 4000 واحد بر کیلوگرم جیره موجب بهبود (05/0>P) مقادیر وزن زنده، افزایش وزن و قابلیت هضم مواد مغذی گردید. تغذیه از جیره شاهد منفی موجب افزایش (05/0>P) رطوبت بستر (روز 42) و شاخص راه رفتن ضعیف تر (روز 21) گردید، در حالی که استفاده از سطوح 4000 تا 6000 واحد آنزیم فیتاز موجب کاهش (05/0>P) مقادیر این صفات به سطح برابر با جیره شاهد مثبت گردید. افزودن مایو-اینوزیتول موجب افزایش (05/0>P) پروتئین کل سرم و ابقاء P و کاهش (05/0>P) رطوبت بستر در 42 روزگی گردید. تغذیه از جیره کم کلسیم موجب افزایش (05/0>P) پروتئین کل سرم، قابلیت هضم ایلئومی Ca، P و CP و کاهش ALP سرم، درصد رطوبت بستر و شاخص راه رفتن در مقایسه با جیره شاهد منفی گردید (05/0>P). نتایج آزمایش دوم نشان داد که pH و حلالیت Ca در جیره شاهد منفی در خوراک قرار گرفته در شرایط هضم برون تنی در مقایسه با جیره شاهد مثبت کاهش یافت (05/0>P). حلالیت P در محتویات سنگدان و ژژنوم جوجه های گوشتی و خوراک هضم شده به روش برون تنی در جیره شاهد منفی در مقایسه با جیره شاهد مثبت کاهش یافت (05/0>P). افزودن آنزیم فیتاز به جیره شاهد منفی به طور خطی موجب افزایش مقا
  21. اثر پروبیوتیک های باسیلوس سوبتیلیس و باسیلوس کواگولانس و اسیدهای آلی بر عملکرد جوجه های گوشتی
    1396
    این تحقیق بهمنظور بررسی اثرات سطوح مختلف پروبیوتیک و اسید آلی بر عملکرد، وزن اندامها، صفات خونی، وضعیت پرزهای روده و جمعیت میکروبی سکوم در جوجههای گوشتی صورت گرفت. آزمایش روی 384 قطعه جوجه گوشتی نر سویهی راس 308 انجام گرفت. این آزمایش با 6 تیمار در 4 تکرار و هر تکرار شامل 16 قطعه جوجه گوشتی انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل دو سطح اسید آلی اندسید 1 (صفر و 1 گرم در کیلوگرم جیره) و 3 سطح پروبیوتیک بر پایه گونههای باسیلوس (صفر، 025/0 و 050/0 گرم در کیلوگرم جیره) بودند. نتایج به دست آمده نشان داد در سن 10 روزگی اضافه وزن بدن و مصرف خوراک در پرندگان دریافت کننده 025/0 گرم پروبیوتیک در کیلوگرم جیره در مقایسه با گروه شاهد کمتر بود (05/0P<). استفاده از 1 گرم درکیلوگرم اسید آلی در تمامی سنین باعث بهبود ضریب تبدیل خوراک شد (05/0P<). تیمارهای آزمایشی اثر معنیدار بر خصوصیات لاشه درسن 24 روزگی نداشتند (05/0P>). استفاده از 025/0 گرم پروبیوتیک و 1 گرم اسید آلی در کیلوگرم جیره به ترتیب باعث کاهش معنی دار تریگلیسرید و کلسترول سرم در سن 42 روزگی شدند (05/0P<). استفاده از 1 گرم اسید آلی در کیلوگرم جیره باعث افزایش معنیدار طول پرز و نسبت طول پرز به عمق کریپت در ژژنوم و طول پرز و عرض پرز در ایلئوم در سن 24 روزگی شد (05/0P<). استفاده از 050/0 گرم پروبیوتیک در کیلوگرم جیره باعث افزایش معنیدار طول پرز وعرض پرز ایلئوم نسبت به گروه شاهد شد (05/0P<). استفاده از 1 گرم اسید آلی در کیلوگرم جیره و 050/0 گرم پروبیوتیک در کیلوگرم جیره باعث افزایش معنیدار طول پرز ژژنوم، طول و عرض پرز ایلئوم نسبت به گروه شاهد شد (05/0P<). استفاده از سطح 1 گرم اسید آلی در کیلوگرم جیره باعث افزایش معنیدار تعداد کلنی لاکتوباسیلوس سکوم شد (05/0P<) و مخلوط پروبیوتیک و اسید آلی باعث افزایش تعداد کلنی لاکتوباسیلوس نسبت به گروه شاهد شد (05/0P<). تیمارهای آزمایشی تاثیر معنیدار بر تعداد کلنی کلی فرم نداشتند (05/0P>). نتایج مطالعه حاضر نشان داد که استفاده از 1 گرم در کیلوگرم اسید آلی مورداستفاده در مطالعه حاضر باعث بهبود ضریب تبدیل خوراک، وضعیت پرزهای روده و کلسترول سرم شد و استفاده از مخلوط 050/0 گرم پروبیوتیک و 1 گرم اسید آلی در کیلوگرم جیره موجب بهبود ضریب تبدیل خوراک و وضعیت پرزهای ایلئوم شد.
  22. اثر پروبیوتیکهای باسیلوس سوبتیلیس و باسیلوس کواگولانس و اسیدهای آلی بر عملکرد جوجه های گوشتی
    1396
    این تحقیق به منظور بررسی اثرات سطوح مختلف پروبیوتیک و اسید آلی بر عملکرد، وزن اندام ها، صفات خونی، وضعیت پرزهای روده و جمعیت میکروبی سکوم در جوجه های گوشتی صورت گرفت. آزمایش روی 384 قطعه جوجه گوشتی نر سویه ی راس 308 انجام گرفت. این آزمایش با 6 تیمار در 4 تکرار و هر تکرار شامل 16 قطعه جوجه گوشتی انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل دو سطح اسید آلی اند سید 1 (صفر و 1 گرم در کیلوگرم جیره) و 3 سطح پروبیوتیک بر پایه گونه های باسیلوس (صفر، 025/0 و 050/0 گرم در کیلوگرم جیره) بودند. نتایج به دست آمده نشان داد در سن 10 روزگی اضافه وزن بدن و مصرف خوراک در پرندگان دریافت کننده 025/0 گرم پروبیوتیک در کیلوگرم جیره در مقایسه با گروه شاهد کم تر بود (05/0P<). استفاده از 1 گرم درکیلوگرم اسید آلی در تمامی سنین باعث بهبود ضریب تبدیل خوراک شد (05/0P<). تیمارهای آزمایشی اثر معنی دار بر خصوصیات لاشه درسن 24 روزگی نداشتند (05/0P>). استفاده از 025/0 گرم پروبیوتیک و 1 گرم اسید آلی در کیلوگرم جیره به ترتیب باعث کاهش معنی دار تری گلیسرید و کلسترول سرم در سن 42 روزگی شدند (05/0P<). استفاده از 1 گرم اسید آلی در کیلوگرم جیره باعث افزایش معنی دار طول پرز و نسبت طول پرز به عمق کریپت در ژژنوم و طول پرز و عرض پرز در ایلئوم در سن 24 روزگی شد (05/0P<). استفاده از 050/0 گرم پروبیوتیک در کیلوگرم جیره باعث افزایش معنی دار طول پرز وعرض پرز ایلئوم نسبت به گروه شاهد شد (05/0P<). استفاده از 1 گرم اسید آلی در کیلوگرم جیره و 050/0 گرم پروبیوتیک در کیلوگرم جیره باعث افزایش معنی دار طول پرز ژژنوم، طول و عرض پرز ایلئوم نسبت به گروه شاهد شد (05/0P<). استفاده از سطح 1 گرم اسید آلی در کیلوگرم جیره باعث افزایش معنی دار تعداد کلنی لاکتوباسیلوس سکوم شد (05/0P<) و مخلوط پروبیوتیک و اسید آلی باعث افزایش تعداد کلنی لاکتوباسیلوس نسبت به گروه شاهد شد (05/0P<). تیمارهای آزمایشی تاثیر معنی دار بر تعداد کلنی کلی فرم نداشتند (05/0P>). نتایج مطالعه حاضر نشان داد که استفاده از 1 گرم در کیلوگرم اسید آلی مورداستفاده در مطالعه حاضر باعث بهبود ضریب تبدیل خوراک، وضعیت پرزهای روده و کلسترول سرم شد و استفاده از مخلوط 050/0 گرم پروبیوتیک و 1 گرم اسید آلی در کیلوگرم جیره موجب بهبود ضریب تبدیل خوراک و وضعیت پرزهای ایلئوم شد.
  23. ارزیابی فعالیت ضداکسیدانی گیاه خرفه در شرایط برون تنی و درون تنی و تاثیر آن بر عملکرد تولیدی و بروز عارضه آسیت در جوجه های گوشتی
    1396
    مطالعه حاضر در قالب سه آزمایش انجام شد. در آزمایش اول، پودر خشک گیاه کامل خرفه (بذر، برگ، ساقه و ریشه) با استفاده از آب، متانول و اتانول عصاره گیری و سپس ترکیب شیمیایی و ظرفیت ضداکسیدانی این عصاره ها در شرایط برون تنی ارزیابی گردید. عصاره متانولی خرفه در مقایسه با دو عصاره دیگر فعالیت تنظیف کنندگی بالاتری علیه رادیکال های DPPH و ABTS+ بروز داد و مقدار FRAP آن نیز بالاتر بود (05/0> P)، در حالی که عصاره اتانولی خرفه بهترین اثر را در جلوگیری از پراکسیداسیون لیپید بروز داد (05/0> P). همبستگی های قابل توجهی بین فعالیت ضداکسیدانی عصاره ها و مقادیر کل ترکیبات فنولی، فلاوونوئیدی، آلکالوئیدی، کاروتنوئیدی، ساپونینی و ویتامین E آنها وجود داشت (05/0> P). در آزمایش دوم، اثرات اضافه کردن پودر خشک گیاه (1500 و 3000 میلی گرم/ کیلوگرم) و عصاره های آبی و متانولی (150 و 300 میلی گرم/کیلوگرم) خرفه در جیره بر عملکرد، وضعیت ضداکسیدانی و سطوح پلاسمایی لیپیدها در جوجه های گوشتی ارزیابی شد. یک جیره شاهد بدون مکمل خرفه نیز تهیه گردید. جوجه های دریافت کننده جیره حاوی 3000 میلی گرم/کیلوگرم پودر گیاه خرفه در مقایسه با سایر جوجه ها افزایش وزن بدن بالاتر و ضریب تبدیل خوراک کمتری داشتند (05/0> P). همچنین، جوجه های دریافت کننده جیره های حاوی خرفه در مقایسه با شاهد وضعیت ضداکسیدانی بهتر، تجمع چربی محوطه شکمی کمتر و سطوح پلاسمایی تری گلیسرید و کلسترول کمتری داشتند (05/0> P). در آزمایش سوم، اثر استفاده از مکمل خرفه در جیره بر جلوگیری از آسیت القا شده با هورمون تری یدوتیرونین (T3) در جوجه های گوشتی ارزیابی شد. تیمارها عبارت بودند از جیره شاهد، جیره شاهد به علاوه 5/1 میلی گرم بر کیلوگرم T3 (شاهد مثبت) و جیره های شاهد مثبت به علاوه سطوح مکمل خرفه همانند آنچه در آزمایش دوم نشان داده شد. مکمل کردن خرفه در جیره نتوانست مانع از اثر منفی T3 بر عملکرد جوجه های گوشتی شود (05/0< P)، اما تلفات ناشی از آسیت و نسبت وزنی بطن راست به کل بطن ها با استفاده از مکمل خرفه کاهش یافت (05/0> P). به علاوه، مکمل کردن خرفه در جیره تا حدودی اثرات منفی T3 بر وضعیت ضداکسیدانی، تعداد گلبول های قرمز، هموگلوبین، هماتوکریت و نسبت هتروفیل به لنفوسیت را کم کرد (05/0> P). در آزمایش دوم و سوم، اثر جیره های حاوی پودر خرفه (به ویژه سطح بالا
  24. اثرات جایگزینی منابع غیر آلی مواد معدنی کم مصرف جیره با منابع آلی بر عملکرد و سلامت پا در جوجه های گوشتی
    1396
    این آزمایش به منظور ارزیابی جایگزینی نسبت های مختلف مواد معدنی کم مصرف ( روی، مس، منگنز، آهن و سلنیوم) آلی با منابع غیرآلی بر عملکرد، برخی فرانسجه های خونی، وضعیت آنتی اکسیدانی، ابقاءمواد معدنی، سلامت پا و پوست و پاسخ ایمنی درجوجه های گوشتی انجام گرفت. تعداد 360 قطعه جوجه گوشتی سویه راس 308 در قالب طرح کاملاً تصادفی به 6 تیمارآزمایشی( شامل سطوح 100:0 (شاهد)، 75:25، 50:50، 0:100 ، 0:75 منابع آلی: غیرآلی مواد معدنی کم-مصرف هر کدام شامل 4 تکرار و 15 قطعه در هر تکرار، تقسیم شدند. نتایج نشان داد گروه های آزمایشی حاوی سطوح 50 : 50 ، 75 :25، 0:75 منابع آلی و غیرآلی موجب افزایش معنی دار (05/0P<) متوسط وزن بدن در سن 10 روزگی و افزایش وزن بدن و مصرف خوراک در دوره ی 1-10 روزگی در مقایسه با تیمار شاهد گردید. تیمارهای حاوی سطوح 50 : 50 ، 75 :25، 0:75 و0:100منابع آلی و غیرآلی در مقایسه با تیمار شاهد در سن 21 روزگی موجب افزایش معنی دار (05/0P<) وزن بدن گردید. تیمار حاوی 0:75 منابع آلی و غیرآلی در سن 49 روزگی بالاترین وزن بدن و در دوره سنی 1- 49 روزگی بالاترین افزایش وزن بدن و کم ترین ضریب تبدیل را درمقایسه با تیمار شاهد (05/0P<) داشت. در تیمارهای حاوی سطوح 50 : 50 ، 75: 25، 100 :0 و 75 :0 درصد مواد معدنی آلی و غیرآلی با افزایش سطح مواد معدنی آلی در جیره مقدار کلسترول و لیپوپروتئین با چگالی پائین خون کاهش (05/0P<) و مقدار لیپوپروتئین با چگالی بالا افزایش یافت(05/0P<). غلطت گلوتاتیون پراکسیداز و سوپراکسیددیسموتاز کل گلبول های قرمز خون به طور معنی داری (05/0P<) در تیمارهای دارای سطوح 50 : 50 ، 75: 25، 100 :0 و 75 :0 درصد مواد معدنی آلی و غیرآلی در مقایسه با تیمار شاهد بالاتر بود. همه تیمارهای آزمایشی باعث افزایش معنی دار ظرفیت آنتی اکسیدانی کل و کاهش سطح مالون دی آلدئید سرم نسبت به گروه شاهد گردیدند (05/0>P). غلظت مواد معدنی دفع شده در تیمار حاوی سطوح 75 درصد ماده معدنی آلی در مقایسه با تیمار شاهد به طور معنی داری (05/0>P) کاهش یافت. زخم بالشتک کف پا و سوختگی مفصل خرگوشی در تیمارهای دارای منابع آلی در مقایسه با تیمار شاهد بهبود یافت (05/0>P). استحکام پوست پا در تیمارهای حاوی سطوح 0:100 و 0:75 مواد معدنی آلی و غیرآلی به طور معنی داری افزایش یافت (05/0>P). میزان تیتر آنتی بادی علیه SRB
  25. اثرات سطوح مختلف ویتامین E با منبع سلنیوم (آلی و معدنی) بر عملکرد و پارامترهای خونی در بلدرچین های تخمگذار ژاپن
    1396
    این آزمایش به منظور تعیین اثرات سطوح مختلف ویتامین E و دو منبع سلنیوم (آلی و معدنی) بر عملکرد و پارامترهای خونی در بلدرچین های تخمگذار انجام گرفت. این آزمایش به صورت طرح کاملاً تصادفی و به روش فاکتوریل با تعداد 144 قطعه بلدرچین تخمگذار از سن 10 تا 17 هفتگی با 9 تیمار و 4 تکرار (هر تکرار دارای 4 قطعه بلدرچین ماده) اجراء گردید. تیمارهای آزمایشی دارای سه سطح ویتامین E (صفر و 200 و 400 میلی گرم در هر کیلوگرم جیره) و دو منبع سلنیوم آلی و معدنی هر کدام در دو سطح (صفر، 3/0 میلی گرم در هر کیلوگرم جیره) بودند. تیمارهای آزمایشی به مدت 8 هفته به صورت آزاد در اختیار بلدرچین ها قرار گرفتند. نتایج نشان داد که خوراک مصرفی و ضریب تبدیل خوراک تحت تاثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفتند (05/0P). وزن تخم در بلدرچین های تغذیه شده با 200 و 400 میلی گرم در کیلوگرم جیره از ویتامین E و اثرات متقابل سلنیوم و ویتامین E بالاتر از گروه شاهد بود (05/0P<). علاوه براین با افزودن مکمل سلنیوم، pH سفیده و استحکام تخم در دوره اول آزمایش افزایش، اما وزن نسبی سفیده در دوره دوم آزمایش پایین تر از گروه شاهد بود (05/0P<). استفاده از جیره حاوی سطوح مختلف ویتامین E و سلنیوم، غلظت پلاسمایی گلوکز، تری گلیسیرید، اسید اوریک، پروتئین کل و میزان فعالیت آنزیم های آلکالین فسفاتاز، آسپارتات آمینوترانسفراز و لاکتات دهیدروژناز پلاسما را به طور معنی داری تغییر نداد (05/0
  26. اثر سطوح مختلف گوانیدینواستیک اسید در دوره آغازین بر عملکرد و اجزاء لاشه جوجه های گوشتی
    1396
    این آزمایش به منظور بررسی اثرات سطوح مختلف گوانیدینواستیک اسید بر عملکرد، وزن نسبی اجزاء لاشه و برخی صفات بیوشیمیایی خون در جوجه های گوشتی انجام گرفت. تعداد 420 قطعه جوجه خروس گوشتی در قالب طرح کاملاً تصادفی با هفت تیمار که هر یک شامل چهار تکرار و 15 قطعه در هر تکرار بودند، تقسیم شدند. گروه های آزمایش شامل جیره های حاوی سطوح متفاوت گوانیدینواستیک اسید ( صفر، 03/0، 06/0، 09/0، 12/0، 15/0 و 18/0 درصد در جیره) در دوره سنی 1 تا 24 روزگی بودند. درطول دوره سنی 24 تا 42 روزگی تمام گروه های آزمایشی از جیره های یکسان فاقد مکمل گوانیدینواستیک اسید تغذیه می کردند. نتایج این تحقیق نشان داد که جوجه های تغذیه شده از جیره حاوی سطوح گوانیدینواستیک اسید از 06/ تا 09/0 درصد جیره دارای بالاترین (05/0>P) وزن بدن، افزایش وزن و مصرف خوراک و ضریب تبدیل خوراک پایین تر (05/0>P) در دوره سنی 1 تا 10 روزگی بودند. بعلاوه پرندگان تغذیه شده از جیره حاوی 06/0 تا 09/0 درصد از گوانیدینواستیک اسید دارای وزن نسبی بالاتر(05/0>P) لاشه، ران و سینه در سن 24 روزگی بودند.جوجه های تغذیه شده از جیره حاوی 06/0 تا 09/0 درصد از گوانیدینواستیک اسید دارای وزن نسبی پایین تر (05/0>P) چربی محوطی بطنی در سن 42 روزگی بودند. بعلاوه پروتئین، کراتینین و گلوکز سرم در سن 24 روزگی بشکل معنی داری تحت تاثیر تیمارهای آزمایشی قرار گرفتند، بنحوی که غلظت گلوکز سرم کاهش و غلظت پروتئین و کراتینین افزایش یافتند. بطور کلی نتایج بیانگر اثرات مثبت افزودن سطوح 06/0 و 09/0 درصد گوانیدینواستیک اسید بر عملکرد، کاهش میزان چربی حفره بطنی و افزایش تولید گوشت سینه و ران بود.
  27. اثرات متیونین و ترئونین جیره بر پاسخ جوجه های گوشتی به فیتاز برون زادی در دوره سنی 1 تا 42 روزگی
    1396
    در این آزمایش از 720 قطعه جوجه گوشتی یک روزه (راس 308) برای ارزیابی اثرات سطوح مختلف آنزیم فیتاز (0، 500 و 2500 واحد به ازاء هر کیلوگرم جیره)، و اسید های آمینه متیونین و ترئونین جیره در دوره سنی 1تا 42 روزگی، در جیره های برپایه ذرت و سویا با کمبود حاشیه ای فسفر (30/0 درصد) بر عملکرد، قابلیت هضم فسفر کل و قابلیت هضم پروتئین، معدنی شدن استخوان درشت نی و صفات سرم خون استفاده گردید. هر کدام ازگروه های آزمایشی در چهار تکرار (دو تکرار ماده و دو تکرار نر) با استفاده از طرح کاملاً تصادفی مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که افزودن سطح بالای فیتاز به جیره بطور معنی داری (05/0P<) موجب بهبود وزن بدن در سن 22 روزگی و افزایش وزن زنده در دوره سنی 1 تا 21 روزگی گردید. افزودن سطح بالای فیتاز به جیره همراه با سطوح مختلف اسیدهای آمینه متیونین و ترئونین از اثرات مشابه مشاهده شده در هنگام افزودن مقادیر بالای فیتاز به جیره شاهد منفی برخوردار بود. افزودن فیتاز به جیره فاقد تاثیر معنی دار بر مقادیر مصرف خوراک و ضریب تبدیل خوراک در دوره های سنی 1 تا 21 و 22 تا 42 روزگی بود، ولی سطح بالای فیتاز موجب بهبود ضریب تبدیل خوراک در دوره سنی 1 تا 42 روزگی گردید. جوجه های تغذیه شده با جیره حاوی سطح بالای فیتاز در سن 21 روزگی دارای خاکستر و فسفر استخوان درشت نی بالاتری بودند، که با افزایش سطح استفاده از آنزیم فیتاز در جیره بهبود یافت. افزودن سطح بالای آنزیم فیتاز به جیره باعث افزایش مقادیر فسفر، پروتئین کل و اسید اوریک سرم در سن 21 روزگی شد. افزودن 2500 واحد آنزیم فیتاز به هر کیلوگرم جیره موجب افزایش قابلیت هضم ظاهری فسفر کل و پروتئین خام جیره و کاهش محتویات فسفر کل و پروتئین خام ایلئوم در سن 21 روزگی گردید. بطورکلی نتایج بیانگر این بود که افزودن مقادیر بالای آنزیم فیتاز به جیره کم فسفر از پتانسیل بالایی جهت بهبود عملکرد، معدنی شدن استخوان و قابلیت استفاده از مواد مغذی برخوردار می باشد.
  28. اثرات پودر و عصاره اتانولی گیاه ترخون بر عملکرد و برخی پارامترهای بیوشیمیایی خون در بلدرچین های مادر
    1395
    این آزمایش جهت ارزیابی اثرات سطوح مختلف پودر و عصاره اتانولی ترخون بر عملکرد، صفات کیفی تخم، جوجه درآوری و برخی پارامترهای بیوشیمیایی خون در بلدرچین های مادر انجام گرفت. تعداد 80 قطعه بلدرچین ژاپنی در قالب یک طرح کاملا تصادفی به 5 تیمار هر یک شامل 4 تکرار و 4 پرنده در هر تکرار تقسیم شدند. تیمارهای آزمایشی شامل شاهد (بدون مکمل)، 5/0 درصد پودر ترخون، 1 درصد پودر ترخون، 500 میلی گرم/کیلوگرم عصاره اتانولی ترخون و 1000 میلی گرم/کیلوگرم عصاره اتانولی ترخون بود. آزمایش به مدت 12 هفته و از سن 9 تا 21 هفتگی به طول انجامید. نتایج این تحقیق نشان داد که سطوح مختلف پودر و عصاره اتانولی ترخون اثر معنی داری بر وزن بدن، مصرف خوراک، استحکام پوسته تخم، ضخامت پوسته تخم، شاخص شکل تخم، pH زرده، pH سفیده و متابولیت های سرم نداشتند (05/0P>). با این حال، تیمارهای آزمایشی واحد هاو و رنگ زرده را به طور معنی دار تحت تاثیر قرار دادند (05/0P<)، به طوری که بالاترین واحد هاو و رنگ زرده در تیمار 1 درصد پودر ترخون مشاهده شد. همچنین، در پرنده-های دریافت کننده پودر و عصاره اتانولی ترخون در مقایسه با شاهد وزن تخم و درصد وزن زرده بالاتر بود (05/0P<). به علاوه، درصد جوجه درآوری تخم در پرنده های دریافت کننده 500 میلی-گرم/کیلوگرم عصاره اتانولی بالاتر از سایر تیمارهای آزمایشی (به استثنای شاهد) بود. به طور کلی، در این مطالعه، عملکرد و صفات کیفی تخم بلدرچین های مولد با افزودن پودر و عصاره اتانولی ترخون در جیره بهبود پیدا کرد.
  29. اثرات پودر و عصاره اتانولی گیاه ترخون بر عملکرد و برخی پارامترهای بیوشیمیایی خون در بلدرچین های مادر
    1395
    این آزمایش جهت ارزیابی اثرات سطوح مختلف پودر و عصاره اتانولی ترخون بر عملکرد، صفات کیفی تخم، جوجه درآوری و برخی پارامترهای بیوشیمیایی خون در بلدرچین های مادر انجام گرفت. تعداد 80 قطعه بلدرچین ژاپنی در قالب یک طرح کاملا تصادفی به 5 تیمار هر یک شامل 4 تکرار و 4 پرنده در هر تکرار تقسیم شدند. تیمارهای آزمایشی شامل شاهد (بدون مکمل)، 5/0 درصد پودر ترخون، 1 درصد پودر ترخون، 500 میلی گرم/کیلوگرم عصاره اتانولی ترخون و 1000 میلی گرم/کیلوگرم عصاره اتانولی ترخون بود. آزمایش به مدت 12 هفته و از سن 9 تا 21 هفتگی به طول انجامید. نتایج این تحقیق نشان داد که سطوح مختلف پودر و عصاره اتانولی ترخون اثر معنی داری بر وزن بدن، مصرف خوراک، استحکام پوسته تخم، ضخامت پوسته تخم، شاخص شکل تخم، pH زرده، pH سفیده و متابولیت های سرم نداشتند (05/0P>). با این حال، تیمارهای آزمایشی واحد هاو و رنگ زرده را به طور معنی دار تحت تاثیر قرار دادند (05/0P<)، به طوری که بالاترین واحد هاو و رنگ زرده در تیمار 1 درصد پودر ترخون مشاهده شد. همچنین، در پرنده-های دریافت کننده پودر و عصاره اتانولی ترخون در مقایسه با شاهد وزن تخم و درصد وزن زرده بالاتر بود (05/0P<). به علاوه، درصد جوجه درآوری تخم در پرنده های دریافت کننده 500 میلی-گرم/کیلوگرم عصاره اتانولی بالاتر از سایر تیمارهای آزمایشی (به استثنای شاهد) بود. به طور کلی، در این مطالعه، عملکرد و صفات کیفی تخم بلدرچین های مولد با افزودن پودر و عصاره اتانولی ترخون در جیره بهبود پیدا کرد.
  30. اثرات پودر برگ گیاه توت فرنگی و غده موسیر بر عملکرد، پاسخ ایمنی و وضعیت آنتی اکسیدانی جوجه های گوشتی
    1394
    این تحقیق به منظور بررسی اثرات سطوح مختلف پودر برگ توت فرنگی و غده موسیر بر عملکرد، پاسخ ایمنی و وضعیت آنتی اکسیدانی جوجه های گوشتی صورت گرفت. در این آزمایش از 336 قطعه جوجه گوشتی مخلوط دو جنس (6 نر و 8 ماده) سویه راس 308 در قالب طرح کاملاً تصادفی با 6 تیمار، 4 تکرار و 14 قطعه جوجه گوشتی در هر تکرار استفاده شد. تیمارهای آزمایشی شامل جیره بر پایه ذرت و سویا به عنوان شاهد و جیره های حاوی 5/0 و 1گرم در کیلوگرم پودر برگ توت فرنگی، 5/0 و 1 گرم در کیلوگرم پودر غده موسیر و مخلوط پودر برگ توت فرنگی و غده موسیر هر کدام به میزان 5/0 گرم در کیلوگرم بود. نتایج به دست آمده نشان داد در سن 22 روزگی میانگین وزن بدن در پرندگان دریافت کننده 5/0 گرم در کیلوگرم مخلوط پودر برگ توت فرنگی و غده موسیر در مقایسه با گروه شاهدبالاتر بود (05/0>P).متوسط مصرف خوراک از 11 تا 22 روزگی در پرندگانی که با 1گرم در کیلوگرم پودر برگ توت فرنگی تغذیه شده بودند نسبت به پرندگان گروه شاهد بالاتر بود (05/0>P). ضریب تبدیل خوراک در کل دوره پرورش تحت تاثیر تیمارهای آزمایشیقرار نگرفت (05/0P>). تیمارهای آزمایشی نتوانست اثر معنی داریبر وزن اجزای لاشه و طول قسمت های مختلف روده کوچک در سن 21 روزگی نسبت به شاهد داشته باشد. تفاوت معنی داری بین تیمارهای مورد آزمایش بر تیتر آنتی بادی علیه واکسن نیوکاسل در سنین 17 و 27 روزگی نسبت به گروه شاهد مشاهده نشد(05/0P>). تفاوت در میزان تیتر آنتی بادی علیهSRBC در سنین 25 و 32 روزگی در تیمارهای آزمایشی نسبت به گروه شاهد معنی دار نبود. در سن 25 روزگی استفاده از 1 گرم در کیلوگرم پودر برگ توت فرنگی و همچنین مخلوط 5/0 گرم در کیلوگرم پودر برگ توت فرنگی و غده موسیر ظرفیت آنتی اکسیدانی کل را در مقایسه با گروه شاهدافزایش داد (05/0>P). غلظت مالون دی آلدئید سرم، در پرندگان تغذیه شده با 1 گرم در کیلوگرم پودر برگ توت فرنگی نسبت به گروه شاهد کاهش معنی دار داشت (05/0>P).نتایج مطالعه حاضر نشان داد که استفاده از 1 گرم در کیلوگرم پودر برگ توت فرنگی موجب افزایش مصرف خوراک و بهبود وضعیت آنتی اکسیدانی کل و همچنین موجب کاهش میزان مالون دی آلدئید سرم جوجه ها گردید. استفاده از مخلوط پودر برگ توت فرنگی و غده موسیر موجب بهبود وضعیت آنتی اکسیدانی کل شد.
  31. اثرات سطوح مختلف پودر علف چشمه بر عملکرد، وضعیت آنتی اکسیدانی و برخی فراسنجه های خونی در جوجه های گوشتی
    1393
    این تحقیق به منظور بررسی اثرات سطوح مختلف پودر علف چشمه بر عملکرد، وضعیت آنتی اکسیدانی، اجزای لاشه و فراسنجه های خونی در جوجه های گوشتی انجام گرفت. برای انجام این آزمایش از 240 قطعه جوجه یک روزه نر سویه کاب 500 استفاده شد که به طور تصادفی به 4 تیمار با 4 تکرار (15 قطعه در هر تکرار) اختصاص یافت. تیمارهای آزمایشی شامل جیره برپایه ذرت-سویا به عنوان شاهد و جیره های حاوی 5/0، 1 و 5/1 گرم بر کیلوگرم پودر علف چشمه بود. نتایج نشان داد که اضافه کردن 5/0، 1 و 5/1 درصد پودر علف چشمه بطور معنی داری (05/0P<) باعث افزایش مصرف خوراک در سنین 11 و 23 روزگی شد، ولی مصرف خوراک در 43 روزگی را تحت تاثیر قرار نداد. جیره های آزمایشی فاقد تاثیر معنی دار بر وزن بدن، افزایش وزن و ضریب تبدیل غذایی در سنین 11، 23 و 43 روزگی بودند. اضافه کردن پودر علف چشمه به جیره جوجه های گوشتی تاثیر بر اجزا لاشه، فراسنجه های خونی ومتابولیت های سرم نداشت، اما اضافه کردن 5/0 و 1 درصد پودر علف چشمه بطور معنی داری (05/0P<) باعث کاهش کلسترول کل و LDL در سرم جوجه های گوشتی گردید. اختلاف معنی داری بین غلظت گلوتاتیون پراکسیداز، سوپراکسیددیسموتاز و مالون دی آلدئید با استفاده از سطوح مورد استفاده در کبد جوجه های گوشتی مشاهده نشد. سطوح 1 و 5/1 درصد پودر علف چشمه غلظت گلوتاتیون پراکسیداز در گلبول قرمز را در مقایسه با گروه شاهد بهطور معنی داری (05/0P<) افزایش داد اما تاثیری بر سوپراکسیددیسموتاز گلبول قرمز نداشت. تمام جیره های آزمایشی ظرفیت آنتی اکسیدانی کل را نسبت به گروه شاهد به صورت معنی داری (05/0P<) افزایش دادند، اما اثری بر غلظت مالون دی آلدئید سرم نسبت به گروه شاهد نداشت. به طور کلی نتایج مطالعه حاضر نشان داد که افزودن سطوح استفاده شده از پودر علف چشمه در جیره جوجه های گوشتی باعث افزایش مصرف خوراک و بهبود وضعیت آنتی اکسیدانی گردید و می تواند به عنوان جایگزینی برای آنتی اکسیدان های مصنوعی در جیره جوجه های گوشتی باشد.
  32. اثرات سطوح مختلف فیتاز، شکل غله و نوع خوراک (خشک و مرطوب) در دوره آغازین بر عملکرد جوجه های گوشتی
    1393
    در این آزمایش از 672 قطعه جوجه گوشتی یک روزه (راس 308) برای ارزیابی اثرات سطوح مختلف آنزیم فیتاز (0، 500 و 2500 واحد به ازاء هر کیلوگرم جیره)، نوع غله (گندم در مقایسه با جو) و شکل خوراک (مرطوب درمقایسه با خشک) دردوره آغازین ( 1تا 21 روزگی) در جیره های با کمبود حاشیه ای فسفر (30/0 درصد) بر عملکرد، معدنی شدن استخوان درشت نی و فراسنجه های سرم خون انجام گرفت. هر کدام ازگروه های آزمایشی در چهار تکرار (دو تکرار ماده و دو تکرار نر) با استفاده از طرح کاملاً تصادفی و با روش فاکتوریل مورد بررسی قرار گرفتند. تماهی گروه های آزمایشی در طول دوره سنی 22 تا 42 روزگی از جیره یکسان بر مبنای ذرت-کنجاله سویا تغذیه شدند. نتایج نشان داد که افزودن فیتاز به جیره بطورمعنی داری موجب بهبود وزن بدن در سنین 11، 22 و 42 روزگی گردید. اثرات سطح پایین فیتاز بر افزایش وزن بدن تنها در دوره سنی 1 تا 11 روزگی معنی دار بود، در حالیکه اثرات سطح بالای فیتاز تا سن 42 روزگی ادامه داشت. افزودن فیتاز به جیره فاقد تاثیر معنی دار بر مقادیر مصرف خوراک در دوره سنی 1 تا 22 روزگی بود، ولی جوجه های تغذیه شده با جیره دارای سطح بالای فیتاز از مقادیر بالاتر مصرف خوراک در دوره های سنی 22 تا 42 و 1 تا 42 روزگی برخوردار بودند. اگرچه افزودن آنزیم فیتار به جیره موجب بهبود ضریب تبدیل خوراک گردید، ولی جوجه های تغذیه شده با جیره های حاوی بالاترین سطح فیتاز از مقادیر پایین تر ضریب تبدیل خوراک در مقایسه با شاهد و یا گروه تغذیه شده با جیره حاوی سطح پایین فیتاز برخوردار بودند. جوجه های تغذیه شده از جیره با فیتاز بالا از مقادیر پایین تر وزن نسبی دوازدهه و ایلئوم در سن 21 روزگی برخوردار بودند. خاکستر استخوان درشت نی، محتویات فسفر و کلسیم ایلئوم در سن 21 روزگی با افزایش سطح استفاده از آنزیم فیتاز در جیره بهبود یافت. افزودن آنزیم فیتاز به جیره فاقد تاثیر معنی دار بر مقادیر کلسترول و آهن سرم در سن 21 روزگی بودتد، ولی افزودن 2500 واحد آنزیم فیتاز به هر کیلوگرم جیره موجب افزایش سطح فسفر سرم و کاهش محتویات پروتئین خام، فسفر و کلسیم ایلئوم در سن 21 روزگی گردید.نتایج نشان داد که جوجه های تغذیه شده با جیره حاوی گندم در مقایسه با ذرت از وزن بدن بالاتر در سنین 11، 22 و 42 روزگی، افزایش وزن و ضریب تبدیل خوراک پایین تر در دوره های سنی 1 تا 11، 1
  33. اثرات قطر پلت دوره اغازین بر عملکرد، توسعه و جمعیت میکربی دستگاه گوارش در جوجه های گوشتی
    1393
    این آزمایش به منظور بررسی اثرات قطر پلت در دوره آغازین ( 1 تا 10 روزگی) بر عملکرد، توسعه و جمعیت میکربی دستگاه گوارشی جوجه های گوشتی انجام گردید. تعداد 280 قطعه.....
  34. اثرات تعادل آنیون کاتیون جیره در مرحله آغازین بر عملکرد جوجه های - گوشتی و معدنی شدن استخوان درشتنی
    1393
    این آزمایش به منظور تعیین اثرات سطوح مختلف تعادل آنیون کاتیون جیره در مرحله آغازین ) - 1 تا 10 روزگی( بر عملکرد جوجه های گوشتی، میزان معدنی شدن استخوان درشتنی، مقدار الکترولیت های سرم خون و خصوصیات لاشه با استفاده از 280 قطعه جوجه گوشتی سویه راس و در قالب طرح کاملاً تصادفی انجام گرفت. گروههای آزمایشی عبارت از پنج سطح تعادل آنیون کاتیون ) - 150 ، 200 ، 250 ، 300 و 350 میلی اکی والان در کیلوگرم( بودند،که هر تیمار در چهار تکرار و هر تکرار شامل 14 قطعه جوجه گوشتی شامل مخلوط دو جنس با نسبت مشخص بود. جهت تنظیم تعادل آنیون کاتیون جیره در مرحله - آغازین، سطح سدیم جیره ثابت در نظر گرفته شد و فقط سطح پتاسیم و کلر با افزودن کلریدآمونیوم، بیکربنات سدیم و بیکربنات پتاسیم تغییر داده شد. جوجه های مورد آزمایش از سن 11 تا 42 روزگی از جیره یکسان با تعادل آنیون کاتیون معادل - 250 میلی اکی والان در کیلوگرم جیره تغذیه گردیدند. نتایج نشان داد که تغذیه از جیره با تعادل آنیون کاتیون معادل - 350 میلی اکی والان در کیلوگرم جیره موجب کاهش وزن زنده در سنین 10 و 21 روزگی و کاهش مقادیر افزایش وزن در دوره های سنی 1 تا 10 و 11 تا 21 روزگی، کاهش مصرف خوراک و افزایش ضریب تبدیل خوراک در دوره سنی 1 تا 10 روزگی گردید. مصرف خوراک در دوره سنی 11 تا 21 روزگی در جوجه های تغذیه شده با جیره های با تعادل آنیون کاتیون معادل - 150 و 350 میلی اکی والان در کیلوگرم جیره کمتر از گروه تغذیه شده با جیره با تعادل 300 میلی اکی والان در کیلوگرم بود. تعادل آنیون کاتیون جیره فاقد تاثیر معنی دار ) - 05 / 0 > P ) روی مورفولوژی روده، وزن نسبی اجزاء لاشه و اندام های دستگاه گوارش بهجز روده باریک در سن 21 روزگی بود. تغذیه از جیره با تعادل آنیون کاتیون کمتر از - 200 میلی اکی والان در کیلوگرم موجب افزایش وقوع دیسکوندروپلازی درشتنی در سن 21 روزگی گردید. کاهش سطح آنیون کاتیون جیره - به کمتر از 300 میلی اکی والان در کیلوگرم بدون تاثیر بر خاکستر استخوان، موجب کاهش معنیدار ( 05 / 0 > P ( فسفر و کلسیم استخوان درشتنی به ترتیب در سنین 21 و 42 روزگی گردید. به طور کلی نتایج بیانگر اثرات تعادل آنیون کاتیون جیره در مرحله آغازین بر عملکرد، میزان وقوع عارضه - دیسکوندروپلازی درشت نی و میزان کلسیم و فسفر استخوان درشت نی بود.
  35. اثر شکل مصرف اسید آلی و گیاهان دارویی بر عملکرد، وضعیت ایمنی و توسعه ی دستگاه گوارش جوجه های گوشتی
    1393
    این آزمایش جهت ارزیابی اثرات شیوه های مختلف استفاده از اسید آلی (در خوراک یا آب) و نیز شکل مصرف گیاهان دارویی (عصاره در مقابل اسانس) در جوجه های گوشتی انجام گردید. تعداد 336 قطعه جوجه یکروزه گوشتی نژاد راس 308 (به صورت مخلوط مرغ و خروس) به طور تصادفی به 6 تیمار با 4 تکرار (14 قطعه در هر تکرار) در قالب یک طرح کاملاً تصادفی به مدت 49 روز، اختصاص یافتند. تیمارهای آزمایشی شامل جیره بر پایه ذرت-سویا به عنوان شاهد، جیره حاوی 1گرم در کیلوگرم محصول تجاری بیوسنس (مخلوط اسانس رازیانه، مرزه، بادرنجبویه، آنیسون، پونه کوهی و آویشن)، جیره حاوی 1گرم در کیلوگرم محصول تجاری بیواکستراکت (مخلوط عصاره الکلی گیاهان مذکور)، جیره حاوی 1گرم در کیلوگرم محصول تجاری توتاسید (مخلوط اسید سیتریک، اسید فوماریک و پروپیونات کلسیم)، آب آشامیدنی حاوی 5/0 گرم در هر لیتر اسید آلی توتاسید و آب آشامیدنی حاوی 1 گرم در هر لیتر اسید آلی توتاسید بودند. نتایج حاصل نشان داد که تیمارهای آزمایشی تاثیر معنی داری بر افزایش وزن بدن و مصرف خوراک نسبت به گروه شاهد نداشتند (05/0P) ضریب تبدیل خوراک نسبت به سایر تیمارها شد. در سایر سنین، ضریب تبدیل خوراک توسط تیمارهای آزمایشی تحت تاثیر قرار نگرفت (05/0P). در سن 43 روزگی استفاده از توتاسید و بیوسنس و بیواکستراکت در جیره باعث کاهش معنی دار وزن چینه دان و استفاده ازتوتاسید باعث کاهش معنی دار وزن دئودنوم در مقایسه با تیمار شاهد شد (05/0>P). استفاده از 1 گرم توتاسید در هر لیتر آب به طورمعنی داری جمعیت باکتری های اشریشیاکلی سکوم جوجه های گوشتی را در مقایسه با سایر تیمارها کاهش داد (05/0>P). تیمارهای آزمایشی تاثیر معنی داری بر pH سکوم، ایلئوم و دئودنوم جوجه های گوشتی در سن 23 روزگی نداشت (05/0P). تیمارهای آزمایشی تاثیر معنی داری بر تیتر آنتی بادی علیه SRBC و نیوکاسل در سنین 22 و 30 روزگی نداشتند (05/0P>). تاثیر تیمارهای آزمایشی بر هیستومورفولوژی روده
  36. اثرات سطوح مختلف سدیم جیره در مرحله آغازین بر عملکرد جوجههای گوشتی و معدنی شدن استخوان درشت نی
    1393
    این آزمایش با استفاده از 082 قطعه جوجه گوشتی سویه را 128 )مخلوط دو جنس( برای تعیین اثرات سطوح مختلس سدیم جیره در مرحله آغازین ) 3 تا 33 روزگی( بر روی عملکرد، خصوصیات لاشه، مورفولویی روده کوک و معدنی شدن استخوان درشتنی و دیسکندروپلازی درشتنی انجام 2 درصد( با سطح / 2 و 10 /01 ،2/00 ،2/31 ،2/ شد. تیمارهای آزمایشی شامل سطوح مختلس سدیم ) 30 2 درصد( و تعادل الکترولیتی ثابت 052 میلیاکیوالان در کیلوگرم جیره بود. بعد / 2 تا 08 / متغیر کلر ) 38 از 33 روزگی تا 03 روزگی با جیره یکسان رشد و پایانی تغذیه شدند. این آزمایش در قالب طرح کام ا لا تصادفی انجام گرفت. هر کدام از گروههای آزمایشی شامل 0 تکرار و هر تکرار متشکل از 30 قطعه 2/ 2 و 10 /01 ،2/00 ،2/31 ،2/ جوجه گوشتی بود. نتاین نشان داد که سطوح مختلس سدیم جیره ) 30 <2/ درصد( در مرحله آغازین ) 3 تا 33 روزگی( فاقد تاثیر معنیدار ) 25 P ( بر روی عملکرد، وزن نسبی 2 درصد / 2 به 10 / بخش عمده اجزاء لاشه در سنین 03 و 00 روزگی بود. افزایش سطح سدیم جیره از 30 >2/ موجب افزایش معنیدار ) 25 P ( میزان pH دئودنوم و یینوم گردید. میزان فراسنجههای سرم از جمله گلوکز، تریگلیسیرید، پروتیین کل، اسید اوری و فسفر در سن 33 و سطح فسفر پلاسما در سن 03 روزگی تحت تاثیر سدیم جیره قرار نگرفت، اگر که میزان هماتوکریت خون در سن 03 روزگی با افزایش سطح سدیم جیره افزایش یافت. افزایش سطح سدیم جیره موجب افزایش ارتفا پرز دئودنوم در >2/ سن 03 روزگی گردید. افزایش سطح سدیم جیره در مرحله آغازین موجب کاهش ) 25 P ( میزان خاکستر، کلسیم و فسفر استخوان درشتنی در سنین 03 و 00 روزگی گردید، بدون این که روی وقو عارضه دیسکندروپلازی درشتنی تاثیر داشته باشد. نتاین تحقیق حاضر نشان میدهد که سطح بیشتر از 2/30 درصد سدیم جیره اثرات سودمندی بر عملکرد جوجهها گوشتی ندارد.
  37. اثرات نانو ذرات اکسید روی بر فعالیت کبد، کلیه و پانکراس در بلدرچین ژاپنی
    1392
    این تحقیق جهت ارزیابی اثرات سطوح مختلف نانواکسید روی بر روی فراسنجه های خونی، سرمی و آنزیمی در جوجه بلدرچین های سویه تخمگذار ژاپنی (2±35 درجه سلسیوس از 0 تا 14 روزگی و 2±28 درجه سلسیوس از 15 تا 42 روزگی) انجام شد. برای انجام این آزمایش، تعداد 75 قطعه جوجه نر یکروزه سویه تخمگذار ژاپنی به طور تصادفی به پنج گروه آزمایشی با پنج تکرار اختصاص یافتند. گروه های آزمایشی عبارت بودند از جیره ذرت- سویا فاقد روی به عنوان گروه شاهد کنترل منفی، جیره حاوی روی ماکروی تجاری به عنوان گروه شاهد کنترل مثبت، جیره حاوی 10، 30 و 90 قسمت در میلیون نانو اکسید روی.در طول دوره آزمایشی تفاوت معنی داری بین گروه های آزمایشی و گروه شاهد درشمارش گلبول های قرمز و سفید خون رویت شد(05/0>P). در دوره 1 الی 42روزگی همگی گروه های آزمایشی با گروه شاهد تفاوت معنی داری در درصد هماتوکریت خون نشان ندادند(05/0P).در بین گروه های آزمایشی با گروه شاهد تفاوت معنی داری در مقادیر روی مشاهده شد(05/0>P).همچنین کلسیم و آهن بین تمامی گروه ها تفاوت معنی داری داشت(05/0>P) ولی فسفر غیرمعنی دار شد(05/0P) میزان کلسترول سرم خون را افزایش و میزان پروتین کل سرم خون را کاهش داده بود. تمامی تیمار های آزمایشی تاثیر معنی داری روی تری گلیسیرید، بیلی روبین توتال، بیلی روبین دایرکت و گلوکز سرم خون نداشتند(05/0P) فعالیت این آنزیم در سرم را افزایش داده بود. تمام گروه های آزمایشی باعث افزایش معنی دار (05/0>P) آنزیم آسپارتات آمینو ترانسفراز نسبت به گروه شاهد در سرم خون شد.نتایج کلی درمورد آنزیم آلانبن آمینو ترانسفراز نشان داد که تمام گروه های آزمایشی تفاوت غیرمعنی داری (05/0P).
  38. اثرات منبع پروتئین جیره برپاسخ جوجه های گوشتی به سطوح مختلف ترئونین مازاد بر نیاز
    1392
    این آزمایش با استفاده از 360 قطعه جوجه گوشتی سویه راس 308 برای تعیین اثرات منبع پروتئین جیره (کنجاله سویا و کنجاله کانولا در سطح 25 درصد جیره) و سطوح مختلف ترئونین نسبت به نیاز (100،110و120 درصد) با استفاده از طرح کاملاً تصادفی و به روش فاکتوریل (2×3×2) انجام گرفت. هر کداماز گروه های آزمایشی با استفاده از4 تکرار (2 تکرار پرنده ماده و دو تکرار پرنده نر) و در هر تکرار 15 قطعه جوجه گوشتی مورد آزمایش قرار گرفتند. نتایج این آزمایش نشان داد که جوجه های تغذیه شده باجیره حاوی 25 درصد کنجاله کانولا از وزن زنده و افزایش وزن پایین تر در سن 11 روزگی و در دوره سنی 1 تا 11 روزگی و مقادیر مصرف خوراک و ضریب تبدیل خوراک بالاتر در دوره های سنی 24 تا 42 و 1 تا 42 روزگی برخوردار بودند (05/0>P). سطح ترئونین مازاد بر نیاز تاثیر معنی داری (05/0P) نسبت به جوجه-های گوشتی ماده بیشتر بود. نتایج همچنان نشان داد که اثر متقابل معنی داری بین منبع پروتئین جیره و سطح ترئونین مازاد در بین جوجه های گوشتی وجود ندارد. در حالی که اثرات متقابل جنسیت و سطح ترئونین مازاد روی مقادیر ضریب تبدیل خوراک در دوره های سنی 24 تا 42 و 1 تا 42 روزگی معنی-دار (05/0>P) بود، بنحوی که در جوجه های ماده با 120 درصد ترئونین و در جوجه های نر با 110 درصد ترئونین در سن 24 تا 42 و 1 تا 42 روزگی بهترین ضریب تبدیل مشاهده شد. جوجه های تغذیه شده با جیره حاوی 25 درصد کنجاله کانولا به طور معنی داری (05/0>P) از وزن نسبی قلب، پانکراس و دئودنوم بالاتر در سن 21 روزگی و وزن نسبی ایلئوم و سکوم پایین تری در سن 21 روزگی برخوردار بودند.بطورکلی نتایج نشان داد که منبع پروتئین جیره تاثیر معنی داری روی عملکرد و وزن نسبی بخش های مختلف دستگاه گوارش داشت، در حالیکه ترئونین مازاد بر نیاز فاقد تاثیر معنی دار بر عملکرد جوجه های گوشتی بود.
  39. اثرات نانو ذرات اکسید روی بر برخی پارامترهای سیستم ایمنی در بلدرچین ژاپنی
    1392
    -این پژوهش به منظور بررسی تاثیر نانوذرات اکسیدروی بر سیستم ایمنی و برخی پارامترهای خونی در بلدرچین ژاپنی انجام گرفت. در این تحقیق تعداد 75 قطعه جوجه یکروزه بلدرچین ژاپنی در قالب طرح کاملاً تصادفی با 5 تیمار و 5 تکرار استفاده شدند. تیمارهای آزمایشی عبارت بودند از جیره پایه بدون نانوذرات اکسیدروی به عنوان گروه شاهد، جیره فاقد اکسیدروی و نانوذرات اکسیدروی (گروه کنترل منفی)، جیره های حاوی 10، 30 و 90 قسمت در میلیون به ترتیب گروه های سوم، چهارم و پنجم. در کل دوره آزمایشی (42 روز)، در شبانه روز 16 ساعت نور و 8 ساعت تاریکی اعمال شد. جهت انجام آزمایشات ایمونولوژی واکسیناسیون علیه ویروس بیماری نیوکاسل، در روزهای 7، 13و 20 به صورت قطره ی چشمی انجام گرفت. در روز 32 از هر تیمار، یک قطعه بلدرچین به صورت تصادفی انتخاب، توزین شده و خونگیری از ورید بال برای تهیه سرم خون و کنترل حضور آنتی بادی انجام شد. سپس به همین پرندگان مقدار 1 میلی لیتر، سوسپانسیون هفت درصد SRBC، تزریق گردید. 7 روز بعد مجددا این تزریق تکرار گشت. تعیین تیتر آنتی بادی با استفاده از روش HI صورت گرفت. جهت شمارش تفریقی گلبول های سفید، گسترش خونی به تفکیک هر پرنده تهیه شد. تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده با استفاده از نرم افزار SAS 9/1 و رویه GLM انجام گرفت. اوزان نسبی اندام های لنفاوی (بورس فابرسیوس، تیموس و طحال)، تعداد گلبول های قرمز، درصد هماتوکریت، غلظت هموگلوبین، میانگین مقادیر گلبولی، تیترآنتی بادی علیه ویروس بیماری نیوکاسل و SRBC تحت تاثیر معنی دار تیمارها قرار نگرفت (0.05>p). همچنین اندام های لنفاوی از نظر آسیب های بافت شناسی تاثیر معنی داری را نشان ندادند (0.05>p). اما تعداد گلبول های سفید خون در گروه پنج در مقایسه با گروه شاهد افزایش پیدا کرد (0.05>p).
  40. اثرات عصاره الکلی پیاز، سیر و سرخارگل بر عملکرد، جمعیت میکروبی دستگاه گوارش و وضعیت ایمنی جوجه های گوشتی
    1392
    این تحقیق جهت ارزیابی اثر عصاره های الکلی پیاز، سیر و سرخارگل بر عملکرد، جمعیت میکروبی دستگاه گوارش و وضعیت ایمنی جوجه های گوشتی انجام گردید. در این آزمایش، تعداد 300 قطعه جوجه گوشتی مخلوط دو جنس سویه کاب 500 به طور تصادفی به پنج تیمار اختصاص یافتند که عبارت بودند از جیره پایه بر پایه ذرت و سویا به عنوان شاهد، جیره پایه حاوی عصاره سیر، سرخارگل یا پیاز به میزان 150 میلی گرم در کیلوگرم و جیره حاوی مخلوط سه عصاره سیر، سرخارگل و پیاز با دوز یکسان (هرکدام به میزان 100 میلی گرم در کیلوگرم جیره). نتایج این مطالعه نشان داد که افزودن عصاره های سرخارگل، سیر، پیاز و مخلوط سه عصاره به جیره جوجه-های گوشتی اثر معنی داری بر وزن جوجه ها در سنین 10، 22 و 49 روزگی نداشتند (05/0p). در سنین 23 تا 49 و 1 تا 49 روزگی مصرف عصاره سیر موجب کاهش مصرف خوراک نسبت به سایر تیمارها شد (05/0>p). استفاده از عصاره های سیر، سرخارگل، پیاز و مخلوط سه عصاره اثر معنی داری بر ضریب تبدیل خوراک جوجه ها در سنین 1 تا10و 11 تا 22 روزگی نداشت (05/0 p ). افزودن هر یک از سه عصاره و مخلوط آنها تاثیری بر وزن نسبی لاشه و اجزای لاشه از قبیل قلب، کبد، طحال، پانکراس، سنگدان و بورس فابرسیوس نداشت (05/0

    p ) تعداد کلنی باکتری های لاکتوباسیلوس در مقایسه باتیمار شاهد شد. تعداد کلنی باکتری های اشرشیاکلی روده کوچک تحت تاثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفت (05/0p)، اما اثری بر غلظت آلبومین، آلفا 1- گلوبولین، بتاگلوبولین، گاما- گلوبولین و نسبت آلبومین به گلوبولین نداشت. به طور کلی نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که استفاده از 150 میلی گرم در کیلوگرم عصاره الکلی سر

  41. اثرات سطوح مختلف کلسیم بر پاسخ جوجه های گوشتی به آنزیم فیتاز در جیره های غذایی بر پایه کنجاله کانولا
    1392
    این آزمایش با استفاده از 540 قطعه جوجه گوشتی یک روزه سویه راس 308 به منظور بررسی اثرات سه سطح مختلف کلسیم(75، 100 و 125 درصد مقدار توصیه شده) بر پاسخ جوجه های گوشتی به سطوح مختلف آنزیم فیتاز(0، 500 و 2500 واحد به ازای هر کیلوگرم) در جیره های غذایی بر پایه کنجاله کانولا- سویا انجام گرفت. هر کدام از گروه های آزمایشی شامل 4 تکرار( دو تکرار پرنده نر و دو تکرار پرنده ماده و هر تکرار شامل 15 قطعه) با استفاده از طرح کاملاً تصادفی و به روش فاکتوریل 2×3×3 مورد آزمایش قرار گرفتند. نتایج نشان داد که وزن بدن، افزایش وزن، مصرف خوراک و ضریب تبدیل خوراک تحت تاثیر سطح کلسیم جیره قرار نگرفت، اگرچه میزان تلفات در دوره سنی24 تا 42 روزگی با افزایش سطح کلسیم جیره به 125 درصد کاهش یافت. افزایش سطح کلسیم جیره موجب افزایش سطح آلبومین و کاهش سطح فسفر سرم در سن 28 روزگی و کاهش سطح کلسیم استخوان درشت نی، وزن نسبی قلب و افزایش وزن نسبی چینه دان در سن 42 روزگی گردید. افزودن 2500 واحد آنزیم فیتاز به جیره موجب افزایش معنی دار وزن بدن در سنین 11 و 24 روزگی، بهبود افزایش وزن، افزایش مصرف خوراک و کاهش ضریب تبدیل خوراک در دوره سنی 1 تا 11 روزگی گردید، اگرچه اثرات فیتاز روی وزن بدن و ضریب تبدیل خوراک تنها در بالاترین سطح آنزیم فیتاز معنی دار بود (05/0>P). افزودن بالاترین سطح آنزیم فیتاز به جیره موجب افزایش معنی دار (05/0>P) مقادیر کلسیم، فسفر و کلسترول سرم در سن 28 روزگی گردید، ولی فاقد تاثیر معنی دار روی مقدار خاکستر، کلسیم و فسفر استخوان درشت نی بود. بالاترین سطح آنزیم فیتاز موجب افزایش وزن نسبی لاشه و پانکراس در سن 42 روزگی گردید. اثرات همزمان کلسیم جیره× فیتاز روی وزن نسبی لاشه در سن 42 روزگی معنی دار بود(05/0>P)، به طوریکه افزودن فیتاز به جیره با سطح پایین کلسیم موجب افزایش وزن لاشه گردید، در حالیکه افزودن فیتاز به جیره با 1 درصد کلسیم موجب کاهش وزن لاشه گردید. به طور کلی نتایج بیانگر این بود که سطح کلسیم جیره در جیره های حاوی 25 درصد کنجاله کانولا عمدتاً فاقد تاثیر روی عملکرد در جوجه های گوشتی بود، در حالیکه افزودن 2500 واحد آنزیم فیتاز به جیره از پتانسیل مناسبی جهت بهبود عملکرد برخوردار است.
  42. اثرات رقم و سطح گندم بر پاسخ جوجه های گوشتی به افزودن مکمل آنزیمی
    1392
    این آزمایش جهت تعیین اثرات رقم گندم (سرداری، زرین و آذر 2)، سطح جایگزینی ذرت با گندم (50 و 100 درصد) با و بدون افزودن آنزیم(Econase XT 25)روی 672 قطعه جوجه گوشتی سویه راس 308با استفاده ازطرح کاملاً تصادفی و به روش فاکتوریل 2×2×3 انجام گرفت (هر گروه در 4 تکرار، هر کدام شامل 14 قطعه). نتایج نشان داد که تغذیه جیره دارای گندم رقم زرین در مقایسه با رقم سرداری موجب افزایش وزن زنده در سنین 11،43 و 49 روزگی گردید(05/0>P). تغذیه از جیره دارای گندم رقم زرین در مقایسه با آذر 2 موجب بهبود وزن زندهدر سنین 11 و 43 روزگی،افزایش وزن، خوراک مصرفی و ضریب تبدیل خوراک دردوره سنی 1 تا 11 روزگی،ولی کاهش مصرف خوراک در دوره 43 تا 49 روزگی گردید(05/0>P). تغذیه از جیره دارای گندم رقم سرداری موجب کاهش وزن نسبی لاشهدر سن 21 روزگی، افزایش وزن نسبی کبددرسنین 21 و 41 روزگی، افزایش وزن نسبیبورس فابرسیوس در سن 41 روزگی و کاهش سطح گلوکز سرم در سن 21 روزگی شد (05/0>P)، در حالیکه تغذیه از جیره دارای گندم زرین موجب کاهش تری گلیسرید، لیپوپروتئین های با چگالی خیلی پایین (VLDL) و افزایش پروتئین کل سرم شد (05/0>P). افزایش سطح گندم جیره موجب کاهش وزن زنده در سن 11 روزگی، ولی بهبودآن در سنین 25 و 43 روزگی، بهبود افزایش وزن و ضریب تبدیل خوراک دردوره سنی 12 تا 25 روزگی، افزایش وزن نسبی لاشه و کبد،کاهش معنی دار وزن نسبی سنگدان در سنین 21 و 41 روزگی و کاهش وزن نسبی بورس فابرسیوس در سن 21 روزگی گردید(05/0>P). بعلاوه افزایش سطح گندم جیره موجب افزایش سطح کلسترول، تری گلیسرید و VLDLسرم، ولی کاهش سطح آهن و پروتئین کل سرم در سن 21 روزگی گردید(05/0>P). افزودن آنزیم به جیره موجب بهبود وزن زنده در سنین 11 و 43 روزگی، کاهش خوراک مصرفی در دوره سنی 43 تا 49 روزگی و بهبود ضریب تبدیل خوراک در دوره های سنی 1 تا11 و 1 تا 49 روزگی گردید (05/0>P). بعلاوه افزودن آنزیم به جیره موجب افزایش وزن نسبیکبد در سن 21 روزگی، افزایش سطح کلسترول، تری گلیسرید، پروتئین کل وVLDLسرم در سن 41 روزگی گردید(05/0>P).اثرات متقابل رقم گندم× سطح جایگزینی و رقم گندم× آنزیم بر مقادیر ضریب تبدیل خوراک به ترتیب در دوره های سنی 1 تا 11 روزگی و 43 تا 49 روزگی معنی دار بود (05/0P<). بطورکلی مطالعه حاضر نشان داد که رقم زرین بهترین عملکرد را در هنگام استفاده در س
  43. اثرات استفاده از پودر سیر به عنوان جایگزین آنتی بیوتیک بر عملکرد جوجه های گوشتی
    1392
    این آزمایش جهت ارزیابی اثرات جایگزینی آنتی بیوتیک ویرجینیامایسین با پودر سیر بر عملکرد، خصوصیات مورفولوژیکی روده، خصوصیات لاشه و فراسنجه های خونی در جوجه های گوشتی انجام گردید. در این آزمایش از تعداد 360 قطعه جوجه یک روزه نر و ماده سویه کاب 500 استفاده گردید که به طور تصادفی به شش گروه آزمایشی (چهار تکرار و در هر تکرار 15 جوجه) در قالب طرح کاملاً تصادفی اختصاص یافتند. گروه های آزمایشی شامل: جیره شاهد، جیره حاوی سطح توصیه شده آنتی بیوتیک ویرجینیامایسین (200 میلی گرم در کیلو گرم)؛ جیره حاوی 1 درصد پودر سیر؛ جیره ترکیبی 1 درصد پودر سیر و 75 درصد مقدار توصیه ویرجینیامایسین؛ جیره ترکیبی 1 درصد پودر سیر و 50 درصد مقدار توصیه ویرجینیامایسین؛ جیره ترکیبی 1 درصد پودر سیر و 25 درصد مقدار توصیه ویرجینیامایسین. نتایج نشان داد که جوجه های تغذیه شده با جیره حاوی آنتی بیوتیک ویرجینیامایسین دارای مصرف خوراک بالاتر در دوره سنی 1 تا 10 روزگی، وزن نسبی بالاتر پیش معده در سن 47 روزگی و غلظت های بالاتر گلوکز و کلسترول در سن 27 روزگی بودند (05/0>P). افزودن ویرجینیامایسین به جیره موجب افزایش معنی دار (05/0>P) در عرض پایه پرز های ژوژنوم و کاهش غلظت کلسترول و تری گلیسرید سرم در سن 47 روزگی گردید. افزودن 1 درصد پودر سیر به جیره فاقد تاثیر معنی داری (05/0P). افزودن1 درصد پودر سیر و 75 درصد سطح توصیه ویرجینیامایسین به جیره موجب افزایش معنی دار (05/0>P) وزن بدن در 11 و 23 روزگی، مصرف خوراک 1 تا 10 و 11 تا 22 روزگی و غلظت بالاتر گلوکز و کلسترول کل در سن 27 روزگی گردید. جوجه های تغذیه شده از جیره حاوی ترکیب سیر و 75 درصد مقدار توصیه ویرجینیامایسین از ارتفاع پرز و ارتفاع پرز به عمق کریپت بالاتر در ژوژنوم در مقایسه با گروه شاهد برخوردار بودند. افزودن سطوح پایین تر ویرجینیامایسین (25 و 50 درصد) به جیره حاوی پودر سیر فاقد تاثیر معنی دار (05/0
  44. اثرمس مازاد در جیره بر پاسخ بلدرچین های مادر به سطوح متفاوت فسفر غیرفیتاتی
    1391
    تعداد 132 قطعه بلدرچین (سن 10 هفتگی) در یک آزمایش فاکتوریل(2×2) در قالب طرح کاملاً تصادفی با 4 تیمار و 6 تکرار(4 تکرار شامل 4 جنس ماده و 2 جنس نر; 2 تکرار شامل 3 جنس ماده و 2 جنس نر)،جهت ارزیابی اثرات سطوح مختلف فسفر غیرفیتاتی جیره(13/0 و 35/0 درصد) و مس مازاد بر نیاز(صفر و 250 میلی گرم در کیلوگرم جیره) بر عملکرد، خصوصیات کیفی تخم و صفات تولید مثلی بلدرچین های مادر به مدت 28 هفته مورد استفاده قرار گرفتند. افزودن سطح 250 میلی گرم در کیلوگرم سولفات مس به جیره بطور معنی داری باعث افزایش سرعت رشد، تولید تخم بر اساس روز مرغ، تولید تخم بر اساس لانه مرغ، توده تخم، وزن تخم، درصد سفیده و زرده(05/0P<) و بهبود ضریب تبدیل خوراک گردید(05/0P<). درصد باروری، درصد جوجه درآوری و درصد زنده مانی جنینی بطور معنی داری با افزودن سطح 250 میلی گرم در کیلوگرم مس بهبود یافت(05/0P<). افزودن مس مازاد به جیره موجب کاهش غلظت کلسترول پلاسما، کلسترول زرده و لیپوپروتئین های با چگالی پایین، ولی افزایش غلظت لیپوپروتئین های با چگالی بالا گردید(05/0P<). اگرچه اختلاف معنی داری در غلظت مس کبدی تیمارهای تغذیه شده با جیره های حاوی سطح 250 میلی گرم در کیلوگرم مس با گروه شاهد مشاهده نشد(05/0P>)، ولی غلظت مس پلاسما و مدفوع در گروه های تغذیه شده با جیره حاوی 250 میلی گرم در کیلوگرم مس به طور معنی داری بالاتر از گروه شاهد بود(05/0P<). کاهش سطح فسفر غیرفیتاتی جیره موجب کاهش درصد خاکستر و فسفر درشت نی گردید(05/0P<)، در صورتیکه درصد ابقاء فسفر به طور معنی داری بهبود یافت و عملکرد پرندگان تحت تاثیر قرار نگرفت. بطورکلی نتایج این آزمایش نشان داد که سطح مازاد بر نیاز مس در جیره بلدرچین های مادر می تواند باعث بهبود عملکرد تولیدی و خصوصیات کیفی تخم گردد بدون اینکه اثر متقابلی با سطح فسفر غیرفیتاتی جیره داشته باشد.
  45. اثرات بذر سیاه دانه بر عملکرد جوجه های گوشتی
    1391
    این آزمایش با استفاده از 420 قطعه جوجه گوشتی سویه کاب 500 ( مخلوط دو جنس) برای تعیین اثرات افزودن آنتی بیوتیک ویرجینیامایسین (200 میلی گرم به ازاء هر کیلوگرم جیره)، ویتامین E مازاد بر نیاز (150 میلی گرم به ازاء هر کیلوگرم جیره) و سطوح مختلف پودرسیاه دانه (5/0، 0/1، 5/1 و 0/2 درصد) با استفاده از طرح کاملاً تصادفی انجام گرفت. هر کدام از گروه های آزمایشی شامل 4 تکرار وهر تکرار متشکل از 15 قطعه جوجه گوشتی بود. نتایج نشان داد که افزودن ویرجینیامایسین به جیره فاقد تاثیر معنی دار (05/0P) وزن نسبی سنگدان، پانکراس و بورس فابرسیوس در سن 27 روزگی؛ پیش معده و سنگدان در سن 47 روزگی در مقایسه با گروه شا
  46. اثر سطوح مختلف پودر گیاه خوشاریزه بر عملکرد، خصوصیات لاشه، وضعیت آنتی اکسیدانی و جمعیت میکروبی دستگاه گوارش جوجه های گوشتی
    1391
    این آزمایش جهت ارزیابی اثر سطوح مختلف پودر خوشاریزه بر عملکرد، خصوصیات لاشه، برخی از پارامترهای خونی، وضعیت آنتی اکسیدانی و جمعیت میکروبی دستگاه گوارش جوجه های گوشتی انجام گرفت. به این منظور، تعداد 280 قطعه جوجه یک روزه نر سویه راس 308 به طور تصادفی به 5 تیمار با 4 تکرار (در هر تکرار 14 قطعه) در قالب یک طرح کاملا تصادفی به مدت 42 روز، اختصاص یافتند. تیمارهای آزمایشی عبارت بودند از: جیره بر پایه ذرت-سویا به عنوان شاهد، جیره حاوی150 میلی گرم در کیلوگرم آنتی بیوتیک ویرجینیامایسین و جیره های حاوی 5/0، 1 و 5/1 درصد پودر خوشاریزه. نتایج حاصل نشان داد که در سن 1 تا 10 روزگی تیمارهای آزمایشی نتوانستند تغییر معنی داری را در افزایش وزن بدن و ضریب تبدیل خوراک ایجاد کنند. در کل دوره پرورشی استفاده از 5/0 و 5/1 درصد پودر خوشاریزه باعث کاهش معنی دار اضافه وزن بدن در مقایسه با گروه شاهد و گروه دریافت کننده آنتی بیوتیک شد (05/0>P). مصرف خوراک تحت تاثیر تیمارها قرار نگرفت. تیمارهای آزمایشی تاثیر معنی داری بر خصوصیات لاشه در سنین 23 و 42 روزگی نداشتند. استفاده از 5/1 درصد پودر خوشاریزه باعث افزایش معنی دار (05/0>P) آلبومین سرم شد. با افزودن 1 درصد پودر خوشاریزه به جیره، افزایش معنی دار (05/0>P) غلظت مالون دی آلدئید در کبد مشاهده شد. همچنین، افزودن سطوح 1 و 5/1 درصد0پودر خوشاریزه به جیره باعث افزایش معنی دار (05/0>P) غلظت مالون دی آلدئید سرم شدند. تیمارهای آزمایشی پارامترهای اجزاء لیپید، گلوکز و پروتئین سرم و فعالیت آنزیم های سوپراکسید دیسموتاز و گلوتاتیون پراکسیداز در کبد و گلبول های قرمز و وضعیت آنتی اکسیدانی کل در سرم را تحت تاثیر قرار ندادند (05/0P>). تیمارهای آزمایشی تاثیر معنی داری بر شمارش باکتری های لاکتوباسیلوس و اشریشیا کلی محتویات ایلئوم در سن 23 روزگی نداشتند (05/0P>). در کل نتایج حاصل از مطالعه حاضر نشان داد که استفاده از پودر خوشاریزه فاقد تاثیر سودمند بر عملکرد، وضعیت آنتی اکسیدانی و جمعیت میکروبی دستگاه گوارش جوجه های گوشتی بود و استفاده از سطح بالای آن موجب کاهش معنی دار عملکرد پرنده شد.
  47. اثرات سطوح مختلف پودر خشک میوه سماق بر عملکرد جوجه های گوشتی تحت استرس گرمایی
    1390
    این آزمایش به منظور تعیین اثرات سطوح مختلف پودر خشک میوه سماق از دو منطقه و ویتامین E روی 504 قطعه جوجه خروس گوشتی سویه کاب 500 تحت استرس گرمایی (ºC2±32 به مدت 8 ساعت) در قالب نه تیمار و چهار تکرار (14 پرنده در هر تکرار) انجام گرفت. جیره های آزمایشی شامل جیره پایه بدون مکمل به عنوان شاهد، جیره های حاوی 100، 150، 200 و 250 میلی گرم در کیلوگرم ویتامین E، جیره های حاوی 10 و 20 گرم در کیلوگرم پودر سماق مناطق بانه یا ژاورود بودند. نتایج نشان داد که وزن بدن، مصرف خوراک، ضریب تبدیل خوراک و تلفات تحت تاثیر گروه های آزمایشی قرار نگرفت، ولی افزایش سطح پودر سماق جیره از یک به دو درصد، موجب افزایش ضریب تبدیل خوراک در دوره های سنی 11 تا 22، 23 تا 42 و 1 تا 49 روزگی و کاهش وزن بدن در سن 42 روزگی گردید (05/0>Р). مقایسات متعامد نشان داد که جوجه های تغذیه شده با جیره دارای پودر سماق در مقایسه با ویتامین E، دارای وزن بدن، افزایش وزن و مصرف خوراک بالاتری در دوره سنی 1 تا 10 روزگی بودند (05/0>Р). افزودن ویتامین Ε و یا پودر سماق به جیره فاقد تاثیر معنی دار روی اجزای لاشه، فراسنجه های سرمی و تعداد گلبول های قرمز در مقایسه با گروه شاهد بود (05/0>P)، ولی مقادیر هماتوکریت و غلظت هموگلوبین خون در گروه دریافت کننده پودر سماق بانه پایین تر از گروه شاهد یا سطح 100 میلی گرم ویتامین E بود. افزودن پودر سماق به جیره بدون تاثیر روی تعداد باکتری های اشریشیاکلی، موجب افزایش باکتری های لاکتوباسیلوس ایلئوم در سن 43 روزگی گردید. فعالیت آنزیم گلوتاتیون پراکسیداز گلبول های قرمز در گروه های دریافت کننده پودر سماق هر دو منطقه بطور معنی داری بالاتر از گروه شاهد بود، ولی فعالیت این آنزیم تنها در گروه دریافت کننده پودر سماق منطقه بانه بالاتر از گروه دریافت کننده ویتامین E بود. به علاوه پودر سماق در مقایسه با سطوح 150 و 250 میلی گرم ویتامین Ε، موجب افزایش فعالیت آنزیم سوپراکسید دیسموتاز گردید. افزودن ویتامین E به جیره فاقد تاثیر معنی دار بر مقادیر آنزیم گلوتاتیون پراکسیداز و سوپراکسیددیسموتاز در مقایسه با گروه شاهد بود (05/0
  48. اثرات سطوح مختلف کلسیم و فیتاز بر عملکرد و قابلیت دسترسی کلسیم و فسفر در جوجه های گوشتی
    1390
    این آزمایش روی 624 قطعه جوجه گوشتی سویه راس 308 برایتعییناثرات سطوح مختلف کلسیم بر پاسخ جوجه های گوشتی نر و ماده به افزودن آنزیم فیتاز به جیره غذایی با استفاده از طرح کاملاً تصادفی به روش فاکتوریل(2×2×3)انجام گرفت. گروه های آزمایشی شامل دو سطح کلسیم (6/0 و0/1 درصد) و سه سطح فیتاز (0 ، 500 و 2500واحد درهرکیلوگرم جیره)و دو جنس (نر و ماده) بودند که هر کدام روی4 تکرار، هر تکرار متشکل از 13 قطعه به مدت 28 روز مورد آزمایش قرار گرفتند.نتایج نشان دادکه کاهش سطح کلسیم جیره بطور معنی داری (05/0>Р) موجب کاهش وزن بدن، مصرف خوراک (دوره های سنی 1تا 14، 14 تا 21 و 1 تا 28 روزگی)، فراسنجه های ایلئوم (خاکستر، کلسیم و فسفر)و فسفر درشت نی گردید. مصرف خوراک در دوره 21 تا 28 روزگی، ضریب تبدیل خوراک، خاکستر درشت نی (%)در سن 28 روزگی تحت تاثیر سطح کلسیم جیره قرار نگرفتند. کلسیم استخوان درشت نی با کاهش سطح کلسیم جیره افزایش یافت. افزودن آنزیم فیتاز به جیره فاقد تاثیر معنی دار(05/0<Р) بر مقادیر وزن بدن، ضریب تبدیل خوراک، مصرف خوراک (دوره های سنی 1 تا 14 و 14 تا 21 روزگی)، مقدار کلسیم محتویات ایلئوم، خاکستر و فسفر استخوان درشت نی و خاکستر انگشت بود. استفاده از 2500 واحد آنزیم فیتاز به ازای هر کیلوگرم جیره موجب کاهش مصرف خوراک (در دوره 21 تا 28 و 1تا 28 روزگی)، خاکستر(%) و فسفر(%) ایلئوم و همچنین کلسیم (%) استخوان درشت نی گردید. فراسنجه های سرم خون (شامل کلسیم، آهن، آلکالین فسفاتاز، فسفر و کلسترول) در سن 28 روزگی تحت تاثیر سطح کلسیم و یا افزودن آنزیم فیتاز به جیره قرار نگرفتند. جنسیت پرندگان مورد آزمایش فاقد تاثیر معنی دار بر مقادیر خاکستر و مواد معدنی محتویات ایلئوم، درشت نی و انگشت پا بود، ولیسطح آنزیم آلکالین فسفاتاز سرم در پرندگان ماده بیش از نرها (05/0>Р) بود. اثرات متقابل سطح کلسیم جیره، آنزیم فیتاز و جنسیت پرندگان مورد آزمایش روی صفات مورد سنجش غیر معنی دار بود(05/0>Р). بطورکلی کاهش سطح کلسیم جیره دارای اثرات منفی بر عملکرد و معدنی شدن استخوان بود و افزودنآنزیم فیتاز به جیره تاثیری بر بخش عمده فراسنجه های مورد اندازه گیری نداشت و تنها موجب کاهش محتویات خاکستر و فسفر ایلئوم گردید.
  49. اثرات جایگزینی سطوح مختلف ضایعات بوجاری گندم با و بدون عمل آوری بر عملکرد جوجه های گوشتی
    1390
    این آزمایش جهت بررسی اثرات استفاده از سطوح مختلف (0، 25 و 50 درصد) ضایعات بوجاری گندم با و بدون مکمل آنزیم (6/0 گرم بر کیلوگرم خوراک) و تغذیه مرطوب (25/1 کیلوگرم آب به 1 کیلوگرم خوراک) بر عملکرد و خصوصیات لاشه جوجه های گوشتی در سن 29 تا 49 روزگی انجام گرفت. آزمایش در قالب طرح کاملاً تصادفی و به روش فاکتوریل 3×3 با استفاده از 540 قطعه جوجه گوشتی، در 9 تیمار و 6 تکرار و 10 قطعه در هر تکرار انجام شد. نتایج نشان دادند که تفاوت معنی داری در بین تیمارها برای وزن بدن و افزایش وزن بدن وجود نداشت. جیره های بر پایه ضایعات بوجاری گندم ماده خشک و خوراک مصرفی را در سن 29 تا 42 و ضریب تبدیل خوراک (براساس ماده خشک و As-fed) را در سن 29 تا 42 و 29 تا 49 روزگی نسبت به شاهد بطور معنی داری (05/0P<) کاهش داد. مصرف خوراک و ماده خشک و ضریب تبدیل با تغذیه مرطوب کاهش (05/0P<) و با مکمل آنزیمی ماده خشک در سن 29 تا 49 روزگی افزایش (05/0P<) یافت. اثر همزمان ضایعات بوجاری گندم و عمل آوری در سنین مختلف بر ماده خشک مصرفی و ضریب تبدیل خوراک معنی دار بود (05/0P<). تغذیه مرطوب به طور معنی داری (05/0P<) ماده خشک مصرفی و ضریب تبدیل خوراک را در جیره بر پایه ضایعات گندم کاهش داد. استفاده از ضایعات بوجاری گندم طول روده، میزان گلوکز و پروتئین سرم خون، ویسکوزیته ایلئومی، ارتفاع پرز، عمق کریپت و نسبت ارتفاع پرز به عمق کریپت در ژژنوم را افزایش (05/0P<) داد. تغذیه مرطوب وزن سنگدان را کاهش و وزن کبد، عمق کریپت در دئودنوم، ارتفاع پرز و عمق کریپت در ژژنوم را افزایش (05/0P<) داد. مرطوب کردن جیره حاوی 50 درصد ضایعات بوجاری گندم باعث افزایش (05/0P<) وزن کبد، گلوکز سرم و ویسکوزیته ایلئومی و کاهش (05/0P<) عمق کریپت و نسبت ارتفاع پرز به عمق کریپت در ژژنوم نسبت به تیمار شاهد شد. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که ضایعات بوجاری گندم را می توان تا سطح 50 درصد و در سن 29 تا 49 روزگی در جیره جوجه های گوشتی استفاده نمود بدون این که اثر سوئی بر عملکرد آنها داشته باشد.
  50. اثرات سطوح مختلف پودر و اسانس زردچوبه بر روی عملکرد و وضعیت آنتی اکسیدانی جوجه های گوشتی تحت استرس حرارتی
    1390
    این تحقیق جهت ارزیابی اثر سطوح مختلف پودر و اسانس زردچوبه بر عملکرد و وضعیت آنتی اکسیدانی جوجه های گوشتی تحت استرس حرارتی انجام گرفت. برای این آزمایش، تعداد 336 قطعه جوجه یک روزه نر سویه کاب 500 به طور تصادفی به 6 تیمار با 4 تکرار (در هر تکرار 14 قطعه) اختصاص یافت. تیمارهای آزمایشی عبارت بودند از: 1) جیره پایه بدون افزودنی به عنوان شاهد، 2) جیره حاوی 100 قسمت در میلیون (ppm) ویتامین E به عنوان شاهد مثبت، 3) جیره حاوی 75/0 درصد پودر زردچوبه، 4) جیره حاوی 5/1 درصد پودر زردچوبه، 5) جیره حاوی 75 قسمت در میلیون اسانس زردچوبه و 6) جیره حاوی 150 قسمت در میلیون اسانس زردچوبه. نتایج نشان داد که تیمار ppm 75 اسانس زردچوبه در مقایسه با شاهد و شاهد مثبت در دوره آغازین کمترین ضریب تبدیل را داشت(05/0>P). وزن بدن، افزایش وزن و مصرف خوراک تحت تاثیر تیمارها قرار نگرفت(05/0P>). تیمارهای آزمایشی تاثیری بر خصوصیات لاشه در سنین 35 و 44 روزگی نداشتند(05/0P>). به جز وزن روده کوچک در سن 44 روزگی که در تمامی تیمارها نسبت به شاهد افزایش (05/0>P) یافت. سطوح 75/0 و 5/1 درصد پودر زردچوبه و سطح ppm 150 اسانس زردچوبه باعث کاهش معنی دار آلبومین سرم شد(05/0>P). با افزودن 5/1 درصد پودر زردچوبه به جیره، کاهش معنی دار(05/0>P) غلظت مالون دی آلدهید در کبد مشاهده شد. همچنین، تمامی تیمارها باعث کاهش معنی دار مالون دی آلدهید در گلبول قرمز شدند(05/0>P). فعالیت آنزیم سوپر اکسید دیسموتاز گلبول قرمز در سطح ppm 75 اسانس زردچوبه افزایش معنی داری نسبت به شاهد داشت(05/0>P). سطوح 75/0 و 5/1 درصد پودر زردچوبه و ppm 150 اسانس زردچوبه باعث کاهش معنی دار غلظت هموگلوبین شدند(05/0>P). تیمارهای آزمایشی پارامترهای چربی، گلوکز و پروتئین سرم و فعالیت آنزیم های سوپر اکسید دیسموتاز، گلوتاتیون پراکسیداز و کاتالاز در کبد و گلبول قرمز و وضعیت آنتی اکسیدانی کل در خون را تحت تاثیر قرار ندادند(05/0P>). نتایج مطالعه حاضر نشان داد که استفاده از پودر و اسانس زردچوبه موجب بهبود وضعیت آنتی اکسیدانی جوجه های گوشتی تحت استرس حرارتی شدند.
  51. تعیین ترکیب شیمیائی و عوامل ضد تغذیه ای میوه بلوط و ارزیابی اثرات بلوط خام و عمل آوری شده در جیره جوجه های گوشتی
    1390
    این آزمایش به منظور تعیین ترکیبات شیمیایی چهار نمونه میوه بلوط (,Q.castaneifolia Q.infectoria , Q.libani, Q.persica) واستفاده از میوه بلوط (Quercus castaneifolia) بر عملکرد جوجه های گوشتی انجام گرفت. برای ارزیابی اثرات بلوط از 420 قطعه جوجه گوشتی 21 روزه سویه راس 308 استفاده گردید که بطور تصادفی به هفت گروه آزمایشی، هر گروه شامل چهار تکرار (شامل 8 قطعه مرغ و 7 قطعه خروس) اختصاص داده شدند. در طول مدت انجام آزمایش (21 تا 42 روزگی) جوجه های گوشتی از جیره های 1) پایه ذرت-سویا یا شاهد؛ 2)پایه حاوی 15% میوه بلوط؛ 3) پایه حاوی 30% میوه بلوط؛ 4) پایه حاوی 15 درصد میوه بلوط عمل آوری شده (با خیسانیدن در آب)؛ 5) پایه حاوی 30 % میوه بلوط عمل آوری شده؛ 6) پایه حاوی 265/0 %اسید تانیک و 7) جیره پایه حاوی 530/0% اسید تانیک تغذیه می شدند. نتایج بیانگر وجود تفاوت معنی دار در مقادیر پروتئین خام، کلسیم، فسفر کل، چربی خام، خاکستر، فنول کل، تانن کل، تانن قابل هیدرولیز، تانن متراکم و کارایی بالاتر استخراج ترکیبات فنولی و تانن با استفاده ازاستون در مقایسه با خیسانیدن و جوشانیدن بود. استفاده از میوه بلوط خام در جیره موجب کاهش وزن بدن، افزایش وزن، مصرف خوراک، قابلیت هضم ایلئومی ماده خشک و پروتئین و افزایش مقادیر ضریب تبدیل خوراک گردید، که با افزایش سطح بلوط مصرفی تشدید گردید. خیسانیدن میوه بلوط موجب کاهش بخشی ازاثرات نامطلوب استفاده از میوه بلوط عمل آوری نشده روی فراسنجه های فوق گردید. افزودن اسیدتانیک به جیره پایه موجب کاهش عملکرد گردید، ولی اثرات نامطلوب آن کمتر از میوه بلوط عمل آوری نشده بود. استفاده از میوه بلوط بدون توجه به روش عمل آوری موجب افزایش وزن نسبی پانکراس، پیش معده و طول روده باریک گردید، ولی اسید تانیک فاقد اثرات فوق بود. استفاده از میوه بلوط همچنین دارای اثرات نامطلوب روی مورفولوژی روده و قابلیت هضم ایلئومی پروتئین و ماده خشک بود که با خیسانیدن میوه بلوط قبل از افزودن به جیره تا حدودی کاهش یافت. بطورکلی نتایج نشان داد که استفاده از سطوح بالای میوه بلوط در جیره دارای اثرات نامطلوبی روی عملکرد جوجه های گوشتی می باشد که اثرات منفی را می توان تا حدودی با خیسانیدن در آب قبل از افزودن به جیره تعدیل نمود.
  52. اثرات سطوح مختلف پودر و اسانس زنجبیل بر عملکرد و وضعیت آنتی اکسیدانی در جوجه های گوشتی تحت استرس گرمایی
    1390
    این تحقیق جهت ارزیابی اثرات سطوح مختلف پودر و اسانس زنجبیل بر عملکرد، وضعیت آنتی اکسیدانی، خصوصیات لاشه و برخی فراسنجه های خونی در جوجه های گوشتی تحت استرس گرمایی(2±32 درجه سلسیوس برای 8 ساعت از 14 تا 42 روزگی) انجام شد. برای این آزمایش، تعداد 336 قطعه جوجه یکروزه نر سویه کاب 500 به طور تصادفی به شش گروه آزمایشی با چهار تکرار اختصاص یافتند. گروه های آزمایشی عبارت بودند از جیره ذرت- سویا به عنوان شاهد، جیره حاوی 100 قسمت در میلیون ویتامینE به عنوان شاهد مثبت، جیره حاوی 75/0 و 5/1درصد پودر ریشه زنجبیل و جیره حاوی 75 و 150 قسمت در میلیون اسانس زنجبیل. نتایج این مطالعه نشان داد که گروه 75/0 درصد پودر ریشه زنجبیل باعث افزایش معنی دار (05/0>P) متوسط وزن بدن و افزایش وزن بدن در سن 22 روزگی نسبت به گروه شاهد گردید. در دوره 1 تا 10 روزگی گروه های آزمایشی دریافت کننده 75/0 و 5/1 درصد پودر ریشه زنجبیل با گروه شاهد تفاوت معنی داری در مصرف خوراک نداشتند(05/0P). در کل دوره آزمایشی تمام تیمارهای آزمایشی نسبت به گروه شاهد بهبود غیر معنی داری را در پارامترهای عملکردی نشان دادند. تفاوت معنی داری بین گروه های آزمایشی از لحاظ اجزای لاشه، پارامترهای خونی و متابولیت های سرم وجود نداشت (05/0P). استفاده از پودر و اسانس زنجبیل در جیره سطح مالون دی آلدئید کبد را بطور معنی داری نسبت به گروه شاهد کاهش داده بودند (05/0>P). تفاوت معنی داری بین گروه های آزمایشی از لحاظ فعالیت آنزیم های گلوتاتیون پراکسیداز، سوپراکسیددیسموتاز کل و کاتالاز در گلبول های قرمز وجود نداشت (05/0P). نتایج مطالعه حاضر در کل نشان داد که افزودن پودر زنجبیل و اسانس معادل آن به جیره جوجه های گوشتی تحت استرس گرمایی با تقویت وضعیت آنتی اکسیدانی باعث بهبود عددی عملکرد شده و می تواند جایگزین آنتی اکسیدان-های مصنوعی در شرایط استرس گرمایی در جیره گردد. همچنین نتایج این تحقیق برتری پودر در مقاب
  53. استفاده از تفاله سیب عمل آوری شده به همراه انزیم در جیره رشد و پایانی جوجه های گوشتی
    1390
    این تحقیق جهت ارزیابی اثر سطوح مختلف پودر و اسانس زردچوبه بر عملکرد و وضعیت آنتی اکسیدانی جوجه های گوشتی تحت استرس حرارتی انجام گرفت. برای این آزمایش، تعداد 336 قطعه جوجه یک روزه نر سویه کاب 500 به طور تصادفی به 6 تیمار با 4 تکرار (در هر تکرار 14 قطعه) اختصاص یافت. تیمارهای آزمایشی عبارت بودند از: 1) جیره پایه بدون افزودنی به عنوان شاهد، 2) جیره حاوی 100 قسمت در میلیون (ppm) ویتامین E به عنوان شاهد مثبت، 3) جیره حاوی 75/0 درصد پودر زردچوبه، 4) جیره حاوی 5/1 درصد پودر زردچوبه، 5) جیره حاوی 75 قسمت در میلیون اسانس زردچوبه و 6) جیره حاوی 150 قسمت در میلیون اسانس زردچوبه. نتایج نشان داد که تیمار ppm 75 اسانس زردچوبه در مقایسه با شاهد و شاهد مثبت در دوره آغازین کمترین ضریب تبدیل را داشت(05/0>P). وزن بدن، افزایش وزن و مصرف خوراک تحت تاثیر تیمارها قرار نگرفت(05/0P>). تیمارهای آزمایشی تاثیری بر خصوصیات لاشه در سنین 35 و 44 روزگی نداشتند(05/0P>). به جز وزن روده کوچک در سن 44 روزگی که در تمامی تیمارها نسبت به شاهد افزایش (05/0>P) یافت. سطوح 75/0 و 5/1 درصد پودر زردچوبه و سطح ppm 150 اسانس زردچوبه باعث کاهش معنی دار آلبومین سرم شد(05/0>P). با افزودن 5/1 درصد پودر زردچوبه به جیره، کاهش معنی دار(05/0>P) غلظت مالون دی آلدهید در کبد مشاهده شد. همچنین، تمامی تیمارها باعث کاهش معنی دار مالون دی آلدهید در گلبول قرمز شدند(05/0>P). فعالیت آنزیم سوپر اکسید دیسموتاز گلبول قرمز در سطح ppm 75 اسانس زردچوبه افزایش معنی داری نسبت به شاهد داشت(05/0>P). سطوح 75/0 و 5/1 درصد پودر زردچوبه و ppm 150 اسانس زردچوبه باعث کاهش معنی دار غلظت هموگلوبین شدند(05/0>P). تیمارهای آزمایشی پارامترهای چربی، گلوکز و پروتئین سرم و فعالیت آنزیم های سوپر اکسید دیسموتاز، گلوتاتیون پراکسیداز و کاتالاز در کبد و گلبول قرمز و وضعیت آنتی اکسیدانی کل در خون را تحت تاثیر قرار ندادند(05/0P>). نتایج مطالعه حاضر نشان داد که استفاده از پودر و اسانس زردچوبه موجب بهبود وضعیت آنتی اکسیدانی جوجه های گوشتی تحت استرس حرارتی شدند.
  54. مقایسه روشهای مختلف استفاده از آنیس، رزماری و مرزه کوهی در جیره جوجه های گوشتی
    1390
    این آزمایش به منظور مقایسه روش های مختلف استفاده از گیاه، اسانس و دم کرده گیاهان دارویی در جیره جوجه های گوشتی در دوره آغازین ( 1 تا 21 روزگی) و دوره رشد ( 21 تا 42 روزگی) طراحی و اجرا شد. برای انجام این آزمایش تعداد 704 قطعه جوجه خروس یک روزه سویه راس به طور تصادفی به 11 گروه آزمایشی، هر گروه شامل 4 تکرار تخصیص یافتند. تیمارهای آزمایشی شامل سه گیاه دارویی (آنیس، رزماری و مرزه کوهی)، سه روش استفاده پودر (25/0 درصد جیره)، اسانس (50 میلی گرم در کیلوگرم) و دم کرده ( 5گرم در هر لیتر آب آشامیدنی )، یک جیره بر پایه ذرت- سویا به عنوان شاهد مثبت و یک جیره حاوی آنتی بیوتیک ویرجینامایسین (200 گرم در تن) به عنوان شاهد منفی در قالب یک طرح کاملا تصادفی به صورت 1+1 +3×3 بود. بر اساس نتایج این مطالعه اثر نوع گیاه دارویی بر افزایش وزن بدن معنی دار (05/0p<) بود، به گونه ای که استفاده از رزماری موجب کاهش معنی دار افزایش وزن پرندگان در سنین 1تا 21، 21 تا 42 و کل دوره آزمایشی شد. شکل استفاده از گیاهان دارویی بجز در سنین 1 تا 21 روزگی، تاثیر معنی داری بر افزایش وزن نداشت. در مقایسه با تیمار شاهد نیز استفاده از گیاهان دارویی به روش های مختلف تاثیری بر افزایش وزن پرندگان نداشت. در مقایسه با تیمار آنتی بیوتیک شکل دم کرده رزماری موجب کاهش معنی دار (05/0p<) وزن پرندگان در سنین 1 تا 21 و 1 تا 42 روزگی شد. اثر نوع گیاه دارویی بر مصرف خوراک در سن 1 تا 21 روزگی معنی دار بود به طوری که آنیس موجب افزایش معنی دار مصرف خوراک شد. شکل استفاده از گیاهان دارویی در سن 1 تا 21 روزگی در شکل اسانس از سایر اشکال بالاتر بود. در مقایسه با تیمار شاهد نیز استفاده از گیاهان دارویی به روش های مختلف تاثیری بر مصرف خوراک نداشت. اثر نوع گیاه دارویی بر ضریب تبدیل در سنین 21 تا 42 روزگی و 1 تا 42 روزگی معنی دار (05/0p< ) بود به طوری که رزماری بیشترین ضریب تبدیل را داشت. شکل استفاده از گیاهان دارویی در سن 21 تا 42 روزگی بر ضریب تبدیل معنی دار (05/0p<) بود به گونه ای که شکل دم کرده گیاهان دارویی بیشترین ضریب تبدیل را داشت. در مقایسه با تیمار شاهد نیز استفاده از گیاهان دارویی به روش های مختلف تاثیری بر ضریب تبدیل خوراک نداشت. در مقایسه با تیمار آنتی بیوتیک دم کرده رزماری موجب افزایش معنی دار (05/0p< )، ضریب تبدیل خوراک در
  55. اثر جایگزینی ذرت با پودر سیب زمینی بر عملکرد جوجه های گوشتی
    1390
    این آزمایش به منظور بررسی اثرات جایگزینی ذرت با سطوح مختلف سیب زمینی در جیره جوجه های گوشتی در دوره رشد و پایانی اجرا شد. آزمایش با استفاده از 6 سطح ذرت با پودر سیب زمینی در قالب طرح کاملا تصادفی با استفاده از 360 قطعه جوجه گوشتی نر سویه راس در 4 تکرار و 15 قطعه جوجه در هر تکرار انجام شد.
  56. تاثیر تغذیه مرطوب و مکمل آنزیمی بر عملکرد و صفات لاشه جوجه های گوشتی در جیره های بر پایه دانه کامل و آسیاب شده گندم
    1389
    به خوبی ثابت شده است که گندم حاوی سطوح بالایی از پلی ساکاریدهای غیرنشاسته ای است وهنگامی که گندم جزء اصلی جیره باشد از آستانه تحمل پرنده خارج است واثرات ضدتغذیه ای بر عملکرد جوجه های گوشتی دارد. این آزمایش جهت بررسی اثرات استفاده از تغذیه مرطوب وآنزیم برروی بهبود خواص گندم که بصورت آردی ودانه کامل می باشد. نوع گندم مورد استفاده در این آزمایش گندم سرداری ونوع آنزیم مورد استفاده آنزیم تجاری گریندازیم (GP15000 ) بود که به مقدار gr 3/0 به ازای هر کیلوگرم گندم جیره از 1تا 49 روزگی استفاده گردید. میزان آب مورد استفاده در تیمارهای تغذیه مرطوب 25/1 کیلوگرم آب به ازای هر کیلوگرم خوراک هوا خشک از 1تا 49 روزگی بود. این آزمایش در قالب طرح کاملا تصادفی، با استفاده از 416 قطعه جوجه گوشتی سویه تجاری راس 308 ( نروماده ) در 8 تیمار و 4 تکرار با 13 قطعه جوجه در هر تکرار انجام شد. میزان گندم مورد استفاده در این آزمایش به ترتیب 20، 40 و60 درصد در دوره های آغازین، رشد وپایانی می باشد که درهردوره گندم به صورت نصف آردی و نصف دانه کامل، مورد استفاده می باشد ولی در دوره پایانی 20درصد آردی و40درصد گندم کامل می باشد.در طول مدت انجام آزمایش عملکرد جوجه ها به صورت هفتگی اندازه گیری شد. در سنین 21 و 42 روزگی4 پرنده به ازای هر تیمار برای تعیین خصوصیات لاشه و سرم خون کشتار گردید. نتایج نشان داد که : متوسط وزن بدن در تیمار گندم کامل خشک کمترین و تیمار گندم کامل و آردی مرطوب بیشترین مقدارمعنی دار (05/0 p<)راداشت. افزایش وزن روزانه در تیمار گندم کامل مرطوب نسبت به تیمارشاهد افزایش معنی داری داشت. خوراک مصرفی روزانه نیز در تیمارهای گندم کامل و آردی مرطوب در طول دوره پرورش نسبت به تیمار شاهد و سایر تیمارها افزایش معنی داری نشان داد اما در دوره 21-1 روزگی تیمار گندم کامل باو بدون آنزیم کاهش معنی داری نشان داد. البته تیمارهای گندم کامل و آردی با و بدون آنزیم با تیمار شاهد اختلاف معنی داری ندارند . ضریب تبدیل خوراک در هفته اول پرورش در تیمار شاهد بیشترین مقدارمعنی داررا داشت اما در کل طول دوره پرورش در تیمار گندم کامل و آردی مرطوب بیشترین مقدارمعنی داررا داشت . تیمارهای گندم کامل و آردی با و بدون آنزیم با تیمار شاهد اختلاف معنی داری نداشتند . خصوصیات نسبی لاشه در سن 21 روزگی نشان داد که بازده لاشه در تیما
  57. اثرات سطوح مختلف فسفر غیر فیتاتی در مرحله آغازین بر عکس العمل جوجه های گوشتی به آنزیم فیتاز در مرحله رشد
    1389
    این آزمایش روی 448 قطعه جوجه گوشتی نر سویه راس 308 جهت بررسی اثرات سطوح مختلف فسفر غیر فیتاتی و افزودن آنزیم فیتاز به جیره روی عملکرد و خصوصیات استخوان پا انجام گرفت. جوجه ها به بطور تصادفی در بین هفت گروه آزمایشی تقسیم گردیدند. گروه های آزمایشی مختلف شامل جیره های حاوی 1) 45/0 – 40/0 درصد فسفر غیر فیتاتی در مراحل آغازین و رشد؛ 2) گروه یک به همراه فیتاز در دوره رشد (500 واحد به ازای هر کیلوگرم جیره؛ 3) 39/0 – 34/0 درصد فسفر غیر فیتاتی در مراحل آغازین و رشد؛ 4) گروه سه به همراه فیتاز در مرحله رشد؛ 5) 33/0 – 28/0 درصد فسفر غیر فیتاتی درمراحل آغازین و رشد؛ 6) گروه پنج به همراه فیتاز در مرحله رشد؛ 7) گروه پنج به همراه فیتاز در مرحله آغازین و رشد. هر کدام از گروه های آزمایشی در چهار تکرار و هر تکرار شامل 16 قطعه مورد بررسی قرار گرفتند. وزن بدن، مصرف خوراک، افزایش وزن، ضریب تبدیل خوراک، فسفر و فعالیت آنزیم آلکالین فسفاتاز سرم، مورفولوژی روده باریک، معدنی شدن استخوان درشت نی وخصوصیات بافت شناسی غضروف بخش بالایی استخوان درشت نی مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که جوجه های تغذیه شده با جیره حاوی 39/0 درصد فسفر غیر فیتاتی دارای وزن بدن و افزایش وزن بدن بالاتری ( 05/0>p) در دوره آغازین بودند. مقادیر مصرف خوراک، ضریب تبدیل خوراک، وزن نسبی اندام های داخلی دستگاه گوارش، فعالیت آنزیم آلکالین فسفاتاز و محتویات فسفر مدفوع، تحت تاثیر سطح فسفر غیر فیتاتی در مرحله آغازین قرار نگرفت ( 05/0p) وزن بدن، افزایش وزن بدن، محتویات فسفر سرم خون و ارتفاع پرزهای دوازدهه و تهی روده را افزایش داد. در حالی که کاهش سظح فسفر جیره دارای اثرات افزایشی روی منطقه بزرگ شدن سلول و اثرات کاهشی روی عرض منطقه تجزیه غضروف استخوان درشت نی بود. نتایج نشان داد که سطح فسفر غیر فیتاتی جیره و یا افزودن آنزیم فیتاز به جیره در مرحله رشد فاقد تاثیر معنی داری ( 05/0p) و افزودن آنزیم فیتاز ب
  58. اثرات افزودن پریمالاک و ویرجینامایسین به جیره بر عملکرد و خصوصیات لاشه جوجه های گوشتی
    1389
    این آزمایش به منظور بررسی اثر سطوح مختلف فرآورده های پروبیوتیک پریمالاک، مخلوط پروبیوتیک و..........
  59. اثرات پری بیوتیک (فرماکتو) بر عملکرد، هیستومورفولوژی روده، قابلیت هضم و برخی پارامترهای خونی در جوجه های گوشتی
    1389
    دو آزمایش برای بررسی اثرات استفاده از سطوح مختلف.......
  60. اثر ترکیبات مختلف گیاهان دارویی بر صفات عملکرد و کارایی سیستم ایمنی در جوجه های گوشتی
    1389
    این تحقیق...........
  61. اثرات مکمل های جیره ای و فرآوری بر کارایی استفاده از دانه ماشک در جیره های رشد و پایانی جوجه های گوشتی
    1389
    این آزمایش..........
  62. اثرات سیر، قارچ و بره موم با و بدون پروبیوتیک بر عملکرد، قابلیت هضم و برخی پارامترهای خونی در جوجه های گوشتی
    1389
    جهت بررسی-----
  63. اثرات ارقام گندم، مکمل آنزیمی و تغذیه مرطوب بر عملکرد و خصوصیات لاشه در جوجه های گوشتی
    1388
    به خوبی .............
  64. اثرات سطوح مختلف کنجاله کانولا با آنزیم و مکمل مس بر عملکرد جوجه های گوشتی
    1387
    کنجاله کانولا از جمله منابع پروتئین گیاهی با ارزش می باشد که تا حدود زیادی می توان از آن بعنوان جایگزین کنجاله سویا در جیره جوجه های گوشتی استفاده نمود. دو آزمایش همزمان برای بررسی اثرات استفاده از سطوح مختلف کنجاله کانولای جیره بر عملکرد جوجه های گوشتی انجام گرفت. در آزمایش اول اثرات استفاده از سه سطح جایگزینی کنجاله کانولا بجای کنجاله سویا (0، 50 و 100درصد ) با و بدون آنزیم (0 و 17/0 گرم در کیلوگرم) بر عملکرد جوجه های گوشتی ارزیابی گردید. این آزمایش در قالب طرح کاملاً تصادفی و به روش فاکتوریل 2×3 روی 270 قطعه جوجه گوشتی سویه راس 308 انجام گرفت. در آزمایش دوم اثرات استفاده از سطوح مختلف مس( 0 و 250 میلی گرم در کیلوگرم جیره) با و بدون افزودن آنزیم (0 و 17/0 گرم در کیلوگرم جیره) به جیره دارای بالاترین میزان جایگزینی کنجاله کانولا بجای کنجاله سویا (100 درصد) در قالب طرح کاملاً تصادفی و به روش فاکتوریل 2×2 روی 180 جوجه گوشتی سویه راس 308 انجام گرفت. در هر دو آزمایش، گروههای آزمایشی در سه تکرار و هر تکرار شامل 15 قطعه جوجه گوشتی(نر و ماده) مورد بررسی قرار گرفتند. در هر دو آزمایش در سنین 7، 14، 21، 28، 35 و 42 روزگی، مقادیر وزن زنده و خوراک مصرفی اندازه گیری و بر اساس آنها مقادیر افزایش وزن روزانه و ضریب تبدیل خوراک محاسبه گردید. در سنین 20 و 43 روزگی وزن نسبی بخش های مختلف دستگاه گوارش و در سن 20 روزگی درصد هماتوکریت و تعداد گلبول قرمز اندازه گیری گردید. نتایج آزمایش اول نشان داد که استفاده از بالاترین میزان جایگزینی کنجاله کانولا بجای کنجاله سویا( 100 در مقایسه با 50 درصد) در جیره به طور معنی داری(05/0>P) موجب کاهش مقادیر وزن زنده، افزایش وزن روزانه و خوراک مصرفی روزانه و افزایش مقادیر ضریب تبدیل خوراک در بیشتر دوره های سنی مورد آزمایش گردید. نتایج بیانگر این بود که جایگزینی کنجاله کانولا بجای کنجاله سویا به میزان 50 درصد، فاقد تاثیر معنی دار(05/0P) وزن نسبی پیش معده در 20 روزگی، وزن نسبی سنگدان در 43 روزگی، طول نسبی دوازدهه، ژژنوم و ا
  65. اثرات عمل آوری خوراک، مکمل آنزیمی و نوع غله بر عملکرد جوجه های گوشتی
    1386
    اثرات عمل آوری خوراک، مکمل آنزیمی و نوع غله بر عملکرد جوجه های گوشتی مطالعه شد.
  66. اثر سطوح مختلف چربی و ال-کارنیتین بر عملکرد، خصوصیات لاشه و ترکیبات سرم در جوجه های گوشتی
    1386
    به منظور بررسی اثرات سطوح مختلف چربی و ال- کارنیتین بر عملکرد، خصوصیات لاشه و ترکیب فراسنجه های خونی، آزمایشی با استفاده از سه سطح چربی( 0، 3 و6 درصد ) و سه سطح ال- کارنیتین ( 0، 75 و 150 میلی گرم در هر کیلوگرم) در قالب طرح کاملا تصادفی و به روش فاکتوریل 3×3 با استفاده از 405 قطعه جوجه گوشتی سویه تجاری راس در یک دوره 42 روزه، در 9 تیمار و 3 تکرار و 15 قطعه جوجه در هر تکرار انجام شد. انرژی و پروتئین تمام جیره ها یکسان بود. در طی آزمایش مصرف خوراک، افزایش وزن وضریب تبدیل غذایی بصورت هفتگی و خصوصیات لاشه و فراسنجه های خونی در سن 21 و 42 روزگی اندازه گیری شد. افزایش سطح چربی جیره در دوره آغازین(21-1 روزگی) تاثیر معنی داری بر عملکرد نداشت اما در دوره رشد(35-21 روزگی)، پایانی(42-35 روزگی) و کل دوره(42-1 روزگی) باعث بهبود عملکرد گردید(P<0.05). جوجه های تغذیه شده با جیره حاوی 3 درصد چربی بالاترین درصد ماهیچه سینه و کمترین درصد چربی محوطه بطنی را تولید کردند. افزودن ال-کارنیتین هیچ اثر معنی داری بر خوراک مصرفی نداشت(P<0.05) اما باعث بهبود ضریب تبدیل غذایی و افزایش وزن روزانه در دوره رشد(35-21 روزگی)گردید(P<0.05). استفاده از ال-کارنیتین باعث افزایش درصد ماهیچه سینه وکاهش چربی محوطه بطنی در 21 روزگی گردید(P<0.05)، اما این روند در 42 روزگی مشاهده نگردید. با افزایش سطح ال-کارنیتین وزن قلب در سن 42 روزگی افزایش یافت. غلظت تری گلیسرید و لیپوپروتئین های باچگالی خیلی پایین سرم در جوجه های تغذیه شده با ال-کارنیتین بطور معنی داری کاهش پیدا کرد. اثر متقابل این دو عامل بر عملکرد جوجه های گوشتی معنی دار نبود. نتایج این مطالعه نشان می دهد که افزودن سه درصد چربی به جیره موجب بهبود عملکرد پرنده ها می شود. استفاده از ال-کارنیتین نیز موجب کاهش میزان ذخیره چربی حفره بطنی از طریق تغییر متابولیسم چربی ها و افزایش درصد ماهیچه سینه و وزن قلب می گردد.
  67. اثر زمان شروع تغذیه اولیه و طول دوره آغازین بر عملکرد جوجه های گوشتی
    1385
    به منظور بررسی اثرات تاخیر در شروع تغذیه اولیه و تغییر زمان تعویض جیره آغازین بر عملکرد جوجه ها ی گوشتی، آزمایشی در قالب یک طرح کاملاً تصادفی به صورت فاکتوریل 3*3 با 720 قطعه جوجه گوشتی سویه تجاری راس 308 (مخلوط نر و ماده) با چهار تکرار و 20 مشاهده در هر تکرار به مدت 42 روز در شرایط استاندارد اجرا شد. جوجه ها با تاخیر صفر، 16 و 32 ساعت ، پس از ورود به سالن با جیره آغازین تغذیه شدند. دوره پرورش جوجه ها به سه مرحله آغازین، رشد و پایانی تقسیم گردید. تعویض جیره آغازین به جیره رشد در سه سن 11، 16 و 21 روزگی صورت گرفت و همه گروهها تا سن 35 روزگی جیره رشد و از 35 تا 42 روزگی جیره پایانی را به صورت آزاد استفاده نمودند. افزایش زمان تاخیر در شروع تغذیه اولیه باعث کاهش معنی دار مقادیر وزن زنده و متوسط افزایش وزن بدن جوجه ها در همه سنین گردید(05/0P<).نتایج این آزمایش همچنی نشان داده است که 32 ساعت تاخیر در شروع تغذیه اولیه اثرات سوء مشهودتری(05/0P<) در مقایسه با 16 ساعت تاخیر در شروع تغذیه بر عملکرد جوجه ها داشت، در حالیکه بین 16 ساعت تاخیر در شروع تغذیه اولیه در مقایسه با گروه بلافاصله تغذیه شده تفاوت معنی داری مشاهده نگردید. مقادیرمتوسط مصرف خوراک با 32 ساعت تاخیر در تغذیه اولیه در مقایسه با گروه بلافاصله تغذیه شده به طور معنی داری کاهش یافت(05/0P<)، ولی مقادیر ضریب تبدیل خوراک تحت تاثیر واقع نگردید. همچنین افزایش زمان تاخیر در شروع تغذیه اولیه باعث کاهش معنی دار (05/0P<) چربی حفره شکمی گردید. تغییر زمان تعویض جیره آغازین بر مقادیر وزن زنده و متوسط افزایش وزن بدن تاثیر معنی داری نداشت. مقادیر متوسط مصرف خوراک و ضریب تبدیل درکل دوره پرورش هم تحت تاثیر زمان تعویض جیره آغازین قرار نگرفت. عملکرد جوجه های گوشتی در طی این آزمایش تحت تاثیر استفاده همزمان تاخیر در شروع تغذیه اولیه و زمان تعویض جیره آغازین قرار نگرفت. نتایج همچنین نشان داد که تفاوت بین خصوصیات لاشه و وزن نسبی امعاء و احشاء در سن 42 روزگی معنی دار نبود. نتایج این آزمایش نشان داد که تاخیر در شروع تغذیه اولیه باعث اختلال در عملکرد جوجه های گوشتی می شود و تغییر زمان تعویض جیره آغازین بر اثرات سوء گرسنگی اولیه تاثیر معنی داری نداشته و تغییر مقاطع استفاده از جیره آغازین بر عملکرد جوجه های گوشتی فاقد اثرات معنی دار بود.
  68. اثرات تغذیه جیره پیش آغازین و تغییر ترکیب و زمان جیره های آغازین و رشد بر عملکرد جوجه های گوشتی
    1385
    این آزمایش به منظور تعیین اثر رقیق کردن انرژی و پروتئین جیره و تغییر زمان تغذیه جیره آغازین به جیره رشد بر عملکرد جوجه های گوشتی انجام شد. در این آزمایش از 560 قطعه جوجه گوشتی یکروزه سویه راس 308 در قالب طرح پایه کاملاً تصادفی به روش فاکتوریل 3×2 استفاده شد. جیره های آزمایشی شامل رقیق کردن انرژی و پروتئین جیره ( 0 و 5 درصد) و تغییر زمان جیره آغازین به رشد ( روزهای 7، 14 و 21 ) و نیز یک گروه شاهد مثبت بود که 7 روز اول با جیره پیش آغازین و از روز 7 تا 21 با جیره آغازین تغذیه شدند. جیره پایانی از سن 35 تا 42 روزگی به جوجه ها داده شد و جیره رشد در فاصله زمانی بین پایان جیره آغازین و شروع جیره پایانی تغذیه شد.
  69. اثرات تغذیه اولیه و استفاده از اوماج بر عملکرد جوجه های گوشتی
    1385
    Extended transportation times for broiler chicks can cause chicks to become weak and dehydrated prior to placement. This study conducted to evaluate the effects of delayed access to feed and water and use of semi-solid products (Omaj and Irasis) on broiler performance and gastrointestinal tract development from hatching to marketing age (42 days). 640 day-old Ross 308 broiler chicks were obtained from a commercial hatchery in the near of rearing facility, and immediately transported to the facility, then allocated to the treatments. The treatments were included: feeding a corn-SBM diet immediately after hatching (as a control), fasting for 16, 32 and 48 h (no feed and water) after hatching, feeding Omaj for 16 and 32 h (no water) after hatching, and feeding Irasis for 16 and 32 h (no water) after hatching. All treatments were followed by feeding a corn-SBM starter (up to 21 d), (22-35 d) and finisher (36-42 d) diets. Body weight and feed intake adversely affected by 48 h fasting treatment, and other fasting treatments (16 and 32 h) cause retarded growth than other treatments. Body weight were similar in control, 16 h Omaj and 16 h Irasis treatments (P>0.05). The breast weight of the16 h Irasis treatment was greater than other treatments. The abdominal fat do not affected by treatments. Small intestine weight of control treatment was greater and small intestine weight of the 32 and 48 h fasting treatments was lower than other treatments at the 32 h of age. The small intestine length of control treatment were longer than other treatments at the 21 of age, but the small intestine length of the 16 h Omaj was longer than other treatments at 32 h of age. The pancreas of corn-SBM diet treatment had higher growth, and the pancreas of 32 h Omaj and 32 h Irasis treatments had lower growth at the 32 h of age. After d 4 the weight of pancreas and small intestine did not affected by treatments. The liver weight of 16 h Irasis were greater than other treatments at the 32 h of age