تاریخ بهروزرسانی: 1403/08/17
سید احمد پارسا
دانشکده زبان و ادبیات / گروه زبان و ادبیات فارسی
پایاننامههای کارشناسیارشد
-
بررسی تحلیلی-تطبیقی داستانهای کمینهگرا (مینیمالیستی) در مجموعه داستانهای فرهاد مصطفی و بلقیس سلیمانی
1403پژوهش حاضر به بررسی تحلیلی-تطبیقی داستانهای مینیمالیستی در آثار فرهاد مصطفی و بلقیس سلیمانی میپردازد. ادبیّات داستانی بهعنوان یک عرصه پویا، همواره تحت تاثیر تغییرات فرهنگی و اجتماعی قرار دارد و داستانهای مینیمالیستی بر اساس نیاز دوره و با تاکید بر ایجاز و فشردگی، توانستهاند به بیان عمیقترین احساسات انسانی بپردازند. هدف این تحقیق، شناسایی و تحلیل اشتراکات و تفاوتهای ساختاری، زبانی و محتوایی داستانهای مینیمال در آثار این دو نویسنده است و بر اساس مکتب آمریکایی ادبیّات تطبیقی انجام گرفته است. این پژوهش با تاکید بر سادگی زبان و ایجاز، به بررسی شخصیتها و دغدغههای اجتماعی در داستانها میپردازد. نتایج نشان میدهد که هر دو نویسنده با استفاده از تکنیکهای خاص خود، داستانهایی خلق کردهاند که در عین ایجاز، عمق و معنا را در خود جای و به خواننده این امکان را دادهاند تا به راحتی با مفاهیم عمیقتر ارتباط برقرار کند. از دیگر نتایج این تحقیق، توجّه به واقعگرایی و دغدغههای بشری در آثار این دو نویسنده است. فرهاد مصطفی و بلقیس سلیمانی با به تصویر کشیدن واقعیتهای تلخ زندگی، از جمله جنگ و نابرابریهای اجتماعی، به نقد اجتماعی و فرهنگی میپردازند. این داستانها به خواننده این امکان را میدهند که با چالشهای شخصیتها همدردی کند و درک عمیقتری از واقعیتهای اجتماعی پیدا کند.
-
تحلیل گفتمان انتقادی جنسیت در شازده حمام محمد حسین پاپلی یزدی
1403موضوع این پژوهش، تحلیل گفتمان انتقادی جنسیت در شازده حمام محمد حسین پاپلی یزدی (1327 ه.ش) است. روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی و بر اساس نظریۀ گفتمان انتقادی فرکلاف در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین انجام شد. جامعه آماری این پژوهش کتاب شش جلدی شازده حمام و حجم نمونه، دو جلد اول کتاب است که تا زمان تدوین این پژوهش چهل و پنج بار تجدید چاپ شده است. دلیل انتخاب این اثر، توجه نویسنده به گفتمانها و خرده گفتمانهای مختلف از جمله گفتمان جنسیتی و نقد و بررسی آنها از سوی نویسنده است. . پژوهش حاضر با توجه موارد یاد شده بر آن است به تحلیل بازنمایی گفتمان جنسیتی در شازده حمام بپردازد و میکوشد به تحلیل گفتمان انتقادی جنسیتی و شناخت بهتر گفتمان غالب در بازنمایی نویسنده از اوضاع زنان در سالهای1330 بپردازد. نتایج نشان داد در سطح توصیف، کاربست واژهها و همآوایی آنها، تقابلهای دوگانه، دشواژهها، افعال، کنایات و تشبیهات، وضعیت اسفبار زنان و خشونت علیه آنان را بازنمایی کرده است. در سطح تفسیر، فقر در کنار باورهای خرافی، تعبیرات مذهبی و موارد این چنینی، پیامدهای چون چندهمسری، کودکهمسری، ازدواج اجباری و مواردی از این دست را به دنبال داشت. در سطح تبیین، تقابل گفتمانهای سنتی و مدرن، اقتدار مردانه در مقابل انقیاد زنانه در نهایت، تلاش برای سوادآموزی است که به نوبه خود به گونهای بهبود نسبی وضعیت زنان را در پی داشت.
-
تحلیل کارکردهای آیات قرآن در مثنوی معنوی مولانا
1403مولوی بنیان معرفتی خود را بر آموزههای شریعت و طریقت قرار داده است. از این رو بخش بزرگی از دریافت مثنوی و معرفتشناسی آن در پیوند با آموزههای قرآنی است. پژوهشهای انجام شده در زمینهی مثنوی با رویکرد بلاغی، تفسیری یا تاویلی به آن روی آوردهاند و از انگیزهی مولانا در به کارگیری این آیات و کارکردهای آن غافل ماندهاند. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است. داده ها با استفاده از روش کتابخانه ای گردآوری شده و با استفاده از تحلیل محتوا تجزیه و تحلیل شده است. نتایج نشان میدهد مولانا کوشیده است در استفاده از آیات قرآنی، کارکردهایی چون: انذار و تبشیر، اقتدار و استیلا، اقتباس و تضمین، اقناع مخاطب و مواردی از این دست را در نظر بگیرد که در متن این پژوهش به تفصیل به آن پرداخته شده است.
-
تحلیل و بررسی آثار محمدرضا شمس بر اساس نظریه فبک
1402چکیده تقویت و پرورش مهارتهای تفکر همواره یکی از اهداف اولیه آموزش رسمی در رشتههای مختلف دانشگاهی بوده است. باور مرسوم این بود که انتقال دانش منجر به دستیابی به این هدف میشود. با این حال، تاکید انحصاری بر کسب دانش دیگر کافی تلقی نمیشود. در حالی که پذیرفته شده است که افراد با تحصیلات خوب باید پایهای محکم از اطلاعات داشته باشند، به همان اندازه مهم است که بدانیم آنها باید توانایی استدلال و قضاوت آگاهانه را نیز داشته باشند. این مبحث امروزه تحت عنوان فبک (فلسفه برای کودکان) مطرح است. در این پایان نامه سعی خواهد شد آثار محمدرضا شمس را براساس نظریه فبک مورد بررسی قرار دهیم، این نظریه توسط متیو لیپمن مطرح شد و هدف آن آموزش مهارتهای تفکر فلسفی در قالب برنامههای آموزشی به کودکان است که از سه نظر به طرح مسئله میپردازد: هستیشناسی، انسانشناسی و معرفتشناسی. در بحث فلسفه برای کودکان هر داستان باید دارای شخصیتهای تخیلی باشد که کودکان بتوانند آنها را الگو قرار دهند. همچنین هر داستان باید یک پرس و جوی مشترک و میل به ساختن اندیشههای یکدیگر را شکل دهد و در حالی که یک نوع احساس اعتماد، انسجام و ارزش را به وجود میآورد با کار جمعی گروه یکی گردد. بعد دوم مساله مورد بررسی در این پژوهش، مبحث قصهگویی است. همه کارشناسان امور تربیتی اتفاق نظر دارند که کودکان و نوجوانان بیشتر از بزرگسالان تحت تاثیر اندیشههای قصه قرار میگیرند بنابراین اهمیت وظیفه قصهگویان کودک و نوجوان بیشتر حساس و خطیر میشود. هدف پژوهش حاضر، تحقیق و بررسی داستانهای محمد رضا شمس (1۳۳6) به منظور بررسی میزان مطابقت آنها با داستانهای فبک (فلسفه برای کودکان)، و تحلیل و بررسی آنها براساس معیارهای آن است. توجّه به ادبیات کودک و نوجوانان بهویژه داستانهای محمدرضا شمس، شناساندن این داستانها، آشتی دادن نسل جدید با ادبیات سرزمین خود، اهمیتهای آن و مشخّص کردن کفایت های فکری - فلسفی این داستانها از اهداف پژوهش حاضر است. انطباق فرهنگی این قصهها با فرهنگ جامعه، دوری از درافتادن به دامان فرهنگ بیگانه و پذیرش ارزشهای اغلب ناهمگون سرزمینهای دیگر از اهداف دیگر این پژوهش محسوب میشود. در این راستا ده کتاب از کتابهای محمد رضا شمس که بیشترین تناسب را با معیارهای فبک داشته باشند، برگزیده و تحلیل خواهند شد.
-
برساخت گفتمانی و نشانهشناختی سرودههای روایی معاصر (مطالعه موردی آثاری از نیما، شاملو، ابتهاج، اخوان، خانلری، کسرایی و حمید مصدق )
1402پژوهش حاضر، سه حوزۀ کلان نقد و نظریه را دربرمیگیرد: تحلیل گفتمان، زبانشناسی (با رویکرد نشانهشناسانه) و روایتشناسی. تلفیق دادهها، عناصر و ابزارهای کاربردی در این سه حوزه پژوهشگر را قادر میسازد که به خوانشهایی نو از متون ادبی دست یابد. این پژوهش تلاشی در جهت ارائه و تبیین منطق گفتمانی و نشانهشناختی سرودههای روایی معاصر است که با رویکرد تعمیمی به برشماری و آنالیز برجستهترین اشعار روایی هفت شاعر معاصر (نیما، اخوان، شاملو، خانلری، کسرایی، ابتهاج و حمید مصدق) خواهد پرداخت. پژوهش حاضر بر آن است تا با ابزارهای ذکر شدۀ فوق، نحوۀ شکلگیری سرودههای روایی معاصر و فرایند بازنمایی برخی از مهمترین عناصر گفتمانی، نشانهشناختی و روایی در یک کل نظاممند به نام سرودۀ روایی را نشان دهد. تعامل، تقابل، پیوند و میزان و نحوۀ حضور هر یک از عناصر گفتمانی، ادبی و روایی در این دست سرودهها، در نهایت نتایجی به دست داده است که بر اساس این نتایج و تعمیم دادن آن به سایر متون دارای تشابه تاریخی، اجتماعی و ادبی، میتوان الگو یا منطقی روایی برای این دست سرودهها ارائه کرد و به طبقهبندی آنها دست یافت. همچنین با این رهیافت میتوان در مقام ادعایی مستدل و با پشتوانۀ دادههای تفسیری منتج از سه رویکرد گفتمانی، ادبی و روایی، به تبیین این الگو دست یافت. پژوهش حاضر، در این راستا کوشیده است دو پرسش محوری «چرا» و «چگونه» را در رابطه با فرایند شکلگیری و کثرت بسامد سرودههای روایی معاصر پاسخ دهد. الگوی تحلیلی سه سطحی در پژوهش حاضر، متاثر از زمینه و بافت متن در آرای هالیدی و حسن با گریز به خوانش شعرشناسانۀ ریفاتر و کنشهای گفتاری سرل-، کنشگران و کنشهای اجتماعی در آرای ون لیوون –با گریز به آرای ساختارگرایان در باب شخصیت- و لحن و شیوۀ گفتمان در شعر است. نتایج تحقیق نشان میدهد اولاً شاعران معاصر، در اشعار روایی خود و بسامد و کیفیت بهکارگیری عناصر روایی، بسیار متاثر از الگوی وصفی- روایی نیما هستند. ثانیاً تلفیق نظریههای ساختاری و تاویلی، سویههای پنهان معنا را در شبکهای پیچیده از روابط درونمتنی و برونمتنی شعر آشکار میکند و مولفههای ادبی، گفتمانی و روایی را با نسبتهای متفاوت در تفسیر شعر، مشارکت میدهد. ثالثاً تقلیل دلالت تفسیری اشعار روایی به معانی متعیّن ممکن نخواهد بود بلکه معنا، امری برساخته، سیال و ناپایدار است که با توجه به دانش و موقعیت خوانندۀ شعر و رویکردی که در خوانش شعر انتخاب میشود، تغییر میکند و تکثیر میشود.
-
بررسی نقش ظرفیّت های زبانی و ادبی شرف نامۀ بدلیسی، تاریخ بیهقی و نفثه المصدور نسوی در انتقال مفاهیم تاریخی
1401رسالۀ حاضر تحت عنوانِ «بررسی نقش ظرفیّتهای زبانی و ادبی شرفنامه بدلیسی، تاریخ بیهقی و نفثهالمصدور نسوی در انتقال مفاهیم تاریخی» انجام شده است؛ ازاینرو شرفنامۀ امیر شرفخان بدلیسی، پدر تاریخنگاری کُرد، همراه با تاریخ بیهقی و نفثه المصدور،منابع پژوهش حاضر را تشکیل می دهند. بخش اعظم این پژوهش به معرّفی، بررسی و تجزیه و تحلیل ظرفیّتهای زبانی و بخش کمتر آن به ظرفیّتهای ادبی در این سه اثر اختصاص یافته است. شناساندن ظرفیّتهای زبانی و ادبی این سه اثر به علاقهمندان زبان، تاریخ و فرهنگ ایرانی و آشنایی با آنها، اهمّیّت بسزایی داشته و انجام پژوهش حاضر را ضروری نموده است. این پژوهش نشان می دهد در مواقعی که بیان صریح علل و عوامل رخدادهای تاریخی برای مورّخان مشکل ساز بوده، آنها از کدام شگردهای زبانی و ادبی جهت بیان گفتمان خود استفاده کرده اند. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است و داده ها به شیوۀ کتابخانه ای و سندکاوی با استفاده از روش تحلیل محتوا بررسی شده اند. بدین منظور منابع مرتبط با این سه اثر، مطالعه و مطالب مرتبط با موضوع رساله، فیش برداری و یادداشت گردیده و سپس از نظر علم معانیِ نحو، دستور زبان، بلاغت، تحلیل گفتمان، روایت شناسی و امثالهم، تحلیل و بررسی شده اند. پژوهش حاضر برای تبیین ظرفیّتهای زبانی از نظریۀ نظم جرجانی (علم معانی نحو)، نظریۀ صورتگرایان روس و نظریۀ لیچ (قاعده کاهی و قاعده افزایی) و برای تبیین ظرفیّتهای ادبی از آرای اندیشمندان علوم بلاغی (معانی، بیان و بدیع) و برای تبیین میزان صراحت یا پوشیدگی گزارهها، از نظریۀ تحلیل گفتمان ونلیوون استفاده کرده است. علمای بلاغت زیبایی را در نحو جمله، صنایع بدیعی و صور خیال دانسته اند؛ یعنی برای تبیین وجوه ادبیّت یک متن، توضیح ساختارهای نحوی، صنایع بیانی و بدیعی آن را ضروری شمرده اند؛ بنابراین برای بررسی ظرفیّتهای زبانی و ادبی یک اثر، باید علم معانی نحو، بیان و بدیع را مبنای کار قرارداد؛ ولی به دلایلی که در بالا بیان شد، از بررسی بیان و بدیع در منابع پژوهش حاضر، پرهیز شده و وجهۀ همّت نگارنده، بیشتر بر بررسی این سه متن از جنبۀ علم معانی نحو متمرکز شده است. علم معانی نحو علمی است که زیبایی و تاثیر آثار ادبی را تنها از دیدگاه ساختمان جمله بررسی می کند؛ لذا یکی از کمترین نتایج این پژوهش، ایجاد علم معانی نحو برای زبان فارسی است. علاوه بر بررسی ساختارهای نحوی، جملۀ معترضه، بدل، صفت، تعریض، تصویر، توضیح و تفسیر فراتاریخی و یادکرد مشاهیر، مهمترین ظرفیّتهای زبانی مورد بررسی در این سه اثر هستند که هرکدام به سان تمهیدی در انتقال مفاهیم تاریخی نقش دارند. ظرفیّتهای ادبی مورد استفادۀ این سه نویسنده هم که در پژوهش حاضر بررسی شده اند، عبارتند از: کاربرد شعر، آیه، حدیث، امثالوحکم و تمثیل یا روایات الحاقی در لابهلای گزارههای تاریخی. بررسی کارکرد بلاغی وجه جمله (امری، التزامی، پرسشی و عاطفی) نشان می دهد در برش تاریخ بیهقی برای همۀ انواع جملات غیرخبری و وجوه غیراخباری فعل شواهد قابل توجّهی وجود دارد؛ ولی در دو متن دیگر - جز برای وجه التزامیِ غیرشرطی در شرفنامه - حتّی یک مثال دیده نمی شود؛ بنابراین بیهقی از نظر تنوّع و میزان استفاده از ظرفیّتهای زبانی بر دو نویسندۀ دیگر برتری دارد.
-
گونهشناسی گفتمان روایی در دو اثر صهیل الجواد الابیض تامر و بوف کور هدایت
1401گونه شناسی روایی از جمله نظریههایی است که بر مسئله زاویه و نقطه دید استوار شدهاست. ژپ لینت ولت، نظریه پرداز فرانسوی که نظریهاش بر مبنای تقابل کارکردی بین راوی و کنشگر طرح ریزی شده، به بررسی و تحلیل راوی و عمل روایت، کنشگران و مخاطب میپردازد. گونه شناسی روایی به بررسی و ارائه الگوی ارتباطی و عملکردی بین وجوه خیالی راوی، کنشگران و مخاطب میپردازد که شامل وجوه انتزاعی، وجوه ملموس، کنشگران، راوی و مخاطب است که در نهایت به بررسی و تحلیل انواع کنشگران، گونههای کنش و مخاطب منجر میشود. نوشتار حاضر با روش توصیفی-تحلیلی است و براساس نظریه ژپ لینت ولت به بررسی گونه شناسی عمل روایت و رابطهای که بین راوی و مخاطب وجود دارد که در ارتباط با روایت، داستان و کنشگران است، میپردازد. این تقابل کارکردی بین راوی و کنشگر صورت میگیرد و در دو قالب روایی اساسی شکل میگیرد: عمل روایت در دنیای همسان و عمل روایت در دنیای ناهمسان. همچنین این تقابل به شکل گیری مرکز جهتگیری نگاه خواننده منتهی میشود که تحلیل گونه شناسی روایی طبق آن مرکز بر مبنای چهار پایه، پایه ادراکی-روانی، پایه زمانی، پایه مکانی و پایه کلامی قابل بررسی است که دو اثر بوف کور صادق هدایت و صهیل الجواد الابیض زکریا تامر بر اساس این شاخصهها بررسی میشوند؛ بدین شکل روشها و شگردهای روایی تامر و هدایت در خلق این دو اثر و چگونگی استفاده از دنیای مختلف روایی نشان داده شدهاست. نتیجه نشان میدهد که هر دو نویسنده با استفاده از گونه شناسی روایی به جا توانستند افکارشان را در گونههای مختلف روایی نشان بدهند و مرکز جهتگیری خواننده را تعیین کنند. از سوی دیگر با توجه به ماهیت سورئالیستی هر دو اثر و استفاده تامر و هدایت از گونههای روایی مناسب به مخاطب امکان داده شده تا شناخت بیشتری از وضعیت و واقعیت عصرشان داشته باشند. همچنین از نظر پایهی زمانی هر دو روایت شبیه به هم هستند. مکان نیز در هر دو روایت تا حدود زیادی مبهم و مجهول است و گاهی از مکان واقعی با وجود خارجی به مکانهایی انتزاعی و ذهنی تغییر مییابد. عدم ثبات مکان و نامعلومبودن مکان نیز از شاخصههای اصلی روایتهای سوررئالیستی است و با مکتب انتخابی نویسندگان اثر مطابقت دارد، تغییرهای مکرر راوی و شخصیتها، چرخش نقلقولها و گفتگوها و وجوه دستوری واژگان و افعال از نظر شخص و زمان نیز با ماهیت عدم ثبات و عدم قطعیت در سبک سوررئالیسم سنخیت دارد.
-
شرح و تحلیل و تطبیق صور خیال در شعر شاعران کُرد پارسی گو
1401غالب شاعران زبان کردی، علاوه بر اشعار کردی، در زبان فارسی نیز طبع آزمایی کرده اند. یکی از امکانات شاعران در فرهنگ اسلامی برای ایجاد رابطه با مخاطب «صورخیال» است. در این رساله عناصر تصویرساز و کیفیت ارتباطشان یا شیوه توصیف در دیوان شعری «شیخ رضا طالبانی و طاهر بگ جاف» را بر اساس چهار مقوله تصویر ساز«تشبیه، استعاره، مجاز و کنایه» بررسی و طبقه بندی کرده ایم. بعضی از تصاویر که شاعران در اثرشان بکاربرده اند تکراری و نظیر آنها در دیوان شاعران قبل از آن دیده می شود و هردو شاعر در این زمینه مشترکات زیادی دارند. عده ای دیگر از تصویرها، نو آوری در تصاویرهای تکراری است که شاعر با بیان مشبه، وجه شبه، معنا و مفهوم نو چه در قالب ساده یا تلفیقی و ترکیبی به خلق آن دست زده و در این حوزه شیخ رضا طالبانی پیشتاز است. دسته ای آخر نوآوری در تصاویر است که شیخ رضا در این زمینه موفق بوده در حوزه تشبیه، استعاره، مجاز کنایه دست به خلق اثار زده که اکثر تصاویر برپایهای تجربهای مستقیم شاعر با طبیعت و آدب و رسوم مناطق مختلف می باشد. در دیوان شعری شیخ رضا طالبانی که شامل ۳۸۳اثر شعری در قالبهای غزل، قصیده، تخمیس، رباعی و فرد به زبان کردی و فارسی می باشد؛ ۴۲۷مورد تشبیه، ۸۴مورد استعاره، ۱۳۴مورد مجاز و ۲۲۹کنایه به کار رفته است. همچنین در دیوان شعری طاهر بگ جاف که شامل ۱۵۳غزل و قصیده به زبان فارسی کردی که اکثر آنها به زبان فارسی است، ۷۸۳تشبیه، ۱۴۵استعاره، ۱۴۶مجاز و ۲۲۱کنایه به کار رفته است. در اشعار هردو شاعر بیشترین عنصور صور خیال به کار رفته تشبیه است به ویژه تشبیه گسترده. هردو شاعر در این بخش توجه خاص به طبیعت دارند و در این زمینه باهم اشتراکاتی زیاد دارند اما شیخ رضا دربارهای مسائل مذهبی و انتقاد جامعه و توجه به زیندگی روستای و دیگر، داشته که در اشعار طاهر بگ به آن طرز قابل روئیت نیست، در حالیکه عناصر که مرتبط با زندگی چادر نشینی، می گسار و شکار باشد، در اشعار طاهر بگ به خوبی بیان شده است. شیخ رضا شاعر مبتکر و نوگرا است از هر عنصر که قابل درک چه به حواس ظاهر چه به حواس باطنه استفاده کرده است برای تشکیل تصاویر شعری. درحالی که طاهر بگ بیشتر شاعر مقلد و غزل سرا بوده است و از هر گونه نوآوری در حوزه صور خیال دور بوده است
-
تحلیل بازنمایی میزان تناسب سرعت روایت با محتوای اثر در رمان رازی در کوچه ها
1401یکی ازجنبه های قابل توجّه در روایت شناسی ژنت، بحث سرعت و ضرب آهنگ(تداوم یا دیرش) روایت است که در آن، رابطه ی میان زمان داستان و زمان متن مورد بررسی قرار می گیرد. از دیگر سو نیز، بیانگر کنش ها و حوادث داستان در یک دوره زمانی خاص است و با سنجش سرعت روایت می توان پی برد که چه میزان از حجم رمان به رویدادهای داستان و کنش ها اختصاص پیدا کرده است. «رازی در کوچه ها» یکی از آثار شاخص داستانی «فریبا وفی» است که در نوشتار حاضر با رویکرد توصیفی و تحلیلی و براساس نظریه روایت شناسی ژنت از منظر سرعت روایت بررسی شده است. در نگاه اول، روایت داستان بر حسب توالی زمانی نیست؛ بدین معنا که زمان پریشی از نوع گذشته نگری درونی بر روایت غلبه دارد و همین امر تاثیر فراوانی بر شتاب و سرعت روایت می گذارد و موجب شتاب منفی و کندی روایت می شود. افزون براین، عوامل دیگری نیز موجب به هم خوردن تعدیل سرعت روایت در مجموع رمان رازی در کوچه ها شده اند. توصیفات مکرر و پی در پی ظاهر، حالات، روحیات و اعمال شخصیت های داستانی، جزئی نگری و صورت گرایی زنانه فریبا وفی، چیرگی نقالی، خودگویی نویسنده یا روایی، دخالت نویسنده و فراوانی کانون های بحران از دیگر عواملی است که شتاب منفی و کندی روایت را بر مان حاکم کرده و توازن میان شتاب منفی و شتاب مثبت را در سرعت روایت بر هم زده است. امّا با این وجود، فریبا وفی تلاش کرده است که برای جبران شتاب منفی و جلوگیری از سکون و ایستایی روایت از مولفه های شتاب مثبت نیز بهره بگیرد. هر چند در این کار موفق نشده است و شتاب مثبت برای مخاطب چندان ملموس و محسوس نیست و خواننده با یک روایت ساکن و ایستا روبرو است که گاهی وقت ها موجب کسالت و رخوت می شود. بهره گیری از جملات کوتاه، استفاده از فعل های حرکتی، حذف و گزینش رویدادهای گذشته، نمونه های از مولفه های شتاب مثبت در رمان رازی در کوچه هاست که نویسنده می خواهد از این طریق در سرعت روایت تاثیر بگذارد. قابل ذکر است که در این رمان، استفاده از جملات کوتاه، بخشی از رویکرد سبکی فریبا وفی محسوب می شود؛ رویکردی که خاص سبک زنانه است.
-
تحلیل گفتمان انتقادی هفت رمان فارسی بر اساس الگوی ون لیوون
1400زبان رمان عموماً و زبان رمان های که در این پژوهش بررسی شده اند، خصوصاً، نشانه هایی از چگونگی انعکاس فلسفۀ حیات فکری و اجتماعی مردم در ذهن و زبان نویسنده است لذا توجه به ساخت گفتمانی در بررسی رمان می تواند در شناخت و تفسیر دقیق تر رمان موثر باشد. الگوی ون لیوون در زمینه تحلیل گفتمان انتقادی الگوی معروفی است و در صدد پاسخ به این سوال است که چگونه آثارداستانی با بهره گیری از مولفه های زبانی، محتوا و درون مایه خود را در ساخت فرهنگی نسل های مختلف جاودان می سازند؟ هدف این پژوهش یافتن میزان و چگونگی انعکاس پیوند بین هنر، زبان و جامعه، و تاثیر حیات فکری حاکم بر ذهن نویسنده و تاثیر ذهن نویسنده بر زبان او است . روش این پژوهش تحلیلی ـ توصیفی است با رویکرد گفتمان شناسی در زمینه زبان شناسی ادبیات که چگونگی توزیع ساخت های گفتمان مدار در سطح عبارات، جملات و متن هفت رمان دهه چهل (آوسنه باباسبحان، تنگسیر، توپ، سووشون، شازده احتجاب، شریفجان شریفجان و نفرین زمین) را بررسی کرده تا میزان صراحت و پوشیدگی مولفه های زبانی به کاررفته در بیان مفاهیم را روشن کند. علاوه بر تحلیل کیفی از بررسی کمیّت و بسامد نقش کنشگران و نسبت مولفه ها به شیوه های آماری استفاده شده است . یافته ها نشان می دهد که در تمام جوامع و در فرهنگ های مختلف برای بیان مطلب خاصی ازمولفه های گفتمان مدار یکسان استفاده می شود با این تفاوت که میزان بهره گیری از این مولفه ها و انتخاب نوع مولفه ها برحسب دیدگاه سیاسی، اجتماعی و یا ایدئولوژی خاص نویسنده متغیر است پس در هفت رمان «آوسنه باباسبحان، تنگسیر، توپ، سووشون، شازده احتجاب، شریفجان شریفجان، نفرین زمین» کم و بیش از مولفه های جامعه شناختی- معنایی استفاده شده است. در این آثار کنش گران در هیات انسان های فعال و پویا بازنمایی شده اند؛ کنشگران فعالی که اسیر چارچوب های اجتماعی شده و راهی به رهایی ندارند. نتایج تحلیل اثبات فرضیه ها را در آثار بررسی شده نشان می دهد. ارتباط مستقیم و چندلایه بین مناسبات قدرت، ساخت های ایدئولوژیک و ساخت های گفتمان مدار در این آثار دیده شد هرچند نویسندگان آثار داستانی تمام تلاش خود را داشته اند که نشان دهند بدون هدف و غرض خاصی یا به تعبیری بی طرفانه به مسائل نگاه می کنند اما بررسی ها نشان می دهد که هیچ نوشته یا متنی خالی از ارزش گذاری های خاص اجتماعی، سیاسی، مذهبی یا فرهنگی نیست ولو اثری داستانی باشد.
-
شگردهای مشروعیت سازی در امثال و مثل نماهای زبان فارسی و نقش آن ها در تحلیل گفتمان
1400این پژوهش با هدف دستیابی به شگردهای مشروعیت بخشی و مشروعیت زدایی در امثال و مثل نماهای زبان فارسی و نقش ضرب-المثل ها در تحلیل گفتمان می باشد. پژوهش براساس نظریه مشروعیت بخشی ون لیوون انجام گرفته تا نشان دهد که ضرب المثل-ها چگونه با کمک قدرت اقناعی زبان می توانند به یک گفتمان مشروعیت دهند یا از آن سلب مشروعیت کنند. راهکارهای اصلی لیوون برای مشروعیت دهی به گفتمان و مشروعیت زدایی از آن، اقتدارسازی، ارزیابی و سنجش اخلاقی، عقلانی سازی و اسطوره-سازی هستند که نتایج حاصل از داده های پژوهش نشان می دهد که از میان فرآیندهای مشروعیت سازی در امثال ، مولفه ی ارزیابی و سنجش با مجموع 380 مثل از بیشترین بسامد برخوردار می باشد. نتیجه ی نهایی پژوهش این است که امثال برای اهداف و انگیزه های متفاوتی به کار می روند که از مهم ترین این اهداف اقناع مخاطب، مشروع جلوه دادن کلام خود و سلب مشروعیت از دیگری می باشد.
-
تحلیل تطبیقی ساختار و استراتژی های مخالف خوانی های حافظ و محوی
1400فرهیختگان، با آگاهی و ادراک خود، خوانشی دیگرگون از رویدادها، تحلیل شخصیتی تیپ های مختلف جامعه و ایدئولوژی های حاکم بر اجتماع دارند که اصطلاحاً مخالف خوانی خوانده می شود، موضوع پژوهش حاضر تحلیل تطبیقی ساختار و استراتژی های مخالف خوانی های حافظ و محوی است. تحلیل چگونگی ساختار و استراتژی های هنری مخالف خوانی های این دو شاعر، تحلیل پدیده های موثر در شکل گیری دیگر خوانی های آنان و یافتن موارد اشتراک و افتراق شیوه های مخالف خوانی آنان از اهداف این پژوهش است. روش پژوهش توصیفی تحلیلی است، جامعه آماری 486 غزل حافظ و 133 غزل محوی است. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 316 غزل حافظ و 97 غزل محوی است که به روش تصادفی ساده (simply random) و با استفاده از جدول تصادفی اعداد انتخاب شده اند. اطلاعات به شیوه کتابخانه ای و اسنادی گردآوری و به شیوه تحلیل محتوا بر اساس مولفه های مخالف خوانی تجزیه و تحلیل شده اند. نتایج نشان می دهد: مخالف خوانی از نظر ساختاری بر اساس تقابل های دوگانه شکل گرفته است که برای تبیین بهتر آن از گفتمان مشروعیت سازی و نظریه قدرت فوکو استفاده شده است و از نظر استراتژی از مواردی چون طنز، تابوشکنی، شگردهای ادبی چون مجاز به علاقه تضاد، کنایه، محتمل الضدین، ذم شبیه به مدح و مواردی این چنینی استفاده شده است که در متن پایان نامه به تفصیل از آنها سخن رفته است.
-
تحلیل تطبیقی اشتقاقات در گویش بادینی زبان کُردی و زبان فارسی
1400زایایی زبان یکی از مهم ترین خصوصیاتِ موجود در زبان بشری است که از طرق مختلف از جمله واژه سازی پدیدار می شود. واژه سازی به عنوان نشانۀ مهم زایایی در سطح صرفی زبان، اشکال و انواع گوناگونی را شامل می شود که اشتقاق یکی از آن ها است. اشتقاق یکی از فرایندهای پرکاربرد در واژه سازی در زبان های مختلف است. این فرایند، در زبان فارسی و زبان کُردی لهجۀ بادینی نیز بسامد بسیاری دارد. با توجّه به اهمیّت این فرایند در واژه سازی و نیز کاربرد آن در گونه های مختلف زبان فارسی و زبان کُردی، نگارندۀ این پژوهش، تحقیقات خود را بر این حوزه متمرکز کرده است تا از جنبه های پنهان اشتقاق با استفاده از داده های پژوهشی و در چارچوب یک پژوهش تطبیقی، پرده بردارد. داده های پژوهش حاضر از طریق بررسی و نمونه برداری از فرهنگ فارسی معین و فرهنگ کرمانجی ـ انگلیسی چایت بدست آمده است، و برپایۀ رویکرد دستور نویسان فارسی و کردی تشریح گردیده است. نتایج پژوهش حاضر از الگوی دقیق به کارگیری وندها در زبان فارسی و زبان کُردی لهجۀ بادینی خبر می دهند، کُردی بادینی و فارسی از وندهای مشترکی برای فرایند اشتقاق در واژه سازی بهره می برند، هم چنین هر یک از دو گونۀ یادشده، وندهای خاص خود را دارند. زبان کُردی لهجۀ بادینی و زبان فارسی به طور کلی از جمله گونه هایی هستند که به صورت مشخصی تمایل به پسوند محور بودن، دارند از این رو کاربرد پسوند در این دو گونه بیش از پیشوند است. هم چنین کاربرد میان وند در دو گونۀ بادینی و فارسی بسیار اندک است، از این رو می توان سهم اصلی اشتقاق را در واژه سازی به پسوندها و پیشوندهای موجود در این دو گونه نسبت داد.
-
تحلیل کارکردهای معنایی سروده های گلستان سعدی
1400هدف از انجام این پژوهش دست یابی به دلایل آمیختن نثر و نظم در کتاب گلستان سعدی به روش توصیفی_تحلیلی است. این پژوهش به شیوه تحلیل انتقادی گفتمان بر طبق نظریات تحلیل گران این حوزه: الگوی ون لیوون و روش تولمین بررسی شده است. الگوی ون لیوون، متن را به عنوان کنش اجتماعی می داند که نابرابری های جامعه را نشان می دهد؛ مشروعیت بخشی و مشروعیت زدایی از یک امر را بررسی کرده که دارای زیرمجموعه هایی چون: 1_ اعتبار بخشی 2_ ارزش گذاری اخلاقی 3_عقلانی کردن 4_اسطوره سازی است. هر کدام از این موارد زیرمجموعه های متنوعی دارد. تولمین اعتقاد دارد گویندگان و اهل زبان به طور متداول برای اقناع مخاطب و باوراندن نظریه ها و آراء خود به شنونده و خواننده از روش های دیگری جز منطق رسمی اسطوره ای بهره می برند؛ وی روشی را ارائه می کند که دارای سه مولفه: ادعا، پشتیبان، زمینه یا زیربنای فکری است. هرکدام از این مولفه ها دارای زیر شاخه های متفاوت و متنوعی هستند. نتایج حاصل از بررسی ابیات در ارتباط با متن حکایت نشان می دهد: ابیاتی که در خلال یا پایان حکایات آمده اند می توان کارکردهایی چون: تاکید و استوارسازی کلام، تبیین وتفسیر، شرح و تعریف، تمنا و آرزو، اقناع مخاطب و ... برای آن ها برشمرد. بیشترین بسامد کارکردها مربوط به تبیین و تفسیر و شرح و تعریف است که به نظر می رسد مهر تاییدی بر ویژگی سهل بودن گلستان باشد. ازجمله موارد و موضوعاتی که شیخ اجل به آن ها مشروعیت می بخشد عبارت اند از: نیکی کردن، نرم خویی، سنجیده گویی، خوش بینی ، زیبایی، عدالت، بخشش و... . از آن جمله است مواردی که مشروعیت زدایی می کند: نادانی، بی هنری، نیکی در حق بدان، ظلم بر مسکین، رفتار ناپسند پادشاه، تعجیل در کار، عالم بی عمل و ... .
-
نقد و بررسی بازتاب اندیشه های امام محمد غزالی در حدیقه الحقیقه سنایی، قصاید خاقانی، منطق الطیر عطار و مثنوی معنوی مولوی
1400امام محمد غزالی (505-450 ه.ق)،فقیه،فیلسوف،متکلم و صوفی از استادان نظامیه بغداد و نیشابور بود که تاثیر اندیشه های او را بر اندیشمندان اسلامی بویژه اندیشمندان ایرانی تا قرن ها بعد مشهود بود . پژوهش حاضر به بررسی میزان تاثیر اندیشه های او در حدیقه سنایی ، قصاید خاقانی شروانی، منطق الطیر عطار نیشابوری و مثنوی معنوی مولوی می پردازد.روش پژوهش توصیفی _ تحلیلی است. داده ها با روش کتابخانه ای گرد آوری شده و با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا ، تجزیه و تحلیل شده است. نتیجه نشان می دهد سنایی در کلام و عرفان، عطار نیشابوری در عرفان عاشقانه خود و اندیشه های کلامی و فلسفی اش، خاقانی در فلسفه ستیزی و مولانا در معرفت شناسی بویژه در مساله وجود و مراتب عقل و عشق و بسیاری از موارد مشابه دیگر ، متاثر از اندیشه های غزالی هستند.
-
نقد تطبیقی شعر پست مدرن در دو دفتر شعری خطاب به پروانه های رضا براهنی و چیایه کانی من (کوهستان های من) هندرین
1400موضوع پژوهش حاضر «نقد تطبیقی شعر پست مدرن در دو دفتر شعری خطاب به پروانه های رضا براهنی و چیایه کانی من (کوهستان های من) هندرین» است. بازشناخت جریان پست مدرنیسم در دو دفتر یادشده، جایگاه آن در هر یک از جوامع خود، میزان تاثیر فرهنگ غرب، پیدایی و تداوم آن، موضوع جامعه در قبال این جریان، وجوه اشتراک و افتراق آن در دو زبان و تحلیل این وجوه در مقایسه با این جریان جهانی از اهداف این پژوهش است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است. داده ها به روش کتابخانه ای و سندکاوی گردآوری شده و با استفاده از مولفه های پست مدرنیسم به شیوه تحلیل محتوا تجزیه و ترکیب شده است. نتایج نشان می دهد مولفه های تناقض، چندصدایی و اسکیزوفرینی در هر دو اثر دیده می شود اما مولفه های نوستالژی، چندفرهنگی، چندهویتی و فراگمنت های فلسفی در کوهستان های من بیش از خطاب به پروانه ها است. اثر براهنی فاقد برخی از مولفه ها مانند مونولوگ است. همچنین نتیجه بیانگر این است که مولفه های پست مدرنیسم در شعر هندرین نسبت به براهنی، پررنگ تر و چشمگیرتر است. همچنین تلقی نادرست براهنی از مقید نبودن متن در بند معنی، شعر او را در این زمینه از معنی تهی کرده و همین مطلب پست مدرن بودن شعر او را به چالش کشیده است.
-
بازخوانی نام گذاری، جایگاه و ویژگی های سبکی شاعران حوزه آذربایجان
1400اطلاق نام سبک آذربایجانی بر شاعران حوزه ارّان پیشینه چندانی ندارد. اختلاف در نام گذاری، مولفه ها، مکتب یا سبک تلقّی کردن آن و دیدگاه های متفاوت درباره سبک موسوم به آذربایجانی همواره با چالش هایی همراه بوده است. در این راستا پژوهش حاضر به بازخوانی نام گذاری، جایگاه و ویژگی های سبکی شاعران حوزه ارّان می پردازد و می کوشد با روش توصیفی ـ تحلیلی به سوالات و ابهامات مطرح شده پاسخ دهد. جامعه آماری قصاید شاعران حوزه اران است که ابوالعلاء گنجه ای، فلکی شروانی، خاقانی شروانی، مجیرالدین بیلقانی و نظامی گنجه ای را در بر می گیرد. به دلیل استقرای تام تعیین حجم نمونه لازم نبود و داده ها به روش تحلیل محتوا بررسی شده اند. نتایج نشان می دهد که بیشترین مولفه های معرفی شده از سوی سبک شناسان منطبق با قصاید خاقانی است. هر چند میان اشعار او و همعصرانش شباهت هایی وجود دارد، اما قصاید خاقانی از لحاظ زبان، تصرفات شاعرانه در موضوعات متنوع و بسامد مولفه های سبکی تفاوت معناداری دارد. این تفاوت به گونه ای است که می توان بر مبنای آن خاقانی را صاحب سبک فردی دانست. لذا، با توجه به کار آگاهانه خاقانی در تغییر روش شعری و تاثیرپذیری دیگران از او، اطلاق سبک به شعر این حوزه اشتباه است و بهتر است از عنوان «مکتب شعری اران و شروان» استفاده کرد و به جای ابوالعلاء گنجه ای که اثر قابل توجهی از او باقی نمانده، خاقانی را بانی و رئیس این مکتب تلقی کرد و دیگران را در حوزه نفوذ او دانست.
-
تحلیل منطق گفتمانی فرامتن های پیوسته ی مولف-راوی در شازده حمام پاپلی یزدی براساس فرامتنیت ژرار ژنت
1400موضوع پژوهش حاضر تحلیل منطق گفتمانی فرامتن های پیوسته مولف-راوی در شازده حمام پاپلی یزدی براساس فرامتنیت ژنت است. شازده حمام، اتوبیوگرافی دکتر محمدحسین پاپلی یزدی (1327- ) است که تاکنون چهار جلد آن منتشر شده است. روش پژوهش، توصیفی ـ تحلیلی است که به روش تحلیل محتوا و براساس نظریه فرامتنیت ژنت تحلیل شده است. نتیجه نشان می دهد که مولف-راوی در تحلیل های فرامتنی پیوسته کتاب، نقد وضعیت موجود و تلاش برای وضعیت مطلوب را هسته مرکزی گفتمان خود قرار داده است. این نقد که محصول دانش، تجربه عینی و عملی نویسنده، تخصص او و تحصیل و تدریس در دانشگاه های معتبر اروپایی است، موجب شده از فرامتن ها در تعلیل، تفسیر، روشنگری، ارائه راهکار و مواردی از این دست استفاده کند که در متن پژوهش به تفصیل به آن ها پرداخته شده است.
-
بازتاب ادبیات پایداری در تشبیهات شاعران شاخص دهۀ 60
1399دهۀ شصت یکی از دوره های مهم و سرنوشت ساز در تاریخ معاصر ایران به شمارمی رود. یک سال پیش از آغاز این دهه، ایران درگیر جنگی ناخواسته و تمام عیار با کشور همسایه شد. پدیدۀ جنگ زندگی مردم ایران را در همۀ شئون تحت تاثیر قرار داد و ساختار و بافت های فرهنگی بسیاری را دگرگون کرد و ارزش های فرهنگی جدیدی را پدید آورد. ادبیات نیز همان-گونه که ویژگی ذاتی آن است، به پیروی از جامعه، از این پدیده متاثر شد. دگرگونی عمیق و جریان سازی در حوزۀ فرهنگ و ادبیات پدید آمد. ویژگی های اندیشگانی، زبانی و ادبی شعر پس از انقلاب نیز همگام با جنگ، سمت و سوی تازه ای به خود گرفت. عنصر بلاغی تشبیه نیز که یکی از عناصر مهم بیانی به شمارمی رود، از این اتفاقات برکنار نماند و در حد ظرفیت های تصویری و زبانی خود، مولفه های ادب پایداری را در خود بازتاب داد. پژوهش حاضر، با توجه به اهمیت دهۀ شصت در تاریخ معاصر ایران، به بررسی شعر این دوره می پردازد و در کنار بررسی و تحلیل جریان شعر پایداری، شناساندن مولفه های ادب پایداری از راه بررسی تشبیهات این دوره، بررسی بازتاب جهان بینی شاعران دهۀ شصت در مورد جنگ در تشبیهات آنان، بررسی دلایل افزایش یا کاهش بسامد تشبیهات مربوط با جنگ شاعران این دوره، مقایسۀ دیدگاه های شاعران جریان شعر پایداری با یکدیگر و بررسی نوآوری های شاعران این جریان شعری در ساختمان تشبیه، از اهداف این پژوهش است. روش تحقیق در پژوهش حاضر، روش توصیفی - تحلیلی است و داده ها به شیوۀ کتابخانه ای و سندکاوی گردآوری شده و نتایج با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا، تجزیه و تحلیل شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که جنگ در ابعاد مختلف زندگی، تفکر و شعر شاعران جریان شعر پایداری دهۀ شصت تاثیرات عمیق و ماندگاری گذاشته است و تشبیهات این شاعران ، بازتاب دهندۀ طیف وسیعی از مولفه های ادبیات پایداری در خود هستند. شاعران جریان شعر پایداری دهۀ شصت، با وجود تنگناهای دشوار شرایط جنگ و محدودیت های خاص این پدیده، از نوآوری های زبانی، تصویری و اندیشگانی در شعر غافل نبوده اند. در حوزۀ مورد بحث ما نیز، با توجه به مدت زمان محدود جنگ که آغاز و پایان آن در کمتر از ده سال اتفاق می افتد و ناگفته پیداست؛ این زمان محدود نمی تواند بستر مناسبی برای ایجاد تغییر یا پیدایش نوآوری گسترده در سطوح مختلف شعر و تصویر باشد، در زمینۀ تشبیه، نوآوری هایی انجام شده است. یکی از نوآوری های شاعران این دوره، استفاده از نوعی تشبیه کمتر شناخته شده با عنوان «تشبیه ناهمساز» است. تشبیه ناهمساز، از آمیزش دو تصویر تشبیه و پارادوکس از دو حوزۀ بیان و بدیع پدید می آید و به دلیل هنجارگریزی همراه با بسامد برجسته و معنادار، به یک ویژگی سبکی قابل تشخیص در شعر شاعران جریان پایداری تبدیل شده است.
-
ببررسی تطبیقی ادب پایداری در آثار منظوم ادبیات فارسی و کردی پس از جنگ جهانی اول (با تکیه براشعار ملک شعرای بهار، میرزاده ی عشقی و فرخی یزدی در ادبیات فارسی و قانع، احمد مختار جاف و فائق بیکس در ادبیات کردی)
1399ادبیات پایداری(مقاومت) یکی از مباحث مهمی است که در جهان امروز مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. در دوره ی معاصر و به دنبال توجه کشورهای استعمارگر به منابع و ثروت های دیگر کشورها باعث دخالت و نفوذ آن ها در امور کشورهای تحت سیطره شد، ناکارامدی و بی لیاقتی حاکمان داخلی و گسترش نفوذ و دخالت قدرت های استعماری، باعث به وجود آمدن نارضایتی هایی در میان مردم این جوامع شد. شاعران به عنوان قشر فرهیخته و روشنفکرجامعه پرچمدار مخالفت با استبداد داخلی و دخالت های خارجی شدند و مردم را به مبارزه و مقاومت در برابر دعوت می کنند. ایران و عراق با دارا بودن ثروت ها و منابع طبیعی از این قاعده مستثنی نبودند، از این رو شاعرانی چون بهار، عشقی و فرخی یزدی در ایران و احمد مختار جاف، قانع و فایق بیکس در کردستان عراق، علاوه بر مقاومت و مبارزه در استبداد داخلی و کشورهای استعمارگر، مردم را هم دعوت به مبارزه و مقاومت در برابر آن ها فرا می خواندند. از جمله مضامین به کار رفته در آثار این شاعران می تان به وطن دوستی، اتحاد، آزادی، دعوت به علم آموزی، انقلاب و... اشاره کرد؛ این پژوهش بر آن است تا با به کارگیری مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی، با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و به روش توصیفی – تحلیلی به بررسی مضامین پایداری در دیوان های بهار، عشقی و فرخی یزدی در ایران و احمد مختار جاف، قانع و فایق بیکس بپردازد.
-
جری و تطبیق در قصاید انوری ابیوردی
1398شاعران به شیوههای مختلفی چون اقتباس، درج، تضمین، حل، عقد و تلمیح از آیات قرآنی در سرودههای خود بهره گرفته- اند. یکی از این شیوهها جری و تطبیق است که تا کنون در ادب پارسی به گونهای بایسته به آن توجه نشدهاست. پژوهش حاضر به بررسی این مسئله در قصاید انوری میپردازد و میکوشد میزان انطباق آیات با شان نزول آنها و بسامد استفاده از آیات را بررسی کند. روش پژوهش توصیفی تحلیلی است. جامعهی آماری - 207 قصیده و حجم نمونه مطابق با فرمول کوکران 132 قصیده است که با استفاده از شیوهی تصادفی ساده (simple random sampling) انتخاب شدهاست. نتیجه نشان میدهد که وی با بهرهگیری از قاعدهی جری و تطبیقِ آیات، مفاهیم و مضامین قرآنی را به شکلهای بلاغی و بدیعی به رشتهی تحریر درآورده و مفهموم آیات را بر موضوعات مورد نظر خویش تطبیق دادهاست به گونهای که مضومن نهایی شعر وی دور از شان نزول حقیقی آیات است. همچنین از داستانها و خصوصیات انبیا و شخصیتهای قرآنی جهت تایید دیدگاه خود، برجسته نمودن ویژگیهای مثبت ممدوح و تطبیق موضوعات مورد نظر خویش با آیات قرآن از قاعدهی جری و تطبیق مدد جستهاست
-
بررسی تکنیک های روایت در آثار نسیم مرعشی
1398زمان از مولفه های مهم روایت است و در ساختارشکنی هایی که نویسنده یا راوی در سیر حوادث داستان صورت می دهد، اهمیت بسزایی دارد. در این میان ژرار ژنت به عنوان موثرترین نظریه پرداز و روایت شناس در زمینه ی زمان متن، با تفاوتی که میان زمان تقویمی و زمان روایی قائل است، مسیر گردش داستان را از زمان تقویمی به زمان روایی به سه مبحث عمده ی نظم، تداوم و بسامد طبقه بندی کرده است. پژوهش حاضر، مولفه ی زمان در روایت را بر اساس نظریه ی ژنت در دو رمان پرفروش از نسیم مرعشی به نام های "پاییز فصل آخر سال است" و "هرس" بررسی و تحلیل کرده است. نتایج نشان می دهد که این دو اثر فاقد نظم خطی رخدادها هستند و نویسنده در هر دو داستان با استفاده از انواع تکنیک های زمان پریشی به ویژه گذشته نگری مرکب و بیرونی و همچنین شگردهای تداوم یا دیرش رویدادها خصوصاً درنگ توصیفی و حدیث نفس، توانسته است از طریق کاهش سرعت روایت و ایجاد شتاب منفی و همچنین حضور حداکثری راوی، بر خواننده تاثیر بگذارد. نتایج نشان می دهد که عنصر زمان، در روایتِ هر دو رمان دارای برجستگی ویژه ای است. نظم و تداوم از پرکاربردترین مولفه های روایی در هر دو اثر است. ضمن آن که رمان "پاییز فصل آخر سال است" به جهت آن که شامل تمام انواع زمان پریشی ها و نابهنگامی های زمانی گذشته نگر و آینده نگر در همه ی انواع آن است، بیشترین میزان انطباق را با نظریه ی زمان روایت ژرار ژنت دارد.
-
بررسی تاثیر فلسفه اشراقی سهروردی بر ملای جزیری
1398فلسفه از یونان باستان سرچشمه گرفت و در ایران بیش از دیگر جوامع اسلامی مورد قبول قرار گرفت. شیخ شهاب الدین سهروردی (549-587هـ ق) از پیروان فلسفه افلاطونی بود که فلسفه اش به فلسفه اشراق معروف شد. نور و اصطلاحات مرتبط با آن چون نور الانوار، سراج، بیاض، برق و مانند آن، در این فلسفه از جایگاهی خاص بر خوردار است، برخی از اصطلاحات فلسفه اشراقی مانند کشف و شهود در عرفان اسلامی نیز نمود پیداکرد. پژوهش حاضر به بررسی اندیشه های سهروردی در این زمینه در سروده های مُلای جزیری می پردازد. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است، داده ها با روش کتابخانه ای گردآوری شده و با استفاده از روش تحلیل محتوی تجزیه و تحلیل شده اند. نتیجه نشان می دهد ملای جزیری از اندیشه های سهروردی متاثر بوده است، به گونه ای که به نظر می رسد برخی از سرودهای او مانند «الله سحر گاها ازل» از این روند قابل شرح و تفسیر هستند و این نشان می دهد که علیرغم مخالفت های شدید با فلسفه در مقاطعی از زمان در ایران، این اندیشه ها در آثار کسانی چون جزیری بروز و نمود پیدا کرده است.
-
بررسی و تحلیل تشبیه در شعر شاعران دهه چهل
1398شعر دهه ی چهل (1340-1349) به دلیل شرایط سیاسی- اجتماعی برخی از جریان های شعری در تاریخ ادبیّات ایران از اهمّیّت فراوانی برخوردار است و مضامین «انسان گرایی»، «عرفان گرایی»، «نگرش زنانه»، «رمانتیک بودن»، «گرایش های اسلامی – ایرانی» و «شعر چریکی» در آن قابل رصد است. عنصر بلاغی تشبیه، به عنوان یکی از عناصر مهمّ بیانی در بازتاب و بازنمایی این جریان ها و مضامین حائز نقش است. رساله ی حاضر، به بررسی و تحلیل تشبیه در شعر شاعران شاخص دهه ی چهل (فروغ فرخزاد، محمد زُهری، اخوان ثالث، شاملو و محمدرضا شفیعی کدکنی) می پردازد. بررسی تحولات و تغییرات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، تحلیل جریان های فکری و واکاوی جهان بینی شاعران بر آفرینش تشبیهات فردی شاعر، تبیین شیوه های نوآوری شاعران در این زمینه، باز نمایی احوال درونی شاعران از راه بررسی تشبیه های شعری آنان، میزان پیوند این تصویر با سبک این دوره و بررسی اشتراکات و افتراقات تشبیهات شاعران این دهه، از اهداف پژوهش حاضر است. روش پژوهش توصیفی _ تحلیلی است؛ اطلاعات مورد نظر به شیوه ی کتابخانه ای گردآوری و با استفاده از روش تحلیل محتوی تجزیه و تحلیل شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که بازتاب رخدادهای سیاسی- اجتماعی، شرایط روحی شاعران، جنسیت و جهان بینی بر شکل گیری تشبیهات آنان بسیار موثر بوده است. آفرینش تشبیهات تاویلی، سمبولیک، تلمیحی، رمانتیکی، توصیفی، تغزلی و تشبیهات سیاه و مواردی از این دست، ضمن نشان دادن نوآوری های شاعران این دهه، برآیند تاثیر مورد اشاره است که در متن پژوهش به تفصیل به آن پرداخته شده است.
-
بررسی شگردهای زیبایی شناسانه مدح در قصاید خاقانی
1398در این پژوهش انواع شگردهای خاص خاقانی در مدح ممدوحین مورد بررسی قرار گرفته است. تمام قصاید مدحی وی که شامل 60 قصیده است، را مورد بررسی قرار داده ایم. گردآوری داده-ها به صورت کتابخانه ای و نتایج و بحث توصیفی- تحلیلی است. پژوهش هایی که تاکنون انجام شده اند را مطالعه نموده و بر ما مشخص گشته که هیچکدام در جهت اهداف پژوهش ما نبوده است. دیدگاه های پژوهشگران مخالف و موافق زیادی در رابطه با مدح با هم مقایسه گشته است. شیوه ی متفاوت خاقانی با شعرای مدیحه گو، شگردهای خاص زیبایی شناسانه و نوع مخاطب شناسی او از اهداف این پژوهش است. 46 درصد قصاید خاقانی مدح است. نتایج حاکی از آن است که خاقانی ساختار قصاید را به هم ریخته و در بیشتر موارد آنچنان از تنه ی اصلی قصیده (مدح) کاسته که تنها یک بیت را به مدح اختصاص داده است. در 85 درصد قصاید با مفاخره و خودستایی قصیده را به نام خود تمام کرده است و در مدح افراد مختلف به شیوه های متفاوت مقصود خود را بیان کرده و با تشبیهات غریب و استعارات جدیدی ممدوح را ستوده است و نوع صفات و مشبهٌ به هایی که برای هر کدام از ممدوحین انتخاب می کند در اوج دقت و ریز بینی است. در مقایسه با شعرای دیگر خاقانی نه تنها از بخش اصلی قصیده کاسته بلکه تغزلاتش نیز بسیار قوی تر و نوع توصیفاتش خلاقانه تر است.
-
بررسی تطبیقیبازتاب تاثیر فروغ فرخزاد بر تجارب شعری فرهاد پیربال
1398یکی از مهم ترین مباحثی که امروزه در جهان و به ویژه در اروپا و غرب مطرح شده، بحث ادبیات تطبیقی است. این شاخه از دانش بشری توجه پژوهشگران زیادی را به خود معطوف داشته است، به گونه ای که علی رغم جدید بودن این مبحث، تحقیقات متعدد و با ارزشی در این زمینه انجام شده است. در ادبیات تطبیقی چند مکتب عمده وجود دارد که هر یکی از آنها دارای معاییر و مبنای خود در تحقیقات تطبیقی هستند، در این راستا با درنظر داشتن شرایط مکتب فرانسوی، این پژوهش تحت عنوان « بررسی تطبیقی بازتاب تاثیر فروغ فرخزاد بر تجارب شعری فرهاد پیربال» به تطبیق و بررسی آثار دو شاعر معاصر فارسی و کُردی " فروغ فرخزاد و فرهاد پیربال" اختصاص دارد. این پژوهش علاوه بر اشاره به شباهت های فراوان شعر و جهانبینی هردو شاعر، به بررسی تاثیرپذیری فرهاد پیربال از جنبه های متمایز شعر و اندیشه فروغ فرخزاد می پردازد. همزمان می کوشد تا مقلّد بودن و ابتکارات پیربال را مورد بررسی قرار دهد، چرا که نتیجه نشان می دهد ، هرچنده پیربال از اندیشه و شعر فروغ بسیار تاثیر پذیرفته است، به گونه ای که گاه شعر او ترجمه ای از شعر فروغ به نظر می رسد، اما این موضوع باعث نشده است که شعر پیربال از نوآوری خالی باشد. در ضمن جهت شناساندن بهتر اشعار و جهانبینی فروغ فرخزاد به کُرد زبانان، از سوی دیگر آشناکردن پژوهشگران فارسی زبان به یکی از چهره های برجستۀ ادبیات معاصر کُردی از اهداف این تحقیق می باشند.
-
بررسی تطبیقی رئالیسم لنتقادی در اثر یکی بود یکی نبود جمالزاده از محمد علی جمالزاده و خندیدن گدا از حسن قزلجی
1398داستان کوتاه به شکل امروزی در زبان فارسی با اثر «یکی بود یکی نبود» از محمدعلی جمال زاده و در زبان کُردی در ایران با «خندیدن گدا» از حسن قزلجی آغاز شد. پژوهش حاضر بر اساس مکتب آمریکایی به بررسی تطبیقی رئالیسم انتقادی در این دو اثر می پردازد. بازتاب رئالیسم انتقادی در این آثار، شناخت بیشتر وجوه اشتراک و افتراق آن ها، کمک به شناخت بیشتر اشتراکات فرهنگی- اجتماعی و تفاهم بیشتر در بین گویشوران این دو زبان از اهداف این پژوهش است. روش پژوهش توصیفی - تحلیلی است. داده ها با روش کتابخانه ای گردآوری و با استفاده از اصول مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی و بر اساس مولفه های رئالیسم انتقادی تجزیه و تحلیل شده است. نتیجۀ پژوهش نشان می دهد که علی رغم تفاوت های زبانی و زمانی در هر دو اثر، اشتراکاتی در آن ها وجود دارد. مسائل اجتماعی چون فقر و گرسنگی، فاصلۀ طبقاتی، فقر فرهنگی، ستم حاکمان و مواردی از این دست که با زبان طنزآمیز بیان شده است، از جمله اشتراکات این آثار محسوب می شود. با وجود این اشتراکات و تاثیر سبک جمال زاده، کار قزلجی در زمینۀ داستان کوتاه با نوآوری هایی همراه بوده است؛ به گونه ای که حتّی در برخی از موارد می توان به برتری قزلجی بر جمال زاده اذعان کرد.
-
بررسی شگردهای ادبی شعر شاعران عصر پهلوی دوّم در بیان مسائل سیاسی- اجتماعی
1398شعر معاصر ایران در عصر پهلوی دوّم (1320-1357ه.ش) همواره با بسیاری از مسائل سیاسی- اجتماعی زمان همگام بوده است، به طوری که این دوره را می توان به عنوان یکی از دوره های مهم و سرنوشت ساز در تاریخ ادبیات ایران قلمداد کرد. ملّی شدن صنعت نفت، کودتای 28 مرداد سال 1332، سرنگونی دولت مصدق، تشکیل احزاب و گروه های مختلف به ویژه حزب توده و به عضویت درآمدن بسیاری از شاعران و روشنفکران در آن حزب، فقر، ناامنی و بالاخره قیام 15 خرداد سال1342و بسیاری از آشوب های سیاسی- اجتماعی دیگر، موجبات ناخرسندی عموم مردم و به ویژه شاعران را از سیاست-های حاکم فراهم آورد. بررسی تاثیر این عوامل بر شکل گیری شگردهای ادبی شاعران متعهد این عصر برای بیان اعتراض به سیاست های حاکم از اهداف این پژوهش است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است و نتایج با استفاده از شیوه ی تحلیل محتوا بررسی شده است. بررسی ها حاکی از آن است که منظور از شگردهای ادبی در این رساله، قاعده مند کردن احساسات و عواطف محض شاعرانه نیست و عناصر بلاغی صرف را در برنمی گیرد، بلکه طرز و شیوه ی بیان این عواطف و احساسات، با لحاظ موقعیت زمانی و مکانی، نوع و سطح شعور ادبی خوانندگان و مواردی از این دست است که در عصر پهلوی دوّم به دلیل جو اختناق و سانسور به شیوه ای غیر مستقیم به مطرح کردن آمال و اهداف سیاسی و اجتماعی شاعران اختصاص یافتند. مهم ترین این شگردها عبارتند از: استفاده از ادبیات آرمان شهری، جنبه های غیرکلامی (فضاسازی، زبان بدن، جنبه های آوایی)، فراخوانی اسطوره های حماسی، استفاده از قابلیت های ادب عامه، فراخوانی شخصیت های واقعی و استفاده از نقاب یا پرسونا است. نشان دادن تقابل وضع موجود در مقابل وضع مطلوب و اعتراض و انتقاد به وضعیت حاکم، نقش جنبه های غیرکلامی در القای مطالب سیاسی-اجتماعی و نوع برخورد مخاطب با متن و دریافت و خوانش جدید از آن، نشان دادن نقش ظرفیت های تاویل پذیرِ شخصیت های اسطوره ای برای بیان مقاصد ایدئولوژیک و آرمان های ملّی، تلطیف فضای شعر و کم کردن فاصله درک مفاهیم سیاسی- اجتماعی شاعر با عامه ی مخاطبان با استفاده از قابلیت های مختلف ادب عامه، ایجاد یک فضای دموکراسی با حضور شخصیت های واقعی اجتماع با جایگا ه های اجتماعی متفاوت و بیان مشکلاتشان و ایجاد گفتمان میان سنت و مواریث کهن با اهداف و مقاصد ملی در پشت نقاب های ابداعی شاعران این عصر از مهم ترین نتایج این رساله است.
-
بررسی کارکردهای جملات معترضه در تاریخ بیهقی
1397مبحث جمله معترضه، از مباحث مشترک بین دستور زبان، علم معانی و بدیع است، منحصر کردن آن به دعا و نفرین، اطلاق حشو به آن و مواردی از این دست موجب شده تاکنون به گونه ای بایسته به آن پرداخته نشود. در حالی که جمله معترضه ضمن افزودن بار عاطفی کلام، حضور راوی و نظرات و جبهه گیری های شخصی او یا به تعبیر دیگر گفتمان او را در متن روایت برجسته کرده و اهداف متعدد دیگری را نیز دنبال می کند. پژوهش حاضر به بررسی کارکردهای معنایی جملات معترضه در تاریخ بیهقی می پردازد و می کوشد با تبیین این کارکردها ضمن کمک به تغییر نگرش اندیشمندان نسبت به این جملات، به درک بهتر رخدادهای تاریخی و درک بهتر گفتمان ابوالفضل بیهقی نیز کمک کند. روش پژوهش، توصیفی تحلیلی است و داده ها به شیوه کتابخانه ای گردآوری شده اند. نتیجه نشان می دهد این جملات در تاریخ بیهقی، خلاف تصور معمول تنها به جملات دعایی و بدلی محدود نمی شوند بلکه کارکردهای مهمی چون دعا در حق مخاطب، توضیح بیشتر، تاکید و برجسته سازی، توصیف و بیان حالت، ستایش و بزرگداشت، بیان علت (دلیل آوری)، مذمت و نکوهش، استعطاف یا برانگیختن عاطفه و احساس مخاطب، اقناع مخاطب، استوار کردن کلام، اظهار تعجب و شگفتی، اغراق و بزرگ نمایی و موارد متعدد دیگری را در برمی گیرد که به تفصیل به آن ها پرداخته شده است.
-
بررسی سبکب کتاب محاکمه انسان و حیوان اثر وقار شیرازی
1397پژوهش حاضر به بررسی سبکی کتاب "داستان محاکمه انسان و حیوان" اثر وقار شیرازی (1232.ه) می پردازد و می کوشد این اثر را از سه دیدگاه زبانی، ادبی و فکری بررسی کند. شناخت بهتر ویژگی های سبکی این کتاب در سطوح یاد شده، شناخت نوآوری های این اثر به نسبت آثار مشابه و درک بهتر شگردهای ادبی بکار رفته در آن از اهداف این پژوهش محسوب می شود. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است و نتایج با استفاده از اصول رایج سبک شناختی در سطوح مورد نظر بررسی شده است. نتایج نشان می دهد نویسنده درسطح زبانی بیشترین توجه به مختصات نثر دوره اول (سبک خراسانی) داشته است و در سطح ادبی در صنایع بیان و بدیع معنوی بیشتر ویژگی های نثر فنی را به کار برده است. در سطح فکری که مهمترین بخش این پژوهش محسوب می شود به سه مبحث مهم اخلاقیات، اطلاعات و معلومات شخصی نویسنده و نمادشناسی حیوانات و ارتباط آن ها با حکیمانی از سرزمین های دیگر پرداخته شده است. همچنین اولین کتابی است که به حیوان آزاری در قالب حکایت اشاره کرده و آن را نکوهیده است.
-
تیپ شناسی شخصیت های استانی جلال آل احمد بر اساس طبقه بندی انیه گرام
1397پژوهش حاضر یک پژوهش بین رشته ای است و هدف آن، بررسی تیپ شناسی شخصیت های آثار داستانی جلال آل احمد در ده اثر داستانی ایشان که در مجموع 51 داستان را در بر می گیرد با تاکید بر طبقه بندی نُه گانه (انیه گرام) است؛ که عبارتند از: تیپ کمال طلب، کمک گرا، موفق و بازیگر، رمانتیک و محزون، مشاهده گر و فکور، وفاجو و وفاخو، خوش گذران، رئیس و رهبر و میانجی؛ که هر کدام دارای ویژگی خاصی هستند. روش پژوهش توصیفی - تحلیلی است. داده ها به روش کتابخانه ای استخراج و گردآوری می شوند و با استفاده از الگوی تیپ شناسی انیه گرام بررسی و تجزیه و تحلیل خواهند شد. اما در سه کتاب داستانی جلال آل احمد به علت حضور کوتاه شخصیت ها در داستان ها ویژگی شخصیتی آنان چندان بروز و نمود نیافته که قابلیت بررسی در این تیپ ها را داشته باشند، لذا تمرکز بر روی 28 شخصیت در هفت اثر داستانی است. نتیجه نشان می دهد که از میان بیست و هشت شخصیت، تیپ کمال طلب با 43/21 درصد بالاترین و سه تیپ کمک گرا و دهنده، وفاجو و وفاخو، میانجی با 57/3 درصد کمترین درصد را به خود اختصاص می دهند. سایر تیپ ها به ترتیب عبارتند از: تیپ رئیس و رهبر با 86/17 درصد، تیپ موفق و بازیگر و تیپ رمانتیک محزون با 29/14 درصد و تیپ خوش گذران با 14/7 درصد. البته 71/10 درصد شخصیت های داستانی ویژگی های دو تیپ را باهم دارند و 57/3 درصد شخصیت های داستانی ویژگی های سه تیپ را با هم دارند.
-
تکنیک و محتوا در رمان های شاخص ایرانی دهه ی هشتاد شمسی
1397در دهه هشتاد شمسی در ایران، ادبیات داستانی و به ویژه رمان از رشد و شکوفایی کم-سابقه ای برخوردار شد. جوایز متعدد ادبی نیز پا به عرصه گذاشتند که اگر چه خود محصول رشد و رونق ادبیات داستانی در اواخر دهۀ هفتاد و به ویژه نیمۀ اول دهۀ هشتاد بودند ولی در شناساندن ادبیات داستانیِ جدی به جامعه نیز نقش مهمی ایفا کردند. از جمله جوایز معتبر و مطرح این دوره می توان به جوایز «گلشیری»، «مهرگان ادب (پکا)»، «یلدا»، «واو»، «اصفهان» و جایزۀ «منتقدان و نویسندگان مطبوعات» اشاره کرد. رشد کم سابقۀ کمی و کیفی رمان در دهۀ هشتاد و افزایش جوایز مربوط به این حوزه، رمان این دهه را قابل اعتنا و شایستۀ بررسی کرده است. رسالۀ حاضر برای به دست دادن تصویری کلی از رمان دهۀ هشتاد، رمان های شاخص این دهه را از دو جنبۀ تکنیک و محتوا بررسی کرده است. مطابق شیوۀ گزینش، هر کدام از رمان های برگزیده می بایست دست کم برندۀ دو مورد از جوایز مذکور می بودند تا در شمول بررسی قرار گیرند. با این حساب در این پژوهش ده رمان شاخصِ برنده جوایز ادبی در دهۀ هشتاد از دو جنبه تکنیک و محتوا، بررسی شده اند. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و داده های پژوهش با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا بررسی شده اند. نتیجه نشان می دهد که این ده رمان از نظر تکنیکی در پرورش عناصر داستانی نظیر شخصیت، روایت، زاویه دید، پیرنگ و زمان و مکان، از شگردهای متاخر داستان پردازی بهره برده اند؛ در شخصیت پردازی عمدتاً از شیوه های شخصیت پردازی غیرمستقیم استفاده شده، در پردازش پیرنگ، با عدول از نظم تقویمی و گاهشمارانه، مناسبات منطقی و علت- معلولی رویدادها به شیوه غیر خطی ارائه شده است. در زاویه دید معمولاً از زاویه دید اول شخص (من- راوی) و به ندرت از زاویه دید سوم شخص و دوم شخص بهره گیری شده است. در روایت پردازی، تکنیک روایت غیرخطی و شیوه تک گویی مورد توجه نویسندگان بوده و به ندرت از راوی دانای کل استفاده شده است. ظرف زمانی رویدادها به جز یکی دو مورد، عمدتاً سال های بعد از انقلاب اسلامی است و مکان-های عمده جریان حوادث و رویدادها جز در یکی دو رمان با ذکر جزئیات بوده و بیشتر فضاهای سرپوشیده و مسقف را در بر می گیرد. محتوای این رمان ها نیز حول موضوعاتی نظیر مسائل زنان طبقه متوسط، انتقاد از گذشته سیاسی و روشنفکری، اختلافات فکری ناشی از تفاوت نسل، مهاجرت، جنگ و تبعات آن، هویت و نشان دادن نسبیت و عدم قطعیت امور مطرح می شود.
-
بررسی و تحلیل هجو در شعر فارسی از قر ن نهم تا معاصر
1397هجو یکی از انواع شعر غنایی محسوب می شود که علیرغم اهمیت آن در مطالعات روان شناختی، جامعه شناختی و ادبیات، هنوز به گونه ای بایسته مورد توجه واقع نشده است؛ نگاهی اجمالی به پژوهش های انجام شده درباره ی هجو، در مقایسه با سایر گونه های ادب غنایی، به خوبی مبین این مساله است. پژوهش حاضر به بررسی و تحلیل هجو در شعر فارسی از قرن نهم تا معاصر می پردازد. روش پژوهش در آن، توصیفی ـ تحلیلی است؛ داده ها با روش کتاب خانه ای و سندکاوی گردآوری شده و با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا، تجزیه و تحلیل شده اند. این پایان نامه در پنج فصل تنظیم شده است. در فصل اول که با عنوان مقدمه و کلیات، نام گذاری شده ضمن بیان مساله، به بررسی مواردی از قبیل ضرورت تحقیق، اهداف پژوهش، سوالات تحقیق، محدودیت ها و روش تحقیق پرداخته می شود. در فصل دوم پیشینه ی پژوهش و تحقیقات انجام شده قبل از این تحقیق مورد بررسی قرار می گیرد. مبانی نظری عنوان فصل سوم این پایان نامه است که در آن به تعریف هجو (لغوی و اصطلاحی)، عناصر هجو و عناصر شعر پرداخته می شود؛ همچنین در این فصل برای روشن شدن دایره ی شمول هجو و عدم تداخل آن با طنز و هزل، این گونه های ادبی نیز توضیح داده شده اند. فصل چهارم به تجزیه و تحلیل پژوهش اختصاص دارد. مباحث این فصل شامل بخش های زیر است: در بخش اول ضمن ارائه ی توضیحاتی در مورد سراینده ی هجو (هجوکننده) ــ به عنوان یکی از عناصر هجو ــ به معرفی شاعران هجوپرداز در دوره ی مورد مطالعه می پردازد. بخش دوم هم شخص هجوشونده را که یکی دیگر از عناصر هجو است، مورد بررسی قرار می دهد. در بخش سوم که به موضوع و علل هجوسرایی اختصاص دارد، موضوعات هجو به دو دسته ی هجوهای خَلقی و خُلقی تقسیم می شوند. علل هجوسرایی نیز در سه دسته ی علل شخصی، سیاسی و فرهنگی مورد بررسی قرار می گیرند. در بخش چهارم این فصل شکل و زبان هجو که تعیین کننده ی ارزش های زیبایی شناختی آن است تحلیل می شود. در این بخش ویژگی های سبکی (زبانی، فکری و ادبی) اشعار هجو از قرن نهم تا معاصر توضیح داده شده است. همچنین کوشش های شاعران هجوپرداز نیز برای نوآوری در این قسمت بررسی می شود. شاعران نوآور مورد مطالعه در این بخش طرزی افشار، یغمای جندقی، ادیب الممالک فراهانی، ایرج میرزا، محمدتقی بهار، شهاب ترشیزی، میرزاده ی عشقی و عارف قزوینی هستند. نوآوری های شعری در هجو این دوره، در دو بخش فرمی و محتوایی بررسی می شوند. این نوآوری ها عبارتند از: استفاده از قالب تعزیه برای مضامین هجوی، استفاده از واژه ها و اصطلاحات عامیانه، هجو نمایش نامه ای و استفاده از تصویر و نقاشی برای هجو، استفاده از قالب تصنیف برای هجو، استفاده از ماده تاریخ در هجو، استفاده از مصادر فعلی و ساخت های جعلی ــ که به سبکی خاص در شعر تبدیل شده است ــ ، نقیضه سازی با مضمون هجو، سرودن هجوهای سیاسی و فرهنگی، هجو مخفی، استفاده از شیوه ی بیان بورلسک یا حماسه ی مضحک. در ادامه، عناصر شعر ( عاطفه، تخیل، زبان و آهنگ )در اشعار هجو دوره ی مورد مطالعه بررسی شده است؛ نتیجه نشان می دهد، که از این منظر شعر ادیب الممالک فراهانی ، ایرج میرزا و ملک الشعرای بهار غنی تر و قوی تر از شعر دیگر سرایندگان است. در این فصل همچنین بخشی نیز به بررسی اشعار هجو عامیانه اختصاص یافته و در آن ویژگی های زبانی و ادبی هجوهای عامیانه که در حقیقت سلاح مردم عادی در برابر بیداد ظالمان بوده، توضیح داده شده است. فصل آخر این پایان نامه هم به نتیجه گیری از مباحث گفته شده و ارائه ی پیشنهادهایی در جهت انجام پژوهش هایی جدید در زمینه ی هجو، اختصاص دارد.
-
مقایسه کاربرد نماد در غزلهای عرفانی سنایی و محوی
1397استفاده از نماد یا سمبل از دیرباز در میان عرفا معمول بوده است. پنهان کردن مفاهیم عرفانی از دید غیرعارفان انگیزه ی اصلی آنان در این مساله بوده است، ایجاد ابهام هنری و قابلیت تفسیر هرمونتیکی نیز به تبعیت از این مورد حاصل می گردد. این پژوهش در حوزه ی ادبیّات تطبیقی در سروده های سنایی (473-535 ه.ق) و محوی (1830-1906 م.)، دو شاعر عارف صوفی صورت گرفته است. شناخت بهتر زمینه های اشتراک و افتراق در اندیشه ی این دو شاعر، درک بهتر نمادهای به کار رفته در سروده های آنان و ایجاد همبستگی و وفاق در بین گویشوران این دو زبان از راه اشتراک جهان بینی مشترک، از اهداف این پژوهش محسوب می شود. روش تحقیق بر اساس ادبیات تطبیقی مکتب فرانسوی است. داده ها به شیوه ی کتابخانه ای گردآوری شده و با روش تحلیل محتوا تجزیه و تحلیل شده است. در این تحقیق سعی شده است شباهت ها و افتراقات نمادهای به کاررفته در اشعار این دو شاعر و عارف بررسی شود. نتایج این تحقیق بیانگر آنست که سنایی نمونه ها و نمادهای فراوانی در اشعارش به کار گرفته است. اما تصاویر، لطافت اندیشه و عمق فکری محوی از سنایی بیشتر است. به نظر می رسد این امر به رشد و پختگی بیشتر عرفان تا دوره ی محوی مرتبط باشد؛ به طوری که تاثیر فراوانی بر عمق و لطافت اشعار وی گذاشته است. همچنین آشنایی محوی به زبان های عربی، فارسی و کردی و تاثیر مطالعه ی آثار عرفا به این سه زبان به ویژه آثار کسانی چون شیخ محمود شبستری، ابن فارض، مولوی و مولانا خالد نقشبندی و امثال آنان را نیز نباید از نظر دور داشت.
-
خوانش بوم گرایانه ی سروده های بیکس و سهراب سپهری
1396یکی از شاخه های نقد ادبی قرن حاضر، نقد بوم گرایی است که به بررسی رابطه ادبیات و محیط زیست می پردازد. در نقد بوم گرایی نوع رابطۀ انسان با محیط زیست در آیینه ادبیات مورد واکاوی قرار می گیرد. منتقدان بوم گرا تلاش می-کنند؛ آثاری را نقد نمایند که مسائل محیط زیستی در آنها برجسته شده باشد. برجسته نشان دادن مسائل محیط زیستی در آثار شاعرانی بزرگ که محبوبیت فراوانی دارند؛ علاوه بر التذاذ ادبی، بر نگرش خوانندگان تاثیر عمیقی می-تواند داشته باشد. در این راستا پژوهش حاضر بر آن است با رویکرد بوم گرایانه و با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا به بررسی تطبیقی سروده های سهراب سپهری (1307-1359) و شیرکو بی کس (1319-1392) شاعر کرد عراقی، بپردازد و میزان گرایش آنان به طبیعت و تاثیر و تاثرات محیط زیست و عواطف شاعر بر همدیگر را نمایان سازد و وجوه اشتراک و افتراق نگاه دو شاعر به مسائل محیط زیستی را نشان دهد. نتایج نشان می دهد که این دو شاعر با دو طیف فکری متفاوت، نسبت به محیط اطراف خود و طبیعت واکنش هایی متفاوت داشته اند و مسائل محیط زیستی در آثارشان به گونه های مختلف نمود پیداکرده است. سپهری با محو انسان در طبیعت سعی می کند انسان را همسنگ طبیعت نشان دهد؛ اما بی کس با دیدی انسانی به طبیعت نگاه می کندو نه تنها به مسائل محیط زیستی توجه می کند بلکه پیوندی ناگسستنی بین مسائل انسانی و محیط زیستی ایجاد می کند؛ خصوصا مبحث عدالت زیست محیطی و اکوفمنیسم در آثار بیکس به خوبی انعکاس یافته است.
-
بررسی و مقایسه کارکرد زاویۀ دید در رمان سال بلوا و نرد بخت هلاله
1396عنصر زاویۀ دید در داستان، ابزاری برای هدفمند کردن فرم و شیوۀ روایت است. زاویۀ دید علیرغم دارا بودن کارکرد منطقی داستانی، نوآوری های شگرفی را نیز در حیطۀ خود نهفته دارد تا نویسندگان صاحب ذوق آن را در آثارشان بروز دهند. موضوع پژوهش حاضر، بررسی زاویۀ دید در رمان دو نویسنده معاصر، عبّاس معروفی و عطا نهایی است. نتیجه نشان می دهد که علیرغم زمان محور بودن آن دو رمان، دو نویسنده در شیوۀ روایی داستان، به امکانات تازه ای در عرصه زاویۀ دید دست یافته اند. با تشابهی که در کارکردهای زاویۀ دید اوّل شخص و دانای کل در دو رمان وجود دارد، یافتن وجه افتراق زاویۀ دید در گرو شناخت شگردها و تمهیدات بکری است که دو نویسنده با خلّاقیّت تمام در این دو رمان ایجاد کرده اند به گونه ای که معروفی در رمان سال بلوا از چشم انداز دیگری به انواع تک گویی درونی مستقیم نگریسته است و نهایی نیز در نرد بخت هلاله، ضمن ایجاد یک بازی روایتی مخاطب شناسی راوی را اعتبار بخشیده استو نتیجه نشان می دهد که هر دو نویسنده توانسته اند در به خدمت گرفتن این نوآوری ها، در خلق یک یرمان، متمایز با نویسندگان دیگر موفّق عمل کنند. روش پژوهش توصیفی تحلیلی است و جامعۀ آماری رمان سال بلواغ از عبّاس معروفی و نرد بخت هلاله از عطا نهایی است.
-
بررسی تشبیهات بوف کور و مولفه های تاثیر گذار در شکل گیری آنها
1396موضوع این پایان نامه بررسی تشبیهات بوف کورِ صادق هدایت (1330-1281) و مولّفه های تاثیرگذار بر شکل گیری آن ها است. بررسی عوامل تاثیرگذار بر جهان بینی صادق هدایت و تاثیر این جهان بینی بر شکل گیری تشبیهات بوف کور از اهداف این پژوهش محسوب می شود. روش پژوهش توصیفی – تحلیلی است و داده های بر اساس روش کتابخانه ای گردآوری شده و با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا، تجزیه و تحلیل شده است. نتیجه نشان می دهد. عوامل تاثیرگذاری چون، خصوصیّات ذاتی وفردی مانند انزوا طلبی وگوشه گیری، اوضاع اجتماعی، سیاسی دوران حیات هدایت، تاثیرپذیری از نویسندگان غربی و متاثربودن از فرهنگ اروپاییان، سبب ایجاد نوعی جهان بینی سیاه و یاس آلوده در هدایت شده-است که بهترین تبلورآن را درتشبیهات سیاه او می توان مشاهده کرد، به گونه ای که 75درصد تشبیهات به کار رفته در بوف کور را تشبیهات سیاه تشکیل می دهد.
-
بررسی کارکردهای ردیف در غزلیات خاقانی و نظامی
1396موضوع پژوهش حاضر، بررسی کارکردهای ردیف در غزلیات خاقانی و نظامی، دو شاعر قرن ششمی است. بررسی ردیف و ارتباط موضوعی و مفهومی آن با غزل از اهداف اساسی این پژوهش محسوب می شود. میزان بهره گیری دو شاعر از ظرفیت های در نظر گرفته شده برای ردیف از دیگر اهداف این پژوهش به شمار می آید. روش پژوهش توصیفی ـ تحلیلی است. جامعه آماری کل غزلیات خاقانی و نظامی و حجم نمونه، غزلیات مردّف است. نتیجه نشان می دهد که ردیف در غزلیات دو شاعر نام برده ارتباط موضوعی و مفهومی مستقیمی با غزل داشته و دیگر این که ردیف، همراه با حروف قافیه می تواند موسیقی خاصی ایجاد کند و نوعی تداعی در ذهن بیافریند. نتیجه نشان داده که خاقانی در کل بهتر از نظامی، کارکردهای ردیف را در خدمت شعر قرار داده که در متن به تفصیل به آن پرداخته شده است.
-
رابطه ی کارکردهای زبانی با تیپ های شخصیتی داستان های کوتاه رئالیستی صادق هدایت
1395زبان با مولفه های گوناگونی مانند دین، جنسیت، سن، شغل، محیط جغرافیایی، شرایط اجتماعی و تحصیلات گویندگان در پیوند است و ارتباط این عوامل غیر زبانی با زبان در ایجاد تیپ های شخصیتی موثر است. انتقال تنوع های زبانی از متن جامعه به متن داستان ها، موجب ایجاد پندار واقعیت در خواننده می شود که از ضروریات عمده ی داستان پردازی اشت. آفرینش تیپ ها و شخصیت ها در داستان ها، بدون توجه به تناسب زبان با تیپ مورد نظر، غیر ممکن است؛ زیرا مهمترین عاملی که شخصیت های داستان را واقعی جلوه می دهد، سازگاری صحبت های آن ها با ویژگی های شخصیتی آن هاست. مطالعه ی پیش رو داستان های کوتاه رئالیستی صادق هدایت را از این منظر مورد بررسی قرار می دهد. روش پژوهش کیفی است و داده ها با استفاده از تکنیک تحلیل محتوی به روش کتابخانه ای و سندکاوی بررسی می شوند. در پایان دیده می شود که صادق هدایت در ایجاد ارتباط میان کارکردهای زبانی و تیپ های شخصیتی در داستان هایی که به زندگی قشر سنتی و فرودست جامعه می پردازند، بسیار موفق است. اشخاص متعلق به این قشر، تیپ سنتی/بی سواد/فرودست را تشکیل می دهند و میزان عناصر زبانی ویژه ی این تیپ در داستان های هدایت به طرز اعجاب انگیزی فراوان است. نکته ی دیگر این است که هدایت در پردازش سخنان زنان نسبت به مردان، مهارت بیشتری از خود نشان داده است. با این حال، تیپ دیگری که هدایت به آن پرداخته است، تیپ متوسط/باسواد است. نتیجه ی بررسی ها نشان می دهد که هدایت در ایجاد هماهنگی زبان و شخصیت این تیپ توفیق اندکی داشته است. به نظر می رسد که هدایت در پردازش گفت و گوهای متعلق به این تیپ، ابزار و امکانات زیادی در دست نداشته است.
-
بررسی آلات موسیقی در قصاید خاقانی
1395هدف این پژوهش، بررسی چگونگی و میزان استفاده ی هنری خاقانی از آلات موسیقی است. بررسی میزان آشنایی خاقانی با موسیقی، بررسی چگونگی بهره گیری های هنری خاقانی از آلات و اصطلاحات موسیقی، بسامد این آلات و اصطلاحات و دلایل افزایش و کاهش استفاده از آن ها، از اهداف این پژوهش محسوب می شود. روش پژوهش توصیفی تحلیلی است. جامعه ی آماری تمامی قصاید خاقانی است و چون این قصاید به شیوه ی استقرای تام بررسی شده است، نیازی به تعیین حجم نمونه و شیوه های نمونه گیری نبود. نتیجه نشان می دهد که دانش خاقانی در زمینه ی موسیقی، بیشتر مربوط به شکل ظاهری و نوای آن سازها بوده است. بسامد سازهای زهی در دیوان ایشان نشانه ی تناسب آن با موضوعات بزمی است که خاقانی از آن ها آگاه بوده است و بسامد برخی از سازهای کوبه ای چون کوس بیشتر با دو سفر حج ایشان مرتبط است که هنگام حرکت کاروان یا در طول سفر نواخته می شد. همچنین نتیجه بیانگر این است که استفاده فراوان ایشان در تصویرهای شعری، بیشتر به شکل ظاهری این سازها مربوط می شود.
-
بررسی استعاره و تناسب موضوعی آن در قصاید خاقانی
1395موضوع این پایان نامه، بررسی استعاره و تناسب موضوعی آن در قصاید خاقانی است آشنایی با ساختار استعاره های خاقانی، کمک به درک رابطه ی استعاره با مفاهیم مورد نظر خاقانی، شناخت بهتر شگردهای زیبایی آفرینی و کمک به فهم بهتر سروده های او، از اهداف پژوهش حاضر محسوب می شود. جامعه ی آماری این پژوهش، قصاید خاقانی و حجم نمونه براساس فرمول کوکران، 97 قصیده است که به شیوه ی تصادفی ساده (Simple random) و با استفاده از جدول تصادفی اعداد انتخاب شده اند. منبع مورد نظر، دیوان خاقانی ویراسته ی میرجلال الدّین کزّازی است و دلیل ترجیح آن بر دیگر تصحیح های خاقانی، دقّت نظر بیشتر مولّف در تصحیح، به ویژه استفاده از تصحیح های قیاسی و مسائل دیگری از این دست است. نتیجه نشان می دهد در میان استعاره های خاقانی به ترتیب استعاره ی مرشّحه (33درصد) و تشخیص (27درصد) بالاترین بسامد را دارند که به نظر می رسد به دلیل داشتن ظرفیّت مبالغه آمیزی این موارد بوده است. استعاره ی ترکیبی ایشان نیز بیشتر در مدایح استفاده شده است. همچنین از نظر ارتباط موضوعی به ترتیب، استعاره های مربوط به فلکیّات، زمین و عناصر زمینی، زمان، مدح و ستایش و باده و باده گساری، بالاترین بسامد؛ و رثاء و نکوهش اشخاص و مکان ها، کمترین بسامد را به خود اختصاص داده اند که دلیل افزایش و کاهش این بسامد ها در متن پژوهش به تفصیل بررسی شده است.
-
مطالعه دیدگاههای تربیت اخلاقی عنصرالمعالی کیکاووس بن اسکندر
1395پژوهش حاضر با هدف مطالعه دیدگاههای تربیت اخلاقی عنصرالمعالی کیکاووس بن اسکندر انجام گرفت. این پژوهش جزء مطالعات توصیفی و با رویکرد کیفی است که با استفاده از روش تحلیل محتوای کمی و کیفی کتاب قابوس نامه و همچنین تحلیل نتایج مصاحبه با 6 نفر از متخصصان تعلیم و تربیت انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که تربیت اخلاقی مورد نظر عنصرالمعالی با رویکرد تربیت اخلاقی جاری در جامعه انطباق اندکی دارد.
-
بررسی و تحلیل شگردهای طنزآفرینی علی اکبر دهخدا در چرندپرند و دیوان اشعارش
1395طنز که از فروع ادبیات غنایی محسوب می شود یکی از شیوه های بیان مطلب است که هدف آن نمایاندن کاستی های جامعه و اصلاح و تزکیه ی امور است. نویسندگان و شاعران در ادوار مختلف به شیوه های گوناگون آن را به کار برده اند. موضوع این پژوهش شناخت شگردهای طنز پردازی علی اکبر دهخدا در چرند پرند و دیوان اشعار اوست. شناخت بیشتر طنز، آشنایی با تکنیک ها و شگردهای طنز پردازی دهخدا، شناخت بهتر اوضاع اجتماعی عصر نویسنده و شاعر، درک بهتر ظرفیت های طنزپردازی در ادبیات فارسی و شناخت بهتر دهخدا از اهداف این پژوهش محسوب می شود. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری تمامی مقالات چرندپرند و دیوان اشعار به کوشش سید محمد دبیر سیاقی است که به شیوه ی استقرای تام بررسی شده اند. نتیجه نشان می دهد دهخدا در حوزه ی طنز سیاسی با خلق شخصیت های خیالی با استفاده از قالب داستان، روایت، نامه نگاری، سالنامه نویسی، تضمین، نقیضه پردازی، امثال و حِکَم، سرودن اشعار عامیانه، بازی با الفاظ و مواردی این چنینی بیشترین تاثیر را در نمایاندن کاستی های جامعه و ناکار آمدی دولت مردان نالایق زمان خود داشته است
-
بررسی تطبیقی مضامین شعری محمّد تقی بهار(ملک الشعرای) ومحمّد کابلی مریوانی(قانع)
1394پژوهش حاضر به بررسی تطبیقی مضامین شعری محمد تقی بهار معروف به ملک الشّعرا(1265 – 1330) ش. و محمّد قانع(1898– 1965) م. شاعر کُرد زبان از لحاظ مضامین اجتماعی و سیاسی می پردازد. زندگی در یک مقطع تاریخی، موجب شده علی رغم تفاوت های زبانی، شعر آن ها دارای مضامین مشترک فراوانی باشد. بررسی سروده های این دو شاعر با دو زبان مختلف، در دو منطقه ی جغرافیایی از یک سرزمین، به منظور درک بهتر و آگاهی از چگونگی انعکاس رویدادهای مشترک در سروده های دو شاعر صورت می گیرد، علاوه بر آن دریافت تجربیّات مشترک و بیان آن ها به زبان شعر، شناخت تفاوت های جهان بینی آنان و در نهایت، درک بهتر سروده های این دو شاعر، از اهداف اصلی این پژوهش و شناساندن یک شاعر شناخته شده ی کُرد زبان به غیر کردزبانان از اهداف فرعی این پژوهش است. . روش پژوهش توصیفی است و داده ها با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا به شیوه ی کتابخانه ای و سندکاوی، تجزیه و تحلیل شده اند. نتیجه نشان می دهد زندگی این دو شاعر در یک مقطع تاریخی، علیرغم تفاوت زبانی و محیط زندگی، موجب شده است تجربیات شعری آنان را به هم نزدیک باشد. البته این مساله به معنی نفی تفاوت های این دو شاعر نیست که در پژوهش به تفصیل به آن ها اشاره شده است.
-
بررسی و تحلیل تشبیه در شعر شاعران دهه سی
1394دهه ی سی یکی از دوره های بسیار مهم و سرنوشت ساز در تاریخ ادبی معاصر ایران است. از یک سو صدای تکامل رمانتیسم به گوش می رسد و از مهم ترین دوران های فعّالیت مکتب ادبی رمانتیسم در ایران است و از سوی دیگر، کودتای 28 مرداد 1332 در این دوره روی می دهد که پیامدهای آن در روشن فکران متعهّد سرخوردگی، یاس و نومیدی، پناه بردن به افیون و باده و مواردی از این دست است که موجب پدید آمدن گونه ای شعر به نام شعر سیاه می شود. یکی از عناصر مهم بیانی که شاعران این دوره، با بهره گیری از آن توانسته اند اندیشه ها، تامّلات و روحیات خود و نیز وضعیت موجود این دوره را به تصویر بکشند، عنصر بلاغی تشبیه است. رساله ی حاضر، به بررسی و تحلیل تشبیه در شعر شاعران شاخص دهه ی سی (اخوان ثالث، شاملو، نادرپور، ابتهاج، کسرایی و رحمانی) می پردازد. شناخت گونه ای نو از تشبیهات، موسوم به «تشبیه سیاه»، کمک به شناخت بهتر جهان بینی شاعران و دنیای ذهنی آنها، بررسی نقش تشبیه در بازتاب مضامین رمانتیکی، درک بهتر شرایط حاکم بر شعر دهه ی سی، شناخت بهتر سبک شعری و زبان خاص شاعران این دوره و بررسی تشبیهات غریب و کلیشه ای و شناخت راه های آشنایی زدایی تشبیه، از اهداف پژوهش حاضر است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است و داده ها با استفاده از شیوه ی تحلیل محتوا، بررسی و تحلیل شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که شکست عاطفی و اجتماعی سال 32 و نیز شرایط بد زندگی شخصی شاعران دهه ی سی، بر ذهن و زبان ایشان تاثیرات منفی عمیقی گذاشته؛ به طوری که شاعران با خلق «تشبیهات سیاه» و گرایش به شعر سیاه، اندیشه ها و دغدغه های خود و نیز مسائل اجتماعی جامعه ی ایران آن روز را در آیینه ی تشبیهات خود نمایانده اند. این گونه تصاویر تیره، یکی از مشخّصه های سبکی سروده های ایشان است. از سوی دیگر، شاعران این دوره، به ویژه اخوان ثالث، شاملو و نادرپور با انواع شگردهای هنری خود، در حوزه ی تشبیه آشنایی زدایی و غریب نمایی کرده و توانسته اند خود را به عنوان شاعری نوآور و مبتکر در عرصه ی تشبیه، بنمایانند. شاعری رمانتیک چون نادرپور، به خوبی توانسته مولّفه ها و ویژگیهای فکری- محتوایی رمانتیسم فردی را به بهترین شیوۀ ممکن با استفاده از تشبیهات بکر خود، نشان دهد.
-
جلوه های فرهنگ اسلامی در حدیقه سنایی
1394فرهنگ اسلامی آبشخور بسیاری از شاعران و نویسندگان و الهام بخش آنان در پدید آوردن آثار ادبی بوده است. آثار ادبی زیادی را می توان یافت که شاعران در آن آثار از میراث گذشتگان به ویژه میراث دینی بهره جسته اند میراث دینی پیوسته به عنوان منبع غنی برای شاعران بوده و آنها با تاثیرپذیری از این میراث هر چه بیشتر، سعی در بالابردن غنای شعری خود داشته اند از جمله آثاری که به شکل واضحی این پدیده را در خود نمایان کرده است،حدیقه الحقیقه و شریعه الطریقه می باشدکه سنایی در آن به حجم بالایی از آیات قرآن و احادیث شریف نبوی و اصطلاحات عرفانی اشاره نموده است. که این امر هم اشراف بایسته او را بر مقولات قرآنی نشان می دهد و هم تفنّن و هنرنمایی او را. کلام سنایی در حدیقه پیچیده و سنگین است و علت این امر مربوط به سبک خاص این شاعر است. از عواملی که در ایجاد سبک خاص حدیقه دخالت اساسی دارد وجود حجم بالایی از اصطلاحات عرفانی، آیات و احادیث است که موجب پیچیدگی و سنگینی کلام سنایی شده است. وی درحدیقه سعی برآن دارد تا بتواند با توسل به آیات قرآنی، احادیث نبوی و ستایش خداوند و مدح رسول(صلی الله علیه و اله) بر غنای اشعارش بیفزاید همین مسائل و نقش پررنگ اصطلاحات عرفان اسلامی در حدیقۀ سنایی پژوهشگر را به انتخاب این موضوع برانگیخت.
-
بررسی رئالیسم اجتماعی در آثار محمد بهمن بیگی
1393هدف پژوهش حاضر یافتن مولفه های رئالیسم اجتماعی در آثار محمد بهمن بیگی است. شناساندن یکی از مفاخر ناشناخته و بزرگ، نشان دادن یکی از پارامتر های اساسی رئالیسم اجتماعی به عنوان عنصر اصلی آثار اوست. بهمن بیگی از نویسندگانی است که با حضور در میان عشایر فارس واقعیت زندگی انان ررا به تصویر کشیده است. روش تحقیق توصیفی است و نتایج با توجه به تحلیل محتوا بررسی شده است.نتایج نشان می دهد بهمن بیگی از مولفه هایی چون مردم گرایی، ارتباط تاریخ و اجتماع، ارزش کار و تولید، تکامل علمو سواد و مسائلی ا این دست است. موفقیت بهمن بیگی در استفاده از شگردهای بیانی و هنر نویسندگی اوست.
-
ریخت شناسی قصّه های پریان در زبان کردی
1393عنوان این پایان نامه «ریخت شناسی قصّه های پریان در زبان کردی» است. تعیین ساختار این قصّه ها، تعیین میزان تفاوت ها و اشتراکات ساختاری آنها با پژوهش پراپ و کمک به شناخت بهتر قصّه ها در دیگر زبان های ایرانی، از اهداف آن است . روش پژوهش، توصیفی است و داده ها به شیوۀ کتابخانه ای گردآوری شده و براساس الگوی ولادیمر پراپ در ریخت شناسی قصّه-های پریان، تجزیه و تحلیل شده است. پس از بررسی ساختاری صد وپنجاه وپنج قصّه، سی ویک خویشکاری، هفت حوزۀ عملیّات، نٌه گونه وضعیّت آغازین و هجده نوع ترکیب حرکتی تعیین گردید. نتیجه، نشان می دهد که الگوی پراپ بر قصّه های پریان در زبان کردی، کاملاً منطبق است و ساختار نهایی آنها محدود به همان سی ویک خویشکاری پیشنهادی وی می باشد. آنچه قصّه های پریان در زبان کردی را از نمونه های مشابه تحت بررسی پراپ متفاوت می سازد، شیوه های مختلف شکل گیری برخی از خویشکاری هاست که البته این اختلافات، ساختار جدید و متفاوتی را عرضه نمی دارند.
-
جنبه های نمایشی اشعار مهدی اخوان ثالث
1393شعر اخوان دارای جنبه های نمایشی فراوان است که می تواند موضوع پژوهش های گسترده در این زمینه باشد. موضوع پژوهش حاضر، بررسی جنبه های نمایشی در اشعار این شاعر است. شناخت شگردهای نمایشی اخوان در شعر، آشنایی با سروده های روایی اخوان و کمک به درک بهتر هنر شاعری او در بهره گیری از عناصر روایت پردازی و نمایش در شعر از اهداف پژوهش حاضر است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است و داده های پژوهش با استفاده از روش تحلیل محتوا به شیوه ی کتابخانه ای و سند کاوی بررسی شده است. نتیجه نشان می دهد که استفاده ی هنرمندانه ی شاعر از عناصر مربوط به نمایش و روایت چون توصیف نمایشی، صحنه پردازی، خلق شخصیّت های زنده، فضاسازی های نمایشی، عینیّت بخشی به مفاهیم ذهنی، بهره گیری از گونه های مختلف گفتگو مانند دیالوگ و مونولوگ و ... ، وجود راوی، گره افکنی، تعلیق و پایان بندی و به کارگیری دیگر ساختمایه های بیان نمایشی، موجب شده که شعر اخوان از ظرفیّت های نمایشی بالایی برخوردار باشد.
-
بررسی معانی ثانوی جملات پرسشی و امری در دفتر اول مثنوی
1393موضوع پژوهش حاضر «بررسی معانی ثانوی جملات پرسشی و امری در دفتر اول مثنوی» است. آشنایی با اندیشه های مولوی در دوره اول زندگیش، درک بهتر سروده های او و آشنایی با اغراض مولانا در به کارگیری جملات پژوهش دفتر اول مثنوی به عنوان حجم نمونه بررسی شده است.نتیجه نشان می دهد که مولانا در جملات پرسشی 21 کاربرد را به کار برده است.
-
بررسی سمبولیسم اجتماعی در شعر دهه سی
1392موضوع پژوهش حاضر «بررسی سمبولیسم اجتماعی در شعر فارسیِ دهه ی سی» است. آشنایی بهتر با ارتقای درک و دریافت اندیشه ی شاعران این دهه از طریق شناخت نمادهای شعریِ آنان، شناخت بهتر رویدادهای تاریخی از طریق نمادهای شعری شاعران این دوره، درک بهتر سروده های این دهه و تبیین بهتر روند تحوّلات ادبیِ آن از اهداف پژوهش حاضر است. در این راستا، سروده های منوچهر آتشی، هوشنگ ابتهاج، مهدی اخوان ثالث، محمّد زُهَری، احمد شاملو، اسماعیل شاهرودی، فروغ فرّخزاد، سیاوش کسرایی، محمود مُشرف آزاد تهرانی، یدالله مفتون امینی و نیما یوشیج بررسی شده است. دلیل گزینش این شاعران، کثرت سروده های سمبولیستیِ اجتماعی آنان است. روش پژوهش توصیفی است و داده ها به شیوه ی کتابخانه ای و سندکاوی بررسی شده است. نتیجه نشان می دهد شاعران این دهه با بهره گیری از دو ویژگیِ بارزِ سمبولیسم اجتماعی یعنی نمادگرایی و جامعه گرایی به توصیف شرایط آن دوره پرداخته اند و در این راستا از همه ی ظرفیت های زبانی و بیانی در نمادسازی استفاده کرده اند. استفاده از پدیده های انسانی، اعداد، پدیده های طبیعی و مواردی از این دست از موارد بهره گیری از ظرفیت های زبانی و بیانی به وسیله ی این شاعران است.
-
بررسی بازتاب فرهنگ عامه در حکایات نصیحه الملوک غزالی
1392موضوع این پژوهشی بررسی جلوه های فرهنگ عامه در نصیحه الملوک است. از اهداف اصلی این پژوهش آشنایی با افکار و عقاید جامعه ی غزالی و صوفیان هم کیش او و آشنایی با تاثیرات عمده فرهنگ عامه در حکایات نصیحه الملوک و شناخت بهتر جلوه های فرهنگ در این اثر ارزشمند و همچنین کمک به فهم بهتر آثار تعلیمی آثار تعلیمی صوفیانه با جستجو و کاوش در بازتاب عقاید و باورهای عامه در آن و فراهم کردن زمینه ی پژوهش بیشتر در آثار تعلیمی صوفیه و درک بیشتر و بهتر آن، کمک به شناخت بهتر آداب و رسوم و فرهنگ مردم روزگار نویسنده می باشد. روش پژوهش به صورت تحلیلی است و شیوه ی جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای است و نتایج آن به صورت آماری-استدلالی مورد تحلیل قرار گرفته است.
-
تحلیل مجموعه آیینه ای برای صداها براساس نظریه ی نشانه شناسی مایکل ریفاتر
1392نظریّه ی نشانه شناسی شعر مایکل ریفاتر با تکیه بر ساختارگرایی، توانش ادبی خواننده و واکنش او نسبت به متن می کوشد تا شیوه ای نظام مند از خوانش متن ارائه دهد. در این نظریه دو شیوه ی خوانش مطرح است؛ در خوانش اکتشافی نادستورمندی ها، مانع از تناظر میان متن و واقعیّت می شوند و خواننده را به خوانشی دیگر از متن (تاویلی) رهنمون می شوند. در این شیوه ی خوانش، به بررسی ارجاع نشانه ها به درون متن و ایجاد شبکه های به هم پیوسته از نشانه ها توجّه می شود. خواننده با بررسی فرآیندهای انباشت و منظومه های توصیفی به کشف کمینه-نگاشت ها نائل می شود و از طریق کمینه نگاشت ها، خاستگاه متن به دست می آید.در این پژوهش مجموعه ی «آینه ای برای صداها» اثر محمد رضا شفیعی کدکنی بر اساس این نظریه تحلیل شده است تا از طریق آن بتوان به تحلیلی نظام مند از این متن و تبیین نشانه های این مجموعه ی شعری دست یافت. نتیجه نشان می دهد در این مجموعه خاستگاه های متعدّدی چون عشق [وصال، هجران، وصال]، اوضاع بحرانی و نابسامان، یاس، امید به بهبود اوضاع، دگرگونی و بهبود اوضاع وجود دارد.
-
بررسی ساختاری روایت های هفت گنبد نظامی براساس نظریه ی گرماس
1392موضوع پژوهش حاضر"بررسی ساختاری روایت های هفت گنبد نظامی براساس نظریه ی"گرماس" (1917-1992م. )"است. بررسی ساختاری این حکایات از طریق تعیین تقابل های دوگانه و پی رفت ها یا زنجیره های اجرایی، میثاقی و انفصالی، شناخت بهتر ساختار حکایت های هفت پیکر و حکایات مشابه از طریق تعمیم نتایج این پژوهش و بررسی قابلیّت انطباق پذیری بر متون روایی منظوم در ادب کلاسیک ایران، از اهداف پژوهش حاضر محسوب می شود. هنر نظامی در آفرینش حکایات و روایی بودن متن هفت پیکر و شهرت حکایات هفت گنبد از دلایل انتخاب این اثر به شمار می رود. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است و نتایج با استفاده از تکنیک تحلیل محتوی و بر اساس الگوی کنشی گرماس تجزیه و تحلیل شده است. نتیجه نشان می دهد قهرمان(فاعل) و هدف(مفعول) به عنوان کنشگران مرکزی این حکایات از اهمیّت بیشتری برخوردارند. همچنین فاعل(قهرمان)، به عنوان قطب پایه، نقشی فعّال در پیرنگ حکایات دارد و در بیشترحکایات هفت گنبد؛ گیرنده (ذی نفع اعظم) هم می باشد. همچنین نتیجه بیانگر مثبت بودن قابلیّت انطباق پذیری نظریه ی کنشی گرماس بر متون روایی منظوم در ادبیات کلاسیک ایران است.
-
بررسی ذکر و حذف نهاد در ردیف های فعلی قصاید خاقانی از دیدگاه علم معانی
1392موضوع پژوهش حاضر، "بررسی ذکر و حذف نهاد در ردیف های فعلی قصاید خاقانی از دیدگاه علم معانی" است. شناخت بهتر بلاغت شعر خاقانی، درک بهتر منظور شناسی مقوله ذکر و حذف و کمک به فهم بهتر منظور خاقانی در قصاید از اهداف این پژوهش محسوب می شود. روش پژوهش، توصیفی – تحلیلی است و داده ها با استفاده از تکنیک تحلیل محتوی به شیوه ی کتابخانه ای و سند کاوی بررسی شده اند. جامعه آماری 132 قصیده و حجم نمونه 63 قصیده دارای ردیف فعلی است که 3887 بیت را در بر می گیرد. نتیجه نشان می دهد حدود 65% مسندالیه (نهاد) در ردیف های فعلی مربوط به مقوله حذف و 35% مربوط به مقوله ذکر است. خاقانی در حذف مسندالیه از شش کارکرد و در ذکر مسندالیه از چهارده کارکرد استفاده کرده است. بیشترین کارکرد حذف با 2007 بیت (89/78 %) مربوط به اهمیّت مسند و کمترین کارکرد با 2 بیت (007/. %) مربوط به آشکار بودن مسندالیه است. بیشترین کارکرد ذکر با 573 بیت (19/41%) مربوط به کارکرد تعظیم و کمترین کارکرد مربوط به پرهیز از خطای شنونده با 8 بیت (58/. %) است.
-
تحلیل رمان سووشون براساس نظریه ی ساختگرایی تکوینی لوسین گلدمن
1392عنوان این پایان نامه، تحلیل رمان سووشون1 براساس نظریه ی ساختگرایی تکوینی لوسین گلدمن است. بررسی تعیین نوع ساختار معنادار حاکم بر رمان از نظر گلدمن و بررسی رابطه ی ساختار سووشون و جهان بینی سیمین دانشور و شناخت شگردهای ادبی او جهت تبیین گروه های اجتماعی مورد نظر رمان در درک بهتر شرایط اجتماعی آن دوره و نقش آن در تبیین و شکل گیری رمان و درک بهتر اندیشه های دانشور از اهداف پژوهش حاضر محسوب می شود. روش پژوهش توصیفی است و داده ها با استفاده از تکنیک تحلیل محتوی به شیوه ی کتابخانه ای بررسی و تجزیه و تحلیل شده اند. نتیجه نشان می دهد که سیمین دانشور با استفاده از شگردهای ادبی همچون تک گویی، سود جستن از تقابل های دوگانه در روایت داستان، توالی زمان در داستان و تیپ سازی به تعیین وضعیت گروه-های اجتماعی مورد نظر خود در رمان می پردازد؛ همچنین استفاده از میانجی های موجود در رمان که در واقع پل ارتباطی میان سطح رمان و واقعیت های سیاسی، اجتماعی می باشند، نشان می دهند که، طبقه ی اجتماعی خانم دانشور همان طبقه ی متوسط سنتی و جهان بینی حاکم بر رمان سووشون ایدئولوژی ملی- مذهبی است.
-
بررسی امثال در بوستان و گلستان سعدی
1392بررسی امثال و مثل نماهای یک شاعر یا نویسنده، بیانگر میزان نفوذ این شخص در جامعه است. هدف پژوهش حاضر بررسی امثال و مثل نماهای گلستان و بوستان سعدی است. شناخت امثال و مثل نماهای برساخته ی سعدی در گلستان و بوستان، شناخت بهتر سعدی در بین عامّه ی مردم، کمک به درک بهتر استفاده ی هنری سعدی از امثال، و درک بهتر سروده های سعدی از اهداف پژوهش حاضر محسوب می شود. روش پژوهش کیفی است و داده ها با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا به شیوه ی کتابخانه ای و سندکاوی بررسی شده است.نتیجه نشان می دهد که سعدی به خاطر مردمی بودن و اطّلاع از فرهنگ عوام و آداب و رسوم و آلام و آرزوهای مردم زمان خود و مطالعه ی آثارگذشتگان، و نیز توانایی و قدرت بسیار در بیان و ارائه ی آن ها، بسیاری از ابیات او حکم مثل را پیدا کرده، توانسته است بر زبان و بیان مردم عصر خود و پس از آن مسلّط شود و بسیاری از سخنان او را تمثّل نمایند، پس از فردوسی بیشترین تاثیر را بر ادبیات فارسی و مردم فارس زبان داشته باشد که بیشترین نمود آن را در کتاب گلستان می توان دید.
-
تحلیل و بررسی دیدگاه سیمین دانشور درباره ی مردان با توجّه به شخصیّت های رمان سووشون
1391ادبیّات ایران، در گذشته، ادبیّاتی مردسالار و اغلب زن ستیز بوده است. پژوهش های انجام گرفته، بیشتر با دیدگاهی فمنیستی، حول محورهایی چون جایگاه زن در ادبیّات، نوع نگاه مردان نسبت به زنان، تفاوت های نوشتاری زنان و مسائل دیگر این چنینی بوده است. پژوهش حاضر با دیدگاهی نوین به نقش مردان در رمان سووشون، ویژگی های رفتاری آنان، برخورد آنان نسبت به زنان و ارزیابی دیدگاه سیمین دانشور درباره ی مردان، در خلال این رمان می پردازد و می کوشد، نقش این موارد را در شکل گیری این رمان بررسی نماید. روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی است و داده ها براساس تکنیک تحلیل محتوایی بررسی شده اند. برخی از مردان در رمان دارای نقش خانوادگی هستند، این نقش ها عبارتند از: همسر، پدر، برادر، عمو، فرزند، پسرعمو، برادرشوهر و برادرزاده. با توجّه به این نقش ها و نقش اجتماعی هرکدام از آنها، نتیجه نشان می دهد که مردان با ویژگی های رفتاری متنوّعی در این رمان ایفای نقش می کنند. مردان در رمان دارای سه تیپ شخصیّتی مثبت، منفی و منفعل هستند و این گویای آن است که دانشور نسبت به مردان، نگاهی یک طرفانه و یک سویه نداشته است، بلکه نگاه او متعادل و میانه رو است. ویژگی های رفتاری و برخورد شخصیّت های برجسته ی رمان، به خصوص شخصیّت اصلی، در شکل گیری داستان نقش تعیین کننده ای دارند
-
بررسی تطبیقی امثال عربی وکردی
1391امروزه ادبیات تطبیقی، شاخه ای مهم از ادبیات جهان است. این شاخه، به مقایسه ی میان ادبیات ملل مختلف جهان و تاثیر و تاثّر آنها بر یکدیگر میپردازد. این تاثیر و تاثر میان دوملّت عرب و کُرد به دلیل فرهنگ مشترک اسلامی، نزدیکی جغرافیایی و شیوهی زندگی، خصوصا در حوزه ی ادبیات شفاهی به وضوح به چشم میخورد. این پژوهش درصدد است با مطالعه در حوزه ی ضرب المثل ها که یکی از شاخه های مهم فولکلور هر ملّتـی به شمار می رود و در گستره ادبیات از نقش و جایگاه والایی برخوردار است به تطبیق این ضرب المثلها که بیانگر اشتراکات فکری ـ فرهنگی دو ملّت و تجربههای مشترک آن ها بوده ودارای مفاهیم و مضامین بسیار مشترکی هم از لحاظ شکل ظاهری و هم از لحاظ معنا و مفهوم هستند بپردازد. در این پژوهش ابتدا به بررسی و تحلیل مثل، معانی لغوی و اصطلاحی آن در هردو زبان، تقسیم بندی های مَثَل بر اساس فاکتورهای مختلفی چون زمان، پیدایش و ویژگی پرداخته شده است. سپس ویژگی ها و فواید آن و نیز تفاوت آن با دیگر گونه های مشابه چون حکمت، کنایه، مَثَل نما و اصطلاح سنّتی در هر دو زبان عربی و کُردی ذکرشده است و در فصل اصلی به تطبیق تعدادی از امثال عربی و کُردی در دو بخش جداگانه می پردازد. در بخش اوّل، امثالی را که از نظر لفظ و مفهوم مطابقت دارند آورده شده است. در بخش دیگر، امثالی که تنها از نظر مفهوم مطابق هستند آورده شده است و برای هر کدام از آن ها تا حدّ امکان، معادل فارسی نیز ذکر گردیده است. سپس جهت تبیین برخی امثال و کمک به فهم آن ها، تا حدودی به ذکر کاربرد و ریشه ی آن ها اشاره شده است. کلید واژه ها: بررسی تطبیقی، مَثَل، حکمت، ادبیات کُردی، ادبیات عرب
-
پایان بندی در رمان های پست مدرن فارسی
1391چکیده یکی از در خور توجه ترین دگرگونی هایی که رمان نویسان پسامدرن در رمان به وجود آورده اند، شیوه روایت داستان و شگرد پایان دادن به داستان است. بنابراین پایان بندی در شناخت و فهم مخاطب از کلیت اثر تاثیر به سزایی دارد. هدف پژوهش حاضر، بررسی جایگاه پایان بندی در مقام عنصر سبکی در رمان پست مدرن فارسی و همچنین تبیین مقایسه ای توجه به نوع پایان دادن به داستان، در میان رمان های پست مدرنیستی در دو دهه ی 70 و 80 می باشد. در این راستا رمان های 6 نویسنده ی برجسته ی این دو دهه، بررسی شده است. روش پژوهش به شیوه ی تحلیل محتوا و بر اساس روش معمول در نشانه شناسی روایت است. نتایج نشان می دهد که در بیشتر این رمان ها با پایان هایی از جمله: چندگانه، محتمل، مبتنی بر عدم قطعیت، چرخشی و دورانی، قطعی و بسته، باز، کاذب و تصنعی، فرجام بی فرجام، افشای فرجام در آغاز، فرجام مبتنی بر مرگ مولف و ... روبرو هستیم. این شیوه ی پایان بندی در این رمان ها در خدمت درون مایه و ژرف ساخت رمان بوده و با مفاهیم پسامدرنیسم هم سو بوده است و تداعی گر مرگ مولف و قرار گرفتن خواننده در جایگاه انحصاری نویسنده است.
-
شگردهای هنری عبید در آفرینش طنز
1391طنز از فروع ادب غنایی است که در ان معایب و نارسایی های اجتماعی با چاشنی خنده و با استفاده ا شگردهای هنری و ادبی مطرح می گردد. هدف طنز اصلاح جامعه است. از این رو افزایش یا کاهش طنز در یک جامعه به طور مستقیم با کاستی ها و نارسایی های آن جامعه د پیوند می باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی شگردهای هنری و ادبی عبید زاکانی است در افرینش طنز. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است و داده ها با استفاده از تکنیک محتوی به شیوه ی کتابخانه ای و سندکاوی گردآوری شده است. نتیجه نشان می دهد عبید از شگردهایی چون بزرگ نمایی، نقیضه پردازی، بازی با کلمات و امثال انها استفاده کرده است. وی با به کارگیری این شگردهانارسایی ها و عیوب جامعه ی عصر خود را می نمایاند.
-
رابطه ی کارکردهای زبانی با تیپ های شخصیتی در داستان های آل احمد
1391لایه های مختلف اجتماع، تحت تاثیر تفاوت های سنی، جنسی، شغلی، طبقاتی و تحصیلاتی، نوع سخن گفتن و به عبارتی کارکردهای زبانی ویژه ی خود را دارند. رعایت تناسب میان کارکردهای زبانی قهرمانان داستان با تیپ های شخصیتی متفاوت آن ها، نکته ای است که در ادبیات داستانی گذشته( منظوم و منثور) مغفول مانده است و توجه به آن از امتیازات داستان نویسی معاصر است. رساله ی حاضر آثار داستانی آل احمد را از این منظر بررسی کرده است. روش پژوهش کیفی است و داده ها با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا به روش کتابخانه ای و سند کاوی بررسی می شود. نتیجه نشان می دهد که میزان توفیق آل احمد در ایجاد تناسب میان کارکردهای زبانی با تیپ شخصیتی قهرمانان داستان هایش به تبع فضای هر اثر و تیپ شخصیت های محوری آن، متغیر و در نوسان است. در داستان هایی که فضای زندگی سنتی ترسیم می شود و شخصیت های محوری آن ها اراده ی معطوف به تغییر وضع موجود را ندارند تناسب مزبور به میزان لازم و قابل توجهی برقرار است. هم دلی نویسنده با مایه های فرهنگ گذشته و اندیشه ی بومی گرایانه ی وی در ایجاد این هم خوانی نقش اساسی دارد. اما در داستان هایی که فضای آن ها برخورد دو دنیای متفاوت (جدید و سنتی) را به نمایش می گذارد و کاراکترها اراده ی معطوف به تغییر در کلیت وضع موجود را دارند، خواست تغییر و تمایل به تاثیرگذاری، لحن گفت و گوها را شعاری کرده و هم خوانی حداقلی موجود در بیان قهرمانان با تیپ شخصیتی آن ها را طوری در سایه قرار داده است که نویسنده را در پردازش عنصر گفت و گو ناکامیاب جلوه می دهد. در این دسته از آثار، صبغه ی روشن فکری و به تبع آن تعهد اجتماعی نویسنده، باعث شده است، دل مشغولی های اجتماعی و کارکردهای روشن گرانه، بر دغدغه ی پردازش هنری داستان بچربد، و با تحمیل بینش و بیان نویسنده بر قهرمانان داستان، وجه زیبایی شناختی اثر در پای محتوای تبلیغاتی قربانی شود.
-
تحلیل و بررسی زبانی و ادبی گور نوشته های گورستان شهرستان مریوان
1391ادبیات فارسی به ویژه شعر در ایران به صورتی فراگیر و همه جانبه با زندگی در پیوند است. استفاده از شعر در کارت های تبریک سال نو و دیگر اعیاد، کارت های عروسی، پوسترهای تبلیغاتی نامزدهای انتخابات های گوناگون، گورنوشته ها و امثال آن ها مصادیقی از این مفهوم به شمار می روند. پژوهش حاضر بر آن است ضمن بررسی گورنبشته های گورستان دارسیران مریوان، از نظر میزان ادبیّت آن ها، آرایه های ادبی، قالب های شعری و مسائل دیگر این چنینی، رابطه ی آن ها را با جنسّیت، سن و سال، چگونگی از دنیا رفتن شخص متوفّی، نسبت شخص متوفّی با تهیّه کنندگان متن گورنوشته ها بررسی نماید. روش پژوهش کیفی است و داده ها به صورت میدانی گردآوری شده است، جامعه ی آماری پنج هزار گور و حجم نمونه هزار گورنوشته است که به شیوه ی نمونه گیری نظام مند (systematic sampling) برگزیده شده است. نتیجه بیانگر معاصر بودن گورنوشته ها، ایجاز، سادگی و روانی زبان به کار رفته در آن هاست، هم چنین بیانگر تناسب گورنوشته ها با سن و سال، چگونگی درگذشت شخص متوفّی، نسبت شخص متوفّی با تهیه گنندگان گورنبشته ها نیز می باشد.
-
بررسی اندیشه های کلامی در قصاید خاقانی
1390مبحث « علم کلام و اندیشه های کلامی » یکی از بحث های مهم عقیدتی و دینی است . آگاهی از اندیشه های کلامی به درک بهتر مفاهیم سروده ها و اندیشه های شاعران و نویسندگان کمک می کند . پژوهش حاضر به بررسی اندیشه های کلامی خاقانی به ویژه کلام اشعری در قصایدش می پردازد و می کوشد ضمن تبیین اندیشه های کلامی ، استفاده ی هنری خاقانی از این اندیشه ها را نیز بررسی نماید . روش پژوهش توصیفی است و داده ها با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا به شیوه ی کتابخانه ای و سند کاوی بررسی شده است . نتیجه ی این پژوهش نشان می دهد که خاقانی ، تنها به استفاده ی هنری از مباحث کلامی پرداخته است و به هیچ روی، قصد آموزش این مباحث را ندارد .
-
صورخیال در دیوان نالی کردستانی
1389نالی از شاعران مشهور کرد عراقی است که اشعار او با ادب فارسی آمیخته است از صورتهای خیالی دیوان نالی که از ادب فارسی متاثر بوده است مثال به میان آمده است و در آخر نتایج حاصله تبیین شده است .
-
بررسی نقش های معنایی-منظوری جملات پرسشی در غزلیات شمس
1389مطالعات رده شناسی زبان، حاکی از آن است که میان مقوله های نحوی معنایی-منظوری رابطه ی مستقیم وجود ندارد. بخشی از دشواری های مفاهیم ادبی نیز در گرو عدم اطلاع از معانی ثانوی مقوله های معنایی-منظوری جملات است. هدف پژوهش حاضر، بررسی جنبه های معنایی-منظوری جملات پرسشی در غزلیات شمس است. روش پژوهش توصیفی است و داده ها با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا به روش کتابخانه ای و سندکاوی بررسی شده است. جامعه ی آماری این پژوهش، 3229 غزل و حجم نونه بر اساس فرمول کوکران، 264 غزل می باشد. نتیجه نشان می دهد که مولانا از 35 کارکرد ثانوی مورد نظر در این پژوهش، از 27 کارکرد استفاده کرده است. هرچند تحلیل های آماری نشان دهنده ی این است که پربسامدترین کارکرد های ثانوی به ترتیب، تعجب، نهی، استفهام انکاری، ملامت، نفی و استفهام تقریری است که به کارگیری یا عدم به کارگیری بعضی از کارکردها به گونه ای به هماهنگی یا عدم هماهنگی آن ها با جهان بینی مولانا بستگی دارد که در پایان نامه به صورت مشروح بررسی شده است.
-
بررسی و مقایسه خمریات ابن فارس مصری و حافظ شیرازی
1388شعر خمر فنی غنایی است، که در آن شاعر به توصیف شراب و می و مجالس نوشیدن شراب می پردازد. شعر خمر به دو مکتب مادی و معنوی تقسیم می شود. در خمر مادی، مقصود شاعر از خمر و باده عصاره سکرآور و مست کننده انگور است. از جمله شاعران خمر مادی در زبان عربی می توان به اشی، اخطل وابی نواس اشره کرد. در زبان فارسی نیز رودکی سمرقندی، بشار مرغزی و منوچهری دامغانی و توصیف خمر مادی در اشعار خود پرداخته اند و اما در خمر معنوی شاعر از معنای حقیقی خمر عدول کرده و از آن به عنوان رمیز برای بیان مقاصد عرفانی و حالات روحی عمیقی که بر او روی داده بهره برده است. از شاعران این غرض شعری در زبان عربی می توان به ابن سناء الملک، عفیف الدین تلمسانی و ابن فارض مصری و در زبان فارسی، عطار نیشابوری، جلال الدین محمد بلخی و حافظ شیرازی اشاره کرد. در این پژوهش ضمن بررسی عوامل و زمینه های ایجاد شعر خمری و تطور آن به بررسی مکاتب مختلف آن پرداخته، و سپس، خمریات عرفانی و معنوی دو شاعر برجسته شعر عربی و فارسی، ابن فارض مصری (632-576 ه.ق) و حافظ شیرازی (791- 726 ه.ق) مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته و مضامین مشکرت و متفاوت موجود در خمریات آن ها تبیین شده و آشکار نموده است که حافظ، چه مضامینی را از ابن فارض اخذ کرده است.
-
بررسی تطبیقی شعر نو کردی و فارسی (با توجه به اشعار نیما یوشیج و عبدالله گوران)
1388« نیما یوشیج » و « عبدالله گوران » ، پدید آورندگان راستین شعر نو در زبان های فارسی و کردی ، مسیر مشابهی را در جریان نوگرایی خود در عرصه ی شعر پیمودند؛ از این نظر ، که هر دو شاعر کار خود را با سرودن شعر سنتی آغاز کردند ، سپس با ایجاد تغییر در قافیه ، شعر نیمه سنتی سرودند و در نهایت شعر نو را پدید آوردند.
-
رابطه ی کارکردهای زبانی با تیپ های شخصیتی داستان های جمال زاده
1388زبان با مولفه های گوناگونی چون، دین، مذهب، حنسیت، سن، شغل، محیط، شرایط اجتماعی، تحصیلات و امثال آن در زبان گویندگان پیوند دارد و همین عوامل از عوامل ایجاد تیپ های شخصیتی در افراد هستند. هدف پژوهش حاضر بررسی کارکرد زبان در تیپ های شخصیتی داستان های کوتاه سید محمد علی جمال زاده است. در این راستا ابتدا تیپ های شخصیتی داستان و ویژگی های خَلقی و خُلقی هریک از تیپ ها مشحص گردیده است. سپس با توجه به هدف اصلی مولف داستان ها و شرایط اجتماعی و نیز متغیرها و مولفه های موجود، رابطه ی کارکردهای زبانی با تیپ های موردنظر بررسی شده است و ویژه زبان واژه ها و عبارات متناسب یا عدم تناسب با تیپ های مورد نظر از لحاظ طبقه ی اجتماعی، شغل، تحصیلات، دین و مذهب و جنسیت و تابو، محیط و مناسبات قدرت شرح داده شده است. پژوهش به شیوه ی توصیفی است و داده ها با استفاده از روش تحلیل محتوا به صورت کتابخانه ای بررسی شده است. نتیجه نشان می دهد که با این پژوهش می توان به درک بهتری از داستان ها و به طبع آن به درک بهتری از داستان های معاصر دست یافت و تصویر روشنی از واقع گرایی نسبی و حقیقت مانندی را در داستان ها به دست داد. نیز نشان می دهد که جمال زاده به عنوان غیر زبانی موثر در زبان شخصیت ها با آگاهی و هدف توجه داشته است و توانسته است با به کارگیری درست متغیر ها به القای بهتر مفاهیم اجتماعی در داستان ها کمک کند. در کل کتاب «یکی بود و یکی نبود» با توجه به تعداد شخصیت ها، از متغیرها بیشتر استفاده کرده است و دو متغیر دین و مذهب و شغل، بیشترین استفاده را در زبان شخصیت ها داشته اند.
-
سبک شناسی اشعار فارسی مولانا خالد نقشبندی
1388سبک شناسی یکی از دانش های جدید و نوپا است که عمر آن از صد سال تجاوز نمی کند. علی رغم وسعت دامنه ی این علم آثار بسیار انگشت شمار و محدود در این زمینه نگارش یافته است. بنابراین بررسی سبکی اشعار گامی در شناخت بیشتر و دقیق تر آن ها محسوب می شود و ارزش ادبی آن اثر را روشن تر می سازد . به فهم ساختار آن کمک می کند در این راستا پژوهش حاضر به بررسی سبک شناسی اشعار فارسی مولانا خالد پرداخته است و انتظار می رود نتیجه ی آن بتواند در فهم بهتر این اشعار موثر واقع شود، درک بهتر توانمندی های ادبی یکی از عارفان پارسی گوی کرد انتظار دیگری است که از نتیجه ی این پژوهش متصور است. جامعه ی آماری پژوهش اشعار فارسی مولانا خالد است، روش تحقیق توصیفی است. نتایج با استفاده از تکنیک محتوی و با استفاده از روش کتابخانه ای تجزیه و تحلیل شده است. نتیجه ی پژوهش نشان می دهد از نظر وزنی بحر رمل مثمن محذوف بیشتر استفاده کرده است. 5/62 درصد اشعار او ردیف دارند از تکرار بیشتر استفاده کرده است بسامد اعضای بدن بیشتر از واژه های دیگر است منطق نثری در حدود نصف اشعار او حاکم است و در واقع همان شیوه ی سهل و ممتنع سعدی را دارد از نظر ادبی به بیان خصوصا استعاره و تشبیه توجه بیشتری دلرد از نظر فکری افکار و اندیشه های طریقه ی نقشبندیه در اشعار او بازتاب یافته است، اشعارش به شیوه ی مکتب بازگشت ادبی است.
-
بررسی وجوه روایتی در داستان های مربان نامه بر اساس نظریه ی تزوتان تودوروف
1388پژوهش حاضر به بررسی وجوه روایتی در حکایت های مرزبان نامه بر اساس نظریه ی تزوتان تودوروف می پردازد. بر این اساس، وجوه اخباری، خواستی و فرضی و زیر مجموعه ی آن ها چون وجوه الزامی، تمنایی، شرطی و پیش بین، در این اثر بررسی می گردد. نوع پژوهش حاضر کاربردی و روش انجام آن، توصیفی می باشد. داده ها با استفاده از تکنیک تحلیل محتوی به روش کتابخانه ای و سندکاوی بررسی شده است. بر اساس پژوهش حاضر، روابط شخصیت ها در داستان های مرزبان نامه بر مبنای روش منطقی و استوار بر کنش مثبت و خردمندانه است. بنابراین شخصیت ها از کنش منفی و توسل به فریبکاری جـهت تحـقّق خواسته های خویش، کم تر سـود می جویند. وجه الزامی و شرطی از کمترین بسامد و وجه تمنایی و پیش بین از بیشترین بسامد برخوردار می باشند. تقابل وجه تمنایی با وجه الزامی، شالوده ی شکل گیری و حرکت منطقی بسیاری از داستان ها محسوب می شود.
-
تاثیر اندیشه های خیامی بر ساقی نامه های فارسی( با تاکید بر ساقی نامه های مندرج در تذکره میخانه و پیمانه)
1388ساقی نامه که از سده ی ششم تا پایان قرن سیزدهم هجری، در شکل سنتی خود ادامه یافت، شعری است خطابی، که شاعر با خواستن باده از ساقی و تکلیف نواختن به مغنی، جهان بینی خود را در باره دنیا، کج مداری چرخ، نگون بختی و مانند ان بیان می کنند. هدف پژوهش حاضر بررسی درون مایه ساقی نامه های فارسی از منظر چند و چون انطباق پذیری ان ها با مضامین رباعیات خیام نیشابوری ( براساس نسخه فروغی) است. به همین جهت 119 ساقی نامه موجود در تذکره های میخانه و پیمانه به روش نظری و با شیوه تحلیل محتوی بررسی شده است پژوهش حاضر ضمن تبیین وپژگی های کلی، ساختار،و پاره ای ا سنت های شعری ساقی نامه ها، بیانگر این است که اندیشه هایی چون اغتنام فرصت، مرگ اندیشی، بی اعتباری دنیا، حیرت، شکوه از روزگار و موارد دیگری از این دست، از مضمون های مشترک رباعیات خیام و ساقی نامه هاست، با این تفاوت که این موارد در رباعیات خیام رنگ فلسفی به خود گرفته و به دلیل محدویت قالب، به صورت موجز بیان شده اند، اما در ساقی نامه ها صبغه عارفانه یا عاشقانه به خود گرفته و به دلیل ویژگی قالب آنها (مثنوی) میدان وسیع تری برای جولان یافته اند. علاوه براین ، پدید آورندگان این نوع ادبی اغلب با انتساب نابسامانی های اجتماعی به روزگار سفله نواز، اعتراض خود را در پوشش می و مستی و اصطلاحات مربوط به آن ها، فارغ از هر محدودیتی اظهار کرده اند.
-
تحلیل و بررسی مدایح نبوی (ص ) در آثار پارسی گویان کرد
1387موضوع پژوهشی حاضر و بررسی مدایح نبوی ( ص ) در اشعار پارسی گویان کرد است . در این راستا بیش از جهار هزار و هفتصد بیت از پنجاه و دو شاعر پارسی گوی کرد مورد بررسی قرار گرفته است . روش پژوهش کیفی است که به صورت کتابخانه ای و با استفاده از تحلیل محتوا بوده است . نشان دادن عشق و علاقه ی پارسی گویان کرد به حضرت رسول اعظم (ص) و کمک به اتحاد ملی و انسجام اسلامی از اهداف پژوهش حاضر محسوب می شود. تجزیه و تحلیل پژوهش به شیوه ی استدلالی - عقلانی بوده و در صورت لزم از نمودارها و جداول مختلف ( هیستوگرام ) استفاده شده است . بیان صفات خلقی و خلقی حضرت رسول اکرم (ص) با بر رسی فرم و محتوا از قبیل اوزان عروضی ، آرایه های ادبی ، سبک ، بیان ، قالبهای شعری و بهره گیری شاعران از قرآن و سنت نبوی (ص) و علوم متداول اسلامی مورد بررسی واقع شده است نتیجه نشان می دهد با این پژوهش می توان به شناخت بهتری از فرم و محتوای مدایح نبوی (ص) پارسی گویان کرد دست یافت
-
بررسی فرم و محتوای اشعار مستوره کردستانی
1387موضوع پژوهش حاضر بررسی فرم و محتوای اشعار مستوره ی کردستانی است . هدف اصلی و عمده ی این پژوهش دست یابی به فرم و محتوای اشعار این شاعر با توجه به آراء و نظریات منتقدان صورتگرا ( فرمالیست ) است . تعیین ارتباط فکری و میزان تاثیر پذیری مستوره ی کردستانی از فرم و محتوای اشعار شاعران دیگر ، معرفی و شناساندن این شاعر و کمک به تکمیل تاریخ ادبیات فارسی از دیگر اهداف این پژوهش است . روش تحقیق ، کتابخانه ای است و نتایج آن به صورت عقلانی - استدلالی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است . جامعه ی آماری این پژوهش ، همه ی آثار چاپی مستوره ی کردستانی و حجم نمونه ، سروده های فارسی این شاعر است . از جمله نتایج این پژوهش ، توجه مستوره کردستانی به انواع هنجار گریزی های معنایی ، اوایی ، واژگانی و نوشتاری است . این مساله کلام شاعر را برجسته تر ساخته و به آن جنبه ی ادبی بخشیده است .
-
بررسی جلوه های فرهنگ عامه در مرزبان نامه
1387موضوع این پژوهش بررسی جلوه های فرهنگ عامه در مرزبان نامه است از اهداف اصلی این پژوهش شناخت بهتر جلوه های فرهنگ عامه در این کتاب و چگونگی به کارگیری این جلوه ها و ارتباط آن هابا متن به منظور تفهیم بهتر مفاهیم کتاب مرزبان نامه است و همچنین بررسی دگردیسی جلوه های فرهنگ عامه در مرزبان نامه ، در مقایسه با زمان حال ، از دیگر اهداف این پژوهش است . روزپش تحقیق کتابخانه ای و شیوه ی گردآوری اطلاعات به صورت فیش برداری است و نتایج آن به صورت عقلانی - استدلالی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است .
-
بررسی علل آموزشی دشواری های خواندن فارسی در دانش آموزان پایه ی دوم ابتدایی شهر سنندج
1387هدف از این تحقیق بررسی علل آموزشی دشواری های خواندن فارسی در دانش آموزان پایه ی دوم ابتدایی شهر سنندج بود .
-
بررسی مشکلات درس انشا در بین دانش آموزان پایه ی پنجم ابتدایی نواحی شهری شهرستان سنندج
1387در جامعه ی امروز ما مقوله ی ارتباط یکی از نیازهای اساسی زندگی انسان می باشد. یکی از عواملی که در ایجاد ارتباط نقش تعیین کننده دارد مهارت نوشتن و نقش آن در ایجاد خلاقیت فکری در انسان و مخصوصا در کودکان می باشد. کسانی که از توانایی نوشتن و نویسندگی خوبی برخوردار باشند به جرات می توان گفت که انسان های خلاقی هستند چرا که یک نویسنده ی خوب و یک نوشته ی خوب باید از همه لحاظ و به همه جوانب موضوع پرداخته باشد.
-
بررسی جلوه های فرهنگ مادری نظامی در حوزه ی زبانی هفت پیکر و خسرو شیرین
1386وفور واژگان ترسایی و تاثیر پذیری خاقانی از فرهنگ مادری این سوال ها را پیش می آورد که آیا نظامی نیز از فرهنگ مادری خود متاثر بوده یا خیر؟ هدف پژوهش حاضر بررسی جلوه های فرهنگ مادری در دو اثر خسروشیرین و هفت پیکر در حوزه ی زبانی و داستان پردازی است. در این راستا امثال و حکم، باورهای عامیانه، کنایات، واژه ها و مسائلی از این دست که مربوط به فرهنگ مادری نظامی بوده استخراج شده و مورد بررسی واقع شده است. همچنین گزارش نظامی از خسروشیرین با گزارش الماس خان کندوله ای و شیرین و فرهاد میرزا شفیع پاوه ای مقایسه شده است. پژوهش از نوع کیفی است و به شیوه ی کتابخانه ای انجام گرفته است و نتیجه ی پژوهش بیانگر تاثیر نظامی در حوزه ی زبانی است که در امثال، کنایات، واژه ها و مسائلی از این دست نمود پیدا کرده است. برخی از این واژه ها و اصطلاحات عینا ترجمه تحت الفظی کردی به فارسی است و برخی از ترکیبات نظامی نیز از همین روند قابل توجیه است. گزارش نظامی از خسرو شیرین در کلیت داستان تحت تاثیر روایت شفاهی کردی است اما دوری نظامی از مناطق کردنشین، بعد زمانی و هنر داستان پردازی نظامی موجب پدید آمدن تفاوت هایی در این گزارش در مقایسه با گزارش های الماس خان کندوله ای و میرزا شفیع پاوه ای گردیده است.
-
مقایسه سبکی هجویات در دو دیوان خاقانی و متنبی
1385هجو از فروع ادب غنایی به شمار می رود و مانند هرگونه ی ادبی دیگر دارای ویژگی های سبکی خاصی است که آن را از گونه های دیگر متمایز می کند . بررسی این ویژگی ها، گامی جهت شناخت بیشتر و دقیق تر این گونه ی ادبی محسوب می شود. بررسی سبکی هجو در هر اثر ادبی، ارزش ادبی آن اثر را روشن تر می سازد و به فهم ساختار آن کمک می کند. در این راستا، پژوهش حاضر به مقایسه ی سبک شناسی هجویات در دو دیوان خاقانی و متنبی پرداخته است. هدف این پژوهش، بررسی وجوه اشتراک و افتراق سبکی هجویات خاقانی و متنبی است و انتظار می رود نتیجه ی آن بتواند در فهم یهتر هجو و سبک شناسی آن موثر واقع شود. ایجاد زمینه ی شناخت و تعمیق مطالعات بین رشته ای و تعامل فرهنگی بیشتر میان فرهنگ ایرانی و عربی، انتظار دیگری است که از نتیجه ی این پژوهش متصور است. جامعه ی آماری این پژوهش، در دو دیوان خاقانی و متنبی می باشد. نحقیق به روش کتابخانه ای و اطلاعات از طریق فیش برداری جمع آوری شده است. نتیجه ی پژوهش نشان می دهد که این دو شاعر با وجود تفاوت های زبانی و زمانی از نظر سبک شناسی اشتراکاتی دارند که به طور اجمال به آن ها اشاره می کنیم: بیشترین اشتراک هجویات آنان در سطح زبانی – آوایی و در موسیقی بیرونی و درونی است. در سطح لغوی تفاوت های میان بسامد واژه ها در هجویات این دو دیوان بیشتر از اشتراکات قابل توجه است. در سطح نحوی، اشتراک هجویات آنان در حد صفر است لذا در این سطح اصلا مقایسه ای صورت نگرفته و تنها به بررسی نحوی هجویات خاقانی بسنده شده است. در سطح فکری به مقایسه ی میزان تاثیر دهنیت بر زبان هر دو شاعر و شیوه ی سلب و ایجاب در هجویات آنان پرداخته ایم. در سطح ادبی میزان بکارگیری آرایه های بیانی و بدیع معنوی در هجویات این دو شاعر بررسی شده است هم چنین برای سهولت مقایسه، هر جا ممکن بوده است نتایج مبحث را در جدول و نمودار نشان داده ایم.
-
بررسی دانسته ها و باورهای عامیانه و عالمانه در قصاید بلند خاقانی
1385موضوع این پژوهش بررسی دانسته ها و باورهای عامیانه و عالمانه در قصاید بلند خاقانی است. از اهداف اصلی این پژوهش شناخت باورهای عامیانه و عالمانه در این قصاید و کمک به فهم بهتر این سروده ها است و چگونگی برخورد خاقانی با این مسائل از اهداف فرعی پژوهش حاضر است. روش تحقیق کتایخانه ای است و ابزار گردآوری اطلاعات فیش بوده است و در تجزیه و تحلیل داده ها از استدلال منطقی- عقلانی استفاده شده است.