Faculty Profile

علی اکبر مظفری
تاریخ به‌روزرسانی: 1403/08/10

علی اکبر مظفری

دانشکده کشاورزی / گروه علوم و مهندسی باغبانی

Theses Faculty

پایان‌نامه‌های کارشناسی‌ارشد

  1. تاثیر تیمارهای سایه‌دهی، رژیم آبیاری و اسید ‌فولویک بررشد و برخی صفات فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی منداب (Eruca sativa Miller) تحت کشت هیدروپونیک در شرایط گلخانه
    1403
    به‌منظور بررسی تاثیر سایه‌دهی، رژیم آبیاری و اسید‌فولویک بر رشد و برخی صفات فیزیولوژیک و بیوشیمیایی منداب (Eruca sativa Miller) تحت کشت هیدروپونیک در شرایط گلخانه، آزمایشی در سال 1401 به‌صورت فاکتوریل بر ‌پایه طرح کاملاً ‌تصادفی با سه فاکتور سایه‌دهی (شاهد، 50 و 80 درصد سایه)، رژیم آبیاری (یک، دو و سه روز در میان محلول‌دهی) و کاربرد فولویک ‌اسید در سه سطح (شاهد، 1 و 2 ‌گرم بر‌لیتر) در 4 تکرار و هر تکرار شامل 8 بوته در گلخانه دانشکده کشاورزی دانشگاه کردستان اجرا شد. نتایج نشان داد که اثرات ساده (آبیاری، فولویک ‌اسید و سایه‌دهی) و اثرات متقابل (دو جانبه) بر وزن تر و خشک شاخساره، وزن تر و خشک ریشه، عملکرد، کلروفیل a، کلروفیل b، کاروتنوئید، محتوای نسبی آب برگ، پایداری غشا سلولی، مالون‌دی‌آلدئید، کربوهیدرات محلول‌کل، پرولین، آنزیم پراکسیداز (POD)، سوپر‌اکسید‌ دیسموتاز (SOD)، فنول‌ کل، فلاونوئید، ویتامین ث، ظرفیت آنتی‌اکسیدانی، محتوای عناصر غذایی (نیترات، فسفر، آهن و پتاسیم)، پروتئین‌ محلول‌ کل و کارایی فتوسیستم Ⅱ (Fv/fm) معنی‌دار بود و اثرات متقابل سه جانبه نیز بر محتوای آهن در گیاهان منداب معنی‌دار بود. در کاربرد غلظت 2 ‌گرم بر‌لیتر فولویک‌‌ اسید در شرایط بدون‌ سایه بیش‌ترین وزن تر و خشک شاخساره ریشه بدست آمد. با افزایش تنش آبی و غلظت فولویک‌‌ اسید محتوای آب نسبی، کلروفیل a و b، فنول ‌کل، کاروتنوئید، ظرفیت آنتی‌اکسیدانی و ویتامین ث نسبت به تیمار شاهد افزایش نشان دادند. پایداری غشای سلولی و مالون‌دی‌آلدئید درشرایط محلول‌دهی شاهد، کاربرد غلظت 2 ‌گرم بر‌لیتر فولویک ‌اسید و 50 درصد سایه در بالاترین میزان خود بودند. میزان فعالیت آنزیم پراکسیداز و سوپر‌اکسید‌دیسموتاز در محلول‌دهی یک روز در میان و کاربرد 2 گرم بر‌لیتر فولویک ‌‌اسید افزایش و در شرایط 80 درصد سایه فعالیت این دو آنزیم کاهش یافت. میزان فسفر، پتاسیم و پروتئین محلول‌ کل در تیمار‌های یک روز در میان محلول‌دهی، کاربرد غلظت 2 ‌گرم بر‌لیتر فولویک ‌‌اسید و 50 درصد سایه نسبت به غلظت شاهد میزان بالاتری نشان دادند. از آن‌جایی‌که بین صفات فیزیولوژیکی و مورفولوژیکی اندازه‌گیری شده و میزان کاربرد غلظت فولویک‌‌اسید رابطه‌ای مشخص مشاهده شد، لذا می‌توان نتیجه گرفت که استفاده از فولویک‌اسید در بهبود و رشد گیاه منداب می‌تواند بسیار ‌مفید باشد.
  2. بهینه‌سازی جوانه‌زنی درون ‌شیشه‌ای و سازگاری برون شیشه‌ای برخی ارکیدهای خاکزی
    1402
    گیاهان خانواده ارکیدسانان با بیشتر از 28000 گونه شامل انواع خاکزی، دارزی و صخره‌زی در سراسر جهان گسترش یافته‌اند. گونه‌های خاکزی دارای انواع غده‌ زیرزمینی گوشتی گرد و یا پنجه‌ای هستند. پودر حاصل از غده‌های ارکید در تهیه نوشیدنی‌های سنتی مدیترانه‌ای و بستنی سنتی خاورمیانه کاربرد فراوانی دارد. با توجه به تهدید مداوم جمعیت ارکیدها و در معرض انقراض بودن تعداد زیادی از گونه های مختلف ارکید، نیاز ضروری به برنامه ریزی در جهت بازیابی و حفظ خزانه زمینی این خانواده از گیاهان به شدت احساس می شود. در فاز اول این پژوهش کشت بذر سه گونه ارکید خاکزی شامل Ophrys straussii، Orchis simia و Anacamptis coriophora بر روی محیط کشت درون‌شیشه‌ای Malmgren است. درصد روند پاسخگویی به شرایط دمایی متفاوت و میزان تغییرات بذر ارکیدها از مرحله بذر به پروتوکورم و گیاهچه ابتدایی موجود در محیط کشت درون‌شیشه‌ای مورد مطالعه قرار گرفت. در این پژوهش دو دمای 20 و 25 درجه سانتیگراد به صورت حد ماکزیمم و حد مینیمم برای رشد بذرهای ارکید مورد مطالعه قرار گرفت. پژوهش مورد نظر در قالب فاکتوریل دو عاملی و در10 تکرار انجام شد. نتایج آزمایش اول نشان داد، دمای‌25°c برای مراحل سه‌گانه تورم جنین، توسعه ریزوئید و سبز شدن دو گونه ارکید خاکزی شامل O. straussii و A. coriophora مناسب بود، اما برای گونه O. simia دمای مطلوب 20°cبود. بر پایه نتایج حاصل، گونهA. coriophora در هرسه مرحله مورد مطالعه بیشترین مقدار گذر بذرهای اولیه به مرحله بعدی رشد را در دمای ‌25°c داشت. این گونه دارای بیشترین درصد تورم بذر در دمای‌25°c و به میزان 8/93 درصد است. در ادامه بیشترین درصد توسعه ریزوئید در دمای‌25°c و به مقدار 2/90 درصد بود. همچنین بیشترین درصد سبز شدن در دمای‌25°c و به میزان 6/85 درصد اتفاق افتاد. فاز دوم این پژوهش با بهره‌گیری از گیاهچه‌های درون شیشه‌‌ای ارکید گونه A. coriophora آماده انتقال به بستر کشت‌های برون شیشه‌ای آغاز شد. این آزمایش به صورت فاکتوریل با سه عامل در قالب طرح کاملا تصادفی انجام گرفت. عامل اول بسترهای ترکیبی شامل (پرلیت+کوکوپیت)، (پیت‌ماس+کوکوپیت)، (پوست درخت+ کوکوپیت)، (خاک جنگلی+ کوکوپیت) و (خاک معمولی منطقه) بود. تیمارهای مایکوریزایی شامل مجموعه مایکوریزای تجاری، مجموعه مایکوریزای طبیعی مناطق بوکان، جوانرود و دهگلان به عنوان عامل دوم استفاده شد و در ادامه عامل سوم به صورت تیمار ارائه عامل سرما و فقدان عامل سرما بود. آزمایش دوم در مجموع شامل 50 تیمار در 3 تکرار انجام شد. براساس نتایج کلی آزمایش دوم می‌توان گفت، بررسی تاثیر مستقل و متقابل عامل‌های کاربردی شامل بستر کشت ترکیبی، دما و مجموعه مایکوریزایی نشان می‌دهد، که بستر کشت‌ (پیت‌‌ماس+کوکوپیت) مناسب‌ترین بستر کشت در جهت بهبود صفات مورفولوژیکی، صفات فیزیولوژیکی، درصد میزان غده‌دهی، است. با مطالعه بیشتر نتیجه‌گیری شد، که ارائه عامل سرما به صورت مستقل و یا طی تاثیر متقابل با سایر عوامل یعنی بستر کشت ترکیبی و یا مجموعه مایکوریزایی طبیعی و تجاری، موجب بهبود صفات مورد مطالعه شده است. در ضمن از میان مجموعه‌های مایکوریزایی مورد مطالعه، مجموعه (مایکوریزایی طبیعی منطقه جوانرود) تاثیر بیشتری در جهت بهبود صفات مورد مطالعه، رشد، توسعه و غده دهی ارکیدها داشت. عامل سرما در هر فاز درون شیشه ای جهت شکستن خواب بذر و تحریک جوانه زنی و در فاز برون شیشه ای جهت بهاره‌سازی گیاهچه های جوان و تحریک رشد و بهبود روند آن استفاده می شود.
  3. اثر سدیم‌نیتروپروساید (SNP)، سالیسیلیک اسید (SA) و سیمواستاتین (SIM) برصفات رشدی، درصد و اجزای اسانس آویشن باغی (Thymus vulgaris L)
    1402
    آویشن یک گیاه دارویی است که از خانواده نعناعیان بوده و با برگ‌های کوچک، معطر، خاکستری-سبز و گل‌های بنفش یا صورتی مشخص می‌شود. این گیاه به دلیل ویژگی‌های کم‌نظیر، در صنایع غذایی، دارویی و حتی آرایشی به وفور استفاده می‌شود. همچنین، آویشن دارای اثرات ضد میکروبی، ضدالتهابی، ضد سرطانی و آنتی‌اکسیدانی است. در این پژوهش، کیفیت آویشن باغی تحت تاثیر سدیم نیتروپروساید، سالیسیلیک‌ساید و سیمواستاتین، که برای کشت گیاه در سیستم کشاورزی ارگانیک استفاده شده‌اند، بررسی شده است. برای این منظور، محتوای اسانس و اسیدهای فنولیک و فلاونوئیدها در اب و هوای گلخانه اندازه‌گیری شده است. همچنین، با استفاده از دستگاه کروماتوگرافی (GC-MS) گازی و طیف‌سنجی جرمی، ترکیب اسانس نیز تعیین شده است. به علاوه، تیمول و کارواکرول از ترکیبات اصلی اسانس آویشن باغی هستند که به دلیل طعم و بوی مطلوب و همچنین عوارض و هزینه کم، در صنایع غذایی و دارویی به کار می‌روند. به طور کلی، این پژوهش به بررسی کیفیت گیاه آویشن باغی و تاثیر ترکیبات مختلف بر آن پرداخته است. نتایج این پژوهش می‌تواند به کشاورزان و تولیدکنندگان آویشن باغی کمک کند تا با استفاده از روش‌های مناسب کشت، کیفیت و محتوای مفید گیاه را بهبود بخشند و در نتیجه، در صنایع مختلف بهره‌برداری بهتری داشته باشند.
  4. تکثیرتجاری درون شیشه ای هاورتیا (Haworthia truncata var. maughanii)
    1401
    Haworthia truncata از گیاهان گوشتی زینتی و بسیار کمیاب می‎باشد. با توجه به تقاضای بازار گیاهان زینتی برای این گیاه، استفاده از تکثیر به روش سنتی جوابگوی نیاز بازار نیست. به همین جهت، استفاده از تکنیک کشت بافت جهت تولید انبوه می تواند به تسریع در تولید این گیاه کمک کند. از اینرو، این پژوهش با هدف تکثیر درون شیشه ای این گیاه در سه مرحله باززایی، ریشه زایی و سازگاری انجام گرفت. آزمایش مرحله باززایی شاخساره از ریز نمونه های برگ، به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با 4 فاکتور محیط کشت (در 2 سطح کامل و نصف غلظت MS)، بنزیل آدنین (در 5 سطح 0، 5/0، 1، 5/1 و 2 میلی گرم بر لیتر)، نفتالین استیک اسید در 4 سطح (0، 1/0، 2/0 و 3/0 میلی گرم بر لیتر) و زغال فعال (در 2 سطح 1 و 2 گرم در لیتر) انجام شد. نتایج مرحله باززایی نشان داد که بیشترین درصد باززایی در محیط کشت کامل MS نسبت به محیط کشت نصف غلظت وجود داشت. همچنین بیشترین درصد باززایی شاخه به ترتیب در غلظت های 5/1 و 2/0 میلی گرم در لیتر بنزیل آدنین و نفتالین استیک اسید به دست آمد. تعداد و طول پاجوش در محیط کشت نصف نسبت به محیط کشت کامل بیشتر بود. بیشترین تعداد و طول پاجوش به-ترتیب در غلظت های 2 و 2/0 میلی گرم بر لیتر بنزیل آدنین و نفتالین استیک اسید مشاهده شد. نتایج نشان داد که تیمار 2 گرم بر لیتر زغال فعال نسبت به 1 گرم بر لیتر به طور معنی داری سبب افزایش تعداد و طول پاجوش شد. آزمایش ریشه زایی شاخساره های بدست آمده به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با 4 فاکتور ساکارز (در 2 سطح 20 و 30 گرم در لیتر)، ایندول بوتریک اسید (در 4 سطح 0، 5/0، 1 و 2 میلی گرم بر لیتر)، نفتالین استیک اسید (در 4 سطح 0، 1/0، 2/0 و 3/0 میلی گرم بر لیتر) و زغال فعال (در 2 سطح 1 و 2 گرم) انجام شد. نتایج مرحله ریشه زایی نشان داد بیشترین تعداد ریشه در غلظت 2 میلی گرم بر لیتر ایندول بوتریک اسید در محیط کشت بدون نفتالین استیک اسید و حاوی 20 گرم ساکارز و 1 گرم زغال فعال وجود داشت و کمترین تعداد ریشه در غلظت های 5/0 و 1 میلی گرم بر لیتر ایندول بوتریک اسید، 3/0 میلی-گرم بر لیتر نفتالین استیک اسید و حاوی 30 گرم ساکارز و 2 گرم زغال فعال مشاهده شد. بیشترین طول ریشه به ترتیب در غلظت های 2 و 0 میلی گرم بر لیتر ایندول بوتیریک اسید و نفتالین استیک اسید وجود داشت. آزمایش سازگاری گیاهان دارای ریشه در قالب طرح کاملا تصادفی با ارزیابی 5 نوع بستر کشت انجام شد. بر اساس نتایج بهترین بستر از نظر درصد زنده مانی، تعداد و طول ریشه محیط کشت 3 قسمت ماسه و 1 قسمت رس بود.
  5. اثر تزریق به تنه عناصر ریز مغذی آهن، روی و منگنز بر زردی زودرس و ریزش برگهای چنار در شهر سنندج
    1401
    با توجه به کمبود عناصر ریزمغذی درختان در فضای سبز، زردی و ریزش زودهنگام برگ های درختان چنار به چالشی جدی برای شهرداری تبدیل شده است. کاربرد تیمارهای کودی به صورت تزریق به تنه می تواند به عنوان راه حلی برای این معضل در نظر گرفته شود. از اینرو، به منظور ارزیابی اثر عناصر روی، آهن و منگنز بر ویژگی های مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی درخت چنار آزمایشی به-صورت طرح بلوک کامل تصادفی با 12 تیمار و 3 تکرار در اسفند سال 1399 جرا شد. تیمارها شامل سولفات آهن (در دو غلظت صفر و 1 درصد)، سولفات روی (در سه غلظت صفر، 5/0 و 1 درصد) و سولفات منگنز (در سه غلظت صفر، 25/0 و 5/0 درصد) بودند که بصورت ترزیق به تنه درختان چنار انجام گرفت. بر اساس نتایج بیشترین مقدار سه عنصر ریز مغذی آهن، روی و منگنز برگ در درختان تزریق شده با ترکیب کودی 1 درصد آهن+1 درصد روی + 25/0 درصد منگنز به دست آمد البته هر چند با برخی از تیمار تفاوت معنی داری نداشتند. بیشترین سطح برگ در تیمار 5/0 درصد سولفات منگنز به تنهایی به دست آمد البته هر چند تفاوت آن با تیمار ترکیب کودی 1 درصد آهن+1 درصد روی + 25/0 درصد منگنز معنی دار نبود. بیشترین وزن تر و خشک برگ مربوط به ترکیب کودی 1 درصد سولفات آهن +25/0 درصد سولفات منگنز بود و کمترین مقدار آن ها در تیمار عدم کودهی مشاهده شد. بالاترین مقدار کلروفیل a، b و کل و نیز کاروتنوئید برگ در تیمار کودی 1 درصد سولفات آهن+ 1 درصد سولفات روی + 25/0 درصد سولفات منگنز به دست آمد. بیشترین مقدار کربوهیدرات و پروتئیـن ها محلول برگ چنار مربوط به ترکیب کودی 1 درصد سولفات آهن + 25/0 درصد سولفات منگنز بود و کمترین مقدار آن ها در تیمار شاهد به دست آمـد. بیـشتریـن فعالیت آنزیـم های سـوپـراکسید دیسموتاز و پراکسیداز به ترتیـب در تیـمار 1 درصد سولفات آهن +25/0 درصد سولفات منگنز و تیمار 25/0 درصد سولفات منگنز مشاهده شد و همچنین بیشترین محتوای پراکسیدهیدروژن و مالون دی آدهید در گیاهان شاهد وجود داشت. به طور کلی استنباط ما از نتایج نشان داد که عناصر روی، آهن و منگنز در تیمارهای مختلف کودی می تواند از طریق دخالت بر افزایش محتوای کلروفیل و کاروتنوئید، کمک به بیوسنتز اکسین، جذب بیشتر عناصر، حذف رادیکال های آزاد، تجمع کربوهیدرات ها و پروتئین ها و بهبود فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان منجر به بهبود فتوسنتز شده و سبب جلوگیری از زردی برگ ها و افزایش رشد رویشی درختان چنار شوند. در پایان بر اساس نتایج ارزیابی شده می توان ترکیب کودی 1 درصد سولفات آهن+ 1 درصد سولفات روی + 25/0 درصد سولفات منگنز را توصیه کرد هر چند نیاز به بررسی های بیشتر دارد
  6. بهینه سازی تکثیر گونه های ارکید Comperia comperiana و Ophrys straussii از طریق بذر در شرایط درون و برون شیشه ای
    1401
    خانواده ارکید یکی از بزرگ ترین خانواده گیاهی گلدار در بین نهاندانگان است. ارکیدها از لحاظ دارویی گیاهان بسیار ارزشمندی هستند. در سال های اخیر در جهان و ایران جمعیت ارکید ها در معرض انقراض قرار گرفته و حفاظت از ارکیدها به یک موضوع جهانی تبدیل شده است. گونه های Ophrys straussii و Comperia comperiana از ارکید خاک زی به شمار می روند. این پژوهش با هدف بررسی جوانه زنی ناهمزیست بذر گونه های O. straussii و C. comperiana در شرایط درون شیشه ای و بررسی زنده مانی گیاهان حاصل از شرایط درون شیشه ای، در شرایط برون شیشه ای با دو آزمایش جداگانه در قالب طرح کاملا تصادفی اجرا شد. برای این منظور پنج نوع محیط کشت پایه Malmgren، Orchimax، P723، MS¼ و B5¼ مورد استفاده قرار گرفت. صفات مورد بررسی شامل درصد جوانه زنی، روند رشد گیاهچه بر حسب روز، ارتفاع گیاهچه، طول و عرض پروتوکورم، قطر ساقه، میانگین طول ریشه، طول و عرض غده برحسب میلی متر، وزن تر و خشک اندام هوایی، ریشه، غده و پروتوکورم بر حسب گرم، میانگین تعداد ریشه، غده و برگ بود. طبق نتایج به دست آمده، بیش ترین میانگین درصد جوانه زنی برای گونه O. straussii در محیط های کشت¼B5 و Malmgren به ترتیب با 31/87 و 83/83 درصد و کم ترین درصد جوانه زنی مربوط بهMS ¼ و Orchimax به ترتیب با 86/65 و 5/60 درصد بود. در گونه C. comperiana بیش ترین درصد جوانه زنی در محیط کشت ¼B5 با 04/14 درصد و کم ترین درصد جوانه زنی مربوط به P723 با 5/4 درصد حاصل شد. تنها از گونه O. straussii گیاهچه حاصل شد و بر روی دو محیط های کشت P723 و B5¼ غده تشکیل شد میانگین تعداد غده 1 عدد بود و بیش ترین ارتفاع گیاهچه مربوط به کشت روی محیط کشت B5¼ با 03/120 میلی متر و کم ترین ارتفاع گیاهچه روی Malmgren با 64/59 میلی متر بود. تحقیقات حاضر نشان داد که محیط کشت یکسانی برای تکثیر بهینه ارکیدها وجود ندارد و گونه های مختلف ارکید پاسخ های متفاوتی به محیط های کشت مختلف نشان می دهند که می تواند ناشی از ژنتیک آن ها و ساختار و ترکیبات موجود در بذر آن ها باشد.
  7. ارزیابی فنوتیپی القاء جهش با اتیل متان سولفونات (EMS) در دو گونه داوودی (Chrysanthemum morifolium Ramat. و C. coccineum)
    1400
    القاء جهش یک روش اصلاحی آسان و پایدار برای بهبود محصول و ایجاد تنوع ژنتیکی جهت معرفی ارقام گیاهی جدید است. به این منظور تحقیق در دو آزمایش مجرا صورت گرفت. در پژوهش حاضر، ابتدا آزمایشی جهت بهینه سازی تکثیر درون شیشه ای دو گونه داوودی شامل C. morifolium (Homa, Delkash, Arina, Fariba2) و گونه بومی (C. coccineum) از طریق اندام زایی مستقیم، غیر مستقیم و جنین زایی غیرجنسی انجام شد. به دنبال این مطالعه به منظور القای جهش در شرایط درون شیشه ای در ارقام هما، دلکش، آرینا و فریبا2 با استفاده از اتیل متان سولفونات (EMS) (0، 125/0، 25/0 و 5/0%) از قسمت های برگ (1×1 سانتی متر) به عنوان ریزنمونه جهت به دست آوردن موتانت های جدید استفاده شد. BAP در غلظت های صفر، 1، 2 و 3 میلی گرم در لیتر و NAA در غلظت های صفر، 05/0، 1/0 و 2/0 میلی گرم در لیتر جهت القای اندام زایی مستقیم و غیر مستقیم در ریزنمونه های نوک شاخه های انتهایی استفاده شد. جهت مطالعه القای کالوس و جنین زایی غیرجنسی، ریزنمونه های جوان برگ بر روی محیط کشت MS حاوی BAP (صفر، 1، 2 و 3 میلی گرم در لیتر) و 2و4-دی (صفر، 1، 2 و 3 میلی گرم در لیتر) کشت شدند. باززایی مستقیم شاخه از ریزنمونه های نوک شاخه های انتهایی ارقام هما، دلکش، آرینا و همچنین در گونه بومی C. coccineum مشاهده شد. بالاترین تعداد شاخه ها از طریق اندام زایی مستقیم (78/13 و 89/8 شاخه در هر ریزنمونه به ترتیب برای C. coccineumو هما با 2 میلی گرم در لیتر BAP و 05/0 میلی گرم در لیتر NAA مشاهده شد. در هر دو گونه، بالاترین فراوانی تشکیل کالوس و جنین زایی روی محیط کشت حاوی 2 میلی گرم در لیتر 2و4-دی و 2 میلی گرم در لیتر BAP بدست آمد و لذا برای هدف اصلی تحقیق (القای جهش) استفاده شد. در مجموع 2082 گیاهچه تحت تیمار EMS در شرایط کشت درون شیشه ای تولید شد و در پایان 58 موتانت شامل 28 موتانت برگ و 32 موتانت گل برای تغییرات فنوتیپی و مولکولی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. چند شکلی ژنتیکی در میان جهش یافته ها و والدین آنها با استفاده از نشانگرهای ISSR و IRAP شناسایی شد. با افزایش غلظت EMS، میزان بقا ریزنمونه ها کاهش یافت. طیف گسترده ای از تغییرات خاص فنوتیپی در برگ و گل در چهار رقم مورد مطالعه، نشان دهنده کارایی EMS در ایجاد تنوع ژنتیکی و جهش های مورد نظر بود. موتانت ها در اندازه و شکل برگ، ارتفاع بوته، روز تا گلدهی، قطر گل، رنگ و اندازه گلچه های شعاعی متفاوت بودند. آغازگرهایIRAP و ISSRتوانستند جهش های گل داودی را بر اساس رقم و تا حدودی بر اساس غلظت EMS مورد استفاده طبقه بندی کنند و اثربخشی خود را در تمایز موتانت های واقعی تایید کنند که به انتخاب اولیه و کاهش اندازه جمعیت جهش یافته کمک می کند. در کل، نتایج ما نشان داد که یافتن واکنش بهتر ریزنمونه ها به جنین زایی یا اندام زایی در یک رقم ویژه به یک ترکیب هورمونی نقش مهمی را در کارآیی تکثیر درون شیشه ای گونه های داوودی، بازی می کند. همچنین جهش ناشی از EMS در شرایط درون شیشه ای می تواند یک ابزار امیدوار کننده جهت کمک به برنامه های اصلاحی تولید ارقام جدید گل داودی باشد.
  8. تاثیر نوع پایه و تیمارهای آبیاری بر خصوصیات رویشی، عملکرد و کیفیت میوه به رقم عسکری اصفهان
    1400
    هدف از این تحقیق، تاثیر نوع پایه و تیمارهای آبیاری(تامین نیاز آبی و کم آبیاری) بر ویژگی های رویشی، عملکرد و کیفیت میوه بِه بود. بدین منظور آزمایشی مزرعه ای به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در یکی از باغات روستای کلاته واقع در اطراف شهرستان کامیاران اجرا شد. فاکتورهای مورد بررسی شامل پایه پیوند (به و زالزالک) و میزان آبیاری (تامین نیاز آبی گیاه و 50 درصد نیاز آبی) بود. در این پژوهش ویژگی های رویشی درخت بِه در طول دوره آزمایش ویژگی های روشی مانند قطر پایه پیوند و پیوندک و طول شاخه های سال جاری اندازه گیری گردید. هم چنین عملکرد کل، وزن میوه، طول و قطر و تعداد میوه، سفتی بافت میوه بعد از برداشت، میزان مواد جامد محلول، اسیدیته قابل تیتراسیون، ویتامین C، فنل، پلی فنول اکسید، تانن، کلروفیل a، b و کاروتنوئید اندازه گیری و مورد ارزیابی قرار گرفتند. بیش ترین میزان وزن و طول میوه مربوط به درخت بِه با پایه زالزالک وتیمار شاهد و بیشترین طول شاخه درخت مربوط به پایه بِه تحت تیمار آبیاری کامل (شاهد) بود. رشد عمودی تنه و شاخه ها در پایه بِه بیشتر بود، که این امر نشان دهنده پاکوتاه کنندگی پایه زالزالک می باشد. بیش ترین میزان صفاتی مانند قطر پایه در پابه زالزالک و در تیمار شاهد و پیوندک در تیمار شاهد در پایه به و سپس پایه زالزالک بود که نشان دهنده سازگاری بین پایه و پیوندک می باشد. نهایتاً صفات دیگر هم چون فلاونوئید، پلی فنول ‎اکسیداز، آنزیم فنیل آلانین آمونیالیاز و کاروتنوئید در پایه زالزالک تحت تیمار آبیاری کم آبیاری (تنش آبی) بیشتر بود. صفاتی مانند تعداد میوه هر درخت، سفتی میوه بعد از برداشت، مواد جامد محلول و رادیکال های آزاد تحت شرایط تیمارهای مختلف آبیاری قرار نگرفتند. در نهایت بیش ترین میزان عملکرد کل در تیمار شاهد در پایه زالزالک و سپس در پایه بِه مشاهده شد که اختلاف معنی داری باهم نداشتند. می توان نتیجه گرفت درختان که بِه با پایه زالزالک تحت تیمار کم آبیاری صفاتی ارتفاع کم درخت به دلیل کوتاهی طول شاخه درخت به جهت انجام آسانتر عملیات باغی، وزن و طول و عرض بیشتر میوه برای بالا بردن بازار پسندی میوه به، نسبت به درختان با پایه بِه دارای برتری است. لذا پیشنهاد می گردد به دلیل داشتن خواص زالزالک در مواجهه با شرایط تنش آبی و به دست آمدن عملکرد و ویژگی های بیوشیمیایی و زیست شیمیایی بهتر به عنوان پایه مناسب جهت پایه پیوند مورد استفاده قرار گیرد.
  9. اثر فنیل آلانین و سدیم پیروات بر روی صفات مورفو-فیزیولوژیکی و فیتوشیمیایی گیاه سوره هلاله (Hymenocrater longiflorru Benth.) در شرایط درون شیشه ای
    1400
    در مطالع حاضر، اثر فنیل آلانین و سدیم پیروات برروی صفات مورفو-فیزیولوژیکی و فیتوشیمیایی گیاه سوره هلاله (Hymenocrater longiflorru Benth.) در شرایط درون شیشه ای بررسی گردید. پژوهش حاضر در قالب 2 آزمایش انجام گرفت. آزمایش اول در قالب طرح کاملاٌ تصادفی در 5 سطح ترکیبات هورمونی شامل اکسین ها (5 میلی گرم در لیترNAA، 3 میلی گرم در لیترNAA ، 5 میلی گرم در لیترIBA ، 3 میلی گرم در لیتر IBA و 2 میلی گرم در لیتر2,4-D) و همچنین یک نوع سیتوکینین شامل نیم میلی گرم در لیتر BA اجرا شد. آزمایش دوم نیز به صورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی انجام شد، فاکتور اول فنیل آلانین در 5 سطح (صفر، 10، 20 و 50 میکرومولار) و فاکتور دوم شامل سدیم پیروات در 4 سطح (صفر، 10، 30 و 50 میکرومولار) بود. اندازه گیری خصوصیات مرفو- فیزیولوژیکی و فیتوشیمیایی نمونه‎ها 46 روز بعد از اعمال تیمارها انجام گرفت. در این آزمایش داده ها با استفاده از نرم افزار SAS مورد تجزیه ی آماری قرار گرفتند و مقایسه میانگین ها با استفاده از آزمون LSD در سطح احتمال 1% انجام گرفت. اثر تیمارهای ترکیبی فنیل آلانین و سدیم پیروات بر صفات مورفو-فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی سوره هلاله در شرایط درون شیشه ای معنی دار بود (p<0.01). نتایج این آزمایش نشان داد که تیمار سدیم پیروات اثر مثبتی بر ویژگی های رشد رویشی، برخی صفات فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی داشت، به این صورت که با افزایش غلظت سبب افزایش هر کدام از صفات مورد بررسی گردید. همچنین تیمار 50 میکرومولار سدیم پیروات و 30 میکرومولار از فنیل آلانین بهترین تاثیر را برای افزایش صفات مورد مطالعه داشت. لازم به ذکر ایت با افزایش غلظت تیمار فنیل آلانین تا غلظت 30 میکرومولار صفات مورد نظر افزایش و سپس کاهش یافتند. با بررسی اثر تیمارهای ترکیبی فنیل آلانین و سدیم پیروات بر صفات مورفو-فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی سوره هلاله نتایج به دست آمده نشان داد که اثر ترکیبی این دو سبب افزایش وزن تر و خشک گیاه، تعداد و طول نوشاخه ها، پرولین، پروتئین، فنول و فلاونوئید، و رنگدانه های فتوسنتزی در غلظت های 30 میکرومولار فنیل آلانین و 50 میکرومولار سدیم پیروات شده است. به دلیل اثرات متفاوت تیمارهای مورد استفاده در این مطالعه بر ویژگی های رویشی، برخی صفات فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی سوره هلاله، استفاده از این ماده در کشت درون شیشه ای نیاز به بررسی های بیشتری دارد.
  10. تاثیر اسید سالیسیلیک و فنیلآالنین بر میزان کلشیسین گلحسرت سفید kotschyi Colchicum( (Boiss در شرایط کشت درون شیشهای
    1400
    یکی از مهم ترین اعضای خانواده Colchicaceae گل حسرت سفید (Colchicum kotschyi Boiss.) است. محل پراکنش این گیاه، عراق، ترکیه و مناطق مختلف جغرافیایی ایران معرفی شده است. مهم ترین ترکیبات گل حسرت آلکالوئیدهای کلشی سین و کولشی فولین می باشد. این آلکالوئیدها در طب سنتی و تجارت مورد استفاده قرار می گیرند. این گیاه در درمان بیماری های نقرس، سرطان و جذام کاربرد دارد. هدف از این پژوهش بررسی اثر سالیسیلیک اسید و فنیل آلانین بر خصوصیات مورفو-فیزیولوژیکی و کمیت و کیفیت متابولیت های ثانویه در کالوس گل حسرت سفید در شرایط درون شیشه ای بود. این تحقیق در قالب 2 آزمایش جداگانه طراحی و اجرا گردید. در آزمایش اول جهت القای کالوس از 5 ریزنمونه ی (برگ، غلاف برگ، بذر، ساقه گل دهنده و کورم) روی دو محیط کشت MS و B5 حاوی ترکیبات هورمونی مختلف استفاده شد. ترکیبات و نسبت های هورمون های شامل: IBA، Kinetin، BA، NAA و 2-4-D بود. که حاوی 11 ترکیب هورمونی (Control،2-4-D (0/5) + BA (0/5 )،2-4-D (0/5) + Kinetin (0/5) ، NAA (1) + BA (0/5)، NAA (1) + BA (1)، NAA (2) + BA (1)، NAA (1) + Kinetin (0/5)، NAA (1) + Kinetin (1)، IBA (2) + BA (0/5)،IBA (2) + Kinetin (0/5) ، IBA (2/5) + Kinetin (0/5)) را در برداشت که به طور جداگانه در هر دو محیط کشت پایه MS وB5 به صورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملا تصادفی در 3 تکرار اجرا شد. نتایج نشان داد که بهترین محیط کشت، اندام و ترکیب هورمونی(از نظر رنگ، جنس کالوس و کالوس و درصد زنده مانی کالوس) متعلق به اندام کورم روی محیط کشت B5 حاوی ترکیب هورمونی IBA (2/5) + Kinetin (0/5) با 94 درصد کالوس زایی بود. آزمایش دوم نیز به صورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملا تصادفی با دو عامل سالیسیلیک اسید (صفر، 20 و 40 میلی گرم در لیتر) و فنیل آلانین (صفر، 10، 30 و 50 میکرومولار) در 6 تکرار انجام گرفت. نتایج نشان داد تیمارهای سالیسیلیک اسید و فنیل آلانین باعث افزایش وزن تر و خشک، حجم، فنول کل، فلاونوئید و فعالیت ضد کسایشی کل نسبت به شاهد شد. همچنین نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا (HPLC) نشان داد که بیشترین مقدار کلشی سین (34 میلی گرم در گرم وزن خشک) در تیمار 40 میلی گرم در لیتر سالیسیلیک اسید و بیشترین مقدار کولشی فولین (18 میلی گرم در وزن خشک) در تیمار ترکیبی (10 میکرومولار فنیل آلانین + 20 میلی گرم در لیتر سالیسیلیک اسید) به دست آمد.
  11. تاثیر سدیم پیرووات و گلوکز بر برخی خصوصیات مورفو- فیزیولوژیکی و فیتوشیمیایی پینه زعفران زاگرسی (Crocus cancellatus subsp damascenus) در شرایط درون شیشه ای
    1400
    زعفران زاگرسی (Crocus cancellatus subsp damascenus) متعلق به خانواده زنبق (Iridaceae) است. مهم ترین ترکیبات زعفران شامل کروسین (عامل رنگ)، پیکروکروسین (عامل طعم) و سافرانال (عامل عطر) می باشد. با توجه به اهمیت این ترکیبات در صنایع غذایی و داروسازی هدف از این پژوهش بررسی اثر سدیم پیرووات و گلوکز بر خصوصیات مورفو- فیزیولوژیکی و کمیت و کیفیت متابولیت های ثانویه کالوس زعفران زاگرسی در شرایط درون شیشه ای بود. این تحقیق در قالب 3 آزمایش طراحی و اجرا گردید. آزمایش اول جهت بهینه سازی محیط کشت پایه به صورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی با دو فاکتور محیط کشت (MS, 1/2MS,1/2 B5 ,B5) و ترکیبات هورمونی شامل: اکسین ها (NAA ( 3 و 5 میلی گرم در لیتر), IBA ( 3 و 5 میلی گرم در لیتر) و 2,4-D (2 میلی گرم در لیتر) و یک نوع سیتوکینین BA ( نیم میلی گرم در لیتر) اجرا شد. نتایج نشان داد که بهترین محیط کشت پایه جهت کالوس زایی زعفران، محیط کشت 1/2MS است. آزمایش دوم جهت دستیابی به بهترین ترکیبات هورمونی بر پایه طرح کاملاً تصادفی طراحی گردید. نتایج مشخص نمود که بهترین ترکیب هورمونی جهت کالوس زایی، واکشت و نگهداری کالوس ها، ترکیب هورمونی (3 میلی گرم در لیتر)NAA و (نیم میلی گرم در لیتر) BA با 70 درصد بود. آزمایش 3 به صورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی با دو عامل سدیم پیرووات (صفر، 10، 20، 50 و 100 میکرومولار) و گلوکز (15، 30، 60 و 90 گرم در لیتر) در 3 تکرار انجام گرفت. نتایج نشان داد تیمارهای سدیم پیرووات و گلوکز باعث افزایش وزن تر، وزن خشک، فنل کل، فلاونوئید و فعالیت ضد اکسایشی کل نسبت به شاهد شد. همچنین با توجه به نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا (HPLC) بیشترین مقدار کروسین 30 میلی گرم در گرم وزن خشک در تیمار50 میکرومولار سدیم پیرووات و 30 گرم در لیتر گلوکز و بیشترین مقدار پیکروکروسین 27 میلی گرم در گرم وزن خشک در تیمار 10 میکرومولار سدیم پیرووات و 15 گرم در لیتر گلوکز بدست آمد. همچنین آنالیز HPLC مقدار سافرانال را در هیچ کدام از تیمارها مشخص ننمود.
  12. اثر نانوذرات بر روی و سدیم پیروات بر روی صفات مورفو-فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی بنفشه سه رنگ (Viola tricolor) در شرایط درون شیشه ای
    1400
    بنفشه سه رنگ با نام علمی Viola tricolor از خانواده Violaceae است که تمام قسمت های این گیاه استفاده دارویی دارد. در این پژوهش اثر نانوذرات روی و سدیم پیروات بر روی صفات مورفو-فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی بنفشه فرنگی در شرایط درون شیشه ای مورد برسی قرار گرفت. این پژوهش بر اساس طرح کامل تصادفی بر پایه فاکتوریل با دو فاکتور انجام گرفت. فاکتور اول سدیم پیروات در چهار سطح (صفر، 20، 50 و 100 میکرومول) و فاکتور دوم نانو ذرات روی در سه سطح (صفر، 1/0 و 2/0 میلی گرم در لیتر ) اعمال شد. صفات مورد بررسی شامل: طول و تعداد شاخه باززایی شده، طول و تعداد ریشه، مقدار پروتئین، پرولین، وزن کل گیاه، رنگدانه های فتوسنتزی، قندهای محلول کل، فنل، فلاونوئید، مالون دی آلدهید، پراکسیدهیدروژن، آنزیم سوپراکسید دیسموتاز، آنزیم پراکسیداز و فعالیت آنتی اکسیدان در شرایط درون شیشه ای بودند. نتایج نشان داد که استفاده از سدیم پیروات تا سطح 50 میکرمول تعداد شاخه، طول شاخه، تعداد ریشه، و وزن کل گیاهچه را افزایش می دهد. از نظرویژگی های فیزیولوژیکی، سدیم پیروات سبب افزایش محتوای کلروفیل و کارتنوئید، غلظت کربوهیدرات محلول کل، فنول کل، فلاونوئید کل، پروتئین محلول کل (تا سطح 50 میکرومول)، فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان شد. همچنین نتایج نشان داد که مقدار پراکسیدهیدروژن (تا سطح 50 میکرومول) و مالون دی آلدئید کاهش یافتند. تیمار 100 میکرومول سدیم پیروات، محتوای پرولین آزاد را نسبت به شاهد افزایش داد. کاربرد نانو ذرات روی نیز باعث بهبود ویژگی های رشدی بنفشه سه رنگ شد. استفاده از نانو ذرات روی همچنین باعث افزایش محتوای کلروفیل و کارتنوئید، مقدار کربوهیدرات محلول کل، فلاونوئید کل، پروتئین محلول کل، فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانت شد. بر اساس نتایج کاربرد نانو ذرات روی باعث کاهش محتوای پراکسید هیدروژن و مالون دی آلدئید شد. استفاده همزمان سدیم پیروات و نانو ذرات روی باعث بهبود ویژگی های رشدی و فیزیولوژیکی بنفشه سه رنگ در شرایط درون شیشه ای شد. بهترین نتایج در کاربرد همزمان تیمار 50 میکرومول سدیم پیروات به همراه 5/0 میلی گرم در لیتر نانوذرات روی مشاهده شد.
  13. تاثیر گزانتون و اگروباکتریوم بر تولید ریشه های مویین و برخی از ترکیبات فیتوشیمیایی گیاه سوره هلاله
    1400
    گیاه سوره هلاله (H.longiflorous Bench.) متعلق به خانواده نعناییان بوده که به دلیل داشتن خواص دارویی نقش مهمی در درمان بعضی از بیماریها دارد. از طرف دیگر گزانتون یک ترکیب پلی فنولیکی است که خواص درمانی مشابه با سوره هلاله (فعالیتهای بیولوژیکی متنوعی مانند آنتیاکسیدان، ضد باکتری، ضد التهاب و اثرات ضد سرطانی) دارد. به همین منظور در این پژوهش اثر گزانتون همراه با آگروباگتریوم بر ترکیبات فیتوشیمیایی سوره هلاله مورد بررسی قرار گرفت. برای انجام این تحقیق ابتدا بذور استریل شده در شرایط درون شیشه ای کشت و پس از تولید شاخ و برگ و ریشه در همان شرایط، از برگ، ساقه، گره و میانگره به عنوان ریز نمونه استفاده شدند. برای تولید ریشه مویین از سویه های ATCC، A4 و1724 اگروباکتریوم استفاده شد. در پژوهش حاضر اثر غلظت های 0، 5، 25، 50 و 100میلی گرم در لیتر گزانتون در قالب طرح کاملا تصادفی و با 4 تکرار مورد ارزیابی قرار گرفت. صفات مورد بررسی شامل برخی پارامتر های فیتوشیمیایی و فیزیولوژیکی بود. داده ها به وسیله نرم افزار SAS و آزمون دانکن آنالیز شدند. در این پژوهش آزمایشات ابتدایی نشان داد که تنها سویه ATCC و فقط در ریزنمونه برگی، در محل زخم ریشه مویین تولید می شود. لذا فعالیت های این پژوهش تنها بر سویه ATCC آگروباکتریوم و ریزنمونه برگی متمرکز شد. پس از اعمال تیمار های مورد نظر، توسط دستگاه سوکسله از ریشه های مویین عصاره گیری و ترکیبات فیتوشیمیایی آن توسط دستگاه GC-MS شناسایی شدند. با توجه به ترکیبات شناسایی شده از عصاره ریشه های مویین تیمار شده، غلظت 50 میلی گرم در لیتر گزانتون موثرترین تیمار از نظر میزان ترکیبات فیتوشمیایی بود. کاربرد غلظت های مختلف گزانتون روی ریشه های مویین باعث بهبود صفات فیزیولوژیکی شد، اما تیمارهای مختلف گزانتون تفاوت معنی داری روی تولید ترکیبات فیتوشیمیایی نداشتند. کاربرد گزانتون روی وزن خشک ریشه مویین اثر معنی داری نداشت، اما سبب افزایش وزن تر ریشه های مویین شد.گزانتون باعث افزایش میزان پروتئین های محلول کل شد، در حالیکه مقدار فنول و فلاونوئید با افزایش غلظت گزانتون روند کاهشی داشت. فعالیت ضد اکسایشی نیز با افزایش غلظت گزانتون افزایش یافت. در کل گزانتون ماده ای موثر برای بهبود ویژگی های فیزیولوژیکی و فیتوشیمیایی می باشد. غلظت های مختلف گزانتون اثرات متفاوتی روی ویژگی های فیزیولوژکی گیاه سوره هلاله داشت، اما تیمارهای مختلف گزانتون تاثیر یکنواختی بر ویژگی های فیتوشیمیایی داشت.
  14. اثر نیتریک اکسید (NO) و اسید سالیسیلیک بر پرآوری ریزنمونه گلابی پایهPyrodwarf, ، در شرایط درون شیشه ای
    1400
    در این پژوهش اثر نیتریک اکسید و سالیسیلیک اسید بر باززایی و پرآوری گلابی پایه Pyrodwarf در شرایط درون شیشه ای مورد مطالعه قرار گرفت. در این تحقیق از یک آزمایش فاکتوریل با دو فاکتور در قالب طرح کاملاً تصادفی با 6 تکرار استفاده شد. فاکتورها شامل سدیم نیتروپروساید (SNP) آزاد کننده NO در پنج سطح تیماری 0، 10، 20، 40 و 60 میکرو مولار و SA در سه سطح تیماری 0، 01/0، 05/0 میلی مولار بر روی برخی صفات مرفولوژیکی و فیزیولوژیکی مورد بررسی قرار گرفتند. صفات، طول نوشاخه، تعداد نوشاخه، وزن تر کل و وزن خشک کل، 2 ماه پس از کشت مورد برسی قرار گرفت. نتایج نشان داد، غلظت 10 میکرومولار SNP و غلظت 05/0 میلی مولار SA در گلابی پایه Pyrodwarf بهترین نتایج را در پرآوری ریزنمونه ها داشت. بیشترین طول شاخساره مربوط به تیمار شاهد و تیمار 01/0 میلی مولار SA همراه60 میکرو مولار SNP بود. غلظت10 میکرومولار SNP باعث افزایش وزن تر کل و وزن خشک کل ریزنمونه ها شد. غلظت 10 میکرومولار SNP باعث افزایش مقدار فنول کل، فلاونوئید و پرولین شد. همچنین ترکیب همزمان 01/0 میلی مولار SA و 40 میکرومولار SNP مقدار فنول کل و پروتئین های محلول کل را افزایش داد.کاربرد همزمان 01/0 میلی مولار SA و 40 میکرومولار SNP باعث افزایش محتوای کارتنوئید شد. همچنین کاربرد همزمان 05/0 میلی مولار SA و40 میکرومولار SNP باعث افزایش محتوای کلروفیل a، کلروفیل b و کلروفیل کل شد. تیمار های مورد استفاده در این آزمایش تاثیری بر ریشه زایی ریزنمونه ها نداشت.
  15. اثر نانوذرّات سیلیس بر ویژگی های مورفو-فیزیولوژیکی توت فرنگی تحت تنش سرب و آرسنیک در شرایط درون شیشه ای
    1400
    آلودگی با فلزات سنگین از مهم ترین عوامل جهانی آلودگی خاک هستند که آلاینده های فلزی به دلیل غیرقابل تجزیه بودن آن ها و اثرات فیزیولوژیکی آن ها بر موجودات زنده و انسان حتی در غلظت های کم سرطان زا هستند. به منظور بررسی اثر نانوذرّات سیلیس روی ویژگی های مورفو-فیزیولوژیکی گیاه توت فرنگی رقم پاروس دو آزمایش جداگانه انجام شد. در آزمایش اول اثر نانوذرّات سیلیس و سرب بر ویژگی های مورفو-فیزیولوژیکی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با 7 تکرار (7 شیشه و هر شیشه شامل 3 ریز نمونه) بررسی شد. در این آزمایش تاثیر نانو ذرّات سیلیس در چهار غلظت 0، 20، 50 و 100 میلی گرم در لیتر تحت تنش سرب در چهار غلظت 0، 50، 100 و 200 میلی گرم در لیتر بررسی شد. غلظت صفر نانوذرّات سیلیس معادل 12 میلی گرم در لیتر سیلیس معمولی بود. بر اساس نتایج بیشترین تعداد برگ، طول برگ، تعداد ریشه، وزن خشک، RWC، MSI، کلروفیل کل، کاروتنوئید در تیمار 100 میلی گرم در لیتر نانوذرات سیلیس بیشترین میزان پروتئین، کلروفیل a، بیشترین میزان فعّالیت POD و وزن تر مشاهده شد. بیشترین میزان فعّالیت SOD،MDA ، H2O2 در تیمار 200 میلی گرم در لیتر سرب بدست آمد. آزمایش دوم شامل اثرات نانو ذرّات سیلیس با همان غلظت های استفاده شده در آزمایش اول تحت تنش آرسنیک در چهار غلظت 0، 20، 100 و 200 میلی گرم در لیتر بود. در هر دو آزمایش ویژگی های رویشی (وزن تر، وزن خشک، تعداد برگ، طول برگ، تعداد برگ های سوخته و تعداد ریشه) و برخی ویژگی فیزیولوژیکی از جمله محتوای نسبی آب برگ (RWC)، پایداری غشاء سلولی (MSI)، کربوهیدرات محلول کل برگ، پروتئین های محلول برگ، رنگدانه های فتوسنتزی (کلروفیلa، کلروفیلb، کلرروفیل کل و کاروتنوئید)، محتوای مالون دی آلدئید (MDA)، پراکسید هیدروژن (H2O2)، پرولین، آنزیم سوپراکسید دیسموتاز(SOD) و آنزیم پراکسیداز POD)) گیاه توت فرنگی اندازه گیری شد. نتایج بدست آمده نشان داد که با افزایش غلظت آرسنیک خشک شدن گیاهچه ها بیشتر شد، به طوری که در غلظت 20 میلی گرم در لیتر آرسنیک به تنهایی و به همراه سیلیس معمولی باعث خشک شدن گیاهچه ها شد. بیشترین تعداد برگ، طول برگ، وزن تر و خشک، تعداد ریشه، پروتئین، کلروفیل، کاروتنوئید در تیمار 100 نانوذرات سیلیس میلی گرم در لیتر، بیشترین میزان RWC در تیمار 100میلی گرم در لیتر نانوذرات سیلیس به همراه 20 میلی گرم در لیتر آرسنیک بیشترین میزان فعّالیت POD، SOD،MDA، MSI، H2O2 بدست آمد. بیشترین مقدار پرولین در تیمار 20 میلی گرم در لیتر نانوذرات سیلیس به همراه 20 میلی گرم در لیتر آرسنیک مشاهده شد. عنصر سیلیس به ویژه به صورت نانوذرّات توانایی کاهش صدمات ناشی از تنش های محیطی از جمله فلزات سنگین را دارا می باشند. نتایج کلی نشان ازکاهش شاخص های رشدی و برخی از ویژگی های فیزیولوژیکی در سرب و آرسنیک داشت. کاربرد نانوذرّات سیلیس در شرایط بدون تنش و تنش باعث بهبودی ویژگی های مورفو-فیزیولوژیکی گیاه شد.
  16. اثر اسید هیومیک و قارچ مایکوریزا بر ویژگی های مورفو- فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی گل نرگس (Narcissus tazetta L.) در شرایط گلخانه
    1399
    جنس Narcissus تک لپه و از خانواده نرگس سانان است که دارای حدود 63 گونه و هزاران رقم می باشد. در این پژوهش به منظور بررسی اثر اسید هیومیک در سه سطح (صفر، 500 و 1000 میلی گرم در لیتر) و قارچ مایکوریزا در چهار سطح (عدم استفاده (شاهد)، مایکوریزا Glomus intraradices، مایکوریزا Glomus mosseae و ترکیب هر دو گونه) بر ویژگی های مورفو-فیزیولوژیکی نرگس رقم شهلا، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با 12 تیمار و 5 تکرار (هر تکرار شامل یک گلدان با 2 سوخ) انجام گرفت. بر اساس ننایج آنالیز واریانس در همه صفات ارزیابی شده اثر برهمکنش هر دو عامل معنی دار بود. طبق نتایج به دست آمده، در محیط کشت دارای G. intraradices، بدون کاربرد اسیدهیومیک، بیشترین وزن خشک ریشه و میزان کاروتنوئید مشاهده گردید. در محیط کشت فاقد مایکوریزا، کاربرد اسید هیومیک500 میلی گرم در لیتر بیشترین قطر گل و با کاربرد اسید هیومیک1000 میلی گرم در لیتر، بیشترین میزان کلروفیل b به دست آمد. در محیط کشت حاوی G. mosseae، با کاربرد 500 میلی-گرم در لیتر اسید هیومیک بیشترین میزان طول برگ، طول، حجم و وزن تر ریشه، عمر گل، طول ساقه گل و کربوهیدرات محلول کل به دست آمد. با کاربرد 1000 میلی گرم در لیتر اسید هیومیک در محیط کشت حاوی G. mosseae بیشترین میزان وزن تر و خشک برگ و پروتئین های محلول کل مشاهده گردید. بیشترین وزن خشک برگ، کلروفیل کل و پراکسیدهیدروژن در محیط کشت حاوی مایکوریزای ترکیبی با کاربرد 500 میلی گرم در لیتر اسید هیومیک و بیشترین وزن تر برگ در همین محیط کشت با کاربرد 1000 میلی گرم در لیتر اسید هیومیک مشاهده شد. بر اساس نتایج این پژوهش می توان کاربرد اسید هیومیک 500 میلی گرم در لیتر در محیط کشت حاوی G. mosseae را برای نرگس شهلا توصیه کرد، هرچند غلظت های بیشتر و کمتر اسیدهیومیک نیازمند بررسی های بیشتر است.
  17. عنوان: بررسی اثر زمان کاشت و تیمارهای کودی بر رشد، عملکرد و خصوصیات کیفی میوه توت فرنگی تحت کاربرد خاک پوش پلاستیکی
    1399
    توت فرنگی یکی از ریزمیوه های مهم است که کشت آن در دنیا در حال توسعه است. یکی از روش های کشت توت فرنگی جهت بالا بردن کیفیت و پیش رسی، استفاده از مینی تونل است. استفاده از خاکپوش و عملیات کوددهی مناسب سبب بالا رفتن کمیت و کیفیت محصولات می-شود. در این تحقیق خصصوصیات رویشی و صفات کمی و کیفی میوه توت فرنگی چین پاییزه در شرایط کشت مینی تونل بررسی شد. در این آزمایش تاثیر سه فاکتور شامل رقم (پاروس و ونتانا)، تیمار کودی (شاهد (عدم کوددهی)، یک بار کوددهی و دو بارکوددهی) و خاکپوش (عدم استفاده از خاکپوش و استفاده از خاکپوش)) استفاده شدند. صفات رویشی شامل تعداد برگ و طوقه، وزن خشک برگ، طوقه و ریشه، صفات فیزیولوژیکی شامل محتوای نسبی آب برگ، شاخص پایداری غشا و کربوهیدرات محلول برگ، محتوای عناصر برگ شامل نیتروژن، فسفر، پتاسیم، کلسیم، منیزیم، آهن، روی و بر و صفات کمی و کیفی میوه شامل آنتوسیانین، فنول کل، عملکرد، موادجامد محلول و کربوهیدرات محلول کل میوه اندازه گیری شدند. نتایج نشان داد که استفاده از خاکپوش در رقم پاروس سبب افزایش وزن خشک برگ، ریشه و طوقه شد. استفاده از خاکپوش و دوبار کوددهی سبب افزایش شاخص پایداری غشا و کربوهیدرات برگ گردید. اثر متقابل خاکپوش، کوددهی سبب افزایش مقدار پتاسیم، کلسیم و آهن به ویژه در رقم پاروس گردید. استفاده از خاکپوش سبب افزایش محتوای آنتوسیانی، ظرفیت ضداکسایشی، عملکرد و کربوهیدرات های محلول کل میوه در دو رقم پاروس و ونتانا گردید. به طور کلی نتایج این آزمایش نشان داد که استفاده از خاکپوش سبب بهبود صفات رویشی گیاه توت فرنگی و خاکپوش و کوددهی سبب افزایش صفات کمی و کیفی میوه گردید.
  18. کالوس زایی و باززایی گیاه دارویی سنبله ارغوانی (Stachys inflata)
    1399
    گیاه سنبله ارغوانی با نام علمی Stachys inflata یک گونه با ارزش از خانواده نعناییان است. این گیاه دارای خواص دارویی مهمی مانند ضدالتهاب، ضد سم، ضد محرک های عصبی، ضد بیماری های کبدی و ضد باکتری می باشد. با توجه به ویژگیهای مهم گیاه سنبله ارغوانی و استفاده بیش از حد مجاز، این گیاه در معرض خطر قرار دارد. کشت سلول و بافت گیاهان در جهت حفظ گونه های دارویی در معرض انقراض، اصلاح ژنتیکی آن ها و تولید متابولیت های ثانویه با ارزش اهمیت بسیار زیادی دارد. لذا این پژوهش با هدف بررسی امکان کالوس زایی و باززایی گیاه سنبله ارغوانی در شرایط درون شیشه ای انجام شد. ریزنمونه های مختلفی جهت مطالعه انتخاب شدند که قطعات برگ و گره پاسخ مناسبی به کشت این ویترو نشان دادند. این ریز نمونه ها تحت تیمارهای هورمونی مختلفی از جمله BAP، BAP در ترکیب با NAA، BAP در ترکیب با 2,4-D، BAP در ترکیب با IBA ، TDZ، Kin و Kin در ترکیب با IBA مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج حاصل از باززایی نشان داد که ریزنمونه گره در محیط حاوی 2 میلی گرم بر لیتر هورمون Kin بدون واسطه فاز کالوس، باززایی شدند و بیشترین درصد باززایی (100 درصد)، بیشترین ارتفاع ساقه (33/4 سانتی متر) و بیشترین تعداد ساقه (17 ساقه) در این ترکیب هورمونی مشاهده گردید. همچنین بهترین ریزنمونه جهت تولید کالوس ریزنمونه برگ بود. بالاترین درصد کالوس زایی از ریزنمونه برگ در تیمار هورمونی 1 میلی گرم بر لیتر هورمون 2,4-D در ترکیب با 1/0 میلی گرم بر لیتر هورمون BAP حاصل شد. کالوس های تولید شده در این ترکیب هورمونی دارای بافت متراکم و فشرده و رنگ سبز بودند. همچنین در بررسی باززایی غیرمستقیم از کالوس، تیمار هورمونی 2 میلی گرم در لیتر هورمون BAP در ترکیب با 5/0 میلی گرم در لیتر هورمونIBA بیشترین تاثیر را بر باززایی داشت. به علاوه نتایج حاصل از ریشه زایی نشان داد که بیشترین تعداد ریشه های تولید شده (66/14) تحت تیمار هورمونی 5/0 میلی گرم بر لیتر هورمونIBA به دست آمد. به طور کلی مطالعات در این تحقیق نشان داد که تکثیر گیاه سنبله ارغوانی از طریق کشت بافت کاملاً امکان پذیر است و نتایج به دست آمده می تواند در راستای ریز ازدیادی، اصلاح ژنتیکی از طریق انتقال ژن و تولید متابولیت های ثانویه از طریق کشت کالوس مورد بهره برداری قرار بگیرد.
  19. بررسی تنوع ژنتیکی توده های گرمک ایران و عراق با استفاده از نشانگرهای مولکولی ISSR و SCoT
    1399
    خانواده کلمیان شامل سبزی های بسیار مهمی می باشد که در سرتاسر دنیا کشت و کار می شوند. ایران منشا برخی از سبزی های مهم این خانواده همانند طالبی و خربزه می باشد. در این ارتباط، گرمک یکی از سبزی های میوه ای می باشد که از دیرباز در مناطق مختلف ایران و عراق کشت و کار می شود و جزء تفکیک ناپذیر رژیم غذایی مردم این مناطق می باشد. اطلاع از سطح تنوع ژنتیکی در سطح ژنوتیپ و جمعیت اهمیت بسیار زیادی در توسعه برنامه های اصلاحی سبزی ها دارد. وجود تنوع بالا، امکان تلاقی برای رسیدن به ژنوتیپ های با صفات مطلوب را فراهم می سازد. با توجه به اینکه، مطالعات کمی بروی توده های گرمک ایران صورت گرفته است، در مطالعه حاضر، تنوع ژنتیکی و ساختار جمعیت 80 ژنوتیپ گرمک مربوط به 20 منطقه ایران و عراق با دو سیستم نشانگر ISSR و SCoT مورد بررسی قرار گرفت. در این پژوهش 11 آغازگر ISSR و 14 آغازگر ScoT مورد استفاده قرار گرفت. میزان کل قطعات تولید شده به وسیله آغازگر های ISSR و ScoT به ترتیب 166 و 245 قطعه بود. میانگین درصد چندشکلی باندها برای نشانگر ISSR 67/77 و برای نشانگر ScoT 47/68 بود. آغازگرهای SCoT میانگین محتوای اطلاعات چندشکلی(PIC) بیشتری (438/0) نسبت به آغازگرهای ISSR (374/0) دارا بودند. در مقابل، قدرت تفکیک آغازگرها (Rp) برای هر دو نشانگر در یک محدوده قرار داشت. دندروگرام حاصل با استفاده از ضریب تشابه دایس و الگوریتم UPGMA، ژنوتیپ ها را به 2 و 4 گروه به ترتیب با استفاده از نشانگر های ISSR و ScoT تقسیم بندی کرد که این گروه بندی توسط نتایج حاصل از تحزیه به مولفه های اصلی نیز تایید شد. نتایج حاصل از تجزیه واریانس مولکولی نشان داد که برای هر دو نشانگر واریانس درون جمعیتی بیشتر از واریانس بین جمعیتی است. ترکیب داده های مربوط به هر دو نشانگر منجر به ایجاد یک دندروگرام شد که در آن ژنوتیپ ها به سه دسته کلی تقسیم شدند. با توجه به نزدیکی جغرافیایی دو کشور ایران و عراق و همچنین مشترکات فرهنگی، در کل می توان نتیجه گرفت که قرار گرفتن ژنوتیپ های مربوط به جمعیت های ایران و عراق در کشورهای گروه های یکسان نشاندهنده جریان ژنی احتمالاً از طریق تبادل مواد ژنتیکی می باشد. هر دو نشانگر به خوبی ژنوتیپ های مورد مطالعه را از هم تفکیک نمود، هرچند استفاده از نشانگرهای مورفولوژیکی و به ویژه خصوصیات میوه برای انتخاب ژنوتیپ های برتر از نظر صفات بوته و میوه و ارتباط آن ها با نشانگرهای مولکولی ضروری به نظر می رسد.
  20. مطالعه کشت بافت گیاه داروئی آوندول (Smyrnium cordifolium Boiss)
    1399
    گیاه آوندول با نام علمی Smyrnium cordifolium، گیاهی دیپلوئید با 22 کروموزوم، دو ساله و متعلق به خانواده ی چتریان است که در ارتفاعات زاگرس در غرب و جنوب غربی ایران می روید. با توجه به افزایش استفاده از گیاهان دارویی و به ویژه آوندول نگرانی از انقراض این گیاه در مناطق مورد استفاده بسیارزیاد است. کشت بافت گیاهی توانسته است برای بسیاری از گونه ها از جمله گونه های در حال انقراض یک روش مناسب تکثیر باشد. برای این منظور کشت ریزنمونه های ریشه، هیپوکوتیل و کوتیلدون گیاه دارویی آوندول در شرایط درون شیشه ای تحت 12 ترکیب هورمونی مختلف (BAP در ترکیب NAA، BAP در ترکیب با 2,4-D، TDZ در ترکیب با NAA و TDZ در ترکیب با IBA) در غلظت های مشخص بررسی شد. نتایج حاصل از آنالیز داده ها در قالب طرح کاملا تصادفی نشان داد که تیمارهای هورمونی 2 میلی گرم بر لیتر BAP در ترکیب با 1 میلی گرم بر لیتر 2,4-D و 1 میلی گرم بر لیتر TDZ در ترکیب با 5/0 میلی گرم بر لیتر IBA بهترین ترکیبات هورمونی در القای کالوس زایی از ریزنمونه ریشه و تیمارهای هورمونی 2 میلی گرم بر لیتر BAP در ترکیب با 1 میلی گرم بر لیتر 2,4-D و 3 میلی گرم بر لیتر BAP در ترکیب با 5/0 گرم بر لیتر 2,4-D بهترین ترکیبات هورمونی در القای کالوس از ریزنمونه هیپوکوتیل بود. ریزنمونه های کوتیلدون تحت تیمارهای هورمونی کالوس زایی معنی داری نداشتند. به علاوه در ریزنمونه های ریشه و کوتیلدون هیچ گونه پاسخ به باززایی مشاهده نشد. بنابراین بهترین ریزنمونه در رابطه با باززایی درون شیشه ای، ریز نمونه هیپوکوتیل بود که بالاترین میزان باززایی در ترکیب هورمونی 1 میلی گرم بر لیتر TDZ در ترکیب با 05/0 میلی گرم بر لیتر IBA حاصل شد. نتایج این تحقیق اولین مطالعه کشت بافت صورت پذیرفته روی گیاه دارویی آوندول بود که به طور موفقیت آمیزی کالوس زایی و باززایی در این گیاه انجام شد. باززایی درون شیشه ای یکی از ابزار لازم برای اصلاح گیاهان از طریق تغییر در سطح پلوئیدی و فرآیند انتقال ژن و به علاوه حفظ ذخایر ژنتیکی از طریق تکثیر گیاهان در معرض انقراض است که یافته های این تحقیق می تواند در چنین مطالعاتی مورد توجه واقع شود.
  21. تاثیر نیتریک اکسید (NO) بر تقسیم سلولی و میزان برخی از متابولیت های ثانویه گیاهHymenocrater longiflorus Benth. در شرایط کشت سلولی
    1399
    امروزه تقاضای مصرف کنند گان برای استفاده ی کمتر از نگهدارنده های مواد غذایی مصنوعی در سراسر جهان افزایش یافته است . بنابر این تحقیقات بر روی گیاهان دارویی برای استخراج آنتی اکسیدان های طبیعی وکم هزینه متمرکز شده اندکه می توانند جایگزین مواد افزودنی مصنوعی شودکه ممکن است سرطان زا و سمی باشند. در این زمینه روغن های ضروری و عصاره های مختلف گیاهان به عنوان ترکیبات ضد میکروبی، ضد قارچی و آنتی -اکسیدان توجه زیادی را به خود جلب کرده و اساس بسیاری از برنامه های کاربردی شامل حفظ مواد غذایی خام و فراوری شده و پزشکی و دارو را تشکیل داده است. تجزیه و تحلیل کروماتوگرافی و طیف سنجی جرمی (GC-MS) حضور87 ماده در اسانس H . longiflorus را نشان داده است. اجزای اصلی اسانس این گیاه شامل آلفا پینن (16/%10) ، 1 و 8 سینئول (53/1 %) و لینالول (98/2 %) می باشد. قسمت های هوایی این گیاه به عنوان ضد التهاب، آرامبخش و ضد آلرژی برای بیماری های پوستی در طب سنتی استفاده می شوند. اخیراً اثرات ضد میکروبی، ضد قارچی وآنتی اکسیدانی این گیاه نیز به اثبات رسیده است
  22. تاثیر نوع محیط کشت و اسید هیومیک بر ویژگی های مورفوفیزیولوژیکی نرگس شهلا
    1399
    نرگس (Narcissus tazetta L.) گیاهی تک لپه و از خانواده نرگس سانان است. جنس Narcissus دارای حدود 63 گونه و هزاران دو رگه های طبیعی می باشد. امروزه به دلیل استفاده بی رویه از کودهای شیمیایی و عدم استفاده از کودهای آلی، میزان ماده آلی خاک های کشور به طور چشمگیری کاهش یافته است از این رو طی سالیان اخیر مصرف انواع کودهای آلی رو به افزایش است. در این پژوهش به منظور بررسی اثر اسید هیومیک در سه سطح (صفر، 500 و 1000 میلی گرم در لیتر) و محیط کشت در پنج سطح (100% خاک، 100% کوکوپیت، 50% خاک + 50% کوکوپیت، 75% خاک + 25% کوکوپیت و 25 % خاک + 75% کوکوپیت) بر ویژگی های مورفو-فیزیولوژیکی نرگس شهلا، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با 15 تیمار و 3 تکرار انجام گرفت. در این پژوهش صفات درصد جوانه زنی سوخ، ارتفاع بوته، وزن تر و خشک برگ، طول، قطر و وزن تر سوخ، طول، وزن تر و خشک ریشه، کربوهیدرات های محلول کل، محتوای نسبی آب برگ، رنگدانه های فتوسنتزی و پروتئین های محلول کل، فعالیت آنزیم سوپر اکسید دیسموتاز، میزان پراکسید هیدروژن و مالون دی آلدئید مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشان داد که اسید هیومیک سبب افزایش درصد جوانه زنی سوخ، ارتفاع بوته، وزن تر و خشک برگ، طول، قطر و وزن تر سوخ، طول، وزن تر و خشک ریشه، کربوهیدرات های محلول کل، محتوای نسبی آب برگ، رنگدانه های فتوسنتزی و پروتئین های محلول کل شد. بیشترین درصد جوانه زنی (100%)، طول سوخ (25/6)، وزن خشک ریشه (55/0)، کربوهیدرات برگ (88/17) و کلروفیل کل (98/7) در محیط کشت 50% خاک + 50% کوکوپیت با کاربرد 500 میلی گرم در لیتر اسید هیومیک و بیشترین وزن تر سوخ (41/34)، طول (24/37)، وزن تر (74/6) و خشک ریشه (55/0)، کربوهیدرات ریشه (76/9)، کاروتنوئید (47/3)، پروتئین سوخ (02/97) و برگ (39/53) در محیط کشت 50% خاک + 50% کوکوپیت با کاربرد 1000 میلی-گرم در لیتر اسید هیومیک مشاهده شد. اسید هیومیک با غلظت 1000 میلی گرم در لیتر در محیط کشت 25% خاک + 75% کوکوپیت وزن تر و خشک برگ، قطر سوخ، طول ریشه، محتوای نسبی آب برگ، کربوهیدرات سوخ و پروتئین ریشه و برگ را افزایش داد. بر اساس نتایج این پژوهش می توان کاربرد اسید هیومیک 500 و 1000 میلی گرم در لیتر در محیط کشت 50% خاک + 50% کوکوپیت را توصیه کرد.
  23. کاربرد کودهای زیستی و آلی بر برخی ویژگی های مورفو-فیزیولوژیکی منداب (Eruca sativa L.)
    1399
    منداب با نام علمی(Eruca sativa L.) ، گیاهی یکساله متعلق به خانواده شب بو Brassicaceae) است. که به طور سنتی در منطقه مدیترانه رشد می کند. خاستگاه آن جنوب اروپا و غرب آسیا می باشد. دارای خواص تغذیه ای عالی، مقدار زیادی گلوکوزینولات ها، عناصر معدنی و ویتامین C می باشد و همچنین محرک معجزه آسایی برای معده است و همچنین خواص ضد سرطانی، محافظت از کبد، ضد التهابی و درمان زخم معده نیز برای آن گزارش شده است. اگر چه این گیاه در بعضی مناطق به عنوان یک علف هرز شناخته شده، ولی به دلیل کاربرد های گوناگون مانند استفاده های مختلف دارویی، علوفه علوفه ای و سالادی و همچنین داشتن صفات با ارزشی مانند رشد رویشی سریع، مقاومت مناسب در برابر تنش های زنده و غیر زنده و تنوع ژنتیکی بالا به ویژه در سال های اخیر مورد توجه قرار گرفته است . امروزه استفاده از کودهای آلی و زیستی به عنوان مطلوب ترین راه حل برای جایگزینی یا کاهش قابل ملاحظه کودهای شیمیایی در سیستم های کشاورزی پایدار و ارگانیک در جهت حفظ حاصلخیزی خاک و تولید سالم و پایدار محصولات کشاورزی و نیز حفظ سلامت محیط زیست و جامعه انسانی مورد توجه می باشد. از این رو استفاده از کودهای آلی و زیستی نظیر کود دامی، ورمی کمپوست و باکتریهای تثبیت کننده نیتروژن و حل کننده پتاسیم و فسفات در کشاورزی پایدار، علاوه بر افزایش جمعیت و فعالیت میکروارگانیزم های مفید خاک در جهت فراهمی عناصر غذایی مورد نیاز گیاه مانند نیتروژن، فسفر و پتاسیم عمل نموده و سبب بهبود رشد و عملکرد گیاهان زراعی می شود. همچنین از آنجا که رویکرد جهانی در تولید گیاهان به سمت بهبود کیفیت و سلامت ماده موثره می باشد، لذا به نظر می رسد که تغذیه سالم این گیاهان از طریق کاربرد کودهای آلی و زیستی دارای بیشترین تطابق با اهداف تولید محصولات و گیاهان سالم باشد و منجر به بهبود عملکرد کمی و کیفی آنها گردد.
  24. اثر مینی تونل و برگ زنی بر عملکرد و خصوصیات میوه پاییزه توت فرنگی ارقام پاروس و ونتانا
    1399
    توت فرنگی ( Fragaria × ananassa Duch.‎ ) ‎ ‎یک هیبرید اکتاپلوئید علفی ، چندساله، دولپه و دارای گونه های متعددی است. سرما یکی از مهم ترین تنش های امحیطی است، که عملکرد محصولات را به طور قابل توجهی کاهش می دهد. سرما بر همه ی جنبه های فیزیولوژی و بیوشیمیایی گیاهان اثر گذار است. مینی تونل با پوشش پلاستیکی می تواند به طور معنی داری دمای هوای درون تونل را تغییر دهد و سبب محافظت گیاهان از تنش سرمازدگی شود. در مزارع توت- فرنگی عملیات برگ زنی با هدف جوان سازی و کنترل بیماری انجام میگیرد. این آزمایش به منظور بررسی اثرات برگ زنی و مینی تونل بر خصوصیات رویشی و عملکرد توت فرنگی انجام شد. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه فاکتور؛ رقم در دو سطح(ونتانا و پاروس)، مینی تونل در دو سطح (استفاده از مینی تونل و عدم استفاده از مینی- تونل) و برگ زنی در دوسطح (برگ زنی و عدم برگ زنی) اجرا شد. نتایج آزمایش نشان داد که کاربرد مینی تونل سبب افزایش آنزیم پراکسیداز، سوپر اکسیداز دیسموتاز و کلرفیل b برگ شد.عمکرد بوته توت فرنگی تحت تاثیر مینی تونل معنی داری نسبت به شرایط بدون مینی تونل نشان داد. همچنین استفاده از مینی تونل بر صفات بیوشیمیایی میوه اثر گذار بود و مقدار TSS/TA، سفتی و آنتوسیانین میوه را افزایش داد. در مقابل تیمار مینی تونل سبب کاهش صفات پراکسید هیدروژن و ترکیبات اسمولیتی مانند پروتئین، پرولین و کربوهیدرات شد. همچنین ترکیبات بیوشیمیایی میوه همانند مواد جامد محلول کل، اسیدیته ی قابل تیتراسیون و ویتامین ث را نسبت به تیمار عدم مینی تونل کاهش داد. برگ زنی سبب افزایش ترکیبات اسمولیتی همانند کربوهیدرات، پروتئین، پرولین، مقدار کلروفیل a ‎ و عملکرد میوه شد. همچنین صفات دیگر شامل مواد جامد محلول کل، اسیدیته ی قابل تیتراسیون، سفتی، فلاونویید و آنتوسیانین میوه را افزایش داد. اما در مقابل سبب کاهش مقدار پراکسیداز برگ و سوپر اکسید دیسموتاز برگ شد. رقم ونتانا کربوهیدرات، مواد جامد محلول، اسیدیته ی قابل تیتراسیون و نسبت TSS/TA بالاتری نسبت به رقم پاروس داشت. همچنین مقدار پراکسیداز برگ، عملکرد و ویتامین ث بالاتری در پاروس نسبت به ونتانا مشاهده شد.
  25. اثر مینی تونل و کود ورمی ‎کمپوست بر عملکرد و خصوصیات میوه پاییزه توت فرنگی ارقام پاروس و ونتانا
    1399
    توت فرنگی یکی از ریز میوه های مناطق معتدله است که در بسیاری از کشورها در هوای آزاد و گلخانه کشت می گردد. مینی تونل های پلاستیکی با ارتفاع کم گرمای خورشید را گرفته و گیاه را از سرما حفاظت کرده و همچنین سبب طولانی شدن فصل رشد می شوند. ورمی کمپوست یک کود بیولوژیکی است که سبب تثبیت مواد آلی و در تعامل بین کرم های خاکی و میکروارگانیسم ها تولید می شود و سبب حاصلخیزی و افزایش محصول خواهد شد. این آزمایش به منظور بررسی اثر ورمی کمپوست در شرایط کشت استفاده از مینی تونل بر خصوصیات رویشی و عملکرد توت فرنگی انجام شد. به همین دلیل آزمایشی در قالب طرح بلوک کامل تصادفی به صورت فاکتوریل با سه عامل رقم در دو سطح (ونتانا و پاروس)، ورمی کمپوست در دو سطح (استفاده از ورمی کمپوست و عدم استفاده ورمی کمپوست) و مینی تونل در دو سطح (استفاده از مینی تونل و عدم استفاده مینی تونل) در مزرعه تحقیقاتی دوشان دانشگاه کردستان در سال های 97 و 98 اجرا شد. نتایج نشان داد که ورمی کمپوست سبب افزایش مقدار مالون دی آلدهید شده است. همچنین بر مقدار آنزیم سوپر اکسید دیسموتاز برگ تاثیر گزار بود و سبب افزایش این آنزیم شده است. این کود بیولوژیک مقدار ترکیبات اسمولیتی همانند کربوهیدرات، پروتئین و پرولین را افزایش داده است. همچنین رنگیزه های فتوسنتزی همانند کلروفیل a در رقم ونتانا، کلروفیل b، کلروفیل کل و کاروتنوئید را افزایش داد. عملکرد، مواد جامد محلول و TSS/TA را افزایش داد. اما در مقابل سبب کاهش مقدار پراکسید هیدروژن برگ و اسیدیته ی قابل تیتراسیون میوه شد. نتایج آزمایش مینی تونل نشان داد که استفاده از مینی تونل سبب کاهش مقدار مالون دی آلدهید شده است و همچنین مقدار پرولین محلول برگ را نیز کاهش داده است و مقدار اسیدیته ی قابل تیتراسیون میوه، ویتامین ث و فلاونویید میوه (در رقم پاروس) را کاهش داد. همچنین مقدار مقدار کلروفیل a در رقم ونتانا را کاهش داد. در مقابل مینی تونل سبب افزایش مقدار کلروفیل a در رقم پاروس و کلروفیل b در رقم ونتانا شد. همچنین استفاده از مینی تونل سبب افزایش عملکرد توت فرنگی نسبت به شرایط عدم استفاده از مینی تونل شد و موجب افزایش مقدار TSS/TA، سفتی، فنول و فلاونویید (در رقم ونتانا) در میوه ی گیاهان رشد کرده در مینی- تونل گردید. مطالعه ارقام مورد مطالعه نشان داد که کربوهیدرات کل، مواد جامد محلول، اسیدیته ی قابل تیتراسیون و ظرفیت ضد اکسایشی میوه رقم ونتانا نسبت به رقم پاروس بالاتر بوده است. همچنین پروتئین، کاروتنویید، عملکرد، سفتی و ویتامین ث رقم پاروس بالاتر از ونتانا بود.
  26. جداسازی و شناسایی باکتری های اندوفیت همراه با تاکهای اهلی و وحشی در استان های آذربایجان غربی و کردستان و بررسی اثر متقابل آنها با عامل بیماری گال طوقه
    1398
    طی بازدید از باغات تاک استان های کردستان نمونه های مشکوک به بیماری گال طوقه جمع آوری و عوامل بیماری براساس خصوصیات مولکولی و آزمون بیماری زایی Agrobacterium tumefaciens و Allorhizobium vitis تشخیص داده شدند. طی سالهای 95-94 نمونه برداری از اندام های مختلف تاک های کشت شده و نیز انواع وحشی آنها واقع در مناطق مختلف استان های آذربایجان غربی و کردستان به عمل آمد. تعداد 314 جدایه باکتری اندوفیت جداسازی و براساس خصوصیات مورفولوژیکی و بیوشیمیایی گروه بندی اولیه انجام گرفت. نتایج حاکی از تعلق 57٪ از جدایه ها به باکتری های گرم منفی بود. تعداد 160 جدایه به منظور بررسی خصوصیات محرک رشدی و نیز بازدارندگی هر دو گونه بیمارگر در شرایط آزمایشگاه انتخاب شدند که 22 جدایه توانایی تولید آنتی بیوتیک و نیز همستیزی را نشان دادند. همچنین نتایج آزمون های پروتئاز، لیپاز و نیز دی ان آز به ترتیب برای 53 ، 70 و 25 درصد از جدایه ها و تثبیت ازت، حل فسفات، تولید سیدروفور و اکسین به ترتیب برای 70، 38، 86 و 50 درصد از آنها مثبت ارزیابی شد. با توالی یابی ژن 16S rRNA که روی 30 جدایه منتخب انجام گرفت تعلق آنها به 10 جنس مختلف باکتریایی Erwinia، Enterobacter، Pantoea، Serratia، Stenotrophomonas، Brevibacterium،Micrococcus ، Streptomyces و Rathayibacter با غالبیت جنس Pseudomonas به اثبات رسید. نتیجه ردیابی مولکولی جدایه های مورد مطالعه نشان داد که پنج جدایه دارای ژن نیتروژناز (nif H) بودند. تعداد 7 جدایه جهت انجام آزمایشات تکمیلی روی گیاهچه های تاک حاصل از کشت بافت انتخاب شدند. نتایج روی میزبان حاکی از توانایی کلونیزاسیون تمامی سویه ها به غیر از M. aloeverae Sv71، روی بخش های مختلف تاک بود. تاثیر سه سویه P. agglomerans Sa14،P. kilonensis Sn48 و P. kilonensis Ba35 در کاهش اندازه گال ها و علائم بیماری در مقایسه با شاهد معنی دار ارزیابی شد. همچنین سویه های P. agglomerans Sa14 ،P. chlororaphis Ba47 ،P. reactans Sa15 و P. kilonensis Sn48 افزایش رشد معنی دار گیاهچه ها را سبب شدند. بررسی اثر متقابل سویه های اندوفیت با A. tumefaciens در بروز پاسخ های دفاعی در میزبان، در قالب بررسی مقادیر ترکیبات فیتوآلکسینی و نیز پلی آمین ها با استفاده از روش کروماتوگرافی مایع با کارایی فوق العاده (ACQUITY UPLC) و نیز ارزیابی میزان بیان ژن هایPR1، PR2 و PR4 به وسیله پی سی آر کمی (RT-qPCR) انجام گرفت. نتایج بدست آمده نشاندهنده پرایمینگ سیستم دفاعی میزبان توسط سویه های P. agglomerans Sa14 ، P. reactans Sa15 و P. kilonensis Sn48 برای تجمع فیتوآلکسین ها و تغییر در مقادیر پلی آمین ها و افزایش بیان دو ژن PR1 و PR2 در بخش های مختلف میزبان بود.
  27. تاثیر زمان کاشت و خاکپوش پلی اتیلن بر خصوصیات فیزیولوژیکی، بیوشیمیایی و عملکردی توت فرنگی تحت تیمارهای مختلف آبیاری
    1398
    آب یکی از مهم ترین عوامل محیطی است که رشد و نمو گیاه را تنظیم می کند و کمبود آن مهم ترین عامل محدودکننده برای پرورش محصولات گیاهی است. برنامه ریزی آبیاری یکی از روش های مرسوم برای بهبود کارایی مصرف آب می باشد. یکی از این راهکارها برای بهبود راندمان مصرف آب، کم آبیاری با هدف بهینه سازی استفاده از آب آبیاری و بارش می باشد. یکی دیگر از راهکارهای مناسب برای حفظ منابع آب و جلوگیری از تلفات آب استفاده از خاکپوش در سطح خاک می باشد. توت فرنگی یکی از محصولات مهم و استراتژیکی است که در استان کردستان در سظح وسیع کشت می شود و با داشتن سیستم ریشه ای کم عمق به کم آبی بسیار حساس است. زمان کاشت نیز به عنوان یکی از مهم ترین عوامل برای کشت توت فرنگی در نظر گرفته شده است که بر کیفیت و مرحله بلوغ میوه موثر است و بهینه سازی آن یک پیش نیاز برای کشت موفقیت آمیز توت فرنگی است. به منظور بررسی اثر کم آبیاری، خاکپوش و زمان کاشت بر ویژگی-های دو رقم توت فرنگی ونتانا و پاروس آزمایشی با 12 تیمار و سه تکرار به صورت فاکتوریل بر پایه ی طرح بلوک های کامل تصادفی انجام شد. در این آزمایش کربوهیدرات های محلول کل برگ، پروتئین های محلول کل، پراکسید هیدروژن، پراکسیداسیون لیپیدی، فعالیت آنزیم های پراکسیداز و سوپر اکسید دیسموتاز، عملکرد و اجزای عملکرد و برخی خصوصیات کیفی میوه اندازه گیری شدند. نتایج نشان داد که با افزایش دور آبیاری کربوهیدرات های محلول کل در رقم پاروس به طور معنی داری افزایش یافتند. محتوای مالون دی آلدئید، پراکسید هیدروژن و پروتئین های محلول کل تحت تاثیر دور آبیاری در دو رقم قرار نگرفت. کم ترین وزن و عملکرد میوه در دور آبیاری هفته ای یک بار در رقم پاروس به دست آمد. تعداد میوه، وزن و عملکرد در رقم ونتانا تحت تاثیر دور آبیاری قرار نگرفت. بیش ترین تعداد، وزن و عملکرد میوه در زمان برداشت دوم و سوم در رقم ونتانا حاصل شد که با کاربرد خاکپوش این صفات افزایش معنی داری را نشان دادند. خاکپوش باعث زودرسی محصول در کشت تابستانه شد. در هر دو رقم بیش ترین تعداد و عملکرد میوه مربوط به کاشت بهاره بود. مواد جامد محلول و ظرفیت ضداکسایشی در رقم ونتانا به طور معنی داری بالاتر از رقم پاروس بودکه بیش ترین ظرفیت ضداکسایشی در این رقم در دور آبیاری چهار روز یک بار حاصل شد. بیش ترین فلاونوئید در رقم ونتانا در دور آبیاری پنج روز یک بار و بیش ترین آنتوسیانین در رقم پاروس در دور آبیاری هفته ای یک بار به دست آمد. هم چنین نتایج حاصل از این پژوهش مقاومت بیش تر رقم ونتانا به تنش کم آبیاری را نسبت به رقم پاروس نشان داد.
  28. اثر جاسمونیک اسید و نانوذرات آهن بر ویژگی های مورفو- فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی توت فرنگی تحت تنش خشکی درکشت درون شیشه ای
    1397
    تنش خشکی یکی از مهم ترین تنش های محیطی محدود کننده رشد و بهره وری گیاهان است. در این راسنا برای مطالعه اثر جاسمونیک اسید و نانوذرات آهن بر ویژگی های مورفو- فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی توت فرنگی رقم کوئین الیزا تحت تنش خشکی درکشت درون شیشه-ای، دو آزمایش فاکتوریل موازی در قالب طرح کاملاً تصادفی با 5 تکرار اجرا شد، در آزمایش اول فاکتورهای تنش خشکی (A) با استفاده از پلی اتیلن گلیکول-6000 (PEG-6000) در سه سطح تیماری 0، 5 و 7 درصد (وزن به حجم) و جاسمونیک اسید (B) در سه سطح 0، 01/0 و 05/0 میلی مولار و در آزمایش دوم فاکتورهای تنش خشکی (A) و نانوذرات آهن (C) در سه سطح صفر، 8/0 و 2/1 پی پی ام مورد استفاده قرار گرفتند. صفات مورد اندازه گیری در هر دو آزمایش شامل: تعداد و طول شاخه، تعداد و طول ریشه، وزن تر و خشک ریشه، وزن تر و خشک اندام هوایی و ماده خشک کل، محتوای نسبی آب برگ(RWC)، پایداری غشای سلولی (MSI)، محتوای کلروفیل a، b و کل، کاروتنوئید، پروتئین های محلول کل، محتوای پرولین، کربوهیدرات-های محلول کل، مالون دی آلدئید (MDA)، پراکسید هیدروژن (H2O2)، فعالیت آنزیم های سوپراکسید دیسموتاز و پراکسیداز بود. نتایج به دست آمده در این تحقیق نشان داد که تنش خشکی سبب کاهش ویژگی های مورفولوژیکی یعنی تعداد و طول ریشه و شاخه، وزن تر و خشک ریشه و اندام هوایی، ماده خشک کل شده و در صفات فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی نیز محتوای نسبی آب برگ، شاخص پایداری غشاء سلولی ، محتوای کلروفیلa ، b و کل، کاروتنوئید و پروتئین های محلول کل را کاهش و محتوای پرولین آزاد، کربوهیدرات های محلول کل، مالون دی آلدئید ، پراکسید هیدروژن، فعالیت آنزیم های سوپراکسید دیسموتاز و پراکسیداز را افزایش می دهد. کاربرد جاسمونیک اسید و نانوذرات آهن سبب افزایش تعداد و طول ریشه و شاخه، وزن تر و خشک ریشه و اندام هوایی، ماده خشک کل، محتوای نسبی آب برگ، پایداری غشای سلولی، محتوای کلروفیل، کاروتنوئید، پرولین، کربوهیدرات های محلول کل، پراکسید هیدروژن، پروتئین های محلول کل، فعالیت آنزیم های سوپراکسید دیسموتاز، پراکسیداز و کاهش مالون دی آلدئید و پراکسید هیدروژن شدند. تیمار 05/0 میلی مولار جاسمونیک اسید و تیمار 2/1 پی پی ام نانوذرات آهن نتایج بهتری نشان دادند. بر اساس نتایج این تحقیق جاسمونیک اسید و نانوذرات آهن می توانند در کاهش اثر تنش خشکی موثر
  29. میزان سلامت محصول توت فرنگی از لحاظ فلزات سنگین(کادمیوم، سرب وآرسنیک) در استان کردستان
    1397
    در این تحقیق به منظور بررسی و اندازه گیری میزان عناصر سرب و آرسنیک اندام های ریشه، برگ و میوه ی توت فرنگی (Fragaria × ananassa Duch) رقم پاروس در مناطقی واقع در شهرستان مریوان، شامل چناره، گزنه، نشور، یمینان، سراب قامیش، قلعه جی که احتمال آلودگی به عناصر سنگین سرب و آرسنیک را دارند و مناطق محور شیان وتوریور این شهرستان که جز مناطق پاک از این عناصر محسوب می شوند؛ آزمایشی به صورت فاکتوریل بر پایه ی طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در شرایط مزرعه طی دو فصل رشدی 1394 و 1395 انجام گرفت. در این آزمایش علاوه بر محتوی سرب و آرسنیک موجود در اندام های مختلف توت فرنگی، میزان این عناصر در آب آبیاری و خاک مزارع، میزان pH، هدایت الکتریکی،کربنات و بیکربنات آب آبیاری این مناطق نیز اندازه گیری شدند. نتایج نشان داد که کم ترین مقدار pH در مزرعه 1 سراب قامیش بدست آمد و بالاترین میزان هدایت الکتریکی، بی کربنات و سرب و آرسنیک آب آبیاری در روستای گزنه و بیش ترین مقدار کربنات آب آبیاری، سرب و آرسنیک خاک در روستای چناره مشاهده شد بطوریکه بالاترین غلظت سرب در ریشه ، برگ و میوه ی توت فرنگی، مربوط به منطقه چناره بود همچنین بیشترین غلظت آرسنیک ریشه در مزرعه ی دوم چناره و بیشترین غلظت آرسنیک برگ و میوه مربوط به مزرعه ی دوم روستاهای گزنه و چناره بود وکم ترین غلظت سرب ریشه در مزرعه 2 منطقه ی توریور مشاهده شد
  30. بررسی برخی صفات مورفو- فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی سوره‎هلاله (Hymenocrater longiflorus Benth) تحت تاثیر اسید سالیسیلیک و سیمواستاتین در شرایط کشت درون
    1397
    گیاه دارویی سوره هلاله (.Hymenocrater longiflorus Benth) متعلق به خانواده نعناع سانان (Lamiaceae) است. این گیاه بومی غرب کشور بوده و از زمان های دور در طب محلی و سنتی استفاده شده است. پژوهش حاضر به منظور مطالعه اثر اسید سالیسیلیک و سیمواستاتین بر برخی ویژگی های مورفو- فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی این گیاه در شرایط درون شیشه ای به صورت سه آزمایش مجزا در قالب طرح کاملا تصادفی و با 3 تکرار (هر تکرار شامل 1 شیشه با 4 ریزنمونه گره) انجام شد. در آزمایش اول تیمار اسید سالیسیلیک در 4 غلظت صفر (شاهد)، 5/0، 1 و 2 میلی مولار اعمال شد. نتایج به دست آمده نشان داد که اسید سالیسیلیک سبب افزایش رشد رویشی، میزان پرولین، پروتئین، مالون دی آلدهید، پراکسید هیدروژن، کربوهیدرات محلول کل، رنگدانه های فتوسنتزی و فعالیت آنزیم های سوپراکسیددیسموتاز و پراکسیداز و کاهش شاخص پایداری غشای سلولی شده است. آزمایش دوم با تیمار سیمواستاتین در 4 غلظت صفر (شاهد)، 5، 10 و 20 میکرومولار انجام گرفت. نتایج آزمایش نشان داد که سیمواستاتین سبب افزایش میزان پرولین، پروتئین، کربوهیدرات محلول کل و شاخص پایداری غشاء سلولی در غلظت کم و افزایش رنگدانه های فتوسنتزی، فنول و فلاونوئید در غلظت بالا شده است. در آزمایش سوم اثرات ترکیبی اسید سالیسیلیک 5/0 و 1 میلی مولار همراه با سیمواستاتین 5، 10 و 20 میکرو‎مولار و نیز اسید سالیسیلیک 2 میلی مولار همراه با سیمواستاتین 10 میکرو‎مولار بررسی شد. نتایج به دست آمده نشان داد که اثر ترکیبی این دو تیمار سبب افزایش میزان پرولین، پروتئین، رنگدانه های فتوسنتزی و شاخص پایداری غشاء سلولی و نیز کاهش مالون دی آلدهید، پراکسیدهیدروژن و فنول کل و فلاونوئید شده است. به طور کلی نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که، تیمار اسید سالیسیلیک به تنهایی و در ترکیب با سیمواستاتین می‎تواند سبب بهبود ویژگی‎های مورفو- فیزیولوژیکی و فیتوشیمیایی در این گیاه شود. اما به دلیل اثرات متفاوت تیمارهای مختلف سیمواستاتین بر ویژگی های رویشی و برخی صفات فیزیولوژیکی سوره هلاله، استفاده از این ماده در کشت درون شیشه ای نیاز به بررسی های بیشتری دارد.
  31. تغییرات بیان برخی از ژن های دخیل در تحمل به تنش شوری تحت تیمار نانو ذرات سیلیس و جاسمونیک اسید در توت فرنگی در شرایط کشت بدون خاک
    1396
    تنش شوری یکی از مهم ترین تنش های محیطی است که اثرات عمده ای بر خصوصیات فیزیولوژیکی و مولکولی در گیاهانی از جمله توت فرنگی دارد و هر ساله باعث ایجاد خسارات فراوانی در محصولات کشاورزی می گردد. جاسمونیک اسید به عنوان یک تنظیم کننده رشد گیاهی و عنصر سیلیس به صورت سیلیکون دی اکسید (SiO2)، ترکیباتی هستند که توانایی کاهش صدمات ناشی از تنش های محیطی از جمله شوری را دارا می باشند. به منظور بررسی اثر جاسمونیک اسید و نانوذرات سیلیس (nm10±40) بر روی خصوصیات فیزیولوژیکی و تغییرات بیان ژن های دخیل در تعدیل تنش شوری در میوه توت فرنگی رقم پاروس آزمایشی به صورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در شرایط کشت بدون خاک انجام شد. در این طرح تیمار جاسمونیک اسید در دو سطح (صفر و 5/0 میلی مولار) به صورت محلول پاشی، نانوذرات سیلیس در دو سطح (صفر و 2 میلی مولار) همراه با محلول غذایی و کلرید سدیم نیز در دو سطح (0 و 50 میلی مولار) اعمال شد و در سه زمان صفر، 24 و 48 ساعت پس از تیمار جاسمونیک اسید نمونه برداری انجام شد. در این پژوهش، نتایج نشان داد که شوری سبب کاهش برخی از صفات فیزیولوژیکی از جمله شاخص پایداری غشا سلولی و پروتئین محلول کل و افزایش میزان پرولین آزاد، پراکسید هیدروژن و فعالیت سوپراکسید دیسموتاز شد. از طرفی بیان ژن های سوپراکسید دیسموتاز (MnSOD)، آسکوربات پراکسیداز (cAPX)، گلوتاتیون اس-ترانسفراز (GST) و فاکتور رونویسی DREB مورد بررسی قرار گرفت. فاکتور رونویسی DREB به عنوان یه عامل کنترل کننده، فعالیت برخی از ژن های پاداکساینده از جمله MnSOD، cAPX، GST را تحت تاثیر قرار می دهد. نتایج نشان داد که بیان ژن های MnSOD، cAPX، GST و فاکتور رونویسی DREB تحت تنش شوری در سه زمان روند افزایشی داشته که در بهبود رشد و تحمل گیاه در برابر تنش موثر بودند. همچنین نتایج نشان داد که کاربرد جاسمونیک اسید و نانوذرات سیلیس در شرایط بدون تنش و تنش باعث بهبود خصوصیات فیزیولوژیکی، بیان ژن های تعدیل کننده و افزایش تحمل گیاه در برابر تنش شوری می شود. بهترین نتایج به دست آمده در این پژوهش، در کاربرد هم زمان این ترکیبات مشاهده گردید.
  32. تاثیر سیمواستاتین و اسید سالیسیلیک بر برخی ویژگی های مورفو- فیزیولوژیکی و فیتوشیمیایی مرزه اورامانی (Satureja avromanica Maroofi) در شرایط درون شیشه ای
    1396
    مرزه اورامانی (Satureja avromanica Maroofi) گیاهی دارویی متعلق به تیره نعناعیان (Lamiaceae) و بومی استان کردستان بوده که شدیداً در معرض خطر انقراض است. اسانس این گیاه به دلیل تیمول بالایی که دارد، بسیار ارزشمند است. لذا بررسی روش های مختلف ازدیاد و بهبود کمی و کیفی اسانس این گیاه ضروری به نظر می‎رسد. تحقیق حاضر باهدف بررسی تاثیر غلظت های مختلف سیمواستاتین و اسید سالیسیلیک بر برخی ویژگی های مورفو- فیزیولوژیکی و فیتوشیمیایی این گیاه در سیستم درون شیشه ای انجام گرفت. این آزمایش به صورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی با دو عامل سیمواستاتین (5، 10 و 20 میکرو‎مولار) و اسید سالیسیلیک (1/0، 3/0 و 5/0 میلی مولار) و چهار تکرار طراحی گردید. نتایج نشان داد که تیمارهای سیمواستاتین و اسید سالیسیلیک موجب افزایش وزن خشک، طول شاخه، سطح برگ، محتوای رنگیزه‎های فتوسنتزی، پایداری غشای، پرولین، فنول کل و فلاونوئید کل، فعالیت ضداکسایش کل، پروتئین‎های محلول کل، فعالیت آنزیم‎های سوپراکسید دیسموتاز و پراکسیداز شد. درحالی که تیمارهای سیمواستاتین و اسید سالیسیلیک تعداد شاخه، محتوای مالون دی آلدئید، پراکسیدهیدروژن و فعالیت آنزیم پلی‎فنول اکسیداز را کاهش دادند. غلظت‎های 20 میکرو‎مولار سیمواستاتین و 5/0 میلی‎مولار اسید سالیسیلیک اثر مناسب‎تری نسبت به سایر غلظت‎های مورداستفاده بر بهبود ویژگی‎های مورفو- فیزیولوژیکی و فیتوشیمیایی مرزه اورامانی داشتند. در بین اثرات متقابل سیمواستاتین و اسید سالیسیلیک فقط در تیمار‎های 5 میکرو‎مولار سیمواستاتین + 1/0 میلی‎مولار اسید سالیسیلیک و 5 میکرو‎مولار سیمواستاتین و 3/0 میلی‎مولار اسید سالیسیلیک سبب بهبود ویژگی‎های گیاه مرزه اورامانی شدند. درحالی که سایر تیمارهای متقابل موجب عدم رشد گیاه و درنهایت از بین رفتن ریز نمونه ها شدند. نتایج حاصل از این آزمایش نشان داد که تیمار سیمواستاتین و اسید سالیسیلیک هرکدام به تنهایی می‎توانند به حفظ بقا و نیز بهبود ویژگی‎های مورفو- فیزیولوژیکی و فیتوشیمیایی کمک کنند.
  33. کاهش اثرات نامطلوب شوری در توت فرنگی با کاربرد نانو ذرات سیلیس و اسید جاسمونیک در سیستم هیدروپونیک
    1395
    تنش شوری از مهم ترین عوامل محدودکننده ی رشد و عملکرد در گیاهان است. توت فرنگی گیاهی چندساله و یکی از محصولات دانه ریز حساس به شوری است. به منظور بررسی اثر جاسمونیک-اسید و نانوذرات سیلیس روی خصوصیات رویشی، فیزیولوژیکی و عملکرد و برخی خصوصیات میوه توت فرنگی رقم پاروس آزمایشی با سه سطح جاسمونیک اسید (0، 25/0 و 5/0 میلی مولار) به صورت محلول پاشی، سه سطح نانوذرات سیلیس (0، 1 و 2 میلی مولار) همراه با محلول غذایی و دو سطح کلرید سدیم (0 و 50 میلی مولار) به صورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار به صورت کشت بدون خاک در شرایط کشت بدون خاک انجام شد. کاربرد جاسمونیک اسید به عنوان یک تنظیم کننده رشد گیاهی و عنصر سیلیسیم به صورت نانوذرات ترکیباتی هستند که توانایی کاهش صدمات ناشی از تنش های محیطی از جمله شوری را دارا می باشند. در این آزمایش، طول (دمبرگ، دمگل و گل-آذین)، قطر (دمبرگ، دمگل وطوقه)، تعداد و سطح برگ، طول و حجم ریشه، وزن تر و خشک بخش هوایی و ریشه، ماده خشک کل، تعداد و ابعاد روزنه، کلروفیل a، b و (a+b)، کاروتنوئید، محتوای نسبی آب برگ،‍ شاخص پایداری غشاء سلولی، پرولین، کربوهیدرات های محلول کل، پراکسیداسیون لیپیدی، پراکسید هیدروژن، پروتئین محلول کل، فعالیت آنزیم های پراکسیداز و سوپر اکسید دیسموتاز، عملکرد و تعداد زیادی از خصوصیات میوه ( طول، قطر، وزن تر و خشک، سفتی، پتانسیل هیدروژنی، اسیدیته کل، هدایت الکتریکی، مواد جامد محلول میوه، ویتامین ث، شاخص های رنگینگی، فنول کل، فلاونوئید، آنتوسیانین و ظرفیت ضد اکسایشی) اندازه گیری شدند. نتایج نشان داد که شاخص های رشدی، عملکرد و برخی خصوصیات میوه در این رقم در اثر شوری ناشی از کلرید سدیم کاهش یافتند. کاربرد جاسمونیک اسید و نانوذرات سیلیس در شرایط بدون تنش و تنش باعث بهبود در خصوصیات رویشی، فیزیولوژیکی، عملکرد و خصوصیات کیفی میوه شد. بهترین نتایج در کاربرد توام این ترکیبات مشاهده گردید.
  34. اثرسدیم نیتروپروساید (SNP) ، پراکسید هیدروژن (H2O2) و ایندول بوتیریک اسید (IBA) بر قابلیت ریشه زایی و صفات مورفو- فیزیولوژیکی قلمه
    1395
    تکثیر از طریق قلمه یکی از روش های تکثیر غیر جنسی است، که به دلیل کنترل تفرق صفات، سرعت بالا، هزینه کم و تولید گیاهان شبیه گیاه مادری و عاری از آلودگی از اهمیت زیادی برخوردار است. انار یکی از مهمترین محصولات باغی است که در ایران کشت و کار می شود و به راحتی از طریق قلمه تکثیر می شود. موفقیت در تکثیر گیاهان از طریق قلمه، مستلزم ریشه زایی بهینه است. برای مطالعه اثر IBA همراه با H2O2 و SNP در دو آزمایش جداگانه در قالب فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار (هر تکرار سه قلمه) طراحی و اجرا شد. آزمایش اول شامل IBA (0، 1، 2 و 4 گرم در لیتر) و H2O2 (0، 1، 3 و 5 درصد وزنی به حجمی)، آزمایش دومIBA (0، 1، 2 و 4 گرم در لیتر) و SNP (0، 30، 50 و 100 میلی مولار) بودند. نتایج آزمایش اول نشان داد، کاربرد تیمار IBA و H2O2 به تنهایی باعث بهبود خصوصیات ریشه و اندام هوایی شدند. کاربرد همزمان IBA و H2O2 باعث افزایش درصد ریشه زایی، تعداد، طول ریشه، وزن تر و خشک ریشه، تعداد و طول شاخه، تعداد برگ، وزن تر و خشک برگ، محتوای کربوهیدرات و پروتئین برگ و ریشه و فعالیت آنزیم پراکسیداز ریشه شد. همچنین نتایج نشان داد غلظت بالای IBA و H2O2 طول شاخه و محتوای پروتئین برگ را کاهش داد. در تیمار 4 گرم در لیتر IBA 5 درصد وزنی به حجمی H2O2 بهترین نتایج مشاهده شد. نتایج آزمایش دوم نشان داد، کاربرد تنهایSNP باعث بهبود خصوصیات ریشه و اندام هوایی شد، اما اختلاف معنی دار نبود. غلظت بالایSNP اثر محدود کننده در خصوصیات رشدی قلمه نشان داد. کاربرد هم زمان IBA و SNP باعث بهبود خصوصیات مورفولوژیکی، فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی قلمه انار شد. در کاربرد هم-زمان این دو ترکیب نیز غلظت بالای SNP اثر محدود کننده نشان دادند. غلظت 4 گرم در لیتر IBA و 50 میلی مولار SNP بهترین نتایج را در تکثیر قلمه انار ایجاد نمود.با توجه به نتایج استفاده از این ترکیبات به ویژه IBA در بهبود ریشه زایی قلمه و رشد بعدی آن در تکثیر تجاری درخت انار پیشنهاد می شود
  35. القای ریشه های مویین و تولید متابولیت های ثانویه درگیاه دارویی کمای کوه پاریز(Ferula pseudalliacea) با استفاده از آگروباکتریوم رایزوژنز
    1395
    دی سزکوئی ترپن کومارین ها و سزکویی ترپنکومارین ها در سال 2012 از ریشه های طبیعی گیاه کمای کوه پاریزFerulapseudalliaceaerech.f.جداسازیشد. این مواد دارای خواص ضد سرطانی و ضد ویروسی( ازجمله ویروس HIV و ویروس عامل آنفولانزا) و خاصیت آنتی باکتریال و علف کشیمی باشند.در سال های اخیر تلاش های متعددی به منظور افزایش تولید ترپنوییدها از طریق کشت بافت (مانند ریشه های مویینه) صورت گرفته است.در این پژوهش القای ریشه های مویین به وسیله آگروباکتریوم رایزوژنزو تولید متابولیت های ثانویه ازجمله فارنسیفرول بی و کاریوتایپ گیاه و تعداد کروموزوم های آن انجام شد.ابتداشرایطجوانه زنی بذرها بهینه سازی و از تیمارهای سرما و جیبرلیک اسید برای غلبه بر خواب بذرها استفاده شد، سپس شرایط و محیط کشت جنین گیاه بهینه سازی شد.وبرای القای ریشه های مویین از 5 سویه آگروباکتریوم رایزوژنز(ATCC15834،A4،Ar318،1724،LBA9402)استفاده شد و از قسمت های مختلف جوانه های 10 تا 12 روزه ازجمله هیپوکوتیل،کوتیلدون، و ریشه و از جوانه های 10 تا 12 روزه به طور کامل بدون برش به عنوان ریزنمونه استفاده گردید سپس سوسپانسیون باکتری بعد از کشت باکتری و رسیدن به OD مناسب تهیه شد و با استفاده از سرنگ انسولین به ریزنمونه ها تزریق و سپس ریزنمونه ها به مدت 10 دقیقه در سوسپانسیون غوطه ور شدند.دو تا سه هفته بعد فقط در جوانه های 10 تا 12 روزهتلقیح شده با سویه های ATCC15834 و 1724، ریشه های موییناز محل زخم ظاهر شدند و سویه های دیگر هیچ ریشه ای را القا نکردند.فراوانی تولید ریشه های موییندر ریزنمونه-های آلوده شده با ATCC15834 و 1724 به ترتیب محاسبه گردید.تراریختگیریشه-های مویینبه وسیلهPCRو با استفاده از پرایمرهای اختصاصی ژن rolB تایید شد.و ریشه-های مویین پس از رشد در محیط 1/2B5 مایع، پودر و در حلال N-Hexanعصاره گیری شدند و مقدار فارنسیفرول بی آن ها با HPLC محاسبه گردید. به طور کلینتایج این مطالعه نشان داد که فاکتور های مختلفی مانند سویه آگروباکتریوم، سن گیاهچه ها ، نوع ریزنمونه و نوع محیط کشت باکتری و سوسپانسیون باکتری بر القای ریشه های مویین موثر می باشند.ضمناً نتایج آنالیز HPLC نشان داد کهمتابولیت های ثانویه از جمله فارنسیفرول بی در ریشه های موییناین گیاه تولید شده است
  36. تاثیر نانو ذرات آهن و اسید سالیسیلیک بر برخی ویژگی های مورفو-فیزیولوژیکی توت فرنگی تحت تنش خشکی در شرایط درون شیشه ای
    1394
    تنش خشکی یکی از مهم ترین فاکتورهای محیطی تنظیم رشد و توسعه گیاه است که تولید گیاه را محدود می کند. و باعث کاهش تولید در 25 درصد از زمین های زراعی در سراسر جهان می شود. توت فرنگی در میان میوه های مناطق معتدله یک میوه بی نظیر به حساب می آید و ایران به دلیل دارا بودن شرایط اقلیمی منحصر به فرد می تواند به عنوان یکی از تولید کنندگان عمده آن در جهان باشد. جهت مطالعه اثر نانو ذرات آهن و اسید سالیسیلیک بر برخی خصوصیات مورفو-فیزیولوژیکی توت-فرنگی تحت تنش خشکی در شرایط درون شیشه ای آزمایشی به صورت فاکتوریل بر پایه ی طرح کاملاً تصادفی با تیمار های تنش خشکی(PEG): صفر، 5 و 10 درصد ، آهن: سولفات آهن(27 پی پی ام)، نانوذرات آهن: 08/0 و 8/0 پی پی ام، اسید سالیسیلیک: صفر، 01/0 و 05/0 میلی مولار و 3 تکرار انجام شد. نتایج نشان داد که تنش خشکی باعث کاهش خصوصیات رویشی (تعداد شاخه، طول شاخه، وزن تر و خشک اندام هوایی، طول ریشه، وزن کل)، محتوای نسبی آب برگ (RWC)، شاخص پایداری غشاء سلولی (MSI)، محتوای کلروفیل، پروتئین محلول کل، آهن می شود. و پراکسید هیدروژن (H2O2)، مالون دی آلدئید (MDA)، میزان پرولین آزاد، کربوهیدرات های محلول کل، فعالیت آنزیم های ضد اکسایشی (پراکسیداز و سوپراکسیددیسموتاز)، و کاروتنوئید افزایش یافت. کاربرد نانو ذرات آهن در شرایط تنش خشکی خصوصیات رویشی و فیزیولوژیکی گیاه را بهبود بخشید. تیمار 8/0 پی پی ام نانو ذرات آهن نتایج بهتری در مقایسه با تیمار 08/0 پی پی ام نشان داد. تیمار اسید سالیسیلیک نیز باعث بهبود خصوصیات رویشی و فیزیولوژیکی توت فرنگی در شرایط تنش خشکی شد. کاربرد همزمان نانو ذرات آهن و اسید سالیسیلیک نیز باعث بهبود خصوصیات رویشی، محتوای نسبی آب برگ، پایداری غشاء سلولی، پرولین آزاد، کربوهیدرات محلول کل، پروتئین محلول کل و فعالیت آنزیم های ضد اکسایش، محتوای کلروفیل و کارتنوئید و آهن در توت فرنگی شد. همچنین کاربرد همزمان این ترکیبات محتوای پراکسید هیدروژن، مالون دی آلدئید را در توت-فرنگی کاهش داد و به مقاومت گیاه کمک نمود. کاربرد نانو ذرات آهن و اسیدسالیسیلیک در شرایط تنش خشکی، اثرات مطلوبی در بهبود خصوصیات توت فرنگی داشت و بهترین نتایج در کاربرد همزمان این ترکیبات مشاهده شد.
  37. تاثیر نانو ذرات آهن و اسید سالیسیلیک بر برخی خصوصیات مورفو-فیزیولوژیکی توت فرنگی تحت تنش شوری در شرایط درون شیشه ای
    1394
    تنش شوری از جمله تنش های غیر زنده است که با تغییر فرایندهای فیزیولوژیکی، بیوشیمیایی و مولکولی، رشد و عملکرد گیاهان را کاهش می دهد. اسید سالیسیلیک به عنوان یک تنظیم کننده رشد گیاهی نقش مهمی در پاسخ به تنش های زنده و غیر زنده در گیاهان دارد. آهن یکی از عناصر ضروری، کم مصرف و کم تحرک برای گیاه است که کاربرد آن به صورت نانو ذرات ممکن است رشد و تحمل گیاهان به تنش های محیطی را بهبود دهد. به منظور مطالعه اثر نانو اکسید آهن و اسید سالیسیلیک بر برخی خصوصیات مورفو-فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی توت فرنگی تحت تنش شوری در شرایط درون شیشه ای آزمایشی به صورت فاکتوریل بر پایه ی طرح کاملاً تصادفی با تیمار های تنش شوری در سه سطح صفر، 50 و 100 میلی مولار NaCl ، آهن در سه سطح سولفات آهن (27 پی پی ام) و نانو اکسید آهن با غلظت های 08/0 و 8/0 پی پی ام، اسید سالیسیلیک در سه سطح صفر، 01/0 و 05/0 میلی مولار در 3 تکرار انجام شد. نتایج به دست آمده نشان داد که تنش شوری باعث کاهش خصوصیات مورفولوژیکی (تعداد نوشاخه، وزن خشک اندام هوایی و ریشه، طول ریشه و ماده خشک کل)، محتوای نسبی آب برگ (RWC)، شاخص پایداری غشاء سلولی (MSI)، محتوای کلروفیل، کاروتنوئید، پروتئین های محلول کل، پتاسیم و آهن شد. همچنین میزان پرولین آزاد، کربوهیدرات های محلول کل، پراکسید هیدروژن (H2O2)، مالون دی آلدئید (MDA)، فعالیت آنزیم های ضد اکسایشی و میزان سدیم و نسبت سدیم به پتاسیم افزایش یافت. کاربرد 8/0 پی پی ام نانو اکسید آهن در شرایط تنش شوری خصوصیات مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی گیاه را بهبود بخشید. تیمار اسید سالیسیلیک نیز باعث بهبود خصوصیات مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی توت فرنگی در شرایط تنش شوری شد و غلظت 05/0 میلی مولار اسید سالیسیلیک موثرتر بود. کاربرد همزمان نانو اکسید آهن و اسید سالیسیلیک باعث بهبود خصوصیات رویشی و افزایش مقدار ماده خشک کل، محتوای نسبی آب برگ، پایداری غشاء سلولی، پرولین آزاد، کربوهیدرات های محلول کل، پروتئین های محلول کل و فعالیت آنزیم های ضد اکسایش، محتوای کلروفیل و کاروتنوئید، پتاسیم و آهن در توت فرنگی شد. همچنین کاربرد همزمان این ترکیبات محتوای پراکسید هیدروژن، مالون دی آلدئید، سدیم و نسبت سدیم به پتاسیم را در توت فرنگی کاهش داد و به مقاومت گیاه کمک نمود. کاربرد نانو ذرات آهن و اسید سالیسیلیک در شرایط تنش، اثرات
  38. بررسی خصوصیات بیو-فیزیکوشیمیایی میوه برخی ژنوتیپ های به (Cydonia Oblonga) طی نگهداری در سردخانه
    1394
    میوه بهِ دارای فواید بسیاری برای سلامتی انسان و منبع بسیار خوبی از ترکیبات زیست فعال است. هدف از پژوهش حاضر مطالعه تغییرات بیو -فیزیکو شیمیایی برخی ژنوتیپ های بهِ در طی انبار داری بود. 15 ژنوتیپ بهِ در زمان بلوغ تجاری برداشت و در دمای 1 درجه سلسیوس به مدت 5 ماه ذخیره شدند. نمونه برداری به صورت ماهیانه انجام شد و 24 ساعت در 20 درجه سلسیوس نگهداری شدند. کاهش وزن، چگالی، سفتی، محتوی مواد جامد محلول، اسیدیته قابل تیتراسیون، pH، کربوهیدارت کل، پکتین کل، فیبر، عناصر کلسیم و منیزیم، ویتامین ث، خواص ضد-اکسایشی، فنول و فلاونوئید کل، آنزیم های پراکسیداز، سوپر اکسید دیسموتاز، پلی فنول اکسیداز و شاخص قهوه ای شدن اندازه گیری شدند. تغییرات قابل توجهی (P ≤ 0.05) در همه ی ژنوتیپ ها برای صفات اندازه گیری شده مشاهده شد. درهر یک از ژنوتیپ های مورد مطالعه یک یا چند ویژگی منحصر مانند پایین ترین کاهش وزن در "پاوه1"، بالاترین میزان سفتی و پکتین در "مریوان1" و بالاترین محتوای قند در "مریوان2" مشاهده شد که در آینده می توانیم از این ویژگی ها جهت برنامه های اصلاحی استفاده کنیم. محدوده 42/44-78/26 میلی گرم بر 100 گرم وزن تر برای ویتامین ث، 15/98-66/86 درصد برای خواص ضد اکسایشی، 69/380-73/157 میلی گرم گالیک اسید بر 100 گرم وزن تر برای فنول کل، 69/10-31/5 میلی گرم کورستین بر 100 گرم وزن تر برای فلاونوئید کل، 76/18-00/13 بریکس برای محتوی مواد جامد محلول، 95/0-38/0 درصد برای مالیک اسید، 00/91-16/52 نیوتن برای سفتی، 02/23-28/7 درصد برای پکتین در همه ی ژنوتیپ ها در زمان برداشت مشاهده شد. شاخص قهوه ای شدن گوشت برای اولین بار پس از 4 ماه مشاهده شد. به طورکلی، چگالی، سفتی، پکتین، اسیدیته قابل تیتراسیون، ویتامین ث، خواص ضد اکسایشی، فنول و فلاونوئید کل و آنزیم سوپراکسید دیسموتاز در طی انبارداری کاهش یافت در حالی که محتوای مواد جامد محلول، pH، کربوهیدرات محلول کل، شاخص قهوه ای شدن و فعالیت آنزیم های پراکسیداز و پلی فنول اکسیداز افزایش پیدا کرد. محتوای بالای ترکیبات زیست فعال می تواند در جلوگیری یا کاهش قهوه ای شدن نقش داشته باشد به طوری که بین قهوه ای شدن گوشت و ویتامین ث، خواص ضد اکسایشی، فنول و فلاونوئید کل و آنزیم سوپراکسید دیسموتاز همبستگی منفی مشاهده شد.
  39. اثر سدیم نیتروپروساید (SNP)بر باززایی سیب در شرایط درون شیشه ای
    1394
    در آزمایش الف اثر غلظت های مختلف سدیم نیترو پروساید (صفر، 10، 20، 30، 40 و 50 میکرومول) و تنظیم کننده های رشد بنزیل آدنین و نفتالین استیک اسید 1 و 01/0 پی پی ام، به ترتیب بر روی باززایی شاخه ریزنمونه های سیب در دورقم سیب MM111 و MM106 مورد بررسی قرار گرفت. در آزمایش ب شش سطح غلظت سدیم نیترو پروساید (0، 25، 40، 50، 75 و 100 میکرومول) به همرا تنظیم کننده های رشد 1IBA+ 0.01NAA برای اثرگذاری روی باززایی ریشه ارزیابی شدند. میانگین طول شاخساره برای تیمار کاربرد سدیم نیترو پروساید با غلظت 40 میکرومول در لیتر نسبت به سایر تیمارها بیشتر بود. میانگین تعداد شاخه در بوته رقم M111، 4/2 برابر میانگین تعداد شاخه در بوته برای رقم M106 بود. میانگین تعداد شاخه، تعداد برگ و محتوای پروتئین برای تیمار کاربرد سدیم نیترو پروساید با غلظت 20 میکرو مول در لیتر نسبت به تیمارهای دیگر بیشتر بود میانگین تعداد برگ تک بوته رقم M111، 9/1 برابر میانگین تعداد برگ تک بوته رقم M106 بود.کاربرد سدیم نیترو پروساید در مقایسه با شاهد بدون آن سبب افزایش معنی دار محتوای پروتیین شد.میزان پراکسیداز رقم M111 حدود 13 درصد بیشتر از میزان پراکسیداز رقم M106 بود. بیشترین میزان پراکسیداز و کربوهیدرات به ترتیب به تیمارهای کاربرد سدیم نیترو پروساید با غلظت 40 و 20 میکرومول در لیتر مربوط بود. میزان کربوهیدرات در قم M106 با کاربرد سدیم نیترو پروساید با غلظت 20 میکرومول در مقایسه با تیمارهای دیگر به طور معنی داری بیشتر بود. میزان کاروتنوئید رقم M106 به میزان 100 درصد بیشتر از رقم M111 بود. میزان کاروتنوئید تیمار کاربرد سدیم نیترو پروساید با غلظت 40 میکرومول در لیتر در مقایسه با سایر تیمارها دارای بیشترین مقدار بود. بیشترین میزان کاروتنوئید به رقم M106 با تیمار کاربرد سدیم نیترو پروساید با غلظت 40 میکرومول در لیتر مربوط بود. بیشترین میزان کلروفیل a (16/1) به رقم M106 با کاربرد سدیم نیترو پروساید با غلظت های 40 و 50 میکرومول در لیترو کمترین میزان کلروفیلa (17/0) به رقم M111 با تیمار کاربرد سدیم نیترو پروساید با غلظت 10 میکرومول در لیتر مربوط بود. بیشترین میانگین میزان کلروفیلb به رقم M106 با تیمار کاربرد سدیم نیترو پروساید با غلظت 50 میکرومول در لیتر و کمترین به رقم M106 با تیمار شاهد مربوط بود.
  40. تاثیر نانو ذرات آهن و سیلیکات پتاسیم بر برخی خصوصیات مورفو-فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی انگور تحت تنش شوری در شرایط درون شیشه ای
    1394
    شوری یکی از مهم ترین تنش های محیطی غیرزنده است، که هر ساله باعث خسارات جبران ناپذیری به تولیدات کشاورزی می شود. بارش محدود، تبخیر و دمای بالا و مدیریت آبی ضعیف در مناطق خشک و نیمه خشک به توسعه ی شوری خاک کمک می کنند. انگور رقم خوشناو یکی از مهمترین ارقام بومی استان کردستان است، که به صورت دیم کشت و کار می شود. برای مطالعه اثر نانو ذرات آهن و سیلیکات پتاسیم بر برخی خصوصیات مورفو-فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی انگور تحت تنش شوری در شرایط درون شیشه ای آزمایشی به صورت فاکتوریل بر پایه ی طرح کاملاً تصادفی با تیمار های تنش شوری(NaCl): 0، 50 و 100 میلی مولار ، آهن: سولفات آهن(27 پی-پی ام)، نانوذرات آهن: 08/0 و 8/0 پی پی ام، سیلیکات پتاسیم: 0، 1 و 2 میلی مولار و 4 تکرار انجام شد. نتایج نشان داد که تنش شوری باعث کاهش خصوصیات رویشی (تعداد نوشاخه، طول شاخه، تعداد گره، تعداد برگ، سطح برگ، وزن تر و خشک اندام هوایی، تعداد ریشه، طول ریشه، حجم ریشه، وزن تر و وزن خشک ریشه، ماده خشک کل)، محتوای نسبی آب برگ (RWC)، شاخص پایداری غشاء سلولی (MSI)، محتوای کلروفیل، پروتئین محلول کل، پتاسیم و آهن می-شود. همچنین میزان پرولین آزاد، کربوهیدرات محلول کل، پراکسید هیدروژن (H2O2)، مالون دی آلدئید (MDA)، فعالیت آنزیم های ضد اکسایشی و میزان سدیم و نسبت سدیم به پتاسیم افزایش یافت. کاربرد نانو ذرات آهن در شرایط تنش شوری خصوصیات رویشی و فیزیولوژیکی گیاه را بهبود بخشید. تیمار 8/0 پی پی ام نانو ذرات آهن نتایج بهتری در مقایسه با تیمار 08/0 پی پی ام نشان داد. تیمار سیلیکات پتاسیم نیز باعث بهبود خصوصیات رویشی و فیزیولوژیکی انگور در شرایط تنش شوری شد. نتایج نشان داد کاربرد تیمار 2 میلی مولار سیلیکات پتاسیم باعث محدود شدن طول شاخه و سطح برگ شد و بین تیمار 1 و 2 میلی مولار اختلاف معنی داری مشاهده نشد.کاربرد همزمان نانو ذرات آهن و سیلیکات پتاسیم باعث بهبود خصوصیات رویشی و ماده خشک کل، محتوای نسبی آب برگ، پایداری غشاء سلولی، پرولین آزاد، کربوهیدرات محلول کل، پروتئین محلول کل و فعالیت آنزیم های ضد اکسایش، محتوای کلروفیل و کارتنوئید، پتاسیم و آهن در انگور شد. همچنین کاربرد همزمان این ترکیبات محتوای پراکسید هیدروژن، مالون دی-آلدئید، سدیم و نسبت سدیم به پتاسیم را در انگور کاهش و به مقاومت گیاه کمک نمود. کاربرد نانو ذرات آ
  41. اثر سدیم نیتروپروساید (SNP) بر باززایی انگور در شرایط درون شیشه ای
    1393
    انگور یکی از مهمترین محصولات باغبانی ایران و جهان می باشد. مصارف تازه خوری، فرآوری و صنایع تبدیلی آن بسیار مطرح است . برای اولین بار باززایی انگور از طریق گره های حاوی جوانه فعال توسط گالزی در سال 1961 انجام گرفته است و از آن زمان به بعد روش های مختلف کشت درون شیشه ای برای تکثیر انگور توسعه یافته است. بافت های مختلف ممکن است برای کشت درون شیشه-ای، بسته به هدف، نیازمند فرمول متفاوتی باشند. یکی از مشکلات مهم و تاثیرگذار بر روش های ریز ازدیادی، تنوع ژنتیکی در رقم های مختلف است، که بر کارایی تکنیک های کشت درون شیشه ای استفاده شده تاثیرگذار است و این واقعیت، از طریق توانایی های مختلف ارقام انگور در جذب عناصر غذایی و همین طور وجود هورمون های درونی، توضیح داده می شود، نوع و ترکیب اضافه شده به محیط کشت این مسئله را پیچیده تر می سازد. شرایط رشدی و فیزیولوژیکی نمونه، و ترکیبات محیط کشت از جمله: نمک ها، ترکیبات آلی وکربوهیدرات ها و غلظت تنظیم کننده های رشد از موثرترین فاکتورهای هستند که بر میزان باززایی شاخه و ریشه ریزنمونه تاثیر گذارند. اما تر کیبات شیمیایی دیگری نیز وجود دارند که می توانند از راه های مختلف اثرات تحریک کننده ای بر رشد و باززایی ریزنمونه داشته باشند. مثلاً زغال فعال که از طریق جذب ترکیبات مضردر محیط کشت این اثر را القا کند. ترکیب فنلی فلوروگلوسینول3 که از طریق ممانعت از تجزیه اکسین ها در محیط کشت، آب نارگیل و ترکیباتی از این قبیل که می تواند بر باززایی اثر گذار باشند. ترکیبات دیگری همچون 4, OTC 5 BTHوجود دارند که از طریق فعال کردن سیستم دفاع اکتسابی و تاثیر بر آلودگی ویروسی در محیط کشت یا از طریق تحریک تولید مواد آنتی اکسیدانی و تولید پروتئین های وابسته به پاتوژن در تحریک رشد و مقاومت به آلودگی نقش دارند یا خود مواد آنتی اکسیدانی همچون پلی وینیل پیرولیدین6 ، اسید آسکوربیک، اسید سیتریک، اسید آمینه سیستئین که می تواند در رشد و باززایی تاثیر مثبت داشته باشند.
  42. بررسی سیتوژنتیکی هیبرید های حاصل از تلاقی برخی از ارقام گندم نان با آجیلوپس تریانسیالیس (.Aegilops triuncialis L)
    1393
    آجیلوپس تریانسیالیس (Aegilops triuncialis; 2n=4x=28; CtCtUtUt) یکی از گونه های تتراپلوئید جنس آجیلوپس می باشد که بسیاری از اکسشن های آن منبع با ارزشی از ژن های مقاومت به تنش های زنده و غیر زنده می باشند. در این پژوهش ارقام گندم نان (2n=6x=42; AABBDD) به نام های امید، نوید، زرین، پیشگام و MV-17 با گونه آجیلوپس تریانسیالیس تلاقی داده شده و هیبریدهای F1 و F2 )حاصل از خودباروری (F1 مورد بررسی سیتوژنتیکی قرار گرفتند. ارقام مختلف گندم نان از لحاظ میزان تلاقی پذیری متفاوت بودند. به طور متوسط میزان تلاقی پذیری در حدود 24/46% و فراوانی تشکیل بذرهای هیبرید نسل دوم در حدود 54/3 % برآورد گردید. در این پژوهش هیبریدهای حاصل از تلاقی گندم نان و آجیلوپس تریانسیالیس، همه دارای 35 (n=5x=35; ABDUtCt) کروموزوم و آمفی پلوئیدهای (هیبریدهای نسل دوم یا F2) حاصل نیز دارای تعداد متفاوتی از کروموزوم ها از 35 تا 70 عدد بودند. در بررسی متافازI میوز برای هیبریدهای نسل اول به طور متوسط 7 عدد بی والنت میله-ای و 21 عدد یونی والنت مشاهده شد. هیبریدهای نسل اول دیر رس تر (25 الی 30 روز) از والد مادری (گندم) خود بودند. فراوانی لاین های BC1F1 حاصل از تلاقی برگشتی هیبریدهای نسل اول (♀) با والد مادری (♂)، نسبت به بذرهای F2 حاصل از خودباروری کمتر و در حدود 27/1% بود. یکی از راه های تشخیص حضور ژنوم Ut در زمینه ژنتیکی گندم و آجیلوپس، استفاده از نشانگرهای مولکولی EST-PCR است. در مجموع از 17 نشانگر PLUG استفاده شد که در بین آنها تنها دو نشانگر TANC1248 و TANC1300 اختصاصی ژنوم Ut شناسایی شدند.
  43. بررسی اثر قند های مختلف بر اباززایی دو رقم انگور بومی استان کردستان در شرایط درون شیشه ای
    1393
    منابع کربنی در سلول ها و بافت های گیاهان نقشی حیاتی دارند و در کشت بافت درون شیشه ای یکی از فاکتور های اساسی رشد و نمو ریزنمونه هامحسوب می شوند. نوع و غلظت منابع کربنی اثرات مختلفی بر رشد و نمو ریزنمونه ها دارند. لذا، تحقیقی طی سال های 1391 تا 1392 روی دو رقم انگور بومی استان کردستان با نام های فرخی و خوشناو جهت تکثیر درون شیشه ای انجام شد. در این آزمایش باززایی ریزنمونه های گره و نوک شاخسارهر دو رقم انگور مذکور در محیط کشت MS حاوی غلظت های مختلف هورمونی بود. غلظت های متفاوتی از کربوهیدرات ها در محیط کشت برای پرآوری و تشکیل شاخساره ریز نمونه های گره ارقام انگور خوشناو و فرخی در شرایط درون شیشه ای ضروری است.در این تحقیق ریز نمونه های گره دو رقم انگور خوشناو و فرخی در محیط کشت MSحاوی 1میلی گرم در لیترBA جهت بررسی اثر غلظت های مختلف قند ساکارز بر صفات طول شاخساره اصلی، تعداد برگ شاخساره اصلی، طول و تعداد شاخه ی نابه جا و تعداد برگ شاخه نابه جا در غلضت های (15، 20، 30 و 40) گرم در لیتر ساکارز مورد بررسی قرار گرفتند، نتایج آزمایش نشان داد که با کاهش غلظت ساکارز رشد و نمو کلی گیاهچه ها کاهش پیدا می کند وبا افزایش غلظت ساکارز از 30 به 40گرم در لیتر نمونه های درون شیشه ای رشد نابه هنجار داشته میانگره ها کوتاه اما تعداد برگ افزایش یافته،ساکارز 15 و 40 گرم در لیتر بیشترین تعداد شاخه نابه جا را داشتند اما با رشد غیر نرمال.
  44. مطالعه جنین زایی سوماتیکی حاصل از برخی اندام های انگور (Vitis vinifera L.)
    1392
    انگور گیاهی منحصر به فرد(This et al., 2006) و عنصری جدایی ناپذیر از تاریخ و فرهنگ مردم جهان است. از قدیمی ترین گیاهان چندساله کشت شده(Riaz et al., 2007) که هزاران سال همراه انسان در فرایند گسترش و توسعه تمدن انسانی حضور داشته است و خواص دارویی، ارزش غذایی بالا و کاربرد های مختلف آن در زندگی روزمره و صنعت، سبب توجه روز افزون به آن شده است. انگور از اصلی ترین محصولات جهانی کشت های باغی و از مهم ترین محصولات اقتصادی کشاورزی در دنیا است.
  45. بررسی باززایی گیاه Maroofi Satureja avromanic در شرایط درون شیشه ای( Satureja avromanic (in vitro))
    1392
    گونه Satureja avromanicaاز جمله گیاهانی تازه معرفی شده و در حال انقراض می باشد. این تحقیق به منظور ارائه یک پروتوکل مناسب برای ریزازدیادی این گیاه، در دو محیط کشت MS و WPM حاوی انواع تنظیم کننده های رشد سایتوکینینی و اکسینی در غلظت های مختلف صورت پذیرفت. مواد گیاهی از کوههای منطقه اورامانات استان کردستان جمع آوری شد. برای باززایی شاخساره از شاخساره های باززایی شده بطول 2-1 سانتی متر بعنوان ریزنمونه استفاده شد. محیط کشت MS و WPM همراه با تنظیم کننده رشد BA، BAP و TDZ هر کدام جداگانه در هشت غلظت مختلف 0، 1/0، 5/0، 1، 5/1، 2، 5 و 10 میلی گرم در لیتر بدون اکسین تهیه شد. ریزنمونه ها در محیط کشت MS و WPM حاوی تنظیم کننده های رشد BA در غلظت های 0، 2، 5 و 10 میلی-گرم در لیتر و IBA در غلظت های 0، 1/0، 5/0 و 1 میلی گرم در لیتر قرار داده شدند. ریزنمونه ها بروی محیط کشت MS و WPM حاوی تنظیم کننده های رشد TDZ در غلظت های 0، 2، 5 و 10 میلی گرم در لیتر و -D4،2 در غلظت های 0، 1/0، 5/0 و 1 میلی گرم کشت شدند. نتایج نشان داد درصد ریزنمونه های باززایی شده بطور نسبی در محیط کشت MS بیشتر از محیط کشت WPM می باشد و با افزایش غلظت تنظیم کننده های رشد سایتوکینینی، میانگین درصد ریزنمونه های باززایی شده افزایش می یابد. درصد ریزنمونه های ریشه دار شده و القای کالوس در ریز نمونه ها بطور نسبی در محیط کشت WPM بیشتر از محیط کشت MS می باشد و با افزایش غلظت تنظیم کننده های رشد سایتوکینینی، میانگین درصد ریزنمونه های ریشه دار شده کاهش یافته و همچنین میانگین این صفت در تنظیم کننده رشد TDZ بیشتر از 6-BAP و BA می باشد. برای شاخه زایی، غلظت 5 میلی گرم در لیتر BA همراه با 0/1 میلی گرم در لیتر IBA مناسب ترین ترکیب تنظیم کننده رشد برای این گونه می باشد. بیشترین تعداد ریشه در غلظت 0/1 میلی گرم در لیتر TDZ و بیشترین طول ریشه در غلظت 0/1 میلی گرم در لیتر IBA بدست آمد.
  46. بررسی تنوع ژنتیکی ارقام توت فرنگی با استفاده از نشانگرهای مولکولی
    1392
    توت فرنگی گیاهی از جنس فراگاریا و خانواده گل سرخیان است که در تمام جهان دارای پراکندگی وسیعی بوده و به خاطر محصول میوه آن بسیار مورد توجه است. بررسی تنوع ژنتیکی در جمعیت ها و گونه های توت فرنگی به عنوان عامل پایداری در برابر تغییرات شرایط زیست محیطی، تنش ها و همچنین در جهت ایجاد رقم های جدید و مطلوب بسیار ضروری است. به منظور ارزیابی تنوع ژنتیکی در بین 40 ژنوتیپ توت فرنگی با شجره و خاستگاه متفاوت از 40 آغازگر مربوط به سه نشانگر مولکولی SCoT، ISSR و IRAP استفاده شد. 36 آغازگر قادر به تشکیل نوارهای تکرارپذیر و قابل نمره دهی بودند. در کل با استفاده از هر سه آغازگر، 473 نوار تشکیل شد که 418 نوار (37/88 درصد) از آن ها چندشکل بودند. نشانگرهای IRAP و SCoT به ترتیب دارای بیشترین (49/0) و کمترین (43/0) مقدار محتوی اطلاعاتی چندشکلی (PIC) بودند. نسبت تنوع ژنتیکی محاسبه شده برای هر سه نوع نشانگر SCoT، IRAP و ISSR نسبتاً نزدیک بود. بر اساس آزمون مانتل همبستگی قابل توجهی (P<0.001) بین این سه نشانگر وجود داشت. با استفاده از داده های ژنتیکی حاصل از سه نوع نشانگر با هم و تجزیه خوشه ای بر مبنای ضریب تشابه دایس و الگوریتم UPGMA ژنوتیپ ها در ده گروه دسته بندی شدند. دسته بندی ژنوتیپ ها تا حدود زیادی با خاستگاه و شجره ژنوتیپ ها مورد بررسی مطابقت داشت. مقایسه الگوهای حاصل از تجزیه خوشه ای بر اساس هر سه نشانگر نشان داد که مطابقت گروه ها با خاستگاه و شجره بر مبنای آغازگر SCoT بیشتر از دو نشانگر دیگر بوده است. با توجه به هم گروه شدن رقم کردستان (که اطلاع دقیقی از خاستگاه و نام واقعی آن نیست) و رقم آمریکایی هانوی بر اساس اطلاعات حاصل از هر سه نشانگر، این امکان که رقم کردستان منشعب از رقم هانوی یا خویشاوند آن باشد تقویت می شود. نمودار دو بعدی حاصل از تجزیه به مختصات اصلی نیز مطابقت زیادی با نتایج تجزیه خوشه ای داشت. بر اساس تجزیه واریانس مولکولی، تفاوت بین خاستگاه ها معنی دار بود (P<0.01) و 9% از تنوع ژنتیکی، به بین خاستگاه ها و 91% تنوع به داخل خاستگاه ها اختصاص یافت. آغازگرهای SCoT، IRAP و ISSR تعداد زیادی نوار چند شکل تولید کردند که در مطالعات شناسایی ژنوتیپ ها توت فرنگی و بررسی تنوع ژنتیکی می توانند مفید واقع شوند.
  47. ارزیابی برخی پاسخ های فیزیولوژیکی و مورفولوژیکی توت فرنگی به تنش شوری
    1392
    ﺷﻮری ﻳﻜﻲ از ﺗﻨﺶﻫﺎی ﻣﻬﻢ ﻏﻴﺮزﻧﺪه اﺳﺖ ﻛﻪ اﺛﺮات زﻳﺎن باری ﺑﺮ ﻋﻤﻠﻜﺮد ﮔﻴﺎه و ﻛﻴﻔﻴﺖ ﻣﺤﺼﻮل بر جای می گذارد. تنش شوری همهی فرایندهای اصلی همچون رشد، فتوسنتز، سنتز پروتئین و متابولیسم چربی را تحت تاثیر قرار میدهد. توت فرنگی به عنوان یک گونه حساس به شوری مطرح است، اما بین ارقام مختلف تفاوت وجود داشته و ارزیابی ارقام از نظر تحمل به شوری اهمیت دارد. به این منظور آزمایشی برای مقایسه دو رقم توت فرنگی کردستان و کوئین الیزا طراحی گردید. آزمایش بصورت فاکتوریل بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. تیمارها شامل 3 سطح شوری 0، 40 و 80 میلی مولار NaCl بود. در این دوره محتوای نسبی آب برگ، میزان ماده خشک کل گیاه، وزن خشک طوقه، حجم ریشه، میزان پرولین، میزان پروتئینهای محلول کل و فعالیت آنزیم پراکسیداز اندازه گیری شدند. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که تحت تاثیر تیمارهای شوری میزان پرولین و فعالیت آنزیم پراکسیداز بطور معنی داری افزایش یافت. فعالیت آنزیم پراکسیداز تحت تنش شوری در رقم کردستان در مقایسه با رقم کوئین الیزا بطور معنی داری بیشتر بود. میزان ماده خشک در دو رقم تحت تیمارهای شوری بطور معنی داری در مقایسه با شاهد کاهش نشان داد. اما کاهش شدیدتر در رقم کوئین الیزا مشاهده گردید. تحت تیمارهای شوری تفاوتی در میزان وزن خشک طوقه و حجم ریشه در رقم کردستان مشاهده نگردید، ولی در رقم کوئینالیزا کاهش یافتند. نتایج تحقیق حاضر نشان داد که با افزایش شدت تنش شوری محتوای نسبی آب برگ و میزان پروتئین های محلول کل در هر دو رقم توت فرنگی کردستان و کوئین الیزا کاهش یافته است. با طولانی شدن زمان تنش میزان کاهش هر دو هم شدید تر گردید. این کاهش در رقم کوئین الیزا بسیار شدیدتر بود. میزان فعالیت آنزیم پراکسیداز در هر دو رقم بطور معنی داری در مرحله اول آزمایش در تیمار 80 میلی مولار شوری نسبت به شاهد افزایش یافت. با افزایش مدت زمان تنش شوری افزایش فعالیت آنزیم پراکسیداز در هر دو رقم در شرایط تنش 40 میلی مولار شوری صورت گرفت. اما در شرایطی که شوری شدید اعمال شد (80میلی مولار) این افزایش فعالیت تنها در رقم کردستان ادامه یافته و در رقم کوئین الیزا متوقف و روند نزولی پیدا نمود. با توجه به یافتههای پژوهش حاضر به نظر می رسد که رقم کردستان به دلیل داشتن ماده خشک بیشتر و حفظ محتوای نسبی آب برگ بیشتر دارای تحمل ب
  48. بررسی باززایی درون شیشه ای ریزنمونه های سه رقم انگور
    1391
    توسعه تکنیک های درون شیشه ای فرصت های امید بخشی برای بسیاری از گونه های گیاهی جهت تکثیر سریع و معتبر گیاه فراهم می کنند. پاسخ انگور برای باززایی بسته به محیط های کشت، تنظیم کننده های رشد، ژنوتیپ، ترکیبات محیط کشت و نوع ریزنمونه متفاوت است. و این فاکتور ها به طور متفاوتی میزان موفقیت در ریزازدیادی انگور را تحت تاثیر قرار می دهند. در صورت یافتن پروتکل مناسب برای ارقام مختلف انگور در شرایط درون شیشه ای می توان آن را به آسانی، ساده و سریع در زمان کوتاهی برای اهداف مختلف (بهنژادی، انتقال ژن، جنین زایی و...) ریزافزایی کرد. در این راستا تحقیقی طی سال های 1390 و 1391 بر روی سه رقم مهم انگور یعنی بیدانه سفید، فرخی و خوشناو جهت تکثیر درون شیشه ای در آزمایشگاه باغبانی دانشکده کشاورزی دانشگاه کردستان انجام شد. در این آزمایش باززایی ریزنمونه های برگ، گره و نوک شاخساره سه رقم مذکور در دو محیط کشت MS و WPM با غلظت های 0، 5/0، 1، 5/1 و 2 میلی گرم در لیتر از تنظیم کننده های رشد BA و BAP در مرحله پرآوری بر صفات طول شاخساره، تعداد شاخساره، تعداد برگ، وضعیت برگ و وضعیت نهایی ریززنمونه مورد بررسی قرار گرفتند. در نهایت تیمار های هورمونی BA با غلظت 1 میلی گرم بر لیتر در ریزنمونه های گره و نوک شاخساره هر سه رقم خوشناو، فرخی و بیدانه سفید، و غلظت 1 میلی-گرم بر لیتر BAP در ریزنمونه های گره هر سه رقم و غلظت 5/1 میلی گرم بر لیتر BAP در ریزنمونه-های نوک شاخساره هر سه رقم، بهترین نتایج را در مرحله پرآوری نشان دادند. در مرحله ریشه زایی نیز اثر اکسین های NAA و IBA هر کدام در 3 سطح (0، 5/0 و 1 میکرومولار) در محیط کشت ½ MS بر صفات ریشه آغازی، تعداد ریزنمونه ریشه دار، طول ریشه و تعداد ریشه ارزیابی شدند. تیمار های 5/0 میکرومولار NAA برای رقم خوشناو و 5/0 میکرومولار IBA برای دو رقم فرخی و بیدانه سفید، بهترین نتایج را در تمام خصوصیات مورد بررسی این ارقام نشان دادند. در مرحله سازگاری، انتقال گیاهچه ها به ترکیب خاک باغچه، کوکوپیت، ورمی کولایت و پرلیت با نسبت 1:1:1:1 و تغذیه گیاهچه ها با عناصر غذایی رقیق شده ½ MS انجام شد. پس از 1 ماه، گیاهچه ها با موفقیت به شرایط محیطی سازگار شدند.
  49. بهینه سازی انتقال ژن با استفاده از آگروباکتریوم بهارقام رایج توت فرنگی در استان کردستان
    1391
    کلید موفقیت توسعه ژنتیکی ارقام توت فرنگی استقرار سیستم باززایی و سیستم انتقال ژن بوده، که پروتوکل های مختلفی برای انتخاب و گزینش گیاهان تغییر یافته ژنتیکی به دنبال انتقال ژن گزارش شده است. در این تحقیق انتقال ژن سه رقم تجاری توت فرنگی پاروس، کاماروزا و کردستان با استفاده از آگروباکتریوم تومه فاشینس مطالعه شده است. شاخه زایی بر روی محیط پایه MS حاوی 2% گلوکز باmg/l TDZ 4 انجام شد که فراوانی شاخه زایی برای ارقام پاروس، کاماروزا و کردستان به ترتیب 72، 65 و 30 درصد مشاهده شد. برای بهینه کردن غلظت کانامایسین بر روی محیط انتخابی این ارقام، عکس العمل برگ های دیسکی شکل بر روی غلظت های مختلف (mg/l100-0) بررسی شد. که غلظت mg/l 75 به عنوان بهترین غلظت انتخاب شد. آگروباکتریوم تومه فاشینس سویه C58C1RiFR(pGV220) حاوی وکتور دوگانه pTJK136 با ژن گاس همراه اینترون و سویه C58(pGV3101) حاوی وکتور منتقل شده pBI121-p5cs محتوی ژن p5cs برای آزمایشات انتقال ژن استفاده گردید. بعد از 5 روز پیش کشت نمونه ها بر روی محیط باززایی، 72 ساعت هم کشتی نمونه های ترانسفورم شده بر روی محیط انتخابی حاویmg/l 75 کامامایسین وmg/l 500 سفوتاکسیم باززا شدند در حالیکه نمونه های ترانسفورم نشده از بین رفتند. برای تایید سلول های ترانسفورم شده آنالیز گاس و PCR برای انتقال ژن گاس و آنالیز PCR برای ژن P5CS انجام شد. این پروتوکل استاندارد می تواند برای انتقال دیگر ژن ها به این ارقام توسط آگروباکتریوم تومه فاشینس مورد استفاده قرار گیرد
  50. بررسی میزان برخی پاداکساینده های آنزیمی، غیرآنزیمی و ترکیبات بیوشیمیایی در مراحل مختلف رسیدگی میوه توت فرنگی
    1391
    میوه ها و سبزیجات از جمله توت فرنگی، یکی از منابع غنی از ترکیبات ضداکساینده هستند، این ترکیبات به عنوان یکی از فاکتورهای حفاظتی مهم در برابر تنش اکسایشی که عواقب زیان آور برای سلامتی انسان دارد درنظر گرفته شده است. به منظور بررسی میزان ترکیبات ضداکسایشی آنزیمی و غیرآنزیمی میوه توت فرنگی، آزمایشی در دو فصل برداشت (پائیز 1390 و بهار 1391) و در قالب طرح فاکتوریل با دو فاکتور، شامل رقم (سلوا و کوئین الیزا) و مرحله برداشت (سفید، نیم رس و قرمز بالغ) با سه تکرار و در بلوک کامل تصادفی، در یکی از مزارع توت فرنگی اطراف شهرستان سنندج نمونه برداری و کارهای آزمایشگاهی در آزمایشگاه فیزیولوژی باغبانی دانشکده کشاورزی اجرا شد. نتایج تجزیه واریانس داده ها نشان داد که در برداشت بهاره، رقم اثر معنی داری بر روی میزان فنل کل، آنتوسیانین، فعالیت آنزیم پراکسیداز ، TSS و TA دارد. مرحله برداشت بر روی همه فاکتورها (فنل کل، کربوهیدرات محلول، آنتوسیانین، TSS، TA، TAC (ظرفیت ضداکسایشی کل)، پروتئین محلول و فعالیت آنزیم پراکسیداز) به جزء ویتامین ث از لحاظ آماری اثر معنی دار داشت. اثر متقابل رقم و مرحله برداشت بر میزان فنل کل، آنتوسیانین و TA معنی دار بود. در برداشت پائیزه رقم تاثیر معنی داری بر روی همه پارامترها به جزء کربوهیدرات محلول و پروتئین محلول داشت. اثر مرحله برداشت بر روی همه فاکتورها بجزء فنل و ویتامین ث معنی دار بود. اثر متقابل رقم و مرحله برداشت بر همه فاکتورها به غیر از فنل تاثیر معنی دار داشت. نتایج حاصل از مقایسه میانگین هم نشان داد که میزان فنل، TAC، TA و فعالیت آنزیم پراکسیداز در هر دو فصل برداشت با افزایش رسیدگی میوه کاهش پیدا می کند. کربوهیدرات محلول، TSS، آنتوسیانین و پروتئین محلول با افزایش رسیدگی میوه افزایش پیدا کردند. ویتامین ث در هر دو برداشت رقم سلوا و برداشت بهاره رقم کوئین الیزا، در مرحله سفید و قرمز بالغ بالاترین و در مرحله نیم رس کمترین میزان را دارا بودند، ویتامین ث رقم کوئین الیزا در برداشت پائیزه در مرحله نیم رس بالاتر از مراحل سفید و قرمز بود. در برداشت بهاره رقم سلوا و در برداشت پائیزه رقم کوئین الیزا بالاترین مقدار فنل کل و TA را داشتند. رقم کوئین الیزا در برداشت پائیزه، ویتامین ث بالایی را نسبت به رقم سلوا داشت و در بهاره اختلاف این دو رقم معنی دار نبود. کربوهی
  51. کشت بافت و انتقال ژن پسته وحشی Pistacia atlantica subsp. kurdica
    1391
    پسته وحشی Pistacia atlantica subsp. Kurdica یک گیاه چوبی جنگلی و از خانواده Anacardiacea می باشد. این گیاه از لحاظ منابع ژنتیکی، دارویی و اقتصادی دارای اهمیت خاصی در ایران است. به دلیل مقاومت به شرایط آب و هوایی نامساعد و همچنین عوامل بیماری زا از این گیاه بعنوان پایه ی پسته خوراکی استفاده می شود. هدف از انجام این مطالعه بررسی و قابلیت کالوس زایی اندام های مختلف از جمله برگ، محور ساقه و محور گل آذین در محیط کشت و همچنین بررسی تاثیر کشت بافت بر تولید متابولیت های ثانویه در شرایط کشت درون شیشه ای می باشد. در بخش دیگری از تحقیق، به بررسی تولید ریشه های مویین از این گیاه از طریق انتقال ژن پرداخته شده است. جهت القای کالوس از بافت های مختلف استفاده گردید که در این میان بافت برگ به دلیل تولید ترکیبات فنولی و از بین رفتن آنها از سایر مراحل حذف گردید و دو بافت محور ساقه و محور گل آذین به عنوان ریزنمونه های اصلی تحقیق مورد آزمایش قرار گرفتند. آزمایش در قالب سه طرح فاکتوریل کاملا تصادفی با پنج تکرار انجام شد. از محیط کشت محیط WPM (Woody Plant Medium) تهیه شده با ساکارز 30 درصد و آگار 7/0 درصد استفاده شد. در آزمایش کشت ساقه تیمارهایی که حاوی بنزیل آدنین بودند بهترین نتیجه را حاصل نمودند. کشت محور گل آذین در دو آزمایش جداگانه صورت گرفت. در آزمایش اول بنزیل آدنین و در آزمایش دوم تیدیازورون به عنوان فاکتورهای اصلی قرار داده شدند. بر این اساس بهترین وزن تر توده کالوس در غلطت های یک میلی گرم در لیتر بنزیل آدنین و یک و دو میلی گرم تیدیازورون حاصل شد. در بررسی وزن خشک کالوس غلطت های یک و دو میلی گرم بنزیل آدنین و یک میلی گرم تیدیازورون نتایج بهتری را به همراه داشتند. در بخش دیگری از آزمایش، عصاره چهار بافت میوه، برگ، کالوس ساقه و کالوس گل آذین مورد مطالعه قرار گرفتند و متابولیت های ثانویه آنها شناسایی و مقایسه شدند. همچنین از کالوس حاصل از محور ساقه و گل آذین و همچنین میوه نارس پسته وحشی مقدار آنتوسیانین کل و فنول کل اندازه گیری و گزارش شدند. جهت بررسی تولید ریشه مویین در این گیاه، ژن rolB توسط باکتری Agrobacterium rhizogenes با روش های معمول به این گیاه منتقل گردید و با انجام PCR از لحاظ مولکولی ریشه های مویین نیز تایید شدند.
  52. بررسی مقاومت به شوری و ساختار ژنومی لاین های BC1F4 حاصل از تلاقی گندم و تریتی پایروم
    1391
    در این تحقیق واکنش به تنش شوری و ساختار کروموزومی لاین های BC1F5 حاصل از تلاقی یک رقم گندم نان (2n = 6x = 42, AABBDD) ایرانی به نام روشن و یک آلوهگزاپلوئید مصنوعی به نام تریتی پایروم (2n = 6x = 42, AABBEbEb) بررسی شد. گونه دیپلوئید تینوپایروم بسارابیکوم (2n = 2x = 14, EbEb) بومی مناطق دریای سیاه و مدیترانه می باشد که در حضور 350 میلی مولار نمک طعام چرخه زندگی خود را تکمیل می کند. در غلات مقاومت به شوری شامل دو فرایند مستقل از هم، دفع سدیم و مقاومت بافتی می باشد. یکی از راه های تشخیص حضور ژنوم Eb در زمینه ژنتیکی گندم، استفاده از نشانگرهای مولکولی EDT-PCR است. تعداد 16 لاین و دو والد آن ها از نظر ترکیب کروموزومی، نسبت سدیم به پتاسیم و نسبت ماده خشک (RDM) در محیط کشت مایع بدون نمک (شاهد) و حاوی 100 میلی مولار نمک طعام (NaCl) مورد ارزیابی قرار گرفتند. هشت لاین دارای یک جفت کروموزوم جابه جا شده توسط نشانگرهای مولکولی شناسایی شد که یک لاین دارای جابه جایی2Eb(2B) و هفت لاین دیگر دارای جابه جایی6Eb(6D) بودند. لاین دارای جابه جایی گروه دو نسبت به والد روشن دیرتر گل داده و از RDM بیشتری برخوردار بود. از تعداد 25 نشانگر PLUG، 10 نشانگر (40%) باند اختصاصی برای پنج کروموزوم متفاوت از ژنوم Eb را در زمینه ژنتیکی گندم نشان دادند. این نتایج نشان دهنده کارایی مناسب این نشانگرها در تشخیص ژنوم های خویشاوند است
  53. بررسی روابط ژنتیکی و اختلاط ژنتیکی احتمالی توت فرنگی رقم کردستان با دیگر ارقام تجاری با استفاده از نشانگر ریز ماهواره
    1390
    توت فرنگی های تجارتی(Fragaria ananassa) بطور موفقیت آمیزی در گستره ای از اقلیم ها شامل معتدل، مدیترانه ای، جنگل های باتلاقی و نیمه گرمسیری کشت می شوند. بیشترین تولید در حال حاضر به اقلیم های معتدل و مدیترانه ای در عرض جغرافیایی 28 تا60 درجه محدود می شود. پیشرفت های اخیر در ژنتیک مولکولی در بیوتکنولوژی به ویژه در زمینه هایی مثل نشانگرهای مولکولی، شناسایی، تعیین توالی و انتقال ژن ها، نوید پیشرفت های شایان توجهی در زمینه کارایی بهنژادی درختان میوه که مشکلات خاصی از جمله هتروزایگوسیتی بالا و دوره نونهالی طولانی دارند، را می دهند. اما از آنجایی که اکنون مقاومت هایی در برابر مصرف فراورده های تراریخت به ویژه انواع خوراکی از جمله میوه ها وجود دارد، بیشتر تحقیقات در جهت شناسایی و تعیین توالی ژن ها و استفاده موثر از نشانگرهای مولکولی در جهت شناسایی روابط ژنتیکی ارقام وژنوتیپ ها، ساختار ژنتیکی جمعیت ها وهمچنین افزایش کارایی برنامه های اصلاحی می باشد.
  54. تاثیر تاریخ کاشت و محلول غذایی بررشد و نمو گیاه توت فرنگی ( ارقام سلوا و کاماروزا) در شرایط اقلیمی اهواز
    1390
    این تحقیق طی یک دوره شش ماهه از دهم آذرماه 88 تا پایان اردیبهشت ماه سال 89 و در محوطه مجموعه گلخانه های دانشکده کشاورزی دانشگاه شهید چمران اهواز در شرایط هوای آزاد انجام شد. در این پژوهش روند رشد و سازگاری توت فرنگی رقم کامارزا با شرایط آب و هوایی اهواز مورد بررسی قرار گرفت و اثر سه تیمار محلول غذایی شامل (هوگلند کامل، 3/2 هوگلند و 3/1 هوگلند) در سه تاریخ کاشت شامل (10 آذر، 30 آذر و 20 دی) مورد بررسی قرار گرفت. این طرح به صورت فاکتوریل در قالب بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار انجام گردید. نتایج نشان داد که زمان کاشت و محلول غذایی بر بیشتر صفات مورد بررسی شامل تعداد برگ، مجموع سطح برگ، وزن تر بخش هوایی و وزن تر ریشه، عملکرد میوه، درصد میوه بندی و تعداد میوه معنی دار شد ولی وزن تر میوه و حجم میوه تحت تاثیر تیمارهای اعمال شده قرار نگرفت. محلول غذایی هوگلند کامل در تاریخ دوم کاشت (30 آذر) سبب بیشترین افزایش وزن تر ریشه و تعداد میوه گردید ولی در تاریخ اول کاشت، محلول غذایی 3/2 هوگلند بیشترین تاثیر را روی عملکرد بوته (2/172 گرم) داشت. با توجه به نتایج این تیمارها، هزینه بالای تهیه محلول های غذایی و ملایم بودن فصل زمستان در شهرستان اهواز، تاریخ کاشت اول (10 آذر) و محلول غذایی 3/2 هوگلند برای تولید تجاری توت فرنگی رقم کاماروزا توصیه می شود.
  55. تاثیر تاریخ کاشت و محلول غذایی بر رشد و نمو گیاه توت فرنگی(ارقام سلوا و کاماروزا) در شرایط اقلیمی اهواز
    1390
    این تحقیق طی یک دوره دو سله از دهم آذرماه 87تا پایان اردیبهشت ماه سال 89 و در محوطه مجموعه گلخانه های دانشکده کشاورزی دانشگاه شهید چمران اهواز در شرایط هوای آزاد انجام شد. در این پژوهش روند رشد و سازگاری توت فرنگی رقم کامارزا با شرایط آب و هوایی اهواز مورد بررسی قرار گرفت و اثر سه تیمار محلول غذایی شامل (هوگلند کامل، 3/2 هوگلند و 3/1 هوگلند) در سه تاریخ کاشت شامل (10 آذر، 30 آذر و 20 دی) مورد بررسی قرار گرفت. این طرح به صورت فاکتوریل در قالب بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار انجام گردید. نتایج نشان داد که زمان کاشت و محلول غذایی بر بیشتر صفات مورد بررسی شامل تعداد برگ، مجموع سطح برگ، وزن تر بخش هوایی و وزن تر ریشه، عملکرد میوه، درصد میوه بندی و تعداد میوه معنی دار شد ولی وزن تر میوه و حجم میوه تحت تاثیر تیمارهای اعمال شده قرار نگرفت. محلول غذایی هوگلند کامل در تاریخ دوم کاشت (30 آذر) سبب بیشترین افزایش وزن تر ریشه و تعداد میوه گردید ولی در تاریخ اول کاشت، محلول غذایی 3/2 هوگلند بیشترین تاثیر را روی عملکرد بوته (2/172 گرم) داشت. با توجه به نتایج این تیمارها، هزینه بالای تهیه محلول های غذایی و ملایم بودن فصل زمستان در شهرستان اهواز، تاریخ کاشت اول (10 آذر) و محلول غذایی 3/2 هوگلند برای تولید تجاری توت فرنگی رقم کاماروزا توصیه می شود
  56. بررسی وضعیت جنین زایی رویشی حاصل از ریز نمونه اندامهای مختلف ارقام نخود (Cicer arietinum L.)
    1390
    این مطالعه با هدف بررسی قابلیت جنین زایی رویشی اندامهای برگ، اپی کوتیل و هیپوکوتیل دو رقم نخود "پیروز" و "کاکا" روی محیط کشت پایه موراشیگ و اسکوگ(MS) در شرایط تاریکی و روشنایی انجام شد. جهت ایجاد کالوس جنین زا از محیط کشت MS حاوی تنظیم کننده های رشد، 2،4- دی کلرو-استیک اسید(2,4-D) و نفتالین استیک اسید(NAA) هر کدام در غلظت های 2، 3، 4 و 5 میلی گرم در لیتر و همچنین تیدیازورون(TDZ) و پیکلورام در غلظت های 1، 5/1، 2و5/2 میلی گرم در لیتر کشت شدند. صفات مورد مطالعه شامل: کالوس زایی، جنین زایی، فراوانی جنین های کروی شکل، قلبی شکل و لپه ای و درصد جنین های نمو یافته در هر ریز نمونه بود. داده ها بر اساس روش آماری فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی تجزیه و تحلیل گردیدند. نتایج نشان داد که اکسین ها نسبت به سایتوکنین ها روی کالوس زایی تاثیر بیشتری داشتند. بیشترین فراوانی جنین زایی در محیط کشت 2 میلی گرم در لیتر 2,4-D از ریزنمونه هیپوکوتیل در رقم کاکا در شرایط تاریکی مداوم حاصل شد. برای توسعه و بلوغ جنین، کالوس های دارای جنین های کروی به محیط کشت پایه MS حاوی تنظیم کننده های رشد مختلف انتقال داده شدند. فراوانی جنین زایی و شرایط تاریکی بیشتر از شرایط نوری بود. بالاترین درصد توسعه جنین کروی به جنین قلبی و سپس به لپه ای از ریزنمونه برگ رقم کاکا در محیط کشت حاوی تنظیم کننده رشد 5/0 میلی گرم در لیتر BA + 5/0 میلی گرم در لیتر2,4-D حاصل شد. غلظت 2 میلی گرم در لیتر 2,4-D در هر دو شرایط نوری و تاریکی بالاترین جنین زایی را ایجاد نمود و همراه با افزایش غلظت2,4-D فراوانی جنین زایی کاهش یافت.
  57. بررسی اثر محلول‎پاشی عناصر کلسیم و روی بر عمر پس از برداشت توت‎فرنگی رقم کردستان در هر دو نوع گلدانی و گیاهان ریزازدیادی حاصل از آنها
    1386
    محصولات کشاورزی ایران از جمله توت‎فرنگی، از لحاظ اقتصادی و درآمد ارزی برای کشورمان بسیار مهم بوده و موجب اشتغال‎زایی و افزایش درآمد ملی می‎گردد. افزون بر مصرف تازه‎خوری خوراکی این محصول، از فرآورده‎های جانبی میوه‎های ریز از جمله توت‎فرنگی می‎توان به تهیه آب میوه، ژله، مربا، استفاده در شیرینی‎پزی و در تهیه محصولات بهداشتی اشاره نمود و از آنجا که کشت بافت روشی است که می‎تواند تولید همگروه و انبوه گیاهان را در کوتاه مدت و با کیفیتی بالا و با حفظ نژادگان گیاه مادری میسر سازد، می‎تواند در تولید و افزایش این گیاه و در نتیجه، افزایش صادرات غیر نفتی نقش سازنده‎ای داشته باشد.