Faculty Profile

نجم الدین جباری
تاریخ به‌روزرسانی: 1403/08/17

نجم الدین جباری

دانشکده زبان و ادبیات / گروه زبان و ادبیات فارسی

Theses Faculty

پایان‌نامه‌های کارشناسی‌ارشد

  1. تحلیل اسطوره‌شناختی ویس و رامین و تطبیق آن با منظومه‌های مم و زین، لاس و خزال و خج و سیامند در ادب کردی
    1402
    اسطوره و ادبیات، همواره آیینۀ تمام نمای حیات فرهنگی جامعه بوده‌است. زیست بشر در طول سالیانی که پا به عرصۀ وجود گذاشته، مبتنی بر شناخت خود از جهانِ در حال تغییر و تطبیق بوده است. محققان بسیاری به وجود دورانی که در آن زنان، قدرت و نفوذ بیشتری در اجتماع داشته‌اند، اذعان کرده‌اند؛ اما کمتر محققانی از دیدگاه اسطوره‌شناسی، به چگونگی این جهان‌بینی پرداخته‌اند. بر اساس شواهد تاریخی و باستانی، این جهان‌نگری، مربوط به دورانی است که بشر به کشاورزی دست یافته و یکجانشین شده است. حیات در نجد ایران پیش از تهاجم آریایی‌های دامدار و پدربرتر، بر اساس شواهد باستانی، مبتنی بر اقتصاد کشاورزی بودهاست. پس از آمدن آریایی‌ها به حوزۀ ایران، به احتمال بسیار تمدن‌های بومی از میان نرفته و با تمام جهان‌نگری‌هایشان، با آریایی‌ها ادغام شده‌اند. بنابراین، انتظار می‌رود که در بازنمودهای فرهنگی، هنری جهان‌نگری آریایی و بومی را بتوان بازیافت. پژوهش پیش رو بر اساس داده‌های کتابخانه‌ای و تحلیلی تلاش دارد که داده‌های جهان‌بینی مادربرتری بر اساس شرایط اجتماعی، اقتصادی، تغییر و تحول‌های فکری و نمادهای آن، طبقه‌بندی و با استفاده از اسطوره شناسی ژرژ دومزیل مبانی جهان‌نگری آریایی را بررسی کند. براساس داده‌های به‌دست آمده، روایت‌های ویس و رامین، مم و زین، لاس و خزال و خج و سیامند بررسی شده است. نتیجۀ پژوهش نشان می‌دهد که اسطوره ها و جهان‌نگری مادربرتر در پیوندی تنگاتنگ با اقتصادکشاورزی و فرهنگ برآمده از آن است و پس از ظهور و پیدایش جهان‌نگری مردبرتر با اقتصادی دامدار و فرهنگی جنگجو در تقابل و تعامل قرار گرفته است. روایت‌های بررسی شده، چه در سیر کلی روایت و چه در بازنمایی کنش شخصیت‌ها نمادها و نشانه های مختلفی را از جهان‌نگری مادربرتری نشان می‌دهند. از دیگر سو بازنمایی کنش‌های سه‌گانه دومزیل به صورت‌های مختلف و متفاوت در بطن روایتها بیانگر وجود جهان‌نگری آریایی، مردبرتر و فرهنگ طبقاتیِ ناشی از آن است. تقابل و تعامل فرهنگی میان دو جهان نگری متمایز سبب خلق اسطوره‌ها، روایت‌های متمایز شده است؛ به گونه‌ای که می‌توان گفت آنچه فرهنگ و تمدن ایرانی خوانده می‌شود، ماحصل سنتز میان این دو جهان‌نگری است.
  2. تحلیل بن مایه های دنیاستیزانه در اندرزنامه‌ها با تاکید بر کلیله و دمنه و مرزبان‌نامه و مقایسه آن با اخلاق مرسوم در مانویت
    1402
    مجموعه حاضر پژوهشی درباره دو اندرزنا‌مه‌ ارزشمند و کهن فارسی؛ یعنی کلیله و دمنه بهرامشاهی و مرزبان‌نامه وراوینی است. این دو اثر ارزنده از زمان تآلیف از جنبه‌های مختلفی بررسی شده‌اند و مقالات متعددی نیز درباره آن‌ها منتشر شده است. از جنبه‌های مهم قابل بررسی در این دو کتاب می‌توان به تاثیرپذیری و نفوذ آموزه‌های مانویت در این اندرزنامه‌ها اشاره کرد؛ تا کنون پژوهش‌های صورت بسته در این زمینه به صورت مختصر و گذرا که تنها مربوط به یک باب یا بخش مشخص از کتاب بوده ارائه شده است. درحالیکه نفوذ و تاثیرگذاری این آموزه ها توسط نویسنده و مترجم بسیار عمیق‌تر در ضمن متن گنجانده شده است. این تحقیق به منظور بررسی این موضوع انجام شده است؛ بنابراین در پژوهش حاضر با در نظر داشتن نگرش و جهان‌بینی که در ذهن نویسندگان و مترجمان این آثار وجود داشته است نمودِ اخلاق مانوی، آن نگاه سخت‌گیرانه و پر از نفرت از جهان مادی و آنچه از مادیات در آن است و دنیاگریزی افراطی از میان این متون استخراج شده است. ضمن بیان اشتراکات اخلاقی و مذهبی دین مانویت و موارد مشابهی که در متن ذکر شده است، خرده روایت‌ها با بیان محتوا در جداول جداگانه‌ای در هر باب طبقه‌بندی شده‌اند. با بررسی متون و آثار به جای مانده از گذشته و بررسی تمام بخش‌های مرزبان‌نامه، مقدمه و باب برزویه طبیب که بخش‌های افزوده شده به کلیله و دمنه توسط ایرانیان است به این نتیجه رسیده‌ایم، در آثاری که در اوایل دوران اسلامی نوشته یا ترجمه شده‌اند با توجه به نفوذ زیاد آیین مانویت در میان توده مردم نویسنده‌ها و مترجمانی که تحت تاثیر آموزه‌های اخلاقی و مذهبی مانویت قرار داشته‌اند هر جا که امکانی برای آن‌ها وجود داشته است از ثبت این اصول و عقاید فروگذار نکرده‌اند؛ بنابراین با گسترش دامنه متن و شاخ و برگ دادن به حکایات این اصول و باورها را در میان انبوهی از داستان‌ها ثبت کرده‌اند.
  3. بررسی حضور خضر در عرفان اسلامی از ابتدا تا اوایل سده هفتم براساس نقد تکوینی
    1402
    با شکل‌گیری و پیشرفت عرفان اسلامی، علم تصوف با ادبیات همراه می‌شود و متصوفه به نگارش آثار ادبی عرفانیِ با ارزشی اقدام می‌کنند و در آن‌ها به شکل ادبی، تجربه‌های عرفانی خود را بازتاب داده‌اند. یکی از شخصیت‌هایی که در عرفان و ادبیات عرفانی حضور پررنگی داشته است، خضر است. با بررسی شخصیت خضر در عرفان اسلامی، مشاهده می-شود که در روایت‌های بازگو شده از ملاقات خضر با مشایخ عرفان و همچنین چگونگی اشاره به او در آثار مختلف، حضور خضر و جایگاه او شکل ثابت و یکنواختی ندارد. یکی از مهم‌ترین دلایل تفاوت بازتاب خضر در آثار عرفانی، تاثیرپذیری آن‌ها از شرایط اجتماعی است. با در نظر گرفتن این موضوع، در این پژوهش سعی شده که به روش تحلیلی توصیفی و بر اساس معیارهای نقد تکوینی به بررسی سیر تکاملی حضور خضر و جایگاه او در عرفان اسلامی پرداخته شود. جامعه آماری برای دست‌یابی به این هدف نیز سه کتاب طبقات الصوفیه، کشف المحجوب و مرصاد العباد هستند. در نتیجه این بررسی مشاهده می‌شود که حضور خضر در آثار عرفانی تابعی از تغیرات اجتماعی طبقه متصوفه و پیشرفت آن‌ها می‌باشد، به این صورت که در ابتدا و در زمان شکل‌گیری تصوف تا رسیدن زمان رشد بلوغ فکری متصوفه، خضر به‌عنوان شیخ و مرشد به آموزش مبانی و اصول و مبادی عرفان به آن‌ها می‌پردازد و با پیشرفت سطح علمی و دست‌یابی به مقامات بالاتر به‌تدریج خضر به دوست و همنشین مشایخ تغییر می‌یابد و در ادامه در مجلس مشایخ حضور یافته است. در نهایت در حدود سال‌های پایانی سده‌ی چهارم به بعد از همنشینی با او نیز نهی شده و تنها موارد بسیار اندکی از ملاقات مشایخ با او روایت شده که در آن‌ها نیز به خضر بی‌احترامی شده است و آنچه از خضر باقی می‌ماند اشاره به نام او در بررسی مسائل عرفانی است.
  4. تحلیل سبک شناختی اشعار حیدری وجودی
    1402
    حیدری وجودی از شاعران مطرح سرزمین افغانستان است. او در دیوان خود در قالب های شعری سنتی طبع آزمایی کرده، اما حجم بیشتر صفحات دیوان او را غزلیات تشکیل می‌دهد. به منظور بررسی ویژگی های سبکی شعر او تعداد صد غزل با استفاده از نرم افزار R-Sampling انتخاب شد و به روش تحلیلی توصیفی مورد بررسی قرار گرفت. در بررسی ویژگی های سبکی از رویکرد سبک شناختی شمیسا -بررسی شعر در سه سطح فکری، زبانی و ادبی استفاده شد. با بررسی های انجام یافته مشخص گردید که حیدری وجودی در سطح فکری بیشتر به سرایش غزل های عاشقانه گرایش و تمایل دارد. در کنار این مضامین گله و شکایت روزگار نابسامان به عنوان موضوعی شعری که در سبک عراقی نیز دیده می شود، در دیوان او وجود دارند. همچنین او علاقه و دلبستگی خود را به مضامین اجتماعی در برخی غزلیات بیان می کند. از جمله مسئله وطن و وضع آن و نیز زن و مسائل مرتبط با آن. در حوزه زبانی، گرایش شاعر با استفاده از زبان سبک عراقی است اما گاه با ترکیب سازی ها و کاربرد وابسته های عددی خاص از این زبان فاصله می‌گیرد و زبان شعر خود را به زبان شعری سبک هندی نزدیک می-کند. در سطح ادبی گرایش شاعر بیشتر به کاربرد آرایه های ادبی چون تشبیه است که بیشتر به صورت اضافه تشبیهی در شعر او نمود می یابد. در کنار این آرایه ادبی، استعاره، تضاد، متناقض‌نما و جناس و مراعات النظیر از دیگر موارد کاربردی در سطح ادبی است.
  5. بررسیِ نگرشِ شاعرانِ دورۀ غزنویِ اول به روایت های ملی
    1401
    روایت های میهنی تمام روایت هایی را دربرمی گیرد که به بنیادهای باوری و میهنیِ ایرانیان برمی گردد و توده های مردم در سده های پیش از اسلام آن ها را آفریده و در مجالس خود نقل کرده و با شنیدن آن ها از زبان نقالان و راویان اخبار، شب هایشان را به روز رسانده و آرزوهای خود را در آن ها یافته اند. این پژوهش با هدفِ بررسیِ نگرشِ شاعرانِ دورۀ اولِ غزنوی به روایات میهنی برای دست یابی به جهان بینیِ غالبِ آن دوره صورت گرفت. روش پژوهش تحلیلی ــ توصیفی است. داده ها به شیوۀ کتاب خانه ای و سندکاوی گردآوری شد و بر اساس تحلیل محتوای دیوان های شاعران و آثار و منابع موجود در این حوزه، تجزیه و تحلیل شد. جامعۀ آماری در این پژوهش متونِ منظومِ دورۀ اولِ غزنوی را دربرمی گیرد. یافته های پژوهش نشان داد روایات میهنی در ذهن و زبانِ شاعرانِ قبل از فردوسی و نیز پادشاهان هم عصر او فاقد ارزش بوده اند و جایگاهی نداشته اند.
  6. مقایسه تشبیه در شعر فروغ فرخزاد و ژاله اصفهانی: تحلیلی ساختاری و محتوایی
    1401
    تشبیه یکی از عناصر اصلی صورخیال و به باور بسیاری از علمای بلاغت، مهم‌ترین فن دانش بیان است و شعر با آن شناخته می‌شود. تشبیه می‌تواند برای شناخت وجوه زیبایی و درک مفهوم شعر و همچنین نگرش و گرایش و سبک شعری شاعر مفید باشد. فروغ فرخزاد و ژاله اصفهانی از جمله شاعران معاصری هستند که در بیان اندیشه‌ها، احساسات، عواطف و جهان‌بینی خود، به شیوه‌های گوناگون از این عنصر و ارکان آن به زیبایی بهره برده‌اند و تصاویری بکر و بدیع خلق کرده‌اند. در پژوهش حاضر، که به شیوۀ توصیفی-تحلیلی انجام گرفته ‌است، تشبیهات موجود در سه دفتر شعری از هر کدام از این دو شاعر از نظر ساختاری و محتوایی، مورد بحث و بررسی قرار گرفته‌ است. از نظر ساختاری، در شعر هر دو شاعر تشبیهات بلیغ، مفصل، محسوس به محسوس و مفرد مجرد به مفرد مجرد حجم بیشتری از دفترها را نسبت به انواع دیگر تشبیه دربرمی‌گیرد که با آمار و نمودار نیز نشان داده‌شده‌است. جهت معنایی و محتوایی تشبیه‌های شعر فروغ در پنج حوزۀ ‌اصلیِ «فلسفی، اجتماعی، روانشناسی، زنانگی و وصف» قابل تقسیم‌بندی است. بررسی‌های انجام گرفته ‌از بُعد معنایی در تشبیه‌های فروغ، بیانگر اندیشۀ یاس، بدبینی، ناامیدی، تنهایی و مرگ‌اندیشی وی بر اثر تجربه‌های تلخ زندگی زناشویی و نداشتن تکیه‌گاه و دوری از فرزند در مرحلۀ اول شاعری است؛ اما در مرحلۀ دوم شاعری، شاهد تحول فکری و درونی و اندیشه‌های کاملاً پویا و معناجویانه در شعر وی هستیم؛ در واقع فروغ در پی ساختن دنیای آرمانی خود در این دنیا است. در مقابل، جهت معنایی و محتوایی تشبیهات شعر ژاله اصفهانی به چهار حوزۀ زمانی شامل «گذشته، حال، آینده و مطلق» تقسیم می‌شود. بسامد مفاهیم مربوط به حوزۀ زمان حال نسبت به دیگر حوزه‌های زمانی در تشبیه‌های وی معنادار است. جهت معنایی تشبیهات شعر ژاله بیانگر این است که وی شاعری سرشار از امید و شوق است. او محکم و استوار در برابر سختی‌ها و مشکلات روزگار مقاومت می‌کند و تمام تلاش خود را برای عملی شدن آرزوهایش به کار می‌گیرد.
  7. بازنمایی شخصیت زن در رمان «مادرم دو بار گریست» از ابراهیم یونسی
    1401
    درک وضعیت یا شرایط اجتماعی از ورای ادبیات و آثار ادبی، می تواند پژوهشگران را به درکی فراتر از دید رسمی و غالب زمانه رهنمون سازد. یکی از مهمترین ابزارهای درک جایگاه زنان در جامعه، آثار ادبی هستند. این پژوهش در این راستا به مطالعه آثار ادبی پرداخته است تا بتواند بازنمایی جایگاه و نقش زنان را بررسی نماید. به همین دلیل در این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و با هدف شناخت بیشتر و بهتر افکار فمنیستی آنان در آثار او، رمان «مادرم دوبار گریست» از ابراهیم یونسی یکی از نویسندگان شاخص معاصر مورد واکاوی و مطالعه قرار گرفته است. نتایج تحقیق بیانگر این است. زنان در این رمان با توجه به اینکه در جامعه با سختی ها و مشکلات زیادی روبرو هستند و تنها حول محور خانواده وظایف آنان تعریف می شود و جایگاه سنتی دارند که همیشه در رنج و ناراحتی هستند و حالتی از نارضایتی را مداوم نشان می دهند، اما گاهی هم فراتر از این مسائل، در نقش های مختلفی ظاهر می شوند. و این تحولات را می توان در شخصیت زنان در این رمان مشاهد کرد. در این اثر شاهد رابطه ی نو میان جامعه و شخصیت های زن هستیم. دادن نقش مثبت به زنان و تا حدودی تحول شخصیت آنان از زنانی خانه دار تا اشخاص فعال در صحنه های اجتماع و گاهی نقش آنان در عرصه سیاست و پشت پا زدن به سنت های دست و پاگیر جامعه از شاخص های این رمان به شمار می رود، که علاوه بر این موارد می توان به موارد دیگری از جمله: تحمل مشقت های زندگی بدون مردان، کنار آمدن با مشاغلی همچون چوپانی، نقش تاثیر گذار آنها در وحدت قومیت ها، تلاش آنها برای بهبود و تغییر شرایط، ورود به فعالیت های اجتماعی و... اشاره کرد.
  8. بررسی تطبیقی تمرّد در رمان سال بلوا از معروفی و غروب پروانه از بختیار علی
    1401
    مفهوم تمرد در ادبیات داستانی نو، بن مایه ای جدید است که نویسندگان بسیاری از آن برای برساخت داستانی خود بعد از جنگ جهانی دوم استفاده کرده اند. تمرد، نوعی مقاومت در برابر سلطه است که در آن حق و آزادی های شخصی پایمال و زیر پا گذاشته می شود. بر مبنای تمرد، دو پیامد آن، یعنی مقاومت و سلطه نیز مطرح می شود که هدف از پژوهش حاضر پرداختن به شکل های تمرد و نمودهای آن در رمان است. همچنین با توجه به این که سلطه، موجب ایجاد تابوها و محدود شدن آزادی ها می شود تابوها و تابوشکنی ها نیز به دنبال این موضوع بررسی شده است. در پایان نامه ی حاضر نیز به بررسی این مفهوم در دو رمان «غروب پروانه» و «سال بلوا» پرداخته شده است که در آن بر پایه ی تحلیل محتوا با رویکرد توصیفی ـ تحلیلی، داده ها تجزیه و تحلیل و داده ها به روش کتابخانه ای گردآوری شده است. در این پژوهش هر جا لازم بوده، از مفاهیم مردم شناسی و جامعه شناسی و روان شناسی هم برای غنا بخشیدن به موضوع بهره گرفته شده است. بر اساس یافته های این پژوهش، تمرد به شکل های گوناگون در دو رمان نمود می یابد. در رمان سال بلوا مفهوم تمرد بیشتر در حوزه ی سیاسی و در رمان غروب پروانه در حوزه ی دینی و فرهنگی نمود پیدا می کند. مسائل جنسی و سکسوالیته در هر دو رمان به صورت شکلی از تمرد بروز می یابد که یا سرکوب می شود و یا به مسائل اجتماعی و آیینی بستگی دارد که در هر دو شکل، بدن، ابزاری برای نمایش سلطه است. سوژه های هر دو داستان در محور مقاومت یک خودِ استاتیکی می سازند. مقاومت ها نوعی تابوشکنی و خلقِ دوباره است که در هر دو رمان وجود دارد؛ اما در برخی موارد موضوع تمرد در دو رمان متفاوت می شود. در رمان سال بلوا ناآرامی سیاسی منطقه، عدم توجه به مردم، ستم کاری حکمرانان منطقه و عقب افتادگی و بیسوادی مردم و در رمان غروب پروانه عدم آزادی، غصب و تحقیر زندگی فرد از طرف سلطه ی دینی و فرهنگی، ممنوعیت و سرکوب کردن عشق، موضوع تمرد است که در بعضی موارد به هم نزدیک می شوند. این نمودها در بستر زمینه ای مشترک جاری می شوند که امکان مقایسه و تحلیل این دو رمان را توجیه می کند.
  9. نمادهای عاملیت گریزی سوژه در غزلیات شمس
    1400
    عاملیت گریزی در متون عرفانی به این معنی اشاره دارد که چگونه سوژه، به عنوان شناسنده، فاعلیت و عاملیت خود را از دست می دهد و در مقام مجراء عمل می کند. بر این اساس عاملیت گریزی سوژه در پژوهش حاضر به بیان جایگاه سوژه و بررسی تاثیر این جایگاه بر روی ساختار متن می پردازد که چگونه این امر منجر به ایجاد بافتی متفاوت و نمادپردازی های ویژه در آن می شود.تحقیقات بسیاری درباره ی غزلیّات شمس، به خصوص درباره ی ساختارشکنی های موجود در آن صورت گرفته است، اما در این پژوهش ها جایگاه سوژه و تاثیر آن بر این ساختار متفاوت نادیده انگاشته شده است. پژوهش حاضر با توجه به منطق عاملیت گریزی سوژه و نظر به سه دیدگاه کلامی (معتزله، اشاعره، ماتوریدی، امامیه)، نظریات معاصر (رنه دکارت، لویی آلتوسر) و عرفانی به بررسی غزلیّات شمس می پردازد و سپس با مشخص کردن نمادها و مصادیق، تاثیر این امر در ساختار غزلیّات شمس بیان می شود.غزلیات شمس به عنوان اثری عارفانه و عاشقانه، به تمامی وانمایی فنا است که نه تنها سوژه به بیان و نشان دادن فنا می-پردازد، بلکه با توصل به شیوه های مختلف و بیان های گوناگون در حال به اجرا درآوردن فناست؛ خواه با بیانی خاموش وار و خواه با فراخوانی انواع سوژه های انسانی و غیرانسانی. معرفت شناسی عارفانه مولانا در هرکجا که گام می نهد ماحصلش بی خویشی است و راهی شدن به سوی عدم و نیستی و غرق شدن در عشق حق و همین مضمون است که در سراسر آثارش به شکل های مختلف بازتاب می یابد.
  10. شیوه ها و شکل های تولید و تدادم فضا در ادبیات سیاسی-اخلاقی کلاسیک فارسی
    1400
    بخش عظیمی از حوزۀ جامعه شناسی ادبیات در دورۀ کلاسیک ما را آثار سیاست نامه ای تشکیل می دهند که با پرداخت های متفاوتِ تمثیلی یا نمادگونه تداعی گر بخش مهمی از فرهنگ، آداب و سنن آن دوران هستند. بررسی عمیق این آثار نیازمند تحلیل پشتوانه های فکری نهفته در لایه های ضمنی آنهاست که در جزئی ترین شکل های زندگی نمایان شده است. در این پژوهش مصداق های عینی زندگی فردی و اجتماعی با روش دلالت یابی فضایی در «مرزبان نامه» سعدالدین وراوینی، «کلیله و دمنه» نصرالله منشی، «گلستان سعدی»، «نصیحت الملوک» امام محمد غزالی، «قابوس نامه» عنصرالمعالی، «سیاست نامه» خواجه نظام الملک طوسی، دلالت یابی و تفسیر شده است. میزان نفوذپذیری این اندیشه ها به شکل ضمنی یا مستقیم از طریق مطالعۀ فضای حاکم بر آنها از جمله بررسی دلالت های فضایی از منظر فاصله، جهت و حوزه، صورت ها و مصداق های عینی بازنمایی فضا (کنش، وضعیت، سبک زندگی، سلیقه و مصرف و آداب فردی و اجتماعی) جهت های فضایی (عمودی و افقی)، نشان می دهد که جهان بینی و رویکردهای فکری آن دوره از جمله اندیشۀ سیاسی ایرانشهری بر تمام جنبه های زندگی اجتماعی، آداب و سنن و فرهنگ حاکم بوده است. نوع نگرش به سیاست و پارادایم حاکم بر این حوزه ها، تابعیت و تثبیت نظام سلسله مراتبی است. با توجه به ساختار های فکری جامعه که پایبند نظامِ نظم-مند و فاصله مند سلسله مراتبی بودند، طبقه و موقعیت اجتماعی اعضای گروه های مختلف جامعه نقش موثری در نوع کنش کنشگران ایفا می کند. در حقیقت، چارچوب اندیشه های آن دوران در خدمت پایبندی به نظام نظم مند سلسله مراتبی است؛ نظمی که بر حفظ فاصله در تمام روابط انسانی تاکید می کند و مفهوم طبقه و تمایزات طبقاتی را برجسته می کند. در این پژوهش هفت آداب شامل: آداب معاشرت، آداب آموزش و تربیت، آداب خانواده داری، آداب دوستی و دشمنی، آداب تفریح و فراغت، آداب کاسبی و شغل و آداب منزلت یابی و قدرت بخشی مورد تحلیل قرار گرفته اند.ضوابط حاکم بر آداب ها انعکاس همان نظم انظباطی سلسله مراتبی و فاصله مند است که ضمن ایجاد فاصله، طبقه و جایگاه افراد در گسترۀ اجتماع را نیز تفکیک و مشخص می کند.
  11. مقایسۀ شعر نیمایی پیش از انقلاب با پس از انقلاب در حوزۀ زبان و صور خیال (با تکیه بر اخوان ثالث، سپهری و سید حسن حسینی و امین پور)
    1400
    انقلاب اسلامی در تاریخ ایران نقطۀ عطفی است که به حکومت سلطنتی موروثی در ایران خاتمه می دهد. چنین حادثه ای بدون تردید در همۀ ارکان اجتماعی فرهنگی از جمله ادبیات تغییراتی ایجاد می کند. اساساً انقلاب ها ذائقه افراد جامعه و نگاه آن ها را نسبت به جهان و جامعه خود دگرگون می کند و به تبع این دگرگونی هنجارهای ادبی نیز در معرض تحولاتی از حیث محتوا، فرم، زیباشناسی قرار می گیرند. بااینکه پس از انقلاب اقبال به قالب های کلاسیک بیشتر شد، اما بودند شاعران انقلابی ای که در قوالب آزاد نیمائی و سپید به سرودن پرداختند. شعر نیمائی پس از انقلاب با توجه به تحولات ساختاری جامعه مسلماً به نسبت پیش از انقلاب دارای تفاوت هایی ست. به همین جهت در این پایان نامه پی آنیم تا شعر نیمایی قبل از انقلاب (با محوریت مهدی اخوان ثالث و سهراب سپهری) و شعر نیمایی بعدازانقلاب (با محوریت سید حسن حسینی و قیصر امین پور) را در دو محور زبان و صورخیال بررسی کنیم، تا از این طریق با امکان مقایسۀ زبان و دایرۀ تصویرهای شاعران نوسرای انقلابی با نوسرایان پیش از انقلاب تاثیر تغییر و تحولات انقلاب بر شعر نیمایی را مشخص کنیم. به همین جهت در پایان نامۀ پیش رو پس از تعریف مفاهیم و عناصر مورد بررسی در فصل دوم ازجمله جایگاه زبان در شعر و نقد زبانی و جایگاه صور خیال و نقد بلاغی و نیز بحثی در باب نیما، زمینه های ظهور نیما و بوطیقای شعر نو؛ به بررسی اشعار شاعران موردنظر در فصل سوم پرداخته ایم و در فصل چهارم با تحلیل اطلاعات به دست آمده به این نتیجه رسیدیم که زبان اشعار نیمایی انقلاب ساده است و صراحت لهجه از مشخصه های بارز آن است؛ چرا که زبان باید در خدمت ایدئولوژی حاکم در متن جامعه قرار گیرد و باید به گونه ای باشد که ایدئولوژی و عقاید مردم را به وضوح نمایان سازد. این شاعران درعین حال که از به کار گرفتن آرایه های ادبی و صور خیالی اجتناب نمی کردند، بیشتر سعی داشتند تا به جای استفاده از انواع صورخیال و هنرسازه های پیچیدۀ ادبی که غالباً به زیبایی لفظ کمک می کند، منویات درونی و فکری خود را که همان اندیشه های والای مذهبی و دینی است، با عاطفه و ا احساسی پویا، به مخاطب القا کنند.
  12. بررسی میزان استقبال دانش آموزان متوسطه اول از رمان های نوجوان خارجی در مقایسه با رمان های تالیفی و تحلیل دلایل علاقه مندی آنها (بررسی مخاطب محور رمان نوجوان)
    1400
    این پایان نامه، پژوهشی است در بررسی میزان استقبال نوجوانان از رمان های نوجوان خارجی و تالیفی و تحلیل دلایل علاقه مندی آنها که با روش توصیفی-پیمایشی و تحلیل محتوای داده ها، با رویکرد ترکیبی، انجام گرفته است. هدف اصلی آن بررسی مخاطب محور رمان نوجوان، جهت شناسایی ویژگی های رمان های موفق ازدید مخاطبان است. نتایج پژوهش بیانگر این است که تنها راه شناخت مخاطبان بهره مندی از نظرات و قضاوت های مستقیم آنان نیست، بلکه رمان نویس باید با مطالعه مداوم نظریه های روان شناسی و تربیتی، به درک عمیقی از سن نوجوانی برسد و با آگاهی از نظریه های به روز رمان نوجوان، مسائل اصلی این ژانر را بشناسد. نوجوانان در اولویت بندی ملاک های انتخاب رمان (کسب جوایز زیاد، نویسنده مشهور، عنوان کتاب) را در اولویت های نخست خود قرار دادند و در ملاک های جذابیت رمان (هیجان زیاد وحوادث پیاپی، طنز و شوخی، موضوع خلاقانه و به روز) سه انتخاب اصلی آنها بود. والدین و معلمین نیز مهمترین منابع شناختی نوجوانان معرفی شدند. نوجوانان بیشتر به خواندن رمان های خارجی گرایش دارند. از دید آنها در رمان های ایرانی به مسائل اصلی مقطع بلوغ مانند: رشد، هویت، قدرت، تخیل و خلاقیت، عشق و طنز توجه نمی شود و فضاسازی و شیوه ی روایت آنها به گونه ای است که نمی توانند با شخصیت ها و ماجراهای آن همذات پنداری کنند. بعد از رمان های فانتزی ترکیبی (به ویژه فانتزی واقع گرا)، رمان های ماجراجویانی واقعگرا با چاشنی طنز، محبوب ترین نوع رمان در بین نوجوانان هستند و داستان های عاشقانه طرفداران بیشتری از رمان های ترسناک و معمایی دارند. در حد چشمگیری به خواندن رمان های سریالی و زندگی مدرسه ای علاقه دارند. ظرفیت های نمایشی و قابلیت های اقتباسی، نقش مهمی در جذابیت رمان برای نوجوانان دارد. رمان های فلسفی و رمان های سیاسی–اجتماعی و همچنین آثار فاخر کلاسیک، جایگاه ویژه ای در بین علاقه مندی های نوجوانان دارند. به نظر می رسد دلیل استقبال فراوان نوجوانان از رمان های ترکیبی، دوسویگی گرایش ها و بی ثباتی عاطفه و رفتار در نوجوانان باشد
  13. پبررسی تطبیقی مفاهیم عرفانی در غزلیات فخرالدّین عراقی و اشعار محوی
    1400
    پس از ورود عرفان و مفاهیم آن به ادبیات فارسی، مرحله جدیدی از ادبیات در ایران شکل گرفت و در این زمان بزرگان ادبیات فارسی پا به عرصه وجود نهادند. از شخصیت های برجسته ادبیات فارسی که در حدود قرن هفتم هجری زیسته است، فخرالدّین عراقی است او توانست مفاهیم عرفانی به خصوص مفاهیم مرتبط با عرفان نظری را که از ابن عربی فراگرفته بود در قالب اشعار خود به زیبایی خود بیان نماید. از سوی دیگر ملت کرد در طول تاریخ به دلیل نزدیکی و شباهت های فکری و فرهنگی با زبان و ادبیات فارسی آشنا بوده و به نسبت از آن تاثیر پذیرفته اند. در این راستا می توان به شاعر کلاسیک کرد محمد محوی اشاره نمود که به گواهی دیوان اشعارش به زبان و ادبیات فارسی علاقه ی خاصی داشته است و با تاثر از آن اشعار زیبایی سرشار از مضامین عرفانی سروده است. در این پژوهش با هدف بازشناسی مفاهیم عرفانی و بازتاب آن در اشعار این دو شاعر در دو اقلیم متفاوت ایران و کردستان، به بررسی تطبیقی اشعار عراقی و محوی برای یافتن پیوندها و اشتراکات و تفاوت های دو شاعر در طرح مفاهیم عرفانی پرداخته شده است. برای دست یابی به این مهم، در این رساله با استفاده از روش تحلیل محتوا و به شیوه ی توصیفی به تعاریف مفاهیم عرفانی و چگونگی بازتاب آن ها در اشعار فخرالدّین عراقی و محوی مورد بررسی قرار گرفته است و تعاریف مفاهیم عرفانی بر اساس تقسیم بندی عرفان عملی و عرفان نظری، به دو دسته مفاهیم مرتبط با عرفان عملی و مفاهیم مرتبط با عرفان نظری دسته بندی شده اند که مفاهیمی چون توبه، زهد، عشق، تجلی، وحدت وجود و حقیقت محمدی را دربردارند. از مهم ترین یافته های این پژوهش آن است که عراقی و محوی هر دو با اندیشه های ابن عربی آشنا بوده اند با این تفاوت که عراقی از آن تاثیر بیشتری گرفته و از ناقلان و شارحان افکار ابن عربی بوده است و این موضوع سبب شده است که او به نسبت محوی در اشعار خود بیشتر به مسائل فکری و فلسفی بپردازد. از دیگر نتایج تحقیق می توان به این مطلب اشاره کرد که هر دو شاعر رویکردی عاشقانه دارند و بیشتر مضامین اشعار آن ها بر اساس عشق به حق تعالی است.
  14. بدبینی در شعرهای فروغ فرخزاد و محمد عمر عثمان
    1400
    غربت و تنهایی انسان در دنیا، موضوع قابل توجّهی است که دغدغۀ ذهنی فیلسوفان و شاعران را در شرق و غرب عالم و هر دوره ای فراهم کرده است. نوع تعامل با این غم بزرگ در نهاد انسان، باعث دو رویکرد اصلی در جهان بینی بشر شده است: اندوه و لذّت . این موضوع به جهان بینی اصلی شاعران هم رسوخ کرد و در نزد شاعران مشرق زمین، اصل اندوه پررنگ تر ظاهر شد؛ بر خلاف شاعران مغرب زمین که در آنجا پا به پای اندوه، هم در مکاتب فلسفی و هم در زبان شعری شاعران اصل لذّت هم منعکس شده است. فروغ فرّخزاد، شاعر معاصر فارس، و محمّد عمر عثمان معروف به ژنرال پاییز، شاعر معاصر کرد، دو شاعری هستند که به دلیل بدبینی به دنیای فانی، عنصر اندوه را در اشعارشان برجسته کرده اند و از این روی، جهان بینی مشابهی در شعر هر دو شاعر موج می زند. جدا از جهان بینی مشترک، پایان زندگی هر دو شاعر هم تقریباً شبیه به هم است که این پژوهش بررسی تحلیلی اشتراکات این جهان بینی و انعکاس آن را در شعر هر دو شاعر با استفاده از شیوۀ تحلیل محتوا در پیش گرفته است.
  15. بررسی و مقایسۀ ترانه های فارسی و کردی از نظر علم بدیع (بر پایۀ ترانه های فارسی باباطاهر همدانی و ترانه های کردی گردآوری محمّد مکری)
    1400
    ترانه های فولکلور، نشان دهندۀ روح هنری افراد هر کشور و نوعی صدای مشترک درونی است. این ترانه ها پیوندی ناگسستنی با دلبستگی های عاطفی و اجتماعی افراد آن ملّت دارند. از آن جا که هر قوم و زبانی از ترانه بهره مند است با استفاده از روش پژوهش ادبیات تطبیقی می توانیم به بررسی جنبه های مختلف ترانه در میان اقوام و زبان های مختلف بپردازیم. بر همین اساس در پایان نامۀ حاضر براساس رو ش پژوهش توصیفی – تحلیلی به بررسی تطبیقی دانش بدیعی در دوبیتی های باباطاهر عریان با ترانه های کُردی گردآوری شده توسط محمد مکری می پردازیم. تا جنبه های زیبایی شناسی بدیع در سروده های آن ها مشخص شود. یافته-های پژوهش، حاکی از ان است که در این ابیات و اشعار، علاقۀ سرایندگان آن ها به استفاده از صنایع بدیع لفظی بیشتر است و عامل موسیقی بیش از هر چیز دیگری مورد توجّه آن ها بوده است. از آن جا که دانش بدیع، دانشی رسمی و مکتبی است و سرایندگان این اشعار هم عامۀ مردم بوده اند که بهرۀ چندانی از دانش تخصصی ادبیات نداشته اند، بیشتر بر عامل شنوایی و موسیقی در این ترانه ها پرداخته شده است و استفاده از بدیع معنوی که نیازمند دانش تخصصی در این زمینه است، چندان مورد استفاده قرار نگرفته است.
  16. بررسی تطبیقی سیمای معشوق در ادبیات کلاسیک فارسی و کردی (با تکیه بر دیوان حافظ و نالی)
    1399
    غزل شاخه ایی از ادبیات غنایی محسوب می گردد و عشق و معشوق بن مایه های اصلی غزل در ادبیات فارسی و کردی هستند. پایان نامه حاضر پژوهشی تطبیقی بر پایه مکتب فرانسوی ادبیات تطبیقی در خصوص اوصاف و ویژگی های ظاهری و باطنی معشوق در ادبیات کلاسیک فارسی و کردی است که با تکیه بر روش تحلیلی و توصیفی و با استفاده از مطالعات کتابخانه ایی و ابزار فیش برداری و رسم جدول و نمودار در قالب نرم افزار اکسل صورت گرفته است. جامعه آماری مورد بررسی در این تحقیق غزلیّات فارسی حافظ و اشعار کردی دیوان نالی می باشد. منظور از سیمای معشوق در پژوهش حاضر تمامی اوصاف و ویژگی های معشوق و ماهیت واقعی معشوق به لحاظ مونث و یا مذکر بودن و حقیقی و یا مجازی و عینی و یا انتزاعی بودن آن است که این اوصاف را در یک نگاه کلی به دو بخش اوصاف و ویژگی های ظاهری و اوصاف و ویژگی های باطنی تقسیم کرده ایم. عمده تشبیهات و استعارات و اوصاف به کار رفته در دیوان نالی همان هایی است که حافظ نیز در اشعار خود به کار برده است و علاوه بر این توجه هر دو شاعر بیشتر به اوصاف ظاهری معشوق نبست به اوصاف باطنی او معطوف است. تفاوت عمده در اشعار حافظ و نالی و وجه تمایزی که نالی را از حافظ و به تبع آن ادبیات کلاسیک کردی را از فارسی جدا می کند مربوط به حقیقی و مجازی بودن و عینی و یا انتزاعی بودن معشوق و همچنین جنسیت معشوق و شیوه رندانه حافظ می باشد. معشوق دردیوان نالی بر خلاف حافظ که کاملاً به هم آمیخته و سرگردان و غیر قابل تفکیک است، به وضوح قابل مشاهده و ملموس می باشد. عشق در دیوان نالی مجازی و زمینی است و زن در دیوان نالی مبنای غالب توصیفات عاشقانه عاشق از معشوق خود می باشد.
  17. نقش و کارکرد روایت شنو (روایت نیوش) در اشعار روایی اخوان ثالث
    1399
    اخوان ثالث یکی از شاخص ترین شاعران روایی در حوزه ی شعر معاصر بشمار می رود و تمایل بسیار وی به روایت گری تاثیر همه جانبه ای بر ساختار، زبان و محتوای شعر وی نهاده است. در پس زمینه ی بسیاری از شعرهای اخوان یک داستان یا روایت ضمنی نهفته است. اخئان با تسلط و سوار بودن بر قابلیت های وزن های عروضی و زبان فارسی و ظرفیت های موسیقی زبان توانسته آن داستان یا روایت ضمنی را در دل اشعارش بگنجاند؛ و شعر را از درغلتیدن و سقوط آن تا حد کلام منظوم برهاند.روایت شنو فردی است دخیل یا کاملاً جدا از رخدادهای داستان که مخاطب مستقیم راوی است و نوع روایت شنو در تناسب با راوی است؛ یعنی هر نوع راوی همان نوع روایت شنو را دارد. در تمام روایت ها دست کم یک راوی و یک روایت شنو وجود دارد. تعیین و تغییر جهت پیرنگ روایت در مسیرهای نامشخص بدلیل واکنش های خاص روایت شنو، نقش منحصربه فرد و مهم روایت شنو در آثار اخوان است که در دیگر متون روایی کمتر به چشم می خورد. نتیجه نشان می دهد که روایت شنو در اشعار روایی اخوان هم نقش و کارکرد فعال دارد هم منفعل. از طریق کنش های خاص روایت شنو پی به نقش و حضور روایت شنو در اشعار روایی اخوان می بریم. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری و منبع مورد استفاده برای این پژوهش مجموعه دفاتر شعری شامل: زمستان، آخر شاهنامه و ازاین اوستا از مهدی اخوان ثالث (م.امید) است که در پنج فصل انجام یافته است.
  18. مقایسه برآیند تصویر زن در رمان قصر پرندگان غمگین از بختیار علی با رمان پاییز فصل آخر سال است از نسیم مرعشی
    1398
    ادبیات آینه تمام نمای فرهنگ هر جامعه ای است. رمان به عنوان ژانری نوین در جوامع امروزی و همچنین به عنوان نوعی ادبی که می تواند بیشترین سهم را در نمایش تصویر جامعه برعهده داشته باشد همواره مورد توجه سطوح مختلف اجتماع بوده است. یکی از مسائل مهم جوامع امروزی زنان و حضور آن ها در جامعه است که به عنوان نیمی از جامعه ی فعال در دنیای مدرن به فعالیت می پردازند. رمان ها و رمان نویس ها از نمایش تصویر زنان به عنوان نیمی از این اجتماع فعال ناگزیراند. در رساله ی پیش رو با استفاده از شیوه ی تحلیل محتوا و جمع آوری داده ها به شیوه ی کتابخانه ای از دو رمان قصر پرندگان غمگین از بختیار علی و پاییز فصل آخر سال است اثر نسیم مرعشی به دنبال تصویر ارائه شده از زنان حاضر در رمان بوده ایم به نوعی بازتاب تصویر زنان جامعه ای است که رمان در آن تولید شده است که زنان تا چه اندازه مدرن یا سنتی هستند .به شیوه ی تطبیقی به مقایسه ی شباهت ها و تفاوت های تصاویر ارائه شده در دو رمان پرداخته ایم. نتایج تحلیل ها نشان می دهد که زنان حاضر در هر دو رمان زنانی هستند که نه کاملاً سنتی اند و نه کاملاً مدرن بلکه به سوی مدرن شدن در حرکت هستند و در این میان در تناقض و دوگانگی گیر کرده اند. همچنین جامعه ی رمان نسیم مرعشی به علت توسعه ی بیشتر اقتصادی، اجتماعی و رفاه بیشتر یک گام جلوتر از زنان جامعه ی رمان بختیار علی هستند
  19. بررسی و تحلیل تشبیه در شعر شاعران دهه چهل
    1398
    شعر دهه ی چهل (1340-1349) به دلیل شرایط سیاسی- اجتماعی برخی از جریان های شعری در تاریخ ادبیّات ایران از اهمّیّت فراوانی برخوردار است و مضامین «انسان گرایی»، «عرفان گرایی»، «نگرش زنانه»، «رمانتیک بودن»، «گرایش های اسلامی – ایرانی» و «شعر چریکی» در آن قابل رصد است. عنصر بلاغی تشبیه، به عنوان یکی از عناصر مهمّ بیانی در بازتاب و بازنمایی این جریان ها و مضامین حائز نقش است. رساله ی حاضر، به بررسی و تحلیل تشبیه در شعر شاعران شاخص دهه ی چهل (فروغ فرخزاد، محمد زُهری، اخوان ثالث، شاملو و محمدرضا شفیعی کدکنی) می پردازد. بررسی تحولات و تغییرات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، تحلیل جریان های فکری و واکاوی جهان بینی شاعران بر آفرینش تشبیهات فردی شاعر، تبیین شیوه های نوآوری شاعران در این زمینه، باز نمایی احوال درونی شاعران از راه بررسی تشبیه های شعری آنان، میزان پیوند این تصویر با سبک این دوره و بررسی اشتراکات و افتراقات تشبیهات شاعران این دهه، از اهداف پژوهش حاضر است. روش پژوهش توصیفی _ تحلیلی است؛ اطلاعات مورد نظر به شیوه ی کتابخانه ای گردآوری و با استفاده از روش تحلیل محتوی تجزیه و تحلیل شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که بازتاب رخدادهای سیاسی- اجتماعی، شرایط روحی شاعران، جنسیت و جهان بینی بر شکل گیری تشبیهات آنان بسیار موثر بوده است. آفرینش تشبیهات تاویلی، سمبولیک، تلمیحی، رمانتیکی، توصیفی، تغزلی و تشبیهات سیاه و مواردی از این دست، ضمن نشان دادن نوآوری های شاعران این دهه، برآیند تاثیر مورد اشاره است که در متن پژوهش به تفصیل به آن پرداخته شده است.
  20. بررسی شگردهای زیبایی شناسانه مدح در قصاید خاقانی
    1398
    در این پژوهش انواع شگردهای خاص خاقانی در مدح ممدوحین مورد بررسی قرار گرفته است. تمام قصاید مدحی وی که شامل 60 قصیده است، را مورد بررسی قرار داده ایم. گردآوری داده-ها به صورت کتابخانه ای و نتایج و بحث توصیفی- تحلیلی است. پژوهش هایی که تاکنون انجام شده اند را مطالعه نموده و بر ما مشخص گشته که هیچکدام در جهت اهداف پژوهش ما نبوده است. دیدگاه های پژوهشگران مخالف و موافق زیادی در رابطه با مدح با هم مقایسه گشته است. شیوه ی متفاوت خاقانی با شعرای مدیحه گو، شگردهای خاص زیبایی شناسانه و نوع مخاطب شناسی او از اهداف این پژوهش است. 46 درصد قصاید خاقانی مدح است. نتایج حاکی از آن است که خاقانی ساختار قصاید را به هم ریخته و در بیشتر موارد آنچنان از تنه ی اصلی قصیده (مدح) کاسته که تنها یک بیت را به مدح اختصاص داده است. در 85 درصد قصاید با مفاخره و خودستایی قصیده را به نام خود تمام کرده است و در مدح افراد مختلف به شیوه های متفاوت مقصود خود را بیان کرده و با تشبیهات غریب و استعارات جدیدی ممدوح را ستوده است و نوع صفات و مشبهٌ به هایی که برای هر کدام از ممدوحین انتخاب می کند در اوج دقت و ریز بینی است. در مقایسه با شعرای دیگر خاقانی نه تنها از بخش اصلی قصیده کاسته بلکه تغزلاتش نیز بسیار قوی تر و نوع توصیفاتش خلاقانه تر است.
  21. تحلیل از هم گسیختگی غزلیات سبک هندی با توجّه به نظریه ناخودآگاه جمعی یونگ
    1398
    سبک هندی پس از دو سبک خراسانی و عراقی، سومین سبک بزرگ ادبی است که در قلمروهای ادب فارسی سربرآورد. آغاز آن را از سده های دهم و یازدهم هجری ذکر کرده اند. این سبک در کنار ویژگی های ممتازی همچون جستجوی مضامین باریک و دور از ذهن، فصل ممیّزی با دیگر سبک های ادب فارسی هم دارد و آن پاشان بودن بیت های یک غزل است که در لفظ و محتوا به دید می آید. به بیان دیگر، پیوند ابیات یک غزل در محور همنشینی بسیار سست است و نمی توان انسجام خاصی را که در سبکهای پیشین بود، در اینجا پیدا کرد. این مولّفه به ویژگی ساختاری سبک هندی بدل شد و چنان نمود برجسته ای یافت که همه شاعران را در جاهای مختلف متاثّر کرد. از صائب گرفته تا کلیم، بیدل و صیدی و ... ضمن اینکه بیشتر شاعران در کنار غزل، به تک بیت سرایی هم روی آوردند که بدان فرد می گفتند و در پیشینه های ادب فارسی سابقه نداشت. در غزل سبک هندی نمی توان میان ابیات یک غزل ارتباط معنایی استواری یافت، ساختار غزل ساختاری است غیرمنسجم که شاعران همواره نسبت به محور عمودذی آن بی توجّه بوده اند و این بی توجّهی به ساختار، سبب وارد شدن انتقادهای فراوان بر سبک هندی شده است. عدّه ای از هم گسیختگی را در این سبک پریشان گویی پنداشته اند و این سبک را عاری از شاعران بزرگ دانسته اند؛ به همین دلیل در برابر آن موضع گرفته اند و جامی را خاتم شعرای کلاسیک در ادب فارسی شناسانده اند. عدم انسجام محتوایی آن با استفاده از رویکرد روانکاوی یونگ، موضوع این پژوهش است. کارل گوستاو یونگ با طرح نظریه ناخودآگاه جمعی ابزاری فراهم کرد که پژوهشگر به کمک آن می تواند با نگاه درزمانی به اسباب و عللی بیندیشد که عوامل شیوه های رفتاری و گفتاری خاصّی را در سده های بعدی نشان می دهد. با استفاده از این رویکرد روانشناختی، می توان به گذشته‍ های تاریخ ایران رجوع کرد و پاسخ پاشان بودن محتوایی اشعار این سبک را در پیشینه های اندوهباری دید که چندین سده پیشتر در اثر عوامل خارجی همچون هجوم اقوام بیگانه روی داده بود و اینک نمود ناخودآگاهانه ای یافته و در شعر به عنوان محصولی از ناخودآگاه جمعی بروز یافته است. ولع شاعران این سبک به سرودن اشعار بدین شیوه، می تواند پرسشی بنیادین را برانگیزد که این پژوهش برای پاسخ بدان به پیشینه های تباری رجوع می کند که در ناخودآگاه شاعران انبار شده است که رویکرد روانشناختی یونگ می تواند ابزار مناسب برای کند و کاو در ضمیر ناخودآگاه جمعی به دست دهد.
  22. نمود سنّت های ادبی فارسی در دیوان وفایی
    1397
    سنّت عنوان عامّی است که بر موضوع پذیرفته ای در سطح گسترده ی جامعه یا طیفی از جامعه دلالت دارد و معمولاً در زمان های بعدی استمرار می یابد. سنّت های ادبی در بازه ی زمانی خاصی وضع می شوند. وفایی از جمله شاعران کرد زبانی است که توجّه ویژه ای به زبان و ادبیات فارسی داشته و این ناشی از آشنایی وی با این ادبیات است که علاوه بر آن، زبان دوم وفایی هم بوده است. در این پژوهش سعی بر آن است که نمود سنّت های ادب فارسی را در دیوان وفایی بنمایانیم و میزان تاثیرپذیری وفایی را از ادبیات فارسی و به ویژه سنّت های آن بررسیم. نشان دادن این سنّت ها از این روی اهمیّت می یابند که نوآوری های شاعر را بازمی نمایند. روش انجام پژوهش در این تحقیق، توصیفی-تحلیلی است و برای انجام آن، داده های پژوهشی از 45 منبع به شیوه ی کتابخانه ای و با استفاده از ابزار فیش گردآوری شده است. روش کار بدین صورت است که ابتدا نمود سنّت های ادبی فارسی را در سه حوزه واژگان، بلاغت (تشبیهات، استعارات، تلمیحات) و بن مایه های ادبی بررسی کردیم و پس از استخراج واژگان فارسی و جدا نمودن بلاغت فارسی و کردی از هم در دیوان وفایی و استخراج بن مایه های ادبی از آن، به این نتیجه رسیدیم که بیشتر نمود سنت های ادبی در دیوان وفایی مربوط به واژگان است که 87 درصد این سنّت ها را به خود اختصاص داده است. نمود سنّت ها در بخش های دیگر به ترتیب در بن مایه ها، استعاره های فارسی، تشبیهات فارسی و تلمیحات فارسی مشاهده می شود که با استفاده از نمودار نشان داده ایم. این سنّت ها بیشتر در سبک عراقی و مربوط به حافظ و سعدی است. به نظرمی رسد که وفایی در میان ادیبان کرد بیشترین تاثیرپذیری را از ادب فارسی و سنّت های آن پذیرفته است که بیشتر این تاثیرپذیری ها را در سبک عراقی و شاعرانی همچون حافظ و سعدی را می توان در دیوان این ادیب کرد مشاهده کرد.
  23. نمود بن مایه های مدرنیته در اشعار احمد شاملو
    1397
    شناخت مضامین و محتوای اشعار شاملو ما را به ژرفای جهان بینی و اندیشه های او می برد، مفاهیم و مضامینی چون فردگرایی و ارزش های فردی، انسان مداری، برابری جنسیتی، نگاه تازه به عشق و معشوق، تردید نسبت به ارزش های حاکم بر جامعه به دلیل شرایط خاص، سلطنت عقل و مبارزه با جهل و خرافات، مبارزه و تلاش برای از بین بردن فقر و بی عدالتی و دعوت به اندیشه و تفکّر در مسائل گوناگون، نگرشی تازه به انسان و جهان در اشعار شاملو از جایگاه والایی برخوردارند. شاملو در اشعار عاشقانه اش نیز با اجتماع خویش همدردی می کند؛ او خواهان برقراری عدالت و آزادی برای تمامی افراد جامعه است؛ شاعری جهانی و همدرد با تمامی مردم جهان است؛ شاعری جامعه شناس با تعهّد اجتماعی و انسانی نیرومند، که بن مایه های مدرنیته را به خوبی در اشعار خویش انعکاس داده است؛ از دردها و رنج های اجتماعی سخن می گوید. هر کدام از این بن مایه ها که عبارتند از: فردگرایی، خردگرایی، تردیدگرایی، نسبی گرایی و علم گرایی همگی عاملی برای تغییر جهان بینی شاملو از سنت به مدرنیته برای ایجاد آگاهی و پیشرفت در میان مردم جامعه است. هدف از این پژوهش نشان دادن اندیشه های مدرن و جهان بینی شاملو در اشعار اوست تا بتوانیم با بررسی اندیشه های مدرن، نحوه ی بیان شاملو را در برخورد با مسائل مدرن نشان دهیم تا خوانندگان به درک و فهم بهتری از اشعار شاملو در این زمینه دست یابند. دراین پژوهش تلاش شده است که با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، بن مایه های مدرنیته در شانزده دفتر شعر شاملو بررسی و تحلیل شود. نتایج پژوهش نشان می دهد که معیارها و بن مایه های مدرنیته در اشعار شاملو به جلوه گری می پردازند و از این جهت، شاملو در میان شاعران شعر نو فارسی ممتاز است.
  24. بررسی و تحلیل هجو در شعر فارسی از قر ن نهم تا معاصر
    1397
    هجو یکی از انواع شعر غنایی محسوب می شود که علیرغم اهمیت آن در مطالعات روان شناختی، جامعه شناختی و ادبیات، هنوز به گونه ای بایسته مورد توجه واقع نشده است؛ نگاهی اجمالی به پژوهش های انجام شده درباره ی هجو، در مقایسه با سایر گونه های ادب غنایی، به خوبی مبین این مساله است. پژوهش حاضر به بررسی و تحلیل هجو در شعر فارسی از قرن نهم تا معاصر می پردازد. روش پژوهش در آن، توصیفی ـ تحلیلی است؛ داده ها با روش کتاب خانه ای و سندکاوی گردآوری شده و با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا، تجزیه و تحلیل شده اند. این پایان نامه در پنج فصل تنظیم شده است. در فصل اول که با عنوان مقدمه و کلیات، نام گذاری شده ضمن بیان مساله، به بررسی مواردی از قبیل ضرورت تحقیق، اهداف پژوهش، سوالات تحقیق، محدودیت ها و روش تحقیق پرداخته می شود. در فصل دوم پیشینه ی پژوهش و تحقیقات انجام شده قبل از این تحقیق مورد بررسی قرار می گیرد. مبانی نظری عنوان فصل سوم این پایان نامه است که در آن به تعریف هجو (لغوی و اصطلاحی)، عناصر هجو و عناصر شعر پرداخته می شود؛ همچنین در این فصل برای روشن شدن دایره ی شمول هجو و عدم تداخل آن با طنز و هزل، این گونه های ادبی نیز توضیح داده شده اند. فصل چهارم به تجزیه و تحلیل پژوهش اختصاص دارد. مباحث این فصل شامل بخش های زیر است: در بخش اول ضمن ارائه ی توضیحاتی در مورد سراینده ی هجو (هجوکننده) ــ به عنوان یکی از عناصر هجو ــ به معرفی شاعران هجوپرداز در دوره ی مورد مطالعه می پردازد. بخش دوم هم شخص هجوشونده را که یکی دیگر از عناصر هجو است، مورد بررسی قرار می دهد. در بخش سوم که به موضوع و علل هجوسرایی اختصاص دارد، موضوعات هجو به دو دسته ی هجوهای خَلقی و خُلقی تقسیم می شوند. علل هجوسرایی نیز در سه دسته ی علل شخصی، سیاسی و فرهنگی مورد بررسی قرار می گیرند. در بخش چهارم این فصل شکل و زبان هجو که تعیین کننده ی ارزش های زیبایی شناختی آن است تحلیل می شود. در این بخش ویژگی های سبکی (زبانی، فکری و ادبی) اشعار هجو از قرن نهم تا معاصر توضیح داده شده است. همچنین کوشش های شاعران هجوپرداز نیز برای نوآوری در این قسمت بررسی می شود. شاعران نوآور مورد مطالعه در این بخش طرزی افشار، یغمای جندقی، ادیب الممالک فراهانی، ایرج میرزا، محمدتقی بهار، شهاب ترشیزی، میرزاده ی عشقی و عارف قزوینی هستند. نوآوری های شعری در هجو این دوره، در دو بخش فرمی و محتوایی بررسی می شوند. این نوآوری ها عبارتند از: استفاده از قالب تعزیه برای مضامین هجوی، استفاده از واژه ها و اصطلاحات عامیانه، هجو نمایش نامه ای و استفاده از تصویر و نقاشی برای هجو، استفاده از قالب تصنیف برای هجو، استفاده از ماده تاریخ در هجو، استفاده از مصادر فعلی و ساخت های جعلی ــ که به سبکی خاص در شعر تبدیل شده است ــ ، نقیضه سازی با مضمون هجو، سرودن هجوهای سیاسی و فرهنگی، هجو مخفی، استفاده از شیوه ی بیان بورلسک یا حماسه ی مضحک. در ادامه، عناصر شعر ( عاطفه، تخیل، زبان و آهنگ )در اشعار هجو دوره ی مورد مطالعه بررسی شده است؛ نتیجه نشان می دهد، که از این منظر شعر ادیب الممالک فراهانی ، ایرج میرزا و ملک الشعرای بهار غنی تر و قوی تر از شعر دیگر سرایندگان است. در این فصل همچنین بخشی نیز به بررسی اشعار هجو عامیانه اختصاص یافته و در آن ویژگی های زبانی و ادبی هجوهای عامیانه که در حقیقت سلاح مردم عادی در برابر بیداد ظالمان بوده، توضیح داده شده است. فصل آخر این پایان نامه هم به نتیجه گیری از مباحث گفته شده و ارائه ی پیشنهادهایی در جهت انجام پژوهش هایی جدید در زمینه ی هجو، اختصاص دارد.
  25. قیاس و تطبیق غم فراق، ناکامی و شیدایی در اشعار عماد فقیه و اشعار ولی دیوانه
    1397
    خواجه عمادالدّین علی فقیه کرمانی، متخلّص به عماد و معروف به عماد فقیه کرمانی، یکی از شاعران عارف قرن هشتم هجری اس که به خاطر اشعار زیبا و عارفانه ی خود شهرت عام یافته است. ولی دیوانه، شاعر پر از شور و شرر کرد نیز فرزند کدخدا محمّد «حه مه سوور» در سال 1205 هجری شمسی در روستای «کماله» از توابع هورامان تخت متولّد شد. عشق و وصال پایه و اصل زندگی است. با این حال، عشق گاهی بنا به دلایلی و مسائلی خاص با وصال فاصله می گیرد و تجربه تلخ هجران بر جای آن می نشیند. در این پژوهش کوشش شده است جنبه هایی از این غم و آثار آن در زندگی عملی هر دو شاعر نشان داده شود. به گونه ای که با کاوش در آثار هر دو شاعر تلاش شد جلوه هایی از سیر تاریخی عشق ورزی و ناکامی های حاصل از آن در اشعار و نوشته های این دو شاعر ارائه گردد. سپس با مقایسه نحوه تلقّی آنان از عشق و مصادیق آن، تفاوت دید آنها از غم فراق نیز ارائه گشت. در پایان نیز نتایج خاص از پژوهش و چند پیشنهاد عرضه شد.
  26. سبک شناسی لایه ای توصیف و تحلیل لایۀ واژگانیب منطق الطّیر عطّار
    1396
    سبک شناسی لایه ای به عنوان روشی نوین، حاصل تلفیق سبک شناسی سنتی و زبان شناسی است. این روش در پی درک و تحلیل دقیق لایه های آوایی، واژگانی، نحوی، بلاغی و ایدئولوژیک متن است. در این پژوهش با روش سبک شناسی لایه ای به بررسی لایه واژگانی منطق الطیر عطار به عنوان یک اثر ادبی برجسته در ادبیات ایران و جهان پرداخته شده است. انتخاب این اثر با توجه به خلا موجود در پیشینه موضوع بوده و پژوهشی نو محسوب می شود. این کار با هدف شناخت واژه های پربسامد، کشف مولفه های سبکی اثر و تفسیر دلالت های سبکی آن ها جهت شناسایی سبک شخصی شاعر انجام شده است. بدین منظور تمام 4724 بیت منطق الطیر عطار به عنوان پیکره متنی مورد بررسی قرار گرفته است. روش تحقیق، تحلیلی-توصیفی بوده و بر اساس مطالعات کتابخانه ای صورت گرفته است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که بسامد بالای برخی واژه ها به سبک عطار تشخص و برجستگی خاصی داده است. بر اساس تحلیل این بسامدها و طیف های واژگانی آن ها، مولفه های سبکی این اثر که شامل تکرار، تقابل، نوواژه سازی و کهن گرایی هستند بازشناسی شده اند. عطار از نظر مولفه تکرار، از انواع شیوه های تکرار واژه در واحد بیت، در مجموعه ای از ابیات متوالی (صنعت التزام) و در سراسر متن بهره گرفته است. همچنین از انواع تقابل شامل تقابل مدرّج، مکمّل، دوسویه، جهتی، واژگانی، ضمنی و بیان نقیضی در جهت برجسته سازی کلام خود استفاده کرده است. از نظر مولفه نوواژه سازی نیز با بسط الگوی واژه هایی خاص به ابداع ترکیب های نو و آشنایی زدا پرداخته است. از نظر مولفه کهن گرایی نیز عطار از هر سه جنبه آرکائیسم که شامل گزینش تلفظ قدیمی تر واژه ها، لغات نادر و مهجور و عناصر گویشی و محلی می شود به صورتی برجسته و فراهنجار استفاده نموده است. با تحلیل این مولفه ها و شاخص های سبکی اثر که شامل انواع برجسته سازی ها، هنجارگریزی ها و آشنایی زدایی ها می گردد، تلاش شده است تا سبک شخصی عطار ترسیم شود. هر چند در منطق الطیر نوعی اضطراب سبک مشاهده می گردد که متاثر از بافت حکایت گونه اثر، نفوذ عناصر لهجه ای و محلی و طبیعت عام گرایانه متون صوفیه است، اما در کل نتایج این پژوهش بر انتزاعی بودن، کلی نگری و مطلق گویی به عنوان مختصات برجسته سبک شخصی عطار دلالت دارد.
  27. بررسی و مقایسه کارکرد زاویۀ دید در رمان سال بلوا و نرد بخت هلاله
    1396
    عنصر زاویۀ دید در داستان، ابزاری برای هدفمند کردن فرم و شیوۀ روایت است. زاویۀ دید علیرغم دارا بودن کارکرد منطقی داستانی، نوآوری های شگرفی را نیز در حیطۀ خود نهفته دارد تا نویسندگان صاحب ذوق آن را در آثارشان بروز دهند. موضوع پژوهش حاضر، بررسی زاویۀ دید در رمان دو نویسنده معاصر، عبّاس معروفی و عطا نهایی است. نتیجه نشان می دهد که علیرغم زمان محور بودن آن دو رمان، دو نویسنده در شیوۀ روایی داستان، به امکانات تازه ای در عرصه زاویۀ دید دست یافته اند. با تشابهی که در کارکردهای زاویۀ دید اوّل شخص و دانای کل در دو رمان وجود دارد، یافتن وجه افتراق زاویۀ دید در گرو شناخت شگردها و تمهیدات بکری است که دو نویسنده با خلّاقیّت تمام در این دو رمان ایجاد کرده اند به گونه ای که معروفی در رمان سال بلوا از چشم انداز دیگری به انواع تک گویی درونی مستقیم نگریسته است و نهایی نیز در نرد بخت هلاله، ضمن ایجاد یک بازی روایتی مخاطب شناسی راوی را اعتبار بخشیده استو نتیجه نشان می دهد که هر دو نویسنده توانسته اند در به خدمت گرفتن این نوآوری ها، در خلق یک یرمان، متمایز با نویسندگان دیگر موفّق عمل کنند. روش پژوهش توصیفی تحلیلی است و جامعۀ آماری رمان سال بلواغ از عبّاس معروفی و نرد بخت هلاله از عطا نهایی است.
  28. بازشناسی مکتب عرفانی زاگرس
    1396
    عرفان، یکی از مباحث بسیار مهم در دنیای اسلام است؛ به همین دلیل در این مورد پژوهشهای بسیاری صورت گرفته و تقسین بندی های مختلفی انجام شده است. در یکی از این تقسیم بندیها به دو مکتب عرفانی بغداد و خراسان اشاره شده است؛ اما با درنگ بر جریان عرفان در مناطق زاگرس معلوم می شود که این مناطق خود ویژگی های عرفانی متمایزی دارند و ایثن تقسیم بندی می تواند جزئی تر شود تا خطاها و استثناهایی که در این مکاتب موجود است، به این صورت کاهش یابد. این پژوهش در صدد بازشناسی عرفان در مناطق کردنشین زاگرس انجام گرفته و سعی شده تا در مورد مکاتب خراسان و بغداد و ویژگ های آن اطّلاعاتی جمع آوری شود و به شیوه مطالعات کتابخانه ای به جستجو در مورد ویژگی های بارز عرفان در مناطق زاگرس پرداخته شود که پس از جمع آوذری اطّلاعات این حاصل شد که در مناطق زاگرس ویژگی هایی چون نگرش متفاوت شاعران عارف این مناطق نسبت به عشق مجازی و زمینی در مقایسه با سایر مکاتب دیگر وجود دارد و دیوان اشعار سه شاعر عارف (محوی، ملّای جزیری و مولوی) مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین ویژگی دیگر این مناطق که مورد بررسی قرار گرفت و متفاوت با سایر مکاتب بود، برخورد متفاوت مشایخ و عارفان این منطقه جغرافیایی نسبت به سیاست موجود بود که بدین منظور زندگی سیاسی چهار عارف نامی (شیخ عبیدالله، شیخ محمود، شیخ سعید پیران و ملّامصطفی بارزانی) مورد بررسی قرار گرفت و چگونگی برخورد و اعتراض و مخالفت آنان با سیاست حاکم بر کشورشان بررسی گردید.
  29. بررسی آلات موسیقی در قصاید خاقانی
    1395
    هدف این پژوهش، بررسی چگونگی و میزان استفاده ی هنری خاقانی از آلات موسیقی است. بررسی میزان آشنایی خاقانی با موسیقی، بررسی چگونگی بهره گیری های هنری خاقانی از آلات و اصطلاحات موسیقی، بسامد این آلات و اصطلاحات و دلایل افزایش و کاهش استفاده از آن ها، از اهداف این پژوهش محسوب می شود. روش پژوهش توصیفی تحلیلی است. جامعه ی آماری تمامی قصاید خاقانی است و چون این قصاید به شیوه ی استقرای تام بررسی شده است، نیازی به تعیین حجم نمونه و شیوه های نمونه گیری نبود. نتیجه نشان می دهد که دانش خاقانی در زمینه ی موسیقی، بیشتر مربوط به شکل ظاهری و نوای آن سازها بوده است. بسامد سازهای زهی در دیوان ایشان نشانه ی تناسب آن با موضوعات بزمی است که خاقانی از آن ها آگاه بوده است و بسامد برخی از سازهای کوبه ای چون کوس بیشتر با دو سفر حج ایشان مرتبط است که هنگام حرکت کاروان یا در طول سفر نواخته می شد. همچنین نتیجه بیانگر این است که استفاده فراوان ایشان در تصویرهای شعری، بیشتر به شکل ظاهری این سازها مربوط می شود.
  30. تحلیل و بررسی معانی ثانوی جملات استفهامی در منطق الطیر عطار
    1395
    یکی از اساسی ترین و شاخص ترین موضوعات علم معانی کارکرد مجازی جملات و معانی ثانوی آن ها است. گوینده به این وسیله اغراض بلاغی خود را بیان می کند تا بتواند سخن موثر گوید و مخاطب را متوجه لطایف و جنبه های هنری سخنش کند. پژوهش در معانی ثانوی به آن معناست که هدف گوینده آن نیست که به پرسش او پاسخی داده شود بلکه هدف گوینده از آن پرسش پرسشی هنری است که با آن مخاطب متوجه جنبه های هنری سخن گوینده می شود. هدف پژوهش حاضر تحلیل و بررسی معانی ثانوی جملات استفهامی در منطق الطیر عطار است تا به این وسیله مشخص شود که عطار برای بیان چه معانیی از جملات پرسشی بهره گرفته است و میزان آن تا چه اندازه ای است. روش این تحقیق توصیفی- تحلیلی است که بر اساس مطالعات کتابخانه ای صورت گرفته است. جامعه آماری هم در آن عبارت از 4696 بیت از ابیات شاعر است. نتیجه تحقیق نشان می دهد که عطار از 23 معنای ثانوی در جهت بیان اغراض خود استفاده برده است.
  31. بررسی استعاره و تناسب موضوعی آن در قصاید خاقانی
    1395
    موضوع این پایان نامه، بررسی استعاره و تناسب موضوعی آن در قصاید خاقانی است آشنایی با ساختار استعاره های خاقانی، کمک به درک رابطه ی استعاره با مفاهیم مورد نظر خاقانی، شناخت بهتر شگردهای زیبایی آفرینی و کمک به فهم بهتر سروده های او، از اهداف پژوهش حاضر محسوب می شود. جامعه ی آماری این پژوهش، قصاید خاقانی و حجم نمونه براساس فرمول کوکران، 97 قصیده است که به شیوه ی تصادفی ساده (Simple random) و با استفاده از جدول تصادفی اعداد انتخاب شده اند. منبع مورد نظر، دیوان خاقانی ویراسته ی میرجلال الدّین کزّازی است و دلیل ترجیح آن بر دیگر تصحیح های خاقانی، دقّت نظر بیشتر مولّف در تصحیح، به ویژه استفاده از تصحیح های قیاسی و مسائل دیگری از این دست است. نتیجه نشان می دهد در میان استعاره های خاقانی به ترتیب استعاره ی مرشّحه (33درصد) و تشخیص (27درصد) بالاترین بسامد را دارند که به نظر می رسد به دلیل داشتن ظرفیّت مبالغه آمیزی این موارد بوده است. استعاره ی ترکیبی ایشان نیز بیشتر در مدایح استفاده شده است. همچنین از نظر ارتباط موضوعی به ترتیب، استعاره های مربوط به فلکیّات، زمین و عناصر زمینی، زمان، مدح و ستایش و باده و باده گساری، بالاترین بسامد؛ و رثاء و نکوهش اشخاص و مکان ها، کمترین بسامد را به خود اختصاص داده اند که دلیل افزایش و کاهش این بسامد ها در متن پژوهش به تفصیل بررسی شده است.
  32. ویژگیهای سبکی و معنایی نامه های فارسی مولانا خالد نقشبندی
    1395
    سبک شناسی یکی از دانشهای نوپا و جدید است که عمر آن از صد سال تجاوز نمی کند. علیرغم وسعت دامنه این علم آثار بسیار انگشت شمار و محدود در این زمینه نگارش یافته است. بنابراین بررسی سبکی آثار منثور در شناخت بیشتر و دقیقتر آن کمک می کند و ارزش ادبی آن نیز روشن می شود. پژوهش حاضر به بررسی سبکی و معنایی نامه های فارسی مولانا خالد نقشبندی پرداخته است. انتظار می رود نتیجه آن بتواند در فهم بیشتر این نامه ها موثّر باشد. با توجّه به اینکه نثر عرفانی پیشینه اش به قرن پنجم هجری می رسد و از آن زمان تا دوره مولانا خالد آثار قابل توجّهی در نثر صوفیه فراهم آمده است، بررسی نثر این نامه ها می تواند ما را با سبک رایج نویسندگان دوره مشروطه و بازگشت ادبی آشنا کند. همچنین شناخت بیشتر یکی از عارفان پارسی گوی کرد که در سرزمین دیگری غیر از ایران ساکن است و شناختن او می تواند کمکی باشد در گسترش فرهنگ و تمدّن ایرانی. جامعه آماری پژوهش پنجاه نامه فارسی مولانا خالد است که بر اسا روش توصیفی تحلیل سبکی شده اند.
  33. بررسی و تحلیل شگردهای طنزآفرینی علی اکبر دهخدا در چرندپرند و دیوان اشعارش
    1395
    طنز که از فروع ادبیات غنایی محسوب می شود یکی از شیوه های بیان مطلب است که هدف آن نمایاندن کاستی های جامعه و اصلاح و تزکیه ی امور است. نویسندگان و شاعران در ادوار مختلف به شیوه های گوناگون آن را به کار برده اند. موضوع این پژوهش شناخت شگردهای طنز پردازی علی اکبر دهخدا در چرند پرند و دیوان اشعار اوست. شناخت بیشتر طنز، آشنایی با تکنیک ها و شگردهای طنز پردازی دهخدا، شناخت بهتر اوضاع اجتماعی عصر نویسنده و شاعر، درک بهتر ظرفیت های طنزپردازی در ادبیات فارسی و شناخت بهتر دهخدا از اهداف این پژوهش محسوب می شود. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری تمامی مقالات چرندپرند و دیوان اشعار به کوشش سید محمد دبیر سیاقی است که به شیوه ی استقرای تام بررسی شده اند. نتیجه نشان می دهد دهخدا در حوزه ی طنز سیاسی با خلق شخصیت های خیالی با استفاده از قالب داستان، روایت، نامه نگاری، سالنامه نویسی، تضمین، نقیضه پردازی، امثال و حِکَم، سرودن اشعار عامیانه، بازی با الفاظ و مواردی این چنینی بیشترین تاثیر را در نمایاندن کاستی های جامعه و ناکار آمدی دولت مردان نالایق زمان خود داشته است
  34. نقشهای شخصیتهای فرعی در دو مثنوی مصیبت نامه و منطق الطیر عطار نیشابوری
    1394
    عطار نیشابوری صاحب چندین منظومه عرفانی است که همه آنها مبتنی بر یک طرح داستان است. برای بررسی اهمیت طرحهای داستانی وی با توجه به اینکه شخیت مهمترین عنر داستان است. شخصیت پردازی وی را با بررسی شخصیتهای فردی و نقشهای این شخصیت ها در جریان داستانها در دو مثنوی مصیبت نامه و منطق الطیر بررسی کرده ایم. نتیجه بررسی ها نشان می دهد که عطار برای شناخت بهتر شخیتهای اصلی داستان از شخصیتهایی که نقش کمرنگ تری در داستان دارند استفاده کرده است و این شخصیتها را بیشتر به شکل ناشناس آورده است. سایل و دیوانه بسامد بالایی در این شخیتهای فرعی دارند و این به دلیل صریح و بی پروا بیان کردن سخنان به وسیله این افراد در جامعه است و همچنین اشاره کوتاهی به نقش این شخصیتهای فرعی در مقام خاموش بحث عرفانی شده است.
  35. بررسی تطبیقی مضامین شعری محمّد تقی بهار(ملک الشعرای) ومحمّد کابلی مریوانی(قانع)
    1394
    پژوهش حاضر به بررسی تطبیقی مضامین شعری محمد تقی بهار معروف به ملک الشّعرا(1265 – 1330) ش. و محمّد قانع(1898– 1965) م. شاعر کُرد زبان از لحاظ مضامین اجتماعی و سیاسی می پردازد. زندگی در یک مقطع تاریخی، موجب شده علی رغم تفاوت های زبانی، شعر آن ها دارای مضامین مشترک فراوانی باشد. بررسی سروده های این دو شاعر با دو زبان مختلف، در دو منطقه ی جغرافیایی از یک سرزمین، به منظور درک بهتر و آگاهی از چگونگی انعکاس رویدادهای مشترک در سروده های دو شاعر صورت می گیرد، علاوه بر آن دریافت تجربیّات مشترک و بیان آن ها به زبان شعر، شناخت تفاوت های جهان بینی آنان و در نهایت، درک بهتر سروده های این دو شاعر، از اهداف اصلی این پژوهش و شناساندن یک شاعر شناخته شده ی کُرد زبان به غیر کردزبانان از اهداف فرعی این پژوهش است. . روش پژوهش توصیفی است و داده ها با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا به شیوه ی کتابخانه ای و سندکاوی، تجزیه و تحلیل شده اند. نتیجه نشان می دهد زندگی این دو شاعر در یک مقطع تاریخی، علیرغم تفاوت زبانی و محیط زندگی، موجب شده است تجربیات شعری آنان را به هم نزدیک باشد. البته این مساله به معنی نفی تفاوت های این دو شاعر نیست که در پژوهش به تفصیل به آن ها اشاره شده است.
  36. غم و شادی در اشعار محمد ماغوط و احمد شاملو
    1390
    چکیده در سالهای اخیر توجّهی خاص به ادبیات تطبیقی شده است. این امر باعث می گردد تا اندیشه های دو شاعر یا نویسنده مورد بررسی و مقایسه قرار گیرد. این پژوهش با تکیه بر مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی که تنها به زمینه های تاثیر و تاثر اکتفا نمی کند بلکه به وجود تشابه و تفاوتهای میان دو ادیب توجه دارد، بر آن است که غم و شادی در اشعار احمد شاملو و محمد ماغوط را بررسی کند. احمد شاملو شاعر مشهور ایرانی و محمد ماغوط شاعر معروف سوری از جمله شاعرانی هستند که ادبیات کشور خود را با شعر سپید آشنا کرده اند و بهترین قالب شعری را برای بیان عقاید خود برگزیده اند. با وجود آن که این دو شاعر هیچ نوع ارتباطی با یکدیگر نداشته اند؛ مشترکات و تشابهات قابل ملاحظه ای داردند. شعر عربی و فارسی از اولین زمان ظهورشان از مضامین غم و شادی سر شار بوده است. کلمات غم انگیز و عبارات گلایه آمیز، اندوه و ناله در شعر عده ای از شاعران کار برد بیشتری دارد، در مقابل برخی دیگر از شاعران از کلمات شادی بر انگیز و امید و نشاط، بیشتر سخن به میان می آوردند.در شعر این دوشاعر، غم و اندوه انعکاس بیشتری دارد؛ چرا که مشکلات فردی، اوضاع نامساعد سیاسی، آفات و امراض اجتماعی و سایر مشکلات، ناخودآگاه این دو شاعر را به سوی حزن و اندوه فرا می خواند. غم و اندوه این دوشاعر بیشتر جنبه اجتماعی دارد زیرا که این دوشاعر، شاعران اجتماعی و مردمی اند که اثری از دردهای مردم و فضای مسلط بر جامعه ر ا در جای جای دیوانشان می توان مشاهده کرد. گذشته از غم و اندوه، این دو شاعر از زیباییهای زندگانی، امید، نور، روشنایی و عشق پر شور انسانی سخن به میان آورده اند. این دو از عنصر طبیعت و رنگ بهره برده وتوانسته اند به خوبی، آن ها را در راستای اهداف شعری خود قرار دهند که این امر باعث شده تا تاثیر بسزایی بر خوانندگان داشته باشد.پژوهش حاضر با ذکر عوامل ظهور و نمود پدیده ی غم و شادی به بررسی و مقایسه ی غم و شادی در اشعار این دو شاعر پرداخته است.
  37. اخلاق در شعر پروین اعتصامی
    1390
    در این جُستار به پیشینه ی اخلاق در تمدّن های مشهور جهان و نشان دادن دیدگاه بزرگان و نظریّه پردازان فلسفه اخلاق در جهان غرب پرداخته شده است و در این خصوص از نظر دانشمندان و بزرگان علم و ادب ایران نیز استفاده شده است؛ همچنین مقوله ی اخلاق و به ویژه تبیین اخلاق فردی و اجتماعی و وجوه و زیر بخشهای آن در شعر پروین با بررسی محتوا و درون مایه سروده ها با بسط و پردازش بیشتری آمده است. دیوان پروین «دیوان حکمت و اخلاق » و سر چشمه ی دنیا گریزی و بی توجّهی به دنیا و مادیّات است که البتّه از بینش عرفانی شاعر نشات گرفته است و در این خصوص از شاعران بزرگی چون مولانا و سنایی و دیگر عرفا اثر پذیر بوده است. بسامد بالای اخلاق و فضایل فردی، نشان دهنده ی توجّه شاعر به تهذیب اخلاق فردی و نقش سازنده ی آن در سعادت دنیا و آخرت فرد است؛ همچنین اخلاق اجتماعی و توجّه به دیگران گسترش عدل و داد و دوری از ظلم و ستم و عنایت به بینوایان و ستمدیدگان به خصوص کودکان یتیم و محروم و زنان و مادران و نقش آنها در تربیّت انسان، یکی دیگر از ابعاد اخلاقی شعر پروین است تا جایی که می توان در این زمینه پروین را شاعر محرومان و ستمدیدگان و پا برهنگان نامید. کلید واژه ها : اخلاق، حکمت، فضیلت، عدالت، شعر معاصر، پروین اعتصامی، زن
  38. تاثیرات فکری وادبی خیام بر زهاوی
    1389
    خیام شخصیتی است که دراواخر قرن پنجم واوایل قرن ششم در دوران حکومتی سلجوقیان، سخنی فراتراز زمانه خود را ایراد نموده است. افکار وی در دو بخش آثار فلسفی و رباعیات قابل کشف می باشد. وی در بخش فلسفی چون فیلسوفی تابع مکتب مشائی به نظر می آید، اما در بخش رباعیات در نگاه اول لا ادر ی گر، ملحد، و حتی پوچ گراست، ولی با تامل در رباعیات ایشان، زوایای دیگری از شخصیت وی برای ما نمایان می شود که همان دعوت به تحقیق و قانع نشدن به سطحی از دانش است. از سویی دیگر با مطالعه ی آثار جمیل صدقی زهاوی، شاعر معاصر عراقی می توان تاثیرات اندیشه های خیام را در آثار وی مشاهده کرد. این پژرهش با کنکاش در آثار زهاوی بر آن است که محور های فکری و ادبی خیام را در آثار ایشان و میزان تاثیر پذیری وی از خیام را بررسی کند. پژوهش حاضر به این ننتیجه رسیده است که زهاوی در دو بخش تحت تاثیر خیام قرار د ارد: یک، سرودن رباعیاتی به سبک خیام و تعریب رباعیات وی. دو، زهاوی رئوس افکار خیام را در شش بند وارد آثار ادبی خود نموده است که شامل: 1- شک وحیرت درمورد پدیده های هستی وآرا گذشته گان 2- جایگاه خداوند3- بازگشت اجسام پس از مرگ وتبدیل شدن به ظروف 4- معاد وچگونگی آن 5- عقل وتفکرانسانی وارزش معرفتی آن6-جبرگرایی می باشد کلید واژه ها:خیام، مکتب فلسفی، رباعیات، زهاوی، رباعیات عربی
  39. تحلیل رندی حافظ بر اساس دانش معانی
    1388
    چکیده مهم ترین مشخّصه ی حافظ را رندی شمرده اند امّا در این که رند چه ویژگی هایی دارد و کیفیّت رند چگونه است اختلاف نظرها بسیار است، یک راه و شیوه ی مناسب برای کم کردن این اختلاف نظرها، تکیه بر دانش معانی است. در پژوهش حاضر، با توجّه به دانش معانی به تحلیل رندی حافظ در غزل های مدحی پرداخته ایم و سعی کرده ایم مشخّص کنیم که حافظ تا چه اندازه از دانش معانی بهره برده است. سپس، با توجّه به دستاورد خود به حلّ اختلاف هایی که وجود دارد پرداخته ایم و تلاش کرده ایم تفسیر روشن تری از رندی حافظ ارائه دهیم تا باعث شناخت بهتر شعر و شخصیت حافظ گردد.
  40. بررسی تضاد و متناقض نما در اشعار احمد شاملو
    1387
    توصیف معشوق یکی از اصلی ترین بن مایه های رایج در شعر فارسی، از قدیم ترین روزگاران به شمار می رود. درنخستین دوره ی شعر فارسی، معشوق غالباً مرد است؛ امّا با تکامل شعر فارسی، چهره ای انتزاعی به خود می گیرد که درسبک هندی این انتزاعی گری به اوج خود می رسد و وجودی اسطوره گون و آرمانی می یابد. معشوق ادب فارسی درتمام دوره ها، ویژگی هایی کلیشه ای و تکراری دارد که غالباً ویژگی های جسمی او بیش از هر چیز دیگر مورد توجّه است و توصیف این ویژگی ها به صورت یک سنّت ادبی درآمده است. گواه این مدّعا، تشبیهات و توصیفات تکراری و مشابهی است که اغلب شاعران با وجود تفاوت در اندیشه و نگرش و سبک ادبی، آنها را به کاربرده اند. رابطه ی میان عاشق و معشوق در ادب کلاسیک به صورت عمودی و مبتنی برنظام ارباب رعیّتی است؛ امّا در ادبیّات معاصر به دلیل تغییر در ساختار اجتماعی و تغییر نگرش نسبت به انسان، اگرچه به معشوق - که همان زن باشد- به دیدی برابر نگریسته می شود، ولی هنوز عشق از نگاه های سنّتی کاملاً رها نشده است؛ با این وجود در اشعار احمد شاملو معشوق چهره ای مشخص به خود می گیرد. بخش مهمّ عاشقانه های او خطاب به همسرش است که مصداقی عینی وشناخته شده است و نگرش انسان امروزی را نسبت به معشوق به خوبی نشان می دهد. علاوه برآن، دراشعار او عشق برای نخستین بار از انزوا و خلوت شاعر به عرصه ی اجتماع و مبارزه راه پیدا می کند. معشوق در عاشقانه های شاملو یک دوره تکاملی را طی می کند که ابتدا چهره ای کاملاً انتزاعی دارد که بعدها در وجود آیدا عینیّت می یابد
  41. بررسی سبک شناختی دیوان همام تبریزی
    1387
    هر شعر یا اثر ادبی که به وسیله ی هنرمند یا نویسنده ای به ظهور می پیوندد، سبک و قالب معهود، مشخص و گاه شخصی برای افاده ی مطلب ارائه می دهد که آن نیز به اقتضای نوع نگرش و تامل نویسنده به جهان اطرافش شکل می پذیرد. ادبیات در اثر تغییر و تحول شرایط محیطی و زمانی چه از لحاظ فرم و چه از لحاظ محتوا همیشه در پی تحول و پویایی است و ادیب است که این تغییرات را در آثار خویش ثبت می کند و ادبیات را زنده نگاه می دارد. بهار شاعری است که نه از تمام گذشته، گذشته و نه از امروز بلکه با تکیه بر اندیشه و بیان قدما با عصر خویش همگام شده است. در این بررسی، نگارنده در پی کشف ابداعاتی است که بهار در دیوان اشعارش به وجود آورده و سبک خاصی برای خویش رقم زده است. وی از ادب کهن تا به زمان خود نظر افکنده، اصطلاحات، معانی، قالب و تصاویر مطلوب خویش را اخذ نموده و با تلفیق دو مرز گذشته و امروز اشعاری پربار و نغز خلق کرده است. در واقع نگارنده در اشعار این شاعر سنت گرا و شاعر نواندیش به دنبال تازه اندیشی ها و تازه گویی های وی می باشد. این نوآوری ها بیشتر در سه زمینه ی زبان، موضوع و تصاویر یافت شده است که در طی رساله به صورتی کامل به آن ها پرداخته شده است. و در نهایت باید گفت در این رساله به زوایای نو و تازه ای از اشعار بهار توجه شده است که در کنار همه ی ارزش های ادبی کهن و اصیل آن، زیبایی و اصالت هنر بهار را به نمایش می گذارد.
  42. بررسی ساختاری آثار ابوتراب خسروی
    1387
    ساختارگرایی در وسیع ترین معنا، عبارت است از شیوه ی جستجوی واقعیت در روابط میان اشیاء؛ (اسکولز،1379: 18) به عبارت دیگر، ساختارگرایی، مطالعه ی دقیق یک اثر و کشف عناصر سازنده ی آن، و دریافت روابط حاکم میان آن عناصر است. این روش در کُل، ما را به کشف چارچوب کلی اثر راهنمایی می نماید. از نظر تری ایگلتون (T.Eagleton) ساختارگرایی روشی تحلیلی است نه ارزیابی کننده؛ همچنین در این روش، معنای آشکار اثر رد می شود تا ژرف ساخت های اثر نمایان شود. (ایگلتون،1383: 132) فردینان دو سوسور (F.de.Saussure) زبانشناسی بود که دیدگاهش در باب زبان، تاثیر زیادی بر ساختارگرایان نهاد. بسیاری از نظریات زیبایی شناسانه ای که ساختارگرایان مطرح نمودند، ریشه در کتاب «درس های زبانشناسی همگانی» وی دارد. او نشان داد که زبان را نباید براساس واحدهای منفرد تشکیل دهنده اش، بلکه باید براساس مناسبات درونی این واحدها با هم بررسی کرد. (احمدی،1385: 325) اندیشه های سوسور ابتدا فرمالیست های روسی (Russian Formalism) را تحت تاثیر قرار داد، هرچند فرمالیست ها ساختارگرا نبودند، امّا در بررسی متون ادبی روشی ساختاری ارائه می کردند. آنها با رها نمودن مصداق به بررسی نشانه ها پرداختند. بعد نویسندگان مکتب زبانشناسی پراگ که از اندیشمندانی چون رومن یاکوبسن (R.Jakobson)، یان موکاروفسکی (J.Mukarovsky) و... تشکیل شده بود، اندیشـه ی فرمالیست ها را پرورش دادند و آن را با دقّت بیشتری در چـــارچـوب نظریات سوسور منظّم ساختند. در حقیقت آنها نماینده ی نوعی انتقال از فرمالیسم به ساختارگرایی می باشند. در نتیجه ی کارِ این مکتب، واژه ی ساختارگرایی با واژه ی نشانه شناسی (Semiology) در می آمیزد. نشانـه شناسی کـه به مطالعه ی منظم نشانه ها می پـردازد، در اصـل همان کاری را انجــام می دهـــد که ســـاختارگرایان در حیطه ی ادبیات انجام می دهند. آنچه در نشانه شناسی اهمیت دارد، تفاوت میان دلالت آشکــــار و ضمنی نشانه هاست. (ایگلتون،1383: 134-139) بابک احمدی معتقد است اگر ساختارگرایی را روش تجزیه و تحلیل متون هنری بدانیم، قدیمی ترین و مهم ترین سند در این زمینه کتاب نظریه ی ادبی ارسطو خواهد بود ولی اگر آن را نظریه ای خاص فرض کنیم، باید پیدایش آن را ابتدای قرن بیستم بدانیم. این شناختِ دیدگاه تاریخی، دستاوردهای ساختارگرایی درباره ی سخن هنری را به دو بخش تقسی
  43. نمود نقش سیاسی اجتماعی مردم در شاهنامه و سمک عیار
    1386
    یکی از بهترین راه های شناخت زندگی و نوع تفکّرات مردم، مطالعه و بررسی آثار آن ملّت است. آثار بزرگ ادبی ما، گوشه های مختلف زندگی مردم را نمایش داده اند و ادبیات داستانی در این زمینه نقش مهمتری دارد. اثر ادبی در بستر جامعه شکل می گیرد و طبعاً مابین اثر ادبی و اجتماع روابطی دوسویه برقرار است. جامعه شناسی ادبیات به کشف و بررسی این روابط متقابل می پردازد و به توضیح شیوه فکری نویسنده و تفکّر حاکم بر اثر می پردازد. زمینه هایی از اثر را می کاود که به گونه ای در پیشرفت یا پسرفت جامعه نقش دارد. شاهنامه فردوسی به عنوان اثری رسمی و سمک عیار در حوزه ادبیات عامه از جمله مواردی هستند که نمودهای مردمی در آن فراوان است امّا هرچه در آنها دقیق تر می شویم، به این نتیجه می رسیم که این آثار بیشتر تجلّیگاه تفکّرات فرد است و تفکّرات و تدابیر جمعی، کمتر در آنها بروز یافته است. فردگرایی در شیوه سنتی آن، بر این آثار حاکم است پی می بریم که بسیاری از این موارد در تاریخ کشورمان تداوم یافته است. بررسی زمینه هایی که مسبّب پیدایش این مشکلات و تداوم آن در تاریخ ملتمان شده است، از اهمیّت فراوانی برخوردار است. برای رسیدن به راه حلی مطلوب لازم است به نقد و بررسی مسایلی بنیادی بپردازیم که سنگ بنای چنین تفکّراتی بوده اند و نباید به راه حلهای ساده و روبنایی بسنده کرد. طرح حاضر در پی توضیح و تبیین این مسایل و راهکارهای آن است.
  44. زبان و اندیشه نزاری قهستانی
    1385
    نزاری قهستانی شاعر قرن هفت و هشت، جزء اسماعیلیّه نزاریّه است. او در روزگاری می زیست که نمی توانست آشکار عقایدش را بیان می کند. نوع اندیشه های شاعر به گونه ای بود که تعبیر به کفر و الحاد می شد به همین خاطر او با استفاده از مصطلّحات صوفیّه و گاهی با روش صوفیان قلندریّه به نشر و طرح عقایدش می پردازد و در این راستا از فنون بلاغی که زبان را مبهم و غیره مستقیم می کند، سود می برد. زبان او در این خصوص به سوی سمبلیک شدن و رازوارگی می گراید. صرف وجود مصطلّحات صوفیّه وشباهتهای آن با عقاید نزاریان اثبات نمی کند که نزاری شاعر عارفی بوده است؛ زیرا بعد از مقایسه و تطبیق اندیشه ها و اعتقادات مذهبی شاعر با منابع اسماعیلی روشن می شود که بنیاد تفکّر نزاری اسماعیلی است و اصطلّاحات صوفیّه ابزار بیان او شده است. بنابراین نزاری را می توان شاعری معتقد و مبلّغ در مذهب اسماعیلی دانست. پیوند زبان با فکر و اندیشه و ارتباط آن با تقیّه در اشعار نزاری به نیکی هویداست.
  45. مقایسۀ سبک شناختی اشعار حافظ و محوی
    1385
    در این پژوهش اشعار حافظ و اشعار محوی شاعر کرد زبان سده سیزدهم از نظر سبک شناسی مقایسه شده و در سه مقوله زبانی، ادبی و فکری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. محوی در سطح های زبانی و ادبی از حافظ به طور مستقیم یا غیرمستقیم تاثیر پذیرفته و این تاثیرات به شیوه های مختلف در دیوان او نمود یافته است اما در سطح فکری با وجود شباهتهایی تفاوت مشرب فکری و اندیشه آنان کاملا واضح و مبرهن است. این پایان نامه در دو بخش تنظیم شده است: بخش اوّل (کلیات) شامل مقدمه بیان مساله، فرضیه ها، اهداف و پیشینه تحقیق است. بخش دوم شامل سه فصل است: فصل ااوّل (سطح زبانی) به سه زیرفصل آوایی، لغوی و نحوی تقسیم شده است. در فصل دوم (سطح ادبی) صور خیال و صناعات بدیع معنوی پرکاربرد در دیوان هر دو شاعر مورد بررسی قرار گرفته و قالب های شعری هر دو دیوان در پایان این فصل آمده است. در فصل سوم (سطح فکری) بازتاب اوضاع زمانه، بدبینی و خوشبینی شاعران، روح ملّی گرایانه و اندیشه های مشترک هر دو شاعر بررسی و اختلاف مشرب فکری آنان عنوان شده است. نتایج این تحقیق بیانگر این است که محوی در سطح های زبانی و ادبی از حافظ تاثیر پذیرفته است امّا در سطح فکری از حافظ متاثّر نیست و با او در مشرب عرفانی تفاوت دارد. در این تحقیق از 75 کتاب و 11 مقاله علمی پژ<هشی به عنوان منبع استفاده شده است که در بخشهای منابع و مآخذ فهرست آنها آمده است.
  46. بررسی همه سویه شعر نالی
    1383
    پژوهش حاضر با عنوان «بررسی همه سویه شعر نالی» در پنحج فصل شعر نالی را به نقد کشانده است. در فصل اوّل با عنوان «نالی و روزگار او» اوضاع و احوال سیاسی-اجتماعی کردستان در زمان نالی، زندگانی، تحصیلات و آثار نالی بررسی شده است. در فصل دوم با عنوان «پیشینه های تحقیق درباره نالی» عملکرد کاتبان نسخ خطی دیوان نالی و پژوهش های نوین درباره ی او مورد بررسی قرار گرفته است. در فصل سوم با عنوان «صنایع شعری» باب های علم بیان جداگانه بررسی شده است. در بخش بدیع نیز آرایه های بدیعی در دو گروه لفظی و معنوی بررسی گردیده و در پایان این فصل چند آرایه مانند حس آمیزی، پارادوکس، اسلوب معادله که به تازگی در کتاب های علوم بلاغی مطرح شده اند، بررسی شده است. در فصل چهارم با عنوان «بررسی محتوای شعر نالی» گامی اساسی برای طبقه بندی محتوایی اشعار نالی برداشته شده است. حمد، مدح، هزل، وطن، عشق، عرفان، توصیف، رثا، ریاستیزی و تصوّف گریزی از عمده ترین مضامین مورد توجّه نالی است که ضمن توضیح مختصر هر یک نمونه هایی از اشعار نالی به عنوان شاهد مثال ذکر گردیده است و سرانجام در آخرین فصل با عنوان «نگاهی به تاثیرپذیری نالی از حافظ و ادبیات فارسی» تشابهات فکری، شخصیتی و شعری نالی و حافظ مشخّص شده است. نالی از نظر محتوا در عرفان، عشق و فخریه ها از حافظ متاثّر شده است. در همین فصل وجود اختلاف نالی و حافظ هم ذکر گردیده و پس از آن تاثیرپذیری نالی از دیگر شاعران بزرگ ادب فارسی توضیح داده شده و در نهایت اشعار فارسی نالی بررسی شده است.