Update: 2025-09-23
امیر ساعدموچشی
دانشکده هنر و معماری / گروه شهرسازی
Master Theses
-
تاثیر فناوری های هزاره جدید بر صنایع دستی ایرانی،مطالعه موردی صنعت گلیم و فرش
این پژوهش با هدف بررسی تاثیر فناوریهای نوین بر صنعت گلیم و فرش دستباف ایران انجام شده است. رویکرد تحقیق کیفی و استراتژی پدیدارشناسی برای درک عمیق تجربیات و دیدگاههای هنرمندان و فعالان این حوزه انتخاب شده است. جامعه آماری شامل 35 نفر از دستاندرکاران حوزه گلیم و فرش بوده که با روش نمونهگیری هدفمند و تا رسیدن به اشباع نظری انتخاب شدهاند. این افراد شامل هنرمندان، مدیران کارگاههای تولیدی، صادرکنندگان، کارشناسان دانشگاهی و متخصصان فناوری هستند.گردآوری دادهها از طریق مصاحبههای عمیق نیمهساختاریافته، مشاهده میدانی، و بررسی اسناد و مدارک موجود انجام شده است. محورهای اصلی شامل تجربه استفاده از فناوریهای نوین، چالشهای تلفیق سنت و مدرنیته، و تاثیر این فناوریها بر فرآیند تولید، کیفیت، و اصالت محصولات بوده است. تحلیل دادهها با استفاده از روش تحلیل مضمون در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام شده است. این روش امکان استخراج مفاهیم اولیه، دستهبندی مقولهها، و تدوین چارچوب مفهومی یکپارچه را فراهم کرده است.برای اعتباریابی یافتهها، بازبینی توسط مشارکتکنندگان، تحلیل توسط همکاران پژوهشی و استفاده از سه منبع مختلف داده (مصاحبه، مشاهده و اسناد) به کار گرفته شده است. نتایج این تحقیق نشان میدهد که فناوریهای نوین، علیرغم چالشها و موانع، فرصتهای مهمی برای بهبود کیفیت، افزایش بازاریابی و تقویت هویت فرهنگی گلیم و فرش ایرانی ایجاد کردهاند. با این حال، پذیرش و بهرهگیری از این فناوریها نیازمند حمایت، آموزش و برنامهریزی جامع است.
-
بررسی و تحلیل الگوهای استقراری محوطه های دوران مس و سنگ شهرستان بانه، استان کردستان
شهرستان بانه در غرب ایران و در استان کردستان و نزدیکی مرز کشور عراق قرار گرفته است. مطالعات محدودی در زمینه باستان شناسی این ناحیه صورت گرفته است. همین مطالعات محدود نشان از وجود محوطه های زیادی مربوط به دوره مس و سنگ دارد. هدف از انجام این پژوهش بررسی و تحلیل استقرارهای مربوط به دوره مس و سنگ است. اطلاعات از طریق بررسی های میدانی و منابع کتابخانه ای و تحلیل GIS جمع اوری شده است. در حوزه شهرستان بانه تاکنون 11 محوطه مربوطه به دوره مس و سنگ شناسایی شده که بصورت تپه و محوطه های باز مسطح در میان دشتهای کوچک میانکوهی می باشند. سفالهای بدست آمده از این محوطه ها بیشتر مربوطه به دوره مس و سنگ جدید می باشد که شاخصه اصلی آنها سفال کاهرو (Chaff-Faced war) است. سفال و سایر بقایای فرهنگی با دوره مس سنگ شمال غرب ایران، غرب و فلات مرکزی ایران و نیز متاثر از سنت عبید در بین النهرین است. با توجه به موقعیت قرار گرفتن شهرستان بانه در بین دو حوزه فرهنگی غرب و شمال غرب ایران، دارای شباهت با سفالهای این ناحیه است؛ هرچند نشانه هایی از تاثیرات فرهنگ بومی نیز قابل مشاهده است. با توجه به نوع و کیفیت داده های بدست آمده می توان علاوه بر زندگی یکجانشینی، وجود جامعه کوچرو و فصلی در این دوره پیشنهاد داد.
-
بررسی و گونه شناسی تطبیقی سفال های حاصل از لایه نگاری ، تعیین عرصه و حریم تپه نمشیر بانه (استان کردستان)
تپه نمشیر در شهرستان بانه و در شمال غربی استان کردستان قرار گرفته است. سفال های این تپه طی کاوش تعیین عرصه و حریم این تپه که اداره میراث فرهنگی استان کردستان سرپرستی آن را بر عهده ی آقای زاهد کریمی سپرد ، به دست آمده است. سفال های این تپه ظاهرا مشابهت های بارزی را با سفال های مس سنگی حوزه ی شمال غرب ایران (دالما) ، زاگرس مرکزی (گودین( ، تا حدودی فلات مرکزی ایران (قبرستان) و شمال بین النهرین(عبید) نشان می دهد. با توجه به موقعیت جغرافیایی منطقه می توان نقش کلیدی این ناحیه را در انتقال فرهنگ های منطقه ای شمالی-جنوبی و شرقی-غربی ، با توجه به یافته های سفالی این کاوش توجیه کرد و با بررسی هایی که در این پژوهش انجام شده است می توان خلا پژوهشی این ناحیه و گاهنگاری آن را تا حدودی توصیف و تشریح کرد. با مقایسه ها و طبقه بندی هایی سفالی که در این پژوهش صورت می گیرد ، درصدد هستیم که میزان تاثیر و تاثرهای غالب در این ناحیه را توضیح و مبنایی جهت توضیح مسیرهای ارتباطی در انتقال سنت های سفالی گشوده شود و نقش کلیدی این ناحیه در روابط بینابینی و ارتباطات بین منطقه ای را بازسازی نمود و مشابهت های فرهنگی که از طریق سفال قابل سنجش و توجیه است را ارایه دهیم.